اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

فرقه وهابیت چگونه پایه‌گذاری شد و تفاوت‌ وهابیون با اهل‌تسنن چیست؟ + تصاویر


آیا وهابیت یک فرقه دست‌ساز است؟ آیا اصولا ارتباطی میان این فرقه با اسلام وجود دارد؟ فرق وهابیت با اهل سنت چیست؟ آیا وهابیت فقط با شیعیان سر ناسازگاری دارد؟ برای آشنایی با این فرقه ساخت انگلیس با گزارش ویژه مشرق همراه شوید.
گروه گزارش ویژه مشرق - اهل سنت به چهار شاخه اصلی حنفی، حنبلی، شافعی و مالکی تقسیم می‌شوند که به مرور زمان برخی از این شاخه ها به ده‌ها زیرشاخه تقسیم شده و هر کدام برای خود به مسلکی جداگانه با عقایدی خاص تبدیل شدند. وهابیت نیز یکی از فرقه‌هایی است که خود را منتسب به حنبلی‌ها می‌دانند؛ بدین معنی که وهابیت بسیاری از اعتقادات خود را از احمد بن حنبل و آراء و عقاید وی گرفته‌اند. با این حال بسیاری از علمای حنبلی نیز وهابیت را فرقه‌ای جدا از خود قلمداد کرده و از نزدیکی به آن خود را مبرا کرده‌اند.

الف- پیشینه فکری و سیاسی وهابیت؛

1.1.احمد بن حنبل(241-164ه.ق):

احمدبن حنبل، موسس و بانی فرقه حنبلی و از رهبران فکری اصحاب حدیث به شمار می‌آید که در ربیع الاول 164ه.ق در بغداد بدنیا آمد. وی نه تنها طریقه اصحاب حدیث را از پیشینیان به ارث برد، بلکه آن را احیا کرد و با تعالیمی که عرضه داشت، برای تنظیم مبانی فکری آنان کوشش کرد. از همین رو پس از او اصحاب حدیث بیش از هرکس به گفته‌ها و نوشته‌های وی در تأیید افکار خویش استناد جسته‌اند.

احمد را باید به میانجیگری شاگردش ابن تیمیه، پیشرو مذهب وهابی و تا حدی الهام‌بخش نهضت مذهبی و محافظه‌کارانه سلفیان نامید. احمد بن حنبل فقیهی کثیرالسفر بود و در طلب علم و حدیث به شام، حجاز، یمن، کوفه و بصره سفر می‌کرد و احادیث بسیار گرد آورد و آنها را در مجموعه‌ای بنام مسند ابن حنبل فراهم آورد. احمد در فقه و حدیث، استادان بسیاری داشت، به طوری که ابن خلکان وی را یکی از اصحاب و شاگردان خاص امام شافعی می‌داند.

ابن حنبل سخت از پذیرش اعتقاد به مخلوق بودن قرآن که آن را مخالف سنت می‌دانست، امتناع کرد. او معتقد بود که این ترکیب حروف و اصوات به همین شکل فعلی در عالم ازل ثابت و به ذات خداوند قائم بود. وبنابراین، به قدیم بودن و غیرمخلوق بودن قرآن معتقد بود.

آرامگاه محمد ابن حنبل

هیئت استفتای دائمی وهابیان: «بنای بر قبور بدعت منکر است

که در آن غلو در تعظیم صاحب قبر، راهی بسوی شرک است و باید تخریب شود»

همزمان با خلافت متوکل در 232ه.ق وضع اصحاب حدیث یکباره تغییر کرد و به علت هواداری خلیفه از آنان و مبارزه با معتزلیان، طبیعی می‌نماید که احمد نیز در دستگاه خلافت عزتی یافته باشد. امامت احمد در عقاید در عصر متوکل سبب شد که سایر فرقه‌های اهل حدیث، تحلیل روند و نام و نشانی از آنان باقی نماند. به خصوص که خلفای عباسی، از متوکل به بعد، حمایت کامل خود را از احمد و شاگردان او دریغ نکردند و آنچه را احمد در عقاید و احکام گفته بود، دربست پذیرفتند. طبعا محدثان دیگر که غالبا زندگی آنان از طریق حکومت‌ها اداره می‌شد، ناجار به ترک روش خود شدند و بر اثر کتمان عقیده، به تدریج نابود گشتند.

ابن حنبل پس از 77 سال زندگی در دوازدهم ربیع الاول 241ه.ق پس از یک دوره بیماری نه روزه در بغداد درگذشت و جسد وی را در مقبره باب حر به خاک سپردند. تاریخ زندگانی وی، گواهی می‌دهد که مقاومت احمد در راه عقیده‌اش، عواطف مردم را به سوی او جلب کرد و به تدریج میان اهل سنت به مقام امامت در عقیده رسید و توانست عقاید اهل تسنن را طبق روایتی که نزد او معتبر بود منتشر سازد. مکتبی که وی بانی آن شد به نام خود وی «حنبلی» نام گرفت.

حدیث‌گرایی این گروه در عقاید و فقه و پذیرش اخبار وارده، سبب نفی هرگونه عقل‌گرایی، ضدیت با رأی و مخالفت با هرگونه چند و چون در احادیث موجود شد.

در واقع، نسل نخست اهل حدیث از استنباط‌های فقهی پرهیز می‌کردند و بطور عمده خود را محدث می‌شناختند. این مسئله در مورد احمد بن حنبل، پیشوای حنابله، کاملا صادق است. به مرور اهل حدیث در دیدگاه‌های خود حنبلی شدند.(حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، شناخت عربستان، نشر مشعر، بی تا، بی جا،ص108)

1.2.ابن تیمیه:

احمدبن تیمیه، در دهم ربیع الاول 661ه.ق پنج سال پس از سقوط خلافت عباسیان در بغداد، در یکی از مناطق شام به نام حرّان متولد شد. این شهر در سال‌های پیش از تولد وی و در دوران کودکی‌اش مورد هجوم مغولان قرار گرفت. بنابراین، مردم شهر از جمله عبدالحلیم پدر ابن تیمیه مجبور شدند شهر را به قصد دمشق ترک کنند.

احمد بن تیمیه به عنوان فقیه، محدث و متکلم حنبلی، ضد هر آزاد اندیشی و نوگرایی قیام کرد و اقدامات وی باعث انحطاط و عقب‌ماندگی بیش از پیش مذهب حنبلی شد. در مناظرات فخر رازی درباره مذاهب اهل سنت از عصر ابن تیمیه به دوره انحطاط و سستی گرفتن تفکر فلسفی و استدلال منطقی و قرن روی آوری مسلمانان اعم از اهل شیعه و اهل سنت به ظواهر دین و توجه سطحی به معارف خشک و مذهبی یاد شده است.

از مهمترین مواردی که علما بر ابن تیمیه ایراد گرفته‌اند، عبارت بود از:

1. برای خداوند جسم قائل شده است.

2. ذات خداوند را بسان اجسام، مکان‌دار دانسته است.

3. خداوند را به اجسام و مخلوقات تشبیه کرده است.

4. عظمت معنوی پیامبر را پس از رحلت وی انکار کرده است.

5. زیارت و شفاعت پیامبر و اولیا و صلحا را انکار کرده است.

6. به اصحاب پیامبر اهانت کرده است.

7. مهمتر از همه اینکه تمام مسلمانان را کافر خوانده است.

سلفیه که پیشوای ایشان ابن تیمیه است، می‌گفتند: هر عملی که در زمان پیامبر اسلام وجود نداشته و انجام نمی‌شده است، بعدا نیز نباید انجام بشود. ابن تیمیه از این اصل کلی سه قاعده دیگر استخراج و استنتاج کرد:

1. هیچ فرد نیکوکار یا دوستی از دوستان خدا را نباید وسیله‌ای برای نزدیک شدن به خداوند قرار داد،

2. به هیچ زنده یا مرده‌ای نباید پناه برد و نباید از هیچ‌کس یاری خواست،

3. به قبر هیچ پیغمبر یا فرد نیکوکاری نباید تبرک جست و نباید تعظیم کرد.

1.3.محمد ابن عبدالوهاب:

هرچند با مرگ ابن تیمیه، دعوت سلفی‌گری و احیای مکتب سلفی در عقاید به فراموشی سپرده شد، اندیشه او، در لابلای کتاب‌ها و گوشه کتابخانه‌ها باقی ماند تا روزی که محمد ابن عبدالوهاب نجدی ظهور کرد و به نبش قبر آثار دفن شده و فراموش شده او پرداخت و گفته‌ها و نوشته‌های او را با بیان فریبنده برای مردم مطرح ساخت.

محمد ابن عبدالوهاب، در سال 1115 ه.ق در شهر عینیه تولد یافت. جد وی فردی به نام "شولمان قرقوزی" از نسل یهودیان ترکیه به نام "یهود دوغه" بود. این گروه با سابقه یهودیت به اسلام گرویدند و به ظاهر مسلمان شدند، تا شاید در حکومت عثمانی ترکیه نفوذ کنند یا شاید هم اسلام را به صورتی دیگر مشکوک و مشوش سازند.

جد محمد ابن عبدالوهاب، فردی به نام "شولمان قرقوزی" از نسل یهودیان ترکیه نام "یهود دونمه" بود.

شولمان جد عبدالوهاب، در شهر بورسا به خرید و فروش هندوانه و خربزه مشغول بود. اما چون از شغلش راضی نبود، همانند برخی دیگر از یهودیان مسلمان شده به تجارت دین و دین‌فروشی متمایل می‌شود. او تصمیم می‌گیرد که به سلک علمای دین در بیاید و به صورت رسمی عالم دین شود تا نفوذ و مقامی یابد. او رهسپار سوریه شده اما پس از مطرح کردن مسائل جدید و شناخته شدن، طرد می‌شود و مجبور می‌شود تا از آنجا به مصر، سپس مکه و بعد به مدینه برود. پس از اخراج شدن از مدینه، رهسپار نجد می‌شود و در آنجا کاملاً ماهیت خود را مخفی کرده و خود را به عنوان "سلاله" از قبیله "ربیعه" جا زده و نام عربی سلیمان را برای خود برمی‌گزیند.

پدر محمد در شهر عینیه امور شرعی، قضایی و تدریس را بر عهده داشت. محمد از کودکی به مطالعه کتب تفسیر و حدیث و عقاید سنت علاقه داشت و فقه حنبلی را نزد پدرش که خود از علمای حنبلی محسوب می‌شد، فرا گرفت.

عبدالوهاب به تحصیل علوم دینی می‌پردازد و به شغل قضاوت مشغول می‌شود. محمد فرزند عبد الوهاب پس از پایان دروس مقدماتی برای تحصیل راهی مدینه می‌شود. در دوران تحصیل در مدینه گه گاه مطالبی بر زبانش جاری می‌شد که از عقاید خاصی حکایت داشت. به طوری که اساتید وی نسبت به آینده‌اش نگران شده و می‌گفتند اگر او خود به تبلیغ دین بپردازد گروهی را گمراه خواهد کرد. پس از مدتی به بصره سفر نمود و در آنجا عقاید و رسومات اسلامی مردم را به سخره گرفت و به قدری بر این عمل خود پافشاری کرد که اهل بصره او را از شهر اخراج کردند. غالب شرح‌حال‌نویسان درباره محمد بن عبدالوهاب یادآور می‌شوند که از همان جوانی سخنان زننده‌ای از او شنیده می‌شد و ‌غالباً به مطالعه زندگی‌نامه کسانی که مدعی نبوت شده بودند مانند مسیلمه کذاب و سجاج و اسود و عنسی و طلیحه اسدی علاقه خاصی داشت.

محمد از دوران نوجوانی و جوانی، به مطالعه زندگی نامه مدعیان دروغین نبوت

همچون مسیلمه کذاب، سجاع، اسود عنسی و طلیعه اسدی، علاقه خاصی نشان می‌داد و عقاید و رسوم اسلامی مردم را به سخره می‌گرفت.

استادان او از همان دوران کودکی آثار گمراهی، سستی عقل و عقب‌ماندگی دِماغی و تفکری را در او یافتند. پدر او عبدالوهاب در فرزندش احساس انحراف و ضلالت می‌کرد و پیوسته او را سرزنش کرده و مردم و خانواده‌اش را از او بر حذر می‌داشت.

محمد ابن عبدالوهاب، در جامعه قبیله‌ای و عشیره‌ای نجد نشو و نمو یافت و به علت عقاید حنبلی پدرش و نیز شغل وی که قضاوت و تدریس بود، به مطالعه فقه حنبلی و کسانی که در این‌باره اقداماتی انجام داده بودند، بویژه ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم و همچنین ابن عبدالهادی علاقه‌مند شد. لذا به دنبال کسب آگاهی بیستر از آراء و عقاید اشخاص مذکور و نیز اطلاع از جو فرهنگی، اجتماعی و سیاسی شام و عراق که تحت حاکمیت امپراتوری عثمانی قرار داشتند به آن مناطق سفر کرد.

سفر ابن عبدالوهاب به ایران و تاریخ آن در منابع تاریخی اواسط قرن دوازدهم هجری قمری، به وضوح آمده است. میرزا ابوطالب اصفهانی هم که تقریبا معاصر محمد ابن عبدالوهاب بود، به مسافرت او به اصفهان و تحصیل علم و حکمت در آن شهر و رفتن وی به اکثر بلاد عراق و خراسان تا سرحد غزنین اشاره کرده است. نکته جالب در این سفر آن است که شیخ محمد ابن عبدالوهاب حکمت شرق و ساختن تفنگ و قسمتی از فنون جنگ را فرا گرفته است. شاید بتوان این نظریه را در اینجا مطرح ساخت که غرض اصلی ابن عبدالوهاب از سفرهایی که به مناطق و نواحی تحت سلطه امپراتوری عثمانی و نیز ایران داشته، پی بردن به میزان قدرت و تسلط آن امپراتوری بر مناطق تحت حاکمیتش و نیز وضعیت موجود در ایران بوده است تا با آگاهی از این جریان در آینده به سهولت بتواند به اندیشه‌هایش جامه عمل بپوشاند.

آغاز مأموریت جاسوس‌های انگلیسی در دولت‌های اسلامی

در سال 1710 میلادی وزارت مستعمرات انگلیس به 9 نفر از افراد کاردان و زیرک ماموریت داد تا برای جاسوسی در دولت‌های اسلامی بروند، از انها فقط پنج نفر به لندن بازگشتند که یکی از انها فرد خبره‌ای به نام «همفر - Hempher» بود. ماموریت او در کشور ترکیه بود همفر به ترکیه امد و نامش را محمد گذاشت و بسیاری از مسائل و علوم اسلامی و قرآن را فرا گرفت.

دومین بار او به عراق رفت. در این سفر با محمد ابن عبد الوهاب ملاقات نمود و چون دانست که عبدالوهاب جوانی جاه‌طلب و از خود راضی است و از مذهب و اعتقادات مسلمانان عیب‌جویی می‌کند، بسیار خوشحال شد و اطمینان یافت که دو وظیفه‌ای که دولت بریتانیا به او محول کرده بود را به وسیله او عملی نماید. اولین دستور‌، شوراندن مردم در مقابل دولت عثمانی و دومین دستور فتنه‌انگیزی بین مسلمانان با تاسیس مذهبی جدید بود.

همفر از آن پس با محمد ابن عبد الوهاب بسیار صمیمی شد و با او در مورد مسایل مختلف بحث می‌کرد و هر کجا که محمد ابن عبد الوهاب بر خلاف مذاهب نظر می‌داد او را تشویق می‌کرد.

همفر به دروغ به محمد ابن عبدالوهاب گفت: خواب دیده‌ام پیغمبر بر منبری نشسته و برای علما سخنرانی می‌کرد در آن هنگام شما ((محمد ابن عبدالوهاب)با سیمائی نورانی وارد شدی و پیغمبر از جای خود برخاست و تو را به اغوش کشید و بر پیشانی‌ات بوسه زد و گفت: ای محمد‍! تو وارث حقیقی من در تمام امورات دینی و دنیوی مسلمین می‌باشی. و تو در آن لحظه گفتی: یا رسول‌الله من نمی‌توانم علم و عقیده خود را برای مردم بر ملا کنم و از شر مردم می‌ترسم. پیامبر فرمود: ای محمد! تو از شناختی که بر خویشتن داری برتر هستی و هیچ ترسی به خود راه نده.

محمد ابن عبدالوهاب بعد از شنیدن این دروغ بدون آنکه فکری کند خوشحال شد و بعد از آن بر تاسیس مذهبی جدید مصمم گشت. همفر، محمد ابن عبدالوهاب را به حالتی که دلخواه انگلیس بود در آورد. وزارت مستعمرات انگلیس به همفر دستور داد تا 6 مورد دیگر را در مغز محمد بگنجاند تا او این موارد را دیر یا زود بین مردم اجرا کند:

1. فتوا دهد کسی که مذهب محمد ابن عبدالوهاب را نپذیرد کافر شده و جهاد با او فرض خواهد شد

2. تخریب خانه خدا

3. شوراندن اعراب علیه حکومت عثمانی

4. انهدام گنبدهای بار گاه اولیاء

5. ایجاد هرج و مرج در سرزمین‌های اسلامی

6. چاپ قرآن تحریف‌شده

همفر توانست چهار مورد را در افکار محمد ابن عبدالوهاب جای دهد و در دو مورد ناموفق بود. انهدام خانه خدا و تغییر قرآن، زیرا محمد ابن عبدالوهاب از اجرای این دو مورد بسیار می‌ترسید.

تاسیس فرقه وهابیت و وجه تسمیه آن

محمد ابن عبدالوهاب به همراه محمد ابن سعود از سال 1143ه.ق مذهب تازه‌ای را تاسیس کرد. در اینجا ضروری است وجه تسمیه، واژه وهابی برای فرقه ساختگی محمد ابن عبدالوهاب روشن شود. کلمه وهابی از نام پدر موسس فرقه وهابی یعنی عبدالوهاب گرفته شده است، اما خود وهابیان این نسبت را صحیح نمی‌دانند.

سید محمود شکری آلوسی از طرفدارن وهابیت می‌گوید: نسبت وهابی را دشمنان وهابی‌ها به ایشان اطلاق کرده‌اند. این نسبت صحیح نیست، بلکه باید به محمد که نام پیشوای ایشان است، نسبت داده شود و به آنان محمدیه بگویند....احمد امین، نویسنده معروف مصری، در این باره می گوید: محمد ابن عبدالوهاب و پیروانش خود را موحدین می‌نامیدند و نام وهابی را دشمنانشان بر آنها اطلاق کردند. سپس این نام بر زبان‌ها افتاد.... خود وهابیان، فرقه وهابیت را مذهب تازه‌ای نمی‌دانند بلکه می‌گویند این مذهب، سلف صالح است و از این رو، خود را سلفیه می‌نامیدند... علت اینکه خود را سلفیه می‌نامیدند این بود که مدعی بودند در اعمال و افعال و معتقدات خود تابع سلف صالح یعنی اصحاب پیامبر اکرم و تابعین هستند.

محمد ابن عبدالوهاب به همراه محمد ابن سعود از سال 1143ه.ق مذهب تازه ای را تاسیس کرد.

فرقه وهابیت از مذهب حنبلی پدیدار شد و همه پیشوایان وهابیت و بطور کلی عموم کسانی که از ابتدا زیارت قبور و توسل و استغاثه به پیامبر اعظم(ص) را منع کرده‌اند، از علمای حنبلی بوده‌اند. ابو محمد بربهاری، ابن بطه، ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم و محمد ابن عبدالوهاب همه از علمای حنبلی محسوب می‌شدند و به همین علت وهابیان از ابتدا خود را حنبلی می‌دانسته و هنوز هم خود را پیرو احمد ابن حنبل می‌دانند.محمد بن عبداللطیف، یکی از نوادگان محمد ابن عبدالوهاب می‌نویسد:«مذهب ما مذهب احمد ابن حنبل است».

میزان پیشروی وهابیت و حکومت ابن سعود از آغاز جریان وهابیت در عربستان

ب- پیشگویی پیامبر از ظهور وهابیت؛

با مراجعه به روایات نبوی که در اصح کتب اهل سنت آمده پی می‌بریم که پیامبر اکرم(ص) از ظهور وهابیان در میان امت خود پیشگویی کرده است.

بخاری در صحیح خود از رسول خدا نقل کرده که فرمودند:«مردمانی از طرف مشرق زمین خروج کنند که قرآن می‌خوانند ولی از حنجره‌های آنان تجاوز نمی‌کند، آنها از دین خارج می‌شوند همانگونه که تیر از کمان خارج می‌گردد. نشانه آنان تراشیدن سر است».

