اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

او که آلزایمر داشت امیر سعودی شد + تصاویر

پادشاه جدید عربستان کیست؟
امیر سلمان در حالی به مسند پادشاهی عربستان رسیده که با ۷۹ سال، دارای مشکلات جسمانی است به طوری که برخی گزارش‌ها نشان می‌دهد وی به دلیل بیماری «آلزایمر» قادر به اداره حکومت نیست.

به گزارش مشرق، امیر سلمان بن عبدالعزیز آل سعود ۷۹ ساله که بامداد جمعه در پی درگذشت ملک عبدالله بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان سعودی شد، ضمن داشتن مسند ولیعهدی، از سال ۲۰۱۲ وزیر دفاع این کشور هم بود. سلمان برادر ناتنی ملک عبدالله و بیست و پنجمین فرزند عبدالعزیز آل سعود بنیانگذار عربستان و برادر تنی ملک فهد (شاه سابق) و نایف و سلطان (دو ولیعهد سابق ملک عبدالله) است. مادر وی «حصه بنت احمد السدیری» است.

امیر سلمان پیش از این ولیعهد سعودی و سه دوره حاکم ریاض بود و تصدی وزارت دفاع عربستان را نیز برعهده داشته است. وی از مهم‌ترین ارکان خاندان سلطنتی سعودی به شمار می‌رود و یکی از افرادی است که به آن‌ها «هفت سدیری» گفته می‌شود؛ منظور‌‌ همان فرزندان ذکور ملک عبد العزیز از همسرش «حصه» هستند.

سلمان تحصیلات مقدماتی خود را در مدرسه امرا و شاهزادگان در ریاض سپری کرد. در ۱۶ مارس ۱۹۵۴ هنگامی که به نیابت برادر تنی خود «نایف بن عبد العزیز» به امیری ریاض پایتخت عربستان رسید، وارد دنیای سیاست شد.

سلمان بن عبد العزیز مالک ۱۰ درصد سهام مجموعه سعودی بازاریابی و تحقیقات است که روزنامه فرامنطقه‌ای «الشرق الاوسط» جزو تملک این مجموعه به شمار می‌رود. وی با اینکه سهامی اندکی از این روزنامه را در اختیار دارد، اما از طریق پسرش «فیصل» بر گرایش‌های فکری و سیاسی این روزنامه حاکم است.

سلمان تاکنون سه بار ازدواج کرده است. نخستین همسر وی «سلطانة بنت ترکی بن أحمد السدیری» بود که فوت کرده و از او دارای ۶ فرزند به نام‌های امیر فهد، امیر سلطان، امیر أحمد، امیر عبدالعزیز، امیر فیصل و شاهزاده حصه است. همسر دوم سلمان «فهده بنت فلاح بن سلطان» از خاندان «آل حثلین» است که از او نیز دارای ۶ فرزند به نام‌های امیر محمد، امیر ترکی، امیر خالد، امیر نایف، امیر بندر و امیر راکان است. اما همسر سوم سلمان «سارة بنت فیصل بن ضیدان أبو اثنین السبیعی» است که وی را طلاق داده و امیر سعود تنها فرزند وی از این ازدواج است.

امیر سلمان در حالی به مسند پادشاهی عربستان رسیده که با ۷۹ سال، دارای مشکلات جسمانی است به طوری که برخی گزارش‌ها نشان می‌دهد وی به دلیل بیماری «آلزایمر» قادر به اداره حکومت نیست.

























منبع: ابنا

گزارش لحظه به لحظه مشرق از مرگ عبدالله؛
گروه بین الملل مشرق-  ساعاتی پیش ملک عبدالله، سرسلسله وهابیت عربستان مرد. تلویزیون عربستان در ساعت های اولیه امروز جمعه، پس از پخش آیاتی از قرآن خبر مرگ ملک عبدالله را اعلام کرد. دقایقی پیش نیز شبکه خبری سی.ان.ان در گزارشی مبسوط از وضعیت کنونی عربستان سعودی مرگ این پیرمرد وهابی را تایید کرد. (ملک عبدالله؛ از جوانی تا مرگ)

- تلویزیون العربیه، تصاویر ضبط شده از «مقرن بن عبدالعزیز» ولیعهد جدید عربستان پخش کرد که اولین سخنان او پس از تصدی ولایت عهدی عربستان بود. مقرن بن عبدالعزیز در این سخنرانی گفت: خادم‌الحرمین عبدالله بن عبدالعزیز، پس از آن‌که خدمات زیادی به امت عربی و اسلامی ارائه داد، فوت کرد.

- در حالی اوایل صبح امروز با خبر درگذشت پادشاه عربستان قیمت نفت یک دلار افزایش یافت اما در ادامه با اعلام عدم تغییر در سیاست‌های نفتی و نیز ابقاء وزیر نفت فعلی این کشور، روند افزایشی قیمت متوقف شد و بشکه‌ای 49 دلار معامله شد.

فیلم تشییع جنازه پادشاه عربستان

- نخست وزیر سابق انگلیس گفت ما در جهان نبود ملک عبدالله را بسیار زیاد احساس خواهیم کرد.
به گزارش شبکه تلویزیونی سی سی تی وی، تونی بلر نخست وزیر سابق انگلیس در گفت و گو با این شبکه تلویزیونی، درباره ملک عبدالله پادشاه عربستان، از وی به عنوان یکی از حامیان روابط بهتر شرق و غرب، تقدیر کرد و گفت: «من فکر می کنم ما نبود ملک عبدالله را بسیار زیاد احساس می کنیم.
او عامل ثبات کشورش بود، او حامی جدی روابط بهتری بین شرق و غرب بود، او در برابر افراط گرایی و ایدئولوژی آن ایستاد، او فردی بود که موجب مدرن شدن کشورش شد، اولین حرکت ها در مسیر برابری بیشتر بین مردان و زنان در زمان او صورت گرفت و از حامیان جدی پیشنهاد صلح برای حل مناقشه اسرائیل و فلسطینیان بود. از این رو من فکر می کنم ما فقدان او را زیاد حس خواهیم کرد»

ریاض در انتظار زلزله سیاسی/ آرزوی توفیق هاشمی برای پادشاه جدید/ جنازه پادشاه در قبرستان العود دفن شد/ پادشاه جدید: ملک عبدالله زندگی خود را وقف اسلام کرد/ داعش در موصل مرگ پادشاه را جشن گرفت/ معارضان سوری مرگ پادشاه را تسلیت گفتند/ سلمان متعهد شد راه عبدالله را ادامه دهد+تصاویر
محل دفن پادشاه عربستان
ریاض در انتظار زلزله سیاسی/ آرزوی توفیق هاشمی برای پادشاه جدید/ جنازه پادشاه در قبرستان العود دفن شد/ پادشاه جدید: ملک عبدالله زندگی خود را وقف اسلام کرد/ داعش در موصل مرگ پادشاه را جشن گرفت/ معارضان سوری مرگ پادشاه را تسلیت گفتند/ سلمان متعهد شد راه عبدالله را ادامه دهد+تصاویر
محل دفن پادشاه عربستان

- مرگ امیر عبدالله پادشاه عربستان سعودی، شکاف تازه ای در میان اعضای خاندان پادشاهی ایجاد کرده است. این در حالی‌است که " نزاع شاهزاده ها" از مدتها قبل در درون دربار و بر سر انتقال قدرت جاری بوده است. شاهزاده سلمان، پادشاه جدید عربستان سعودی تاکید کرده است که همان مسیر امیر عبدالله را در ریاض ادامه خواهد داد، این در حالی‌است که معضلات پیش روی سلمان و ولیعهدش شاهزاده مقرن بیش از آن چیزی است که تصور می شود.

- شیمون پرز رئیس سابق رژیم صهیونیستی روز جمعه در داووس مرگ عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه عربستان را ضایعه‌ای واقعی برای صلح خاورمیانه خواند و گفت: وی یک رهبر باتجربه و پادشاهی خردمند بود، او شجاعت درگیر شدن در طرح صلح خاورمیانه و آغاز آن را داشت.



آرزوی توفیق هاشمی برای پادشاه جدید/ جنازه پادشاه در قبرستان العود دفن شد/ پادشاه جدید: ملک عبدالله زندگی خود را وقف اسلام کرد/ داعش در موصل مرگ پادشاه را جشن گرفت/ معارضان سوری مرگ پادشاه را تسلیت گفتند/ سلمان متعهد شد راه عبدالله را ادامه دهد+تصاویر
تصویر پادشاه جدید عربستان در کنار جورج بوش
- اسکای نیوز عربی: مراسم خاکسپاری پادشاه عربستان که ساعت یک بامداد امروز-جمعه- به وقت محلی این کشور درگذشت در ریاض برگزار شد. مراسم خاکسپاری پادشاه عربستان از مسجد "الامام ترکی بن عبدالله" در ریاض آغاز شد و جسد ملک عبدالله بن عبدالعزیز در مقبره "العود" در ریاض دفن شد.

- در مراسم دفن ملک عبدالله از رهبران و مسئولان کشورهای مختلف از جمله  امیر کویت، نخست وزیر مصر، دبیر کل اتحادیه عرب،امیر قطر،  پادشاه بحرین، رئیس امارات، رئیس جمهوری سودان، رئیس جمهوری ترکیه و نخست وزیر پاکستان شرکت داشتند.


- هاشمی رفسنجانی در پیامی خطاب به ملک سلمان بن عبدالعزیز آل سعود این ضایعه را تسلیت گفت. در بخشی از این پیام آمده است: درگذشت ملک عبدالله بن عبدالعزیز را به مردم و مسئولان کشور دوست عربستان سعودی، تسلیت می گویم.

جنازه پادشاه در قبرستان العود دفن می‌شود/ پادشاه جدید: ملک عبدالله زندگی خود را وقف اسلام کرد/ داعش در موصل مرگ پادشاه را جشن گرفت/ معارضان سوری مرگ پادشاه را تسلیت گفتند+تصاویر

-شبکه العربیه: مراسم بیعت "سلمان بن عبدالعزیز" پادشاه، "شاهزاده مقرن" ولیعهد و جانشین ولیعهد تا ساعاتی دیگر برگزار می‎شود.

- روزنامه تلگراف انگلیس: بعد از مرگ پادشاه عربستان ملکه انگلیس پیرترین سکان دار پادشاهی در جهان شد.

- جنازه ملک عبدالله برای تدفین به قبرستان العود در جنوب ریاض منتقل شد.
آرزوی توفیق هاشمی برای پادشاه جدید/ جنازه پادشاه در قبرستان العود دفن شد/ پادشاه جدید: ملک عبدالله زندگی خود را وقف اسلام کرد/ داعش در موصل مرگ پادشاه را جشن گرفت/ معارضان سوری مرگ پادشاه را تسلیت گفتند/ سلمان متعهد شد راه عبدالله را ادامه دهد+تصاویر
قبرستان العود در جنوب ریاض

نماز میت بر بدن پادشاه خوانده شد/ پادشاه جدید: ملک عبدالله زندگی خود را وقف اسلام کرد/ داعش در موصل مرگ پادشاه را جشن گرفت/ معارضان سوری مرگ پادشاه را تسلیت گفتند
قبرستان العود در جنوب ریاض
نماز میت بر بدن پادشاه خوانده شد/ پادشاه جدید: ملک عبدالله زندگی خود را وقف اسلام کرد/ داعش در موصل مرگ پادشاه را جشن گرفت/ معارضان سوری مرگ پادشاه را تسلیت گفتند
تشییع جنازه ملک عبدالله در مقابل مسجد الامام الترکی

- تلویزیون العربیه در خبری اعلام کرد که «دیمیتری میدویدیف» نخست وزیر روسیه به منظور تسلیت درگذشت شاه سابق عربستان سعودی به ریاض می‌رود. 

- واشنگتن‌پست:گسترش داعش در میان جوانان کابوسی برای رهبری جدید عربستان است

- جان کری: آمریکا دوست خود را از دست داد

پادشاه جدید: ملک عبدالله زندگی خود را وقف اسلام کرد/ داعش در موصل مرگ پادشاه را جشن گرفت/ معارضان سوری مرگ پادشاه را تسلیت گفتند/ مفتی مسجدالاقصی برای خواندن نماز میت به ریاض دعوت شد
- پس از اقامه نماز میت، جنازه ملک عبدالله بر روی دستان شاهزادگان سعودی تشییع شد.
پادشاه جدید: ملک عبدالله زندگی خود را وقف اسلام کرد/ داعش در موصل مرگ پادشاه را جشن گرفت/ معارضان سوری مرگ پادشاه را تسلیت گفتند/ مفتی مسجدالاقصی برای خواندن نماز میت به ریاض دعوت شد

- نماز میت بر جسد ملک عبدالله اقامه شد در مسجد الامام الترکی.


پادشاه جدید: ملک عبدالله زندگی خود را وقف اسلام کرد/ داعش در موصل مرگ پادشاه را جشن گرفت/ معارضان سوری مرگ پادشاه را تسلیت گفتند/ مفتی مسجدالاقصی برای خواندن نماز میت به ریاض دعوت شد
- روزنامه «گاردین» در گزارش خود پادشاهی عربستان را، پادشاهی توصیف کرده است که دوران سلطنتش شاهد گسترش نفاق، فساد و نزاع بوده و تنها با درآمدهای نفتی از سقوط نجات پیدا کرده است

- سُدیری‌ها پس از ۱۰ سال قدرت را قبضه کردند

- فاکس نیوز: مرگ شاه سعودی دوران نامعلومی را برای آمریکا در خاورمیانه رقم می‌زند

- العربیه:مقتی مسجد الاقصی برای اقامه نماز میت بر جسد عبدالله به ریاض دعوت شده است.

- رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه، نواز شریف نخست وزیر پاکستان و هیئتی از امارات عربی به علاوه امیر کویت وارد ریاض شدند. هیئت مصری به ریاست نخست وزیر، ابراهیم محلب نیز وارد ریاض شد.

پادشاه جدید: ملک عبدالله زندگی خود را وقف اسلام کرد/ داعش در موصل مرگ پادشاه را جشن گرفت/ معارضان سوری مرگ پادشاه را تسلیت گفتند/ مفتی مسجدالاقصی برای خواندن نماز میت به ریاض دعوت شد
سلمان بن عبدالعزیز پادشاه جدید عربستانجنازه پادشاه در قبرستان العود دفن شد/ پادشاه جدید: ملک عبدالله زندگی خود را وقف اسلام کرد/ داعش در موصل مرگ پادشاه را جشن گرفت/ معارضان سوری مرگ پادشاه را تسلیت گفتند+تصاویر
سلمان بن عبدالعزیز پادشاه جدید عربستان درکنار هیلاری کلینتون (2012)
- منابع خبری: پادشاه بحرین با تسلیت مرگ عبد الله بن عبد العزیز پادشاه عربستان ، چهل روز عزای عمومی در بحرین اعلام کرد. پیش تر لبنان 3 روز و اردن 40 روز عزای عمومی اعلام کرده بودند. الجزایر، عمان و اتحادیه عرب هر کدام 3 روز عزای عمومی اعلام کردند.

- سایت اطلاع‌رسانی سنای آمریکا: سناتور "جان مک‌کین" در پیامی به مناسبت درگذشت پادشاه عربستان، نسبت به آینده روابط واشنگتن با شاه جدید عربستان ابراز خوشبینی کرد. مک‌کین در این پیام ضمن تسلیت به مردم عربستان، ملک عبدالله را صدای رسای اصلاحات در عربستان سعودی خواند. وی افزود: ملک عبدالله در راستای محدود کردن قدرت پلیس مذهبی و ارتقای حقوق زنان گام برداشت.


- تحلیلگر شبکه سی‌ان‌ان با اشاره به انتصاب «سلمان بن عبدالعزیز» به عنوان پادشاه جدید عربستان سعودی، نوشت وی دیدگاه‌های سختگیرانه‌تری در مقایسه با پادشاه متوفی دارد و همین امر به تشدید مشکلات حقوق بشری در این کشور منجر می‌شود.

پادشاه جدید: ملک عبدالله زندگی خود را وقف اسلام کرد/ داعش در موصل مرگ پادشاه را جشن گرفت/ معارضان سوری مرگ پادشاه را تسلیت گفتند/ مفتی مسجدالاقصی برای خواندن نماز میت به ریاض دعوت شد
سلمان بن عبدالعزیز پادشاه جدید عربستان

- پایگاه اینترنتی السومریه نیوز به نقل از منابع محلی در استان نینوای عراق گزارش داد: جنگجویان داعش در شهر موصل درگذشت عبدالله بن عبدالعزیز آل سعود پادشاه عربستان را جشن گرفتند.

- "روئووین ریولین" رئیس رژیم صهیونیستی در واکنش به مرگ "عبدالله بن عبدالعزیز" پادشاه سابق عربستان سعودی، مرگ وی را زیان بزرگی برای روند صلح در خاورمیانه خواند.

- با مرگ عبدالله بن عبدالعزیز جابه‌جایی‌های عناصر قدرت در عربستان به اوج خود رسیده است و پس از تعیین «محمد بن نایف» وزیر کشور، به جانشینی ولی‌عهدی، «محمد» پسر «سلمان» پادشاه جدید نیز وزیر دفاع شد. (پادشاه جدید عربستان کیست؟)

- "محمد بن سلمان" فرزند پادشاه جدید عربستان، بجای پدرش به عنوان وزیر دفاع منصوب شد. وی همچنین مناصب رئیس دیوان پادشاهی و مشاور مخصوص پادشاه را نیز بدست آورد.

پادشاه جدید: ملک عبدالله زندگی خود را وقف اسلام کرد/ انتصاب‌های فوری پس از مرگ پادشاه/ معارضان سوری مرگ پادشاه را تسلیت گفتند/ زمان مراسم تشییع پادشاه عربستان
ملک عبدالله در کنار جورج بوش
جنازه پادشاه در قبرستان العود دفن شد/ پادشاه جدید: ملک عبدالله زندگی خود را وقف اسلام کرد/ داعش در موصل مرگ پادشاه را جشن گرفت/ معارضان سوری مرگ پادشاه را تسلیت گفتند+تصاویر
ملک عبدالله در کنار ملکه انگلیس
- امیر قطر و پادشاه بحرین برای شرکت در مراسم تشییع و تدفین ملک عبدالله وارد عربستان شدند.

- واشنگتن‌پست: مرگ عبدالله، آغاز چالش چندین ساله تغییر نسل در خاندان پادشاهی است.

- العربیه خبر داد: سلمان بن عبدالعزیز شاه جدید عربستان در اولین سخنرانی خود گفت: ملک عبدالله بن عبدالعزیز زندگی خود را صرف دفاع از مسائل جهان عرب و اسلام کرد. عربستان به شیوه و سیاستی که در زمان ملک عبدالله داشت، پایبند است و آن را ادامه می‌دهد. (اولین سخنرانی شاه جدید عربستان)

- سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان درگذشت پادشاه عربستان را به دولت و مردم این کشور تسلیت گفت و اعلام کرد: ظریف به نمایندگی از دولت ایران در مراسم روز شنبه در عربستان شرکت می‌کند.

- "محمد بن نایف" پسر "نایف بن عبدالعزیز" ولیعهد متوفی عربستان به عنوان جانشین ولیعهد و جانشین رئیس شورای وزیران این کشور انتخاب شد. وی که از خاندان سدیری‌ها محسوب می‌شود، همزمان پست وزیر کشوری عربستان را نیز بر عهده دارد.

- شبکه العربیه در خبری اعلام کرد: ائتلاف معارضان سوریه با صدور پیامی مرگ پادشاه عربستان را تسلیت گفت.


پادشاه جدید: ملک عبدالله زندگی خود را وقف اسلام کرد/ انتصاب‌های فوری پس از مرگ پادشاه/ معارضان سوری مرگ پادشاه را تسلیت گفتند/ زمان مراسم تشییع پادشاه عربستان

- رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه امروز جمعه با لغو سفر خودش به سومالی، برای حضور در مراسم تشییع ملک عبدالله راهی عربستان می شود.

- اندیشکده صهیونیستی مطالعات امنیت ملی: مسیر انتقال قدرت در پادشاهی عربستان، مسیری دشوار و ناهموار است و در صورت ادامه کاهش بهای نفت، ضربه اقتصادی سنگینی به این کشور وارد خواهد شد.

-مقامات برخی کشورهای عربی از جمله پادشاه اردن و روسای جمهور ترکیه و مصر در این مراسم حضور داشته باشند و جو بایدن معاون رئیس جمهور آمریکا هم برای حضور در این مراسم به عربستان سفر می‌کند.

- دربار عربستان سعودی اعلام کرد که مراسم تشییع پادشاه عربستان عصر امروز جمعه در مسجد امام ترکی ریاض برگزار خواهد شد.

- دربار عربستان سعودی اعلام کرد که مقرن بن عبدالعزیز به عنوان ولیعهد جدید این کشور تعیین شد. پیش‌تر خبرگزاری واس(خبرگزاری رسمی عربستان سعودی) خبر داد که دربار عربستان سعودی اعلام کرد که با سلمان بن عبدالعزیز به عنوان پادشاه جدید این کشور بیعت شده است.

آماده باش گارد ملی عربستان/ سلمان بن عبدالعزیز 78 ساله پادشاه عربستان شد/اولین نطق پادشاه جدید/تسلیت مقامات کشورها

- پادشاه جدید عربستان در اولین سخنرانی خود پس از مرگ ملک عبدالله که به نوعی سخنرانی به قدرت رسیدن وی محسوب می‌شود، تاکید کرد که راه پادشاهان پیشین خود را ادامه می‌دهد و از مسائل مربوط به جهان اسلام و جهان عرب حمایت می‌کند.

- باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا، جان کری و جورج بوش پسر بلافاصله پس از مرگ ملک  عبدالله با صدور پیامی درگذشت پادشاه عربستان را تسلیت گفتند.

- دربار عربستان سعودی اعلام کرد که با سلمان بن عبدالعزیز 78 ساله به عنوان پادشاه جدید این کشور بیعت شد.

- شبکه تلویزیونی «العربیه» بامداد امروز جمعه (3 بهمن) اعلام کرد پادشاه عربستان که در بستر بیماری به سر می‌بُرد، درگذشت.

پادشاه جدید: ملک عبدالله زندگی خود را وقف اسلام کرد/ انتصاب‌های فوری پس از مرگ پادشاه/ معارضان سوری مرگ پادشاه را تسلیت گفتند/ زمان مراسم تشییع پادشاه عربستان

- «مجتهد» فعال توئیتری که به انتشار اخبار محرمانه آل سعود مشهور است، در جدیدترین اخبار خود از ریاض اعلام کرد که «متعب بن عبدالله» فرزند ملک عبدالله، رئیس گارد ملی، به همه نیروهای تحت امر خود دستور آماده‌باش داده است.

- گزارش‌های فعالان شبکه‌های اجتماعی عربستانی حاکی است که ملک عبدالله مرگ مغزی شده و تنها با استفاده از دستگاه‌های پزشکی زنده نگه داشته شده است.

- پایگاه خبری «الوعی» اعلام کرد که علاوه بر «متعب بن عبدالله» فرزند پسر ارشد شاه سعودی، «سلمان بن عبدالعزیز» ولیعهد و برادر ناتنی وی به همراه «مقرن به عبدالعزیز» جانشین ولیعهد حق ملاقات حضوری با ملک عبدالله را دارند.

- پایگاه خبری «الوعی»، گزارش داد که «عبدالفتاح السیسی» رئیس جمهور مصر که در سفری کوتاه به عربستان رفته بود نیز از ملاقات خصوصی پادشاه این کشور بی نصیب مانده است.

پادشاه جدید: ملک عبدالله زندگی خود را وقف اسلام کرد/ انتصاب‌های فوری پس از مرگ پادشاه/ معارضان سوری مرگ پادشاه را تسلیت گفتند/ زمان مراسم تشییع پادشاه عربستان

- آژانس خبری یهود طی گزارشی از دیدار میان مقامات آمریکا و عربستان خبر داد. در این خبر آماده است که هیئتی از سناتورهای آمریکایی از چند روز پیش به منطقه خاورمیانه سفر کرده و با سران رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی درباره برنامه هسته‌ای ایران گفت‌وگو کرده‌اند.

- شمخانی در دیدار با سفیر ایران در عربستان اعلام کرد که ایران برای تداوم گفت‌وگوهای صریح، شفاف و فراگیر درباره موضوعات مورد علاقه تهران و ریاض آماده با عربستان است.


- پایاه خبری «النبأ»، به نقل از صفحه توئیتر «مجتهد» کاربر نام آشنای عربستانی در توئیتر گزارش داد که مک‌کین هنگامی که به شهرک پزشکی ملک عبدالله در ریاض رفته قصد داشته شخصا از وضعیت جسمی شاه سعودی با خبر شود که با مخالفت اطرافیان وی مواجه می‌شود.

پادشاه جدید: ملک عبدالله زندگی خود را وقف اسلام کرد/ داعش در موصل مرگ پادشاه را جشن گرفت/ معارضان سوری مرگ پادشاه را تسلیت گفتند/ مفتی مسجدالاقصی برای خواندن نماز میت به ریاض دعوت شد

- منابع خبری گزارش دادند که سفر السیسی به منظور کسب اطمینان از اوضاع ملک عبدالله که به دلیل وخامت حال در بیمارستان بستری است، به عربستان سفر کرده است.

منابع خبری گزارش دادند که وی برای کسب اطمینان از اوضاع ملک عبدالله که به دلیل وخامت حال در بیمارستان بستری است، به عربستان سفر کرده است. - See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931029001697#sthash.pouKcGQG.dpuf
- ملک عبدالله ۱۰ دی دربیمارستان بستری شد. تاکنون رسانه های عربستان تنها عکس های دیدار پسر پادشاه سلمان بن عبدالعزیز با عیادت کنندگان را منتشر کرده اند.

- شبکه خبری المیادین گزارش داد که «عبدالفتاح السیسی» رئیس جمهور مصر در سفری از پیش تعیین نشده راهی عربستان شد.
تغییرات مهم در میان آل سعود آغاز شد
هفت تغییر مهم در مناصب عالی سلطنتی در عربستان و دور شدن مهره‌های شاه سابق از قدرت، حکایت از کودتایی در میان آل سعود دارد که جناح رقیب را پس از ۱۰ سال به رأس قدرت بازمی‌گرداند.
به گزارش مشرق، قبل از آنکه «عبدالله بن عبدالعزیز آل سعود» پادشاه متوفی عربستان سعودی امروز جمعه به خاک سپرده شود، تغییر و تحولات مهمی در ساختار قدرت این کشور روی داده که همگی به ضرر فرزندان وی تمام شده است.

با روی کارآمدن امیر سلمان به عنوان پادشاه جدید، «متعب» پسر شاه سابق و رئیس گارد ملی، بر خلاف انتظارها هیچ سمت جدیدی نگرفته و حتی مشاور ویژه سلطنتی هم نشده است. «خالد التویجری» مشاور شاه فقید و رئیس گارد سلطنتی و رئیس دربار هم از این دو منصب برکنار و «محمد بن سلمان» پسر پادشاه جدید به این سمت گمارده شده است. بر کرسی سمت دوم التویجری (ریاست گارد سلطنتی عربستان) نیز سرلشکر «حمد العوهلی» نشسته است.

