واژه امام در قرآن دوازده مرتبه بیان شده است، هفت مرتبه به صورت مفرد و پنج مرتبه به صورت جمع (ائمه) بکار رفته است. خداوند چند شی را با این لفظ توصیف میکند که اشارهای به آنها میشود.
1- انسان؛
«إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَاماً» (بقره/124) «من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم»
این پیشوائی گاهی به سود «تابع» تمام میشود، همانطور که جریان در آیه یاد شده چنین است و گاهی به ضرر آن تا جائی که او را در دو جهان گرفتار میسازد. چنانکه میفرماید: « وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ لَا یُنصَرُونَ » (قصص/41) «آنان را پیشوائی قرار دادیم که امت خود را به آتش هدایت میکنند و آنان کمک کرده نمیشوند»
2- طریق و راه؛
« فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُّبِینٍ » (حجر/79) «ما از آنها انتقام گرفتیم و شهرهای ویران شدۀ "قوم لوط" و "اصحاب ایکه" بر سر راه شما در سفرهای شام بود را معین کردیم »
3- کتاب؛ « وَمِن قَبْلِهِ کِتَابُ مُوسَى إَمَاماً وَرَحْمَةً » (هود/17) «و پیش از آن کتاب موسی که پیشوا و رحمت بود».
4- لوح محفوظ؛ « وَکُلَّ شَیْءٍ أحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ » (یس/12) «و همه چیز را در کتاب آشکار کنندهای بر شمردهایم».
کلمه
«ائمه»، دو مرتبه در مورد رهبرانی که پیروان خود را به آتش و جهنم دعوت
میکنند[1 }و سه مرتبه در مورد رهبرانی که خیرخواه پیروان خود هستند و موجب
سعادت آنها میشوند. بکار رفته است.[2] یکی از مسائلی که در اسلام، به
خصوص بعد از رحلت پیامبر (ص) میان مسلمانان مورد اختلاف قرار گرفت، مسئله
رهبری جامعه و جانشینی پیامبر (ص) بود. مقام امامت در مکتب شیعه، یک
مقام و نصب الهی است که متصدی و مسئول آن را خداوند باید مشخص کند. یعنی
همان طور که مقام نبوت را باید خداوند معین کند مقام امامت نیز یک مقام
الهی است که هرگز فردی، از طریق انتخاب مردم و یا انتخاب اهل حل و عقد و
جلسه شورا به مقام امامت نمیرسد.[3] .[1] . سوره قصص، آیه 41- سوره توبه، آیه 12. [2] . سوره انبیاء، آیه 73 – سوره قصص، آیه 5 – سوره سجده، آیه 24. [3] . مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن ناشر مدرسه امام علی بن ابیطالب (ع)، 1375، چاپ سوم، ج 9، ص 19.