اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

وقتی ناموس مردم سوریه حلال می‌شود!


حضور جریان‌های ضددینی در سوریه؛
خبرگزاری تسنیم: فرانکلین لامپ با اشاره به افزایش تکفیری‌های تروریست در سوریه به عوامل افزایش این عناصر و برخی اقدامات ضددینی آنها اشاره کرد.
به گزارش مشرق به نقل از تسنیم، فرانکلین لامپ استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل منطقه‌ای در مقاله‌ای که پایگاه خبری المنار اقدام به ترجمه و انتشار آن کرد، به اقدامات ضداسلامی تروریست‌های تکفیری در سوریه پرداخته و ابعاد و انگیزه‌های این اقدامات را بررسی کرده است.

وی در ابتدای مقاله خود با اشاره به اینکه جنایت‌های تکفیری بر ضد اسلام در حالی رو به افزایش است که از سوی گروه‌های شیعه و سنی مردود است، نوشت که گزارش‌های رسیده از سوریه نشان می‌دهد که حلب، القلمون، الرقه و دیگر شهرهای سوریه شاهد افزایش جنایت‌های شدیدی علیه ملت سوریه به‌نام اسلام هستند و این جنایات در مناطقی رخ می‌دهد که تحت سیطره تکفیری‌ها قرار دارد.

گزارش سالیانه‌ای که اخیراً از سوی سازمان جاسوسی آلمان منتشر شد، نشان می‌دهد که سلفی‌گری یک حرکت افراط‌گرای اسلامی است که به‌سرعت در سوریه در حال رشد است؛ بنا بر گزارش‌هایی که من اخیراً در سوریه تهیه کرده‌ام، مشخص است که جریان سلفی داخلی رایج در این کشور با وجود پایبندی به مبانی اسلامی و رفتار صحیح در قبال انسانیت به‌سرعت از سوی گروه‌های سازماندهی شده از خارج از این کشور مورد تخریب قرار گرفته است.

جریان سلفی از مدتها پیش میان علمای مسلمان از جایگاه خاصی برخوردار بوده است، این جریان یک مکتب فکری میان متفکران جامعه اسلامی و اهل تسنن است و وجه تسمیه آن نیز منسوب به سلف یا گذشته است که مسلمانان قدیم این نام را برای آن انتخاب کرده آن را نمونه‌ای از اجرای احکام اسلام می‌دانستند.

سلفیه از دهه شصت قرن گذشته به‌صورت گسترده میان مسلمانان شهرت یافت. اشغال فلسطین از سوی رژیم صهیونیستی و برخی دیگر از پروژه‌های هژمونی‌طلب غربی در کشورهای اسلامی باعث تجدید نظر مسلمانان در برخی تفسیرهای ادعایی از اسلامی شد که در آن زمان به‌شدت مورد هجمه قرار گرفته بود. در این راستا سلفیه بار دیگر رشد کرد و به پیروان خود ترجمه و نمود حرف به حرف قرآن و دقت و شدت فراوان در التزام به قرآن را مد نظر قرار داد. اما در غرب  به‌صورت خاص و به‌ویژه در سوریه برخی از تکفیری‌ها جنایات خشن علیه ملت سوریه و غیرنظامیان مسلمانان دیگر را در دستور کار قرار داده‌اند، آنها این اقدامات را به‌بهانه دفاع از اسلام انجام می‌دهند.

با وجود اینکه این گروه از سلفی‌ها خود را از مسلمانان اهل‌تسنن می‌دانند، اما من با برخی از علمایی که در مسجد جامع اموی صحبت کرده‌ام؛ و برخی شیوخ اهل تسنن که در دمشق با آنها دیدار داشته‌ام، معتقدند که سلفیه یک طبقه منحصر به فرد در نوع خود است.

