اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

پاسخ به شبهات ازدواج

پاسخ به شبهات ازدواج

چه موانع و مشکلاتی بر سر راه جوانان در امر ازدواج است برای مقابل با آن باید چه کرد؟


پاسخ :

درپاسخ این سؤال باید به عرض رسانم که مشکلات و موانعی که بر سر راه ازدواج جوانان قرار دارد را می توان در سه بخش تقسیم کرد که هر کدام برای خود حائز اهمیت و مهم می باشد که مشکل هر بخشی را باید با استفاده از راهکار خود حل نمود و نمی شود برای همه یک نسخه پیچید.
1. مشکلات فردی.
2. مشکلات خانوادگی.
3. مشکلات اجتماعی.
1. مشکلات فردی: عمده مشکلات فردی در راه ازدواج ناشی دید افراد و ذهنیت خاصی که از ازدواج دارند که همین دید باعث می شود که هر کسی تصور خاصی از امر ازدواج بخصوص فرد مورد نظر برای زندگی مشترک خود را داشته باشد که خود این امر دایرة انتخاب و تصمیم گیری در تشکیل زندگی زناشویی را مشکل می کند برای نمونه می توان به معیارهای انتخاب همسر اشاره کرد که هر کسی به دنبال انتخاب فردی در زندگی مشترک خود می باشد که به گفته خودشان ایده آل باشد و از هر جهت کامل باشد مثلاً از نظر مادی، خانوادگی داشتن جنبه های ظاهری، در حد اعلی باشد که خود این دید و نظر محدودة انتخاب همسر مناسب را دچاره ضیق و تنگی می کند و تصمیم گیری را بسیار مشکل می کند و طبیعی است هر چه دایرة انتخاب تنگ تر باشد و افراد شرائط را برای انتخاب شریک، زندگی خود زیاد بدانند نمی توانند به سهولت در امر ازدواج تصمیم گیری کنند و عمر مفید خود را باید برای پیدا کردن شریک خود مصرف کنند و شادابی و نشاط خود را صرف مقدمات امر ازدواج می کنند و وقتی هم بعد از طی کردن این مقدمات طولانی ازدواج کردند اگر خدای ناکرده به همسری که مدت طولانی از عمر خود را برای یافتن او صرف نموده آنگونه که او تصور می کرده نباشد در امر ازدواج خود را ناکام می دانند و عواقب جبران ناپذیری گریبان او را خواهد گرفت و خود را شکست خورده در این مسئله می داند. اما بر خلاف این گونه ذهنیت و تصور اگر دید افراد به امر ازدواج بازتر و معیار آنها فقط طبق آنچه خداوند در قرآن کریم و اهل بیت طاهرین فرموده اند، باشد معمولاً افراد کمتر دچار شکست و سرخوردگی در این مقوله می شوند و حتی المقدور سعی در حفظ توسعه رابطه و بنیان خانواده را دارند و همیشه تلاش خود را مصروف با نشاط کردن کانون خانواده کنند و زندگی را بر ای خود و اهل خانواده شیرین می کند. اما اگر معیارها مادی و بر اساس هوا و هوس باشد بعد از فروکش این هواها و امیال فضای سرد و خسته کننده و شکننده بر فضای خانواده و زندگی حکم فرما می شود و هر آن احتمال فروپاشی این بنیان که از ابتداء روی اصول و قاعده ساخته نشده است می رود. پس آنچه می توان نتیجه گرفت این است که حل مشکلات فردی در امر خطیر ازدواج بستگی به اصلاح دید و تفکر و رشد فرهنگی افراد دارد.
که بطور خلاصه اصلاح معیارها در انتخاب همسر در تسریح امر ازدواج کمک بسیار زیادی می کند.
اما مشکلات خانوادگی
مشکلات خانوادگی که بر سر راه ازدواج جوانان می باشد عبارتند از:
الف: چشم هم چشمی، و مقایسه های که خانواده ها انجام می دهند.
ب: توقعات بی جا و بیشتر از اندازه از عروس یا داماد.
ج: اختلافات فرهنگی، مادی، طبقاتی، و خانواده دختر و پسر.
د: عدم درک و شناخت موقعیت افراد و خانواده ها از یکدیگر که موجب مانع تراشی و سنگ اندازی در راه این امر خیر و خدا پسندانه می گردد.
البته موانع دیگری هم وجود دارد که می توان به این مورد اشاره کرد که خانواده ها عدم کامیابی و مشکلاتی که خودشان داشته اند را می خواهند برای فرزندان خود نداشته باشند لذا آنچه را که در این مسیر وجود دارد را می خواهند از بین ببرندکه خود این موضوع می تواند مشکلاتی را در پی داشته باشد.
اما مشکلات اجتماعی:
این مشکلات را می توان به چند دسته تقسیم کرد که هر کدام هم ناشی از عوامل و مشکلات دیگری می باشند که حل هر کدام مستلزم راه کار مناسب خود و انجام دادن برنامه های مناسب است.
الف: مسکن.
ب: تحصیل.
ج: شغل و داشتن کار مناسب همراه با درآمد جوابگو برای مخارج زندگی.
د: هزینه های سنگینی که برای انجام مراسمات و برپائی یک زندگی مشترک.
در مورد مشکلاتی که بیان شد مقداری از آن قابل حل می باشد و می توان با آن کنار آمد مانند مسئله تحصیل که بعضی از جوانها تحصیل را بهانه عدم ازدواج می دانند و با این مسئله می توان کنار آمد ولی مشکلاتی مانند مسکن یا اشتغال واقعاً یک تدبیر و همت همه جانبه می طلبد که هم از ناحیه متولیان امر و هم از طرف خانواده ها اگر همیاری و مساعدت انجام گیرد تا حدود زیادی قابل حل می باشد و از طرف زوجهای جوان هم اگر کمی توقعات و انتظارات خود را پائین بیاورند می توانند با این مشکل کنار بیایند اما اگر همین روحیه و مسابقه ای که در تجمل گرائی و افزودن بر هزینه ها که واقعاً کمر همه را خم کرده است. ادامه داشته باشد و هیچ نوع نرمش از خانواده ها و جامعه و خود جوانان اتفاق نیافتد وضع ازدواج از این که هم مشکل تر هم خواهد شد.
خلاصه آنچه در پایان می توان گفت این است که اصلاح دید و فرهنگ افراد، جامعه و خانواده می تواند راهگشای مشکل و معضل ازدواج باشد و همین که سن ازدواج بالا می رود خود مشکل ساز می شود اگر چه می توان گفت طبق آنچه در آیات قرآن و روایات اهل بیت آمده است همت در راه ازدواج جوانان و تشکیل خانواده ها امر و ثواب فراوان دارد.
البته کارشناسان امر برای حل مشکل مسکن راه حلهایی ارائه داده اند که راه حل کوتاه مدت و دراز مدت می باشد. و آنچه نقش مهمی در حل کوتاه مدت این معضل دارد 1. بودن زوجهای جوان در خانه و والدین خود برای مدتی و در کنار آنها زندگی کردن 2. اجاره نشینی تا صاحب مسکن بشوند.[1]
مشکل تحصیل هم اگر زوجین توافق داشته باشند اصولاًً مشکل نیست وعده ای فراوانی بعد از ازدواج ادامه تحصیل داده اند و به مدارج عالیه علمی رسیده اند که در جامعه نمونه های فراوانی دارد
معرفی کتاب
1. کتاب بهشت خانواده در 2 جلد، نوشته دکتر سید جواد مصطفوی، انتشارات دارالفکر.
2. جوانان و انتخاب همسر، نوشته علی اکبر مظاهری، انتشارات پارسایان.


