برای شرکت در دروس سطح خارج وارد شهر مقدس قم میشوند؛ یکی وارد گرایش امامت و مهدویت و دیگری به گرایش تفسیر قرآن روی میآورد.
ابوالفضل جعفریپور یکی از دوقلوها، هم اینک مسئول پاسخگویی مرکز تخصصی نماز است، وی برای تبلیغ معارف الهی به سراسر کشور و حتی برخی کشورهای منطقه رفته است، خاطراتی را بازگو میکند که جای بسی تأمل است:
در این گفتوگو این موارد مطرح شده است:
-دوقلوهای مبلغ قرآنی اصفهانی و روش منحصر به فرد آنها برای حفظ!
-راهکارهای تقویت حافظه
-برای حفظ قرآن قل قرآنی داشته باشید!
-خواهرزاده اولین شهید روحانی انقلاب هستم
-لزوم توجه طلاب و روحانیون به بسترهای تبلیغ در فضای مجازی
-شرط موفقیت طلاب در خارج حفظ قرآن کریم است
-دوقلوهای اصفهانی مراسم خطبهخوانی در غدیر را اجرا میکنند
-سنت حسنه خطبهخوانی غدیر احیا شود
-هنگامی که ائمه جماعت مدینه از دست مبلغ ایرانی عصبانی میشود
-عدم باور درست به معاد مانع خشوع انسان به اطاعت الهی میشود
-ماجرای گرویدن یک بانوی مسیحی به شیعه
-گامهای عملی که انسان را به سوی سعادت سوق میدهد
*در ابتدا خودتان را معرفی میکنید؟
-ابوالفضل جعفریپور متولد 7 تیر 1361 در خمینیشهر اصفهان هستم، بعد از مقطع راهنمایی با تشویق پدر و مادر و علاقهای که خودم به علوم دینی داشتم میخواستم با مقطع سیکل وارد حوزه شوم، ولی با مشورت خانواده و کسانی که خودشان طلبه بودند، مصمم شدیم با دیپلم ادبیات و علوم انسانی وارد حوزه شویم.
در آن زمان رسم بر آن بود که با سیکل وارد حوزه شوند، ولی به سبب اینکه نگرش افراد در مقطع دبیرستان تغییر میکند، ما مصمم شدیم دیپلم را بگیریم و به همراه اخوی بزرگوار در سال 1378 وارد حوزه علمیه شدیم، یک سال در حوزه علمیه درس خواندیم و سال بعد در مؤسسه جامعةالقرآن به مدت 5 ماه و 5 روز قرآن کریم را حفظ کردیم.
*چند تا خواهر و برادر هستید؟
سه برادر و پنج خواهر
*اسم برادر دوقلویتان چیست؟
- محمد جعفریپور
*کدام یک بزرگتر هستید؟!
بنده
دوقلوهای مبلغ قرآنی اصفهانی و روش منحصر به فرد آنها برای حفظ آیات الهی!
*رمز موفقیت در حفظ قرآن کریم آن هم در این مدت کم چی بود؟
-رمز موفقیت بنده این بود که در امر حفظ قرآن هممباحثهای همچون اخوی داشتم و روزانه ما 10 ساعت قرآن حفظ میکردیم و روزی 10 جزء قرآن را مرور میکردیم.
البته وقتی وارد حوزه علمیه الهادی اصفهان شدیم، به برکت حفظ قرآن کریم استعداد حافظه ما مضاعف شد و توانستیم در مدت شش سال سطح را تمام کنیم، یعنی 10 سال حوزه را در شش سال گذارندیم و بعد از آن وارد درس خارج آقای مظاهری و موسویدرچهای در اصفهان و پس از آن وارد حوزه علمیه قم شدیم.
در اصفهان در مقطع کارشناسی فقه و اصول وارد شدیم و در حوزه علمیه قم کارشناسی ارشد امامت و مهدویت به پایان رساندم، بعد از آن طی دوره تخصصی نماز جزو پژوهشگران و مدرسین مرکز تخصصی نماز شدم و هم اکنون در مرکز تخصصی نماز مشغول پژوهش و عضو شورای پژوهش و آموزش هستم.
*درباره شیوه و روش حفظ قرآن خودتان توضیح میدهید؟
-درباره روش حفظ قرآن کریم یکی از روشهای مؤثر برای ما ایرانیان، روش هفت ساعت و هفت روز است؛ یعنی برای اینکه یک مطلب در حافظه کوتاه مدت انسان جای بگیرد، لازم است هفت ساعت آن را تکرار کنیم، قرآن کریم را باز میکنیم، سه کلمه از قرآن کریم را میخوانیم، «الله ولی الذین...» پنج مرتبه تکرار میکنیم، با نگاه از روی آیه قرآن تا حافظه تصویری شکل بگیرد و بعد از آن قرآن را میبندیم، دو مرتبه تکرار میکنیم، قرآن را باز میکنیم، یک کلمه اضافه میکنیم «الله ولی الذین آمنوا ...»، سه مرتبه تکرار میکنیم و بعد از آن قرآن را میبندیم، همین طور یک کلمه یک کلمه اضافه میشود.
در مورد حفظ قرآن یکی مسأله زمان است، اگر امروز ساعت شش صبح حفظ کردیم، فردا هم همین ساعت حفظ کنیم، ذهن ما فعال میشود که در این ساعت قرآن کریم را فرا بگیرد و ذهن ما در این ساعت فقط قرآن کریم را یاد میگیرد.
مسأله دوم مقدار حفظ و مسأله دیگر مقدار زمان حفظ است، اگر از 45 دقیقه بیشتر شد؛ در ابتدای کار نه تنها مفید نیست، بلکه به انسان ضرر میزند، حد نرمال ما ایرانیها در یادگیری 45 دقیقه است و این چیزی است که به لحاظ کارشناسی ثابت شده است، حال در مدت 45 دقیقه، نصف یا یک صفحه حفظ کردید، مهم نیست، مهم این است که آیات را حفظ کرده باشید.
در روزهای اول و تا یک ماه اول نصف صفحه میشود، بعد از آن هر چه میزان یادگیری انسان بالا برود، آیات و کلمات قرآن تکراری میشود که تا سوره مبارکه اعراف اگر کسی حفظ کند، دیگر بقیه قرآن تقریباً دو سوم تکراری است و تنها یک سوم کلمات جدید دارد، طبق فرمایش رسول اکرم(ص) خواندن قرآن موجب تقویت حافظه انسان میشود.
راهکارهای تقویت حافظه
*همزمان با خواندن دروس حوزه، قرآن را حفظ کردید؟!
- نه! همه کارها تعطیل شده بود، فقط کار ما حفظ قرآن بود که از صبح شروع میکردیم و تا اذان مغرب هم ادامه داشت، صبح دوباره همین برنامه ادامه مییافت، البته پشتکار خیلی مهم است، توصیه میکنم دوستداران حفظ اول مصمم شوند، اراده خود را قوی کنند، که در عین حال کاری بسیار آسان و ظریف است.
همچنین باید در این مدت نسبت به تقویت حافظه هم توجه کنند، یکی از چیزهایی که مغز انسان به آن نیاز دارد گلوکز است، لذا با خوردن شیرینیهای طبیعی مانند عسل، خرما، شیر، کندر (که در روایات داریم) به تقویت حافظه خود کمک کنند، همچنین خواندن قرآن کریم و برخی مواد غذایی مانند گوشت گردن گوسفند هم در این مهم مؤثر است، به گونهای که در روایات ذکر شده است پیامبر اکرم(ص) گوشت گردن گوسفند را میل میکردند یا به فرموده امام صادق(ع) خوردن 21 عدد مویز ناشتا تا هفت روز موجب تقویت حافظه انسان میشود.
مسأله دیگر اینکه حفظ قرآن کریم تا هفت روز باید ادامه پیدا کند، به عبارتی دیگر هفت روز زمان میبرد که وارد حافظه بلندمدت شود، بنابراین حفظ اولیه خیلی مهم است، اگر انسان خوب حفظ کند و به مرور یک جز یا حتی نیم جزء را دوره کند، دیگر از حافظهاش پاک نخواهد شد.
* زیر نظر کدام استاد قرآن را حفظ کردید؟
-آقای سلیمانیان، ولی آقای سلیمانیان با روش نوار و تکرار آیات کار میکردند، ما که دیدیم روش مؤسسه برای ما کافی نیست، خودمان دو نفری به حفظ قرآن پرداختیم، رمز موفقیت در حفظ قرآن این است که 2 نفر باشند، یعنی همبحث داشته باشند که یکدیگر را تشویق کنند، این عامل مؤثری است برای اینکه انسان هم قوی حفظ کند و هم سرعت بالایی برای حفظ داشته باشد.
دوقلوهای مبلغ قرآنی از سمت چپ؛ ابوالفضل و محمد جعفریپور و دوقلوهای عراقی (حسن و حسین) در آغوش آنها
برای حفظ قرآن، قل قرآنی داشته باشید!
*حالا اگر همبحث و قل نداشته باشند، چه کار کنند؟!
-مهم دوقلو بودن نیست، ببینید یکی از خصوصیات حوزه وجود هممباحثه است که در دانشگاه این طوری نیست، چون همان خواندن تنها مهم نیست و بیان برای دیگران موجب رشد انسان میشود و باعث میشود در حافظه بماند.
*پس در واقع دنبال یک قل قرآنی بگردند!
-بله! به شرطی که هر دو علاقهمند و مصمم برای حفظ قرآن کریم باشند، نمیگویم الزاماً این باشد میخواهیم بگویم اگر میخواهند سرعت بالا داشته و موفق شوند، لازمهاش این است.
بااین وجود انسان میتواند با افرادی که داخل خانواده هستند، حالا الزاماً هم لازم نیست طرف مقابل حفظ کند، اینکه کسی باشد که حفظ را تحویل بگیرد، یعنی اهمیت قائل باشد و پدر و مادر و خواهر خانواده مصمم باشد و به عنوان یک معلم همه تکالیف را چک کند.
*نهجالبلاغه را با هم حفظ کردید؟
-به همراه اخوی با همان روش مباحثه حفظ کردیم، ولی با آن سرعتی نبود که برای حفظ قرآن داشتیم، زیرا همزمان با تحصیل دروس خارج فقه و اصول حوزه بود و به همین جهت یک مقداری به طول انجامید.
*چه مقدار طول کشید؟
-حفظ نهجالبلاغه سه سال طول کشید.
*شما میان خویشاوندانتان روحانی داشتید، یا همان علاقه شخصیتان عامل ورود شما و دیگر برادرتان به حوزه شد؟
-ورود ما به حوزه از روی علاقه بود، ولی مرحوم پدر اصرار داشت که تشخیصمان درست باشد، چون بعد از اتمام دبیرستان خیلی افراد به دانشگاه گرایش پیدا میکردند، البته کسانی که همراه ما بودند و در همان دوره راهنمایی ابراز تمایل به حوزه میکردند، بعدها وارد دانشگاه شدند، اما من و اخوی بعد از اخذ مدرک دیپلم وارد حوزه شدیم.
خواهرزاده اولین شهید روحانی انقلاب هستم
*پس شما در بستگانتان روحانی نداشتید؟!
-چرا! سه نفر از داییهای بنده از روحانیون بودند که بزرگترین آنها مرحوم شهید سیداحمد دیباجی هست که 18 فروردین 58 در تهران، خیابان شهید دیباجی کنونی به همراه فرزندشان سیدمحمد و سیدعلی به شهادت رسیدند، وی در نجف بود، ولی بعد از انقلاب به سبب علاقهای که به مرحوم امام(ره) پیدا کرده بود، به ایران آمد و در مسجدی که به اسم مسجد مهدیه شده است، مشغول به تبلیغ شد و به شهادت رسید، در واقع اولین شهید روحانی انقلاب مرحوم دیباجی بود.
دایی دیگر ما رئیس دانشکده الهیات مرحوم سیدرضا دیباجی بود، قبل از انقلاب رئیس دانشگاه جندی شاپور دانشگاه شهید چمران امروزی اهواز بود.
سیدابوالقاسم دیباجی دیگر دایی ما هم اکنون نماینده آیتالله سیستانی در کویت هست، با اینکه در خانواده خود روحانی داشتیم، منتها به گونهای نبوده است که به خاطر تأثیرپذیری از آنها باشد، با این وجود علاقه پدر و مادرم هم برای ورود ما به حوزه خودش یک محرک اصلی بوده است.
لزوم توجه طلاب و روحانیون به بسترهای تبلیغ در فضای مجازی/ شرط موفقیت طلاب در خارج حفظ قرآن کریم است
*برای تبلیغ کجا فعالیت داشتید؟
-به غیر از طرحهای معراج، مفتاح و محراب که برای مرکز تخصصی و به سراسر کشور رفتهام، در فضای مجازی پاسخگوی مسائل دینی هم هستم، در فیسبوک فارسی هم کار تبلیغ دین را انجام میدهم، در فضای مجازی با مناظره و مباحثه با مسیحیان الحمدلله موفق شدیم برخی افراد را در همین ایران خودمان جذب اسلام کنیم، میخواهم بگویم از این فضا نباید غافل بود، حالا که موقعیت برای تبلیغ دین ایجاد شده است، توصیه میکنیم که طلاب عزیز هم استفاده کنند.
