اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

هفتم صفر؛ روز ماتم یا سرور شیعیان؟ + فتاوای مراجع


در منابع تاریخی برای هفتم صفر دو مناسبت مهم نقل شده است: نخست ولادت امام کاظم(ع) و دیگری روایتی غیرمشهور مبنی بر شهادت امام حسن مجتبی(ع)؛ حال شیعیان چه باید بکنند؟ مسرور باشند یا ماتم بگیرند؟
ویژه نامه حسینیه مشرق- گرچه به پا کردن مراسم عزاداری برای حضرات معصومین(ع)، از جهت مظلومیت‌ آنان و فضیلت این آیین‌ها در تمام اعصار پسندیده است، اما حقیقت آن است که درباره تاریخ دقیق ولادت و شهادت برخی معصومین(ع) به دلایل مختلف، اختلافات بسیاری در نقل‌ها به چشم می‌خورد.

درباره هفتم ماه صفر دو قول مشهور وجود دارد: قول مشهورتر حاکی از ولادت امام موسی کاظم(ع) در چنین روزی است که به دلیل آن‌که در تقویم رسمی کشور ثبت شده و رسانه‌ای‌تر است، نسبت به قول دیگر یعنی شهادت امام حسن مجتبی(ع)، بیشتر توجه مردم را به خود جلب می‌کند؛ برخی از منابع برخلاف قول مشهور 28 صفر، روز هفتم این ماه را روز شهادت امام حسن مجتبی(ع) برشمرده‌اند.

واقعیت آن است که از هیچ‌یک از این دو مناسبت نمی‌توان گذشت. در شهر قم که اکنون قطب حوزه‌های علمی جهان تشیع محسوب می‌شود، از سال‌ها پیش رسم بوده که در هفتم صفر، گذشته از گرامی‌داشت روز ولادت امام موسی کاظم(ع)، برای شهادت امام حسن مجتبی(ع) نیز مراسم سوک و ماتم برگزار می‌شود، برخی از اماکن و معابر سیاهپوش شده و هیئاتی برای عزاداری به راه می‌افتد.

گفته می‌شود، معمول شیعیان غیر ایرانی و به‌ویژه شیعیان عراق هفتم صفر را شهادت امام حسن(ع) دانسته و در این مناسبت عزاداری می‌کنند. ظاهراً پیش از روی کار آمدن دولت صفوی، سایر شیعیان و عمدتاً شیعیان عراق، بر خلاف منابع مستند و موثق تاریخی، روز هفتم صفر را روز شهادت امام حسن مجتبی(ع) اعلام و در آن روز عزاداری می‌کردند.

همچنین نقل است که مرحوم آیت‌الله‌العظمی شیخ عبدالکریم حائری یزدی که در کربلا و نجف درس خوانده بود، بعد از هجرت از نجف به ایران، این روش را از علمای نجف و کربلا به ایران و قم انتقال داد و از آن زمان به بعد، علما در این روز برای امام حسن مجتبی(ع) عزاداری می‌کنند.

منشأ اختلاف اقوال در تاریخ شهادت امام حسن مجتبی(ع) چیست؟

برخی معتقدند که منبع شیعیان غیر ایرانی و به‌ویژه اهل عراق در این‌که روز هفتم صفر را روز شهادت امام حسن مجتبی(ع) می‌دانند، کتاب «مصباح بلد الامین» اثر شیخ تقی‌الدین ابراهیم کفعمی، از دانشمندان بزرگ شیعه در قرن نهم و دهم هجری است.

حجت‌الاسلام و المسلمین یدالله مقدسی، پژوهشگر پژوهشکده تاریخ و سیره پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در مقاله‌ای با عنوان «بررسی و نقد گزارش‌های شهادت امام حسن مجتبی(ع)» که در شماره 49 فصل‌نامه تاریخ اسلام منتشر کرده، بر آن است که مشهورترین قول درباره شهادت امام حسن مجتبی(ع) 28 صفر است؛ گرچه در برهه‌ای از تاریخ، هفتم صفر نیز به عنوان روز شهادت مطرح شده است.

به باور حجت‌الاسلام مقدسی قول مبنی بر شهادت امام حسن(ع) در روز هفتم صفر، پیش‌تر از کفعمی و از زمان شهید اول به بعد، مطرح شده و پیش از آن در هیچ‌ یک از منابع تاریخی به چشم نمی‌خورد.

مرحوم شیخ کلینی در «کافی»، مرحوم شیخ مفید در «الارشاد»  و«مسارالشیعه»، نوبختی در «فرق‌الشیعه»، سعد بن عبدالله اشعری در «المقالات و الفرق»، شیخ طوسی در «مصباح‌المتجهد»، مرحوم طبرسی در «اعلام‌الوراء» و «تاج‌الموالید»، فتاح نیشابوری در «روضة الواعظین»، اربلی در «کشف‌الغمه» و...همگی مستندات مربوط به دوران پیش از شهید اول هستند که روز 28 صفر را به عنوان تاریخ شهادت امام حسن مجتبی(ع) نقل کرده‌اند.

این پژوهشگر در توضیح این نکته که شهید اول با استناد به چه منبعی هفتم صفر را سالروز شهادت امام حسن مجتبی(ع) دانسته، معتقد است که این نکته برای اولین بار در مستندات تاریخی، در کتابی به نام «تثبیت‌الامامة» اثر قاسم بن ابراهیم رسّی، متوفای 246 هجری و از نوادگان امام مجتبی(ع) به چشم می‌خورد که بعدها در طی زمان، صفحات غیرمعتبری از سوی نسخه‌نویسان بدان افزوده شده است.

عزا و ماتم یا جشن و سرور؟!

بنابراین مستند تمامی کسانی که روز هفتم صفر را به عنوان تاریخ شهادت امام حسن مجتبی(ع) ذکر کرده‌اند، (از جمله شیخ بهایی و دیگران)، قول شهید اول بوده است و از آنجا که شهید، متأخرتر از بزرگان دیگر بوده و آن بزرگان متقدم به منابع شیعه دسترسی داشته‌اند، قول آنان قوی‌تر است.

هرچند که قول شهادت امام حسن مجتبی(ع) در روز هفتم صفر نسبت به قول مشهور 28 صفر بسیار ضعیف است و از سوی دیگر این روز (7 صفر) در میان تواریخ ذکر شده برای تولد حضرت امام موسی کاظم(ع) قول قوی‌تری است، با این حال برپایی مراسم عزاداری و ذکر مصیبت اهل بیت(ع) در چنین روزی اصلاً محل اشکال نیست.