[1] . جوانان و انتخاب همسر نوشته علی اکبر مظاهری، انتشارات پارسیان ص 51 به بعد.






پرسش :

خداوند فرموده: «شما به خاطر ترس از روزی ازدواج نمی‌کنید در حالی که خداوند ضامن روزی است. آیا یک جوان بیکار می‌تواند به این گونه آیات و احادیث اعتماد کرده و ازدواج کند، در حالی که در حال حاضر کار وجود ندارد؟


پاسخ :

در پاسخ به سؤال شما لازم است نکاتی را یادآور شویم:
1ـ من به شما حق می‌دهم که چنین سؤالی را طرح نموده و با توجّه به وضعیت زندگی در حال حاضر، نگران آیندة‌تان باشید چون سبک زندگی، انتظارات زن و شوهر از یکدیگر و چشم و هم‌چشمی‌هایی که میان خانواده‌ها وجود دارد موجب شده زندگی در نظر جوانان و نوجوانان، سخت و دشوار جلوه نماید. جوان فکر می‌کند برای ازدواج باید منزل شخصی و مستقل داشته باشد. فرش و اسباب زندگی او باید مرتّب باشد، شغل پردرآمد داشته باشد بگونه‌ای که بتواند مراسم عقد و عروسی را مجلل برگذار نموده، بعد از ازدواج نیز خودش و خانواده‌اش در کمال رفاه و آسایش زندگی کنند امّا برادرم! ازدواج و زندگی اینگونه وحشتناک هم نیست، اگر واقع‌بینانه‌تر به این قضیّه نگاه کنید، به این نتیجه خواهید رسید که قسمت عمدة مشکلات اقتصادی و بیکاری، معضلات ساختگی جامعة ما است. اگر زندگی خویش را بر مبنای اسلام و ارزش‌های انسانی استوار سازیم بسیاری ازمشکلات وجود خارجی ندارد و به اندازة کافی زمینة کار نیز موجود است.
2ـ در نامه‌تان نوشته‌اید که: «آیا یک جوان بیکار می‌تواند به این حدیث اکتفا کرده و ازدواج کند در حالی که در حال حاضر کار وجود ندارد؟ منظورتان از این‌که می‌گویید در حال حاضر کار وجود ندارد، چیست؟ اگر مراد شما این است که اصلاً کار وجود ندارد، حتی با دستمزد کم و در حدّ معمول، این قدری غیر واقع‌بینانه است. کار وجود دارد گرچه ممکن است در ابتدا با سختی و مشکلات روبرو شوید و یا کار مورد نظر و دلخواه برای خود نیابید امّا در مرور زمان و با کسب تجارب و اعتبار به شغل مناسبی مشغول خواهید شد. در این مسأله می‌توانید از دیگران بخصوص پدر، عمو و دوستان‌تان که اهل تجربه هستند، کمک بگیرید. کاش در نامه‌تان تذکر می‌دادید که سطح تحصیلات شما در چه حد است و به کدم شغل علاقمند هستید. در آن صورت ما نیز راحت‌تر می‌توانستیم شما را راهنمایی کنیم و از طرفی بهتر می‌توانستیم قضاوت شما را در رابطه با این‌که کار وجود ندارد، ارزیابی نماییم.
3ـ در آیات قرآن و احادیث که به ازدواج تشویق نموده و فرموده است خداوند ضامن روزی شما است، به این معنا نیست که انسان به ازدواج و تشکیل خانواده اقدام کند بدون این‌که در جستجوی کار و شغل مناسبی باشد، بلکه آیات و روایات بسیاری وجود دارد که به کار و تلاش تشویق نموده[1] و بیکاری را مورد نکوهش قرار داده است و از آن گذشته اگر فردی تنبل و بیکار باشد، هیچ دختری حاضر به ازدواج با وی نخواهد شد، پس اگر آیات و روایات مربوط به ازدواج را در کنار آیات و روایات که به کار و کوشش فراخوانده و سعادت و خوشبختی انسان را مرهون تلاش خود فرد دانسته، قرار دهیم، نتیجه این می‌شود که جوانان هم به کار و کوشش بپردازند و هم در رابطه با زندگی آینده‌شان تصمیم درست و عاقلانه اتخاذ نمایند؛ و در این صورت معنای این سخن که «خداوند ضامن روزی شما است» این می‌شود