قسطلانی می‌گوید:«مقصود از طرف مشرق جهت شرق مدینه همانند سرزمین نجد و مابعد آن است». می‌دانیم که نجد مرکز وهابیان و موطن اصلی آنان بود که از آنجا به دیگر شهرها منتشر شدند. همچنین تراشیدن موی سر و بلند گذاشتن ریش از شعارها و نشانه‌های آنان است. زینی دحلان که معاصر ظهور وهابیان بوده می‌نویسد: «احتیاجی به تألیف در رد وهابیان نیست، بلکه در رد آنها کفایت می‌کند گفتار رسول خدا که فرمود: نشانه آنان تراشیدن سر است؛ زیرا از بدعت‌گزاران کسی به جز وهابی‌ها چنین تشابهی ندارند».

ج- تشابه وهابیت و خوارج؛

ظاهرا اولین کسی که به شباهت اندیشه‌ها و عقاید محمد ابن عبدالوهاب با خوارج توجه کرد، برادرش شیخ سلیمان نجدی بود. او در پرتو همین توجه خطاب به برادرش می‌گوید: «ابن عباس خطاب به مسلمانان می‌گفت: همانند خوارج نباشید که آیات نازل شده درباره مشرکان را به مسلمانان تأویل می کردند و با این جهالت عالم مآبانه، خون مسلمانان را می‌ریختند، اموالشان را غارت می‌کردند و پیروان سنت پیامبر را به گمراهی نسبت می‌دادند. پس بر شماست که موارد نزول قرآن را به طور دقیق تشخیص دهید...».

در ذیل به بررسی وجوه مشترک هر دو گروه می پردازیم.

1.1.کج اندیشی و فهم نادرست از دین:

خوارج با برداشت انحرافی از قرآن و فهم نادرست از دین، استدلال به ظاهر آیه شریفه «..إن الحکم إلّا لله...»(انعام:57) می‌نمودند و قائل بدین بودند که حکومتی جز حکومت خدا نیست. به همین دلیل، حکمیت در صفین را باطل و عین کفر پنداشتند. همچنین خوارج، آیاتی را که درباره کافران و مشرکان نازل شده بود، شامل مسلمانان و مومنان می‌دانستند.

وهابیت نیز درخواست شفاعت، استغاثه، توسل و نذر را برای غیر خدا جایز نمی‌دانند و آن را بدعت در دین قلمداد می‌نمایند. همچنین وهابی‌ها با استدلال به آیاتی که درباره کافران و مشرکان وارد شده است، مومنان و مسلمانان را مشرک و کافر قلمداد می‌کنند. در حالی که طبق نص صربح قرآنی و روایی، مسلمین می‌توانند پیامبران و اولیای الهی را شفیع خود قرار دهند و به آنها متوسل شوند. دکتر عبدالملک سعدی می‌گوید: «هرگاه کسی بگوید: أللهم إنّی توسلت إلیک بجاه نبیّ أو صالح؛ کسی نباید در جواز آن شک کند؛ زیرا جاه همان ذات کسی نیست که به او توسل شده، بلکه مکانت و مرتبه او نزد خداوند است. این حاصل و خلاصه اعمال صالح او است. خداوند متعال در مورد حضرت موسی می‌فرماید: «و کان عند الله وجیها: و نزد خدا آبرومند بود...»»

1.2. ستیز با مسلمانان و دوستی با کافران:

یکی دیگر از شباهت‌های وهابیت به خوارج، کشتن مسلمانان و جهاد علیه آنان و وانهادن کفار و مشرکان و دوستی با آنان است. خوارج معتقدند می‌توان دارالاسلام را در صورتی که ساکنان آن مرتکب گناه کبیره شوند، دارالحرب نامید. لذا خوارج، مسلمانان را به خاک و خون می‌کشیدند و اموال آنان را به غارت می‌بردند و ناموس آنها را بر خود حلال و مباح می‌شمردند. پیامبر اسلام در روایتی درباره خوارج می‌فرماید: « آنان مسلمانان را می‌کشند و بت‌پرستان را به حال خود رها می‌کنند». عبدالله بن عمر در وصف خوارج می‌گوید: «اینان آیاتی را که در شأن کفار نازل گشته می‌گرفتند و بر مومنین حمل می‌نمودند». در هیچ تاریخی نقل نشده است که وهابیان با کافران بجنگند یا مشرکی را بکشند. کافی است کشتار مردم کربلا، طائف، یمن، حجاز و ... را از نظر بگذرانیم. هیأت فتوای وهابیان می‌نویسد: «به ازدواج درآوردن دختران اهل سنت به فرزندان شیعه جایز نیست، و در صورت وقوع آن، نکاح باطل است؛ زیرا آنچه از شیعه معروف است این که آنان اهل بیت را صدا زده و به آنها استغاثه می‌کنند و این شرک اکبر است». این در حالی است که آنها ازدواج با اهل کتاب را جایز می‌دانند و می‌گویند:« جایز است برای مسلمان که با زن یهودی یا نصرانی ازدواج کند در صورتی که محصنه بوده و آزاد و عفیف باشد».

1.3.مقدس مآبی و قشری گری:

خوارج مردمانی بسیار قشری، کوتاه‌نظر بودند، به‌گونه‌ای که از خوردن تک خرمایی افتاده سر راه اجتناب می‌ورزیدند و آن را حرام می‌دانستند. از مشخصه‌های ظاهری خوارج این بود که سرهایشان را می‌تراشیدند و عده‌ای از مردم به آنها «سر تراشیدگان» می‌گفتند. وهابیان نیز سرهای خود را می‌تراشند و حتی زنان را مجبور می کنند که سرهایشان را بتراشند.

تفاوت وهابیت و اهل سنت // آماده ارسال // رفعت نژاد

1.4. ظاهر گرایی:

خوارج در شبهه‌ها و باورهای انحرافی‌شان، به ظاهر برخی از آیات استناد جسته‌اند. وهابیان نیز از ظاهر آیات قرآنی برداشت‌هایی می‌کنند که هیچ انسان خردمندی نمی‌تواند آنها را بپذیرد، مانند: اعتقاد به جسمیت خداوند یا تفسیر ظاهربینانه عرش، قلم، لوح، کرسی، برزخ، رویت خداوند و نسبت دادن دست و پا و اعضا و جوارح داشتن به خداوند و ده‌ها مطلب دیگر.

د- اختلاف نظرهای وهابیت و اهل سنت؛

1.  به اعتقاد وهابیان هرگاه کسی شهادتین را بر زبان جاری کند، ولی بدان عمل نکند ارزشی ندارد و چنین کسی کافر و مشرک است و خون و مال او حلال است. در مقابل مسلمانان همگی بالاتفاق معتقدند که هرکس شهادتین را بر زبان جاری کند مال و خونش محفوظ و محترم است.

2. وهابیان به اصل اجتهاد آزاد معتقد هستند و تقلید از مذاهب چهارگانه را لازم نمی‌دانند، بلکه بر خلاف آن مذاهب اجتهاد می‌کنند. محمد ابن اسماعیل صنعانی از معاصران ابن عبدالوهاب و از بنیانگذاران مذهب وهابیت می‌نویسد: فقهای مذاهب اربعه اجتهاد بر خلاف آن مذهب را جایز نمی‌شمارند ولی این سخنی است نادرست که جز شخص جاهل و نادان لب به آن نمی‌گشاید.

بنابراین، وهابیان بر خلاف مذاهب چهارگانه (حنفی، مالکی، حنبلی و شافعی) قائل به انفتاح باب اجتهادند و حرف فقه‌های مذاهب چهارگانه را که می‌گویند اجتهاد بعد از چهار مذهب جایز نیست، باطل می‌شمارند.

3.   وهابی‌ها با استدلال به ظاهر برخی آیات و روایات، جسم و جهت برای خداوند اثبات کرده و به رویت حسی خداوند قائلند. در مقابل علمای اهل سنت، اعتقاد به تجسم خدا و رویت حسی خداوند را جایز نمی‌دانند.

4 .  محمد ابن عبدالوهاب معتقد بود که تمام اعمال مسلمانان به حد شرک رسیده است و از این رو، وی مسلمانان سنی و شیعه‌ای را که دیدگاه‌های او را قبول نداشتند تکفی می‌کرد؛ در صورتی که ائمه اهل سنت به ویژه ابوحنیفه، تکفیر اهل قبله را جایز نمی‌شمارند.

5.  وهابیان زیارت قبر انبیا و اولیا و سفر به قصد زیارت قبور آن بزرگواران را حرام می‌دانند، ولی مذاهب چهارگانه بالاترین ثواب را برای زیارت قبر نبی و مسافرت برای آن قائلند.

6. سوگند دادن خداوند به حق مقام اولیا از نظر وهابی ها حرام و موجب شرک است، ولی حنفی‌ها و شافعی‌ها این امر را مکروه و نه حرام و شرک می‌دانند.

7.  وهابی‌ها نذر برای مردگان و اهل قبور و اولیا را شرک می‌دانند. در حالی که اهل سنت می‌گویند اگر نذر برای بت نباشد لازم الوفا است.

8. توسل، شفاعت، تبرک جستن از پیامبر، استغاثه و طلب حاجت از پیامبران و اولیا و جشن گرفتن میلاد پیامبر اکرم از نظر وهابیت جایز نیست ولی اهل سنت همه اینها را جایز می‌دانند.

9. وهابی‌ها ساخت بنا بر قبور را حرام ولی اهل سنت آن را مکروه می‌دانند.

ه. مواضع علمای تسنن و شیعه بر وهابیت:

هنگامی که محمد ابن عبدالوهاب عقاید خود را ابراز و مردم را به پذیرش آنها دعوت کرد، گروه زیادی از علما به مخالفت با عقاید او پرداختند. از اولین کسانی که به مخالفت با وی پرداختند پدر و برادری وی بود. سلیمان ابن عبدالوهاب، در رد عقاید وی کتابی با نام صواعق الالهیه فی الرد علی الوهابه تألیف کرد. دکتر عبدالله محمد صالح می‌نویسد: « علما در طول زمان بیش از دو هزار جلد کتاب و رساله علیه افکار ابن تیمیه و ابن عبدالوهاب نوشته‌اند که متاسفانه به دلایلی تعداد زیادی از آنها چنان از میان رفته‌اند که فقط اسمی از آنها باقی مانده است و با این حال، اکنون نیز حدود چهارصد نسخه کتاب و رساله از علمای اسلام در دست داریم که در موزه‌ها، کتابخانه‌ها، کلکسیون شخصی و سایر جاها از کلکته تا لندن پراکنده‌اند. متاسفانه در یک و نیم قرن اخیر به علت فشارهای مختلف مالی و سیاسی و نیز به علت غفلت مسلمانان برای چاپ و نشر آنها اقدام نشده است». پس از جنایات وهابیت در عراق، شیعیان به مخالفت با وهابیت پرداختند و آثار زیادی را به رشته تحریر در آورده‌اند. نخستین کتابی که عالمی شیعه در رد عقاید محمد ابن عبدالوهاب نوشت، منهج الرشاد اثر شیخ جعفر کاشف الغطا است.

جالب این است که در این مبارزه و مخالفت، علمای اسلامی چنان اتفاق‌نظر و وحدت رویه داشته اند که برای بعضی از صاحب‌نظران، مایه شگفتی و حیرت شده است. چنانکه پژوهشگر دقیق النظر سوری، دکتر عبدالله محمد صالح، در این باره می‌گوید: «... در مبارزه با فرقه‌ها و نحله‌های انحرافی، معمولا یکی از موانع وحدت‌نظر، گرایش‌های فقهی – مذهبی بوده است. چنان که در تاریخ دیده می‌شود، زیاد اتفاق افتاده که علمای یکی از مذاهب با گروهی مخالفت و مبارزه کرده‌اند و علمای مذاهب دیگر سکوت یا حتی گاهی از آن حمایت کرده‌اند. در مورد جهمیه و حشویه امر از این قرار بوده است. اما باکمال تعجب می‌بینیم در مخالفت و مبارزه با وهابیت و تفکر وهابی‌گری، وحدت‌نظر عجیبی میان علمای مذاهب مختلف اسلامی دیده می‌شود. سوای عده بسیار محدودی از حنبلی‌ها، علمای بقیه مذاهب اسلامی به اتفاق، تفکر و عقاید وهابی را مردود و باطل دانسته و با آن به مبارزه برخاسته‌‌اند. چنان که همین اتفاق‌‌نظر در مخالفت با احمد ابن تیمیه، بنیانگذار اصلی این تفکر، به خوبی آشکار است. در آن زمان علمای تمام مذاهب اسلامی در برابر تفکر او ایستادند و برخی اندیشه‌های او از جمله تجسم خداوندی، رویت حسی ذات او را کفر و زندقه معرفی کردند.»

مدتی است که در عربستان از علمای اهل سنت افرادی پیدا شده‌اند که با تندروی‌های سلفی‌ها و وهابیان مخالفت کرده و در برابر گزافه‌گویی آنها ایستاده‌اند. از جمله این اشخاص محمد بن علوی مالکی است که در مسجد الحرام کرسی تدریس حدیث، فقه و تاریخ را داشت. او که عالمی سنی بود پرچم مخالفت با وهابیان را در کشور عربستان به دست گرفت و با سخنان و کتابهایش به مقابله با آنان پرداخت. بعد از انتشار کتابهایش، وهابیان او را محاکمه و محکوم به اعدام نمودند. ایشان در یکی از کتاب‌هایش می‌نویسد: «ما به کسانی مبتلا شده‌ایم که در توزیع کفر و شرک و صادر کردن احکام با القاب و اوصاف غیرصحیح تخصص دارند، اوصافی که لایق مسلمان شهادت‌دهنده به توحید و نبوت پیامبر اسلام نیست، مثل اینکه برخی از آنان به افرادی که مخالف خود در رأی و مذهب می‌باشند عنوان تحریف‌کننده...دجال... شعبده‌باز...بدعت‌گذار و در آخر مشرک... و کافر را اطلاق می‌کنند. این‌گونه از برخی سفیهان می‌شنویم که بصورت گسترده امثال این دشنام‌ها و فحش‌ها و الفاظ قبیح را به کار می‌برند، الفاظی که تنها از افراد کوچه و بازار صادر می‌شود، کسانی که اسلوب دعوت و طریقه ادب در مباحثه را به خوبی نمی‌دانند.». جالب است که علمای اهل سنت، تندروی‌های وهابیت را عاملی برای گسترش تشیع در جهان اسلام می‌دانند.

حسن بن فرحان مالکی که از علمای سنی و از مخالفان وهابیت به شمار می‌رود می‌گوید:«... زود است که غلو سلفی‌ها از بزرگترین اموری گردد که باعث انتقال سریع اهل سنت به سوی شیعه شود مگر آنکه عقلاء سلفی به فکر چاره برآمده و غلو و تندروی خود را از درون نقد کنند، غلوی که در وجود احادیث ضعیف و جعلی برای تأیید مذهب و تکفیر مخالفان مذهب و روش سلفی پدیدار گشته است. همچون تکفیر ابی حنیفه، احناف و تکفیر شیعه و معتزله...».

حسن بن فرحان مالکی

شیخ جمیل صدقی زهاوی در مورد وهابیت می‌گوید: خداوند وهابیت را بکشد، زیرا این فرقه به خود جرأت داده که همه مسلمین را تکفیر کند گویا همّ و هدف بزرگ آن فقط تکفیر نمودن است و بس. می‌بینید که وهابیان کسانی را که توسط پیامبر به خداوند متوسل می‌شود تکفیر نموده‌اند. (9) این عالم اهل سنت کتابی به نام «الفجر الصادق فی الرد علی منکری التوسل و الکرامات و الخوارق» در رد وهابیت نوشته است.

زینی دحلان مفتی مکه می‌گوید که سید عبد الرحمن اهدل مفتی زبید می‌گفت: هیچ نیازی به تالیف کتاب در ردّ وهابیت دیده نمی‌شود زیرا در ردّ آنان همین سخن پیامبر که فرمود «سیماهم التحلیق» یعنی چهره و علامت آنان این است که موی سرش را می‌تراشند، کفایت می‌کند. زیرا محمد بن عبد الوهاب دستور داده است که پیروان او سرشان را بتراشند. (10) شیخ خالد بغدادی می‌گوید: اگر کتاب‌های وهابی‌ها را به دقت مطالعه کنیم در می‌یابیم که مانند کتاب‌های لا مذهب‌ها سعی دارند که با افکار باطله‌شان مسلمانان را مورد خدعه قرار داده و آنان را گمراه کنند. (11)

و. فتاوای شاذ علمای وهابی:

1. تحریم حمل جنازه با آمبولانس:

«حمل جنازه با ماشین‌هایی که مخصوص جنازه -آمبولانس- و تشییع جنازه‌ای که در ماشین است توسط مردم مشروع نیست».

2. تحریم صله ارحام در اعیاد:

«اینکه زیارت زنده‌ها به دو روز عید اختصاص داده شود، چون که نمی‌توانند در طول سال به زیارت آن‌ها بروند، بدعت است».

3. تحریم احترام به پرچم:

« برای مسلمانان جایز نیست که برای پرچم هر کشور یا سلام کشوری برخیزند بلکه این کار از بدعت‌های منکری است که در عهد رسول خدا و عهد خلفای راشدین نبوده است....».

4. تحریم نصب قاب عکس به دیوار:

«آویزان کردن تصاویر بر دیوار خصوصا تصاویر بزرگ حرام است. حتی در صورتی که برخی از جسم یا سر آن ظاهر شده باشد، چرا که قصد تعظیم در آنها ظاهر است و اصل شرک همین غلوهاست».

5. تحریم شستن دست‌ها با صابون قبل از وضو:

«شستن دست‌ها و صورت با صابون هنگام وضو مشروع نیست».

6. مبطل وضو بودن خوردن گوشت:

«اگر انسان از گوشت شتر چه نر یا ماده آن بخورد، وضویش باطل می‌شود چه خام باشد یا پخته».

7. جلوگیری از احترام به استاد:

«ایستادن دختران برای معلم زن خود، و نیز پسران برای معلم مرد، کاری است که نباید انجام گیرد و کمترین حکمی که برای آن است کراهت شدید می‌باشد».

8. گردش خورشید به دور زمین:

«ظاهرا ادله شرعیه اثبات می‌کند، که خورشید است که به دور زمین گردیده و به سبب آن شب و روز در سطح زمین پدید می‌آید .. اما آنچه را که علمای نجوم امروزه می‌گویند برای ما به درجه یقین نرسیده است و لذا بخاطر این حرف‌ها دست از ظاهر کتاب پروردگار و سنت نبی بر نمی‌داریم».

9. تحریم برگزاری روز مادر، تولد، ازدواج:

« اعیاد میلاد شخص یا اولادش یا مناسبت ازدواج و نحو آن تماما غیرمشروع بوده و به بدعت نزدیک‌تر است تا مباح‌بودن».

10. تحریم رفتن به سوی غار حرا:

«رفتن به غار حرا، از جمله شعائر حج و از سنت‌های اسلام نیست بلکه از جمله بدعت‌ها و راهی به شرک است. و لذا باید مردم را از رفتن به آن منع نمود.»

11. جهاد نکاح:

جنگ سوریه سبب شد تا نخستین بار واژه‌ای به نام جهاد نکاح به ادبیات گروه‌های سلفی وارد شود؛ جهادی که فقط مخصوص زنان است و در آن برای آسودگی خاطر سلفی‌ها، زنان خود را در اختیار آن‌ها می‌گذارند. نخستین بار هم یک روحانی وهابی سعودی این حکم را داد و بعدها منکرش شد. عمده رسانه‌ها، شروع ماجرای "جهاد النکاح" را فتوای منسوب به شیخ محمد عریفی مبلغ مذهبی اهل عربستان معرفی کرده‌اند. گفته می‌شد که شیخ عریفی در توییتر خود فتوا داده که زنان و دختران به "جهاد نکاح" بپیوندند.

به گزارش دویچه وله، اوج این ماجرا زمانی بود که بیستم سپتامبر پارسال، موضوع از سطح گمانه‌‌زنی‌‌های رسانه‌‌ای خارج شده و یک مسؤول دولتی در این زمینه ابراز نظر کرد. لطفی بن جدو، وزیر کشور تونس، در برابر اعضای پارلمان این کشور خبر داد که بسیاری از زنان تونسی که برای جهاد نکاح به سوریه رفته بودند، حامله از این کشور بازگشته‌‌اند.