در شرایط کنونی صرف وبلاگنویسی مهم نیست، بلکه طلاب باید با جامعه در تعامل باشند و حرف آنها را بشنوند، بفهمند، هضم کنند و پس از آن متناسب با سؤالشان پاسخ دهند، این روش خیلی در مکتب اهل بیت(ع) پررنگ است که هر شاخصی را متناسب با میزان درک خودش پاسخ میدادند، پیامبر(ص) فرمودند: ماپیامبران مأمور شدیم که به میزان عقول مردم با آنها صحبت کنیم.
در کشورهای اسلامی مانند سوریه، عربستان سعودی هنگامی که با اهل سنت و حتی سلفیه روبرو شدم، به این یقین رسیدم که مکتب پویای تشیع سؤالی بدون جواب ندارد، منتها لازمهاش این است که طلاب و رحانیون یک مقدار مسلط به قرآن کریم باشند و انسان وقتی با حفظ قرآن کریم جلو میرود، در مناظره برنده میشود.
به عبارتی دیگر یکی از رمزهای موفقیت اهل سنت حفظ قرآن است، بنابراین توصیه میکنیم طلاب حوزههای علمیه که حتی حفظ ترتیبی قرآن را نمیتوانند انجام دهند، حفظ موضوعی داشته باشند، اگر روزانه یک آیه قرآن حفظ کنند، در آخر سال 365 آیه را حفظ کرده اند
حسان عبدالمنان قرآن را به صورت موضوعی با نام «معجم الموضوعی لایات القرآن الکریم» جمعآوری کرده که توسط انتشارات دارالعلم چاپ شده است، این کتاب در این زمینه خیلی مؤثر است، در واقع بچه شیعه با حفظ موضوعی قرآن میداند که اعتقاد خودش کجای قرآن کریم آمده است و در نتیجه آن از اعتقادات دفاع کند.
* اخوی شما هم در مرکز تخصصی نماز است؟
- خیر! ایشان در حوزه تفسیر قرآن کریم فعالیت میکنند.
دوقلوهای اصفهانی مراسم خطبهخوانی در غدیر را اجرا میکنند/ سنت حسنه خطبهخوانی غدیر احیا شود
*به مناسبت عید غدیرخم در اصفهان مراسم خطبه خوانی دارید، چند سالی است که این کار را انجام میدهید؟
-خطبهای که پیامبر اکرم(ص) در کنار آبگیر غدیر ایراد فرمودند به خطبه «غدیریه» معروف است که در کتابهای حدیثی مانند احتجاج شیخ طبرسی وبحارو ... نقل شده است، در روز عید غدیر خم دکوراسیون غدیر چیده میشود و ما هم همانند آنچه در روایت آمده است، از حفظ اجرا میکنیم و مسلماً هر چیزی به روش تصویری انجام شود ماندگاریش در مخاطب بیشتر است.
در شب و روز عید غدیر در اصفهان وشهرهای اطراف اجرا کردیم، استقبال از این مسأله زیاد است و برای فرهنگسازی شبیهسازی خطبه غدیر نیاز به افراد زیادی داریم که خطبه را حفظ باشند و بهتر است که خانوادهها فرزندانشان را به این امر تشویق کنند و ما هم اکنون با برگزاری کلاس حفظ خطبه بیش از 50 حافظ خطبه در اصفهان داریم.
از سال 80 به همراه اخوی خطبه غدیریه پیامبر اکرم(ص)، خطبه امام سجاد(ع) در شام و خطبه فدکیه حضرت زهرا(س) را اجرا کردیم.
هنگامی که ائمه جماعت مدینه از دست مبلغ ایرانی عصبانی میشود
*خب! در این قسمت از خاطرات تبلیغیتان برایمان میگویید؟
-در سفرهای داخلی و خارجی برای هر مبلغ دینی یکسری اتفاقها میافتد که همه اینها خاطرهانگیز است، از کشور سعودی شروع کنم، همان طور که گفتم رمز موفقیت مبلغان ما در مواجهه با فرقههای دیگر مذاهب دیگر تسلط به آیات قرآن است و از آنجایی که به فرموده مقام معظم رهبری به 10 میلیون حافظ نیاز داریم، لازمهاش این است که از طلاب شروع کنیم که الحمدلله گامهای مهمی برداشته شده و قرار است در طول 10 سال با برنامهریزیهای انجام شده طلبههای ما حافظ کل قرآن کریم شوند.
یکی از خاطرات بنده مربوط میشود به گفتگو با یکی از ائمه جماعات مدینه که در مسجدالنبی رخ داد، در این گفتوگو هر چه راجع به غدیرخم و خطبه غدیر -که کامل حفظ بودم و با با لهجه فصیح عربی خواندم- میگفت «والله لا ادری والله لا ادری» یا واقعاً نمیدانست، میپرسید خم کجاست؟ یا کتمان میکرد! تا اینکه بحث را به سمت آیه تطهیر بردم، پیش خودم گفتم: اینجا آخر خط است، باید پیاده بشوی!
در ابتدا گفتم: ای بزرگوار! شما عرب هستی و من عجم هستم، شما نسبت به من به زبان قرآن بیشتر آشنا هستی.
در پرانتز بگویم: همانطور که میدانید اهل سنت همگی اتفاق دارند که این آیه تطهیر مخصوص اهل بیت(ع) نیست، مخصوص پنج تن آل کسا نیست، بلکه زنان پیامبر(ص) را شامل میشود- اهل بیت پیامبر(ص) هم شامل همسران حضرت هم میشود- وقتی آیه را خواندم بسیار تعجب کرد، فهمید من میخواهم چه بگویم، چون در زبان عربی اگر زنان جمعیتشان بیشتر از مردان باشد، فعل به صورت مونث آورده میشود و اگر کمتر از مردان باشند، فعل به صورت مذکر میآید، اینجا بود پس از یک ساعت و 20 دقیقه مناظره این استاد ما چهرهاش برافروخته شد و با تندی گفت: از جا بلند شو، «قم! قم!» و در نهایت محل را ترک کرد.
بنابراین اگر مسلط به قرآن کریم باشیم، هیچ وقت در مناظره شکست نمیخوریم، بارها مشاهده شده افرادی وارد مباحثه با علمای سعودی میشوند، چون تسلط به قرآن کریم ندارند و در این شرایط مردم آنها را نگاه میکنند، وجهه خوبی نخواهد داشت.
یک خاطره خوش ما مربوط به جوانی از اهل یمن بود، وقتی با او صحبت کردم - البته او خیلی جستجوگر بود و خودش جلو آمد- بحث تحریف قرآن از سوی شیعه و دشنام به صحابه را مطرح کرد! من هم در جواب گفتم: ما همان قرآنی را میخوانیم که شما میخوانید، همچنین در مکتب شیعه لعن هست، اما سبّ نیست، وقتی فهمید حافظ قرآن کریم هستم بسیار مسرور شد، با این وجود یکی از اتهاماتی که اکنون به شیعیان میزنند، این است که آنها اعتقاد به نبوت حضرت علی(ع) دارند! من هم به این جوان یمنی گفتم که این گونه نیست و امیرالمؤمنین(ع) جانشین پیامبر(ص) است.
عدم باور درست به معاد مانع خشوع انسان به اطاعت الهی میشود
*در خصوص فعالیت داخل کشور هم خاطرهای به ذهنتان میرسد؟
-در حوزه داخلی اعتقادم بر این است که بر اساس آیات قرآن اگر ایمان شخص به توحید و معاد درست شود، فرد به خوبی جذب آموزههای دینی میشود، خداوند متعال در آیه 45 سوره بقره میفرماید: «وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِینَ»، نماز خواندن سخت است، باید از خواب و کار و مشغلهات به خاطر نماز بزنی، بنابراین مسأله نماز به اعتقاد به معاد گره خورده است، «الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاَقُوا رَبِّهِمْ وَأَنَّهُمْ إِلَیْهِ رَاجِعُونَ»؛ همان کسانى که مىدانند با پروردگار خود دیدار خواهند کرد و به سوى او باز خواهند گشت.
پس نماز برای شما سنگین است تا زمانی که به خشوع برسید، زمانی به خشوع خواهید رسید که باور شما نسبت به معاد ایجاد شود، متأسفانه در بحث توحید و معاد کم کار کردیم.
شخصی میگوید: من نماز نمیخوانم! باید گفت: مگر خداوند به نماز ما نیاز دارد، این شخص مشکل توحیدی دارد، مسأله نماز برای او جا نیفتاده است، در حالی که نماز به خاطر زندگی برزخی و حیات طیبه انسان تشریع شده است، نه اینکه خداوند به نماز ما احتیاج داشته باشد. همه مردم دنیا همانند ابوجهل شوند یا همانندسلمان فارسی، برای خداوند هیچ فرقی نمیکند این را باید یقین کرد
یا وقتی بحث حکمت خدا برای یک جوان جا نمیافتد، دست از یکسری مسائل عملی مانند حجاب، نماز و روزه بر میدارد، در ماه رمضان علناً روزه خواری میکند، این ناشی از ضعف اعتقادی به توحید و حکمت خداوند است.
باید هضم کرد که خداوند تمام دستوراتش بر اساس حکمت است، بر اساس حکمت است که فرمود: گوشت خوک حرام و گوشت گوسفند حلال؛ چون یعنی برای خدا فرق نمیکند همه گوشت خوک بخورند یا گوشت حلال.
فکر میکنیم جامعه از لحاظ اعتقادی رشد کرده است، نه این گونه نیست، بلکه جامعه به لحاظ علمی رشد کرده است و از لحاظ اعتقادی رشد چندانی نداشته است، حتی رو به انحطاط، ضعف و زوال است، شما میبینید وقتی عرفانهای نوظهور پدید میآید عده زیادی جذب میشوند، این نشان از ضعف اعتقادی انسانهاست.
ماجرای گرویدن یک بانوی مسیحی به شیعه
اما درباره خاطره داخلی! راجع به این شیعه شدن یک شخص مسیحی است، به روش قرآن کریم با ایشان گفتوگو کردم، گفتم: شما مسیحی هستی، چرا یهودی نیستی؟ گفت: دین مسیحیت بعد از یهودیت آمده است، گفتم: دین اسلام هم بعد از مسیحیت آمده است، خب باید بپذیرید. گفت: حاجآقا اسلام سخت است، باید نماز بخوانیم، حجاب رعایت کنیم.
گفتم: صبر کن! اسلام دوبخش دارد، یک اسلام نظری و یک اسلام عملی، اسلام نظری که شما وارد توحید میشوید که خدا یکتاست، این خیلی تفاوت میکند که شما با این اعتقاد و باور از دنیا بروید که شریک برای خدا قائل شوید، بگویید: «ان الله ثالث ثلاثه»! خدا سومی از سه تاست؛ پدر(خدا) و پسر(حضرت عیسی) و روح القدس (جبرئیل) یا اعتقاد به اینکه خدا یگانه است، قرآن آخرین کتاب آسمانی است و کاملتر از انجیل است، رسالت حضرت محمد(ص) کاملتر از حضرت عیسی(ع) است.
گفت: از کجا معلوم که دین اسلام کامل باشد؟
در پرانتز این مطلب را بگویم یکی از مسائلی که روی آن کم کار کردیم، در خصوص آداب زندگی فردی و اجتماعی از منظر اسلام است، روایات فراوانی علامه مجلسی در کتاب العشره «بحارالانوار» جمعآوری کرده که اهل بیت(ع) فرمودند: خوردن شما اینگونه باشد، رفتار فردی و اجتماعی این گونه باشد، حتی سر سفره نشستن، مسافرت رفتن و .... این موارد مطرح شده است. وقتی زیباییهای اسلام بیان شود، کامل بودن آن مشخص میشود که این دین برای تمام شؤون زندگی انسان برنامه دارد.
گفتم بهترین راه مقایسه است، من به ایشان کتاب «بهشت اخلاق» استاد نیلیپور در خصوص آداب و رفتار اسلامی کتاب «حلیة المتقین» علامه مجلسی و نهج البلاغه را معرفی کردم، به او گفتم: حالا همه را لازم نیست مطالعه کنید، من قرآن، انجیل، تورات و زبور را خواندم، شما هم بخوانید، ببینید کدام آموزهها به عقل و فطرت شما نزدیک است، دو سه هفتهای طول کشید و بالاخره پاسخ داد که بله! من شیعه شدم، به سبب اینکه واقعاً میبینم مکتب شیعه از لحاظ آداب زندگی دنیوی و اعتقادات اخروی خیلی غنی است.
