مضرات شبکه های موبایلی
راهکارهای برای ترک عمل خود ارضایی با کمک کل جوانان عزیزم شما هم به جمع ترک کنندگاه بپیوندید
غالباً این سئوال را کرده اند که برای چه جلق زدن زیان دارد و فرق آن با جماع طبیعی چیست و علت زیان جلق زدن چیست؟ به این سئوال جوابهای متعددی می توان داد و من سعی می کنم به اختصار رؤس مطالب را بنویسم. زیان عمده جلق از نظر سلسله اعصاب است، به این صورت که چون فاعل سعی می کندبه طور طبیعی انزال برای خود فراهم آورد، در حقیقت لذت نمی برد بلکه با تحریک خود و فشار بر سلسله اعصاب خویش می خواهد دفع شهوت کند. مغز ناراحت می شود و اعصاب از کار طبیعی خود باز می ماند و این نوع آدمیان همیشه عصبی و زود رنج هستند. جلق زدن حساسیت آلت تناسلی را از بین می برد چه در مرد و چه در زن. تمام کسانی که به این عمل زشت مبتلا بوده اند گفته اند که در زندگی زناشوئی خوشبخت نشده اند. زیرا از جماع درک لذت نکرده اند و بیشتر تمایل داشته اند که باز هم جلق بزنند.
از کسانیکه بر اثر نادانی و جهالت جلق زده اند و روزگاری بدینسان موجبات لذت آنی خود را فراهم اورده اند بپرسید اکنون که سالیانی از آن هنگام گذشته چگونه اند؟ آیا زرد چهره و لاغر و عصبی نیستند؟ آیا از وضع خود راضی هستند؟ شاداب و بشاش و امیدوار به زندگی هستند؟ یا اینکه تاب و تحمل ندارند و از دوام زندگی و برخورد با مشکلات هراسناک هستند. جلق زدن مضرات فراوان و زیان های بیشمار دارد که اینک برای تنبیه بذکر چند بیماری ناشی از جلقمی پردازیم.
لاغری
زیان جلق زدن زودتر از همه در فاعل با لاغری او آشکار می گردد. بمرور که فاعل بکار جلق مشغول می شود، به تدریج گوشت بدنش آب می شود و لاغری و شل شدن گوشتها جای آن را می گیرد. در نتیجه همین لاغری که سیاهی چهره و کبودی عیان می گردد و شما به سهولت می توانید به دقیق شدن در چهره او ادراک کنید که جلق می زند. در زنانی که جلق می زنند رانها شل و بی رونق می شود وجز اسکلتی باقی نمی ماند. لاغری روز به روز افزایش می یابد تا جایی که از فاعل جز پوست و استخوان چیزی باقی نمی ماند و هیچ دارویی نمی تواند جبران این ضعف عمومی را بکند.
سستی اعصاب
ضعف عصبها، ناراحتی عمومی، عدم تحمل، از خصائص کسانی است که جلق می زنند.این طبقه هرگز قادر نیستند در برابر حوادث تحمل کنند و اراده خود را بدست آورند و بر اوضاع حاکم شوند. زبون و زود رنج و عصبی هستند. چون کار دستگاههای عصبی را با فشار بر آنها نا منظم کرده اند، این دستگاهها نمی توانند به خوبی کارهای خود را انجام دهند. روشن است سستی اعصاب چه ناملایماتی را ایجاد خواهد کرد. از مکانهای شلوغ بیزارند، چون مغز آنها نمی تواند شلوغی زیاد را تحمل نماید.لرزش بدن
خمیدگی پشت
تردیدی نیست کسانی که جلق زده اند، دچار لرزش شده اند. لرزش قسمتی از بدن و یا نمانی آن برای معتادین بجلق حتمی است. دستها میلرزد و قرار ندارد. منتهی این لرزش در همه و همه جای بدن یکسان نیست. دستها زودتر از جاهای دیگر بدن به این نقص بر می خورد. به طور مثال یک لیوان آب به دست کسانیکه که معتاد به جلق هستند بدهید و از سایه آن بر روی دیوار در آفتاب ببینید که چقدر دست آنها لرزش دارد. عاقبت این لرزش عمومی برای کسانی که دست از عمل شیطانی خود بر ندارند چنین است که: به فلج قسمتی از بدن و یا فلج عمومی بدن مبتلی خواهند شد و در ازاء این خوشیهای نادوام چاره ندارند جز اینکه خود را به گروگان بگذارند.
ستون فقرات پشت معتادین به جلق خمیده می شود. اینها در ابتدای جوانی مانند پیران خمیده و گوژ پشت خواهند شد. هنگام راه رفتن سر را بیش از معمول به جلو خم می کنند و قامت کمانی آنها نظر دیگران به به خود جلب می کند. اثر بار جلق در دوران جوانی همین خم شدن قامت است و علت آن باین مناسبت است که غالب جوانانی که جلق می زنند برای درک لذت در خود فرو می روند و بر اعصاب خود فشار می آورند و در نتیجه کثرت کار ستون فقراتشان کج می شود. استخوانهای تو خالی آنها باید در سنین جوانی برشد و نمو خود دوام دهد . جلق مانع آن است و راه این گوژ پشتی را هموار می سازد.
نابینائی
وقتی اعصاب و جسم بطور کلی ناراحت شد و و ظیفه خود را انجام نداد مسلم است که نقطه ای از بدن از سایر نقاط صدمه می بیند و تجربه نشان داده است که اثر برجسته جلق زدن، گریبان چشم را می گیرد و قوت و نور را از آن سلب می نماید، طوری که طوری که بینائی انها دچار ضعف شدید می شود تا حدی که ناچار می گردند عینک استفاده کنند. غالب معتادین به جلق تاب و تحمل نور شدید را ندارند و چشم انها مانند سایرین قدرت تسلط بر نور را ندارد.
ریزش مو
گر چه ممکن است گفته شود ریزش مو اهمیت چندانی ندارد که در زمره بیماریهای جلق نام برده شود، ولی با اینهمه در نظر بگیرید یکی از علل زیبائی در مرد و خاصه در زن موهای بلند و زیباست. در صورتی که جلق قاتل موهای شماست.
عقیمیت
مداومت در کار جلق و اصرار در اطفای غیر طبیعی شهوت یک نقص بزرگ بمرد و زن می بخشد و آن عقیمیت است. فراوانند مردانی که جلق زده اند و از داشتن نعمت فرزند محروم مانده اند. زیرا خایه های آنها که محل ساختن منی است، بر اثر کثرت جلق از عمل طبیعی خود منحرف شده و دیگر نتوانسته اسپرم بسازد و مرد عقیم مانده است. در مورد برای زنانی که طبق و یا جلق زده اند، باعث افزایش طول دستگاه تناسلی شده و هنگام ازدواج باین علت که منی مرد نتوانسته در محل لازم بریزد، و از مجرای طویل آلت بگریزد و صاحب فرزند نشده اند.
غدد منوی
چون معمولاً کسانی که جلق می زنند، برای پنهان داشتن راز خود ناچارند در نقاط خلوت و دور از انظار بروند و دائماً در هراس هستند، هیچ بعید نیست ضمن کار ناگهان بعلت شنیدن صدای پا از کار خود باز مانند و در همان حال به آنها انزال دست دهد و منی ها بطور کامل دفع شود و در مجرای آلت تناسلی بماند. اینکار در مردان مرض چرک در مجرای آلت را پدید می آوردکه از حیث سوزندگی و ناراحتی شبیه مرض سوزاک است و در زنان جمع شدن این مواد بطور کلی تشکیل غدد منوی را می دهد که شکل رسوب در داخل آلت و در حدود مهبل می ماند و پس از مدتی که زیاد شد باید آنها را با وسایل خاص از بین ببرد و داخل رحم را کوتاژ کند و بتراشد و مواد زائد را دفع نماید. وجود خود این مواد یکی از علل نازائی است که زن را عقیم و نازا می نماید و مانع ابستنی او می شود.
دیوانگی
هیستری و دیوانگی یکی دیگر از عواقب جلق است. مرض هیستری از بدترین امراض و غالباً گریبان زنها را می گیرد. عوارض دیگری هم دارد از قبیل: خفقان قلب که بعید نیست، در صورت ضعف بدن، منجر به مرگ فاعل شود. سرانجام کسانیکه جلق زده اند و نتوانسته اند بر نفس خود مسلط شوند، جز جنون و دیوانگی و ابتلای به هیستری چیزی نیست.
جمع آوری شده از نظرات کسانی که به این عمل دچار و ترک کرده اند. نظرات (راه حل) را حتما بگوید که از این پس استفاده خواهد شد.
به گفتی یکی از نویسندگان عزیز اقای azadzn241 ( راه حل مناسب برای شما )
سلام دوستان عزیز من یکی از نویسنده های این سایت هستم
من میخواستم یه راه حلی نشونتون بدم شما گفتید که ارتباط طبیعی جنسی-من
میتونم یه راه حل حلال و کاملا هم درست بگم بهتون-شما حتما میدونین که خود
ارضایی در دختر ها هم هستش پس حتما زن هایی هم هستند که به دنبال این کار
باشند البته تاکید این که نباید دختر باکره ای باشه “یک زن”
آقا حرف من یک کلام صیغه موقت کاملا حلال و طبیعی
-متن عقد موقت:
اگر خود زن و مرد بخواهند صیغه عقد غیر دائم را بخوانند، بعد از آن که مدّت
و مهر را معیّن کردند، زن بگوید: «زَوَّجْتُکَ نَفْسىِ فِى الْمُدَّهِ
الْمَعْلُومَهِ عَلَى الْمَهْرِ الْمَعْلُوم» یعنی خودم را به همسر غیر
دائمی شما به مدت و مهر معلوم در آوردم،بعد بدون فاصله مرد بگوید:
«قَبِلْتُ»، یعنی قبول کردم ، عقد موقت صحیح است .
اگر زن مرد را وکیل بگیرد که از طرف او ایجاب را در عقد بخواند، مرد باید
اول وکالتا از طرف زن بگوید: «زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتِى (فلانا) لِنَفْسى فِى
المُدَّهِ الْمَعْلُومَهِ عَلَى الْمَهْرِ الْمَعلُوم،(به جای کلمه فلانا
اسم زن را بگوید) ” یعنی به ازدواج و همسری موقت در آوردم موکله خود را
برای خودم با مهر معلوم، بعد بلا فاصله از طرف خود بگوید: قَبِلْتُ
التَّزوِیجَ لِنَفْسى فِى المُدَّهِ الْمَعْلُومَهِ عَلَى الْمَهْرِ
الْمَعلُوم، یا بگوید قَبِلْتُ لِنَفْسى هکَذَا ” این ازدواج را قبول کردم
“.
۲- اگر خود زن و مرد بتوانند عقد را با رعایت شرایط آن درست بخوانند،
عقد صحیح است . هم چنین اگر مرد عقد را درست بخواند و زن اورا وکیل بگیرد
،عقد صحیح است.
۳-شرایط عقد موقت و خواندن صیغه عقد:
ا) به عربى صحیح خوانده شود. اگر خود مرد و زن می توانند صیغه را به عربى
صحیح بخوانند ،بنابر احتیاط واجب باید به عربی صحیح بخوانند .اگر نمی
توانند چنانچه عقد را به فارسی یا با هر زبان دیگری بخوانند، باید لفظى
بگویند که معناى زَوَّجْتُ و قَبِلْتُ را بفهماند.
اگر در عقد یک حرف اشتباه خوانده شود که معنا را عوض کند، عقد باطل می شود. (۱)
ب) کسی که صیغه را می خواند، قصد انشا داشته باشد، یعنى اگر خود مرد وزن
صیغه را مىخوانند، زن به گفتن «زَوَّجْتُکَ نَفْسِى» قصدش این باشد که خود
را زن او قرار دهد .اگر مرد وکیل می شود ،باید با گفتن «زَوَّجْتُ
مُوَکِّلَتِى (فلانا) لِنَفْسى فِى المُدَّهِ الْمَعْلُومَهِ عَلَى
الْمَهْرِ الْمَعلُو م ،مقصد ش این باشد که اورا همسر خود قرار داده است .
با گفتن قبلت قصدش پذیرش این ازدواج باشد. (۲)
ج) کسى که صیغه عقد را میخواند ،باید مفهوم لفظى را که مى گوید دقیقاً
بداند . اگربه عربی بخواند، در صورتی که هر کلمه را صحیح بخواند و معنای هر
کلمه را جداگانه بداند ، صحیح است.(۳)
د) در عقد موقت باید مهریه و مدت تعیین شود . بدون تعیین مهریه و مدت عقد، عقد موقت صحیح نیست.(۴)
ها) اگر دختر باکره باشد، بنا بر احتیاط واجب(به نظر اکثر مراجع) باید پدر دختر اجازه بدهد(۵).
مرادی:از دوست عزیزم مدیر این سایت ممنونم که راه حل من رو هم در این جا قرار داد.من میخوام بدونم چرا بیش تر مردم این راه حل رو یا نمی دونن یا خوششون نمیاد به هرکی میگین قسم که این راه حلی که من نوشتم کاملا حلال هستش اگه شک دارید میتونید از مراجع بزرگ(نه طلبه های حوزوی)بپرسید. خوب ما مردم معصوم که نیستیم بلاخره باید یه جوری این قوه شهوانی رو تخلیه کنیم،شما این مراجع یا بزرگان دینی رو که میبینید بلاخره هر چی باشه زیر نظر اساتید بزرگی اموزش دیدن ولی ما چی؟ما که نمیتونیم این طوری سر خود فرد بزرگی بشیم و در برابر هوا و هوس کم نیاریم.پس خدا برای ماهم یه راه حل و چاره ای قرار داده.