روزنامه تونسی «الشروق»، روز ۲۲ سپتامبر، گزارشی از جهاد نکاح منتشر کرد که در آن، با برخی دختران بازگشته از سوریه مصاحبه شده بود. این روزنامه، به روایت داستان یکی از دخترانی پرداخته که به تازگی از سوریه بازگشته است.

الشروق به نقل از یک منبع امنیتی تونسی نوشت: «زنانی بین ۳۰ تا ۵۰ ساله با روبنده در مساجد، فروشگاه‌‌های لباس مذهبی، دانشگاه‌‌ها و دستشویی‌‌های حاشیه‌ شهرها، دختران را به کلاس‌‌های مذهبی دعوت کرده تا پس از گذراندن دوره‌‌ای سه ماهه، به سوریه اعزام کنند. س.م. پس از بازگشت از سوریه می‌گوید که به همراه ۹ دختر دیگر بعد از دریافت ۱۲۰۰ دلار و با وعده‌ دریافت مبلغی ۵ برابر آن به سوریه اعزام شده است».

این روزنامه تونسی در بخش دیگری از گزارش خود می‌‌نویسد: «پدر یکی از دختران که به ایدز مبتلا شده می‌‌گوید که دخترم حامله بازگشت. او به ایدز مبتلا شده و ما کاری نمی‌ توانیم انجام دهیم مگر اینکه منتظر مرگ او باشیم».

عبدالرحمن الراشد، سردبیر نشریه «شرق الاوسط» گفته است: «وهابیون با شستشوی مغزی دختران و وعده‌‌های بهشت و حوریان بهشتی آنان را به عنوان برده‌ جنسی به سوریه می‌‌فرستند تا در خدمت سربازان باشند؛ اما این اقدام پیش از این، در دو دهه آشفتگی الجزایر نیز وجود داشت؛ همان‌ طور که القاعده نیز چنین باوری را ترویج می‌‌کرد و از تمام امکانات خود از جمله سکس برای عضوگیری جوانان استفاده می‌ کرد. همین تندروها امروز وارد بحران و هرج و مرج سوریه شده و زنان و مردان را اغفال می‌‌کنند».

غادة عویس یکی از سرشناس‌ترین خبرنگاران و گویندگان خبری شبکه الجزیره قطر است. او چندی پیش با هدف پوشش اخبار حوادث جاری در سوریه به این کشور سفر کرد اما چند روز بعد رسانه‌های عربی خبر دادند که توسط جنگجویان تروریست مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است. این خبر بلافاصله توسط شبکه خبری الجزیره تکذیب شد اما اکنون و بعد از گذشت چند روز،‌ گروهک تروریستی جبهة النصره با صدور بیانیه‌ای رسمی فاش کرد که غادة عویس مورد تجاوز قرار نگرفته بلکه به طور داوطلبانه خود را در اختیار جنگجویان قرار داده است. به گفته جبهة النصره ،‌ غادة عویس در واقع به جهاد نکاح تن داده تا بتواند نیازهای جنسی جنگجویان مخالف حکومت بشار أسد رئیس جمهور سوریه را تأمین کند. این بیانیه افزود: خبرنگار الجزیره با یکی از رهبران جبهة النصره هم بستر شده و جهاد نکاح را به جا آورده از همین رو این اقدام ثواب بسیار زیادی دارد و مایه افتخار وی است.

غادة عویس یکی از سرشناس ترین خبرنگاران و گویندگان خبری شبکه الجزیره قطر

توسط جنگجویان تروریست مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است

چندی پیش شیخ وهابی در سخنرانی خود در شبکه ماهواره ای وصال که نزدیک به حرکتهای جهادی تندرو در سوریه است، از انتقادات وارده به فتوای "جهاد نکاح" گله کرده بود. این شیخ وهابی اجازه داد که مجاهدین مسلح می‌توانند در غیاب زنان مجاهد نامحرم، با محارم خود عقد ازدواج بخوانند!! سخنان ناصر العمر بازتاب گسترده‌ای در محافل دینی و افکار عمومی جهان اسلام داشت، به گونه‌ای که همگان بر مشمئز کننده بودن این سخنان تاکید داشتند و از این شیخ وهابی خواستند فتوای خود را پس بگیرد.

اما اعضای گروهک شبه نظامی جبهه النصره رسما اعلام کرده‌اند، به فتوای مفتی سلفی ایمان دارند و آن را به اجرا در خواهند آورد. تروریست‌های تکفیری با استناد به این فتوا اعلام کرده‌اند که امروز آنها از نظر دینی این حق را دارند با محارم خود نزدیکی کنند و خداوند گناهی را برای آنان و نزدیکانشان ثبت نخواهد کرد، چرا که این امر توسط شیخ‌شان حلال شده است. خبرها حاکی از آن است که، فتوای ناصر العمر تنها پرده از این عمل ناشایست و خلاف اخلاق برداشته و این عمل از مدتها پیش در میان اعضای این گروه مرسوم شده است. به شکلی که کودکانی از این ارتباط به دنیا آمده‌اند. و مشکلاتی را از نظر هویت و .... بوجود آمده است.

لازم به ذکر است، فتواهای عجیب تنها محدود به ازدواج جهادی و ازدواج با محارم نمی‌شود و این افراد با استناد به رای و حکم شیوخ سلفی با اصطلاحات ساختگی نظیر "جهاد لواط" و "جهاد نکاح النفس" فحشا را در سرزمین شام گسترش می‌دهند.

12.خوابیدن زن کنار دیوار:

ظاهرا صدور فتاوای مضحک‌، عجیب و شرم آور‌، به مردان سلفی منحصر نمی‌شود بلکه گویا به تازگی زنان سلفی افراطی نیز صاحب فتوا شده و در خدشه‌دار کردن چهره واقعی اسلام ناب در جهان و وارونه کردن احکام اسلامی با مردان خویش هم صدا شده‌اند .

به تازگی یکی از زنان افراطی سلفی مقیم سوریه به نام منیره القبیسی به این نتیجه رسیده که خوابیدن زنان نه تنها در کنار مردان نامحرم بلکه در کنار دیوار نیز به دلیل مذکر بودن کلمه "دیوار" در ادبیات عرب، حرام است.

13. حلال بودن فیلم‌های مستهجن:

عیسی بن صالح مفتی سر‌شناس وهابی در جدید‌ترین فتوای خود اعلام کرد: جایز است افرادی که از ناتوانی جنسی رنج می‌برند، فیلم‌های غیراخلاقی مشاهده کنند، به شرط اینکه بازیگران آن مسلمان باشند!

ز. جنایات وهابیت در تاریخ؛

1.1. حمله به کربلا و نجف:

وهابی ها به فرماندهی امیر سعود در سال1216ه.ق با لشکری عظیم از مردم نجد و عشایر جنوب و حجاز و تهامه، به سوی عراق حرکت کردند. امیر سعود با سپاهی مرکب از بیست و پنج هزار هزار مرد جنگی غافل گیرانه به شهر کربلا حمله ور شدند و صدای «اقتلوا المشرکین» و «اذبحوا الکافرین» سر دادند. بیش از پنج هزار نفر را کشتند و زخمی های بیشماری به جا گذاشتند. در صحن مقدس، خون از بدن‌های سربریده، روان و گنبد و حجره های صحن از لاشه مقتولان، پر بود. آنان گنبد حرم امام حسین(ع) را خراب کردند و جواهرهای حرم را به چپاول بردند و آنچه از اموال و اسلحه و لباس، فرش، طلا و قرآن های نفیس در شهر یافتند ربودند. وهابیان پس از کشتار بی رحمانه اهل کربلا و هتک حرمت حرم حسینی راهی نجف شدند. چون اهل نجف، جریان کربلا و غارت آن را شنیده بودند، کمی آمادگی داشتند. از این رو، برای دفاع برخاستند. حتی زن ها نیز از خانه ها بیرون آمده بودند و مردان خود را بر می‌انگیختند تا اسیر قتل و غارت‌های وهابی‌ها نشوند. در نهایت این کار باعث شکست مهاجمان و عقب نشینی آنان گردید. وهابی ها در سال های متمادی، بارها و بارها به این دو شهر مقدس، حمله کردند ولی حملاتشان با ناامیدی تمام به شکست و خواری انجامید و در مدت نزدیک به 10 سال، چندین بار شدیدترین حمله‌ها را به این دو شهر انجام دادند.

1.2. حمله به طائف:

سپاه وهابی ها، در ذی القعده سال 1217ه.ق به دستور عبدالعزیز و به فرماندهی عثمان مضایفی به شهر طائف - از شهرهایی که اکثریتشان از اهل سنت‌اند- در دوازده فرسنگی مکه حمله کردند و به قتل عام مردم پرداختند. جمیل صدقی زهاوی در مورد فتح طائف چنین می‌نویسد: «از زشت ترین کارهای وهابیان، قتل عام مردم بود که به کوچک و بزرگ رحم نکردند. طفل شیرخواره را روی سینه مادرش سر بریدند. جمعی را که مشغول فراگرفتن قرآن بودند، کشتند و چون در خانه‌ها، کسی باقی نماند، به مغازه‌ها و مساجد حمله کردند و هر کس را یافتند-حتی گروهی را که در حال رکوع و سجود بودند- کشتند. به حدی که تمام مردم این شهر را به خاک و خون کشیدند و شمار اندکی از پیر مردان و زنان باقی مانده را از شهر طائف اخراج کردند و به وادی وج بردند و در برابر سرمای شدید، بدون غذا و لباس رها کردند. همچنین کتاب ها را که در میان آنها تعدادی قرآن و نسخه‌هایی از صحیح بخاری و مسلم و دیگر کتاب های فقه و حدیث بود، در کوچه و بازار افکندند و آنها را پایمال کردند».

1.3. تخریب قبور مکه و مدینه:

سپاه وهابیان به فرماندهی امیر سعود، در هشتم محرم سال1218ه.ق وارد که شد و آنجا را اشغال کرد. مردم مکه که پیشتر خبر جنایت وهابی ها را در طائف شنیده بودند، از تکرار آن فاجعه، ترسیدند و سلطه او را پذیرفتند. آنگاه امیر سعود از آنان خواست که قبه ها و بارگاه هایی را که بر قبور ساخته اند، با دست خود ویران کنند. از این رو، وهابی‌ها به همراه جمع زیادی از مردم، با بیل و کلنگ به سمت گورستان جنّه المعلّی رفتنند و گنبدهای زیادی از جمله قبور ابوطالب، عبدالمطلب، حضرت خدیجه و... را ویران کردند. آنان در مکه بمدت بیست روز توقف کردند و مسلمانان در آن مشاهد، بیش از ده روز مشغول به خراب کردن بودند. آنان از اول صبح تا آخر روز بقعه‌ها را خراب می‌کردند و با این نیت که با این عمل خود را به واحد احد تقرب می جویند! به حدی که در مکه چیزی از این مشاهد و گنبدها نماند جز آنکه همه را با خاک یکسان نمودند.

همچنین در سال 1220ه.ق به مدینه حمله شد و پس از یک سال و نیم محاصره، شهر به اشغال وهابیان درآمد با تصرف شهر، مردم را از زیارت مرقد مطهر پیامبر و بزرگان مدفون در بقیع بازداشتند. آنگاه امیر سعود دستور داد تا آثار و قبور بقیع را ویران کنند. از این رو، به همراه آنان به قبرستان بقیع یورش بردند و آنچه از قبه‌ها و آثار بر روی قبور بود، با خاک یکسان کردند. از جمله، قبر چهار امام معصوم (امام حسن مجتبی، امام سجاد، امام محمد باقر وامام جعفر صادق علیهم السلام) و همچنین قبر عبدالله پدرگرامی پیامبر اسلام را تخریب و هر آنچه از اشیای قیمتی و گران‌بها یافت می‌شد، به غارت بردند. سرانجام وهابیان پس از چهار سال قتل و غارت جور و ستم بر اهالی مدینه با حمله عثمانی‌ها از بین رفتند.

ولی متأسفانه مجددا در سال 1343 هجری قمری وهابی‌ها با حمایت‌های بی‌دریغ و سخاوتمندانه انگلیسی‌ها به مدینه منوره وارد شدند و با گرفتن فتوای زور از علمای مدینه بر جواز ویران کردن قبور و زیارتگاه‌ها در هشتم شوال 1343 هجری قمری تمامی گنبدها و بارگاه‌ها و ضریح‌هایی که در مدینه و اطراف آن بود ویران کردند. از جمله ویرانی‌ها وهابی ها در مدینه عبارتند از خراب کردن گنبد و بارگاه حضرت عبدالله پدر رسول الله و حضرت آمنه مادر رسول الله و مزار همسران پیامبر و مزار اسماعیل بن جعفر الصادق و دیگر بزرگان و حتی گنبد مرقد مطهر نبوی را هم به توپ بستند و از همه این موارد دردناکتر تخریب گنبد و بارگاه مضاجع مطهره ائمه بقیع علیهم السلام و اهل بیت رسول الله بود.

ضریح چهار امام شیعه پیش از تخریب به وسیله حکومت سعودی،

به ترتیب از راست به چپ حسن بن علی(ع)، علی بن حسین(ع)، محمد بن علی(ع) و جعفر بن محمد(ع)

وهابیان حتی دیوارها و صندوق و ضریحی را که روی قبرهای شریف قرار داشت و برای آن هزار ریال مجیدی صرف شده بود کاملا از بین بردند و از این زیارتگاه جز تلی از سنگ و خاک باقی نگذاشتند و 8 شوال 1343 هجری قمری به خاطره‌ای تلخ و دردناک برای جهان تشیع تبدیل گشت.

8 شوال 1343 هجری قمری خاطره ای تلخ و دردناک برای جهان تشیع

اینک جهت رعایت اختصار، توجه خوانندگان ارجمند را به فهرست برخی از آثار و اماکن تاریخی اسلام که بیانگر فرهنگ و تمدن اسلامی بود و به واسطه تحجر و کوته فکری فرقه ضاله وهابیت ویران شده جلب می کنیم:

بارگاه و مسجد حضرت حمزه سیدالشهداء در احد

بارگاه ام المؤمنین حضرت خدیجه کبری بنت خولید علیها السلام.

بارگاه آمنه بنت وهب مادر پیامبر گرامی اسلام

بارگاه حضرت ابوطالب پدر گرامی امیرالمؤمنین

بارگاه حضرت عبدالمطلب جد پیامبر گرامی اسلام و امیرالمؤمنین

بارگاه حضرت حوا در جده

بارگاه حضرت عبد الله پدر پیامبر در مدینه

بیت الاحزان،خانه ای که حضرت زهرا علیها السلام در آنجا در سوگ پدرش می‌گریست.

مسجد سلمان در مدینه منوره

خانه حضرت زهرا علیها السلام در کوچه حجر در مکه مکرمه

جایگاه نفس الزکیه در مدینه منوره

خانه رسول الله در مدینه،خانه‌ای که حضرت هنگام هجرت به مدینه در آنجا مستقر شد.

خندقی که مسلمانان در جنگ خندق حفر نمودند

بارگاه پیامبر خدا، یسع علیه السلام،در روستای اوجام در قطیف

مسجد جوانان در احساء، دومین مسجدی که پس از مسجد رسول الله در آن نماز جمعه برگزار شد.

مسجد عباس بن علی در روستای مطیرفی در احساء

زادگاه پیامبر اسلام، خانه ای که در آن پیامبر گرامی اسلام در شعب هواشم در مکه مکرمه متولد شد

خانه ام المؤمنین حضرت خدیجه بنت خولید در مکه مکرمه

مسجد الشمس در مدینه منوره محل یکی از معجزات بزرگ رسول خدا

خانه حمزه بن عبد المطلب عموی گرامی پیامبر

خانه ارقم، که پیامبر و یارانش در آغاز بعثت در آن گرد می آمدند

بارگاه شهدای بدر و جایگاهی که برای پیامبر در غروه بدر نصب نمودند

خانه حضرت علی علیه السلام که امام حسن و امام حسین علیهم السلام در آن متولد شدند

دیوار اطراف شهر مدینه منوره

خانه حضرت امام جعفر صادق در مدینه منوره

محله بنی هاشم در مدینه منوره

مسجد تنبه الوداع

مسجد البغله و بسیاری دیگر از بقاع متبرکه و اماکن مقدسه

قرستان المعلی در مکه مکرمه که بارگاه و مقبره برخی از اهل بیت علهیم السلام و یاران پیامبر در آن قرار دارد.

نشانه ورود و خروج فاطمه بنت اسد مادر امیرالمؤمنین پس از تولد آن حضرت از کعبه

بارگاه‌های متعدد در قبرستان بقیع

بارگاه ملکوتی ائمه بقیع علیهم السلام

قبل از تخریب به دست وهابیون ملعون

نکته قابل توجه اینکه این ویرانگری‌های آثار تاریخی اسلام در حالی صورت می‌گیرد که رژیم سعودی و وهابیان از آثار یهودیان در مدینه منوره حافظت و نگهداری می‌کنند؛ و با نصب تابلوهای هشدار دهنده مردم را از نزدیک شدن به آنها باز می‌دارند.

1.4. کشتار در حج:

در موسم حج سال 1366 بهانه کشتار زائران حرم الله توسط سعودی‌ها و و هابیت این بود که ایرانی‌ها می خواستند کعبه را بدزدند یا نابود کنند، این درحالی بود که ایران به واسطه درگیری با همه دنیا در جنگ تحمیلی، حقایق فراوانی برای جهان اسلام داشت که آنها درست از همین مسئله احساس خطر می‌کردند و همین بهانه‌ای شد برای جلوگیری از برائت علنی علیه مشرکان وقت و همپیمانان آنها در منطقه و حمله وحشیانه به زائران حرم الله.

نایف بن عبدالعزیز، وزیر کشور عربستان سعودی در زمان کشتار حجاج در سال 1366

ماجرای حج خونین از اینجا شروع شد که راهپیمایان، پس از استماع پیام تاریخی امام با شعار «الله اکبر» و «لااله الا الله» برای ادای نماز مغرب راهی حرم شدند. پس از طی مسافتی ناگهان ستون‌هایی از نظامیان آل‌سعود مقابل آنها دیده شد؛ آنان لحظه‌ای بعد به طرف صفوف حمله کردند و با باطوم بر سر و روی زائران بی‌گناه کوبیدند. این گروه از یک سو و گروه دیگری نیز از بالای پله‌ها و ساختمان‌ها سنگ و آجر و آهن و شیشه و بلوک سیمانی بر سر و روی مردم می‌ریختند. پس از آن، شلیک گازهای سمی و خفه‌کننده آغاز شد و به‌دنبال آن رگبار گلوله‌ها به قصد کشتن راهپیمایان برائت از مشرکین به سوی آنان سرازیر شد، حتی به آمبولانس‌های حامل مجروحان نیز یورش می‌بردند و مانع از جمع‌آوری آنان می‌شدند.

حجاج مجروح ایرانی

مسؤول عملیات این کشتار وحشیانه، ژنرال اولیش ویگنر موسس و اولین فرمانده گارد نهم مرزی و واحد ویژه ارتش آلمان غربی بود؛ شخصی مسیحی صهیونیست که یکی از جاسوسانی بود که در عملیات طبس به عنوان یک خبرنگار کار شناسایی را انجام داده بود. وی 5 ماه قبل از این کشتار، طی یک قرارداد امنیتی به سعودی منتقل شده و مشغول آموزش یگان های ویژه ای که قرار است این عملیات را انجام دهد، می‌شود و همزمان به عنوان مسؤول هماهنگی امنیتی شهر مکه از سوی دولت سعودی منصوب شد و به طراحی عملیات می‌پردازد؛ وی هدایت این عملیات را بر عهده داشت تا جایی که با هلیکوپتر آن را هدایت می کرد.

ژنرال اولریخ وگنر، فرمانده نیروهایی امنیتی سعودی در زمان کشتار حجاج ایرانی در سال 1366

وزارت کشور سعودی، سپس آمار تلفات را ۴۰۲ کشته و ۶۴۹ زخمی که ۲۷۵ تن آنان ایرانی بودند، اعلام کرد و به آنها اتهام اخلال در مراسم حج، هجوم آنها به طرف مسجدالحرام با چوب و سنگ و چاقو، درگیری مأموران امنیتی با حجاج و زیر دست و پا ماندن تعداد بسیاری از مردم و ادعای عدم تیراندازی به زوار حرم با تأکید بر مقابله شدید با هر نوع هرج و مرج مطرح شد و به این شکل سعی کردند که به گونه ای به افکار عمومی پاسخ دهند.