آنها معتقدند که این گروه به‌طور کلی از تعالیم قرآنی و اعمال سنتی مسلمانان اهل تسنن دور هستند. یکی از اساتید مطالعات اسلامی در این راستا گفت که سلفیه و وهابی‌گری به‌صورت اساسی با هم مشابهت دارند؛ این نظر ممکن است شیوع زیادی نداشته باشد، اما مبنای آن بر این است که سلفیه هم هیچ‌یک از مذاهب چهارگانه اهل تسنن را قبول ندارد، آنها به‌جای این مکاتب دیدگاه‌ها و قوانین و سازمان‌های اجتماعی خاص خود را دارند و دین را از طریق اقدامات افراط گرایانه و مردود دنبال می‌کنند. آنها در این راستا و بنا بر انگیزه‌های سیاسی و مادی جنایت‌های زیادی را علیه شهروندان از جمله دیگر مسلمانان انجام می‌دهند.

یکی از گروه‌های اسلام‌گرای تازه‌تأسیس در سوریه که با بیش از هزار گروه دیگر برای جمع‌آوری سلاح و عناصر مبارز رقابت می‌کند، دولت اسلامی عراق و سام موسوم به داعش است. داعش از زمان نه‌چندان طولانی یعنی کمتر از یک سال پیش آغاز به کار کرد و ناظران بر این اعتقاد هستند که این گروه از عراق با سرمایه گذاری‌های گسترده سعودی‌ها و قطر و ترکیه وارد سوریه شده‌اند. ترکیه البته در این میان ارائه برخی تسهیلات در زمینه تجهیز این گروه‌ها را به‌عهده دارد.

عناصر مربوط به داعش ازآن‌رو زیاد شده است که این جریان به عناصر خود تقریباً چهار برابر سایر گروه‌ها حقوق می‌پردازد،  این مبلغ به حدود 500 دلار می‌رسد.

دمشق مملو از داستان‌هایی است که از منطقه تحت سلطه داعش در اطراف حلب و سایر مناطق گفته شده است، این داستان‌ها مربوط به فتاوی و اوامر نوشته شده در دیوارهای مناطقی است که احتمالاً تحت تسلط سلفی‌ها قرار دارد.

بر اساس گزارش‌های صادرشده اخیر که از سوی بیشتر علمای مسلمان و شیوخ اهل تسنن در مساجد دمشق نیز مورد تأکید قرار گرفته؛ داعش با وحشیگری سعی دارد اراده خود را بر شهروندان تحمیل کند.

یکی از دانشجویان حقوق در دانشکده حقوق دانشگاه دمشق بررسی‌های متعددی را در هفته‌های اخیر پیرامون این موضوع انجام داده و مثال‌هایی را نیز در مورد توزیع سلفی‌ها در شهرهای مختلف مطرح کرده، وی این هجمه را حمله دیوانه‌وار و مستقیم به اسلام از طریق اقدامات جنایتکارانه‌ای دانست که با اسلام و سایر ادیان آسمانی دیگر در تضاد است.

در تاریخ 27 نوامبر 2013 دختر جوانی وارد هتل داما روز شد و گفت که در حال حاضر در الرقه و حلب و سایر مناطق تحت تسلط داعش رایج شده که اگر کسی بخواهد خودروی فرد دیگری یا حتی همسر وی را تحت تسلط خود بگیرد تنها باید سه بار کلمه الله اکبر را بگوید و در این صورت مالک آن خودرو یا زن خواهد بود. بر اساس دیدگاه‌های داعش یک مرد می‌تواند همسرش را کتک بزند و حتی مورد آزار و اذیت قرار دهد، بدون اینکه تحت تعقیب قرار بگیرد. مشخص است که فتواهای این‌چنینی مشکلات بسیاری را میان داعش و سایر شبه‌نظامیان تحت تأثیر این گروه به‌ویژه در الرقه و حلب ایجاد کرده است.

این دختر جوان که  از یک خانواده بااصالت و سطح بالای دمشقی است؛ می‌گوید که عناصر داعش نفت و گاز و نان را از مناطقی که تحت سلطه آنها قرار ندارد، سرقت و آن را میان عناصر خود که تنها 5هزار نفر هستند، توزیع می‌کنند، این عدد البته بنا بر آنچه میان مردم متداول شده، در حال افزایش است.

