حضرت امام خامنه ای(حفظ الله):برای اینکه بتوانیم رشد علمی کشور را تامین کنیم،از دبستان باید شروع کنیم
بسم الله الرحمن الرحمن الرحیم
چهل گام در اشاعه ی برنامه ی درسی قرآن دوره ی ابتدایی
اشاره
یکی از اتفاقات جالب و قابل توجه در دولت دهم و دوره ی وزارت آقای دکتر حاج بابایی در آموزش و پرورش, تشکیل معاونت مستقل آموزش ابتدایی در حوزه ی ستادی و ادارات کل استان ها بود و نکته ی جالب توجه تر این که علاوه بر معاون محترم ابتدایی وزیر, تمامی32 معاون ابتدایی استان ها, خانم هستند. ضمن آرزوی موفقیت برای همه ی این عزیزان, امید است آن چه به اختصار مطرح می شود مورد توجه ایشان قرار گیرد و هم چنین زمینه ساز ارتقاء آموزش قرآن دانش آموزان دوره ی ابتدایی سراسر کشور را فراهم آورد. انشاء الله
مقدمه
همان طور که می دانید مقام معظم رهبری در روز معلم سال 1385 در بیاناتی کاملاً صریح و شفاف درباره ی ضرورت توجه متولیان تعلیم و تربیت کشور به جایگاه قرآن کریم در وزارت آموزش و پرورش فرمودند :
« ... مسئلهی دیگری که میخواهم به عنوان یک نکته عرض کنم، مسئلهی قرآن در آموزش و پرورش است. قرآن در آموزش و پرورش حقیقتاً مهجور واقع شده است... علت این است که در دورانی طولانی، قرآن در آموزش وپرورش ما، به خصوص در آن سنین یادگیری مهجور بوده یا اصلاً وجود نداشته است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، توقع این بود که یک کارِ کارستانی انجام بگیرد, البته کارهایی هم شده است، لیکن جای حضور قرآن در دورههای گوناگون - چه دبستان، چه دبیرستان و چه راهنمایی - واقعاً خالی است. باید فکر بشود. نه به شکل تحمیلی، نه به شکل بیزارکننده و دورکننده؛ بلکه به شکل صحیح. امروز خوشبختانه حرکت قرآنی در کشور خیلی خوب است؛ لیکن در آموزش و پرورش باید نهادینه شود؛ ما در این زمینه, نیازمند تحول هستیم »
شایسته آن بود پس از فرمایش مقام معظم رهبری درباره ی مهجوریت قرآن در آموزش و پرورش, برنامه ریزی های کمی و کیفی مانند تشکیل معاونت قرآنی, فعال سازی شوراهای برنامه ریزی درحوزه های ستادی و کمیته های اجرایی استانی و منطقه ای و مدرسه ای انجام می شد و ضمن برگزاری همایش ها و سلسله نشست هایی به منظور شناسایی ابعاد مهجوریت قرآن در بخش های مختلف آموزش وپرورش, به تبیین کارشناسانه و ارائه راه کارهای مناسب پرداخته می شد؛ با این وجود اگر امروز هم وضعیت فعلی جایگاه آموزش و فعالیت های قرآنی در بزرگ ترین نهاد وزارتی کشور مورد بررسی, نقد و اصلاح قرارگیرد؛ قطعاً می تواند منشاء خیرات و برکات فراوانی شود, البته به شرطی که علاوه بر بصیرت, با همت و کار مضاعف نیز همراه باشد.
در این مجال اندک و با توجه به تنوع موضوعات ارائه شده, تنها به ارائه ی اجمالی مسائل مهم و قابل پیگیری در دوره ی ابتدایی, آن هم در قالب 40 نکته و پیشنهاد بسنده می شود. امید است بیان این مطالب, قدمی هر چند کوچک اما مفید در ترسیم مسیر ارائه ی الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت در آموزش قرآن دوره ی ابتدایی محسوب شود.
انشاءالله
رضا نباتی - کارشناس ارشد تعلیم و تربیت اسلامی
و کارشناس قرآن دفتر برنامه ریزی و تالیف کتب درسی
1- جهانی ببینیم, اسلامی بیاندیشیم و بومی عمل کنیم.
مقام معظم رهبری در نخستین نشست اندیشه های راهبردی به ارائه ی تعریف و تبیین « الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت » پرداختند و آن را در قالب چهار عرصه ی اساسی فکر, علم, زندگی و معنویت ترسیم کردند و از این ها به عنوان« درس قرآنی» یاد کردند و ابزار کا را هم ابتدا در آموزش و پرورش دانستند.
الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت در آموزش وپرورش زمانی محقق می شود که متولیان, برنامه ریزان و مجریان آموزش وپرورش کشور, جهانی ببینند, اسلامی بیاندیشند و بومی عمل کنند. این امر باید از دوره ی ابتدایی و حتی قبل از آن شروع شود. وزیر محترم آموزش وپرورش دهه ی حاضر را دهه ی آموزش وپرورش ابتدایی نام گذاری کرده اند.
اطلاع مسئولان, مدیران و معلمان از اهداف کلی آموزش قرآن مصوب شورای عالی آموزش و پرورش و هم چنین اهداف، رویکرد, اصول حاکم بر برنامه ی درسی, عناصر و اجزاء برنامه ی درسی قرآن دوره ی ابتدایی باعث می شود تا اولاً با صرف هزینه و وقت کم تر, بازدهی بیش تری به دست آید. و ثانیاً نوآوری های معلمان متناسب با چارچوب برنامه ی درسی و هم چنین شرایط بومی و فرهنگی ارائه شود.
تجربه نشان می دهد اغلب مدیران و معلمان مبانی تغییر و برنامه ریزی درسی را نمی دانند و طبیعتاً در برابر تغییرات یا از خود مقاوت منفی نشان می دهند و یا نسبت به آن بی تفاوت هستند. و نیز مکرر دیده می شود دانش آموزان, دقیقاً از جایی دچار مشکل یادگیری قرآن هستند که معلم در فهم و درک مبانی نظری و یا روش آموزش آن با مشکل رو به رو است.
برای رسیدن به وضعیت مطلوب, کارهای زیادی لازم است که مهم ترین آن ها این است که ارتباط عمودی و رابطه ی افقی حوزه های مختلف ستادی و اجرایی باید از نوع تعامل چند سویه باشد تا بتوان با اتخاذ وحدت اندیشه و انسجام معارف کارآمدی آموزش وپرورش را در ارتقای آموزش و فعالیت های قرآنی بالا برد.
بنابراین مناسب است مدیران آموزش و پرورش, ارتقای صلاحیت های علمی و حرفه ای معلمان و مدیران مدارس را مهم ترین دغدغه ی خود و هم چنین بهترین راه تحول بنیادین و نیز نزدیک ترین مسیر برای ارائه وگسترش الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت در وزارت آموزش وپرورش, بدانند.
2- نقطه ی عزیمت کجاست ؟
در حکمت73 نهج البلاغه چنین آمده است :
" مَن نَصَبَ نَفسَهو لِلنّاسِ اِمامًا فَلیَبدَاُ بِتَعلیمِ نَفسِهی قَبلَ تَعلیمِ غَیرِهی , وَ لیَکُن تَأدیبُهو بِسیرَتِهی قَبلَ تَأدیبِهی بِلِسانِهی ؛ وَ مُعَلِّمُ نَفسِهی وَ مُؤَّدِبُها اَحَقُّ بِالاِجلالِ مِن مُعَلِّمِ النّاسِ وَ مُؤَّدِبِهِم "
کسی که خود را پیشوای مردم قرار داد, باید پیش از آن که به تعلیم دیگران پردازد, خود را تعلیم کند؛ و پیش از آن که به گفتار تربیت کند, با کردار تعلیم دهد, زیرا آن کس که خود را تعلیم دهد و ادب کند, سزاوارتر به تعظیم است از آن که دیگری را تعلیم دهد و ادب بیاموزد.
طرح در محضر قرآن کریم که در راستای ارتقای سواد قرآنی کلیه ی معلمان و مدیران محترم مدارس ابتدایی و انس دائمی ایشان با قرآن کریم اجرا می شود, بر انجام دو فعالیت تاکید دارد :
الف- خواندن روزانه ی حداقل یک صفحه از قرآن کریم
ب- درک معنای عبارات و آیات ساده ی هر صفحه
این دو فعالیت به ظاهر ساده می تواند چنان مؤثر باشد که به فرموده ی مقام معظم رهبری در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی با ایشان فرمودند : « اگر تحصیل کرده ها و فرهیختگان کشور روزی یک صفحه قرآن با توجه به معنا بخوانند و در آن تدبر کنند, غوغایی در کشور برپا می شود؛ این کار به فرهنگ سازی و تدبیر نیاز دارد.»
بنابراین مناسب است نقطه ی شروع تحول بنیادین در رفع مهجوریت از قرآن را از خود و اطرافیان نزدیک خود قرار دهیم.
3- مبنای گسرش آموزش و فعالیت های قرآنی را مصوبات شورای عالی قرار دهیم.
تجربه نشان می دهد به دلایل مختلف مدرسان قرآن در انتقال مبانی و چرایی تغییرات کلی یا جزئی کتاب های درسی موفق نیستند. زیرا با توجه به محدودیت های موجود در شرایط انتخاب مدرسان کشوری از یک سو و کمبود زمان برای ارائه ی همه ی مطالب در طول دوره از سوی دیگر نمی توان توقع بیش تری از ایشان داشت. بروز چنین مسأله ای باعث به وجود آمدن سؤال ها و ابهامات معلمان شود.
توجه دادن آموزگاران به بند هفتم اهداف اعتقادی وزارت آموزش وپرورش در دوره ی ابتدایی, در تحقق این هدف, مفید خواهد بود؛ در این بند آمده است :« انتظار میرود دانشآموزان در پایان دوره ی ابتدایی بتوانند قرآن کریم را بخوانند. لازمه ی دستیابی به این هدف آن است که دانشآموزان حداقل در پایان پایه ی سوم ابتدایی توانایی روخوانی قرآن کریم را به دست آورده باشند. منظور از روخوانی، خواندن شمرده و آرام قرآن کریم است. »
بنابراین مناسب است برای جلوگیری از سلیقه ای کار کردن در آموزش و فعالیت های قرآنی, ملاک و مبنای برنامه ریزی ها, اهداف کلی و برنامه ی درسی مصوب شورای عالی آموزش و پرورش باشد.
4- برای خواندن قرآن هم طریقیت و هم موضوعیت قائل شویم.
آموزش و فعالیت های قرآنی به دلایل مختلف در کشور ما بیش تر طریقیت دارد تا آن که موضوعیت داشته باشد؛ به این معنی که اغلب چنین تصور می شود که هدف اصلی از آموزش های قرآنی یادگیری قواعد روخوانی و روان خوانی قرآن است و هنگامی که دانش آموزان, واجد چنین دانشی شوند کار تمام است و آموزش اتفاق افتاده است؛ در صورتی که طبق آیه ی 2 سوره ی جمعه و روایات فراوان هیچ کس حتی نبی مکرم اسلام صل الله علیه و آله و سلم و ائمه ی معصومین علیهم السلام نیز از انس و خواندن روزانه و دائمی با قرآن بی نیاز نیستند و آحاد مردم همواره باید خود را نیازمند و در محضر قرآن ببینند.
هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الاُمّیینَ رَسولًا مِنهُم یَتلوعَلَیهِِم آیاتِهِ وَ یُزَکّیهِم وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَةَ وَ اِن کانوا مِن قَبلُ لَـفی ضَلالٍ مُبینٍ کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان بر انگیخت که آیاتش را بر آنها میخواند و آنها را تزکیه میکند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت میآموزد؛ هر چند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند!
همین مسأله باعث شده تا متولیان امر به جای فرهنگ سازی درباره ی انس مادام العمر افراد با قرآن, به تکرار آموزش های متداول بپردازند؛ در حالی که عموم مردم کمترین بهره ی معنوی را از قرآن کریم دارا می شوند.
بنابراین مناسب است موضوع ترویج فرهنگ انس دائمی دانش آموزان با قرآن کریم و خواندن روزانه ی آن را اولویت برنامه های قرآنی خود قرار دهیم.
در بند 34 این نوشته به راه کارهای مناسب برای تحقق این هدف اشاره شده است.
5- به ارتقای صلاحیت های عمومی در کنار ارتقای صلاحیت های حرفه ای توجه کنیم
دوره های آموزش ضمن خدمت همواره به ارتقای صلاحیت های حرفه ای معلمان تاکید دارند تا به ارتقای صلاحیت های عمومی و علمی ایشان در یک درس خاص؛ اما تجربه نشان می دهد هرچقدر هم که معلمان نسبت به روش های آموزش و تدریس تسلط داشته باشند, اگر خودشان با خواندن قرآن انس دائمی نداشته باشند و نسبت به صحیح خوانی آیات کتاب درسی, از مهارت لازم برخوردار نباشند, خواسته یا ناخواسته از آموزش مهارت روخوانی و روان خوانی قرآن شانه خالی می کنند و به موضوعات فرعی دیگر و حتی آموزش سایر دروس می پردازند.
بنابراین مناسب است به ارتقای صلاحیت های عمومی قرآن معلّمان درکنار ارتقای صلاحیت های حرفه ای آنان بیاندیشیم.
6- معلمان و مدرسان قرآن را پایش کنیم.
پایش و درجه بندی میزان توانمندی قرآنی کلیه ی معلمان و حتی مدیران مدارس ابتدایی طبق ضوابط مشخص, ارتقای سواد قرآنی آنان و هم چنین سطح کیفی صلاحیت های علمی و حرفه ای آموزگاران, برگزاری دوره های آموزشی و جبرانی برای معلمان واجب التعلیم, قرار دادن فرصت برای ایشان جهت اصلاح و جبران ناتوانی ها و سپس گرفتن آزمون مجدد از ایشان, نظارت بر آموزش قرآن طبق ضوابط مصوب, بهسازی ساعات آموزش قرآن مدارس, پاسخ گویی به نیازها و انتظارات معلمان, دانش آموزان و اولیای آنان و.. اموری هستند که باید فرصت انجام آن ها را در کوتاه مدت فراهم آورد.
در این زمینه پیشنهاد می شود ابتدا ضمن ابلاغ ملاک های بررسی، فرصت مناسبی در اختیار جامعه ی آماری مورد پایش قرار دهید تا خود را با استانداردهای موجود منطبق کنند و سپس به اجرای طرح بپردازید.
بنابراین مناسب است ضمن اتخاذ تدابیر لازم و ایجاد هماهنگی با واحدهای ذی ربط, طی یک زمان از پیش تعیین شده به پایش نیروها بپردازیم.
7- توسعه ی سواد قرآنی را مبنای فلسفه ی آموزش قرآن در آموزش وپرورش بدانیم.
« سوادقرآنی » همان دانش ومهارت پایه و اعتقاد وعلاقه به یادگیری قرآن.بـرای بهـره گیـری مسـتمر و مادام العـمر از قـرآن کـریم اسـت. سواد قرآنی دارای 4 ویژگی زیر است :
1- سوادقرآنی یک نیاز همگانی است. همه ی افراد جامعه با هر وضع اقلیمی، شغلی، اقتصادی، اجتماعی و... برای آن که هویت انسانی- الهی خویش را بشناسند، و از آن مراقبت کنند و زمینه ی شکوفایی تدریجی آن را نیز فراهم آورند، به سواد قرآنی نیازمند هستند .
2- سواد قرآنی از یک حد پایه برخوردار است. هرچند افراد با توجه به تفاوت هایی که درتحصیلات، سن، شرایط اقتصادی و اجتماعی دارند به سطوح مختلفی از سواد قرآنی نیازمند هستند، ولی بهره مندی عموم از یک حدّ پایه ضروری است .
3- حد سواد قرآنی در طول زمان درحال تغییراست. لذا با توجه به شرایط و امکانات مختلف در هر جامعه و نیز تغییرات این شرایط در طول زمان، این حد، نیازمند شناسایی وتعریف خاص است .
4- حداقل سواد قرآنی منجر به خواندن مستمر قرآن کریم، فهم تدریجی معنای عبارات و آیات آن شده و زمینه ساز بهره گیری مادام العمر از آموزه های الهی می شود. هدف آموزش عمومی قرآن، نمی تواند صرفاً دستیابی به دانش ومهارت خاصی در ارتباط با قرآن کریم باشد، بلکه باید توانایی و قابلیتی فراهم آورد که فرد بتواند ضمن انس و ارتباط دائمی با قرآن کریم، پیوسته خود را در معرض تزکیه و تعلیم الهی قرار دهد .
مهم ترین هدف آموزش قرآن در پایان دوره ی آموزش و پرورش عمومی، دستیابی دانش آموزان به سواد،قرآنی است. با توجه به آن چه که درباره ی سواد قرآنی بیان شد، این سواد در آموزش وپرورش به طور ساده و روشن از چهار رکن اصلی تشکیل می شود که بدون هریک از آن ها، سواد قرآنی حاصل نمی شود. این چهار رکن عبارتند از :
1- توانایی خواندن قرآن کریم
2- توانایی درک معنای آیات و عبارات ساده و پرکاربرد قرآن
3- توانایی تدبر در برخی از آیات قرآن
4- انس دائمی با قرآن کریم
قابل ذکر است که انس با قرآن کریم و علاقه به یادگیری آن، هم یک رکن ازسواد قرآنی وهم ضامن بقاء و توسعه ی سه رکن دیگر است. اگر سواد قرآنی به دستیابی به این جزء منجر نشود، نه تنها ضمانتی برای دوام دو رکن دیگر وجود ندارد، بلکه ضرورت و فلسفه آموزش قرآن ناکام می ماند.
بنابراین مناسب است تحقق سواد قرآنی به عنوان مبنا و هدف برنامه ریزی در آموزش عمومی قرآن در آموزش و پرورش مد نظر قرار گیرد.
8- خواندن قرآن را هدف اصلی دوره ی ابتدایی بدانیم.
اگر یک آموزگار در آموزش فارسی ( بخوانیم و بنویسیم ) به گونه ای درس دهد که اولاً بچه ها فقط بتوانند کتاب های بخوانیم و بنویسیم را بخوانند و در خواندن سایر کتاب ها مانند تاریخ, اجتماعی, دینی با مشکل رو به رو باشند؛ و ثانیاً به جای کسب توانایی خواندن, دانش آموزان را به حفظ قطعه شعری تشویق کند؛ به نظر شما آیا چنین معلمی به وظیفه ی خود به درستی عمل کرده و با اهمیت و جایگاه درس بخوانیم و بنویسیم آشناست ؟
مسلماً پاسخ شما این است که اگر معلم با اهمیت و جایگاه و روش های تدریس بخوانیم و بنویسیم آشنا باشد, باید بداند که اگر بچه ها در بخوانیم و بنویسیم مهارت داشته باشند, نه تنها قادر به خواندن همان شعر خواهند بود بلکه می توانند در کسب دانش همه ی علوم موفق شوند و همین مسأله نشان دهنده ی اهمیت والای سواد آموزی فارسی است.
در زمینه ی درک اهمیت و جایگاه آموزش قرآن به ویژه در دوره ی ابتدایی این دو اشکال در طرز تلقی معلمان به وضوح دیده می شود. معلمانی که به جای آموزش روخوانی به موضوعات دیگری هم چون حفظ سوره و پیام, قرائت آیات درسی خواص همراه با صوت و لحن و...
بنابراین مناسب است کسب مهارت خواندن قرآن کریم, به عنوان مهم ترین هدف آموزش قرآن در دوره ی ابتدایی, مورد تاکید قرار گیرد.
9- آموزش روخوانی به کدام شیوه صحیح تر است؛ روش دیداری یا روش شنیداری ؟!
تجربه نشان می دهد با همه ی تلاش هایی که برای باز آموزی معلمان به کار می رود, عده ای از ایشان به همان روشی تدریس می کنند که خودشان در کودکی با آن روش, قرآن آموخته اند. این افراد عموماً در برابر تغییرات مقاومت زیادی از خود نشان می دهند. البته نظر اکثر آنان که مدتی را به ناگزیر به آموزش قرآن با روش جدید پرداخته اند, تغییر کرده است.
اما مهم ترین چالش در دوره ی ابتدایی, ارائه ی روش مناسب آموزش روخوانی قرآن کریم است. شیوه های ی رایج کشور در آموزش روخوانی عمدتاً مبتنی بر روش شنیداری و روش قاعده آموزی است؛ در حالی که در برنامه ی درسی فعلی مدارس, از این دو روش پرهیز می شود و در عوض روش دیداری و مهارت آموزی را توصیه می نماید. مراقبت از این موضوع مخصوصا در پایه های دوم تا پنجم ضروری است.
از مهم ترین آسیب های روخوانی در شیوه های شنیداری و قاعده آموزی می توان به موارد زیر اشاره کرد :
1- در این روش, مهارت درست دیدن جای خود را به روش شنیداری می دهد و در نتیجه فرد همواره در خواندن قرآن توسط چشم با مشکل اساسی روبه رو است.
2- آموزش یک سویه و معلم محور است و قرآن آموزان اغلب در این شرایط منفعل عمل می کنند.
3- بیش تر وقت کلاس به جای مهارت آموزی صرف قاعده آموزی می شود.
4- این روش فقط به یادگیری یک متن خاص, آن هم به صورت کلی خوانی منجر شده و در نتیجه به تعمیم در خواندن سایر سوره ها و آیات نمی انجامد.
5- تجربه نشان داده است که آموزش قواعد به این شیوه, به علت انتزاعی بودن مطالب, چندان تأثیر مثبتی در یادگیری ندارد و تنها به حفظ کردن تعاریف و قواعد منجر می شود؛ در نتیجه تنها مقدار کمی از قاعده آموخته می شود. در صورتی که فرایند به صورت عملی و در حین مهارت آموزی به فراگیر انتقال داده می شود.
در روش دیداری تأکید برمهارت « خوب دیدن » است یعنی عادت دادن چشم به تشخیص علائم, حرکات و نمادهای قرآنی به جای توجه به حروف و کلمات است. در این جا بیان سه نکته لازم است :
اول - اطمینان از استفاده ی معلم از لوحه های آموزش قرآن در پایه های اول تا سوم ضروری است؛
دوم - اطمینان از تسلط معلم به روش های اشاره های ثابت و متحرک ضروری است؛
سوم - در برنامه ی جدید ( ارتقای آموزش قرآن ) سوره و آیات موضوعیت ندارد, بلکه مهارت خواندن دانش آموزان, مد نظر است. از این رو نیاز نیست معلم در یک درس تا حصول مهارت کامل صبر کند؛ بلکه کسب توانایی روخوانی را در سوره ها و آیات مختلف محقق کند.
بنابراین مناسب است ضمن اطمینان از توانایی آموزگاران در تسلط به روش اشاره در تدریس روخوانی قرآن, آنان را به استفاده از لوحه ی آموزشی تشویق کنیم.
10- معلم ابتدایی, بهترین « آموزگار قرآن » در آموزش مهارت روخوانی قرآن است.
طبق رأی صادره در 677 جلسه ی شورای عالی آموزش و پرورش مورخ 7/6/1381 و اصل 15 از اصول حاکم بر آموزش قرآن در دوره ی ابتدایی « تدریس قرآن در دوره ی ابتدایی بر عهده ی آموزگار پایه است. » با این وجود گزارش ها و بازدیدها حاکی از آن است که در برخی از مدارس که عمدتاً مدارس غیر دولتی هستند آموزش قرآن توسط معلم غیر پایه تدریس می شود. همین مسأله باعث بروز مشکلات فراوانی شده است. از آن جمله اجرا نشدن مصوبه ی 33 روز پیاپی در پایه ی سوم ابتدایی است.
بنابراین مناسب است با عمل کردن به این مصوبه, از بروز آسیب هایی که به همین علت رخ می دهد جلوگیری کنیم.
11- برای ارتقای آموزش قرآن در دوره ی ابتدایی « معیار » داشته باشیم.
قدیمی ها گفته اند یک کاره, همه کاره است و همه کاره, هیچ کاره؛ و نیز گقته اند یک ده آباد بهتر از صد شهر خراب است. نویسنده معتقد است ارتقای هم زمان همه ی دروس امکان پذیر نیست؛ اگر ما بتوانیم در هر استان و منطقه یکی از دروس را به طور کامل و تمام قد اجرا کنیم, این کار به خودی خود, باعث ارتقای تدریجی سایر دروس نیز می شود. به عبارت دیگر یکی از عمده ترین دلایل مهجوریت قرآن در آموزش و پرورش, افت تحصیلی حاکم بر همه ی دروس است؛ هم چنین دانش آموزی که معدل بالایی دارد, نمره و و ضعیت او در درس قرآن نیز به همان درجه بالاتر است.
کمیته ی هماهنگی فعالیت های قرآنی در معاونت ابتدایی وزارت آموزش وپرورش، به منظور شناسایی و الویت بندی عوامل و عناصر مهم یادگیری قرآن کریم در دوره ی تحصیلی ابتدایی و جهت اجرای کامل برنامه آموزش قرآن در مدارس ابتدایی، اقدام به برگزاری مرحله ی اول طرح معیار در هفت استان داوطلب کشور کرد.
این مناطق، شرایط و لوازم ضروری اجرای کامل برنامه درسی قرآن را در پایه های اول ودوم دبستان، پیش بینی و فراهم کردند. این طرح به عنوان اولین گام, پس از بررسی و تصویب در 2010 کلاس درس به اجرا درآمد و نتایج موفقیت آمیزی را در پی داشت.
طرح معیار به هیچ وجه قصد افزودن فعالیت خاص و ویژه ای علاوه بر آنچه که در شرایط فعلی در کلاس های آموزش قرآن وجود دارد را بر مدارس مجری طرح ندارد، زیرا عقیده این است که برنامه درسی آموزش قرآن، این توان مندی را دارد که در صورت اجرای صحیح و کامل از سوی مدارس، به اهداف قصد شده نائل شود.
از این رو طرح معیار، طرح جدیدی به شمار نمی رود بلکه این طرح، ابزاری است جهت ایجاد انسجام و وحدت رویه و پشتیبانی از اجرای کامل و صحیح برنامه ی درسی آموزش قرآن و نظارت برحسن اجرای آن از سوی معلمان، والدین دانش آموزان، مدیران مدارس، کارشناسان و سرگروه های آموزشی دوره ی ابتدایی مناطق و سازمان ها.
در تعریف طرح معیار می توان چنین گفت : « طرح معیار، رویکردی نظام گرا به اجرای برنامه درسی قرآن می باشد که از طریق اجرای کامل برنامه, به شناسایی نقاط قوت و ضعف آن وشرایط مناسب تحقق اهداف پی برده و به اشاعه ی برنامه در سایر مناطق اقدام می نماید. »
از اهداف این طرح می توان به موارد زیر اشاره کرد :
1- ایجاد زمینه ی کامل اجرای برنامه ی درسی قرآن در سطح استان، منطقه و مدرسه
2- توجه جدّی به نقش معلّم، مدیرآموزشگاه، کارشناسان و سرگروه های آموزشی مناطق و استان،
3- توجّه به نقش مؤثّر والدین دانش آموزان در پیشبرد برنامه ی درسی قرآن
4- بهبود سطح کیفی پشتیبانی از برنامه ی آموزش قرآن و نظارت برآن
5- شناسایی نقاط قوّت و ضعف عوامل مؤثّر در آموزش قرآن به منظور تقویت نقاط قوت و بر طرف نمودن نقاط ضعف
6- ارائه ی الگوی عملی و معیار برای آموزش بهینه قرآن در دوره ابتدایی
7- تعمیم الگوی یک درس در زمینه ی توجه به سایر دروس
بنابراین مناسب است طرح معیار را به عنوان یک الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت در تمامی برنامه های درسی, آموزشی و پرورشی در نظر گرفت.
12- « جشن شکوفه های قرآن کلاس اولی ها» را با شکوه برگزار کنیم.
جشن آغاز آموزش قرآن هر ساله همزمان با روز جهانی کودک در 17 مهرماه به صورت سراسری در داخل مدارس برگزار می شود. از آن جا که دوران ابتدایی بهترین زمان برای انس دانشآموزان با قرآن کریم است, برگزاری هرچه باشکوه تر این مراسم, با حضور مدیر مدرسه, اولیای دانش آموزان و اهدای هدیه به سال اولیها برای شروع آموزش قرآن و گرفتن عکس یادگاری و ... باعث ایجاد تصور شیرین و بهیاد ماندنی برای دانشآموزان از قرآن کریم می شود.
هدف اصلی از برگزاری جشن شکوفه های قرآن در پایه ی اول ابتدایی, دو چیز است :
اول – ایجاد خاطره ی خوش و شیرین از اولین روز یادگیری قرآن کریم
دوم – ایجاد انگیزه ی لازم برای فراگیری قرآن در طول سال تحصیلی
بنابراین مناسب است با چاپ پوستر مناسب و ارسال دستور العمل برگزاری, اجرای جشن شکوفه های قرآن کلاس اول ها را مورد تأکید قرار داده و خود نیز در این مراسم شرکت کنیم.
13- نقش اولیای دانش آموزان در پیشبرد برنامه ی درسی قرآن را موثر ببینیم
حضرت علی علیه السلام :
پدر باید برای فرزند خود، نام خوب انتخاب کند، او را با ادب و نیکو تربیت کرده و به او قرآن بیاموزد.
نهجالبلاغه، فبض الاسلام، حکمت 391
نقش اولیای دانش آموزان در فرایند یاددهی- یادگیری درسی مانند قرآن, اگر بی بدیل نباشد, کم نظیر است. مهم ترین نقش ایشان, نقش الگویی است.
اساساً یکی از علل عدم انس دائمی دانش آموزان با قرآن کریم به این مسأله برمی گردد که اکثر والدین در این زمینه کوتاهی کرده اند و در نتیجه برای فرزندشان الگوی مناسبی نبوده اند. از این رو جا دارد حوزه های ستادی و اجرایی برای آموزش والدین دانش آموزان, بیش از این برنامه ریزی و چاره اندیشی بشود. و نیز مناسب است مدارس, در ابتدای سال تحصیلی به برگزاری جلسه ی آموزش خانواده با موضوع آموزش قرآن دانش آموزان اقدام نموده و موارد زیر را به ایشان یادآور شود :
1- بهترین, موثر ترین و در عین حال راحت ترین راه تربیت قرآنی دانش آموزان این است که با خواندن روزانه ی قرآن عملاً برای فرزندتان الگو باشید.
2- پیشگفتار کتاب درسی آموزش قرآن کودک خود را به صورت دقیق مطالعه کنید.
3- فرزندان عزیزتان باید با تشویقها و راهنماییهای لازم و به موقع، سادگی یادگیری قرآن را احساس کنند. از این رو تشویق به موقع و ایجاد احساس موفقیت در او، دو کلید طلایی در کسب موفقیت آنان است.
4- مطمئن شوید که آموزگار مهربان فرزند شما در کلاس های ضمن خدمت آموزش قرآن آن پایه ی تحصیلی شرکت کرده است. در این زمینه از مدیر محترم مدرسه پرس وجو نمایید.
5- مطمئن شوید که آموزگار فرزند شما در کلاس درس از لوحه ی آموزشی ( نگاره های قرآنی در کلاس اول تا سوم ابتدایی ) و نوار آموزشی استفاده می کند. با پرسش از کودک خود و یا مدیر مدرسه, از انجام این امر مطمئن شوید.
6- شما می توانید با تهیه یک نوار یا سی دی درسی آموزش قرآن، به یادگیری کاملتر و زیباتر قرآن او کمک کنید تا آنچه را در مدرسه آموخته است، در خانه تمرین کند.
7- حفظ سورههای کتاب الزامی نیست؛ ولی اگر فرزند شما به حفظ سورههای کتاب علاقه نشان میدهد، او را به انجام این کار تشویق کنید. این امر زمینهی مشارکت او را در مسابقات قرآن مدرسه نیز فراهم میکند.
8- در هر درس یکی از عبارات زیبا، کوتاه و حکمت آمیز قرآن آمده است. حفظ پیامهای قرآنی و ترجمهی آنها الزامی نیست؛ ولی اگر فرزند شما به حفظ این پیام ها علاقهمند است. او را به این کار تشویق کنید.
9- اگر شما با روشهای آموزش روخوانی قرآن آشنایی دارید، از کتاب درسی پیشی نگیرید و هیچ قاعدهای را علاوه بر آنچه در کتاب آمده است به او نیاموزید. به یاری خداوند، این آموزش در پایههای بعد با نظم خاصی پیشرفته و کامل خواهد شد.
10- هیچوقت بر کودک خود سخت نگیرید، بلکه موفقیتهای او را ارج نهید و با ملاطفت، نرمی، صبر و حوصله به او کمک کنید تا ضعف های خود را جبران کند.
11- فیلم ادبستان قرآن (Vcd) را از مدرسه تهیه کرده و با وظایف خود درباره ی آموزش قرآن کودک دلبندتان آشنا شوید.
12- به یاد داشته باشید نقش شما در پیگیری و نظارت شما بر حسن اجرای آموزش درس قرآن بسیار مؤثر است.
13- با مراجعه به مدرسه, نرم افزار آموزش قرآن که برای هریک از پایه های اول تا پنجم تولید شده را تهیه و کودک خود را به استفاده از آن تشویق نمایید.
14- به برنامه ی رادیویی « قرآن در مدرسه » که روزهای دوشنبه از ساعت 30/15 تا 30/16 به طور زنده از رادیو قرآن پخش می شود گوش کنید.
15- با مشارکت فعال در برگزاری مراسم های قرآنی مدرسه در تربیت دینی فرزندتان سهیم باشید. مانند :
-جشن شکوفه های قرآن کلاس اولی ها / 16 مهرماه همزمان با روز جهانی کودک
- مراسم شکرانه ی یادگیری روخوانی قرآن پایه ی سوم ابتدایی / هفته ی دوم آذرماه
-مراسم شکرانه ی یادگیری روان خوانی قرآن پایه ی پنجم ابتدایی / هفته ی دوم و سوم اردیبهشت ماه
-جشن نماز ( جشن تکلیف دختران پایه ی سوم ابتدایی )
16- با معلم و مدیر مدرسه و حتی مؤلفین کتاب درسی قرآن که آمادهی هرگونه خدمت در زمینه های مشاوره و پاسخ گویی به سؤالات شما والدین عزیز هستند. ارتباط داشته باشید. برای ارتباط با برنامه ریزان آموزش قرآن درآموزش وپرورش می توانید با صندق پستی363/15855 که در کتاب درسی کودک شما آمده نیز مکاتبه کنید.
بنابراین مناسب است نقش خانواده در پیشبرد برنامه ی آموزش قرآن را پر رنگ تر ببینیم و در این زمینه برنامه داشته باشیم.
14- طرح 33 روز آموزش روخوانی قرآن در پایه ی سوم ابتدایی را کامل اجرا کنیم.
‹‹ به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش وپرورش، براساس ماده واحده ی دبیرخانه شورای عالی آموزش و پرورش مقرر شد برنامه ی آموزش قرآن در پایه ی سوم ابتدایی, موضوع مصوّبه جلسه 771 شورای عالی مورخ 1/5/1387 از سال تحصیلی 90/1389 به صورت قطعی در پایه سوم تمام مدارس ابتدایی اجرا شود. گفتنی است این ماده واحده در هشتصد و پانزدهمین جلسه ی شورای عالی آموزش و پرورش مورخ 24/1/89 به تصویب رسیده است. ››
طرح ارتقای آموزش قرآن در پایه ی سوم ابتدایی در صدد است که با اصلاح و تکمیل اهداف، محتوا و شیوه ی اجرای آموزش قرآن در پایه ی سوم ابتدایی، تقویت توانمندی و مهارت معلمان در آموزش قرآن و بهبود فرایند اجرای کامل برنامه ی
آموزش قرآن در مدارس و نظارت مستمر بر آن، زمینه های کسب مهارت روخوانی قرآن کریم برای دانشآموزان را فراهم آورد. در این برنامه، مهمترین هدف آموزش قرآن در پایه ی سوم ابتدایی، توانایی روخوانی سورهها و عبارات قرآنی کتاب درسی به روخوانی کل قرآن کریم ارتقاء مییابد و سایر اهداف جنبی مانند آشنایی با آموزهها و پیامهای قرآنی، قرائت زیبای برخی از سورههای کوتاه و ... نیز آموزش نماز، با اصلاحاتی، مناسب سازی شده است.
