اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

افشاگری تایمز لندن درباره چگونگی تاسیس داعش

افشاگری تایمز لندن درباره چگونگی تاسیس داعش

(بسم الله الرحمن الرحیم)
نشریه تایمز لندن درگزارشی فاش کرد گروهک تروریستی داعش با دخالت مستقیم سازمان های نظامی و امنیتی امریکا بوجود آمده است. آنها با کشف، تربیت و معرفی ابوبکر بغدادی، او را به سرعت به عنوان یکی از سران مطرح سلفی ها معرفی کردند.

افشاگری تایمز لندن درباره چگونگی تاسیس داعش

 

نشریه تایمز لندن درگزارشی فاش کرد گروهک تروریستی داعش با دخالت مستقیم سازمان های نظامی و امنیتی امریکا بوجود آمده است. آنها با کشف، تربیت و معرفی ابوبکر بغدادی، او را به سرعت به عنوان یکی از سران مطرح سلفی ها معرفی کردند.


نشریه تایمز لندن در مقاله ای تصریح کرد: مهمترین گروه تروریستی در عراق را افسران امنیتی امریکا پایه گذاری کرده اند.

 

در این گزارش آمده است؛ در سال 2005 نیروهای ایالات متحده بر اساس یک پروژه از پیش طراحی شده و هدفمند، مرد 33 ساله ای به نام ابراهیم عواد ابراهیم علی البدری را که یک کشاورز ساده، اما جاه طلب و ماجراجو بود، شناسایی کرده و با اتهامات کلیشه ای، او را به ابوغریب فرستادند.

 

ابراهیم البدری، به صورت هدفمند با سران تندرو القاعده در یک سلول حبس شد و در مدت سه ماه، از یک کشاورز سنی، به یک سلفی تندرو تغییر شخصیت داد. او هنوز از زندان آزاد نشده بود که لقب ابوبکر البغدادی را برای خود برگزید.

 

او می دانست که البغدادی لقب افسر سابق ارتش عراق، ابو عبدالرحمان البلاوی بود که در سال 2001 به نیروهای طالبان در افغانستان پیوست و در بازگشت به عراق گروه خود را تشکیل داد.

 

تایمز می افزاید: این گروه تا سال 2010 هیچ فعالیتی نداشت، اما پس از فرا رسیدن زمان خروج ارتش امریکا از عراق، آنها بمبگذاری ها و ترورها را آغاز کردند.


با آغاز بحران سوریه و دخالت ترکیه، عربستان و قطر در ناآرامی های این کشور، گروه موسوم به دولت اسلامی عراق و شام، با نام مخفف داعش نیز بزرگتر شد و بر مرکز و غرب عراق سایه انداخت.

این سازمان که به منابع مالی و کمک های تسلیحاتی شیوخ عرب دسترسی داشت، هزاران نفر از سلفی های آموزش دیده در پاکستان و افغانستان را نیز جذب کرد.

 

آنها با دلگرمی به پشتیبانی مستقیم عربستان و ترکیه و کمک های اطلاعاتی افسران سیا در عراق، چندین عملیات جسورانه انجام دادند که یکی از آنها حمله به 8 زندان در عراق، از جمله زندان ابوغریب بود.

آنها حدود 500 زندانی ابوغریب را که عمدتا از سلفی های انتحاری بودند، فراری دادند و از همان ها برای حمله به مناطق شیعه نشین استفاده کردند.

 

تایمز تصریح می کند که درست از زمانی که این 500 سلفی انتحاری فراری شده اند، حملات تروریستی به شیعیان به میزان چشمگیری افزایش یافته و به 30 حمله در یک ماه رسیده است.

 

پنتاگون و وزارت خارجه امریکا در سال 2011 نام البغدادی مشهور به ابودعا را در لیست افراد خطرناک و تحت تعقیب قرار داده و برای دستگیری او پاداش ده میلیون دلاری تعیین کردند. این اقدام امریکا موهبتی بزرگ برای البغدادی بود تا او به عنوان یکی از سران گروه های سلفی مطرح شود. با این اقدام، به البغدادی بهانه داده می شود تا رفت و آمدها و تماس های او پنهان بماند و توجیهی باشد برای حضور نیافتنش در انظار . به این ترتیب او از خطر نیروهای اطلاعاتی و امنیتی عراق و کردها دور می ماند.


البغدادی از آن پس، مسئولیت بیش از صد انفجار تروریستی را بر عهده گرفته که وحشیانه ترین آنها بمبگذاری در حله بود که حدود 114 کشته بر جای گذاشت.

 

پس از آنکه داعش ماموریت یافت در جنگ با دولت سوریه مشارکت کند، نام البغدادی نیز به عنوان یکی از سران مخالف، در ائتلاف ها و مذاکرات مطرح شد، اما سران گروه های دیگر معتقد بودند که اصلا معلوم نیست چنین فردی وجود داشته باشد و اگر هم هست، بیعت با فرد غایب و ناشناس جایز نیست.


پس از این اعتراض ها، سایت های وابسته به داعش مشخصات البغدادی را منتشر کردند، اما این اقدام سودی نداشت و ناشناس ماندن البغدادی، در کنار اقدامات خودسرانه نیروهای داعش، اختلاف میان آنها و جبهه النصره و ارتش آزاد را بیشتر کرد.

 

آنها حتی از حمله به کاروان های امدادی ترکیه، که غذا و مهمات برای مخالفان سوری می بردند نیز ابایی نداشتند و بارها با ماموران مرزی ترکیه درگیر شدند.

 

حمله آنها به کردهای سوریه، انزجار مردم سوریه و حتی مخالفان دولت را نیز بیشتر کرد و جدیدترین اقدام آنها، یعنی اعدام عمار الواوی، فرمانده ارشد شورشیان سوریه، باعث بهت و حیرت گروه های مختلف از دست پروردگان سیا و شوخ عرب شد.


غرب و امریکا امیدوارند پس از پایان بحران سوریه، "ارتش زامبی ها" خود به خود از بین بروند.


  • پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر

همه چیز درباره ابوبکر البغدادی و داعش

(بسم الله الرحمن الرحیم)
بغدادی در آغاز مسیر خود در رهبری گروه دولت اسلامی عراق، تنها به دنبال آن بود که در کشور عراق صاحب قدرت و قلمرو شود. اما بحران سوریه، توجه بغدادی را به سوی ظرفیت های داخل این کشور جذب کرد و همین موضوع باعث شد نام گروه خود را تغییر دهد.

داعش، مانند القاعده نیست که فقط به سوءقصد و جنگ چریکی اکتفا کند، بلکه قلمروگشایی و فتح اراضی از مهم ترین مبانی جنگی این گروه است.

ابوبکر بغدادی رهبر داعش در عراق کیست؟
اسم واقعی او «ابراهیم عواد ابراهیم علی البدر» است اما بیشتر به نام ابوبکر البغدادی شناخته می شود. در برخی منابع خبری و امنیتی با نام علی البدر سامرایی، دکتر ابراهیم و ابو دُعا نیز از او یاد شده است. او در سال 1971 در 125 کیلومتری شمال بغداد و در سامرا به دنیا آمده است. در دانشگاه اسلامی بغداد تحصیل کرده و دارای مدرک دکترا است و تا مرحله ی عضویت در هیات علمی پیش رفت. در آن دوره به عنوان یک واعظ مشهور شناخته می شد و کسانی که او را از نزدیک می شناسند، از این موضوع خبر داده اند که وی در دوران واعظی خود، به عنوان یک فرد صلح طلب و آرام شناخته شده است و همواره بر این موضوع تاکید کرده که تنها راه ممکن برای اقناع انسان ها، بهره گیری از روش های مسالمت آمیز است. آنها همچنین ادعا کرده اند که وی در همان دوره روابط نزدیکی با نیروهای امنیتی صدام و حزب بعث داشته است. اعضای خانواده ی او از مدت ها پیش به پاکستان رفته و هنوز هم در آن جا زندگی می کنند.

بغدادی چگونه راه نبرد را در پیش گرفت؟
پس از اشغال عراق توسط آمریکا در سال 2003، بغدادی در منطقه ی ناامن فلوجه در حمله به یگان های آمریکایی مشارکت کرد و در آن جا با فرماندهان قدیمی ارتش صدام همراه و هم پیمان شد و جنگ به شیوه ی گروه های کوچک چریکی را مدیریت کرد. در همان دوره توسط آمریکایی ها دستگیر و روانه ی زندان شد.
دولت آمریکا هنوز هم به این سوال پاسخ نداده که بغدادی در دوران حبس چگونه با دیگر افراطی ها ارتباط گرفته و تحت تاثیر آنها قرار گرفت.

بغدادی چگونه در داخل سازمان پیشرفت کرد؟
در سال 2004 میلادی گروه توحید و جهاد در عراق شکل گرفت و بغدادی نیز در آن فعالیت کرد اما بعدها گروه دیگری به نام القاعده ی بین النهرین به وجود آمد و بغدادی نیز به عنوان یک مجاهد تحت امر بن لادن، به آن پیوست. او در این سازمان دارای یک پست دون پایه و ناچیز بود. سازمان در سال 2006 میلادی، نام خود را به «دولت اسلامی عراق» تغییر داد و فرماندهان آن یکایک و به فواصل کوتاه توسط آمریکایی ها کشته شدند. در سال 2006 دو رهبر اصلی گروه یعنی ابو عمر البغدادی و ابو حمزه المهاجر کشته شدند و چنین شد که ابوبکر البغدادی به عنوان لیدر جدید انتخاب شد.

سازمان چگونه قدرت گرفت؟
یکی از سیاست های ویژه ی بغدادی این بود که همه ی افراطیون آزاد شده از زندان ها و نیروهای آمریکایی در عراق را به گروه خود پیوند زد. در میان آنها افرادی بودند که از کارشناسان زبده ی بمب گذاری، انفجارات و فرماندهی جنگ های چریکی به شمار می آمدند. به این ترتیب، گروه بغدادی یا همان دولت اسلامی عراق به کانون جنگ و حملات انتحاری علیه آمریکایی تبدیل شد و صدها عضو از کشورهای دیگر هم به آن پیوستند.