بنابراین ضرورتی ندارد در روزی که بسیاری از علمای جهان تشیع به سوک امام حسن مجتبی(ع) نشسته‌اند، مراسم جشن و سرور برپا شود و هیچ‌کس نمی‌تواند با استناد به منابع تاریخی نشان بدهد که شیعه از همان ابتدا بنا را بر جشن گرفتن تمام موالید معصومین(ع) داشته است و از همین روی به طریق اولی نباید جشن و سروری در زمان سیاه‌پوشی جامعه دینی برای عزای امام حسین(ع) صورت گیرد.

عزاداری برای امام حسن(ع) در روز هفتم صفر، علاوه بر این‌که نشانه احترام به شیعیان غیر ایرانی و به‌ویژه عراق و برخی از علماست، اما هرچند هم‌چنان که گفته شد از مرحوم شیخ کفعمی، شهادت امام حسن(ع) در چنین روزی نقل شده و این نقل هرچند نسبت به 28 صفر ضعیف‌تر است، اما قابل اعتناست و علما اصطلاحاً عمل را اقوی از سند می‌دانند.

فتاوای برخی از مراجع درباره این مسئله

در پایان فتاوی برخی از مراجع عظام تقلید را درباره تکلیف مؤمنین در روز هفتم صفر و مبنی بر برپایی مجالس عزا یا جشن و سرور مرور می‌کنیم:

آیت‌الله صافی گلپایگانی: برپائی مجلس میلاد ائمه علیهم السلام بسیار خوب و مناسب است اما چون هفتم صفر بنا بر بعضی اقوال مصادف با سالروز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام می‌باشد و از طرفی تمام ماه محرم و صفر ماه‌های حزن آل الله و کاروان داغدار و مصیبت زده حضرت سیدالشهداء علیه السلام است، سزاوار است در این دوماه مجلس روضه و عزا برپا نموده و از مجالس جشن و سرور جدا اجتناب نمود.

آیت‌الله میرزا جواد تبریزی: محرم و صفر ماه‌های حزن بر سیدالشهداء و خاندان اهل بیت علیهم السلام می‌باشد و باید به مجالس عزاداری روضه خوانی بگذرد، والله العالم.

آیت‌الله فاضل لنکرانی: در این که باید یک روز اختصاص به حضرت امام مجتبی علیه السلام داشته باشد، تردیدی نیست و با توجه به اینکه روز 28 صفر روز رحلت خاتم الانبیا (صلی الله علیه و آله) هم هست و بدین لحاظ شهادت سبط اکبر علیه السلام تحت الشعاع قرار می گیرد، لذا خوب است که روز هفتم صفر را به این عنوان اختصاص دهند که (( مشهور )) هم همین است.

آیت‌الله بهجت: مناسب است در جمع بین دو قول (مشهور) در روز هفتم صفر به شهادت سبط اکبر امام مجتبی (علیه الاف التحیة والثناء) و تولد امام موسی کاظم علیه السلام ترتیب مجالس برای هر دو امام بزرگوار داده شود؛ به این صورت که مصائب امام دوم (علیه السلام) و مناقب امام هفتم (علیه السلام) را متذکر و یادآور باشند و همین احتیاط حاصل می‌شود؛ والسلام.

آیت‌الله شبیری زنجانی: عزاداری روز هفتم ماه صفر به عنوان سوگواری سبط (علیه السلام) و تعطیل بازار که سنت شیعیان بوده از شعائر دینی است که باید محفوظ بماند و با ذکر مناقب امام هفتم (علیه السلام) منافات ندارد.

آیت‌الله مکارم شیرازی: البته نظر مشهور طبق آنچه مرحوم کلینی در کافی آورده این است که شهادت آن حضرت در آخر ماه صفر است، ولی با توجه به روایت دیگری که مربوط به هفتم ماه صفر است، سزاوار است نسبت به آن روز نیز احترام رعایت شود.

آیت‌الله عزالدین زنجانی: ترک شادی و سرور در روز میلاد حضرت امام موسی بن جعفر(ع) ـ بر فرض صحت روایت ـ به احترام روز شهادت حضرت امام حسن مجتبی(ع) یا به احترام ایام عزای حسینی اشکالی ندارد؛ چرا که بدل دارد و مؤمنین می‌توانند در روز دیگری مجلس سرور و شادی بر پا کنند و بهتر این است که در این ایام و در روز هفتم صفر مجلس سرور بر پا نشود؛ اما در مدح فضائل حضرت امام موسی بن جعفر(ع) اشعاری قرائت شود و وعاظ محترم سخنرانی کنند.

آیت‌الله وحید خراسانی: به آنچه فقیه محقق، مؤسس حوزه علمیه فرموده‌اند، باید عمل شود.

آیت‌الله سیستانی: بزرگداشت شهادت سبط اکبر امام حسن مجتبی علیه السلام و ترتیب مجالسی برای آن حضرت و ذکر مصائب و یادآوری مناقب آن امام از مصادیق تعظیم شعائر است؛ «و من یعظم شعائرالله فانها من تقوی القلوب».
منبع: تسنیم

عطش عاجزانه تل‌آویو برای نزدیک‌شدن دیپلماتیک به ایران


گزارش تحلیلی مشرق؛
عطش مقامات وبنگاه های دیپلماسی عمومی صهیونیست،از روی عجز و برای دوری از یک جنگ واقعی است، بنابراین اشتباه است که مقامات در ایران به اشتباه؛ فکر کنند در صورت جنگ، ایران یک روزه نابود می شود، اینجا جایی نیست که ما بترسیم.
گروه سیاسی مشرق - همزمان با اینکه بعد از استقرار دولت جدید، کانال های دیپلماتیک ایران و آمریکا به هم نزدیک می شدند و نهایتاً رؤسای جمهور دو کشور در «نیویورک»، یک مکالمه تلفنی دوطرفه و بی سابقه برقرار کردند؛ به نظر می رسد که مقامات رژیم صهیونیستی نیز به انعقاد چنین دیپلماسی با «جمهوری اسلامی» متمایل تر شده اند. گویا آنها عطش کم سابقه ای برای ایجاد یک دیالوگ دیپلماتیک با ایران، از خود به نمایش گذاشته اند.