این کتاب در سه فصل تألیف شده است که طبق دستورالعمل زمان بندی شده آموزش داده می شود که با توجه به توزیع جدید ساعات آموزش قرآن در این طرح، تنظیم جدول ساعات آموزش سایر دروس در پایه ی سوم ابتدایی با نظرخواهی از معلمان این پایه توسط مدیر مدرسه انجام می شود.
مسئولیت نظارت بر اجرای برنامه ی آموزش قرآن در مدرسه بر عهده ی مدیر است. وی ضمن شرکت در جلسات توجیهی طرح، زمینه ی شرکت کلیّه ی آموزگاران پایه ی سوم در کارگاه های آموزشی- توجیهی، تأمین لوازم مورد نیاز آموزش قرآن و نظارت مستمر بر اجرای طرح و هم چنین تنظیم گزارش های لازم و ارسال آن به اداره ی متبوع را بر عهده دارد .
نکته مهم : پس از برگزاری آموزش سی و سه روزه ی روخوانی, مهم ترین نگرانی این است که اگر دانش آموزان انس دائمی با قرآن نداشته باشند امکان فراموشی مطالب زیاد خواهد بود بنابراین مهم ترین دغدغه ی معلمان، مدیران و اولیای دانش آموزان باید همین مسأله باشد. در بند 32 همین نوشته به راه کارهای انس دائمی دانش آموزان با قرآن کریم اشاره شده است.
بنابراین مناسب است این دو موضوع به صورت ویژه مراقبت شود :
اولاً- اگر مدرسه ای برنامه ی 33 روزه را انجام نداده است باید آن را تا پایان سال تحصیلی انجام دهد.
ثانیاً- مدت اجرای طرح در هر روز یک زنگ کامل ( 45 دقیقه ای) است و لزوماَ در ساعت اول یا دوم روز انجام شود.
15- چگونه از یادگیری روخوانی دانش آموزان اطمینان حاصل کنیم.
اگر می خواهید هنگام بازدید از یک کلاس درس, از یادگیری روخوانی دانش آموزان پایه های دوم تا پنچم ابتدایی اطمینان حاصل کنید به این دو شیوه عمل نمایید :
الف- از دانش آموزان سؤال کنید که معلم آیات درس را چگونه تدریس می کند. پاسخ دانش آموزان اگر بر روش های شنیداری اشاره و تاکید داشت ( مانند این که معلم می خواند و ما تکرار می کنیم و یا اول نوار می خواند.) این جا معلوم می شود معلم به روش صحیح آموزش نداده است.
ب- از دانش آموزان بپرسید که معلم شما تا کجا درس داده است, سپس از چند نفر بخواهید که هر کدام یک سطر بخوانند آنگاه از آن ها بخواهید تا چند صفحه جلوتر بروند و از جایی که معلم هنوز درس نداده بخوانند. در جریان پرسش, بین کیفیت
خواندن این دو قسمت مقایسه کنید؛ اگر توانستند هر دو قسمت را تقریباً مثل هم بخوانند معلوم می شود معلم در امر آموزش صحیح عمل کرده است؛ اما اگر تفاوت فاحشی بین این دو خواندن مشاهده کردید, موضوع نیاز به بررسی و ریشه یابی دارد.
بنابراین مناسب است در بازدیدها, مهم ترین هدف آموزش قرآن یعنی تعمیم روخوانی و روان خوانی قرآن کریم را به شیوه ای که بیان شد مورد بررسی قرار دهیم.
16- جایگاه رسم الخط در آموزش روخوانی قرآن توجه کنیم.
قرآن های رایج از نظر اعراب گذاری ( ضبط المصحف ) دارای اعراب زائد فراوانی هستند. در هر صفحه حدود 200 حرکت و علامت؛ یعنی علائمی که صرفاً برای خوشنویسی و زیبایی خط مصحف شریف نوشته می شوند و بیش تر جنبه سلیقه ای دارند. بودن این علائم نه تنها ضرورتی ندارد بلکه باعث به وجود آمدن مشکلات فراوانی در صحیح خواندن قرآن می شوند.
به عنوان مثال دانش آموز این علائم را در کلمه ی« نُوحِیهَا » می بیند, اما به دلیل عدم اطلاع از علت وجود این علائم, پیوسته دچار اغلاط متعدد می شود. و از آن جا که مخاطب قداست خاصی برای قرآن قائل است, هرگز اجازه ی طرح این فکر را که امکان اشکال در نوشته ی قرآن وجود دارد به ذهن خود راه نمی دهد. بنابراین خود را مقصر و ناتوان می یابد؛ این فکر رفته رفته قوّت گرفته و سرکوبی در یادگیری و در نهایت به قطع ارتباط فرد با خواندن مداوم قرآن کریم می انجامد.
در سال های اخیر به دستور مقام معظم رهبری به این مسأله توجه خوبی شده است و نتیجه ی آن ارائه ی « قرآن کم علامت » به جامعه است. قرآن کم علامت, شیوهای از نگارش قرآن کریم است که در مرکز طبع و نشر قرآن کریم جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته و در کتاب های درسی وزارت آموزش وپرورش مورد استفاده قرار مىگیرد. در این شیوه, علایم زاید و سلیقهاى حذف شده و کتابت قرآن به شیوه ی« نگارش فارسى» نزدیک شده است. مهم ترین ویژگی های این رسم الخط, کم علامت بودن آن است و همین کار باعث شده است تا در روش آموزش قرآن, تحول قابل توجهی اتفاق بیافتد. از آن جمله :
1- کاهش اغلاط اعرابی و در نتیجه احساس موفقیت فرد هنگام خواندن قرآن
2- افزایش انگیزه, علاقمندی و انس مستمر فرد با تلاوت قرآن کریم
3- تنها در این شیوه از کتابت است که معلم می تواند به قرآن آموز بگوید : « ببین و بخوان »
بنابراین مناسب است بر استفاده از قرآن کم علامت در زنگ قرآن پایه های چهارم و پنجم ابتدایی تأکید کنیم.
17- قرآن کامل را در اختیار مدارس قرار دهیم.
به نظر شما از 500 دانش آموز یک مدرسه ابتدایی, چند نفر برای یادگیری قرآن به جلسات قرآن می روند؟ شواهد حاکی از آن است که اکثر دانش آموزان کشور, به جز آن چه از قرآن در کلاس های درس می آموزند, به سایر مراکز مراجعه نمی کنند. به همین دلیل بر وزارت آموزش وپرورش که اینک مسئولیت اجرای منشور توسعه ی فرهنگ قرآنی کشور را نیز بر عهده دار است, لازم است از این ساعات محدود و البته ارزشمند, برای آشنایی همه ی دانش آموزان با مصحف شریف استفاده کند.
طبق آن چه در کتاب های درسی آموزش قرآن پایه های چهارم و پنجم آمده دانش آموزان باید در برخی از ساعات آموزش قرآن از این مصاحف برای آشنایی با قرآن کامل و کسب مهارت روان خوانی و تعمیم روخوانی قرآن استفاده نمایند.
از سال 86 تا کنون حدود 350هزار جلد از قرآن کم علامت در مدارس ابتدایی سراسر توزیع شده و حدود 300 هزار جلد بعدی نیز تا آخر سال توزیع خواهد شد. نحوه ی توزیع مصاحف شریف به این شرح است :
الف- هر مدرسه ی شهری20 جلد ب- در هرمدرسه ی روستایی به ازای هرسه دانش آموز پایه ی پنجم یک جلد
بنابراین مناسب است بر توزیع قرآن های کم علامت در کلیه مدارس نظارت دقیق داشته باشیم.
18- اصل « مُراقبه » را فریضه بدانیم.
اگر آتشکده ی یزد هزاران سال است که روشن است؛ به دلیل آن است که همواره از آن مراقبت شده است؛ قرآن کریم می فرماید : « اِنّا نَحنُ نَزّلنَا الذِّکرَ وَ اِنّا لَهُ لَحافِظونَ » ( حجر/9 ) وظیفه ی حفظ و تعلیم کتاب الله و پاسداری و تبلیغ و ترویج آن, پس از پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله و ائمه ی هدی علیهم السلام, امروز وظیفه ی همه ی مسلمانان و به ویژه حکومت اسلامی و در راس آن ها نظام تعلیم وتربیت کشور است.
نظارت بالینی بر حوزه ی اجرا و مدل های تعریف شده ی آموزشی از قبیل آموزش 33 روزه ی قرآن در پایه ی سوم ابتدایی و طرح معیار و رفع نواقص و ارتقای مستمر آن, از اساسی ترین وظایفی است که بر عهده ی نظام تعلیم و تربیت کشور است.
با وجود این که معاونت پژوهشی استان ها به عنوان بازوان قوی و کارآمد سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی فعالیت می کنند اما فعالیت های معاونت های مذکور عمدتاً جنبه ی اداری دارد تا صبغه ی کنترلی و آموزشی؛ و این وضعیت به هیچ وجه مطلوب و کافی نیست.
بهترین و مؤثّرترین راه در زمینه ی نظارت و پشتیبانی از برنامه های درسی بهره گیری از مدیران مدارس به عنوان مسئول نظارت بر شیوه های آموزشی مدرسه در وهله ی اول و نیز به کارگیری مدرسان قرآن استان به عنوان ناظر و ارزیاب فرایند یاددهی- یادگیری قرآن مدارس در وهله ی دوم است.
در وضعیت فعلی اکثر مدیران مدارس به تعداد سال های مدیریت از تغییرات مبانی و اهداف و اصول و هم چنین روش های آموزش و تدریس دروس با خبر هستند و شاید بتوان گفت اغلب ایشان توانایی تدریس را ندارند. مسئولیت این مشکل بیش از همه متوجه حوزه ها ی ستادی است که اجازه ی حضور مدیران را در دوره های آموزشی نمی دهند. همین مسأله باعث بروز مشکلات دیگری شده که از آن جمله می توان به بازدید نکردن مدیران مدارس از کلاس های درسی معلمان اشاره کرد.
در برخی از استان ها به همّت مسئولان دلسوز ادارات کل و مناطق و نواحی, سال هاست که مدرسان محترم قرآن به صورت افتخاری و یا غیر موظّف, به نظارت و ارزیابی وضعیت آموزش قرآن مدارس می پردازند و ضمن ارتباط و تعامل با مؤلفان و کارشناسان گروه قرآن دفتر برنامه ریزی وتألیف کتب درسی, در ارتقای وضعیت آموزش قرآن مدارس, بیش ترین تأثیر را داشته اند. شایسته است سایر استان ها از تجارب این استان ها استفاده کنند.
بنابراین مناسب است با اتخاذ تدابیر لازم ضمن شرکت دادن مدیران مدارس در دوره های آموزشی و یا برگزاری جلسات توجیهی برای آنان, میزان توانمندی ایشان را در انجام نظارت و پشتیبانی از برنامه های درسی بالا ببریم و نیز از مدرسان قرآن به عنوان ناظرین اجرای طرح و برنامه های قرآنی استان, منطقه ( مانند طرح معیار در پایه های اول و دوم و برنامه ی ارتقای آموزش قرآن در پایه های سوم تا پنجم ابتدایی) بهره بگیریم.
19- وسایل آموزشی و کمک آموزشی درس قرآن را در دسترس معلّمان قرار دهیم.
یکی از دلایل عمده ی بی رغبت برخی از معلمان به تدریس قرآن, کمبود ابزار و وسایل مورد نیاز آموزش قرآن از قبیل کتاب درسی, لوحه ی آموزشی و نوار یا سی دی درسی, کتاب راهنمای معلم, ضبط صوت و ... به اندازه ی کافی است.
فراهم نبودن و یا معیوب بودن این وسایل باعث به وجود آمدن تدریجی اختلال در آموزش می شود. یکی از وظایف مهم مدیران مدارس باید تهیه ی ابزار آموزشی مورد نیاز معلم, قبل از شروع سال تحصیلی باشد. بحمدالله در سال های اخیر به همّت استان ها و هم چنین مدیران مدارس, توجه خوبی به این مسأله شده است؛ اما هنوز تا وضعیت مطلوب فاصله ی زیادی داریم.
بنابراین مناسب است مدیران محترم مدارس یکی از وظایف مهم خود را تهیه ی وسایا آموزشی و کمک آموزشی مورد نیاز معلم قبل از شروع سال تحصیلی بدانند.
20- کتاب « راهنمای معلّم قرآن پایه ی سوم ابتدایی» را برای آموزگاران پایه ی سوم ابتدایی تهیه کنیم.
با توجه به سراسری شدن طرح ارتقای آموزش قرآن در پایه ی سوم ابتدایی و تغییرات کلی در برنامه ی درسی قرآن در این پایه, تألیف کتاب راهنمای تدریس معلم آن لازم می نمود. این کتاب هم اکنون در مرحله ی چاپ است.
بنابراین مناسب است کتاب راهنمای معلم قرآن پایه ی سوم ابتدایی را در کوتاه ترین زمان تهیه و در اختیار آموزگاران این پایه قرار دهیم.
21- فیلم « رسولان نور » را در اختیار آموزگاران پایه ی سوم ابتدایی قرار دهیم.
برنامه ی تلویزیونی رسولان نور در سال 88 همزمان با اجرای آزمایشی طرح ارتقای آموزش قرآن در پایه ی سوم ابتدایی با مشارکت شبکه قرآن و معارف سیما و سازمان پژوهش در قالب 13 قسمت 30 دقیقه ای تهیه و از این شبکه پخش شد.
پس از آن فیلم مذکور در قالب یک حلقه dvd برای آموزگاران پایه ی سوم تدوین دوباره شد و توسط معاونت محترم ارتباطات و فناوری اطلاعات سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی تکثیر گردید و در دوره های کشوری تابستان 89 در اختیار مدرسان قرآن استان ها قرار گرفت. تکثیر و توزیع این فیلم را به مسئولان محترم دوره ی ابتدایی توصیه می کنیم.
بنابراین مناسب است فیلم رسولان نور در اختیار آموزگاران پایه ی سوم ابتدایی قرار دهیم و استفاده از آن را توصیه کنیم.
22- مراسم شکرانه ی قرآن آموزی برای دانش آموزان سوم ابتدایی را با عظمت برگزار کنیم.
مراسم شکرانه ی تونایی روخوانی قرآن، ویژه ی دانش آموزان پایه ی سوم ابتدایی سراسر کشور از امسال با اهداف زیر برگزار می شود :
اول - ایجاد خاطره ی خوش و شیرین از 33 روز تلاش برای یادگیری روخوانی قرآن کریم
دوم - ایجاد انگیزه ی لازم برای خواندن روزانه ی قرآن کریم در طول سال تحصیلی
با توجه به برگزاری طرح ارتقای آموزش قرآن در پایه ی سوم ابتدایی و اتمام آموزش فصل دوم کتاب یعنی آموزش 33 روز روخوانی قرآن و آغاز فصل سوم کتاب یعنی انس با قرآن کریم, طی مراسمی ضمن سپاس به درگاه خدای رحمان به خاطر لطفی که در طول این 33 روز ارزانی داشته است و هم چنین ضمن ارج نهادن به زحمات معلمان و دانش آموزان پایه ی سوم, با یک دیگر هم پیمان می شوند که همواره با قرآن کریم انس داشته و هر روز مقداری از آن را بخوانند.
این مراسم در یکی از روزهای هفته ی دوم آذرماه برگزار می شود و از آن جا که در سال های آتی در ماه محرم واقع می شود پیشنهاد می گردد نام این جشن به « مراسم شکرانه ی قرآن آموزی » تغییر یابد. در بند 32 همین نوشته به راه کارهای تشویق دانش آموزان به انس دائمی با قرآن کریم اشاره شده است.
بنابراین مناسب است برگزاری مراسم شکرانه ی قرآن آموزی برای دانش آموزان کلاس سوم ابتدایی را مورد تاکید قرار داده و در این مراسم حضور داشته باشیم.
23- در « جشن نماز » منطقه از آموزگاران خواهر پایه ی سوم تجلیل کنیم.
همه ساله با همت مدیران مدارس, معلمان و مربیان مدرسه و اولیای دانش آموزان, برای دانش آموزان دختر پایه ی سوم ابتدایی جشن تکلیف ( یا جشن عبادت ) برگزار می شود و در این مراسم برنامه های متنوع و جذابی نیز اجرا می گردد. طبیعتاً هر چه این گونه برنامه ها از کیفیت بالاتری برخوردار باشد درجه ی اثر گزاری آن نیز بیش تر خواهد بود.
آن چه مهم است این است که فصل اول کتاب آموزش قرآن پایه ی سوم ابتدایی به آموزش عبارات اذان و اقامه و اذکار نماز پرداخته است که در 8 جلسه در طی مهرماه تدریس می شود. هم چنین از هفته ی سوم آذرماه تا پایان سال تحصیلی به مدت 17 هفته در هر جلسه به تمرین نماز توصیه شده است.
بنابراین مناسب است برای تداوم آموزش نماز در طول یک سال تحصیلی, با مشارکت معاونت محترم پرورشی و ستاد اقامه ی نماز منطقه ضمن برگزاری جلسه ی توجیهی- آموزشی برای آموزگاران خواهر این پایه, به نحو شایسته ای از ایشان تجلیل شود تا آنان با دلگرمی و علاقه ی بیش تری به این مهم بپردازند.
24- نرم افزار « رسولان نور» را برای مدارس تهیه کنیم.
تولید نرم افزار کتاب « مبانی و روش آموزش قران در دوره ی ابتدایی » - کد 6011 از ماه ها قبل آغاز شده و موضوع آن تبیین مبانی و روش آموزش قرآن در دوره ی ابتدایی است و هم اکنون مراحل پایانی خود را می گذراند. امید است در آینده ی نزدیک این نرم افزار به استان ها ارسال شود.
بنابراین مناسب است نرم افزار « رسولان نور» را تهیه و در اختیار آموزگاران و مدارس قرار دهیم و استفاده از آن را توصیه کنیم.
25- نرم افزارهای « آموزش قرآن پایه های اول تا پنجم ابتدایی» را در اختیار دانش آموزان قرار دهیم.
از سال 88 به همّت معاونت محترم ارتباطات و فناوری اطلاعات سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی نرم افزارهای کتاب های درسی البته به تفکیک درس و پایه ی تحصیلی تهیه و توزیع شده است. در این میان نرم افزار آموزش قرآن پایه های اول و دوم ابتدایی در سال قبل تهیه و در تابستان 89 در اختیار مدرسان قرآن پایه های سوم و پنجم ابتدایی سراسر کشور قرار گرفت. و نرم افزارهای بعدی نیز مراحل پایانی تولید را می گذراند و در آینده ی نزدیک در اختیار قرار خواهد گرفت.
بنابراین مناسب است نرم افزار « آموزش قرآن اول تا پنجم ابتدایی» را تهیه و در اختیار مدارس و دانش آموزان قرار دهیم و استفاده از آن را به اولیای دانش آموزان توصیه کنیم.
26- کتاب بشنویم.
سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش از مهرماه سال جاری، اقدام به تولید وتوزیع لوحهای لوحهای فشرده کرده است. این لوح های فشرده شامل محتوای کتابهای درسی قرآن و بخوانیـم و بنویسیم ( فارسی ) است که به صورت mp3 تهیه و به تفکـیک پایه های تحصیلی ارائه شده است.
لوحهای فشردهای که با عنوان « کتابهای گویا » در مدارس توزیع میشوند، برای دانش آموزان تهیه شده است و بهکارگیری آن منجر به صحیحخوانی و روانخوانی متن دروس کتاب به ویژه در مناطق دو زبانه میشود.
بخشنامه ی کتابهای گویا به تمامی مدارس ارسال شده است و مدارس و اولیایی که به تهیه این لوحهای فشرده علاقهمندند، میتوانند از طریق مدیریت مدرسه با معاونت ارتباطات و فناوری اطلاعات وزارت آموزش و پرورش ارتباط برقرار کرده و نسبت به تهیه آن اقدام کنند.
بنابراین مناسب است با توجه به بخش نامه ی ارسالی, نسبت به تهیه ی لوح فشره ی کتاب های گویا و توزیع آن بین دانش آموزان مدارس تاکید لازم صورت پذیرد.
27- به برنامه ی رادیویی « قرآن در مدرسه » گوش کنیم.
برنامه ی رادیویی « قرآن در مدرسه » قصد دارد ضمن پرداختن به مقوله ی ارتقای آموزش ها و فعالیت های قرآنی در سطح آموزش وپرورش, به آسیب شناسی و نقد فعالیت های قرآنی در آموزش وپرورش پرداخته و با ایجاد تعامل مناسب بین مدرسه, دانش آموز و خانواده، مشارکت فعال ایشان را جلب کند و نیز با دعوت از متولیان آموزش و فعالیت های قرآنی آموزش و پرورش، به اصلاح برنامه های آموزشی, درسی و فوق برنامه پرداخته و ضمن معرفی، تشویق و ترغیب فعالیت های موفق قرآنی مدارس, به ارائه ی تصویر مناسب الگوهای برتر قرآنی، بپردازد.
اهداف برنامه :
1- ارتقاء و تقویت فرهنگ قرآنی در خانه و مدرسه
2- تبیین اهداف و برنامه های قرآنی آموزش و پرورش
3- آموزش مبانی و روش های آموزش قرآن به معلمان
4- ایجاد تعامل دو سویه بین برنامه ریزان و معلمان
5- تقویت مشارکت بین مدرسه, دانش آموز و خانواده در پیشبرد برنامه های قرآنی
6- ارائه ی آخرین اخبار قرآنی آموزش و پرورش
7- ارائه ی راه کارهای اجرایی و موثر در زمینه ی ارتقای فعالیت های قرآنی کشور
8- اصلاح ساختار و محتوای آموزش های قرآنی کشور با بهره گیری از مقایسه شیوه های رایج آموزش قرآن
زمان پخش برنامه : روزهای دوشنبه ی هر هفته از ساعت 30/15 تا 30/16 از رادیو قرآن
بنابراین مناسب است ضمن تشویق مدیران و معلمان مدارس و اولیای دانش آموزان به استفاده از این برنامه, با استفاده از این موقعیت برای انتقال نظرات و هم چنین ارائه ی گزارش فعالیت های انجام گرفته, در پخش آن مشارکت کنیم.
28- کتاب « مبانی و روش آموزش قرآن دوره ی ابتدایی » را برای مدارس تهیه کنیم.
در مهرماه سال تحصیلی89-88 شاهد رونمایی کتاب جدید التالیف« مبانی و روش آموزش قرآن در دوره ی ابتدایی » - با کُد 6011 - بودیم. این کتاب به سه بخش مبانی آموزش قرآن, روش های تدریس و شیوه های ارزش یابی پیشرفت تحصیلی تقسیم می شود و در 226 صفحه و به صورت چهار رنگ, برای کلیه ی آموزگاران دوره ی ابتدایی و دانشجویان مراکز تربیت معلم منتشر شده و ناشر آن شرکت چاپ و نشر کتاب های درسی ایران است و نیز قیمت این کتاب 800 تومان می باشد. تهیه و توزیع این کتاب در بسیار از استان ها در حال انجام است.
بنابراین مناسب است کتاب « مبانی و روش آموزش قرآن در دوره ی ابتدایی » را تهیه و در اختیار معلمان و مدارس قرار دهیم و استفاده از آن را توصیه کنیم.
29- فیلم « ادبستان قرآن » را در اختیار آموزگاران, مدیران مدارس و اولیای دانش آموزان قرار دهیم.
برنامه ی تلویزیونی ادبستان قرآن در سال 87 با مشارکت شبکه قرآن و معارف سیما و سازمان پژوهش در قالب 40 قسمت 30 دقیقه ای از این شبکه پخش شد. پس از آن فیلم مذکور در قالب 8 حلقه vcd به تفکیک آموزگاران پایه و هم چنین مدیران مدارس و اولیای دانش آموزان تدوین دوباره شد و توسط معاونت محترم ارتباطات و فناوری اطلاعات سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی در قالب یک بسته ی آموزشی تکثیر شد.
بنابراین مناسب است فیلم ادبستان قرآن را در اختیار هریک از آموزگاران پایه های اول تا پنجم قرار دهیم و نیز استفاده از آن را به مدیران مدارس و اولیای دانش آموزان توصیه کنیم.
30- مراسم شکرانه ی توانایی روان خوانی قرآن کریم درکلاس پنجم را با شکوه برگزار کنیم.
زمان برگزاری مراسم شکرانه ی روان خوانی قرآن کریم در پایه ی پنجم ابتدایی در پایان سال تحصیلی یعنی هفته ی دوم یا سوم اردیبهشت ماه است. قطعاً برگزاری چنین برنامه های نمادین جلوه های شور انگیز و خاطره آمیزی را برای دانش اموزان به ارمغان می آورد و چه بسا در ذهن اغلب دانش آموزان تا آخر عمر نیز باقی می ماند. در بند 35 همین نوشته به راه کارهای تشویق دانش آموزان به انس دائمی با قرآن کریم اشاره شده است.
بنابراین مناسب است برگزاری مراسم شکرانه ی قرآن آموزی برای دانش آموزان کلاس پنجم ابتدایی را مورد تاکید قرار داده و در این مراسم حضور داشته باشیم.
31- جشنوره ی الگوهای مناسب تدریس قرآن را کیفیت بخشی کنیم.
سال هاست که جشنواره ی الگوهای برتر تدریس در دروس مختلف اجرا می شود و همواره نیز مورد توجه بسیاری از آموزگاران بوده است. در سال های اخیر نیز درس قرآن به عنوان پای ثابت اغلب جشنواره های استانی بوده است. در این راستا توجه به سه نکته ضروری است :
1- با توجه به استقبال آموزگاران و هم چنین تأثیر گذاری جشنواره های الگوهای مناسب تدریس در ارتقای توانایی های آموزش قرآن, لازم است برگزاری این جشنواره تداوم داشته و نیز از حمایت مادی و معنوی مدیران برخوردار باشد.
2- الگوهای برتر تدریس به شیوه های مناسب به اطلاع معلمان رسانده شود. مانند تصویر برداری استودیویی و پخش آن در همایش های معلمان و نقد و بررسی آن با حضور کارشناسان موضوعی
3- با توجه به این که آموزش قرآن در سایر مراکز قرآنی مانند دارالقرآن ها, مدارس قرآنی, دانشگاه ها, مساجد, سازمان تبلیغات اسلامی, مؤسسات قرآنی و... انجام می شود مناسب است به همت وزارت آموزش وپرورش « جشنواره ی ملّی الگوهای مناسب آموزش قرآن » طراحی و برگزار شود.
بنابراین مناسب است درس قرآن را به عنوان پایه ثابت جشنواره قرار دهیم و در اعتلای آن بکوشیم.
32- راه کارهای انس دائمی دانش آموزان با قرآن کریم
اگر مهم ترین دغدغه ی برنامه ریزان, مسئولان, مدیران, آموزگاران. اولیای دانش آموزان, « ایجاد انس دائمی دانش آموزان با قرآن کریم » باشد, آن گاه می توان گفت برای هدف انس دائمی دانش آموزان با قرآن کریم راه کارهای مختلفی را ارائه کرد؛ پیشنهادهای زیر تنها بخشی از این راه کارها است :
1- با تلاوت روزانه ی قرآن کریم در نزد دانش آموزان, برای آنان نقش الگویی داشته باشید.
2- بیش ترین وقت کلاس را به خواندن قرآن آن هم توسط همه ی دانش آموزان اختصاص دهید.
3- دانش آموزان را به تدبر در پیام های قرآنی تشویق کنید.
4- از دانش آموزان بخواهید پیام قرآنی و برخی از آیات مشهور را در آیات درس یا مصحف شریف پیدا کنند.
5- آیه ها ی مشهور را با رنگ (فسفری) در کتاب درسی مشخص کنند
6- آیات مشهور مانند پیام های قرآنی را حفظ کنند.
7- آیات درس یا پیام قرآنی را مثل نوار با صوت زیبا بخوانند.
8- جلسه ی آخر هر درس به « انس با قرآن در خانه » اختصاص دارد. نحوه ی انجام هر یک از این تمرینات را در جلسه ی قبل از آن برای دانش آموزان توضیح دهید.
9- از والدین بخواهید به انجام تمرینات کتاب مخصوصاً جلسه ی انس با قرآن در خانه نظارت کنند و پس از انجام کامل آن توسط دانش آموز در خانه, ضمن ارائه ی اظهار نظر در پایان این صفحه آن را امضاء نمایند.
10- میثاق نامه ی تلاوت روزانه قرآن را که قبلاً تهیه کرده اید, همه باهم امضا کنید. و پس از آن در هر جلسه از دانش آموزان بپرسید که چه کسانی در این هفته هر روز قرآن خوانده اند ؟ اگر تعدادی نخوانده اند علت را جویا شوید و در رفع آن بکوشید. مسلماً اگر دانش آموزان اصرار شما را ببینند خود را با نظر شما تطبیق خواهند داد.
11- قرآن را از منزل به کلاس بیاورند و از روی آن بخوانند.
12- کلمات, آیات و عبارات مشابه را در درس یا کتاب و یا مصحف شریف پیدا و با هم مقایسه کنید.
13- همه با هم روزی یک صفحه یا کمتر از آن را در کلاس درس بخوانید.
14- از احادیث, اشعار و جملات ادبی مناسب مناسب برای ایجاد انگیزه برای انس روزانه با قرآن استفاده کنید.
15- نوار یا سیدی قرائت آیات کتاب درسی را در اختیار دانش آموزان قرار دهید و آنان را تشویق کنید در منزل تمرین کنند تا شبیه نوار صوتی بخوانند.
16- نرم افزار آموزش قرآن را که به تفکیک پایه تولید و نوزیع شده است را برای دانش آموزان تهیه کنید و آنان را به استفاده از آن تشویق نمایید.
17- فیلم, نوار یا سیدی قرائت آیات کتاب را با صدای قاریان ممتاز جهان برای بچهها پخش کنید.
18- دانش آموزان را تشویق کنید تا با زمان سنج, سرعت تلاوت خود را در کلاس و منزل افزایش دهند.
19- بین آنان رقابت ایحاد کنیدتا یک آیه را با یک نفس بخوانند.
20- بین آنان رقابت ایحاد کنیدتا یک عبارت یا آیه را با صوت زیبا بخوانند.
21- برای داوری در رقابت های کلاسی از دانش آموزان استفاده کنید.
22- « مسابقات روخوانی قرآن برای دانش اموزان پایه های اول تا سوم ابتدایی» و « مسابقات روانخوانی قرآن برای دانش آموزان پایه های چهارم و پنجم ابتدایی » به مسابقات قرآنی مدرسه و منطقه اضافه کنید.
23- دفترچه ای برای خواندن روزانه ی قرآن کریم تهیه کنید تا دانش آموزان تلاوت روزانه ی خود را در جداول مربوطه علامت بزنند.
24- دانش آموزان را تشویق کنید در بین نماز ظهر و عصر یک صفحه یا کمتر از آن را در نمازخانه ی مدرسه بخوانند
25- از هر موقعیت مناسب ضمن اشاره به معارف و آموزه های اخلاقی, به آیات قرآن استناد کنید.
26- احساس بچهها را درباره ی تلاوت روزانه ی قرآن موضوع انشاء کلاسی یا مسابقه در مدرسه و منطقه قرار دهید.
27- در جلسات آموزش خانواده به موضوع اهمیت انس روزانه ی دانش آموزان با قرآن تأکید کنید.
28- با پرسش از معنای کلماتی که در فارسی و قرآن مشترک هستند, بچهها را به فهم لغات و ترجمه ی آن و نیز یافتن همخانواده ی لغات عادت دهید.
29- داستان های کتاب را همراه با پخش قرائت آیات مربوطه برای بچه ها تعریف کنید.
30- حالات پیامبر صل الله علیه و آله و سلم, ائمه ی اطهار علیهم السلام و بزرگان دینی درباره ی انس روزانه با قرآن را برای دانش آموزان بیان کنید. در بخش « قطره اما دریا » ی کتاب های آموزش قرآن پایه های سوم تا پنجم موارد زیبایی ذکر شده است. با مشارکت دانش آموزان آن ها را آموزش دهید.
31- داستانهایی درباره ی اهمیت و فواید انس دائمی با قرآن کریم برای دانش آموزان بیان کنید.
32- حکایات شیرین, لطیفهها و سرگرمیهای مناسب درباره ی قرآن کریم ارائه دهید.
33- در قالب ویژه نامه به ارائه رهنمودهای لازم برای دانش آموزان و اولیای آنان بپردازید و دانش آموزانی را که انس روزانه با قرآن دارند را معرفی کنید.
34- از قاریان مشهور شهر, منطقه و مدرسه برای مراسم آغازین صبحگاه و ظهرگاه دعوت کنید.
35- از دانش آموزان فعال قرآنی مدرسه و منتخبین مسابقات قرآنی تجلیل کنید.
36- آداب ظاهری و باطنی تلاوت قرآن را به تدریج به دانش آموزان آموزش دهید.
37- برخی از آثار و اسرار تلاوت قرآن را به زبان کوتاه برای دانش آموزان بیان کنید.
38- فضائل تلاوت برخی از سورهها و آیات را به زبان ساده برای آنان شرح دهید.
39- عواقب و نتایج سبکشمردن قرآن را گوشزد کنید.
40- وظایف هر یک از مسلمانان درباره ی انتظارات قرآن درباره ی خودش را برای دانش آموزان به زبان ساده بیان کنید. مانند اهمیت دادن به قرآن ( مریم س 12) همیت دادن به را تبیین کنید) رعایت آداب تلاوت ( 204 تجلیل کنید.بایی ذکر شده است. ی ایشان را در انجام نظارت و پشتیبانی از برنامهخواندن قرآن ( مزمل 20 ) آداب تلاوت ( اعراف204 ) تدبر در قرآن ( نساء 82 ) عمل به قرآن ( بقره 44 )
41- با توجه به تفاوت های فردی و استعداد, علاقه و انگیزه ی هریک از دانش آموزان تکالیف خاص تحت عنوان فعالیت های فردی یا گروهی به آنان بدهید. مانند حفظ, قرائت, داستان گویی, انشاء, شعر, روزنامه دیواری و ...
42- به فضاسازی قرآنی در مدرسه و کلاس ها اهمیت بیش تری بدهید مانند دیوار نویسی, پارچه نویسی, تراکت و...
43- مدرسه ی قرآن و دارالقرآن های شهر را به دانش آموزان معرفی کنید.
44- دانش آموزان علاقمند و با استعداد را شناسایی و آنان را به ثبت نام و شرکت در کلاس های تخصصی مدرسه قرآن و دارالقرآن های منطقه تشویق کنید. هم چنین این موضوع را با خانواده ی آنان در میان بگذارید.
45- قرآن کم علامت را برای دانش آموزان پایه های سوم تا پنجم تهیه و آنان را به خواندن روزانه ی آن تشویق کنید.
46- به جایگاه قرآن کریم در سایر دروس مانند علوم تجربی، ریاضی ، جغرافی، تاریخ و ... و حوزه های علمی و تربیتی ( تربیت قرآنی ) توجه کنید.
47- با توجه به علاقه و توانای خود در موقعیت های مناسب بین موضوعات مختلف درسی و آیات قرآن کریم ارتباط برقرار کنید. این کار ضمن ایجاد علاقه ی بیش تر دانش آموزان به قرآن کریم, در ایجاد رویکرد خلقت گرایانه در سایر دروس تاثیر بسزایی در تربیت قرآنی دانش آموزان دارد. دارد.
48- جشن شکوفه های قرآن کلاس اولی ها, مراسم شکرانه ی روخوانی کلاس سومی ها و مراسم شکرانه ی روان خوانی کلاس پنجمی هارا با شکوه و با تاکید بر انس روزانه با قران کریم برگزار کنید.
49- از مدیر مدرسه بخواهید تا از کلاس شما بازدید کند و در حضور او دانش آموزانی را که هر روز قرآن می خوانند تشویق کنید.
50- مدیر مدرسه ضمن تاکید مکرر در مراسم آغازین مدرسه به انس روزانه ی همه ی دانش آموزان با قرآن کریم در مراسم های گوناگون مدرسه از دانش آموزان مدرسه تقدیر نماید.
بنابراین مناسب است بخشی از اعتبارات قرآنی را برای برنامه ریزی در ایجاد و تقویت فرهنگ انس دائمی دانش آموزان با قرآن کریم هزینه کنیم.