* مشکل نوع نگاه این شخص مسیحی چی بود؟
مشکل نگاه کردن به عمل مسلمانان بود، اینکه مسلماننماها به اسم اسلام یک عمل اشتباهی را انجام میدهند، این باعث میشود دیگران نسبت به دین بدبین شوند، بنابراین باید خیلی مراقب باشیم. امیرالمؤمنان(ع) میفرماید: «ان دین الله لا یعرف بالرجال، بل بایة الحق، اعرف الحق تعرف اهله...»، همانا دین خدا به وسیله اشخاص و مردان سرشناس شناخته نمیشود، بلکه به نشانهها و آیات الهی شناخته میشود، بنابراین دستورات و نشانههای حق را بشناس تا در شناخت صاحبان حق گمراه نشوی.
بنابراین دین خدا با من روحانی شناخته نمیشود، با عمل مسلمانان حتی دانشمندان شیعه شناخته نمیشود، بلکه باید حق را شناخت، هر انسانی ممکن است اشتباه بکند، تنها دوچیز که اشتباه ندارند، قرآن و عترت، باید ما به این درک برسیم که اسلام با عمل یک مسلمان شناخته نمیشود، اگر قوانین، رفتار و عمل ضد اسلامی درجامعه دیدید ربطی به اسلام ندارد، خیلی واضح و روشن است. خیلی مواقع شده است به یک جوانی که در نماز سست است، میگوییم جوان نماز برای رشد خود انسان است، میگوید ای بابا حاج آقا! وقتی بعضی مسئولین به مردم دروغ میگویند، تو انتظار داری ما نماز بخوانیم، من هم در جواب میگویم: این چه منطقی است! وقتی توضیح داده میشود، میپذیرد که عمل آنها ربطی به اسلام ندارد.
اگر روی ریشهها کار کنیم و با ملایمت و ملاطفت همراه با زبان نرم سخن بگوییم، در جذب افراد موفق خواهیم بود، همان گونه خداوند متعال خطاب به پیامبر(ص) میفرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ»؛ به سبب رحمت خداست که تو با آنها این چنین خوشخوی و مهربان هستی، اگر تندخو و سخت دل میبودی از گرد تو پراکنده میشدند، بنابراین این اخلاق پیامبر(ص) است که مردم را جذب دین میکند.
مسأله سوم این است که باید به اندازه عقل مردم سخن گفت، در واقع این بحث چهره به چهره جواب میدهد و در صورتی که به اندازه عقول مردم صحبت کنیم، موفق خواهیم بود.
گامهای عملی که انسان را به سوی سعادت سوق میدهد
* و صحبت پایانی....
- من کسی نیستم بخواهم توصیه کنم، آنچه در این دنیا داریم میبینیم، مظلومیت شیعه است، خانوادهها نسبت به مسائل دین حساس باشند، نسبت به مسائل عبادی دینی فرزندانشان حساس باشند، مخصوصاً «نماز» به عنوان محور توجه داشته باشند که در قرآن تنها عامل بازدارنده از گناه نماز معرفی شده است.
امام علی(ع) در نامه 27 نهج البلاغه به فرماندار مصر مینویسد: -اگر میخواهی فرمانده خوبی باشی، رئیس جمهور خوبی باشی، رهبر خوبی باشی- «بدان که همه اعمال تو، تابع نماز است»، بنابراین اگر در مکتب تشیع زندگی میکنیم یا پیرو اهل بیت(ع) هستیم، برای رشد و حیات طیبه در عالم برزخ به یکسری اعمال عبادی نیاز داریم.
یکی از چیزهایی که انسان را رشد میدهد این است که انسان دائمالوضو باشد، بسیار بد است که یک بچه شیعه برخلاف مکتب اهل بیت(ع) حرکت کند، این یکی از گامهای عملی است.
در زندگی اهل بیت(ع) خیلی چیزها خیلی راحت است، یک هفته و ده روز زمان میخواهد تا برای انسان ملکه شود، یک مقدار تقصیر رسانه است که تبلیغ نمیکند و یک مقدار هم تقصیر خودمان است، زیرا دوست داریم که دیگران برای ما بازگو کنند، در حالی که باید مطالعاتمان را در زمینه دینی بالا ببریم.
یک رسانه عراقی در گزارشی اعلام کرد رای دهندگان اهل سنت در انتخابات اخیر رای بالایی به نامزدهای ائتلاف دولت قانون دادند.
اطلاعات و آمار ارائه شده از سوی کمیساریای عالی مستقل انتخابات عراق نشان می دهد که بسیاری از رای هندگان در مناطق کمربندی بغداد که اکثریت جمعیت این مناطق را اهل سنت تشکیل می دهند، ائتلاف دولت قانون را انتخاب کرده و به جز تعداد معدودی، به متحدون یا العربیه یا الوطنیه رای ندادند.
ناظران مسائل سیاسی عراق می گویند رای دهندگان در مناطق سنی نشین حومه بغداد با رای خود به نوری المالکی نخست وزیر نشان دادند که تبلیغات انتخاباتی اسامه النجیفی، صالح المطلک و ایاد علاوی علیه مالکی و ادعای آنها مبنی بر اینکه مالکی فرزندان آنها را به قتل می رساند، بیهوده بوده است.
به گفته تحلیلگران، شهروندان اهل سنت ساکن این مناطق خطر حضور تروریستها در نزدیکی محل سکونت خود را به وضوح درک کرده بودند و به همین سبب به مالکی رای دادند. اما آنچه رقبای مالکی مطرح می کردند، صرفا تبلیغات انتخاباتی بود که هدف از آن جلوگیری از سرازیر شدن آرای اهل سنت به مالکی با تکیه بر زبان رسانه های دروغگو بود که در این زمینه هم شکست خوردند.
بر اساس گزارش پایگاه خبری بابل، ناظران مسائل سیاسی عراق معتقدند حضور تروریستها در مناطق کمربندی بغداد و عملیات نیروهای مسلح علیه این افراد سبب شد تا بسیاری از شهروندان اهل سنت ساکن این مناطق به ائتلاف دولت قانون رای بدهند و به گواه رهبران فهرستهای متحدون، العربیه و الوطنیه هیچ عملیات تقلبی در این مناطق صورت نگرفت.
در این زمینه ابراهیم المطلک عضو فهرست العربیه گفته است وضع امنیتی و جاری شدن سیل(به سبب باز شدن دریچه سد فلوجه از سوی تروریستها) عامل کاهش آرای العراقیه و متحدون بود.
گروههای سیاسی وابسته به اقلیت اهل سنت در بغداد تنها 15 کرسی کسب کردند تا شکست بزرگی برای آنها در پایتخت عراق رقم بخورد.
در حالی که میزان مشارکت در انتخابات سال 2010 از 60 درصد فراتر نرفت، گروههای سیاسی اهل سنت در بغداد توانستند 28 کرسی کسب کنند، اما در انتخابات اخیر با وجودی که نسبت مشارکت در مناطق سنی نشین بیش از 80 درصد بود، نمایندگان وابسته به اقلیت تنها 15 کرسی در بغداد کسب کردند.
به گفته ناظران، بسیاری از فهرستهای انتخاباتی به ویژه متحدون به رهبری اسامه النجیفی و العربیه به رهبری صالح المطلک، بحران الانبار و جنگ نیروهای ارتش با تروریستهای داعش و دیگر گروههای تروریستی مرتبط با القاعده را به عنوان تبلیغات انتخاباتی خود با هدف حمله به سیاستهای دولت نوری المالکی در پیگرد تروریستها قرار داده و تلاش کردند از طریق رسانه های حامی خود اینگونه القاء کنند که ارتش در حال کشتن غیرنظامیان اهل سنت در مناطق همجوار بغداد است، اما نتایج انتخابات و آرای صندوقها نشان داد که شهروندان این مناطق، ائتلاف المالکی را با وجود هجمه سنگین رقبا برگزیدند و اهل سنت تبلیغات منفی النجیفی و صالح المطلک علیه مالکی را رد کردند.
پس از اعلام نتایج نهایی انتخابات، گروههایی چون متحدون، الوطنیه و العربیه با طرح ادعای تقلب در انتخابات تلاش کردند تا با این ادعا بر شکست سنگین خود سرپوش بگذارند.
این گروهها به این دلیل شروع به طرح اتهام تقلب در انتخابات کردند که انتظار نداشتند از جایگاه ضعیفی در جامعه عراق برخوردار باشند و رهبران این گروهها به سبب شکست در انتخابات و ناکامی در کسب کرسی های فراوان دچار شوک شده اند.
پیروزی مالکی با کسب بیش از 90 کرسی ضربه بزرگی به این افراد وارد کرده است که گمان می کردند به راحتی می توانند در انتخابات اخیر مالکی را شکست داده و او را از اریکه قدرت به زیر بکشانند.
نکته جالب درباره رهبران این گروهها که در سلامت انتخابات تشکیک می کنند این است که آنها در حالی به طرح تقلب می پردازند که با رهبران ائتلاف دولت قانون برای مذاکره درباره مناصب دولت جدید ارتباط برقرار کرده اند.
انتصار علاوی از رهبران ائتلاف الوطنیه به رهبری ایاد علاوی در توجیه شکست سنگین این گروه مدعی شده است عملیات خرید و فروش رای در داخل کمیساریا انجام شد و قیمت یک کرسی پارلمانی به یک میلیون دلار یا بیشتر می رسید.
این تصور وجود دارد که علت نارضایتی و عصبانیت معترضان در اطلاعات تقریبا موثقی نهفته است که از احتمال پیوستن فهرستهای کوچک پیروز و نمایندگان مستقل به ائتلاف نوری المالکی است که در نهایت ائتلاف پارلمانی با 120 کرسی را بدون ائتلافهای صدر و حکیم که کمتر از 60 کرسی کسب کردند، تشکیل می دهد.
بازنده بزرگ انتخابات عراق
هجمه علیه ائتلاف دولت قانون در حالی است که نوری المالکی رهبر این ائتلاف تاکید کرده است دستان خود را به سوی همه دراز کرده و مطالبات کُردها و دیگر گروههای سیاسی هم در چارچوب قانون اساسی برآورده می شود و وی خواهان به حاشیه رفتن هیچ گروه و جریانی نیست.
عربستان را می توان بازنده بزرگ انتخابات پارلمانی اخیر دانست زیرا حساب ویژه ای بر روی پیروزی ایاد علاوی و دیگر گروههای وابسته به خود باز کرده بود، عربستان سخت به دنبال تغییر وضع موجود و جلوگیری از نخست وزیری نوری المالکی است، سعودیها به خاطر اینکه واژه انتخابات مردمی جایی در عربستان ندارد و نظام حاکم بر این کشور نظامی غیر مردمی و دیکتاتوری است، از تشکیل دولت منتخب مردمی دموکراتیک در کنار مرزهای خود نگران هستند.
چند نکته جالب درباره انتخابات اخیر
کدام نماینده پارلمان جدید عراق بیشترین تعداد رای و کدام نماینده کمترین تعداد رای را به خود اختصاص داد :
بیشترین تعداد رای : نوری المالکی نخست وزیر عراق و رهبر ائتلاف دولت قانون با کسب بیش از 721 هزار رای
کمترین تعداد رای: "ازاد هرمز نیسان" نماینده فهرست الورکاء با کسب تنها 416 رای در استان دهوک
کسانی که با حداقل رای نماینده پارلمان عراق شدند
انتخابات پارلمانی اخیر عراق، آمار و ارقام جالب توجهی را از این نظر به خود اختصاص داده است که برای ورود به پارلمان می توان با کمترین رای شانس خود را امتحان کرد. اینکه نامزدی با کمتر از 500 رای بتواند به پارلمان راه یابد، یک نکته جالب توجه در نوع خود به شمار می رود.
با نگاهی به آرای نمایندگان راه یافته به پارلمان عراق، برخی نامزدها توانسته اند در حالی به پارلمان جدید عراق راه پیدا کنند، که از کمترین آرا برخوردار بوده اند و البته این افراد در حوزه های انتخاباتی خود چهره های گمنامی هم نبوده اند و جالب اینکه بیشتر این افراد هم نامزدهای زن بوده اند تا زنان عراقی بر خلاف زنان عرب برخی کشورهای منطقه که حتی حق رانندگی هم ندارند، به راحتی بتوانند در فعالیتهای سیاسی مشارکت فعال و در تصمیم گیریهای مهم کشور خود مشارکت تاثیرگذار داشته باشند.
یکی از این افراد، فردی به نام "ازاد هرمز نیسان" نماینده فهرست الورکاء است که با کمترین رای به میزان 416 رای در استان دهوک واقع در شمال عراق توانست به پارلمان راه یابد.
همچنین "اسیا حاجی سلیم" عضو اتحادیه اسلامی کردستان توانست با تنها 525 رای در استان دهوک رتبه دوم را به خود اختصاص دهد.
"ختام کریم عبدالرحمن" نامزد ائتلاف الاحرار وابسته به جریان صدر هم توانست با 783 رای در استان بغداد و هدی محمد از ائتلاف الوطنیه به رهبری ایاد علاوی توانست با تنها 833 رای از استان دیالی به پارلمان عراق راه یابد.