هر چند که ممکن است هیچ مدیریت پالسی از طرف دیپلمات های دولتی در کار نبوده باشد، امّا صهیونیست ها بوضوح چندین اقدام مقامات ایرانی را بعنوان یک "مدیریت پالس" برداشت کردند[1]. آنها فکر می کردند که جمله دکتر «حسن روحانی» در «سازمان ملل» که طیّ آن، بصورت تلویحی و در لفّافه، اسرائیل یک کشور عضو منطقه نامیده شد[2] و تبریک سال نوی یهودی از طریق «حساب کاربری توئیتر» منتسب به «روحانی» و «جواد ظریف» به یهودیان جهان[3] و حتّی اظهارات دوپهلوی دکتر «روحانی» و «ظریف» درباره "هولوکاست"[4]؛ نوعی پالس از سمت دولت جدید ایران بوده است.

صهیونیست ها چنین اقداماتی را به مثابه یک پالس مسامحه کارانه تعریف کردند و آن را پیش شرط برقراری دیپلماسی نوین ایران- آمریکا معرّفی کردند، این موضوع امّا مهم است. شاید صهیونیست ها در حال مرور خاطرات "ماجرای مک فارلین" هستند، جایی که گفته می شود؛ یک افسر اطّلاعاتی این رژیم همراه تیم «مک فارلین» در مذاکرات حضور داشت.

اخیراً، «روزنامه صهیونیستی جورزالم پُست» از تمایل «شیمون پرز» - رئیس رژیم صهیونیستی- برای دیدار با «رئیس جمهوری اسلامی ایران» خبر داده و نوشت: ««شیمون پرز»، در حاشیه «کنفرانس گلوبز بیزینس» مدّعی شد که اسرائیل دستیابی به یک راه حلّ دیپلماتیک برای تهدید ایران را ترجیح می دهد. وی اعلام کرد که مشکلی برای دیدار با «روحانی» ندارد. پرز در پاسخ به «ریچارد کوئست» (مجری CNN News) گفت: "چرا که نه ... اسرائیل و ایران دشمنان یکدیگر نیستند[!!] ما ترجیح می دهیم قبل از اینکه گلوله ای شلیک شود، فشارهای اقتصادی و سیاسی بر این کشور افزایش یابد. ما عجله ای برای شروع تیراندازی نداریم". وی با اذعان به اینکه مباحثی با آمریکا درباره مدیریت برنامه هسته ای ایران وجود دارد، اظهار داشت که اساساً روابط [با آمریکا] همانگونه که بودند و باید باشند؛ هستند»[5].

همچنین «خبرگزاری دویچه وله»، خبر داد که «بنیامین نتانیاهو» مدّعی شده است که، طیّ گفتگوهای ایران با «5+1» در مرحله "توافقی نهایی"؛ نماینده ای نیز از رژیم صهیونیستی حضور خواهد داشت. وی مدّعی شده بود که «تل آویو» و «واشینگتن»، در اینباره متّفقند[6]؛ ادّعایی که «وزیر خارجه ایران» بلافاصله آن را تکذیب نمود[7].

جالب اینکه پیشتر، یک رسانه معروف صهیونیستی درباره ارسال نامه داستانیِ «نتانیاهو» به «روحانی» دست به خبرسازی زده بود، «پایگاه مجازی روزنامه هاآرتص» در خبری با تیتر: "جناب آقای روحانی برای دیدار با من به اسرائیل بیایید، نتانیاهو امضاء کرد"، نوشت: «جناب آقای روحانی، من از جلسه با «وزیر خارجه آمریکا»، «جان کری» آمدم، که در طول آن در مورد موضع اسرائیل درباره گفتگوهای اخیر «5+1» در «ژنو» بحث کردیم؛ و من احساس می کنم، بجای این همه گپ های کوتاهِ (Chit Chat) غیرمستقیم، زمان آن است که شما و من، رو در رو صحبت کنیم ... اسرائیلی ها و یهودی ها در سراسر جهان، بواسطه سخنرانی اخیر شما در «سازمان ملل»، دلگرم و آرام شدند؛ بویژه بواسطه حمایت شما از "گفتگو در برابر نزاع و اعتدال در برابر افراط گرایی". ما این را نشانه ای خوب گرفتیم و بسیار امیدواریم که کلمات شما صادقانه باشد»[8].

خبری که رسانه های داخلی از جمله «خبرگزاری ایسنا»[9] - به نقل از «سایت جام نیوز»- و «روزنامه جمهوری اسلامی» [10] و به تبع آنها، تعداد بالایی از رسانه های مجازی داخلی، آن را به اشتباه یک نامه واقعی پنداشتند و مدّعی شدند که این نامه از طرف «نتانیاهو» توسّط یک خاخام صهیونیستی تهیّه و منتشر شده است. خبرسازی که البتّه، هیچگاه توسّط منابع رسمی شفاف سازی حول آن صورت نگرفت؛ ولی می شد فرض کرد که این اقدام رسانه ای برای فرستادن پالس از سوی این رژیم به ایران بوده است.

علاوه بر عطش مقامات رسمی رژیم صهیونیستی برای ایجاد رابطه با ایران، تلاش های پردامنه ای نیز در عرصه دیپلماسی رسانه ای و عمومی شکل گرفته است. بحث دقیقاً از ایجاد یک کمپین برنامه ریزی شده در شبکه های اجتماعی است که از سال 2012 م.، نطفه آن در اراضی اشغالی بسته شد: "کمپین دوستی اسرائیل- ایران" (Israel Loves Iran)! این کمپین اجتماعی توسّط یک صهیونیست ساکن در اراضی اشغالی شکل گرفت.

این طرح شامل چند زیرپروژه کوچکتر می شد: برای صلح دوست من شو، ایرانی ها در تل آویو، جنگ را متوقّف کنید، آماده مردن در جنگ شما نیستیم، قهوه با شما و ... . طرح از طریق فرستادن طرح های گرافیکی به صفحات فیسبوکی، برگزاری سمینارها، ساخت کلیپ های تصویری و تهیّه گزارش های رسانه ای در معتبرترین رسانه های غالب جهانی؛ پیگیری می شد.

هدفگذاری در وهله اوّل این بود که بین مردم ایران با شهروندان غاصب، نظامی و غیرقانونی رژیم صهیونیستی از طریق ساخت روابط عاطفی و شبه جنسی؛ ارتباط عاطفی برقرار شود. در ابتدا قرار بود، این گزاره منطقی جلوه کند که مردم ایران با صهیونیست های ساکن اراضی اشغالی، هیچ جنگی ندارند و اختلافات سیاسی، مربوط به دولت ها و قابل حلّ است.