گزارش‌های تلویزیونی نیز حاکی از آن است که عناصر داعش اجازه دارند هر زنی را که مسلمان نیست به‌زور مورد تجاوز جنسی قرار دهند، زنانی که دولت بشار اسد رئیس جمهور این کشور را قبول داشته باشند نیز در این زمره قرار می‌گیرند.

از دیگر اقداماتی که سلفی‌های سوریه در مناطق مختلف این کشور انجام داده‌اند، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

زنان در مناطق تحت سلطه داعش در حلب و بخشهای دیگر نمی‌توانند شلوارهای جین بپوشند، آنها تنها باید لباس‌های اسلامی شامل عبا و برقع بر تن کنند. از دو هفته پیش نیز آنها بدون همراهی با یک مرد اجازه خروج از منزل را ندارند.

زنان سوری در حلب و الرقه مناطق تحت تسلط داعش را مانند تورابورا می‌دانند، چرا که معتقدند در این مناطق نیز سرکوب‌هایی صورت می‌گیرد که طالبان در منطقه تورابورای افغانستان در مورد زنان اعمال می‌کنند.

از تاریخ 15 نوامبر زنان و مردان با زور و خشونت از کشیدن سیگار و قلیان در روستاهای مختلف منع شده‌اند. در این مناطق آرایشگاه‌ها نیز بسته شده‌اند تا مردان نتوانند موهای خود را با مدلهای روز کوتاه کنند.

در حال حاضر فروش مواد آرایشی یا موادی که به پوست می‌زنند؛ به‌کلی در آرایشگاه‌های زنانه یا مغازه‌ها در مناطق تحت سلطه داعش ممنوع است، متخلفان 70 ضربه شلاق خواهند خورد.

هر سازمان یا مؤسسه‌ای نیز که بخواهد زنان را برای کار جذب کند، باید دو بخش مجزا داشته باشد، یکی برای زنان و دیگر برای کارمندان مرد.

فروش هر نوع لباس از لباس‌های زنانه در ویترین‌های فروشگاه‌ها ممنوع است؛ خیاطی‌های زنان نیز باید کاملاً به‌روی مردان بسته باشد و زنان نباید به پزشکان مرد نیز مراجعه کنند. اخیراً حتی داعش در حکمی صرف رفتن زنان به‌نزد پزشک چه زن باشد یا مرد را جایز نمی‌دانند، آنها عملهای ارتودنسی زنان را ممنوع کرده‌اند، چرا که مدعی هستند این عملها باعث جذب مردان به‌سمت آنها می‌شود.

زنی که در سیستان شهردار شد +عکس


او دختر 26ساله، مجرد و اهل سنت است که توانسته شهردار کلات (مرکز شهر سرباز) در سیستان‌وبلوچستان شود.
به گزارش مشرق،  شرق نوشت: سامیه بلوچ‌زهی، از خط‌قرمزها عبور کرده است. او دختر 26ساله، مجرد و اهل سنت است که توانسته شهردار کلات (مرکز شهر سرباز) در سیستان‌وبلوچستان شود. یکه‌تازبودن بلوچ‌زهی، تنها به همین‌جا ختم نمی‌شود؛ او توانست، با اکثریت مطلق آرای اعضای شورای شهر کلات، این سمت را از آن خود کند. اتفاقی که با وجود فضا و بافت سنتی سیستان‌وبلوچستان، رخدادی بی‌سابقه است. خانم شهردار، می‌گوید که طلسم مدیریت زنان در سیستان‌وبلوچستان را شکسته. به‌حق که چنین کرده است. او در خانواده‌ای هشت‌نفره زندگی می‌کند. در خطه‌ای از ایران که اغلب زنان هنوز به‌راحتی، قادر به استفاده از حقوقی همانند درس‌خواندن، انتخاب همسر و فعالیت اجتماعی نیستند. او با وجود همه این موانع، دست از فعالیت نکشید و درسش را ادامه داد. برای تحصیل در رشته منابع طبیعی به تهران آمد، اما برخلاف بسیاری از دانشجویان شهرستانی، پایتخت پرهیاهو را ترک کرد و به زادگاهش بازگشت تا برای برداشتن محرومیت زنان، مردان و کودکان زادگاهش بجنگد. او انتخابش را سرآغازی برای خودباوری زنان بلوچ و به چالش‌کشیدن سلطه نظام مردسالاری در این خطه از سرزمین ایران می‌داند.
 
