خبرگزاری اهلبیت (ع) ـ ابنا / سرویس صفحات فرهنگی:
در پی شدت گرفتن فعالیت تروریست های موسوم به "گروه دولت اسلامی عراق و شام" یا همان "داعش"، فعالیت های این گروه زیر ذره بین قرار گرفت.
معمولا اخبار و اطلاعاتی که درباره داعش منتشر می شود درباره پیشروی ها، عقب نشینی ها یا جنایات این گروه است. اما نوشته زیر که به قلم یکی از اعضای کمیتههای آموزش و رسانه انجمن روانپزشکان ایران به چاپ رسیده است به بررسی گروه تروریستی داعش از زاویه ای دیگر پرداخته است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به قلم: دکتر سامرند سلیمی (روانپزشک)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به نظر من "پدیده داعش" جدید نیست، ولی عواملی این گروه را متمایز میکند؛ مثلا تماشاگران شبکههای تلویزیونی دنیا شاهد فیلمهایی هستند که خود داعش منتشر میکند. آنها سایتهای اینترنتی دارند که بهوسیله آن فیلمها و عکسهای خود را به تمام دنیا مخابره میکنند. از طرفی منطقه همزمان پر از خبرنگار است چون هم جنگ سوریه در جریان است و هم مسائل منطقهای خاورمیانه بسیار مهم هستند، بنابراین خبرنگارها میتوانند لحظه به لحظه وقایع را پوشش دهند.
علاوه بر اینها، اهمیت استراتژیک کشور عراق و منابع نفتی آن مزید بر علت شد و اینکه داعش اولین حملههای خود را متوجه مناطق نفتخیز و پالایشگاهها کرد، در خبرساز شدن اقدامهای آنها موثر بود، اما چیزی که بیشتر از هر چیز دنیا را تکان داد، الگویی از رفتار بود که این گروه هنگام تصرف مکانها نشان میدادند؛ فیلمهایی از داعشیها منتشر شد که آنها را در جادهها و در حال بازرسی اتومبیلها نشان میداد در حالی که لپتاپهایی در دست داشتند با اسامی کسانی که با دولت همکاری داشتند یا به هر نوعی تفکراتشان با ایدئولوژی داعش متفاوت بود.
اعضای این گروه کارت شناسایی رانندهها را با فهرست این اسامی مطابقت میدادند و اگر اتفاقا نام آنها در این لیست وجود داشت، همانجا بدون محاکمه حکم اعدام در موردشان اجرا میشد!
این فیلمها در تمام دنیا پخش شد و تعجب همه دنیا را برانگیخت که کدام ایدئولوژی و دین میتواند اینگونه باشد که براساس آن، افرادی اجازه پیدا کنند صرفا براساس یک نام و بدون محاکمه، کسی را کنار جاده به قتل برسانند و شادمانی کنند.
مساله این است که اعضای این گروه غیر از خودشان، بقیه آدمها را دیندار و دینمدار نمیدانند بنابراین هرگونه خشونت و قتلی را عین وفاداری به ایدئولوژی دینیشان فرض میکنند در حالی که بسیاری از مسلمانان در سراسر دنیا و بهخصوص طبقه فرهیخته آنها، از این اقدامها متحیر ماندهاند و هرگز چنین اعمالی را خداپسندانه و بر مبنای دین نمیدانند و از آنها بیزارند.
آیا داعش تروریست است؟
«ترور» یعنی ایجاد وحشت و ترس. در واقع ترور یعنی استفاده از خشونت غیرمترقبه، شوکآور و غیرقانونی علیه افراد غیرنظامی برای وادار کردن یک دولت یا یک جامعه به پذیرش خواستههایی که بر مبنای یک ایدئولوژی استوار است.
اما تروریست از منظر روانشناختی میخواهد چه اتفاقهایی در جامعه بیفتد و هدفش چیست؟ آنها پدیدههای روانشناختیای را در جامعه ایجاد میکنند تا از طریق آن به مردم و غیرنظامیها فشار بیاید تا آنها هم به دولتها فشار بیاورند و در نهایت آن گروه به خواستههایش برسد. پدیدههای روانشناختی که در اثر حرکات تروریستی و شنیدن خبر آنها در مردم ایجاد میشود؛ وحشت، احساس نابسامانی و آشفتگی، ناآرامی و بیقراری، بدبینی، اضطراب و دلشوره، خشم، سوگ و احساس رخ دادن تراژدی است.