طرح از جاذبه های فطری و غریزی مخاطبین بطور گسترده ای استفاده می برد، بطوریکه در اکثر پوسترهای مربوط به "پروژه قهوه با شما"، عکسی از یک مرد ایرانی در برابر عکسی از یک دختر صهیونیست در حال خوردن قهوه به نمایش در می آمد. همچنین، در "پروژه آماده مردن در جنگ شما نیستیم"، نیز همین رویّه از طریق نمایش عکس هایی از دوستی دختران ایرانی با پسران صهیونیست یا بالعکس پیگیری می شد. مضاف بر اینکه، در برخی از پوسترها از تصویر کودکانِ اسرائیلی با چهره های "فوتوژنیک" برای برانگیختن احساسات مخاطبین ایرانی استفاده می شد. طیّ "پروژه ایرانی ها در تل آویو"، برای مدّت سه هفته، هفتاد اتوبوس شهری، 12 پوستر بزرگ گرافیکی از پیام های مشابه کمپین را حمل کردند؛ هزینه های این نمایش را چه کسی داده بود؟

توضیح گرافیکی مقصد نهایی طرح/ اختلاط زن و مرد بخوبی در اهداف اوّلیه نمایان است



نمایی از پروژه ایرانی ها در تل آویو



نمایی از پروژه کارخانه صلح



نمایی از استفاده از کودکان برای تأثیرگذاری بر فطرت مخاطب


نمایی از بهره برداری از غرایز مخاطب بمنظور تأثیرگذاری بیشتر/ مشرق از بارگذاری تصاویر مستهجن خودداری کرده است


طرح بزودی گسترش بیشتری یافت و بطور مثال شامل: "کمپین دوستی فلسطین- اسرائیل" شد و همینطور کشورهای دیگر طبق همین رویّه دوقلویی به آن منضمم شدند. طرح بدون اشاره به اینکه عامل ناآرامی در منطقه خاورمیانه (آسیای غربی)، بدلیل اشغالگری همین صهیونیست هایی است که تصاویرشان با قلبِ دوستی نقش می بست، به مخاطبین القاء می کرد که باید برای رسیدن به صلح و توقّف جنگ در منطقه علیه دولت ها متّحد شد؛ در حالیکه عامل ناآرامی ها وجود همین غاصبین است.

طیّ سال 2013 م.، مؤسّس صهیونیست کمپین با برگزاری یک سمینار برای یکی از سایت های اشتراک فیلم معروف دنیا، گزارشی از اقدامات کمپین و گستره و توسعه آن را به نمایش درآورد که طبق ادّعای همان سایت، بیش از 1 میلیون و 300 هزار مرتبه دیده شد. فعّالیت های کمپین، بطور گسترده ای توسّط بزرگترین کارتل های رسانه ای غرب پوشش داده شده اند، از جمله «NBC News»، «نیویورکر»، «هافینگتن پُست» و «CNN News» به این موضوع پرداختند.



نمایش بخشی از پوشش رسانه ای کمپین در رسانه های بزرگ غرب


به نظر می رسد که رژیم صهیونیستی سعی دارد برای فرار از نفوذ منطقه ای «جمهوری اسلامی» بخصوص در مرزهای فلسطین اشغالی - چیزی که خودشان از آن به "هژمون منطقه ای ایران" نام می برند- تمام بازوهای خود را برای حلّ معمّا؛ از طریق دیپلماتیک بسیج کند. به تازگی که ایران، حسن نیّت زیادی از خود نشان داده و اثبات کرده که به سمت حلّ دیپلماتیک ماجرای هسته ای گام بر می دارد، صحبت ها از اینکه "همه گزینه ها روی میز" است؛ نیز افزایش یافته است.

بگذارید، مقصد از تهدیدهای پوشالی آمریکا و رژیم صهیونیستی به جنگ با ایران را نمایان تر کنیم. این فقط ما نیستیم که می دانیم یک جنگ در منطقه علیه ایران، نه تنها به ضرر ایران نیست که زمینه ساز ساخت یک "نظم جدید قدرت در منطقه" است، ایران از آن نمی هراسد؛ حجم انبوهی از کارشناسان و تحلیل گران در اندیشکده های غربی و مقامات آمریکا نیز هستند که بارها اعتراف کرده اند که جنگ فقط به پیچیده تر شدن مسئله و کاهش شانس پیروزی نهایی آمریکا می انجامد. صحبت از جنگ و حتّی صحبت از تحریم های بیشتر، برای کشاندن ایران پای میز مذاکره، حفظ آن روی میز و کاهش قدرت چانه زنی ایران است؛ این چیزی است که «باراک اوباما» در نشست اخیر و مهمّ اش در «مرکز سابان» آن را صراحتاً بیان کرد[11].

همه حتّی کارشناسان نسبتا عاقل‌تر رژیم صهیونیستی می دانند که جنگ، گزینه پُر هزینه ای است و برای زمانیست که کارد به استخوان ها رسیده؛ بنابر این در ایران هم اغلب به حرّافی های «نتانیاهو» درباره حمله نظامی به ایران به دیده مزاح می نگرند. اگر جنگ واقعیت داشت و به نفع آمریکا و اسرائیل بود، سوریه الآن باید زیر و رو می شد؛ اگر جنگ واقعی است پس چه جایی برای هزینه های گزاف بمنظور ساخت "کمپین دوستی با اسرائیل" وجود داشت. این پروسه تا حدودی شبیه این است: "با دست پس زدن و با پا پس کشیدن".

مبرهن است که عطش مقامات رسمی و بنگاه های دیپلماسی رسانه ای و عمومی رژیم صهیونیستی، از روی عجز و برای دوری از یک جنگ واقعی است، در این حال خیلی اشتباه است که مقامات در ایران به اشتباه و احیاناً بطور سهوی؛ فکر کنند در صورت جنگ، ایران یک روزه نابود می شود، اینجا جایی نیست که ما بترسیم؛ جاییست که باید ثبات قدم و قدرت خود را به نمایش در آوریم، فراموش نکنیم که بخش بزرگی از محصول جنگ های نوین در زمین جنگ روانی چیده می شود.