از سوی دیگر، «محمد بن نایف» فرزند ارشد نایف بن عبدالعزیز ولیعهد متوفی عربستان هم که رقیب متعب پسر شاه سابق است، با حفظ سمت وزیر کشور به عنوان جانشین ولیعهد و معاون دوم رئیس شورای وزیران عربستان انتخاب شده است.

در همین حال، محمد بن سلمان علاوه بر ریاست دربار عربستان به عنوان وزیر جدید دفاع به جای پدرش گمارده شده که این مسئله نشان می دهد حالا با به قدرت رسیدن پدرش، او به یکی از شاهزاده های تاثیرگذار نسل سوم آل سعود بدل شده است.

برآیند تغییرات اعمال شده در خانواده سلطنتی نشان می دهد جناح سُدیری ها با انجام تغییرات گسترده علیه مهره های کلیدی ملک عبدالله از جمله التویجری، جناح عبدالله (جناح الشمّری) را به حاشیه رانده و سدیری ها دوباره قدرت را قبضه کرده اند.

دو جناح رقیب در خاندان سعودی

بر مبنای رقابت میان فرزندان و نوادگان ملک عبدالعزیز بنیانگذار آل سعود، دو جناح عمده در درون این خاندان شکل گرفته است.

سدیری ها یکی از بانفوذترین شاخه های اصلی خاندان سعود به شمار می روند. السدیری قبیله ای عرب است که از طریق یکی از رهبران خود به نام احمد بن محمد السدیری با خاندان حاکم ارتباط پیدا کرد. او از اولین حامیان و یاوران ملک عبدالعزیز بود و ابن سعود با دختر وی که «حصه» نام داشت ازدواج کرد. حاصل این پیوند زناشویی، چند دختر و هفت پسر بود که به 7 شاهزاده سدیری مشهور شدند.

این جناح متشکل از فهد بن عبدالعزیز (پادشاه اسبق)، سلطان بن عبدالعزیز (ولیعهد و وزیر دفاع متوفی)، عبدالرحمن بن عبدالعزیز (قائم مقام سابق وزیر دفاع)، نایف بن عبدالعزیز ( ولیعهد و وزیر کشور متوفی)، ترکی بن عبدالعزیز (معاون اسبق وزیر دفاع)، سلمان بن عبدالعزیز (ولیعهد و وزیر دفاع سابق و شاه فعلی) و احمد بن عبدالعزیز (وزیر کشور برکنار شده) است.

جناح دوم، شِمِّری ها یا جناح ملک عبدالله است. ملک عبدالله که به دنبال درگذشت فهد به عنوان پادشاه انتخاب شد، در رأس این جناح قرار داشت. وی برادر تنی ندارد و مادرش (فهده بنت عاصی الشمر) از قبیله بسیار بزرگ و با نفوذی در شمال عربستان به نام شمر است که دشمنان قدیمی قبیله ابن سعود هستند. ملک عبدالله علاوه بر آنکه علاقه خاصی به مسائل داخلی نشان می داد، بخش قابل توجهی از اوقاتش را با رهبران قبایل صرف می کرد. اصولاً ملک عبدالله مدافع ارزش های قبیله ای و متمایل به اجرای آن با یک ناسیونالیسم مدرن ولی با رویکرد محافظه کارانه بود.

وی گروهی از شاهزادگان شاخه های فرعی آل سعود و تکنوکرات ها را اطراف خود گرد آورد و گارد ملی سعودی را تأسیس و به سلاح های سنگین و مدرن مجهز کرد. از وظایف مهم این گارد حمایت از تاج و تخت و سلطنت عربستان است.

عبدالله پس از رسیدن به قدرت با تقویت هم پیمانی خود با شاهزادگان همسو و برادران ناتنی غیرسدیری خود از یک سو و گماردن فرزندان خود به مسئولیت های مهم، به تقویت جایگاه و موقعیت طرفدارانش در ساختار قدرت آتی کشور اقدام کرد. او با انتصاب فرزندانش به ریاست گارد ملی و عبدالعزیز به قائم مقامی وزارت خارجه نشان داد به دنبال تثبیت جایگاه فرزندان خود در ساختار قدرت عربستان است.

عبدالله تا مدت ها رهبری جناح ضدآمریکایی را در خانواده سلطنتی نیز برعهده داشت و رفتار وی پس از رسیدن به تخت پادشاهی در ارتباط با همکاری و روابط نزدیک تر با واشنگتن، حاکی از تعدیل مواضع او بود.

فرزندان و نوادگان عبدالله، شاهزاده مشعل بن عبدالعزیز (رئیس شورای بیعت)، عبدالله بن عبدالعزیز (مشاور پادشاه)، مقرن بن عبدالعزیز (مشاور ارشد پادشاه و جانشین قبلی ولی عهد و ولی عهد کنونی و رئیس سابق سازمان اطلاعات خارجی) و مشاری بن سعود (امیر منطقه باحه) از دیگر چهره های برجسته حامی جناح غیرسدیری ها به شمار می روند.

حالا با تغییرات انجام شده در خانواده سلطنتی، شرایط به ضرر جناح عبدالله شده است و نیروهای سدیری بار دیگر پس از 10 سال در حال قبضه کردن قدرت هستند. با این وضعیت، به نظر می رسد آنها اجازه نخواهند داد که چهره های اصلی جناح عبدالله از جمله متعب بن عبدالعزیز پسرش و خالد التویجری رئیس دفتر او، سهم چندانی از تقسیم قدرت در عربستان پس از ملک عبدالله داشته باشند.
منبع: فارس

نگاهی به سیر تاریخی ممنوعیت حجاب

نگاهی به سیر تاریخی ممنوعیت حجاب

کشف حجاب برای آزادی بود، اما آزادی از قید دستورات اسلام و اینکه زن بنده شهوترانی دوران مدرن شود. این عین بندگی است؛ یعنی او را از بندگی خداوند، که عین آزادگی است، خارج کردند و به بندگی کمپانی‌ها و …

13910311000052_PhotoA

کشف حجاب برای آزادی بود، اما آزادی از قید دستورات اسلام و اینکه زن بنده شهوترانی دوران مدرن شود. این عین بندگی است؛ یعنی او را از بندگی خداوند، که عین آزادگی است، خارج کردند و به بندگی کمپانی‌ها و شرکت‌های غربی درآوردند.

بخشنامه ممنوعیت حجاب برای رسیدن به تصویب رضاشاه، در تاریخ ۲۷ آذر ۱۳۱۴ از طرف رئیس‌الوزرا به دربار فرستاده شد تا در آغاز دی‌ماه فرمان اجرای غیررسمی قانون «کشف حجاب» به تمام ولایات ایران ارسال شود. رضاشاه در ۱۷ دی سال ۱۳۱۴ طی جشن فارغ‌التحصیلی دختران بی‌حجاب در دانشسرای مقدماتی رسماً بر «کشف حجاب» تأکید کرد.

ممنوعیت حجاب پیامدهاى منفى و زیان‌بار فراوانی داشت؛ ازجمله آنها می‌توان به رواج معاشرت‏هاى آزاد دختران و پسران و زنان و مردان اشاره کرد که مفاسد جبران‏ناپذیرى را در پى داشت. درواقع «کشف حجاب» مفاسد را گسترده‏تر و علنى‏تر ساخت و به گونه‏اى، زشتى آن را از بین برد و شکلى عادى به آن داد.

ماجرای ممنوعیت حجاب به قدری زشت و زننده بود که هیچ زن محجبه‌ای در کوچه و خیابان امنیت نداشت. پاسبان‌ها و مأموران حکومتی هر زن باحجابی را که در معابر می‌دیدند تعقیب می‌کردند و گاه تا داخل خانه می‌رفتند تا چادر و روسری را از سر او بکشند. عده‌ای از زنان مضروب شدند، بعضی بچه‌های‌شان سقط شدند و عده بسیاری خانه‌نشین شدند.

ارعابی که رضاخان با قلدری و دیکتاتوری و پشت‌گرمی به استعمارگران، در دل مردم ایجاد کرده بود جای هیچ قیام و فریادی را نگذاشته بود و دستگاه حکومتی او هر ندای ظلم‌ستیزی را به بدترین شکلی در گلو خفه می‌کرد. قیام مسجد گوهرشاد، اعتراض مرحوم شیخ محمدتقی بافقی و هجرت تعدادی از روحانیان ازجمله این اعتراض‌ها بود.

در گفت‌وگو با دکتر موسی حقانی، نویسنده و پژوهشگر تاریخ، ابعاد ممنوعیت حجاب را بررسی کرده‌ایم. نگاهی به وضعیت زنان در فردای ۱۷ دی یکی از محورهای این گفت‌وگو بود.

جناب آقای حقانی موضوع «کشف حجاب» پس از هفتاد و چند سال هنوز جای بحث دارد. نمی‌توان گفت که تنها با دستور رضاشاه کشف حجاب اجرا شد؛ داستان ممنوعیت حجاب از کجا آغاز شد؟

نمی‌توان گفت که رضاخان آغازکننده این پدیده در کشور بود، از زمانی که با غربی‌ها روبه‌رو شدیم، آن هم رویارویی گسترده فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و نظامی، الگوی زیست غربی‌ها رفته‌رفته در کشور ما مطرح شد. ایرانی‌ها در پی ارتباط با وابستگان بازرگانی و تجار با نوع زیست بانوان غربی آشنا شدند.

موضوع بعدی برنامه‌ریزی جدی برای ساختارشکنی اجتماعی و فرهنگی در کشورهای اسلامی مانند ایران بود. در ایران، زنان و بانوان مسلمان یکی از اهداف تهاجم فرهنگی بودند. وقتی زن در پوشش حجاب قرار دارد، در فضای خاصی به سر می‌برد که آن فضا با تهاجم فرهنگی و برنامه غربی‌ها برای اجرا در کشورهای اسلامی، سازگار نیست. زن با حجاب پاسدار حریم خانواده است، اما وقتی به خروج از حجاب تشویق می‌شود، به دلیل نوع زیست کشورهای غربی، خودبه‌خود یک تکان جدی و ساختارشکنانه بر فرهنگ حاکم بر جامعه ایران و نوع سلوک زنان وارد می‌گردد.

اگر زن از حریم حجاب خارج شود، پیامدهای اجتماعی و اخلاقی خواهد داشت؛ زیرا نوع زندگی نیمی از افراد جامعه مورد تهاجم در ایران را دچار تغییر و تحول می‌کند. وقتی چادر کنار می‌رود، بی‌حجابی و بدحجابی جانشین آن می‌شود، استفاده از لوازم آرایشی و نوع پوشاک جدید متناسب با وضعیت جدید، ابتدایی‌ترین اتفاقاتی است که رخ می‌دهد.

استعمار وقتی وارد کشورهای اسلامی شد متوجه گردید نیمی از جمعیت این کشورها، یعنی زنان، با پوشش حجاب در جامعه حضور می‌یابند و وظایف خود را انجام می‌دهند. همین مسئله مانع رسوخ فرهنگ غربی در جوامع اسلامی می‌شد؛ زیرا زمانی که مادر خانواده، که سهم اصلی را در تربیت فرزندان خانواده دارد، و مقید به حجاب و قواعد اسلامی و دینی باشد، این روحیه را به فرزندان خود منتقل می‌کند و این فرصت چندانی برای نفوذ مجال تفکر غربی باقی نمی‌گذارد. این‌گونه بود که غرب تصمیم گرفت این سنگر را فتح کند و از بین ببرد و بنابراین به برنامه‌ریزی گسترده برای مبارزه با حجاب دست زد.

تأثیر فرقه‌های نوظهور در عصر ناصرالدین‌شاه قاجار را در این مسئله چگونه ارزیابی می‌کنید؟

فرقه‌های نوظهور در کشف حجاب تأثیر داشتند؛ زیرا هدف اصلی آنها ساختارشکنی فرهنگی، دینی و اجتماعی در ایران بود. یکی از این فرقه‌های ضاله، بابیت بود. هنگامی که علی‌محمد باب، رهبر این فرقه، در قلعه چهریق در زندان به سر می‌برد، پیروان و طرفداران او در دشت «بدشت» نزدیک شاهرود جمع شدند. آنها قرار بود در دشت «بدشت» به نوعی ساختارشکنی اساسی و جدی دست زنند؛ ازهمین‌رو زنی به نام قرهالعین در این اجتماع بابیان، برای نخستین‌بار در بین مردان با لباس نامناسب و بدون حجاب حضور یافت.این اقدام قرهالعین باعث پیدایش شکاف در بین طرفداران باب شد. بعضی از افرادی که دچار تبلیغات مسموم و فریفته شده بودند، با این وضعیت آگاه شدند و از این فرقه جدا گردیدند، اما عده‌ای دیگر به تداوم فعالیت تمایل بیشتری پیدا ‌کردند.پس از این اتفاق بود که در کشور ما تهاجم به حجاب به شکل‌های گوناگون بیشتر شد.

روشنفکران و نویسندگان نیز در این میان مؤثر بودند؟

روشنفکرانی مثل آخوندزاده به حجاب حمله کردند در آثار آنها مسئله حجاب مطرح شد. آنان درصدد غربی کردن جامعه ایران بودند. در عصر ناصرالدین‌شاه و مشروطه بقایای بابیان اولیه در دو گروه «ازلی» و «بهایی» فعالیت خود را ادامه دادند. اینها نیز در زمینه حجاب‌ستیزی فعالیت‌های گسترده‌ای کردند که از میان آنها می‌توان به خانواده دولت‌آبادی اشاره کرد. در این خانواده، که از گروه ازلی بودند، پدر با قوت از کسوت روحانیت بیرون ‌آمد و دختر هم با قوت از کسوت حجاب، و این را با صراحت اعلام کردند.