اوج شهرت سازمان مربوط به کدام دوره است؟
در سال 2011 میلادی نام ابوبکر بغدادی هم به لیست تروریست های تحت تعقیب آمریکا افزوده شد و جایزه ی ده میلیون دلاری آمریکا برای افرادی تعیین شد که کمک و اطلاعات آنها بتواند منجر به دستگیری بغدادی شود. این در حالی بود که برای دستگیری ایمن الظواهری 25 میلیون دلار جایزه تعیین شده است. تنها یک ماه پس از شروع جنگ داخلی در سوریه و در سال 2011 میلادی، گروه دولت اسلامی شام و عراق شکل گرفت و این گروه در آن دوره، هنوز هم به القاعده وابسته بود. اغلب افراد گروه، از عراق به سوریه منتقل شدند و به اتفاق جبهه النصره در سوریه، شانه به شانه ی هم علیه رژیم اسد جنگیدند. در سال 2013 میلادی به زندان ابوقریب حمله شد و بین پانصد تا ششصد نفر از جنگاوران قدیمی و کارآزموده ی القاعده از زندان گریختند که همه ی آنها به گروه داعش پیوستند.

چرا داعش ارتباط خود را با القاعده قطع کرد؟
پس از آن که داعش به سوریه رفت، علیه النصره موضع گرفته و اعلام کرد که فرماندهان النصره خائن هستند و چند بار علیه فرماندهان داعش، دست به سوءقصد زده اند. النصره به دنبال این اتهامات، نزد ایمن الظواهری رهبر القاعده شکایت برد و ظواهری نیز برای حل این معضل از بغدادی و جولانی (رهبر النصره) خواست برای حضور در دادگاه شرعی، نزد او بروند. اما بغدادی این درخواست را رد نمود و با ارسال یک فایل صوتی برای الجزیره، اعلام کرد که تنها بن لادن را به عنوان رهبر خود می داند و حاضر به تبعیت از دستورات ظواهری نیست. پس از این رویداد، اغلب مجاهدین خارجی النصره نیز به داعش پیوستند.

دلایل پیروزی های نظامی داعش چیست؟
اگرچه داعش تحت رهبری ابوبکر البغدادی نیز همانند القاعده از نظر ایدئولوژیکی، یک جریان سلفی به شمار می رود، اما از لحاظ تاکتیک های نظامی، داعش؛ ویژگی های خاص خود را دارد و شاید به همین خاطر در کوتاه مدت از القاعده جدا شد.
داعش، مانند القاعده نیست که فقط به سوءقصد و جنگ چریکی اکتفا کند، بلکه قلمروگشایی و فتح اراضی از مهم ترین مبانی جنگی این گروه است.
وقتی که بغدادی به فکر فتح یک شهر یا منطقه ی جدید می افتد، نیروهای خود را با لباس مبدل و ظاهر قابل قبول، به آن مناطق فرستاده و آنها نیز در خانه های امن، منتظر فرمان می مانند. سپس آنها در همان مناطق برای بیعت با سران عشایر وارد مذاکره می شوند. اگر سران عشایر حاضر به بیعت شوند، چند تن از مهره های معتمد داعش در کنار آنها می مانند و هدایت عشایر را بر عهده می گیرند و استاندار یا فرماندار شهر را از میان آنها انتخاب می کنند. اگر هم برخی از سران منطقه حاضر به بیعت و همکاری نشوند، با استفاده از همان عملیات مخفیانه ی آماده سازی، فشارهای خاصی را بر آنان وارد می کنند. داعش همچنین اهمیت ویژه ای به فتح مناطقی می دهد که دارای منابع انرژی باشند و فتح مناطقی نفتی از اولویت های این گروه است. این تاکتیک علاوه بر سرمایه و قدرت مالی برای داعش، تضعیف رقبا را نیز با خود به همراه می آورد.

اصلی ترین نیروهای داعش از کجا آمده اند؟
فرماندهان و مدیران دوران بعث و چهره های نزدیک به صدام، نظامیان بریده از ارتش سوریه و عراق، مجاهدین اروپا، چچن، بوسنی، شرق ترکستان، لیبی، افغانستان و چندین کشور دیگر، افرادی هستند که حاضرند به عنوان نیروهای تحت امر بغدادی، به داعش بپیوندند.

بغدادی چه می خواهد؟
بغدادی در آغاز مسیر خود در رهبری گروه دولت اسلامی عراق، تنها به دنبال آن بود که در کشور عراق صاحب قدرت و قلمرو شود. اما بحران سوریه، توجه بغدادی را به سوی ظرفیت های داخل این کشور جذب کرد و همین موضوع باعث شد نام گروه خود را به دولت اسلامی در عراق و شام تغییر دهدو در سوریه نیز مشغول جنگ و درگیری شود. البته بغدادی پا را از این نیز فراتر گذاشته و خواهان قلمروگشایی در لبنان، اردن، فلسطین و اسراییل نیز هست.
داعش در سوریه، در مناطق رقه، حسکه و دیرالزور قدرتمند شده و در عراق نیز در موصل و تکریت قدرت گرفته است و با تاسیس یک رژیم یا امارت اسلامی، از مردم مالیات می گیرد و با فروش منابع نفتی پول فراوانی به جیب می زند و قدرت مالی بغدادی روز به روز در حال افزایش است.
هر فرد، گروه، سازمان و عشیره ای که داعش را قبول نداشته باشد، از سوی بغدادی به عنوان دشمن معرفی می شود و مجاهدین سنّی این گروه، مسلمانان صاحب دیگر مذاهب را کافر می دانند. داعش برای اسرا، خائنین و دشمنان خود دادگاه و محاکمه تشکیل داده و به شکل نمادین و عبرت آموز آنها را اعدام می کند و در میان اعدام شدگان، شهروندان عادی و غیرنظامی فراوانی هم به چشم می خورند و معمولا اعدام ها به شکل بی رحمانه و دلخراش صورت می گیرد.
در واقع بزرگ ترین سلاح بغدادی، ترس و وحشت عظیمی است که به دنبال اعدام های بی رحمانه به وجود می آورد.
برخلاف آن چه که تصور می شود، بغدادی و گروه او داعش در حملات و درگیری های خود تنها نیستند و بسیاری از عشایر و گروه های مردمی نیز از آنها حمایت می کنند. معمولا در هر منطقه ای که توسط داعش فتح می شود، نانوایی ها نان رایگان به مردم می دهند و داعش تاثیر مثبت این اقدام را در بسیاری از مناطق سوریه، تجربه کرده است.

  • کرد پرس

داعش چگونه متولد شد؟!

(بسم الله الرحمن الرحیم)
"دولت اسلامی در عراق و شام" یا "داعش " گروه مسلحی است که با تفکرات سلفی افراطی و تروریستی، این روزها عراق و سوریه را ناآرام کرده است.

 

این گروه همانطور که از نامش پیدا است، در عراق و سوریه فعال است، و سرکرده این گروه تروریستی «ابوبکر البغدادی» نام دارد.

نحوه پیدایش داعش

گروه «دولت اسلامی در عراق» در 15 اکتبر 2006 و پس از نشست شماری از گروه‌های مسلح در عراق شکل گرفت. در این نشست «ابوعمر البغدادی» به عنوان سرکرده آن تعیین شد.

این گروه از زمان تشکیل در سال 2006 عملیات و حملات تروریستی بسیاری را در عراق برعهده گرفت.

پس از هلاکت «ابوعمر البغدادی» در تاریخ 19/4/2010 «ابوبکر البغدادی» به عنوان جایگزین وی معرفی شد.

با روی کار آمدن ابوبکر البغدادی، دامنه عملیات و حملات این گروه تروریستی وسعت گرفت و همزمان با آغاز بحران در سوریه، عناصر این گروه در سوریه نیز فعال شدند.

تشکیل «جبهه النصره» در سوریه

گروه «جبهه النصره لاهل الشام» در اواخر سال 2011 و با آغاز بحران و جنگ در سوریه به عنوان شاخه گروه «دولت اسلامی در عراق» تشکیل شد و به سرعت به یکی از گروه‌های مطرح در این عرصه تبدیل گشت.

عناصر جبهه النصره در حال قتل سوری‌ها

سرانجام در 9/04/2013 ابوبکر البغدادی سرکرده دولت اسلامی در عراق در پیامی صوتی ادغام جبهه النصره و دولت اسلامی در عراق را اعلام کرد تا بدین ترتیب گروه دولت اسلامی در عراق و شام شکل بگیرد.

عناصر داعش از اواخر دسامبر 2013 و اوایل سال 2014 و با آغاز عملیات نیرهای ارتش عراق برای پاکسازی الانبار، وارد شهر فلوجه در این استان شدند.

هدف از تأسیس داعش

پس از تشکیل گروه «توحید و جهاد» به سرکردگی «ابومصعب الزرقاوی» در سال 2004 و بیعت او با «اسامه بن لادن» سرکرده سابق «القاعده»، این گروه به شاخه سازمان القاعده در عراق تبدیل شد.

این گروه با گسترش عملیات خود به یکی از قدرتمندترین گروه‌های تروریستی در عراق تبدیل شد، تا اینکه الزرقاوی در سال 2006 در اظهاراتی ضبط شده به صورت مصور از تشکیل «شورای مجاهدین» به سرکردگی «عبدالله رشید البغدادی» خبر داد.

پس از هلاکت زرقاوی در سال 2006 «ابوحمزه المهاجر» به عنوان سرکرده این گروه تعیین شد. در پایان آن سال نیز گروه دولت اسلامی عراق به ریاست ابوعمر البغدادی تشکیل شد.

در 19/04/2010 نیروهای مشترک عراقی و آمریکایی در عملیاتی در منطقه «الثرثار» منزلی را که ابوعمر البغدادی و ابوحمزه المهاجر در آن پناه گرفته بودند، هدف قرار دادند. با شدت گرفتن تبادل آتش، جنگنده‌ها آن منزل را بمباران کردند که در نتیجه آن این دو تروریست از پای در آمدند.

اجساد این دو تروریست در معرض دید عموم گذاشته شد.