33- چه چیزی آموزش قرآن نیست ؟
وجود برخی از باورهای غلط درباره ی مبانی و روش های آموزش و تدریس قرآن در دوره ی ابتدایی باعث بروز مشکلات عدیده ای شده است که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد :
1- تلقی این که درس قرآن یک درس تخصصی است و باید معلمان متخصص تدریس کنند؛
2- هدف اصلی تنها علاقهمند کردن دانش آموزان به قرآن کریم است؛
3- هدف از آموزش قرآن یعنی آموزش حفظ و قرائت برخی از سورههای کتاب درسی؛
4- هدف از آموزش قرآن یعنی آموزش حفظ پیام های قرآنی کتاب درسی؛
5- آموزش روخوانی قرآن یعنی آموزش قواعد روخوانی قرآن؛
6- تاکید بر آموزش روخوانی قرآن کریم به روش شنیداری
این برداشتهای غلط با اهداف مصوب شورای عالی آموزش و پرورش و هم چنین راهنمای برنامه درسی آموزش قرآن دوره ی ابتدایی که در مقدمه ی کتابهای درسی آموزش قرآن نیز با آن ها به وضوح اشاره شده است تناسبی ندارد. تجربه نشان می دهد اغلب معلمان مقدمه ی کتاب درسی را حتی یک بار هم کامل و به دقت نخوانده اند.
از این منظر می توان به دو اشکال اساسی در روش های تدریس روخوانی قرآن کریم آموزگاران اشاره کرد :
اشکال اول : آموزش بر خواندن معلّم استوار است و قرآن آموزان آیات درس را با معلّم یا نوار آموزشی همخوانی می کنند.
اشکال دوم : کلاس درس آموزش روخوانی قرآن به جای مهارت آموزی مبتنی بر قائده محوری است.
بسیاری از افراد قادر به خواندن همه ی آیات قرآن کریم نیستند و تنها می توانند برخی از سوره ها و آیات منتخب مانند آیة الکرسی را بخوانند. این مسأله تنها مربوط به آموزش وپرورش نیست, بلکه در اغلب جلسات قرآنی نیز مشاهده می شود. درباره ی این موضوع قبلاً مطالبی ارائه گردید.
اما دلیل اصلی بروز اشکال دوم یعنی ‹‹ قاعده آموزی ›› به جای ‹‹ مهارت آموزی ›› را باید در شیوه ی نگارش و رسم الخط های رایج جست وجو کرد.
بنابراین مناسب است مقدمه ی کتاب های درسی آموزش قرآن را در اولین شورای معلمان مدرسه مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم و در استفاده از روش های تدریس ضمن توجه به مبانی نظری و اهداف برنامه ی درسی, از به کاربردن روش های غیر علمی و کسالت آور که به برخی از آن ها اشاره شد پرهیز کنیم.
34- مانع بروز شکاف آموزشی شویم
یکی از دلایل اصلی عدم تحقق کامل اهداف و برنامه های قرآنی در آموزش وپرورش, وجود شکاف آموزشی بین وضعیت مطلوب و وضعیت موجود است. در حال حاضر موفقیت طرح و برنامه ها به دلایل زیر با تهدید رو بر رو است :
- ایده آلی و آرمانی بودن اغلب اهداف قصد شده
- جامع و کامل نبودن مطالعات اولیه ی طرح
- کم توجهی به واقعیت های موجود فرهنگی, اجتماعی
- فراهم نبودن بسترهای مناسب و ساختارهای اجرایی لازم,
- عجله و شتاب در اجرای برنامه ها
- اقتباس های غلط و ناقص از سایر طرح ها
- عدم شناخت کامل از توانمندی نیروهای انسانی موجود,
- وضعیت اجرای خارج از کنترل,
این مسائل ناگزیر یا باعث استحاله ی طرح می شود و یا آن را بر علیه خودش به کار می گیرد و در نهایت نیز باعث به وجود آمدن خلأ آموزشی می شود. شکاف آموزشی از اساسی ترین موانع موفقیت اغلب طرح و برنامه هاست. مسأله ای که باعث می شود تا طرح و برنامه ها, خوب شروع شود اما اغلب, فرجام خوشایندی نداشته باشد.
بنابراین مناسب است برنامه ریزی ها را جامع و اجرای آن ها کامل را کامل ببینیم و نیز با بررسی مستمر عوامل مؤثّر در مراحل مختلف برنامه ریزی و اجرا, شکاف های آموزشی را شناسایی و نسبت به پر کردن آن ها اقدام کنیم.
35- شورای هماهنگی فعالیت های قرآنی استانی و منطقه ای, اتصال دهنده ی قلوب مؤلفان و معلمان هستند.
گزارش های ارسالی مدرسان محترم قرآن استان ها و مناطق حاکی از آن است که در بسیاری از مناطق کمیته ی هماهنگی منطقه ای تشکیل نشده است. در صورتی که طبق دستورالعمل طرح ارتقای قرآن, که در سال تحصیلی 88- 87 با امضای وزیر محترم وقت آموزش وپرورش امضاء و به استان ها ابلاغ شده است, مسئولیت اجرای این برنامه را در استان بر عهده ی معاونت محترم آموزش ابتدایی واگذار کرده است. بدیهی است سایر معاونتها و بخشهای آموزش وپرورش استان نیز مساعدتهای لازم را در حسن اجرای طرح مبذول خواهند داشت. اعضاء و شرح وظایف شورای هماهنگی استان, کمیته ی هماهنگی منطقه/ناحیه و مدیر مدرسه, طبق دستورالعمل ارسالی به شرح زیر است :
الف- اعضای محترم شورای هماهنگی استان عبارتند از :
1- مدیر اداره کل آموزش و پرورش استان به عنوان رئیس کمیته
2- معاون آموزش ابتدایی به عنوان دبیر کمیته
3- معاون پژوهش، برنامهریزی و منابع انسانی
4- معاون پرورشی و تربیت بدنی
5- معاون برنامهریزی و توسعه مدیریت
6- رئیس گروه آموزش و پرورش پیشدبستانی و ابتدایی
7- کارشناس مسئول تکنولوژی و گروههای آموزشی
8- رئیس گروه ارتقاء علمی استان
شرح وظایف این کمیته به شرح زیر است :
1- فراهم آوردن کلیه تسهیلات، امکانات و اعتبارات لازم آموزشی، اداری و مالی جهت پشتیبانی از اجرای طرح
2- ارسال دستورالعمل اجرایی طرح به مناطق مجری و ارائه توصیههای لازم
3- انتخاب مناطق مجری طرح، با توجه به شرایط مذکور در برنامه
4- برگزاری جلسات توجیهی لازم برای اعضای کمیته و سایر عوامل مرتبط
5- فراهم آوردن امکانات و شرایط لازم برای اجرای برنامه
6- انتخاب مدرسان قرآن، با توجه به شرایط مذکور، جهت شرکت در دوره تأمین مدرس قرآن
7- نظارت و پشتیبانی مستمر از اجرای برنامه در استان
8- همکاری در ارزشیابی و بررسی برونداد برنامه
9- فراهم آوردن شرایط برگزاری دورههای آموزش معلمان مجری
10- تشویق مجریان برنامه طبق دستورالعمل ارسالی
11- اتخاذ تدابیر لازم به منظور فضاسازی مناسب حین اجرای برنامه در سطح استان ( اطلاعرسانی و تبلیغات )
12- برنامه ریزی برای برگزاری جشن شکرانه ی توانایی روخوانی قرآن کریم در هفته ی دوم آذرماه
ب- اعضای محترم کمیته ی اجرایی منطقه/ ناحیه عبارتند از :
1- رئیس منطقه / مدیر اداره، به عنوان رئیس کمیته اجرایی
2- معاون آموزش ابتدایی منطقه به عنوان مسئول اجرایی طرح
3- معاون پرورشی وتربیت بدنی
4- معاون برنامه ریزی وتوسعه مدیریت
5- کارشناس مسئول/کارشناس آموزش و خلاقیت پیش دبستانی و ابتدایی
6- کارشناس آموزش نیروی انسانی
7- کارشناس تکنولوژی و گروههای آموزشی
8- دو نفر از مدرسان آموزش قرآن دوره ی ابتدایی که دوره ی تأمین مدرس قرآن را با موفقیت گذراندهاند.
9- نماینده ی مدیران مدارس مجری طرح
تبصره : دعوت از سایر کارشناسان و مسئولان منطقه عنداللزوم انجام میشود.
شرح وظایف کمیته ی اجرایی منطقه ای به شرح زیر است :
1- فراهم آوردن کلیه امکانات و اعتبارات لازم آموزشی، اداری و مالی جهت پشتیبانی از اجرای برنامه
2- توجیه مدیران مدارس و سایر کارشناسان ذی ربط منطقه
3- فراهم آوردن تمهیدات لازم برای برگزاری دورههای آموزشی – توجیهی معلمان
4- بازدید و ارزیابی مستمر از کلاسهای آموزش قرآن و ارائه ی رهنمودهای لازم
5- صدور ابلاغ برای مدرسان قرآن جهت نظارت و پشتیبانی از فرایند اجرای برنامه
6- همکاری در اجرای ارزشیابی برنامه ی ارتقای آموزش قرآن
7- تنظیم گزارش از روند اجرای برنامه و ارائه ی آن به اداره کل متبوع
8- تشویق مجریان موفق برنامه توسط رئیس ناحیه یا مدیر منطقه طبق دستورالعمل ارسالی
9- اتخاذ تدابیر لازم به منظور فضاسازی مناسب اجرای طرح در سطح منطقه
10- برگزاری مراسم شکرانه ی توانایی روخوانی قرآن کریم در هفته ی دوم آذرماه
ج- مسئولیت اجرای برنامه در مدرسه
مسئولیت اصلی نظارت بر حسن اجرای برنامه ی درسی آموزش قرآن در مدرسه بر عهده ی مدیر محترم آموزشگاه است. مدیر مدرسه ضمن شرکت در جلسات توجیهی یا دوره ی آموزشی مربوط، زمینه ی حضور کلیه ی آموزگاران پایه ی سوم ابتدایی مدرسه را در کارگاه های آموزشی- توجیهی فراهم می آورد، و لوازم مورد نیاز آموزش قرآن مخصوصاً لوحه ی آموزش قرآن را تأمین کرده و بر حسن اجرای برنامه ی ارتقای آموزش قرآن نظارت دقیق و مستمر دارد و هم چنین تنظیم گزارش های لازم را تهیه و به اداره متبوع ارسال می کند.
بنابراین مناسب است شورای هماهنگی استان و کمیته ی منطقه ای را به صورت مرتب تشکیل دهیم و گزارش مصوبات و روند اجرای برنامه را برای برنامه ریزان ارسال کنیم.
36- مشوّق معلمان، مدیران و مدارس موفق قرآنی باشیم.
با تأسی به آیه ی 158 بقره « وَ مَن تَطَوَّعَ خَیرًا فَاِنَّ اللهَ شاکِرٌ عَلیمٌ » ( هرکسی با میل و رغبت کار خیری انجام دهد، قطعاً خداحقشناس و داناست.) و هم چنین حدیث شریف « مَن لَم یَشکُرِ المَخلوق لَم یَشکُرِ الخالِقِ », تقدیر و تشکر از کسانی که با همّت و توجه خود نقش مهمی در پیشبرد طرحها و برنامهها دارند, اهمیت و ضرورت دارد. و این تلاش و دلسوزی در عرصه ارتقای آموزش قرآن در دوره ی ابتدایی شایان توجه و عنایت بیشتر متولیان تعلیم و تربیت کشور است. در این راستا قبلاً کلیات طرح تشویق مجریان طرح ارتقای آموزش قرآن در پایه ی سوم ابتدایی جهت اقدام مقتضی ارسال گردیده است. از اهداف دستور العمل تشویق مجریان برتر می توان به موارد زیر اشاره کرد :
1- ارتقای کیفیت آموزش قرآن در مدارس ابتدایی
2- تقویت انگیزه ی مجریان برنامه ی ارتقای آموزش قرآن
3- زمینهسازی برای گسترش کمی و کیفی برنامه ی ارتقای آموزش قرآن در سالهای بعد
مخاطبان محترم این تشویق نامه افراد زیر هستند :
الف- آموزگاران موفق
ب- مدیران و معاونان مدارس موفق
ج - اعضاء فعال کمیته ی اجرای برنامه در منطقه
د - مدرسان موفق قرآن
هـ- مدارس و مناطق موفق
بنابراین مناسب است هماهنگ با دستورالعمل نحوه ی تشویق مجریان برنامه ی ارتقای آموزش قرآن, بر اجرای مناسب و شایسته ی آن نظارت کنیم.
37- مراسم آغازین مدارس را دریابیم.
مراسم آغازین مدرسه فرصت ارزشمندی است که می تواند در راه انس دائمی دانش آموزان با قرآن کریم و آموزه های آن در مدرسه مؤثّر باشد؛ برای رسیدن به این هدف کلی, اهداف جزئی دیگری نیز قابل دستیابی است, از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد :
1- گسترش فرهنگ خواندن قرآن روزانه ی قرآن در مدرسه
2- فراگیری و آموزش غیر مستقیم صحیح خوانی و زیبا خوانی قرآن دانش آموزان
3- آشنایی تدریجی با برخی از مفاهیم ارزشمند قرآن که در آیات ساده و پر استعمال قرآن آمده است.
4- جذب حداکثری دانش آموزان به انس با قرآن کریم
5- ایجاد زمینه و انگیزه برای افراد مستعد و علاقمند برای یادگیری قرائت و حفظ قرآن کریم
6- تعلیم آموزه هایی از معارف اهلبیت علیهم السلام
7- تعلیم نیایش مانند ربناهایی از قرآن کریم, بخش هایی از ادعیه و زیارات مانند زیارت عاشورا و دعای امام زمان علیه السلام و...
با توجه به این که در اغلب استان ها و مناطق برای استفاده از این فرصت طلایی, برنامه ریزی خاصّی وجود ندارد, امید است دست اندرکاران امر در استان ها, مناطق و مدارس با عنایت به اهداف آموزش قرآن و متون کتاب های درسی و هم چنین با استفاده از تجارب برخی از استان های موفق, به اجرای بهینه ی آن همت بگمارند.
بنابراین مناسب است جهت تقویت انس دانش آموزان با قرآن کریم برای مراسم آغازین مدارس, برنامه ریزی مدون و نظارت مستمر داشته باشیم.
38- مشترک مجله ی رشد آموزش قرآن شویم.
از مجموعه مجلات تخصصی رشد می توان به مجله ی رشد آموزش قرآن اشاره کرد. این فصل نامه ی آموزشی, تحلیلی و اطلاع رسانی به صورت 4 رنگ و در شمارگان 14000 چاپ و توزیع می شود. از آن جا که تهیه ی آن بر عهده ی گروه قرآن دفتر برنامه ریزی و تالیف کتب درسی است می توان گفت فضای مناسبی است برای تضارب آرا و نظرات، ارائه ی مقالات و انعکاس تجارب معلمان قرآن و تمامی همکاران علاقمند به رشد و ارتقای آموزش و فعالیت های قرآنی کشور
بنابراین مناسب است تمهیدات لازم برای اشتراک معلمان عزیز قرآن و سایر علاقمندان در این مجله فراهم شود.
39- « مدارس قرآن » را مکمّل کلاس های آموزش قرآن کنـیم.
جالب است بدانید با توجه به میزان ساعت رسمی آموزش قرآن در پایه های اول تا پنجم ابتدایی، 225 هزار ساعت کلاس قرآن فقط در طول یک هفته و 64800000 ساعت کلاس در طول یک ماه و 7776000000 ساعت کلاس قرآن در طول یک سال تحصیلی در سراسر کشور برگزار می شود.
مقام عالی وزارت آ؛موزش و پروش اخیراً پیشنهاد تشکیل 10 هزار مدرسه ی قرآن را در این وزارت خانه مطرح کردند؛ با توجه به این که هدف آموزش وپرورش از آموزش ها و فعالیت های قرآنی, « توسعه ی سواد عمومی قرآن » است و فعالیت های تخصصی مانند تجوید، صوت, لحن و وقف و ابتدا و... وظیفه ی سایر مراکز و مؤسسات قرآنی خارج از آموزش و پرورش است، عنایت به این مسأله مهم ضروری است که بین اهداف, اصول, رویکردها, محتوا، رسم الخط و روش های آموزش و ارزش یابی « برنامه ی آموزش قرآن » و « مدرسه های قرآن » تضاد و تعارضی و به وجود نیاید و هم چنین ضمن پرهیز از موازی کاری از موقعیت به وجود آمده برای تربیت قرآنی دانش آموزان و جذب حداکثری آنان به فعالیت های قرآنی بهره جست.
بنابراین مناسب است با شناسایی دانش آموزان مستعد و علاقمند و معرفی آنان به مدارس قرآن منطقه، زمینه ی پیشرفت این دانش آموزان را فراهم کنیم.
40- در اسلامی کردن کتاب های درسی دوره ی ابتدایی سهیم باشیم.
امام خمینی ره در دهه ی شصت, تغییر نظام تعلیم و تربیت را خواستار شدند و فرمودند : «تربیت باید تربیت قرآنی باشد و بچه های ما باید تربیت قرآنی بشوند » ؛ و نیز مقام معظم رهبری بارها تحول بنیادی را در آموزش و پرورش مطالبه کرده اند.
در وضعیت کنونی به گفته ی آیة الله جوادی آملی در آموزش و پرورش و دانشگاه ها لاشه ی علم تدریس شود نه خود علم؛ چرا که علم حقیقی آن است که از ناحیه ی حق تعالی باشد. ‹‹ هُوَ الاَوَّلُ وَ الآخِرُ وَ الظّاهِرُ وَ الباطِنُ » ( حدید/3 ) و نیز فرمودند مبنای آموزش علوم باید« خلقت گرا » باشد؛ در وضعیت کنونی مبنای آموزش علوم در مدارس و دانشگاه ها طبیعت گرا است. در حالی که باید « صِبغَهَ اللهِ وَ مَن اَصبَغُ مِنَ اللهِ صِبغَه وَ نَحنُ لَهُ عابِدونَ » ( بقره/ 138 ) باشد....
وقت آن فرا رسیده است که نظریه ی اسلامی تعلیم و تربیت در کنار سایر مکاتب تربیتی مطرح شود. و رویکرد کتاب های درسی ما از طبیعت گرایی به خلقت گرایی و فطرت گرایی الهی تغییر کند. قطعاً تربیت قرآنی منظور امام خمینی ره و نهادینه کردن قرآن در آموزش و پرورش از منظر مقام معظم رهبری مطلبی نیست که فقط بر عهده ی درس های دینی و قرآن باشد.
خوش بختانه در سال های اخیر با تاکیدات مقام معظم رهبری و تلاش دلسوزان آموزش و پرورش مقدمات لازم فراهم شده است و هم اکنون در آستانه ی تصویب و ابلاغ و اجراست.
بنابراین مناسب است همه ی ما, با کار بست اسناد بالا دستی هم چون سند ملّی آموزش و پرورش و سند برنامه ی درسی ملّی ضمن مطالبه ی تربیت قرآنی, در اسلامی کردن برنامه های درسی دوره ی ابتدایی سهیم باشیم.
خلاصه ی بحث :
آن چه باید مورد توجه قرارگـیرد این است که هر چه سواد و اطلاعات علمی دانش آموزان درباره ی علوم مختلف افزایش می یابد, نیاز آن ها به هدایت های قرآن کریم بیش تر می شود. انتظار این است که برنامه ریزان آموزش وپرورش هم پای تحولات و پیشرفت های علمی جهان, دانش آموزان را در توسعه ی فرهنگ وتربیت قرآنی یاری رسانند.
با توجه به این که یکی از دلایل عمده ی مهجوریت قرآن در جامعه و به ویژه آموزش و پرورش، ضعف عمومی در زمینه ی انس مستمر و دائمی با قرآن کریم است؛ لذا توجه جدی به این هدف می تواند به عنوان پاشنه ی آشیل و ستون خیمه ی سایر اهداف و برنامه های آموزشی، پرورشی و ترویجی قرار گیرد.
تنوع نا همگون فعالیت های قرآنی به دلیل عدم انسجام و ارتباط معنا دار بین ساحت ها و حوزه های مختلف یادگیری و مبتنی نبودن آن ها بر مبانی نظری و علمی و حتی تجربی, به جای ایجاد جذابیت و انگیزه در مخاطبان, باعث ناکارآمدی آموزش ها و فعالیت ها از یک سو و بلعیده شدن سرمایه های مالی و انسانی از سوی دیگر می شوددر چنین شرایطی مناسب سازی این گونه فعالیت ها یکی از وظایف مهم مسئولان خواهد بود.
طرح پایش و درجه بندی کلیه ی فرهنگیان و معلمان طبق ضوابط مشخص, ارتقاء سطح کیفی صلاحیت های علمی و حرفه ای معلمان قرآن, برگزاری دوره های آموزشی و جبرانی برای معلمان واجب التعلیم, قرار دادن فرصت برای ایشان جهت اصلاح و جبران ناتوانی ها, توجه ویژه به معلمان ابتدایی در تدریس قرآن, نظارت بر آموزش قرآن طبق ضوابط, بهسازی ساعات آموزش قرآن مدارس, پاسخ گویی به نیازها و انتظارات معلمان, دانش آموزان و اولیای آنان و.. اموری هستند که باید فرصت انجام آن ها را در کوتاه مدت فراهم آورد.
با توجه به تاکید امام خمینی و مقام معظم رهبری در نهادینه کردن تربیت قرآنی در وزارت آموزش و پرورش, مبنای سیاست گذاری و برنامه ریزی های کلان و مبانی و مبادی آموزش و پرورش از جمله، بازنگری اسناد بالا دستی و تصویب و اجرای دقیق آن ها, از اصلی ترین وظایف است. توجه به ایجاد فرهنگ قرآنی در جامعه به وسیله ی تعامل با ارگان های کار آمدی چون رسانه ی ملی, مجلات, سازمان تبلیغات و .. یکی از مهم ترین بخش های فعالیت های قرآنی حوزه ی معاونت قرآنی است.
با سپاس از توجه شما به این نوشتار, امید است همه ی ما نسبت به تبیین جایگاه حقیقی قرآن کریم در نظام تعلیم و تربیت و اصلاح وضعیت آموزش عمومی قرآن و فعالیت های قرآنی همت مضاعف داشته و صمن رصد دقیق این امور, با بینش وبصیرت لازم, موانع رفع مهجوریت از قرآن کریم در آموزش و پرورش را برطرف نماییم.انشاءالله
منبع 1 - وب سایت گروه درسی قرآن دفتر برنامه ریزی وتالیف کتب درسی http://quran-dept.talif.sch.ir
2 - وبلاگ فرهنگ آموزش قرآن در آموزش و پرورش ایران http://quran-edu.blogfa.com
نویسنده: محمدرضا رضایی
اهمیت دوره ابتدایی در جهت رشد و شکوفایی استعداد دانش آموزان تا این اندازه اهمیت دارد که در تعریف نظام جدید آموزشی به دوره «اساس» نام گرفته است. به دلیل این اهمیت و نقشی که معلمان و مدیران این مقطع تحصیلی در رشد تربیتی و آموزشی دانش آموزان به عهده دارند تا دورههای تحصیلی آینده شکل بگیرد؛ لازم است کارکردهای مهم این دوره از نگاه فعالیت آموزشی و پرورشی شناخته شود تا جایگاه فعالیت مدیران و معلمان مجال بررسی پیدا کند. از جمله کارکردهای مهم این مقطع تحصیلی میتوان به امور زیر اشاره کرد: رشد ارزشها: دوره کودکی به واسطه روح مستعد و آماده فراگیر برای آموختن، زمینه ای را ایجاد میکند که هر فعالیتی مانند نقشی بر سنگ ماندگار باقی بماند. تحویل گرفتن روحهای مستعد دانش آموزان در مدارس ابتدایی این فرصت طلایی را به معلمان و مدیران این مدارس میدهد تا بهترین بهره را برای ظهور و تجلی ارزشها در کودکان بگیرند.
رشد اجتماعی: جایگاه رشد اجتماعی در خصوصیات رفتاری قابل مشاهده است. هر رفتاری برمبنای ارزشهای آموخته شده و شکل جسمانی خاص خود در کودک ظاهر میشود. ورود کودک به دبستان آمیخته با رفتار خاصی است و این وظیفه مدرسه است که این رفتار را تعدیل یا الگوسازی کند و از این طریق است که تطابق رفتارها با ارزشهای انسانی و الهی امکان پذیر میشود.
رشد عقلانی: ذهن آماده دانش آ موز در ارتباط با روح و جسمش زمینه ای را ایجاد میکند که پایه اولیه آموزش در این دوره تحصیلی میشود. شاید بتوان مهمترین نقش مدارس ابتدایی را در عقلانی کردن و ظهور تفکر در دانش آموزان به حساب آورد. فعالیتی که اگر دقیق شناخته شود، زیربنای بسیاری از فعالیتهای دیگر خواهد بود. در این بررسی نمیتوان از کوششها و تلاشهای بسیاری از مدارس موفق در دوره ابتدایی که مرهون مدیران و معلمان موفق هستند چشم پوشی کرد، اگر چه این قبیل فعالیتها جای تامل دارند.
اما در نگاه کلی موارد و موضوعاتی وجود دارد که در اینجا به برخی از آنها اشاره میکنیم:
۱-در شیوههای اجرایی مدارس ابتدایی گاهی در میان
مدارس ابتدایی یک منطقه تعدد شیوهها و برنامهها را میتوان به وضوح
مشاهده کرد. این کثرت روشهای اجرایی اگر چه از یک برنامه واحد پیروی
میکند، اما نتایجی که به دست میآید یکسان نیست. از این رو گاهی یک دبستان
برنامههایی را در طول سال تحصیلیاش اجرا میکند که مدرسه نمونه آن در
همان منطقه از عهده آن برنمی آید. این اختلاف سطح اجرایی به گونه ای است که
هر سال فاصله مدارس مطلوب را از مدارس موجود بیشتر میکند.
۲-مدیریت که نقش محوری فعالیتهای آموزشی و تربیتی را در مدارس به عهده دارد در دوره ابتدایی جایگاهش حساس تر و با اهمیت تر است. مدیرانی در این دوره موفقاند که بتوانند پاسخ منطقی و مناسبی برای رویکردهای ارزشی و عقلانی و اجتماعی کودکان در مدارس ایجاد کنند. بر خلاف گروهی از مدیران که تمام فعالیت خود را در زیباسازی در و دیوار مدرسه و امور ظاهری صرف میکنند و از آنچه اهداف زیربنایی است، غافل ماندهاند. اگر چه نقش حیاط مدرسه و رنگ و روی کلاس درس را در آموزش پایدار و نقش غیرمستقیم آموزش نمیتوان از یاد برد، اما فقط در این مرحله ماندن و در طول سال تحصیلی متناسب با هر فصل فضاسازی ظاهری برای دانش آموزان کردن، تحول اندیشه ای ایجاد نخواهد کرد.
۳-معلم با تعریف خاص خودش در دوره ابتدایی، یعنی ماهیت بخش و ایجاد فلسفه اصلی در زندگی برای کودکان؛ این اصل زیربنای یادگیری است. معلمی که جایگاه یادگیری را بر اصل سواد خواندن و نوشتن به کودکان عرضه میکند، آموزش دیروز را در بستر امروز عرضه کرده که نمیتوان انتظار ظهور ارزش هاو خلاقیت و توانایی ایجاد ارتباط مطلوب با محیط را در فراگیران و دانش آموزان چنین معلمی انتظار داشت. بیشترین هزینه ارزشی در دورههای بالاتر تحصیلی از سوی این معلمان بر نظام آموزشی تحمیل میشود که هزینههای معنویاش از بعد مادی آن به مراتب فراتر است.
۴-نادیده گرفتن نقش خانوادهها و اولیا در آموزش و تربیت؛ در ابعاد ارزشی و رفتاری و اجتماعی اگر اولیای دانش آموزان نقش پشتیبانی و حمایت از فعالیتهای مدرسه را داشته باشند، بسیاری از آسیبهای رفتاری و اجتماعی از دوران اولیه تحصیل خود به خود مرتفع خواهد شد. نقش سایه ای اولیا و پدران و مادران در کنار مدرسه، نداشتن برنامه ای برای جذب تربیتی و آموزشی اولیا در مدارس، عدم ارتباط واقعی معلم با اولیای دانش آموزان از مولفه های جدایی خانه و مدرسه در طول یک سال تحصیلی است.
با توجه به طرح این موضوعات و جایگاه آنها در مدارس ابتدایی برای توجه به نقش و اهمیت زیربنایی به مدارس ابتدایی، نکات زیر اهمیت دارد:
۱-تخصصی کردن مقطع ابتدایی از حیث نظام مدیریتی و تعیین معلمان برای آموزش و تربیت کودکان. این تخصص لازمهاش داشتن مهارت در یادگیری و وجود برنامه آموزشی مناسب است.
۲-اگرچه نظام ارزیابی و راهنمایان آموزشی در دوره ابتدایی بر روند فعالیت این مدارس نظارت دارند، اما این شیوه نظارتی جز انتقال روزانه فعالیتهای آموزشی و بهداشتی مدارس وظیفه ای دیگر ایفا نمیکند. جلوگیری از خلاهای تربیتی و آموزشی با پیگیریهای مناسب رمز موفقیت در ارزیابی فعالیتهاست.
۳-ایجاد زمینه مناسب برای ورود متخصصان و دبیران موفق به مقطع ابتدایی از جهت شناخت شیوههای یادگیری و نحوه آموزش و کمک به رفع نواقص موجود، نگاهی این چنین به مدارس ابتدایی به صورتی که یک استاد دانشگاه چند روز در هفته در کنار دانش آموز و معلم ابتدایی باشد یا دبیر موفق یک دبیرستان ساعاتی از تدریس خود را در این مدارس اجرا کند، خود به خود سبب رفع بسیاری از کاستیها خواهد شد.
۴-متاسفانه در اهداف تربیتی و آموزشی بین دورههای مختلف تحصیلی یک جدایی مشاهده میشود. رفع این معضل با یک نگاه مدیریتی متحول امکان پذیر است تا بتواند پیوند واقعی و مفهومی مناسب بین دورههای مختلف تحصیلی ایجاد کند. مهمترین اثر این پیوند، اشتراک در حیطههایی است که به آنها اشاره شد و نتایجی که در تعلیم و تربیت به دنبال آنها هستیم.
۵-بهره گرفتن از شیوههای مناسب پیوند بین اهداف تربیتی و آموزشی خانه و مدرسه، بهترین عامل در انتقال این موضوعات معلمان موفق مدارس ابتدایی و معلمان همان مدرسه هستند. اختصاص دادن جلسات انجمن اولیای مدارس به صحبتهای تکراری یا انتقال برخی کلمات و واژههای تخصصی و علمی در روان شناسی و مشاوره، دردی از کاستیهای تربیتی و آموزشی کودکان را درمان نخواهد کرد، از این رو باید به دنبال واقعیتهای موجود گشت و بالاترین واقعیت آن شناختی است که معلم مجرب و آگاه ابتدایی به دانش آموزان خودش دارد.
باید توجه داشته باشیم در دوران ابتدایی مهمتر از دانشگاه می باشد چرا که رشد عقلی در این دوران شکل می گیرد تا بتواند در دانشگاه پیشرفت کند . در جوامع مختلف باید توجه شود کهدوره ابتدایی جایگاه خاصی دارد و با طی این دوره رسیدن به مراحل بعدی بهتر خواهد بود .
دراین دوران است که شخصیت کودک شکل می گیرد و این شکل گیری و رمز موفقیت آن در دست کسی است که با کودک این راه را می پیماید و او کسی نیست جز ، معلم .
آتوت کنت می گوید :
ترقی انسانیت بیشتر از همه مرهون تعلیم و تربیت است و این تعلیم و تربیت باید باید تعلیم و تربیت باید عام باشد و نه فقط عقل و اندیشه را بپروراند بلکه تمام جوانب رشد وی را در بر گیرد .
امام خمینی (ره) در خصوص تعلیم و تربیت می گوید :
تعلیم و تربیت عبارت است :
از این رو نقش آموزش و پرورش کاملاً معلوم می باشد و فراتر از همه نقش آموزش ابتدایی در این شکوفتیی مشخص و مبرهن است .
در کشور ما ایران آموزش ابتدایی فرایندی است به مدت پنج سال که کودک از 7 سالگی وارد این مقطع می شود و بدنبال شکل گیری هوشیش و شخصیتش و رشد روحی و جسمی اش مراحل پنج ساله را طی می کند . با توجه به عنوان مقاله سعی کردهایم که نقش و جایگاه آموزش ابتدایی را در نظام تعلیم و تربیت بیان کرده تا موجبات هر چه بهتر تحقق آرمانهای کشورمان را فراهم کنیم .
تاریخچه دوره ابتدایی :
در کشور ما دوره ابتدایی ، دوره ای همگانی – مجانی و مرحله ی اول آموزش تعلیمات عمومی است .
در گذشته ها آموزش ابتدایی پیش از تاسیس مدرسه در مکتب خانه بود و در سال 1290 ( هـ ش ) اولین دوره تحصیلی که مدت آن 6 سال بود تصویب شد .
در سال 1345 با تغییر ساختار آموزش ابتدایی از 6 سال به 5 سال تقلیل پیدا کرده و به عنوان مرحله اول آموزش تعلیمات عمومی معرفی گردید .
هم اکنون 6 سال تمام وارد این مرحله می شوند و ثبت نام می کنند و مدت 5 سال را می گذرانند .
اهداف دوره ابتدایی :
این دوره به جهت رشد و تربیت شخصیت کودک بسیار مهم است که به آن دوره اطاعت – خلاقیت و تادیب برای بروز استعدادهای عمومی نیز نی گویند .
از جمله اهداف این دوره مهم می توان به موارد ذیل اشاره کرد .
1- پرورش قوای جسمانی کودک
2- پرورش استعدادهای کودک و کمک به رشد خلاقیت او
3- پرورش فضائل دینی و اخلاقی
4- ایجاد مهارت های اساسی خواندن و نوشتن
5- آموزش نکات بهداشتی در خانه و مدرسه
6- آماده کردن کودک برای تحصیلات بالاتر
7- آشنایی کودک با زندگی اجتماعی خارج از خانواده
آموزش ابتدایی پایه آموزشی
نقطه ورودی یک حرکت طولانی و مهم در زندگی کودکان آموزش ابتدایی و دبستانی است .
دانش آموزان با ورود به این دوره مواجه با یک تحول اساسی می شوند و از نظر توانایی ذهنی برای برای کسب بسیاری از مسائل آموزشی و تربیتی که قبل از ارتباط مستقیم با مدرسه پیدا نکرده بود آمادگی پیدا می کنند و تحولات عظیمی در ذهن انش اموز نسبت به مسائل اجتماعی ایجاد می شود.
از طرفی این دوره شکوفایی بسیاری از استعدادهای دانش اموز است از جمله استعدادهای هنرسظی –ادبی – فنی – برنامه هایی ایجاد می گردد و قطعاً ضمانت کارفرما برای کسب موفقیت های آتی در زندگی شخصی و اجتماعی فراهم خواهد شد.
یکی از برنامه های مهم این دوره روابط معلم و شاگد است.
چراکه برخوردهای اولیه در تنظیم شخصیت بچه و شکل گیری خصوصیات رفتاری و اعتقادی او و خضلت ها و منش ها او بسیار تعیین کننده است . پس از نظر کیفی آموزش و پرورش ابتدایی اهمیت بالایی دارد و بنابراین باید قسمت عمده برنامه ها و امکانات و نیروی انسانی و تحقیقاتی و پژوهشی در این دوره متمرکز کرد.
هر ساله جمع کثیری از بچه ها برای پیمودن این دوره پس از گزراندن سالها در اموزش خانواده و والدین مقطع میشوند. لذا اهمیت ویژه این دوره بسیار زیاد است و باید به آن توجه بیشتری نمود .
نباید آموزش ابتدایی با این نظر تگاه کرد که چون اولین پایه است از نظر آموزشی در مرحله ای پایین قرار داد به همین دلیل به حکم زیر بنایی را در ساخت تعلیم و تربیت کشور اجرا می کند .