نام صدیقه دولت‌آبادی را در این زمینه فراوان شنیده‌ایم. او در تکاپوها برای کشف حجاب با بیان اینکه زنان باید باسواد گردند و با مظاهر دنیای جدید آشنا شوند و نیز مشارکت بیشتری در اجتماع داشته باشند، بدون حجاب وارد اجتماع شد.اما هدف اصلی در همه این‌گونه اقدام‌ها، ترویج و گسترش فرهنگ برهنگی در جامعه ایران بود تا ساختارشکنی در جامعه روی دهد.

شاعران و نویسندگان در مسئله کشف حجاب چه سهمی داشتند؟

جریان روشنفکری در عصر قاجار و به‌ویژه پس از انقلاب مشروطه فرصت بیشتری یافتند تا در زمینه تغییر ساختار فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در کشور تلاش کنند. در دوره مشروطه هجوم گسترده علیه موضوع‌های دینی در بعضی از نشریات آغاز گردید. در این میان به حجاب نیز حمله شد. افرادی که در سلک اسلام نبودند، مانند مادام یپرم، همسر یپرم‌خان ارمنی، هم با همکاری صدیقه دولت‌آبادی برای حجاب‌زدایی در ایران فعالیت کردند.تمام ساختارشکن‌ها بر سر مسئله حجاب‌زدایی از بانوان اتفاق نظر داشتند و پیروان فرقه ضاله بابیه، ازلیه، بهائیه و بعضی از روشنفکرانی که اصلاً اعتقادی به هیچ مسلکی نداشتند در این زمینه فعالیت می‌کردند.

علی‌اکبر سیاسی، در مقام نویسنده‌ای که روزنامه «ایران جوان» را منتشر می‌کرد و کانون ایران جوان را راه‌اندازی کرده بود، آشکارا به زنان چادری حمله و اهانت می‌کرد. عارف قزوینی، میرزاده عشقی و… هم علیه چادر و حجاب شعر سروده‌اند. بدین ترتیب و متأسفانه جوی علیه حجاب در کشور شکل گرفت و عده‌ای دانسته و عده‌ای دیگر ندانسته و تحت‌تأثیر هوا و هوس وارد این عرصه می‌شدند.

درواقع برنامه ازپیش‌تعیین‌شده‌ای برای نابودی حجاب در ایران، به‌منزله اقدام اولیه و آغازین برای سقوط خانواده و برهنگی زنان، طراحی شده بود که روشنفکران، شاعران و نویسندگان هم به پیشبرد آن کمک می‌کردند. البته علی‌اکبر سیاسی، آگاهانه و با برنامه در این زمینه فعالیت می‌کرد. بعدها حزب ایران جوان متعلق به علی‌اکبر سیاسی با کانون ایران نو تیمورتاش ائتلاف کرد و در نتیجه ادغام آنها باشگاه ایران راه‌اندازی ‌شد. باشگاه ایران طی سال‌های ۱۳۰۶ـ۱۳۰۷ تأسیس شد که سال‌ها پیش از تصویب و اجرای قانون ممنوعیت حجاب بود.

در این باشگاه زنان بعضی از اعضا و نیز سران حکومتی بدون حجاب حضور پیدا می‌کردند و تا صبح با مردها به عیاشی، رقص و پایکوبی و باده‌نوشی مشغول می‌شدند. اینها مقدماتی است که از صدر قاجار آغاز شد، با مشروطه سرعت گرفت و با ورود به دوره رضاخان، که با مشت آهنین و دیکتاتوری قدرت گرفته بود بحث کشف حجاب با شدت بیشتری مطرح شد.

در صحبت‌های خود به موضوع هدف قرار دادن دین اشاره کردید، چرا در آن دوران دین‌زدایی محور قرار گرفته بود؟ چه چیزی از دین‌زدایی عاید استعمار می‌شد؟

وقتی دین را مطرح می‌کنیم، جنبه وحیانی بودن آن مطرح است. وقتی یک طریقت و مسلکی مبتنی بر وحی و دستورات الهی باشد، برای انسان قواعد و چهارچوبی را قرار می‌دهد که انسان باید براساس آنها زندگی کند. در دین، پاک، نجس، حلال، حرام، امر به معروف و نهی از منکر و… مطرح است و باعث می‌شود استعمار غرب به اهداف خود نرسند.

ازهمین‌رو استعمار غرب برای نابودی این مانع دو روش را سرلوحه کار خود در ایران قرار داد: ۱٫ روش نسخ ۲٫ مسخ. در روش نسخ اعلام می‌کند که دین اساساً نسخ شد و عصر دین‌داری به پایان رسید و بشر به دین نیازی ندارد. در آن زمان آنها این موضوع را در قالب‌های گوناگونی مطرح می‌گردند.

سران دو فرقه ضاله بابیت و بهائیت پس‌از طرح آیین خود گفتند که دین اسلام نسخ شده و دوره اسلام به سر رسیده است. سپس چهارچوب‌ها را نیز به هم زدند، حدود محارم را از میان برداشتند، پاک، نجس، حلال و حرام را نادیده گرفتند و مرزبندی‌ها را به هم ریختند.سیاست نسخ از اساس دین اسلام را منکر، و مدعی روش و دین جدیدی می‌شود که به هیچ روی جنبه وحیانی و الهی ندارد. اما در سیاست بعدی، یعنی مسخ، وارونه جلوه دادن تعالیم دینی مدنظر است که در قالب مسائل خرافی یا با اظهار اینکه باید روایتی امروزی و مدرن از دین اسلام داشته باشیم، مفاهیم آن را مسخ می‌کنند و در این میان حجاب را نیز کنار می‌زنند.

وجود دین وحیانی در هر جامعه‌ای می‌تواند مانعی بر سر راه سلطه‌گری و ازهم‌گسیختگی جامعه باشد. در اروپا از طریق پروتستانتیسم، صلابت دین کاتولیک را گرفتند. براساس روایتی، پروتستان نسخه یهودی‌شده مسیحیت است. این آیین جدید راه را برای بسیاری از اقدامات و تحرکات فراهم کرد.

آنها به دنبال اجرای همین طرح در ایران بودند؛ آخوندزاده، که اعتقادی به دین نداشت، می‌گفت: باید به پروتستانتیسم اسلامی دست بزنیم. بعدها افراد دیگری نیز این چنین موضوع‌هایی را مطرح کردند که هدفی جز رنگ کردن احکام، شعائر و منویات دین نداشتند و از سر نوعی وادادگی و دلبستگی به غرب این مسئله را بیان می‌نمودند. دین یگانه سنگری است که سد راه استعمار در ورود به کشورهای اسلامی است. در غربی شدن جوامع نیز فقط ظواهر مطرح است و قرار نیست کشورها در قلمرو علم و تکنولوژی پیشرفت کنند، بلکه باید همیشه وابسته باقی بمانند.

رضاخان، تدریجی و گام به گام سیاست کشف حجاب را پیش برد، این سیر تدریجی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

رضاشاه برای نابودی تشیع، اسلام و سنت‌ها در کشور ایران، بر سر کار آمد. پاسخ این پرسش را که چرا رضاخان برای این کار انتخاب شد، در تعاریفی می‌توان جست که استعمار از نوع حکومت مطلوب در ایران پس‌ از سقوط محمدعلی‌شاه در دوره احمدشاه داشت. رضاخان از نظر فرهنگی فرد مشهوری نبود و درک فرهنگی بالایی نداشت. او نظامیِ قلدری بود که در حوزه نظامی‌گری نیز با پشتیبانی بعضی از کانون‌های پنهان مراتب رشد را طی کرد.

از سال ۱۲۹۳، یعنی شش سال پیش از کودتا در ایران، استعمار به این دیدگاه رسید که برای اصلاح ایران ــ از منظر آنان ــ باید دیکتاتوری منور این کشور روی کار آید و ما باید با استفاده از مشت آهنین مسائل ایران را سر و سامان بدهیم. این عین جمله مجله کاوه (مجله‌ای به زبان فارسی که در برلین از سال ۱۳۳۴ تا ۱۳۴۰ ه‌ق منتشر می‌شد و مؤسس آن حسن تقی‌زاده بود.) است. در دوره قاجار و مشروطه خیلی تلاش کردند ایران را آن‌چنانکه مدنظرشان است شکل دهند. بر این اساس باید ساختارها کاملاً دگرگون و غربی می‌شد، اما در آن دوره موفق نشدند چنین کنند؛ زیرا مخالفت روحانیان و مردم ایران از این کار جلوگیری کرد. این‌گونه بود که آنها به فکر این افتادند که با یک دولت مقتدر نظامی تغییرات مدنظر را در ایران به اجرا درآورند.

در منابع تاریخی آمده است که فردی به نام آشتیانی‌زاده، از نمایندگان مجلس، از حبیب‌الله رشیدیان، که یکی از چهره‌های معروف وابسته به انگلیس بود، شنیده بود که پیش از کودتا، اردشیر جی، سرجاسوس انگلیس در ایران، به عین‌الملک، پدر هویدا، که در دوران پهلوی دوم به مدت سیزده سال نخست‌وزیر بود، مراجعه کرد و گفت: برای امر مهمی در ایران به فردی نیاز داریم که دو ویژگی داشته باشد: ۱٫قزاق باشد؛ ۲٫شیعه اثنی عشری خالص نباشد. او سه بار موضوع شیعه اثنی عشری خالص نبودن را تکرار کرد. این مطلب نشان می‌دهد که قرار بود فرد نظامی قلدری بر سر کار بیاید که با مبانی تشیع اثنی عشری در ایران درگیر شود.

رضاخان به‌شدت از ناحیه روشنفکران غرب‌گرا تحت فشار بود تا اصلاحات مدنظر آنها را به اجرا درآورد. هوشیاری و هوشمندی موجود در رفتار رضاخان و نیز توصیه دیگران به او، وی را به این نتیجه رسانده بود که نمی‌شود یک‌باره در ایران به تغییرات مدنظر دست زد، ازهمین‌رو رضاخان یک سیاست پلکانی و همراه مماشات را برای انجام دادن کارهای اصلی و جدی درپیش گرفت. او که نخست فرمانده نظامی کودتا بود، به مقام وزارت جنگ و بعد نخست وزیری دست یافت. سپس کوشید حکومت قاجاریه را با طرح جمهوریت سرنگون کند، اما موفق نشد.

حالا به زمان نیاز داشت تا پادشاه بعدی ایران شود. تمام کوشش رضاخان از سال ۱۳۰۰ تا ۱۳۰۴ این بود که مخالفان خود را از سر راه بردارد و زمینه را برای رسیدن به تخت سلطنت آماده کند. در سال ۱۳۰۴، که این اتفاق روی داد، شاه جدید به تدریج روی اصلی خود و کودتا را، که همان نابودی تشیع و اسلام در ایران بود، را به نمایش گذاشت. بدین ترتیب درگیری‌ها از سال ۱۳۰۵ به آهستگی آغاز شد؛ قیام حاج آقا نورالله نجفی اصفهانی در مخالفت با سیاست‌های رضاخان در سال ۱۳۰۶ روی داد. ضرب و شتم بافقی هم به دلیل اعتراض او به نوع حجاب دختران و همسر رضاشاه در زمان حضور در حرم حضرت معصومه(س) است.

وقتی رضاشاه با چکمه به حرم حضرت معصومه(س) رفت، این پیام را به مردم داد که دیگر دوره تظاهر او به دین‌داری پایان یافته است.از آن پس، او به تغییراتی صوری با عنوان مدرنیزاسیون دست زد که از میان آنها می‌توان به قانون متحدالشکل کردن لباس مردها اشاره کرد که خود زمینه‌های کشف حجاب را فراهم کرد.کشف حجاب هم نخست به صورت علنی و قانونی اجرا نشد، بلکه با حمایت از زنان بی‌حجاب و اقدامات ساختار شکنانه باشگاه‌ها و کلوب‌ها زمینه اجرای قانونی آن فراهم شد و رضاخان پس از بازگشت از ترکیه در سال ۱۳۱۳ مصمم گردید بساط حجاب را در ایران جمع کند.

رضاشاه در ایران، در حالی قانون کشف حجاب را اجرا می‌کرد که ایران تنها کشوری بود که به این اقدام دست می‌زد و افغانستان و ترکیه با چنین گستره‌ای سیاست کشف حجاب را دنبال نکردند. این قانون مصوبه مجلس بود یا فرمان رضاشاه؟

کشف حجاب دستور رضاشاه بود که به دولت حکم شد و دولت نیز به وزارت کشور ابلاغ کرد تا آن را در سراسر کشور اجرا کند. بااین‌حال این اقدام حلقه‌ای از سلسله تحولاتی تلقی می‌شد که در منطقه رخ ‌داد. با فروپاشی امپراتوری عثمانی در ترکیه تحولات گسترده‌ای روی داد و آتاتورک به طور جدی با نهادها و نمادهای دینی درگیر شد. رضاشاه نیز که برای کشف حجاب از پیش انگیزه داشت، پس از بازدید از ترکیه به اجرای آن مصمم‌تر شد و ازهمین‌رو به وزرای خود دستور داد که با زنان و دخترانشان، آن هم بدون ‌حجاب، در جشن‌هایی حاضر شوند که به مناسبت کشف حجاب در ایران می‌شد تا این الگویی شود برای همه کارمندان دولت و طبقات پایین جامعه.

شایان ذکر است که در افغانستان این مسئله زودتر از ایران اجرا شد و امان‌الله به گونه‌ای جدی به نابود کردن بنیان‌های فرهنگی و اجتماعی جامعه خود به منظور غربی شدن دست زد.در ترکیه نیز، اگرچه آتاتورک با نهادهای دینی در ترکیه به‌شدت مقابله کرد، اجرای ممنوعیت حجاب به شدت ایران نبود.