"غاده محمد نوری" از فراکسییون وحده ابناء العراق با تنها هزار و 52 رای در استان دیالی، عهود عبدالزهره عباس نامزد ائتلاف المواطن به رهبری سید عمار حکیم در استان بصره با تنها هزار و 202 رای، "بان عبدالرضا دوش" دیگر نامزد ائتلاف المواطن از استان نجف اشرف هم با کمتر از هزار و 500 رای، "علا عوده لایذ شناوه" نامزد ائتلاف الفضیله و النخب المستقله با تنها هزار و 532 رای در استان ذی قار،" احلام سالم ثجیل علی" عضو ائتلاف المواطن در حوزه انتخاباتی بغداد با تنها هزار و 940 رای و " تافکه احمد میرذا محمد" نامزد فراکسیون تغییر در استان سلیمانیه هم با دو هزار و 222 رای توانستند با کسب کمترین آرا بر کرسی سومین پارلمان منتخب پس از صدام معدوم تکیه بزنند.
آرای برخی نمایندگان راه یافته پارلمان جدید هم بین 3 تا 7 هزار رای بود.
نامزدهایی که حتی به خودشان رای ندادند و یک رای هم کسب نکردند
کمیساریای عالی مستقل انتخابات عراق در مقابل نام 27 نامزد هیچ رایی ثبت نکرده و جالب اینکه این افراد حتی خودشان هم به خود رای نداده اند تا عدد صفر در مقابل نامشان درج شود.
بر این اساس چهار نامزد فراکسیون التضامن المستقله شامل ضرغام حسن شاکر عمران، یاسر حسن شاکر عمران، حسنی طه حسنی ناصر، محمد علی عزیز علی و 14 نامزد فراکسیون بغداد الوطنیة المستقلة ، دو نامزد فراکسیون الوارثون، سه نامزد حزب الدعوه الاسلامیه ، یک نامزد ائتلاف الوفاء العراقی، یک نامزد ائتلاف العراق، یک نامزد جنبش العمل و الوفاء و یک نامزد از جنبش التصحیح الوطنی حتی یک رای هم کسب نکردند یعنی حتی خودشان هم به خودشان رای ندادند.
نمایندگان ناکام در راهیابی مجدد به پارلمان
نتایج نهایی شمارش آرای انتخابات پارلمانی اخیر عراق که از سوی کمیساریای عالی مستقل انتخابات این کشور اعلام شد، پایان حیات پارلمانی مهمترین نمایندگان را با از دست کرسی های خود در پارلمان نشان داد.
با وجودی که پیروز مطرح این انتخابات، ائتلاف دولت قانون به رهبری نوری المالکی بود، اما هواداران این جریان ترجیح دادند به برخی از شخصیتهای مطرح این ائتلاف رای نداده و چهره های جدید را در تلاش برای تزریق روح جدید به پیکر این جریان سیاسی انتخاب کنند.
شیروان الوائلی، ولید الحلی، خالد العطیه،،علی الشلاه و حسن السنید از جمله مطرح ترین اعضای ائتلاف دولت قانون هستند که در انتخابات اخیر نتوانستند رای اعتماد هواداران خود را جلب کنند و از رسیدن مجدد به پارلمان ناکام ماندند.
مشعان الجبوری شخصیت جنجالی فراکسیون بدرالفحل که به ضدیت با کردها مشهور است، از راهیابی به پارلمان باز مانده است، اما خواستار بازشمارش آرا شده است. وی مدعی شده است در صورتی که استاندار صلاح الدین به منصب وزارت برسد، وی می تواند به پارلمان راه پیدا کند.
مثال آلالوسی سیاستمدار جنجالی وابسته به اقلیت که با سفرهای خود به مناطق اشغالی و دیدار با شخصیتهای صهیونیست موجی از انتقادها را به دنبال داشت، در حوزه انتخابیه بغداد توانست از طریق ائتلاف مدنی دموکراتیک به پارلمان راه یابد تا همچنان بتواند خبرساز باشد.
در بصره، از 25 نماینده این استان، 20 نماینده در رسیدن مجدد به پارلمان ناکام مانده و تنها پنج نفر توانستند برای بار دیگر بر کرسی پارلمان تکیه بزنند.
رای دهندگان در استان الانبار تنها سه نماینده پارلمان دوم را برای بار دیگر انتخاب کردند و افراد دیگر از راهیابی مجدد به پارلمان باز ماندند.
در حوزه انتخابیه اربیل، رای دهندگان این استان تمام نمایندگان دوره سابق را که تعدادشان 15 نماینده بود، کنار گذاشته و نمایندگان جدید را به جای آنها روانه پارلمان کردند.
در استان بابل، تنها پنج نماینده توانستند صندلی خود را در پارلمان جدید حفظ کرده و 12 نماینده در این راه ناکام ماندند.
در استان دیالی نیز از مجموع 14 نماینده این استان، پنج نماینده توانستند بار دیگر مجوز ورود به پارلمان را کسب کنند و 9 نماینده جدید راهی پارلمان شدند.
مهمترین راه یافتگان به پارلمان جدید از این حوزه انتخابی، سلیم الجبوری از ائتلاف دیالی هویتنا و هادی العامری وزیر حمل و نقل و رهبر سازمان بدر از ائتلاف دولت قانون هستند.
در استان کربلای معلی، تنها چهار نماینده از 11 نماینده توانستند صندلی خود را حفظ کنند . علی الادیب وزیر آموزش عالی دولت مالکی از جمله نمایندگان راه یافته به پارلمان از این حوزه به شمار می رود.
در استان کرکوک، 9 نماینده از 12 نماینده این استان نتوانستند به پارلمان جدید راه یابند.
در استان نینوی هم تنها 10 نماینده از 31 نماینده توانستند کرسی خود را در پارلمان جدید حفظ کنند. مهمترین آنها اسامه النجیفی رهبر فراکسیون متحدون است که ائتلاف وی توانست 12 کرسی کسب کند، البته آرای النجیفی نسبت به دوره سابق به شدت کاهش یافته است و از حدود 275 هزار رای در انتخابات سال 2010 میلادی به 112 هزار رای کاهش یافته است.
+++
توهین هایی که دیده نشدند و فریادهایی که در گلو ماسیدند
دشمنی
غرب با ادیان آسمانی و به خصوص اسلام، موضوع تازه ای نیست و سالیان سال
است که در فیلم های هالیوودی و غیر هالیوودی شاهد تاخت و تاز و توهین آن ها
به این دین مقدس و پاک هستیم. جدیدترین نمونه این توهین ها و هتاکی ها هم
ساخت فیلم موهن کارگردان اسرائیلی-آمریکایی است که خشم یک میلیارد مسلمان
در سراسر جهان را برانگیخته و احساسات آن ها را جریحه دار کرده است.
اما
در این بین، در بخش دیگری از رسانه های غربی، توهین هایی به خداوند یکتا،
ساحت مقدس انبیاء الهی، ائمه اطهار و کتب آسمانی در حال انجام است که چندان
به چشم نیامده و از دیده ها پنهان مانده اند. توهین هایی که در بازی های
رایانه ای غربی به مقدسات صورت می گیرد، نه تنها خشم و انزجار مسلمانان را
به همراه نداشته، بلکه متأسفانه خیلی از این بازی ها زینت بخش اوقات فراغت
جوانان مسلمان نیز شده اند!! عدم شناخت و اطلاع مسئولین و خانواده ها از
محتوای بازی های رایانه ای و کم اهمیت دانستن این مقوله، باعث شده تا هتاکی
ها در این رسانه فراگیر، ادامه یابد و روز به روز شاهد ساخت بازی هایی با
سوژه توهین به مقدسات باشیم. باید توجه داشت که غرب در حال برنامه ریزی
برای از بین بردن قبح مقدسات در میان جوانان مسلمان است تا نسل بعد
(جوانانی که در آینده حاکمیت کشورهای اسلامی را در دست خواهند داشت) نسبت
به تعصبات دینی که مانعی جدی بر سر راه نفوذ غرب خواهد بود، بی تفاوت باشند
و زمینه نفوذ هر چه بیشتر غرب به ممالک اسلامی و غارت منابع آن ها را
فراهم نماید.
از این رو، در این
مقاله قصد دارم تا با معرفی اجمالی چند نمونه از این بازی ها، خانواده ها و
جوانان عزیز را با بخشی از ابعاد توهین ها در بازی های رایانه ای آشنا
نمایم. لازم به ذکر است که تحلیل کامل تک تک این بازی ها در آینده ای نزدیک
در بلاگ قرار داده خواهد شد.
خداوندی که جسم دارد و ناتوان است!!
یکی
از مواردی که در برخی از بازی های رایانه ای به شدت مورد هجو قرار می
گیرد، موضوع خداوند و ناتوان نشان دادن اوست. در چندین بازی مختلف، خداوند
به شکلی مادی توصیف شده، عاری از خطا نیست و حتی توان لازم برای رسیدگی به
امور بندگان خود را ندارد! به عنوان نمونه می توان به بازی های Black &
White و El Shaddai: Ascension of the Metatron اشاره نمود.
Black & White:
در
این بازی شما در نقش خدا بازی می کنید. طی یک اتفاق، کودکی درون دریا
گرفتار می شود و پدر و مادرش از خدا می خواهند که او را نجات دهد. در این
هنگام صدای آن ها به عرش رسیده و سپس خداوند در قالب یک دست بزرگ، در زمین
ظاهر شده و کودک را نجات می دهد. پس از این واقعه است که خانواده کودک
توانمندی های خدای ناجی را برای مردم روستای خود بازگو می کنند و از آن به
بعد، خدا در قالب بت و عبادتگاه مورد پرستش قرار می گیرد. بازیکن باید در
قالب خداوند، به مردم سرکشی کرده و دعاهای آن ها را مستجاب نموده و برای آن
ها معجزه نماید!
در این بازی قدرت و
توان خداوند به میزان پیروان و عبادت کنندگان وی بستگی دارد و هر چه تعداد
آن ها بیشتر باشد، اقتدار خدا نیز بیشتر است و می تواند معجزات پیچیده تری
انجام دهد. البته خدا در این بازی تنها نیست و خدایان دیگری نیز در سرزمین
های اطراف وجود دارند که می توانند قلمروی او را تهدید نمایند. به همین
منظور، بازیکن باید برای نبرد با خدایان دیگر نیز آمادگی کافی داشته باشد.
برای این کار، در بازی دو راهنما تعبیه شده است: یکی روح خوب و دیگری روح
پلید که هر یک سعی در راهنمایی و یا اغفال خداوند دارند! از همین رو هم
خدای موجود در این بازی می تواند خوب مطلق و یا بد مطلق باشد.
اما
نکته توهین آمیز دیگر در این بازی، وجود حیواناتی است که مورد تعلیم و
تربیت مستقیم خدا قرار می گیرند و به عنوان سفیران او، به سرزمین های اطراف
فرستاده می شوند و با تشویق و تنبیه، مردم را به عبادت خدا دعوت می کنند.
در مورد این بخش، بیش از این توضیح جایز نیست و تحلیل آن را به شما خواننده
محترم واگذار می کنم.
نکاتی که باید به آن ها توجه داشت:
قائل
شدن جسمانیت برای خداوند، اعتقاد به وجود چندین خدا، هویت بخشی به خدا فقط
به واسطه وجود پیروان برای او، وابستگی خدا به بندگان و نیاز به پرستش،
توهین به شأن و مقام انبیاء.
El Shaddai: Ascension of the Metatron
فرشتگان
سقوط کرده در زمین فساد به پا کرده اند و با ایجاد لایه ای از غبار، مانع
کنترل خداوند بر بشر شده اند. خداوند هم برای تنبیه آن ها با مشاوره شیطان
(Lucifel- وجود El در انتهای این نام به دلیل قرار دادن شیطان در زمره
فرشتگان است. به همین دلیل هم برای او نامی همانند فرشتگان مقرب انتخاب شده
است. مانند: Michael، Gabriel و...)، ادریس نبی (که به ایناک (Enoch)
معروف است) را راهی مأموریتی می نماید تا فرشتگان خاطی را برای تنبیه به
عرش بازگرداند. در این میان، شیطان لحظه به لحظه مأموریت ادریس را از طریق
تلفن همراه! به خداوند گزارش می دهد و او را در جریان وقایع قرار می دهد...
نکاتی که باید به آن ها توجه داشت:
ضعیف
نشان دادن خداوند در رسیدگی به امور بندگان، اعتماد خدا به شیطان و
استفاده از او به عنوان مشاور، قرار دادن شیطان در زمره فرشتگان، ارائه
چهره ای مخدوش از پیامبر خدا، رد معصومیت فرشتگان و نسبت دادن گناه و عصیان
به آن ها.
خانه ای که خدا در آن نیست!!
ارائه
چهره ای مخدوش از قبله گاه، مسجد پیامبر و کتاب آسمانی مسلمانان (قرآن)،
از دیگر مصادیق توهین به مقدسات اسلامی در بازی های رایانه ای به شمار می
روند. نشان دادن این مکان ها به عنوان جایگاه شر و پلیدی و نمایش قرآن در
کتابخانه شرورترین افراد، نشان از عمق کینه و نفرت کفار از اسلام و مسلمین
دارد. بازی هایی چون Resident Evil 4&5 و دیگر تولید شرکت Capcom، یعنی
Devil May Cry 3 و بازی Clive Barker's Undying نمونه های آشکاری از این
کینه توزی ها هستند.