از همه مهمتر، ترکیبی از همه این احساسهای ناخوشایند است که باعث بروز احساس شدید سردرگمی، نابسامانی و ناامنی درون آدمها میشود. اما چه چیزی باعث روا داشتن ترور میشود؟ واضح است کسانی که چنین رفتارهایی دارند، خودشان آن را بیرحمانه، وحشیانه و غیرانسانی نمیدانند و این حق مسلم را برای خود قائل هستند که چنین اعمالی انجام دهند.
در سالهای اخیر در دنیا، راجع به کسانی که رفتارهای تندرو داشتهاند، بررسیهایی انجام شد. یکی از مهمترین و بهترین این تحقیقات را دکتر واگدی لوزا در دانشگاه کانادا انجام داد که در مورد تروریسم گروههای مذهبی مثل القاعده با رویکرد خاورمیانه بود و میتوان نتایج آن را به داعش هم تعمیم داد. براساس این مطالعه، معلوم شد در غرب بیشتر کسانی که به این گروهها میپیوندند، مردانی هستند در سنین ۱۷ تا ۲۳ ساله، معمولا از خانوادههای طبقه متوسط با دستاوردهای نسبتا بالای شغلی و تحصیلی در علوم مدرن و دارای مدارک دانشگاهی.
اما نتایج مطالعههایی هم که در سال ۱۹۹۹ انجام گرفت، نشان داد کسانی که در کشورهای خودشان دست به اقدامهای تروریستی میزنند، افرادی هستند با تحصیلات کم و بیکار که از متن جامعه تقریبا کنار گذاشته شدهاند و خودشان هم خودشان را از متن جامعه جدا کردهاند.
رهبران این گروههای تندرو و افراطی مذهبی، به طور متوسط ۱۵ سال بزرگتر از پیروان و دیگر اعضای گروه هستند، حدود ۴۰ سال سن دارند، جذبه و قدرت تاثیرگذاری خیلی زیادی دارند، قادرند احترام طرفداران و پیروانشان را نسبت به خودشان برانگیزانند، دانش زیادی درباره ایدئولوژیشان دارند به نحوی که میتوانند دیگران را تحتتاثیر قرار دهند، ذاتا شخصیت پرنفوذی دارند، الهامبخش دیگران هستند، تشویق و ترغیب را در عالیترین شکل ممکن بلدند، معمولا از مرگ نمیترسند و استاد مرگ هستند. البته در رهبران این گروهها، افرادی هم وجود دارد که اتفاقا کاملا از مرگ گریزانند در حالی که دیگران را برای مردن در راه ایدئولوژی تشویق میکنند.
کسانی که جذب گروههایی مثل داعش میشوند، غیرطبیعیاند؟
در این مورد توافق نظر وجود ندارد. برخی مطالعهها نشان میدهد عده زیادی از این آدمها اختلالهای شخصیتی دارند. حتی برخی از آنها به اختلالهای روانپزشکی عمدهتری هم مبتلا هستند. اما مهمترین نکته شخصیتی که میتوان به آن اشاره کرد، این است که این افراد در خانواده یا جامعهای بزرگ شدهاند که در آنها احساس شدید خودکمبینی و احساس حقارت به وجود آورده است.
این آدمها هرگز جدی گرفته نشدهاند و احساس کردهاند شهروند درجه یک نیستند و حقوق آنها با حقوق دیگر شهروندان تفاوت دارد. آنها حس میکنند مثل دیگران با آنها رفتار نمیشود. یکی از بارزترین نمونههای این وضعیت را شاید بتوان در رفتار مردم عرب ساکن حومه پاریس در ۳-۲ سال گذشته مشاهده کرد. آنها در پاریس به دنیا آمده بودند و پاسپورت فرانسوی داشتند اما احساس تعلق و دلبستگی به جامعه فرانسه در آنها شکل نگرفته بود و همین باعث شد اغتشاشهایی را در پاریس ایجاد کنند که خسارتهای زیادی به بار آورد.
بعد از آن، دولت فرانسه تازه متوجه شد نمیتواند به تبعیض قائل شدن ادامه دهد و باید زمینههای پیوستن این مردم به فرهنگ فرانسوی و در عین حال احترام به فرهنگ عربی و اسلامی را فراهم کند تا با چنین عصیان و آشوبهایی مواجه نشود.