ولی تاکید میکنم دوستان که فرد مورد نظر نباید دختر باکره ای باشه ها!!!!!!!و این که اگه بخوایین تا آخر عمر این جوری ادامه بدین یک عمل کاملا ناشایستی هستش و حرام هستش ولی تبصره برای معدود افرادی دارد.خداوند متعال در بین خانواده یک محبت و گرمی نشونده که هیچ جای دنیا نمی تونید پیدا کنید!!!
به گفته دوست عزیز اقا کیوان (بازدید کننده سایت پی ۳۰ یوزر)
سلام با عرض خسته نباشید. من میتوانم یک راه حلی به شما که جلق میزنید بگم حالا نمیدانم که شما انجم داده اید یا نه. وقتی اینکار به ذهن شما میرسد بهترین کار اینه که برید حمام ویک دوش اب سرد بگیرید.ویا خونه ی کسی هستید یا حال حمام رفتن ندارید برید دستشویی آب سری را به بیضه ی خود بزنید.من خودم همین طوری انجام دادم و اینکار زشت وناپسند را ترک کردم. سعی کنید نماز بیشتر بخوانید که خیلی موسر است و همیشه از خدا کمک بخوهید مطمعا ترک میکنید. به امید آن روز.خدانگه دار.
راه حل برای دوری یا این که مسئله جنسی سراغ شما نیاد ( ترک جلق زدن ):
اگه شبها در جایی نرم و گرم میخوابید از این پس تا مدت ترک روی یک پتو سعی کنید بخوابید (دلیل : اگر دقت کنید جای نرمی که میخوابید همیشه الات خود را به تشک میمالید و غریزه به سراغ شما می آید و دلیلی هست برای جلق زدن و یا خوابی از حالتهای نزدیکی دیدن که موجب خارج شدن منی شما خواهد شد .)
تغذیه مناسب داشته باشین عزیزان در هنگام ترک (دلیل : حتما شنیدین که میگن موز بخوری کمرت پر میشه و میل جنسی زیاد میشه . اینجا سئوال میشه که چرا موز بخوریم تا میل جنسی زیاد بشه !!! نه من نمیگم بخورید به توری که میل جنسی افزایش پیدا کنه میگم بخورید تا این که (شما الان دارید جلق میزنید و واسه همین اومدین و اسیبهاشم خوندین)دچار مشکلهای همچون نازایی … نشوید چون فعلا ترک نکردین بخواین نخواین سراغ شما خواهند آمد . این کار را تا زمانی انجام دهید که بتوانید ترک کنید .
غذاهای مقوی : میگو ، ماهی ، اجیل مثلا : گردو ، فندق ، پسته ، کشمش … ، اسفناج و ما بقی هم برای شما لیست خواهد شد .
به گفته دوست عزیز آقا شایان عزیز (بازدید کننده سایت پی ۳۰ یوزر)
سلام من درباره ی جلق زدن تحقیقات زیادی کردم و از مشاوران زیادی کمک خواستم و یک برنامه ی کامل تهیه کردم که می خواستم با شما در میان بگذارم اگه شما هم از این کار خسته شده اید و می خواهید ان را ترک کنید برنامه ای که من در اختیارتان می گذارم را قدم به قدم انجام بدید من به شما قول میدم شما هم به امید خدا روزی می توانید این گناه زشت را کنار بگذارید
۱٫اول از همه باید پیش خودتون به این باور برسید که واقعا از این کار خسته شده اید و خواهان ترک ان هستید.
۲٫دوم پیش خدا توبه کنید که دیگر این کار را تکرار نخواهید کرد و این را به یاد داشته باشید که خدا بندگانش را در هر صورتی دوست داره حتی اگه مرتکب گناه بزرگی شده باشه
۳٫همین الان هر چی فیلم یا عکس یا هر چیزی که باعث تحریک شما می شود را دور بریزید اینترنت نیز یکی از راه هایی است که باعث تحریک شما مشه البته منظور من بیشتر کسانی هستند که به وی پی ان یا فیلترشکن دسترسی دارند ولی باز هم منظور من این نیست که ارتباط تان را با اینترنت قطع کنید بلکه سعی کنید فقط برای کار های ضروریتان از ان استفاده کنید و بیکار پای اینترنت نباشید چون بیکار بودنتان انگیزه ی شما را برای بازدید از سایت های مستهجن افزایش میده(اگر فقط این مرحله را کامل انجام بدید پنجاه درصد راه را طی کردید) حتی دیدن یک عکس هم می تواند شما را حشری کند پس پیش خودتان فکر کنید که دیدن یک عکس یا فیلم یا هر چیز دیگر به امید دیدن یک لحظه ارزشش را ندارد.
۴٫بیشتر ما از سر بیکاری شروع به جلق زدن میکنیم و جلق زدن مانند مواد مخدر در صورت نرسیدن مواد به بدن انسان از کار نمی افتد بلکه میتوان با پرت کردن حواسمان به جایی دیگر ان را کنار گذاشت(هر چقدر هم که ان روز حشری شده باشید)اگر این مرحله را که همانند مرحله ی قبل از اهمیت زیادی برخوردار است کامل انجام بدید تا حد زیادی خودتان را به ترک این کار نزدیک کرده اید.برای خودتان یک برنامه ای پیدا کنید تا روزتان پر شود فرقی ندارد چی باشه از کلاس های ورزشی گرفته تا کلاس های درسی یا گذراندن وقت تان با دوستانتان دقت کنید که هفته ی تان را هر جوری شده پر کنید و تو خونه بیکار نشینید.
۵٫ارتباط تون رو با خدا قطع نکنید نماز بخونید و دعا کنید تا ارتباط تون با خدا محکم تر بشه و هم ارادتون برای ترک این کار بیشتر بشه.
در اخر میخواستم چند تا نکته بهتون بگم:
-اگه شما مدت زیادیه که دارید این کار رو می کنید باید این رو بخاطر بیارید که هیچ وقت برای برگشتن دیر نیست درسته که ضرر های جبران ناپذیری داره اما اگه پیش خدا توبه کنید و دیگه هیچ وقت این کار را انجام ندید خدا این بیماری ها رو از وجودتون پاک میکنه پس هیچوقت ناامید نشید.
-اگه فکر میکنید که ممکنه اولش براتون سخت باشه پس چند ماه پیش خودتون تمرین کنید و بعد توبه کنید تا خدایی نکرده توبه یتان شکسته نشود.
-روی مرحله ی ۳ و ۴ تاکید بیشتری دارم چون اگه میخواهید شروع به ترک ان کنید اول این دو مرحله رو انجام بدید.
(تاثیر زیادش رو خواهید فهمید.)
در اخر هم باید بگم روزی شما هم میتوانید مثل انسان های عادیه دیگه به
زندگیتون ادامه بدید و تمام این ها به خواست خودتون بستگی داره که میتونید
به نفس تون قلبه بکنید یا نه
موفق باشید و با تشکر از پست خوبتون.
به گفته دوستمون حسین آقا :
سلام بچه ها میدونستید که یکی از زرر های جق چیه : یکی از زرراش اینه که هوش آدمو میاره پایین . ضریب هوشی شما رو کاهش میده . من خودم متوجه شدم که ضریب هوشیم کلی اومده پایین اگه توجه کرده باشید اونایی که جق میزنن نمیتونن دو خط نوشته رو حفظ کنن درس خوندن براشون خیلی سخت میشه مثل خوده من قبل از این که به این کار معتاد بشم درسم خوب بود خیلی چیزا رو راحت حفظ میکردم ولی الان برام خیلی سخت شده . تو این جامعه که روز به روز رو به پیشرفت داره میره ما هم باید پیشرفت کنیم باید با محیط اطرافمون آبدیت باشیم . ما برای پیشرفت به فکر و هوش نیاز داریم تا بتونیم تو زندگی موفق باشیم و…
عوارض خودارضاعی:
گودی بیش از حد کمر
تضعیف بینایی
عقب ماندگی
گوشه نشینی
تضعیف حافظه
ریزش شدید مو ها
لرزش دست ها
آکنه صورت
تغییر کردن راه رفتن
زود عصبانی شدن
بی غیرت و ترسو شدن
میل به هفجسگراهی
بیماری جنسی
بد شکل شدن فرم بدن
آحمق بودن.
به گفته دوست خوبمون اقا mostafa (بازدید کننده سایت پی ۳۰ یوزر )
سلام
از مطلب خوبتون ممنون، برام جالبه که این مطلب که سال ۸۹ نوشته شده، الان هم خواننده داره و روش کامنت میزنند. اونم تو سال ۹۳٫
من الان ۲۳ سالمه و از ۸ سالگی این کار رو
انجام میدادم. یه الان دو سالی میشه که تعدادش رو کم کردم به هفته ای یه
بار رسیده. امیدوارم من و بقیه دوستان به زودی روزی رو ببینیم که یک سال از
ترک کردنمون گذشته باشه.
یه راهکار هم من پیشنهاد دارم. برای هر بار
که این کار رو انجام میدید خودتون رو یه جریمه ورزشی کنید. این جوری کمک
میکنه تا راحت تر ترک کنید و یا حد اقل تعدادش رو کمتر کنید + این که وضع
ظاهری بدنتون هم رو به راه میشه. مثلا من هر دفعه که این کار رو کردم، ۵۰
بار شنا و ۵۰ بار دارزنشست رو برای جریمه برای خودم در نظر گرفتم.
به امید ترک و موفقیت
به گفته دوست خوبمون اقا milad (بازدید کننده سایت پی ۳۰ یوزر )
معلوم نیست تا کی با گفنن این مزخرفات می خواین استرس به جوونا وارد کنین.۱۰۰ درصد این عوارضی که افاضات می فرمایین ناشی از استرس و احساس گناهیه که بین این جوونا می ندازین.انگار عصر حجره و مام ناندرتال.اگه این عوارض از خودارضایی بود الان همه مردم دنیا گوژپشت و کور و خنگ بودن.پس مردم اروپا و امریکا باید همشون عقب مونده می شدن.فعلا ضریب هوشی میانگین ایران ۸۴ هستش یعنی حنگ رو به پایین.از بی اطلاعی مردم سو استفاده نکنین خواهشا
حتما پایین خط رو نیز بخونید بعد خوندن گفته میلاد
___________________________________
با سلام آقا میلاد
من نه دکتر هستم نه کسی که بخوام مردم رو گول بزنم . منم عین شما جوان هستم ۲۳ ساله / ما نگفتیم بده ما گفتیم استفاده بی رویه باعث بد شدنش میشه / اروپایی ها میدونی چه غذایی میخورن ؟ میدونی چه تغذیه مناسبی دارن ؟ به نظر تو ایران بین جوانان کسی هست حتی ۱۰ % تغذیه اونا رو داشته باشه ؟
پس بی خود شما خودتون رو فریب ندین به جایی نمیرسین با این افکارتون
کاملا فریب میخوردید و دست به خود ارضایی میکنید . انسان اگه امروز انجام
بده ناچارهست فردا انجام بده دوباره . پس باعث ضعق در بدن میشه /
درضمن من رشتم کامپیوتر هست
موفق و پیروز باشید
به گفته دوست خوبمون اقا ehsan (بازدید کننده سایت پی ۳۰ یوزر )
من سال آخر پزشکی ارولوژی هستم . مطالب جالبی بود ولی خود ارضایی باعث عقیم شدن نمیشه و پس از یک مدت که فرد انجام نده میتونه قابلیت بارور کردن رو داشته باشه .تنها راه ترک کردن خود ارضایی سرگرم کردن خود به کار و بیرون رفتن هستش به مدت یک ماه و نخوردن غذاهای سرخ شده و فستفود و چرب . اگه سال هاست خود ارضایی میکنید نگران نباشید اثرات خود ارضایی تا زمانی که انجام بشه فقط نمایان هست و بعد از ترک کردنش همه چیز به حالت طبیعی باز خواهد گشت .
به گفته دوست خوبمون اقا saeed (بازدید کننده سایت پی ۳۰ یوزر )
راه های کنترل و روش های کم کردن و از بین بردن قوای شهوت و تمایلات جنسی زناشویی برای جوانان مجرد:
باید دانست زمانی که خداوند شهوت و تمایلات زناشویی را برای بقای نسل در
وجود انسان قرار داد و برای کنترل و ارضای آن ازدواج دائم را قرار داد و به
آن سفارش بسیار نمود و هنگامی که شرایط برای ازدواج دائم فراهم نبود، برای
اینکه ایمان و پاکدامنی انسان لطمه نخورد، ازدواج موقت را مقرر فرمود.
البته با رعایت شرایطش که در اسلام بیان شده است.
اما اگر در کل شرایط برای ازدواج فراهم نبود باید چه کار کرد؟! چگونه باید از ایمان و پاکدامنی خود مراقبت نمود؟!
باید دانست اگر کسی حقیقتا و از سر اخلاص بخواهد خود را حفظ کند خداوند نیز
او را یاری خواهد کرد. البته برای این کار ما دستورات عملی هم در دین
داریم که در اینجا با استفاده از بعضی روایات و دستورات بزرگان دین به برخی
از شیوه های کنترل شهوت اشاره می نماییم:
– روزه گرفتن و در صورت عدم امکان آن، کم غذا خوردن بطوری که روزی بیشتر از دو وعده غذایی نخوردن.
