اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

نگاهی به زندگی و آثار "عبدالمحمد آیتی"


عبدالمحمد آیتی پژوهشگر، نویسنده و مترجم معاصر در حوزه فلسفه، تاریخ، ادب فارسی و عربی بعد از طی یک دوره بیماری در سن ۸۷ سالگی روز چهارشنبه دعوت حق را لبیک گفت و صبح امروز بر دوش اهالی ادب رهسپار از دنیای فانی رهسپار دنیای باقی شد.

به گزارش گروه فرهنگی مشرق به نقل از فارس، استاد عبدالمحمد آیتی پژوهشگر، نویسنده و مترجم معاصر در حوزه فلسفه، تاریخ، ادب فارسی و عربی بعد از طی یک دوره بیماری در سن 87 سالگی روز چهارشنبه دعوت حق را لبیک گفت و صبح امروز بر دوش اهالی ادب رهسپار از دنیای فانی رهسپار دنیای باقی شد.

* از همکاری آیتی با احمد شاملو تا تفسیر قرآن

استاد عبدالمحمد آیتی متولد سال 1305 در بروجرد متولد شد. وی ابتدا در زادگاه خود برای کسب معلومات ابتدایی وارد مکتبخانۀ سنّتی آغاباجی شد، اما پس از چندی والدینش او را به دبستان اعتضاد که قدیمی‌ترین مدرسۀ مدرن در بروجرد به شمار می‌رفت، فرستادند. استاد آیتی در سال 1320 وارد دبیرستان شد و در سال‌های پایانی این دوره به تحصیل علوم حوزوی علاقه‌مند گشت و به مدرسۀ علمیۀ نوربخش رفت و چند سالی نیز در آنجا علوم اسلامی را فراگرفت.

در سال 1324 به دانشکده معقول و منقول- که رئیس آن بدیع الزمان فروزانفر بود- وارد شد. خود می‌گوید این فصلی جدید در دفتر زندگی‌اش بود.‌‌ همان جا بود که درهای جدیدی روی این جوان بروجردی باز شد. تهران آن روز‌ها، فضایی بود متفاوت با آنچه عبدالمحمد سابقاً تجربه کرده بود. تهران پر بود از شاعران، ادیبان، روشنفکران و جریان‌هایی که آیتی به مرور با آن‌ها آشنا شد، اندیشه‌ها، شعر‌ها و نوشته‌هایشان را خواند و راه خود را در این میان در پیش گرفت. در‌‌ همان دوران با احمد شاملو که سردبیر مجله «بامشاد» بود آشنا شد و آیتی برای آن مطالبی می‌نوشت. وی همچنین در مجله دیگر به نام «آشنا» با شاملو همکاری داشت.

با سایه، یا به گفته خودش «خاتم غزلسرایان زبان فارسی» و «از پیشگامان شعر آزاد نیمایی» از پنجاه و اندی سال پیش آشنا شد، از طریق کسرایی.‌‌ همان سال‌ها هم نقدی بر چاپ اول سیاه مشق سایه می‌نویسد؛ «نقدم انتقادی بود نه غرض آلود و سایه با آن بردباری‌اش رابطه اندک دوستی‌اش را با من نبرید حتی چاپ آخر سیاه مشق را هم برایم فرستاد.»

آیتی بر آن است که شعر سایه اگر چه مضمون سیاسی دارد در هاله از ذوق پوشیده است.‌‌ همان روزهاست که با مهدی اخوان ثالث «در یک صف حقوق در وزارت کار» آشنا می‌شود. به گفته خودش فروغ فرخزاد را یک بار بیشتر نمی‌بیند اما همیشه شعرهای فروغ برایش یادآور‌‌ همان دیدار است «دست‌هایم را در باغچه می‌کارم/ سبز خواهم شد می‌دانم می‌دانم.»

با الف. بامداد، سایه، زهری، کسرایی، شاهرودی و اخوان ثالث هم دوره بود و آمد و شدی داشت. آیتی اگرچه به سبک کهن شعر می‌گفت، عاشق قصیده بود، غزل را دوست داشت و با شعر کهن مانوس بود، اما جزم اندیشی کهن گرایان آن روزگار را که شعر نو را برنمی تابیدند، نداشت.

وی پس از به پایان بردن دوره دانشکده معقول و منقول به خدمت وزارت آموزش‌وپرورش درآمد و برای تدریس به بابل رفت. وی بیش از 30 سال در شهرهای مختلف به‌عنوان دبیر به تدریس پرداخت و در کنار تدریس، سردبیری ماهنامۀ آموزش‌ و پرورش را نیز بر عهده داشت. استاد آیتی همچنین در دانشگاه فارابی و دانشگاه دماوند دروس ادبیات فارسی و عربی را تدریس می‌کرد. وی در سال‌های پیش از انقلاب به دلیل مخالفت با رژیم پهلوی از آموزش و پرورش اخراج شد و سال‌ها در میدان امام حسین (ع) به بلیت اتوبوس فروشی پرداخت.

استاد عبدالمحمد آیتی از مترجمان بنام و چیره‌دست عربی به فارسی است و ترجمه‌های فارسی قرآن مجید، نهج‌البلاغه و صحیفۀ سجادیه را در طول عمر پربار خود به پایان برد.

*آثار آیتی در سه حوزه ادبیات، تاریخ و مذهب

آیتی در سه حوزه ادبیات، تاریخ و مذهب دست به ترجمه‌های متنوعی زده است. او ترجمه‌هایش را با ادبیات آغاز می‌کند. باتلاق اثر می‌کا والتاری اولین ترجمه او است که در سال 1341 در کتاب هفته کیهان منتشر شد. کشتی شکسته تاگور را انتشارات فرانکلین در سال 1344 به چاپ رساند. کالسکه زرین، برادران گریم (انتشارات نیل 1345) و آثار مهمی از ادبیات عرب که تا امروز هم تنها ترجمه‌های معتبر این آثار کلاسیک است؛ معلقات سبع، الغفران ابوالعلا و غزل‌های ابونواس.