‌چطور شد که تصمیم گرفتید، شهردار شوید؟
می‌خواستم کمبودهایی که خودم با آنها دست‌وپنجه نرم کردم، نسل‌های بعد از من نداشته باشند. نمی‌خواستم، برادرزاده، خواهرزاده و کودکان شهرم بدون داشتن پارک بزرگ شوند. اینجا بیشتر بچه‌ها افسرده هستند. شاید باور نکنید، اما بچه‌های شهر ما با دیگر شهرها متفاوتند، آنها وقتی در شهر دیگری پارک می‌بینند، انگار با چیز عجیبی روبه‌رو شده‌اند، بی‌نهایت هیجان‌زده می‌شوند. آخر، شهر ما هیچ‌چیز ندارد. ما کمبودهای بسیاری داریم. حتی طرح جامع شهری نداریم. جایی نداریم که زنان و مردان بتوانند به‌راحتی در آن قدم بزنند. یک قلعه تاریخی داریم که سال‌هاست، بازسازی نشده و دارد از بین می‌رود. شهر کلات هزارو200نفر جمعیت دارد اما روزانه پنج‌هزارنفر از روستاهای اطراف برای فروش محصولات تولیدی خود وارد این شهر می‌شوند و این جمعیت شناور باعث ایجاد سد معبر و ترافیک شهری شده است. من می‌خواستم کاری کنم که این مشکلات رفع شود، بنابراین تصمیم گرفتم، شهردار شوم.
 
‌ابتدا که فکر شهردار شدن در ذهن شما جرقه زد، با چه چالش‌های درونی روبه‌رو بودید؟
من وقتی بحث شوراها مطرح بود، به این علت که خواهرم می‌خواست که در شورای شهر عضو شود، برای نخستین‌بار به فکر افتادم که من هم باید کاری انجام دهم. اما واقعا نمی‌دانستم که من می‌توانم شهردار شوم؟ می‌توانم مدیریت کنم؟ با انبوهی از این سوالات روبه‌رو بودم. در این میان، پدرم بسیار از من حمایت کرد. بعضی وقت‌ها بود که ناامید می‌شدم. اما پدرم به من امید می‌داد. اعضای شورای شهر (به‌خصوص رییس شورای شهر) هم از من حمایت خوبی کردند.
 
‌شما سال‌های تحصیل خود را در تهران گذراندید، در کدام منطقه ساکن بودید؟ آیا فکر می‌کردید که روزی بتوانید، مسوولیت شهرداری شهر خودتان را برعهده بگیرید؟
من در غرب تهران در «چاردیواری» ساکن بودم. دانشگاه علوم تحقیقات درس می‌خواندم. آن سال‌ها همیشه به نحوه شهرداری به‌خصوص شهرداری منطقه2 تهران توجه می‌کردم. چگونگی اداره تهران همیشه مورد توجه من بود.
 
‌چرا مانند بسیاری از دانشجویان شهرستانی، تهران نماندید؟
من جزو کسانی بودم که از همان اول که به تهران آمدم، تصمیم نداشتم در این شهر بمانم. می‌خواستم برگردم و به شهر خودم خدمت کنم. با اینکه من تهران را خیلی دوست داشتم، حتی روزهای اولی که به شهر خودم برگشتم، خیلی برایم سخت بود. محرومیت‌های اینجا، بسیار آزار‌دهنده است. اما من می‌خواستم، برای برداشتن این محرومیت‌ها تلاش کنم.
 