– نخوردن غذا های تحریک کننده مانند: پیاز، خرما، تخم مرغ،غذاهای چرب یا پروتیینی با کالری بالا و…
– خوردن موادی که شهوت را کم می کنند، مانند: آبلیمو، کافور، سرکه(که مالیدن آن به بدن هم موثر است) و…
– کنترل چشم و نگاه نکردن به نامحرم و ندیدن صحنه های حرام یا تحریک کننده،
مانند: فیلم ، عکس و… این مورد بسیار مهم است زیرا انسان اگر ورودی های
خود را یعنی چشم و گوش را کنترل کند و اجازه ندهد بدی ها و گناهان وارد
وجودش شوند، آنگاه خروجی هایش یعنی اعمال ، رفتار و… هم خوب و درست می
شوند. و از گناهان فرسنگ ها فاصله می گیریم. زدست دیده و دل هر دو فریاد —
که هرچه دیده بیند دل کند یاد.
– از بین نبردن و نتراشیدن موهای زائد بدن چون باعث تضعیف قوای جنسی می شود.
– دوری کردن از خوردن غذاها و لقمه های حرام و استفاده از غذای حلال و پاک.
– در حالت جنب نبودن و داشتن وضو و با وضو بودن که باعث ایمن و دور شدن از وسوسه شیاطین می شود.
– ورزش کردن و تحرک بدنی برای سوزاندن کالری های انباشته شده و اضافه بدن و دوری از تنبلی و تن پروری.
– مشغول کردن فکر و اندیشه خود به کار و فعالیت و دوری از بیکاری و آزاد
گذاشتن و رها کردن فکر و اندیشه به سمت افکار و تخیلات نادرست.
– تنها و دمر(به شکم) نخوابیدن.
– زیاد استغفار کردن.
ادامه دارد ….
باز منتظر باشید با ما باشید تا راه ححلهای دیگر برای شما اماده خواهیم کرد . لطفا در مواقعی که حس جلق به شما دست میده رو برای ما بگین تا راه حل بهتری به دست بیاریم.
فضای مجازی برای بنده فواید و مضراتی داشته است.
و اما ابتدا مضراتش:
۱. اذیت و آزاری که از خواندن برخی نظرات و نوشتجات مزخرف و غیر منطقی دیده ام!
۲. دلخوری های ناشی از اختلاف نظر با برخی رفقا که گاهی بیش از مورد اول موجب ناراحتی و اعصاب خوردی بنده شده است!
۳. وقت زیاد گذاشتن برای نوشتن ها یا پاسخ دادن ها که اگر کنترل نشود زندگی انسان را مختل می کند.
۴. برخی اوقات حرفایی زده ام که به خوبی به آن حوزه تخصصی اشراف نداشته ام و
این از آفات مهم فضای مجازی و شبکه های اجتماعی است که در خیلی از رفقا
نیز دیده ام.
۵. در اثر مراوده با برخی رفقای خودبزرگ بین و همه چیز دان که متاسفانه
خودشان را در همه زمینه ها مجتهد و متخصص می دانند کمی تا قسمتی روحیه تکبر
به بنده نیز سرایت کرده است.
۶. #سندروم_دریای_نیم_متری که از عوارض فعالیت در فضای مجازی است. به این
معنی که به اقتضای بحث و جدل ها یا تحقیقات پراکنده در فضای مجازی در زمینه
های متعددی مطالعه کرده ام ولی در اکثر حوزه ها عمیق نشده ام و صرفا به
اندازه نیاز و آن هم پراکنده پیش رفته ام.
۷. #سندروم_خودشیفتگی_شبکه ای به معنی اهمیت دادن بیش از حد به تعداد _لایک
و #پلاس و #کامنت و نظر مخاطبان که البته در این مورد خدا رو شکر مدت
زیادی درگیر نبودم.
ولی فعالیت مجازی فواید زیادی هم داشته که برخی از آنها به قرار ذیلند:
۱. افزودن به آموخته ها و اندوخته هایم اعم از آموختن مستقیم از نوشته های
دیگران یا آموختن به سبب مطالعه و تحقیقی که برای یک بحث یا چالش در فضای
مجازی انجام داده ام.
۲. فعالیت در راستای اعتقاداتم و عمل به تکلیف شرعی در حد توان که البته نمی دانم تا چه حد در این خصوص موفق بوده ام!
۳. هرگاه توانایی یا وقت یا علم کاری را در این فضا نداشته ام هم حداقل با
پلاس یا لایک نقش سیاهی لشکر را برای جبهه انقلاب ایفا کرده ام!
۴. دست به قلمم بهتر شده و مطالبم به منظر مخاطبان زیادتری رسیده!
۵. در اثر مراوده با همون رفقای بنده ۵ قسمت قبل روحیه انتقادی نگریستن به
همه چیز در من به وجود آمده و این موضوع موجب شده هر حرف و نوشته ای را به
راحتی نپذیرم ولذا احتمال اینکه در مباحث علمی، سیاسی و یا حتی در زندگی
روزمره اغوا شده یا گول بخورم کمتر شده!
علی کل حال به نظرم این تفکر اشتباه است که بگوییم ابتدا باید تمام مشکلات را مرتفع کرد و سپس قدم به این وادی نهاد بلکه درست تر آن است که بگوییم حتما باید تلاش کرد تا مشکلات را در حد توان مرتفع کنیم ولی عطف به بند ۲ فواید به هیچ وجه نباید سنگر را هم خالی کرد!
وقت گذاشتن برای فعالیت در فضای مجازی به نظر حقیر یکی از وظایف بچه مسلمان هاست. البته در این میان ممکن است برخی اولویت های خاص خود را داشته باشند ولی به صورت پیش فرض همان است که گفتم!
فناوری ابزار مفیدی ست، اما اکثر افراد نمیدانند که چطور باید از آن به درستی استفاده کرد که همین مسئله میتواند فناوری را به ابزاری مخرب تبدیل کند. هر چقدر هم صفحه توییتر خود را دوست داشته باشید آیا واقعاً ارزش دارد که سلامتی خود را به خاطر توییت های تان به خطر بی اندازید؟ فکر میکنم بعد از مطالعه ۱۰ اثر منفی شبکههای اجتماعی بر زندگی افراد بتوانید پاسخی منطقی و معقول به این سؤال بدهید.
این مقاله را مطالعه کنید : بهترین زمان برای انتشار مطالب در شبکههای اجتماعی پرمخاطب + اینفوگرافیک
تعاملات فرد به فرد یا رو در رو را کاهش میدهد.
با استفاده بیش از حد از شبکههای اجتماعی نه تنها وقت کمتری برای گذراندن با افرادی خواهید داشت که به صورت فیزیکی در اطراف شما حضور دارند بلکه دوستان و اعضای خانوادهتان زمانی که ببینند شما به دستگاههای الکترونیکی، موبایل و گدجت های تان بیش از آنها اهمیت میدهید از محبت شما نا امید شده و ناراحت خواهند شد. در نهایت هم افراد تمایل کمتری به صرف وقت و بودن در کنار شما خواهند داشت.
این مقاله را مطالعه کنید : فناوری گفت و گوی انسانی را نابود کرد : ۱۲ عکس برای اثبات
احساس نیاز به توجه را به شدت افزایش میدهد.
ارسال پستها و استاتوس های غیرمفید و مبهم در فیسبوک به راحتی میتواند تبدیل به عادتی زننده و مخرب در زندگی افرادی شود که غالباً از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند. رقابت بیپایان برای به دست آوردن لایک بیشتر و کامنت های متعدد میتواند زندگی شما را به نابودی بکشاند.
توجه شما را از اهداف زندگی واقعی منحرف خواهد کرد.
درک این موضوع که توجه بیش از حد افراد به دنیای مجازی و هویت خود در شبکههای اجتماعی آنها را از رقابت در دنیای واقعی و رسیدن به اهداف مهم بازداشته بسیار آسان است. اکثر جوانان به جای اینکه با تلاش و پشتکار مهارتهای لازم برای رسیدن به اهداف عالی خود را کسب کنند ترجیح میدهند به فوق ستارهای در دنیای مجازی و شبکههایی از قبیل فیسبوک، توییتر و … شوند.
خطر ابتلا به افسردگی را افزایش میدهد.
با توجه به مطالعات اخیر افرادی که از شبکههای اجتماعی استفادهای اعتیاد گونه دارند نسبت به افراد عادی احساسات منفی بیشتری از جمله افسردگی را تجربه میکنند. افرادی که قبلاً سابقه ابتلا به افسردگی داشتهاند بیش از دیگران در معرض خطر هستند. اگر فکر میکنید که غمگین شدهاید یا کمی احساس افسردگی میکنید بهتر است به خود استراحتی بدهید و چند روز از شبکههای اجتماعی و دوستان مجازی خود فاصله بگیرید.
احتمال شکست روابط موجود در شبکههای اجتماعی بیش از روابطی ست که در دنیای واقعی داریم.
از حسادت و غیرتی که در روابط موجود در شبکههای اجتماعی وجود دارد به ندرت نتیجه مثبتی حاصل میشود. استفاده از شبکههای اجتماعی برای ایجاد روابط بیشتر و صمیمیتر گزینهای آسان است اما بهتر است بدانید که این گزینه آسان میتواند خسارات غیر قابل جبرانی به روابط شما در دنیای واقعی بزند. مطالعات نشان میدهد زمانی که یکی از زوجین بیش از حد درگیر یک شبکه اجتماعی مانند فیسبوک شود همسر او تمایل بیشتری برای نظارت و کنترل اعمال و رفتار او خواهد داشت که این موضوع میتواند منجر به بحثهای طولانی و در نهایت مرگ رابطه شود.
استفاده بیش از حد از شبکههای اجتماعی خلاقیت افراد را نابود میکند.
طبق تجربه و به جرئت میگویم که شبکههای اجتماعی آسانترین راه برای توقف رشد یا کشتن فرآیند خلاقیت در انسان است. تأثیرات منفی گشتوگذارهای بیهدف در شبکههای اجتماعی مانند زمانی ست که شما از روی بیفکری و بدون برنامه خاصی به تماشای تلویزیون و برنامههای این جعبه جادویی بپردازید. اگر تصمیم گرفتهاید که بهرهوری خود را افزایش دهید و از وقت خود استفادهای بهینه کنید تمام اپلیکیشن های شبکههای اجتماعی را از همین امروز خاموش کنید.
قلدرهای فضای سایبری هنوز زنده و سرحال هستند.
مردم فکر میکنند در فضای مجازی هیچ محدودیتی وجود ندارد و به همین دلیل چیزهایی را که در زندگی واقعی به عنوان راز حفظ میکنند و کمتر بر زبان میآورند به آسانی در شبکههای اجتماعی بیان میکنند. اگر شما جزء این قبیل افراد نیستید باز هم این احتمال وجود دارد که روزی برخی از مسائل خصوصی خود را با کاربران دیگر در میان بگذارید و اگر همین الآن هم بیان حرفهای خصوصیتان برای دیگران در فضای مجازی یکی از عادتهایتان است بهتر است همین جا تمامش کنید. آنقدرها هم که فکر میکنید در اینترنت ناشناس نیستید. با وجود هکرهای و کلاه بردان حرفهای که در دنیای وب پرسه میزنند باید همیشه مراقب امنیت خود و اطلاعات محرمانهتان در شبکههای اجتماعی باشید.
مقایسه پیوسته خود با دیگران در شبکههای اجتماعی شما را به نابودی خواهد کشاند.
شخصیتهای دیجیتالی افراد که در شبکههای اجتماعی وجود دارد به طرز چشمگیری با شخصیت و هویت واقعی آنها متفاوت است. بعد از چند ماه درگیر شدن با این شبکهها و مقایسه خود با افراد دیگر ممکن است فکر کنید که آنها از شما خیلی بهترند اما بهتر است این موضوع را همیشه به خاطر بسپارید که آنها هم مانند شما یک انسان هستند و درست مانند شما از نقاط ضعف و قوت مشخصی برخوردارند.
شبکههای اجتماعی افراد را به شدت بیخواب میکنند.
نوری که از صفحهنمایش دستگاههای الکترونیکی مختلف به چشمان شما ساطع میشود ذهن را فریب داده و به آن القا میکنند که الآن وقت خواب نیست. یکی از عوامل کلیدی برای برخورداری از سلامت جسمی و روانی کامل خواب کافی ست و عوارض بیخوابیهای مکرر بر هیچکس پوشیده نیست بنابراین بهتر است هنگام خواب گوشی خود را در اتاق دیگری بگذارید و آن را با خود به رخت خواب نبرید.
حریم خصوصی شما را به خطر میاندازد.
در بین شبکههای اجتماعی خرید و فروش اطلاعات افراد امری طبیعی ست و طبق افشاگریهای اخیر اسنودن دولتهایی نظیر آمریکا به تمام اطلاعات افراد از جمله آدرس ایمیل، تماسهای شما در اسکایپ و … دسترسی دارد که این امر موجب کم رنگ شدن مفهومی به نام حریم خصوصی در فضای مجازی شده است بنابراین اگر هر چیزی را که به ذهنتان میرسد در شبکههای اجتماعی با دیگر کاربران به اشتراک بگذارید باید بدانید که تنها به دولتها و شبکههای اجتماعی کمک کردهاید که شما را راحتتر به دام بی اندازند.