تجمع حاجیان به دلیل ممانعت پلیس سعودی از حرکت

می توان گفت کشتار حجاج با همراهی و هم داستانی پول دولت سعودی، تفکر وهابیت و با کمک همپیمانان این دولت در منطقه و جهان رخ داد؛ عملیاتی که سعودی ها آنها را برای جلوگیری از رشد تفکر حضرت امام (ره) در بین مسلمانان و آزاداندیشان انجام دادند.

صحنه کشتار حجاج پس از پایان درگیری

1.6. کشتار در افغانستان:

در اواخر سال 1372 هجری شمسی با پشتیبانی کشور پاکستان و عربستان سعودی و آمریکا، گروهکی وهابی به نام طالبان وارد صحنه نبرد در افغانستان شد و در شهریور 1375 شمسی کابل پایتخت افغانستان را تصرف کرد و به کشتار مسلمانان مجاهد و مجاهدان شیعی مذهب روی آورد. بطوری که، صدها هزار مسلمان را به خاک و خون کشید و باعث عقب ماندگی افغانستان شدند.

در سال 1377 شمسی اجلاسیه ای با حضور 160نفر از مفتی های درباری مزدور اهل سنت و وهابی در پیشاور تشکیل شد. در این اجلاس، علمای وهابی، فتوائی را صادر کردند که باید همه مردان شیعه و پسر بچه‌های شیعه بالای هفت سال کشته شوند و زنان و دختران و پسران کمتر از هفت سال شیعه به عنوان برده و کنیز به اسارت درآیند. پس از صدور این فتاوا، کشتار و قتل و غارت شیعیان توسط حکومت طالبان آغاز گردید.

در روز شنبه 17/5/1377 شمسی زنان و مردان و کودکان شهر مزار شریف از روی بام‌ها به رگبار بسته شدند و اهالی شهر را قتل عام کردند و پس از آن به بیمارستان‌ها رفته و بیماران شیعه مذهب را روی تخت خواب بیمارستان به شهادت رساندند. در روز دوشنبه 19/5/1377 شمسی اجساد هزاران شیعه روی زمین انباشته شده و طعمه درندگان شده بود. در شهر میمنه هم طالبان به محله شیعیان رفته و تعداد زیادی از زنان و مردان و کودکان آنان را در تکیه خان جمع کرده و بر سر آنها نفت ریخته و طعمه حریق نمودند. ملا منان نیازی در سخنرانی خود رسما اعلام کرد که هر کس یکی از اهالی هزاره یا یک شیعه را در خانه خود پنهان کند ما آن خانه را با اهلش به آتش می کشیم.

در سنگچارک و بلخاب و بامیان و یروان و کاپیسا و … شکم بانوان حامله شیعه را پاره می‌کردند و جنین آنان را بیرون آورده و سرش را می‌بریدند. زبان مردان و پستان زنان شیعه را نیز می‌بردند و چشمهای آنان را از حدقه بیرون می آوردند.

در روز جمعه عاشورای سال 1267 هجری قمری شیعیان قندهار در حسینیه ها جمع و سرگرم عزاداری برای عترت طاهره و ذراری پاک پیغمبر و سبط رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بودند که ناگهان وهابیان جنایتکار و سنی های متعصب با انواع اسلحه به حسینه ها وارد شدند و جمع کثیری از شیعیان بی‌دفاع حتی اطفان آنان را به فجیع ترین وضعی به قتل رسانیدند و اموالشان را به تاراج بردند و سا‌ل‌ها شیعیان آزادی عمل نداشتند و حتی در روزهای عاشورا دو،سه نفری در سردا‌ب‌های خانه ماجرای ریحانه رسول الله و مقتولین و مظلومین کربلا عزاداری می‌نمودند.

1.6. کشتار در سوریه:

کشور سوریه از مارس ۲۰۱۱ میلادی صحنه خشونت و ناآرامی است. این درگیری‌ها تا کنون ده‌ها هزار کشته و بیش از یک میلیون تن آواره برجای گذاشته است. دولت سوریه اعلام کرده است که خشونت و ناآرامی از خارج از این کشور سازمان‌دهی و هدایت می‌شود و علاوه بر آن گزارش‌هایی در دست است که نشان می‌دهند، شمار زیادی از شبه‌نظامیان در سوریه از اتباع خارجی هستند. شورشیان در سوریه کسانی هستند که از سوی نیروهای سلفی ‌بنیادگرای افراطی حمایت می‌شوند. آن‌ها مورد حمایت و تحت آموزش عربستان سعودی هستند. چرا که تفکر وهابی‌گری و سلفی‌گری و حتی فلسفه ابن تیمیة کشتن دیگران را به غیر از کسانی که دکترین تیمیه و یا تفسیر او از اسلام را پذیرفته‌اند، اجازه می‌دهد. این‌ها عوامل خطرناکی هستند که از سوی عوامل عربستان آموزش دیده، حمایت شده و پشتیبانی مالی می‌شوند تا منطقه خاورمیانه را بی‌ثبات کنند.

مک کین در میان تروریست‌های سوریه

بر اساس مشاهدات پنج راهب مسیحی که برای بازدید شهر "حلب" به سوریه سفر کرده بودند، مردم حلب، بخصوص شهروندان وفادار به دولت، برای مدتی طولانی از سوی شورشیان از دستیابی به غذا و دارو محروم شده بودند. این در حالی است که تلاش نیروهای دولتی برای دستیابی به جمعیت غیر نظامی و توزیع غذا، دارو و شیر برای نوزادان با ناکامی روبرو شده و معارضان مسلح با در اختیار داشتن سلاح های پیچیده و پیشرفته که توسط CIA در اختیار انها قرار می گیرد، از پیشروی سربازان ارتش سوریه جلوگیری کرده اند.

"لیلا زروگویی" نماینده ویژه دبیر کل سازمان ملل در امور کودکان، هشدار داده است که در صورت تداوم وضعیت کنونی در سوریه، نسل آینده این کشور از بزرگترین قربانیان مناقشات خونبار نظامی خواهد بود.

پایگاه اینترنتی آمریکایی "مرکز پاکسازی اطلاعات" گزارشی در خصوص جنایات جنگی ماه های اخیر شورشیان سوریه منتشر کرد. در این گزارش به موارد متعدد قطعه قطعه کردن اجساد قربانیان و سوزاندن بقایای آنان برای پنهان سازی ابعاد جنایات شورشیان اشاره شده است.

این گزارش همچنین به موارد متعدد جنایات جنگی معارضان اشاره کرده که بخشی از آن ها عبارتند از: 1) کشتار ده ها غیر نظامی اعم از زنان و کودکان در روستایی در شرق استان دیر الزور 2) کشتار فجیع ساکنان روستاهای حولا و قبیر 3) عملیاتی نظیر بمب گذاری در دانشگاه حلب، 4) قتل عام منطقه ترمسه و بوستان القصیر که موجب شد ده ها شهروند سوری بر اثر اقدامات ضد بشری معارضان مسلح جان خود را از دست بدهند.

به گزارش خبرگزاری استرالیایی "ای.بی.سی نیوز" در بیست و پنجم اردیبهشت ماه سال جاری، انتشار تصاویر هولناک از شکافتن جسد یک سرباز سوریه و خوردن قلب وی توسط یکی از اعضای گروه های شورشی افراطی، علاوه بر محکومیت شدید سازمان ملل، نگرانی های فراوانی در رابطه با واقعیات مربوط به جنگ سوریه را به دنبال داشت و حیرت افکار عمومی جهانیان در این خصوص را برانگیخت.

این در حالی است که به موازات چنین اعمال غیر انسانی، تخریب آرامگاه و نبش قبر چهره های مطرح مذهبی صدر اسلام از جمله "حجر بن عدی" موجی از خشم و نفرت را در منطقه و در میان مسلمانان جهان از اقدامات شنیع و غیرقابل باور جنایتکاران جنگی سوریه به بار آورده است.

ویرانه های حمص؛ نمایی از مسجد ویران شده خالد ابن ولید در پس زمینه عکس دیده می شود.

بنا به اعلام سازمان دیده بان حقوق بشر (HRW) شورشیان در سوریه اوایل ماه اوت در بسیاری از روستاهای علوی نشین در شمال غرب این کشور کشتار جمعی به راه انداخته اند. این سازمان فعال حقوق بشری در گزارشی که درباره شورشیان سوریه منتشر کرد، نوشت در حمله روز چهارم اوت جهادیون و شورشیان به 10 روستا در استان ساحلی لاذقیه، دستکم 190 غیرنظامی به قتل رسیدند. در میان قربانیان 57 زن و 18 کودک دیده می‌شوند. 67 نفری که به صورت هدفمند اعدام شده بودند، مسلح نبودند و تهدیدی هم محسوب نمی‌شدند، برخی از آنها هنگام فرار به دام شورشیان افتاده بودند.

یک زن عضو ارتش معارض پشت تیربار ضدهوایی در حلب

در حالی که بیش از 2 سال از جنگ داخلی سوریه می گذرد و بیش از 100 هزار نفر جان خود را از دست داده اند مردم این کشور روزهای خون‌بارتری را زیر آتش جنگ سپری می کنند. از زمان آغاز درگیری های مسلحانه در مارس 2011 در سوریه تاکنون صد هزار و 191 نفر کشته شده اند که دست کم 36 هزار و 661 نفر از آنها را غیرنظامیان تشکیل می دهند. بنا به گفته رامی عبدالرحمن، از مجموع افراد کشته شده در درگیری های سوریه، 25 هزار کشته متعلق به نیروهای نظامی دولت سوریه و 18 هزار و 72 کشته نیز از شبه نظامیان مخالف دولت هستند.

نمای بیرونی از کلیسای «ایلی سنت» در حمص که در نبرد معارضین و دولت ویران شده است.

در همین حال بر اساس آخرین گزارش کمیساریاى عالى پناهندگان سازمان ملل، آمار آوارگان سورى پراکنده به عدد 2میلیون نفر نزدیک می شود، نیمى از این آوارگان را زنان و نیم دیگر را مردان تشکیل مى دهند. نزدیک به نیمى از آوارگان نیز کودکان زیر ١٨ سال هستند. مسن ترین پناهنده یک زن ١٠۵ ساله سورى است که درکمپ پناهندگان "زعترى” اردن ساکن است. ٣۶ ٪ آوارگان را کودکان زیر ١٢ سال و ١٧٪ را کودکان زیر ۵ سال تشکیل مى دهند. همچنین ۴٨٪ این آوارگان زیر ١٨ سال هستند. بنابر این گزارش روزانه ١٢۵ نوزاد در کمپ هاى آوارگان سورى در کشورهاى همسایه سوریه به دنیا مى آیند..

 

منطقه جنگ زده "جبل" در حلب از نمای بالا

سلفی های تندرو نه تنها شیعیان را مورد هدف قرار نمی دهند بلکه به قتل علمای اهل سنت نیز مبادرت می ورزند. علامه محمد سعید رمضان البوطی رئیس اتحادیه علمای بلاد شام که حین تدریس علوم دینیه در مسجد الایمان دمشق به همراه شاگردان خود مورد هجوم ددمنشانه گروههای تکفیری و تروریستهای وهابی قرار گرفتند و دعوت حق را لبیک گفتند. ایشان از علمای برجسته دینی بودند و در هنگام حمله تروریستی و اصابت گلوله خمپاره که منجر به شهادت و مجروح شدن بیش از 50 نفر نیز گردید، مشغول تدریس در مسجد بودند..


علامه محمد سعید رمضان البوطی

علامه محمد سعید رمضان البوطی بارها حملات تروریستی به کشور سوریه را محکوم کرده و خواستار قطع دخالت نیروهای بیگانه و توقف حملات تروریستها به مردم این کشور شده بودند.


منابع:

الف- کتاب:

1.وهابیت سیاسی، موسسه مطالعات اندیشه سازان نور، تهران، چاپ اول،1390.

2. وهابیت را بهتر بشناسیم، علی اصغر رضوانی، انتشارات دلیل ما، قم، تابستان1387، چاپ اول.

3. چالش های فکری و سیاسی وهابیت، اکبر اسد علی زده، مرکز پژوهش های صدا وسیما، تهران، چاپ اول، 1384.

4. نظری بر تاریخ وهابیت، زهرا مسجد جامعی، سازمان چاپ و انتشارت وزارت فرهن و ارشاد اسلامی، چاپ اول، بهار1380.

5. برگی از جنایات وهابی ها، سید مرتضی رضوی، ترجمه علی ضیایی، سازمان تبلیغات اسلامی، 1368، چاپ اول.

ب- اینترنت:

http://irinn.ir/news

http://avapress.com

http://www.asna-alborz.ir

http://www.shia-news.com

http://www.afghanews.ir/ShowDetails.aspx?NewsId64511

http://hamshahrionline.ir

مطالب مرتبط

نگاهی به 428 میلیون صفحه، محتوای مستهجن در آمریکا + نمودار


ایالات متحده آمریکا با 428 میلیون، هلند با 187 میلیون و انگلیس با 52 میلیون در رتبه‌های اول تا سوم کشورهای دارنده صفحات مستهجن هستند. همچنین %66 از صفحات غیراخلاقی آمریکا، از ایالت کالیفرنیا مدیریت می‌شوند.

گروه جنگ نرم مشرق- حسن عباسی در سخنرانی سوم خرداد خود در دانشگاه تهران با توجه به آمارهای رسمی جهانی که در ذیل خبر آمده است، علت پایین بودن تعداد تولدهای خارج از ازدواج کشورهای اسلامی را بالا بودن سطح فرهنگ در این کشورها دانست. در عین حال وی آمار وحشتناک تعداد وب‌سایت‌های غیراخلاقی در این کشورها را با تعداد زنازادگان در این کشورها مرتبط دانست و این دو مقوله را ذیل جاهلیت مدرن و لیبرالیسم فرهنگی در این کشورها تعریف کرد:

نگاهی به 450 میلیون صفحه، محتوای مستهجن در آمریکا + نمودار// آماده

همچنین در گزارشی که به تازگی در سایت نقشه خانواده جهانی منتشر شده است، آمار تعداد تولدهای خارج از ازدواج یا همان زنازادگان به تفکیک مناطق مختلف جهانی آورده شده است. در این آمار رسمی جهانی و عجیب، کشورهایی مورد بررسی قرار گرفته‌اند که تعداد تولدهای خارج از ازدواج آن‌ها به علت بالا بودن، ارزش بررسی را داشته است.

بالاترین آمار زنازادگی مربوط به کشور کلمبیا با %84 و کمترین آن مربوط به کشور هند با %1 است. همچنین با در نظر گرفتن آمارهای منطقه‌ای، بخش مرکزی و جنوبی قاره آمریکا بیشترین و خاور میانه کمترین میزان تعداد زنازادگان را داراست. این مسئله بدین معناست که هنگام راه رفتن در خیابان‌های مثلا برزیل (%66)، احتمالا دو سوم انسان‌هایی اطراف خود می‌بینیم زنازاده هستند.

آمار وحشتناک زنازادگان جهان + دانلود // در حال ویرایش
آمار وحشتناک زنازادگان جهان + دانلود // در حال ویرایش
آمار وحشتناک زنازادگان جهان + دانلود // در حال ویرایش

 

 



آمار وحشتناک زنازادگان جهان + دانلود // در حال ویرایش
برای دانلود سند روی تصویر کلیک کنید

کشوری ناقض حقوق بشر است که 450 میلیون وبسایت پورن دارد


اعلامیه حق خدا 3 فصل دارد: نخست حق خدا در نسبت با بشر. دوم آنکه محیط زیست انسان اعم از زمین و فضا و دریا همگی باید مورد احترام باشند و حفظ شوند و سوم، حق نباتات و حیوانات که بخشی از حق خداست.

گروه جنگ نرم مشرق- عصر روز شنبه، سوم خرداد مصادف با سالروز آزادسازی خرمشهر و روز ملی مقاومت، حسن عباسی در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برای ایراد سخنرانی با موضوع «درآمدی بر اعلامیه جهانی حق خدا» در مراسمی که در این دانشکده برگزار شده بود حضور یافت.

این مراسم با پخش خلاصه‌ای از سخنرانی‌های حسن عباسی طی سال‌های گذشته در سالروز آزادسازی خرمشهر آغاز شد و با اجتماع دانشجویان در سالن، مراسم با قرائت قرآن و توضیحات ابتدایی مجری برنامه، شکل رسمی به خود گرفت.

حسن عباسی در دانشگاه تهران:

پس از دعوت مجری از حسن عباسی، وی روی سن قرار گرفته و هنوز جملات خود را آغاز نکرده بود که جمعیت با هیاهوی بی‌جا و بی‌موقع یک نفر متعجب شد. البته این شخص با شعارهای مرگ بر منافق و مرگ بر اسلام آمریکایی توسط حضار به سکوت دعوت شد.

حسن عباسی در آغاز سخنان خود ضمن تبریک سالروز آزادسازی خرمشهر و تبریک پیشاپیش عید مبعث، صحبت پیرامون حق خدا را پیوند زدن میان همین دو عید خواند.

حسن عباسی در دانشگاه تهران:

حسن عباسی ادامه داد: امروز در انگلستان لواط را به صورت رسمی درآورده‌اند و تحت نام حقوق بشر، همین را در ایران پیگیری می‌کنند. آیا حق بشر، همان عمل قبیحی است که یک قوم به نام قوم لوط برایش نابود شد؟

حسن عباسی در ادامه با برقراری شباهت میان منشور حقوق بشر کوروش و اعلامیه حقوق بشر امروزی گفت: اولین بار کوروش با انتشار منشور حقوق بشر زمینه‌ساز گسترش امپراطوری خود شد و قاعده‌اش هم این بود که با دادن آزادی به ملل و تنها گرفتن خراج و مالیات آنان را به زیر سلطه خود درمی‌آورد. اکنون هم ایالات متحده با همین اعلامیه جهانی حقوق بشر به دنبال گسترش امیپریالیسم خود در جهان است؛ زیرا هر تمدنی برای ارشد شدن یک سری قواعد جهان‌شمول را ارائه می‌دهد.

وی افزود: در عالم به طور کل دو حق وجود دارد؛ حق طبیعی و حق الهی. حق طبیعی همان تبیین فیزیکال مناسبات طبیعی است؛ مانند قوانین فیزیک و نیوتون که به آن متدولوژی گفته می‌شود. از این رو هر چیزی به نسبت کارکردی که دارد تعریف می‌شود.

حسن عباسی در دانشگاه تهران:

حسن عباسی با اشاره به ماجرای یک پدر اتریشی که چندین سال قبل دختر خود را در خانه زندانی کرده و از او چندین فرزند به دنیا آورده بود گفت: وقتی این پدر را بازداشت کردند و فقط به دلیل زندانی کردن دخترش در خانه او را محاکمه کردند و نه به خاطر برقراری رابطه نامشروع. در آن زمان بحثی حقوقی در گرفت با این موضوع که این مرد به لحاظ مسائل بایولوژیکی و فیزیکی کار اشتباهی انجام نداده است و از نظر حق طبیعی کاملا درست است. این‌ها درمورد پرستش هم همین نظر را دارند.

حسن عباسی در ادامه گفت: اساسا متدولوژی در مورد پرستش می‌گوید هر چیزی که می‌خواهی بپرستی را بپرست. امروز غربی‌ها برای هر موضوع این چنینی یک حق تولید می‌کنند. امروز آمریکا 450 میلیون وب‌سایت پورن دارد که 89 درصد کاربران آن آمریکاییان هستند. این برنامه‌ها با اندیشه داروین و فروید تئوریزه می‌شود. چرا؟ چون حق طبیعی است. اصالت لذت هم همین‌جا تعریف می‌شود. مادامی که چیزی نفع داشت، لذت داشت سود داشت، آزاد است.

حسن عباسی در دانشگاه تهران:

حسن عباسی در ادامه می‌افزاید: اقتصاد این‌ها هم همین وضع را دارد و اساتید دانشگاه‌های ما می‌گویند این‌ها مسائل علمی است و دین حق دخالت ندارد. اگر اینگونه پیش برود، فردا متخصصین خانواده هم می‌توانند بگویند که مسائل جنسی علم است و دین حق دخالت در آن را ندارد.