یکی دیگر از جنبههای شخصیتی اعضای چنین گروههایی، این است که استقلال شخصیتی ندارند و نیاز دارند از فرد دیگری با جذبه و تاثیرگذاری بالاتر پیروی کنند. آنها اعتماد به نفس ندارند و فقط در چارچوب یک ایدئولوژی میتوانند احساس اعتماد به نفس پیدا کنند، آن هم ایدئولوژیای با رفتارهای خشن تا کسی جرات نکند در مقابلشان بایستد.
افرادی که فاقد حس همدلی و همدردی با دیگران هستند و اساسا از کودکی وجدان در آنها شکل نگرفته، از کودکی آسیب شدیدی به خودانگارهشان وارد شده یعنی در خانواده و جامعه مرتب به آنها گفته میشده بد هستند، از قوم بدی هستند، مذهبشان به درد نمیخورد، ملیت وحشیای دارند و...، مدام در پی این هستند، که خشم خود را جایی رها کنند و یکی از بهترین راههای این کار، پیوستن به گروههایی است که میتوان با عضویت در آنها و رفتارهای خشونتآمیز، خشم را تخلیه کرد.
اعضای این گروهها، معمولا نسبت به اطرافیان و جهان بدبین هستند و گاهی اشتغال ذهنی زیادی با قدرت دارند چون مثلا تحتکنترل یک والد بسیار خشن یا حاکمیت خشن و تنبیهگر بودهاند. گروههایی مانند داعش ماوایی میشود برای آنها تا احساس قدرت کنند. آدمهایی با چنین ویژگیهایی، چنان تحتتاثیر و نفوذ قرار میگیرند که نوعی هیپنوتیزم در آنها رخ میدهد، به گونهای که باعث میشود تماسشان با واقعیتها قطع و درکشان از حقایق مخدوش شود.
یکی از کارهایی که رهبران این گروهها به خوبی انجام میدهند، شستشوی مغزی است؛ یعنی مسائل ایدئولوژیک را به اسم واقعیتی در کل هستی به خورد این آدمها میدهند و آنها را به این باور میرسانند که واقعیت همین است که رهبرانشان میگویند.
گروه دیگری از محققان هم براساس مطالعههایشان به این نتیجه رسیدهاند که اعضای گروههای تروریستی، اصلا شخصیت غیرطبیعی ندارند و خیلی از آنها طبیعی، تحصیلکرده و فرهیخته و به شدت به ایدئولوژی خود وفادارند و حتی حاضرند در راه ایدئولوژیشان، جان خود را فدا کنند. در واقع این افراد از طریق فدا کردن جانشان احساس مفید بودن، جانفشانی و ایثار میکنند و طی این راه را پرافتخار میدانند که در نهایت باعث میشود نامی بزرگ در این دنیا و جایگاه رفیعی در دیار باقی برایشان بهوجود آید.
به نظر من، طبیعتا از هر دو گروه این آدمها، در گروههایی مثل داعش دیده میشود و شاید باید برای پی بردن به واقعیت به رفتار آنها نگاه کنیم. من معتقدم آنچه آدمهای طبیعی را از غیرطبیعی متمایز میکند، میزان قانونمندی و رفتارهایی است که براساس وجدان از آنها سر میزند.
کسانی که به جانفشانی و ایثار و افتخار معتقدند، مطمئنا حاضر نیستند شخصی که به اسارت آنها درآمده، بدون محاکمه، کنار جاده و جلوی چشم اعضای خانوادهاش تیرباران کنند.
متاسفانه با توجه به رفتارها و اقدامهای گروه داعش، به نظر میرسد بیشتر اعضای آن شخصیت غیرطبیعی دارند و تفکراتشان غیرمنعطف، ابتدایی و بدوی است. آنها معمولا عادت دارند و آموختهاند به مسائل خیلی سادهانگارانه نگاه کنند. نمونهاش همین پدیده اعلام خلافت برای همه جهان از یک منطقه در عراق و سوزاندن پاسپورتهای تبعههای کشورهای اروپایی است تا نشان دهند جهانشمول فکر میکنند و تفکر ملیتی ندارند! این افراد معتقدند حکومت و خلافتی برای تمام دنیا تاسیس کردهاند و همه اینها نشان از سادهانگاری آنها دارد.