موقعیت آموزشی ابتدایی از سوی دظیری را می توان چنین بررسی کرد که آموزش ابتداییخرده سیستمی از سیستمک آموزشی است که مانند دیگر سیستم ها مجموعه عواملی مرتبط با هم تحت سازماندهی خاص در راستای اهداف مشخص فعالیت می کند برای اینکه یک خرده سیستم بدون اشکان عمده فعالیت طبیعی داشته باشد لازم است بین عوامل سازنده یعنی معلم و دانش آموز و اطلاعات و تجهیزات و امکانات و ... تعادل کمی و کیفی داتشه باشد .
مثلاً رشد جمعیت تحصیلی بدون رشد امکانات و سایر عوامل باعث عدم تعادل می وشد و در کنار آن افت تحصیلی خستگی و بی حوصلگی دانش آموز عدم انگیزش معلم عدم پیشرفت مطلوب باعث عدم تعادل کیفی خواهد شد . این مجموعه عوامل به علت ماهیت اجتماعی وابط بین آنها در جریان خود پدیده ای را به وجود می آورند به نام افت تحصیلی که اگر کنترل نشود پدیده های بحران زایی را موجب می گردد .
همه این مطالب نماینگر این است که باید کارکرد هر یک از عوامل دقیق و منظم باشد.
با توجه به عوامل فوق باید دوره ابتدایی محاسب بسیاری شود.
حمایت ها می تواند به صورتهای مختلف باشد از مهمترین شکل های حمایتی سرمایه گذاری در این دوره است .
چون بازدهی آموزشی ابتدایی نسبت به آموزش عالی و متوسطه بیشتر است به شرطی که درست سرمایه گذاری شود و با برنامه ریزی پیش برود .
بی توجهی ما نسبت به این زیر ساخت باعث سست شدن و بی هویت بودن تعلیم و تربیت می گردد.
تعلیم و تربیت از دیدگاه بزرگان دین :
در کشور ما با پیروزی انقلاب اسلامی و رهبری کبیر امام خمیــنی و دیدگاه بزرگان و روحانیون در آموزش و پرورش نقش عمده ای را در بر گرفته است.
از جمله دیدگاه های مهم می توان به دیدگاه امام (ره) اشاره کرد.
ایشان تعلیم و تربیت را چنین بیان می کنند :
تربیت کودک به نوعی به تربیت جامعه مربوط است چون جامعه چیزی جر ترکیب و پیوند افکار و عقاید و عواطف انسانی نسبت به هم چه اجزاء آن صالح باشد جامعه نیز صالحتر خواهد بود .
تربیت در دوره کودکی تا حد بسیار زیادی در سرنوشت فکری ، فرهنگی علمی انسان را در همه عمر رقم می زند اگر دوره کودکی خام و ناقص سپری شود در دوره های بالاتر با مشکلات بسیاری مواجه می شود.
از نظر اقتصادی تربیت کودک قابل تأمل است بعبارتی آموزش و پرورش نوعی سرمایه گذاری است آنچه در این مدت سرمایه گذاری می شود در آتی مدیران و مهندسان و پزشکان و .... را به جامعه باز می گرداند و آنها مهارت های لازم را در مدرسه می آموزند اگر در دورۀ خردسالی صلاحیت های اولیه در افراد به وجود نیاید سرمایه گذاری به هدر می رود.
امام خمینی (ره) خطاب به فرهنگیان فرمود :
بچه های ما در هر زمان باید موافق آن زمان تربیت شوند و در روایات هم هست که بچه هایتان را تربیت کنید برای زمان آتیه اینکه آینها در زمان آینده باید دست به کار مملکت و کشور بشوند.
تعلیم و تربیت باید همه جانبه باشد .
وضعیت آماری آموزش ابتدایی :
هم اکنون حدود 317580 کلاس اختصاص به دوره ابتدایی که حدود 7968493 دانش آموز در آنها مشغول به تحصیل هستند در کشورمان دایر است .
و حدود 399848 معلم و کادر و عوامل اجرایی در آموزش و پرورش دوره ابتدایی دارد که وظایف مسئولیت لیست مربوط به این دوره را به عهده دارند.
بنابراةین بار سنگینی از مسائل آموزشی و پرورشی کشور به دوش دوره ابتدایی است.
در سایر کشورها هم بر حسب میزان و پیشرفتهایی که در آموزش و پرورش دارند و همینطور سیستم آموزش حاکم در آن کشور کم و بیش همین حجم عظیم بر دوره ابتدایی به چشم می خورد .
قسمت های عمده از فعالیت های تبلیغاتی امروز در دنیا حول و حوش مسائل ابتدایی انجام می شود موسسه سرمایه گذاری و بخش عظیمی از نیوری انسانی در این دوره به کار رفته است.
امکانات کمک آموزشی در این دوره متمرکز شده و حتظی در بعضی از کشورهامراکز تربیت معلم خاص دوره ابتدایی تشکیل گردیده است و ا«ی سرمایه گذاری ها سالهای اخیر موجب پیشرفت چشم گیری گردیده است .
دانشمندان در سالهای اخیر خیلی از آثار علمی و تحقیقاتی زیادخود را صرف مسائل مربوط به این دوره نموده اند.
و این بیانگر این نکته مهم است شرایط روحظی خاص بچه ها در این دوره و استعدادها و توانایی هاظی خاص آنها ایجاب می کند که برنامه ریزی گسترده ای را برای رشد استعدادها و پرورش خلاقیت آنها و بالابردن توانایی آنها را مد نظر قرار می دهیم .
عیوب برنامه ریزی در مقطع ابتدایی :
1- مسائل ناظمی :
مسائل آن دسته از فعالیـ هایی است که ما امروز آموزش و پرورش به عنوان فعالیت های پرورشی و تربیتی از آن یاد می کنیم .
این دسته از فعالیت ها باید منجر به ایجاد فرصت های خاص در دانش آموزان و ایجاد تنش های فردی و اجتماعی و تحول ارزشی و تفکر خاص بشوند.
ولی در آموزش و پرورش نسبت به این حیطه غفلت شده و عواقب عدم توجه به این حیطه از مسائل را می توان در نظام تعلیم و تربیت کشورها ملاحظه کرد مانند کشور ژاپن خودکشی در بین دانش آموزان به عنوان دومین علت مرگ مطرح گردیده است .
با مطرح شدن این مسائل صاحب نظران به این نکته رسیده اند که یکی از علت های اصلی عدم توانایی دانش آموزان ا روبرو شدن با مشکلات و تحمل سختی ها است .
به خصوص شکستهای آموزشی که به این نقص فعالیت تربیتی را گویاست.
به عبارتی دانش آموزان یادگیری هر موضوع از ویژگی های عاطفی آن موضوع به پایان می رساند سپس برنامه ریزی ها و روشهای عملی آموزشی و پرورشی باید با دقت و احتیاط قامل و با توجه و به کظیفیت خاص و نتایج هر روش صورت می گیرد.
مسائل فرهنگی :
مشکل دیگر از این مقطع دیدگاه فرهنگی غلط جامعه و جامعه و فرهنگ ما نسبت به این دوره است .
به تصور غلط در این دوره به علت پایین بودن سن بچــه ها و روحیه فرمانبری آنها از نظر درسی و مسائل غیر درسی برنامه ریزی های این دوره به تخصص کمتری نیاز دارد و در نتیجه از ارزش کمتری نیز برخوردار است . به همین علت کارمندان و معلمان ابتدایی احساس حقارت می کنند.
نگاه مردم و حتی همکاران مقاطع دیگر نگاه پایین است و احساس شده در مدارس ابتدایی چون با کودک سر و کار دارند کم اهمیت هستند.
و این بیشنش تأثیر منفی بسزایی برای آموزش ابتدایی داشته و دارد.
در حالی که واقعیت امر این است که اگر بخواهیم آموزش و پرورشی پویا و خلاق داشته باشیم و بخواهیم زیر ساخت تعلی» و تربیت را محکم کنیم باید آموزش و پرورش را جدی بگیریم و همه همت ها و تلاش ها را در بالندگی زیر بنای ابتدایی تعلیم و تربیت دوره ابتدایی مصرف کنیم .
باید منزلت ابتدایی را به حدی بالا برد که دکترای این مقطع با افتخار در امر تدریس و تلاش و کار کند که کار خود را با علاقه بپردازد.
3- فاصله آموزش از پرورش :
جدا دیدن فعالیت های آموزشی از پرورشی چرا از نظر علمی و از نظر فلسفی قابل دفاع نسبت بدون شک از بعضی جهات آموزشی زیر بنایی فعالیت های پرورشی است و از طرف دیگر هر فعالیت آموزشی نیز بدون توجه به ابعاد در پرورشی کار غیر قابل تصور است . لذا اگر امروز در مدارسمان عده ای را به عنوان معلم یا دمی کنیم و عده ای را به عنوان مربی تربیتی نباید به معنی قبول تفکیک فعالیت های آشی از پرورشی تلقی شود. اگر چه ممکن است در گذشته هم با همین دید چنین تقسیم بندی صورت گرفته باشد .
اما باید دیدگام جدید به همین سمت حرکت کند که معلم واقعاً هم مسئول فعالیت های آموزشی را بر عهده دارد و هم فعالیت های پرورشی را و مربی هم فعالیت های آموزشی بچه ها را بر عهده دارد و هم مسئولیت پرورشی کودکان از وظایف اوست.
به نظر روید حرکت آموزش و پرورش به سمت اظین است که فعالیت های معلمان و مربیان فعالیت های لاینفک از یکدیگر تلقی شود و هر معلمی در اموزش و پرورش به همان اندازه برای خودش مسئولیت
آموزشی قائل است برای مسئولیت های پرورشی هم قائل باشد و بلعکس
4- گویش های محلی :
همانطور که می دانیم در کشور ما استانها مختلف با گویش های مختلف است که سبب کند شدن پیشرفت آموزشی در مقطع ابتدایی می گردد.
گویشهای مختلف – کردی – ترکی – بلوچی – گیلکی – و ... که کودک با ورود به مدرسه با مشکلات زیادی مواجه می شود.
البته از دیدگاه زبان شناسان این مشکل غیر قابل حل نیست بلکه مسئوله آموزشی است ، همانطوری که وقتی قرار است بچه ای وارد مدرسه ای شود و یک رشته قوانین و اصول نظم را بپذیرد که پیش از آن در زندگیش وجود نداشته است در این ضمینه هم خود مسائل زیادی به وجود می آید که می توان برای آنها راه حل مناسب یافت از جملـــه راه حل های رفع این مشکل می توان به موارد ذیل اشاره کرد :
1- زبان فارسی را به عنوان عامل اساسی قرار داده و نگرش مثبت نسبت به آن در بچــه ها ایجاد کنیم .
2- دوره های یک ماهه آموزش شروع قبل از شروع ابتدایی برای مناطق دو زبانه و توجه بیشتر به آن.
3- واژه های مشترک بین زبان فارسی و زبانهای بومی و محلی مورد استفاده قرار دهیم .
4- از فیلم – وسایل دیگر مثل تصاویر و ... برای آموزش زبان فارسی استفاده شود .
5- آموزگار :
نیروی انسانی مانند خونی است که در که در رگهای هر سازمانی جریان دارد . سلامت این جریان در گروه شناخت و آگاهی های لازمی است که انجام وظایف و ایفای نقش نیروی انسانی ایجاد می کند .
در وزارت آموزش و پرورش مانند دیگر سازمانها تأمین نیروی انسانی از طریق تأمین نیروی انسانی برنامه ریزی می شود.
مشکلی که در زمی«ه تأمین نیروی انسانی در آموزش و پرورش با آن مواجه هستیم سطح تحصیلات و تخصص معملمان این دوره است .
بیشتر معلمان این مقطع دیپلم و مقداری هم زیر دیپلم هستند . عده ای هم معلمان حق التدرسی هستند که ضمن احترام به زحمات آنها باید قبول کرد که آموزشهای کافی را ندیده اند.
تأسف با است اینکه بعضی از معلمین اطلاع کافی هم ندارند و فاقد بار علمی مطلوب هستند و حاضر به استفاده از روشهای جدید مطرح شده در امر تدریس نیستند و از روشهای گذشته استفاده می کنند .
یکی از راهکارهای اصلی در این زمینه ایجاد این انگیزش است که معلم به عنوان نیروی انسانی نه در وزارت اموزش و پر ورش بلکه در جامعه مطرح است و معلم
وظیفه دارد که جریان تربیت رسمی را هدایت کند برای رسیدن به اهداف تربیتی .
ایجاد دوره های ضمن خدمت و آموزش روشهای تدریس جدی یکی از راهکارهای مناسبی است که به کمک آن معلمین می توانند روشهای جدید تدریس را بهتر آموخته و در کلاسها به کار بگیرند.
نتیجه گیری :
کودکانی که وارد مقطع ابتدایی می شوند در سنی هستند که بیشترین آمادگی را برای کسب آموزش دارند . این کودکان مانند زمینی هستند که هر بذری که در آن بکاری پرورش می یابد و ثمر می دهد و این وظیفه ی ماست که در این زمین بذری مناسب و درست و اصلاح شده بکاریم تا محصول مناسب با نیازهای جامعه بدهد.
باید با برنامه ریزی مناسب در تعلیم و تربیت بخصوص مقطع ابتدایی شرایطی را فراهم کنید که دانش آموزان مطالب و موضوعات دنیای پیچیده امروز اطلاع حاصل کرده و برای وارد شدن در این اجتماع آماده شوند.
و این برنامه ریزی ها باید به گونه ای باشد که جوابگوی نیازهای کودکان باشد .
بعبارتی باید آنها طوری تربیت کرد که مأنوس به گذشته باشند و حاصل را دریابند و آینده باور کنند . ولی به دلیل مشکلات مطرح شده در متن مقاله برنامه های آموزش کمک چندانی به کودکان در جهت فراگیری مهارت های اساسی یادگیری و مهارت های مفید و مناسب زندگی نمی کنند.
به طور مثال افرادی که بعد از مقطع ابتدایی ترک تحصیلی میکنند و به مراحل بالا و دانشگاهی نمی رسند در واقع بی سواد محسوب می شوند.
بنابراین مدارس ابتدایی ما نیاز تجدید حیات دارند و تجدید حیات آنان مستلزم راه حل های نو و عملی علمی است .
افزایش اختیارات اولیا و دانش آموزان و همایت مدیران مدارس و دادن مسئولیت های اجتماعی به مدیران و معلمان برای اداره مدرسه – تشکیل کلاسهای ضمن خدمت و غیره ... رویکرد های جدی در ضمینه آموزش و تربیت معلمان و تدریس بهتر است .
به امید روزی که شاهد پیشرفت در عرصۀ تعلیم و تربیت مخصوصاً مقطع ابتدایی باشیم و بتوانیم این سرمایه های گرانبها در جهت پیشبرد اهداف اسلامی و تربیتی و پرورش بدهیم .
منابع و مأخذ :
1- سرمایه گذاری برای آینده آموزش و پرورش ، ژاک هلک ، ترجمه عبدالحسیــن نفیسی .
2-فصلنامه پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت شماره 13 و 14 سال 78
6- روان شناسی تربیتی دکتر پروین کدیور
7- جامعه شناسی آموزش و پرورش دکتر علی علاقه بند سال 74
8- بروشور آماری وزارت آموزش و پرورش کشور
9- آموزش و پرورش ایران عبد الحسین نفیسی
10- رشد آموزش ابتدایی ( ویژه نامه همایش نقد بررسی کتب ابتدایی)
11- پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت.
پیشنهاد :
با توجه به مطالب مطرح شده و مشکلاتی که بر سر راه و آموزش مقطع ابتدایی وجود دارد . به نظر من در ابتدا باید سعی کنیم معلمین و مربیان با تجربه و دارای
سطح تحصیلات بالاتر را برای این مقطع قرار بدهیم و نیز تشکیل کلاسهای ضمن خدمت به صورت چند ماهه بلکه به صورت یک یا دو سال به نحوی که مطالعات و تحقیقات و آموزشها پی گیر و ادامه دار باشد نه مقطعظی تا معلمین گرامی این مقطع بتوانند با روشهای جدید آن شوند و در کلاسها به کار ببرند.
در نهادینه کردن ارزشهای اسلامی
در مدارس
تهیه کننده : سید احمد موسوی
آموزشگاه : شهید شریف زاده
منطقه : کرانی
پاییز و زمستان 88
فهرست مندرجات
- چکیده
- پیش گفتار
- مقدمه
- متن :
الف – فراگیر
ب - تربیت
ج - معلم
- نتایج و راهکارها
- فهرست منابع و مآخذ
چکیده
چکیده : در این مقاله نقش نظام تعلیم و تربیت در نهادینه کردن ارزشهای اسلامی مورد بحث قرار گرفت . اولین کار مهم برای این امر ، شناخت فرآگیر و خصوصیات وی عنوان شد که به 3 دسته ی :کودک ، نوجوان و بلوغ تقسیم می شدند .سپس تعریف تعلیم و تربیت که تعلیم به معنای دانا کردن و تربیت به معنای پرورده ساختن عنوان شد . توجه به اصول و مایه های درونی تربیت با توجه به ارزشهای اسلامی ذکر شد . ارزشهای دینی و اسلامی باید در محتوای برنامه های درسی به کار برده شود ، نه اینکه فقط در دروسی مانند دینی وقرآن بیاید ، بلکه در دروسی مانند ریاضی ، علوم و فارسی و ... نیز باید این مفاهیم و ارزشها آموخته شود .
ویژگی های یک معلم خوب و اسلامی بیان شد که عبارت بود ند از : داشتن شخصیت اصیل و صادق ، توانایی فن تدریس ، سواد کافی . معلمین دینی نباید جدا از سایر معلمین باشند ،بلکه باید معلمین همه ی دروس از نظر ایمان و عمل در حدی باشند که الگوی فراگیران گردند . مثلا معلم ریاضی و ... باید از نظر سواد و مهارت و همینطور تقوا الگو باشند ، که این تاثیر گذاریش بیشتر از تاثیر یک معلم پرورشی است .
پیش گفتار
پیش گفتار :آموزش و پرورش به عنوان نهادی با کارکرد های جامعه پذیری ، فرهنگ پذیری ، آموزش علوم وفنون ، با بهره گیری از مواریث دینی و فرهنگی در کنار یافته های علمی اندیشمندان و صاحبنظران بیشترین مسوولیت را در قبال ایجاد مهارتها و توانمندیها ، انتقال ارزشهای دینی و ملی به دانش آموزان بر عهده دارد . این نهاد به منظور رفع کاستی ها و خلا های موجود برنامه های درسی در طول یک دهه ی گذشته طرح ها و برنامه های متنوعی را در مدارس که به باور صاحبنظران و اندیشمندان ، دوره ی شکل گیری شخصیت و مناسبترین زمان برای ایجاد و تقویت ارزشهای اسلامی و مهارتهای لازم برای زندگی اسلامی است ، اجرا نموده است .
آموزش و پرورش باید به دنبال ایجاد زمینه جهت رشد فضائل اخلاقی و تقویت بینش و مهارت دانشمندان و رشد همه جانبه ی متناسب با آموزه های دینی و پویایی فرآیند یاددهی – یادگیری در جهت نهادینه کردن ارزشهای واقعی اسلامی باشد .
مقدمه : آدمی همیشه در پی آن بوده که معمای حیات را بداند ، تعبیری برای حوادث عالم قایل شود ، از مقدرات بشری سر در بیاورد و برای جهان و موجوداتش علتی پیدا کند . جوابگوی این سوالات دین بوده است که پیوسته طریقی برای تعبیر گیتی و حوادث آن به دست می دهد و زندگی را برای آدمی با معنا می سازد . پس منتهای همه ی فهم و تفسیر خداوند است و توجه به خدا یعنی توجه به هستی و توجه به دین یعنی غایت داشتن هستی و آمادگی برای زیستن . پس هر تربیتی که جنبه یا مایه ی دینی ندارد ناقص و صوری و بی دوام است .
متن : نقش نظام تعلیم و تربیت در نهادینه کردن ارزشهای اسلامی در مدارس
همه می دانیم تعلیم وتربیت مهمترین نقش را در تربیت نسل آینده برعهده دارد . این نهاد می تواند افرادی مفید ، مسوولیت پذیر ، باایمان و متعهد یا بی قید ، لاابالی و بی ایمان و بی سواد بار بیاورد . اما چگونه نظام تعلیم و تربیت می تواند افرادی بر اساس ارزشهای اسلامی تربیت کند را ذکر می کنیم . ما در این مقاله 3 بعد مهم تعلیم و تربیت را شرح می دهیم : الف – فرآگیر ب- تربیت ج – معلم .
الف – فرآگیر : برای تربیت بهتر و متناسب با ارزشهای اسلامی باید اول فرآگیر را خوب شناخت .
مشخصات فرآگیران : دانش آموزان از نظر سنی به 3 دسته تقسیم می شوند :
1- کودک(6 تا 10 ساله ): مشخصات کودک عبارت است از : ازنظر بدنی ضعیف ، از نظر روحی بین دو بلوغ روانی است ، از نظر اخلاقی دارای صفات ارثی و اثر دامان مادر ، از نظر مالکیت : هیچ به جز اسباب بازی ، و ... . روسو می گوید : غرایز کودک کامل است ولی عقل او برای درک اصول منطقی توانایی ندارد . در پرورش کودک دبستانی ، باید دانش و خرد را هم دوش داشت تا سودمند افتد . حافظه ی تقریری را واسطه ی تحصیل نباید قرار داد . یعنی پایه ی تحصیل حفظ طوطی وار نباشد . موضوع تحصیل باید موافق ذوق واستعداد او باشد تا خستگی ایجاد نکند . درس باید از گزیده ها و برجسته ها و قابل هضم ها و مفید عملی زندگی و فردای فرزند و جامعه باشد .
بلاهایی که کودک را تهدید می کنند عبارتند از : تنبلی ، احساس حقارت ، دزدی و دروغگویی .
2- نوجوان : دوره ی قبل از بلوغ را دوره ی نوجوانی می گویند . در پسران 10 تا 14 سالگی و در دختران 10 تا 12 سالگی . مشخصات نوجوان عبارت است از : افزایش تمایلات جنسی ، مبارزه بین عقل و نفس ، فزونی هیجان ، خودنمایی احساسات ، بالا رفتن قدرت تخیل و میل به قهرمان شدن .
اقدامات بد نوجوان : بزه کاری ، اعمال جنسی تعمدی ، عدم انجام تکالیف درسی، آشفتگی خلقی مداوم ، گوشه گیری متوالی ، ظهور بیماری های روانی .
از جمله راههای پیشگیرانه می توان به : ابراز علاقه به نوجوان ، محیط گرم خانوادگی ، سیستم تربیتی منظم ، صادق بودن و ... ، در کل طریق تعدیل را پیش گرفتن اشاره کرد .
3- بلوغ ( پایان نوجوانی ) : مشخصات این دوران : یافتن شخصیت ، معنا یافتن اعتقاد ، تمیز دادن خیر و شر و ... را نام برد . در این نقطه کار تربیت و تادیب تمام می گردد و شخصیت شکل می یابد .
ب- تربیت : ابتدا تعریف تعلیم و تربیت . تعلیم یعنی دانا کردن و تربیت پرورده ساختن است . تعلیم وتربیت نباید تنها برای گذران زندگی باشد ، بلکه باید آموختن آن چیز هایی باشد که برای زندگی با معنا و صالح و بر اساس مصلحت و حسن عاقبت باشد . در مورد تعلیم و تربیت امام معصوم می فرماید : خذ عنا (تعلیم ) و تکن منا ( تربیت ) . طرح اساسی اسلام درباره ی تربیت بر بنیاد تعریفی است که از انسان دارد ؛ آنگونه که استعداد شدن دارد و آنگونه که باید باشد تا آنگونه بودن و شدن ، لایق باشد .معنای تربیت این است که پرورش حقیقی در واقع نو ساختن کاربرد تجربه ی حیاتی خود آدمی است . ( جان دیویی ) .1
جنبه های تربیت : 1- جنبه ی روحی 2- جنبه ی اجتماعی و تناسب با وضع زندگی محیط .
اصول عمومی تربیت : اصول عمومی تربیت که در آن به همه ی جنبه ها توجه شود عبارتند از : 1- رشد قوای دماغی به موازات قوای جسمی 2- فرآگیری فن زندگی در اجتماع و سازگاری با محیط . 3- تامین قدرت اراده و قوت غرایز و عواطف 4- ارتباط با خانواده و اتکای به آن .
علومی که می توانند در تربیت کمک کنند عبارتند از : روان شناسی و جامعه شناسی . تربیت باید متعهد پرورش موجودی فعلی شاگرد باشد و این امر بدون شناختن شاگرد میسر نیست .
مایه های درونی لازم برای پرورش عباتند از: - فطرت سالم ، کنجکاوی ها ، علایق و حس غرورِ پذیرای هدف .
اما برای اینکه تعلیم و تربیت بتواند به خوبی ارزشها ی اسلامی را در مدرسه و میان دانش آموزان اجرا کند باید به پیشنهادهای اسلام درباره ی تربیت توجه کند . این پیشنهادها عبارتند از 1- تعدیل سرمایه و کار و عدم تجمع ثروت . 2- بالا بردن ارزش انسانی و اخلاقیات 3- توجه به پرورش فرزند 4- ایجاد حکومتی خاص که منافع جامعه را بر منافع شخصی و طبقاتی و قبیله ای مقدم بدارد . 5- تبلیغ صحیح اعمال نیکو 6- بهبود نسل و سرشت افراد ، از راه اصلاح ازدواج ها . 7- صداقت بزرگتران خانواده و جامعه و مطابقت ظاهر و باطن .
وسایل سمعی و بصری : در تعلیم و تربیت صحیح استفاده از وسایل و رسانه های سمعی وبصری جایگاه خاصی دارد که از هر کدام باید متناسب با موضوع ، سن و ... استفاده کرد .از قبیل : تصویر ، فیلم ، کتاب و مجله ، نمایش نامه و مطبوعات ، رادیو و تلویزیون و ... .
عوامل درونی انسانی که در پرورش دینی و اسلامی فرآگیران موثر است عبارتند از : 1.- سیر در آفاق و انفس 2- تفکر وتدبر - تعقل و استدلال . 3- عبرت آموزی 4- نتایج دریافتی از تجارب زندگی .
اصول کلی تربیت دینی : اصول کلی تربیت دینی که در تعلیم و تربیت مورد توجهند به شرح ذیل اند:
اصل اول :توجه به طبیعت کودک و رشد بدنی و فکری او و در نظر گرفتن قوانین روان شناسی .
اصل دوم : متوجه کردن کودک به مبدا و معاد و ایمان به خدا و روز جزا .
اصل سوم : استفاده از وسایل سمعی وبصری .
اصل چهارم :تحریک احساسات و عواطف دانش آموزان به سوی کمال و حق .
اصل پنجم : علاقه مند کردن فرآگیران به انجام فرایض و آداب دینی و مذهبی .
اصل ششم : تحول تمایلات
اصل هفتم : نظم عواطف .
از قواعد دیگر مانند : اصل محبت ، اصل تشویق ، اصل سندیت والدین ، اصل اعتدال در تکلیف ، اصل پیرایش محیط فرزند ، نیز می توان نام برد .
فضای مساعد پرورش اسلامی : 1- فضای خانواده و والدین ، چراکه فراگیر شب و روز با آن در تماس است . در این فضا محبت خانوادگی و خدایی باید وجود داشته باشد . 2- فضای دوم ، نماز است . 3- فضای سوم ، خانه ی خدا ،یعنی مسجد (این فضا ، فرآگیر را به اجتماعی آشنا می سازد که آنان را هدفی مقدس جمع داشته است . ) 3- فضای چهارم : مجالس مذهبی . 5- فضای پنجم دیار افراد سلیم النفس و صاف دل . 6- فضای ششم : نگاه به آسمان صاف در بلندی ها و قرار گرفتن در میان دشت وسیع و ... .
شایسته است که از همان سال های نخستین زندگی کودک ، آماده ی پرورش دینی و اسلامی او شویم ، تا هسته های عقاید در نهاد او رویانده گردد. یکی از متخصصین روان شناسی می گوید :"در مدارس ما به اطفال
حس مذهبی و ایمان را پرورش نمی دهند . درست است که دروس قرآن و دینی دارند ، اما چون متضمن قبول و فهم نیست و محیط و معلم نیز مناسب نیست ، تولید ایمان نمی کند . پس از پایان کلاس ها ، فراگیر با خود می گوید : درس اسلام و دین را خواندم و دانستم ، چیزی که مرا جلب کند نداشت . پس قضاوت می کند که : دین آرام بخش درون نیست ، تعالی دهنده ی روح و فکر نمی باشد ، بهتر کننده ی عمل و صفت هم نیست ، بلکه اصولادین دل چسبی ندارد و این بزرگترین خطری است که از درس دینی در مدارس ما حاصل می شود . اگر دین در دل جای نگرفت و مطلوب نیامد ، بیزاری ایجاد می کند و اصل زندگی به خطر می افتد . اساس کار آموزشهای دینی و اسلامی دوران کودکی ونوجوانی است . "1
وسایل آموزشی مناسب دین و ارزشهای اسلامی ، برای کودکان دیدنی ها بیشتر و شنیدنی هاکمتر مفید هستند . برای نوجوانان دیدنی و شنیدنی برابر هم و برای جوانان دیدنی و شنیدنی کمتر و خواندنی بیشتر مفید هستند . قرآن نیز از طریق استفاده از داستانها و تمثیلات بیشتر به تبلیغ اسلام می پردازد .پیامبر می فرماید : انَ القرآن َ نزلَ علی خمسه و اوجه ؛ ... فاعتبروا بالامثالّ"
ج – نقش تربیتی معلم : دستگاه آموزش و پرورش در هر کشوری جزو دستگاه های توسعه آفرین و تسهیل کننده ی مسیر تحول می باشند . در واقع بنیادی ترین مجموعه در بین عناصر یک نظام را دستگاه تعلیم و تربیتی آن نظام تشکیل می دهد . رشد و تعالی هر کشوری را می توان از میزان اهتمام و باورهای فکری و عملی آن کشور نسبت به آموزش و پرورش دریافت . در بین مولفه های تاثیر گذار آموزشی و پرورشی به معلمان و مربیان برجسته ترین و ذی نفوذترین عناصر می باشند .
برای معلمان قدرتهای چهارگانه ای عنوان داشته اند که عبارتند از : 1- قدرت علمی – تخصصی 2- قدرت شخصیتی 3- قدرت حقوقی: ( مجموعه قوانین و مقرراتی که به حمایت از معلم اشاره دارد ) .4- قدرت اجتماعی معلم : (به پایگاه و جایگاه معلم درجامعه اشاره دارد ). از میان قدرتهای ذکر شده ، قدرت شخصیتی و رفتاری تاثیر عمیق تری دارد .حضر ت علی (ع) می فرماید : " هرکه خود را پیشوای مردم قرار دهد باید بیش از آموزش دیگران به آموزش خود بپردازد و به جای زبان بارفتار و روش زندگی اش به تربیت دیگران بپردازد .
یکی از رویکردهای مهم برای تربیت ، نظریه ی یادگیری اجتماعی (Lerning Theory Social) یایادگیری مشاهده ای (Observaiton Lerning) آلبرت بندورا است . فرآیندهای یادگیری مشاهده ای بدین شرح است : 1- توجه : یعنی توجه کردن به رفتار الگو .2- یادداری (Retention) : یعنی سازماندهی شناختی ، دوباره گوش دادن ، رمزگردانی وانتقال اطلاعات سرمشق به حافظه ی بلندمدت .3- فرآیند تولید (Production) : عبارتست از تبدیل مفاهیم نمادین یا بصری رویدادها ی مشاهده شده به رفتار آشکار . 4-انگیزش (Motivation): یعنی اگر فرد احساس کند رفتاری که مشاهده می کند با اهمیت است، بهترآن «را یاد می گیرد . دیدگاه بندورا درشکل زیر نشان داده شده است .
ویژگی های یک معلم اسلامی : معلم اسلامی علاوه بر اینکه خود باید مومن باشد ، دارای این ویژگی ها نیز است : 1- دارای شخصیت اصیل ، صادق و موثر است . 2- فن تدریس راخوب بتواند . 3- داشتن سواد کافی .
معلمان باید الگو باشند تا زمینه ی پذیرش و شکل گیری شخصیت را در فرآگیران فراهم آورند . به نظر پائولو فریره :"هر آموزش و پرورشی که بدون ارتباط با نیاز خودانگیخته ی دانش آموزان باشد ، دیر یا زود از قلمرو زندگی آنها خارج می شود. "
نتایج و راهکارها
نتایج : با توجه به مطالب و مباحثی که شد می توان این نتایج را گرفت که برای نهادینه کردن ارزشهای اسلامی در مدارس ، اولا ، باید فرآگیر و خصوصیات او را به خوبی بشناسیم و از علوم وفنون نوین مثل روان شناسی و جامعه شناسی ، در کنار علوم تربیتی و دینی بهره ببریم . ثانیا ، اصول و مبانی و جنبه های مختلف تربیت را در نظر بگیریم و فرآگیر را در همه ی ابعاد تربیت بکنیم . ثالثا ، از معلمین شایسته ، مومن و باسواد بهره بگیریم .
راهکارها ( پیش نهادها) :
1- مدرس درس تعلیمات دینی و قرآن مجزا از معلمین دروس اصلی مدرسه نباشد .( یعنی باید معلمین دروس اصلی از نظر پاکی و تقوی نیز خوب باشند و این دروس را تدریس نمایند .)
2- اختصاص دروس و ساعات فوق برنامه به ارزشهای دینی و اسلامی ، علاوه بر ساعات رسمی دروس .
3- حذف نمره از دروس دینی و تربیتی و کیفی کردن این دروس .
4- غنی کردن دروس اصلی به محتوای ارزشهای اصیل اسلامی و انسانی .
5- الگو بودن همه ی معلمین از نظر علمی و مذهبی و انسانی . ( دانش آموزان ارزشهای دینی را از معلمان باسوادتر بیشتر جذب و درک می کنند تا معلمین کم سواد .)
6- انتخاب معلمین پرورشی از معلمان باسوادتر و مومن در عمل ، نه فقط مومن ظاهری.
7- وجود سازمان هایی جهت تهیه ی کتاب مناسب تعلیم و تربیت دینی که جوابگوی سوالات و اشکالات کودکان و نوجوانان و جوانان باشد .
8- انتخاب معلمین از میان بهترین استعدادها .
9- توجه بیشتر به جنبه ی آموزشی دروس دینی به جای توجه به جنبه ی ارزشیابی آن .
فهرست منابع و مآخذ
1- مظلومی ، رجبعلی ، گامی در مسیر تربیت اسلامی ، ( از کودکی تا بلوغ ) ، نشر آفاق ، تهران، جلد1 ، چاپ دهم ، 1386.
2- مظلومی ، رجبعلی ، گامی در مسیر تربیت اسلامی (مبانی تربیتی ) ، نشر آفاق ، تهران ، جلد 2،چاپ چهارم ، 1386.
3- مظلومی ، رجبعلی ، گامی در مسیر تربیت اسلامی (راهنمای معلمان ) ، نشر آفاق ، تهران ، جلد3 ، چاپ دوم ، 1386.
4- سازمان بسیج دانش آموزی و فرهنگیان ، مجله ی فرهنگیان بسیجی ، تهران ، سال هفتم ، مهر و آبان 1388 .
5- کریم زاده ، اسماعیل و ... ، آموزش آداب و مهارتهای زندگی اسلامی ، نشر یادمان هنر اندیشه ، تهران ، چاپ اول ، 1388.
"پایان"
دلایل اهمیت دوره ابتدایی نسبت به سایر دوره ها
1-ویژگی ها و شرایط سنی کودکان (بدنی ، ذهنی ، عاطفی ، اجتماعی و...)
2-آمادگی بیشتر کودکان برای یادگیری
پیامبر اکرم که درود خداوند بر اوباد فرموده اند: اَلعِلمُ فِی الصِّغَر کَالنَّقشُ فِی الحَجَر یعنی علم آموزی در سنین کودکی مانند حک نمودن حروف بر روی لوح های سنگی است.
3-بالا بودن انگیزه و علاقه آنان به آموختن، جستجوگری ، پرسشگری ، کسب شناخت با توجه به گرایش فطری شان
4-شکل گیری شخصیت دانش آموزان به خصوص تصورات آنان نسبت به معلم ،کتاب ،مدرسه ،آموختن و...