اقداماتی که رضاشاه و دولت او بعد از ممنوعیت حجاب انجام دادند، چه بود؟

رضاخان مصمم به ترویج بی‌حجابی در ایران بود، به همین دلیل نیروهای خود را به همه شهرها، روستاها و شهرستان‌ها اعزام کرد و دستور داد که از تردد زنان باحجاب و حتی سوارشدن آنها به اتوبوس، رفتن‌شان به قبرستان و حمام عمومی جلوگیری شود. این قانون با خشونت در سراسر ایران اجرا شد و نیروهای امنیه به دوردست‌ترین روستاها رفتند و زنان باحجاب را تعقیب کردند و چادر از سرشان ‌کشیدند. آنها این چادرها را در یک بلندی به آتش می‌کشیدند، گویی که فتحی انجام داده بودند

زنان باحجاب در خیابان ضرب و شتم شدند و همسرانشان تحت تعقیب قرار می‌گرفتند. کارهای تبلیغاتی مانند برپایی جشن‌های کشف حجاب نیز انجام شد. اگر به عکس‌های این جشن‌ها نگاه کنید، متوجه خواهید شد که همه به اجبار در این جشن‌ها حاضر شده ‌بودند. زنان مظلوم، یقه پالتوهایشان را بالا و کلاهشان را تا پایین سر می‌کشیدند تا بدین وسیله حجاب خود را رعایت کنند. برای مقابله با این کار پس از مدتی بخشنامه ‌شد که زنان حق ندارند یقه پالتو را بالا و کلاه را پایین بکشند. در اسناد کشف حجاب به این موضوع اشاره شده است که برای نماز خواندن به چادر نیاز است و برای رفع این مسئله اجازه پوشیدن چادر برای چند دقیقه نماز داده شده است. افزون براین در این اسناد سؤال شده است که آیا زنان می‌توانند با روسری به مجالس ختم بروند، اما در پاسخ اجازه چنین کاری به هیچ روی داده نشده است.

در نگاهی کلی، این‌گونه به نظر می‌رسد که پس از ۱۷ دی و اجرای قانون ممنوعیت حجاب، جامعه مقاومت چندانی نسبت به این مسئله نشان نداد و مردم بی‌تفاوت از کنار آن گذشتند. نظر شما دراین‌باره چیست؟

برعکس، مقاومتی گسترده علیه ممنوعیت حجاب در سطح جامعه شکل گرفت. اگرچه این مخالفت به شکل قیام گوهرشاد، که شش ماه پیش از اجرای کشف حجاب رخ داد، نبود می‌توان آن را نوعی مقاومت منفی و گسترده تلقی کرد که حتی خانواده وزرای رضاشاه را نیز دربرمی‌گرفت. این خانواده‌ها گروه‌های اولیه برای ترویج بی‌حجابی بودند. صدرالاشراف، وزیر دادگستری رضاشاه، اظهار کرده است که رضاشاه چندین بار از او خواسته بود تا همسر و دخترانشان را بدون حجاب در جشن‌ها حاضر کند.

صدرالاشراف هم در پاسخ می‌گفت: اگر اجازه دهید فعلاً مدیران و کارمندان این اقدامات را انجام دهند، بعد نوبت ما هم می‌رسد و به این روش مدام از انجام دادن این کار طفره می‌رفت، اما یک روز رضاشاه به او گفت که حتماً باید این کار را انجام دهد. صدرالاشرف نیز به همسرش گفت که باید طبق دستور رضاشاه عمل کند. همسرش در پاسخ به او گفت: خودم را می‌کشم. اما فشار رضاشاه بر او به قدری افزایش یافت که صدرالاشرف به همسرش گفت که اگر چنین نکند رضاشاه او را خواهد کشت. این‌گونه بود که همسر و دختران وزیر دادگستری حاضر شدند بی‌حجاب در جشن حضور یابند. اما همسر صدرالاشرف از فردای آن روز به دلیل فشار روحی و روانی بیمار شد و تا یک سال بعد، که جنازه‌اش از خانه خارج شد، هیچ‌گاه در مجامع عمومی و خیابان‌ها حاضر نشد.

در خانواده‌های دیگر نیز وضع به همین شکل بود؛ برای نمونه یکی از نظامیان، اسلحه خود را در منزل گذاشته بود تا اگر برای کشف حجاب به منزلش آمدند، زن و دخترانش خود را بکشند. یکی از کارمندانی نیز که به‌شدت تحت فشار رئیس اداره خود قرار گرفته بود تا همسرش را بی‌حجاب به جشن آورد، وصیت‌نامه خود را نوشت و با خوردن تریاک خودکشی کرد تا زیر بار این ننگ نرود.

بعضی از مردم هم دیوارهای خانه‌های خود را سوراخ کرده بودند تا بتوانند از آن برای رفتن به حمام استفاده کنند و از آخرین منزل در کوچه به ابتدای کوچه و حمام برسند. نقل است هنگام تبعید رضاشاه، وقتی او در خیابان‌های تهران به سمت تبعیدگاه می‌رفت، زنان چادر سر کردند و به خیابان آمدند و شروع به راه رفتن کردند.

بر اساس این توضیحات آیا کشف حجاب و قانونش شکست خورد؟

این‌گونه نبود که سیاست کشف حجاب در ایران هیچ توفیقی نداشته باشد؛ زیرا بخشی از جامعه ایران و زنان ایرانی تحت‌تأثیر این تبلیغات قرار گرفتند.در آن سال‌ها فشار برای کشف حجاب وجود داشت و از سوی دیگر نیز برای برگزاری مراسم و شعائر اسلامی نیز فشارهایی وارد می‌شد. بدین ترتیب در دوره‌ای، بخشی از زنان ایرانی، نه تنها با تعالیم اسلامی درباره حجاب و دین آشنا نمی‌شدند، بلکه زمینه را برای کنار گذاشتن حجاب فراهم می‌دیدند. در دوره محمدرضا شاه هم که پدیده بی‌حجابی نه به اجبار ــ مانند دوره رضاشاه ــ بلکه با تبلیغات از طریق نشریات، نمایشنامه‌ها، فیلم‌های سینمایی، برنامه‌های تلویزیون و… به جامعه تزریق می‌شد.

سم بی‌حجابی و تفکر غربی در بخشی از زنان ایرانی مؤثر افتاد. هرچند این گروه از زنان بخش عمده‌ای از جامعه را دربرنمی‌گرفتند، پس از پیروزی انقلاب و به‌ویژه در سال‌های ابتدایی آن، تحول و انقلاب درونی در آنها روی داد، به‌گونه‌ای که این زنان داوطلبانه از حجاب استقبال کردند.

بعد از ۱۷ دی سال ۱۳۱۴ و کشف حجاب، زن ایرانی بر سر دوراهی حفظ اصالت خود یا تن دادن به خواسته‌های حکومت و بی‌توجهی به حجاب قرار گرفت. این موضوع مشکل هویتی را برای زن ایرانی ایجاد کرد. تحلیل شما چیست؟

کشف حجاب برای آزادی بود، اما آزادی از قید دستورات اسلام و اینکه زن بنده شهوترانی دوران مدرن شود. این عین بندگی است؛ یعنی او را از بندگی خداوند، که عین آزادگی است، خارج کردند و به بندگی کمپانی‌ها و شرکت‌های غربی درآوردند. بدن زن محرک و مشوقی برای فروش کالا گردید. از جسم‌ او هم برای تولید استفاده شد، درحالی‌که کمترین حقوق به زنان کارگر پرداخت می‌شد. شخصیت، جنس و ویژگی‌های او نیز وسیله‌ای گردید برای تبلیغ و ترویج کالاها و محصولات غربی.

پهلوی‌ها به گفته‌های خود مبنی بر آزادی زنان باور نداشتند و این وضع به‌گونه‌ای بود که وقتی تعدادی از نمایندگان زن در مجلس سخن می‌گفتند، نمایندگان مرد، آنها را مسخره می‌کردند و به حساب نمی‌آوردند. ازهمین‌رو معتقدم که آزادی زنان به معنای واقعی کلمه را با انقلاب اسلامی به ارمغان آورد.

با توجه به ریشه‌دار بودن اسلام در هویت و فرهنگ ایرانی، آینده حجاب را در کشورمان چگونه ارزیابی می‌کنید؟

ما از نظر هجمه‌ای که علیه جامعه ما و به‌ویژه زنان و دختر ایرانی وجود دارد در وضعیت خطرناک و دشواری به سر می‌بریم. براین اساس اگر در مسیر تعمیق بینش دینی مردم حرکت نکنیم و در این زمینه به الگوسازی دست نزنیم، یعنی حالت انفعالی داشته باشیم و دست روی دست بگذاریم، فرهنگ غربی با استفاده از امکانات خود به جامعه و خانواده ما نفوذ می‌کند؛ زیرا موانع طبیعی ارتباطات فرهنگی در حال از بین رفتن است و اینترنت پرسرعت در سراسر ایران گسترش یافته است.

باید با برنامه‌ریزی گسترده، به تولید الگوهای پوشش اسلامی دست زنیم و از ظرفیت زنان در این زمینه بهره ببریم. برای تعمیق بینش دینی جامعه هم باید از همه ابزارها، به‌ویژه هنر و رسانه استفاده کنیم.باید الگوهای موفق در عرصه حجاب را در فیلم، کارتون و بازی‌های رایانه‌ای تبلیغ و ترویج نماییم و جلوی موج مهاجم را، که برای نابود کردن هست و نیست ما فعالیت می‌کند، بگیریم. ظرفیت زنان و دختران برای مقابله با تهاجم فرهنگی به مراتب بیشتر از مردان است و باید از این ظرفیت نهایت بهره را ببریم. واقعاً بعضی از فیلم‌ها و سریال‌ها نه تنها مشوق حجاب نیستند، بلکه مخرب‌اند و الگوهای نامطلوب ارائه می‌دهند. باید به شکل گسترده و «جهادی فرهنگی» در زمینه ترویج فرهنگ حجاب حرکت کنیم و جلوی شیوه‌های سلیقه‌ای را بگیریم.

بعضی از افرادی که به صورت بدحجاب در جامعه ظاهر می‌شوند، تعمدی برای بدحجابی ندارند؛ واقعاً این دانش به آنان منتقل نشده است. از طرفی وضعیت نامطلوب اجتماعی هم به آنان فشار می‌آورد؛ برای مثال دختری که برای تحصیل در دانشگاه، از روستا به تهران می‌آید متوجه تفاوت محیط پیرامون خود با وضعیت محل سکونتش می‌شود و تحت فشار آن محیط به سمت بدحجابی می‌رود؛ بنابراین معتقدم اگر فضا را تغییر دهیم، این گسترش موج در جاهای دیگر، متوقف می‌شود.

اولین فیلم جنسی را چه کسی ساخت

اولین فیلم جنسی را چه کسی ساخت

به گزارش باحجاب، به نقل از فارس،  از سال ۱۹۶۰میلادی که ماهواره اختراع شد تاکنون حدود ۲۰ هزار شبکه ماهواره‌‌ای در جهان فعال است که حدود ۳۰۰۰ شبکه در ایران از طریق دیش و ریسیورهای معمولی قابل دریافت هستند. ماهواره‌‌ها به دلیل دسترسی آسان عموم مردم در تمامی کشورها به عنوان ابزاری قوی در دست سلطه‌‌گران غربی قرار گرفته است.

برنامه‌های تفریحی و سرگرم‌ کننده ماهواره در دراز مدت باعث یکسان‌سازی سلیقه قشرهای عظیم جامعه و ایجاد شکاف‌های جدید طبقاتی و تعمق آنها می‌شود و استفاده نامحدود و غیر هدفمند از آن می‌تواند آثار زیانباری بر مردم و خانواده‌ها داشته باشد.

از پیامدها و معضلات برنامه‌های ماهواره‌ای می‌توان به افول فرهنگ، رنگ‌باختگی ارزش‌های انسانی و باورهای مذهبی و نمادهای ملی و میهنی، رشد روزافزون بی‌سوادی عمومی به علت تماشای بی‌حد این برنامه‌ها، عدم تمرکز و تفکر نسبت به موضوعات و مطالب مختلف، کاهش داد و ستدهای عاطفی و اجتماعی در روابط انسان‌ها با یکدیگر، و در نتیجه خطر سقوط فرهنگ اجتماعی اشاره کرد.

به همین جهت گفت‌وگوی مشروحی با حجت‌الاسلام جواد نصرالله پور کارشناس مسائل رسانه‌ انجام دادیم که بخش دوم و پایانی آن از نظر می‌‌گذرد.

رابرت مرداک، مدیر شبکه فارسی‌وان کیست؟

در رابطه با رابرت مرداک و شبکه فارسی‌وان بیشتر توضیح دهید.

رابرت مرداک یک یهودی استرالیایی‌الاصل است که به سلطان شبکه‌های رسانه‌ای غرب مشهور است. وی ۶۰ شبکه تلویزیونی به ۱۳ زبان دنیا دارد و مسؤلیت پشتیبانی و سیاست‌گذاری یکصد روزنامه و مجله مشهور مثل دیلی تلگراف، وال استریت ژورنال، تایمز، سندی تایمز، نیویورک تایمز، و همچنین شبکه‌های خبری فاکس نیوز و اسکای نیوز را بر عهده دارد.

رابرت مرداک بارها متهم به دخالت در امور داخلی کشورها از طریق همین امپراتوری رسانه‌ای شده است که شاید مهمترین کارکرد او اثرگزاری بر افکار عمومی و هدایت افکار عمومی آمریکا از طریق شبکه فاکس نیوز در جنگ آمریکا علیه افغانستان باشد.