حسن عباسی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: امروزه غرب به نئوپاگانیسم (کفرکیشی جدید) خود افتخار می‌کند. اما اسلام و قرآن هرگز با دین مخالف نبوده است اما در عین حال می‌فرماید الهی اعوذ بک من علم یا ینفع. چه علمی نفع نمی‌دهد؟ علمی که براساس متدولوژی است لاینفع است؛ این یک جاهلیت مدرن است و یک رخنه علمی و معرفتی است. امروز بنیان حقوق بشر بر حقوق طبیعی گذاشته شده است.

رئیس اندیشکده یقین در ادامه گفت: از سویی دیگر اما حق الهی می‌گوید تو نیروی پرستش داری اما نباید هر چیزی را بپرستی. جهتش مهم است. قبله‌مدار بودن مهم است.

حسن عباسی در دانشگاه تهران:

حسن عباسی در ادامه با اشاره به داستان حضرت ابراهیم نبی و شکستن بت بزرگ و گلستان شدن آتش برای وی کار این حضرت را آسان‌تر از کاری که پیامبر اسلام (ص) کرد دانست چرا که در صدر اسلام بت‌ها به درون خانه کعبه نفوذ کرده بودند و هم‌چنین کار امام زمان (عج) را سخت‌تر از پیامبرمان (ص) دانست چرا که امام زمان (عج) باید بت‌هایی که ما در باورهای خود ساخته‌ایم را بشکند.

ایشان در ادامه افزود: غرب در مسئله حقوق بشر زمین و قواعد خود را تعریف کرده است و بازی در زمین آنها و با قواعد آنها اشتباه است بلکه باید زمین و قواعد خود را برای این مسئله تبیین کنیم. اگر امروز حسن باقری‌ها و همت‌ها بودند به جای فتح شهرهای اشغال شده باورهای مردم را فتح می‌کردند.

حسن عباسی در دانشگاه تهران:

رئیس مرکز بررسی‌های دکترینال امنیت بدون مرز افزود: اکنون با این توضیح دو دسته اعلامیه حقوق به وجود می‌آید؛ حقوق بشر مبتنی بر حق طبیعی و متدولوژی، و همچنین حق الهی مبتنی بر وحی. خداوند در قرآن به دوری از ربا اشاره فرموده در حالی که اکنون در کره زمین به دلیل استفاده از نظام مالی ربوی، 52 تریلیون دلار بدهی وجود دارد و این در حالی است که کل درآمد کره زمین 45 تریلیون دلار است.

حسن عباسی ادامه داد: اعلامیه حق خدا 3 فصل دارد: نخست حق خدا در نسبت با بشر. بدانید که در اعلامیه حق خدا، خدا هیچ نفعی ندارد. تمامی این کار را بکن و آن کار را نکن‌ها حد خداست. حق خدا همان حد خداست. لا تقربوا الواحش، ربا، زنا و ... همه حدود الهی هستند. دوم آنکه محیط زیست انسان اعم از زمین و فضا و دریا همگی باید مورد احترام باشند و حفظ شوند زیرا فرمود ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس. انسان امروز شیره جان زمین را می‌کشد و هوا را آلوده می‌کند و فساد را حتی به دریا هم کشانده است. و سوم آنکه حق نباتات و حیوانات بخشی از حق خداست. آیه 112 سوره توبه والحافظون لحدودلله را برای مومنینی آورده است که حد خدا و حق خدا را رعایت می‌کنند.

کشوری ناقض حقوق بشر است که 450 میلیون وبسایت پورن دارد

حسن عباسی گفت: قرآن می‌فرماید قتل نفس نکنید. اما تا کنون تمدن غرب و مدرنیته چه کرده است؟ در طی 3 سال 200 هزار نفر را در سوریه به قتل رسانده است. در یک قرن 125 میلیون نفر را به قتل رسانده است که فقط 52 میلیون نفرش در طول جنگ جهانی دوم بود. آن‌هایی که از هولوکاست دم می‌زنند اگر چنین اتفاقی افتاده باشد چه کسی این کار کرده؟ مسیحیت پروتستان یا اسلام؟ چه کسانی شیره جان آفریقا را در این چند قرن اخیر مکیدند؟ دهه 1990 در بیانیه‌ای به نام بیانیه غنا که یک سند بین‌المللی است، خودشان اعلام کردند که مجموعا 777 تریلیون دلار سرمایه را از آفریقا دزدیده‌اند تا با آن کشورهای مثلا پیشرفته خودشان را بسازند. هنوز سهم قاره آسیا محاسبه نشده است. امروز آمریکا و غرب به قدرت رسیده چون در 400 سال گذشته دستش در جیب دیگران بوده. در این میزان 777 هزار میلیاردی سهم انگلیس به تنهایی 185 تریلیون پوند است. این حرفی است که نایل فرگوسن در کتاب امپراطوری می‌زند. غرب با حرف‌های دکارت و جان و لاک و غیره رشد نکرد بلکه با سفرهای تاسمانی و کریستف کلمب و ... رشد کرد. این‌ها هیچ وقت در رسانه‌ها و دانشگاه‌های ما گفته نمی‌شود.

حسن عباسی در ادامه افزود: هر روش و متدی را که در علم داریم باید غشایی روی آن کشیده شود به نام غشای ارزش. حقنه می‌کنند که هنر برای هنر؛ علم برای علم؛ تفکر برای تفکر و ... در حالی که خودشان هیچ کدام از اینها را برنمی‌تابند. اگر علم برای علم مطرح است چرا دانشمندان اتمی ما را می‌کشید؟ در هنر برای هنر اسلام‌هراسی و ایران‌هراسی می‌کنند. چطور می‌گویید هیچ چیز مقدسی وجود ندارد ولی حقوق بشر شما مقدس است؟

حسن عباسی در دانشگاه تهران:

رئیس اندیشکده یقین افزود: امروز در فقه مترقی شیعه اگر کسی دوجنسی باشد به صورت کاملا قانونی می‌تواند مشکلش را در بیمارستان‌ها حل کند اما اگر مشکل شما همان مشکل قوم لوط است جمهوری اسلامی به شما فضای عرض اندام نمی‌دهد. شما می‌خواهید ما را شرمنده کنید؟ شما خودتان باید پاسخ آن 777 هزار میلیارد دلار را بدهید.

وی ادامه داد: در انجیل و در قرآن آمده است که به زنا نزدیک نشوید. تمدنی که 450 میلیون وب‌سایت پورن راه‌اندازی کرده آیا حق دارد که بیاید درمورد اخلاق حرف بزند؟ شما متهم هستید. همانطور که پیامبران گفتند فتقوالله و اطیعون ما هم به شما می‌گوییم به چه حقی 450 میلیون وب‌سایت پورن راه می‌اندازید و بعد شما ما را متهم می‌کنید که چرا به هم‌جنس‌بازان میدان نمی‌دهید؟

حسن عباسی در دانشگاه تهران:

وی افزود: قرآن می‌گوید اگر به زنا نزدیک شوید حرث و نسل شما یعنی زن و فرزندان شما به هلاکت کشیده می‌شوند. به آمار وحشتانک تعداد کودکان زنازاده جهان که خود سازمان ملل منتشر کرده نگاه کنید و میزان پاکی کشورهای اسلامی را در همین سند ببینید.

حسن عباسی در ادامه افزود: باید سجده شکر در پیشگاه خدایی گذاشت که چنین پیامبری را فرستاد که پیروان او در یک کشور 80 میلیون نفری اجازه تاسیس حتی یک وب‌سایت مستهجن را نمی‌دهد. چرا تمام علومی که تمدن غرب دارد نتوانسته جامعه‌اش را تصفیه و پاک کند؟ از همین دانشکده حقوق دانشگاه تهران کسی می‌آید که می‌تواند خرمشهر را آزاد کند و دانشگاه تهران تا ابد می‌توان به خودش ببالد برای چنین موجودی. زیرا حسن باقری آنقدر در دوران نوجوانی و کودکی از لحاظ فکری و روانی پاک بود که حکمت از قلبش به زبانش جاری شد.

حسن عباسی در دانشگاه تهران:

حسن عباسی در بخش‌ پایانی صحبت‌های خود خطاب به ایالات متحده گفت: هر چه که کنید خداوند ربا را به محاق می‌برد و خواه ناخواه شما در حال آب شدن هستید. دلار شما در حال فروپاشی است و امروز در ایران جنبش مبارزه با ربا در حال همه گیر شدن است. امروز قوه قضاییه با اقتدار یکی از همین دزدان را به دار آویخت و ما از این قوه حمایت می‌کنیم.

حسن عباسی ادامه داد: دلار آمریکایی امروز در حال فروپاشی است و این فروپاشی دلار را ایران شروع کرد. بعد از آن روسیه و چین و بعد ژاپن هم جرات پیدا کردند و به این جرگه پیوستند که دلار را مانند ایران از معاملات خود کنار بگذارند. کار خوبی که این دولت در ماه‌های اخیر انجام داد همین بود.

این استاد دانشگاه پس از پایان صحبت‌هایش با بدرقه گرم دانشجویان سالن را ترک کرد.

عکس: سهیل صحرانورد

تشیع با طعم لندنی و آمریکایی


تشیع با طعم لندنی و آمریکایی

گزارشی از روایت‌های جعلی شبکه‌های سلام، فدک و اهل‌بیت از شیعه
نویسنده : سایت تریبون
در سال‌های اخیر رسانه‌های مختلفی به نام تشیع با هدف ایجاد اختلاف میان مسلمانان ایجاد شده اند. این شبکه‌ها که از منابع نامعلومی (که البته می‌شود حدس زد!) تغذیه می‌شوند، در جهت اهداف دشمنان اسلام آب به آسیاب آنها می‌ریزند تا آتش تفرقه میان مسلمانان برافروخته‌تر شود.در این یادداشت به اختصار به سه شبکه فارسی زبان آن اشاره می‌شود.
در سال‌های اخیر رسانه‌های مختلفی به نام تشیع با هدف ایجاد اختلاف میان مسلمانان ایجاد شده اند. این شبکه‌ها که از منابع نامعلومی (که البته می‌شود حدس زد!) تغذیه می‌شوند، در جهت اهداف دشمنان اسلام آب به آسیاب آنها می‌ریزند تا آتش تفرقه میان مسلمانان برافروخته‌تر شود.در این یادداشت به اختصار به سه شبکه فارسی زبان آن اشاره می‌شود.

شبکه اهل‌بیت؛
ادبیات لمپن به نام شیعی‌گری!

این شبکه با مدیریت فردی افغانی به نام «حسن اللهیاری» در قم تاسیس شد و عوامل آن با انتخاب این نام مقدس، سعی داشتند در فضای فرهنگی قم، موقعیتی برای خود کسب کنند. شبکه اهل بیت، در دوره فعالیت خود در راستای برجسته ساختن اختلافات مذاهب اسلامی و همسو با سیاست‌های انجمن حجتیه مطالبی را تهیه می‌کرد. تاکید بر سوگواری ایام فاطمیه به نام «محسنیه» و برگزاری جشنی موسوم به «عیدالزهرا» و به مناسبت مرگ خلیفه دوم مهم‌ترین اقدامات این شبکه بود.

انتساب دروغین به مرجعیت
اللهیاری مدتی این شبکه را منتسب به مراجع معرفی می‌کرد و مدعی بود، بیوت مراجع از آن حمایت می‌کنند. این ادعا از سوی مسئولان بیوت مراجع رد شد. از میان مراجع تقلید، بیت «آیت الله قربانعلی محقق کابلی» از علمای افغانی مقیم قم از شبکه اهل بیت، حمایت می‌کرد. با افشای ماهیت تفرقه‌افکنانه آن، آیت الله محقق کابلی نیز طی اطلاعیه‌ای که در مهر ۱۳۸۹ منتشر کرد، با تاکید بر اهمیت وحدت بین مسلمانان، اعلام کرد: «از پیروان و شیعیان راستین اهل بیت عصمت و طهارت (ع) جداً تقاضا می‌شود که از هرگونه کمک مادی و معنوی به شبکه یاد شده خودداری کنند. از نظر اینجانب پرداخت وجوهات شرعیه با هر عنوانی به این شبکه و سایر مراکز و شبکه‌ها و برنامه‌هایی که تحت هر عنوانی در راستای ایجاد تفرقه میان امت اسلامی فعالیت می‌کنند نه تنها مجزی نیست بلکه تعاون بر اثم و عدوان است»
دیدگاه‌های سیاسی اللهیاری
1. ایجاد تفرقه بین شیعه و سنی.
2. تایید شعار نه غزه نه لینان با این بهانه که اول بقیع را آزاد کنیم غزه برای بعد.
3. ایجاد فاصله بین شیعیان و مرجعیت معظم شیعه (مدیر این شبکه هیچ‌یک از مراجع را عادل نمی‌داند و به کرات به حضرت امام خمینی، آیت‌الله خامنه‌ای ، آیت‌الله مکارم شیرازی و حتی آیت الله بهجت توهین کرده است)
4. کوبیدن دولت  جمهوری اسلامی ایران و پایین آوردن جمهوری اسلامی از حامی مستضعفان و شیعیان جهان به دشمن اهل بیت!
 5. مقایسه حکومت امام خمینی (ره) با حکومت عباسیان.
 6. دفاع از آمریکا به بهانه آزادی بیان در آن کشور.
  او از افرادی است که معتقداست هیچ کاری نباید انجام داد فقط منتظر باشیم تا خدا هر زمان خواست امام زمان را بفرستد.  این شبکه مروج قمه‌زنی است و می‌گوید به عشق امام حسین (علیه السلام) همه کاری باید کرد….
با بروز حساسیت در خصوص این شبکه، دادگاه ویژه روحانیت در قم، حکم پلمپ دفتر این شبکه را صادر کرد. عوامل این شبکه در ادامه تحرکات خود، ضمن جسارت به علمای اسلام و نیز مقام معظم رهبری و ولایت فقیه، مدعی شداند رویکرد نظام حمایت از اهل سنت و قصد تضعیف مکتب اهل بیت (س) است! عوامل انجمن حجتیه نیز با انتقاد از آنچه آزادی عمل اهل سنت در ایران نامید، از ضرورت حمایت از شبکه اهل بیت سخن گفته‌اند. آقای الله یاری ساکن آمریکا می‌باشند.

شبکه سلام؛
از اسلام منهای سیاست تا سیاست منهای اسلام

چند سال قبل که اولین نوشته‌ها درباره شبکه سلام منتشر می‌شد، کمتر کسی خطر اسلام آمریکایی را که در لباس تبلیغ شیعه خود را میان شیعیان رسوخ داده بود، جدی می‌گرفت. اما امروز با پیوند خوردن این شبکه با جریانات سیاسی و ضدامنیتی امروز کمتر کسی از این موضوع بی‌خبر است که شبکه سلام در خدمت سیاست‌های استعماری ضداسلامی در حال فعالیت است. به خصوص این روزها که مدعیان جدایی دین از سیاست در امور سیاسی وارد شده و در مخالفت با جمهوری اسلامی تمام قد ایستاده‌اند.

مدیر شبکه سلام با به راه انداختن تشکیلاتی با عنوان «جمعیت روحانیون سنتی ایران معاصر» بیانیه‌های آتشینی در حمایت از آشوب در کشور صادر کرده است که از جمله آنها می‌توان حمایت از آشوب ۲۵ بهمن سال گذشته را نام برد. این شبکه آگهی ندارد و باید فقط برای ارسال برنامه به ماهواره ۶۰ هزار دلار هزینه کند، برای اینکه وابستگی خود را به منابع مالی دولت آمریکا پنهان کند، شماره حساب‌های بیشتری را در کشورهای آلمان، آمریکا، استرالیا، دوبی و… معرفی می‌کند تا عنوان کند که کمک‌های مالی بیشتری را از مخاطبان جمع‌آوری کرده است.
تلاش برای تحریف
در سال‌های اخیر این شبکه و مسئولان آن تلاش بسیار زیادی کردند تا موضوع قمه‌زنی را (که مراجع حرام اعلام کرده‌اند)  به عنوان یکی از سنت‌های اسلامی معرفی کنند و این موضوع مورد استقبال دشمنان واقع شد. در یکی از این برنامه‌ها، محمد هدایتی مدیر شبکه سلام و از کارشناسان دینی صدای آمریکا افزود: با نگاهی بر آیات قرآن می بینیم که ریشه قمه زنی در قرآن آمده است . این روحانی نما با تحریف آیاتی از کلام الله مجید تمام تلاش خود را برای تطبیق دادن موضوع قمه زنی با آیات قرآن به کار گرفت.
در ادامه این برنامه با معرفی قمه زنی به عنوان سنت قدیمی شیعیان، قمه زنی را عامل گسترش روحیه شجاعت و ایثار و فداکاری عنوان نمودند و اعلام داشتند که به همین منظور قمه زنی در آمریکا آزاد می باشد و شیعیان به راحتی می توانند در خیابان های آمریکا به عزاداری و قمه زنی بپردازند.
 سیاستی که جدا از دیانت نیست!
جستجوی نام حجت الاسلام محمد هدایتی در گوگل، شما را با مجموعه‌ای از مطالب مواجه می‌کند. بخش ویدیو‌ها البته پربار است. سخنان این روحانی در شبکه‌های ماهواره‌ای سیاسی بسیار زیاد است. وی پس از انتخابات ۸۸ از فتنه و آشوب در کشور حمایت کرد و مواضع خصمانه خود علیه جمهوری اسلامی را شدت بخشید.
 
از دیگر مشخصه‌های سیاسی این شبکه توجه دادن به مراجع تقلیدی است که در تقابل با انقلاب اسلامی و اسلام ناب حرکت می‌کنند. ایجاد اختلافات مذهبی و توهین به اهل سنت نیز از برنامه‌های مرسوم این شبکه بوده و هست.

شبکه فدک؛
تشیع با روایت توهین به اهل تسنن

انگلیسی‌ها برای شیعه دوازده امامی هم یک طلبه خوش بر و رو، و خوش پوش تدارک دیده‌اند تا در لندن حسینیه و شبکه تلویزیونی و حوزه علمیه داشته باشد و منبر برود و بشود سینه چاک شیعیان و دشمن درجه یک وهابیت.
 
«یاسر یحیی عبدالله الحبیب» مدیر این شبکه متولد ۱۹۷۷ میلادی (۱۳۵۵شمسی) و فارغ‌‌التّحصیل رشته علوم سیاسی از دانشگاه کویت، فقط بیست و پنج سال داشت و تنها سه سال از از راه‌اندازی «هیئت خدّام‌المهدی» در کویت می‌‌گذشت که تندروی‌‌هایش، دولت کویت را مجبور کرد هیئت را پلمپ و او را روانه زندان کند.

شیخ جوان از زندان کویت آزاد و با انگلیسی‌ها رفیق شد. نشان به آن نشان که پناهندگی بریتانیا گرفت و عازم شمال این کشور شد. تنها دو سال وقت کافی بود تا او ساکن لندن شده و حیطه فعّالیت‌­های خود را به شدّت گسترش دهد. روزنامه‌‌ای با نام shianewspaper منتشر کند، حوزه علمیه «امامین عسکریین» را در لندن به راه اندازد، شبکه ماهواره‌‌ای «فدک» را نیز با حمایت انگلیسی‌‌ها تأسیس کند و در سال ۲۰۱۰ نیز مکان هیئتش در لندن را به حسینیه‌‌ای بزرگ به نام «حسینیه سیّدالشّهدا» منتقل و مکان جدید را مجتمعی برای حوزه علمیه، هیئت، دفتر کار، مؤسّسه رسانه‌‌ای، شبکه ماهواره‌ای فدک، روزنامه شیعه و پایگاه اطلاع‌‌رسانی اینترنتی قرار دهد.
 