[1] «نام بردن از "اسرائیل" در سازمان ملل تا چه حدّ مهم شد؟/ جمله ای که صهیونیست ها آن را پالس دانستند»- «هفته نامه خبری- تحلیلی 9 دی»- 20/7/1392

همچنین رجوع شود به: «Hours before Iran FM meets Kerry|Rohani calls on Israel to sign Nuclear NPT»- By Reuters, The Associated Press and Haaretz- 26sep, 2013/ «گریه های خنده دار»- «حسین شریعتمداری»- «روزنامه کیهان»- 10/7/1392

[2] دکتر «روحانی»، در «اجلاس جهانی خلع سلاح اتمی سازمان ملل»: «"اسرائیل" به عنوان تنها غیرعضو «پیمان عدم اشاعه تسلیحات هسته ای» (NPT) در این منطقه، باید بدون هیچگونه تأخیری به این معاهده بپیوندد تا همه فعّالیت های هسته ای در منطقه؛ تحت "پادمان های جامع آژانس بین المللی انرژی اتمی" قرار گیرد»- «خبرگزاری ایرنا»- 4/7/1392

[3] «گزارش «اعتماد» از تبریک سال نوی یهودی توسّط روحانی و ظریف»- «روزنامه اعتماد»- صفحه سیاست- 16/6/1392

[4] رجوع شود به: «Political storm in Tehran|Rohani did not recognize the Holocaust, Iran news agency claims»- By Haaretz- 26sep, 2013/ «Amid U.S.-Iran thaw|Iranian foreign minister: The Holocaust is no myth»- By Haaretz and Reuters- 29sep, 2013

[5] «خبرگزاری تسنیم» به نقل از «روزنامه صهیونیستی جورزالم پُست»- 17/9/1392

[6] «باشگاه خبرنگاران جوان» به نقل از «خبرگزاری دویچه وله آلمان»- 8/9/1392

[7] «جواد ظریف» در حاشیه دیدار با مراجع معظّم تقلید در «قم»، طیّ پاسخ به سئوالی مبنی بر فشار رژیم صهیونیستی برای داشتن نماینده در مذاکرات آینده «5+1»: «چنین چیزی هیچگاه محقّق نخواهد شد و حتماً در اتاقی که رژیم صهیونیستی باشد، ما حضور نخواهیم داشت»- «شبکه خبر ج.ا.ا»- 8/9/1392

[8] «Dear Mr. Rohani, Come visit me in Israel. Signed, B. Netanyahu»- By Rabbi Gideon D. Sylvester- Haaretz- 30oct,2013

[9] «نتانیاهو به روحانی نامه نوشت؟»- «خبرگزاری ایسنا» به نقل از «سایت جام»- 11/8/1392

[10] «روزنامه جمهوری اسلامی»- ستون تازه ها- 11/8/1392

[11] «اوباما» طیّ مصاحبه در «مرکز سابان انستیتو بروکینگز»: «از این رو فکر می کنم اگر شما بخواهید اختلافات بین من و نتانیاهو را درباره مسئله ژنو خلاصه کنید ، به این نکته می رسید که اگر ما فقط فشار را افزایش دهیم - تحریم های جدید ، تحریم بیشتر ، تهدید نظامی و غیره- ایران در نهایت تسلیم می شود.منظورم دو نکته است: اول این که دلیل جواب دادن تحریم ها - زیرا ما آنها را به شکل دردآور تنظیم کردیم- این است که دیگر کشورها مطمئن هستند که ما تحریم را فقط بخاطر تحریم وضع نکرده ایم بلکه واقعاً به این علت وضع کردیم که ایران را به میز مذاکره بیاوریم و مسئله را حل و فصل کنیم. و اگر برداشت بین المللی این بود که ما در حل و فصل دیپلماتیک این مسئله حسن نیت نداریم ، واقعاً ساختار تحریم ها فرو می ریخت. نکته دوم این است که شما باید این رویکرد کنونی ما را با گزینه های جایگزین مقایسه کنید. این ایده که ایران با تحریم های بیشتر و تهدیدات نظامی عصبی تر می شود و در نهایت تسلیم می شود ، برداشت درستی از ایران نیست. آنها مسیری می خواهند که در آن احساس کنند به یک راه حل ارزشمند و همراه با منزلت رسیده اند. این لازمه سیاسی برای آنهاست و فکر می کنم در همه طیف های سیاسی آنها این احساس وجود دارد. از این رو وظیفه ماست که راهی پیشنهاد کنیم که نه تنها در جهت اهداف خودمان باشد بلکه به آنها نیز فرصت دهد به طریق محترمانه به جامعه جهانی ملحق شوند و رویکرد خود را تغییر دهند»- «باشگاه خبرنگاران جوان»- 17/9/1392


مطالب مرتبط

تعداد مساجد اهل سنت در ایران بیشتر از شیعیان است


دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اقوام و اقلیت‌های دینی و مذهبی گفت اهل سنت در ایران ، بیش از 15 هزار مسجد دارند که این تعداد بیشتر از مساجد شیعیان است.
به گزارش مشرق، علی یونسی دستیار ویژه رئیس جمهور درامور اقوام و اقلیت‌های دینی و مذهبی در بخشی از گفت‌وگو با ایسنا با بیان این‌که در حال حاضر واقعا امنیت در کردستان بیشتر از تهران وجود دارد، ولی ممکن است برخی این موضوع را باور نکنند. در پاسخ به این سوال که آیا تمهیداتی اندیشیده شده است که کردهای ما به سمت کردهای عراق و ترکیه نروند و انسجام در مناطق کرد نشین برقرار باشد، با تاکید براین‌که در این باره هیچ نگرانی وجود ندارد اظهار کرد: حال اگر کردهای ایرانی ما ‌بخواهند برای تجارت و تحصیل به سمت کردستان عراق بروند چه اشکالی دارد؟ ما نباید از این موضوع بترسیم،‌ اگرچنانچه ما به خودمان اعتماد داشته باشیم و حقوق شهروندانمان را کاملا تامین کنیم و از این مناطق محرومیت زدایی کنیم، نباید دراین باره نگرانی داشته باشیم اصلا ما چرا باید نگران باشیم از این‌که کردهای عراق بیایند و کردهای ما را ببینند و کردهای ما هم به آنجا بروند. البته ما مرزهای قانونی را به رسمیت می شناسیم، ولی ما همه کردهای دنیا را ایرانی می‌د‌انیم همانطور که همه‌ی تاجیک‌های دنیا را ایرانی می‌دانیم.

یونسی در ادامه‌ی این گفت و گو درپاسخ به سوالی مبنی بر توقعات اقوام و اقلیت ها در انتصابات و عدم تحقق چنین وعده ای از سوی روحانی با بیان این‌که هنوز فرصت زیاد است، اظهار کرد: من در حال آماده کردن بخشی از مقدمات در این راستا هستم و ما برای خودمان شرح وظیفه تعریف کرده‌ایم و برنامه‌های مورد نظرمان را به رئیس جمهور تقدیم کرده‌ایم و منتظر ابلاغ ایشان هستیم، در واقع بخشی از وعده های رئیس جمهور قرار است توسط ما انجام شود، هیچ محدودیت و نگرانی برای بکارگیری اقلیت‌های مذهبی و دینی وجود ندارد و همه‌ی اقوام ایرانی باید در مدیریت عالی کشور سهیم باشند و این موضوعی است که آقای رئیس جمهور وعده‌ی آن را داده است و دیر هم نشده است.