‌برای خیلی‌ها عجیب است که چطور شورای شهر کلات، با توجه به محدودیت‌های موجود نسبت به زنان، به شما به‌عنوان شهردار رای دادند؟
به‌نظرم، شورای شهر در راستای اهداف خودشان به‌وجود یک شهردار همراه، خلاق و توانا نیاز داشتند. من برنامه مشخصی داشتم. جوانگرایی، پیشرفت و توسعه شهر سرباز از مهمترین اهدافم بود. تقویت اندیشه شورایی و مشورتی، استفاده از نخبگان جوان و در نهایت برنامه‌محوربودن را به‌عنوان عنصر مفقوده در تمام عرصه‌های مدیریت شهری لازم می‌دانستم. از سوی دیگر معتقدم که شورای شهر هوشیارانه پی برده است، راز موفقیت پدرانمان پرداخت حقوق نیمه دیگر جامعه، یعنی زنان بوده است و دریافته‌اند که سرنوشتشان به گونه‌ای پیچیده با سرنوشت ما گره خورده، به همین دلیل با اکثریت مطلق آرا (پنج‌رای) توسط اعضای شورای اسلامی شهر سرباز به این سمت انتخاب شدم. انتخابی که با توجه به فضای استان و بافت سنتی آن بی‌سابقه بوده است.
 
‌مردم از این انتخاب حمایت کردند؟
بله خوشبختانه، اکثر مردم از این انتخاب استقبال کردند، به‌خصوص مورد حمایت روحانیون قرار گرفتم. من یک‌سال سابقه کار در اداره منابع طبیعی به‌عنوان ناظر بخش جنگل دارم. به‌نظرم این سابقه‌کاری در اعتماد مردم به من بسیار موثر بود.
 
‌جالب است که زن‌بودن شما در این انتخاب تاثیر منفی نداشت.
من با توجه به حقوق مسلم خود در اصل بیست‌ویکم قانون اساسی، دنبال احقاق حقوق ازدست‌رفته زنان شهرم بودم. می‌خواستم، زنان، این قشر همیشه قربانی، به خودباوری برسند. امیدوارم که این حرکت، زنگ شروعی برای تمام زنان زادگاهم باشد و آنها بتوانند نقش بیشتری در جامعه ایفا کنند. دوست دارم زنان، همراه برادران‌ خود در ساختن بنیادهای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بکوشند. یادمان نرود، سال‌ها پیش زمانی که پدرانمان و برادرانمان در روستاها برای امرار معاش بر سر زمین‌های کشاورزی می‌رفتند، مادران و دختران نیز چه در کارهای خانه‌داری و چه در امور کشاورزی و دامداری دوشادوش آنها بودند. امیدوارم با انتخاب من، به عنوان نخستین شهردار زن بلوچ، در منطقه‌ای که همچنان عده قلیلی نسبت به حاشیه راندن زنان اصرار دارند، به زودی شاهد حضور بیشتر زنان در سمت‌های مدیریتی باشیم.
 
‌ شما در این مدت با برخورد نامناسبی روبه‌رو نشدید؟
من در این مدت با هیچ برخورد نامناسبی مواجه نشدم. به نظرم، پس از اینکه ما شهرنشین شدیم، زنان و دختران به مرور زمان از صحنه امور اجتماعی حذف و خانه‌نشین شدند. مردمان شهر سرباز، مردمان فهیمی هستند. آنها با انتخاب شورایی متفاوت، روح تازه‌ای در کالبد این شهر تاریخی دمیدند. این مردم درس استواری را از کوه‌ها و درس تلاش و تکاپو را از رود همیشه جاریشان و درس نوع‌دوستی و صداقت را از اجدادشان آموخته‌اند.
 