5-انجام بیشتر تغییرات در ابعاد کیفی
بسمه تعالی
مقدمه:
بررسی وقایع و حوادث تاریخی و انقلابهای مردمی در سراسر جهان بیانگر این نکته است که هر گاه حکومتی از پشتوانه مردمی قوی و مناسب برخوردار باشد نه تنها به راحتی خواهد توانست مشکلات را پشت سر گذاشته و با تهدیدات مقابله نماید، بلکه حضور مردم در صحنه و پشتیبانی از حکومت میتواند بقاء و حیات آن را در برابر انواع تهدیدات داخلی و خارجی نیز ، تضمین نماید.
دستیابی به این ویژگی یعنی برخورداری از حمایت مردمی در گرو رهبری صحیح و هدایت درست مردم در جهت رسیدن به مطلوبها و هدف غایی و نهایی است و آنگاه که این حرکت از ویژگیهای معنوی و دینی نیز برخوردار باشد، دستیابی به اهداف تسهیل و هیچ عاملی هر قدر هم قوی، نمی تواند باعث یأس و نومیدی در مردم و یا مانع از پیشرفت و توسعه کشور شود.
با بروز انقلاب شکوهمند اسلامی ، این دگرگونی و تغییر بنیادین در ساختار حکومتی ایران ایجاد و مردم توانستند با اتکاء به اراده الهی و با مشارکت و پشتیبانی یکدیگر و تحت رهبری داهیانه روحانیت همیشه بیدار، از این موهبت الهی برخوردار شوند.
همزمان با این تغییرات و متناسب با نیاز انقلاب، نهادهای انقلابی یکی پس از دیگری پا به عرصه وجود گذاشتند و سپاه و بسیج بعنوان یکی از اصلیترین و اثرگذارترین این نهادها، نقش مهمی را در جهت حفظ دستاوردهای این پدیده بزرگ اسلامی ، بر عهده گرفتند.
تشکل مردمی بسیج از همان ابتدای تولد توانست با حضور در صحنههای مختلف، قابلیتهای متعددی را از خود بروز دهد، بهطوری که پس از پشت سر گذاشتن بحرانهای انقلاب بهویژه جنگ تحمیلی، بهتدریج با گرایش به سمت تأمین سایر نیازمندیهای کشور، دامنه فعالیتهای آن توسعه یافته و از یک سازمان با محوریت نظامی و امنیتی به یک سازمان چند منظوره با توانمندیهای مختلف در عرصههای گوناگون نظامی، امنیتی، اجتماعی، اقتصادی و بهویژه فرهنگی تبدیل شد.
در تداوم این حرکت مقتدرانه ماهیت غیر نظامی بسیج متناسب با نیاز روز کشور، بر ماهیت نظامی آن برتری یافت و بهعنوان الگویی موفق در صلح و سازندگی مسئولیتها و مأموریتهای دیگری را نیز بر عهده گرفت.
بدیهی است ورود به عرصه جدید به هیچوجه به معنای غفلت از امکان بروز تهدیدهای نظامی و امنیتی و حفظ آمادگیهای دفاعی نیست بلکه گویای این نکته است که بسیج میتواند به هنگام نیاز در کوتاهترین زمان ممکن خود را با شرایط جدید تطبیق دهد.
به همین منظور در این مجموعه تلاش خواهد شد تا دانش پژوهان عزیز بیش از پیش با قابلیتهای مذکور و همچنین کارکردها و عملکردهای بسیج در زمان صلح و سازندگی آشنا بشوند.
فصل اول – نقش مردم در حکومت اسلامی از دیدگاه آیات و روایات
از نگاه اسلام، انسان موجودی است اجتماعی و دارای اختیار که زندگی او محدود به زندگی دنیوی نمیشود، او میتواند با انتخاب راه درست تا آنجا پیش رود که شایسته لقاءا… باشد و یا با ورود به مسیر انحراف پا در ورطه نابودی نهاده و نه تنها زندگی خود بلکه زندگی سایر انسانها را نیز در معرض خطر قرار دهد.
به همین دلیل است که جوامع انسانی برای اداره امور خود، نیاز مند نظام و سازمان اجتماعی هستند زیرا امیال و خواستههای انسانها با یکدیگر متفاوت است، گروهی با اطاعت از امیال و خواستههای نفسانی و زیر پا گذاشتن حقوق دیگران سعی دارند تا همه چیز را در انحصار خود قرار دهند و گروهی نیز در مسیر صحیح گام برداشته و یا حتی مانند پیامبران و ائمه(ع) پیوسته نقش رهبری را بر عهده داشته و به هدایت مردم پرداختهاند.
این موضوع بهحدی دارای اهمیت است که تحمل وجود یک حکومت حتی جبار را بر فقدان حکومت ترجیح میدهند، اما طبیعی است جامعهای سعادتمند خواهد بود که از نظامی مردمی برخوردار بوده و واجد تمام شرایط یک زندگی در شأن انسانیت انسان باشد.
نقش مردم از دیدگاه آیات و روایات:
همانگونه که اشاره شد اسلام نقش ویژهای را برای مردم در حکومت اسلامی قائل شده است و در آیات و روایات بسیاری به این موضوع پرداخته است، اما طبیعی است که این تعامل را تابع ضوابط و قوانین خاص دانسته و توجه به این مقررات را ضروری بیان کرده است.
نظر قرآن در مورد نقش مردم در حکومت:
در قرآن بارها با بیان مختلف از مردم ونقش آنان در اداره جامعه یاد شده است و همواره بر ضرورت توجه به آرای عمومی البته تا آنجا که در راستای مصالح جامعه بشری باشد، تأکید شده است. از جمله در آیه۱۵۹ سوره آل عمران خطاب به رسول خدا (ص) میفرماید : … و شاورهم فی الامر… که اشاره به مشورت کردن پیامبردر امور جامعه اسلامی بویژه در امور مربوط به جنگها دارد و این در حالیستکه پیامبر اسلام (ص) با اتکا به علم و ارتباط الهی خود اصولاٌ نیازی به مشورت نداشتند، اما به منظور ارج نهادن بر نظر مردم و فراهم نمودن زمینه های بروز و رشد استعدادها و همچنین دخیل کردن آنان در اداره امور مملکت، معمولاً با ایشان مشورت می کردند.
در عین حال قرآن دگرگونی و بروز رشد همه جانبه در هر قومی را مشروط بر آن می داند که انسانهای خواهان تغییر و تحول مثبت و مطلوب، ابتدا ضمیر خودشان را تغییر داده و اصلاح نمایند و به عبارتی اصلاح امور را مستلزم همراهی مردم با آنچه حکومت اسلامی برایشان به ارمغان آورده می داند.
«… ان الله لا یغیر ما بقومٍ حتی یغیر ما بانفسهم…» [۱]
خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نخواهد داد مگر آنچه را در ضمیرشان است تغییر دهند.
در واقع میتوان گفت مشروعیت نظام اسلامی بواسطه الزام آن به رعایت موازین شرعی و احکام دین ایجاد میشود و مقبولیت آن نیز در سایه حضور مردم در صحنه و حمایت از دولت و حکومت اسلامی معنا مییابد.
به این ترتیب در اسلام فعالیتهای اجتماعی و مشارکت مدنی مردم نه تنها یک امکان بلکه یک وظیفه و یک ضرورت تلقی میشود و همه مسلمانان به حکم مسلمانی خویش و بر اساس وظایف دینی، موظفند نسبت به امور مسلمین و اجرای عدالت اجتماعی در چارچوب اصول و ارزشهای اسلامی و ضوابط دینی و قانونی، اهتمام ورزیده و در اداره حکومت مشارکت نمایند.
مشارکت مردم در احادیث و روایات:
ائمه معصومین (ع) نیز همواره بر این موضوع تأکید ورزیدهاند و نهجالبلاغه بهعنوان منبعی سرشار از توصیههای فراوان در این زمینه، بهترین الگوها را برای ایجاد یک حکومت اسلامی، الهی و در عین حال مردمی ارائه میدهد.
همچنانکه در نامه ۵۳ نهجالبلاغه آمده است که:
وَ اٍَِِْنَماعِمادَ الَدین و جِماعَ اْْلمسلمین وَ اْلعده اْﻻَعداءِ اْلعامَه مِنَاْلا’مه فَلَیَکن صَغوکَ لهم وَ میلَکَ مَعَهم
« استوانههای استحکام بخش دین، مرکز ثقل اجتماعات اسلامی و نیروهای عظیم مجاهدان پیکارگر علیه دشمن در مرزبانی از نوامیس الهی و انسانی، عامه مردم هستند، بنابراین باید به اینان گرایش داشته وهوادار و طرفدار اینان باشی»[۲]
و در خطبه ۳۴ نیز در مورد وظیفه ونقش متقابل مردم و حکومت میفرماید:
وَ اَما حَقی عَلَیکمْ فالوَفاءِ بالبیعه و النصیحه فی المشهد و المغیب
« و اما حق من بر شما وفاداری به بیعتی که با من کردید و نصیحت و نظارت همگانی نسبت به من و یکدیگر چه در حضور و چه در غیاب است»[۳]
همچنین آن حضرت در فرمان تاریخی خود به مالک اشتر که به عهدنامه مالک اشتر معروف می باشد، فرموده
است:
«با دانشمندان زیاد به گفتگو بنشین و با حکما و متخصصان نیز بسیار به بحث بپرداز ، این بحث و گفتگوها درباره مسائلی باشد که بوسیله آن کشورت و آنچه موجب قوام کار مردم پیش تو بوده سامان می گیرد».[۴]
این توصیه نیز به موضوع دیگری از نحوه مشارکت مردم یعنی استفاده از نظر، تخصصی و تجربه صاحبنظران و متخصصین و اندیشمندان پرداخته است.
در بخش دیگری از عهدنامه مذکور با اشاره به گروههای مختلف موجود در جامعه و ضرورت تعامل و همکاری آنان برای اداره امور، می فرمایند:
« ای مالک بدان که مردم به گروههایی تقسیم شده اند، کار هیچ دسته ای جز بوسیله دیگری اصلاح نمی شود و هیچ دسته ای از دسته دیگری بی نیاز نیست»[۵]
سپس این گروهها را به هفت دسته شامل: لشکریان خدا (نظام دفاعی حکومت)، نویسندگان عمومی و خصوصی (صاحبان اندیشه و فکر و متخصصین)، قضات عدل (سیستم قضایی)، کارگزاران اصناف و خدمات (دولت)، اهل خرید و مالیات (اعم از کسانی که مسلمانند و یا در پناه اسلامند)، تجار و صنعتگران(صاحبان سرمایه و صنعت) و قشر پایین (یعنی نیازمندان و مستمندان) تقسیم نموده و با بیان اینکه خداوند برای هر یک از آنان سهمی را قرار داده، در بخشی دیگر از نامه اضافه می کند:
« از طرفی قوام سپاه ممکن نیست مگر بوسیله خراجی که خدا از مال توده های مردم بیرون می کشد، زیرا سپاه اسلام با خراج برای جهاد با دشمن تقویت می شوند و برای اصلاح کار خود به آن تکیه می زنند و با آن نیازمندیهای خویش را مرتفع می نمایند» [۶]
از این مطلب اینگونه استنباط می شود که کمکهای مالی مردم که در قالبهای مختلف مانند پرداخت خراج، خمس و زکات و یا مالیات انجام می شده نیز نوعی دیگر از مشارکت مردم در اداره حکومت بشمار می رود، زیرا امام در ادامه بحث می فرماید:
«این دو گروه (سپاهیان و مردم) نظام نمی گیرند جز با گروه سوم که «قضات» و. «کارگزاران دولت» و «منشیان» هستند، زیرا این گروه، قراردادها و معاملات را استحکام می بخشد و تمام این گروهها بدون «تجار» و «پیشه وران» پایداری ندارند، چون آنها به امید سود گردهم می آیند و نیازهای دیگر اصناف را با دست و بازوی خود تامین می کنند که در امکان دیگران نیست.
سپس قشر پایین نیازمندان و از کار افتادگان هستند که حق این است که از کمک و همکاری دیگران بهره مند شوند.برای تمام این گروهها نزد خداوند گشایشی است و هریک به مقدار اصلاح کارشان بر حاکم حق دارند»[۷]
به این ترتیب در اسلام تعامل و همکاری متقابل دولت و مردم در همه قشرها برای پیشرفت و توسعه همه جانبه و سازندگی و عمران کشور ضروری دانسته شده است.
آیات و روایات متعدد دیگری نیز در این زمینه وجود دارد که وجه مشترک همه آنها تأکید بر توجه به نقش مردم در حکومت اسلامی است، بعبارت دیگر از نظر اسلام حکومت بدون همراهی و پشتیبانی آحاد مردم نمیتواند پایه و مبنای اسلامی داشته باشد و وجود چنین حکومتی تنها در پرتو اجرای عدالت و رعایت موازین شرعی و اسلامی ممکن و میسر خواهد بود.
ضرورت مشارکت مردم در اداره حکومت:
از نظر اسلام استقرار حکومت اسلامی، برقراری عدالت، و حفظ و صیانت از اسلام و توسعه و پیشرفت جامعه، مستلزم مشارکت مردم است، زیرا حکومت بدون همراهی مردم و با وجود تفرقه و تردید در بین آنها، قادر نخواهد بود تمام قدرت و توان دولت را صرف تحقق اهداف خود نماید و به همین دلیل است که دشمنان اسلام پیوسته در تلاشند تا با ایجاد تفرقه بین مردم و رخنه در این اصول، مانع از مشارکت مردم در توسعه و سازندگی کشورهای اسلامی شوند.
مصادیق مشارکت مردم در اداره حکومت در صدر اسلام:
تاریخ اسلام از بدو ظهور اسلام و در زمان امامت ائمه اطهار (ع) سرشار از نمونههای مختلف از مشارکت مردم در اداره حکومت اسلامی بوده است و وجود آیه شریفه ] وَ اَمرُهُم شوری بَینَهُم وَ شاوَرهُم فِیاﻻَمرِ [، که تأکید برمشورت بین مسلمانان دارد، یکی از بارزترین و شاخصترین این نمونهها تلقی میگردد، زیرا شخص پیامبر]e[ و ائمهاطهار]u[ بارها با استناد به این آیه، تصمیمات بزرگی را که نقش اساسی در اداره یا حتی بقاء حکومت اسلامی داشته، اتخاذ کردهاند.
مشورت با مردم و رؤسای قبایل برای جنگ با کاروان حفاظتی قریش در غزوه بدر و یا مشورت با اصحاب برای جنگ در داخل یا خارج از شهر در جریان جنگ احد و یا مشورت با مردم برای تعیین نحوه دفاع از شهر مدینه در جریان جنگ احزاب، که منجر به پیشنهاد سلمان فارسی برای حفر خندق در اطراف شهر و بسیج عمومی برای اجرای این طرح دفاعی یعنی حفر خندق با مشارکت مردم شد، نمونههایی از مشارکت مردم در اداره حکومت محسوب شوند.
مشارکت در جنگهای بین کفار و مسلمانان را میتوان بعنوان بهترین نمونههای مشارکت مردم در اداره بخشی از وظایف حکومت یعنی دفاع از مرزها نام برد و فتح مکه که بدون کمترین خونریزی صورت گرفت نمونهای دیگر از این همکاری و مشارکت میباشد.
تأمین نیازمندیهای مادی و حتی تأمین مسکن مهاجرین توسط انصار در صدر اسلام و ساختن مسجد، حفر چاه و قنات، کمک به مستمندان و یا اعزام مبلغ به نقاط مختلف و مشارکت در تبلیغ و صدور اسلام توسط مسلمانان از دیگر مصادیق مشارکت مردم در اداره حکومت در آن زمان به شمار میروند.
اسلام به عنوان یک دین کامل و متعالی، برای تمامی انسانها از هر جنس و سن و قبیلهای، متناسب با ظرفیتها و توانمندیهای آنان این نقش را تعریف نموده و حتی در جنگها نیز برای زنان نقش و جایگاه خاص خود را پیشبینی کرده است، بطوریکه زنان مسلمان در هنگام بروز جنگها، با انجام فعالیتهای مختلف مانند امداد رسانی و کمک به مجروحین، رساندن آب و آذوقه، انتقال مجروحین و مصدومین و یا حتی ترغیب و تهیج مردان برای دفاع از اسلام و اصول و مبانی اسلامی، به پشتیبانی از حکومت میپرداختند.
از نظر اسلام مشارکت مردم در اداره حکومت نه تنها یک نقش عامه پسند، بلکه یک وظیفه اساسی و انسانی محسوب میشود تا جایی که مردم را موظف به امر به معروف و نهی از منکر در مسائل مختلف بویژه مسائل حکومتی دانسته و از آنان خواسته است تا پیوسته با بکار بستن این اصل الهی، حکومت را از خطر سقوط در مسیر ظلم و استبداد نجات دهند.
بنابراین اولین مشخصه مهم اسلام واقعی، دعوت مردم به حضور در صحنههای مختلف دفاع از منافع و مرزها و توسعه و آبادانی سرزمینهای اسلامی است، بعبارت دیگر مردمی بودن جزء ذات اسلام است و به همین دلیل همواره سعادت و رستگاری انسان را مورد توجه قرار داده و حضور آنان در دفاع از حریم خود و اجرای مقررات و پیمودن مسیر رشد و توسعه و عدالت خواهی را جزء اصول اولیه خود میداند.
با توجه به آنچه گذشت اگر بخواهیم بطور خلاصه به مهمترین مصادیق مشارکت مردم در اداره حکومت در صدر اسلام اشاره نماییم میتوانیم موارد زیر را نام ببریم:
۱- استفاده از نظر مردم و فرماندهان نظامی در مورد چگونگی انجام جنگها مانند آنچه در جنگ بدر، احد و احزاب (خندق) رخ داد.
۲- استفاده از نظر متخصصین، دانشمندان و صاحبان اندیشه و فکر برای اداره حکومت که حضرت علی ]u[ خطاب به مالک اشتر نیز بر آن تأکید کرده بودند.
۳- استفاده از ظرفیتها و امکانات مردمی موجود در اقشار مختلف جامعه برای سازندگی و آبادانی سرزمینهای اسلامی و کمک به محرومین و مستضعفین، مانند احیاء قنوات و حفر چاه توسط مسلمانان، کمک به محرومین،تقسیم دارایی انصار و مهاجرین برای کمک به حکومت در جهت تأمین مسکن و سایر نیازهای مهاجرین و … .
۴- استفاده از کمکهای مالی مردم برای تأمین نیازهای جاری حکومت که پرداخت خراج و خمس و زکات از مهمترین نمونههای آن محسوب میشوند.
۵- تحکیم اقتدار و ایجاد ثبات در امنیت سرزمینهای اسلامی با بهرهگیری از حضور مردم در عرصههای مختلف دفاع از اسلام مانند عملیات فتح مکه و حمایتهای مردم از پیامبر اسلام]e[ در برابر دشمنان و دهها نمونه دیگر.
نقش و جایگاه مردم در جمهوری اسلامی ایران:
از آنجا که پایه و اساس جمهوری اسلامی بر مبنای اصول اسلامی و تبعیت از شرع مقدس اسلام بنا نهاده شده است، بنابراین، همان اصول حاکم در صدر اسلام با نگرشی نو متناسب با نیاز روز جامعه و در قالبی متفاوت، پیشبینی و طراحی شده است.
برای مثال در اصل ششم قانون اساسی چنین آمده است:
« در جمهوری اسلامی ایران، امور کشور باید به اتکاء آراء عمومی اداره شود، از راه انتخاب، انتخاب رییس جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر اینها، یا از راه همهپرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معین میگردد.»
در اصل هشتم نیز متذکر میشود که:
« در جمهوری اسلامی ایران دعوت بهخیر و امر بهمعروف و نهی از منکر، وظیفهای است همگانی و متقابل بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت که البته شرایط و حدود آنرا قانون مشخص میکند.»
به این ترتیب همه مردم علاوه بر نقش محوله در زندگی فردی، در جریان فعالیتهای سیاسی و اجتماعی نیز از طریق رأیگیری و همچنین امر به معروف و نهی از منکر متقابل، نسبت به یکدیگر و دولت به ایفای نقش در اداره حکومت میپردازند.
بنابراین در جمهوری اسلامی، مشارکت مردم با شرکت در انتخابات مختلف از جمله انتخابات ریاست جمهوری، انتخابات مجلس شورای اسلامی، انتخابات خبرگان رهبری، انتخابات شوراهای اسلامی و قبل از آن انتخاب جمهوری اسلامی و رای دادن به قانون اساسی بعنوان مهمترین و تأثیرگذارترین شکل مشارکت، تجسم عینی یافته و با اظهار عقیده و نظر در امور مختلف مملکتی از طریق تشکیل احزاب و گروههای مختلف سیاسی و اجتماعی و یا انتشار انواع نشریات و مطبوعات، برگزاری انواع اجتماعات و جلسات و راهپیماییها توسعه یافته است.
حضرت امام (ره) نیز بارها در سخنرانیهایشان با اشاره به نقش اقشار مختلف جامعه اعم از زن و مرد و پیر و جوان به مصادیق مختلفی از حضور و مشارکت مردم در شکلگیری و تداوم حیات حکومت اسلامی اشاره نمودهاند، از جمله در سخنرانی تاریخ ۲۵/۱/۶۴ میفرمایند:
«… مردم همه حاضرند، چون مردم ما میدانند در صدر اسلام خود پیغمبر و ائمه آنطور فداکاری کردند و مسلمین صدر اسلام با آنکه عددشان کم بود، آنگونه فعالیت کرده و جنگ کردند و کشور ما بحمدا… به حسب نوع و اکثریت غالب افراد این احساس را دارند که برای اسلام و کشورشان خدمت کنند» [۸]
و در سخنرانی ۱۸/۲/۶۲ نیز فرمودند:
« بی سابقه است به مجرد اینکه انقلاب میشود یک عدهای به نام پاسدار، یک عدهای به نام کمیته، یک عدهای بهنام بسیج برای امنیت داخلی و مرزها از خود جوشش کنند و بیسابقه است در یک کشور خود مردم و خود علما و مؤمنین، یک کمیتهای به اسم کمیتهای برای امداد داشته باشند که همشان این باشد که فقرا و مستمندان را در سراسر کشور رسیدگی کنند و امداد کنند اینها برکات اسلام است»[۹]
در واقع به تعبیر حضرت امام (ره) پیدایش نهادهای انقلابی مانند سپاه، بسیج، کمیته امداد، جهاد سازندگی، بنیاد مسکن و سایر نهادهای انقلابی را میتوان جلوهای از مشارکت مردم در اداره حکومت معرفی نمود، نمونههایی که به فرمایش ایشان، کاملاً بصورت خودجوش شکل گرفتند و با کمک به دولت نقش ویژهای را در سازندگی، محرومیتزدایی و دفاع از کشور بر عهده گرفتند.
ایشان پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و قبل از آغاز جنگ تحمیلی در تاریخ ۱۶/۱/۵۸ میفرمایند: «بعد از این مرحله باز کارها داریم و آن ساختن ایران است، همه را باید ساخت» [۱۰]
و در تاریخ ۲۰/۱/۵۸ نیز میفرمایند:
«دوران سازندگی، دورانی که باید از ثمرات انقلابمان مردم محروم و ستمدیده ایران بهرهمند شوند.» [۱۱]
در سخنرانی دیگری در تاریخ ۲۶/۳/۵۸ با تأکید مجدد بر موضوع سازندگی، میفرمایند:
«بحمدا… ملت ما راجع به سازندگی، این مهیا بودن خودشان را اعلام کردهاند، دانشجوهای عزیز، متخصصین، مهندسین و بازاری، کشاورز، همه قشرهای ملت دواطلب برای این است که ایرانی که به طور مخروبه به دست ما آمدهاست بسازند. …. البته آن جاهایی که بیشتر خرابی هست مثل آنجاهایی که روستاها، جاهایی که مساکن عشایر هست، دهات دورافتاده که تقریباً هرکدام از گروهها میآیند شکایت از وضعشان دارند میگویند برق نداریم، خانه نداریم، آب نداریم، بهداری نداریم، آسفالت نداریم و همه هم صحیح میگویند»[۱۲]
ایشان در جای دیگری در تاریخ ۱۵/۴/۵۸ با اشاره به اهمیت حضور مردم در این زمینه، اینچنین بیان میکنند:
«بازسازی و سازندگی جز از طریق تعاون و همفکری میسر نیست و این کشور متعلق به اسلام و همه ملت ایران است و همانگونه که در جنگ کنار هم بودند، در صلح و سازندگی هم باید در کنار هم باشند» [۱۳]
ایشان برخی از مهمترین آثار وبرکات این مشارکت را اینگونه بیان میکنند:
۱- به ثمر رساندن انقلاب اسلامی.
۲- احیاء دین و شعائر و ارزشهای دینی
۳- برقراری امنیت در ابعاد مختلف.
۴- مشارکت در سازندگی کشور.
۵- خنثیسازی توطئه های دشمنان
۶- حمایت از نظام اسلامی.
۷- حضور در دفاع مقدس و پشتیبانی از آن.
در تداوم این تفکر استراتژیک مقام معظم رهبری نیز برای نقش مردم در صلح و سازندگی اهمیت فوقالعادهای قائل شده و در سخنرانی ۳/۸/۶۸ میفرمایند:
«برای بازسازی و آبادانی و عمران سرتاسر کشور، برای تقویت دولت و برای پیشرفت هدفها و برنامه های اقتصادی یی که مسئولان طرح می کنند، همه مردم خودشان را متعهد بدانند.» [۱۴]
و باز در جایی دیگر در پیام تاریخ ۱۰/۳/۶۹ که به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام (ره) صادر فرمودهاند با اشاره به نقش متقابل دولت و ملت میفرمایند:
« دولت و ملت، باید سازندگی کشور را وظیفه یی انقلابی بدانند، با همکاری و با بسیج همه نیروها و استعدادها و مغزها و بازوها، ایران را چنان آباد و پیشرفته بسازند که امید را در دل ملتهای مظلوم زنده کنند».
اما این سوأل مطرح است که در حال حاضر از نظر مقام معظم رهبری سازندگی در برگیرنده چه معانی و مفاهیمی میباشد و نقش بسیج در این زمینه کدام است؟
مراجعه به بیانات و رهنمودهای ایشان بیانگر آن است که ایشان هیچ محدودیتی در موضوع مشارکت بسیج در سازندگی قائل نشده و همواره از بسیج بعنوان یک سازمان دفاعی بازدارنده و چند منظوره که به هنگام نیاز میتوان با ورود به عرصههای مختلف مورد نیاز کشور منشاء خیر و برکت و سازندگی و توسعه کشور در ابعاد مختلف باشد، نام بردهاند.
برای مثال ایشان در یکی از سخنرانیهایشان در جمع اعضای ستاد یادواره شهید فهمیده در تاریخ ۶/۸/۵۸ فرمودند:
« در دوران جنگ، بسیج مال جنگ است، در دوران پشتیبانی مال پشتیبانی، در دوران علم، مال تحصیل و تدریس و در دوران سازندگی، مال سازندگی است»[۱۵]
ایشان در یکی دیگر از سخنرانیهایشان در تاریخ ۲۸/۸/۷۱ نیز میفرمایند:
«بسیج می تواند در میدان سازندگی هم محور باشد و در میدان علم، مقدم بر دیگران قرارگیرد. بسیج در همه جای کشور حضور دارد.»[۱۶]
این روند یعنی جلب توجه به سازندگی و نقش بسیج در این زمینه همچنان ادامه یافته تا جایی که در سال ۸۳ و ۸۴ موضوع سازندگی و محرومیتزدایی را بعنوان یک مأموریت جدید به بسیج محول فرمودند.
با استناد به مطالب فوق و مجموعه بیانات و رهنمودهای ولایت موارد زیر را میتوان بعنوان مهمترین وظایف و کارکردهای بسیج در زمان صلح و سازندگی بر شمارد.
مصادیق مهمترین کاربردهای بسیج در زمان صلح و سازندگی از دیدگاه ولایت:
۱- حضور در صحنههای علمی و تحقیقاتی کشور مانند المپیادهای علمی و یا فعالیتهای تحقیقاتی.
۲- حضور در عرصههای سازندگی در موضوعات مختلف مانند جادهسازی، سدسازی، کشاورزی و … .
۳- حضور در عرصههای محرومیتزدایی و توسعه روستایی مانند ساختن مدرسه، خانه بهداشت و … .
۴- حضور در عرصههای فرهنگی مانند امر به معروف و نهی از منکر و احیاء ارزشهای اسلامی، انقلابی و ترویج روحیه و تفکر بسیجی.
۵- حضور در عرصههای سیاسی و اجتماعی ازجمله حضور در انتخابات و دفاع از دولت و حمایت از دستاوردهای کشور.
۶- حضور در عرصههای امنیتی و دفاعی در زمینه مقابله با توطئههای دشمنان داخلی و خارجی و ایجاد قدرت بازدارندگی.
۷- حضور در عرصههای اقتصادی، تولیدی و تعاونی مانند فعالیت در رابطه با تأمین نیازهای فنی و تجهیزاتی جامعه.
۸- حضور در عرصههای خودکفایی بویژه در بعد کشاورزی و سایر محصولات استراتژیک.
۹- حضور در عرصههای امدادی و مردمیاری مانند کمک به مردم در هنگام بروز حوادث و کمک به از کار افتادگان و سایر موارد مشابه .
۱۰- استفاده از ظرفیتهای فکری، علمی، تجربی، یدی و سایر توانمندیهای نهفته در وجود جوانان و غنی سازی اوقات فراغت آنان.
۱۱- ایجاد روح نشاط و شادی و امید به زندگی بهتر در آحاد اقشار جامعه.
مشارکت برای دفاع از انقلاب و مبارزه با عوامل ستمشاهی، و همچنین حضور پرشور مردم برای کمک به محرومین جامعه، تأمین سوخت و آذوقه مردم بیبضاعت، مشارکت در جهاد سازندگی و اعزام به روستاها و کمک به حفظ امنیت و نگهبانی از دستاوردهای انقلاب پس از سقوط رژیم ستمشاهی و توسعه و گسترش این حضور در زمینه انجام پروژههای مختلف عمرانی، سازندگی ، بهداشتی، کشاورزی و سایر موضوعات، پس از استقرار انقلاب اسلامی از دیگر مصادیق مشارکت مردم در طول حیات انقلاب اسلامی بویژه سالهای اول انقلاب اسلامی به شمار میروند.
نقش زنان در اداره حکومت اسلامی:
همانگونه که قبلاً اشاره شده همه آحاد جامعه از جمله زنان در اداره امور جامعه نقش داشته و بر خلاف تصور و تبلیغ دشمنان، میزان حضور زنان چه در صدر اسلام و چه پس از آن در زمان انقلاب اسلامی از اهمیت ویژه برخوردار بوده است.
امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری نیز با پیروی از سیره نبوی و رفتار علوی همواره بر این موضوع تأکید نمودهاند، زیرا در جریان انقلاب اسلامی و بویژه جنگ تحمیلی، چنانچه شیرزنان میهن اسلامی لحظهای از ایفای نقش خود غفلت میورزیدند، تداوم حیات انقلاب میتوانست با مشکل مواجه شود.
مهمترین مصادیق حضور زنان در اداره حکومت از صدر اسلام تا بحال عبارتنداز:
۱- تهیج و ترغیب مردان برای شرکت در جنگهای صدر اسلام و جنگ تحمیلی پس از انقلاب اسلامی و حفظ و دفاع از شهرها و نگهداری فرزندان و حفاظت از حریم خانواده در زمان غیبت مردان.
۲- حضور در عرصههای مختلف حمایت از نظام و حکومت اسلامی به شکل فردی یا گروهی.
۳- حضور در فعالیتهای امدادی و پشتیبانی از جنگ مانند امدادگری، آبرسانی، پخت غذا و پشتیبانی از جنگ.
۴- حضور در عرصه کار و تولید در سطوح و جایگاههای مختلف.
لازم به یادآوریست این حضور با توسعه علوم مختلف و ضرورت حضور زنان در اداره جامعه بویژه پس از انقلاب اسلامی، شکل بسیار گستردهای بخود گرفت. بگونهای که هماکنون بانوان، در جمهوری اسلامی ایران دوشادوش مردان تقریباً در تمامی عرصهها و صحنههای مورد نیاز کشور حضور داشته و به ایفای نقش میپردازند.
با عنایت به موارد فوق میتوان نقش اجتماعی مردم در جریان انقلاب اسلامی از ابتدا تا بحال را به ۵ دسته کلی بشرح ذیل تقسیم نمود:
الف – فعالیتهای دفاعی و امنیتی مانند (مقابله با عوامل ستمشاهی و ضد انقلاب، ایجاد نظم وانضباط اجتماعی و کنترل رفت وآمدها، مشارکت در جنگ تحمیلی و دفاع از کشور و مرزهای جغرافیایی ایران اسلامی).
ب- فعالیتهای اجتماعی مانند(کمک بهمحرومین و مستمندان، امدادرسانی به مصدومین و حادثه دیدگان سوانح، جمعآوری و هدایت کمکهای مردمی).
ت- فعالیتهای سیاسی مانند ( برگزاری راهپیماییهای مختلف در حمایت از نظام و مسئولین خدمتگذار و افشای چهرههای ضد انقلاب و همچنین شرکت در انتخابات).
ث- فعالیتهای فرهنگی مانند (حضور در صحنههای مختلف فرهنگی و تقابل با تهاجم فرهنگی و ایجاد بیداری عمومی نسبت به توطئههای خارجی).
ج- فعالیتهای عمرانی و اقتصادی مانند (مشارکت در سازندگی کشور در ابعاد مختلف علمی، آموزشی، فنی، خدماتی، کشاورزی و صنعتی).
بکارگیری نیروهای مردمی در سایر کشورها:
آیا میدانید بسیج با مفاهیمی تقریباً مشابه در سایر کشورهای جهان نیز وجود دارد؟
امروزه استفاده از توانمندیهای مردمی در بسیاری از کشورهای جهان، مانند چین، رژیم اشغالگر قدس، کره شمالی، عراق، لیبی ، سوئیس، هلند و بسیاری از دیگر از کشورها بطور جدی مطرح و به اشکال مختلف و با انگیزههای متفاوت مورد توجه قرار گرفته است. حتی آمریکا و شوروی سابق بعنوان کشورهای بهظاهر قدرتمند با تمامی پیشرفتهای تکنولوژیکی در زمینه سلاح و تجهیزات نظامی نیز از بکارگیری این امکان بالقوه غافل نبوده و تدابیر مختلفی را برای مشارکت نیروهای مردمی در امور نظامی وغیرنظامی بکار بردهاند، اما نکته قابل توجه در بکارگیری نیروهای مردمی توسط این کشورها، خصوصیات و ویژگیهایی است که باعث تمایز آنان از بسیج در جمهوری اسلامی گردیده است.
وجود انگیزههای قوی دینی و معنوی و ماهیت چند بعدی بسیج در جمهوری اسلامی که از این سازمان بعنوان بزرگترین ارتش مردمی جهان، یک نیروی مقتدر و چند منظوره در ابعاد مختلف ایجاد نموده، از عمدهترین ویژگیهایی محسوب میشود که برتری فوقالعادهای به بسیج در کشور ما بخشیده است.
برای درک بهتر مطلب ، لازم است ابتدا اشارهای گذرا داشته باشیم به چگونگی بکارگیری نیروهای مردمی در سایر کشورهای جهان و ویژگیهایی که باعث تمایز ارتشهای مردمی این کشورها با بسیج مردمی در جمهوری اسلامی ایران شدهاست.
الف- سیستم بکرگیری نیروهای مردم در رژیم اشغالگر قدس (اسرائیل):
معمولاً هر کشور دلایل مشخصی برای استفاده از توان نیروهای مردمی دارد و با در نظر گرفتن همین دلایل است که میزان و چگونگی استفاده از نیروهای مردمی را مشخص مینماید.
این دلایل را درمورد رژیم اشغالگر قدس میتوان در ماهیت ضد بشری و سیاست کشورگشایی این رژیم جستجو نمود و لذا بطور طبیعی وجود چنین نگرش خطرناکی، دشمنیهای فراوانی را نیز به همراه خواهد داشت.