بعد‌ها بیشتر به ترجمه آثار تاریخی پرداخت؛ تاریخ فلسفه در جهان اسلامی اثر حنا الفاخوری و خلیل الجر، درباره فلسفه اسلامی اثر ابراهیم مدکور. این دو اثر که شاید امروز کمتر به کار متخصصان و تاریخدانان بیاید تا مدت‌ها تنها منبع و ماخذ بود و مورد استفاده دانشگاهیان.

تاریخ العبر ابن خلدون را شاهکار ترجمه‌های آیتی در حوزه تاریخ می‌دانند که از سال 1363 تا 1371 توسط پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در شش جلد منتشر شد. اما ترجمه او از قرآن کریم که آیتی را بیشتر به آن می‌شناسند؛ ترجمه‌یی که به او چنین لقب داده است؛ «آیتی مترجم قرآن». استاد آیتی پیش از انقلاب به این ترجمه دست زد.

استاد آیتی از سال 1370 به عضویت پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی درآمد و پس از تشکیل گروه دانشنامۀ تحقیقات ادبی در سال 1371، تا سال 1379 ریاست این گروه و پس از آن ریاست شورای علمی دانشنامۀ تحقیقات ادبی فرهنگستان را نیز بر عهده داشت.

ترجمه نهج البلاغه استاد آیتی بعد از ترجمه دکتر شهیدی از ترجمه‌های بسیار خوب به شمار می‌رود و ایشان از معدود افرادی بودند که هم بر ادبیات عرب و هم بر ادبیات فارسی تسلط داشتند و ترجمه و آثار او در مراکز علمی و دانشگاهی تأثیر ویژه‌ای داشت. نهج البلاغه یک نثر فاخر است و لذا ترجمه هم باید متناسب با آن از یک نثر فاخری درادبیات فارسی برخوردار باشد که هم استاد دکتر شهیدی و هم استاد عبدالمحمد آیتی این مسئله را رعایت کردند و لذا خصوصیت ترجمه ایشان تناسب داشتن با متن اصلی است.

در پایان، برای آشنایی هر چه بیشتر خوانندگان، فهرستی از مهم‌ترین آثار استاد عبدالمحمد آیتی را ذکر می‌کنیم تا گواهی باشد بر همت بلند و عظمت روح و گستردگی و عمق دانش آن استاد ارجمند.

الف- کتاب‌ها

باتلاق (1341)، می‌کاوالتاری (ترجمه)، کتاب هفت، کیهان

کشتی شکسته (1344)، تاگور (ترجمه)، تهران، فرانکلین

تحریر تاریخ وصاف (1344)، تحریر جدیدی از تاریخ وصاف، تهران، بنیاد فرهنگ ایران

کالسکه زرین (1345)، برادران گریم (ترجمه)، تهران، نیل

معلقات سبع (1345)، (ترجمه)، تهران، اشرفی

آمرزش (1347)، ابوالعلاء، (ترجمه)، تهران، اشرفی

تقویم البلدان (1349)، ابوالفداء (ترجمه)، تهران، بنیاد فرهنگ ایران

غزلهای ابونواس (1350)، (ترجمه)، تهران، کتاب زمان

تاریخ فلسفه در جهان اسلامی (1355)، حناالفاخوری و خلیل الجر (ترجمه)، تهران، فرانکلین

گزیده و شرح خمسه نظامی (1371 - 1355)، تهران، انتشارات انقلاب اسلامی

درباره فلسفه اسلامی (1361)، ابراهیم مدکور (ترجمه)، تهران، امیرکبیر

تاریخ العبر (1371 - 1363)، ابن خلدون (7 جلد)، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

شکوه قصیده (1364)، شرح 48 قصیده از 30شاعر قرن‌های چهارم، پنجم و ششم، تهران، انتشارات انقلاب اسلامی

تاریخ دولت اسلامی در اندلس (1371- 1366)، محمد عبدالله عنان (5 جلد)، کیهان

قرآن مجید (1367)، (ترجمه)، تهران، سروش

شکوه سعدی در غزل (1369)، گزیده و شرح تعدادی از غزل‌های سعدی، تهران، هیرمند

الغارات (1371)، در حوادث سال‌های معدود خلافت علی (ع)، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

صحیفه سجادیه (1372)، (ترجمه)، تهران، سروش

شرح و ترجمه معلقات سبع (1371)، تهران، سروش

حجاز در صدر اسلام (1373)، احمد العلی (ترجمه)، تهران، انتشارات سازمان حج و زیارت

گنجور پنج گنج، گزیده و شرح اشعار نظامی (1374)، تهران، علمی

علویات سبع (1374)، (ترجمه)، ابن ابی الحدید (ترجمه)، تهران، نشر بشارت

پیر نیشابور، گزیده یی از آثار عطار نیشابوری (1375)، تهران، انتشارات انقلاب اسلامی

شرح منظومه مانلی و پانزده قطعه دیگر (1375)، نیما یوشیج، تهران، فرزان روز

رندا، 20 داستان از نویسندگان معاصر سوریه (1376)، (ترجمه)، تهران، سروش

نهج البلاغه (1376)، (ترجمه)، بنیاد نهج البلاغه و نشر دفتر فرهنگ اسلامی

بسی رنج بردم (1376)، بازنویسی شده از زمان فردوسی، تاجیکستان، انتشارات سروا

مختصر تاریخ الدول (1377)، مجموعه داستان‌های کوتاه (ترجمه)، انتشارات سروا

شاهنامه بنداری (1380)، (ترجمه)، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی

قصه باربد و بیست قصه دیگر از شاهنامه (1380)، تهران، فرزان روز

الحوادث الجامعه (1381)، ابن الفوطی (ترجمه)، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی

معجم الادباء (1381)، یاقوت حموی (ترجمه و پیرایش)، تهران، سروش

داوری حیوانان نزد پادشاه پریان... (1383)، (ترجمه)، تهران، نشر نی

گزیده مقامات حمیدی (1383)، تهران، میراث مکتوب

در تمام طول شب (1383)، شرح چهار شعر بلند از نیما (همراه با خانم حکیمه دسترنجی)، تهران، آهنگ دیگر

تعمیر و توسعه مسجد پیامبر (بی‌تا)، غترجمهف، ناجی محمد حسن، تهران، سازمان انتشارات حج و زیارت

اشعار سروش اصفهانی، (1386)، تصحیح و توضیح.

 

***ب- ترجمه داستان‌های کوتاه

طلوع سپیده از خلیل جبران، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 39، شماره 2

مست از فرانک اوکونر، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 41، شماره 6

کودکی که گنجشک‌ها را دوست می‌داشت از میخائیل نعیمه، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 41، شماره 7

پیر مطرود از برتراند راسل، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 41، شماره 7

دزد از فرانسوا کوپه، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 41، شماره 5

پدر از ویلهلم شیمبتون، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 42، شماره 1

کوه نقره از سلمان لاکمرلوف، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 42، شماره 3

آشتی از امینه السعید، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 42، شماره 4 وسوسه ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 42، شماره 7

ندای ایمان از پر بم چند، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 43، شماره 1

سکه قلب از دواد سکاکینی، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 43، شماره 2

راز صخره‌ها از بالزاک، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 43، شماره 4

دو برادر از می‌ریام آلن دوفورد، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 43، شماره 5

بازگشت از محمود تیمور، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 43، شماره 6

انگشتری از ایزاک دنیسن، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 43، شماره 7

زندگی از موپاسان، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 44، شماره 2

ناخدا، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 44،

دوست از همینگوی ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 44، شماره 4

جمجمه از تاگور، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 44، شماره 6

فرجام از احمد عبدالقادر مازنی، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 44، شماره 7

یک بشکه کوچک از موپاسان، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 46، شماره 1

دو زن از پول بورژیه، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 46، شماره 2

مردی که می‌خواست خدا را ببیند از توفیق الحکیم، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 46، شماره 3.

 

**ج- مقالات، که به سبب کثرت آن‌ها، عنوان برخی از آن‌ها در ذیل می‌آید، اغلب در موضوعات «نقد ادبی»، «کلام و عرفان»، «تاریخ و تاریخ اسلام» تالیف شده‌اند. بیشتر این مقالات در فاصله سال‌های 1330 تا 1356 به رشته تحریر درآمده است؛

آهنگ دیگر، راهنمای کتاب، جلد 3، سال 1339، شماره 3، صص 502 - 492

سبز، مجله سخن، جلد 17، سال 1345، شماره 3، صص 335 - 333

دیوان حالت، راهنمای کتاب، جلد 6، سال ششم، شماره 1 و 2، صص 46 - 40

سرود آزادی، راهنمای کتاب، جلد 4، سال 1340، شماره 9، صص 871 - 866

مرغ و طوفان، راهنمای کتاب، جلد 12، سال 1348، شماره 5 و6، صص 223 - 222

ابر، راهنمای کتاب، جلد 4، سال 1340، شماره 3، صص 247 - 245

چه سنتی؟، راهنمای کتاب، جلد 11، سال 1347، شماره 6، صص 286 - 282

نافه، راهنمای کتاب، جلد 6، سال 1342، شماره 12، صص 898 - 892

باغ آینه، راهنمای کتاب، جلد 4، سال 1340، شماره 7، صص 241 - 240

بر جاده‌های تهی، راهنمای کتاب، جلد 5، سال 1340، شماره 4و5، صص 426 - 416

عصیان، مجله صدف، سال اول، 1336، شماره 1، صص 910 - 904

فردوسی و شعر او، راهنمای کتاب، جلد 12، سال 1348، شماره 3و4، صص 147 - 143

تلاش آزادی، راهنمای کتاب، جلد 11، سال 1347، صص 393 - 388

داراب نامه طوسی، راهنمای کتاب، جلد 9، سال 1345، ص 425 - 419

بهار و ادب فارسی، راهنمای کتاب، جلد 15، سال 1351، شماره 7 و 8، صص 600 - 593

پیامبر، راهنمای کتاب، جلد 6، سال 1342، شماره 6، صص 427 - 423

سفرنامه مارکوپولو، راهنمای کتاب، جلد 16، سال 1352، شماره 1و2، صص 81 - 76

شاهنامه نادری، راهنمای کتاب، جلد 5، سال 1341، شماره 2، صص 173 - 169

کشاورزی و مناسبات ارضی، راهنمای کتاب، جلد 10، سال 1346، شماره 2، صص 143 - 140

شهاب الاخبار، راهنمای کتاب، جلد 8، سال 1344، شماره 1، صص 26 - 14

ترجمه رساله قشیریه، به اهتمام و تصحیح بدیع الزمان فروزانفر، از انتشارات شرکت ترجمه و نشر کتاب، 383 صفحه، راهنمای کتاب، جلد 12، سال 1348، شماره 7 و8، صص 421 - 416

لغات کشف الاسرار، فرهنگ ایران، ج11، سال 1342، صص 305 - 293

بحث در فلسفه اسلامی، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 48، فروردین 1358، شماره 7، این مقاله نوشته ابراهیم مذکور و ترجمه عبدالمحمد آیتی است.