تعداد مساجد اهل سنت در ایران بیشتر از شیعیان است

در ادامه این گفت‌وگو از دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اقوام و اقلیت‌های دینی و مذهبی سوال شد که برخی از اهل تسنن نسبت به نداشتن مسجد برای برگزاری مراسم های خود گلایه هایی را مطرح می کنند حال واقعا اینطور است و چرا؟ که وی در پاسخ به نوعی این گلایه را وارد ندانست و گفت : اهل سنت درایران ، بیش از 15 هزار مسجد دارند که این تعداد بیشتر از مساجد شیعیان است .

وی با تاکید بر این‌که اهل سنت در دارا بودن مدارس و مساجد ،هم چنین در انجام فعالیت‌های مذهبی‌ هیچ محدودیتی ندارند، اظهار کرد: اتفاقا دولت درمناطق سنی نشین برای تامین اینگونه نیازها در حال متحمل شدن هزینه‌های سنگینی است.

یونسی اضافه کرد : هم اکنون شاهد هستیم که در اکثر جاها قضات اهل سنت با فقه خود قضاوت می‌کنند و در احوالات شخصی‌شان بر اساس فقه خود عمل می‌کنند و ائمه‌ی جمعه و جماعاتشان نیز تحت پوشش حمایت بیمه و دولت هستند، در همین تهران بیش از ده نماز عید و جماعت برگزار می‌شود .

وی هم چنین درباره ضرورت ارتباط بین رهبران اهل سنت و رییس‌جمهور و دولت کنونی نیز اظهارکرد : رهبری در حوزه خاص دینی و مذهبی موسساتی برای حل مشکلات مذهبی اقلیت های دینی منظور کرده‌اند مثل مجمع‌التقریب یا شورای برنامه‌ریزی یا نماینده بعثه تا مشکلات و توقعات مذهبی در این راستا مدیریت شود، اما در حوزه‌های عمومی که به دولت مربوط می‌شود ما برنامه داریم که نقیصه‌ها را رفع کنیم و ارتباط نخبگان و شخصیت‌های مذهبی اهل سنت را با دولت به حداکثر برسانیم.

یونسی در ادامه درباره تمهیدات اندیشیده شده در جهت خنثی کردن انواع تحریکات دینی و مذهبی از جمله تحریکات سلفی‌ها در منطقه گفت : خطری که در حال حاضر دنیای اسلام چه شیعه و چه سنی را تهدید می‌کند، خطر افراط و تفریط و تروریسم کور مذهبی است که هم‌اکنون به اشکال مختلف در کشورهای همسایه ما جاریست چنانچه در پاکستان، عراق و اخیرا هم در لبنان شاهد اقداماتی از سوی آنان بوده ایم.

نگاهی به کتاب خاطرات همسر هاشمی


بررسی و نقد کتاب خاطرات "پا به پای سرو"/
کتاب خاطرات خانم مرعشی علاوه بر نکات تاریخی و مهم سیاسی که بیان می دارد، نسبت به فتنه 88 و زندگی اندرونی خاندان هاشمی نکات ویژه ای مطرح می کند که در ادامه می آید.
به گزارش مشرق به نقل از دیدبان، اخیرا کتابی روانه بازار شد با نام « پا به پای سرو» که در برگیرنده خاطرات خانم عفت مرعشی، همسر آیت الله هاشمی رفسنجانی است. کتاب توسط « دفتر نشر معارف انقلاب» که معمولا کتب مربوط به خانواده آیتالله هاشمی را منتشر می کند، به طبع رسیده است. نام «عفت مرعشی» کافی است تا هر کسی که شناختی از رفتار و گفتار وی در سال های اخیر دارد، به شدت ترغیب به خواندن این کتاب شود. با این حال اگر کسی به مطالعه کتاب بپردازد، پس از اتمام آن احساس نمی کند نکات قابل توجه و ناگفته ای به او منتقل شده است.
نفس نگارش خاطرات همسر یک فرد مبارز و انقلابی، می تواند نکته مثبتی باشد اما باید توجه داشت آیا غنای لازم ِمحتوایی و تاریخی در این سطور برای مخاطب گنجانده شده است یا نه. به عبارت بهتر نباید در دام نام ها افتاد و توجه به داشته ها و دسترسی ها نیز در جای خود مهم است. 
فارغ از این مسائل، به نظر می رسد، کتاب فوق الذکر در برخی موارد، حتما باید مورد نقد و بررسی دقیق قرار بگیرد؛ از این رو هدف نوشتار حاضر نگاهی به نقدهای وارد بر کتاب است:
 
الف. نقدهای محتوایی کتاب:
1. جلوه های ناخوشایند رفاه زدگی
 
راهی کردن فرزند به انگلستان برای آموزش زبان! در بحبوحه انقلاب : یکی از عجیب ترین مصادیق رفاه زدگی، اعزام محسن هاشمی در سال 56 همزمان با روزهای مبارزه علیه رژیم شاه به انگلستان است. خانم مرعشی در صفحه 298 عنوان می کند که تعدادی از بچه ها قرار بوده به صورت تور تابستانی برای یادگیری زبان انگلیسی به انگلستان اعزام شوند. « با پرداخت وجه ثبت نام، او را به انگلستان فرستادم».
 
 
 
ساختمان سازی در اوج مبارزه: در صفحات این کتاب اشاره می شود که در اوج مبارزه در فکر ساختن 2 ساختمان بوده اند. این ساختمان سازی در چندین جا و زمان های مختلف بیان می شود. مثلا در صفحه 219 آمده « زمینی در کوچه پارس محله دزاشیب شمیران خریداری کردیم، در فکر ساخت آن بودیم».
نویسنده حتی در صفحه 140 خاطرات خود به صراحت به این ویژگی خاص اشاره می کند: « آقای هاشمی ... برای امرار معاش هم زمین می خرید و ساخت و ساز می کرد و یا با دیگران در ساخت و ساز شریک می شد». این رفتار آن هم در سالهای مبارزه، بسیار قابل تامل است.
 
حضور خدمتکار: نویسنده در بخشی از کتاب از یک خدمتکار خانه خود به نام معصومه نام می برد که « به ما کمک می کرد و از بچه ها مواظبت می نمود»؛ (ص 57) با این حال در صفحه 71 کتاب از این خدمتکار به عنوان کودک یاد می شود: «کارگرمان معصومه، هنوز خودش بچه بود» .
 