‌زنان شهر سرباز نسبت به انتخاب شما چه واکنشی داشتند؟
زنان شهر، از این انتخاب خوشحال شدند. می‌دانید که بافت شهر سرباز، یک بافت سنتی است. انتخاب یک شهردار زن به خودی‌خود یک رویداد بسیار نادر در ایران است اما انتخاب یک شهردار زن از اقلیت قومی و مذهبی بلوچ و اهل‌سنت تاکنون اتفاق نیفتاده بود. من با شهردار شدنم امید و خودباوری را در بین زن‌های بومی زنده کردم. فکر می‌کنم با این اقدام، تعداد بسیاری از زنان بتوانند، وارد عرصه‌های مدیریتی و سیاسی شوند. در واقع این فرصتی است برای تمام کسانی که با وجود داشتن تخصص در انزوا قرار گرفته بودند.
 
‌بنابراین، به‌نظر شما این انتخاب، سرآغازی برای بازنگری در نظام مردسالاری سیستان‌وبلوچستان است؟
بله، این انتخاب می‌تواند سرآغازی باشد برای خودباوری زنان بلوچ و بازنگری در نظام مردسالاری و تقویت حقوق و نقش اجتماعی زنان.

 
در این چند روز شهردار بودنتان برخورد ارباب‌رجوع‌ها و پرسنل شهرداری با شما چگونه بوده؟
برخوردها خیلی خوب است. مدیریت قبلی عملکرد مناسبی نداشته است. احساس می‌کنم که در حال حاضر، پرسنل شهرداری خیلی راضی هستند. آنها به من احترام می‌گذارند. ارباب‌رجوع‌هایی که در این یک‌هفته به شهرداری آمدند، خیلی برخوردهای خوبی داشتند. فکر نمی‌کردم که مردم به این خوبی از من استقبال کنند.
 
‌حالا از برنامه‌هایتان بگویید، از برنامه‌هایی که برای اجرای آنها انتخاب شدید.
شهر سرباز با مشکلات بسیاری روبه‌رو است. من راه‌اندازی و توسعه زیرساخت‌های فرهنگی، ورزشی، رسانه‌ای، اجتماعی و هنری را در اولویت برنامه‌هایم قرار داده‌ام. می‌خواهم از زنان و جوانان در اجرای فعالیت‌های شهری استفاده کنم. طرح‌هایی هم برای اوقات فراغت جوانان و زنان دارم. من خدمتگزار مردم شهر سرباز هستم و می‌خواهم شرایط مناسب شهری را برای سلامت جسمی و روحی آنها فراهم کنم. از آنجایی‌که زنان قشر آسیب‌پذیر جامعه هستند و بخش اشتغال زنان تاکنون نادیده گرفته ‌شده است، می‌خواهم که شرایط مناسب کاری را برای آنها فراهم کنم. برای مثال هیچ اقدامی برای زنان دستفروش انجام نشده، دستفروشی یک زن یعنی مرگ تدریجی او که از سر ناچاری به دستفروشی روی آورده. من می‌خواهم که این خلأ‌ها را برطرف کنم.
 
و حالا حس شما به عنوان یک خانم شهردار؟
من زن بلوچی هستم که طلسم مدیریت در این شهر را شکستم و تنها امیدم داشتن شهری سبز و آسمانی آبی است.

امید بخش ترین آیه قرآن کدام است؟


روزی امیرالمؤمنین علی(ع) وارد جمعی شد و از آن‌ها سؤال کرد: آیا شما می‌دانید امیدبخش‌ترین آیه قرآن کریم کدام آیه است؟!
ویژه نامه حسینیه مشرق، روزی امیرالمؤمنین علی(ع) وارد جمعی شد و از آن‌ها سؤال کرد: آیا شما می‌دانید امیدبخش‌ترین آیه قرآن کریم کدام آیه است؟ هرکس به فراخور حالش آیه‌ای را عنوان کرد:

برخی آیه 48 سوره نساء را خواندند: «إِنَّ اللّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ»؛ خداوند هرگز شرک را نمى‌بخشد و پایین‌تر از آن را براى هر کس که بخواهد مى‌بخشد.