خودغریبی در جهان چون شمس نیست، فرهنگ و زندگی، شماره 13، سال 1351، صص 145 - 141

رساله طیر ابوعلی سینا، مجله صدف، شماره 9، سال اول، 1336، صص 735 - 729

حلاج از نگاهی دیگر، نامه انجمن، جلد یک، سال 1383، شماره 3، صص 47 - 21

داستان خلق قرآن و محنه، مجله صدف، 1336، سال اول شماره 10، صص 846 - 839، در تنظیم این مقاله بیشتر از کتاب المعتزله تالیف زهدی حسن جارالله استفاده شده است.

عقاید و آراء اسماعیلیان، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 47، بهمن 1356، شماره 5، این مقاله برگرفته از تاریخ فلسفه در جهان اسلامی تالیف حناالفاخوری و خلیل الجر است.

فتح بابل، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 40، آبان 1349، شماره 2، صص 8 - 4

فتح شهرآمد، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 40، آذر 1349، شماره 3، صص 13 - 11

رزم سورنا و کراسوس، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 40، آبان 1349، شماره 2، صص 8 - 4

شعوبیه، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 40، سال 1349، شماره 4، صص 9 - 6

وثیقه دشت مغان، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 40، فروردین 1350، صص 16 - 13

سربداران، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 40، بهمن 1349، شماره 5، صص 10 - 6

مرشد کامل بر اورنگ شاهی، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 40، اسفند 1349، شماره 6، صص 12 - 9

وکیل الرعایا، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 40، اردیبهشت سال 1350، شماره 8، صص 13 - 12

اخوان الصفا، ماهنامه آموزش و پرورش، ترجمه و تالیف عبدالمحمد آیتی، دوره 41، آذر و دی و بهمن، شماره 3، 4 و 5

فارابی، ماهنامه آموزش و پرورش، شماره 44، سال 1353، صص 277 - 272

اسحاق موصلی، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 45، آبان 1354، شماره 3

هزاره ابوریحان بیرونی، فرهنگ در زندگی، شماره 17، زمستان 1353، صص 148 - 139

خط تا آغاز اسلام، برگرفته از المفصٌل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، جوادعلی، ج7، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره 47، دی ماه 1356، شماره 5، صص 240 - 236.

برچسب ها: آیتی ، مترجم ، قرآن ، مشرق
مطالب مرتبط

جشن میلاد پیامبر اکرم (ع) بدعت است؟


وهابیت شناسی در بیان آیت‌الله سبحانی؛
آیت‌الله سبحانی بعد از بررسی بدعت خوب و بد، ‌این سؤال را از وهابی‌ها می‌پرسد که آیا جشن گرفتن روزی که ولادت پیامبر اعظم(ص) است، تکریم و تعظیم پیغمبر است یا تحقیر آن حضرت؟!

به گزارش گروه فرهنگی مشرق، یکی از مشکلات جدی مسلمان (چه شیعه و چه سنی)، وهابیت تکفیری است و از طرفی، آشنایی با عقاید و عملکرد وهابیت تکفیری و نقد آنها یکی از نیازهای جدی جوامع مسلمان است.

بررسی بدعت حسنه و بدعت سیئه

در اینجا یک نکته قابل تأمل است و آن اینکه در کلمات فقها، چه فقهای اهل سنّت و چه فقهای شیعه آمده است که بدعت بر دو قسم است؛ بدعت حسنه و بدعت سیئة، ‌یعنی ما یک بدعت خوب داریم و یک بدعت بد، ما باید ببینیم که این تقسیم صحیح است یا نه؟ حتی مرحوم شهید ثانی هم در شرح لمعه این تقسیم را دارد، ولی این تقسیم «علی فرض» صحیح است و «علی فرض» باطل است.

اگر بدعت را به معنای لغوی بگیریم، یعنی چیز نو و تازه، خواه آن را به شریعت نسبت بدهیم یا نسبت ندهیم، هر کار نو و بی سابقه، یعنی کاری که قبلاً الگویی نداشته، اگر اینطور معنا کنیم منهای شریعت، گاهی چیز نو به ضرر انسان است، به این می‌‌گویند بدعت سیئة، مانند بمب‌های اتمی ‌مانند وسایل جنگی کشتار جمعی، اینها بدعت‌های سیئة هستند.

یک بدعتهای حسنه هم داریم که چیز نویی است که واقعا حسن است مانند دستگاه‌های تهویه که در زمان ما درست کرده‌‌اند که بشر را تا حدی از گرما حفظ می‌‌کنند، این بدعت حسنه است.

بنابراین؛ اگر بدعت را به معنای لغوی بگرییم، یعنی کار نو و کار بی‌سابقه و به شریعت هم نسبت ندهیم، این دو جور است، گاهی به نفع انسان است و گاهی به ضرر انسان است.

امّا اگر بخواهیم بدعت در شریعت را در نظر بگیریم، بدعتی را که قرآن آن را بدعت می‌‌خواند «قل الله أذن لکم أم علی الله تفترون» (یونس/59)

اگر آن را در نظر بگیریم، بدعت فقط یک قسم است، یعنی بدعت حسنه نداریم، بلکه تمام بدعتها سیئه هستند. گناه کبیره است، نه از آن گناهان کبیره‌‌ای که در نظر شما است، بلکه این در حد شرک است.

بنابر این اگر بخواهیم بدعت را ببریم پای دین و بدعت دینی را مطالعه کنیم، بدعت در دین هرگز نمی‌‌تواند حسنه باشد، حتما باید سیئه باشد.