شیخ جوان کویتی حالا سی و شش سال دارد و از فراز منبری در لندن و با استفاده از تریبون‌هایی که دولت انگلیس در اختیارش قرار داده است، دارد صدای شیعه را به گوش جهانیان می‌رساند. شما به چیزی شک نمی‌کنید؟!
آتشی که دامن شیعه را گرفت
برای اینکه کمی قضیه روشن‌تر شود و دلیل این حمایت‌ها را به وضوح دریابیم، کافی است سه سال به عقب برگردیم ؛ به رمضان المبارک ۱۴۳۱ قمری. شیخ انگلیسی در هفدهم ماه مبارک و در سالروز وفات عایشه همسر پیامبر اکرم(ص) مجلسی در حسینیه خود در لندن تشکیل داد و از فراز منبر جملات رکیک و نسبت‌های وقیحانه‌ای متوجه او کرد.
او پس از ذکر ادلّه‌ خویش برای اثبات نفاق و … درمورد عایشه، سخن خود را با این توصیه استراتژیک! به پایان رسانید که: «جشن ‌گرفتن به مناسبت هلاک عایشه، ضرورتی دینی است؛ چه این‌ که روز هلاکت عایشه، پیروزی اسلامی عظیمی به شمار می‌‌رود.»
آخوند انگلیسی یاسر الحبیب
این کار در حالی انجام شد که اقدام قبلی او در انتشار کتابی سراسر توهین به عایشه قبلا واکنش‌های شدیدی علیه شیعیان به همراه آورده بود. اقدام جدید او هم کاملاً علیه شیعیان تمام شد. «شیخ عبدالعزیز آل‏‌الشّیخ» مفتی اوّل سعودی چنین واکنش می‌­دهد: «بعد از اسائه‏ ادب یاسر الحبیب به أم‏المؤمنین عایشه، انتشار مذهب تشیّع در کشورهای عربی و اسلامی متوقّف شده است». وی در دیدار خود با ائمه جمعه و جماعات مساجد عربستان سعودی گفت: «سخنان یاسر الحبیب، روحانی‏ شیعه کویتی باعث شد تا بسیاری از اهل‌­سنّت که تمایلی به تشیّع داشتند، از مسیر انحرافی خود برگشته و راه مستقیم را برگزینند.» آل‏‌الشّیخ ادامه داد: «مُخبرین ما در کشورهای عربی به من اطلاع دادند عدّه زیادی از اهل‏‌سنّتی که شیعه شده بودند، به‌­خصوص در شمال آفریقا، پس از گفته‏‌های یاسر الحبیب متوجّه شده‌‏اند که تشیّع، مذهبی باطل است و به مذهب حقّ برگشته‌‏اند.»
واکنش‌هایی که در جهان اسلام اتفاق افتاد نشان می‌داد حمایت‌های انگلیس به بار نشسته است و جاسوس‌های بریتانیایی در انتخاب شیخ کویتی در زندان‌های کویت اشتباه نکرده بودند. اینبار هم سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن داشت جواب می‌داد. مخصوصا که شیخ سال بعد هم این برنامه را تکرار کرد.
آبی بر آتش
سخنان شیخ شهرت طلب حسابی آب به آسیاب وهابیت ریخته بود و مخالف علمای تراز اول شیعه نتوانسته بود به اندازه کافی از تبعات این اقدام کم کند و همچنان قیام‌­های منطقه‌­ای و نزاع­‌های بین­‌المذهبی به اولویت اوّل موضع­گیری‌­ها بدل شده بود. تا اینکه این دست موضع­گیری­‌ها که باعث ورود فشارهای فراوان به شیعیان عرب نیز شده بود، جمعی از علماء و فرهیختگان شیعه­ منطقه احساء عربستان را بر آن داشت تا استفتائی را خدمت مقام معظم رهبری ارسال کنند. پاسخ معظم له آبی بود بر آتش:
 «اهانت به نمادهای برادران اهل­‌سنّت از جمله اتّهام­‌زنی به همسر پیامبر اسلام حرام است. این موضوع، شامل زنان همه پیامبران و به­ویژه سیّدالانبیاء پیامبر اعظم -حضرت محمّد صلّی­‌الله­‌علیه­‌وآله– می‌شود.» فتوایی که از شبکه ماهواره­ای "الجزیره” گرفته تا روزنامه "الانباء” کویت، سایت پرمخاطب "محیط”، روزنامه­‌های "السّفیر” لبنان و "الحیات” چاپ لندن و سایت رادیو تلویزیون مصر و … به انعکاس درآمد و مورد تحلیل قرار گرفت.
 
حتّی احمد الطّیب، شیخ الازهر در بیانیه­‌ای رسمی، این­چنین به فتوای رهبر حکیم انقلاب، واکنش نشان داد:
 
«با تمجید و خرسندی، فتوای مبارک حضرت امام علی خامنه‌­ای را در خصوص تحریم اهانت به صحابه رضوان­‌الله­‌علیهم یا تعرّض به همسران حضرت رسول­ صلّی­‌الله­‌علیه­‌وآله دریافت کردم. این فتوایی است که با دانش صحیح و درک عمیق از خطرناکی آن­چه که اهل فتنه انجام می­‌دهند، صادر شده و بیان­گر علاقه و اشتیاق به وحدت مسلمانان است. آن­چه که باعث می‌شود بر اهمیت این فتوا افزوده شود، آن است که عالمی از علمای بزرگ مسلمان و از بزرگ­ترین مراجع شیعه و به‌­عنوان رهبر عالی جمهوری اسلامی ایران، چنین فتوایی را صادر کرده است. من از جایگاه علم و با توجّه به مسئولیت شرعی­‌ای که دارم، می­‌گویم تلاش برای وحدت مسلمانان، واجب است و اختلاف بین پیروان مذاهب اسلامی باید به اختلاف نظر بین علما و صاحب­نظران محدود بماند و به وحدت امّت اسلامی، لطمه نزند که خداوند فرموده است: ولا تَنازعوا فتَفشلوا و تَذهب ریحکم و اصبروا إنّ الله مع الصّابرین».
هرچند که در این میان، واکنش شبکه­‌های رسانه‌­ای وهّابیت مانند "العربیه” معلوم بود: سانسور و سکوت

آخوند انگلیس پسند !


کدام شبکه‌های ماهواره‌ای از قم تغذیه می‌شوند؟

به گزارش فتن به نقل از صراط نیوز: هفته پیش بود که حجت‌الاسلام محمدصادق صالحی‌منش استاندار قم در سخنان خود در آیین افتتاح استودیوهای پخش زنده مسجد مقدس جمکران از نگرانی سیدحسن نصرالله از اوضاع در قم سخن گفت.

او این نگرانی را چنین بیان داشت: برادر عزیزم سیدحسن نصرالله هفته گذشته هیئتی را فرستادند و من پذیرای ایشان بودم و از من خواستند که برخی از شبکه‌های ماهواره‌ای که از قم تغذیه می‌شوند، کنترل شوند و گله‌مند بودند که چرا چنین زمینه‌ای در قم فراهم شده است تا برای ایشان مشکل ایجاد شود.

تغذیه، پخش و ادامه فعالیت برخی شبکه‌های ماهواره‌ای از قم اگرچه مسئله جدیدی نیست اما اعلام رسمی این نکته از زبان بالاترین مقام دولتی در قم خود معنای دیگری دارد.

چه اینکه پیش از این شاهد بودیم که شبکه ماهواره‌ای «اهل‌بیت» توسط فردی به نام “حسن اللهیاری” در قم تاسیس شد اما توهین‌های او به اهل‌تسنن آنچنان گسترش یافت که وی را از ایران و قم اخراج کردند.

او نیز این روزها به واشنگتن و به دامان سردمداران سیاست «تفرقه‌انداز و حکومت‌کن» رفته است تا اختلاف‌اندازی‌های خود را در آمریکا ادامه دهد.

اما در قم شبکه‌های دیگری هم یا تاسیس و یا اداره و یا تغذیه فکری می‌شوند که برخی از آنها کم و بیش همان مشکل شبکه «اهل‌بیت» را دارند.

بنابر اطلاعات موجود بر روی ماهواره‌ها ۱۱ شبکه منتسب به شیعی مختلف به زبان فارسی در حال فعالیت است و در کنار آنها شبکه‌های مختلف عربی و انگلیسی نیز فعالیت می‌کنند که در این میان شبکه‌های عرب‌زبان آنها بیشتر از دیگر شبکه‌هاست.

در این میان برخی از این شبکه‌ها از قم تغذیه و تولید برنامه دارند که موجب نگرانی بسیاری از جمله سیدحسن نصرالله شده است که بر اساس اطلاعات به دست آمده از جمله آنها شبکه « امام حسین(ع)» به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی است که مرکزیت آن در کربلاست اما برنامه‌سازی‌هایی نیز در واشنگتن و قم دارد چه اینکه پیشتر رئیس دفتر این شبکه در قم به دلیل ترویج قمه‌زنی برای مدتی بازداشت شد.

این شبکه یکی از مهمترین شبکه‌هایی است که توسط «موسسه فرهنگی رسول اکرم(ص)» وابسته به یکی از مراجع تقلید ساکن قم به روی آنتن می‌رود.

شبکه امام حسین(ع) در یکی از مهمترین اقدامات خود سال گذشته «هفته برائت» را به مناسبت عید خرافی موسوم به عیدالزهرا از نهم ربیع الاول لغایت ۱۹ ربیع‌الاول تبلیغ کرد؛ دهه‌ای که تماما همزمان با «هفته وحدت» تاسیس شد تا لعن بزرگان و نمادهای اهل‌سنت را جایگزین تلاش برای وحدت زیر سایه نام مبارک حضرت محمد(ص) بکند.

اعلام هفته برائت توسط بیت شیرازی
سایت رسمی شبکه امام حسین(ع) با اعلامیه «هفته برائت»

شبکه دیگری که از قم تغذیه فکری می‌شود شبکه «سلام» است که دو شبکه مجزا به این نام وجود دارد و علیرغم آنکه این شبکه در کالیفرنیا به ثبت رسیده است در مشهد و اصفهان دارای دفاتر رسمی است.

دیگر شبکه از این زنجیره شبکه‌ها، شبکه «ابالفضل العباس» است که علیرغم اینکه مرکزیت آن معلوم نیست اما در سایت این شبکه به صراحت به داشتن دفاتری در مشهد، قم، اصفهان و تهران اشاره شده است و اکثر راه‌های ارتباطی این شبکه در فضاهای مجازی موبایلی اعم از واتس‌آپ، وایبر و … با کد ۰۰۹۸ متعلق به ایران معرفی شده است.
97653_367
سایت رسمی شبکه ابالفضل العباس و شماره تلفن دفاتر آن در ایران

شبکه دیگر در این زمینه «شبکه مدرسه جهانی امام صادق(ع)» است که در سایت رسمی آن به صورت رسمی از قم به عنوان دفتر مرکزی یاد شده است و در اساسنامه آن این شبکه که در آن دروس حوزوی ارائه می‌شود زیر نظر و حمایت شبکه جهانی امام حسین(ع) که پیشتر درباره آن سخن گفته شد معرفی شده است چه اینکه در اساسنامه آن آمده است: این مدرسه در ربیع الثانی سال ۱۴۳۱ توسط شبکه جهانی امام حسین «علیه السلام» پیشنهاد شد …

بنابر این گزارش این در حالی است که بنابر اطلاعات موجود شبکه‌های «بقیع» و «مرجعیت» به زبان فارسی و همچنین شبکه‌های الانوار ۱ و ۲ به زبان عربی دارای دفاتری در قم هستند که همه این شبکه‌ها که نام آنها برده شد توسط «موسسه فرهنگی رسول اکرم(ص)» وابسته به یکی از مراجع ساکن قم هدایت می‌شود.

حضور این شبکه‌ها در ایران و در قم که اکثر آنها در خارج از ایران و چه‌بسا در آمریکا و انگلستان ثبت شده‌اند در حالی است که چندی پیش مقام معظم رهبری از اقدامات موهن علیه اهل‌سنت ابراز ناخرسندی کرده و فرمودند: نباید کینه‌ورزی‌های مذهبی را زیاد کرد؛ این را چقدر باید تکرار کرد؟ بارها تکرار کرده‌ایم؛ بعضی حاضر نیستند [گوش کنند]. شما اگر بخواهید آن کسی را که موافق مذهب شما نیست و عقیده‌ی حقّ شما را قبول ندارد هدایت کنید، چه کار میکنید؟ اوّل شروع میکنید به مقدّسات او بدگویی کردن و دشنام دادن؟ اینکه بکلّی او را از شما دور خواهد کرد و امید هدایت او را به صفر خواهد رساند.(۳۱/۱/۹۳)

ایشان پیش از این مهری پایانی بر تسامح با افراطیون شیعه زدند و فرمودند که « از آن طرف هم یک عدّه مزدور را به راه بیندازند که برای این آتش هیمه فراهم کنند، بنزین روی آتش بریزند؛ که می‌بینید، میشنوید، یا خبر دارید. وسائل ارتباط جمعی و رسانه در اختیار اینها میگذارند؛ در کجا؟ در آمریکا! در کجا؟ در لندن! آن تشیّعی که از لندن و از آمریکا بخواهد برای دنیا پخش بشود، آن تشیّع به درد شیعه نمیخورد.»(۲۰/۶/۹۲)

حال با توجه به مجموع این نگرانی‌ها از سوی مقام معظم رهبری و سیدحسن نصرالله و با توجه به اینکه مسئولان جمهوری اسلامی هنگامی که متوجه اقدامات خلاف شرع اینگونه شبکه‌ها شده‌اند آنها را همچون شبکه «اهل‌بیت» تعطیل کرده و از کشور اخراج کرده‌اند و با توجه به اشاره استاندار قم مسلما در آینده خبر بسته شدن این شبکه‌ها در ایران را خواهیم شنید.

و نکته پایانی که باید به آن توجه کرد ضرورت همکاری ایران با برخی دیگر از کشورهای منطقه از جمله عراق، افغانستان و هند برای جلوگیری از ادامه کار برخی از شبکه‌های تندروی شیعی در این کشورهاست که می‌تواند از سوی سازمان صداوسیما و همچنین اتحادیه بین‌المللی رادیو تلویزیون‌های اسلامی دنبال شود.


آخوند انگلیس پسند !

مروری بر فتنه انگیزی یک روحانی نمای شیعه و تبعات آن

اشاره

ماجرایی که مرور می کنید یک خیمه شب بازی تأسّف بار از سوی کسی است که خود را در حدّ پاسخ به استفتائات شیعیان می داند و با دست آویز قرار دادن اختلافات مذهبی به نحوی افراطی و اهانت بار، خدمتی دوجانبه و همزمان به دشمنان اصل اسلام و تکفیری های شیعه ستیز انجام داده و می دهد. هرچند بیان واقعه، حاوی برخی گستاخی ها و توهین ها به مقدّسات اهل سنّت و همچنین برخی مراجع بزرگوار شیعه است، اما نقل بخش هایی از آن را برای هشدار و عبرت و یا به شکلی رقیق تر-از سوی برخی مبلّغین و کانون های سنّتی در داخل کشور نیز جریان دارد. امید آن که غافلان و ناآگاهان به خود آیند و بیش از این، احساسات مذهبی را خرج فتنه انگیزی قرار ندهند.

***

افتخار برای نشر تهمت و توهین

«پس از مدّت ها انتظار و درخواست های متعدّد، هیئت خدّام المهدی (علیه السّلام) مبادرت به چاپ مجدّد کتاب«الفاحشه؛ الوَجهُ الآخَر لعائشه» نموده است. علّت عدم اعلام چاپ اوّل کتاب این بوده که چاپ نخست، صرفاً به دلیل توزیع بین علماء اعلام بوده است. کتاب مذکور بیش از هزار صفحه می باشد و حجیم ترین کتابی است که تا به امروز در رسوا ساختن دشمن خدا، عایشه بنت أبی بکر تألیف شده است. کتاب دارای هفت فصل است، که حسّاس ترین آن ها فصلی است که ارتکاب زنا توسّط عایشه را بیان می کند! و شیخ در این فصل به بیان ادلّه پرداخته و به اعتراضات و ایرادات، پاسخ گفته اند.
در حال حاضر، ۳۵۰۰ نسخه از کتاب موجود است و مؤمنین می توانند جهت دریافت کتاب از طریق شماره تلفن های زیر با دفتر هیئت خدّام المهدی (علیه السّلام) در لندن تماس بگیرند: … لازم به تذکّر است که ارسال پستی کتاب تنها در بریتانیا مجّانی می باشد» (پایگاه اطّلاع رسانی یاسرالحبیب)

حمایت انگلیس و ماهی گیری وهّابیت

آن روزها که یاسر یحیی عبدالله الحبیب، شیخ خوش پوش انگلیسی روی منبر گرم و نرمش در لندن، تکان می خورد و در ذمّ امّ المؤمنین افاضه می فرمود، نه فقط اهل فنّ بلکه آنان که دورادور هم چیزهایی از سیاست های بریتانیای کبیر شنیده بودند و قدیمی ترها که «تفرقه بینداز و حکومت کن» را با پوست و استخوان لمس کرده بودند، با نیشخندی تلخ گفته بودند که روباه پیر، باز طعمه ای دیگر برای گُرگرفتن آتش اختلافات مذهبی پیدا کرده است. سخنان او بلافاصله در شبکه جهانی یوتیوب قرار گرفت و واکنش های بسیاری را علیه تشیّع در پی داشت.
خبرگزاری اهل بیت(ابنا) به نقل از سایت خبری شیعیان عربستان(راصد)، واکنش «شیخ عبدالعزیز آل الشّیخ»مفتی اوّل سعودی را چنین گزارش می دهد: «بعد از اسائه ادب یاسر الحبیب به ام المؤمنین عایشه، انتشار مذهب تشیّع در کشورهای عربی و اسلامی متوقّف شده است» . وی در دیدار امروز خود با ائمه جمعه و جماعات مساجد عربستان سعودی گفت: «سخنان یاسرالحبیب، روحانی شیعه کویتی باعث شد تا بسیاری از اهل سنّت که تمایلی به تشیّع داشتند، از مسیر انحرافی خود برگشته و راه مستقیم را برگزینند» آل الشّیخ ادامه داد: «مُخبرین ما در کشورهای عربی به من اطلاع دادند عدّه زیادی از اهل سنّتی که شیعه شده بودند، به خصوص در شمال آفریقا، پس از گفته های یاسرالحبیب متوجّه شده اند که تشیّع، مذهبی باطل است و به مذهب حقّ برگشته اند.»
وی سپس به کنایه اضافه کرد: «شیعیان خود را پشت دیوار مظلوم نمایی و شهادت پنهان کرده بودند، دست شان رو شده و مشّخص گردید که این ها قومی خبیث هستند. سخنان الحبیب، نعمت و عنایتی از سوی خداوند بود تا باطن واقعی شیعیان روشن شود» .
اما سخنان موهن و نابخردانه شیخ، مشکلات بسیاری برای شیعیان کویت و عربستان نیز به بار آورد. علمای شیعه این دو کشور- از جمله :

«شیخ عَمری»، «شیخ حسن معتوق»، «شیخ حسن صفّار»، «شیخ علی آل محسن»، «شیخ عبدالجلیل السمین»، «شیخ نمر» و «سیّدهاشم السلمان» - مواضع سختی در برابر وی گرفته و او را از خود طرد کردند.
جالب این که در پی ایجاد برخی فشارهای حقوقی بر وی، دولت انگلستان و سازمان های به اصطلاح حقوق بشری این کشور، او را مورد حمایت ویژه خویش قرار دادند.

آخوند انگلیس پسند!

اصرار دوباره؛ سفاهت یا خیانت؟

شیخ نیز در ۱۷ رمضان المبارک ۱۴۳۲ و در سال روز فوت ام المؤمنین عایشه، مراسم جشنی دوباره به این مناسبت برپا کرد و پس از ذکر ادلّه خویش برای اثبات نفاق و هرزه گی و … در مورد همسر پیامبر اسلام!، سخن خود را با این توصیه استراتژیک! به پایان رسانید که: «جشن گرفتن به مناسبت هلاک عایشه، ضرورتی دینی است؛ چه این که روز هلاک عایشه، پیروزی اسلامی عظیمی به شمار می رود.» سایت وی نیز با افتخار تمام در این باره گزارش می دهد:«لازم به ذکر است که شبکه ماهواره ای “فدک” این جشن مبارک و وقایع آن را پوشش داده و پخش نمود. ضمن این که در بالای صفحه شبکه نیز شعار “الله اکبر … عایشه فی النّار” برای اوّلین بار در تاریخ شبکه های تلویزیونی قرار داده شد! و در فواصل مختلف برنامه، سرودهایی به مناسبت و شادی از هلاکت رأس الکفر عایشه و شکر نعمت برائت از او، پخش گردید» .
با این که اقدام قبلی شیخ سفیه، کاملاً علیه شیعیان تمام شد و آتش اختلافات مذهبی را برافروخت و در آستانه قیام های منطقه ای، نزاع های بین المذهبی را به اولویت اوّل موضع گیری ها بدل ساخت، او در این مراسم دوباره هم بر استقامت خویش برای پیگیری مداوم این مراسم، تأکید کرد: «وضع این امّت، قبل از جشن چیزی بود و پس از جشن، چیز دیگری است. امور و وقایعی که بسیار تغییر کرده تا مردم، هرچه بیشتر از ظلمات دشمنان اهل بیت علیهم السّلام به دور و به نور ایشان نزدیک گردند.» به نقل سایت شیخ، وی در خاتمه، پایان تعلیقاتش که آن را “کاروان دشمنان عایشه” در مقابل “کاروان فرزندان و یاران عایشه” نامیده بود، اعلام نموده و از خدای متعال، توفیق برگزاری جشن در سال آینده را خواستار شد.