در پایان ذکر این نکته ضروری ست که شبکههای اجتماعی در کنار این اثرات منفی و مخرب فواید بینظیری برای پیشرفت و ترقی جوامع، سازمانها و افراد نیز داشته است و انتخاب بعد مثبت یا منفی هر فناوری بر عهده خود کاربر است.
مطمئنا چه شما معتاد به شبکه های اجتماعی یا یک کاربر ساده باشید و یا حتی کسی که تازه به فکر استفاده از این شبکه ها افتاده است؛ سوالاتی در خصوص مزایا و معایب شبکه های اجتماعی دارید. مثلا، آیا این شبکه ها بهره وری انسان را بالاتر می برد و یا فقط وقت گران بهای او را هدر می دهد؟ این شبکه ها به چه میزان امن هستند؟ بیایید پیش از آن که بر روی این شبکه ها – چه از لحاظ مالی و چه از لحاظ زمانی – سرمایه گذاری زیادی کنید از مزایای آنها در مقابل معایبشان آگاه شوید. در این مقاله آنچه که برای یک تصمیم آگاهانه باید بدانید، بیان شده است؛ با آی تی ویکی همراه باشید:
مزایای شبکه های اجتماعی
1. ارتباط جهانی
مهم نیست که شما به دنبال یکی از هم کلاسی های سابق خود باشید یا معلم اول دبستانتان، هیچ راهی سریع تر و آسان تر از شبکه های اجتماعی نیست. میشود گفت که فیس بوک، توییتر، لینکدین و مای اسپیس تقریبا شناخته ترین شبکه های اجتماعی هستند و البته وبسایت های جدید دیگری نیز هستند که به این کار اختصاص دارند. به وسیله این وبسایت ها افراد می توانند دوستان جدید پیدا کنند. روابط دوستانه و تجاری خود را گسترش دهند و با دیگران آشنا شوند.
این روابط می توانند افراد را در زمینه های مختلفی مانند موارد زیر یاری کنند:
از خیلی از جهات، شبکه های اجتماعی جانشینی مجازی برای روابط در دنیای واقعی به منظور رد و بدل کردن اخبار و دیگر مسائل است. نامه های کاغذی جای خود را به آواتارهایی مجازی و پیام های خصوصی در شبکه های اجتماعی داده اند.
2. اشتراک علایق
وقتی که شما در یک شبکه اجتماعی عضو می شوید؛ می توانید افرادی که سلیقه شان شبیه به خودتان است را در کنار خود بیاورید و شبکه ای از این افراد در اطراف خود بسازید. برای مثال، اگر شما طرفدار شطرنج هستید و یا به کتاب علاقه دارید؛ می توانید که افرادی که سلیقه ای مشابه با شما دارند را پیدا کنید و با آنان به تبادل اطلاعات بپردازید. چون شما به جای دنیای واقعی در یک دنیای مجازی کار می کنید این فرصت را دارید که در گروه و اجتماعات بیشتری عضو شوید. با این شبکه ها شما در هر زمان که به اینترنت دسترسی پیدا کنید می توانید دوستانتان را ملاقات کنید.
3. اشتراک لحظه ای اطلاعات
بسیاری از شبکه های اجتماعی قابلیت پیام دادن لحظه ای دارند. این قابلیت به این معناست که شما می توانید بی درنگ با یک چت اطلاعات را منتقل کنید. این قابلیتی کاربردی برای معلمین است تا بتوانند گفت و گو در کلاس درس را تسهیل ببخشند. یک پژوهش که توسط مؤسسه جان دی (.John D) و کاترین تی مک آرتور (Catherine T. MacArthur) انجام شد نشان می دهد که شبکه های اجتماعی می توانند یک ابزار موثر برای دانش آموزان برای خود آموزی آنلاین باشند. به علاوه، اینترنت یک کتاب آنلاین نامحدود است. دیگر لازم نیست که دانش آموزان همزمان چندین کتاب از کتابخانه قرض بگیرند و با استفاده از اینترنت می توانند بسیاری از اطلاعات مورد نیازشان را بدست آورند.
مدرسه تنها جایی نیست که اشتراک سریع اطلاعات می تواند موثر باشد. مدیران و تاجران نیز در ملاقات ها و کنفرانس هایشان می توانند از شبکه های اجتماعی جهت ارائه اطلاعات به شرکت کنندگان و ارتباط با مشتریانش استفاده کنند.
4. تبلیغات رایگان
اگر شما دارای یک شرکت خصوصی هستید و نیازمند این هستید که خدمات و یا کالای خود بر سر زبان بیاندازید، راهی بهتر از فرستادن پیامتان از طریق شبکه های اجتماعی به میلیون ها انسان ندارید. مزیت اصلی این نوع تبلیغ رایگان بودن آن است. شما می توانید یک کالا، سرویس یا یک ایده را ترویج دهید زیرا شما در این کار هیچ محدودیتی به جز زمان ندارید.
5. سرعت بالای انتشار اخبار
شبکه های اجتماعی انقلابی در زمینه سرعت بخشیدن در انتقال اخبار هستند. بسیاری از خبرگذاری ها، امروزه در شبکه هایی همچون توییتر، یوتیوب و فیس بوک فعالیت دارند و اخبار را با سرعت بالایی انتقال می دهند. یک فرد به راحتی و تنها با خواندن تیتر های اصلی مطالب در این سایت ها می تواند از اخبار روز دنیا اطلاع پیدا کند. این موضوع باعث شده است کهاخبار به وسیله ها صدها شبکه اجتماعی بی درنگ و فوری به سراسر دنیا منتشر شوند.
معایب شبکه های اجتماعی
1. در معرض خطر قرار گرفتن روابط چهره به چهره
بزرگترین مزیت شبکه های اجتماعی دارای یک عارضه جانبی منفی است که آن را به مهم ترین عیب این شبکه ها تبدیل کرده است. این شبکه ها روابط چهره به چهره اجتماعی را کاهش و یا به کل از بین می برند. زیرا شبکه های اجتماعی به نوعی استقلال و آزادی به وجود می آورند و افراد می توانند یک دنیای فانتزی برای خود ساخته و وانمود کنند که فرد دیگری هستند.
نه گفتن، گستاخ بودن و بی توجهی به افراد وقتی که رو در رو با آنها در ارتباط هستید سخت است. اما این کار ها در شبکه های مجازی به طرز اعجاب انگیزی آسان است؛ شما به راحتی می توانید یک فرد را Unfollow یا بلاک کرده و از لیست دوستان خود حذف کنید. تنها با یک کلیک تمام مشکلات حل می شود. متاسفانه این قابلیت شبکه های اجتماعی مانع از آن می شود که افراد یاد بگیرند در دنیای واقعی چگونه مشکلات خود را حل کنند و این موضوع می تواند توانایی های افراد را در زمینه های اجتماعی پایین بیاورد.
در این رابطه، نوجوانان در معرض خطر بیشتری هستند، چراکه آنان در سنین یادگیری نحوه ارتباط با دیگران و ساختن گروه های دوستی قرار دارند. گزارشی از انجمن ملی مدارس نشان می دهد که کودکانی در این گروه سنی که از کاربران شبکه های اجتماعی هستند روزانه 41% از زمان خود را صرف فرستادن پیام می کنند در حالی که باید این وقت را صرف روابط رو در رو با هم سالان خود و تقویت مهارت های ضروری برای موفقیت در آینده کنند.
2. مزاحمت های سایبری و جرایم علیه کودکان
استفاده از شبکه های اجتماعی می تواند افراد را در معرض آزار و اذیت و ارتباطات نامناسب با دیگران قرار دهد. با اینکه والدین محتوای اینترنت را برای اعضای خانواده ی خود فیلتر می کنند اما با این حال باز هم کودکان در معرض آزار های جنسی و محتوای های نامناسب هستند.
مرکز The Pew در گزارش «مزاحمت های سایبری 2010» خود می نویسد که 93% از نوجوانان 12 تا 17 ساله از اینترنت استفاده می کنند ؛ از این تعداد 63% آنها روزانه از اینترنت استفاده می کنند. این میزان استفاده زیاد از اینترنت آنها را در معرض خطرهای زیادی در زمینه مزاحمت ها و جرم های سایبری قرار می دهد.
3. جعل هویت و کلاه برداری
چه خوشتان بیاید چه نه، اطلاعاتی که شما بر روی اینترنت می فرستید می تواند در دسترس هرکسی که به اندازه کافی باهوش و زیرک باشد قرار بگیرد . اکثر سارقان تنها به مقدار کمی اطلاعاتی ضروری از شما نیاز دارند تا با جعل هویت تان، زندگی شما را به کابوس تبدیل کنند. گزارشی در CNET نشان می دهد که 24 میلیون امریکایی اطلاعات شخصی خود را با قرار دادن در شبکه های اجتماعی در معرض خطر قرار می دهند.
4. اتلاف کننده زمان
گزارشی در Nielsen نشان می دهد که شبکه های اجتماعی یکی از بزرگترین ابزارهای اتلاف کننده وقت هستند بطوریکه 17 % از زمان استفاده از اینترنت را بدون هیچ گونه بهره وری به خود اختصاص می دهند. گرچه بخشی از این زمان صرف انجام کارهای مهم تجاری، اجتماعی و حرفه ای می شود. البته صرف نظر کردن از بازی ها، چت و دیگر کارهای غیر ضروری و اتلاف کننده های وقت کار آسانی است. دوری کلارک (Dorie Clark) از هافینگتون پست گزارش می دهد که کاربران فیس بوک ماهانه 6 ساعت از زمان خود را در این سایت می گذرانند. این در حالی است که کاربران شبکه های اجتماعی سه برابر زمانی که به فعالیت های آنلاین دیگر مانند ایمیل زدن اختصاص می دهند را صرف این شبکه ها می کنند.
5. به خطر افتادن حریم شخصی
شبکه های اجتماعی به حریم خصوصی شما تجاوز کرده و اطلاعات شخصی تان را به شرکت های مختلف می فروشند. آیا تا به حال در فیس بوک نظری داده اید و به تبلیغاتی که مربوط به پست شماست دقت کرده اید؟ فیس بوک در سال 2011 میزان 3.8 میلیارد دلار از همین راه کسب درآمد کرده است. این میزان برای یک سایت رایگان بد نیست. پس فیس بوک و شبکه های اجتماعی دیگر، از چه راهی باید درآمد زایی کنند؟ آنها درآمد خود را از طریق فروش تبلیغاتی که به طور خاص هدف گذاری شده اند کسب می کنند. در شبکه های اجتماعی وبسایت کالا نیست بلکه کاربرانش کالا هستند. این سایت ها از طریق فهمیدن کلمات کلیدی جست و جو شده، عادت های مرور اینترنت و دیگر اطلاعاتی که در کامپیوتر و یا پروفایل شما ذخیره شده است؛ تبلیغاتی اختصاصی برای شما ارائه می دهند. در همین حال ممکن است شما به سایت اجازه دهید تا اطلاعات تان را با منابع خارجی به اشتراک بگذارد؛ بدون اینکه تنظیماتی بری غیر فعال کردن این موضوع وجود داشته باشد. استفاده از برنامه هایی همچون Farmville نیز ممکن است اطلاعات شخصی شما را در دسترس فروشندگان قرار دهد.
آیا شبکه های اجتماعی برای جامعه مضر هستند یا خیر؟
از آنجایی که استفاده از شبکه های اجتماعی هنوز نسبتا یک فعالیت نو پاست؛ نمی توان فهمید که این شبکه ها مضر هستند یا خیر. مانند بقیه ی فعالیت های آنلاین و کلوپ های اجتماعی، انجام کارهایی چون تکالیف منزل از طریق این شبکه ها می تواند ایده خوبی باشد اما باید آگاه باشید که در حال پا گذاشتن در چه مسیری هستید. دانستن شرایط استفاده، قوانین و مقررات می تواند شما را در زمینه امنیت و حریم شخصی آگاه کند.
به فکر ایمنی و سلامت خود باشید و هرگز چیزی را به خاطر اینکه رایج است و یا همه دوستان تان در آن عضو هستند؛ قبول نکنید.در جمع بندی خوبی ها و بدی های شبکه های اجتماعی، باید بگوییم بهتر است از این شبکه ها با احتیاط و داشتن اطلاعات کافی استفاده کنید؛ چراکه در نظر نگرفتن این دو فاکتور می تواند نتایج ویرانگری به دنبال داشته باشد.
شبکه های اجتماعی نظیر واتس اَپ,وایبر,تانگو,بی تاک,وی چت,لاین و….تلاش میکنند تابا تاثیر بر ایدئولوژی افراد جامعه موردهدف ,به مرورزمان جهان بینی آنان را نیز مورد حمله قرار داده و با جایگزین کردن فرهنگ غربی وضد دینی ,فرهنگ غنی ایشان را درتزلزل وسقوط محض جای دهند.