که اگر فردی ازدواج کند یا زمینه‌های ازدواج را فراهم نماید، خداوند این امکان را برای وی فراهم می‌سازدکه شغل مناسبی گیرش بیاید و هرگز به این معنا نیست که فرد بدون این‌که کار و تلاش از خود نشان دهد، خداوند بدون واسطه به وی روزی دهد. اساساً دین اسلام، دین کار و تلاش و کوشش است. و از این رو برای کار و کارگر مقام ارزشمندی قایل می‌باشد. پس ضمانت خداوند به این معنا است که هر گاه جوانی برای رضای خداوند و پاک ماندن از فسادها و بیماری‌های روحی و جسمی، و از همه مهم‌تر سعادت و کمال خویش، اقدام به ازدواج کند، لطف و رحمت خداوند شامل او نیز می‌شود و خداوند کار مناسب و آبرومندی را برای وی فراهم می‌سازد. چه فراوان دیده‌ایم جوانان را که پس از ازدواج با همسر مناسب، شخصیت تازه پیدا کرده و شغل مورد نظر و دلخواه خویش را یافته است. شاید شما هم افرادی را از دوستان‌تان دیده‌اید که هنگام اقدام به ازدواج شغل مناسب و تمکن مالی نداشته‌اند امّا پس از مدتی به لطف خداوند و تلاش و کوشش خود، وضع اقتصادی‌اش بهبود یافته است و دقیقاً اینگونه موارد از مصادیق وعدة الهی است که فرموده است: «مردان و زنان بی‌همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را، اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی‌نیاز می‌سازد. خداوند گشایش دهنده و آگاه است.»[2]
4ـ عدّه‌ای از افراد ممکن است واقعاً زمینة کار برایشان فراهم نباشد یا در اثر بیماری از انجام هر کاری ناتوان‌اند شاید شما نیز از این دسته باشید یعنی با وجودی که علاقة شدید به کار دارید و دایم در جستجوی کار هستید، امّا به عللی زمینة کار برایتان فراهم نشده است، در این صورت می‌توانید به ازدواج اقدام نمایید و به مضمون حدیث پیامبر (ص) که امداد الهی را نوید داده است اکتفا نمایید.[3] در جای دیگر خطاب به جوانان فرموده است: «اتخذوا الاهل فانّه ارزق لکم»[4] ازدواج نمایید که همراه با آن، درهای رزق و روزی به سوی شما گشوده می‌شود یعنی خداوند نسبت به افرادی که تشکیل خانواده می‌دهند، توجّه خاصی داشته و از فضل و رحمت خویش آنان را بی‌نیاز می‌سازد و به مال و روزی آنان برکت می‌دهد البته توجّه دارید که این معنا، غیر از آن چیزی است که در نکتة سوّم به آن اشاره شد. اینجا صحبت از برکت و فضل و رحمت الهی است. یعنی اگر فردی تصمیم به ازدواج گرفت، خداوند در مال و دارایی وی برکت می‌دهد. پیامبر فرموده است: «برای وسعت رزق، زن بگیرید، زن برکت دارد.»[5]
5ـ امام صادق (ع) نیز فرمود: «روزی همراه همسر و فرزند است.»[6] خلاصة کلام آن‌که:
شما برادر محترم با توکل و امید به فضل و رحمت الهی و با مشورت و کمک از دوستان و افراد با تجربه، هم در پی شغل و کار مناسب باشید و هم به ازدواج اقدام نمایید، خداوند از فضل و رحمت خویش، زمینة موفقیت شما را فراهم خواهد نمود و به وعده‌ای که به شما و همة جوانان داده است، وفا خواهد کرد. البته یاد خدا را فراموش نکرده قناعت، ساده زیستی و تلاش و کوشش را همیشه سرلوحة زندگی خویش قرار دهید.
معرفی کتاب:
1ـ علی اکبر مظاهری، جوانان و انتخاب همسر، دفتر تبلیغات اسلامی، 1374، فصل چهارم.
2ـ ابراهیم امینی، انتخاب همسر، سازمان تبلیغات اسلامی، 1369.
3ـ محمد مهدی اشتهاردی، ازدواج آسان و شیوة همسرداری، نبوی، 1378.