یک هفته بعد این گروه در بیانیه‌ای در اینترنت به هلاکت این دو تروریست اذعان کرد و پس از حدو 10 روز ابوبکر البغدادی به عنوان جانشین و سرکرده جدید تعیین شد. "الناصر لدین الله سلیمان" نیز به عنوان وزیر جنگ معرفی شد.

مناطق حضور عناصر «داعش»

داعش در عراق

عناصر داعش در مناطق محدودی از برخی استانهای عراق به ویژه استان «الانبار» حضور دارند و عملیات تروریستی در کل عراق را پوشش می‌دهند. بر اساس گزارش‌ها و آمار منتشر شده، داعش در نیمه دوم سال 2013 نزدیک به 1400 خانه را در عراق منفجر و ویران کرد. طی این حملات 1996 نفر کشته و 3021 نفر زخمی شدند. عناصر داعش در 20 خرداد 93 در اقدامی بی‌سابقه به موصل مرکز استان نینوا یورش برده و ظرف چند ساعت این شهر را تصرف کردند. آنان همچنین چند روستا در صلاح الدین را تحت کنترل خود در آوردند. سلاح‌ها و مهمات و تجهیزات کشف شده از عناصر داعش بیانگر گستردگی حمایت‌های خارجی از این گروه تروریستی در عراق است. دولت عراق بارها عربستان را به حمایت از این تروریست‌ها در عراق متهم کرده است.

 

نحوه ورود عناصر داعش به سوریه و محل استقرار آنها

سوریه

عناصر داعش در سوریه در مناطقی از استانهای «رقه»، «حلب»، «حومه لاذقیه»، «ریف دمشق»، «دیرالزور»، «حمص»، «حماه»،«حسکه» و «ادلب» پراکنده هستند و در برخی از این مناطق نیز کنترل کامل را به دست گرفته‌اند. تصمیم این گروه تروریستی برای تحت کنترل در آوردن دیگر گروه‌های مسلح در سوریه به درگیری‌های خونباری میان این گروه‌های تروریستی منجر شده است.

اختلاف داعش و جبهه النصره از کجا شروع شد

ایمن الظواهری

با آغاز اختلافات و درگیری‌ها بین عناصر جبهه النصره و داعش در سوریه، سرانجام «ایمن الظواهری» سرکرده القاعده تصمیم «ابوبکر البغدادی» رئیس گروه دولت اسلامی در عراق برای ادغام گروه خود با جبهه النصره را لغو کرد.

الظواهری تأکید کرد که فعالیت‌های «دولت اسلامی در عراق» فقط به عراق منحصر شود.

ولی این موضوع برای سرکرده داعش خوشایند نبود، به صورتیکه البغدادی، در نواری صوتی اعلام کرد که با درخواست ایمن الظواهری، برای لغو گروه داعش و جدایی از جبهه النصره، مخالف است.

وی گفت: «گروه دولت اسلامی عراق و شام تا زمانی که نبض ما می‌زند و خون در رگ‌هایمان جاریست باقی خواهد ماند و ما حاضر به عقب نشینی و چانه زدن نیست.»

حامیان داعش چه کسانی هستند

عناصر گروه داعش مانند «جبهه النصره» از بی‌رحم ترین تروریست‌های حاضر در سوریه و عراق هستند. فیلم‌ها و تصاویر منتشر شده از جنایت‌های این گروه تروریستی موجب شد که حامیان گروه‌های مسلح در سوریه مدعی شوند که از این گروه حمایت نمی‌کنند. حتی برخی گروه‌ها نیز برای افزایش دریافت حمایت‌های بین المللی خود را مخالف این گروه جلوه داده و با داعش وارد جنگ شده‌اند.

با توجه به گستردگی کمک‌های مالی، تسلیحاتی و لجستیکی که با آغاز جنگ در سوریه به این کشور سرازیر شده است؛ تلاش گروه‌های مسلح به ویژه داعش برای دستیابی هرچه بیشتر به این کمک‌ها و سلطه بر گروه‌های دیگر شدت گرفت که این امر موجب آغاز جنگ و درگیری گروه‌های مسلح با یکدیگر شد.

اما با وجود اعلام برائت حامیان گروه‌های مسلح از داعش و جبهه النصره، کمک‌های حامیان خارجی همچنان به دست این دو گروه می‌رسد. این کمک‌ها در قالب حمایتهای مالی، تسلیحاتی، لجستیکی، اطلاعاتی، آموزشی و غیره از سوی حامیانی مانند عربستان و قطر و ترکیه به همراه چند کشور غربی، موجب ادامه جنگ و ویرانی در سوریه شده است.

تابعیت و هویت اعضای داعش پس از کشف اجساد و یا دستگیری اعضای این گروه تروریستی نشان می‌دهد که بیشتر این تروریست‌ها با همکاری برخی طرف‌های منطقه‌ای از عربستان، لیبی، یمن و چند کشور دیگر جمع آوری و سازماندهی شده‌اند.

سلاح و مهمات و تجهیزات این گروه نیز بیانگر حمایت گسترده مالی و تسلیحاتی طرفهای منطقه‌ای مانند عربستان و قطر از این گروه تروریستی است.

فرماندهی و تشکیلات

گروه داعش یک ساختار سازمانی دارد که متشکل از امرای مناطق و مجالس «شورای مجاهدین» و فرماندهان عملیاتی است اما این امور سازمانی و تشکیلاتی به طور کاملا محرمانه است و برخی پژوهشگران امور سیاسی اشاره می کنند که فرماندهان داعش در سوریه از امرای شبکه القاعده در عراق دنباله روی می‌کنند.

  • العالم

گروه‌های تروریستی در منطقه از کجا آمده‌اند؟!

(بسم الله الرحمن الرحیم)
درحالیکه در آغاز بحران و جنگ در سوریه، حامیان گروه‌های مسلح و تروریستی با تبلیغات گسترده رسانه‌ای سعی داشتند این بحران را "انقلاب مردم سوریه ضد نظام حاکم" معرفی کنند؛ پس از مدتی رفته رفته نشانه‌های حضور این گروه‌ها برای مردم سوریه و دیگر کشورها ثابت شد، و همگان با اسامی و نامهایی آشنا شدند که تا پیش از این هیچ نام و نشانی از آنها در سوریه نبود.

 گروه‌های تروریستی در منطقه از کجا آمده‌اند؟!

 

* داعش
"دولت اسلامی در عراق و شام" یا "داعش " گروه مسلحی است که با تفکرات سلفی افراطی و تروریستی، در تلاش است در سوریه و عراق "خلافت اسلامی" ایجاد کند.
این گروه همانطور که از نامش پیدا است، در عراق و سوریه فعال است.
سرکرده این گروه تروریستی "ابوبکر البغدادی" نام دارد.

* نحوه پیدایش داعش
گروه "دولت اسلامی در عراق" در 15 اکتبر 2006 و پس از نشست شماری از گروه‌های مسلح در عراق شکل گرفت. در این نشست "ابوعمر البغدادی" به عنوان سرکرده آن تعیین شد.
این گروه از زمان تشکیل در سال 2006 عملیات و حملات تروریستی بسیار را در عراق برعهده گرفت.
پس از هلاکت "ابوعمر البغدادی" در 19/4/2010 "ابوبکر البغدادی" به عنوان جایگزین وی معرفی شد.
با روی کار آمدن ابوبکر البغدادی، دامنه عملیات و حملات این گروه تروریستی وسعت گرفت و همزمان با آغاز بحران در سوریه، عناصر این گروه در سوریه نیز فعال شدند.

* تشکیل "جبهه النصره" در سوریه
گروه "جبهه النصره لاهل الشام" در اواخر سال 2011 و با آغاز بحران و جنگ در سوریه به عنوان شاخه گروه "دولت اسلامی در عراق" تشکیل شد و به سرعت به یکی از گروه‌های مطرح در این عرصه تبدیل گشت.
سرانجام در 9/04/2013 ابوبکر البغدادی سرکرده "دولت اسلامی در عراق" در پیامی صوتی ادغام "جبهه النصره" و "دولت اسلامی در عراق" را اعلام کرد تا بدین ترتیب گروه "دولت اسلامی در عراق و شام" شکل بگیرد.
عناصر "داعش" از اواخر دسامبر 2013 و اوایل سال 2014 و با آغاز عملیات نیرهای ارتش عراق برای پاکسازی الانبار، وارد شهر فلوجه در این استان شدند.

* هدف از تأسیس داعش
پس از تشکیل گروه "توحید و جهاد" به سرکردگی "ابومصعب الزرقاوی" در سال 2004 و بیعت او با "اسامه بن لادن" سرکرده سابق "القاعده"، این گروه به شاخه سازمان القاعده در عراق تبدیل شد.
این گروه با گسترش عملیات خود به یکی از قدرتمندترین گروه‌های تروریستی در عراق تبدیل شد، تا اینکه الزرقاوی در سال 2006 در اظهاراتی ضبط شده به صورت مصور از تشکیل "شورای مجاهدین" به سرکردگی "عبدالله رشید البغدادی" خبر داد.
پس از هلاکت زرقاوی در سال 2006 "ابوحمزه المهاجر" به عنوان سرکرده این گروه تعیین شد. در پایان آن سال نیز گروه "دولت اسلامی عراق" به ریاست "ابوعمر البغدادی" تشکیل شد.
در19/04/2010 نیروهای مشترک عراقی و آمریکایی در عملیاتی در منطقه "الثرثار" منزلی را که "ابوعمر البغدادی" و "ابوحمزه المهاجر" در آن پناه گرفته بودند، هدف قرار دادند. با شدت گرفتن تبادل آتش، جنگنده‌ها آن منزل را بمباران کردند که در نتیجه آن این دو تروریست از پای در آمدند.
اجساد این دو تروریست در معرض دید عموم گذاشته شده.
یک هفته بعد این گروه در بیانیه‌ای در اینترنت به هلاکت این دو تروریست اذعان کرد و پس از حدو 10 روز "ابوبکر البغدادی" به عنوان جانشین و سرکرده جدید تعیین شد. "الناصر لدین الله سلیمان" نیز به عنوان وزیر جنگ معرفی شد.