زندگی تشریفاتی : نویسنده در بخش هایی از کتاب به برخی ویژگی های زندگی خانوادگی خود اشاره می کند که قابل توجه است. برخی از این خصوصیات را به اعتراف خود خانم مرعشی ذکر می کنیم:
- ازدواجمان « با تشریفات آبرومند » برگزار شد. (ص 32)
- « وضع زندگی ما از طلبه های آن روز بهتر بود.» بعد از مدتی « خانه ای بزرگتر » پیدا کردیم و به آنجا رفتیم. (ص 35) « ما با کمک او (پدر شوهر) و درآمدهای جنبی ، خیلی خوب زندگی می کردیم» (ص 39)
 
استخر و ... : « استخری در خانه داشتیم. یک میز پینگ پنگ هم خریده بودم که آنها بازی کنند. دوستانشان را به منزل می آوردند. از آنها پذیرایی می کردند.»؛ اینها سرگرمی فرزندان هاشمی در منزل بوده که در صفحه 295 به آن اشاره شده است.
 
 
آموزش قرآن مفصل!: او در صفحه 297 خاطرات آورده است: « برنامه دوره ای آموزش قرآن محسن، هر جمعه در منزل یکی از دوستانش برقرار بود... نوبت منزل ما که شد، به من گفت صبحانه باید مفصل باشد، ولی بهتر است سفره خیلی منظم نباشد. گفت می توانیم به جای سفره از روزنامه هم استفاده کنیم و به جای بشقاب در همان ماهی تابه که تخم مرغ را نیمرو کرده ام، با کره و مربا و پنیر و مغز گردو در سفره قرار دهیم و زحمت زیاد در نظم و ترتیب سفره لازم نیست».
 
2. توصیف خانواده هاشمی از نگاه همسر
خانم مرعشی در بخش هایی از کتاب به ذکر برخی ویژگی های شخصی خویش، آیت الله هاشمی و فرزندان خود می پردازد؛ در کنار هم قرار دادن این توصیفات می تواند نشانگر برخی صفات و ویژگی ها باشد.
 
توصیف از خود:
 
زندگی بدون همسایه!: در صفحه 111 نوشته شده است: « تا آن موقع در منزلی که همسایه داشته باشد، زندگی نکرده بودم و آن را در شأن خود نمی دانستم، اما چاره ای نبود. چیزی نگفتم و با سکوت قبول کردم...».
 
صفات اخلاقی:
- نویسنده در صفحه 17 کتاب به یکی از ویژگی های شخصی خود اشاره می کند. وی در این جا عنوان می کند « دختر یکدنده ای» بودم. 
- « خیلی ناراحت شدم اما غروری داشتم که هیچ وقت جلوی کسی ابراز ناراحتی نمی کردم»، در صفحه 53 نیز برخی روحیات خود را توضیح می دهد.
- « در منزل و زمان تنهایی، ترسو بودم و دچار توهم می شدم. واهمه داشتم». (ص168)
- به این نمونه ها توجه کنید: « دستم را به طرف طلبه ها نشانه رفته و با صدای بلند گفتم: خاک بر سرتان، از این نامردها نمی پرسید، که این موقع شب ما ... را به کجا می برند؟» (ص 195) و یا در صفحه 204 به یک پاسبان ساده می گوید: « من هم که با پنج بچه حوصله ام سر رفته بود و ساعتی معطل شده بودم به او گفتم: لباست لباس بی شرفی است». این تعابیر نشان از عدم کنترل در مواقع عصبانیت و تندی با دیگران است. 
- وی در صفحه 70 کتاب به ماجرای سربازی رفتن همسرش اشاره و عنوان می کند که او را در جهت مقابله و ایستادگی در برابر سربازی رفتن تحریک می کرده است: « به ایشان گفتم، این کار که نشد، تو که سرباز نیستی، معافی داری، ...زور می گویند، باید جلوی زور ایستاد، زمانی که مرخصی می آیی، باید برنگردی». 
 
توصیف آیت الله هاشمی:
 
- نویسنده در صفحه 20 کتاب می نویسد: « بعد از ازدواج فهمیدم که آشیخ اکبر چقدر غرور دارد».
 
توصیف محسن هاشمی:
 
-  همچنین در صفحه 298 در مورد محسن هاشمی می نویسد: « نوجوان 16 ساله مغرور»! 
 
3. اظهارات خاص سال 88
 
خانم مرعشی با اظهار نظر خود در روز انتخابات 88 پس از رأی دادن، به صراحت اعلام کرد : « اگر احمدی نژاد رای بیاورد، حتما تقلب شده و مردم باید به خیابان ها بریزند!!». با این حال وی اکنون نیز دست از این اظهار نظر برنداشته و در صفحه 20 عنوان می کند، « جملاتی از من در رسانه ها انتشار یافت و بهانه ای برای تخریب همسر و فرزندانم توسط تندروها شد». 
 
 
در این خصوص باید گفت بی شک دعوت مردم به شورش خیابانی تنها به خاطر حب و بغض شخصی یک اشتباه محض است و باید همیشه در برابر خدا و ملت برای این اشتباه پاسخگو بود. دیگر اینکه نیروهای وفادار به انقلاب از میان احزاب اصلاح طلب نیز به شدت بر این اظهارات ایراد گرفتند؛ مگر هر کسی از نویسنده کتاب و خانواده وی انتقاد کند، تندرو است؟ 
باید توجه داشت که دیگر اعضای خانواده خانم مرعشی در آن ایام رفتارهایی داشتند که قوه قضائیه در یک مورد (فائزه) برخورد کرد و در مورد دیگر (مهدی) نیز مراحل بررسی را طی می کند. لذا کمتر پیش آمد که کسی تنها برای همین اظهار نظر خانم مرعشی، به همسر و فرزندان وی انتقاد کند! 
 