[1] - محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 103، ص 13، 7؛ ج 78، ص 339.
[2] - سورة نور، آیة 32.
[3] - شیخ حر عاملی، وسایل‌الشیعه، ج 3، ص 5.
[4] - همان، ص 7.
[5] - همان و نیز محمد ری‌شهری، میزان الحکمة. ج 2، ص 1179، تحت عنوان: زیادة الرزق بالنکاح.
[6] - تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 595.





پرسش :

جوانی که تمایل به ازدواج دارد و علت ازدواج او هم این است که قدرت این را ندارد که بر شهوتش غلبه کند و باید طوری خودش را راحت کند اما والدین او با ازدواج ‎کردنش مخالفند چرا که می‎گویند باید کاری و پس‎اندازی داشته باشی این جوان در مقابل مخالفت پدر و مادر چه باید بکند؟


پاسخ :

زندگی یک افسانه و خیال نیست بلکه یک حقیقت و واقعیت عینی می‎باشد و این زندگی واقعی ابعاد متعددی دارد و ما در اینجا دراین راستا به نکاتی اشاره می‎‎‎‎‎کنیم و قضاوت نهایی را به شما وا می‎گذاریم.
الف) کانون ازدواج یک کانون مبارک و با برکت در اسلام است و یکی از سنّت‎های ارزشمند به شمار می‎رود, و این سنّت نیکو علاوه بر ارضای جنسی باعث تکامل, آرامش و بالندگی روحی و معنوی می‎گردد و اگر به موقع و طبق ضوابط عقل و شرع مقدس انجام شود, باعث تقرب انسان به خدا و باعث نزول خیر و برکات می‎گردد. حضرت امام‎جعفر صادق ـ علیه السّلام ـ می‎فرمایند: دو رکعت نماز, که انسان متأهل می‎خواند, از هفتاد رکعت نماز, که انسان مجرد بخواند, برتراست.[1]
و پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد_ صلّی الله علیه و آله _ فرمودند: ما بُنِیَ فِی‎اِلاسلام بَناءٌ اَحَبّ الی اللهِ و اَعَزَّ مِنَ التَّزویج؛[2] هیچ کانونی در اسلام بر پا نشده است که نزد خداوند از کانون ازدواج محبوبتر و عزیزتر باشد.
شهید مطهری دربارة نقش تربیتی ازدواج می‎گوید: یک پختگی هست که این پختگی و بالندگی جز در پرتو ازدواج و تشکیل خانواده پیدا نمی‎شود و این بالندگی مخصوص تشکیل خانواده و ازدواج است.
ب) اگر چه ازدواج امری مقدس و لازم است ولی نباید از این نکته غافل بود که باید با شرایط خاصّ خود و زمان خاصّ خود انجام گیرد تا آن برکات ویژه بر آن مرتب شود. و از جمله شرایط ازدواج این است که پسر علاوه بر بلوغ و عقل, توانایی ادارة یک زندگی ابتدایی را داشته باشد و نباید تصّور شود که ازدواج یعنی وسیله دفع شهوت جنسی و بس. بلکه ازدواج بناگذاری یک زندگی مشترک و آمادگی برای تربیت فرزند و قبول مسئولیت خطیر تربیت و پذیرفتن تعهّد اخلاقی و اجتماعی در مقابل همسر و خانوادة همسر میباشد, و دیگر اینکه باید توجه داشت همان‎طور که تأخیر در ازدواج پسندیده نیست, ازدواج‎های زود و ناپخته و همچنین ازدواج با افرادی که صلاحیت یا آمادگی ندارند نیز مذموم و مشکل آفرین خواهد بود.
ج) یکی از وظایفی که والدین در حق فرزند دارند این است که وقتی به سن بلوغ و کمال رسید برای او همسری انتخاب کنند پیامبر گرامی اسلام دز این زمینه می‎فرمایند: مِنْ حَقِّ الْوَلََد علی والِد‎‎‎‎‎‎‎ه ثلاثة: یُحْسَِن اِسْمُهُ وَ یُعَلِّمَهُ الکِتابَه وَ یُزَوِّجَهُ إذا بلَغَ؛[3] از حقوقی که فرزند بر پدر دارد سه چیز است: نام نیکی برای او انتخاب کند؛ و خواندن و نوشتن یاد دهد؛ و چون به سن بلوغ برسد همسری برایش انتخاب کند.
و پدران معمولاً این وظیفة اخلاقی را انجام می دهند و تمام تلاش و کوشش آنان این است که فرزند دلبندشان به سعادت و کمال برسند و بر فرزندان لازم است در امر انتخاب همسر از نظرات والدین غافل نباشند و به خیرخواهی, دلسوزی و صلاحدید والدین توجه کنند. ممکن است آنچه را پدر و مادر عاقل و فهمیده در«خشت» می‎بیند, فرزندان جوان در «آینه» نبینند. این مطلب درست است, اما متأسفانه در بعضی موارد بزرگترهایی یافت می‎شوند که یا از روی خودخواهی و هوای نفس و یا از روی جهل و نادانی تیشه به ریشة فرزندان می‎زنند و با کج‎سلیقگی, بهانه‎های خلاف شرع و عقل, ِاعمال نظرهای غلط و دخالت‎های بی‎جا بر سر راه آنان (جوانان) سنگ‎اندازی کرده و باعث بدبختی و تباهی آنان می‎گردند. دراین گونه موارد پسرهای جوان دو راه در پیش دارند: 1- باافراد بهانه تراش و سنگ‎انداز ولو والدین باشند به صورت مستقیم صحبت کنند و با طرح محترمانة مسایل و بیان نیازهای جنسی و روحی خود و با متذکّر شدن وظایف پدری, او راقانع سازند.
2- با قرار دادن واسطه و فرستادن کسانی که با والدین, رابطة خوب و عاطفی دارند, آنها را نسبت به مشکل جوانان متوجه سازند و با دلایل منطقی آنها را رام کنند,[4]
د) در وجود انسان نیازهای متعددی وجود دارد و هر کدام از اینها در موقع خاصّ باید ارضاء شود ولی راه ارضاءِ این نیازها باید منطقی و شرعی باشد و باید طوری باشد که به ارزش‎های اخلاقی و دینی لطمه نزند و اگر زمینة ارضای نیازی در جامعه به طور عقلانی وجود نداشته باشد باید ارضاءِ آن نیاز را به تأخیر انداخت مثلاٌ یکی از نیازهای اساسی انسان نیاز به غذاست و اگر انسان توانایی بر‎آورده ساختن این نیاز به طور مطلوب نداشته باشد باید به حداقل آن کفایت کند و حق ندارد برای ارضای آن به اموال دیگران تعدّی کند. نیاز به ازدواج هم یکی از نیازهای روحی و جسمانی انسان است ولی اگر شرایط مهیا نبود باید آن را به تأخیر انداخت تا زمینه فراهم گردد و با راهکارهایی که برای جلوگیری از تحریک شهوت وجود دارد شهوت جنسی را کنترل نمود. ما دراینجا راههای چندی را برای جلوگیری از تحریک شهوت جنسی بیان می‎کنیم.
1. پرهیز ازچشم چرانی و دوری از نگاه به نامحرم.
2. اجتناب از تماشای فیلم‎های تحریک کننده.
3. پرهیز از شوخیهای جنسی و محرّک.
4. تقید به عبادات و واجبات مخصوصاً نماز و دعا.
5. بیشتر روزه گرفتن و پرهیز از غذاهای پرکالری و تند.
6. اجتناب از خلوت با زنان نامحرم.
7. توسل و انجام مستحبات.
8. تفکر نکردن دربارة مسائل جنسی و منحرف کردن فکر از آنها.
9. ورزش و تلاش جسمانی.
10. مطالعة و کارهای فکری.
خلاصة کلام اینکه اگر شما خیال می‎کنید که واقعاً به بلوغ فکری و اجتماعی رسیده‎اید و توانایی ادارة یک خانواده را از لحاظ اقتصادی، تربیتی و غیره دارید، باید با والدین خود محترمانه صحبت کنید و یا از طریق واسطه و غیره آنان را قانع سازید و ثابت کنید که مرد زندگی هستید والا باید صبر کنید و با عمل به توصیه‎های فوق‎الذکر در انتظار حصول شرایط لازم باشید.