شایدنوشتن در این باب مقالات وکتب قطوری را خواستار است که در این مقال نگنجد.این حقیر ازباب وظیفه وبعنوان یک تکلیف دینی وشرعی برخویش فرض واجب دانستم تا برخی آسیب های اجتماعی که حاصل از مشارکت در سایتها وشبکه های به وجود آمده است را متذکر گردم تا خانواده های عزیزواصیل وهموطنان وهمشهریان گرامی بیش از پیش مواظب این پدیده نوظهوروشوم اجتماعی برای خویش وفرزندان خویش باشند.درزمانهای ماضی اگردختر وپسری ازیک خانواده ازخانه بیرون می رفتند پدرومادر نگران شده ودلواپس فرزندان بودند اما اکنون باشیوه های جدید وهدفمند فرزندان وخانواده هاتحت حمله استبدادغرب وغرب گرایان لائیک هستند هم اکنون فرزند خانواده در خانه واز طریق اینترنت وماهواره وگوشی موبایل خود ,می تواند در جهان سیرکرده واز خانواده,خویش ودین وفرهنگ خود فاصله بگیرد وچه بسا هویت خودرا فراموش کرده وطعمه تهاجم فرهنگی دشمنان قسم خورده ایران اسلامی شده وتغیر هویت وفرهنگ دهد.شبکه های اجتماعی اخیرا پررنگ در گوشی های موبایل جلوه گری می کنند واغلب اجتماع خصوصا جوانان در عضویت حداقل یک شبکه می باشند.شاید عده ای به ظاهر باسواد ومثلا تحصیلکرده ایراد وارد کرده وترقی وپیشرفت ودهکده جهانی را مثال آورده واز مشارکت دراین شبکه ها دفاع جانبدارانه کنند.اما ای کاش از طریق این شبکه های نوظهور آیات قرانی,احادیث وروایات پیامبران وائمه اطهار (ع)وفرهنگ اصیل ایران اسلامی حشرونشر پیدا میکرد.که متاسفانه بابررسی ونگاهی علمی وحساب شده کاملا مشهود است که بیش از حدود 50% ازموجودیت این شبکه ها به طنزهای هدفدار,شوخی های بی معنی ,وعکسها وفیلم های غیرمتعارف وترانه های غربی وابسته است.البته توضیح خواهم داد که بعضا اگرمباحث علمی نیز ردوبدل می گردد آسیب خاص خود را برجامعه هدف برجای می گذارد.آنهایی که دراین شبکه ها عضویت دارند یا بصورت انفرادی ویا گروهی خویش راسرگرم میکنند برخی شبکه ها مخاطبین گوشی تلفن شخص را عضویت داشته وبعضی دیگر بطور ناشناس عضو گیری می کنند که خطر وآسیب دسته دوم به مراتب بیشتر احساس میگردد.بعضی از خانواده ها ویاجمع دوستان ویا جمعی از همکاران یک اداره ویا شرکت و…گروه تشکیل داده ومراودات خویش را درقالب گروه پیگیری می کنند.بعضی از مشترکین گروه ها حتی اسم شبکه اجتماعی که درآن عضویت دارند رانمی توانند در تلفظ صحیح بیاورند خود شنیدم که شبکه واتس اَپ را واستاپ نام می برد.حال کسی سواد نداشته وکم سواد است وقتی با این طرز تفکر عضویک شبکه گردد خود حدس بزنید گردانندگان این شبکه ها چه آثار مخربی را برزندگی اجتماعی وشخصی این چنین عضوی برجا میگذارند.یکی از آسیب های جدی درزمان حال اینست که بعضی اعضاء ویا اغلب کسانی که در این شبکه ها عضویت دارند ادعای باسوادی می کنند واین به خودی خودخطرناک است چه رسدبه اینکه این افرادبه ظاهر باسوادتحت الشعاع اهداف شوم وپلید این شبکه هانیزقرارگیرند.بابررسی که انجام داده ام درتشکیل گروه ها دیده ام که قطعا خوانندگان تیز بین وظریف الهوش تائید میکنند,دربعضی گروه ها اعضاءکم کم بادیدن عکسها وفیلم های مبتذل از گروه جدا می گردند .کسانی که علی الظاهر دم ازسواد زده ودرگروه ها اظهارفضل می کنند ازخویش هیچ ندارند برای خالی نبودن عریضه از اینترنت ویاکتب ویامقالات ومجلات کپی برداری کرده وبه اسم خوددرگروه مشارکت میکنند.بعضا درگروه ها کشمکش هایی بوجود می آید که ناشی ازاین کم سوادی هاست درگروه ها سعی میکنند برافکارهمدیگر تاثیر بگذارند.یا دنبال دوست یابی هستند یا عضوی رامورد هجوم قرارداده ومثلا باروشنفکر جلوه دادن خویش که مطلب ازدیگران می دزدند فضای مجازی را تبدیل به صحنه دعواودرگیری وجبهه گیری میکنند ویا باعوام فریبی قصد نفوذ درشخصیت وزندگی شخصی اعضاء کرده وسلاطین گروه ,خویش نیز ازاینکه دربازی تهاجم فرهنگی افتاده اند بی اطلاعند .دیده شده زن تحت تاثیر گروه ازشوهرجداشده وشوهر با تاثیری که نوشته های هدفمند ویا بی هدف بروی گذارده اند نسبت به زن وفرزند بی خیال شده ودرزندگی شخصی دچارتزلزل گردیده است .ناگفته نماند اندیشمندان وتیزهوشان دین دار وخداترس هم دراین وادی حضوردارند که جای بسی شکر است بانشرآثارشهدای عزیز ویا تحت عناوین فرهنگی واسلامی کارکرده وگروه دارند وانشاءا.. روزی برسد تمام ایرانیان از این شبکه ها ، امام زمان پسند استفاده کنند به امید روزی که روی تمام این شبکه ها مخابره گردد آقا آمد..هدف از طرح این مکتوب آسیب شناسی بخش منفی ومورد هدف دشمنان ایران واسلام است .افراد با گذاشتن نظریه های غرب گرایانه درگروه مثلا احساس بزرگی وسواد می کنند وازآسیب وارده بی خبرند زیرا طرح یک نظریه باید بجا وهدفمند باشد هرکسی از نظریه به اشتراک گذارده شده توسط دیگرعضو برداشت شخصی کرده وخوانندگان عزیز خودتان تصورکنید اگرازیک نظریه صدها وهزاران برداشت شخصی شود اصل وپایه نظریه آن نظریه پرداز با برداشت های شخصی از چهره واقعی دورشده وبرداشت شخصی وغیرعلمی برای افراد وپیاده کردن آنچه شخص با اندیشه وفکر خود ازنظریه دارد می تواند زندگی وخانواده وروان شخص واشخاص افراد عضو را متزلزل وبه بی هویتی بکشد .دوستان وهمشهریان گرامی وخانواده های عزیز که هرآن ممکن است دختر وپسرمن وشما با مشارکت وعضویت دریک یا چند شبکه اجتماعی که اخیرا فضای مجازی پر کرده تحت تاثیر افکار شوم واسلام ستیز سردمداران بی دین جهان امروزی قرار بگیرند واز هویت ایرانی وفرهنگ اصیل وغنی اسلامی دورشوند .هیچ کس باعلم وعلم اندوزی وبه روز شدن مخالف نیست وچه بسا دردین هم تاکید موکد شده ونقل و روایات فراوانی درکسب دانش آمده است درقرآن کریم هم اشارات متعددی در تحصیل علم ودانش گوشزد شده ولی چه خوب است ابزار علمی وامکانات ورفاهیات موجود امروزی درچارچوب اخلاق ناب اسلامی هدایت شودواگر اینترنت وماهواره وشبکه های اجتماعی هستند باهوشیاری از آن استفاده کنیم ودرراه هدف وهویت وفرهنگ ناب اسلامی گام برداشته وبهره بریم نه چشم برواقعیات بسته وبادست خود ,خویش وفرزندان وخانواده خود را طعمه افکار فریب , غربیان ودشمنان اسلام کنیم .پدرومادرگرامی مواظب فرزندان خود باشید وهمیشه ومدام دریچه گوشی تلفن همراه فرزندمان را مواظبت کنیم که ازآن به نیستی وسقوط نرود.
از زمان ورود شبکه های مجازی به زندگی روزانه ما، پر استفاده ترین تعریف از آنها این بوده که چاقوی دو لبه هستند. از صدور احکام شتابزده دست برمی داریم و می رویم سراغ متخصصین امر. از میهن برخورداری، مدرس فلسفه تعلیم و تربیت، درباره تلگرام پرسیدیم و معنای واقعی این چاقوی دو لبه.
به طور کلی استراتژی «منع» در امور تربیتی تا چه میزان قابل قبول و کاربردی است؟
– به طور کلی تعلیم و تربیت از گذشته با نوعی حصاربندی و محافظت افراد از آنچه به آنان آسیب می رساند، همراه بوده است. مخصوصا در دیدگاه های کلاسیک تر تربیتی معمولا با ممنوعیت هایی همراه بوده است. ممنوعیت دیدن برنامه های غیرمجاز یا خشونت زا و ترسناک، محتواهای پورتو و … اما دیدگاه قرنطینه ای یا حفظ کودک و نوجوان به صورت منع او از دیدن و شنیدن در عصر حاضر توان رقابت با سایر روش های تربیتی را ندارد چون می دانیم که فرزندان ما تحت بمباران های اطلاعاتی از منابع مختلفی اعم از دوستان و هم سالان تا رسانه و تلویزیون و شبکه های اجتماعی و … قرار دارند. به نظر می رسد جز در پاره ای موارد جزیی، روش منع نمی تواند به عنوان یک استراتژی تربیتی در بلندمدت موثر باشد.
آیا برنامه و نگاه آینده نگرانه ای را می شود در فیلترینگ محتوای اینترنتی در ایران یافت؟
– این مسئله را باید از مسئولان فیلترینگ پرسید که آیا چنین برنامه بلندمدتی را در نظر داشته اند یا خیر! اما از نظر من می شود گفت در واقع مسئولان فیلترینگ هم این روش را به عنوان یک روش مقطعی و موقتی که فعلا مسئله را عقب می اندازد، استفاده می کنند. مثل بیماری که فعلا برای کاهش درد از مسکن استفاده می کند و مسکن، درد را کاهش می دهد ولی بیماری را برطرف نمی کند.
تا به حال فیلترینگ توانسته از دسترسی مردم به سرویس های غیرقابل قبول از نظر حاکمیت جلوگیری کند؟
– پاسخ صددرصدی نمی شود داد. در برخی موارد بله موفق بوده است. مثلا شما در دانشگاه ها و موسسات آموزشی امکان استفاده از فیلترشکن ها و نرم افزارهایی که فیلتر را دور می زنند، ندارید. به هر حال بخشی از مردم دسترسی خود را از دست می دهند و حتی گاهی کاهش سرعت نت در اثر استفاده از فیلترشکن ها سبب می شود که افراد قید دسترسی به سایت های ممنوعه از نظر حاکمیت را بزنند.
عواقب این نوع فیلترینگ چه خواهد بود؟
– ولع مردم برای دسترسی به آنچه حق دسترسی به آن را ندارند. بارها برای خود من پیش آمده که مطلبی علمی را جستجو می کنم و با فیلتر سایت مربوطه مواجه می شوم. این نوع فیلترینگ سبب کاهش اعتماد به عوامل فیلتر و در نهایت حرص و ولع بیشتر برای دور زدن فیلترها می شود. نوعی لجاجت برای دانستن آنچه حاکمیت ناشایست یا ممنوع می داند.
هیچ راه حل دیگری را می توان به عنوان جایگزینی برای فیلترینگ در نظر گرفت؟
– فا فیلتر نه کاملا مخالف و نه کاملا موافقم. بنابراین تصور بنده این است که فیلتر باید وجود داشته باشد ولی به صورت حداقلی. مشکل فیلترینگ ما نگاه حداکثری است. یعنی حداکثر سایت هایی را که امکان فیلتر آنها وجود دارد، فیلتر می کنند. گاهی یک سایت به خاطر یک تصویر یا یک متن کوتاه به طور کلی از دسترس خارج می شود. راه های جایگزینی هم وجود دارد. من بیش از هر چیز به آگاهی بخشی معتقد هستم.
آموزش گروه های هدف (خانواده، کودکان، دانشجویان و …) در رابطه با محتوای ناسالم و مخرب. وقتی کودکان ما علاوه بر توان استفاده از فناوری، فرهنگ بهره گیری از آن را نیز بیاموزند، بسیاری از مشکلات ما حل خواهد شد. این به عهده مدارس، فرهنگسراها، رسانه ها و … است که این تعلیمات را به افراد بدهند. علاوه بر این ما برای کودکان می توانیم از علایمی مثل نامناسب بودن محتوا برای سنین زیر 18 سال یا علامت ترسناک بودن محتوا و … استفاده کنیم.
اگر مخالف فیلترینگ شبکه های مجازی هستید، یعنی آنها را عاری از هر آسیبی می دانید؟
– هر فناوری یک تیغ دو سر است. شما مداد را به عنوان ساده ترین ابزار در دست انسان در نظر بگیرید. با نوک مداد می توان چشم کسی را کور کرد و هم می توان نوشت و آگاهی بخشید. در مورد سایر فناوری ها نیز وضعیت همین گونه است. شما می توانید شبکه های مجازی را برای گسترش آگاهی و تغییر بهتر سبک زندگی و آموزش مهارت های زندگی و تربیت شهروندی به کار بگیرید یا برعکس برای تحریف شخصیت ها، شایعه پراکنی، حمله به گروه های رقیب و … مورد استفاده قرار دهید.
همه اینها بیش و پیش از این که مربوط به تکنولوژی باشد، مربوط به عامل انسانی است. انسان باید بداند چگونه بهترین بهره را از هر ابزاری بگیرد. بنابراین شبکه های مجازی می توانند در صورت کاربرد صحیح آسیب کمتری برسانند و در صورت بهره گیری نامناسب قطعا آسیب رسان هستند. یکی از ساده ترین عوارض می تواند اعتیاد به شبکه های مجازی و دور کردن انسان ها از زندگی واقعی باشد.