4. تاکید بر ارادت نسبت به آیت الله منتظری
 
جدا از نحوه نام بردن خانم مرعشی از افراد مختلف که در مورد آقای منتظری با تعبیر « آیت الله » یاد می شود، ولی دیگران خیر! پاورقی نوشته شده در صفحه 105 درباره آیت الله منتظری یک دفاع تمام عیار از کسی است که امام خمینی از رفتار و گفتار ناصحیح او از خداوند طلب مرگ کردند. 
در این پاورقی نوشته شده که « اصل ولایت فقیه به پیشنهاد آیت الله منتظری وارد قانون اساسی جمهوری اسلامی شد» که این امر به تصریح خود منتظری، دروغ است. خود او در کتاب خاطراتش نتوانسته نقش آیت الله بهشتی و شهید حسن آیت در این قضیه را انکار کند و ماجرا را تنها به نام خود بنویسد.
دوم اینکه نوشته شده « آیت الله منتظری که یکی از مورد احترام ترین شخصیت های مذهبی شیعه و از نظر برخی اعلم فقها بودند»!!! واقعا تدوین کنندگان خاطرات چه اصراری بر این اغراق گویی و غلو دارند ؟ البته اگر کسی از ارادت خانم مرعشی نسبت به آیتالله منتظری آگاه باشد، تعجب نمی کند. کافی است رجوع کنیم به خاطرات سال 68 هاشمی رفسنجانی. این موارد را بخوانید:
«عفت و مهدی در ارتباط با مسئله آیت الله منتظری اوقات تلخی کردند. با عصبانیت خوابیدم...عفت از خانم شهید بهشتی نقل کرد که خانم گرجی در جلسه ای علیه آقای منتظری صحبت کرده است؛ خانم بهشتی و عفت ناراحت شده بودند.» (خاطرات سال 68 هاشمی، ص 74) « عفت به جلسه فاتحه مرحوم دکتر اسدی لاری رفته بود. شب آمد. او از اظهارات آقای محمد یزدی راجع به آیت الله منتظری گله داشت.» (همان، ص 92)
 
5. روایت حادثه مدرسه فیضیه به شکل حضوری!!
 
از نکات قابل تامل کتاب تعریف نویسنده از حادثه فیضیه به شکل حضوری است. خانم مرعشی در صفحه 45 خاطراتش به گونه ای حادثه فیضیه را تصویر می کند که گویی خودش در صحنه حاضر و ناظر ماجراها بوده است. دقت کنید: « مدرسه فیضیه از جمعیت خالی شد. فقط تعدادی از روحانیون... باقی ماندند. فرمانده ساواکی ها... سرهنگ مولوی جلاد... دستکش سفیدی به دست کرده بود و ...» این گونه روایت کردن و اینگونه به کار بردن افعال و ذکر جزئیات معمولا توسط کسی صورت می گیرد که در حادثه حضور داشته است. حال آنکه به طور قطع می توان گفت که خانم مرعشی در آن روز در فیضیه حضور نداشته است. چرا که فیضیه کلا محل اسکان مردان طلبه بوده و حتی طلبه های متاهل نیز محل اسکان جداگانه ای داشته اند!
 
6. سن پختگی و بی تجربگی چه سنی است؟
 
خانم مرعشی عنوان می کند سال 1314 به دنیا آمده است. بعد در خاطراتش در صفحه 81 می نویسد « آن زمان هنوز جوان و بی تجربه و کم دل بودم. این گرفتاری ها از فروردین ماه 1342 شروع شد...» این در حالی است که توصیفات « جوان، بی تجربه و کم دل» مربوط به 28 سالگی خانم مرعشی است! یا اینکه وی در صفحه 90 که خاطرات مربوط به سال 43 را نقل می کند، می گوید« آن موقع علیرغم سن کم و نبود بزرگتر و .... » که این هم مربوط به 29 سالگی اوست. 
 
 
همراهی با همسر رئیس جمهور برونئی
 
7. مقام معنوی خاص خانم مرعشی
 
ابتدا به بخشی از خاطرات هاشمی اشاره می کنیم. هاشمی در بخشی از خاطرات سال 67 خود در صفحه 57 به ماجرای مجروحیت فرزندش یاسر اشاره کرده و می‌نویسد:‌ « عفت از رفسنجان آمده بود. یاسر هم از بیمارستان مرخص شده بود... عفت می‌گوید به دلش برات شده بود که یاسر مجروح خواهد شد.» و حتی یک بار در خاطرات سال 65  صفحه 238 در اظهار نظر بسیار جالبی می نویسد: « عصر آقای رحمانی محافظم و مهدی فرزندم از جبهه تلفن کردند و خداحافظی نمودند و گفتند عازم خط مقدم برای عملیات هستند... عفت نیست و خبر ندارد، لابد خواب خواهد دید.»
حال نگاه می کنیم به صفحه 300 خاطرات خانم مرعشی:
« یک شب باز خواب دیدم که آشیخ اکبر لباس مرتب و تمیزی ... پوشیده است. ... آمد و گفت: « عفت من می خواهم بروم که رئیس جمهور شوم»، فوری پریدم و پر قبایش را گرفتم و زدم زیر گریه و گفتم: نمی خواهم رئیس جمهوری بشوی، هر حاکمی ظالم می شود...کلمه رئیس جمهور برایم عجیب بود. کشور ما شاهنشاهی بود، پادشاه داشت پس باید می گفت می روم که شاه شوم، چرا گفت رئیس جمهور می شوم؟!..»
 
ب: نقدهای کلی کتاب:
 
1. کتاب حاصل مصاحبه با خانم مرعشی است یا مصاحبه با وی؟
 
اولین تعارض کتاب در همان صفحات نخست به چشم می خورد. در صفحه 11 کتاب به قلم محسن هاشمی، فرزند عفت مرعشی، آمده است که این کتاب « با روش مصاحبه و خاطره گیری تهیه شده»، حال آنکه در صفحه 85، از زبان خانم مرعشی نوشته شده است « اکنون هم که این سطور را می نویسم»! معلوم نیست کدام قسمت ساختگی است. هر چند که به نظر می رسد، « اکنون که این سطور را می نویسم» به کتاب اضافه شده باشد. 
 
2. ایرادات ویرایشی و املایی متعدد
 
کتاب متاسفانه دارای ایرادات و اشکالات متعدد املایی و ویرایشی است. برای نمونه در صفحه 93 آمده (سوریه توبه)» !! .
 
جمع بندی
 
در مجموع باید گفت که انتظاری که خواننده از کتاب خاطرات همسر آیت الله هاشمی رفسنجانی دارد با خواندن این کتاب برآورده نمی شود چرا که از سویی نکته ناگفته و خاص کمتری دارد و از سوی دیگر با اغلاط فراوان املایی و ویرایشی همراه است. 
دیگر اینکه کتاب با جهت گیری خاصی مخصوصا در حوزه مسائل سیاسی، تدوین شده است. این جهت گیری در مورد برخی اشخاص و اتفاقات به وضوح مشخص است. با این حال توصیفاتی که نویسنده از اعضای خانواده خود و اوضاع زندگی خانوادگی خویش ارائه می دهد، از نکات قابل توجه و مفید کتاب می باشد.