مرداک که در عین حال بر شبکه‌های خبری تمرکز دارد در تهیه برنامه‌های غیر اخلاقی هم فعالیت زیادی دارد که هدف آن ترویج بی بند وباری و بی تعهدی و بی حیائی و بی غیرتی است.

وی از طریق تأسیس ده‌ها شبکه و سایت غیر اخلاقی و مستهجن این اهداف را دنبال می‌کند و مفاهیمی مثل بی‌بندو باری، خیانت، نفی هرگونه مذهب و دین را ترویج می‌کند.

هدف فارسی‌وان ترویج مسائل غیر اخلاقی و خیانت است

شبکه فارسی ‌وان مستقم و یا غیر مستقیم هدف اصلیش ترویج مسائل غیر اخلاقی و خیانت است همانطور که مشاور ارشد این شبکه و مدیر هماهنگی آن آقای کمیل مستشار که اهل افغانستان است و قبلاً چند سال کاردار سفارت افغانستان در ایران بوده می‌گوید عجله‌ای برای رسیدن به اهداف نداریم و آرام آرام باعث دگرگونی در فرهنگ جامعه می‌شویم.

مثلاً برای اینکه مخاطب را نگه دارد حتی از تبریک گفتن عید فطر و غدیر و تسلیت گفتن ماه محرم هم ابائی ندارد اما در محتوای برنامه‌هایش آرام آرام مفاهیم اعتقادی و دینی و مذهبی و ملی ایرانیان را به تمسخر می‌گیرد.

مهمترین سوغات این شبکه برای مخاطبان بی‌بند وباری و خیانت و شهوترانی است که در قالب دیالوگ‌های زیبا و جذاب و بازیگران خوش‌چهره و داستان‌های به ظاهر جذاب به مخاطب عرضه می‌کند و هدف این برنامه‌ها متلاشی کردن خانواده‌هاست.

بنیاد بسیاری از خانواده‌ها در غرب پاشیده شده است. طبق گزارشات نهادهای بین‌المللی ۵۰ درصد خانوده‌ها در غرب تک والدین هستند ولی جامعه ایران هنوز خانواده محور است لذا این نقطه قوت جامعه ما ر ا هدف قرار داده‌اند. یعنی تخریب  بنیان و اساس خانواده ایرانی یک هدف است  و آنها متوجه شده‌اند که سد ورود فرهنگ غرب به ایران باورهای مذهبی و اعتقادات دینی، غیرت و حیای دینی و محوریت خانواده است. فارسی‌وان در واقع بخشی مهمی از حمله رسانه‌های غرب علیه کشور ماست.

مهمترین مضامین سریال‌های فارسی‌وان

۱- ترغیب به داشتن روابط عاشقانه

۲- متقاعدکردن زنان به رسیدگی بیشتر به تن و ظاهر خود برای جلب توجه مردان

۳- برجسته کردن مسائل جنسی در زندگی

۴- زیر سؤال بردن مستقیم و غیر مستقیم ازدواج و ایجاد تردید در مورد اهمیت و ارزش ازدواج

۵- طرح سؤال و شبهه و تردید مکرر در مورد دیدگاه‌های افراد مقید به ازدواج و زندگی مشترک

۶- نمایش مکرر مشروب‌خواری و یاوه‌گویی‌های هنگام مستی و عادی‌سازی آوردن مشروب بر سر سفره

۷- بیان راه‌های دوست شدن با جنس مخالف

۸- عادی‌سازی رابطه‌های خارج از چهارچوب خانواده

۹- خیانت و عدم وفاداری مردان و زنان متأهل به همسران خود که بعضاً با نیت انتقام صورت می‌گیرد مثل سریال خانه مارو و ویکتوریا.

لذا بیشتر از %۱۲ سریال‌ها موضوعش خیانت است، %۲۲ سریال‌ها موضوعش روابط جنسی قبل از ازدواج است در %۴ فیلم‌ها سقط جنین است، در %۱۵ فیلم‌ها فرزند نامشروع داشتن نمایش داده می‌شود، در%۱۲ درصد فیلم‌ها یکی از بازیگران قبل از ازدواج باردار می‌شود.

هدف از تهیه و پخش این برنامه‌ها این است که قبح این مسائل شکسته شود و همیشه پیشتاز این فبح‌شکنی و حریم‌ شکستن یهودی‌ها بوده‌اند.

اولین فیلم جنسی را چه کسی ساخت

اولین فیلم مبتذل جنسی را یک یهودی ساخت، بازیگر صحنه مستهجن آن هم یک یهودی بود، و بعد از این مسأله دیگر قبح آن شکسته شد و صدها فیلم مبتذل ساخته شد. نقش اول ۸۷ درصد از فیلم‌ها و سریال‌های فارسی‌وان «زن» است، خود این مطلب گرایش‌های اینها را نشان می‌دهد که کجا را نشانه گرفته‌‌اند!

ناکارآمد نشان‌دادن حکومت دینی توسط بی‌بی‌سی فارسی

هدف انگلیس از راه اندازی شبکه بی‌بی‌سی فارسی چه بود؟

اینکه چرا رسانه دولتی انگلیس در سال ۱۳۸۷ یک شبکه فارسی زبان به‌نام بی‌بی‌سی فارسی را تأسیس کرد نکته مهمی است. آیا آنها دلشان به حال ما ایرانی‌ها می‌سوزد؟ یا دنبال منافع خود هستند؟ آنچه در برنامه‌های این شبکه و در واقع خروجی این شبکه است را در ۸ محور عرض می‌کنم:

۱- گسترش و تقویت فمینیسم در مقابل نگاهی که اسلام و ایرانی به زن دارد

۲- ترویج عرفان‌های کاذب و مذاهب قلابی مثل بهائیت

۳- تغییر سبک زندگی مردم به سمت فرهنگ لیبرال غربی

۴- گسترش اندیشه و فکر سکولاریزم و جدایی دین از سیاست

۵- ترویج جریانات روشنفکری غربی و روشنفکران ایرانی متمایل به غرب

۶- ترویج نوعی لاابالی‌گری و اباحه‌گری مخصوصاً در مسائل جنسی

۷- سعی در ناکارآمد نشان دادن حکومت دینی با محوریت ولایت فقیه

۸- دمیدن در آتش اختلافات قومی و مذهبی در کشور

مهمترین رویکرد شبکه بی‌بی‌سی القای غیر مستقیم اهداف به مخاطبان است. القای غیر مستقیم یک مطلب از طریق تکرار زیاد آن یا تحریک غیر مستقیم مخاطب علیه نظام و گاهی برجسته‌سازی نقاط ضعف، همراه با نادیده گرفتن نقاط قوت، شرطی‌‌سازی و تلقین و تخدیر ذهن مخاطب از جمله روش‌های بی‌بی‌سی است.

به عنوان نمونه بعضی از برنامه‌ها و سوژه‌هائی که در چند سال اخیر در برنامه‌های بی‌بی‌سی فارسی به آن پرداخته شده است به این شرح است:

۱- نظارت استصوابی شورای نگهبان از نظر شما؟

۲- آیا ایران به اصلاحات نیاز دارد؟

۳- فارغ از هر محدودیت رئیس جمهور اید‌ال شما کیست؟

۴- حجاب محدودیت است یا مصونیت؟

۵- احساسات ضد همجنس‌گرایی در جامعه شما چگونه است

۶- چقدر بر ریخت و پاش مسئولان نظارت دارید؟

۷- کارنامه اقتصادی دولت نهم و دهم از نظر شما؟

۸- نگرانی از تقلب در انتخابات سال ۸۸

۹- ناآرامی‌ها در ایران، نظرات و مشاهدات شما؟

۱۰- جمهوری اسلامی ۳۰ سال پس از تأسیس

۱۱- آیا زن مکلف به همسبستری است؟

۱۲- روز سپاه بررسی عملکرد سپاه پاسداران

۱۳- ازدواج در خارج از کشور

پشت صحنه بی‌بی‌سی، صهیونیزم است

بی‌بی‌سی فارسی یک رسانه معمولی خبری که اخباری از ایران و جهان بیان کند نیست که وقتی به خیلی‌ها می‌گوییم که پشت پرده بی‌بی‌سی صهیونیزم است و اهداف ضد ایرانی و ضد اسلامی دارند می‌گویند شما همه چیز را سیاسی می‌کنید و همه چیز را سیاه می‌بینید و بد بین هستید در این برنامه‌‌هایی که تیتر آن ذکر شد و ده‌ها نمونه دیگر آن که در سایت بی‌بی‌سی فارسی موجود است مشاهده می‌شود که تخریب نظام، رهبری، و ارگان‌های انقلاب، زیر سؤال بردن احکام اسلام مثل حجاب،غیرت، حیاء، ترویج همجنس‌گرایی، توهین به مسؤلین نظام، نادیده گرفتن خدمات و پیشرفت‌های شگفت‌انگیز جمهوری اسلامی بعد از انقلاب در این برنامه‌ها موج می‌زند.

در یکی از برنامه‌های بی‌بی‌سی فارسی سؤال را به صورت کاملاً هدفمند می‌پرسد:

۱- به برآورد شما چند در صد مردم ایران نماز می‌خوانند؟

۲- شما چه استدلالی دارید که توجیه کند که چرا می‌شود ادعای مسلمانی داشت و نماز هم نخواند؟ مطرح کردن این سؤال شبهه افکن بدون اینکه کارشناس دینی آن را بررسی کند قطعاً ذهن مخاطب را به همان سمتی می‌برد که گردانندگان صهیونیزم بی‌بی‌سی می‌خواهند.

در برنامه‌ای دیگر این سؤال را می‌پرسند: تصور کنید صدا و سیمای ایران تبدیل شود به یک رسانه حرفه‌ای و معتبر خبری دنیا و مخاطبان زیادی هم در کشورهای مختلف داشته باشد آیا شما به عنوان یک شهروند ایرانی راضی می‌شوید که چنین صدا و سیمایی در کشورها اخبار را بی‌طرف پخش کنید؟ یا توقع دارید تابع منافع دولت ایران در کشور مخاطب باشد؟

در واقع مستقیماً می‌گوید بی‌بی‌سی تابع انگلیس است و غیر مستقیم بی اعتباری صدا و سیمای ما را در ذهن مخاطب القاء می‌کند و چقدر ساده لوحانه است که ما خیال کنیم کشور انگلیس که چندین کودتا را علیه ما مدیریت کرده است و هشت سال از حامیان اصلی صدام و حزب بعث علیه ما بوده و حامی اصلی گروهک منافقین و قاتلان ملت ایران است بخواهد با هزینه‌های میلیاردی از روی دلسوزی و به قصد اطلاع رسانی برای ملت ایران، شبکه‌ای را راه‌اندازی کند.

بی‌بی‌سی سعی می‌کند خود را بی‌طرف جلوه دهد

یکی از سیاست‌ها و روش‌های بی‌بی‌سی فارسی این است که سعی می‌کند با روش‌های مختلف مخاطب را قانع کند که بی‌طرف است و هیچ ارتباطی با دولت انگلیس ندارد و متأسفانه با روش‌های روانشناسانه و حرفه‌ای عده‌ای این بی‌طرفی را پذیرفته‌اند نکته دیگر اینکه بی‌بی سی مثل صدای آمریکا مستقیم به نظام نمی‌تازد و غیر مستقیم با ظرافت و در لابه‌لای ده‌ها خبر راست، مطالب خود را علیه نظام القاء می‌کند تا مخاطب احساس سیاسی بودن شبکه نکند.

مسأله دیگر این است که بی‌بی‌سی اعتقادات و سنت‌های مذهبی و ایرانی را مستقیماً رد نمی‌کند بلکه از روش‌های غیر مستقیم و حرفه‌ای بهره می‌برد مهمترین رویکرد بی‌بی‌سی فارسی حرکت در چهارچوب سیاست‌های براندازی نرم انگلیس و غرب علیه ایران است بی‌بی‌سی به دنبال چهره‌های روشنفکری سکولار و بعضاً کسانی است که در فتنه ۷۸ و ۸۸ مشارکت داشته‌اند.

گسترش شبهات اعتقادی توسط بی‌بی‌سی

یکی دیگر از روش‌های بی‌بی‌سی برای رسیدن به اهداف ضد نظام، این است‌ که انواع شبهات اعتقادی و فرهنگی را در جامعه گسترش می‌دهد. به ‌عنوان مثال جملاتی را که مجری در ابتدای یکی از برنامه‌ها می‌گوید این است:

«به‌ نام خدا، خدای مهربان، خدای بخشنده، خدایی که می‌آمرزد و می‌بخشد اما در عین حال اگر ببیند که شما نمی‌بینید که چه خدای خوبی است شاید شما را سخت مجازات کند، پس چهره خدا هم ‌می‌تواند خندان باشد هم دلخور و شاید هم خدا برای شما یک نیرو باشه، یک نیروی بی چهره، تصوری که شما از خدا دارید چیه؟ من سیاوش اردلان هستم بدون شک مخلوق خدا هستم شاید. چه جور خدایی؟ نوبت شماست بگید»

ببینید کاملاً حساب شده تخم شک و تردید را در ذهن مخاطب می‌‌اندازد.

در یک برنامه مستند بی‌بی‌سی گزارشگر بی‌بی‌سی از لندن گزارش تهیه کرده است که روی حدود ۲۰۰ اتوبوس قرمز در لندن جمله‌ای را نوشته‌اند که: «احتمالاً خدایی وجود ندارد دیگر نگران نباشید و از زندگی لذت ببرید».