امام(ع) در پاسخ فرمودند: خوب است، ولى آنچه من می‌خواهم نیست.

عده‌ای به قرائت آیه 110 سوره نساء پرداختند: «وَمَنْ یَعْمَلْ سُوءًا أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللّهَ یَجِدِ اللّهَ غَفُورًا رَحیماً»؛ هرکس خلافکار و ظالم باشد ولی استغفار کند، خداوند را بخشنده و مهربان خواهد یافت.

اما امام(ع) دوباره در پاسخ فرمودند: خوب است ولى آنچه مى‌خواهم نیست.

تعدادی اظهار داشتند آیه 53 سوره زمر است: «یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلی‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً»؛ ای بندگان من که در حقّ خود اسراف کرده‌اید! از رحمت خدا مأیوس نشوید، زیرا او همه گناهان را می‌بخشد.

امام(ع) مجدداً فرمودند: خوب است، اما آنچه مى‌خواهم نیست.

برخی آیه 135 سوره آل عمران را قرائت کردند: «وَالَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَهً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللّهُ»، کسانی که اگر کار زشتی انجام دادند و به خودشان ظلم کردند، یاد خداوند می‌کنند و برای گناهان خویش استغفار می کنند و کیست جز خداوند که گناهان را ببخشد.

بعد از اینکه حضرت علی(ع) نظرات آنان را شنید، فرمود: از حبیبم رسول خدا(ص) شنیدم که فرمودند: امید بخش‌ترین آیه در قرآن این آیه است: «وَأَقِمِ الصَّلاهَ طَرَفِیَ النَّهارِ وَ زُلَفًا مِنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ» (سوره هود،114).

سپس پیامبر اکرم(ص) ادامه دادند: «یا علی! سوگند به خداوندی که مرا بشیر و نذیر به سوی مردم مبعوث کرد، وقتی که یکى از شما براى وضو گرفتن بر می‌خیزد، گناهانش از جوارحش مى‏ریزد و زمانی که به روى خود و به قلب خود متوجه خدا مى‏‌شود از نمازش کنار نمى‏‌رود، مگر آنکه از گناهانش چیزى نمى‌‏ماند و مانند روزى که متولد شده پاک مى‏‌شود، و اگر بین هر دو نماز گناهى بکند نماز بعدى پاکش می‏‌کند، آن گاه نمازهاى پنجگانه را شمرد.

بعد فرمودند: یا على! جز این نیست که نمازهاى پنجگانه براى امت من حکم نهر جارى را دارد که در خانه آن‌ها واقع باشد، حال چگونه است وضع کسى که بدنش آلودگى داشته باشد و خود را روزى پنج نوبت در آن آب بشوید؟ نمازهاى پنجگانه هم به خدا سوگند براى امت من همین حکم را دارد.‏( تفاسیر مجمع البیان و کنزالدقائق)
منبع: فارس

آیا سجده بر مهر صحیح است؟ چرا شیعیان بر تربت سجده مى‏ کنند؟

آیا سجده بر مهر صحیح است؟ چرا شیعیان بر تربت سجده مى‏ کنند؟

بخارى که باید گفت برترین عالم اهل تسنن به حساب می آید، در کتاب خود که نام «صحیح» را بر آن گذاشته است، از پیامبر صلى الله علیه و آله نقل مى‏ کند:

جُعِلَت لی الأرضُ مسجداً وطهوراً؛

زمین سجدگاه و مایه پاکیزگى براى من گردیده است. «۱»

سجده کردن یعنى صورت روى زمین گذاردن، آن هم زمین پاک. لذا شیعیان به تأسى از پیغمبر خود که سجده بر زمین را واجب مى‏ دانند، بر زمین سجده مى ‏کنند.