طنز خودبزرگ بینانه و گستاخی بی سابقه

این تعلیقه، پاسخ های هتّاکانه او به مراجع و علمای بزرگ شیعه را دربر می گرفت که علیه اقدام فتنه برانگیز و نسنجیده او موضع گرفته بودند. از جمله حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (دامت برکاته) در ابتدای درس خارج خویش در تاریخ ۱۱ مهر ۱۳۸۸ فرمودند: «اخیراً یک آدم بی سواد و روحانی نمای مقیم لندن، به نام شیعه، به مقدّسات بعضی از مذاهب اهانت کرده، نسبت های ناروای عجیبی به یکی از همسران پیامبر داده و فحّاشی عجیبی به برخی از آنان نموده است. این آدم یا مزدور و مأمور است و یا سفیه و دیوانه. اما از او نادان تر، بعضی از علمای وهّابی هستند که به استناد این حرف، گفتند: شیعیان، باطن خودشان را ظاهر کردند!»
شیخ با خودبزرگ بینی و بی ادبی حیرت انگیز در پاسخ به فرمایشات این مرجع معظم، قسمت بیست و پنجم تعلیقه اش را نگاشت: «علّت استعمال این الفاظ زشت توسّط ناصر مکارم، حساب های شخصی است؛ زیرا چندسال پیش از ما پیرامون تقلید او سؤال شد (سؤال و جواب در سایت، موجود است) و پاسخ دادیم که تقلید او را مُبرّء الذّمة نمی دانیم. در سؤال دیگری گفتیم که نظر شخصی در کار نیست و ما تنها تقلید از او را صحیح ندانستیم. به این دلیل که ایشان در مقابل ظلم های واقع شده در ایران، سکوت اختیار می کند و به حکومت ستمگر، تمایل دارد! ضمن این که أعلم هم نیست تا بتوان از او تقلید کرد.
ظاهراً این جواب و همچنین برخی رُدود علمی ما در دروس “قواعد فقهی”-که بعضاً آراء نامبرده و غیر او را با احترام کامل و سیاق علمی، ردّ می کردیم-به مکارم رسیده و او مسئله را شخصی گرفته و مترصّد فرصتی بوده تا انتقام بگیرد!!» (سایت اطلاع رسانی یاسرالحبیب)
گذشته از طنز خودبزرگ بینانه ای که در عبارات فوق، موج می زند، بی ادبی بی سابقه و گستاخی مثال زدنی او، ذهن ها را هر چه بیشتر به سمت دو احتمال موجود در کلام مرجع بزرگوار، سوق می دهد:

«این آدم، یا مزدور و مأمور است و یا سفیه و دیوانه.»

فتوای تاریخی و تغییر فضا

اما وهّابیون که خود، سر در آخور انگلیسی دیگری دارند و همواره با چسباندن برچسب و اتّهام به شیعه، در جستجوی شاهد مثال در میان شعییان می چرخند، آن چنان خوشحال شده و نان خود را به تنور داغ هیئت خدّام المهدی می چسباندند که شاید تا سال ها فرصت مشابهی برای تخریب چهره تشیّع در میان جمهور مسلمانان نیابند. و جالب این که شیخ انگلیس پسند، علّت جنجال و هوچی گری وهّابیت، علیه تشیّع و شیعیان، بر اساس سخنان و مکتوباتش را ناشی از عمق علمی کار خویش دانسته است: «سخنان ما عادتاً دقیق و مستند به دلیل و برهان است و درباره آن تحقیق می کنیم، و وهّابیون می بینند این کلام ماست که واقعاً با آن چه از ائمه ما علیهم السّلام رسیده و در منابع و کتب ما آمده، موافقت دارد.»
نهایتاً این دست موضع گیری ها که باعث ورود فشارهای فراوان به شیعیان عرب نیز شده بود، استفتائی را از سوی جمعی از علماء و فرهیختگان شیعه منطقه احساء عربستان، در پی داشت. و این چنین بود که مقام معظّم رهبری در پاسخ فرمودند: «اهانت به نمادهای برادران اهل سنّت از جمله اتّهام زنی به همسر پیامبر اسلام حرام است. این موضوع، شامل زنان همه پیامبران و به ویژه سیّدالانبیاء، پیامبراعظم -حضرت محمّد صلی الله علیه و آله- می شود.» فتوایی که از شبکه ماهواره ای “الجزیره” گرفته تا روزنامه “الانباء” کویت، سایت پرمخاطب، “محیط”، روزنامه های “السّفیر” لبنان و “الحیات” چاپ لندن و سایت رادیو تلویزیون مصر و … به انعکاس درآمد و مورد تحلیل قرار گرفت.
حتّی احمد الطّیب، شیخ الازهر در بیانیه ای رسمی، این چنین به فتوای رهبر حکیم انقلاب، واکنش نشان داد: «با تمجید و خرسندی، فتوای مبارک حضرت امام علی خامنه ای را در خصوص تحریم اهانت به صحابه رضوان الله علیهم با تعرّض به همسران حضرت رسول (ص) دریافت کردم. این فتوایی است که با دانش صحیح و درک عمیق از خطرناکی آن چه اهل فتنه انجام می دهند، صادر شده و بیان گر علاقه و اشتیاق به وحدت مسلمانان است. آن چه که باعث می شود بر اهمیت این فتوا افزوده شود، آن است که عالمی از علمای بزرگ مسلمان و از بزرگ ترین مراجع شیعه و به عنوان رهبر عالی جمهوی اسلامی ایران، چنین فتوایی را صادر کرده است. من از جایگاه علم و با توجّه به مسئولیت شرعی ای که دارم، می گویم تلاش برای وحدت مسلمانان، واجب است و اختلاف بین پیروان مذاهب اسلامی باید به اختلاف نظر بین علما و صاحب نظران محدود بماند و به وحدت امّت اسلامی، لطمه نزند که خداوند فرموده است: “و لا تَنازعوا فَتَفْشَلوا و تَذهب ریحکم و اصبروا إنّ الله مع الصّابرین .»
هرچند که در این میان، واکنش شبکه های رسانه ای وهّابیت مانند “العربیه” معلوم بود: سانسور و سکوت!

یاسر الحبیب کیست؟

«یاسر یحیی عبدالله الحبیب» روحانی جوان کویتی، متولّد ۱۹۷۷ میلادی(۱۳۵۵ شمسی) و فارغ التّحصیل رشته علوم سیاسی از دانشگاه کویت است. سه سال از راه اندازی «هیئت خدّام المهدی» در کویت نمی گذشت که تندروی های شیخ ۲۵ ساله، دولت کویت را بر آن داشت تا هیئت را پلمپ و او را روانه زندان کند. اما الحبیب که گویا از همان ابتدا مورد توجّه انگلیسی ها قرار گرفته بود، ناگاه سوژه سازمان های حقوق بشری در انگلستان و وزارت خارجه آمریکا شد و این گونه، پس از سه ماه، مورد عفو دولت کویت قرار گرفت! شیخ که از زندان آزاد شد، بساطش را جمع کرد و با اخذ پناهندگی، عازم شمال بریتانیا شد. دو سال بعد، ساکن لندن شده و حیطه فعالیت های خود را به شدّت گسترش داد. روزنامه ای با نام shianewspaper به طبع رساند و حوزه علمیه «امامین عسکریین» را در لندن به راه انداخت. بعدتر اما برای آن که سخنان فتنه گرانه اش بهتر شنیده شود، شبکه ماهواره ای «فدک» را نیز با حمایت انگلیسی ها تأسیس نمود و در سال ۲۰۱۰ نیز مکان هیئتش در لندن را به حسینیه ای بزرگ به نام«حسینیه سیّدالشّهداء» منتقل و مکان جدید را مجتمعی برای حوزه علمیه، هیئت، دفتر کار، مؤسّسه رسانه ای، شبکه ماهواره ای فدک، روزنامه شیعه و پایگاه اطلاع سانی اینترنتی قرار داد.

انتباه

واقعیت این است که حمایت انگلیسی ها از جریان افراط گری شیعی نما در کنار حمایت بی شائبه از جریان افراط گری تکفیری وهّابی، یک قیچی خطرناک، علیه مصالح اسلام و مسلمین به وجود آورده است. اما در این میان، آن چه جای سؤال دارد این که چرا برخی “آقایان”در قم، باید حامی این گونه شبکه های ماهواره ای شیعه نما باشند و در سایت رسمی شان، لینک و لوگوی آن را قرار داده و مورد حمایت مادّی و معنوی خویش قرار دهند؟
منبع مقاله: دوماهنامه علمی فرهنگی خط شماره ۶، مهر و آبان ۹۱


یاسر الحبیب و شبکه ماهواره ای فدک

گهان شبکه های وهابی، تبلیغات بی سابقه و گسترده ای علیه شیعیان می کنند. زیرا یک روحانی ( شما بخوانید: روحانی نما ) شیعه، به نام «یاسر الحبیب» در سال روز مرگ عایشه ( دختر ابوبکر و همسر رسول خدا (ص) )، جشنی گرفته است و از همگی دعوت کرده است که از این به بعد، این روز را جشن بگیرید.

از طرفی «شیخ عبدالعزیز آل ‏الشیخ» ( مفتی اوّل سعودی ) از این ماجرا خوشحال می شود و اعلام می کند که خیلی از افرادی که سنّی بودند و می خواستند شیعه بشوند، با دیدن رفتار این روحانی، از شیعه متنفَر شدند.

قضیّه چه بود؟

روز ۱۷ رمضان سال ۱۴۳۱، «یاسر الحبیب» در یک سخنرانی با کلمات رکیکی، بر ضد عایشه صحبت می کند. سپس سخنرانی وی در یوتیوب پخش شده و موجب تبلیغات گسترده ای علیه شیعه می گردد.

وی همچنین کتابی به نام «الفاحشة الوجه الآخر لعائشة» نوشته و بر ضد عایشه همان صحبت های رکیک را آورده است.

جالب این است که او نه تنها به اهل سنت، بلکه به شیعیان و بزرگانی چون «آیت الله بهجت»،‌ «آیت الله شهید سیّد محمد باقر صدر»،‌ «آیت الله مکارم شیرازی»، «امام خامنه ای» و … نیز توهین کرده است!

این شخص در ابتدا در کویت، حسینیه ای را به نام «خدام المهدی» ( سال ۲۰۰۱ ) افتتاح کرد، ولی به دلیل تندروی هایش، ۳ سال بعد ( ۲۰۰۴ ) توسط دولت کویت تعطیل و روانه ی زندان شد.

کشور انگلیس ( که دنبال چنین افرادی –برای تفرقه بین مسلمانان –می گشت ) به همراه آمریکا، با فشار بر دولت کویت، او را آزاد کرد ( در حالی که ۳ ماه بیشتر از زندان وی نگذشته بود ) و «یاسر الحبیب» نیز بلافاصله پناهده ی انگلیس می شود.

پس از سخنرانی معروف او در سال روز مرگ عایشه، شبکه ی ماهواره ای «فدک» را ( در ۱۱ شوال سال ۱۴۳۱ ) تاسیس می کند و در آن به تفرقه بین مسلمانان می پردازد.

لازم به ذکر است که وی در لندن صاحب روزنامه ی «shianewspaper»، حوزه ی علمیه «امامین عسکرین»، حسینیه ی «خدام المهدی» و سایت «القطره» است.

شبکه فدک - قناة فدک - یاسر الحبیب

شبکه فدک – قناة فدک – یاسر الحبیب

اعتقادات «یاسر الحبیب»

۱٫        به شدّت از «قمه زنی» دفاع می کند.

۲٫        معتقد به «وحدت بین شیعه و سنّی» نیست و «تقیّه[۱]» را قبول ندارد.

۳٫        معتقد به «ولایت مطلقه ی فقیه» نبوده ( بلکه به امام خامنه ای و نظام اسلامی ایران توهین می کند ).

۴٫        از شخصیت های بزرگ شیعه ( مانند «آیت الله سیستانی»، «آیت الله بهجت»، »آیت الله شهید سیّد محمد باقر صدر»،‌ »آیت الله مکارم شیرازی»، «سیّد حسن نصر الله»، «امام خامنه ای»، «امام خمینی» و … بیزار است! )

و … .

Picture13

فتوای تاریخی امام خامنه ای

گرچه علمای بزرگ شیعه در ایران، عربستان، عراق، لبنان و … کار های «یاسر الحبیب» را رد می کردند، اما همچنان شبکه های وهابی او را «شیعه» و کار هایش را بر اساس عقیده «شیعه» معرفی می کردند.

سرانجام جمعی از علمای شهر «احساء» در عربستان، ‌سوالی را در زمینه ی «توهین به همسران پیامبر (ص) و مقدسات اهل سنت» خدمت امام خامنه ای مطرح کردند و ایشان این کار حرام دانستند[۲].

این فتوا به سرعت در خبر های جهان منتشر شده و جزء یکی از ۱۰ رویداد مهم دینی در سال ۲۰۱۰ شناخته شد. به وسیله ی این فتوا، آتش فتنه خاموش گشت، تا جایی که رئیس دانشگاه الأزهر مصر گفت:

«با تمجید و خرسندی، فتوای مبارک حضرت امام علی خامنه ای را در خصوص تحریم اهانت به صحابه رضوان الله علیهم یا تعرّض به همسران حضرت رسول(ص) دریافت کردم. این فتوایی است که با دانش صحیح و درک عمیق از خطرناکی آنچه که اهل فتنه انجام می دهند، صادر شده و بیانگر علاقه و اشتیاق به وحدت مسلمانان است. آنچه که باعث می شود بر اهمیت این فتوا افزوده شود، آن است که عالمی از علمای بزرگ مسلمان و از بزرگترین مراجع شیعه و به عنوان رهبر عالی جمهوری اسلامی ایران، چنین فتوایی را صادر کرده است. من از جایگاه علم و با توجّه به مسئولیت شرعی ای که دارم، می گویم تلاش برای وحدت مسلمانان، واجب است و اختلاف بین پیروان مذاهب اسلامی باید به اختلاف نظر بین علما و صاحب نظران محدود بماند و به وحدت امّت اسلامی، لطمه نزند که خداوند فرموده است: ولا تَنازعوا فتَفشلوا و تَذهب ریحکم و اصبروا إنّ الله مع الصّابرین.»

 

 


[1]«تقیه» یعنی این که در مقابل بعضی از افرادی که اگر بدانند شیعه هستیم، ما را می کُشند، خودمان را شیعه نشان ندهیم. در احادیث بسیاری درباره «تقیّه» به شیعیان توصیه شده است.

 

 

[2]«اهانت به نماد های برادران اهل سنّت از جمله اتّهام زنی به همسر پیامبر اسلام حرام است. این موضوع، شامل زنان همه پیامبران و به ویژه سیّدالانبیاء پیامبر اعظم  حضرت محمّد ( صلّی الله علیه وآله ) می شود.». ر.ک: پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری.

http://www.fetan.ir


آخوند انگلیسی بر طبل تفرقه شیعه و سنی می‌کوید

فتوای مقام معظم رهبری دهان دشمنان شیعه را بست، آرامش را به جامعه اسلامی برگرداند و تفرقه افکنان را از اینکه به تمامی اهدافشان برسند، ناکام گذاشت. اما تاسف آور است که در همین قم خودمان هنوز شبکه تلویزیونی این شیخ سفیه توسط برخی آقایان تبلیغ می‌شود و تاسف آورتر آنکه هنوز برخی افراد چنین مجالسی را به بهانه‌های مختلف ترتیب می‌دهند. این روزها دارد دوباره بازار این مجالس گرم می‌شود.

در ساحل آمودریا نشسته‌اند؛ اسمشان هم شیعه است. اما امام چهل و نهم‌شان در لندن دارد امامت می‌کند و آنها هم به عشق «آقاخان چهارم» که زبانش انگلیسی است، با عشق و خلوص سعی می‌کنند تا زبان امامشان را یاد بگیرند. ساحل آمودریا کجا و لندن کجا؟ شیعه کجا و سرویس‌های جاسوسی روباه پیر کجا؟

حالا دیگر دست انگلیس در ساخت و ترویج وهابیت و بابیت و بهاییت و خیلی از «یت» های دیگر رو شده، اما سبک مغزی است اگر فکر کنیم این استعمار کثیف و دوستان مستکبرش برای شیعه دوازده امامی نقشه نکشیده باشند. همانطور که شیعه‌های اسماعیلیه را با امام چهل و نهم سر کار گذاشته‌اند حتما برای من و توی دوازده امامی هم نقشه دارند. حالا آنها را در استان‌های بدخشان افغانستان و تاجیکستان و در ساحل آمودریا یک‌جور و من و تو را در استان‌های ایران و در ساحل زاینده رود و کارون و… یک‌جور دیگر.

همانطور که برای آنها «آقاخان چهارم» جور کرده‌اند، برای شیعه دوازده امامی هم یک طلبه خوش بر و رو، و خوش پوش تدارک دیده‌اند تا در لندن حسینیه و شبکه تلویزیونی و حوزه علمیه داشته باشد و منبر برود و بشود سینه چاک شیعیان و دشمن درجه یک وهابیت. «یاسر یحیی عبدالله الحبیب» را می‌گویم!

کریم آقا خان و فرح پهلوی

چشم استعمار شیخ زندانی را می‌گیرد

جوان متولد ۱۹۷۷ میلادی (۱۳۵۵شمسی) و فارغ‌­التّحصیل رشته علوم سیاسی از دانشگاه کویت، فقط بیست و پنج سال داشت و تنها سه سال از از راه­اندازی «هیئت خدّام‌المهدی» در کویت می­‌گذشت که تندروی­‌هایش، دولت کویت را مجبور کرد هیئت را پلمپ و او را روانه زندان کند.

اما این جوان جسور چشم انگلیسی‌ها را گرفته بود؛ پس سریع به سوژه مورد نظر سازمان‌های حقوق بشری انگلیس و آمریکا تبدیل شد. حتما خود مقامات کویتی هم متعجب شده بودند که این سازمان‌ها چرا بین این‌همه زندانی و شکنجه‌شده گیر داده‌اند به این روحانی جوان، اما ترجیح دادند سری را که درد نمی‌کند دستمال نبندند و بیش از سه ماه او را در حبس نگه ندارند.

شیخ جوان از زندان کویت آزاد و با انگلیسی‌ها رفیق شد. نشان به آن نشان که پناهندگی بریتانیا گرفت و عازم شمال این کشور شد. تنها دو سال وقت کافی بود تا او ساکن لندن شده و حیطه فعّالیت‌­های خود را به شدّت گسترش دهد. روزنامه‌­ای با نام shianewspaper منتشر کند، حوزه علمیه «امامین عسکریین» را در لندن به راه اندازد، شبکه ماهواره‌­ای «فدک» را نیز با حمایت انگلیسی­‌ها تأسیس کند و در سال ۲۰۱۰ نیز مکان هیئتش در لندن را به حسینیه‌­ای بزرگ به نام «حسینیه سیّدالشّهدا» منتقل و مکان جدید را مجتمعی برای حوزه علمیه، هیئت، دفتر کار، مؤسّسه رسانه‌­ای، شبکه ماهواره‌­ای فدک، روزنامه شیعه و پایگاه اطلاع­‌رسانی اینترنتی قرار دهد.

شیخ جوان کویتی حالا سی و شش سال دارد و از فراز منبری در لندن و با استفاده از تریبون‌هایی که دولت انگلیس در اختیارش قرار داده است، دارد صدای شیعه را به گوش جهانیان می‌رساند. شما به چیزی شک نمی‌کنید؟!

شیخ یاسر الحبیب

آتشی که سنی‌ها را نشانه رفت ولی به دامن شیعه نشست

برای اینکه کمی قضیه روشن‌تر شود و دلیل این حمایت‌ها را به وضوح دریابیم، کافی است سه سال برگردیم عقب؛ به رمضان المبارک ۱۴۳۱ قمری. شیخ انگلیسی در هفدهم ماه مبارک و در سالروز وفات عایشه همسر پیامبر اکرم(ص) مجلسی در حسینیه خود در لندن تشکیل داد و از فراز منبر جملات رکیک و نسبت‌های وقیحانه‌ای متوجه او کرد.