[1] . وسائل‎الشیعه, ج 14, ص 6.
[2] . بحار‎الانوار, ج 103, ص 222.
[3] . وسائل الشیعه, ج15, ص200.
[4] . برای مطالعة بیشتر, رک: ره توشة راهیان نور, ویژة ماه مبارک رمضان, انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزة علمیه قم, 1375, ص280 تا 290





پرسش :

دختر مسلمانی هستم که تحت فشار نیازها  عاطفی برای ازدواج قرار دارم لکن شرایط لازم برای ازدواجم فراهم نمی شوداهل دعاونمازهم هستم چه باید بکنم؟


پاسخ :

معنویت و دین گوهرهایی هستند که به حامل خود ثبات قدم، استقامت،‌ اعتماد به نفس، و شکوفایی ارزانی می دارند. شما به عنوان یک انسان مؤمن، بایستی برای رفع مشکلاتتان بر تواناییها، استعدادها، ظرفیتها و نیروهای مثبت درونی خود تکیه کنید. مسؤلیت همة مشکلاتی را که بیان کردید در وهلة اول بر عهدة خود شماست و این شما هستید که باید با چالشهای زندگی خود مواجه شوید و آنها را پشت سر بگذارید، آنهم با تکیه بر توانائیهای خود و با جلب حمایت دیگران. پس مطمئن باشید که چیزی خارج از جریان طبیعی امور اتفاق نمی افتد، مگر شما بخواهید، شما حرکت کنید و شما بیابید.
توصیه های کاربردی:
با مطالعه نامه شما به این نتیجه می رسیم که شما الان تمام قوای فکری، هیجانی و عاطفی خود را بر روی مشکل متمرکز کرده اید، همین است که احساس می کنید توان لازم را برای رهایی از چنگال مشکلات ندارید. شما به سراغ خدا هم که می روید، غول مشکلات خود را به همراه دارید. اولین پیشنهادی که به شما می کنم این است که سعی کنید حوزه های علاقه و رغبت خود را بشناسید و با شور و اشتیاق در آن سرمایه گذاری کنید. روابط با دوستان، فعالیتهای ورزشی، حضور در گروههای اجتماعی، فعالیتهای هنری ـ بسته به ذوق و علاقه شما ـ همگی به شما کمک خواهند کرد که از مرداب سکون و بی عملی نجات پیدا کنید.
وقتی علایق خود را شناختید، خود را به دست آنها بسپارید، اگر به درس مشغول اید، اگر به کارهای ورزشی و هنری می پردازید، اگر دعا و زیارت می خوانید، حتی اگر برای حل مشکلاتتان با دیگران صحبت می کنید، خودتان را در فضای آن کار، رها کنید؛ غرق شوید، آنقدر که خود را فراموش کنید.
به این ترتیب علاوه بر این که از کارهای خود لذت می برید، بر دامنة مهارتهای شما نیز افزوده می شود. تعداد دوستان شما هم زیاد می شوند. روابط اجتماعی امروزه یکی از عوامل مؤثر پیشرفت در زندگی است.
همچنین از فعالیتهای منفعلانه و رخوت آمیز مثل مشاهده تلویزیون برای مدت طولانی پرهیز کنید. البته تلاش کنید تا از اطلاعات بعضاً مفید رسانه ها که به شما در برقراری ارتباط مؤثر با دیگران و برخورداری از بینش اجتماعی کمک می نماید، استفاده کنید. سعی کنید خود را در معرض اطلاعات مختلف قرار دهید، نه آنقدر که به هرج و مرج فکری بینجامد، بلکه به اندازه ای که ذهنتان فرصت نکند تا از کمبود اطلاعات سوء استفاده کرده و به پردازشهای مسموم بپردازد.
پیشنهاد دیگر من این است که اگر فرد مناسبی را می شناسید که شرایط یک همسر خوب و مناسب را داراست، به طور غیرمستقیم و از طریق واسطه های موجّه و محترم بخواهید که شما را برای ازدواج به آن شخص پیشنهاد کنند. با کسانی که آنها را می شناسید و به امانتداریشان مطمئن هستید این موضوع را مطرح نمایید. انسانها دو دسته اند: کسانی که می کوشند که فعالانه و با تدبیر مشکلاتشان را حل کنند و کسانی که منفعلانه و بدون برنامه و بی هدف حرکت می کنند تا معجزه ای رخ دهد.
امیدوارم شما از گروه اول باشید و خود نیز در انتخاب شوهر آینده تان نقش داشته باشید.
راه های کنترل فشارهای جنسی:
خواهرم این شرائط برای افراد زیادی پیش می آید عدة زیادی نیز به ما نامه نوشتند، چه پسر و چه دختر، و برای کنترل آن راه کارهایی درخواست کردند و این کار (دنبال حل مشکل بودن) یعنی گامی بزرگ به سوی رسیدن به هدف گام دوم آن پیروی از دستورالعمل های زیر است (ان شاء الله روزی هم نامه شما را که حاکی از موفقیت شماست دریافت کنیم همانگونه که افرادی با توجه به همین راه کارها به آن رسیدند ان شاء الله)
1. توکل به خدا، دعا، توسل به اهل بیت ـ علیهم السلام ـ (خواندن نماز ازدواج و...)
2. کم کردن غذاهای تحریک کننده جنسی، پرهیز از لباس های تنگ، پرهیز از دیدن عکس های شهوت انگیز و مناظر محرک (غذاهای محرک مثل خرما، پیاز، فلفل، تخم مرغ و...)
3. کنترل چشم ها و گوش ها، ذهن (نخواندن کتاب ها و رمان های عشقی و...)
4. داشتن برنامه ای همه بعدی در زندگی (کار ـ فعالیت های هنری مثل خیاطی،آشپزی، گل سازی، عبادت، استراحت، خواب) معاشرت با اقوام و دوستان.
5. تحرک داشتن و انجام فعالیت های ورزشی ـ قدم زدن در جاده های خلوت.
6. انتخاب دوستان سالم و صالح، افرادی که به شما روحیه دهند و افکار مثبت القاء کنند نه افرادی که دائماً از نقص ها و کاستی ها بگویند. و آیة یأس بخوانند.
7. توجه کنید که شما اراده دارید، می توانید تصمیم بگیرید انتخاب کنید می توانید در افکار خود تغییر ایجاد کنید می توانید سیستم و نظام باورهایتان را دوباره تنظیم کنید. یکی از روان شناسان مشهور معتقد است انسان سقوط می کند نه به این سبب که شکست خورده است بلکه به این دلیل که چنین می پندارد (که شکست خورده بنابر این تصور نکنید که شکست خورده اید بزرگ بیندیشید اعتقادات بزرگ و قوی داشته باشید دعاهای بزرگ کنید و اعمال بزرگ (در حد توان) انجام دهید کار و تلاش را به اینها بیفزایید و در نتیجه رمز پیروزی بر مشکلات را به دست خواهید آورد.[1]
8. هرگز فکر نکنید این مشکل مخصوص به شماست الان با توجه به اینکه به خاطر علل مختلفی سن ازدواج بالا رفته افراد زیادی، چه دختر و چه پسر، با این مشکل روبرو هستند.
9. توجه داشته باشید که در تمامی این مشکلات اراده شما حرف اول و آخر را در حل مسائل می زند پس تلاش کنید تا ارادی قوی ای داشته باشید (ورزش، مطالعه زندگی افراد موفق، توکل به خدا، توجه به ضررهای سستی و...)
منابع برای مطالعه بیشتر:
1. پرواز در فضای جوانی، ابوالقاسم بخشیان، انتشارات روح.
2. راز سختیها و بلاها در زندگی، احمد لقمانی، انتشارات عطر سعادت.
3. جوان و نیروی چهارم زندگی، دکتر محمدرضا شرفی، سروش تهران.
4. دنیای جوان، دکتر محمدرضا شرفی، تربیت.