از همین رو و از بیم تهدیداتی که ممکن است از سوی کشورهای تحت اشغال و سایر کشورهای اسلامی و آزاد اندیش جهان در تقابل با این طرز فکر وجود داشته باشد، بکارگیری نیروهای مردمی در این کشور عمدتاً جنبه دفاعی داشته واجباری میباشد و مردم موظفند در زمانبندیهای منظم خود را به مراکز نظامی معرفی و در آموزشها شرکت نمایند تا در صورت بروز هرگونه حمله متقابل از سوی کشورهای اسلامی ، از وجود این نیروها برای جنگ و در صورت لزوم سایر مأموریتها استفاده شود.
سرپیچی از این اقدام، عواقب سختی را برای اعضای ارتش مردمی این کشور به دنبال داشته و به شدت با آنان برخورد میشود.
شرکت در آموزشهای نظامی از سن ۱۵ سالگی تا ۴۹ سالگی الزامی است و مردم از سن ۱۸ سالگی در چارچوب سازمانهای شبه نظامی سازماندهی میشوند و برای حفظ این سازمان موظفند هرگونه جابجایی محل سکونت خود را فوراً گزارش نمایند.
سازمان نیروهای دفاع منطقهای، سازمان جدناع، سازمان ناحال برای عموم مردم بویژه جوانان و فرماندهی چن برای زنان و دختران از مهمترین تشکلهای نظامی در این کشور میباشند.
همانگونه که توضیح داده شد مأموریت عمده این تشکلها، دفاعی و تخریب فرهنگی کشورها بخصوص کشورهای عربی و اسلامی است.
ب- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در چین:
نیروهای مسلح مردمی چین طی سالهای متمادی نقش سازنده و پر اهمیتی در راستای حرکت انقلابی چین برای دفاع و صلح و سازندگی ایفا نموده است.
نیروهای مردمی این کشور که تحت عنوان میلیشیا از آنان نام برده میشود عمدتاً در سه طبقه جداگانه سازمان یافتهاند که هر یک مأموریتهای متفاوتی را بر عهده داشته و آموزشهای گوناگونی را طی مینمایند.
این نیروها بطور کلی در زمان جنگ وظایف متعددی مانند دفاع محلی و منطقهای، پشتیبانی واحدهای حرفهای نظامی کشور و منطقه و مأموریتهای دیگری مانند تهیه و تأمین بلدچی (راهنما) برای یگانها، حمل و نقل سلاح و تجهیزات، تهیه اطلاعات جنگی و سایر موارد مشابه را برعهده دارند.
در زمان صلح نیز وظیفه اصلی این نیروها مشارکت در فعالیتهای تولیدی، صنعتی، کشاورزی و عمرانی است و به همین منظور سازمان ارتش مردمی چین بصورت دو منظوره طراحی شده است.
ارتش مردمی این کشور به تجهیزات و سلاحهای مختلفی مجهزند که طبیعتاً این وسایل در زمان صلح و سازندگی متناسب با نوع مأموریت تأمین میشوند.
اعضای ارتش مردمی این کشور از احترام فوقالعادهای در نزد مردم برخوردارند.
ج- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در سوئیس:
کشور سوئیس از نظر نیروی دفاعی نسبت به سایر کشورها، دارای وضعیتی کاملاً متفاوت است زیرا این کشور فاقد یک ارتش حرفهای به شکل مرسوم در سایر کشورهاست و لذا برای دفاع از مرزهایش و مقابله با بحران در زمان صلح و جنگ کاملاً متکی بر مردم است.
در این کشور همه پیشبینیها برای تشکیل سریع یک ارتش در زمان نیاز بعمل آمده است و اگرچه آمادگی برای دفاع از کشور در بحرانهای طبیعی مثل زلزله و یا غیر طبیعی مثل جنگ و دفاع غیرنظامی یک وظیفه عمومی است اما این حضور به یک فرهنگ و ارزش تبدیل شده و از قداست و احترام قابل توجهی برخوردار است.
د- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در کره شمالی:
از کشور کره شمالی بعنوان یکی از کشورهای نمونه در بکارگیری نیروهای مردمی نام برده میشود زیرا تمامی مردم این کشور اعم از پیر و جوان در ارتش مردمی آن عضویت دارند و عملاً کشور را به یک پادگان نظامی بزرگ تبدیل کردهاند وبه همین دلیل از کشور کرهشمالی بعنوان دولت پادگانی نامبرده میشود.
یکی از ویژگیهای مهم ارتش مردمی کره، بکار گیری آن در مأموریتهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی است که علاوه بر مأموریتهای دفاعی، به آنان واگذار میشود.
آموزش و آمادگی در این کشور از سنین کودکی با تمرین رژه و آداب و رسوم نظامی آغاز میشود و گارد سرخ جوانان، سازمان واحد مستقل رزمی و سازمان ملیشیای سرخ کره از مهمترین تشکلهای نظامی در ارتش مردمی کره شمالی محسوب میشوند که مأموریتهای چند گانه مردمی کره را در زمان صلح و جنگ انجام میدهند.
ه- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در شوروی سابق:
در کشور شوروی بدون ایجاد یک سازمان خاص، دو مرحله برای بسیج مردم در زمان جنگ پیشبینی شده بود، اما برنامهریزی چندا%۸ر گرفتن همین دلایل است که میزان و چگونگی استفاده از نیروهای مردمی رت۷ مشخص مینماید.
این دلایل را درمورد رژیم اشغالگر قدس میتوان در ماهیت ضد بشری و سیاست کشورگشایی این رژیم جستجو نمود و لذا بطور طبیعی وجود چنین نگرش خطرناکی، دشمنیهای فراوانی را نیز به همراه خواهد داشت.
از همین رو و از بیم تهدیداتی که ممکن است از سوی کشورهای تحت اشغال و سایر کشورهای اسلامی و آزاد اندیش جهان در تقابل با این طرز فکر وجود داشته باشد، بکارگیری نیروهای مردمی در این کشور عمدتاً جنبه دفاعی داشته واجباری میباشد و مردم موظفند در زمانبندیهای منظم خود را به مراکز نظامی معرفی و در آموزشها شرکت نمایند تا در صورت بروز هرگونه حمله متقابل از سوی کشورهای اسلامی ، از وجود این نیروها برای جنگ و در صورت لزوم سایر مأموریتها استفاده شود.
سرپیچی از این اقدام، عواقب سختی را برای اعضای ارتش مردمی این کشور به دنبال داشته و به شدت با آنان برخورد میشود.
شرکت در آموزشهای نظامی از سن ۱۵ سالگی تا ۴۹ سالگی الزامی است و مردم از سن ۱۸ سالگی در چارچوب سازمانهای شبه نظامی سازماندهی میشوند و برای حفظ این سازمان موظفند هرگونه جابجایی محل سکونت خود را فوراً گزارش نمایند.
سازمان نیروهای دفاع منطقهای، سازمان جد ناع، سازمان ناحال برای عموم مردم بویژه جوانان و فرماندهی چن برای زنان و دختران از مهمترین تشکلهای نظامی در این کشور میباشند.
همانگونه که توضیح داده شد مأموریت عمده این تشکلها، دفاعی و تخریب فرهنگی کشورها بخصوص کشورهای عربی و اسلامی است.
ب- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در چین:
نیروهای مسلح مردمی چین طی سالهای متمادی نقش سازنده و پر اهمیتی در راستای حرکت انقلابی چین برای دفاع و صلح و سازندگی ایفا نموده است.
نیروهای مردمی این کشور که تحت عنوان میلیشیا از آنان نام برده میشود عمدتاً در سه طبقه جداگانه سازمان یافتهاند که هر یک مأموریتهای متفاوتی را بر عهده داشته و آموزشهای گوناگونی را طی مینمایند.
این نیروها بطور کلی در زمان جنگ وظایف متعددی مانند دفاع محلی و منطقهای، پشتیبانی واحدهای حرفهای نظامی کشور و منطقه و مأموریتهای دیگری مانند تهیه و تأمین بلدچی (راهنما) برای یگانها، حمل و نقل سلاح و تجهیزات، تهیه اطلاعات جنگی و سایر موارد مشابه را برعهده دارند.
در زمان صلح نیز وظیفه اصلی این نیروها مشارکت در فعالیتهای تولیدی، صنعتی، کشاورزی و عمرانی است و به همین منظور سازمان ارتش مردمی چین بصورت دو منظوره طراحی شده است.
ارتش مردمی این کشور به تجهیزات و سلاحهای مختلفی مجهزند که طبیعتاً این وسایل در زمان صلح و سازندگی متناسب با نوع مأموریت تأمین میشوند.
اعضای ارتش مردمی این کشور از احترام فوقالعادهای در نزد مردم برخوردارند.
ج- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در سوئیس:
کشور سوئیس از نظر نیروی دفاعی نسبت به سایر کشورها، دارای وضعیتی کاملاً متفاوت است زیرا این کشور فاقد یک ارتش حرفهای به شکل مرسوم در سایر کشورهاست و لذا برای دفاع از مرزهایش و مقابله با بحران در زمان صلح و جنگ کاملاً متکی بر مردم است.
در این کشور همه پیشبینیها برای تشکیل سریع یک ارتش در زمان نیاز بعمل آمده است و اگرچه آمادگی برای دفاع از کشور در بحرانهای طبیعی مثل زلزله و یا غیر طبیعی مثل جنگ و دفاع غیرنظامی یک وظیفه عمومی است اما این حضور به یک فرهنگ و ارزش تبدیل شده و از قداست و احترام قابل توجهی برخوردار است.
د- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در کره شمالی:
از کشور کره شمالی بعنوان یکی از کشورهای نمونه در بکارگیری نیروهای مردمی نام برده میشود زیرا تمامی مردم این کشور اعم از پیر و جوان در ارتش مردمی آن عضویت دارند و عملاً کشور را به یک پادگان نظامی بزرگ تبدیل کردهاند وبه همین دلیل از کشور کرهشمالی بعنوان دولت پادگانی نامبرده میشود.
یکی از ویژگیهای مهم ارتش مردمی کره، بکار گیری آن در مأموریتهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی است که علاوه بر مأموریتهای دفاعی، به آنان واگذار میشود.
آموزش و آمادگی در این کشور از سنین کودکی با تمرین رژه و آداب و رسوم نظامی آغاز میشود و گارد سرخ جوانان، سازمان واحد مستقل رزمی و سازمان ملیشیای سرخ کره از مهمترین تشکلهای نظامی در ارتش مردمی کره شمالی محسوب میشوند که مأموریتهای چند گانه مردمی کره را در زمان صلح و جنگ انجام میدهند.
ه- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در شوروی سابق:
در کشور شوروی بدون ایجاد یک سازمان خاص، دو مرحله برای بسیج مردم در زمان جنگ پیشبینی شده بود، اما برنامهریزی چندا%۸ر گرفتن همین دلایل است که میزان و چگونگی استفاده از نیروهای مردمی را مشخص مینماید.
این دلایل را درمورد رژیم اشغالگر قدس میتوان در ماهیت ضد بشری و سیاست کشورگشایی این رژیم جستجو نمود و لذا بطور طبیعی وجود چنین نگرش خطرناکی، دشمنیهای فراوانی را نیز به همراه خواهد داشت.
از همین رو و از بیم تهدیداتی که ممکن است از سوی کشورهای تحت اشغال و سایر کشورهای اسلامی و آزاد اندیش جهان در تقابل با این طرز فکر وجود داشته باشد، بکارگیری نیروهای مردمی در این کشور عمدتاً جنبه دفاعی داشته واجباری میباشد و مردم موظفند در زمانبندیهای منظم خود را به مراکز نظامی معرفی و در آموزشها شرکت نمایند تا در صورت بروز هرگونه حمله متقابل از سوی کشورهای اسلامی ، از وجود این نیروها برای جنگ و در صورت لزوم سایر مأموریتها استفاده شود.
سرپیچی از این اقدام، عواقب سختی را برای اعضای ارتش مردمی این کشور به دنبال داشته و به شدت با آنان برخورد میشود.
شرکت در آموزشهای نظامی از سن ۱۵ سالگی تا ۴۹ سالگی الزامی است و مردم از سن ۱۸ سالگی در چارچوب سازمانهای شبه نظامی سازماندهی میشوند و برای حفظ این سازمان موظفند هرگونه جابجایی محل سکونت خود را فوراً گزارش نمایند.
سازمان نیروهای دفاع منطقهای، سازمان جد ناع، سازمان ناحال برای عموم مردم بویژه جوانان و فرماندهی چن برای زنان و دختران از مهمترین تشکلهای نظامی در این کشور میباشند.
همانگونه که توضیح داده شد مأموریت عمده این تشکلها، دفاعی و تخریب فرهنگی کشورها بخصوص کشورهای عربی و اسلامی است.
و- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در آمریکا:
ارتش این کشور یک ارتش حرفهای تلقی میشود و لذا عمدهترین هدف از بکارگیری نیروهای مردمی معطوف پشتیبانی از نیروهای نظامی است، با این نگرش، بسیج در آمریکا عبارتست از ظرفیتی که که توسعه سریع تولیدات را به میزان کافی برای تأمین احتیاجات نظامی، پشتیبانی از جنگ و تأمین نیازمندیهای اساسی غیر نظامی و صادرات در صورت وقوع جنگ مقدور میسازد.
دفاع غیر نظامی یکی دیگر از مأموریتهایی است که برای نیروی مردمی این کشور تعریف شده است، بدیهی است برنامههایی نیز پیشبینی شده تا در صورت نیاز بویژه در هنگام بروز حوادث طبیعی بتوان از این امکان بالقوه برای امدادرسانی استفاده کرد.
ز- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در لیبی:
یکی از کشورهایی که بکارگیری مردم در امور دفاعی برایش از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است، کشور لیبی است و به همین دلیل تمامی مردم این کشور ملزم به شرکت در برنامههایی هستند که برای آنان پیشبینی میشود و عدم شرکت در این برنامهها جرم محسوب میشود.
دانشآموزان دراین کشور در اواخر دوره ابتدایی مشمول آموزشهای نظامی میشوند و در سال اول راهنمایی با پوشیدن لباس نظامی آماده شرکت در مأموریتهای محوله میشوند.
این آموزشها در مقاطع مختلف و در موضوعات گوناگون بصورت تئوری و عملی ادامه مییابد و در پایان مقطع دبیرستان آموزشها جنبه تخصصی یافته و دانشآموزان با توجه به استعداد، علاقه و توانایی در رشتههای مختلف هوایی، دریایی، زمینی و پدافند دستهبندی میشوند.
در این کشور مسئولیت هر دبیرستان به یک پادگان نظامی واگذار شده و کلیه دانشآموزان در هر تابستان به مدت یکماه در آموزشهای عملی(صحرایی) شرکت میکنند.
این آموزشها در دانشگاهها و حتی پس از اشتغال در اقشار مختلف نیز ادامه مییابد. عمده فعالیتهای ارتش مردمی لیبی نیز نقش دفاعی و بعضاً مأموریتهای پیشآهنگی دارند.
نکته قابل توجه در تمام موارد فوق، فقدان انگیزههای معنوی و دینی در افراد و بالعکس وجود انگیزه فراوان برای برخورداری از امتیازات عادی اعطاء شده برای حضور در برنامههای اعلام شده از سوی دولتهای متبوع آنان میباشد و این یکی از مهمترین وجوه تمایز بین بسیج در جمهوری اسلامی با سایر کشورها محسوب میشود.
فصل دوم – فلسفه وجودی بسیج
انقلاب اسلامی با توجه به ماهیت ظلمستیزی و ضد استکباری نهفته در درون آن، از همان آغاز راه تابحال در معرض انواع تهدیدات و توطئههای خرد و کلان خارجی و بعضاً داخلی قرار داشته است، زیرا با بروز این تحول عظیم در منطقه، دست بسیاری از کشورهای غارتگر و سلطهجوی غربی که آمریکا در راس آنها قرار داشت از آنچه که از آن بهعنوان منافع ملی نام میبردند، کوتاه شد.
علاوه بر این هویت و ماهیت اسلامی انقلاب، سبب گردید تا روحی تازه به کالبد خسته و شاید ناامید مسلمانان جهان دمیده و بسیاری از دیگر کشورها را متأثر وجود خود سازد، طبیعی است این تحولات که حتی مستضعفین و مظلومین سایر کشورهای غیر مسلمان را نیز تحت تأثیر قرار داده بود، دشمنان اسلام را به وحشت انداخته و باعث میشود برای جلوگیری از صدور انقلاب و تلافی ضربه سهمگینی که متحمل شده بودند دست به هرگونه اقدامی بزنند.
به جرأت می توان اظهار نمود که حضرت امام (ره) اولین کسی بودند که این خطر را از سالها قبل از پیدایش انقلاب اسلامی پیشبینی کرده بودند تا جایی که در زمان تبعید در عراق در پاسخ به سوال یکی از دوستان خود مبنی بر چگونگی حفظ انقلابی که در پیشرو دارند به بسیج مردم اشاره میکنند [۱۷] و به دنبال این نگاه عالمانه بود که فرمان تاریخی خود برای تشکیل بسیج بعنوان یک نیروی بازدارنده، قوی، کارآمد و پایان ناپذیر را صادر کردند.
فلسفه وجودی بسیج از دیدگاه امام خمینی(ره):
امام خمینی (ره) هدف اصلی از تشکیل بسیج را ایجاد یک نیروی بازدارنده که میتواند متضمن دفاع در برابر انواع تهدیدات احتمالی و برقراری صلح باشد معرفی نموده و میفرمایند:
«مملکت اسلامی باید همهاش نظامی باشد، باید ملت ما جوانهایش مجهز باشند به همین جهاز وعداد ، بر جهاز دینی و ایمانی که دارند مجهز به جهازهای مادی و سلاحی هم باشند و یاد گرفته باشند، جوانها را یادشان بدهید همه باید اینطور باشند که یک مملکتی بعد از چند سالی که ۲۰ میلیون جوان دارد، ۲۰ میلیون تفنگدار داشته باشد و یک چنین مملکتی آسیب پذیر نیست و الان هم الحمدا… آسیب پذیر نیست»[۱۸]
بدینسان و با احیاء مجدد اسلام ناب محمدی]e[ پایه بزرگترین بسیج مردمی جهان بنا نهاده شده مجموعهای که با اتکاء به حضور مقتدرانه و خالصانه مردم نه تنها در بعد دفاعی آمادگیهای لازم را کسب نموده، بلکه ظرفیتهای جدیدی را نیز در خود ایجاد نموده که سازمان را قادر ساخته تا با ورود به عرصههای مختلف فرهنگی، اجتماعی، سازندگی، امنیتی وسایر عرصهها، افتخارات فراوانی را برای کشور به ارمغان آورد.
بدیهی است کسب این توانمندیها محدود به زمان یا مقطع خاصی از انقلاب نبود، بلکه بسیج توانست متناسب با نیاز کشور، با حفظ کامل آمادگی دفاعی در زمان صلح، جنگ و بحران، به راحتی خود را با شرایط جدیدی که در پیش رویش قرار میگرفت وفق دهد، به گونهای که به هنگام اجرای مأموریتهایی مانند دفاع در برابر متجاوزین خارجی، تمام توان بسیج معطوف آمادگی رزمی و دفاع از کشور شد و برای مقابله با تهاجم فرهنگی، سمت سوی فعالیتها در این جهت هدایت شد و پس از فراغت از جنگ تحمیلی و با ورود به عرصه سازندگی این موضوع به عنوان یک اولویت در رأس امور قرار گرفت.
وجود همین ویژگی است که سبب گردید تا بسیج علیرغم رسالت دفاعیش، از ماهیت صرفاً نظامی خارج و به عنوان یک سازمان چند منظوره، محور مقاومت در برابر انواع تهدیدات و حامی نظام اسلامی در سازندگی و توسعه کشور قرار گیرد.
در واقع وجود این سازمان مردمی را میتوان حاصل نگرش استراتژیک بزرگترین معمار استراتژی جهان معاصر یعنی حضرت امام خمینی(ره) دانست که با تمسک به سیره علوی و رفتار نبوی، پایههای انقلاب را برای همیشه تحکیم بخشیدند، همچنانکه خود میفرماید:
« ائمه ما با همان دید الهی که داشتند میخواستند که این ملتها را با هم بسیج کنند، از راههای مختلف، اینها را یکپارچه کنند تا آسیب پذیر نباشند»[۱۹]
البته باید این نکته نیز مورد توجه قرار گیرد که کسب آمادگی برای مقابله، میتواند در تمام زمینهها اعم از فرهنگی، امنیتی، نظامی و سایر عرصهها نیز مصداق داشته باشد، بنابراین باید قبل از بروز خطر آمادگیهای لازم را ایجاد نمود، همچنانکه بنیانگذار جمهوری اسلامی در یکی از سخنرانیهایشان میفرماید:
« در هنگام نبرد مجال پرداختن به همه قوتها، ضعفها و طرحها و برنامهها و در حقیقت
ترسیم استراتژی دفاع همه جانبه نبوده ولی در شرایط عادی باید با سعه صدروبه دور
از حب و بغضها به این مسائل پرداخت و از همه اندوختهها و تجربهها و استعدادها و
طرحها استفاده نمود و در جذب هرچه بیشتر نیروهای مؤمن به انقلاب همت گماشت
و تجارب را به دیگران منتقل ساخت.»[۲۰]
حضرت امام (ره) میزان حضور بسیج در هر عرصه را متناسب با شرایط آن زمان تعیین نموده بودند، بطوریکه بر اساس بررسیهای بعمل آمده در مورد مجموعه سخنرانیها و رهنمودهای حضرت امام(ره) در این باره، مشخص گردید که اهداف دفاعی و امنیتی با ۹۶/۴۶% و اهداف تربیتی و اخلاقی با ۲۲/۴۵% بیشترین فراوانی را به خود اختصاص دادهاند.[۲۱] حضرت امام خمینی (ره) در بیانات متنوعی که در مقاطع مختلف داشتهاند، پیوسته بر این موضوع تأکید کرده و نقش زیادی را برای بسیج قائل شدهاند.
مهمترین کارکردهایی که امام (ره) برای بسیج مطرح فرمودهاند عبارتند از:
فلسفه وجودی بسیج از دیدگاه مقام معظم رهبری:
مقام معظم رهبری نیز با پیروی از این سیره الهی همواره بر اهمیت این موضوع تأکید نموده و در یکی از سخترانیهایشان میفرمایند:
« اگر بسیج، قوی وکارآمد شد و گسترش پیدا کرد (همانظور که عرض کردم ) پایهاش مستحکم بود، هیچ قدرتی در دنیا هرچه هم توطئه کنند، هر چه هم با یکدیگر همدست شوند، قادر نخواهندبود نسبت به این کشورواین انقلاب، کمترین چشمزخمی وارد کنند»[۲۲]
به این ترتیب بسیج شدن و آمادگی دفاعی، خارج از یک قالب نظامی خشک و بیروح، مفاهیم گستردهتری را در بر گرفت، زیرا در اینجا نظامی بودن یعنی کسب توانائیهای لازم برای حضور در هر عرصهای که کشور و انقلاب به آن نیاز دارد، یعنی سازمان داشتن، آموزش دیدن، یعنی هدف و برنامه داشتن و درنهایت آمادگی برای دفاع در برابر هر نوع تهدید که تقریباً همیشه یک بعد آن نظامی است، خواه در زمان صلح باشدیا زمان جنگ و بحران و مسلماً این معنا با مفاهیم و تعابیر مورد استفاده دشمنان بسیج متفاوت است.
با این حال همانگونه که قبلاً نیز اشاره شد اصلیترین فلسفه وجودی بسیج ایجاد یک نیروی بازدارنده قوی در برابر تهدیدات متصور بر علیه نظام نوپای اسلامی بوده، اما بتدریج و با بروز قابلیتهای جدید ناشی از حضور بسیج در عرصههای مختلف دفاع از انقلاب، ضمن رعایت شرط آمادگی دفاعی، اهداف و مأموریتهای دیگری نیز برای این مجموعه عظیم مردمی تعریف شد که طرح مجدد موضوع سازندگی کشور و محرومیتزدایی از روستاها، گواهی بر این مدعا است.
علی رغم این تحولات، نکته ای که مقام معظم رهبری نیز در تداوم راه حضرت امام (ره) همواره بر آن تأکید داشتهاند، حفظ آمادگی دفاعی نیرو های مسلح بویزه بسیج بوده است، بنابراین ایفای نقش در زمان صلح و سازندگی نباید به آمادگی دفاعی بسیج لطمهای وارد نماید، در این رابطه ایشان در یکی از سخنرانیهایشان در جمع فرماندهان و مسئولین نیروهای مقاومت بسیج در تاریخ ۱/۹/۶۹ فرمودند:
« ما یک نظام انقلابی هستیم، استکبار با ما بد است، استکبار زنده است، پس خطر زنده است، ممکن است این خطر به شکل نظامی باشد، ممکن است به شکل غیر نظامی باشد، اما امکان نظامی همواره وجود دارد … ما بعنوان مسئولان همواره بایداین امکان را جدی، فعلی و قابل تحقق در آینده، حتی آینده ای نزدیک بدانیم و الا غافلگیر خواهیم شد.»[۲۳]
ایشان در بخش دیگری از این سخنرانی فرمودند:
«پس شما تنها سازمان نظامی هستید که میدان کارتان بر خلاف بقیه که قطع و بسته می شود، دائم رو به گسترش است، شما دائم رو به گسترشید، بنای کار را بر این گسترش بگذارید.»[۲۴]
از دیدگاه مقام معظم رهبری در عین حالیکه بسیج یک سازمان دفاعی محسوب می شود، اما باید برای حضور در عرصه های مختلف در شرایط گوناگون بویژه در زمان صلح آماده باشد و این ویژگی را در تعریف بسیج اینچنین بیان می کنند :
« بسیج یعنی حضور ناشی از ایمان و اخلاص و انگیزه دینی و ایمان صادقانه، در هر میدانی که انسان احساس می کند کارآییوتوانایی حضور در آن میدان را داراست، این معنای بسیج است.»[۲۵]
ایشان بارها در سخنرانیها و رهنمودهایشان بر ضرورت توجه به استفاده از قابلیتهای بسیج در عرصه های مختلف اشاره کرده و در یکی از پیامهایشان به گردهمایی بسیجیان فرمودند:
«دولت به شکل بسیجی عمل کرده و نیروهای کارآمد بسیجی را به حضور در میدان سازنگی تشویق کند و با برنامهریزی جامع، جایگاه هر قشر و فردی را در جهاد بازسازی کشور معین کند و آحاد مردم با ترجیح مصلحت زندگی بر مصالح شخصی، فداکارانه در این میدان مجاهدتکنند.»[۲۶]
ایشان در یکی دیگر از سخنرانیهایشان خطاب به اعضای بسیج، سازندگی را دارای ابعاد مختلف دانسته و فرمودند:
«سازندگی علمی، سازندگی اخلاقی، سازندگی معنوی، سازندگی فکری و سیاسی، امروز کشور احتیاج دارد به اینکه فضای عمومی کشور، فضای اقامه عدالت، فضای میل به معنویت باشد».[۲۷]
بررسیها در مورد سخنرانیهای مقام معظم رهبری از تاریخ ۱۵/۳/۶۸ تا ۲۰/۵/۷۹ بیانگر آنست که با تغییر نیازهای کشور، دامنه انتظارت از بسیج نیز افزایش یافته و از تنوع بیشتری برخوردار شده است، بطوریکه اهداف فرهنگی و تربیتی با ۵/۵۵% و اهداف دفاعی و امنیتی با ۸/۳۸% بیشترین فراوانی را بهخود اختصاص دادهاند و سایر موضوعات نیز در ردیفهای بعدی قرار گرفته است،[۲۸] از سال ۸۰ به بعد موضوع بسیج سازندگی نیز پیوسته مورد تأکید قرار گرفته است.
مقام معظم رهبری (مدظله العالی) نیز در این زمینه (صلح و سازندگی) نقش قابل توجهی را در مجموعه رهنمودهایشان برای بسیج برشمردهاند که برخی از آنها عبارتند از:
به این ترتیب بسیج میتواند در زمان صلح و سازندگی مجری فعالیتهای مختلفی در سطح کشور باشد که نمونههای دیگری از آن در بیانات مقام معظم رهبری در سخنرانیهای مختلف بشرح ذیل تبیین شده است:
« اگر این اقیانوس عظیم با تکیه بر اعماق دینی و ایمانی اش به توفان برخیزد، جوانهای ما کارهای بزرگی انجام می دهند، این کارهای بزرگ فقط در میدان جنگ نیست، بلکه یک نمونه مربوط به میدانهای جنگ است . در میدان علم هست ، در میدان مسائل اجتماعی هست ، در میدان مسائل فرهنگی هست، در ایجاد فضائل اخلاقی و گسترش این فضائل در بین مردم هست، در میدان فن آوری و پیشرفتهای علمی و فنی هست، این کارها و این معجزه ها همه از شما جوانها بر میآید، از شما ملت عزیز ایران برمی آید، از بسیج جوان و پیرو زن و مرد بر می آید.»[۲۹]
«بسیج یک پدیده انقلابی است که ملت و مسئولان باید آن را جدی گرفته و قدر آن را بدانند و انقلاب با فراگیرشدن بسیج بیمه خواهد شد و بسیج یک مسئله مهم و جدی برای نظام می باشد.»[۳۰]
«بسیج یعنی آمادگی، بسیج یعنی احساس تکلیف در همه لحظات، بسیج یعنی حضور در همه میدانهایی که از انسان در آن میدان کاری میطلبند، فرقی هم بین زن و مرد نیست.»[۳۱]
« بسیج یعنی حضور بهترین ، با نشاط ترین و با ایمان ترین نیروی عظیم ملت در میدانهایی کهبرای منافع ملی، برای اهداف والا، کشورشان به آنها نیاز دارد.»[۳۲]
« بسیج به این معناست که جوانان و عناصر کاری ملت احساس میکنند که در میدانهای سخت، به امید خدا وتوکل براو، دارای آنچنان قدرت و توانایی هستند که میدانند در مقابل دشمنان بایستند، این معنای بسیج است» [۳۳]
« بسیج حقیقت است اما شبیه افسانههاست، بسیج برای جوانان، شورآفرین است، برای دوستان امید آفرین است، برای دشمنان بیم آفرین است.»[۳۴]
دلایل و ضرورتهای تشکیل بسیج:
با توجه به فرمایشات و رهنمودهای حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری(دامه) اهم ضرورتهای تشکیل و توسعه بسیج را میتوان به شرح ذیل بیان نمود:
۱- ایجاد وحدت و آمادگی در مردم برای مقابله با هرگونه تهدید متصور در مورد انقلاب اسلامی و خنثی سازی توطئه دشمنان و همکاری با سازمان اطلاعاتی کشور.
۲- استفاده از توان نیروهای مردمی برای دفاع همه جانبه از اسلام و هویت اسلامی بعنوان یک نیروی بازدارنده قوی و موثر (افزایش قدرت بازدارندگی)
۳- استفاده از توانمندیها و پتانسیل موجود در این نیروی عظیم و کارآمد در جهت رفع نیازمندیهای کشور در زمینه های مختلف از جمله محرومیت زدایی، سوادآموزی، سازندگی کشور و حمایت از دولت و قوای مسلح.
۴- مشارکت مردم در حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی بعنوان پشتوانه اصلی و ذخیره تمام نشدنی نیرو های مردمی.
۵- ایجاد زمینه های تعالی و پرورش روحی و معنوی انسانها با اتکاء به فرهنگ ناب محمدی(ص) و فرهنگ بسیج و زنده نگهداشتن شعائر دینی و اسلامی توسط مردم.
۶- ترویج و توسعه فرهنگ اسلام ناب محمدی در سراسر جهان و گسترش فرهنگ و ارزشهای دفاع مقدس و همچنین فرهنگ بسیجی در کشور.
۷- الگوسازی و فراهم نمودن زمینه های لازم برای صدور انقلاب و ایجاد نهضت مقاومت و نظام دفاعی جهان اسلام.
بی شک توسعه و تداوم این روند نهتنها در بعد نظامی، بلکه در ابعاد مختلف غیر نظامی نیز می تواند برکات زیادی را به همراه داشته باشد زیرا گستره و تنوع عرصه پیکار با کشورهای صاحب قدرت بویژه در زمینه تجهزات و دانش نظامی بقدری توسعه یافته که حتی کشورهای پیشرفته نیز با بکارگیری جدیدترین تجهیزات، تکنولوژی و تسلیحات جدید در یک جنگ نا متقارن نمی توانند بدون در نظر گرفتن سایر جنبه های نبرد، به پیروزی خود اطمینان داشته باشند.
اینجاست که نقش کمی و کیفی حضور مردم در صحنه آشکار می گردد، به این مفهوم که، کشوری می تواند مقتدرانه عمل کند که به وقت نیاز از حضور و حمایت سازمان یافته و کمی و کیفی بیشتری از مردم برخوردار باشد و این معنای واقعی مشارکت در سازندگی کشور و بازدارندگی و جلوگیری از جنگ و خونریزی و بعبارت دیگر شمهای از تعریف واژه بسیج است.
تاریخچه تشکیل بسیج:
بر اساس اسناد موجود، اولین بار حضرت امام(ره) در سال ۴۱یا۴۲ در یکی از سخنرانی هایشان از عنوان قیام۲۰میلیونی استفاده نموده و در سال های پس از آن نیز هیچگاه مردم و نقش و جایگاه آنها از نظر ایشان دور نماند و همواره از مردم بعنوان منشاء و پشتوانه اصلی مبارزات نام می بردند، و همانگونه که قبلاً اشاره شد در سال ۵۵ یا ۵۶ در زمان اقامت در نجف اشرف نیز ایشان به موضوع بسیج مردم اشاره کردهاند، اما استفاده از عنوان ارتش بیست میلیونی رسماٌ در پنج آذر ماه سال۵۸ پس از فرمان تاریخی بنیانگذار انقلاب اسلامی بشرح ذیل مطرح گردید:
«باید اینطور باشد که یک مملکتی بعداز چند سالی که ۲۰میلیون جوان دارد، ۲۰ میلیون تفنگدار داشته باشد»[۳۵]
و این فرمان آغازی بود برای تشکیل بزرگترین سازمان دفاعی چند منظوره، نه تنها در جهان اسلام بلکه در تمام دنیا و هفت ماه پس از صدور این فرمان در تاریخ نوزدهم تیر ماه سال هزار سیصدوپنجاه و نه، بسیج تحت عنوان «سازمان بسیج ملی» با تصویب شورای عالی انقلاب ودر جهت تحقق فرمان امام(ره) عملا کار خود را آغاز کرد.
در همان زمان نیز علاوه بر واگذاری ماموریتهایی مانند جلوگیری از تجاوز دشمن،حفاظت از دستاورد های انقلاب اسلامی ، افزایش قدرت بازدارندگی ودفاع همه جانبه در ابعاد مختلف،استفاده ازتوانمندیهای مردمی برای کمک به دولت وتامین پاره ای از نیازمندیهای مردمی که اشاره به نقش بسیج در صلح وسازندگی ومحرومیت زدایی دارد ،در قالبی منسجم از طریق جذب ، آموزش وسازماندهی مردم، در ردیف ماموریتهای بسیج قرار گرفت.
حدود یکسال پس ازآغاز بکار بسیج وتقریبا همزمان با بروز جنگ تحمیلی ، در تاریخ ۲۸/۱۰/۱۳۵۹ با تصویب مجلس شورای اسلامی این نهاد مقدس به عنوان «واحد بسیج مستضعفین» در سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی ادغام وزمینه های مشارکت آن در دفاع از کیان اسلامی فراهم شد.
از این تاریخ تا پایان جنگ تحمیلی بسیج نه تنها در عرصه دفاع مقدس بلکه بطور همزمان در سایر زمینه ها نیز متناسب با نیاز کشور حضور یافت، اما ماموریت اصلی بسیج در این ایام جنبه دفاعی وامنیتی و پشتیبانی از جنگ داشت تا اینکه درسال ۱۳۶۹به دنبال ایجاد تحولات سازمانی جدید در سپاه و با موافقت مقام معظم رهبری وفرمانده کل قوا بسیج نیز بعنوان یکی از نیروهای پنجگانه سپاه دامنه فعالیتهای خود را توسعه داد ودر تاریخ بیستم مهرماه۱۳۷۰ این تغییرات از تصویب مجلس شورای اسلامی گذشت.
برای مجموعه جدید نیز اهداف خاصی به شرح ذیل منظور گردید:
الف – ایجاد بستر مناسب جهت جذب، آموزش، سازماندهی، حفظ انسجام و بکارگیری آحاد مردم در راستای تحقق ارتش ۲۰ میلیونی.