* مناطق حضور عناصر "داعش"
عراق
عناصر داعش در مناطق محدودی از برخی استانهای عراق به ویژه استان "الانبار" حضور دارند و عملیات تروریستی در کل عراق را پوشش می دهند.  بر اساس گزارشها و آمار منتشر شده، داعش در نیمه دوم سال ۲۰۱۳ نزدیک به ۱۴۰۰ خانه را در عراق منفجر و ویران کرد. طی این حملات ۱۹۹۶ نفر کشته و ۳۰۲۱ نفر زخمی شدند.
سوریه
عناصر داعش در سوریه در مناطقی از استانهای "رقه"، "حلب"، "حومه لاذقیه"، "ریف دمشق"، "دیرالزور"، "حمص"، "حماه"، "حسکه" و "ادلب" پراکنده هستند و در برخی از این مناطق نیز کنترل کامل را به دست گرفته‌اند.

* اختلاف داعش و جبهه النصره از کجا شروع شد؟

با آغاز اختلافات و درگیری‌ها بین عناصر جبهه النصره و داعش در سوریه، سرانجام "ایمن الظواهری" سرکرده القاعده تصمیم "ابوبکر البغدادی" رئیس گروه دولت اسلامی در عراق برای ادغام گروه خود با جبهه النصره را لغو کرد.

الظواهری تأکید کرد که فعالیتهای "دولت اسلامی در عراق" فقط به عراق منحصر شود.

ولی این موضوع برای سرکرده داعش خوشایند نبود، به صورتیکه البغدادی، در نواری صوتی اعلام کرد که با درخواست ایمن الظواهری، برای لغو گروه داعش و جدایی از جبهه النصره، مخالف است.
وی گفت: "گروه دولت اسلامی عراق و شام تا زمانی که نبض ما می‌زند و خون در رگ‌هایمان جاریست باقی خواهد ماند و ما حاضر به عقب نشینی و چانه زدن نیست."

* حامیان داعش چه کسانی هستند؟

عناصر گروه داعش مانند "جبهه النصره" از بی رحم ترین تروریستهای حاضر در سوریه و عراق هستند. فیلم‌ها و تصاویر منتشر شده از جنایتهای این گروه تروریستی موجب شد که حامیان گروه‌های مسلح در سوریه مدعی شوند که از این گروه حمایت نمی‌کنند. حتی برخی گروه‌ها نیز برای افزایش دریافت حمایتهای بین المللی خود را مخالف این گروه جلوه داده و با داعش وارد جنگ شده‌اند.

با توجه به گستردگی کمک‌های مالی، تسلیحاتی و لجستیکی که با آغاز جنگ در سوریه به این کشور سرازیر شده است؛ تلاش گروه‌های مسلح به ویژه داعش برای دستیابی هرچه بیشتر به این کمکها و سلطه بر گروه‌های دیگر شدت گرفت که این امر موجب آغاز جنگ و درگیری گروه‌های مسلح با یکدیگر شد.

اما با وجود اعلام برائت حامیان گروه‌های مسلح از داعش و جبهه النصره، کمکهای حامیان خارجی همچنان به دست این دو گروه می‌رسد. این کمکها در قالب حمایتهای مالی، تسلیحاتی، لجستیکی، اطلاعاتی، آموزشی و غیره از سوی حامیانی مانند عربستان و قطر و ترکیه به همراه چند کشور غربی، موجب ادامه جنگ و ویرانی در سوریه شده است.

جبهه النصره

گروه موسوم به "جبهه النصره لاهل الشام" از گروه‌های وابسته به القاعده در سوریه است که عقاید آن بر پایه تفکرات سلفی افراطی استوار شده است. این گروه تروریستی در اواخر سال 2011 و با آغاز جنگ و بحران در سوریه تشکیل شد و با حمایت و پشتیبانی جریانها و کشورهای خارجی به سرعت به یکی از قدرتمندترین جریانها در جنگ با مردم و ارتش سوریه تبدیل شد.

عناصر این گروه تروریستی به دلیل داشتن تجارب بسیار در جنگهایی مانند عراق، افغانستان و لیبی، نسبت به دیگر گروه‌های تروریستی سازماندهی‌ بیشتری دارند. این عناصر در سوریه جنایات بسیاری را در حق مردم و نیروهای ارتش مرتکب شده‌اند.

این گروه نیز مانند دیگر شاخه های القاعده با وجود ادعای اسلام هیچ گاه در خصوص رژیم صهیونیستی، اشغال سرزمین فلسطین و رنج مردم این سرزمین موضع گیری نکرده و حتی یک گلوله برای آزادی این سرزمین شلیک نکرده است.

جبهه النصره یک گروه مسلح سازمان یافته در سوریه محسوب می‌شود که از مرزهای شمال سوریه به ترکیه تا مرزهای لبنان حضور داشته و جنگجویانش از میان گروه‌های مسلح که با دولت سوریه می‌جنگند، آموزش دیده‌تر و دارای تسلیحات پیشرفته‌تر هستند.

بر اساس گزارشهای منتشر شده؛ النصره دارای امکانات مادی چند برابر سایر گروه‌هاست که نشانه حجم کمک قدرتهای بین‌المللی است که از آن حمایت مالی به عمل می‌آورند.
این گروه تروریستی از سوی سرکرده اخوان المسلمین سوریه تحت نظر شورای نظامی به فرماندهی "فاروق طیفور" معاون سرپرست اخوان المسلمین که رهبر فعلی آن محسوب می‌شود، در ترکیه تشکیل شد.

عناصر جبهه النصره  به طور مستقیم از دفتر طیفور در استانبول و اتاق عملیات بین‌المللی که در مرز ترکیه و سوریه تشکیل شده است، دستور می‌گیرند.
به نوشته هفته نامه فرانسوی اوکانارد آنشینیه، این دفتر اتاق شامل افسران فرانسوی، آمریکایی، قطری و ترک است.

پس از افشای جنایتهای عناصر جبهه النصره در سوریه و کشتار بی رحمانه زنان و کودکان و شهروندان بی‌دفاع، آمریکا که همواره از مخالفان مسلح و  ادامه جنگ در این کشور حمایت کرده، مجبور شد گروهک النصره را در فهرست سازمانهای تروریستی خود قرار دهد.  ولی جرج صبرا رییس شورای ملی، معاذ الخطیب رییس ائتلاف مخالف و شماری از سران اخوان المسلمین سوریه به این تصمیم آمریکا اعتراض کردند.

با انتشار تصاویر و فیلمهایی از جنایتهای این گروه‌ها در اینترنت و برخی رسانه‌ها، حامیان گروه‌های مسلح مجبور شدند برای متوقف کردن این رسوایی، جبهه النصره را به فهرست سازمانهای تروریستی خود بیفزایند. البته این اقدام تأثیری در ادامه حمایتها از این گروه تروریستی نگذاشت.
این گروه تروریستی در نخستین بیانیه خود در 24 ژانویه 2012، سوری ها را به "جهاد و حمل سلاح ضد نظام سوریه" فرا خواند.

* ماجرای پیوستن جبهه النصره به دولت اسلامی در عراق

ابوبکر البغدادی سرکرده "دولت اسلامی در عراق" در 9/04/2013 در پیامی صوتی ادغام "جبهه النصره" و "دولت اسلامی در عراق" را اعلام کرد، تا بدین ترتیب گروه "دولت اسلامی در عراق و شام" (داعش) شکل بگیرد.

اما پس از مدتی "ایمن الظواهری" ادغام این دو گروه را لغو و هر کدام را مسئول رسیدگی به مناطقی کرد که در آن حضور دارند. این اقدام الظواهری موجب آغاز اختلاف جبهه النصره و دولت اسلامی در عراق و درگیریهای مسلحانه دو طرف شد.


* تبلیغات رسانه ای جبهه النصره

جبهه النصره بیانیه‌ها و اعلامیه‌های خود را به صورت انحصاری از طریق "مؤسسه المناره البیضاء" منتشر می کند.

* تابعیت عناصر جبهه النصره

بیشتر عناصر جبهه النصره در واقع تروریستهایی هستند که قبلا در جنگهایی دیگر مانند عراق، افغانستان، چچن و دیگر کشورها حضور داشتند؛ به همین دلیل آنان تجارب بسیاری را از اینگونه خون ریزی‌ها با خود به سوریه آوردند.
عناصر این گروه از کشورهای مختلف به سوریه آمده اند که اکثر آنان عرب، ترک، ازبک، چچنی، تاجیک، و اروپایی هستند. این عناصر برای عضویت در جبهه النصره باید از سوی یکی از افراد مورد اعتماد تأیید شوند.

* برخورد آمریکا و شورا امنیت با جبهه النصره

در پی انتشار فیلمها و تصاویری از جنایات جبهه النصره در حق شهروندان و نیروهای ارتش سوریه، آمریکا سرانجام در دسامبر 2012 مجبور شد این گروه را در فهرست سازمانهای تروریستی خود قرار دهد. این اقدام آمریکا با اعتراض شدید مخالفان سوریه در خارج از این کشور و حتی سران گروه موسوم به "ارتش آزاد" همراه شد.
شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز در 30 مه این گروه را در فهرست سازمانهای تروریستی خود قرار داد.

احرار الشام

در ابتدای تأسیس این گروهک، مؤسسه "المناره البیضاء" در بیانیه‌ای با اعلام تشکیل "احرار الشام" تأکید کرد که این گروه وابسته به جبهه النصره است.

مؤسسه المناره البیضاء همواره بیانیه ها و اعلامیه های جبهه النصره را به صورت انحصاری منتشر می‌کند.
اما "احرار الشام" با صدور بیانیه‌ای جداگانه تأکید کرد که کاملا مستقل است و به هیچ گروهی وابسته نیست.

گروهک "احرار الشام" مجموعه‌ای از گروه‌های سلفی افراطی در سوریه است که با استمرار بحران در سوریه، در سال 2011 برای جنگ با ارتش و نیروهای امنیتی به هدف براندازی نظام این کشور ایجاد شد.

"عبدالرحمن السوری" سرکرده این گروهک است.

سرکردگان این گروهک مدعی هستند بیش از 25 گروه تابع این مجموعه در مناطق مختلف سوریه پراکنده شده‌اند. بیش‌تر این گروه‌ها در ادلب هستند، اما برخی از آنها در حما و حلب حضور دارند.

برخی از گروهک‌های این مجموعه عبارتند از قوافل الشهدا و انصار الحق در استان ادلب، التوحید و الایمان در ادلب، شهبا در شهر حلب، حسن ابن ثابت در درعا و لب، صلاح الدین و عبدالفدا در حما.

ارتش آزاد

این گروه تروریستی از عناصر مسلح و شبه نظامیانی تشکیل شده که برخی از آنها از نیروهای سابق ارتش و برخی نیز از کشورهای دیگر به سوریه اعزام شده‌اند.


ترکیه و برخی کشورهای غربی و عرب حاشیه خلیج فارس به صورت ویژه از این گروه نظامی حمایت مالی، تسلیحاتی و لجستیکی می‌کنند، و نیروهای آن قبل از اعزام به سوریه در خاک ترکیه آموزش می‌بینند. "ریاض الاسعد" و "حسین هرموش" از بنیانگذاران و عوامل اصلی این گروه تروریستی هستند. 

العالم

حمله به سامرا و موصل؛ سقوط شهر بدون مدافع


حمله تکفیری‌ها به سامرا و موصل نقشه پیشنهادی افسران برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس بود که به‌طور احمقانه‌ای از طرحهای جبهه مقاومت در سوریه تقلید شده و قرار بود با اجرای آن مناطق سنی‌نشین عراق به‌طور کامل جدا شود. ...

حمله تکفیری‌ها به سامرا و موصل نقشه پیشنهادی افسران برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس بود که به‌طور احمقانه‌ای از طرحهای جبهه مقاومت در سوریه تقلید شده و قرار بود با اجرای آن مناطق سنی‌نشین عراق به‌طور کامل جدا شود.

بر اساس این گزارش، افسران نظامی و کارشناسان امنیتی برخی کشورهای حوزه خلیج فارس، به این نتیجه رسیده بودند که موفقیت‌های متوالی جبهه مقاومت در سوریه از زمانی سرعت گرفت که ارتش سوریه ابتدا طرح جداسازی مناطق تحت سلطه تکفیری‌ها را اجرا کرد و از آن پس، قرارگاه‌ها و مراکز تجمع تروریست‌ها، یکی پس از دیگری فرو ریخت و اکنون وضعیت به‌گونه‌ای تغییر یافته که گروه‌های مسلح، بدون درگیری تسلیم می‌شوند.
شهر حمص نمونه بارز موفقیت آمیز بودن این طرح نظامی بود و در آن، تروریست‌هایی که مسیرهای پشتیبانی‌شان قطع شده بود، داوطلبانه سلاح‌های خود را تسلیم کردند و بدون درگیری، سوار بر اتوبوس‌های دولت سوریه از شهر خارج شده پایتخت انقلاب را به دولت تسلیم کردند.

با اجرای این طرح، اکنون کافی است که ارتش سوریه منتظر بنشیند تا به‌مرور زمان، تکفیری‌های مناطق باقی‌مانده نیز، تسلیم شوند و سلاح‌های خود را تحویل دهند.

بر اساس این تجربیات، فرماندهان نظامی برخی ارتش‌های عربی، تصمیم گرفتند همین طرح را تقلید و از آن علیه جبهه مقاومت استفاده کنند.
عملیات داعش در سامرا و موصل، با مدیریت مستقیم افسران سعودی و نظارت مقام‌های ارشد عربستان سعودی و قطر انجام شد تا استان‌های سنی‌نشین جدا شده خیلی زود تمام مناطق شمالی عراق به تسلط دولت اسلامی عراق و شام در آید.

حمله به سامرا برای تقسیم عراق
گزارش‌های سرویس‌های اطلاعاتی عراق و نیز اعترافات رهبران اسیرشده این سازمان تروریستی حاکی از آن است که طراحان این عملیات اطمینان داشته‌اند که حتی با ۵۰ درصد موفقیت نیز، وضعیت میدانی منطقه و هرج و مرج به‌شکلی تغییر خواهد کرد که تقسیم عراق به دست ساکنان منطقه رقم می‌خورد.

برنامه ریزی برای این عملیات از حدود ۶ ماه پیش در اتاق‌های جنگ ارتش سعودی آغاز شده و دولت قطر نقش هماهنگ کننده و پشتیبانی را در این طرح داشت که نزدیک به ۳ میلیارد دلار برای آن هزینه شد.

افسران طراح این عملیات به پادشاه عربستان اطمینان داده بودند که با جداسازی مناطق شمالی و افزایش بمب‌گذاری‌ها و کشتارهای وسیع و پرتعداد، توجه غرب جلب شده و این پیام به آنها منتقل خواهد شد که استان‌های سنی‌نشین خواهان استقلال و استقرار حکومت دلخواه هستند و افکار عمومی جهان این بخش از عراق را به‌عنوان منطقه‌ای جداگانه و متمایز با جنوب تصور خواهد کرد. به این ترتیب مقدمه برای پس گرفتن نیمی از عراق فراهم خواهد شد.

نشست‌های توجیهی متعددی در تعدادی از پایتخت‌های عربی، از جمله اردن، قطر و برخی از پایتخت‌های اروپایی بین نمایندگان جامعه اطلاعاتی عربستان سعودی و قطر و تعدادی از فرماندهان داعش، به‌ویژه افسران حزب بعث صدام و تعدادی از سیاست‌مداران عراقی، برگزار شد.

به آنها توضیح داده شد که این طرح نیاز به کار در دو جبهه دارد و نخستین بار است که یک پروژه در چنین سطحی در دو عرصه سیاسی و نظامی اجرا می‌شود.

وقتی طرح به پادشاه عربستان و تعدادی از اعضای ارشد آل‌سعود عرضه و توضیح داده می‌شود که با جدا شدن استان‌های سنی‌نشین، حکومت تکفیری‌ها تثبیت و پلت‌فرم برای اجرای عملیات‌های بیشتر در عراق و مشابه سازی در کشورهای دیگر ایجاد می‌شود، آنها به‌قدری هیجان زده و ذوق زده می‌شوند که بی‌معطلی دستور تأمین اعتبار نامحدود مالی برای پشتیبانی و اجرای طرح را صادر می‌کنند.

تعدادی از فرماندهان داعش نیز به ملاقات پادشاه سعودی عبدالله‌بن عبدالعزیز، برده می‌شوند و همان‌جا دستور قرارگرفتن امکانات ارتش سعودی در خدمت افسران سابق حزب بعث و فرماندهان داعش صادر شده و به‌زودی گروه‌هایی از اعضای داعش برای آموزش به عربستان منتقل می‌شوند.

نقش قطر نیز، در این فرآیند مهم بود و شبکه‌هایی برای استخدام جنگجویان جدید از کشورهای عربی به‌ویژه مغرب و تأمین و انتقال تسلیحات و تجهیزات از مسیر ترکیه و کردستان عراق را راه‌اندازی می‌کند.

با سقوط شهرهای رنکوس و یبرود در سوریه و تسلیم شدن تکفیری‌های حمص، شاهزادگان سعودی خواستار اجرای سریع عملیات می‌شوند و مقامات سعودی دربرابر مقاومت فرماندهان داعش، مجبور به برپایی چندین نشست با آنها می‌شوند.

سعودی‌ها می‌دانند که افسران سابق گارد ریاست جمهوری صدام نظامیانی باتجربه هستند، اما اهداف آنها چندان با سیاست‌های عربستان در جبهه بین المللی تکفیری‌ها منطبق نیست و در صورت تقویت بیشتر، به‌طور قطع شاخه داعش در سوریه نیز قدرت بیشتری خواهد گرفت و باقی‌مانده عناصر جبهه النصره و تکفیری‌های تحت امر سعودی‌ها را نابود خواهند کرد.

آنها تلاش کردند فرماندهان داعش را قانع کنند که با تخریب اماکن مقدس شیعیان در سامرا و قتل‌عام مردم، فرایند جنگ فرقه‌ای را دامن بزنند و از همین رو، حملات تروریستی به‌قصد ناآرام کردن استان دیاله شدت گرفت.

اطلاعات ارتش عراق، حاکی از حمله به شهرهایی در استان دیاله بود، اما تغییر ناگهانی طرح از سوی مقامات سعودی، که بدون اطلاع سایر طرفهای حاضر در نشست‌های توجیهی، تنها به فرماندهان داعش منتقل شده بود، باعث غافلگیری موقتی ارتش عراق شد.

توجیه تکفیری‌ها برای حمله صلاح‌الدین
 توجیه تروریست‌ها قبل از حمله به سامرا، توضیح داده می‌شود که استان صلاح‌الدین پایتخت عباسیون بوده است.

حمله تکفیری‌ها به سامرا
اطلاعات به دست آمده از اعضای ارشد تروریست‌های مهاجم به سامرا نشان می‌دهد که خود آنها نیز، حتی صبح روز حمله، خبر از هدف بودن شهر سامرا نداشته‌اند. در همان روز، همزمان با حرکت تروریست‌ها به‌سمت سامرا، به برخی از شخصیت‌های خائن شهر اطلاع داده می‌شود که آماده همکاری با نیروهای مهاجم باشند.

در سپیده‌دم پنج‌شنبه، تهاجم به سامرا آغاز می‌شود و با غافلگیری مردم و مأموران محلی و ایجاد فضای رعب و وحشت، تروریست‌ها در شهر پراکنده و در نقاط مختلف مستقر می‌شوند.
با کمک خائنین و وابستگان به وهابی‌ها، تروریست‌های داعش به منازل چهره‌های شناخته شده، از جمله وزیر علوم عراق حمله کرده ساکنین آنها را که اغلب از اهل‌سنت هستند به قتل می‌رسانند.

پلیس و مأموران محلی در نقاط مختلف شهر مقاومت می‌کنند، اما همه آنها، حتی سربازان اهل‌سنت، رفته رفته احساس می‌کنند که باید به‌سمت حرم بروند.

نقطه عطف

با تجمع گروه‌های پراکنده سربازان و مردم در اطراف حرم، فرایند به هم ریختن نقشه مهاجمان آغاز می‌شود. مقاومت محافظان حرم تروریست‌ها را غافلگیر می‌کند و رسیدن به آنجا غیرممکن می‌شود. تروریست‌ها با شلیک خمپاره، تلاش می‌کنند حرم را تخریب کنند و درست در ساعاتی که اغلب حرامیان مهاجم در خیابان‌های اطراف حرم تجمع کرده‌اند، صدای غرش بالگردهای ارتش شنیده می‌شود.

یگان طلایی ارتش عراق، که داعش مدعی است سپاه پاسداران ایران آن را تأسیس کرده و آموزش داده است، از زمین و هوا به مهاجمان حمله می‌کند و آنها را از ۸۰۰ متری حرم تا بیابان‌های اطراف شهر بیرون می‌راند.

داعش علت شکست خود در تسخیر سامرا را مقاومت مردم می‌داند و در بیانیه خود مدعی می‌شود که در سامرا با نیروهای "قاسم سلیمانی" جنگیده است.

حمله به موصل


داعش برای جبران این شکست و ارتقای روحیه تکفیری‌ها و نیز، امیدوار نگه داشتن حامیانش، صبح روز بعد به شهر موصل در شمال غربی عراق حمله کرد.
موصل شهر سنی‌نشین و مرکز استان نینوا است و داعش از زمان استقرار در الانبار و مناطق شمالی عراق، مراوداتی با برخی شهرهای این استان داشت.
پس از حمله داعش از سمت جنوب و غرب به موصل، گروه‌های دیگری نیز، از مرزهای ترکیه و سوریه وارد دهوک عراق شدند و از شمال به موصل حمله کردند.
تعلل مقامات کردستان عراق در اعزام نیروهای کمکی برای محافظان شهر، باعث پیشروی تروریست‌ها شد و فرودگاه، زندان مرکزی، دانشگاه و مناطق دیگری از شهر به تصرف داعش در آمد.

حمله تکفیری‌ها به موصل

ائمه و خطبای استان نینوا بار دیگر از کسانی که قادر به استفاده از سلاح هستند خواستند برای جنگ با عناصر مسلح داعش در موصل سلاح به دست بگیرند، اما کوتاهی برخی مقامات و هراس مردمی که ترجیح دادند از شهر بگریزند و یا در خانه بمانند، باعث محاصره شدن محافظان شهر شد و ارتش، در ساعات پایانی دیشب، به آنها دستور عقب‌نشینی داد.

نچیروان بارزانی، رئیس حکومت اقلیم کردستان عراق امروز مدعی شد که آماده اعزام پیش‌مرگان کرد برای دفاع از موصل بوده، اما به‌علت اختلال ارتباطی در دو روز اخیر، پاسخی از دولت دریافت نکرده است.

نفوذ داعش به موصل به‌طور جدی شهرهای کردنشین را نیز تهدید خواهد کرد

شاهدان عینی می‌گویند، نیروهای نظامی طی دو روز مقاومت مانع از نفوذ تکفیری‌ها به شهر شدند، اما با افزایش شلیک‌های خمپاره‌ای تکفیری‌ها به‌سوی شهر، دیشب دستور عقب‌نشینی دریافت کردند. با خروج نظامیان از شهر، صبح امروز تروریست‌های داعش وارد شهر شدند و پرچم سیاه خود را بر مناره‌های مساجد نصب کردند.

منبع: شبکه خبر

اسد چگونه زندگی می کند


انتخابات در سوریه در شرایطی برگزار شد که ملت ودولت سوریه در این خصوص تجربه کمی دارند، اما به نظر می رسد سازوکارها وشیوه این انتخابات کاملا وارداتی باشد.
به گزارش مشرق، از ویژگی های این انتخابات این بود که مردم به این باور رسیده بودند که مشارکت فعال در اتتخابات می تواند فضای تعامل بین طیف های سیاسی را در چارچوب یک گفتمان ملی دلپذیرتر می کند.

نخستین تجربه ملت سوریه در یک انتخابات فرا حزبی مشارکت در انتخابات پارلمانی در سال 2012 بود که برای نخستین بار نمایندگان طیف های غیر هسمو با حزب بعث به پارلمان راه یافتند.
واژه دموکراسی برای مردم سوریه مانند یک آهنگ گوشنواز است که هر روز آن را تکرار می کنند، زیرا به نظر می رسد ملت سوریه از تسلط 50 ساله حزب بعث بر اهرم های قدرت به شدت خسته شده اند.

اقبال عمومی مردم سوریه نسبت به بشار اسد برآیند این است که وی بازمانده نسل قدیمی حزب بعث نیست، بلکه او جوانی است با تحصیلات عالی و تسلط به چند زبان زنده وتجربه ای 14 ساله در سیاست و امور اجرایی دارد.

موضوع دیگر این است که بشار اسد انصافا با وجود توطئه های داخلی و خارجی هرگز صحنه را ترک نکرد و مردم سوریه نیز به این نتیجه رسیده اند که بشار اسد تنها شخصیتی است که می تواند کشتی طوفان زده سوریه را به ساحل نجات هدایت کند.

حسان النوری یکی ازدو نامزد رقیب بشار اسد معتقد است که مردم سوریه هر یک از 3 نامزد را انتخاب کنند در نهایت برنده این انتخابات خواهند بود.

از مشکلات کهنه و مزمن سوریه نگاه متفاوت دولتمردان سوریه به تیم رسانه ای ایران است، زیرا این نگاه ناشی از پس زمینه تفکرات مذهبی این دولتمردان است هر چند آنان تلاش می کنند تا این نگاه کاملا آشکار نباشد.

به عنوان نمونه زمانی که تیم رسانه ای ایران از مرز لبنان وارد مرز سوریه شد یکی از افسران گمرک مرزی که تفکرات کاملا سلفی داشت سعی کرد تا برای این تیم مشکلاتی ایجاد کند.
این افسر به این بهانه که وزارت اطلاع رسانی در فاکس ارسالی به گمرک مرز سوریه اشاره ای به وسائل و ابزار عکاسی و فیلمبرداری تیم رسانه ای ایران نداشته است، بنابراین او اجازه نخواهد داد که تیم ایرانی با دوربین های فیلمبرداری وارد دمشق شود.

معاون وی که یک افسر علوی بود تلاش کرد تا موانع را از سر راه ورود خبرنگاران با دوربین های فیلمبرداری بر دارد اما لجبازی افسر سنی سبب شد تا خبرنگاران با دلهره دوربین های فیلمبرداری خود را تحویل گمرک مرز سوریه بدهند.

در هر حال خبرنگاران با تاخیر وارد دمشق شدند و مستقیما به هتل دامارز در منطقه پیشرفته ابورمانه در نزدیکی کاخ ریاست جمهوری الروضه عزیمت کردند.

این کاخ در واقع منزل مسکونی روسای جمهوری سوریه است و مرحوم حافظ اسد رئیس جمهوری سابق و سپس فرزندش بشار اسد تا قبل از بحران سوریه در این کاخ زندگی می کرد.

با آغاز بحران سوریه بشار اسد ناچار شد بنا به توصیه مسئولان امنیتی تدابیر احتیاط آمیز امنیتی را به کار گیرد و به یک منطقه امنی منتقل شود.

 

منطقه ابو رمانه یک منطقه پیشرفته مسیحی نشین تلقی می شود که قبلا سفارتخانه های برخی کشورهای غربی و وزارت خارجه سوریه در این منطقه قرار داشتند.

در برابر اکثر وزارتخانه ها و سازمانهای دولتی دیوارهای بتونی بزرگی ایجاد شده تا از عملیات انتحاری تروریستها جلوگیری شود.

اغلب ماموران امنیتی که عمدتا علوی هستند با مشاهده تیم خبرنگاران ایرانی سریعا تسهیلات لازم را برای عبور اتومبیل حامل تیم رسانه ای ایران فراهم می کردند.

هیئت اعزامی مجلس شورای اسلامی نیز که برای نظارت بر امر انتخابات همراه نمایندگان سایر پارلمان ها در هتل داما رز مستقر شده بودند  با انجام مصاحبه های متعدد توجه رسانه ها را به امر انتخابات معطوف کردند.

اغلب شبکه های همسو با سوریه مانند المیادین، المنار ، العالم، پرس تی وی، سحر، الاتجاه، الغدیر، العهد ،الفرات ،آسیا والبلادی پوشش مناسبی به این انتخابات دادند.

البته در ایجاد تسهیلات برای خبرنگاران و شبکه های خبری، اتحادیه رادیوتلویزیونهای اسلامی انصافا از هیچ کوششی دریغ نکرد.از دردناکترین خاطرات خبرنگاران ایرانی گفتگو با خبرنگار زن شبکه الغدیر عراق بود که زن جوانی اهل سوریه است.

او در حالی که به شدت متاثر به نظر می رسید از نحوه تهاجم گروهک تروریستی داعش به منزل وی در منطقه حرستا در حومه دمشق سخن گفت که طی آن دو فرزند و شوهر وی را تنها به دلیل شیعه بودن در برابر چشمانش سر بریدند.

او می گفت به دلیل شیعه بودن و اینکه برخی از ساکنان منطقه مشخصات خانواده وی را در اختیار گروهک داعش قرار داده بودند مورد حمله داعش قرار گرفته اما او به طرز معجزه آسایی از چنگ گروهک داعش فرار کرده است.

نمایندگان برخی رسانه های ایرانی مصاحبه ای نیز با خانم وفا الاسعد مدیر کل مطبوعات خارجی وزارت اطلاع رسانی سوریه و مسئول پرس سنتر مستقر در هتل ،انجام دادند .

او یکی از مجریان و گویندگان معروف و با سابقه تلویزیون دولتی سوریه است ودر این مصاحبه به تشریح بحران سوریه و دلایل عقب گرد مردم این کشور از گروه های تروریستی پرداخت.

اعتقاد خانم الاسعد این است که سوریه تحت رهبری بشار اسد از بحران سه ساله خود خارج شده و به سمت ثبات و آرامش پیش خواهد رفت، زیرا ملت سوریه به ماهیت واقعی تروریستها و اهمیت رهبری بشار اسد پی برده اند.

خانم وفاء الاسعد که قبلا غیر محجبه بود به احترام هیئت رسانه ای ایران کاملا محجبه شده بود و بارها تمایل خود را برای زیارت حرم مطهر امام رضا(ع) در مشهد مقدس و مرقد مطهر حضرت معصومه(س)در قم ابراز داشت.

در هر حال انتخابات سوریه در یک فضای رقابتی بر گزارشد و همه طیف های اجتماعی و سیاسی سوریه شرکت کردند و آزادانه رای خود را به صندوقها ریختند.

پس از پیروزی بشار اسد هیئت رسانه ای ایران به مسئولان سوری مرکز اطلاع رسانی "پرس سنتر" تبریک گفت، اما مسئولان سوری با لبخند اعلام کردند که در درجه اول ما باید این انتخابات را به ملت ایران تبریک بگوییم !.
منبع: مهر

ناگفته هایی از زندگی سردار اسکندری


شهید اسکندری با بی تفاوتی به این کار پشت پا زد و راه خود را انتخاب کرد و در پاسخ به اینکه کجا قرار است مشغول باشید گفت به زودی همه شما متوجه می شوید.
به گزارش مشرق به نقل از شهدای ایران؛ خبر یک جمله بود: « شهادت رئیس سابق بنیاد شهید استان فارس در سوریه». همین یک جمله دنیایی از غم را بر دل های دوستداران ایثار و شهادت نشانید اما ماجرا به همین جا هم ختم نشد تا اینکه رسانه معاند BBC سر بریده  این سردار سپاه را نشان داد. شنیدن ویژگی های خوب کاری و اخلاقی سردار اسنکدری باعث شد تا به سراغ یار دیرینش که سال های سال در سمت معاون و یا مشاور سردار اسکندری در جاهای مختلف نظام خدمت کرده است برویم.

ناگفته های زندگی سردار اسکندری از بنیاد شهید تا سوریه

مهندس کریمی در گفت و گو با خبرنگار شهدای ایران؛ با اشاره به اینکه 10 سال همکار و معاون سردار اسکندری بوده است اظهار داشت: ما در این مدت ده سال نه یک همکار بلکه بیشتر دوست و همیار هم بودیم. در این سالها یک بار هم نشد با هم اختلاف پیدا کنیم بلکه تمام مسائل کاری ما در یک فضای دوستانه و آرام پیش می رفت.

وی صداقت را مهمترین ویژگی اخلاقی سردار اسکندری خواند و در ادامه گفت: من در چند سالی که ایشان  را می شناختم یک بار هم ندیدم سخن نامربوطی را به زبان بیاورد.

درک عمیقی از مشکلات خانواده شهدا و ایثارگران داشت

مهندس کریمی با تاکید بر اینکه سردار اسکندری به دلیل اینکه  سالهای سال را در جبهه های جنگ گذرانده  بود، و به مقام رفیع جانبازی نائل شده بودند؛ درک عمیقی از مشکلات خانواده شهدا و ایثارگران داشت و هیچگاه از پیگیری دقیق مشکلات این قشر غافل نبود. این موضوع باعث شده بود که در دوران خدمت ایشان رابطه خیلی خوبی بین او و خانواده شهدا و ایثارگران شکل بگیرد.

همیشه منتظر شهادت بود

معاون سردار اسکندری درباره گفت وگوهای که در خلوت با این شهید داشتند گفت: ایشان همیشه از مقام ولای شهادت صحبت به میان می آورد و همیشه با حسرت از دوران هشت ساله دفاع مقدس یاد می کرد. شهید اسکندری متعلق به این دنیا نبود چرا که روح بی قرار و نارآمی داشت و علی رغم اینکه کارشان در بنیاد تمام شد و می توانست در خانه بازنشسته باشد و استراحت کند به کردستان رفت و به مبارزه با نیروهای آشوب طلب مرزی  پرداخت.

پست مهمی به شهید اسکندری پیشنهاد شد

وی درباره بی اعتنایی سردار اسکندری به امور دنیوی عنوان کرد: دقیقا دو هفته قبل از شهادت، پستی با مزایایی بالا با حقوق مکفی و شانیت و احترام بی نظیر کاری که خیلی ها در آرزوی آن به سر می برند به ایشان پیشنهاد شد.  علی رغم فشار زیادی که به ایشان آورده شده اما شهید اسکندری با بی تفاوتی به این کار پشت پا زد و راه خود را انتخاب کرد و در پاسخ به اینکه کجا قرار است مشغول باشید گفت به زودی همه شما متوجه می شوید.

مهندس کریمی خاطر نشان کرد: هیچکس نمی دانست که سردار اسکندری کجا می رود اما  قبل از رفتن پیش من آمد و اندک خرده حساب مالی که باهم داشتیم را تسویه کرد و از من طلب حلایت کرد مثل اینکه خود او می دانست که چه اتفاقی پیش روی او است.

از شهادت خود مطلع بود


وی درباره اطلاع از خبر شهادت سرداراسکندری گفت: برای من خبر حضور ایشان در جبهه های سوریه امری غیر قابل باور نبود اما خبر شهادت ایشان که در رسانه ها به من رسید بسیار من و اطرافیانم را متاثر کرد چرا که این غم تنها غم از دست دادن یک دوست نبود بلکه اندوه از دست رفتن یک انسان آزاده بود که دلتنگی زیادی را برای من به همراه داشت.

از کوچه‌های عراق تا موکب امام خمینی(ره)


ماجرای عشق عراقی‌ها به امام به قبل از مهرماه ۱۳۴۴ و پیش از تبعید امام به نجف برمی‌گردد. این علاقه بعد از قریب به ۵۰ سال همچنان ادامه دارد و در اربعین ۱۴۳۵ این بچه‌های عراقی هستند که موکب امام خمینی(ره) را به راه می‌اندازند.

گروه فرهنگی مشرق - در حاشیه جلسه‌ای که چندی پیش با یکی از شخصیت‌های تراز بالای فرهنگی داشتیم برای ما از خاطرات سفر خود به کشورهای مختلف دنیا می‌گفت. خاطراتی که در موارد زیادی مایه تعجب خود او شده بود. در کشورهای آمریکایی، آفریقایی، اروپایی و آسیایی  موارد زیادی دیده بود از مردمی که خود بدون فعالیت دستگاه‌های دولتی ایرانی به سراغ امام خمینی(ره)  و رهبر معظم انقلاب آمده بودند و گفته‌های آنان را دنبال می‌کردند. او می‌گفت: «امام خمینی(ره) همان آرش کمانگیر ماست. تیری که امام 35 سال پیش پرتاب کرد، هنوز بر زمین ننشسته و همچنان تمام مرزهای دنیا را طی می‌کند. خط امام جغرافیا ندارد و پایان ندارد. چه ما کاری کرده باشیم چه نکرده باشیم این گفتمان همچنان به مسیر خود ادامه داده و دل های مردم دنیا را یکی یکی تسخیر کرده است.»

پرونده «عصر خمینی» تلاش دارد به پدیده قرن اخیر، انقلاب اسلامی خمینی کبیر(ر) بپردازد. پدیده‌ای که هنوز اثرات آن در نقطه نقطه دنیا در جریان و زنده است. در روزگاری که ظلم انقلاب صنعتی روح بشر را پژمرده و مرده کرده بود، انقلاب خمینی(ره) حرف از عدالت و حیات می‌زد. پیام امام روح‌الله در سکوت رسانه‌ها همچنان خودجوش با دل ملت‌ها پیوند خورده و انعکاس خود را از میان مردم دنبال می‌کند. کوچه‌‌های همه کشورهای جهان از ایجاد این پیام تا ماندگاری‌اش تا همین روزها خاطرات زیادی از امام و فرزندان انقلابی اش دارد. کوچه‌هایی که شاید هیچ‌وقت در قاب رسانه‌ها قرار نگرفتند یا نگریند اما در دل خود خروش ملت‌ها را دارند.

این خط شعار نیست بلکه حقیقتی است که بسیاری بر آن واقعی بودن آن صحه می‌گذارند. شعارها در قاب خمینی(ره) معنای واقعی خود را پیدا می‌کردند. خط مقدم خروشی نوین در جهان، خود امام خمینی(ره) بود. این خروش را از دل ملت‌ها آغاز کرد.

امام خمینی(ره) در کوچه‌های نجف

1- اخبار تحولات ایران و تظاهرات مردمی را دنبال می‌کردند. از همان ابتدا مسائل مربوط به مرجعیت برای آن‌ها مهم بود. از سال 42 که مواضع روحانیت با سخنرا نی‌های امام جدی تر شده بود مدام مواضع و سخنان او را دنبال می‌کردند. از همان ابتدا اهالی کاظمین، نجف و کربلا ارتباط دیگری با امام و حاج آقا مصطفی داشتند. 13 مهرماه 1344 بود که امام از ترکیه به عراق تبعید شد. بعد از زیارت کاظمین، سامرا و کربلا، اهالی نجف اجازه ندادند که امام تنها بماند. امام مرجع تقلید جمع زیادی از مردم عراق بود. شیعیان عراق آمدند و گرد امام جمع می‌شدند. برای امام خانه گرفتند و آبان‌ماه کلاس‌های درس امام در مسجد شیخ انصاری(ره) شروع شد.

هر روز بر حجم طلبه‌های عراقی، ایرانی در پای درس امام اضافه می‌شد. کمیت و کیفیت کلاس‌ها به حدی رسی که بعدها شیعیان زیادی از کشورهای افغانستان،  لبنان، هند، کویت، عمان، سوریه و …  به این کلاس‌ها اضافه شدند. درس می‌خواندند و با دستور و موافقت امام شهریه می‌گرفتند. منبرهای امام همچنان سیاسی هم بود. از همان ابتدا و بعد از گفتگوی کوتاه با نمایندۀ اعزامی عبدالسلام عارف، رئیس‌جمهور عراق، و ردّ پیشنهاد مصاحبه رادیو ـ تلویزیونی ثابت کرده بود که او شخصیتی نیست که اصالت مبارزه خود را وجه المصالحه رژیم‌های بغداد و تهران قرار دهد.

امام خمینی در مسجد شیخ انصاری نجف

در چند مرحله تا مرز رویارویی و قیام علیه حکام بغداد هم پیش رفت. ظلم، ظلم بود چه در عراق چه در ایران و خمینی مرد عدالت.  13 سال سلسله درس‌های خارج فقه امام علی‌رغم همه مخالفت‌ها و کارشکنی‌ها نسل دیگری از شیعیان انقلابی و عدالت‌خواه را تربیت کرد. در همین سال‌ها بود که علی رغم فشارهای رژیم بعث بعد از به قدرت رسیدن در عراق و اخراج طلاب ایرانی از عراق، کلاس‌های درس ولایت‌فقیه امام خمینی(ره) برگزار شد.

اول آبان 1356 آیت‌الله مصطفی خمینی(ره) به طرز مشکوکی به شهادت رسید. پیکر مطهر او با حمایت و تشییع طلبه‌های عراقی‌ها در حرم مطهر امیر‌المؤمنین علی (ع) به خاک سپرده شد. کار به نیویورک کشید و بعد از جلسه وزرای خارجه ایران و عراق تصمیم به اخراج امام از عراق گرفته شد. دوم مـهـر 1357 مـنزل امـام در نجف بـوسیله قـواى بعثـى محاصره شد. محاصره‌ای که با مخالفت جدی مردم عراق مواجه شد . همین اعتراضات اخراج امام را به تأخیر انداخت اما سرانجام در 12 مهر، امام خمینى نجف را به قصد مرز کـویت ترک گـفـت. دولت کویـت با فشار رژیـم ایـران از ورود امـام جلوگیـرى کـرد. صحـبـت از هجـرت بـه لبـنـان یا سـوریه بـود امـا امام به پاریـس رفت. این آخرین دیدار امام با مردم عراق نبود. امام در قلب آن‌ها مانده بود.

حضور علمای عراقی در منزل امام خمینی(ره) بعد از شهادت حاج آقا مصطفی خمینی

2- انقلاب پیروز شده بود. سال 1359 صدام حسین به نمایندگی و با حمایت کشورهای دنیا به جنگ با مردم ایران آمد. هر چند که در جنگ با ایران نیروهای رژیم بعث حضور داشتند اما صدام با فشار بر خانواده‌های عراقی تعداد زیادی از فرزندان آنان را به میدان جنگ می‌کشید. عده زیادی از جوانان عراقی که هنوز امام خمینی(ره) را مرجع تقلید خود می دانستند در مخالفت با سیاست‌های صدام به زندان افتادند.

تعداد زیادی از عراقی‌ها به صورت مخفیانه به ایران مهاجرت کردند و بخشی از آنان با حضور در جبهه‌ها علیه صدام و در حمایت از انقلاب اسلامی جنگیدند. شاید این اولین نمونه در عالم بود که این تعداد از مردم یک کشور متجاوز به دفاع از کشور دیگر پرداخته و علیه رژیم خود می‌جنگیدند. عکس خمینی(ره) بر سینه می‌زدند و علیه صدام می‌جنگیدند. بعدها همین رزمندگان عراقی، دفاع مقدس ایرانی‌ها سربازان گمنام خمینی(ره) شدند و حلقه‌های اولیه سپاه بدر را تشکیل دادند.

تصویری از سنگ مزار یک مجاهد عراقی جبهه ایران علیه عراق در سال‌های دفاع مقدس

منصور گرجی‌زاده، فرمانده سپاه ششم و جانشین شهید علی هاشمی در کتاب خاطرات خود از دوران اسارت در زندان الرشید عراق به تعداد زیادی از زندانیان عراقی که قصد همکاری با صدام نداشته و طرفدار امام خمینی(ره) بودند، اشاره می‌کند. از عراقی‌هایی که جبهه را جنگ ایران و عراق ندیده بودند و آن را جنگ اسلام و کفر می‌دانستند. او خاطرات زیادی از شکنجه و اعدام ‌آن‌ها دارد. درباره ملاقات خود با یکی از آن‌ها در زندان الرشید می‌گفت: « جواد بصروی اهل بصره می‌گفت که مادرم به من گفته است که جواد انشا‌ءالله بروی زیر تریلی له بشوی ولی در جنگ عراق با ایران کشته نشوی چرا که در آن جنگ حتما به جهنم می‌روی اما اگر در جای دیگری کشته شوی، مانند دیگر کشته‌ها خواهی بود.» حالا انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) شهید عراقی هم داشت. صدام نتوانسته بود میان خمینی(ره) و عراقی‌ها فاصله بیاندازد.

آیت الله شهید سید محمدباقر حکیم از علمای عراق در میان رزمندگان ایرانی و عراقی در دوران دفاع مقدس و تشکیل سپاه بدر

3- به دلیل فعالیت‌های انقلابی و مبارزه علیه رژیم صدام 16 سال تبعید شد. هر چند در سوریه بود اما به گواه خودش از انقلاب و شیوه امام خمینی(ره) الگو گرفت. به شدت با تهران مرتبط بود. امروز او اعتباری برای حزب الدعوه یکی از محبوب‌ترین احزاب عراق است.
پس از حمله نظامی آمریکا به عراق به این کشور بازگشت و در سال 2006 میلادی ریاست اولین دولت دائمی عراق را پس از سرنگونی صدام به عهده گرفت. آمریکا به دنبال خاورمیانه بزرگ و جدید به عراق لشگرکشی کرده بود اما امروز جریان‌های صدر، مالکی، حکیم، سیستانی و حتی جریان کردهای تحت رهبری مسعود بارزانی عراق را مدیریت می‌کنند. امام خمینی(ره) و آیت‌الله خامنه‌ای محوری است که همه آن‌‌ها به آن علاقمندند. این علاقه از قبل از انقلاب با نامه طالبانی به امام خمینی(ره) تا دیدار و گفتگوهای همین روزهای نمایندگان جریان حکیم و مالکی با رهبر معظم انقلاب ادامه دارد.

محمدرضا عباسیان، تهیه‌کننده فیلم «برلین-7»که اثرات حضور آمریکایی‌ها در عراق می‌پردازد، سفرهای زیادی قبل و بعد از سقوط صدام و حمله آمریکایی‌ها به این کشور داشته است. او برای پروژه سینمایی خود گفتگوهای زیادی با شخصیت‌های برتر و اثرگذار عراقی داشته است. او در گفتگویی که چندی پیش با تسنیم داشت به ماجرای یک دیدارش با جلال طالبانی قبل از حمله آمریکایی‌ها به عراق اشاره می‌کرد و می‌گفت: «طالبانی علاقه زیادی به امام خمینی(ره) داشت به گونه‌ای که در آن دیدار ارادت خود را با این جمله بیان کرد که من نوکر امام خمینی(ره) هستم». آمریکا که به بهانه سلاح‌های کشتار جمعی به عراق حمله کرده بود. سرانجام سال 2011 خاک عراق را  با تعداد زیادی کشته ترک کرد. دوران حضور آمریکا تمام شد اما فرهنگ خمینی(ره) که قبل از آمریکا در عراق جریان داشت هنوز جریان دارد.

4- «فرزندان انقلاب‌ها مسیر پدران خود را ادامه نمی‌دهند و هر انقلابی در نسل‌های بعد تغییر ماهیت خواهد داد» این یک تز و نظریه جهانی بود که شاهد مدعا زیاد داشت. اما انقلاب خمینی(ره) جدی‌ترین پارادوکس برای این تز جهانی شد. نسل سوم و چهارم انقلاب اسلامی ایران خیلی محکم‌تر از نسل‌های قبل و با تجربه‌لای اندوخته‌تر در مسیر آرمان‌های این انقلاب قرار دارند. انقلاب امام خمینی(ره) مرز نداشت. چرا که خود امام خمینی(ره) می‌گفت اسلام مرز ندارد. «مردم» جان مایه انقلاب خمینی(ره) بودند. مردمی که لزوماً ایرانی نبودند. انقلابی که قبل از هر چیز «فرهنگ و هوای» ملت‌ها را تغییر داد.

اربعین حسینی 1435 هجری قمری، 24 سال پس از رحلت امام خمینی(ره). در مسیر راهپیمایی نجف تا کربلا چند میلیون شیعه از سرتاسر دنیا آمده‌اند. عکس رهبران شیعه را در دست دارند. اما عکس امام خمینی(ره) از همه بیشتر است. جوان و نوجوان های زیادی بر روی کاورهای خود نوشته‌اند «نحن ابناء الخمینی مقاوم الی الأبد». دختر و پسر ایرانی، عراقی، ماداگاسکاری، روس، کانادایی، آلمانی، عربستانی، آذربایجانی، عمانی و … بین آن‌ها دیده می‌شود.

اکثر آن‌ها در دوران رهبری امام یا کودک بودند یا متولد نشده بودند. هر چند امام را ندیدند اما می‌گویند امام را خوانده یا شنیده‌اند. همه جا عکس و یاد امام هست.

کوچه‌های کربلا، اطراف حرم، روی چند دیوار بنرهای بلندی از تصاویر امام خمینی(ره) آویزان شده است. عده‌ای جوان به زائران خوش آمد می‌گویند و به مردم چای، قهوه و خرما تعارف می‌کنند. اینجا موکب امام خمینی(ره) است. موکب امام خمینی(ره) را بچه‌های عراق به راه انداخته‌اند. نه ایرانی‌ها. بچه‌هایی از همان نسل‌های سوم و چهارم. عکس امام را بر گردن آویخته یا روی سینه چسبانده‌اند. خود را فرزندان خمینی کبیر می‌خوانند. یاد امام در کوچه، کوچه‌های عراق هنوز زنده است.

داغ شیعیان بحرین را در دل دارند. با یک افغانستانی حرف از سوریه می‌زنند. با یک مسلمان عربستانی گرم می‌گیرند و برایش چای می‌ریزند.  برایشان ملیت مهم نیست. آن‌ها هم می‌گویند «اسلام مرز ندارد. برادران مسلمان همه جا یکدیگر را دوست دارند. این عشق را خمینی در دل‌ها ایجاد کرد.» یکی از آن‌ها می‌گوید «خمینی(ره)، روح خدا همیشه زنده است.»