در پی انتشار مطلبی درباره نفاق
«ابوموسی اشعری» در یکی از روزنامه های داخلی، برخی رسانههای معلومالحال و
شبکههای وهابی تندرو که همواره از هر سوژهای جهت برهم زدن وحدت امت
اسلامی و ایجاد اختلاف و شکاف بین مسلمین استفاده کردهاند مثل همیشه با
فضاسازیهایی که تازگی ندارد، به دنبال القای این مساله هستند که این توهین
به مقدسات سایر مذاهب است!
متاسفانه بعضی افراد بیخبر که گاهی
از روی سادگی برخی مطالب این رسانهها روی آنان تاثیر میگذارد نیز
موضعگیریهایی داشتند که لازم است برای این افراد مقداری روشنگری شود. در
اینباره باید دقت شود که نخستینبار امیرالمومنین علی علیهالسلام بر
بالای منبر کوفه عبارت «منافق بن کافر» را برای «اشعث بن قیس» استفاده
کردند که با مراجعه به کتاب شریف نهجالبلاغه خطبه 19 به این عبارت برخورد
میکنیم.(1)
پس اگر استفاده از این تعبیر برای
هیچیک از صحابه جایز نباشد، آیا میشود به امیرالمومنین علیهالسلام که
نزد اهل سنت نیز به عنوان خلیفه چهارم قول و فعلشان حجت است ایراد گرفت؟!
اما درباره ابوموسی اشعری، حتی در کتب اهل سنت روایاتی وجود دارد که اصحابی
جلیلالقدر مانند حضرات عمار و حذیفه او را منافق دانستهاند. برای مثال
در کتاب «سیر اعلام النبلاء» نگاشته شمسالدین ذهبی- که از ارکان علمی اهل
سنت به شمار میرود- نقل شده است که شقیق میگوید: ما در مجلس کنار حذیفه
نشسته بودیم که عبدالله بن مسعود و ابوموسی اشعری وارد شدند. حذیفه گفت:
یکی از این دو نفر منافق است. سپس گفت ابنمسعود شبیهترین مردم در راه
رفتن و سخن گفتن به رسول خدا است!(2)
با توجه به این روایت از حضرت حذیفه
که بر اساس روایات اهل سنت صاحب سر نبی مکرم اسلام بوده است مشخص میشود که
نفاق ابوموسی اشعری برای سایر اصحاب رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، مسلم
بوده است و حتی برخی مخالفان، راویان این روایت را مورد اعتماد
دانستهاند.(3)
همچنین در روایاتی که اهل سنت از حضرت
عمار نقل کردهاند ایشان در پاسخ به اعتراض ابوموسی اشعری متذکر لعن
پیامبر صلیاللهعلیهوآله در حق ابوموسی اشعری میشود که این روایت نیز در
کتب متعدد اهل سنت آمده است.(4)
این روایات در کتب عامه به قدری واضح
است که حسن بن فرحان المالکی که از علمای سعودی است اقرار میکند
امیرالمومنین و حذیفه، ابوموسی اشعری را منافق میدانستهاند. پس واضح است
ابوموسی اشعری بر اساس روایات اهل سنت هم مورد نفرین نبی مکرم اسلام قرار
گرفته است و هم صحابه پیامبر صلیاللهعلیهوآله، او را منافق میدانستند.
درباره انحرافات او از امیرالمومنین علی علیهالسلام نیز باید گفت این
مساله از بدیهیات تاریخ اسلام به شمار میرود تا جایی که «ابن عبدالبر
قرطبی» که از علمای نامی اهل سنت است در کتاب «الاستیعاب» خود در ذیل معرفی
او مینویسد: ابوموسی اشعری از امام علی منحرف بود، زیرا او را عزل کرد و
کنارگذاشت.(5)
و در جای دیگر از همین کتاب خود میگوید: ابوموسی اشعری از امیرالمومنین غضبناک بود.(6)
از همین عبارت علمای اهل سنت نیز
میتوان به این مطلب پی برد که ابوموسی اشعری منافق بوده است، چرا که در
صحیح مسلم که از معتبرترین کتب روایی اهل سنت به شمار میرود آمده است جز
منافق، بغض امیرالمومنین را در دل ندارد!(7)
اینها تنها بخشی از حقایق صدر اسلام
است که به کرات در کتب عزیزان اهل سنت یافت میشود و اگر اکنون شیعیان از
ابوموسی اشعری به عنوان منافق یاد میکنند این سخن منحصر در شیعیان و کتب
شیعه نیست. البته توجه به این نکته نیز لازم است که مقام معظم رهبری در
خطبههای نماز جمعه هجدهم اردیبهشت سال 77 به داستانی اشاره میکنند که در
آن ابوموسی اشعری در سخنرانی خود، مردم را به جهاد پیاده تشویق میکرد در
حالی که خود ابوموسی چهار مرکب تهیه کرده بود و زمانی که مردم به این کارش
اعتراض کردند، آنها را مورد ضرب و شتم قرار داد.(8)
طرح این داستان در خطبههای نماز جمعه
نیز گواه این مساله است که باید با درس عبرت قرار دادن حوادث صدر اسلام
راه صحیح را به مردم نشان داد و طرح مسالهای که از قطعیات تاریخ اسلام است
نمیتواند منجر به از بین رفتن وحدت بین شیعه و اهل سنت شود. در آخر نباید
فراموش کرد رسانههایی که به دنبال فضاسازی با استناد به مواردی مانند
موارد فوق هستند، همانهایی هستند که با تحریف عنوان روزنامه «وطنامروز»
پیش از این نیز دست به فتنهانگیزی زده بودند اما بحمدالله بهخاطر علاقه
قلبی و عمیق بین شیعیان و اهل سنت در اهداف خود ناکام بوده و انشاءالله
ناکام خواهند بود.
----------------------------------
پینوشت:
1- همین عبارت در شروحی که اهل سنت بر کتاب نهجالبلاغه نگاشتهاند نیز آمده است/ شرح نهجالبلاغه ابن ابیالحدید، ج یک، ص291
2- عن شقیق، قال: کنا مع حذیفه جلوسا، فدخل عبدالله و أبو موسى المسجد
فقال: أحدهما منافق، ثم قال: إن أشبهالناس هدیا ودلا وسمتا برسولالله
صلىاللهعلیهوسلم عبدالله. ذهبی، سیر أعلام النبلاء، ج2، ص394
3- درباره سند این روایت شعیب الأرنؤوط میگوید: رجاله ثقات یعنی راویانش مورد اعتماد هستند.
4- متقی هندی، کنز العمال، ج13، ص608
5- ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج4، ص1764
6- ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج3، ص980
7- قال علی والذی فلق الحبه وبرأ النسمه انه لعهد النبی الأمی
صلىاللهعلیهوسلم إلى أن لا یحبنی الا مؤمن ولا یبغضنی الا منافق. صحیح
مسلم، ج یک، ص61
8- farsi.khamenei.ir/speech-content