بعد مجری بی‌بی‌سی می‌رود پیش مسؤل انجمن اومانیست بریتانیا که یک انجمن الحادی و منکر خداست و او می‌گوید این تبلیغات با کمک‌های مردمی و برای مقابله با تبلیغات تند مسیحی است. مسئول این مؤسسه می‌گوید یک سایت مسیحی نوشته هرکس به خدا اعتقاد نداشته باشد در آتش جهنم می‌سوزد، ما برای مقابله با این دیدگاه افراطی این جملات را نوشتیم تا حدود ۳۰ درصد جمعیت ملحد لندن احساس ناآرامی نکنند و بدون اعتقاد به خدا و دین، آرام زندگی کنند.

راهکارهای مبارزه با تهاجم فرهنگی شبکه‌های ماهواره‌ای

برای مقابله با موج سنگین تهاجم رسانه‌ای غرب چه راهکار‌هایی وجود دارد؟‌

برای مقابله با این تهاجم چند راهکار وجود دارد:

۱- قرآن می‌‌فرماید «فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم» یعنی اگر دشمن از هر جا و هر نوع تعدی و تجاوز کرد پاسخی از همان جنس به او بدهید البته به شرط اینکه صدا و سیما منفعل عمل نکند که بخواهد با ساخت برنامه‌‌های سبک و بعضاً با محتوای غیر فرهنگی و حتی ضد فرهنگی و شبیه کردن برنامه‌ها به برنامه‌های ماهواره، به رقابت با آنها برخیزد.

۲- مهمترین کار این است که از دانش نیروهای ارزشی و اهل هنر و قلم و صاحبان فکر و ایده اسلامی استفاده شود و محصولاتی متناسب با سبک زندگی ایرانی اسلامی تولید شود.

۳- تحلیل کارشناسانه فیلم‌ها، سریال‌ها و مستندها و خبرپراکنی‌ها و افشای عالمانه اسرار پشت پرده شبکه‌های ماهواره‌ای، در این راستا باید از روانشناسان و متخصصین امور رسانه دعوت شود و ضررهای این شبکه‌ها با استدلال علمی گفته شود و به قدری اطلاع رسانی شود تا ذهن مردم قانع گردد. (این خیلی مهم است)

۴- تقویت بنیه دینی و اعتقادی جوانان و بچه‌ها در مدارس، دانشگاه‌ها و مساجد و تبلیغ و ترویج سبک زندگی ایرانی اسلامی در همه عرصه‌ها

۵- آشنا کردن خانوده‌ها با احکام شرعی درباره ماهواره مثل احکام نگاه کردن و حرمت تحریک شهوت از راه نگاه و شنیدن سخنان و دیدن صحنه‌های محرک با کمک رسانه ملی و روحانیت

۶- ارگان‌های فرهنگی و هنری مثل صدا و سیما، ارشاد، سازمان تبلیغات، آموزش و پرورش، آموزش عالی، بسیج و روحانیت در غنی‌سازی و سالم‌سازی اوقات فراغت فرزندان ایران اسلامی ‌تلاش کنند و تفریحات سالم و شادی‌های سالم برای مردم ایجاد کنند.

۷- برای ازدواج آسان و برداشتن هزینه‌ها کمرشکن و آموزش جهت استحکام ازدواج‌ها برنامه‌ریزی شود.

۸- حل این مسأله به یک عزم ملی نیاز دارد که باید همه دلسوزان فرهنگی با کار جهادی و غیرت دینی و ایمان برای جلوگیری از آسیب‌ها بسیج شوند.

۱۱آسیب‌ شبکه‌های ماهواره‌ علیه خانواده

۱۱آسیب‌ شبکه‌های ماهواره‌ علیه خانواده

به گزارش باحجاب،به نقل از فارس، از زمانی که ماهواره اختراع شد تاکنون حدود ۲۰ هزار شبکه ماهواره‌‌ای در جهان فعال است که حدود ۳۰۰۰ شبکه در ایران از طریق دیش و رسیورهای معمولی قابل دریافت هستند. ماهواره‌‌ها به دلیل دسترسی آسان عموم مردم در تمامی کشورها به عنوان ابزاری قوی در دست سلطه‌‌گران غربی قرار گرفته است.

برنامه‌های تفریحی و سرگرم‌‌کننده ماهواره در دراز مدت باعث یکسان‌سازی سلیقه قشرهای عظیم جامعه و ایجاد شکاف‌های جدید طبقاتی و تعمق آنها می‌شود و استفاده نامحدود و غیر هدفمند از آن می‌تواند آثار زیانباری بر مردم و خانواده‌ها داشته باشد.

از پیامدها و معضلات برنامه‌های ماهواره‌ای می‌توان به افول فرهنگ، رنگ‌باختگی ارزش‌های انسانی و باورهای مذهبی و نمادهای ملی و میهنی، رشد روزافزون بی‌سوادی عمومی به علت تماشای بی‌حد این برنامه‌ها، عدم تمرکز و تفکر نسبت به موضوعات و مطالب مختلف، کاهش داد و ستدهای عاطفی و اجتماعی در روابط انسان‌ها با یکدیگر، و در نتیجه خطر سقوط فرهنگ اجتماعی اشاره کرد.

به همین جهت گفتگوی مشروحی با حجت‌الاسلام جواد نصرالله‌پور کارشناس مسائل رسانه‌ انجام دادیم که بخش اول آن از نظر می‌‌گذرد.

به عنوان اولین سؤال بفرمایید بیشترین مخاطبان شبکه‌های ماهواره‌‌ای از چه گروه‌هایی از جامعه هستند؟

شاید تا چند سال پیش، بیشتر ماهواره‌‌ها روی جوانان و یا ناراضیان سیاسی تمرکز داشتند اما در سال‌های اخیر با تأسیس شبکه‌هایی مثل بی‌بی‌سی، من و تو، صدای آمریکا و فارسی‌وان با هزینه‌های بسیار زیاد، نسل جدیدی از شبکه‌های ماهواره‌‌ای را تأسیس کردند که با نوع قدیمی آن متفاوت است. در شبکه‌های قدیمی بسیار سطحی و شعاری کار می‌کردند اما شبکه‌های جدید اولاً خط و مشی هماهنگی با هم دارند و ثانیاً استراتژی کاملاً مشخصی دارند و آن این است که مخاطب رسانه‌های داخلی و رسانه ملی را کم می‌کنند و از طرفی دیگر مخاطب آنها فقط مخالفین سیاسی و جوانان نیست بلکه مخاطب آنها بیشتر زنان، خانواده‌ها و اقشار عادی جامعه هستند و سعی می‌کنند با روش‌های غیر مستقیم در لابه‌لای برنامه‌های سرگرمی، سیاسی، فیلم و سریال بر ذهن مخاطب و رفتار او تأثیر بگذارند.

دلایل استقبال از شبکه‌های ماهواره‌ای

به نظر شما چرا طیف گسترده‌ای از مردم به سمت شبکه‌های ماهواره‌ای اعم از خبری و یا شبکه‌های فیلم و سریال و سرگرمی‌ رو می‌آورند؟

این مسأله دلایل متعددی دارد.

دلیل اصلی و مهم آن نیاز مخاطب است که شاید در شبکه‌های داخلی پاسخ مناسبی برای نیازش پیدا نکرده است.

گاهی در بعضی ایام سال برنامه‌های صداو سیما جذابیت لازم را ندارد و اگر مخاطب به خاطر تبلیغات دشمن یا هر دلیلی خیال کند که اخبار و یا فیلم و سریال و مستندهای شبکه‌های داخلی برایش کافی نیست قطعاً سراغ جای دیگری خواهد رفت. البته گاهی ممکن است نیاز کاذب باشد اما رسانه‌های غربی با روش‌های مدرن رسانه‌ای و خبری برای مخاطب از طرفی نیاز سازی می‌کنند و از طرفی اعتماد را جلب می‌کنند.

بنابراین باید بررسی شود که چرا چنین نیازی به وجود آمده و با آگاهی دادن به خانواده‌ها آنها را قانع کنیم که برنامه‌های ماهواره‌ای بر غیرت و عفت و حفظ نظام خانوادگی آنها و مسائل دینی فرزندان آنها و رفتارهای سیاسی و اجتماعی آنها آثار منفی دارد.

یکی دیگر از علت‌های گرایش مردم به شبکه‌های ماهواره‌ای تنوع موجود در این شبکه‌هاست و تنوع طلبی خصلت ذاتی انسان است. یک مخاطب به راحتی می‌تواند با یک دیش و رسیور صدها شبکه را در اختیار داشته باشد.

علت دیگر این است که بعضی خط قرمزها که رسانه‌های داخلی باید رعایت کنند شبکه‌های خارجی رعایت نمی‌کنند چون نه مجبورند و نه برای عفت و حیای خانوده‌های ما دل می‌سوزانند. «رابرت مرداک» صهیونیست ضد شیعه که مؤسس شبکه فارسی‌وان است قطعاً از روی دلسوزی و محبت به خانواده ایرانی شبکه راه نمی‌اندازد اما به هر حال این مسأله برای بعضی‌ها جذابیت دارد.

جمع کردن دیش، کافی نیست و باید کار فرهنگی کرد

دلیل دیگر گرایش به ماهواره این است که ما به جای کار فکری و فرهنگی و کار اقناعی روی ذهن مخاطب و بیان ضررهای مسأله و آسیب شناسی برنامه‌های ماهواره‌ای به روش ممنوعیت ایجاد کردن و جمع‌آوری دیش‌ها اکتفا کردیم که متأسفانه اجرای ناقص این طرح هم هیچ اثر مثبتی نداشته است و گاهی اوقات ممنوعیت‌ها جذابیت هم ایجاد می‌کند.

به نظر می‌رسد در کنار اجرای درست و کامل و بدون تبعیض قانون باید بیشتر روی کار فرهنگی و اقناع ذهن مردم کار کرد.

یک دلیل دیگر این است که در کشور ما هنوز ارگان‌های فرهنگی نتوانسته‌اند بحث اوقات فراغت فرزندان را چه در تابستان و ایام تعطیل و چه اوقات فراغت ایام تحصیلی را پر کنند همچنین فضاهای ورزشی، تفریحی، سرگرمی و هنری فراوان و ارزان و قابل دسترس و جذاب ایجاد نشده است اما در ماهواره مثلا ۴۰ شبکه کودک، ۳۰ شبکه ورزشی،۱۲۰ شبکه موسیقی و شعر و صدها شبکه علمی و فرهنگی، هنری، مد و لباس، سرگرمی، ۵۰۰ شبکه سینمایی و ۲۰۰ شبکه سریال، مخاطبان را جذب می‌‌کنند.

یک علت دیگر، مسأله بیکاری و تنهایی است کسی که در طول روز برنامه‌ای منظم برای خودش و خانواده و همسر و فرزندانش ندارد زمینه ورود تفکرات و کارهای شیطانی را فراهم می‌کند و در کنار بیکاری، تنهایی هم عامل مهمی است خیلی از زن و شوهرها که فرزند هم ندارند و خانم هم بیکار است برای پر کردن اوقات فراغت خود به ماهواره رو می‌‌آورند خانواده‌ها باید به کمک مسجد، روحانیت، کانون‌های فرهنگی سالم، ورزش و غیره اوقات فراغت فرزندان را پر کنند و از بیکاری و تنهایی آنها جلوگیری کنند.

تهاجم فرهنگی، ایران ستیزی و اسلام ستیزی

* یکی از اقدامات شبکه‌های ماهواره‌ای علیه کشورمان تهاجم فرهنگی و ایران ستیزی است…

بله، سال‌ها پیش مقام معظم رهبری فرمودند دشمن در تدارک تهاجم فرهنگی است و بارها با تعبیراتی مثل شبیخون، فتنه فرهنگی، ناتوی فرهنگی و جنگ نرم، هشدار دادند که متأسفانه آنطور که شایسته بود توجه نشد.

دشمن از هر ابزار و رسانه‌ای برای هجوم به فرهنگ ما استفاده می‌کند و با برنامه‌های ماهواره‌ای و ساخت مستندها و فیلم‌ها و سریال‌هایی مثل فیلم ۳۰۰، آرگو، سنگسار ثریا، بدون دختر هرگز، یا فیلم‌های ضد اسلامی و ضد شیعه مثل شمشیر اسلام، محاصره، فتنه و فیلم‌‌های شرم‌آور علیه رسول خدا و قرآن می‌‌خواهد جوان ایرانی را از ایرانی بودن و مسلمان بودن خود متنفر و پشیمان کند و هویت جوان ایرانی را بگیرد و او را به سبک زندگی غربی متمایل کند.

یکی از اهداف ماهواره‌ها این است که با تهی کردن جامعه ایرانی از فرهنگ اصیل ایرانی، اسلامی، جامعه ایران اسلامی را از درون، دچار فروپاشی کند و کاری را که در جبهه نظامی و جنگ سخت نتوانست با بمب و موشک انجام دهد، در جبهه فرهنگی و جنگ نرم با کمک رسانه‌ها و فیلم‌ها و از طریق بی هویت کردن جوانان انجام دهد.

تحقیر سنت‌های ملی و تعظیم فرهنگ بیگانه، تخریب هویت ملی و تغییر و تخریب مفاهیمی مثل آزادی بیان، حقوق بشر، آزادی عقیده و … تهی شدن ادبیات و زبان ایرانی از زیبایی‌های خود، ترویج مدگرایی و ارائه مدهای آرایشی و پوششی نابهنجار، گسترش فرهنگ مصرف و مصرف‌گرایی، نشان دادن جلوه خرافی از دین، الگو قرار دادن بازیگران، خواننده‌ها و فوتبالیست‌ها برای جوانان، زیر سؤال بردن فرهنگ جبهه و ایثار و شهادت و انتخابات همه بخشی از هجوم همه جانبه دشمن غربی از طریق رسانه‌ها به فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی است.