مثلاً صلات تراویح از نظر برخی از خلفاء گفته‌اند بدعت حسنه است، وقتی که خلیفه دوم دید که مردم نوافل ماه رمضان را متفرق می‌‌خوانند، گفت اگر من بتوانم اینها را با امامی‌ جمع کنم، این خوب خواهد بود، بالأخره مردم توانستند با أبی بن کعب نماز فرادا را جماعتاً بخوانند، وقتی چشم خلیفه به این اجتماع افتاد، گفت: «بدعة حسنة». اینها می‌‌گویند که معلوم می‌‌شود بدعت دو قسم است:‌ بدعت حسنه، و بدعت سیئه.

ولی ما گفتیم اگر بدعت را به معنای لغوی بگیریم، یعنی هر چیز نو، ارتباطی به شریعت ندارد خواه شریعت بخواهد یا نخواهد،‌ کسی که فلان کار را انجام داده،‌ مثلاً یک نقاشی را کشیده‌، این اختراع را کرده‌، البته این بدعت ممکن است دو جور باشد‌، گاهی بدعت حسنة است، و گاهی بدعت سیئه اما اگر بخواهیم صلات تراویح را به شریعت نسبت بدهیم، اگر شریعت امر کرده، پیغمر اکرم (ص) امر کرده و در حیات پیغمبر اکرم (ص) صلات تراویح هر چند به صورت ناقص بوده، دیگر بدعت نیست بلکه سنت است. اگر واقعاً ریشه در دین و ریشه در سنت داشته، ریشه در قرآن داشته، ریشه در اجماع مسلمین داشته، این بدعت نیست‌، عیناً مانند همین تجهیزات نظامی‌ می‌‌شود که نو است، ‌اما ریشه در شریعت دارد‌.

اما اگر در اسلام و در قرآن و در سنت، نوافل را با جماعت خواندن ریشه نداشته و دلیلی نداشته، نمی‌‌تواند بدعت حسنه باشد، حتماً سنت سیئه است، و لذا من داوری را به عهده شما جوانان اعم از شیعه و سنی می‌‌گذارم.

شما نماز تراویح را مطالعه کنید‌ ،اگر در زمان پیغمبر اکرم (ص) تراویح هر چند به صورت ناقص بوده و ریشه در شریعت داشته، می‌‌شود: «سنت». اما اگر ریشه در شریعت نداشته، دیگر نمی‌‌توانیم بگوییم: «بدعة حسنة» بلکه باید بگوییم: «بدعة سیئة».

حل مسائلی که وهابی‌ها مشکل می‌دانند/ آیا جشن میلاد پیامبر اکرم (ع) بدعت است؟

از اینجا ما می‌‌توانیم خیلی از مشکلاتی که از نظر وهابی‌ها مشکل است حل کنیم، مثلاً هنگام ‌که ماه ربیع می‌‌رسد، مسلمان جهان ذوق زده می‌‌شوند، فلذا از دوازدهم تا هفدهم ربیع را چشن می‌‌گیرند، که به همین جهت هفته را هم هفته وحدت نام نهاده‌‌اند.

وهابی‌‌ها می‌‌گویند این بدعت است، چرا؟ چون پیغمبر اکرم (ص)، نداشته است، صحابه، نداشته‌‌اند، تابعان، نداشته‌‌اند. این در قرن ششم شروع شده است. بنابراین، بدعت است و حرام، فلذا نباید آن را انجام داد.

ما به وسیله همین آیه می‌‌خواهم به آنها جواب بدهیم و مطلب را روشن کنیم «ادعوا إلی سبیل ربّک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالّتی هی أحسن، إنّ ربّک هو أعلم بمن ضلّ عن سبیله وهم اعلم بالمهتدین»

احتفال پیغمبر اکرم (ص) به این صورت کوچک، البته در قرآن و شریعت نیست، اما در شریعت ریشه دارد به صورت عموم، چون قرآن می‌‌فرماید: «ألم نشرح لک صدرک و وضعنا عنک وزرک الذی أنقض ظهرک و رفعنا لک ذکرک » ای پیغمبر اکرم ما تو را بلند آوازه کردیم، پس معلوم می‌‌شود که ترفیع پیغمبر مورد علاقه خداست، «و رفعنا لک ذکرک»، تو بلند آوازه نبودی، صدای تو را، نام تو را و شریعت تو را جهانی کردیم.

بنابراین، ترفیع مقام پیغمبر مورد عنایت خداست و ریشه در قرآن دارد، آیه دیگر در سوره اعراف: رسول گرامی ‌را با ده صفت معرف می‌‌کند، «‌الذین یتبعون الرسول النبی الأمی ‌الذی یجدونه مکتوبا عندهم فی التورات و الإنجیل یأمرهم بالمعروف و ینهاهم عن المنکر و یحلّ لهم الطیبات و یحرم علیهم الخبائث» (أعراف/157)

آنگاه می‌‌فرماید: «فالذین آمنوا به و عزروه و نصروه و اتبعوا نور الذی أنزل معه اولئک هم المفلحون».

کسانی که دارای سه ویژگی هستند:

الف: به پیغمبر ایمان دارند، ب: ‌او را در جنگ‌ها و غزوات کمک می‌‌کنند، ج: و عزروه، او را تکریم و تعظیم می‌کنند.