ب- گسترش و تعمیق فرهنگ بسیجی، منشعب از اسلام ناب محمدی (ص) و آرمانهای بنیانگذار جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی(ره) جهت صیانت از ارزشهای متعالی انقلاب اسلامی.
ج- تقویت وحدت و همبستگی امت اسلامی و تحکیم پیوند مردمی با رهبری و نظام جمهوری اسلامی.
د- مشارکت و همکاری با دولت و سایر ارکان نظام در اجرای طرحهای ملی، منطقهای و محلی با حفظ آمادگی دفاعی.
و- ایجاد بستر مناسب برای مشارکت مردمی در توسعه امنیت ملی و افزایش اقتدار و قدرت بازدارندگی مؤثر بمنظور تقویت آمادگی دفاعی برای پاسداری از دستاوردهای انقلاب.
بدیهی است این اهداف متناسب با ظرفیتهای بسیج در زمان صلح و سازندگی تدوین شده و تحقق آنها شرایطی را ایجاد مینماید که بسیج بتواند هم در زمان صلح و هم در زمان جنگ از توانمندیهای خود در جهت توسعه کشور و کمک به دولت استفاده کند.
آشنایی با ماموریتها و وظایف بسیج:
الف- ماموریتهای بسیج:
۱- جذب و آموزش عمومی آحاد مردم و سازماندهی و تجهیز و بکارگیری آنان در ردههای مقاومت بمنظور تشکیل ارتش ۲۰ میلیونی و مقاومت مردمی در دفاع از کشور و انقلاب و دستاوردهای آن.
۲- حفاظت از شخصیتها و مقابله با هواپیماربایی و برقراری امنیت پرواز در فرودگاهها و خطوط هوایی و حفاظت از هواپیماهای کشوری.
ب- آشنایی با وظایف بسیج:
ماموریتهای بسیج در رابطه با تشکیل ارتش بیست میلیونی را می توان در قالب ۶ موضوع کلی شامل(جذب،آموزش،سازماندهی،تجهیز،حفظ انسجام و بکارگیری) دسته بندی نمود.
۱- جذب
یکی از مهمترین مأموریتهای بسیج، جذب آحاد مردم از هر قشر و گروه اعم از مسئول و غیر مسئول، دانشجو و دانشآموز، روحانی، کشاورز، کارمند، کارگر، بازاری، متخصصین و نخبگان علمی و فرهنگی و در مجموع زن و مرد شهری و روستایی و عشایری است.
طبق تدبیر مقام معظم رهبری ‹‹ مدظله العالی››
«بسیج خیمهای است که همه آحاد مستعد کشور میتوانند داخل آن شوند»
نکتهای که در این رابطه باید مور توجه قرار گیرد، تعیین سطوح و چگونگی مشارکت اعضاء در این سازمان عظیم مردمی است. بطوریکه همه افراد و اقشار بتوانند در هر زمان متناسب با شرایط مختلف سنی، شغلی، تحصیلاتی و … نقش خود را در این مجموعه به درستی ایفا نمایند و این موضوعی است که نیروی مقاومت بسیج طی سالهای گذشته به طور مستمر به آن پرداخته است و بنا بر نیاز در هر برهه از زمان بگونهای خاص، شرایط را برای دستیابی به این هدف فراهم نمودهاست.
۲– آموزش
بدیهی است تشکیل ارتش ۲۰ میلیونی مستلزم طی فرآیند خاصی است که بدون گذراندن این مراحل، امکان بکارگیری بهینه این سازمان را با مشکل مواجه خواهد ساخت. آموزش اعضای بسیج بعنوان دومین مرحله از این فرآیند، حائز اهمیت فوقالعادهای است.
اصل ۱۵۱ قانون اساسی نیز بر این موضوع یعنی ضرورت آموزش همه مردم، بطوریکه توانایی دفاع مسلحانه از کشور و نظام جمهوری اسلامی را داشته باشند تأکید کردهاست. این ضرورت در مورد ارائه سایر آموزشها، بستگی به شرایط افراد و یا نیاز بسیج داشته و بصورت مرحلهای و در زمانبندی مشخص از طریق ردهها و مراکز مختلف بسیج ارائه میگردد.
این مأموریت از مواردی محسوب میشود که هم در زمان جنگ و هم در زمان صلح و سازندگی در ردههای بسیج اجرا میگردد.
۳- سازماندهی
سازماندهی موضوعی است که حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری (مدضله العای) بیش از دیگر موضوعات به آن پرداخته و با توجه به تنوع و تعدد مأموریتهای بسیج در زمان صلح و جنگ، بارها بر اهمیت آن تأکید کردهاند. برای مثال فرمانده معظم کل قوا در یکی از رهنمودهایشان فرمودند:
‹‹ هر عده رزمنده یک یگان نیستند، ممکن است شما ده هزار نفر آدم رزمنده داشته باشید، اما یک لشکر نداشته باشید، … ده هزار رزمنده که هیچ، اگر صد هزار رزمنده هم سازماندهی نشده باشند هیچوقت کار یک لشکر را که ده هزار نفر آدم سازماندهی شده است، نمیکند.››[۳۶]
در عین حال همانگونه که اشاره شد باید توجه داشت که سازماندهی در بسیج با توجه به تنوع مأموریتها و حضور اقشار مختلف، از پیچیدگی خاص خود برخودار است، اما همه تلاشها به این سمت بوده که بر اساس تدبیر اعلام شده از سوی مقام معظم رهبری (مد ظله العال) که فرمودهاند:
« شما باید مثل بنیان مستحکمی در مقابل این دشمنان بایستید و سازماندهی بسیج و حضور مرتب و منظم شما در مراکزی که باید باشید هم، بسیار مهم است، باید جوری باشد که هر یک از افراد بسیجی بداند،
متعلق به کدام یگان است و کجا باید باشد، و آنوقتی که مورد احتیاج اسلام و نظام اسلامی شد، بتواند خودش را آماده کند.»[۳۷]
به همین دلیل است که قالبهای سازماندهی در بسیج معمولاً بطور چند منظوره و متناسب با شرایطی که اشاره شد و همچنین با توجه به نیاز کشور برای حضور در عرصههای مختلف اعم از رزمی و غیر رزمی در زمان جنگ، صلح و بحران، طراحی شدهاست.
۴- تجهیز و پشتیبانی
از آنجا که پایه و اساس تشکیل پایگاههای مقاومت بسیج بر مبنای حمایتها و پشتیبانی های مردمی بنا نهاده شده است، لذا هدایت این کمکها، نیازمند فرآیند ویژهای است تا ضمن ایجاد تعادل در تجهیز ردهها، از هدر رفتن و تمرکز بیهوده امکانات در یک منطقه جلوگیری نماید.
در عین حال با توجه به نقشی که بسیج در زمان صلح برای سازندگی و عمران کشور بر عهده دارد، میبایست تجهیزات آن نیز متناسب با مأموریتهای مختلف و به صورت چند منظوره تأمین شود. همانگونه که امام (ره) فرمودند:
« در تجهیز کلیه آحاد و افرد کشور، بر اساس اصول و فرمول خاص دفاع همه جانبه و تا رسیدن به تشکل واقعی و حقیقی بسیج و ارتش ۲۰ میلیونی باید کوشش نماییم»[۳۸]
۵- حفظ انسجام
مسلماً تداوم ارتباط و حفظ انسجام سازمان ارتش ۲۰ میلیونی و اعضای آن بستگی به عوامل مختلف از جمله کیفیت و چگونگی برنامههای حفظ انسجام آن دارد، همانگونه که مقام معظم رهبری (مد ضله العالی) در سخنرانی ۱۷/۲/۷۹ خطاب به فرماندهان و مسئولین سپاه و بسیج فرمودند:
« سازماندهی را باید حفظ کرد … یکی از کارها این است، بایستی برنامه ریزی شود»[۳۹]
این موضوع بویژه در زمان صلح که شاید انگیزهها در حد زمان جنگ، قوام و شدت لازم را نداشته باشد، اهمیت دو چندان دارد.
۶- بکارگیری
سرانجام چرخه عضویت و حضور در ارتش ۲۰ میلیونی، منجر به مشارکت اعضاء در مأموریتهای مختلف بسیج میگردد.
اصولاً عمدهترین نقش نیروهای مسلح در زمان صلح، به جز ایفای نقش بازدارندگی بعنوان مهمترین نقش، بکارگیری ردهها و یگانها در سایر مأموریتهای غیر نظامی است. مشروط بر اینکه به آمادگی دفاعی آنان لطمهای وارد نشود.
البته این نوع نگرش در بسیج، دامنه بسیار گستردهای دارد و شامل بکارگیری در زمینههای مختلف اعم از نظامی، امنیتی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتی اقتصادی و سازندگی نیز میگردد.در این رابطه از مجموع وظایفی که بطور مستقیم و روشن به نقش بسیج در دوران صلح و سازندگی اشاره دارند می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
۱- ارائه و اجرای انواع آموزشهای غیر نظامی
۲- همکاری با نیروی انتظامی در برقراری نظم و حاکمیت قانون در کشور
۳- همکاری با دولت با بکارگیری نیروهای بسیجی سازمان یافته در فعالیت های امدادی،اجتماعی،عمرانی و خدماتی.
۴- کمک به آموزش و سازماندهی مردم برای انجام خدمات امداد و نجات به هنگام حملات موشکی، شیمیایی و سوانح طبیعی مانند سیل و زلزله بنا به درخواست دولت.
البته با اثبات سایر توانمندی های بسیج برای حضور در عرصه های مختلف، به تدریج ماموریتهای دیگری از سوی رهبر معظم انقلاب و فرمانده کل نیروهای مسلح و یا در غالب توافقنامه های منعقده بین بسیج و سایر دستگاه های دولتی به ماموریت های قبلی اضافه شد که برخی از این ماموریت ها به تصویب مراجع قانونگذاری نیز رسیدهاست.
آشنایی با سلسله مراتب و ساختار سازمانی بسیج
همانگونه که قبلا اشاره شد نیروهای مقاومت بسیج دارای سلسله مراتب خاص خود و متشکل از اقشار مختلف جامعه می باشد که در ادامه به این دسته بندیها اشاره خواهد شد.
الف- سلسله مراتب سازمانی(تشکیلاتی) بسیج:
۱- فرمانده معظم کل قوا
۲- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سطح کشور
۳- نیروی مقاومت بسیج در مرکز کشور
۴- منطقه مقاومت بسیج در مراکز استانها
۵- ناحیه مقاومت بسیج در مراکز شهرستانها
۶- مرکز مقاومت بسیج در مراکز بخشهای شهری وروستایی واقشار واجد شرایط
۷- حوزه مقاومت بسیج در مرکز دهستانها ومناطق ونواحی شهری و اقشار واجد الشرایط
۸- پایگاه مقاومت بسیج در کلیه نقاط واجد شرایط شهری، روستایی و قشری
۹- گروه مقاومت بسیج در کلیه نقاط واجد شرایط شهری، روستایی و قشری
۱۰- هسته مقاومت بسیج در کلیه نقاط واجد شرایط شهری، روستایی و قشری
توضیح:
بسیج همچنین برای اجرای ما موریت های خود بجز سلسله مراتب سازمانی که به آن اشاره شد دارای رده های عملیاتی مختلفی است که که اعضای بسیج در قالب این دسته بندی ها سازماندهی شده ورده های مقاومت در سطوح مختلف از ناحیه تا پایگاه مقاومت به طور مستقیم در ارتباط با آنها قرار دارند.
ب- ردههای عملیاتی:
ردههای عملیاتی (اجرایی) بسیج که در زمینه های مختلف نظامی و غیر نظامی فعالیت مینمایند عبارتند از:
۱- گردانهای عاشورا (ویژه برادران) که معمولاً بصورت چند منظوره فعالیت میکنند.
۲- گردانهای الزهرا(س)(ویژه خواهران) که معمولاً بصورت چند منظوره فعالیت میکنند.
۳- گردانهای امداد ونجات که معمولاً بصورت چند منظوره فعالیت میکنند.
۴- گردانهای جنگ نوین که در موضوعات مختلف جنگهای نوین سازماندهی میشوند.
۵- دسته های پیشگام بسیج دانش آموزی (ویژه خواهران وبرادران دانش آموز دبیرستانی).
۶- دسته های پوینده بسیج دانش آموزی(ویژه خواهران وبرادران دانش آموزراهنمایی).
۷- گروه های مقاومت قشری و محلی در مناطق مختلف شهری، روستایی وعشایری.
۸- هسته های مقاومت قشری و محلی در مناطق مختلف شهری، روستایی وعشایری.
توضیح: تمامی ردههای مذکور بصورت چند منظوره برای انجام عملیات رزمی و مأموریتهای خاص زمان صلح و سازندگی سازماندهی شدهاند.
ج – اقشار بسیج:
بسیج دانش آموزی شامل (پیشگامان، پویندگان و امیدهای انقلاب)
بسیج دانشجویی(اعم از خواهر و برادر)
بسیج طلاب(در حال حاضر زیر نظر حوزه نمایندگی ولی فقیه در نیروی مقاومت اداره می شود)
بسیج اداری،کارگری و اصناف(اعم از دولتی و غیردولتی)
بسیج متخصصین و فرهیختگان متشکل از(فرهنگیان، هنرمندان، اساتید، مهندسین، پزشکان، ورزشکاران و سایر متخصصین و …)
توضیح: سایر اعضای بسیج، در محلات شهری، روستایی و عشایری که ردههای مقاومت محلی نامیده میشوند، سازماندهی شدهاند.
د- ساختار اداری و ستادی نیروی مقاومت بسیج:
ساختار اداری نیروی مقاومت بسیج متشکل از معاونت های رکنی و معاونت های قشری می باشد که بطور اجمال عبارتند از :
۱- معاونت های رکنی یا عمومی شامل: عملیات، اطلاعات، آموزش، نیروی انسانی، آماد و پشتیبانی، طرح و برنامه، تربیت بدنی، مهندسی، بهداری، مخابرات، بسیج خواهران، مالی، فرهنگی و پرورشی و…
۲- سایر ارکان شامل: بازرسی، سازمان تحقیقات و مطالعات بسیج، دانشکده علوم و فنون نظامی، فرماندهی آموزش، مشاورین فرماندهی، مرکز آموزش الزهرا(س) ویژه اجرای آموزشهای تخصصی خواهران بسیجی و…
۳- معاونت ها و مشاورت های قشری شامل:دانش آموزی، دانشجویی، طلاب، اساتید، مهندسین، فرهنگیان، هنرمندان، ورزشکاران، پزشکی، اداری، کارگری و اصناف و عشایری
۴- سایر سازمان ها، مراکز و مؤسسات ستادی و اجرایی شامل: سازمان بسیج سازندگی، قرارگاه سازندگی بسیج، قرارگاه سیدالشهدا، مراکز امر به معروف و نهی از منکر، بنیاد روایت فتح، باشگاه مقاومت بسیج (در زمینه ورزش قهرمانی فعالیت دارد)،بنیاد تعاون بسیج و موسسات وابسته به آن(موسسات شش گانه)
۵- سایر مراکز آموزش تخصصی و عمومی و مراکز فرهنگی و ورزشی.
توضیح: مهمترین ردههای بسیج در رابطه با فعالیتهای مربوط به زمان صلح و سازندگی عبارتند از قرارگاه سازندگی بسیج، سازمان بسیج سازندگی، ردههای فرهنگی و پرورشی، مراکز امر به معروف و نهی از منکر، بنیاد تعاون بسیج، بنیاد روایت فتح، اقشار مختلف بسیج، سازمان تحقیقات که به طور مستقیم در این زمینه فعال میباشند. ( سایر ردهها، پشتیبانی از ردههای مذکور در این زمینه را بر عهده دارند.)
جایگاه قانونی بسیج در صلح و سازندگی:
در بخش سازندگی و محرومیت زدایی که به تعبیر مقام معظم رهبری دارای ابعاد و جنبه های مختلف است، قوانین متعددی به تصویب مراجع قانونگذار رسیده که اهم آن عبارتند از:
قوانین و مقررات موجود:
(دولت باید در زمان صلح از افراد و تجهیزات فنی ارتش (نیروهای مسلح) در کارهای امدادی، آموزشی، تولیدی و جهاد سازندگی،با رعایت کامل موازین عدل اسلامی استفاده کند در حدی که به آمادگی رزمی ارتش آسیبی وارد نیاید).
(در اجرای اصل۱۴۷قانون اساسی،سپاه موظف است با استفاده از مشمولان واجد صلاحیت عمومی در حد بسیجی عادی پس از گذراندن آموزش های عمومی و تخصصی اولیه،واحدهای سازمان یافته بسیج فرهنگی،آموزشی، بهداشتی و سازندگی را ایجاد و بر طبق برنامه ها و سیاستهای وزارتخانهها و نهادهای مربوط، حسب مورد جهت امور آموزشی،سواد آموزی، بهداشت و درمان و سازندگی روستاها و مناطق محروم کشور با حفظ نظارت بر امور انضباطی و اجرای برنامه های تداوم آموزش آنان،در اختیار دستگاه های اجرایی ذیربط قرار دهد.
تبصره۱-اقدامات فوق مربوط به زمان صلح بوده و در زمان جنگ و بحران افراد فوق مطابق سیاستهای ابلاغی از سوی ستاد کل بکار گرفته می شوند.
تبصره۲- تعداد و درصد افراد مورد نیاز از طبقات مختلف مشمولان، همه ساله به پیشنهاد هیات وزیران و تایید ستاد کل تعیین می شوند.
تبصره۳- آیین نامه اجرایی این ماده توسط وزارت با هماهنگی ستاد مشترک سپاه و ستاد کل تهیه و به تصویب هیات وزیران می رسد.)
آیین نامه اجرایی این ماده توسط ستاد کل نیروهای مسلح با همکاری وزارتخانههای دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و امور اقتصادی و دارایی و سازمان مدیریت و برنامه ریزی تهیه و از طریق وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح به تصویب هیات وزیران خواهد رسید.
سپاه می تواند در صورت نیاز،با پرسنل بسیجی ویژه که حداقل ۱۸سال تمام سن داشته باشند،قراردادی انعقاد نماید که خدمت دوره ضرورت خود را پس از گذراندن آموزش های لازم در طول حداکثر ۱۰سال ،هرسال بمدت حداقل یک ماه طی نماید،تا بدین وسیله همواره آمادگی رزمی برای ماموریت های مختلف در شرایط ویژه را داشته باشد.
تبصره۱- سپاه در مواقع جنگ و اضطرار، این نیروها را احضار نموده و چنانچه بیشتر از مدت یک ماه در هر سال خدمت نمایند به همان اندازه از مدت و آموزش سال های بعد کسر خواهد شد.
تبصره۲- این دسته از پرسنل پس از گذراندن آموزش های لازم در بدو خدمت از حقوق اجتماعی افراد منقضی خدمت وظیفه عمومی برای استخدام و تحصیل و نظیر آن برخوردار می باشند،لیکن در این صورت قطع یا لغو و یا بطلان قرار داد، تا انجام کامل خدمت ضرورت حقوق مزبور از آنها سلب می شود.
تبصره۳- کلیه نهاد ها و سازمان ها و وزارتخانه ها و شرکت های دولتی و کارفرمایان بخش خصوصی اعم از اشخاص حقیقی ویا حقوقی موظفند شغل این دسته از افراد را در طول خدمت سالانه آنها در سپاه حفظ نمایند .افراد مزبور در این مدت از دستگاه مربوطه حقوق و مزایا دریافت نخواهند نمود.
تبصره۴- حقوق و مزایای این افراد بعد از آموزش های لازم بدو خدمت، مطابق حقوق و مزایای پرسنل کادر ثابت نظامی هم ردیف خواهد بود.
تبصره۵- آیین نامه اجرایی این ماده توسط وزارت و ستاد کل سپاه پس از کسب نظر از سازمان امور اداری و استخدامی کشور تهیه و به تصویب هیات وزیران می رسد.
به نیروهای مسلح و وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران اجازه داده میشود با توجه به تخصصها و تواناییها و ظرفیت نیروهای تحت نظر خود با حفظ توان رزمی برای اجرای طرحها و پروژههای اجرایی با دستگاههای اجرایی کشور قرارداد پیمانکاری منعقد نمایند. کلیه وجوه دریافتی از بابت قرارداد مذکور به حساب درآمد اختصاصی نزد خزانهداری کل واریز میگردد و معادل آن در جهت اجرای قراردادهای فوق و تقویت نیروی مربوطه و جایگزینی استهلاک ماشینآلات در بودجه سنواتی اختصاص مییابد.
آیین نامه اجرایی ماده توسط ستاد کل نیروهای مسلح با همکاری وزارتخانههای دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح وامور اقتصاد و دارایی و سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور تهیه و از طریق وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید.
سازمان بسیج سازندگی نیروی مقاومت بسیج و رده های تابعه به عنوان مجری طرح های عمومی و دولتی محسوب می گردد و سقف بکارگیری جوانان در طرح بسیج سازندگی میزان بیست میلیون نفر روز افزایش یابد.
فصل سوم – کارکردها و عملکردهای بسیج
معرفی کارکردهای بسیج در گذشته و تعیین نقش بسیج در زمان صلح و سازندگی، مستلزم ارائه تعریف صحیح از برخی واژه ها مانند سازندگی و محرومیت زدایی و همچنین تعیین حدود و ثغور و نقش و جایگاه بسیج در این زمینه است، به همین منظور تعاریف مورد نظر ارائه و سپس به حدود اختیارات و نقش بسیج در این زمینه اشاره خواهیم کرد.
تعریف بسیج سازندگی:
« بسیج سازندگی عبارتست از مجموعه اقداماتی که با بکارگیری اعضای ارتش ۲۰ میلیونی و همکاری و هماهنگی سایر دستگاههای دولتی در عرصههای مختلف سازندگی و در جهت رفع محرومیت و هدایت و توزیع مناسب و حتی المقدور عادلانه امکانات، اعم از ( عمرانی یا خدماتی) در مناطق مختلف کشور بویژه مناطق محروم کشور انجام میشود.»[۴۰]
محرومیت:
ارائه تعریف صحیح از این واژه علاوه بر نظر و سلیقه افراد به عوامل دیگری مانند، موقعیت جغرافیایی منطقه یا محل مورد نظر، زمان ارائه تعریف و قیاس آن با زمانهای گذشته، الگوی مصرف و سطحبندی زندگی افراد یک جامعه نیز بستگی دارد، اما در هر حال تعاریف مختلفی در این رابطه ارائه شده است.
«سازمان ملل متحد در قطعنامه شماره ۲۶۲۶ (مصوبه مجمع عمومی) فقیر را کسی میداند که از حداقل زندگی در شأن انسان محروم است».[۴۱]
البته امروز فقر را در ابعاد مختلف زندگی از جمله فقر اقتصادی، فقر سیاسی،فقر فرهنگی و سایر ابعاد و زوایای آن مطرح و مورد مطالعه و بررسی قرار میدهند و لذا باید با نگاهی همه جانبه به آن نگریسته شود، به همین دلیل در تعریفی دیگر فقر اینگونه بیان شده است:
«فقر عبارتست از محرومیت حداقل زندگی مادی و معنوی برای زیستن و تأمین امکانات برای استفاده از قابلیتها و نیروهای خلاق، جهت دستیابی به خواستهها و حقوق حقه انسانی ». [۴۲]
و در نهایت میتوان چنین بیان داشت که:
«محرومیت (فقر) عبارتست از عدم برخورداری از حداقل امکانات زندگی فردی و یا اجتماعی»[۴۳]
محرومیتزدایی:
با توجه به تعاریف فوق، محرومیت زدایی را میتوان اینگونه تعریف نمود: «مجموعه اقداماتی است که بهمنظور دسترسی افراد یا جامعه به حداقل امکانات زندگی فردی یا اجتماعی انجام میشود» [۴۴]
توسعه:
«برداشت مشترک از مفهوم توسعه حاکی از این است
توسعه روستایی:
در یکی از تعاریف آمدهاست که: «توسعه روستایی فرآیند همه جانبه و پایداری است که درچارچوب آن (تواناییهای اجتماعات روستایی) در جهت رفع نیازهای مادی و معنوی و کنترل مؤثر بر نیروهای شکل دهنده نظام سکونت محلی (اکولوژیکی، اجتماعی اقتصادی و نهادی) رشد و تعالی مییابد.»[۴۶]
اهداف و منظورها
برای روشن شدن بهتر موضوع، لازم است ابتدا اشارهای داشته باشیم به اهداف و منظورهای مشارکت بسیج در عرصههای مختلف مورد نیاز کشور در زمان صلح و سازندگی که بشرح ذیل تعیین شدهاست:
۱- پر کردن اوقات فراغت جوانان بویژه جوانان بسیجی.
۲- استفاده بهینه از قابلیتها، توانمندیها و امکانات موجود در بسیج و اعضای آن.
۳- کمک به دولت در جهت ایجاد رفاه عمومی و تسریع در سازندگی کشور.
۴- خدمات رسانی به مردم و کمک به تأمین نیازهای ضروری آنها در موضوعات مختلف.
۵- کمک به توسعه روستاهای کشور در زمینهها و ابعاد مختلف.
۶- کمک به تغییر در نگرشها نسبت به بسیج و اثبات کارآمدی ارتش ۲۰ میلیونی در زمینههای مختلف.
۷- کسب تجربه و دانش روز در زمینههای مختلف سازندگی.
۸- کمک به جذب و حفظ انسجام اعضای بسیج در سازمان.
۹- ایجاد اشتغال برای جوانان و انجام کارهای مولد کشور.
۱۰- آشنایی مردم و بویژه جوانان با فرهنگ تعاون و همکاری (کارگروهی).
۱۱- کاهش معضلات ناشی از بیکاری جوانان و کمک به حفظ و توسعه هنجارهای اجتماعی و معنوی.
۱۲- ارتقاء دانش علمی، تجربی و آموزشی اعضاء بخصوص جوانان بسیجی.
۱۳- صرفهجویی در هزینهها بویژه هزینه نیروی انسانی پروژههای سازندگی.
نقش و وظیفه بسیج در زمان صلح و سازندگی:
با استناد به بیانات و رهنمودهای حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری و همچنین قوانین و مقررات موجود، بسیج میتواند در زمان صلح و سازندگی متناسب با نیاز کشور در عرصههای مختلف به ایفای نقش پرداخته و وارد عمل شود که مهمترین مصادیق آنها عبارتند از:
۲- کمک به تقویت قدرت بازدارندگی کشور برای مقابله با تهدیدات احتمالی.
۳- مشارکت در تأمین امنیت کشور در چارچوب ضوابط و قوانین مربوطه.
۴- کمک به دولت برای سازندگی کشور و محرومیتزدایی بویژه در روستاها و در ابعاد مختلف فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سایر موضوعات مشابه.
۵- حضور و مشارکت در عرصههای مختلف علمی، آموزشی و تحقیقاتی مورد نیاز کشور.
۶- امدادرسانی و کمک به مردم بویژه در زمان بروز حوادث غیر مترقبه اعم از طبیعی یا غیر طبیعی.
۷- حمایت از نظام و مسئولین در برخوردبا جریانات ضدانقلابی داخل و خارج از کشور.
نکته قابل تأمل در این زمینه این است که باید توجه داشته باشیم که موفقیت در هر فعالیتی بویژه در زمان صلح و سازندگی مشروط به پرداختن همزمان به ابعاد گوناگون موضوع در زمینه های مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی است، به این ترتیب و در یک دسته بندی کلی میتوان، فعالیتهای بسیج در زمان صلح و سازندگی را در پنج گروه به شرح ذیل دسته بندی کرد:
۱- حوزه فعالیت های نظامی و امنیتی – که عمدتاً در چارچوب فعالیتهای مربوط به ایجاد و تقویت قدرت بازدارندگی و در جهت حفظ ثبات و صلح پایدار قابل تعریف است و در عین حال از اهمیت قابل ملاحظهای برخوردار است، زیرا اجرای اکثر طرحها و برنامه ها برای توسعه همه جانبه مستلزم وجود امنیت و صلح و آرامش در کشور می باشد و بعبارت دیگر، درگیری در جنگها و بحرانها مانع از سازندگی و عمران کشور میشوند.
برخی از مصادیق کار در این زمینه عبارتند از فعالیت های نظامی و امنیتی شامل(مقابله با اشرار و قاچاقچیان، مبارزه با معتادین و عوامل فساد، حفاظت از محیط زیست، اجرای تورهای ایست و بازرسی و مانورهای بازدارنده، نگهبانی و مقابله با سرقت اعم از سرقت میراث فرهنگی، اموال مردم و دولت در شهرها و روستا و سایر موارد مشابه بویژه در وضعیتهای بحرانی)
۲- حوزه فعالیتهای آموزشی و فرهنگی – عرصه فرهنگی از مواردی محسوب میشود که چه در زمان صلح و سازندگی و چه در زمان جنگ و بحران ، از ظرفیت بالایی برای حضور و مشارکت بسیج در صحنه، برخوردار است و عملکرد گذشته نیز، بیانگر آنستکه بسیج در این زمینه بسیار موفق عمل کرده و دارای تواناییهای فوقالعادهای میباشد.
برخی از مصادیق کار در این زمینه عبارتند از اجرای مأموریت امر به معروف و نهی از منکر و انجام انواع فعالیتهای آموزشی و فرهنگی از جمله (برگزاری نمایشگاههای کتاب در شهر و روستاها ، برگزاری انواع مراسم و جشنوارههای فرهنگی و ورزشی، ارائه انواع آموزشها از جمله آموزشهای فرهنگی، بهداشتی، علمی و تحصیلی، اجرای نمایش و پخش فیلمهای آموزشی و غیرآموزشی، برگزاری انواع اردوهای سیاحتی، زیادتی و علمی و یا جشنوارههای کشاورزی در روستاها، خدمات مشاورهای، گردشگری و سایر موارد مشابه)
تعدد و تنوع عرصه فعالیتهای فرهنگی از یک سو و توانمندیهای مادی و معنوی فراوان در بسیج و وجود انگیزههای قوی در اعضاء، فرصت فوقالعادهای را برای حضور و ایفای نقش در این زمینه برای بسیج ایجاد نمودهاست، بنابراین این عرصه میتواند یکی از گستردهترین زمینههای فعالیت محسوب شود.
۳- حوزه فعالیتهای اجتماعی – بسیج به عنوان نهادی برخواسته از بطن مردم قادر است نقش تأثیرگذاری در زمینه فعالیتهای اجتماعی بر عهده داشته باشد، همکاری با دولت یکی از برجستهترین نقشهای اجتماعی بسیج محسوب میشود و میتواند در بر گیرنده موضوعات مختلفی باشد.
برخی از مصادیق کار در این زمینه عبارتند از (امداد و نجات و مردم یاری در حوادث، توسعه صنایع دستی، جمعآوری و توزیع کمک های مردمی، آمار گیری، بیمه روستاییان ، واکسیناسیون، کمک به مقابله با آتش سوزی ها، اطلاع رسانی ، ترابری و خدمات حمل و نقل شهری و جادهای، خدمات قرض الحسنه، ، امور بهداشتی و درمانی، خدمات اداری و هنری، ایجاد شبکه های ارتباطی و سایر موارد مشابه).
بسیج بعنوان ضابط قوه قضائیه نیز میتواند وظایف زیادی را در برقراری و حفظ نظم اجتماعی و اجرای قانون بر عهده داشته باشد.
۴- حوزه فعالیتهای اقتصادی و عمرانی – نیروهای مسلح توان بالقوهای هستند که ضمن دفاع از منافع کشور، قادرند در زمان صلح ، در سایر عرصه های مورد نیاز کشور هم به ایفای نقش بپردازد و این نکتهای است که نه تنها در جمهوری اسلامی بلکه در سایر کشورها نیز مورد توجه قرار گرقته است.
امروزه بسیاری از کشورهای جهان از تواناییهای این نیروها برای تأمین منافع اقتصادی و اجتماعی خود بهره میبرند، بطوریکه به جرأت میتوان اظهار داشت که بخش قابل توجهی از رشد و شکوفایی اقتصادی کشورهایی مانند چین و کره و ژاپن، مدیون استفاده از نیروهای مسلح در این جهت میباشد. برای مثال ژاپنیها پس از فارغ شدن از جنگ با آمریکا، از ارتش این کشور برای سازندگی و بازسازی استفاده نمودند.
کرهایها نیز در مقاطعی از تاریخ معاصر خود از سازمان ارتش برای توسعه کشاورزی و فعالیتهای عمرانی بهره بردند و دهها نمونه دیگر وجود دارد که نیروهای مسلح با استفاده از امکانات خود در این زمینه توانستهاند عملکرد بسیار خوبی داشته باشند.
در جمهوری اسلامی ایران نیز مجموعه سپاه و بسیج با مشارکت در طرحهای مختلف سازندگی مانند: سد سازی، جاده سازی، لوله کشی آب و گاز شهرها و دهها مورد دیگر، بسیار قوی و مقتدرانه وارد عمل شده و توانستهاند موفقیتهای زیادی را کسب کنند، که میتواند همچنان ادامه داشته و توسعه یابد.
همچنین اعضای بسیج با ایجاد تعاونیهای مختلف نقش بسیار مؤثری را در رشد و شکوفایی کشاورزی و صنعت ایفا نموده و هم اکنون نیز این فعالیتها ادامه داشته و توسعه آن میتواند در تسریع رشد و بالندگی کشور مؤثر واقع گردد.
بدیهی است حضور در این عرصه و بخصوص در زمینه محرومیتزدایی، میتواند علاوه بر بهرههای اقتصادی، با ایجاد مشاغل مختلف، از حجم بیکاری در کشور کاسته و در بهبود وضعیت معیشتی مردم نیز مفید واقع خواهد شد.
برخی از مصادیق کار در این زمینه (محرومیتزدایی) عبارتند از: فعالیت های کشاورزی شامل(کمک به روستاییان برای درو و برداشت محصولات کشاورزی، احیا و بازسازی زمینهای کشاورزی و شبکه های آبیاری محلی، درختکاری و باغبانی، مرتع داری، دامپروری، شیلات، باغبانی، زراعت، دامپزشکی، آبیاری و سایر موارد مشابه).
فعالیت های عمرانی شامل(تعمیر منازل روستایی، بازسازی و بهسازی مدارس، تعمیر و بازسازی ابنیه و راههای روستایی، نصب تابلوهای راهنما، ساخت ابنیه کوچک مانند مدرسه، نمازخانه، حمام، خانه بهداشت و سایر موارد مشابه.)
۵- حوزه فعالیتهای سیاسی – نقش سیاسی بسیج از دو جنبه داخلی و خارجی قابل بررسی است. از نظر سیاست خارجی، حضور فعال و گسترده بسیج در صحنه سبب میشود تا مسئولین نظام در مجامع بینالمللی و عرصه سیاست خارجی از موضع قدرت و با اطمینان از حمایت عظیم مردمی، خواستهها و مطالبات کشور را مطرح و پیگیری نمایند، ضمن اینکه حضور گسترده و حمایت مستمر مردم کشور و بخصوص ارتش ۲۰ میلیونی از تدابیر و سیاستهای اتخاذ شده از سوی مسئولین نظام، بطور یقین یأس و نومیدی دشمنان جمهوری اسلامی ایران را بهمراه خواهد داشت.
در واقع حمایت مردم و بویژه بسیج از مسئولین نظام و سیاستهای مدون و اعلام شده، مؤید مقبولیت نظام جمهوری اسلامی در داخل و خارج کشور بوده و بهمین دلیل نقش بازدارندگی را ایفا مینماید و این نیز مرهون آگاهیهای سیاسی و هوشیاری بسیجیان بوده و با دخالت در سیاست کاملاً متفاوت میباشد.
کارکردها بسیج از بدو تشکیل تابحال
قبلاً اشاره شد که بسیج با توجه به ظرفیتهای موجود و ماموریتهای محوله ، بویژه پس از جنگ تحمیلی، با حضور در فعالیتهای مختلف، بخوبی توانست از توانمندی های خود برای حضور در عرصههای گوناگون مورد نیاز کشور استفاده نموده و برگه های زرین فراوانی را به کتاب پرافتخار این سازمان مردمی بیفزاید.