به دلیل آن‏که اغلب خانه ها، منازل و مساجد، مفروش مى‏ باشد و دسترسى به زمین آسان نیست و از طرفى جمع کردن فرش‏ ها در وقت نماز ممکن و مقدور نمى ‏باشد، لذا شیعیان قطعاتى از زمین و خاک پاک را که مهر یا تربت نامیده مى ‏شود با خود همراه دارند تا براى سجده کردن به زحمت نیفتند. بنابراین شیعیان همواره مهرى را به نیت قطعه‏اى از زمین همراه دارند تا بتوانند مطابق دستور قرآن مجید سجده نمایند. بنابراین سجده بر مهر اشکالی ندارد و این قطعه از زمین، آن طور که مغرضان بر ضد شیعیان تبلیغ مى ‏کنند به نیت بت نمى‏ باشد.

اخبارى از اهل‏بیت طهارت رسیده است که سجده بر تربت پاک حسین که به خاک کربلا معروف است، موجب فضیلت بیشتر و ثواب زیادتر مى‏ شود.

بدیهى است که سجده بر تربت کربلا مستحب است و واجب نیست. در مورد اهمیت خاک کربلا، جلال الدین سیوطى، از دیگر عالمان بزرگ اهل سنت، در کتاب «خصائص الکبرى» از ام سلمه و نیز عایشه نقل مى‏ کند:

«دیدم حسین علیه السلام در آغوش جدش رسول‏اللَّه صلى الله علیه و آله نشسته است و خاک سرخ رنگى در دست آن حضرت مى‏ باشد. آن حضرت آن خاک را مى ‏بوسد و مى ‏گرید. ام سلمه پرسید یا رسول‏اللَّه! این خاک چیست؟

ایشان فرمود: جبرئیل مرا خبر داده است که حسینم را در سرزمین عراق مى‏ کشند. این خاک را از آنجا برایم آورده است، و من بر مصایب حسینم گریه مى‏ کنم. سپس تربت را به‏ ام سلمه داد و فرمود: چون دیدى این خاک به خون تبدیل‏  شد، پس بدان که حسینم را کشته‏ اند. ام سلمه آن خاک را در شیشه‏ اى نگاه داشت تا در ظهر روز عاشوراى سال ۶۱ هجرى، آن خاک به خون تبدیل شد و ام سلمه دریافت که حسین را به شهادت رسانده‏ اند.»

بر این اساس، اعتقاد شیعیان که گرفته از نص قرآن و سنت پیامبر و توضیحات ائمه معصومین (عترت پیامبر و ثقل اصغر) است، سجده بر وجه الارض است، یعنى خود زمین و هرچه مصداق زمین باشد، مانند سنگ به شرط آن‏که نظیر طلا و نقره (و سایر فلزات و سنگهاى قیمتى) معدنى نباشد و چیزهایى که از زمین مى‏ روید، (به شرط آن‏که خوراکى و پوشاکى نظیر پنبه نباشد). لذا بهتر است سجده بر خاک کند و فرش و آسفالت (قیر) و نظایر آن‏ها چون از مواد معدنى است نمى ‏توان بر آن سجده کرد.

سجده بر خاک کربلا (با حکمت‏ هایى که ائمه فرموده‏ اند) فضیلت بیشترى دارد، چون شهادت امام حسین نمونه کامل بندگى است و در کربلا سر به خاک بندگى نهاد و در این راه خون او بر زمین ریخته شد. لذا سجده بر خاک کربلا نه تنها شرک نیست، بلکه توحید کامل است و سجده براى امام حسین نیست، سجده بر بهترین خاک است براى خدا.

اگر سجده بر تربت امام حسین شرک باشد، سجده ملائکه بر خاک آدم هم شرک است. در حالى‏ که خداوند هرگز دستور به شرک نمى ‏دهد، بلکه به توحید کامل دستور مى‏ دهد. شیطان که ظرفیت توحید را نداشت، سجده نکرد. لذا سجده ما، سجده بر خاک خلیفه خدا و به امر خدا و براى خدا است.
منبع:

۱- کتاب الصلاة، ص ۹۱ .
۲- پاسخ به شبهات در شبهاى پیشاور، ص۲۲۰ و ۲۲۱٫