بنابراین؛ تکریم پیغمبر یکی از صفات مومنین است، آیا روزی که ولادت آن حضرت است، آن روز جشن گرفتن، آیاتی که در حق پیغمبر نازل شده است خواندن، اشعاری که در حق نبی است خواندن، ‌آیا این تکریم و تعظیم پیغمبر است یا تحقیر پیغمبر؟

این مسلماً تکریم و تعظیم آن حضرت است، پس ریشه در قرآن دارد، پس احتفال در روز ولادت پیغمبر اکرم (ص) کار نویی است، مسلماً چند صد سال قبل نبوده است، بلکه از قرون اخیر شروع شده است، یعنی از قرن پنجم و ششم، اما این عمل یک عملی است بی سابقه از نظر شخصی، اما از نظر کلی در قرآن سابقه دارد، چون قرآن می‌‌گوید: «و عزروه» آنان که رسول خدا را گرامی ‌می‌‌دارند، ‌تکریم می‌کنند، و ما با این عمل به پیغمبر اکرم عشق می‌‌ورزیم.

باز باید قرآن کریم را در جای دیگر مطالعه کنیم. ‌جناب مسیح سلام علیه و علی نبینا و آله از خداوند خواست که برای آنها مائده‌‌ای بفرستد، آنگاه عرض کرد: خدایا! اگر این مائده را فرستادی، ما روز نزول مائده را جشن و عید می‌‌گیریم تا روز قیامت: «ربّنا أنزل علینا مائدة من السماء تکون لنا عیداً‌ لأوّلنا و آخرنا و آیة منک وارزقنا و أنت خیر الرازقین» (مائدة /114)

خدایا مائده بفرست تا شکم این حواریون سیر بشود، من به احترام این مائده آسمانی، این روز را روز عید برای مسیحیان تا روز قیامت اعلام می‌‌کنم. جناب مسیح یک مائده آسمانی را که فقط شکم‌ها را سیر می‌‌کند، ‌آن روز را عید اعلام می‌‌کند، ‌آیا رسول خدا (ص) به مقدار یک مائده آسمانی نیست؟ ولادت پیغمبر اکرم (ص) ولادت نور است، ولادت خاتم انبیاء است، هادی بشر است، خاتم رسول است،‌ اگر واقعاً مائده آنها شکم‌ها را سیر می‌‌کرد، نبوت پیغمبر اکرم (ص) و کلام پیغمبر اکرم (ص) خردها و عقل‌ها را سیر کرده است، باید از قرآن الهام بگیریم، البته ما نمی‌‌گوییم خدا گفته روز دوازدهم یا هفدهم را جشن بگیرید، بلکه خدا فرموده است که پیغمبر را تکریم کنید، فلذا ما می‌‌توانیم همه ساله این جشن‌ها را بر پا کنیم، اما علت اینکه آن روز را انتخاب می‌‌کنیم، یکنوع تناسب با خود رسول خدا (ص) دارد که روز ولادتش است.

باز درباره بدعت، سخنان و مطالبی درایم، که در جلسات آینده ضابطه‌ها را خواهم گفت، مثال‌ها را خواهم زد، تا همه برادران مسلمان ما بتواند بدعت را از سنت طبق آن ضوابط تشخیص بدهند.

مطالب مرتبط

نقش "ماهر اسد" در بحران سوریه


ماهر اسد برادر کوچکتر بشار اسد از جمله کسانی است که از ابتدای شروع بحران در سوریه به حفظ یادگار پدرشان یعنی دولتی که حافظ اسد پایه‌ریزی کرده کمک می‌کند و هم‌اکنون فرمانده گروه نیروهای ویژه‌ای است که محافظت از پایتخت را به عهده دارند.
به گزارش مشرق به نقل از باشگاه خبرنگاران، بشار اسد رئیس‌جمهوری سوریه در حال گذراندن روزهای متلاطمی در کشورش است چرا که بحران به‌وجود آمده در سوریه باعث شده بیشتر توان دولت معطوف به حفظ نظامش شود به همین خاطر از کلیه توانش برای حفظ دولتش استفاده می‌کند اما برخی از کسانی که به بشار اسد برای تداوم نظامش کمک می‌کنند در پس پرده هستند و کسی از نقش آنها خبر ندارد و نمی‌دانند که چه اقداماتی را انجام می‌دهند.

فرزندان حافظ اسد از جمله خانواده‌هایی هستند که به وارث اصلی پدرشان بدون هیچ چشم‌داشتی کمک می‌کنند تا بشار بر اریکه قدرت باقی بماند.
   
ماهر اسد برادر کوچکتر بشار اسد از جمله کسانی است که از ابتدای شروع بحران در سوریه به حفظ یادگار پدرشان یعنی دولتی که حافظ اسد پایه‌ریزی کرده کمک می‌کند و هم‌اکنون فرمانده گروه نیروهای ویژه‌ای است که محافظت از پایتخت را به عهده دارند.

 ماهر اسد مرد خارج از نگاه‌ها و توجهات فرماندهی 15هزار سرباز لشکر چهارم نظامی سوریه را بر عهده دارد که بیشتر آنها از شیعیان علوی هستند و دوره‌های بسیاری را برای مبارزه با دشمنان دیده‌اند و سدی محکم در برابر تروریست‌هایی بوده‌اند که قصد ورود به دمشق داشته‌اند.
بسیاری از تروریست‌ها از وی به‌عنوان قصاب بی‌رحم در رسانه‌یشان یاد می‌کنند.

وی در شکل‌گیری دوباره ارتش سوریه پس از تشدید درگیری‌ها، نقش داشته و نقایص ارتش زیر نظر ماهر ترمیم و شکل دوباره به خود گرفته و توانسته‌اند برخی از شهرها از معارضین تروریست پس گرفته‌اند.

ارتش سوریه با تدابیر ماهر اسد به یکی از قوی‌ترین ارتش‌های خاورمیانه تبدیل شده، وی همچنین در شکل گیری دوباره ارتش سوریه پس از تشدید درگیری‌ها ، نقش داشته است.