او پس از ذکر ادلّه­ خویش برای اثبات نفاق و هرزه‌­گی و … درمورد همسر پیامبر اسلام!، سخن خود را با این توصیه استراتژیک! به پایان رسانید که: «جشن ­گرفتن به مناسبت هلاک عایشه، ضرورتی دینی است؛ چه این­که روز هلاکت عایشه، پیروزی اسلامی عظیمی به شمار می­‌رود.» سایت وی نیز با افتخار تمام در این‌­باره گزارش م‌ی­دهد: «لازم به ذکر است که شبکه ماهواره‌­ای “فدک” این جشن مبارک و وقایع آن را پوشش داده و پخش نمود. ضمن این­که در بالای صفحه­ شبکه نیز شعار “الله اکبر … عایشه فی النّار” برای اوّلین بار در تاریخ شبکه­‌های تلویزیونی قرار داده شد! و در فواصل مختلف برنامه، سرودهایی به مناسبت و شادی از هلاکت رأس الکفر عایشه و شکر نعمت برائت از او، پخش گردید»

آخوند انگلیسی یاسر الحبیب

این کار در حالی انجام شد که اقدام قبلی او در انتشار کتابی سراسر توهین به عایشه که تلاش داشت هرزگی او را ثابت کند، قبلا واکنش‌های شدیدی علیه شیعیان به همراه آورده بود.

اقدام جدید او هم کاملاً علیه شیعیان تمام شد. «شیخ عبدالعزیز آل‏‌الشّیخ» مفتی اوّل سعودی چنین واکنش می‌­دهد: «بعد از اسائه‏ ادب یاسر الحبیب به أم‏المؤمنین عایشه، انتشار مذهب تشیّع در کشورهای عربی و اسلامی متوقّف شده است». وی در دیدار خود با ائمه جمعه و جماعات مساجد عربستان سعودی گفت: «سخنان یاسر الحبیب، روحانی‏ شیعه کویتی باعث شد تا بسیاری از اهل‌­سنّت که تمایلی به تشیّع داشتند، از مسیر انحرافی خود برگشته و راه مستقیم را برگزینند.» آل‏‌الشّیخ ادامه داد: «مُخبرین ما در کشورهای عربی به من اطلاع دادند عدّه زیادی از اهل‏‌سنّتی که شیعه شده بودند، به‌­خصوص در شمال آفریقا، پس از گفته‏‌های یاسر الحبیب متوجّه شده‌‏اند که تشیّع، مذهبی باطل است و به مذهب حقّ برگشته‌‏اند.»

وی سپس به کنایه اضافه کرد: «شیعیان که خود را پشت دیوار مظلوم‏‌نمایی و شهادت پنهان کرده بودند، دست­‌شان رو شده و مشخّص گردید که این­‌ها قومی خبیث هستند. سخنان الحبیب، نعمت و عنایتی از سوی خداوند بود تا باطن واقعی ‏شیعیان روشن شود».

اما سخنان مشکوک شیخ، مشکلات بسیاری برای شیعیان کویت و عربستان نیز به بار آورد. علمای شیعه‏ این دو کشور ـاز جمله «شیخ عَمری»، «شیخ حسین معتوق»، «شیخ حسن صفّار»، «شیخ علی آل‏محسن»، «شیخ عبدالجلیل السمین»، «شیخ نمر» و «سیّدهاشم السلمان»ـ مواضع سختی در برابر وی گرفته و او را از خود طرد کردند.

واکنش‌هایی که در جهان اسلام اتفاق افتاد نشان می‌داد حمایت‌های انگلیس به بار نشسته است و جاسوس‌های بریتانیایی در انتخاب شیخ کویتی در زندان‌های کویت اشتباه نکرده بودند. اینبار هم سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن داشت جواب می‌داد. مخصوصا که شیخ سال بعد هم این برنامه را تکرار کرد.

آبی بر آتش

سخنان شیخ شهرت طلب حسابی آب به آسیاب وهابیت ریخته بود و مخالف علمای تراز اول شیعه نتوانسته بود به اندازه کافی از تبعات این اقدام کم کند و همچنان قیام‌­های منطقه‌­ای و نزاع­‌های بین­‌المذهبی به اولویت اوّل موضع­گیری‌­ها بدل شده بود.

تا اینکه این دست موضع­گیری­‌ها که باعث ورود فشارهای فراوان به شیعیان عرب نیز شده بود، جمعی از علماء و فرهیختگان شیعه­ منطقه احساء عربستان را بر آن داشت تا استفتائی را خدمت مقام معظم رهبری ارسال کنند. پاسخ معظم له آبی بود بر آتش:

«اهانت به نمادهای برادران اهل­‌سنّت از جمله اتّهام­‌زنی به همسر پیامبر اسلام حرام است. این موضوع، شامل زنان همه پیامبران و به­ویژه سیّدالانبیاء پیامبر اعظم -حضرت محمّد صلّی­‌الله­‌علیه­‌وآله– می‌شود.» فتوایی که از شبکه ماهواره­ای “الجزیره” گرفته تا روزنامه “الانباء” کویت، سایت پرمخاطب “محیط”، روزنامه­‌های “السّفیر” لبنان و “الحیات” چاپ لندن و سایت رادیو تلویزیون مصر و … به انعکاس درآمد و مورد تحلیل قرار گرفت.

حتّی احمد الطّیب، شیخ الازهر در بیانیه­‌ای رسمی، این­چنین به فتوای رهبر حکیم انقلاب، واکنش نشان داد:

«با تمجید و خرسندی، فتوای مبارک حضرت امام علی خامنه‌­ای را در خصوص تحریم اهانت به صحابه رضوان­‌الله­‌علیهم یا تعرّض به همسران حضرت رسول­(ص) دریافت کردم. این فتوایی است که با دانش صحیح و درک عمیق از خطرناکی آن­چه که اهل فتنه انجام می­‌دهند، صادر شده و بیان­گر علاقه و اشتیاق به وحدت مسلمانان است. آن­چه که باعث م‌ی­شود بر اهمیت این فتوا افزوده شود، آن است که عالمی از علمای بزرگ مسلمان و از بزرگ­ترین مراجع شیعه و به‌­عنوان رهبر عالی جمهوری اسلامی ایران، چنین فتوایی را صادر کرده است. من از جایگاه علم و با توجّه به مسئولیت شرعی­‌ای که دارم، می­‌گویم تلاش برای وحدت مسلمانان، واجب است و اختلاف بین پیروان مذاهب اسلامی باید به اختلاف نظر بین علما و صاحب­نظران محدود بماند و به وحدت امّت اسلامی، لطمه نزند که خداوند فرموده است: “ولا تَنازعوا فتَفشلوا و تَذهب ریحکم و اصبروا إنّ الله مع الصّابرین.»

هرچند که در این میان، واکنش شبکه­‌های رسانه‌­ای وهّابیت مانند “العربیه” معلوم بود: سانسور و سکوت!

وحدت شیعه و سنی

من و تو در کدام ساحل نشسته‌ایم؟!

فتوای مقام معظم رهبری دهان دشمنان شیعه را بست، آرامش را به جامعه اسلامی برگرداند و تفرقه افکنان را از اینکه به تمامی اهدافشان برسند، ناکام گذاشت. اما تاسف آور است که در همین قم خودمان هنوز شبکه تلویزیونی این شیخ سفیه توسط برخی آقایان تبلیغ می‌شود و تاسف آورتر آنکه هنوز برخی افراد چنین مجالسی را به بهانه‌های مختلف ترتیب می‌دهند. این روزها دارد دوباره بازار این مجالس گرم می‌شود.

وهابی‌ها و بابی‌ها و بهایی‌ها که تکلیفشان مشخص است؛ شیعه اسماعیلیه هم که سرش با امام انگلیسی‌اش گرم است در ساحل آمودریا. تو حواست کجاست که سرت دارد گرم می‌شود!

http://www.fetan.ir


شیعه مورد حمایت لندن و امریکا چگونه پروژه تفرقه را کلید زد؟

ثائر الدراجی بر اساس فایل های ویدیویی که در اینترنت نیز وجود دارد ارتباط وسیعی با شبکه های بدنام مدعی شیعی ‎گری در لندن و نیویورک داشته است. هدف اصلی این شبکه ها تولید برنامه هایی با محتوای توهین به اهل سنت و پررنگ کردن اختلافات میان مسلمانان و ضدیت با اسلام سیاسی است به همین دلیل از سوی کشورهای میزبان مورد حمایت قرار می گیرند.

در حالی که واکنش ها به اقدام گروهی تندرو در توهین به اعتقادات اهل سنت در عراق ادامه دارد رجانیوز به اطلاعاتی دست یافته است که نشان می دهد برنامه ویژه ای برای برهم زدن وحدت مسلمانان در آستانه مراسم حج ابراهیمی از سوی سرویس های امنیتی برخی از کشورهای غربی کلید خورده است.یاسر الدراجی

 انتشار ویدئویی از شخصی به نام «ثائر الدراجی» که به اصحاب پیامبر (ص) ناسزا می‎گوید و عده ای نیز وی را همراهی می کنند با استقبال گسترده برخی جریان های ضد وحدت و شبکه‎های وهابی مواجه شده است.

پس از انتشار این ویدئوها دور جدیدی از فشار بر شیعیان به ویژه در برخی از شهرهای عراق آغاز شده است.

در چنین شرایطی آیت الله سیستانی مرجع عالیقدر شیعیان با صدور فتوایی این اقدام را به شدت محکوم کرد و آن را مخالف اخلاق و سیره اهل بیت (ع) برشمرد.

 «نوری مالکی» نخست وزیر عراق هم با محکوم کردن این اقدام دستور بازداشت عاملان را صادر کرد.

نظر آیت الله سیستانی درمورد توهین به صحابه+عکس

هفته گذشته و در سالروز شهادت امام جواد (ع)چند جوان به سرکردگی  ثائر الدراجی علیه شخصیت های مورد احترام اهل سنت در منطقه سنی نشین «الاعظمیه» بغداد شعار سر دادند.

فیلم اظهارات الدراجی و شعارهای همراهان او به صورت گسترده در شبکه های وهابی و همچنین از سوی برخی از شیعیان مخالف وحدت مسلمانان در شبکه های اجتماعی منتشر شد.

انتشار گسترده این فیلم توسط شبکه های وابسته به قطر و عربستان و بحث های صورت گرفته در شبکه های اجتماعی ، تلاش تازه ای از سوی دشمنان برای اختلاف افکنی میان مسلمانان و بهره برداری از آن در زمان برگزاری مراسم حج است.

موضوعی که با روشن شدن رابطه ثائر الدراجی با برخی از شبکه های انگلیسی مسلک شیعی و مخالف اسلام سیاسی، نشان از برنامه ریزی سرویس های غربی برای تحت شعاع قرار دادن وحدت مسلمانان دارد.

ثائر الدراجی بر اساس فایل های ویدیویی که در اینترنت نیز وجود دارد ارتباط وسیعی با شبکه های بدنام مدعی شیعی ‎گری در لندن و نیویورک داشته است.

هدف اصلی این شبکه ها تولید برنامه هایی با محتوای توهین به اهل سنت و پررنگ کردن اختلافات میان مسلمانان و ضدیت با اسلام سیاسی است به همین دلیل از سوی کشورهای میزبان مورد حمایت قرار می گیرند.

در ویدئویی که در چند ماه پیش در سایت یوتیوب منتشر شد، ثائر الدراجی  در تماس با شبکه ماهواره ای فدک وابسته به یاسر الحبیب گفته است که توهین به نماد به اعتقادات اهل سنت باید در قول و عمل به ظهور برسد . وی در این گفتگو به اظهارات یکی از روحانیونی که هم اکنون در قم ساکن است اشاره داشته و بر اساس این اظهارات نتیجه می گیرد که توهین آشکار به اهل سنت جز اعتقادات شیعه است و باید صورت گیرد.

یاسر الحبیب روحانی جوان کویتی است که به دلیل اقدامات ساختارشکنانه خود مورد توجه کشورهای غربی و شبکه های وهابی قرار گرفت. وی پس از آنکه به دلیل توهین به اهل سنت از سوی دولت کویت دستگیر شده بود ، پس از تحمل سه ماه زندان با فشار وزارت امور خارجه آمریکا و نهادهای حقوق بشری غربی از زندان بیرون آمد و به انگلیس پناهنده شد. شیخ مدعی شیعه گری کویتی که متولد سال ۱۹۷۷ میلادی (۱۳۵۵ شمسی ) در آنزمان ۲۵سال بیشتر سن نداشت.

وی پس از سکونت در لندن حیطه فعّالیت های خود را به شدّت گسترش داد. روزنامه ای با نام shianewspaper به طبع رساند و حوزه علمیه «امامین عسکریین» را در لندن به راه انداخت. بعدتر اما برای آن که سخنان فتنه گرانه اش بهتر شنیده شود، شبکه ماهواره ی «فدک» را نیز با حمایت انگلیسی ها تأسیس نمود و در سال ۲۰۱۰ نیز مکان هیئتش در لندن را به حسینیه ای بزرگ به نام «حسینیه سیّدالشّهدا» منتقل و مکان جدید را مجتمعی برای حوزه علمیه، هیئت، دفتر کار، مؤسّسه رسانه ای، شبکه ماهواره ای فدک، روزنامه شیعه و پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی قرار داد.

اما یکی از اقدامات او که با استقبال وهابیون مواجه شد ، پخش برنامه ای در تلویزون فدک به مناسب فوت عایشه بود. یاسر الحبیب در اظهاراتی که در سایت رسمی او منتشر شده، گفته: «جشن گرفتن به مناسبت هلاک عایشه، ضرورتی دینی است؛ چه این که روز هلاکت عایشه، پیروزی اسلامی عظیمی به شمار می رود.»

یاسر الحبیب

یاسر الحبیب

سایت وی نیز در باره جشنی که به مناسبت فوت همسر پیامبر برگزار شده بود، گزارش می دهد: «لازم به ذکر است که شبکه ماهواره ای “فدک” این جشن مبارک و وقایع آن را پوشش داده و پخش نمود. ضمن این که در بالای صفحه شبکه نیز شعار “الله اکبر … عایشه فی النّار” برای اوّلین بار در تاریخ شبکه های تلویزیونی قرار داده شد و در فواصل مختلف برنامه، سرودهایی به مناسبت و شادی از هلاکت رأس الکفر عایشه و شکر نعمت برائت از او، پخش گردید».

پخش این فیلم به صورت همزمان توسط دو گروه در اینترنت منتشر شد. وهابیون و برخی از شیعیان مخالف وحدت.

در این بین شبکه های خبری و روزنامه های وابسته به قطر و عربستان نیز با پوشش گسترده این مراسم شرایط را برای فشار بیشتر به شیعیان آماده کردند.

سایت خبری شیعیان عربستان (راصد)، واکنش «شیخ عبدالعزیز آل‌‏الشّیخ» مفتی اوّل سعودی را چنین گزارش می دهد: «بعد از اسائه‏ ادب یاسر الحبیب به أم‌‏المؤمنین عایشه، انتشار مذهب تشیّع در کشورهای عربی و اسلامی متوقّف شده است». وی در دیدار خود با ائمه جمعه و جماعات مساجد عربستان سعودی گفت: «سخنان یاسر الحبیب، روحانی‏ شیعه کویتی باعث شد تا بسیاری از اهل سنّت که تمایلی به تشیّع داشتند، از مسیر انحرافی خود برگشته و راه مستقیم را برگزینند.» آل‏‌الشّیخ ادامه داد: «مُخبرین ما در کشورهای عربی به من اطلاع دادند عدّه زیادی از اهل‏ سنّتی که شیعه شده بودند، به خصوص در شمال آفریقا، پس از گفته‌‏های یاسر الحبیب متوجّه شده‌‏اند که تشیّع، مذهبی باطل است و به مذهب حقّ برگشته‌‏اند.»

نهایتآً این دست موضع گیری ها که باعث ورود فشارهای فراوان به شیعیان عرب نیز شده بود، استفتائی را از سوی جمعی از علماء و فرهیختگان شیعه منطقه احساء عربستان، در پی داشت. و این چنین بود که مقّام معظّم رهبری در پاسخ فرمودند: «اهانت به نمادهای برادران اهل سنّت از جمله اتّهام زنی به همسر پیامبر اسلام حرام است. این موضوع، شامل زنان همه پیامبران و به ویژه سیّدالانبیاء پیامبر اعظم – حضرت محمّد صلّی الله علیه وآله می شود.»

فتوایی که از شبکه ماهواره ای «الجزیره» گرفته تا روزنامه “الانباء” کویت، سایت پرمخاطب “محیط”، روزنامه های “السّفیر” لبنان و “الحیات” چاپ لندن و سایت رادیو تلویزیون مصر و … به انعکاس درآمد و مورد تحلیل قرار گرفت.

با این حال به نظر می رسد پروژه الدراجی، پروژه تبلیغاتی یاسر الحبیب ۲ را کلید زده است.

ثائر الدراجی همچنین در ماه های اخیر با شبکه اهل بیت که متعلق به فردی به نام حسن اللهیاریاست تماس داشته و تقریبا به عنوان یک کارشناس اظهار نظر می کرده است .

الهیاری فردی افغانی است که چند سال پیش در قم مبادرت به تاسیس یک شبکه ماهواری کرد که به دلیل مشی انحرافی وی دفتر این شبکه در قم تعطیل شد. اللهیاری پس از پلمپ دفترش به آمریکا پناهنده شد و با کمک مالی چند نهاد آمریکایی شبکه اهل بیت را تاسیس کرد.

اللهیاری - الله یاری

اللهیاری – الله یاری

این شخص ارتباط نزدیکی با همان فردی دارد که ثائر الدراجی اقدامات ساختارشکنانه خود را به استناد از اظهارات او انجام میداد. ایجاد تفرقه بین شیعه و سنی ، ایجاد فاصله بین شیعیان و مرجعیت معظم شیعه ، توهین به مقامات جمهوری اسلامی ، دشمنی با جمهوری اسلامی ، دفاع از آمریکا به بهانهٔ آزادی بیان در آن کشور” از جمله مختصات فکری اللهیاری است.

این شبکه نیز همانند شبکه فدک سعی در ایجاد فتنه انگیزی میان مسلمانان دارد.

این درحالی است که رهبر معظم انقلاب یک ماه پیش در دیدار کارگزاران حج با اشاره به برنامه دشمنان برای تفرقه افکنی میان مسلمانان فرمودند:

«خوب فهمیدند که اگر در دنیاى اسلام مذاهب اسلامى گریبان یکدیگر را بگیرند و کشمکش با همدیگر را شروع کنند، رژیم غاصب صهیونیست نفس راحتى خواهد کشید؛ این را خوب فهمیدند، درست فهمیدند؛ لذا از یک طرف گروه‌هاى تکفیرى را به راه مى‌اندازند که نه فقط شیعه را تکفیر کنند، بلکه بسیارى از فِرق اهل سنّت را هم تکفیر کنند؛

از آن طرف هم یک عدّه مزدور را به راه بیندازند که براى این آتش هیمه فراهم کنند، بنزین روى آتش بریزند؛ که مى‌بینید، میشنوید، یا خبر دارید. وسائل ارتباط جمعى و رسانه در اختیار اینها میگذارند؛ در کجا؟ در آمریکا! در کجا؟ در لندن! آن تشیّعى که از لندن و از آمریکا بخواهد براى دنیا پخش بشود، آن تشیّع به درد شیعه نمیخورد. رهبران دینى تشیّع و بخصوص بعد از پیروزى انقلاب اسلامى، امام بزرگوار و دیگران، این همه تأکید میکنند بر حفظ اتّحاد امّت اسلامى و برادرى مسلمانان با یکدیگر، آن‌وقت یک عدّه‌اى – کاسه‌ى داغ‌تر از آش – دنبال آتش‌افروزى، دنبال ایجاد درگیرى و اختلاف [هستند]. این همان چیزى است که دشمن میخواهد؛ این همان چیزى است که دشمنان دنیاى اسلام که نه شیعه‌اند، نه سنّى‌اند، نه این را دوست دارند، نه آن را دوست دارند، دنبالش هستند. اینها را باید بفهمیم، اینها را باید توجّه کنیم.»

http://www.fetan.ir