[1] . باز هم مثبت درمانی، نورمن ونیست پیل، مترجم فریبا مقدم، نشر اوحدی، 1376، ص 134.





پرسش :

جوانان نیاز به همسر دارند وقتی مساله را با والدین خود در میان می گذارندآنها می گویند با این گرانی و وضع اقتصادی ممکن نیست زندگی خرج دارد و... شما نیاز به مسکن دارید و... از سویی هم اسلام سفارش به ازدواج کرده است آنها باید چه کار کنند؟ و چگونه والدین خود را راضی کنیم ؟


پاسخ :

ازدواج یک سنت دیرینة اجتماعی است که از زمانهای بسیار قدیم، بلکه از آغاز زندگی بشر مرسوم بوده است، پیمانی است مقدس که در بین تمام اقوام و ملل، مذهبی و غیر مذهبی، و در تمام زمان ها و مکان ها، وجود داشته و دارد. در این پیمان مقدس،‌ زوجین یعنی زن و مرد زندگی مشترکی را تاسیس می کنند و پیمان می بندند که در کنار هم و یار و غمخوار یکدیگر باشند. ازدواج برای انسانها یک نیاز طبیعی است که از آفرینش ویژة آنها سرچشمه می گیرد. چنانکه انسان به آب و غذا نیاز دارد، در سنین مخصوصی به ازدواج هم نیاز پیدا می کند. هر یک از دختر و پسر در سنین بلوغ احساس می کنند که جنس مخالف را دوست دارند و خواستار وصال همدیگر هستند. ازدواج یک خواستة‌ طبیعی است که همة‌ جوامع بشری و ادیان آسمانی بر آن صحه نهاده اند «مخصوصا دین اسلام پیروان خود را به ازدواج دعوت نموده و از عزوبت بر حذر می دارد. ازدواج نه تنها منفور نیست، بلکه از دیدگاه اسلام امری مستحب و در بعضی موارد واجب می باشد و اگر با قصد قربت انجام بگیرد، عبادت نیز محسوب می شود.»[1]
پیامبر گرامی اسلام، دربارة‌ ازدواج می فرمایند: «هیچ بنایی در اسلام بنیانگذاری نشده که نزد خدا محبوبتر از ازدواج باشد»[2]
1. هدف شما از ازدواج چیست؟ گاهی اوقات انسان تصمیم به ازدواج می گیرد که برخاسته از یک احساس و عشق زودگذر و بدور از تعقل می باشد که در این صورت انتخاب خوبی نخواهیم داشت لذاست که در این زمینه باید تامل نموده و اهدافی واقعی و بلند مرتبه برای خود در نظر بگیریم و برای رسیدن به آن اهداف از هر گونه کوشش و تلاشی دریغ ننمائیم البته با صبر و تحمل و مشورت با افراد دلسوز و متخصص.
2. همانطور که در روایتی که از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل شد، حضرت بنای ازدواج را محبوبترین بنا نزد خداوند می شمرد و متوجه می باشیم که برپا کردن هر بنایی نیاز به مقدماتی دارد و هر قدر در برپایی این بنا دقت لازم را بنماییم بنا و ساختمانی محکم و استوار خواهیم داشت،‌ ازدواج هم مقدماتی دارد که بعد از تصمیم اولیه به امر ازدواج باید با توکل بر خدا، یک یک آن مقدمات را تحصیل نمود. همانطور که درسوال بیان شده یکی از مقدمات ازدواج، مادیات است و اگر نگاهی واقع بینانه به زندگی های امروزی داشته باشیم انسان نمی تواند به مسائل اقتصادی بی توجه یا کم توجه باشد بنابراین جوانان باید سعی کنند که برای شروع زندگی مشترک برنامه ریزی کرده و از توقعات غیرضروری مانند داشتن منزل و خودرو و... به عنوان ضروریات اولیة‌ زندگی کم کنند چرا که این امور موانع و سدی بر سر راه ازدواج ایجاد می کند. و دیگر این که در روایات هم داریم که اگر ازدواج کنید خداوند روزی شما را زیاد می کند همانگونه که امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «.... اتخذوا الاهل فانه ارزق لکم، همسر انتخاب کنید که باعث وسعت رزق است.»[3]