برای ارائه تصویر روشن از نقش هایی که بسیج در طول حیات طیبه خود بویژه پس از جنگ بر عهده گرفت، لازم است دستاوردهای مورد نظر را در قالب دستهبندی های خاص خود مورد بررسی قرار گیرد .
الف – عملکرد بسیج در عرصه های اجتماعی:
یکی از عرصه های حضور ارتش ۲۰ میلیونی در کشور، عرصه فعالیتهای اجتماعی است که بویژه پس از جنگ، بشدت مورد توجه قرار گرفت، مهمترین اقدامات بسیج در این زمینه را می توان بشرح ذیل ارائه نمود:
۱- همکاری با دولت – یکی از مهمترین عملکردهای بسیج، همکاری با دولت در زمینه فعالیت های اجتماعی است که شامل موضوعات مختلف از جمله:
۲- فعالیتهای امدادی- گستردگی و حضور رده های مقاومت بسیج در اقصی نقاط کشور سبب شده تا در هنگام بروز حوادث مختلف بتوانند در کوتاهترین زمان ممکن بعنوان اولین نیروی امدادی به کمک مردم بشتابند.
حضور موثر بسیج در امداد رسانی به حادثه دیدگان سیلها و زلزلههای رخداده در سال های اخیر و در مواردی حتی پیشگیری از بروز خسارت قبل از وقوع سیل، با هشدار به افراد در معرض خطر و همچنین کمک به نیروهای امدادی در مهار آتش سوزی جنگل ها و سایر حوادث، نمونه بارزی از عملکرد بسیج در این زمینه محسوب می شود. این مأموریت نیز شامل بخشهای مختلف کار از جمله نجات مصدومین، درمان، اسکان، آواربرداری، تأمین و توزیع نیازمندیهای اولیه، بازسازی، شناسایی و دفن اجساد و دهها موضوع مختلف میشود.
ب- عملکردهای بسیج در عرصه اقتصادی:
بسیج در زمینه فعالیت های اقتصادی با هماهنگی دستگاه های ذیربط گامهای موثری را در این زمینه برداشته است که اهم آنها عبارتند از:
۱- فعالیتهای عمرانی- مجموعه سپاه و از جمله بسیج با مشارکت در پروژههای بزرگ ملی در زمینه اجرای فعالیتهای خدماتی و عمرانی مانند: ساخت دهها سد کوچک و بزرگ، ساخت صدها کیلومتر راههای مختلف، شناسایی و آمادهسازی و زیرکشت بردن هزاران هکتار از زمینهای موات در کشور، مشارکت در ساخت فرودگاه، احداث صدها کیلومتر خطوط انتفال نفت و گاز و آب و همچنین مدرسهسازی، ساخت خانه بهداشت، خوابگاه و سایر مورد مشابه، علاوه بر استفاده بهینه از اعتبارات و منابع عمومی کشور و مجموعه سازمان، نقش اساسی در تثبیت و کنترل قیمت تمام شده پروژه های عمرانی ایفا نموده است.
۲- مقابله با تورم و گرانی- در مقیاس کوچکتر، ماموریت مبارزه با گرانفروشی و احتکار کالا از دیگر ماموریتهایی است که در مقاطع خاصی از انقلاب به بسیج واگذار شده و نتایج مثبت فراوانی را در ثبات قیمتها و جلوگیری از احتکار کالا بهمراه داشته است.
۳- تشکیل تعاونیها- تشکیل تعاونی توسط اعضا و با همکاری و حمایت بسیج در زمینه های مختلف از جمله کشاورزی، تولیدی و خدماتی از دیگر اقدامات ارزشمند بسیج به شمار می رود که نقش فوق العاده ای در توسعه عمرانی و سازندگی کشور داشته است.
در این رابطه در حال حاضر صدها تعاونی، متشکل از اعضای بسیج در موضوعات مختلف صنعتی، خدماتی و بویژه کشاورزی و سایر موضوعات در سطح کشور وجود دارد که ضمن اشتغالزایی، به رشد اقتصادی کشور نیز کمکهای شایان توجهی نمودهاست.
ج- عملکردهای بسیج در عرصه فرهنگی:
پس از شکست و ناکامی استکبار در زمینه مسائل نظامی، تهاجم فرهنگی دشمن با سرعت فراوان و برنامهریزی دقیق و بصورت خزنده و پنهان و با استفاده از متنوعترین و جدیدترین ابزار، در زمینههای مختلف، توسعه یافته و سراسر کشور را فرا گرفت. به همین دلیل اجرای فعالیتهای فرهنگی بویژه پس از جنگ، در رأس فعالیتهای بسیج قرار گرفت و با دو هدف مقابله و پیشگیری تهدیدات متصور در این زمینه و همچنین فرهنگسازی و نهادینه سازی ارزشهای اسلامی و فرهنگ دفاع مقدس و تفکر بسیجی، طرحها و برنامههای متعددی در سطح کشور اجرا شد که بخش عمدهای از آنها همچنان در حال اجراست که مهمترین آنها عبارتند از:
۱- اقدام در جهت احیاء فریضه امر به معروف و نهی از منکر – امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یکی از کارآمدترین روشهای مقابله با تهاجم فرهنگی میباشد، بهمین دلیل طی سالهای انقلاب اسلامی بویژه پس از جنگ تحمیلی که هجمه فرهنگی به ارزشهای اسلامی وسعت یافته و شکل جدیدی بخود گرفت، نیروی مقاومت بسیج با تشکیل مراکز اجرایی امر به معروف و نهی از منکر و اقدامات فرهنگی مختلف در جهت پیشگیری و مقابله با این توطئه، نقش بسیار ارزشمندی را در این زمینه بر عهده داشتهاست.
اجرای انواع برنامههای آموزشی برای عموم مردم و بویژه اعضای بسیج و تربیت و بکارگیری هزاران ناصح و ضابط امر به معروف و نهی از منکر در سطح کشور و تلاش در جهت ترویج و احیاء فرهنگ و ارزشهای اسلامی، انجام اقدامات پیشگیرانه برای جلوگیری از بروز ناهنجاریهای فرهنگی، مقابله با متخلفین و مهاجمین به حریم ارزش های انقلابی، اسلامی و فرهنگی، اجرای انواع برنامهها و مراسم فرهنگی و کشف و شناسایی و خنثی سازی بسیاری از توطئههای دشمنان در این زمینه و انتشار انواع نشریات و کتب اسلامی برای معرفی اهمیّت و جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در اسلام و همچنین انعکاس نتایج اقدامات صورت گرفته، از جمله فعالیتهای اجرا شده مربوط به این حوزه می باشد.
۲- فعالیتهای فرهنگی – اجرای انواع فعالیتهای فرهنگی مانند برگزاری انواع یادوارهها و جشنوارههای فرهنگی و ورزشی، برگزاری انواع اردوهای فرهنگی، سیاحتی و زیارتی و بازدید از مناطق جنگی، برگزاری انواع مراسم مذهبی، برگزاری و اجرای انواع مسابقات فرهنگی، فعالیت در زمینههای هنری مانند ساخت فیلم، اجرای تئاتر، تشکیل گروههای سرود و نشر و توزیع انتشارات مختلف اعم از کتاب، مجله و انواع نشریه، اعزام مبلغ و سخنران از دیگر اقدامات بسیج محسوب میشود که پس از جنگ با رشد مضاعف همراه بوده است.
این برنامه ها نیز فراگیر بوده و در بسیاری از موارد علاوه بر اعضای بسیج، عموم مردم جامعه را در برگرفته و نقش قابل توجهی در توسعه فرهنگ و ارزش های اسلامی داشته است، بطوریکه در حال حاضر این برنامه ها بطور منظم و با استقبال کم نظیر مردم در سراسر کشور اجرا می شود.
این موضوع با توجه به ظرفیتهای بالقوه فراوان در ردههای مقاومت بسیج، از چنان تنوع و تعدد توأم با ابتکار و خلاقیتی برخوردار است که ردههای مذکور در یک جو رقابتی سالم و سازنده، هر سال با ورود به عرصهای متفاوت و نو و طراحی ساز و کار لازم، قابلیتی جدید را از خود به نمایش می گذارند .
برای مثال وجود صدها نشریه قشری و محلی وابسته به ردههای بسیج با ابعاد، شکل و محتوای مختلف، وجود صدها گروه سرود و تئاتر متشکل از اعضای بسیج، تشکیل و راه اندازی صدها هیئت مذهبی و دهها نمونه دیگر در سراسر کشور از جمله مواردی است که می توان در این رابطه به آنها اشاره نمود.
در این رابطه بسیج پیوسته بعنوان قویترین سازمان دولتی عمل نموده و از نظر کمی و کیفی، بیشترین فعالیت را بر عهده داشته است.
۳- ایجاد مراکز و تشکلهای فرهنگی و آموزشی – ایجاد کانونهای بسیج جوانان، توسعه کانونهای فرهنگی مساجد در سراسر کشور و راهاندازی مراکز مشاوره در زمینههای مختلف، تأسیس مؤسسات و مراکز فرهنگی و علمی آموزشی، راهانداری باشگاههای فرهنگی، آموزشی و علمی متشکل از اعضای بسیج و نخبگان و ایجاد گروهها و هستههای علمی، فرهنگی، هنری و آموزشی در ردههای مقاومت از دیگر کارکردهای بسیج میباشد که در سالهای اخیر توسعه چشمگیری داشتهاست.
وجود دهها کانون بسیج جوانان، ایجاد و راه اندازی صدها کانون فرهنگی بسیج در مساجد، ساخت دهها اردوگاه فرهنگی در شهرهای سیاحتی و زیارتی کشور، راه اندازی و اداره مؤسسه فرهنگی و هنری رزمندگان اسلام و مؤسسه خدمات علمی و آموزشی رزمندگان با شعبات متعدد در سراسر کشور و دهها و بلکه صدها اقدام مشابه دیگر برای ارائه خدمات و برنامههای فرهنگی، نمونههایی از مجموعه فعالیتهای بسیج در این زمینه هستند.
در رابطه با مسائل فرهنگی ذکر این نکته ضروری است که بویژه پس از پایان جنگ تحمیلی، اجرای مأموریتهای فرهنگی و مقابله با هجمه دشمنان در این زمینه در رأس مأموریتهای بسیج قرار گرفتند و اگر چه همزمان به اجرای سایر مأموریتها نیز پرداخته است، اما این مأموریت پیوسته بعنوان مهمترین مأموریتها در دستور کار قرار داشته است.
د- عملکردهای بسیج در عرصههای نظامی و امنیتی:
مهمترین عملکرد بسیج در این زمینه به حضور در صحنههای دفاع مقدس و پشتیبانی از رزمندگان اسلام مربوط میشود، اما فعالیتهای دیگری نیز در این زمینه صورت گرفته که میتواند در زمان صلح نیز مورد استفاده قرار گیرد.
برخی از عملکردهای مورد نظر که عبارتند از:
۱- مبارزه با ضد انقلاب و اشرار – مقابله با ضد انقلاب در کردستان، مقابله با منافقین در درگیریهای گنبد و جنگلهای شمال، مقابله با اشرار در مرزهای شرقی و شمال شرقی کشور، مقابله با اغتشاشات رخ داده در شهرها و تسلیح عشایر نمونههای بارزی از عملکرد بسیج در این زمینه میباشد.
۲- فعالیتهای امنیتی – نفوذ وحضور برخی از عوامل بیگانه در داخل کشور، سبب گردیده تا بسیج با ورود به عرصه فعالیتهای امنیتی و انتظامی در این زمینه فعالیتهای مؤثری را در زمینه فعالیتهای اطلاعاتی و جمعآوری خبر و اطلاعرسانی به مراجع ذیربط ، پیشگیری از بروز اعتصاب و مقابله با اغتشاشات در مراکز تولیدی و خدماتی و جمع آوری سلاح و مهمات غیر مجازانجام دهد.
همچنین مقابله با هواپیماربایی و حفاظت از هواپیماهای کشور، حفاظت از شخصیتها، حفاظت از اماکن و تأسیسات حیاتی و حساس کشور را نیز می توان در ردیف دیگر فعالیتهای بسیج در زمان صلح و جنگ، بحران قرار داد.
بدیهی است با توجه به تجارب قبلی خانواده بزرگ بسیج میتواند با اتکاء به ظرفیتهای توانمندیهای فراوان بالقوه در آن و با استفاده از شیوهها و امکانات موجود و در دسترس، همچنان به طور فعالانه در عرصههای مختلف در زمان صلح و سازندگی وارد عمل شده و نقش ویژهای در توسعه و رشد همه جانبه کشور بر عهده داشته باشد.
چشم انداز بسیج برای ایفای نقش در زمان صلح و سازندگی
با توجه به آنچه در بخش های قبلی به آن اشاره شد چشم انداز روشنی برای حضور فعال بسیج در زمان صلح و سازندگی متصور است که در یک افق بیست ساله و هماهنگ با چشم انداز ۲۰ساله کشور تبیین شده و مهمترین محورهای آن در ارتباط با فعالیت های بسیج در زمان صلح و سازندگی عبارتند از:
۱- برخورداری از ظرفیتهای مناسب برای حضور فعال و اثربخش در عرصه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، علمی، هنری، سازندگی و امدادی و مردم یاری.
۲- دارای تعامل پویا، اثربخش و قانونمند با ارکان نظام و نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی، سازمانهای دولتی و تشکل های مردمی
البته در سایر بندها مربوط به سند چشم انداز ۲۰ساله در بسیج نیز بطور غیر مستقیم به نقش بسیج در زمان صلح و سازندگی اشاره شدهاست. همچنین در استراتژی بسیج طی چند اصل به طور مستقیم و غیر مستقیم به این موضوع پرداخته شده است از جمله:
در بخش مربوط به معرفی وظایف کلی بسیج در استراتژی تدوین شده نیز بویژه در بخش های مربوط به بکارگیری، فرهنگی، امر به معروف، اطلاعات، تحقیقات، خدمات رسانی، تربیت بدنی، حفاظت و حتی در مقوله هایی مانند جذب، آموزش و پشتیبانی بطور مشروح موارد مورد نظر برای ایفای نقش بسیج در بیست سال آینده تعیین شده و در ادامه، عرصه های حضور به تفکیک موضوع در قالب۱۰عرصه مختلف بشرح ذیل مطرح شده است.
– عرصه جذب
– عرصه سازماندهی
– عرصه آموزش، تحقیق و پژوهش
– عرصه حفظ انسجام
– عرصه ورزش
– عرصه سازندگی و خدمات رسانی
– عرصه مشارکت و همکاری
– عرصه دفاعی و امنیتی
– عرصه فرهنگی
– عرصه سیاسی
دستاوردهای جانبی و اثربخشی فعالیتها:
مجموعه فعالیتهای مذکور دستاوردهای جانبی فراوانی را برای بسیج و مجموعه کشور بهمراه داشته که حاکی از اثربخشی فعالیتهای اجرا شده می باشد، مهمترین این دستاوردها عبارتند از:
۱- شکوفایی وبهره برداری از خلاقیت و نوآوری کاشناسان ارتش ۲۰ میلیونی در زمینههای مختلف سازندگی.
۲- شناسایی و کشف استعدادهای نهفته در بین اعضای سازمان بویژه در بسیج متخصصین و جلب همکاری آنان برای مشارکت در امور.
۳- تعامل و همکاری با سایر مراکز و موسسات و سازمانهای دولتی و غیردولتی و کسب تجارب جدید در زمینه فعالیتهای مربوط به زمان صلح و سازندگی و جنگ و بحران.
۴- کاهش هزینههای دولت از طریق بکارگیری اعضای ارتش ۲۰ میلیونی در عرصههای مختلف مورد نیاز کشور.
۵- کمک به توسعه امنیت در نقاط بحران خیز و ناامن کشور با بهرهگیری از مشارکت نیروهای بومی و بسیجی در مأموریتهای مختلف عمرانی و خدماتی بزرگ ملی، منطقهای و محلی.
۶- پر کردن اوقات فراغت جوانان و فراهم نمودن هزاران فرصت شغلی ناشی از اجرای پروژه های مختلف عمرانی، اجتماعی، اقتصادی و تعاونی.
۷- کمک به محرومیت زدایی و همچنین توسعه کشور در زمینههای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی و رشد و شکوفایی مناطق مختلف کشور.
۱۰ – کمک به بهبود وضعیت معیشتی بسیجیان بکارگیری شده وسایر نیروهای مردمی .
۱۱ – ارتقا و افزایش توانمندی های بسیج در ابعاد مختلف تخصصی، تجهیزاتی و نیروی انسانی از طریق کسب تجارب جدید علمی و فنی با استفاده بهینه از منابع موجود.
۱۲ – تقویت و تعمیق اعتماد مردم به این دو نهاد بعنوان نهاد های مردمی و خدمتگذار.
۱۳ – کمک به جذب و حفظ انسجام نیروهای مردمی برای عضویت در ارتش بیست میلیونی.
۱۴ – افزایش ظرفیتهای سپاه و بسیج برای رفع بحران های مختلف امنیتی و اجتماعی.
۱۵ – افزایش توان سازمان برای مشارکت در ماموریت های امدادی مانند: عملیات امداد و نجات در زلزله بم و سیل شمال.
۱۶ – افزایش کارآمدی سازمان با انتقال تجارب به پیکره سازمان در عرصهها و مأموریتهای مختلف.
۱۷ – اثبات کارآمدی سپاه و بسیج و ضرورت تقویت فعالیت های بسیج برای ایجاد آمادگی و ایفای نقش در زمان صلح و سازندگی.
احمدرضا هدایتی
تیرماه ۸۴
منابع مورد استفاده:
۱- کلام ا.. مجید
۲- دشتی. محمد- ترجمه نهج البلاغه
۳- موسوی الخمینی. روح الله (ره) – صحیفه نور – جلدهای ۱۰ و ۲۱
۴- موسوی الخمینی. روحالله – ترجمه بیآزار شیرازی. عبدلکریم – رساله نوین جلد چهارم – موسسه انجام کتاب – دیماه۶۰
۵- خامنهای. سید علی- حدیث ولایت – جلد ۶
۶- خامنهای. سید علی- بسیج در اندیشههای امام خمینی- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) – بهار ۸۰
۷- محمدنژاد. میرعلی – نقش سپاه در دفاع و امینت ملی کشور – نیروی زمینی سپاه – زمستان۷۵
۸- صفار. محمدجواد – آشنایی با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران – موسسه آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی- ۸۱
۹- هدایتی. احمدرضا – یادگار ماندگار – سازمان تحقیقات خودکفایی نیروی مقاومت بسیج – پاییز۸۱
۱۰- نظر. مهدی – آشنایی با نظام جمهوری اسلامی – معاونت آموزشی نمسا- زمستان۸۲
۱۱- موسسه فرهنگی قدر ولایت – ویژگی های انقلاب اسلامی و راهکار تداوم آن در آیینه نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی – موسسه فرهنگی قدر ولایت – چاپ دوم – سال۸۲
۱۲- صداقت. سیدعلی اکبر – جنگ و ارتش – نشر روح
۱۳- دشتی. محمد – امام علی (ع) و مسائل امنیتی و اطلاعاتی – سازمان تحقیقات نمسا – پاییز۸۰
۱۴- شورای نویسندگان – مجله بسیج – شماره های صفر و دو – سازمان تحقیقات نمسا – پاییز۷۲و بهار۷۳
۱۵- بختیاری. حسن – آشنایی با بسیج – معاونت آموزش نمسا – تابستان۸۲
۱۶- عصمتی. پور محمد حسین – آشنایی با نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران – اداره آموزش ستاد مشترک – سال۱۳۷۷
۱۷- عصمتی پور. محمد حسین- آشنایی با بسیج – معاونت آموزش نمسا – بهار۸۱
۱۸- میرحسینی. سیدمهدی – آشنایی با تشکیلات جمهوری اسلامی ایران – مرکز آموزش مدیریت دولتی – سال۱۳۷۷
۱۹- مرندی. مهدی – بسیج در اندیشه امام خمینی(ره) – موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) – بهار۸۰
۲۰- لنکرانی محمدفاضل – آیین کشورداری ازدیدگاه امام علی علیه السلام – دفتر نشر فرهنگ اسلامی- ۱۳۷۹
۲۱- منصور. جواد – سیر تکوینی انقلاب اسلامی – موسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه – ۱۳۷۲
۲۲- مرکز بررسی تحقیقات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی – جنگهای پیامبر (ص) – واحد آموزشی عقیدتی سیاسی سپاه – اردیبهشت۶۳
۲۳- طرح بسیج سازندگی و محرومیت زدایی – قرارگاه سازندگی بسیج – شماره ۴۱۱۰ – تاریخ ۱۰/۱۰/۸۴
۲۴- فرهادی. محمد – بسیج مستضعفین در اندیشه مقام معظم رهبری، حضرت آیتا… خامنهای – ۱۳۷۶
۲۵- فرهادی. محمد – بررسی و تحلیل بسیج مردمی از دیدگاه امام خمینی (ره) – پاییز ۷۹
۲۶- فرهادی. محمد – بررسی و تحلیل بسیج مردمی از دیدگاه مقام معظم رهبری – پاییز ۷۹
۲۷- منابع متفرقه
۱- سوره رعد – آیه ۱۱
۲- نهج البلاغه – صفحه ۵۶۸
۳- همان منبع – صفحات ۸۸ و ۸۹
۱- نهج البلاغه – صفحه ۵۷۳
۲- همان منبع – صفحه ۵۷۳
۳- همان منبع – صفحه ۵۷۳
۱- نهج البلاغه – صفحه ۵۷۳
۱- بسیج در اندیشه امام خمینی – صفحه ۱۷۰
۲- همان منبع – صفحه ۱۵۴
۳- صحیفه نور – جلد ۵ – صفحه ۲۴۷
۴- همان منبع – جلد ۵ – صفحه ۲۵۳
۵- همان منبع – جلد ۷ – صفحه ۱۳۵
۱- صحیفه نور – جلد ۷ – صفحه ۳۸
۲- حدیث ولایت- صفحه ۶۳۵
۱- بسیج مستضعفان در اندیشه مقام معظم رهبری، حضرت آیت ا… خامنهای – صفحه ۳۴
۲- سخنرانی در دیدار با فرماندهان و مسئولین بسیج سراسر کشور.
۱- نقل از حجت الاسلام و المسلمین محمد علی رحمانی – فرمانده اسبق سازمان بسیج ملی
۱ – صحیفه نور – جلد ۱۰ – صفحه ۲۳۹
۲- بسیج در ادیشه امام خمینی ]ره[ – صفحه ۱۵
۱- صحیفه نور – جلد ۲۱ – صفحه ۱۹
۲- یادگار ماندگار – صفحه ۴۳
۳- حدیث ولایت – جلد ۶ – صفحه ۱۱
۱- بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار با فرماندهان و مسئولین بسیج
۲- حدیث ولایت – جلد ۶ – صفحه ۱۱
۳- بخشی از فرمایشات مقام معظم رهبری در دیدار با اساتید بسیجی دانشگاهها در تاریخ ۱۸/۷/۸۰
۱- پیام بمناسبت گرامیداشت هفته بسیج در تاریخ ۲/۹/۶۸
۲- روزنامه جمهوری اسلامی – شماره ۶۴۹۱ – تاریخ ۲۳/۸/۸۰
۳- یادگار ماندگار – صفحه ۵۵
۱- بخشی از بیانات نقام معظم رهبری در جریان بازدید از نیروی مقاومت بسیج در تاریخ ۲/۶/۸۴
۲- یادگار ماندگار – صفحه ۶۷
۳- سخنرانی آذماه ۷۴ در مجع مسئولین بسیج دانشجویی
۴- سخنرانی در اجتماع بزرگ بسیجیان در اردوی رزمی فرهنگی یاران امام علی ]u[ – ۲۹/۹/۷۹
۵- بسیج در اندیشه مقام معظم رهبری – صفحه ۴
۱- بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در جریان بازدید از نیروی مقاومت بسیج در تاریخ ۲/۶/۸۴
۱- صحیفه نور – جلد ۱۰ – صفحه ۲۳۹
۱- بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با فرمانده و جمعی از روحانیون تیپ ۱۳ امام صادق (ع) در تاریخ ۱۱/۹/۷۰
۱- بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با فرماندهان ردههای نیروی مقاومت نمونه و جمعی از دانشجویان طلاب بسیجی در تاریخ ۳۰/۸/۷۰
۲- صحیفه نور – جلد ۱۲ – صفحه ۱۹
۳- سخنرانی خطاب به فرماندهان و مسئولین سپاه و بسیج در تاریخ ۱۷/۲/۷۹
۱- طرح بسیج سازندگی و محرومیتزدایی – صفحه ۱۹
۲- همان منبع – صفحه ۱۹
۱-. طرح بسیج سازندگی و محرومیت زدایی – صفحه ۲۰
۲- همان منبع – صفحه ۲۰
۳- همان منبع – صفحه ۲۰
۴- همان منبع – صفحه ۲۰
۵- همان منبع – صفحه ۲۰
مَندا واژهای از زبانِ آرامیِ شرقی به معنی «دانش، آگاهی، و معرفت» است
واژه مغتسله نیز به معنی مذهب تعمیدیان گاهی بدیشان اطلاق شدهاست .
عده ای نیز نام منداییان را از ریشه ماد یا مادای که نام سرزمین باستانی شمال غربی ایران بوده دانستهاند؛ اما این نظر میان پژوهشگران بسیار منفرد بوده و از اقبال چندانی برخوردار نیست
بیشترهمان واژه مندا را که در زبان آرامی برابر عرفان قرار دارد، برای آن فرض نمودهاند نامهای دینی و مقدس منداییان آرامی است و با اندکی تغییر در زبانهای عبری و عربی نیز همانند است؛ به عنوان نمونه برای آوردن نام شیث از شیتل و برای نام سام بن نوح از شوم و نیز برای خود نوح از نو استفاده میکنند.
منداییان را گاهی با صابئین که ذکر آن در قرآن سه بار آمده، یکی فرض کردهاند از این رو در خوزستان ایشان به صابئین معروفاند که در لفظ محلی صُبّی تلفظ میشود ؛ آن ها به خدا و قیامت اعتقاد دارند ، برای خود زبان و خط دارند؛ اهل نماز و روزه هستند و دارای کتاب هستند و در قرآن نیز نه تنها به اهل کتاب بودن یحیی اشاره شده بلکه در سه آیه نام صابئین هم تراز پیروان ادیان آسمانی قرار گرفته است، مانند سوره حج آیهٔ هفده.
نام کتاب منداییان «گنزا رباً» یا «گنج آسمانی» ست که به زبان مندایی از تیره سامی و شاخه آرامی شرقی نگاشته شدهاست
در دین منداییان یا همان صابئین مغتسله که در خوزستان به صبی معروف هستند پندارههایی همانند آنچه در جهانبینی زرتشت به چشم میخورد وجود دارد، مانند اصالت نور و پاکی آن در برابر تاریکی گمراه کننده، آیین مندایی نزدیکترین دین زنده جهان به آیین مانوی است.
اما در واقع مندائیان یا صابئین به پیروان حضرت یحیی گفته می شود.
پیروان این دین در حاشیه رود کارون، دجله و فرات در استان های خوزستان و جنوب عراق زندگی می کنند. نام این دین و پیروانش بارها در قرآن کریم آمده است.
دیدگاه صابئین در مورد پیامبران
به باور انها اولین پیغمبران حضرت آدم (ع)، حضرت شیتل(ع) و حضرت نوح(ع)، حضرت سام (ع) و حضرت یحیی(ع) هستند
صابئین معتقدند که نخستین کتابهاى آسمانى بر آدم و نوح و سام و رام و ابراهیم و موسى و یحیى بن زکریا نازل شده است. عده ای از صابئیان حضرت آدم را اولین پیامبر و حضرت یحیی را آخرین پیامبر می دانند. صابیان خود را پیرو حضرت یحیى (ع) مى شمارند، ولى رهبانیت را حرام مى دانند.
اساطیر مندایی
بنیاد اندیشهٔ مندایی همان ثنویت، یا دو بننگری است. دو گوهرِ روح و مادّه از آغاز آفرینش با هم در ستیزند مندایی بیشتر دربارهٔ اقلیم ازلیِ نور، آفرینش زمین و انسان، و سفر بازگشتِ روح به سرچشمهٔ سرزمینِ نور است
کتاب مقدس منداییان گنزا ربّا (گنج عظیم )است و به بخش گنزای راست و گنزای چپ تقسیم میشود کتابهای ششگانهای نیز دارند که عبارتند از:
۱- ادراشا اد یحیی(تعالیم یحیی)۲- قُلِستا مجموعهٔ قوانین ۳- اِنیانی نمازها و نیایشها ۴- سیدرا اد نماشتا کتابِ روانِ آدمی۵- اِسفَر مَلوشی( دینی یا نجومی۶- سیدرا اد مَصوَتَا کتاب تعمید
صابئین مندایی روزانه سه یا پنج بار نماز بجای میآورند. در دین آنها آب روان و جاری قداست و پاکی ویژهای دارد و برای بسیاری از فرایض از آب روان استفاده میگردد ؛ازین رو غالباً صابئین در کنار رودخانههای پرآب زندگی میکنند.
شغل اصلی آنها زرگری و طلافروشی و نقره کاری ست. در زمان ازدواج برای محرم شدن عروس و داماد باید در آب رفته و غسل کنند غسل سنت پیغمبرشان یحییست که او خود به یحیای معمدان یا باپتیست معروف بودهاست.
صابئین در روزهای یکشنبه در آب جاری کارون غسل تعمید میکنند. قبلهشان سمت شمال آسمانی است. نمازشان رکوع و سجود ندارد. سه بار در روز نماز میخوانند. ازدواج دارند اما طلاق ندارند.دروغ نمیگویند و بسیار ارام و متین هستند.
صابئین هیچ عضو جدیدی را نمیپذیرند، روحانیونشان برای شعائر دینی پولی دریافت نمیکنند!! بلکه خود صاحب شغل هستند ،بیشتر به زرگری و نقرهکاری مشغولند ،به غذاهای گیاهی و ماهی علاقه دارند و ذبح شان با چاقو است .
علاوه بر این، عروس و داماد قبل از محرم شدن باید غسل تعمید شوند و یکی از قسمتهای جالب عروسی آنها این است که روحانی سر عروس و داماد را سه بار به آهستگی به هم متصل میکند که نمادی از وصل روحانی آنهاست.
آنها در سال ۳۴ روز روزه می گیرند. برای باقی ماندگان طوفان نوح یک غذای متبرک مثل خیرات درست میکنند که حریصه نام دارد که با عدس تهیه میشود.
لباس مراسم تعمید همگی سفید و از جنس کتان است. در حین تعمید روحانی تعمید کننده باید عصایی از درخت زیتون در دست داشته باشد. معبد یا عبادتگاه آنها (مندی) نام دارد که به معنای عقل و عرفان است و از نی و حصیر تهیه میشود و باید به سمت شمال آسمانی باشد. اسم کتاب مقدس شان “گنزا ربا” به معنای گنج بزرگ است. سازمان دینی صابئین ساده است.
فروزنده درباره اینکه چرا این دین تا کنون ناشناخته و مجهول باقی مانده است ، چنین می گوید: آنها خودشان نمیخواستند شاید یک دلیلش این است که بایستی به خاطر آیین غسل تنها در کنار رودخانههای منطقه گرمسیری مانند فرات و کارون زندگی کنند چون به دلیل گرما در اکثر روزهای سال میتوانستند در آب جاری تعمید بجا آورند. از طرف دیگر آنها به سیاست هیچ علاقهای ندارند و تبلیغ و تبشیر و عضوگیری در این دین وجود ندارد یعنی ورود ممنوع و خروج آزاد است.
جمعیت کل مندائیی ها در جهان ۷۵ هزار نفر است
دکتر مسعود فروزنده، نویسنده کتاب “ایران سرزمین صلح ادیان” میگوید:
قوم صابئین مندایی پیروان حضرت یحیی هستند که نزدیک به ۱۹۵۰ سال پیش به دلیل اذیت و آزار برخی از اهالی شهر قدس (اورشلیم) به سوی رودخانه فرات مهاجرت و در شهرهای بغداد، بصره، عماره، خرمشهر و هویزه و شوشتر مستقر شدند.
احکام ازدواجصبی های مندایی، کمی در ازدواج و ایجاد رابطه خونی با دیگر ادیان سخت گیرند و صبی ها اعتقاد دارند که وقتی آدم و حوا خلق شدند و ازدواج کردند، صاحب سه دختر و سه پسر شدند و چون در دین صابئین ازدواج برادر و خواهر ممنوع بود، از دنیای نور و به امر خداوند شصت خانواده مشابه این خانواده هشت نفری به زمین فرستاده شد که اینها اولین اجتماع بشری را شکل دادند
صابئین براى عبادت و انجام مراسم مذهبى خود معابدى دارند. صابیان قدیم براى هر یک از سیارات هفتگانه معبدى داشتند و گفته مى شود خانه کعبه را معبد سیاره زحل قرار داده بودند. آنان به پرستش ماه نیز اهمیت مى دادند. معابد ایشان همیشه کنار رود جارى بنا مى شود و تنها روحانیون آنان حق ورود به معابد را دارند. در این معابد کتب مذهبى نیز نگهدارى مى شود. گفته مى شود که معابد صابى داراى اسلوب و ساختمانى ویژه اى است که درب آنها باید به سوى ستاره جدى باز شود. ساختمان از نى و بوریا فراهم مى شود
اعتقاد بر این دارند که دهر قدیم است و هر کس بمیرد روحش به کالبد شخص دیگر منتقل می شود و نیز معتقدند که فلک با همراه موجوداتی که در جوف آن است در حال افتادن در فضای لایتناهی است و چون در حال سقوط و افتادن است حرکت دورانی به خود می گیرد چون هر چیزی که گرد باشد وقتی از بالا سقوط کند حرکت دورانی به خود می گیرد. بعضی نیز پنداشته اند که آنها به حدوث عالم قائل هستند. عده ای از صابئیان که به حرافی هم معروفند به قدمای خمسه معتقدند که دو تای آنها زنده اند چون باری تعالی و نفس، و یکی از آنها اثرپذیر است و منفعل است و آن هیولاست و دو تای دیگر نه زنده اند و نه فاعلند و نه منفعل و آنها عبارتند از دهر و قضا (زمان و مکان).
فرایض دینی صابئین مندائی شامل: غسل تعمید، معاد، رشامه و براخه(وضو و نماز) روزه و خیرات(زکات)، اعیاد و رعایت محرمات هستند.
روحانیت و درجات دینی آنها به ترتیب :اشکاندا – ترمیدا – گنزورا – ریشا اد اما – ربانی میباشند
۱) اشکندا: فردی است که در ماسم تعمید، همیار ترمیدا، و مراسمی از قبیل ذبح، دخرانی و … را انجام میدهد.
۲) ترمیدا: بعضی از مراسم عقد ازدواج را علاوه بر تعمید و سایر مراسم دینی انجام میدهد.
۳) گنزورا: مراسم عقد ازدواج را علاوه بر تعمید و سایر مراسم دینی انجام میدهد.
۴) ریشا اداما: روحانی که رهبری قوم مندائیان به عهده وی میباشد. ربانی به پیامبران گفته میشود
محرمات آنان شامل:
الف) مشروبات مسکر- خوردن گوشت حیوانات غیر از خوردن گوشت گوسفند نر – همچنین پرندگان شکاری و گوشتخوار – ماهی های بچهزا
ب) دروغ – دزدی – زنا – رباخواری – لهو و لعب – و هر عمل خلاف احکام دینی دیگر
ج) ادواج با خواهر، خاله، عمه، زن برادر، زن پدر، و افراد غیرصابئین مندائی
اعیاد صابئین مندائی شامل چهار عید دهوار پروانایا( عید آغاز خلقت توسط خداوند) که به پنجه معروف است – دهوا ربا ( عید بزرگ بهمناسبت آغاز سال مندائی) دهوا حنینا ( عید کوچک بهمناسبت کامل شدن زمین بهامر خداوند) – دهوا دیمانه ( میلاد حضرت یحیی(ع)
رهبر پیروان دین مندائی که در شهر اهواز زندگی می کرد امسال درگذشت.
گنزبرا “جبار چحیلی” معروف به “شیخ جبار طاووسی” رهبر مندائیان (صابئین) جهان در سن ۹۱ سالگی در منزل مسکونی اش در اهواز درگذشت.
تحقیق و جمع آوری: اسماعیل امینی