در پی دستیابی شورشیان به برخی مناطق سوریه، نقایص ارتش ترمیم شد و تحت نظر ماهر،‌ ارتش سوریه، شکل دوباره به خود گرفت و برخی شهرها را بازپس گرفت.
وی همچنین در شکل گیری دوباره ارتش سوریه پس از تشدید درگیری‌ها ، نقش داشته و در پی دست‌یابی شورشیان به برخی مناطق سوریه ، نقایص ارتش ترمیم شد و تحت نظر ماهر،‌ ارتش سوریه، شکل دوباره به خود گرفت و برخی شهرها را بازپس گرفت.

هشام جابر از ژنرال‌های بازنشسته لبنانی که در ارتش سوریه دوره دیده و در لشکر چهارم سوریه با افسران سوری در تماس بوده می‌گوید ماهر اسد به‌عنوان فردی شجاع و در برخی موارد به‌عنوان مردی پرخاشگر که تجارب نظامی فراوانی دارد مطرح است.

جابر می‌گوید ماهر مورد احترام نیروهای خود است اما آنان در عین حال از تندخویی او هراس دارند.

ماهر اسد همچون برادرش، ‌با یکی از مسلمانان سنی ازدواج کرده است که اکثریت مردم کشورش را شامل می‌شوند.

وی همراه با منال جدان همسرش و سه فرزندشان که شامل دو دختر و یک پسر 18ماهه هستند در ویلایی در نزدیکی قصر ریاست جمهوری در دمشق زندگی می‌کند.

به گفته یکی از نزدیکان خانواده اسد، که خواست نامش فاش نشود ، ماهر اسد از علاقه‌مندان به اسب سواری بوده و در منطقه یافور در نزدیکی دمشق،‌ اسب‌های زیادی نگهداری می‌کند و علاوه بر آن کلکسیونی از موتورهای قدیمی دارد.

 البته برخی معتقدند که ماهر نیز در کنترل کشور نقش دارد چرا که قسام سعدالدین، سرهنگ پیشین ارتش سوریه و سخنگوی شورای نظامی عالی سوریه می‌گوید:‌ ماهر به نیروهایش پول، خودرو ، منزل مسکونی و همه امکانات تفریحی می‌دهد.

البته بشار اسد برای حفظ ارثیه پدری تقریبا از تمامی اعضای خانواده استفاده می‌کند چرا که تعداد زیادی از پسر عموهای اسد مسئولیت‌های امنیتی مهمی بر عهده دارند اما ماهر اسد تاکنون، شاخص‌ترین خویشاوند بشار در امور حکومتی بوده است البته در گذشته عاصف شوکت، ‌داماد خانواده اسد که معاون وزیر دفاع و عضوی مهم در نیروهای اطلاعاتی کشور بود در ژوئن 2012 در بمبگذاری وزارت دفاع کشته شد و بشرا، خواهر بزرگتر ماهر و همسر شوکت که یکی از مشاوران ارشد رئیس‌جمهوری سوریه است پس از این ترور، به یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس رفت.

برخی معتقدند روابط ماهر با برادر 48 ساله‌اش همچون روابط حافظ اسد با برادر کوچکترش، ‌رفعت اسد است که فرماندهی گارد محافظ خانواده اسد پس از کودتای 1970 و به قدرت رسیدن حافظ را بر عهده داشت اما چون رفعت اسد در دهه 80 میلادی قصد داشت به‌ جای حافظ، حکومت را بر عهده گیرد از کار برکنار شد و از آن زمان تاکنون در اروپا در تبعید به‌ سر می‌برد.

ماهر اسد که یک ژنرال است برخلاف عمو، تشنه رسیدن به ریاست جمهوری نیست و تاکنون هیچ اصطکاکی بین او و برادرش مشاهده نشده است.

البته برخی از طرفداران منتسب به دولت سوریه که قصد ایجاد نفاق در برادری خونی بشار و ماهر را داشتند سال گذشته هنگامی که شورشیان به‌طور مستقیم به قلب دمشق حمله کردند شعارهایی با این مضامین سر دادند که؛ بشار به بیمارستان برگردد، ماهر به فرماندهی برسد.

آنها در واقع به این نکته اشاره داشتند که ماهر، ‌فردی نظامی بوده و برای به‌دست گرفتن قدرت از برادر پزشکش‌، لایق‌تر است.

اما این شعارها به‌ زودی کم فروغ شد و از بین رفت و هرگز ‌عمومی نشد.

دولت آمریکا، ماهر اسد و لشکر چهارم را مورد تحریم قرار داد و اتحادیه اروپا هم وی را تحریم کرد.

البته در این بین شبکه الجزیره (aljazeera) در ادامه سیاست انتشار شایعات منفی و سیاه نمایی علیه نظام سوریه که در طول سه سال بحران آن را پیگیری کرده برای تحریک افکار عمومی درباره ماجرای به‌کارگیری سلاح شیمیایی در منطقه غوطه شرقی و غربی در سوریه، اظهارات سرهنگ فراری "عبدالحمید زکریا" سخنگوی ارتش آزاد را منعکس کرد.

بن السلطان:مادران شیعه را عزادار می‌کنم


رئیس دستگاه اطلاعاتی عربستان سعودی که انتظار نتیجه دادن تلاشهای دیپلماتیک روسیه درباره سوریه و منتفی شدن حمله نظامی به این کشور را نداشته است، اظهاراتی بسیار خشمگینانه و کینه توزانه را علیه شیعیان مطرح کرده است.
به گزارش مشرق، مهر به نقل از الخبر پرس نوشت: دست کشیدن آمریکا از اجرای گزینه نظامی علیه سوریه و قبول پیشنهاد طرف روسی توسط "باراک اوباما" درباره حل موضوع تسلیحات شیمیایی سوریه، هرگز به مذاق "بندر بن سلطان" رئیس دستگاه اطلاعاتی عربستان سعودی خوش نیامده و وی را دچار جنون کرده است.