آسیب‌های شبکه‌های ماهواره‌ای

چه آسیب‌هایی از طریق تماشای شبکه‌های ماهواره‌ای متوجه خانواده‌ها و جوانان می‌شود؟

ماهواره یک رسانه قدرتمند است و به خاطر ویژگی‌های منحصر به فردی که دارد همچنانکه می‌تواند در اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به جوامع اثر مثبت داشته باشد، برنامه‌های تخریبی و فاسدی هم  دارد و می‌تواند بر فکر و اندیشه و اعتقادات و رفتارهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، تربیتی، خانوادگی و سبک زندگی مردم اثر منفی داشته باشد و استفاده نامحدود و غیر هدفمند آن می‌تواند آثار زیانباری بر جوانان، زنان و خانواده‌ها داشته باشد.

مهمترین خطر ماهواره، بحث جهانی سازی فرهنگی است که گردانندگان امپراطوری رسانه‌ای غربی به دنبال نابود کردن حوزه فرهنگ‌های سنتی ملت‌ها و مسلط کردن سبک زندگی و فرهنگ آمریکایی بر همه مردم دنیا به نام جهانی سازی هستند.

از میان ده‌ها اثر تخریبی و آسیبی که برنامه‌های ماهواره‌ای دارد بنده به ۱۱ مورد اشاره می‌کنم:

۱- ترویج خشونت

یکی از مهمترین و آشکارترین آسیب‌های فیلم‌ها و برنامه‌های شبکه‌های ماهواره‌ای و بازی‌های رایانه‌‌ای خشن غربی، افزایش خشونت در جامعه است.

همین چند وقت پیش رسانه‌ها خبری را منتشر کردند که جوانی تحت تأثیر برنامه‌های ماهواره خواهر زاده کودک خود را به قتل رساند. در برنامه‌های این شبکه‌ها صحنه‌های خشن بدون توجه به سن مخاطب نمایش داده می‌شود و مسلماً افراد چه بخواهند و چه نخواهند  این برنامه‌ها در ضمیر ناخود آگاه آنها تأثیر می‌گذارد گاهی خصوصاً در فیلمهای سه بعدی چنان هنرمندانه صحنه‌ها را ساخته‌اند که افراد انگار که آموزش خشونت می‌بینند و در صحنه‌های مشابه آن صحنه، ناخودآگاه رفتاری مشابه آن را انجام خواهند داد.

۲- سست شدن بنیاد خانواده

متأسفانه ورود بدون کنترل ماهواره در خانواده‌ها را به تعبیری می‌توان ورود یک فرد نامحرم و لاابالی و دوست ناباب برای بچه‌ها و خانواده تشبیه کرد که به دنبال اختلاف بین زن و شوهر است و به ناموس او چشم طمع دارد، و دین آنها را می‌گیرد، اعتقادات آنها را ضعیف می‌کند، مرزهای حیا و غیرت را می‌شکند، حقایق سیاسی و اجتماعی را وارونه جلوه می‌دهد، وقت آنها را می‌دزد و آنها را به همدیگر بد بین می‌کند. خرید ماهواره برای منزل ورود چنین افرادی به منزل است.

مجاز شمردن خیانت زن به شوهر و عادی سازی روابط با جنس مخالف، عادی سازی روابط دختر و پسر قبل از ازدواج، زشتی‌ زدایی از حاملگی بدون روابط قانونی و ازدواج، اهانت به والدین و بی توجهی به آنها، نفوذ جادو و تلسم در زندگی؛ همه نشان می‌دهد که شبکه‌های ماهواره‌ای بطور هدفمند عفت و غیرت و روابط خانوادگی سالم را نشانه گرفته است.

۳- زیاد شدن آمار دختران فراری

یکی از کارکردهای سریال‌ها و فیلم‌های پخش شده در ماهواره این است که القا می کنند که آزادی دختران در خارج از خانه است. یعنی دختران جوانی که به صورت سنتی در خانه با محدودیت‌هایی روبه رو هستند که مقداری از آن هم ضروری و لازم است، اینها را دچار حس زندانی بودن در خانه می‌کنند.

در فیلم‌ها دختران موفق را کسانی نشان می‌دهند که خارج از خانه آزاد هستند و دخترانی که داخل خانه هستند را نا موفق و افسرده نشان می‌دهند و کم کم این حالت که معمولاً هم از طرف خانوده‌ها مدیریت نمی‌شود به عقده و افسردگی منجر می‌شود و خدای ناکرده به فرار و رویگردانی جوان از خانواده کشیده می‌شود و فرزندی که از طرف خانواده جدا شد انواع آسیب‌ها و انحرافات در انتظار اوست.

۴- اختلافات خانوادگی و شکستن حریم‌های خانواده

یکی دیگر از خطرهایی که سریال‌های ماهواره‌ای دارند این است که در بسیاری از این فیلم‌ها افراد با انزوا طلبی و حتی مقابله با افراد خانواده و حتی خیانت به خانواده می‌توانند به موفقیت برسند.

این فضا کم کم خانواده را به سمت بدبینی‌ها و کم اهمیت شدن نقش پدر، ایجاد اختلاف بین زوجین و دور شدن فرزندان از خانواده می‌کشاند وقتی پدر و مادری با دختر و پسر جوانشان فیلمی را می‌بینند که یک معاشقه و لو خفیف صورت می‌گیرد این مسأله پرده‌های حجاب و عفاف را از بین می‌برد و فقط خدا می‌داند که در خانواده‌هایی که قبح این مسائل بشکند چه اتفاق ناگواری می‌تواند به ‌دنبال داشته ‌باشد.

۵- بد حجابی و زنان خیابانی

وقتی همه افراد خانواده بدون کنترل و محدودیت پای برنامه‌های ماهواره می‌نشینند که برای خانواده مناسب سازی نشده و بی حجابی و بی حیائی در آن موج می‌زند و هیچ حریمی در روابط زن و مرد نیست کم کم حجاب به عنوان یک ارزش تلقی نمی‌شود و زنان و دختران خانواده با کم حجابی یا بد حجابی در جامعه ظاهر می‌شوند و زمانی که کم کم بد حجابی زیاد شد و چشمان هوس باز هم با نگاهشان این روند را تشویق کردند جامعه به فضای خود نمائی برای مردان نا محرم تبدیل می‌شود و کم کم رابطه‌های دور از خانواده و زنان خیابانی و روابط پنهانی مردان و زنان متأهل زیاد می‌شود. در چند سال اخیر آرایش‌های بسیار زننده زنان متأهل و دختران جوان  که ایران را رکورد دار مصرف لوازم آرایشی بهداشتی جهان کرده است و بروز رفتارهای دوستانه و بیان کلمات دوستانه به نامحرمان در جامعه به شدت زیاد شده است.

۶- تبلیغ تنوع‌طلبی و هوس‌بازی

آنچه در شبکه‌های ماهواره‌ای به ویژه شبکه من و تو و فارسی‌وان مشاهده می‌شود این است‌ که بازیگران فقط به دلیل زیبایی‌شان جلوی دوربین هستند و در تمام برنامه زیبایی‌های صورت و اندام او نمایش داده می‌شود و احساسات جنسی و شهوت مخاطب را به صورت غیر مستقیم تحریک می‌کند و مخصوصاً آقایان را تحریک می‌کند که برای تفریح و تنوع هم که شده دنبال این مسائل باشند و حتی اگر دنبال این مسائل هم نروند ذهنشان درگیر خواهد شد.

کمترین اثر این مسأله این است که روابط زن و شوهرها کمرنگ شده و رضایت جنسی از همدیگر نخواهند داشت و یک ناآرامی و نا امنی روانی و بی‌اعتمادی به همدیگر در افراد خانواده ایجاد خواهد شد و کم کم فرزندان تحت تأثیر این برنامه‌ها پدر و مادر اصیل و سنتی و مذهبی خود را بی کلاس و عقب افتاده می‌دانند و خانواده دچار بحران خواهد شد.

۷- افزایش خریدهای کاذب و بی برنامه در زندگی، فاصله گرفتن از ساده زیستی و تمایل به زندگی لوکس و اشرافی

۸- تبلیغات ضد دینی و ضد اسلامی

شبکه‌های متعدد در زمینه تبلیغ وهابیت تکفیری و بر علیه شیعه، ترویج مسیحیت تبشیری، ترویج مذاهب خرافی مثل شیطان پرستی و تبلیغ حزب صهیونیستی بهائیت، تبلیغ سکولاریزم و القای شخصی بودن دین، ایجاد شک و تردید حتی در مسلمات دین اسلام فعالیت می‌کنند.

۹- نهادینه کردن بی‌غیرتی

یکی از ویژگی‌های مهمی که اسلام و دیگر ادیان آسمانی حتی کسانی که اهل دین‌داری نیستند برای یک مرد ارزش می‌دانند غیرت است و تقریباً همه مردان جامعه ما روی ناموس خود حساسیت دارند و ناموس یکی از ویژگی‌های آشنای فرهنگ ماست.

یکی از موانع اصلی انحراف و یکی از سدهای محکم فرهنگی جامعه ما در برابر فساد و انحراف همین غیرت است.

اگر مردی حساسیت خود را نسبت به ناموس از دست بدهد می‌تواند زمینه ساز انحراف بشود چرا الان بعضی از مردان جامعه ما هیچ حساسیتی نسبت به آرایش و پوشش‌های زننده همسران و دختران و نوامیس خود ندارند؟

این موضوع مهمی است آیا این مردان نمی‌دانند که مردانی که از چشمان خود مراقبت نمی‌کنند چگونه و با چه نگاه لذت جویانه‌ای به ناموسشان نگاه می‌کنند؟

پس چرا با علم به این مسأله باز هم جلوگیری نمی‌کنند و شاید هم خودشان همسرشان را به  این نوع پوشش دعوت می‌کنند؟

این به خاطر ضعف غیرت است و آن ویژگی مردانه است که این ویژگی زنانه را حفظ می‌کند و غرب در شبکه‌های ماهواره‌ای به‌ ویژه در فارسی وان و من و تو به شدت بر این مسأله با حساسیت تمرکز دارد که غیرت مردان ما را ضعیف کنند چون آنها می‌دانند تا غیرت مردان باشد عفت و حیای زن لکه‌دار نمی‌شود.

۱۰- اعتیاد به ماهواره

متأسفانه اعتیاد به ماهواره مثل اعتیاد به مواد مخدر به یکی از بیماری‌ها و بحران‌های عصر ما تبدیل شده است و ارزش‌های اخلاقی و خانوادگی را تهدید می‌کند.

۱۱- بلوغ زود‌رس

دیدن برنامه‌‌های برخی شبکه‌های ماهواره‌‌ای موجب بلوغ زودرس بچه‌ها می‌شود. اگر فرزندان ما صحنه‌های مبتذل و رقص و صحنه‌های تحریک کننده را ببینند و شرایط ازدواج برای آنها فراهم نباشد سعی می‌کنند عطش خود را از راه دیگری فرو بنشانند کم کم زمینه خود ارضایی یا ارتباط‌های غیر اخلاقی برای آنها فراهم می‌شود.

* تأثیر شبکه‌های ماهواره‌ای را بر سبک زندگی مردم چگونه ارزیابی می‌کنید؟

مسأله سبک زندگی با مسائل سیاسی عجین شده است. به دلیل اینکه اگر در کشوری یک سیستم سیاسی بتواند بر سیستم دیگری پیروز شود، قطعاً فرهنگ و سبک زندگی خود را هم به جامعه و سیستم تحمیل می‌کند و وقتی یک شبکه ماهواره‌ای یا سایت اینترنتی یا نشریه و رسانه از طریق یک کشور اداره می‌شود قطعاً از آن سیستم و منافعش حمایت می‌کند و به دنبال اهداف او حرکت خواهد کرد، مثلاً وقتی که دولت انگلیس شبکه بی‌بی‌سی فارسی را با هزینه میلیاردی به زبان فارسی تأسیس می‌کند خیلی ساده‌لوحانه است اگر خیال کنیم به خاطر دلسوزی برای مردم ما اینکار را کرده است لذا هر کشوری و نظامی و مردمی باید به دنبال منافع و اهداف خودشان باشند.

ما زمانی می‌توانیم سبک زندگی و هویت ایرانی و اسلامی خو را حفظ کنیم که با بالا بردن آگهی و رشد فکری و اعتقادی مردم، خود خانواده‌ها را مسئول حفظ هویت خود و بچه‌هایشان کنیم.

از زمانی که تلویزیون اختراع شد و در تمام جهان پخش شد سبک زندگی مردم عوض شد مالکان این شبکه‌ها و افرادی مثل رابرت مرداک مؤسس فارسی‌وان که ده‌ها شبکه و خبرگزاری دارد دنبال این هستند که در راستای اهداف اندیشه لیبرالیستی خود یک همسان سازی فرهنگی ایجاد کنند و الگوی خاصی در زندگی از خوردن، پوشیدن، آرایش، ارتباطات، سلیقه‌ها و رفارهای اجتماعی سیاسی ارائه دهند یعنی تقریباً الان اکثر مردم دنیا آنطوری رفتار می‌کنند که گردانندگان این شبکه‌ها می‌خواهند.

ما تأثیر ماهواره را بر روی شیوه همسرداری، تربیت فرزندان، مراسم عروسی، لباس، مد، آرایش، روابط اجتماعی، و حتی بازار می‌توانیم مشاهده کنیم.

یکی از سیاستمداران غربی می‌گوید ما اگر نتوانستیم دیوار بلند چین را برداریم اما رسانه‌های ما توانستند این سد را بشکنند و مظاهر زندگی غربی مثل نوع غذا، موسیقی غربی، رفتارهای اجتماعی را در کشور چین گسترش دهند.