هر شخصی در سر راه ازدواج با موانعی روبرو می شود. برخی از موانع، موانعی است که تقریباً طبیعی است مثل نداشتن مسکن و تحصیل، نداشتن شغل، سربازی و... و برخی موانع خود ساخته اند. یعنی ما خودمان پیش پای خود می گذاریم، مثل تشریفات، تجملات، رسومات، اسراف و چشم و همچشمی ها. متخصصان برای هر یک از موانع راه حل هایی بیان داشته اند که جوانان می توانند برای این منظور خود به کتاب جوانان و انتخاب همسر نوشتة‌ علی اکبر مظاهری رجوع کنند. موانع ازدواج را با شرائط خود تطبیق دهند و راه کارهای رفع آن را در نظر بگیرند و والدین خود را با این کتاب آشنا سازند.
در مورد سوال دوم پاسخ ما این است:
1. اینکه جوانان بایددرزندگی از خود حرکتی نشان دهند که نشانگر رشد عقلی، اجتماعی،‌عاطفی و... آنها باشد به طور مثال حتما برای خود شغلی دست و پا کنند و منبع درآمدی داشته باشند. به این وسیله و با چند ماه تحمل کردن و مقداری پول برای هزینه های اولیة ازدواج فراهم کردن،‌ والدین خود را راغب کنند تا برایشان به خواستگاری بروند.
2. اینکه اگر با اعمال فوق والدین باز هم راضی به ازدواجشان نشده و حرفهای گذشته را تکرار کردند به دیگران (افراد معتمد، ریش سفید های فامیل و مشاورهای خانواده) رجوع کنند و از آنها کمک بخواهند تا با پدر و مادرشان صحبت کنند و آنها را راضی نمایند.
3. زمانی مناسب را در نظر بگیرند که والدینشان آرامش کافی دارند با مقدمه خوب وصمیمانه با آنها دربارة‌ ازدواج سخن بگوند از شرائط و سختی های زمان آنها بپرسندبحث کاملاًُ صمیمانه و دوستانه باشد. هرگز دیگران را به رخ آنها نکشند که مثلاً فلانی برای پسرش فلان کار را کرد و بعد به طرح مساله و بررسی موانع ازدواج خود بپردازند و آنها را مطمئن سازند که ازدواج به سلامت روان و جسم و حفظ ایمان فرزنداشان کمک می کند و آنها را ترغیب کنند که در این امر آنهاراا کمک کنند و با چشم پوشی از هزینه های زائد، خرج های بی مورد، چشم و همچشمی ها و قناعت و انتخاب همسری متناسب با شرائط اقتصادی، مذهبی خانواده به این امر اقدام کنند. البته گاهی دلائل آنها محکم و قانع کننده است و واقعاً برای حل شدن موانع نیاز به مدت زمان هست که باید آن را بشنوند و صبر کنند و نگذارند والدین از اینکه قادر به حل مشکل نیستند احساس خجالت و شرم کنند.
توصیه به والدین محترم:
طبق آیات و روایات آنان که در امور زندگی و مخصوصا در مسالة ازدواج دختران و پسران خود آسان گیری می کنند،‌ خداوند مهربان در دنیا و آخرت علی الخصوص در امر حساب و کتاب و میزان در صحرای محشر به آنان آسان خواهد گرفت.
منابع برای مطالعة بیشتر:
1. انصاریان، حسین، نظام خانواده در اسلام، انتشارات ام ابیها، چاپ شانزدهم، 1380.
2. امینی، ابراهیم، انتخاب همسر، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، چاپ سوم، 1379.
3. استادان طرح جامع آموزش خانواده، جوان و تشکیل خانواده، انجمن اولیاء و مربیان، 1378.
4. هزار راه نرفته، برنامة‌ تلویزیونی شبکة 2 (برنامه ای بسیار مفید و آموزنده).
امام صادق ـ علیه السّلام ـ :
«همسر انتخاب کنید که باعث وسعت رزق است.»[4]


[1] . امینی، ابراهیم، انتخاب همسر، انتشارات سازمان انجمن اولیاء و مربیان، چاپ سوم، 1379، ص 18.
[2] . وسایل، ج 4، ص 83.
[3] . وسائل الشیعه، ج 14، ص 7، انتشارات اسلامی، 1367.
[4] . وسایل الشیعه، ج 14، ص 7، انتشارات اسلامی، سال 1367.





پرسش :

به چه علت رابطه دختر و پسر اشکال دارد؟


پاسخ :