بندر بن سلطان پس از تهدید "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه درباره اینکه بحران سوریه فقط راه حل نظامی دارد، امیدهای بسیار زیادی به حمله ارتش آمریکا به سوریه بسته بود.

این شاهزاده سعودی معتقد است که دیپلماسی ایران و ترس از حزب الله لبنان باعث توقف حمله نظامی به سوریه شده است و روسیه نیز همگام با این مسائل تلاشها در سطح بین المللی را دنبال می کرده است.

در نتیجه وی پس از اطمینان از اینکه گزینه نظامی علیه سوریه منتفی شده، در محفلی خصوصی وعده داده که انتقام این رخداد را از ایران، سوریه و حزب الله  خواهد گرفت.

به گزارش منابع ویژه اطلاعاتی بندر بن سلطان طی اظهاراتی همچنین تهدید کرده که انتقامی سخت از شیعیان در لبنان خواهد گرفت و مادران شیعه را در این کشور عزادار خواهد کرد.

از کشتار 110 هزار نفری تا تخریب 3970 مدرسه


آماری از ویرانگری غربی در سوریه؛
توطئه دو و نیم ساله محور مداخله‌جوی غربی-عربی برای براندازی دولت سوریه به کشتار صد هزار نفر و تخریب 9 هزار موسسه دولتی و 4 هزار مدرسه منجر شده است.
گروه بین‌الملل مشرق - با گذشت دو و نیم سال از آغاز توطئه غربی – عربی برای براندازی دولت بشار اسد در سوریه و ایجاد تخریب و ویرانی و کشتار در این کشور، آمارها از عمق جنایت‌های شورشیان در کشتار مردم و تخریب زیر ساخت‌های سوریه حکایت دارد.

پایگاه خبری النشره در همین راستا گزارشی منتشر کرده و برخی آثار حمایت‌های خارجی از تروریست‌های داخلی و خارجی در سوریه را تشریح کرده است. بر اساس گزارش‌های موثق تا 31 آگوست سال 2013 بیش از 77 هزار نفر در سوریه کشته شده‌اند، این در حالی است که گزارش های سازمان ملل و برخی موسسات و سازمان‌های غیردولتی این رقم را بالغ بر صد هزار تا 110 هزار نفر می دانند.

از میان این آمار نیمی از کشته شده‌ها از شورشیان و تروریست‌های داخلی و خارجی هستند، البته بر اساس این گزارش آمار دقیقی از آمار تلفات در دست نیست، اما بر اساس اذعان دیده‌بان حقوق بشر سوریه که مقر آن در انگلیس است و اخبار و گزارش‌های کاملا جانبدارانه از تروریست‌ها منتشر می‌کند، بین 21 هزار تا 45 هزار نفر از شورشیان در این دو و نیم سال کشته شده‌اند. این آمار تعداد نظامیان ارتش سوریه که در درگیری‌ها کشته شده را 27هزار نفر و تعداد کشته‌های نیروهای مردمی را 17 هزار نفر برآورد می‌کند. این گزارش مدعی است که 180 نفر از عناصر حزب‌الله لبنان نیز در این درگیری‌ها به شهادت رسیده اند.


تعداد آوارگان سوری در این مدت بالغ بر 4 میلیون و سیصد هزار نفر است که بیشتر آن‌ها در مناطق داخلی سوریه نقل مکان کرده و به بخش‌های امن‌تر رفته‌اند. کمتر از دو میلیون نفر از آنها نیز به کشورهای همسایه رفته‌اند که لبنان 677 هزار نفر، عراق 215 هزار نفر، ترکیه 200 هزار نفر و اردن 140 هزار نفر از آوارگان را پناه داده‌اند. البته این آمار رسمی ثبت نام کنندگان در سازمان ملل است و برخی دیگر نیز به صورت غیرقانونی مهاجرت کرده و ثبت‌نام نکرده‌اند. مصر، الجزایر و برخی کشورهای دیگر نیز شاهد حضور برخی سوری‌های آواره در کشور خود بوده‌اند.

النشره تاکید می‌کند که در حال حاضر تعداد عناصر آماده به خدمت ارتش سوریه بالغ بر 120 هزار نفر است که 50 هزار نفر نیز تحت عنوان گروه‌های داوطلب مردمی به حمایت مسلحانه از دولت بشار اسد مشغول شده‌اند.در طرف مقابل نیز 70 هزار نفر در صفوف شورشیان قرار دارند که علاوه بر این تعداد 12 هزار تروریست خارجی نیز در مبارزه با دولت بشار اسد شرکت می‌کنند.

خسارت‌های مادی توطئه براندازانه غربی در سوریه در مدت دو و نیم سال گذشته به شرح زیر است: در این مدت 9 هزار مرکز دولتی به صورت جزئی یا کلی ویران شده و 3790 مدرسه تخریب شده است، این موضوع باعث آواره شدن و ممانعت از تحصیل 5 میلیون دانش‌آموز سوری شده است.


خسارت‌های اقتصادی سوریه در این مدت نیز ارقام متفاوتی را نشان می‌دهد  آمار رسمی واحدی در اینباره ارائه نشده است؛ این خسارت‌ها بین 60 تا 80 میلیارد دلار برآورد می‌شود.

با این وجود نگاهی به اشغالگری‌های آمریکا در عراق و افغانستان و خسارت‌های این کشورها ناشی از حملات خارجی نشان می‌دهد که پایداری دولت بشار اسد نقش عمده‌ای در کاهش خسارت‌ها و تلفات مادی و انسانی توطئه قدرت‌های غربی علیه سوریه داشته است.