این اتهام به شبکه های مجازی، مخصوصا تلگرام، وارد است که تمرکزشان را از متن زندگی به حاشیه می برد؟
– همانطور که دریدا در دیدگاه دیکانسترکشن خود مطرح می کند، در عصر پسامدرن خود به خود حاشیه با متن جابجا می شود و این جابجایی حاشیه و متن اساسا چیز بدی نیست. حاشیه روی در صورتی تاثیر منفی دارد که شما را از زندگی واقعی دور کند کما اینکه من معتقدم بسیاری از محتواهای کانال ها و گروپ های تلگرام خود متن زندگی است. تاکید می کنم همه این مسائل و مشکلات برمی گردد به کاربری که از این ابزارها و اپلیکیشن ها استفاده می کند.
این حاشیه محوری چه تاثیری در کیفیت انتخاب های فرد می گذارد؟
– حاشیه محوری را باید تعریف کنیم. به کدام حاشیه می رویم و کدام حاشیه محور می شود؟ یکی از عوارض منفی شبکه های مجازی ایجاد حاشیه های دروغین است. بارها دیده ام که در تلگرام متن های دروغینی راجع به فلان محصول یک کارخانه منتشر می شود. قطعا شما را در انتخاب دچار تردید می کند.
علاوه بر این شبکه ها توانایی مدسازی و یکسان کردن سلیقه عمومی و در واقع چیزی که اگزیستانسیالیست ها از آن به نام ستم میانگین یاد می کنند دارند. یعنی همه مردم انتخاب های غذایی، پوشاکی و … شان تحت تاثیر این شبکه ها به سمت یکی شدن می رود. این مانع بزرگی در یونیک بودن و خود بودن افراد ایجاد می کند.
تلگرام در کاهش کتابخوانی و فعالیت های فرهنگی مردم مقصر است؟
– یکی از بزرگترین اشکالات شبکه های اجتماعی و از جمله تلگرام کاهش دانش به اطلاعات است. دانش نوعی اطلاعات پردزاش شده و تجربه شده است، در حالی که اطلاعات دیتای خام و صرف است. تلگرام تمرکز را کاهش می دهد. به طور کلی دسترسی سریع به اطلاعات حوصله و صبر کاربران را کاهش می دهد. بسیاری از افراد دیگر حوصله مطالعه کتب طولانی و سنگین را ندارند. بر عکس ترجیح می دهند در تلگرام یک مجموعه جملات کوتاه را که به درست و غلط به مشاهیر نسبت داده شده است، بخوانند.
اگر بله، چطور می شود از حضور شبکه های مجازی، آسیب زدایی کرد؟
– ما بیش از هر چیز باید به مردم آموزش بهره گیری از شبکه های اجتماعی را بدهیم. شما از زمانی که فیس بوک و توییتر از چند سال پیش مورد بهره برداری عده زیادی از مردم قرار گرفته اند، یک مورد سراغ دارید که به طور علمی و تخصص به مردم در این زمینه آموزش داده شود؟
هر چه بوده تنها نگاه سلبی بوده است. نگاه صفر و یکی! یا اصلا استفاده نشود، پس فیلتر! یا استفاده شود. ولی با چه کیفیتی و چه روشی، هرگز مورد بحث نبوده است. آسیب رسانی شبکه های مجازی مثل آسیب شناسی وسایل نقلیه است. عدم اطلاع از قوانین راهنمایی و نداشتن گواهی نامه برای استفاده از خودرو خطرات جانی غیرقابل بازگشتی ایجاد خواهد کرد.
به همین شیوه نرم افزارها و شبکه های اجتماعی نیز در صورت عدم آگاهی، قادر به تاثیرات منفی بزرگی خصوصا روی قشر جوان تر و کودکان جامعه است. بنابراین آ»وزش های مناسب و در عین حال جذاب راه بزرگی برای آسیب زدایی است چرا که امکان شبکه زدایی حتی با فیلترینگ هم عملا وجود ندارد. پس بهتر است به جای پاک کردن صورت مسئله، راه حل مناسبی اندیشیده شود و این راه از آموزش می گذرد.
گروه های تلگرام می توانند جایگزین کاملی برای محفل های دوستانه و خانوادگی باشند؟
– ارتباطات مجازی اساسا نمی توانند جایگزین مطلوبی برای ارتباطات رخ به رخ و حضوری باشند. همانگونه که تلفن نتوانست جایگزین محفل های خانوادگی شود. حسن این شبکه ها این است که به شما فرصت می دهند در زمان هایی هم که امکان ارتباط حضوری ندارید، مثل وقتی که دوستان و عزیزانتان خارج از کشور یا راه دوری هستند، از آنها خبردار شوید.
علاوه بر این در همه فرصت ها قابل استفاده اند، هنگام بازگشت از سر کار در مترو یا اتوبوس و … اما می پذیرم که خیلی اوقات این شبکه ها سبب شده محافل خانوادگی محدود به همین فضاها بشود و ارتباط خانوادگی کاهش یابد. برخی برای صدا کردن فرزندانشان برای غذا خوردن هم از همین شبکه ها استفاده می کنند. یعنی دیگر زحمت صدا زدن و حرف زدن را به خود نمی دهند. در تلگرام اطلاع می دهند که غذا حاضر است. قاعدتا این استفاده های بیش از اندازه، آسیب زاست ولی اینها دلیلی بر این نیست که چشم بر محسنات بی شمار این شبکه ها ببندیم.
نظرتان درباره کانال های تلگرام چیست؟ مفهوم تریبونی که قابلیت گفتگو در آن لحاظ نشده باشد، چقدر از نظر تربیتی قابل قبول است؟
– از نظر تربیتی ما معتقدیم باید امکان گفتگو و دیالوگ فراهم باشد اما کانال های تلگرامی گرچه فرصت بحث در همان کانال را نمی دهند ولی معمولا یک آی دی از کسی که صفحه را اداره می کند، برای اظهارنظر کاربران در نظر گرفته می شود.
ضمن این که کانال را می توان مثل کتاب در نظر گرفت. شما موقع مطالعه یک کتاب به نویسنده دسترسی ندارید. الان کانال های تلگرامی فوق العاه خوبی از اندیشمندان و روشنفکران دینی و … وجود دارد که مجموعه سخنرانی ها، کتب، مقالات یک نویسنده را بدون وجود پیام های نابجا و زاید در اختیار کاربران در اقصا نقاط جهان رسانه قرار می دهد، در حالی که مثلا دسترسی به دیدگاه یک اندیشمند آن هم به صورت لحظه ای و به روز حداقل برای کاربران غیرتهرانی معمولا امکانپذیر نبود.
شما به عنوان یک استاد دانشگاه اجازه می دهید فرزندان تان تلگرام داشته باشند؟ از کدام آسیب تلگرامی برای فرزندان تان بیش از همه می ترسید؟
– من تا سنی مقاومت کردم اما دخترم که 10 ساله است، تحت نظر خودم از تلگرام استفاده می کند. به قول علمای تربیت اسلامی بچه های ما باید تقوای حضور را بیاموزند، نه تقوای حذر! دیر یا زود کودکان ما در معرض این شبکه ها قرار می گیرند، بهتر است آرام آرام روش حضور را به آنان بیاموزیم، روشی که بیشترین اثرات مثبت و کمترین عوارض منفی را به دنبال داشته باشد.
بزرگترین نگرانی من از حضور دخترم در تلگرام این است که کسانی، عکس ها یا نوشته ها و تصاویر نامناسب را در اختیار او قرار دهند یا با او گفتگوهای نامناسبی داشته باشند. این هم البته قابل حل است. یعنی کودک شما تنها با کسانی که می شناسد و قابل اعتماد هستند، ارتباط داشته باشد و از حضور در گروه های ناشناس و پاسخ به آی دی های جعلی و مجهول خودداری کند.
حتما دلتان نمی خواهد طی صحبت های طولانی با تلفن همراه تحت تاثیر امواج خطرناک این وسیله قرار بگیرید. چون نمی شود استفاده از تلفن همراه را کنار گذاشت، باید بدانید که چگونه می توانید آثار زیانبار تلفن همراه تان را کاهش دهید.
1- مدت زمان مکالمه تان را کاهش دهید.بهترین راهکار این است که مدت زمان مکالمه با تلفن همراه تان را کاهش دهید. مطالعات نشان می دهد اگر شما بیش از دو دقیقه با تلفن همراه صحبت کنید، امواج مغزی شما تحت تاثیر امواج تلفن همراه قرار می گیرد.
2- کودکان فقط در مواقع ضرورت
به
هیچ وجه درست نیست که کودکان یک تلفن همراه مخصوص خودشان داشته باشند، چون
مغز کودکان در حال رشد بوده و اثر امواج تلفن همراه بر آنها پنج برابر
بیشتر است. بهتر است کودکان جز در موارد ضرورت، با تلفن همراه خود صحبت
نکنند.
3- تلفن همراه را در جیب شلوارتان و یا روی کمربندتان قرار ندهید.بهتر
است تلفن همراه را در جیب شلوارتان قرار ندهید، چون بافت های بخش پایینی
بدن بیشتر از بافت های سر و صورت، اشعه های مضر تلفن همراه را جذب کرده و
آسیب می بینند.
نتایج یک مطالعه نشان می دهد مردانی که تلفن همراه را
در جیب شلوارشان قرار می دهند، تعداد اسپرم هایشان 30 درصد کاهش پیدا کرده و
دچار عقیمی موقت می گردند.
4- اول بگذارید ارتباط برقرار شود.وقتی شماره گرفتید، اجازه دهید اول ارتباط با طرف مقابل برقرار شود، سپس موبایل را روی گوش تان قرار دهید. در این صورت تحت اشعه مضر کمتری قرار می گیرید. شما می توانید برقرار شدن ارتباط را روی صفحه تلفن همراه تان ببینید.
5- تلفن همراه تان را داخل پوشش های فلزی قرار ندهید.برای موبایلتان پوشش های فلزی نخرید. این محفظه های فلزی مانند یک گیرنده عمل کرده و اثر امواج تلفن همراه را که به سمت بدن شما می آیند، تشدید و منعکس می کنند.
6- تلفن همراهی با میزان اِس.اِی.آر پایین تر (جذب پایین اشعه برای بدن) بخرید.هنگام
خرید تلفن همراه به میزان اِس.اِی.آر آن توجه کنید. این عدد به طور معمول
به وسیله شرکت سازنده تلفن همراه روی گوشی و یا کاتالوگ آن درج می شود و
نشان می دهد که هنگام استفاده از تلفن همراه چه مقدار از امواج جذب بدن شما
می شود.
هر چه این عدد در یک گوشی تلفن همراه پایین تر باشد، آن گوشی ایمن تر است.
7- از هدست استفاده کنید.برای اینکه امواج تلفن همراه هنگامی که آن را روی گوش تان قرار داده اید مغز شما را نشانه نروند، باید آن را از سرتان دور کنید.
بهترین
کار این است که به جای قرار دادن تلفن همراه روی گوش تان، از یک «هندزفری»
یا «هدست» سیم دار استفاده کنید. این کار موجب می شود امواج تلفن همراه به
سمت مغز شما نیایند.
8- از اسپیکر یا پخش صدا استفاده کنید.برای کاهش تماس با امواج مضر تلفن همراه، هنگام صحبت کردن با آن، از اسپیکر یا پخش صدا استفاده کنید. فراموش نکنید در این شرایط تلاش کنید تا می توانید تلفن همراه را دورتر از بدن تان قرار دهید. با بیشتر شدن فاصله، میزان امواج الکترومغناطیس به میزان زیادی کاهش می یابد.
9- از آنتی اکسیدان ها استفاده کنید.آنتی اکسیدان ها موادی در بدن هستند که از پیری پیشگیری می کنند و برای سلامت بدن بسیار ضروری هستند. امواج تلفن همراه می توانند این ترکیبات حیاتی بدن را از بین ببرند و فرمول شیمیایی آنها را بشکنند. بنابراین چون در طول روز شما مدت زیادی تحت تابش این اشعه های مضر قرار می گیرید، خوب است روزانه از موادغذایی حاوی آنتی اکسیدان بیشتری استفاده کنید.
10- جلوی آنتن موبایلتان را نپوشانید.
مسدود
کردن آنتن تلفن همراه هنگام استفاده از آن، مقدار پرتوهای جذب شده از طریق
مغز را افزایش می دهد. این کار موجب می شود کارایی تلفن همراه کاهش یابد و
موجب شود موبایل از نیروی بیشتری برای ایجاد کیفیت بیشتر استفاده کند و
پرتوهای بیشتری را منتشر کند.
11- موبایل در منزل
بهتر است موبایل را هنگام خواب
دور از خودتان قرار دهید. همچنین در حالت آنتن دهی بالای موبایل در محل
سکونت یا محل کار و داشتن علائمی نظیر سردرد، وزوز گوش، اضطراب، عدم کیفیت
خواب خوب مثل بی خوابی یا کابوس، سوزش چشم ، فشار خون بالا و یا حالت گُر
گرفتگی، اضطراب و دلهره، تپش نامنظم قلب، استرس و پرخاشگری به احتمال زیاد
در معرض امواج قوی الکترومغناطیس قرار دارید. بهتر است نسبت به شناسایی و
ایزوله کردن محیط خود در برابر امواج بالا اقدام نمایید.