Devil May Cry 3
داستان
بازی د رمورد دو برادر شیطان زاده است که یکی از آن ها در جایگاه خیر! و
دیگری در جایگاه شر توصیف می شوند. در این بین، برادر شرور برای دستیابی به
ارثیه سیاه پدر خود، اقدام به مبارزه با برادرش می نماید...
نکاتی که باید به آن ها توجه داشت:
نمایش
فرزند شیطان به عنوان منجی و عامل خیر برای بشریت، توهین به قبله گاه
مسلمین و نمایش درب خانه خدا به عنوان دروازه ای برای ورود به دنیای
شیاطین.
Resident Evil 4
دنیا
به علت انتشار ویروس ناشناسی که محصول آزمایشگاهی چندین کشور ابرقدرت است،
دچار فاجعه ای انسانی شده و انسان ها به مردگانی متحرک تغییر ماهیت داده
اند. اما در این بین، دانشمندان سازنده ویروس موفق شده اند تا در آزمایشگاه
های مخفی خود در کشور اسپانیا، با خلق نوع پیشرفته ای از این ویروس، گونه
ای جدید از سربازان ژنتیکی را به وجود آورند و آن را در اختیار فرقه ای از
افراطیون مذهبی اسپانیایی قرار دهند. رهبران این فرقه به منظور تحت فشار
قرار دادن دولت آمریکا برای توجه به خواسته های آن ها، دختر رئیس جمهور را
می ربایند و اقدام به اخاذی می کنند. دولت آمریکا برای یافتن دختر رئیس
جمهور و نفوذ به این فرقه، لیان اسکات کندی (Leon S. Kennedy)، محافظ مخصوص
رئیس جمهور را به اسپانیا می فرستد و لیان با این گروه درگیر می شود... در
این بازی برای دری که به اتاق شکنجه فرقه باز می شود، از درب مسجد النبی
استفاده شده است.
نکاتی که باید به آن ها توجه داشت:
نمایش
یک فرقه مذهبی به عنوان تروریست و عامل تهدید جهانی، نمایش درب مسجد النبی
به عنوان ورودی به اتاق ترس و شکنجه و توهین به نام مقدس پیامبر و ترکیب
آن با نماد فرقه شیطانی ایلومناتی.
Resident Evil 5
در
قسمت پنجم این بازی، ویروس به یک کشور آفریقایی انتقال می یابد و مردم را
آلوده می کند. باز هم برای حل این بحران و جلوگیری از تهدیدهای تروریستی
سازندگان ویروس، یک کماندوی کار کشته آمریکایی به کمک نیروهای نظامی
آفریقایی آمده و با عاملان تولید و پخش ویروس درگیر می شود. در این بازی
درون اتاق یکی از روئسای گروه تروریستی، چندین جلد کتاب قرآن را می توان
مشاهده نمود.
نکاتی که باید به آن ها توجه داشت:
ارتباط دادن گروه های تروریستی و تفکرات آن ها با کتاب آسمانی قرآن.
Clive Barker's Undying
داستان
بازی در دهه 1920 اتفاق می افتاد و ماجراجویی های فردی به نام پاتریک
گالووی (Patrick Galloway) را به نمایش درمی آورد. بازی در سال 1923 بعد از
جنگ جهانی اول شروع می شود. پاتریک نامه ای از دوستش جرمیا کاونانت
(Jeremiah Covenant) دریافت می کند که در آن به موضوعات و اتفاقات مختلفی
اشاره شده و در بین آن ها از خطر جدی ای که خانواده اش را تهدید می کند،
صحبت می شود.
گالووی برای ملاقات
دوستش به ایرلند می رود و در آنجا با اتفاقات ماوراء الطبیعه زیادی مواجه
می شود. جرمیا کاونانت یکی از پنج پسر خانواده است که با خواهر و برادرش که
آمبروس (Ambrose) و لیزبت (Lizbeth) نام دارند و دو خواهر برادر دوقلویش
هارون (Aaron) و بتانی (Bethany) زندگی می کند.
جرمیا
در کودکی یک کتاب مخفی در کتابخانه پدرش پیدا می کند که در آن به محلی
وسیع اشاره می کند که در اختیار خانواده او است. این کتاب به ظاهر، کودکانه
است، اما خشم شیاطین را علیه خانواده او برمی انگیزد. زمانی که او به
بزرگسالی می رسد، حس می کند که همه اعضای خانواده اش، رو به دیوانگی می
روند و احتمالاً پس از مدتی خواهند مرد.
در
حقیقت جرمیا تنها عضو خانواده است که این اتفاقات برایش رخ نمی دهد. نفرین
کتابی که او پیدا می کند، گریبانگیر خانوده اش می شود و آن ها را به
موجودات شیطانی تبدیل می کند. در این بازی در مکانی که خانه شیطان معرفی می
شود و شر از آنجا نشأت می گیرد، به وفور می توان کلمه الله را مشاهده
نمود.
نکاتی که باید به آن ها توجه داشت:
ارتباط دادن کلمه الله به شیطان و شرارت.
تحریف داستان های قرآن
ایجاد
شک و شبهه در داستان های قرآنی، از دیگر موارد توهین به اسلام به شمار می
رود. در این بازی ها سعی شده تا بر خلاف نص صریح قرآن، نابودی اقوام مختلف
را به عوامل طبیعی ارتباط داده و مجازات الهی را داستانی خیالی و به دور از
حقیقت جلوه دهد. بازی Uncharted 3 از همین دست بازی هاست.
Uncharted 3: Drake’s Deception
فردی
ماجراجو قصد دارد تا با یافتن بقایای شهر ارم، به گنج های پنهان آن دست
یابد. به این منظور او سفری را به صحرای الخالی آغاز می کند و در این بین
با عربی مسلمان که رئیس قبیله ای بادیه نشین است روبرو می شود. عرب بادیه
نشین با تعریف ماجرایی که برای مردم این شهر رخ داده، او را از رفتن به این
شهر منع می کند...
ارم،
شهر گمشده ای در شبه جزیره عربستان است. امروزه منطقه ای در نزدیکی شهر
اوبار (یکی دیگر از نامهای ارم) در کشور عمان را مکان اصلی این شهر می
دانند.
در متون باستانی از شهر
اوبار (یا ارم) نام برده شده و در داستانها آمده که این شهر در قسمت جنوبی
شبهه جزیره عربستان مرکز داد و ستد بوده است.
در قرآن به شهر ارم اشاره شده و در سوره الفجر آیه ۶ تا ۱۵ آمده است:
مگر
ندانستهای که پروردگارت با عاد چه کرد (۶) با عمارات ستوندار ارم (۷) که
مانندش در شهرها ساخته نشده بود (۸) و با ثمود همانان که در دره تختهسنگ
ها را میبریدند (۹) و با فرعون صاحب خرگاهها [و بناهای بلند] (۱۰) همانان
که در شهرها سر به طغیان برداشتند (۱۱) و در آن ها بسیار تبهکاری کردند
(۱۲) [تا آنکه] پروردگارت بر سر آنان تازیانه عذاب را فرو نواخت (۱۳) زیرا
پروردگار تو سخت در کمین است (۱۴) اما انسان هنگامی که پروردگارش وی را
میآزماید و عزیزش میدارد و نعمت فراوان به او میدهد، میگوید پروردگارم
مرا گرامی داشته است (۱۵)
بر پایه
این داستان، شاه شداد به هشدارهای پیامبر قوم هود توجه نمی کرد و خداوند
شهر را نابود کرده، همه آن را در ماسه و شن مدفون می کند، طوری که دیگر
اثری از آن باقی نماند.
نکاتی که باید به آن ها توجه داشت:
در
این بازی شیخ عرب مسلمان، روایتی تحریف شده از داستان قرآن را که بیشتر بر
پایه باورهای یهودی است، تعریف می کند و در ادامه، این نتیجه گرفته می شود
که نابودی شهر به دلیل عذاب الهی نبوده و عوامل طبیعی موجب مرگ مردم و
نابودی شهر شده است.
توهین به صوت ملکوتی قرآن و ندای الله اکبر
جسارت
به مقدسات اسلامی تنها به توهین های بصری محدود نمی شود و گاهی اوقات
توهین های صوتی نیز در دستور کار هتاکان قرار می گیرد. به عنوان نمونه، می
توان به بازی های LittleBigPlanet و Zack and Wiki اشاره کرد.
LittleBigPlanet
در
اولین نسخه این بازی، در یکی از مراحل آن، تومانی دیاباته (Toumani
Diabate) خواننده آفریقایی عرب زبان، اقدام به خواندن آیه 57 سوره عنکبوت
به صورت آهنگین می کند. این در حالیست که خواندن آیات قرآن با ساز و به
صورت آهنگین، عملی حرام و گناهی بزرگ محسوب می شود.
کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ۖ ثُمَّ إِلَیْنَا تُرْجَعُونَ
هر انسانی مرگ را میچشد، سپس شما را بسوی ما بازمیگردانند.
نکاتی که باید به آن ها توجه داشت:
قبح شکنی از قرآن و ترویج آهنگین خواندن آن.
Zack and Wiki
در
این بازی کودکانه!! موجوداتی شبیه به انسان های بدوی (یا میمون های انسان
نما) وجود دارند که انجام اموری را عهده دار هستند. زمانی که بازیکن موفق
به حل معمایی می شود، این موجودات شروع به شادی کرده و می گویند: الله
اکبر!
نکاتی که باید به آن ها توجه داشت:
قبح شکنی از ندای الله اکبر، نمایش مسلمانان به صورت انسان های بدوی (یا میمون های انسان نما).
توهین به کلمه الله
Guitar Hero III: Legends of Rock
در
بازی Guitar Hero III: Legends of Rock کلمه الله به شکل اهانت آمیزی در
زیر پای خواننده و نوازندگان نقش بسته است. اما نکته قابل توجه دیگر در
مورد این بازی، وجود شیاطینی سم دار در میان نوازندگان است که با سم های
خود روی کلمه الله قدم می زنند.
نکاتی که باید به آن ها توجه داشت:
قبح شکنی از کلمه الله و توهین به آن.
تخریب مسجد با خوک های درون آن!
Angry Birds
در
یکی از مراحل بازی پرطرفدار پرندگان خشمگین (Angry Birds)، بازیکن باید به
خوک هایی که درون مسجد پناه گرفته اند، حمله کند و آن ها را نابود سازد!
به سخره گرفتن جهنم!
Dante's Inferno
یکی
دیگر از مصادیق توهین به مقدسات، به سخره گرفتن بهشت و جهنم است. در بازی
Dante's Inferno که برداشتی از کتاب کفرآمیز دانته آلیگیری است، شخصیت
دانته برای نجات روح معشوقه اش سفری به دوزخ، برزخ و بهشت آغاز می کند و در
این راه با موجودات جهنمی درگیر می شود. در این بازی جهنم مکانی مادی
توصیف می شود و بازیکن با قرار گرفتن در نقش دانته باید با موجودات شرور
جهنم که قصد نگهداری او در این مکان را دارند، درگیر شود و پس از نابودی آن
ها!! راه خود را به سمت بهشت هموار کند.
نکاتی که باید به آن ها توجه داشت:
در
این بازی، جهنم مکانی مادی نمایش داده می شود که می توان از آن گریخت و
خود را به بهشت رساند. این نوع دیدگاه دقیقاً بر خلاف آموزه های اسلام و
سایر کتب آسمانی است.
توهین به مقدسات شیعیان
علاوه
بر توهین به مقدسات مسلمانان، اهانت به مقدسات شیعیان نیز از دیگر اقدامات
کفار در بازی های رایانه ای به شمار می رود. در برخی از بازی ها به شکلی
زیرکانه در لایه های پنهانی و گاه به صورت بی پرده و علنی به مقدسات شیعیان
اهانت شده است. به عنوان نمونه، می توان به بازی هایی چون قسمت اول
Assassin’s Creed، بازی Undead Knights، نسخه های مختلف از بازی Prince of
Persia: The Forgotten Sands و Saints Row: The Third اشاره کرد.
Assassin’s Creed
در
این بازی شما در نقش یکی از قاتلین فرقه اسماعیلیه که قصد دارد با ترور
برخی افراد سرشناس مسیحی و مسلمان از ادامه جنگ های صلیبی جلوگیری نماید،
بازی می کنید. استفاده از نام حضرت علی (ع) در لوگوی پرچم این فرقه، تأکیدی
بر شیعه بودن این گروه قاتل و خشن دارد.
نکاتی که باید به آن ها توجه داشت:
نسبت
دادن القابی چون تروریست و خشن به شیعیان (گر چه افراد این فرقه در زمان
روایت داستان از لحاظ تاریخی مرتد هستند)، نمایش خشونت رهبر این گروه
(شیعه) و در نهایت خیانت وی.