باتوجه به سوال درباره دلایل حرمت روابط دختر و پسر نامحرم نکاتی ذکر می‌شود:
1. اسلام زن و مرد نامحرم را از صحبت کردن با هم و برخوردهایی که لازمه رسیدگی به کارهای روزمرّه است منع ننموده است البته در صورتی که بدون هیچ شائبه‌ای بوده و به مسائل دیگر آلوده نباشد.[1]
2. حریم نگه داشتن میان زن و مرد نامحرم در متون روایی و در سیره معصومین ـ علیهم السّلام ـ ذکر شده است، سنّت جاری مسلمین از زمان رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ همین بوده و زنانی از شرکت در مجالس و مجامع منع نمی‌شده‌اند ولی همواره اصل «حریم» رعایت می‌شده و در مساجد و مجامع حتی در کوچه و معبر زن و مرد مختلط نبوده[2] و درب ورودی زنان در مسجدالنبی ـ صلی الله علیه و آله ـ جدا بوده است.
3. اسلام می‌خواهد جامعه عاری از هرگونه نگاه و رفتار هوس‌آلود و سرشار از کار و فعّالیت باشد و زن و مرد فارغ از دغدغه‌های شهوانی به تحصیل و سایر کارهای زندگی برسند لذا زن و مرد از اختلاط بی‌حدّ و مرز از زیر پاگذاشتن حریم‌های عفاف و شرم و حیا باز داشته تا سلامت فرد و جامعه تأمین گردد.[3]
4. اگر حساسیتی نسبت به صحبت نمودن و برخوردهای مستمّرِ دختر و پسر وجود داشته باشد، به روحیّات و سن و شرایط ویژه آن دو بستگی دارد، دختر و پسر پس از بلوغ سرشار از غرایز و عواطف بوده و تأثیرپذیری بسیاری دارند، در این سن حکومت و سلطة غرایز جنسی فراگیر می‌شود و بر اعمال و رفتار و اندیشه‌ی جوان سایه می‌افکند. احساس نیازی که در جوانان نسبت به جنس مخالف وجود دارد باعث می‌شود که آنان هر لحظه به دنبال پاسخی برای ارضای آن و جبران کمبود روحی ـ روانی خود باشند.
در بسیاری از برخوردها، دختر و پسر هر چند به بهانه‌های گوناگون با هم آشنا می‌شوند امّا اندک اندک براساس تسلّط طبیعی غرایز نگاه و سخن و رفتارشان رنگ و بویی دیگر گرفته و چه بسا بعد از مدتی به یکباره متوجه می‌شوند عواطف و احساسات و عفت و طهارت آنان بازیچة هوس شده است.
اسلام به نیاز طبیعی زن و مرد توجه کرده و ازدواج را بهترین پاسخ برای نیازهای جسمی و روانی قرار داده است.
و خواهان آن است که هرگونه ارتباط تحت ضابطه و در کادر رسمی آن باشد در سایه ازدواج از هرج و مرج جنسی و بی‌بند و باری ـ که امروزه جوامع غربی شاهد آن است ـ جلوگیری شده و به نیاز طبیعی نیز پاسخ داده شود. اشباع غرایز و سرکوب نکردن آن یک مطلب است و آزادی و رفع مقررات و موازین اخلاقی مطلب دیگری است.[4] اسلام اصرار فراوانی دارد که مسائل جنسی منحصر در خانه و محیط خصوصی باشد و افراد با خروج از خانه دغدغه‌ای جز فعالیت و تلاش از کار و تحصیل نداشته باشند و محیط اجتماع عاری از هر نوع کامیابی جنسی باشد، فلسفه تحریم نظر بازی[5] و تمتعات جنسی غیر قانونی و حرمت خودآرایی[6] برای بیگانه از اینجا نشأت می‌گیرد.
5. در داستان حضرت یوسف ـ علیه السّلام ـ در قرآن به خوبی در می‌یابیم انسان در زمینه مسائل جنسی در خطر است و اگر رعایت جوانب احتیاط را نکرده و به خدا پناه نبرد طعمه شیطان می‌گردد. در قرآن می‌خوانیم «آن زن قصد یوسف نمود و یوسف نیز اگر برهان پروردگار را نمی‌دید قصد وی نمود»[7] آیه می‌گوید ایمان حضرت یوسف سبب نجات او شد و در غیر این صورت به طور طبیعی او نیز در این راه به خطا می‌رفت پس برخورد میان زن مرد از لغزش‌گاه او می‌باشد و در داستان حضرت موسی و دختران شیب می‌خوانیم هنگامی که دختر از طرف پدرش شعیب موسی را دعوت نمود حضرت موسی ـ علیه السّلام ـ گفت: «من جلو می‌روم و تو پشت سر من راه بیا من از قومی هستم که پشت زنان نگاه نمی‌کنیم».[8]
در حدیثی آمده حضرت علی ـ علیه السّلام ـ کراهت داشت تا به زنان جوان آغاز به سلام کند، و پیرامون حکمت آن فرمود: «ترس از آن دارم که تحت تأثیر صدای او واقع شوم و ضرر آن از ثوابی که از سلام می‌برم بیشتر شود».[9]
و در حدیث دیگری پیرامون شوخی و مزه‌پرانی زن و مرد نامحرم آمده است: «ابوبصیر می‌گوید: به زنی در روخوانی قرآن می‌دادم کمی با او شوخی کردم؛ وقتی خدمت امام باقر ـ علیه السّلام ـ رسیدم به من فرمود: چه چیزی به زن گفتی. رنگم پرید و خجالت کشیدم. بعد فرمود: دیگر به طرف آن زن مرو و درس مده».[10]
همچنین احادیثی درباره عذاب کسانی آمده که با زنان نامحرم شوخی و خوش طبعی می‌کنند.[11]
با توجه به آیات و احادیث فوق به خوبی حکم اختلاط و همدوشی‌ها و روابط بی‌حدّ و مرزی که متأسفانه دارد در سطح جامعه رواج پیدا می‌کند و حتی به اسم روشنفکری به آن دامن زده می‌شود مشخص می‌شود که برخلاف نص صریح معارف اسلامی و آموزه‌های دینی است.
کتبی پیرامون موضوع
1. مسأله حجاب، بخش‌های آغازین و پایانی، شهید مطهری، انتشارات صدرا.
2. اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، شهید مطهری، انتشارات صدرا.
3. جوانان و روابط (پاسخ به پرسش‌های پیرامون روابط دختر و پسر) مقیمی از همین مرکز (مرکز مطالعات حوزه).


[1] . جوادی آملی، عبدالله، زن در آئینه جلال و جمال، (چاپ 4، انتشارات اسراء قم، 1378) ص 394.
[2] . شهید مطهری، مرتضی، مسئله حجاب (چاپ 42، انتشارات صدرا، قم 1364) ص 241.
[3] . زن در آئینه جلال و جمال، ص 395 و مسأله حجاب 93.
[4] . مطهری، مرتضی، اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، انتشارات صدرا، قم بی‌تا) ص 69.
[5] . سورة نور، آیة 31.
[6] . سورة احزاب، آیة 33.
[7] . سورة یوسف، آیة 24.
[8] . سورة قصص، آیة 23 و 25.
و علامه طباطبایی،‌ محمد حسین، تفسیر المیزان، (چاپ دوم، دارالکتب الاسلامیه، قم 1393 ه‍) ج 16، ص 129.
[9] . ری‌شهری، محمد، میزان‌الحمة، (چاپ اول، دفتر تبلیغات اسلامی قم، 1362) ج 4، ص 540.
[10] . حر عاملی، محمد ن حسن، وسائل الشیعه (چاپ 6، دارالکتب اسلامیه، تهران 1403 ه‍) ج 14، ص 144، ب 106، مقدمات نکاح، حدیث 5.
[11] . همان، ج 14، ص 143، ب 106، مقدمات نکاح.




منبع : اندیشه قم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد