اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

آیا پیامبر(ص) با دختری شش ساله ازدواج کرد؟

آیا پیامبر(ص) با دختری شش ساله ازدواج کرد؟

 اگر عائشه در زمان اسلام آوردنش (سال اول بعثت) ، هفت ساله بوده باشد، در سال دوم هجری (سال ازدواج رسمی با رسول خدا) ۲۲ ساله خواهد شد.

 

 

 عده ای اصرار دارند که ثابت کنند عائشه در شش سالگی به عقد رسول خدا صلی الله علیه وآله درآمده و در نه سالگی وارد خانه آن حضرت شده است و این مطلب را دلیل بر برتری عائشه بر دیگر همسران رسول خدا می‌دانند؛ اما آیا حقیقت مطلب نیز همین است؟

ما در این مقاله این مطلب را بررسی خواهیم کرد.

قبل از پرداختن به اصل مطلب، باید تاریخ ازدواج رسول خدا با عائشه روشن شود تا بعد نتیجه بگیریم که عائشه در هنگام ازدواج با رسول خدا چند سال داشته است.

در باره تاریخ ازدواج رسول خدا صلی الله علیه وآله با عائشه دیدگاه‌های متفاوتی وجود دارد. محمد بن اسماعیل بخاری، از خود عائشه نقل می‌کند که رسول خدا سه سال بعد از حضرت خدیجه سلام الله علیها با او ازدواج کرده است:

حدثنا قُتَیْبَةُ بن سَعِیدٍ حدثنا حُمَیْدُ بن عبد الرحمن عن هِشَامِ بن عُرْوَةَ عن أبیه عن عَائِشَةَ رضی الله عنها قالت ما غِرْتُ على امْرَأَةٍ ما غِرْتُ على خَدِیجَةَ من کَثْرَةِ ذِکْرِ رسول اللَّهِ (ص) إِیَّاهَا قالت وَتَزَوَّجَنِی بَعْدَهَا بِثَلَاثِ سِنِینَ وَأَمَرَهُ رَبُّهُ عز وجل أو جِبْرِیلُ علیه السَّلَام أَنْ یُبَشِّرَهَا بِبَیْتٍ فی الْجَنَّةِ من قَصَبٍ.

از عائشه نقل شده است که به هیچ زنی به اندازه خدیجه، حسادت نکردم؛ زیرا: (الف) رسول خدا زیاد از او یاد می‌کرد؛ (ب) رسول خدا سه سال بعد از خدیجه با من ازدواج کرد؛ (ج) خداوند به رسول خدا و یا جبرئیل دستور داد که به خدیجه سلام رسانده و او را به خانه‌ای در بهشت بشارت دهد که از نی ساخته شده است. (۱)


با توجه به این که حضرت خدیجه سلام الله علیها در سال دهم بعثت از دنیا رفته‌اند؛ پس زمان ازدواج رسول خدا با عائشه در سال سیزدهم بعثت بوده است.

و ابن ملقن بعد از نقل روایت بخاری و استدلال به آن می‌گوید: وبنى بها بالمدینة فی شوال فی السنة الثانیة.
رسول خدا در سال دوم هجری، عائشه را به خانه خود آورد. (۲)

طبق این نقل، رسول خدا در سال سیزدهم بعثت، عائشه را به عقد خود درآورده و در سال دوم هجری رسماً با او عروسی کرده است.

از نقل برخی دیگر از بزرگان اهل سنت به این نتیجه می‌رسیم که ازدواج رسول خدا با عائشه در سال چهارم هجری بوده است. بلاذری در انساب الأشراف در شرح حال سوده، همسر دیگر رسول خدا صلی الله علیه وآله می‌نویسد:

وتزوج رسولُ الله صلى الله علیه وسلم، بعد خدیجة، سودة بنت زَمعة بن قیس، من بنی عامر بن لؤی، قبل الهجرة بأشهر… فکانت أول امرأة وطئها بالمدینة.

رسول خدا بعد از خدیجه، چند ماه قبل از هجرت با سوده بنت زمعه، ازدواج کرد و او نخستین همسری بود که رسول خدا در مدینه با او همبستر شد. (۳)

از طرف دیگر ذهبی مدعی است که سودة بن زمعه، چهار سال تنها همسر رسول خدا بوده است.

وتوفیت فی آخر خلافة عمر، وقد انفردت بصحبة النبی صلى الله علیه وسلم أربع سنین لا تشارکها فیه امرأة ولا سریة، ثم بنى بعائشة بعد….

سوده در سال آخر خلافت عمر از دنیا رفت، او چهار سال تنها همسر رسول خدا بود، هیچ زنی و هیچ کنیزی در آن چهار سال با سوده در این امر شریک نبود، سپس رسول خدا با عائشه ازدواج کرد. (۴)

در نتیجه، عائشه در سال چهارم هجرت (چهار سال بعد از ازدواج رسول خدا با سوده) با آن حضرت ازدواج کرده است.

حال با مراجعه به مدارک و اسناد تاریخی سن عائشه را در هنگام ازدواج بررسی خواهیم کرد:

مقایسه سن عائشه با سن اسماء بنت أبی بکر:

یکی از مسائلی که سن دقیق عائشه را در هنگام ازدواج با رسول خدا به اثبات می‌رساند، مقایسه سن او با سن خواهرش اسماء بنت أبی بکر است. طبق نقل بزرگان اهل سنت، اسماء ده سال از عائشه بزرگتر بوده و در سال اول هجری بیست و هفت سال داشته است. همچنین در سال هفتاد و سه از دنیا رفته است؛ در حالی که صد ساله بوده است.

ابونعیم اصفهانی در معرفة الصحابة می‌نویسد:

أسماء بنت أبی بکر الصدیق… کانت أخت عائشة لأبیها وکانت أسن من عائشة ولدت قبل التأریخ بسبع وعشرین سنة.

اسماء دختر ابوبکر، از جانب پدر خواهر عائشه و از او بزرگتر بود، اسماء، بیست و هفت سال قبل از تاریخ به دنیا آمد. (۵)


و طبرانی می‌نویسد:

مَاتَتْ أَسْمَاءُ بنتُ أبی بَکْرٍ الصِّدِّیقِ سَنَةَ ثَلاثٍ وَسَبْعِینَ بَعْدَ ابْنِهَا عبد اللَّهِ بن الزُّبَیْرِ بِلَیَالٍ… وکان لاسماء یوم مَاتَتْ مِائَةُ سَنَةٍ وُلِدَتْ قبل التَّارِیخِ بِسَبْعٍ وَعِشْرِینَ سَنَةً. (۶)

اسماء دختر ابوبکر در سال هفتاد و سه و بعد از پسرش عبد الله بن زبیر از دنیا رفت. اسماء در هنگام وفات صد سال داشت، بیست و هفت سال قبل از تاریخ (هجرت) به دینا آمده بود.

ابن عساکر نیز می‌نویسد:

کانت أخت عائشة لأبیها وکانت أسن من عائشة ولدت قبل التاریخ بسبع وعشرین سنة

اسماء از جانب پدر، خواهر عائشه و بزرگتر از وی بود، اسماء بیست و هفت سال قبل از تاریخ به دنیا آمده بود. (۷)

و ابن اثیر می‌نویسد:

قال أبو نعیم: ولدت قبل التاریخ بسبع وعشرین سنة.

ابو نعیم گفته: اسماء بیست و هفت سال قبل از تاریخ به دنیا آمده است. (۸)

و نووی می‌نویسد:

وعن الحافظ أبی نعیم قال ولدت أسماء قبل هجرة رسول الله صلى الله علیه وسلم بسبع وعشرین سنة.

از حافظ أبونعیم نقل شده است که گفت: اسماء بیست و هفت سال قبل از هجرت به دنیا آمد. (۹)


و حافظ هیثمی می‌نویسد:

وکانت لأسماء یوم ماتت مائة سنة ولدت قبل التاریخ بسبع وعشرین سنة وولدت أسماء لأبی بکر وسنه إحدى وعشرون سنة.

اسماء در هنگام وفات صد سال داشت، بیست و هفت سال قبل از تاریخ به دنیا آمد، و ابوبکر در هنگام ولادت او بیست و یک سال داشت. (۱۰)

و بدرالدین عینی می‌نویسد:

أسماء بنت أبی بکر الصدیق… ولدت قبل الهجرة بسبع وعشرین سنة، وأسلمت بعد سبعة عشر إنساناً… توفیت بمکة فی جمادى الأولى سنة ثلاث وسبعین بعد قتل ابنها عبد اللَّه بن الزبیر، وقد بلغت المائة ولم یسقط لها سن ولم یتغیر عقلها، رضی الله تعالى عنها.

اسما دختر ابوبکر، بیست و هفت سال قبل از هجرت به دنیا آمد، هفدهمین فردی بود که ایمان آورد، در سال هفتاد و سه و بعد از کشته شدن فرزندش عبد الله بن زبیر و در حالی که صد ساله شده بود از دنیا رفت. هیچ یک از دندان‌های او نیفتاده بود و عقلش نیز دچار اختلال نشده بود. (۱۱)

ابن حجر عسقلانی می‌گوید:

۸۵۲۵ أسماء بنت أبی بکر الصدیق زوج الزبیر بن العوام من کبار الصحابة عاشت مائة سنة وماتت سنة ثلاث أو أربع وسبعین.

اسماء دختر ابوبکر، همسر زبیر بن عوام که از بزرگان صحابه بود، صد سال زندگی کرد و در سال هفتاد و سه و یا هفتاد و چهار از دنیا رفت. (۱۲)

وقال هشام بن عروة عن أبیه بلغت أسماء مائة سنة لم یسقط لها سن ولم ینکر لها عقل وقال أبو نعیم الأصبهانی ولدت قبل الهجرة بسبع وعشرین سنة (۱۳)

ابن عبدالبر قرطبی نیز می‌نویسد:

وتوفیت أسماء بمکة فی جمادى الأولى سنة ثلاث وسبعین بعد قتل ابنها عبد الله بن الزبیر بیسیر… قال ابن اسحاق إن أسماء بنت أبی بکر أسلمت بعد اسلام سبعة عشر إنسانا… وماتت وقد بلغت مائة سنة.

اسماء در جمادی الأول سال هفتاد و سه در مکه و بعد از کشته شدن فرزندش عبد الله بن زبیر از دنیا رفت. ابن اسحاق گفته: اسماء دختر ابوبکر بعد از هفده نفر اسلام آورد و در حالی از دنیا رفت که صد سال سن داشت. (۱۴)

صفدی می‌نویسد:

وماتت بعده بأیام یسیرة سنة ثلاث وسبعین للهجرة وهی وأبوها وابنها وزوجها صحابیون قیل إنها عاشت مائة.
اسماء بعد از گذشت مدت کوتاهی پس از عبد الله بن زبیر در سال هفتاد و سه از دنیا رفت. پدر، پسر و همسر او صحابی بودند و گفته شده است که او صد سال زندگی کرد. (۱۵)

و بیهقی نقل می‌کند که اسماء، ده سال از عائشه بزرگتر بوده است:

أبو عبد الله بن منده حکایة عن بن أبی الزناد أن أسماء بنت أبی بکر کانت أکبر من عائشة بعشر سنین.

ابن منده از ابن أبی الزناد نقل کرده است که اسماء دختر ابوبکر، ده سال از عائشه بزرگتر بوده است. (۱۶)

و ذهبی و ابن عساکر نیز همین مطلب را نقل می‌کنند: قال عبد الرحمن بن أبی الزناد کانت أسماء أکبر من عائشة بعشر. (۱۷)

قال ابن أبی الزناد وکانت أکبر من عائشة بعشر سنین. (۱۸)

ابن کثیر دمشقی سلفی در کتاب البدایة والنهایة می‌نویسد: وممن قتل مع ابن الزبیر فى سنة ثلاث وسبعین بمکة من الأعیان…
أسماء بنت أبى بکر والدة عبد الله بن الزبیر… وهى أکبر من أختها عائشة بعشر سنین… وبلغت من العمر مائة سنة ولم یسقط لها سن ولم ینکر لها عقل.

کسانی که با عبد الله بن زبیر در سال هفتاد و سه در مکه از دنیا رفتند… اسماء دختر ابوبکر مادر عبد الله بن زبیر… او از خواهرش عائشه ده سال بزرگتر بود، در حالی از دنیا رفت که صد ساله بود و هیچ یک از دندان‌های او نیفتاده و عقلش نیز دچار اختلال نشده بود. (۱۹)

ملا علی قاری می‌نویسد:

وهی أکبر من أختها عائشة بعشر سنین وماتت بعد قتل ابنها بعشرة أیام… ولها مائة سنة ولم یقع لها سن ولم ینکر من عقلها شیء، وذلک سنة ثلاث وسبعین بمکة.

اسماء از خواهرش عائشه ده سال بزرگتر بود، ده روز بعد از کشته شدن پسرش از دنیا رفت، در هنگام مرگ صد سال داشت، دندانهایش نیفاده و عقلش دچار اختلال نشده بود، وفات او در سال هفتاد و سه در مکه اتفاق افتاد. (۲۰)

و امیر صنعانی می‌نویسد:
وهی أکبر من عائشة بعشر سنین وماتت بمکة بعد أن قتل ابنها بأقل من شهر ولها من العمر مائة سنة وذلک سنة ثلاث وسبعین.

اسماء ده سال از عائشه بزگتر بود، و در مکه و و کمتر از یک ماه بعد از کشته شدن پسرش از دنیا رفت، در حالی که صد سال سن داشت. این مطلب در سال هفتاد و سه اتفاق افتاد. (۲۱)

اسماء در سال اول بعثت ۱۴ ساله و ۱۰ سال از عائشه بزرگتر بوده است. پس عائشه در سال اول بعثت ۴ ساله و در سال ۱۳ بعثت (سال عقد با رسول خدا) ۱۷ ساله و در شوال سال دوم هجرت (سال ازدواج رسمی با پیامبر) ۱۹ ساله بوده است.

از طرف دیگر: اسماء در سال ۷۳ صد ساله بوده، ۱۰۰ منهای ۷۳ مساوی است با ۲۷. پس در سال اول هجرت، ۲۷سال داشته است.

اسماء از عائشه ۱۰ سال بزرگتر بوده. ۱۰ منهای ۲۷ مساوی است با ۱۷.

پس عائشه در سال اول هجرت ۱۷ سال سن داشته است. پیش از این ثابت کردیم که پیامبر در شوال سال دوم هجری رسماً با عائشه ازدواج کرده است؛ یعنی عائشه در هنگام ازدواج با رسول خدا ۱۹ سال داشته است.

عائشه، در چه سالی ایمان آورد:

سال اسلام آوردن عائشه نیز، سن او را در هنگام ازدواج با رسول خدا صلی الله علیه وآله مشخص و روشن می‌کند. طبق گفته بزرگان اهل سنت، عائشه در سال اول بعثت ایمان آورد و جزء هیجده نفر اولی بود که به ندای رسول خدا لبیک گفت.

نووی در تهذیب الإسماء می‌نویسد:
وذکر أبو بکر بن أبی خیثمة فی تاریخه عن ابن إسحاق أن عائشة أسلمت صغیرة بعد ثمانیة عشر إنسانا ممن أسلم.

ابن خیثمیه در تاریخش از ابن اسحاق نقل کرده است که عاشه در کودکی و بعد از هیجده نفر ایمان آورد. (۲۲)


و مقدسی می‌گوید:
وممن سبق إسلامه أبو عبیدة بن الجراح والزبیر بن العوام وعثمان بن مظعون… ومن النساء أسماء بنت عمیس الخثعمیة امرأة جعفر ابن أبی طالب وفاطمة بن الخطاب امرأة سعید بن زید بن عمرو وأسما بنت أبی بکر وعائشة وهی صغیرة فکان إسلام هؤلاء فی ثلاث سنین ورسول الله  یدعو فی خفیة قبل أن یدخل دار أرقم بن أبی الأرقم.

کسانی که در اسلام آوردن بر دیگران سبقت گرفتند: ابوعبیده جراح… و از زنان اسماء دختر بنت عمیس همسر جعفر بن أبی طالب… و عائشه که در آن زمان خردسال بود. این افراد در سال سه سال اول بعثت که رسول خدا مخفیانه مردم را به ایمان دعوت می‌کرد، اسلام آوردند، قبل از آن که رسول خدا وارد خانه أرقم بن أبی الأرقم بشوند. (۲۳)

و ابن هشام نیز نام عائشه را جزء کسانی می‌آورد که در سال اول بعثت ایمان آورده است؛ در حالی که هنوز کودک بوده است.

إسلام أسماء وعائشة ابنتی أبی بکر وخباب بن الآرت وأسماء بنت أبی بکر وعائشة بنت أبی بکر وهی یؤمئذ صغیرة وخباب بن الأرت حلیف بنی زهرة. (۲۴)


اگر عائشه در زمان اسلام آوردنش (سال اول بعثت)، هفت ساله بوده باشد، در سال دوم هجری (سال ازدواج رسمی با رسول خدا) ۲۲ ساله خواهد شد.

اگر سخن بلاذری را بپذیریم که چهار سال بعد از ازدواج رسول خدا با سوده؛ یعنی در سال چهارم هجری با آن حضرت ازدواج کرده است، سن عائشه در هنگام ازدواج با رسول خدا ۲۴ سال خواهد شد.

این عدد با توجه به سن عائشه در هنگام ایمان آوردن، تغییر می‌کند.

بنابراین، ازدواج عائشه با رسول خدا در سن شش و یا نُه سالگی از دروغ‌هایی است که در زمان بنی امیه ساخته شده است و با واقعیت‌های تاریخی سازگاری ندارد.


منابع:
۱. البخاری الجعفی، محمد بن إسماعیل ابوعبدالله (متوفای۲۵۶ه)، صحیح البخاری، ج ۳، ص ۳۶۰۶، ح۳۶۰۶، کتاب فضائل الصحابة، بَاب تَزْوِیجِ النبی eخَدِیجَةَ وَفَضْلِهَا رضی الله عنها، تحقیق د. مصطفی دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامة - بیروت، الطبعة: الثالثة، ۱۴۰۷ - ۱۹۸۷.

۲. الأنصاری الشافعی، سراج الدین أبی حفص عمر بن علی بن أحمد المعروف بابن الملقن (متوفای۸۰۴ ه)، غایة السول فی خصائص الرسول صلى الله علیه وسلم، ج ۱، ص ۲۳۶، تحقیق: عبد الله بحر الدین عبد الله، ناشر: دار البشائر الإسلامیة - بیروت - ۱۴۱۴ه - ۱۹۹۳م.

۳. البلاذری، أحمد بن یحیی بن جابر (متوفای۲۷۹ه)، أنساب الأشراف، ج ۱، ص ۱۸۱، طبق برنامه الجامع الکبیر.

۴. الذهبی، شمس الدین محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفای۷۴۸ه)، تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام، ج ۳، ص ۲۸۸، تحقیق د. عمر عبد السلام تدمرى، ناشر: دار الکتاب العربی - لبنان/ بیروت، الطبعة: الأولى، ۱۴۰۷ه - ۱۹۸۷م.

۵. الأصبهانی، ابونعیم أحمد بن عبد الله (متوفای۴۳۰ه)، معرفة الصحابة ج ۶، ص ۳۲۵۳، رقم: ۳۷۶۹، طبق برنامه الجامع الکبیر.

۶. الطبرانی، سلیمان بن أحمد بن أیوب ابوالقاسم (متوفای۳۶۰ه)، المعجم الکبیر، ج ۲۴، ص ۷۷، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ناشر: مکتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانیة، ۱۴۰۴ه – ۱۹۸۳م.

۷. ابن عساکر الدمشقی الشافعی، أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله، (متوفای۵۷۱ه)، تاریخ مدینة دمشق وذکر فضلها وتسمیة من حلها من الأماثل، ج ۶۹، ص ۹، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ناشر: دار الفکر - بیروت - ۱۹۹۵.

۸. الجزری، عز الدین بن الأثیر أبی الحسن علی بن محمد (متوفای۶۳۰ه)، أسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج ۷، ص ۱۱، تحقیق عادل أحمد الرفاعی، ناشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت / لبنان، الطبعة: الأولى، ۱۴۱۷ ه - ۱۹۹۶ م.

۹. النووی، ابوزکریا یحیی بن شرف بن مری، (متوفای۶۷۶ ه)، تهذیب الأسماء واللغات، ج ۲، ص ۵۹۷ ۵۹۸، تحقیق: مکتب البحوث والدراسات، دار النشر: دار الفکر - بیروت، الطبعة: الأولى، ۱۹۹۶م

۱۰. الهیثمی، ابوالحسن علی بن أبی بکر (متوفای ۸۰۷ ه)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج ۹، ص ۲۶۰، ناشر: دار الریان للتراث/‏ دار الکتاب العربی - القاهرة، بیروت – ۱۴۰۷ه. .

۱۱. العینی، بدر الدین ابومحمد محمود بن أحمد الغیتابی الحنفی (متوفای ۸۵۵ه)، عمدة القاری شرح صحیح البخاری، ج ۲، ص ۹۳، ناشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت.

۱۲. العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفای۸۵۲ه)، تقریب التهذیب، ج ۱، ص ۷۴۳، تحقیق: محمد عوامة، ناشر: دار الرشید - سوریا، الطبعة: الأولى، ۱۴۰۶ - ۱۹۸۶.

۱۳. العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفای۸۵۲ه)، الإصابة فی تمییز الصحابة، ج ۷، ص ۴۸۷، تحقیق: علی محمد البجاوی، ناشر: دار الجیل - بیروت، الطبعة: الأولى، ۱۴۱۲ه - ۱۹۹۲م.

۱۴. النمری القرطبی، ابوعمر یوسف بن عبد الله بن عبد البر (متوفای ۴۶۳ه)، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج ۴، ص ۱۷۸۳ ۱۷۸۲، تحقیق: علی محمد البجاوی، ناشر: دار الجیل - بیروت، الطبعة: الأولى، ۱۴۱۲ه. .

۱۵. الصفدی، صلاح الدین خلیل بن أیبک (متوفای۷۶۴ه)، الوافی بالوفیات، ج ۹، ص ۳۶، تحقیق أحمد الأرناؤوط وترکی مصطفى، ناشر: دار إحیاء التراث - بیروت - ۱۴۲۰ه- ۲۰۰۰م.

۱۶. البیهقی، أحمد بن الحسین بن علی بن موسی ابوبکر (متوفای ۴۵۸ه)، سنن البیهقی الکبرى، ج ۶، ص ۲۰۴، ناشر: مکتبة دار الباز - مکة المکرمة، تحقیق: محمد عبد القادر عطا، ۱۴۱۴ - ۱۹۹۴.

۱۷. الذهبی، شمس الدین محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفای۷۴۸ه)، سیر أعلام النبلاء، ج ۲، ص ۲۸۹، تحقیق: شعیب الأرناؤوط، محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: التاسعة، ۱۴۱۳ه. .

۱۸. ابن عساکر الدمشقی الشافعی، أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله، (متوفای۵۷۱ه)، تاریخ مدینة دمشق وذکر فضلها وتسمیة من حلها من الأماثل، ج ۶۹، ص ۸، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ناشر: دار الفکر - بیروت - ۱۹۹۵.

۱۹. ابن کثیر الدمشقی، إسماعیل بن عمر القرشی ابوالفداء، البدایة والنهایة، ج ۸، ص ۳۴۵ ۳۴۶، ناشر: مکتبة المعارف – بیروت.

۲۰. ملا علی القاری، علی بن سلطان محمد الهروی، مرقاة المفاتیح شرح مشکاة المصابیح، ج ۱، ص ۳۳۱، تحقیق: جمال عیتانی، ناشر: دار الکتب العلمیة - لبنان/ بیروت، الطبعة: الأولى، ۱۴۲۲ه - ۲۰۰۱م.

۲۱. الصنعانی الأمیر، محمد بن إسماعیل (متوفای ۸۵۲ه)، سبل السلام شرح بلوغ المرام من أدلة الأحکام، ج ۱، ص ۳۹، تحقیق: محمد عبد العزیز الخولی، ناشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، الطبعة: الرابعة، ۱۳۷۹ه.

۲۲. النووی، ابوزکریا یحیی بن شرف بن مری، (متوفای۶۷۶ ه)، تهذیب الأسماء واللغات، ج ۲، ص ۶۱۵، تحقیق: مکتب البحوث والدراسات، دار النشر: دار الفکر - بیروت، الطبعة: الأولى، ۱۹۹۶م.

۲۳. المقدسی، مطهر بن طاهر (متوفای۵۰۷ ه)، البدء والتاریخ، ج ۴، ص ۱۴۶، ناشر: مکتبة الثقافة الدینیة – بورسعید.

۲۴. الحمیری المعافری، عبد الملک بن هشام بن أیوب ابومحمد (متوفای۲۱۳ه)، السیرة النبویة، ج ۲، ص ۹۲، تحقیق طه عبد الرءوف سعد، ناشر: دار الجیل، الطبعة: الأولى، بیروت – ۱۴۱۱ه.

منبع: حج

تعداد آقایان و خانم‌های در سن تجرد قطعی

مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت‌احوال کشور آخرین آمار مربوط به افراد در سن ازدواج که هرگز ازدواج نکرده‌اند، افراد در خطر تجرد قطعی و تجرد قطعی را تشریح کرد.
به گزارش گروه اجتماعی مشرق، علی‌اکبر محزون با اشاره به اینکه افراد در سن ازدواج شامل طیف سنی 20 تا 34 سال برای آقایان و 15 تا 29 سال برای خانم‌ها می‌شوند، اظهار کرد: کلیه آقایان در سن ازدواج کشور با طیف سنی 20 تا 34 شامل 12 میلیون و 70 هزار نفر می‌شوند که از این تعداد 5 میلیون و 570 هزار نفر هرگز ازدواج نکرده‌اند.

وی افزود: بنابراین 46 درصد آقایان در سن ازدواج کشور هرگز ازدواج نکرده‌اند.

مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور همچنین با بیان اینکه کلیه خانم‌های در سن ازدواج کشور با طیف سنی 15 تا 29 سال شامل 11 میلیون و 790 هزار نفر می‌شوند گفت: از این تعداد پنج میلیون و 670 هزار خانم هرگز ازدواج نکرده‌اند.

محزون ادامه داد: بنابراین 48 درصد خانم‌های در سن ازدواج کشور هرگز ازدواج نکرده‌اند.

وی در ادامه به آمار مربوط به کلیه افرادی که در خطر تجرد قطعی قرار گرفته و در طیف سنی بعد از 34 سال برای آقایان و پس از 29 سال برای خانم‌ها تا سن 50 سالگی قرار دارند اشاره کرد و افزود: تعداد 320 هزار نفر از آقایان از سن متعارف ازدواج در کشور عبور کرده و در خطر ورود به سن تجرد قطعی قرار دارند.

به گفته مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور تعداد 980 هزار خانم نیز در سن خطر تجرد قطعی قرار دارند.

محزون با بیان اینکه مجموعا یک میلیون و 300 هزار خانم و آقا در معرض خطر تجرد قطعی قرار دارند، اظهار کرد: خانم ها تقریبا سه برابر بیشتر نسبت به آقایان در معرض خطر تجرد قطعی قرار دارند.

وی در ادامه این گفت‌وگو به آمار مربوط به سن تجرد قطعی در کشور برای خانم‌ها و آقایان اشاره کرد و گفت: 62 هزار آقا و 90 هزار خانم در کشور وجود دارند که تا سن 50 سالگی ازدواج نکرده‌اند که مجموعا تعداد آقایان و خانم‌های در سن تجرد قطعی به 152 هزار نفر می‌رسد.

مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور همچنین با اشاره به گروه دیگری از مجردین در کشور خاطرنشان کرد: در مجموع دو میلیون و 300 هزار نفر در کلیه گروه‌های سنی در اثر فوت همسر به صورت مجرد، در حال زندگی هستند.

محزون ادامه داد: همچنین 214 هزار نفر از آقایان و 440 هزار نفر از خانم‌ها براثر طلاق به صورت مجرد زندگی می‌کنند.

به گفته مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور براساس آخرین آمار جمع کلیه ازدواج‌نکرده‌ها در کشور در سه گروه افراد در سن ازدواج که هرگز ازدواج نکرده‌اند، افراد در سن خطر تجرد قطعی و افراد در سن تجرد قطعی برابر 14 میلیون و 500 هزار نفر است.

محزون همچنین به آمار سال 85 و 90 در ارتباط با افراد در سن ازدواج که هرگز ازدواج نکرده‌اند و نیز افراد در سن تجرد قطعی اشاره و اظهار کرد: در سال 85 مجموعا 11 میلیون و 790 هزار نفر مجموع کلیه خانم‌ها و آقایانی بوده که در سن ازدواج قرار داشته و هرگز ازدواج نکرده‌اند که از این تعداد 5 میلیون و 210 هزار آقا و 6 میلیون و 580 هزار خانم بوده‌اند.

وی در مورد آمار سال 90 نیز یادآور شد: در سال 90 مجموعا 11 میلیون و 240 هزار نفر تعداد آقایان و خانم‌هایی بوده که در سن ازدواج قرار داشته و هرگز ازدواج نکرده‌اند و از این تعداد 5 میلیون و 570 هزار آقا و 5 میلیون و 670 هزار خانم بوده‌اند.

مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور در ادامه با اشاره به آمار افراد در سن تجرد قطعی طی سال‌های 85 و 90 عنوان کرد: در سال 85 ، 43 هزار آقا در سن تجرد قطعی قرار داشتند که در سال 90 آمار مربوط به آقایان در سن تجرد قطعی به 90 هزار نفر رسید.

محزون همچنین در مورد خانم‌های در سن تجرد قطعی طی سال‌های 85 و 90 گفت: در سال 85 ،‌53 هزار خانم در سن تجرد قطعی قرار داشتند که در سال 90 آمار خانم‌های در سن تجرد قطعی به 90 هزار نفر رسید.
منبع: ایسنا

نظر جدید مفتی سعودی درباره جمعیت اهل‎سنت ایران

نظر جدید مفتی سعودی درباره جمعیت اهل‎سنت ایران


باید ارسال خواهران دینی به ایران را بررسی کنیم و موانع آن را هرچه سریعتر برطرف سازیم، امیدوراریم که در این چند روز آینده این مشکل برطرف شود.

به گزارش شیعه آنلاین، شیخ «عبدالعزیز آل الشیخ» مفتی عربستان سعودی در آخرین اظهارات خود مدعی شد که برای رفع خطر زیاد شدن شیعیان باید خواهران دینی ما برای ازدیاد نسل برادران اهل سنت در ایران دست به کار شده و به ایران بروند.

وی که چند روز پیش نیز اظهارات مشابهی را مطرح کرده بود، در ادامه افزود: اخیرا مراجع تقلید شیعه، شیعیان را تشویق به ازدیاد نسل می کنند، ماهم باید باتمامی قوا دست به کار شویم و نگذاریم شیعیان در ایران زیاد شوند.

وی در ادامه افزود: از تمامی مسلمانان درخواست داریم که به کمک اهل سنت ایران به پاخیزند و باکمک های خود اقدام شیعیان را سرنگون سازند.

او همچنین گفت: من به عنوان مفتی عربستان، شخصا هر ماه مبلغ یک میلیون دلار به برادران ایرانیم کمک می کنم تا که اقدام به تولید مثل کنند.

مفتی آل سعود در پایان گفت: باید ارسال خواهران دینی به ایران را بررسی کنیم و موانع آن را هرچه سریعتر برطرف سازیم، امیدوراریم که در این چند روز آینده این مشکل برطرف شود.

ادرار بنوشید تا گناهان‌تان پاک شود

فتوای تازه یک مفتی وهابی برای تروریست‌های تکفیری؛
امام جماعت یک مسجد در عربستان سعودی با صدور فتوایی مدعی شد نوشیدن ادرار مجاهدان در سوریه باعث آمرزش گناهان آنها خواهد شد.
ادرار بنوشید تا گناهان‌تان پاک شودبه گزارش مشرق به نقل از الخبر، "صالح المغامسی" مبلغ سعودی و امام و خطیب مسجد قبا در مدینه منوره با صدور فتوایی اعلام کرد: نوشیدن ادرار توسط مجاهدان (تروریست های ارتش آزاد و جبهة النصرة) باعث آمرزش و پاک شدن گناهان می شود.

در این فتوا که به فتوای جبهات الجهاد معروف شده و توسط برخی سایت های سعودی منتشر شده آمده است: دنیا مرحله گذر است و مؤمنان و مجاهدان به ویژه آنهایی که در سوریه هستند باید توشه‌ای از اعمال خیر برای خود برگزینند و گناهان خود را پاک کنند و اجرای حکم نوشیدن ادرار امتحانی برای این مجاهدان است تا گناهان خود را پاک کنند.

المغامسی درباره فتوای جهاد نکاح نیز گفت: شنیده ام که بسیاری از این فتوا انتقاد کرده اند اما نمی دانم مشکل آن چیست. این فتوا از یک عقیده ایمانی منبعث شده و من هم آن را تأیید می‌کنم!



منبع: قدس

بازخوانی مواضع اعتقادی و سیاسی شهلا شرکت + عکس


بازگشت فمینیسم به عرصه مطبوعات؛
شرکت در یکی از مصاحبه‌های خود بعد از اشاره خبرنگار به نشریات تحت مدیریت وی و تغییر رویکردهایش از نشریه "راه زینب" و "زن روز" که تصویرگر یک زن انقلابی و مذهبی است تا ماهنامه "زنان" که یک زن فمینیست را به تصویر می‌کشد، به پوست اندازی‌ها و تغییرات درونی خود اشاره می‌کند.
گروه سیاسی مشرق- چهارشنبه هفتم خردادماه، خبر انتشار نشریه‌ی «زنان امروز» به صاحب‌امتیازی و مدیرمسوولی «شهلا شرکت» در رسانه‌ها منتشر شد. این نشریه، مجوز خود را نیمه‌ی دوم سال گذشته از هیئت نظارت بر مطبوعات گرفت که همان زمان نیز اعتراضاتی را در پی داشت.

شهلا شرکت؛


علت عمده اعتراضاتی که به اعطای مجوز به این نشریه وارد گشت به دلیل سابقه مدیر مسئول این نشریه است. شهلا شرکت قبل از این مدیریت ماهنامه "زنان" را بر عهده داشت که از سالهای 1370 تا 86 در 152 شماره منتشر شد. بیشتر کارشناسان معتقدند که ماهنامه "زنان" در طی این 16 سال فعالیت، با تمرکز بر مباحث فمینیستی و قرار دادن فضای لازم برای نگارش یادداشت و گزارش‌های متعدد در این زمینه، به دنبال رفع موانع موجود از مسیر آرمان‌های گروهی اندک از فعالان به اصطلاح جنبش زنان بود؛ این موانع در نگاه گردانندگان نشریه، از قانون و سنت‌های ایرانی تا قوانین و احکام شرعی را در بر می گیرد که باید به طرق مختلف از میان برداشته شود.


سوابق شهلا شرکت

شهلا شرکت؛شهلا شرکت کار روزنامه نگاری را با نشریه «پویندگان راه زینب» ( اطلاعات بانوان قبل از انقلاب) آغاز کرد؛ وی به واسطه آشنایی خواهرش با زهرا رهنورد سر دبیر نشریه پویندگان راه زینب در دانشگاه هنرهای زیبا به این نشریه راه پیدا کرد و بعد از مدتی به عنوان یکی از اعضای شورای سردبیری به حجت الاسلام محمود دعایی سرپرست مؤسسه معرفی شد. مدتی بعد و با تعطیلی نشریه پویندگان راه زینب، شهلا شرکت به دعوت سید محمد خاتمی به مؤسسه کیهان رفت و در کنار افرادی مانند شمس الواعظین، رخ صفت و تهرانی مشغول به کار شد.

وی به مدت 10 سال مدیرمسئولی و سردبیری نشریه "زن روز" در کیهان را بر عهده داشت که بعد از خروج سید محمد خاتمی از مؤسسه کیهان، از این موسسه اخراج شد. هر چند که وی در سال 86 و در مصاحبه با رزونامه سرمایه، علت اخراج خود را " اتهامات فمینیستی و غرب زدگی" معرفی می‌کند اما قبل از این و در زمان چاپ نشریه "زنان" در مصاحبه با نشریه‌ی تحت مدیریت خود به مناسبت صدمین شماره انتشارش ضمن تأیید تلویحی طرح مباحث فمینیستی در نشریه "زن روز"، علت اخراج را اختلاف دیدگاه فکری و بینش اجتماعی با مدیر وقت مؤسسه می‌داند و معقد است که در آنجا "حساسیت عجیبی به طرح مسائل زنان در دنیای مدرن، و مباحث فمینیستی وجود داشت."

بعد از تعطیلی "زن روز" و هم زمان با اخراج دیگر اعضای تیم کیهان فرهنگی از مؤسسه کیهان، وی نشریه "زنان" را هم راستا با ماهنامه کیان منتشر می کند.[1]

شهلا شرکت در سال 2005 جایزه جایزهٔ «شهامت در خبرنگاری» را از «بنیاد بین‌المللی رسانه‌های زنان» دریافت کرد و در سال 85 نیز به عنوان  یکی از پنج روزنامه‌نگار باتجربه و برتر سال از جانب انجمن صنفی خبرنگاران انتخاب شد.

بررسی محتوایی ماهنامه زنان

گردانندگان ماهنامه "زنان" متأثر از تفاسیر غربی و بینش تاریخی اروپا نسبت به بانوان، معتقدند که در دنیای امروز به زن به عنوان شخصیتی غیر مستقل و وابسته به وجود مردان نگاه می شود که به خاطر نادانی و خوردن سیب سرخ گناه باید تاوان نقصان عقل خود را بپردازد: « در دنیای ما، زن از دامان آفرینش، یکراست به صحنه ای ساختگی می کشانند. یک قهرمان اصلی با حقانیت و اقتدار کمال- و شخصیت دوم که از روزهای آغازین به سبب نادانی، سیب سرخ گناه را خورده است، پس تا دنیا باقی و زندگی جاری است، باید تاوان نقصان عقل خود را با بهایی سنگین بپردازد؛ و بدین گونه شایعه خلقت زن را پرداختند و موجودی ساختند با نقشی جنبی که امکان آفرینش او به دست دیگران صورت می پذیرد و راه رشدش در حوزه تشخیص آنان ترسیم شود: یا با ریسمان پوسیده سنتهای خرافی او را زندانی زنانگی خویش کنند تا راز بزرگ محبوبیتش از پرده بیرون نیفتد یا با وعده‌ی فریبنده آزادی رشته ننگین به گردنش بیاویزند...» [2]


شهلا شرکت؛

شماره اول ماهنامه زنان به مدیریت شهلا شرکت


این نوع نگاه به وضعیت زنان امروز که هماهنگ با خوانش و دیدگاههای جنبش‌های زنان در غرب است در حالی در سرمقاله شماره اول ماهنامه زنان بیان می‌شود که تقسیر نقش و وضعیت بانوان در جامعه در گفتمان اسلامی تفاوت بسیاری با این نگرش دارد و طبق آموزه‌های اسلامی، آن چیزی که تأمین کننده حقوق انسان‌ها ( چه زنان و چه مردان) و عدالت است، عمل به احکام و قوانین شریعت است.


شهلا شرکت؛


با این حال و به دلیل همین تأثیر پذیری گردانندگان ماهنامه زنان از جنبش‌های فمینیستی در غرب، یکی از موانع موجود در راه تحقق حقوق زنان، دین عنوان می‌شود که برای رفع این موارد، - و به دلیل اولیت پیدا کردن اصول و آموزه‌های فمینیستی در نگاه این افراد- بازنگری جدی در فقه واحکام اسلامی توصیه می‌شود: «ما معتقدیم کلید حل مشکلات زنان در چهار حیطه قرار دارد: دین، فرهنگ، قانون و آموزش. اگر در این چهار حیطه‌ی اصلی راه هموار شود، می‌توانیم به رشد زنان و پیشرفت جامعه امید داشته باشیم.» .... «وقت آن است که عاملان و متفکران دلسوز دین در کند و کاو خود در فقه و احکام آن، قدری جدی تر به اجتهاد در مسائل زنان بیندیشند تا شاید قرنها پس از نزول اسلام، زنان مسلمان را از سرگردانی و آشفتگی و چندگونگی در یافتن مکتب خود و گاه حتی خدای خود رهایی بخشند و از رخسار مهربان و معقول و پیشرو مذهب پرده بردارند و در جان خسته زنان عشق را به جای اجبار، احترام را به جای ترس، عبادت را به جای ریا و آرامش را به جای اضطراب بنشانند.» [3]

شهلا شرکت مدیر مسئول ماهنامه زنان در مصاحبه‌ای در جواب سئوال خبرنگار در مورد ماهیت نشریه، ماهنامه زنان را یک ماهنامه فمینیستی معرفی می‌کند و سپس در مورد تضاد مباحث فمینیسم با اسلام می گوید: «می شود هم دیندار بود هم با اقتضائات دنیای مدرن کنار آمد. اینها تعارضاتی با هم ندارند. البته بستگی به نوع قرائت افراد از دین هم دارد... دین نهادی است که باید از آن انتظارات مربوط به خودش را داشت، حالا هر جا که برای مسائل زنان در دنیای امروز پاسخی داشته باشد می توان به آن رجوع کرد.» [4]


شهلا شرکت؛


شهلا شرکت ماهنامه زنان را یک نشریه فمینیستی معرفی می‌کند


تعریف رسانه‌های ضد انقلاب از عملکرد شهلا شرکت

سایت ضد انقلاب جرس در مطلب که به جریان شناسی فمینیسم در ایران پرداخته است با تقسیم فمینیست‌های ایرانی به دو گروه اسلامی و سکولار و با قرار دادن ماهنامه زنان و شهلا شرکت در دسته فمینیست‌های اسلامی می نویسد:

«فمینیست‌های اسلامی به طور ویژه سعی دارند جنبه‌های مردسالارانه‌ی قوانین خانواده را که مخصوصاً در حیطه‌های ارث، ازدواج، طلاق و حضانت برضد منافع زنان است از میان بردارند.... بازخوانی متون اسلامی پروژه‌‌‌ی اصلی فمینیست‌‌های اسلامی است. شهلا شرکت، مریم بهروزی، منیره گرجی و محسن سعید‌زاده (روحانی سابق خلع لباس شده) به‌رغم اعتقادات دینی‌ راسخ‌‌شان تفسیر‌های جدیدی از متون اسلامی به دست می‌دهند تا قوانین و سیاست‌هایی را که بر پایه‌‌ی تعابیر سنتی، تحت‌اللفظی و ضدزن وضع شده‌اند به چالش بکشند.»

در این مطلب که ابتدا در سایت"مدرسه فمینیستی" و به قلم والنتین مقدم و با عنوان "فمینیسم اسلامی: موافقان و منتقدان آن" منتشر شده است، به نقش ماهنامه "زنان" و "شهلا شرکت" در پیشبرد مطالبات فمینیسم‌های سکولار اشاره دارد: « در «زنان» و دیگر مجلات، وکلای فمینیستی چون مهرانگیز کار و شیرین عبادی حدود مشکلات و گیرهای قانونی را که زنان در مفاد قوانین و پیاده‌سازی آن‌ها با آن‌ها برخورد دارند مشخص کردند.»[5]

والنتین مقدم معتقد است: « به نظر من،‌ شکی نیست که فعالیت‌های «فمینیست‌های اسلامی» نظیر شهلا شرکت، زهرا رهنورد، فائزه هاشمی، جمیله کدیور و دیگران چه اندازه اهمیت دارد. ارتباط نزدیکشان با فمینیست‌های سکولاری چون شیرین عبادی، مهرانگیز کار، شهلا لاهیجی و برخی دانشگاهیان (نظیر ناهید مطیع) نشان‌دهنده‌‌ی قابلیت آن‌‌ها برای گفتگو و برپاییِ ائتلاف در جهت گسترش حقوق زنان است. با راه‌اندازی مطبوعات خلاق و پرخواننده‌‌ای مثل «زنان»، «زنِ روز»، «فرزانه»، «زن» و مجلات جدیدتری چون «جنس دوم» و «حقوق زنان» فعالان حقوق زنان که شامل فمینیست‌های اسلامی نیز می‌شود در به چشم آمدن «مسئله‌‌ی زنان» نقش مهمی ایفاء کرده‌‌اند.» [6]

محمد علی همایون کاتوزیان پژوهشگر در کالج سنت آنتونی، و عضو هیات علمی مؤسسه شرقشناسیدانشگاه آکسفورد نیز در مقاله ایران پس از آیت الله خمینی به نقش شهلا شرکت و ماهنامه زنان در ترویج فمینیسم اشاره دارد: « زنان دیگری نیز، بیرون چهارچوب رسمی سیاسی، هم در جنبش فمینیستی و هم در جنبش اصلاح طلبی نقش مهمی ایفا کردند. برخی از سرشناس ترین این چهره ها عبارت بودند از شهلا شرکت، ناشر و سردبیر ماهنامهزنان» [7]


پیام فضلی نژاد پژوشهلا شرکت؛هشگر موسسه کیهان نیز در مورد نقش ماهنامه زنان در ترویج فمینیسم می‌گوید:

«اغلب این فمینیست ها و کمپین های زنانه آنان تا چندی پیش آراء خود را در «ماهنامه زنان» منتشر می کردند. این ماهنامه شاخه ای از حلقه کیان بود که توسط شهلا شرکت مدیریت می شد. سال 1370 که ماشالله شمس الواعظین، مصطفی رخ صفت و رضا تهرانی از ماهنامه «کیهان فرهنگی» بیرون آمدند و کیان را منتشر کردند، اغلب اعضاء تحریریه ماهنامه «زن روز» نیز از موسسه کیهان استعفاء دادند و ماهنامه زنان را راه انداختند. زنان، ارگان فمنیست های مسلمانی بود که عبدالکریم سروش را پدر معنوی و شیرین عبادی را استراتژیست حقوقی خود می خواندند و در سیر تحول سیاسی شان، به فمینیست های سکولار و رادیکال بدل شدند که برترین ارزش های اسلامی، چون شهادت طلبی زنان مسلمان را به سخره گرفتند.»


توقیف ماهنامه زنان

در نهایت در تاریخ 8 بهمن 1386 و با حکم هیات نظارت بر مطبوعات، ماهنامه زنان توقیف شد. درج مطالب و اخبار به گونه ای که موجب سلب امنیت روانی جامعه می شد، به مخاطره انداختن سلامت روحی، فکری و روانی مخاطب و القای این که در جامعه امنیت وجود ندارد، و سیاه نمایی وضعیت زنان در جمهوری اسلامی از دلایل توقیف این ماهنامه بود.

شبکه سلطنتی انگلستان بی‌بی‌سی فارسی بعد از توقیف این ماهانامه، با تعریف و تمجید از عملکرد 16 ساله‌اش می‌نویسد: « مجله زنان در کنار نشریاتی چون کیان، آدینه، پیام امروز، ایران فردا، دنیای سخن و جامعه سالم از نشریات جریان روشنفکری ایران به شمار می رفت. در شرایطی که "فمینیسم" در ایران بار منفی دارد و حتی در بعضی از آیین نامه های دولتی نیز رواج آن نهی شده است، مسئولان ماهنامه زنان این مجله را "تنها ماهنامه فمینیستی ایران" می خواندند. مجله زنان با اینکه مجله ای سیاسی نبود، اما در آرایش نیروهای سیاسی ایران به نیروهای اصلاح طلب گرایش داشت.»

برخی مواضع شهلا شرکت

در پژوهش ها و مطالعاتی که در زمینه جریان شناسی فمینیست‌های ایران انجام شده است، معمولاً شهلا شرکت را در طیف فمینیست‌های مسلمان قرار داده‌‌اند. تأثیرپذیری از اصول و مطالبات جنبش زنان در غرب در کنار اعتقاد به اسلام، باعث بروز تناقضاتی در بین فمینیست‌های مسلمان شده است که به همین دلیل و برای رفع این تناقضات به جای تکیه به احکام و اصول اسلامی به عنوان تنها راه تحقق حقوق انسان‌ها - صحبت از بازخوانی دیدگاههای فقهی در حوزه مسائل زنان می‌کنند. وی در مصاحبه‌ای به تأثیر نشریات تحت مدیریت خود در این زمینه اشاره دارد: «به نظرم حرکت آرام و تدریجی زن روز در آن ده سال، پیش نیازی برای انتشار نشریه زنان و تحولاتی بود که امروز در جامعه زنان به وجود آمده. مثلا نتیجه کار متمرکز بر حقوق زنان در آن زمان و تأکید بر ضرورت بازخوانی دیدگاههای فقهی را امروز در اصلاحات حقوقی در حوزه مسائل زنان می بینیم .»[8]


شهلا شرکت؛


وی به صراحت به زمینه‌های ایجاد تفکرات فمینیستی در خود اشاره می‌کند و می‌گوید: «سال 1361 به زن روز رفتم و و دو سال بعد ازدواج کردم. فکر می کنم ازدواج و بعد از آن اشتغال و عذاب وجدان های مادرانه در حساس شدنم به مسائل زنان تأثیر زیادی داشت، عامل دیگر مخاطبان مجله بودند.»[9]

شهلا شرکت در حالی از بازخوانی و تحول در دیدگاههای فقهی صحبت می‌کند که به نظر نمی‌رسد تخصصی در حوزه مطالعات دینی داشته باشد. به عنوان نمونه وی در اظهار نظری دیگر و در جواب اینکه بانوان دیندار با برخی از موارد توسعه حقوق و آزادی‌هایشان به دلیل تناقضات این موارد با شرع مخالف هستند، می گوید:

«بله، این حرف درست است و متاسفانه گروهی از زنان مخالف احیای حقوق زنان هستند. بخشی از این زنان قرائتی بدون توجه به مقتضیات زمان و مکان از اسلام دارند و توجه ندارند که فقه برای حل «مشکلات روز» جامعه است. کم‌توجهی آنها به این موضوع، موجب می‌شود گروه دیگری از زنان که مایلند در جهان مدرن دیندار باشند، نتوانند دیندار بمانند. فقه شیعه آن قدر فضای بازبینی دارد که مردم در دنیای جدید هم بتوانند دیندار باشندتفکر این گروه از زنان نه‌تنها کسی را سوار قطار دینداری نمی‌کند، بلکه مسافرانش را هم در ماندن مردد می‌کند.»[10]

شرکت در یکی از مصاحبه‌های خود بعد از اشاره خبرنگار به نشریات تحت مدیریت وی و تغییر رویکردهایش از نشریه "راه زینب" و "زن روز" که تصویرگر یک زن انقلابی و مذهبی است تا ماهنامه "زنان" که یک زن فمینیست را به تصویر می‌کشد، به پوست اندازی‌ها و تغییرات درونی خود اشاره می‌کند.


شهلا شرکت؛


این پوست اندازی‌ها و تغییرات در شهلا شرکت تا جایی ادامه پیدا کرده است که می‌گوید: « امروزه تنوع و سرعت پدیده‌های اجتماعی، به ناچار تعاریف رایج از آنها را هم متحول کرده.مثلا با توجه به افزایش میزان طلاق در جوامع صنعتی، حالا دیگر مثلا به یک پدر و یک فرزند هم «خانواده» اطلاق می‌شود.» [11]

یا در اظهار نظری دیگر و به تقلید از سبک خانواده‌های فروپاشیده در غرب به مسئله جدا شدن منبع درآمد زن و مرد اشاره می‌کند: « فعلا مردان این حق را دارند که از زن همراه‌شان بخواهند سهم خودش را بپردازد و اگر نپرداخت از آن به بعد تنهایی بروند رستوران و فقط پول غذای خودشان را بدهند.»[12]

وی حتی برخی قوانینی را که در راستای افزایش نقش زنان شاغل در خانواده تصویب شده بود را زیر سئوال می‌برد و در مورد تصمیمات اتخاذ شده در زمان دولت دکتر احمدی‌نژاد می‌گوید: «در آن دوران اراده مشخصی وجود داشت تا به اشکال غیرمستقیم، زنان را به خانه‌ها برگرداند. نیمه وقت کردن زنان شاغل، افزایش مرخصی زایمان تا یک سال و موارد مشابه، ظاهرا برای حمایت از زنان بود اما در عمل به بی‌میلی کارفرماها برای استخدام زنان و زن‌هراسی در بازار کار منجر می‌شد. تریبونی هم وجود نداشت تا درباره این وضعیت، انتقادی و تحلیلی بشود. حتی من شنیدم کتاب‌هایی را هم که در مرکز امور زنان دولت اصلاحات در حوزه زنان چاپ شده بود، سوزاندند.»[13]

مواضع سیاسی شهلا شرکتشهلا شرکت؛

با وجود اینکه شهلا شرکت دغدغه‌های اصلی خود و ماهنامه زنان را غیر سیاسی و بیشتر دغدغه‌هایی از جنس اجتماعی عنوان می‌کند، اما برخی اقدامات و مواضع وی نشان از جهت گیری‌های سیاسی وی دارد.

یکی از جنجالی ترین این موارد، حضور شهلا شرکت در کنفرانس برلین است؛ حضوری که موجب بازداشت و محکومیتش شد.

کنفرانس «ایران پس از انتخابات (Iran After the Elections Conference)» که بیشتر با عنوان «کنفرانس برلین» شناخته می‌شود نام همایش سه روزه‌ای بود که از ۱۹ تا ۲۱ فروردین ۱۳۷۹ به مدت سه روز از سوی حزب سبز آلمان و به دعوتبنیاد هاینریش بل(داستان نویس آلمانی) در خانه فرهنگ‌های جهان در برلین برگزار شد.

در این کنفرانس، تعدادی از روزنامه نگاران و فعالین سیاسی اصلاحات و جریان روشنفکری، مانند: «عزت‌الله سحابی، اکبر گنجی، حسن یوسفی اشکوری، علیرضا علوی‌تبار، حمیدرضا جلایی پور، علی افشاری، کاظم کردوانی، چنگیز پهلوان، فریبرز رئیس دانا، محمود دولت آبادی، مهرانگیز کار، خدیجه مقدم، شهلا لاهیجی، جمیله کدیور، منیرو روانی پور، محمدعلی سپانلو » حضور داشتند که شهلا شرکت نیز یکی از حاضران در این جلسه بود.

شرکت کنندگان در این کنفرانس بر اساس سرفصل‌های مطرح در چارچوب برنامه به سخنرانی پرداختند. مباحث مطرح شده از سوی سخنرانان ترکیبی از انواع تهمت‌ها و توهم‌پردازی‌ها در مباحث مختلفی مانند آزادی، حقوق زنان، دموکراسی، جنبش دانشجویی، دیکتاتوری و فاشیسم در جمهوری اسلامی و قس علی هذا را در بر می‌گرفت که تلاش می‌شد وضعیت داخل ایران را آشفته و نابسامان نشان دهد. شهلا شرکت نیز در همین راستا در سخنرانی خود در این کنفرانس گفت: «من از ایران می آیم. کشوری که حوادث غیرمترقبه آن در طول بیست سال گذشته شگفتی آور بوده. کشوری که مردمش شب را با یک شوک خبری به خواب می روند و صبح از زلزله خبر دیگری بیدار می شوند.»[14]

از دیگر نقاط سیاه در کارنامه سیاسی شهلا شرکت می توان به حمایت وی از نمایندگان متحصن مجلس ششم اشاره کرد؛ وی یکی از امضاکنندگان بیانیه حمایت طیفی از روزنامه‌نگاران از نمایندگان متحصن بود که در این بیانیه آمده بود:

« وظیفه‌ی خود می‌دانیم با تمام توان خویش، وظیفه‌ی ایجاد پل ارتباطی بین شهروندان و نمایندگان دلیرشان را بر عهده گیریم و علاوه بر این، از ارایه‌ی هرگونه حمایت عملی دیگر در هنگام ضرورت، ابایی نداریم»[15]


همکاران شهلا شرکت در ماهنامه "زنان"

جدای از مواضع و عمکلرد چند ساله شهلا شرکت، بررسی افکار و اعتقادات نویسندگان ماهنامه زنان و سرنوشت آنها می‌تواند گویای برخی حقایق باشد.

وی در اظهارنظری با تأیید حضور و فعالیت افراد سکولار در ماهنامه زنان می‌گوید که اعتقادی به خط کشی بین آدم‌ها ندارد و بدون اشاره به اینکه بسیاری از مباحث فمینیستی مطرح شده در مجله اش با اصول اسلامی و احکام شرعی در تضاد است و در توجیه عدم همکاری بانوان مذهبی در نشریه ادعا می‌کند "اگر حضور زنان دیندار در مجله کمرنگ است به دلیل همت کم آنها در این حوزه است به ویژه که معتقدم کسی که می خواهد از موضع دین در دنیای پرتحرک و پرتحول امروز حرف بزند باید رفتارش پرمایه و جذاب باشد."


شهلا شرکت؛

شهلا شرکت در کنار شیرین عبادی


وی به عنوان نمونه به نحوه حضور مهرانگیز کار در ماهنامه زنان اشاره می‌کند : «من وقتی مجله زن روز بودم مجله های قبل انقلاب را که ورق می زدم مکرر مطالبی می دیدم از خانمی به اسم مهرانگیز کار که در شرایط آن روز نسبت به حقوق زنان خیرخواهانه و مدافعانه بود، به این دلیل به سراغش رفتم.» [16]

لازم به ذکر است که مهرانگیز کار نیز یکی از افراد حاضر در کنفرانس برلین بود که بعد از آن بازداشت و به 4 سال زندان محکوم شد اما از کشور خارج شد که همان زمان همسرش،سیامک پورزند، با اقرار به مطالبی بیان کرد که آنها توسط یک نهاد جاسوسی آمریکا برای براندازی حکومت در ایران تلاش می‌کنند.


شهلا شرکت؛

مهر انگیز کار؛ از همکاران شهلا شرکت در ماهنامه زنان


از دیگر همکاران او می توان به شیرین عبادی، رزا افتخاری ( مدیر مسئول نشریه آنلاین زن نگار که زیر نظر برنامه ایران در موسسه گزارش‌گری جنگ و صلح در لندن اداره می‌شود) و پرستو دوکوهکی ( روزنامه نگار اصلاح‌طلب که در سال 86 به اتهام اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور ، اخلال در نظم عمومی و تمرد در مقابل پلیس بازداشت و بار دیگر در سال 90 بازداشت شده بود) اشاره کرد.



[1] . مصاحبه شهلا شرکت با روزنامه سرمایه 12/2/86

[2] (ماهامنه زنان، شماره اول، بهمن 70)

[3] همان

[4] مصاحبه با شهلا شرکت، ماهنامه زنان، شماره 100

[5] فمینیسم اسلامی: موافقان و منتقدان آن؛ منشر شده در سایت مدرسه فمینیستی،28 مهر 1389

[6] همان

[7] محمد علی همایون کاتوزیان، ایران پس از آیت الله خمینی

[8] مصاحبه با شهلا شرکت، ماهنامه زنان، شماره 100

[9] همان

[10] مصاحبه شهلا شرکت با روزنامه اعتماد شنبه، 13 مهر 1392

[11] همان

[12] همان

[13] همان

[14] http://www.mashreghnews.ir/fa/news/298702

[15] http://isna.ir/fa/news/7911-00837

[16] مصاحبه با شهلا شرکت، ماهنامه زنان، شماره 100