Undead Knights
داستان
بازی روایتگر ماجرای زندگی سه شوالیه برجسته عضو انجمنی به نام House of
Blood است. در حالیکه به نظر می رسید اوضاع برای اعضای این انجمن به خوبی
در حال سپری شدن بود و روزهای خوبی برای آن ها پیش بینی می شد، ناگهان
اتفاق غیرمنتظره ای رخ داد. در یکی از روزها، پادشاه کرک گلادیز (Kirk
Gladys) به تحریک همسر ظالمش فاطمه (Fatima)، مبنی بر کشف اسنادی از خیانت
اعضای انجمن House of Blood و احتمال شورش آن ها علیه پادشاه، دستور قتل
همه اعضای انجمن را صادر می نماید...
نکاتی که باید به آن ها توجه داشت:
در
حالیکه داستان مربوط به کشور اسکاندیناوی است، اما از زنی به نام فاطمه در
آن یاد می شود که با وجود اینکه در میان مردم به فاطمه مقدس معروف شده،
اما بسیار ظالم و خونریز است. در این بازی نام مقدس فاطمه مورد هجوه قرار
می گیرد و در ادامه به شجره طیبه نیز اهانت می شود.
Saints Row: The Third
در
مورد این بازی که به "دسته مقدس ها" معروف است، تنها توجه شما را به تعداد
افراد این گروه به اصطلاح مقدس و جنسیت آن ها جلب می کنم.
Prince of Persia: The Forgotten Sands
در این سری از بازی ها، شاهزاده فارس از افرادی کمک می گیرد که توجه به اسامی آن ها قابل تأمل است. در نسخه مربوط به کنسول Wii این بازی، جنی به نام زهرا راهنمایی شاهزاده را به عهده دارد و در نسخه Xbox 360 و PS3 جنی به نام راضیه که از قضا نگهبان آب ها نیز هست! با پرنس همکاری می نماید.
در نسخه Prince of Persia 2008 هم از نام فاطمه زهرا بارها و بارها در لوگوی بازی استفاده شده است. در مورد علت استفاده از این نام در لوگوی بازی، در زمان تحلیل این بازی توضیح کامل ارائه خواهد شد.
Tekken TAG Tournament 2
در یکی از زمینه های قابل دانلود این بازی به نام (Modern Oasis (Saudi Arabia ، نام مبارک "الله" در زیر پای بازیکن ها قرار داده شده است. همچنین کلیت زمین مبارزه، شبیه به طراحی و معماری ساختمان مسجد النبی کار شده است.
Call of Duty Modern Warfare 2
در یکی از نقشه های بخش چند نفره این بازی به نام Favela، حدیثی با مضمون «إنَّ اللهَ جَمِیلٌ، یُحِبُّ الجَمَالَ» ( به درستی که خداوند زیبا است و زیبایی را دوست می دارد)، از امام صادق (ع) دور قاب عکسی کار شده است که در تمام نقاط این مرحله، این قاب عکس ها درون دستشویی ها نصب شده اند!!
آنچه باید درباره جریان خاندان شیرازیها و فرقه انحرافی شیعه دانست
سایت
تحلیلی «خط امام» در گزارش مبسوطی به بررسی نحوه فعالیت این جریان که یکی
از بسترهای رشدش از طریق هیاتهای مذهبی است پرداخته است. این جریان
غیرمعقول که بدون نگاه به مکان و زمان و بدون توجه به مسائل جاری در جهان
اسلام، به اشاعه بدعتهایی میپردازد که نتیجه آن جز کشتار شیعیان بیگناه
نیست.
شبکههای
ماهوارهای متعدد، امپراتوری اینترنتی و مراکز وسیع آموزشی در کشورهای
مختلف اسلامی، تنها ثمره بخشی از حمایتهای مادی و توزیع پولهای کلان این
جریان است. این در حالی است که کشورهای اروپایی شبکههای بین المللی جمهوری
اسلامی ایران را میبندند و شبکه المنار حزبالله در بسیاری از ماهوارهها
توقیف شده و اجازه پخش ندارد.
این
جریان باوجود اینکه ادعای حمایت و دستگیری از تمام شیعیان و محبان اهل بیت
را دارد، اما در ماجرای سوریه کوچکترین اظهارنظری نکرده است. حتی
زمانیکه دشمن در صدد تخریب مرقد مطهر حضرت زینب(سلام الله علیها) بود هیچ
عکس العملی از این فرقه نشان داده نشد. نکته جالب ماجرا جایی است که تنها
جریان مسلمانی که بعد از تکفیریها علیه سید حسن نصر الله در لبنان فعالیت
میکند، این جریان است.
راهکار
این فرقه در جذب هیئات مذهبی تاکید بر هیات غیرسیاسی است. دلیلی که این
جریان بر این مساله اقامه می کند فرار مردم عادی از هیئات با بیان مسائل
سیاسی است. ولی این فرقه در اصل، به دنبال ایجاد شکاف بین هیات ها و نظام
اسلامی هستند.
در ادامه به بخشی از تاریخچه فعالیت و اندیشه های انحرافی این جریان اشاره خواهیم کرد:
از نمازخواندن پشت امام تا مقابله با انقلاب اسلامی
آیتالله
سید محمد شیرازی برادر بزرگتر شیرازیهاست که از همان ابتدای مطرح شدن
امام به عنوان زعیم تشییع با ایشان مشکل پیدا کرد. با وجودی که مرحوم
آیتالله شیرازی هنگام ورود امام به کربلا استقبال بسیار خوبی از ایشان به
عمل آورد و حتی از امام خواست که به جای او در صحن امام حسین(ع) نماز جماعت
بخواند، اما پس از رحلت آیتالله العظمی حکیم و طرح مرجعیت آیتالله
شیرازی از سوی کربلاییها این روابط تیره و سرد شد.
در
خاطرات روز ورود امام به کربلا و سنگ تمام سید محمد شیرازی در استقبال از
امام گفته شده است: «عصر روز جمعه ۱۶/۷/۴۴ امام خمینی همراه با شهید سید
مصطفی و شماری از علما و روحانیان عازم کربلا شد. در سی کیلومتری شهر کربلا
در قصبه «مسیب» نزدیک پانصد نفر از علما و محصلان علوم اسلامی کربلا و نجف
و شماری از مردم به استقبال امام شتافتند. هنگام ورود به کربلا بلندگوی
صحن مطهر امام حسین (ع) به صدا در آمد و ورود امام خمینی را به پیشگاه
قهرمان شهید کربلا حضرت حسین بن علی علیه السلام و عموم اهالی آن شهر مقدس
تبریک گفت و رو به آستانه حضرت امام حسین (ع) کرد و گفت: «امروز یکی از
فرزندان فداکارت که به پیروی از راه و فکر تو قیام کرده و آوارگی کشیده به
حضورت میآید» آنگاه خطاب به امام خمینی گفت: «ای مجاهد!، ای قائد! به شهر
جدت حسین(ع) خوش آمدی». پلاکاردی در درب قبله صحن مطهر حضرت امام حسین (ع)
بالا برده بودند که این شعار روی آن جلب نظر میکرد: «ترفوف رایةالاسلام
بید آیة الله الخمینی»
در
همین حال در مدخل شهر کربلا پشت صحن حضرت ابوالفضل و درب صحن حضرت
سیدالشهدا (ع) چندین رأس گوسفند از طرف اهالی شهر قربانی شد… پس از زیارت،
نماز مغرب و عشا را بنا به درخواست آقای سید محمد شیرازی به جای او در صحن
مطهر برگزار شد و انبوهی از روحانیان و مردم به او اقتدا کردند. پس از
پایان نماز آقای شیرازی از طرف اهالی کربلا از امام خواست که اقلاً برای یک
هفته در کربلا توقف نماید. این درخواست از طرف امام پذیرفته شد و امام مدت
یک هفته ای که در کربلا توقف داشتند نماز را به جای آقای شیرازی به جماعت
برگزار میکرد. در شب اول ورود امام به کربلا در اقامتگاه او نزدیک به
پانصد نفر از روحانیان و مردم اطعام شدند و جشن باشکوهی به مدت سه روز در
کربلا برگزار شد و اشعار و قصاید زیبایی در مدح ایشان و نهضت اسلامی ایران
سروده و خوانده شد.»
آیتالله خویی: کار این سید، شبههناک است
البته
مهمترین مخالفتها با مرجعیت این آیتالله جوان مقیم کربلا از سوی
آیتالله خویی و آیتالله سید محمود شاهرودی صورت گرفت و این دو مرجع تقلید
در موضعگیریهای تندی اجتهاد سید محمد شیرازی را زیر سؤال برده و طرح
مرجعیت وی را مشکوک قلمداد کردند.
آیتالله
العظمی سید ابوالقاسم خویی و آیتالله العظمی شاهرودی هر یک به طور
جداگانه اعلامیهای علیه ایشان صادر کردند. آقای شاهرودی در اعلامیهاش
متذکر شده بود که آقای شیرازی مجتهد نیست و شاهد بر این مدعا، نیز استاد وی
آقای شیخ یوسف حائری است که در نوشتهای تصریح کرده، آقای شیرازی به حد
اجتهاد نرسیده است. در مرحله بعد حملهها، شدت بیشتری پیدا کرد و مرحوم
آقای خویی در سئوالی که از ایشان شده بود طوری جواب داده بود که حیثیت
ایشان خدشهدار شد… مرحوم آیتالله العظمی سید ابوالقاسم خویی در جواب
مرقوم کرده بود که کار این سید، شبههناک است و دادن وجوهات به وی جایز
نیست.
سید
محمد شیرازی که در ابتدای جنگ، مردم عراق را به رهبری امام خمینی دعوت
کرده بوده در یک اقدام عجیب مرگ آقا مصطفی را ساخته و پرداخته خود
انقلابیون دانست!
بیت آقای شیرازی، پاتوق مأموران ساواک ایران بود
عدم
ارتباط با امام تا زمان عزیمت آقای شیرازی به کویت ادامه یافت، اما بعد از
استقرار ایشان در کویت، دوستان و حامیان ایشان حملاتی را علیه امام ترتیب
دادند و شروع به بدگویی و بستن اتهامهای ناروا علیه ایشان کردند و در این
زمینه بعضی از نزدیکان آقای شیرازی با تفسیق و حتی تکفیر حضرت امام کار را
به اوج خود رساندند و این ناسزاها از آن زمان و حتی بعد از ورود آقای
شیرازی به ایران ادامه یافت.
در
زمینه مسائل سیاسی نیز بعضی از دوستان و هواداران حضرت امام مثل آقای
محتشمی و آقای فردوسیپور که برای سخنرانی و امور دیگر به کویت میرفتند،
نقل میکردند که بیت و بیرونی آقای شیرازی، پاتوق مأموران ساواک ایران است و
خود ایشان هم به ما توصیه میکند که دست از مبارزه علیه شاه برداریم و
سخنی ضد رژیم نگوییم.
با
این وصف حضرت امام در تمام این مراحل از موضعگیری صریح و علنی درباره
ایشان، همچنین اجتهاد و عدالت او خودداری میکرد. یک بار جمعی از کویتیها
خدمت امام رسیدند و درباره آقای شیرازی و این که ایشان مجتهد و عادل هست یا
نه، سوال نمودند؛ ولی حضرت امام نفیاً یا اثباتاً جوابی ندادند که موجب
ناراحتی اینها و بعضی از بزرگان مثل آقای خویی شده بود.
این
در حالی بود که سید محمد شیرازی به درخواست علمای بزرگ عراق برای ارجاع
مردم به مرجعیت امام چنین پاسخ داده بودند: «جواب آقای شیرازی این بود که
دوستان صلاح ندیدند که من، مردم را به آقای خمینی ارجاع بدهم؛ بنابراین
بنده بر سر همان ادعای مرجعیت و الامام المجدد بودن هستم و خداوند ما را از
شر اغیار حفظ خواهد کرد.»
ماجراجویی در تدفین پیکر مرجعیت شیعه
خانواده
شیرازیها حتی از جسم برادرشان برای اعلام مواضع سیاسیشان علیه نظام
جمهوری اسلامی دریغ نکردند ایشان علیرغم اینکه به دستور رهبری در صحن حرم
حضرت معصومه برای قبر سید محمد شیرازی جایابی صورت گرفت در یک اقدام ناصواب
تشییع جنازه برادرشان را به یک میتینگ سیاسی تبدیل کردند و اقدام به ایجاد
بلوا و آشوب در شهر مقدس قم کردند که بنا به استشهادات شاهدان عینی مورد
اعتراض بسیاری از اهالی قم قرار گرفت. در این هنگام است که نیروهای امنیتی
در مقابل ایجاد چنین آشوبی ایستادگی کرده و تابوت سید محمد شیرازی را برای
دفن به حرم مطهر انتقال میدهند. این ماجرا تا سالها مستمسکی برای خانواده
شیرازیها برای حمله به شخص مقام معظم رهبری قرار گرفت و این اتفاق در
حالی صورت گرفت که رهبر انقلاب، هم در پیامی از مجاهدتهای سید محمد شیرازی
تقدیر کرده بودند هم مجلس ختمی در مسجد اعظم قم برای ایشان برگزار کرد.