12- موبایل و خانم باردارامواج بالای موبایل، آسیب جدی به سلول های در حال شکل گیری و دی ان ای جنین وارد می نماید. لذا بهتر است خانم های باردار در طول ایام بارداری، موبایل را از خود دور نگه دارند، خصوصا در هنگام زنگ خوردن موبایل یا برقرار شدن تماس که بیشترین میزان موج را دارا می باشد، موبایل در نزدیکی بدن آنها نباشد.
13- موبایل و بیماری های خاص
امواج الکترومغناطیس تاثیرات مخربی بر روی سلول های ضعیف گذاشته و می تواند در پیشرفت بیماری و طولانی شدن درمان آن تاثیر بگذارد.
لذا
بهتر است افراد با بیماری های خاص خصوصا تومور، ام اس، لوسمی، اختلالات
خونی و قلبی و کلیوی یا افرادی که پروتز یا قعطه فلزی در بدن دارند، از
موبایل و امواج الکترو مغناطیس دوری نمایند.
14- موبایل در بیمارستان
استفاده از تلفن همراه در کنار تخت بیماران و یا تجهیزات پزشکی خطرناک است.
سازمان
جهانی بهداشت یک سری وسایل و تجهیزات پزشکی را مشخص کرده است که موبایل و
سیستم های وایرلس از فواصل نزدیک می تواند روی آنها تأثیر بد بگذارد.
15- موبایل در پمپ بنزین
امواج موبایل به دلیل داشتن پرتوهای قوی امواج الکترومغناطیس می تواند با برخورد به اشیای فلزی حالت جرقه ایجاد نماید.
موارد
بسیار زیادی از انفجار خودروهای در حال سوختگیری، به دلیل استفاده از
موبایل در جایگاه سوخت بوده که پرتوها با ایجاد جرقه در محل بخارهای بنزین،
باعث انفجار و شعله وری محل گردیدند.
16- محل قرارگیری موبایل
قرارگیری
موبایل بر روی قلب باعث ایجاد اختلال و بی نظمی در ضربان قلب شده و در
بلندمدت می تواند اثرات مخربی بر نظم قلب به جا بگذارد.
بهتر است موبایل با اعضای اصلی بدن مانند قلب، سر و اندام پایین تنه فاصله داشته باشد.
همچنین زنگ خوردن موبایل در نزدیکی کارت های اعتباری مغناطیسی نیز می تواند باعث اختلال در کارایی آنها گردد.
17- موبایل و استفاده از اینترنت
اتصال به اینترنت موبایل، امواج الکترومغناطیسی را چندین برابر می کند.
بهتر
است در موارد ضروری از اینترنت موبایل استفاده کنید و بعد از استفاده، در
حالت خاموش قرار دهید و یا بهتر است در مواقع لزوم از وایفای موبایل بجای
اینترنت سیم کارت استفاده کنید.
18- موبایل در وسیله نقلیه
موبایل
در حال حرکت به میزان چند برابر آلودگی موجی تولید می نماید. همچنین به
دلیل وجود دیواره های فلزی در خودرو، امواج در داخل خودرو محبوس شده و باعث
جذب و نفوذ بیشتر امواج به بدن می گردد. همچنین استفاده طولانی مدت از
موبایل هنگام رانندگی باعث بروز سردرد، سرگیجه، اختلال در هوشیاری و واکنش
سریع راننده می گردد.
19- ارتباط موبایل با تومور مغزی
پژوهشگران
علوم پزشکی در موسسه ملی بهداشت آمریکا اعلام کردند افرادی که از گوشی های
تلفن همراه استفاده می کنند، پنج برابر بیشتر در خطر ابتلا به انواع تومورهای مغزی قرار دارند.
همچنین
بر اساس تحقیق سازمان ملل، افرادی که طی ده سال روزانه نیم ساعت به طور
مداوم با تلفن همراه صحبت کرده اند، دچار تومور مغزی از نوع گلیوما (تومور
بدخیم سیستم عصبی مرکزی) می شوند.
امواج مغناطیسی تلفن همراه روی جریان
خون مغز و DNA سلول ها تاثیر می گذارد و باعث ابتلا به تومور مغزی می شود،
اما افرادی که برای صحبت طولانی با تلفن همراه از هندزفری استفاده کرده
اند، کمتر دچار تومور مغزی شده اند.
20- استفاده از پیام یا تلفن ثابت به جای تماس
از
موبایل در مواقع ضروری، استفاده کنید و بیشتر از تلفن ثابت و یا ارسال
پیامک استفاده نمایید. البته در این کار هم نباید زیاده روی کنید تا دچار
بیماری "گردن پیامکی" نشوید.
منبع: آفتاب - علی فرزاد
مطالب مرتبط:
بیماری گردن پیامکی نگیرید
تلفن همراه را به کودکتان ندهید
موقع خواب، موبایل را کنارتان نگذارید
9 خطر گوشی هوشمند برای سلامتی
چطور موبایل سلامتی ما را به خطر میاندازد؟
تلفن همراه باعث خارش پوست میشود
تلفن همراه را به رختخواب نبرید
تحقیقاتی جالب درباره مضرات موبایل
اثرات مخرب تلفن همراه بر نوجوانان
مضرات استفاده زیاد از موبایل
موبایل کثیف تر از دستشویی
تلفن همراه و خطر تومور مغزی!
مضرات موبایل برای سلامت
مضرات شبکه های موبایلی
دانلود ( حجم : ۵ مگابایت )
اکنون کاربران فعال موبایلی ایران
بهطور شبانهروز با نرمافزارهای ارتباطی کار میکنند و در شبکههای
اجتماعی حاصل از این نرمافزارهای ارتباطی مشغولند.
پس از آنکه ویچت فیلتر شد و وایبر به
سرعت جای آن را گرفت، کاربران موبایلی ایرانی با استقبال گسترده از این
نرمافزار اتباطی توانستند در مدت زمان کوتاهی تعداد کاربران حاضر در این
شبکه را به عددهای میلیونی برسانند طوریکه مدیران شبکه وایبر با بهت و
تعجب از این استقبال یاد کردند.
اندکی بعد، استفادهکنندگان از چنین نرمافزارهایی به فکر راهاندازی و تشکیل گروههای مختلف در همین شبکهها برآمدند طوریکه استقبال از تشکیل چنین گروههایی همانند استقبال از نصب و راهاندازی نرمافزارهای ارتباطی در گوشیهای موبایل کاربران بود.
افراد مختلف بسته به تخصص و توانایی خود و حتی بدون در نظر گرفتن چنین مهمی، اقدام به تشکیل گروههای مختلف در شبکههای اجتماعی وایبر، واتسآپ، لاین و تلگرام کرده که سپس خود نیز بهعنوان مدیر گروه، گردانندگی آن را بر عهده گرفتند.
عضوگیری در این گروهها در ابتدا از سوی کسی صورت میگرفت که چنین گروهی را راهاندازی کرده و اغلب از میان دوستان نزدیک بود اما در ادامه کاربران حاضر در گروه به روشهای مختلف که سادهترین آن جذب دوستان، همکاران و حتی با نیت بالا بردن تعداد اعضای گروه بود، اقدام به اضافه کردن کاربران مختلف به گروههای خود بدون در نظر گرفتن هرگونه پیشینه، تخصص و حتی گرفتن رضایت از آن کاربر برای حضور یا عدم حضورش در گروه کردند.
ناگفته نماند برخی از کاربران نیز برای
اعلام اینکه در گروههای مختلف عضو بوده و تعداد گروههایشان زیاد است
اقدام به حضور در گروهها مختلف میکردند. این موضوع در قدم اول شاید کار
سادهای به نظر بیاید اما در ادامه باعث بروز مشکلات فراوانی برای کاربرانی
شد که خواسته یا ناخواسته در گروههای مختلف عضو شده بودند.
از آنجا که عضوگیری گروههای مختلف در شبکههای اجتماعی در ابتدا با هدف جمع کردن دوستان بود اما از آنجا که دوستان هر کاربر، با دوستان کاربر دیگر مشترک نبود، بنابراین جمعی از آدمهای مختلف در گروهها عضو شدند که – فارغ از ایجاد فضایی برای تضارب آراء – هیچگونه همخوانی با یکدیگر نداشتند.
همچنین بهدلیل عطش بالای کاربران برای
حضور در گروهها و استفاده بیحد و حصر ایشان از شبکههای اجتماعی، آنها را
از انصراف و خروج از گروههایی که توجیهی برای آنها نداشت، منع میکرد.
در نتیجه این کاربران، فضایی را تحمل
میکردند که یا در ادامه با آن همراه شده و به اجبار بسیاری از ویژگیهای
شخصیتی خود را زیر پا میگذاشتند و یا مجبور به جدل با کاربران دیگر در آن
گروه میشدند و همین موضوع زمینهساز بروز بسیاری از مشکلات برای کاربران
ایرانی شبکههای اجتماعی شده، میشود و خواهد شد.
اگرچه پس از گذشت یک دوره زمانی ۷-۶ ماهه از ورود این شبکهها و تشکیل چنین گروههایی، اغلب کاربران کمکم به این باور رسیدند که ناچار هستند برخی از گروهها را ترک کنند اما متاسفانه هنوز هم عده زیادی با این توجیه که اینجا فضای مجازی است و در فضای مجازی اینگونه برخوردها و رفتارها طبیعی بوده و نباید سخت گرفت بلکه باید آزادتر بود، به ماندن در آن گروهها و البته همرنگ شدن با آن ادامه میدهند.
چرا؟
از آنجا که عضوگیری در چنین گروههایی،
قاعده و قانون خاصی نداشته و ندارد، بنابراین هر کاربر با هر نوع گرایش
فکری در آن ورود میکند و در ادامه آدمهایی که هیچ شناختی از یکدیگر
ندارند به ناچار اقدام به اضافه کردن افراد گروههای مختلف در فهرست
مخاطبان گوشیهای موبایل خود میکنند.
نکته جالب همینجا است که کاربری که تا دیروز، شماره همراهش بهعنوان یکی از شخصیترین داراییهایش بوده و آن را به هرکسی نمیداده است اکنون بهطور تقریبی بیش از هزار نفر بهراحتی شماره او را در دسترس دارند آن هم افرادی که قابل شناسایی نیستند و البته اقدام به گذاشتن پیام یا هر نوع پست دیگری در صفحه شخصی او در شبکههای اجتماعی مختلف میکنند که جنبه مزاحمت دارد و در ادامه اینگونه مزاحمتها راه به جاهایی میبرد که سرنوشت خوبی را برای کاربران رقم نمیزند.
این یک سوی ماجراست و اما سوی دیگر آن نوع برخورد با کاربران در گروههایی است که ایشان در آن عضویت دارند. همانگونه
که در بالا آمد چون عضوگیری گروهها قانون خاصی را پیروی نمیکرد بنابراین
هرکس، هرکسی را دوست داشت به گروه خود اضافه میکرد و این کاربران
بهدلیل آنکه تعهدی نسبت به دیگر کاربران نداشتند و با
تأکید بر اینکه در فضای مجازی چنین تعهداتی جایی ندارد، پس به خود اجازه
میدادند تا هرگونه متن، عکس، موسیقی و فیلمی را نشر کنند.
در ادامه اینگونه نشرها، تأییدهایی(بخوانید لایک) که از سوی مدیر گروه و دیگر کاربران صورت میگرفت نوعی رقابت کاذب را در میان دیگران کاربران بهخصوص خانمهای عضو گروه(با توجه به اینکه احساسیتر برخورد میکنند) ایجاد میکرد و آنان نیز برای اینکه در کورس رقابت با همگروهیهای خود عقب نمانند و البته لایکهای بیشتری را دریافت کنند به ناچار در راهی قدم میگذاشتند که شاید تا قبل از آن به خود اجازه ورودش را نمیدادند چراکه با روحیات، اخلاقیات و منش آنها در تضاد بود.
اما آنها اینگونه تعبیر میکردند که اینجا فضای مجازی بوده و واقعی نیست پس نباید خیلی سخت گرفت غافل از ینکه کاربران دیگر آنها را باتوجه به آنچه آنها در گروهها میگذارند، قضاوت میکنند و نتیجه آنکه وقتی کاربری به نشر متن، عکس، موسیقی و یا فیلمی اقدام میکند که برخلاف عرف و عاداتش است درواقع به دیگر کاربران اعلام میکند که من از چنین مواردی رضایت دارم.
متأسفانه قضاوت کاربران از یکدیگر براساس
مطالب منتشر از سوی آنها، این انگیزه ناپسند را در دیگر کاربران ایجاد
میکند تا آنان نیز به خود اجازه دهند مطالبی به مراتب بدتر از آن در
گروههای نشر دهند و یا به صفحه شخصی هر کاربر ارسال کنند، موضوعی که باعث
زحمت کاربران شده و آنها با این اندیشه که به دیگر همگروهایهای
خود بیاحترامی نکنند چنین توهینهایی را تحمل میکنند اما حاضر نیستند آن
کاربر را بلاک کنند.
بدتر آنکه دریافت و ارسال چنین مطالبی
پس از مدتی عادی شده و با از بین رفتن قبح آن، امنیت اخلاقی
کاربران(بخوانید همسران و فرزندان) را به شدن تهدید میکند.
حال این شبکهها مدتی است خانه و خانواده
را هدف گرفته و سبب شدهاند تا افراد خانواده از یکدیگر دور شوند تا آنجا
که در برخی از خانوادهها همین گروهها جای همسر و فرزند را گرفتهاند.
متأسفانه اکنون نرمافزارهای بیآزاری که قرار بود دوری فاصلهها را جبران
کنند، زندگی مشترک ایرانیان را نشان گرفتهاند.