برادر کوچکی که از برادر بزرگ جلو افتاد!
سید
صادق برادر کوچکتر سید محمد است که بعد از فوت وی در سال ۱۳۸۰ در شهر قم،
عملاً تبدیل به بزرگ خاندان شیرازیها شد. عناد و دشمنی این جریان با
انقلاب اسلامی ایران و شخص حضرت امام خمینی و نیز حضرت آیتالله خامنهای،
امری است که ایشان هیچ واهمهای از ابراز علنی آن حتی در داخل جمهوری
اسلامی ایران نداشتهاند.
برادر
دیگر سید صادق، سید مجتبی است که اکنون در انگلیس حضور دارد و وی نیز در
کسوت علما ظاهر میشود. فیلم صحبتهای سید مجتبی علیه شخص رهبری و مجموعه
فحشهای رکیک وی نسبت به رهبری نظام هزاران بار در فضای مجازی دیده شده است
و به جرات میتوان گفت که از میان تمامی جریانات ضد انقلاب اسلامی ایران و
رهبری در سرتاسر دنیا، هیچکدام چنین جسارتی در توهین نسبت به ایشان
نداشتهاند.
«سید مجتبی شیرازی برادر سید صادق و فحاش به مقام معظم رهبری- پدر زن یاسر الحبیب»
این
جریان با به راه افتادن شبکه الفدک سابق و صوت الاطهار توسط شیخ کویتی
یاسرالحبیب جانی تازه گرفت و گفته میشود که میان ایشان و یاسرالحبیب
رابطهای سببی نیز وجود دارد (ظاهراً یاسرالحبیب داماد سید مجتبی شیرازی
است). علیرغم تکفیر طیفی از علمای شیعی از شهید محمدباقر الصدر گرفته تا
آیتالله سیستانی، مکارم شیرازی و رهبری و… توسط یاسرالحبیب در ۱۳ شبکه
ماهوارهای منتسب به شیعه، جریان شیرازیها به هیچوجه حاضر به تبری از وی
نبوده و نیست.
۱۳ شبکه با هزینههای حداقل ۹۵ هزار دلاری ماهیانه برای هر شبکه
از
مهمترین اقدامات ضد شیعی و مذهبی این گروه منتسب به شیعه در فضای
ماهوارهای جهان، میتوان به تأسیس چند شبکه فارسی و عربی زبان با نامهای
شبکه جهانی امام حسین ۱و۲و۳، مرجعیت، فدک، سلام، بقیع، ابوالفضل العباس،
الانوار، خدیجه، الزهرا، المهدی و… اشاره کرد که در ایام محرم با تبلیغ
دردآورترین رفتارها با عنوان شعائر حسینی، باعث وحشت مردم دنیا از شیعیان
شدهاند! شبکههایی که با پنهان شدن در ظاهر دینی سعی میکنند جلوههای
واقعی شیعی بودن را به صورت کاملاً وارونه نشان دهد. البته اکثر این
شبکهها با حمایت شخص آیتالله سید صادق شیرازی و بیت آن تأسیس و به فعالیت
خود ادامه میدهند. نکته قابل تأمل آنجاست که هزینه احداث و راهاندازی و
مدیریت این شبکهها چگونه تأمین میشود؟ آن هم بدون حتی پخش یک برنامه
تبلیغاتی!
آقای
هدایتی مدیر شبکه سلام درباره میزان هزینه های یکی از این شبکهها
میگوید: « هزینه های پخش و تولید ما ماهیانه بالغ بر ۹۵ هزار دلار است. ۷۵
هزار دلار آن استودیو پخش و ۲۰ هزار دلار آن به تولید برنامه اختصاص دارد
که این مبلغ در مقایسه با دیگر شبکه های ماهواره ای بسیار ناچیز است.»
نکته مهمتر این مطلب اینجاست که باید باز هم شاهد نمایش خون و خونریزی و ضرب و شتم به نام شعائر حسینی در فضای مجازی و ماهوارهای باشیم. نمونه کوچک این اقدامات را میتوانید با سرچ کلمه Muharram در بخش تصاویر موتورهای جستجو مشاهده کنید. تصاویر این اقدامات به قدری دردناک است که حتی خود شیعیان را اذیت میکند چه برسد به کسانی که از سرتاسر دنیا با ادیان دیگر سر و کار دارند و نظارهگر شعائر حسینی از این دست هستند!
دکتر
تیجانی در کتاب «اهل بیت(علیهم السلام)؛ کلید مشکل ها» ترجمه سید محمدجواد
مهری درباره نقش سرویس جاسوسی انگلستان در ایجاد تفرقه و خرافه پراکنی در
مذهب تشیع مینویسد: «شمشیرهایی که در گذشته شیعیان آن را در برابر ظالمان
بلند میکردند، امروز برای زدن به سرهای خود، از آن استفاده میکنند.
تاجایی که انگلیسیها مقدار زیادی شمشیر، در میان دستههای عزاداری – در
کربلا- تقسیم میکردند.»
سال
گذشته هم به دنبال نامگذاری نهم تا پانزدهم ربیعالاول به عنوان هفته
برائت توسط شبکه ماهوارهای امام حسین (ع) که توسط بیت آیتالله سید صادق
شیرازی اداره میشود آن هم دقیقاً در ایام هفته وحدت، موجبات نگرانی بسیاری
از شیعیان فراهم آمد که البته این ماجرا با عکسالعمل خوب و به موقع
بزرگان اهل سنت و شیعه همراه بود.
درباره
مسئله قمه زنی هم که تقریباً اکثر مراجع اعلم شیعه این کار را به نحوی رد
کرده اند، آقای سید صادق شیرازی فتوای استحباب صادر کردهاند.
البته
این مسئله در طول تاریخ همواره مورد توجه علمای شیعه بوده تا جایی که حتی
در دوران مشروطه نیز مراجع تقلید شیعه بیانیهای جهت حفظ وحدت اسلامی صادر
کردند و نوشتند «چون دیدیم که اختلاف فرقههای پنجگانه مسلمین (اختلافاتی
که مربوط به اصول دیانت نیست) موجب انحطاط دول اسلام و استیلای خارجیان
شده است، به جهت حفظ کلمه جامع دینیه و دفاع از شریعت محمدیه، فتاوای
مجتهدین عظام، که روسای شیعه جعفریه هستند، و مجتهدین اهل سنت، اتفاق نموده
بر وجوب تمسک به حبل اسلام… اتفاق شد بر وجوب اتحاد تمام مسلمین در حفظ
بیضه اسلام و نگهداری جمع مملکت های اسلامی از تشبهات دول بیگانه و
حملههای سلطنت های صلیبیه، متحد شد رای جمیعا برای حفظ حوزه اسلامیه بر
این که تمام قوت و نفوذ خود را براین خصوص مبذول داریم و از هیچگونه
اقدامی که مقتضی است فروگذار نکنیم… چنانچه حق تعالی فرموده اشدّاء علی
الکفار رحماء بینهم و متذکر می سازیم عامه مسلمانان را به برادری که خداوند
بین تمام مومنین بست و اعلان می کنیم وجوب اجتناب از چیزهایی که موجب نفاق
و شقاق است…» آیتالله نورالله نجفی اصفهانی، آخوند خراسانی، سید اسماعیل
صدر، شیخالشریعه اصفهانی و شیخ عبدالله مازندرانی از امضاکنندگان این
بیانیه بودند.
این
اتفاقات در حالی میافتد که امام علی(علیه السلام) درباره انجام کارهایی
که موجبات تفرقه را فراهم میکند میفرماید: «لَوسَکَتَ الجاهِلُ
مَااختَلَفَ النّاسُ اگر نادان خاموشی می گزید، مردم دچار اختلاف نمی
شدند.»
مثل پدراتون گول نخورید!
آیتالله
سید صادق شیرازی البته دارای سوابق سیاسی نیز هستند، وی در سال ۸۸ به دفاع
از فتنه گران پرداخت و در ویدئویی به نظام مقدس جمهوری اسلامی شدیداً حمله
کرد. البته سابقه حملات وی و خانوادهاش به انقلاب اسلامی مردم ایران در
اوایل انقلاب و برادرش به رهبری انقلاب امام خمینی بین انقلابیون مشهور
است. مسئول دفتر وی محمد حنافروش، مدیرمسئول شبکه جهانی امام حسین و سید
حسین شیرازی نیز به خاطر حمایت از فتنه گران در سال ۸۸ و ترویج خرافات در
شبکههای جهانی نیز مدتی بازداشت شده بودند. نکته جالب توجه ماجرا آنجاست
که با این که ایشان از مراسمها و شعائر حسینی (ع) به صورت خاص و غیر معتبر
بسیار دفاع میکند، اما در عاشورای سال ۱۳۸۸ که عدهای فتنه گر به نمادها
و شعائر حسینی توهین کردند، واکنشی نشان نداند.
آیتالله
سید صادق شیرازی در سخنرانی خود که در تاریخ ۲۸ صفر ۱۴۳۱ در قم ایراد
میکرد با استفاده از کلماتی ناشایست اقدام به توهین به رهبری نظام اسلامی
کرد: «جوونا گول نخورید مثل پدراتون که بعضیهاشون گول خوردن نشید تاریخ
پیغمبر رو خودتون بخونید هر چی میگن نگید راست میگه! نگید درست میگه… کشور
اسلامی مردمش انقلاب میکنن برید ببیند اون وقت این حکومتی که به اسم مردم
اومده با باتوم میاد میزنه مردم رو! این اسلام نیست! این زیبا نیست! با
این اسلام می خوایم دنیا رو دعوت کنیم به اسلام! مگه منافق رو باید کشت؟
پیغمبر خدا یه دونه منافق نکشتن!!…. وقتی در حکومت اسلامی ملت خودش رو به
خاطر اینکه یه تظاهرات کرده با باتوم میزنه میکشه به خاک و خون میکشه چه
توقع هست توقعی هم ندارم … خزی دنیاست که خود ملت خودشون لعن شون می کنه
شب نامه ضدشون می نویسه یه خورده توسعه پیدا کرد انقلاب می کنه اون رو هم
میکُشه یا حبس میکنه … فکر میکنید کشور اسلامی اسمش فقط اسلامیه پیغمبر
همین بودن این مسئولیت من و شماست در هر مسئولیتی هستیم هر قدر قدرت داریم
اینو به دنیا نشون بدیم تاریخ پیغمبر خدا رو نشون بدیم.»
امام
خمینی (ره) در لزوم توجه بیشتر روحانیت به مسائل شرعی و سیاسی و هشدار
نسبت به خطرات این قشر در صورت انحراف میفرمایند:«آن قدر که اسلام از این
مقدسین روحانینما ضربه خورده است، از هیچ قشر دیگر نخورده است». ایشان در
بیان ضرر وجود حتی یک روحانی که در خط اسلام آمریکایی باشد میفرمایند:
«خدای متعال میداند که من نسبت به آخوندهای فاسد آنقدر شدید هستم که نسبت
به سایر مردم نیستم. ساواکی پیش من محترم تر از آخوند فاسد است.»
توهم توطئه یا دست آوریزی برای مظلوم نمایی
آقای
سید محمد شیرازی در سن ۷۵ سالگی بر اثر بیماری در کهولت سن فوت کردند. ولی
طرفداران شیرازیها و همینطور برخی نزدیکان به ایشان مرگ آیت الله شیرازی
را مشکوک تلقی میکنند. همچنین مرگ پسر ایشان سید محمد رضا شیرازی را که
در خانهاش فوت کرده است و تاکنون هیچ یک از نزدیکان ایشان حتی خود آیت
الله سید صادق شیرازی نیز به کشته شدن پسر برادر خود بوسیله نظام اسلامی
اشاره ای نمی کند. از همه مهم تر آنکه روایت هایی که درباره فوت ایشان ذکر
گردیده است همگی در تناقض جدی با یکدیگر و ساختگی بودن آن در ذهن هر
مخاطبی حتمی جلوه می کند. به تمام این موارد باید منفعتی که نظام از کشتن
این دو نفر می برده است را اضافه کرد.
تاکنون
این آقایان به این سوال مخاطبین پاسخ ندادهاند که نظام اسلامی از کشتن
این دو نفر چه سودی می برده است؟مخالفانِ بیاثری که، توان مقابلهای چه
الان و چه در آینده با نظام را نداشته اند چرا باید حذف شوند؟ آیا از این
دو نفر موثرتر و مخالفتر وجود نداشنه که نوبت این دو نفر میرسد؟ پرداختن
بی حجت و سند به کشته شدن این دو نفر توسط نظام اسلامی تنها به کسانی کمک
می کند که از این دو متوفی قصد ایجاد جایگاه حق به جانبی برای خود را
دارند.
دار و دسته انحرافی ها
یاسر الحبیب طلبه خوشپوش لندن نشین
یاسر
الحبیب یک طلبه خوشپوش است که در حسینیهای در لندن منبر می رود و ادعا
دارد که سینهچاک شیعیان و دشمن درجه یک وهابیت است. «یاسر یحیی عبدالله
الحبیب» یکی از شبکههای تحت حمایت آیتالله سید صادق شیرازی یعنی شبکه فدک
را مدیریت میکند ولی از حضور چشمگیر و پررنگ در دیگر شبکههای زنجیرهای
این طیف فکری نیز غفلت نمیکند. تنها سه سال از راهاندازی «هیئت
خدّامالمهدی» در کویت میگذشت که تندرویهای یاسر الحبیب، دولت کویت را
مجبور کرد هیئتش را پلمپ و او را روانه زندان کند.
«اجازه نامه یاسر الحبیب ازآیت الله صادق شیرازی»
اما
این جوان جسور چشم انگلیسیها را گرفته بود؛ پس سریع به سوژه مورد نظر
سازمانهای حقوق بشری انگلیس و آمریکا تبدیل شد. حتماً خود مقامات کویتی هم
متعجب شده بودند که این سازمانها چرا بین این همه زندانی و شکنجهشده، به
این روحانی جوان این قدر توجه میکنند. دو سال وقت کافی بود تا بعد از
رایزنی انگلیسیها و ساکن شدن وی در لندن حیطه فعالیتهای یاسر الحبیب به
شدّت گسترش پیدا کند. روزنامهای با نام «shianewspaper» منتشر می کند،
حوزه علمیه «امامین عسکریین» را در لندن به راه اندازد، شبکه ماهوارهای
«فدک» را نیز با حمایت آیتالله سید صادق شیرازی تأسیس کند و در سال ۲۰۱۰
نیز مکان هیئتش در لندن را به حسینیهای بزرگ به نام «حسینیه سیّدالشّهدا»
منتقل و مکان جدید را مجتمعی برای حوزه علمیه، هیئت، دفتر کار، مؤسسه
رسانهای، شبکه ماهوارهای فدک، روزنامه شیعه و پایگاه اطلاعرسانی
اینترنتی قرار می دهد.
رمضان
المبارک ۱۴۳۱ قمری شیخ مقیم در انگلیس در هفدهم ماه مبارک و در سالروز
وفات عایشه همسر پیامبر اکرم (ص) مجلسی در حسینیه خود در لندن تشکیل داد و
از فراز منبر جملات رکیک و نسبتهای وقیحانهای متوجه او کرد.
او
پس از ذکر ادلّه خویش برای اثبات نفاق و هرزگی و… به همسر پیامبر اسلام،
سخن خود را با این توصیه راهبُردی! به پایان رسانید که: «جشن گرفتن به
مناسبت هلاک عایشه، ضرورتی دینی است؛ چه اینکه روز هلاکت عایشه، پیروزی
اسلامی عظیمی به شمار می رود.» سایت وی نیز با افتخار تمام در اینباره
گزارش میدهد: «لازم به ذکر است که شبکه ماهوارهای فدک این جشن مبارک و
وقایع آن را پوشش داده و پخش نمود. ضمن اینکه در بالای صفحه این شبکه نیز
«شعار الله اکبر … عایشه فی النّار» برای اولین بار در تاریخ شبکههای
تلویزیونی قرار داده شد! و در فواصل مختلف برنامه، سرودهایی به مناسبت و
شادی از هلاکت رأس الکفر عایشه و شکر نعمت برائت از او، پخش گردید.
«شیخ
عبدالعزیز آل الشّیخ» مفتی اوّل سعودی در برابر این اقدام چنین واکنش
میدهد: «بعد از اسائه ادب یاسر الحبیب به أم المؤمنین عایشه، انتشار مذهب
تشیّع در کشورهای عربی و اسلامی متوقّف شده است». وی در دیدار خود با ائمه
جمعه و جماعات مساجد عربستان سعودی گفت: «سخنان یاسر الحبیب، روحانی شیعه
کویتی باعث شد تا بسیاری از اهل سنّت که تمایلی به تشیّع داشتند، از مسیر
انحرافی خود برگشته و راه مستقیم را برگزینند.» آلالشّیخ ادامه داد:
«مُخبرین ما در کشورهای عربی به من اطلاع دادند عدّه زیادی از اهل سنّتی که
شیعه شده بودند، به خصوص در شمال آفریقا، پس از گفته های یاسر الحبیب
متوجّه شده اند که تشیّع، مذهبی باطل است و به مذهب حقّ برگشته اند.»
اما
سخنان مشکوک شیخ، مشکلات بسیاری برای شیعیان کویت و عربستان نیز به بار
آورد. علمای شیعه این دو کشور ـاز جمله «شیخ عَمری»، «شیخ حسین معتوق»،
«شیخ حسن صفّار»، «شیخ علی آل محسن»، «شیخ عبدالجلیل السمین»، «شیخ نمر» و
«سیّدهاشم السلمان» ـ مواضع سختی در برابر وی گرفته و او را از خود طرد
کردند.
تا
اینکه این دست موضعگیریها که باعث ورود فشارهای فراوان به شیعیان عرب
نیز شده بود، جمعی از علماء و فرهیختگان شیعه منطقه احصاء عربستان را بر آن
داشت تا استفتائی را خدمت مقام معظم رهبری ارسال کنند. پاسخ معظم له آبی
بود بر آتش:«اهانت به نمادهای برادران اهل سنّت از جمله اتّهام زنی به
همسر پیامبر اسلام حرام است. این موضوع، شامل زنان همه پیامبران و به ویژه
سیّدالانبیاء پیامبر اعظم -حضرت محمّد صلّی الله علیه و آله– می شود.»
فتوایی که از شبکه ماهوارهای الجزیره گرفته تا روزنامه الانباء کویت،
سایت پرمخاطب محیط، روزنامههای السّفیر لبنان و الحیات چاپ لندن و سایت
رادیو تلویزیون مصر و … به انعکاس درآمد و مورد تحلیل قرار گرفت.
حتّی
احمد الطّیب، شیخ الازهر در بیانیهای رسمی، اینچنین به فتوای رهبر حکیم
انقلاب، واکنش نشان داد: «با تمجید و خرسندی، فتوای مبارک حضرت امام علی
خامنه ای را در خصوص تحریم اهانت به صحابه رضوان اللهعلیهم یا تعرّض به
همسران حضرت رسول(ص) دریافت کردم. این فتوایی است که با دانش صحیح و درک
عمیق از خطرناکی آنچه که اهل فتنه انجام می دهند، صادر شده و بیانگر
علاقه و اشتیاق به وحدت مسلمانان است. آنچه که باعث می شود بر اهمیت این
فتوا افزوده شود، آن است که عالمی از علمای بزرگ مسلمان و از بزرگترین
مراجع شیعه و به عنوان رهبر عالی جمهوری اسلامی ایران، چنین فتوایی را
صادر کرده است.»
یکی
دیگر از اقدامات این جریان مشکوک که حامیانی نیز در شهر مقدس قم دارد
نامگذاری هفته برائت! در ربیعالاول سال پیش بود. این جریان در اطلاعیهای
اعلام کرد: «با نزدیک شدن به ایام فرحة الزهرا و غدیر ثانی، شورای سیاست
گذاری شبکه جهانی امام حسین علیهالسلام در بیانیه ای اعلام داشت: روز نهم
ربیع الاول طبق فرموده اهلبیت علیهم السلام روز غدیر ثانی نامگذاری شده
است… از این رو بر خود لازم میدانیم که از روز نهم لغایت ۱۵ ربیع الاول را
به عنوان هفته برائت نامگذاری کنیم تا از این شبکه مقدسه پیام برائت از
دشمنان خاندان رسالت را با اتکا به عمل معصومین به جهان صادر نماییم.»
این
حرکات زشت بدعت آلوده در حالی صورت می گیرد که خداوند در آیه ۱۷ سورة
الانعام فرموده است: [وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ
اللّهِ فَیَسُبُّواْ اللّهَ عَدْوًا به غیر عِلْمٍ] یعنی به خدایان و
بتهای مشرکین و کفار حرف زشت نزنید چون آنها مقابله به مثل کرده و به
مقدسات شما توهین میکنند این آیه شریفه به طریق اولی دستور عدم توهین به
مقدسات سنیها را ثابت میکند.
بهترین
تعبیر راجع به یاسر الحبیب سخن سید مقاومت، نصرالله عزیز است که شیخ هتاک
را «شخصٌ شیعیٌ غیرُ معروفٍ عند الشیعة أساساً» دانسته است. یاسرالحبیب با
کمکهای بیدریغ دولت انگلستان و بیت آیتالله سید صادق شیرازی روز به روز
به فعالیتهای به ظاهر مذهبیاش میافزاید. قابلتوجه اینجاست که در یک
اقدام هماهنگ شبکه مورد حمایت آیتالله سید صادق شیرازی -شبکه امام
حسین-درست در همین ایام اقدام به اعلام گستره برگزاری برنامههای هفته
برائت این فرقه مشکوک کرد.
محمد هدایتی مدیر مسئول شبکه سلام
محمد
هدایتی مدیر مسئول شبکه سلام یکی از کسانی است که با بیت شیرازیها ارتباط
کامل دارد و در مسائل سیاسی ضد نظام جمهوری اسلامی فعالیت میکند. تا به
حال با شبکه صدای آمریکا مصاحبه کرده تا در این شبکه از قمه زنی دفاع کند!
این درحالی است که در خلال مصاحبه های خود، جمهوری اسلامی را نیز بارها
متهم به دیکتاتوری کرده است.
از
جمله فعالیتهای وی، مدیریت سایت ضد انقلابی رسام -روحانیون سنتی ایران
معاصر- است. جدیداً گروهی را به نام «ستاد بین المللی تعظیم شعائر حسینی»
اداره میکند و اکثر کلیپ های که میسازند، صحنههایی از قمه یا لطمه زنی
است. یکی از علمایی که به دلیل رفتارهای غلط ایشان، از آنان جدا شد،
«آیتالله حسینی قزوینی» است. ایشان ابتدا با دادن بیانیهای به شبکه
«سلام» هشدار داد که در صورت دفاع از قمه زنی و توهین به مسئولین نظام، با
آنان همکاری نخواهد کرد. سپس در سال ۱۳۸۸ و با اوج فتنه ۸۸ و تحرکات این
شبکه، ایشان از همکاری با شبکه «سلام» خودداری و شبکه «ولایت» را تأسیس
نمودند.
حاشیه سازی بر سر احضار سید حسین شیرازی فرزند آیتالله
استدلالات
ضعیف و ضعف گفتار این جریان را میتوان از زبان سید حسین شیرازی وقتی به
دلایل تبلیغ علیه نظام و اشاعه بدعت قمه زنی به دادستانی احضار میشود به
وضوح مشاهده کرد. وی در روایت دیدارش با دادستان ویژه روحانیت قم را چنین
روایت میکند:
با
احترام من رو وارد دفترش کرد یک قاضی نشسته بود دادستان هم پیشش بود، اول
کار یکی آمد گفت برای حاج اقا ناهار بیارم دادستان گفت نه نیاز نیست همش
پنج دقیقه کارش داریم. بعد شروع کرد و گفت: هر کشوری قانون داره و باید به
قانون کشور احترام گذاشت…. شما دارید کارشکنی میکنید. من اینجا یک دفعه با
حدت گفتم کجا ما کارشکنی کردیم؟ طرف جا خورد و اون هم یک خورده تند شد و
گفت رفقاتون ضد ما کار میکنند ما یک احضاریه فرستادیم دنیا رو شلوغ کردند.
بهش گفتم خوب تقصیر خودتونه چه معنی داره من رو احضار میکنید! گفتم
عملکردتون دشمن سازه به چه حساب من رو احضار کردید؟! گفت خوب کارت داریم
چکار کنیم؟ گفتم به من چه برید یکی دیگه رو پیدا کنید!! گفت چرا افرادتون
علیه ما دروغ میگن گفتم مگه افراد شما دروغ نمیگن؟ گفت کجا؟ گفتم تو گوگل
سرچ کن پسر نوح عکسهای سید حسن خمینی در میاد!! گفت ملاک ما امام خمینیه
گفتم مگه سید حسن جزو نظام نیست!!
یکی از دستاوردهای این فرقه های افراطی برای تشیع
ماهاتیر
محمد نخست وزیر سابق مالزی در یک سفر دورهای به ایران، از جمهوری اسلامی
ایران خواست تا در مالزی برای تبلیغ اسلام و مبارزه با فرقه ضاله بهاییت به
آنها کمک کند. چون منشا بهاییت در ایران بود و بهاییها یکی از مراکز اصلی
شان در مالزی قرار دادشت و از آنجا نیرو می گرفتند. اما از حدود چهار سال
قبل، به دلیل فعالیتهای جریان شیرازی ها در مالزی و مبارزه رسمی با
خلفا، به دعوای میان شیعه و سنی چنان دامن زدند که به شعار نویسی های
خیابانی انجامید و این مساله باعث شد، ماهاتیر محمد که تا دیروز از جمهوری
اسلامی دفاع می کرد، چند ماه قبل نسبت به خطر گسترش شیعه در مالزی هشدار
داد و خواستار مبارزه با شیعیان به عنوان یک فرقه ضاله شد.