شاید فکر کنید اینگونه شیوههای مدرن معاشرت تهدیدی برای عشق مشترک همسران و خانوادههای ایرانی به حساب نمیآید اما باور کنید بههمان اندازه که زندگی خانوادگی معتادان به مواد مخدر در خطر است زندگی مشترک زوجهای ایرانی معتاد به نرمافزارهای ارتباطی نیز هر لحظه در خطر فروپاشی است.
به راستی ما را چه شده است؟
شاید از خود بپرسید پس نقش مدیران گروه در این میان چیست؟
مدیران گروه یا همان کاربرانی که در ابتدا
اقدام به راهاندازی چنین گروههایی کرده و البته در ادامه روند عضوگیری
از دستشان در رفته است (چراکه هر دوستی میخواسته دوست خود را به گروه اضافه کند و اکنون جمعیت گروه به اندازهای رسیده که غیرقابل کنترل است) اگرچه
درباره مطالب نازیبا و خلاف اخلاق تذکر میدهند اما درنهایت راه به جایی
نمیبرند چون آنها نمیخواهند اعضا را از خود دلگیر کنند.
در اینجاست که احساس پاک کاربرانی که
(بهطور عمده خانمها) برای پر کردن اوقات فراغت یا سرگرمی و حتی آموختن
نکتهای در این گروهها وارد شدهاند، دستخوش تلاطماتی قرار میگیرد که
آثار سوء روانی برای آنها دارد.
برخوردهای مجازی خارج از شأن
با کاربران در چنین گروههایی و نشر مطالب، عکس و فیلمهایی که در اصل
توهین به شعور کاربران است سبب میشود تا عقل و احساس کاربران در این
گروهها به استثمار کشیده شود و جالب آنکه کاربران حاضرند این چنین
توهینها و استثماری را بپذیرند و تحمل کنند و بازهم در این گروهها
بمانند!
به راستی چرا؟
دانش پورشفیعی
سازگاری با مرگ عزیزان
مرگ عزیزان مهم ترین رویداد در زندگی است و باعث بحران عاطفی شدید می شود. مرحله «بهبود» آرام و تدریجی است، زیرا پذیرش واقعیت مشکل است و فرد دچار سردرگمی می شود. اگر فرد مرگ را به عنوان واقعیت زندگی بپذیرد، غم و اندوهش کمتر می شود. فرد باید بپذیرد که می تواند با مرگ و شرایط جدید سازگار شود. با پشت سر گذاشتن مرحله رشد روان شناختی، فرد می تواند در مقابل رویدادهای سخت زندگی مقاوم شود.
غم و اندوه پس از مرگ عزیزان شامل مراحل زیر می شود:
1- انکار و ناباوری
در ابتدا پذیرش مرگ عزیز بسیار مشکل است. فرد فکر می کند که این اتفاق تلخ و دردناک برای او روی نداده است و خواب می بیند. اصلاً آن را باور نمی کند. ولی وقتی افکار و احساسات خود را در مورد مرگ و عزیز از دست رفته بیان می کند به تدریج واقعیت را می پذیرد.
2- خشم
در این مرحله فرد از خود می پرسد:«چرا من؟». فرد از تلخی و بی عدالتی در تقدیر مرگ عصبانی است. از این رو رفتار تند و خشنی با دیگران دارد.
حمایت اجتماعی، عاطفی، احترام و توجه دیگران باعث می شود فرد راحت تر این مرحله را پشت سر گذارد.
3- معامله
فرد حاضر است هر چه را که دارد ببخشد تا عزیز از دست رفته باز گردد و زندگی به روال سابق بازگردد.
4- گناه
فرد دچار عذاب وجدان و گناه می شود، احساس می کند در حق عزیز خود کوتاهی کرده است. در این مرحله فرد باید خود را ببخشد و بداند انسان جایزالخطا است.
5- افسردگی
فرد غمگین و گوشه گیر می شود و نوسانات خلقی در رفتارش مشاهده می شود. ولی با گذشت زمان به تدریج فرد به روال عادی بازمی گردد و فعالیت اجتماعی خود را از سر می گیرد. در این مرحله تشویق فرد اصلاً مؤثر نیست.
6- تنهایی
در پی مرگ عزیز و تغییرات زندگی، فرد احساس تنهایی و ترس می کند. هرچه با دیگران ارتباط بیشتر داشته باشد، احساسات منفی او کاهش می یابد.
7- پذیرش
پذیرش مرگ به معنی بازگشت فرد به شادی نیست. بلکه فرد به مرحله سازگاری و رویارویی با واقعیت می رسد. او به تدریج می پذیرد که به زندگی خود بدون حضور عزیز از دست رفته ادامه دهد. ارتباط با دوستان باعث می شود که فرد احساس بهتری داشته باشد.
8- پایان اندوه
زمان کاملاً مشخصی برای پایان اندوه وجود ندارد، این مرحله در افراد متفاوت است. به گفته کارشناسان، معمولاً این مرحله یک سال به طول می انجامد. البته این امر به رابطه فرد با عزیزان از دست رفته، حمایت اطرافیان و عوامل فردی بستگی دارد. هرچه رابطه فرد با متوفی صمیمی تر باشد، مرحله بهبود طولانی تر است.
9- امید و بازگشت به زندگی
فرد به مرحله ای می رسد که با یادآوری خاطرات عزیز خود، کمتر ناراحت می شود. به آینده چشم می دوزد و امیدوار است. ( البته مراحل پس از مرگ عزیزان، بسته به فرهنگ های مختلف تفاوت می کند. مثلاً مراحل 2، 3 و 4 را بسیاری از ما ایرانیان به دلیل اعتقادات مذهبی تجربه نمی کنیم و یا به صورت بسیار خفیف با آن مواجه می شویم.)
مرگ اعضای درجه اول خانواده
مرگ عزیز به ویژه اگر اتفاقی و ناگهانی باشد بسیار سخت و دردناک است. واکنش فرد متأر از شرایط مرگ و رابطه او با فرد از دست رفته است.
مرگ فرزند: والدین احساس می کنند به آنان ظلم شده است، آنان گاه دچار عذاب وجدان می شوند، خود را مسئول مرگ فرزند می دانند و احساس می کنند بخشی از هویت خود را از دست داده اند.
مرگ همسر:مرگ همسر بسیار تلخ و دردناک است و شوک عاطفی شدید را به همراه دارد. در پی مرگ همسر، فرد باید با شرایط جدید نظیر سرپرستی فرزندان به تنهایی و زندگی مجردی و ... سازگاری پیدا کند.
مرگ همسر سالمند: سالمندان نسبت به مرگ همسر خود آسیب پذیرند، زیرا شریک یک عمر زندگی مشترک خود را از دست می دهند. در پی مرگ همسر، سالمند تنها و ناامید می شود.
روش های سازگاری با مرگ
فرد باید احساس تنهایی، خشم و غم را به راحتی با دیگران در میان گذارد و امیدوار باشد. نماز بخواند. دعا کند. در خصوص احساسات و اعتقادات مذهبی با روحانیون صحبت کند. از خود مراقبت و استراحت نماید. با وجود بی اشتهایی، غذای مقوی بخورد.
روش های کمک به فرد داغدار
از فرد داغدار حمایت کنید. اگر افسرده است. او را به شاد بودن تشویق نکنید، زیرا آمادگی ندارد. تا زمانی که فرد تمایل دارد، در مورد موقعیت موجود و مرگ عزیز با او صحبت کنید. تـُن صدایتان آرام و با محبت باشد. به فرد نشان دهید که برایتان مهم است و به او توجه می کنید. با توجه و علاقه، به صحبت های فرد گوش کنید. از تجارب مشابهی که در زندگی داشته اید، احساسات غم و اندوه خود برایش تعریف کنید. هرگز نگویید احساساتت را درک می کنم».
اگر نشانه های افسردگی شدید در فرد مشاهده می شود و وضعیت اش هر روز از روز قبل بدتر می شود، او را تشویق کنید به روان شناس مراجعه کند.
احساس اندوه یا افسردگی؟
اندوهگین بودن بخشی از تجارب انسان است. زیرا ناشی از تغییرات طبیعی چرخه بیولوژیک و پاسخ عاطفی به تجارب سخت و طاقت فرسای زندگی نظیر ناامیدی و مرگ عزیز است. بهترین راه سازگاری طبیعی، تأیید و مطرح کردن احساسات است.
اندوه و سازگاری با مرگ
صحبت با مشاور در خصوص مرگ عزیز، به فرد کمک می کند که احساس تنهایی نکند. گاهی گذر از شرایط دشوار مرگ عزیز، به افسردگی منجر می شود.
علائم افسردگی بالینی
- عدم تمرکز
- بی خوابی، زود از خواب بیدار شدن، دیر خوابیدن، خواب طولانی و بیدار شدن با خستگی
- تغییر عادات غذاخوردن
- بی اشتهایی، عدم احساس مزه غذا
- پرخوری و افزایش اشتها
- احساس گناه، ناامیدی و تنهایی
- افزایش انتقاد از خود
- افکار خودکشی
- انزوای شدید
- افزایش مصرف دارو و آرام بخش
اگر اکثر نشانه های فوق بیش از دو هفته مشاهده شود، احتمال افسردگی بالینی وجود دارد.
افسردگی بالینی با مشاوره و مدیتیشن قابل درمان است.
درمان افسردگی بالینی حاد ، 9 تا 12 ماه یا بیشتر طول می کشد، ولی با درمان پس از 4 تا 6 هفته فرد بهبود می یابد. در صورت مشاهده موارد فوق، باید به روان شناس یا مشاور مراجعه شود، در غیر این صورت وضعیت فرد بدتر می شود.
چگونه با فردی که به کمک نیاز دارد باید رفتار کرد؟
باید رفتارهای فرد را به او یادآور شد. برای مثال، «همه اش توی خودت هستی، اصلاً حوصله نداری و نمی خندی» نگرانی تان را به او نشان دهید.
به او پیشنهاد کنید که به دکتر روان درمانگر یا روان شناس مراجعه کند، به او اطمینان دهید که حاضرید او را همراهی کنید. اگر به نظرتان فرد به فکر خودکشی است، مستقیماً از او سؤال کنید. برای مثال «آنقدر ناراحتی که حاضری به خودت آسیب برسانی؟»، پرسش از فرد، احتمال بروز خودکشی را افزایش نمی دهد. بلکه او را تشویق می کند تا افکارش را بر زبان آورد. اگر فرد افکار خودکشی در سر دارد، سریع او را نزد روان شناس ببرید. برای کمک به فرد، می توانید با روان درمانگر و روان شناس مشورت کنید.
کمک به کودک داغدار
مرگ والدین برای کودک بسیار مشکل است و کودک نسبت به شرایط اطراف خود و مرگ عزیز دچار سردرگمی می شود.
به دلیل شناخت و درک محدود ، و ناتوانی در بیان احساسات، روند بهبود در کودکان کم سال طولانی تر و مشکل تر است. کودک دچار شب ادراری می شود. خشم ، انتقاد و اضطراب در کودک افزایش می یابد. سازگاری کودک با مرگ عزیزان فشار زیادی بر اطرافیان وارد می کند.
با سادگی و آرامش با کودک در مورد مرگ صحبت کنید . به او کمک کنید احساسات خود را شناسایی و ابراز کند.
کودک به حمایت و توجه بزرگسالان نیاز دارد و باید وقت زیادی را به او اختصاص داد.
آنچه که باید فرد داغدار انجام دهد
فرد احساسات خود را به دیگران بگوید تا بتواند غم و اندوه را پشت سر گذارد.
به سلامت خود توجه کند. با بی اشتهایی مبارزه کند.
صبور باشد. ماهها یا یک سال طول می کشد که فرد تغییر زندگی و مرگ را بپذیرد.
آنچه که فرد داغدار نباید انجام دهد:
- منزوی و گوشه گیر نشود و خود را از دیگران پنهان نکند.
- با سیگار داروهای آرام بخش بدون تجویز خود را آرام نکند.
- احساسات خود را انکار نکند.
- در مورد مسائل مهم زندگی نظیر ازدواج سریع تصمیم نگیرد.
چگونه می توانید به فرد داغدار کمک کنید؟
- در غم و اندوه فرد شریک شوید. او را تشویق کنید تا احساساتش نسبت به مرگ و خاطرات فرد از دست رفته را مطرح کند.
- غم و اندوه را تأیید کنید.اما آن را به ابدیت و خداوند ارتباط دهید. هرگز نگویید « با گذشت زمان حالت بهتر می شود، خیریت بود»، زیرا به او هیچ کمکی نمی کند. با دقت و توجه به صحبت های فرد گوش و با او همدردی کند.
- به او کمک کنید. برایش غذا تهیه کنید و به او بدهید.
- صبور باشید. روند بهبود فرد طولانی است؛ پس با بردباری به فرد عزادار در پشت سر گذاشتن غم و اندوه کمک کنید.
- غم و اندوه فرد را کم اهمیت نشان ندهید.نگویید «تو باید قوی باشی»، تو باید بدون او به زندگی ادامه دهی، چون مقاومی زیرا در مراحل اولیه این صحبت ها برای فرد تأثیر ندارد و او باید به طور طبیعی مراحل غم و اندوه را پشت سر بگذارد.
ترجمه : الهام مؤدب
لینک ها
کودکان را برای روبه رو شدن با بلایای طبیعی آماده کنیم
آیا شما هم در خوابیدن مشکل دارید ( قسمت اول ) ، ( قسمت دوم )