داعشیها پدیدهها را یا سیاه مطلق میبینند یا سفید سفید، یا خوب خوب یا بد بد. آنها دنیا را به دو دسته تقسیم شده میبینند؛ ثروتمندان بیدرد استثمارگر و فقرای دردمند بدبخت و این یعنی تفکر همه یا هیچ. عقاید آنها بیشتر از اینکه عقاید خاصی باشد، بر پایه رد تفکر دیگران است و همه حق را با خود میدانند. علاوه بر این، اعتقاد دارند تفکرشان در تمام اعصار و برای همه مردم و همه شرایط درست و بجاست بنابراین میخواهند ایدئولوژی خود را به زور به همه بقبولانند و اگر کسی مخالفت کند، درصدد آزار او برمیآیند. به وضوح سیستم تحلیلی این گروهها ضعیف است چون آموزشهایی که در مدارس خود دیدهاند بیشتر بر اساس حافظه است نه تحلیل.
در نهایت تاکید میکنم که تشکیل داعش و گروههایی نظیر آن، حاصل پس زده شدن و تحقیر از سوی خانواده و جامعه است بنابراین اگر هر کشوری میخواهد پدیدهای مثل داعش در آن ظهور نکند، باید بداند لازم است به حقوق شهروندی و دین و مذهب مردم احترام بگذارد.
10 پست کلیدی در سیطره "فامیل نزدیک"
-علیاصغر مونسان دیگر خواهرزاده رییس دولت است که به عنوان مدیرعامل منطقه آزاد کیش انتخاب شده است.
گروه جنگ نرم مشرق- این جریان ضداسلامی که آمریکا تا چندی قبل توجه چندانی به جنایات و پیشروی های آن در خاک عراق نداشت این روزها از سوی مقامات کاخ سفید مهمترین تهدید امنیتی برای این کشور خوانده می شود، اما نکته جالب استفاده بهنیه داعش از فناوریهای رسانهای و به خصوص شبکههای اجتماعی آمریکایی برای رعب آفرینی و قدرت نمایی است.
اعضای داعش در دنیای مجازی استراتژی پیچیدهای را پی گرفتهاند و با انتشار ویدیوهای بسیار باکیفیت و دارای تدوین حرفه ای که با امکانات خوبی تهیه شدهاند تلاش میکنند قساوت و وحشیگری خود را به رخ مخاطب بکشند. این اقدامات با روش های مورد استفاده بن لادن رهبر به قتل رسیده القاعده قابل مقایسه نیست. زیرا کل فعالیت رسانه ای وی و همفکرانش محدود به انتشار نوارهای سخنرانی القاعده در سایت های اینترنتی و یکی دو مصاحبه با شبکههای تلویزیونی خاص بود. اما اعضای داعش علیرغم تحجر و جمود فکری و دشمنی با تمام مظاهر تمدن علاقه خاصی به استفاده از اینترنت و شبکههای اجتماعی دارند.
برخی کارشناسان معتقدند این گروه تروریستی در حال اجرای یک بازی قدیمی به شیوهای جدید است. روشهای داعش اگر چه پیچیده و پرهیاهو به نظر میرسد، اما ممکن است تداوم آن به عاملی برای افزایش تنفر از این گروه و تضعیف آن بینجامد. انتشار ویدیوی سربریدن خبرنگار آمریکایی در شبکه های اجتماعی نشان داد که داعش در پیگیری مطالبات خود جدی است. اما از بعد فنی بعد از انتشار این ویدیو سایت های شبکه ای همچون یوتیوب و توییتر به سرعت برای پاک کردن عکس ها و فیلم های مربوط تلاش کردند.
این اولین بار بود که شبکه های اجتماعی آمریکایی با این سرعت و جدیت برای پاک کردن ویدیوی مربوط به یکی از جنایت های اعضای داعش تلاش می کردند و در زمانی که تروریست های این گروه در سوریه و عراق مسلمانان را قتل عام می کردند چنین جدیتی از آنان دیده نشده بود.
بررسیهای فیلیپ اسمیت محقق دانشگاه مری لند در زمینه عملکرد گروه های جهادی نشان می دهد که در ماه گذشته میلادی فعالیت اعضای داعش و همفکران آنها در شبکه های اجتماعی به میزان چشمگیری افزایش یافته است. اعضای داعش در ماه جولای ویدیویی با زیرنویس انگلیسی در شبکه های اجتماعی منتشر کردند که نشان می داد کودکان کم سن و سال روزه شان را همراه با شبه نظامیان تروریست افطار می کنند. یک هفته بعد همزمان با عید فطر ویدیوی دیگری از همین گروه منتشر شد که نشان می داد اعضای داعش پایان ماه رمضان را با اعدام دسته جمعی گروهی از مخالفان خود جشن گرفته اند.
همچنین از ماه گذشته شاهد انتشار بولتن خبری آنلاین داعش هستیم که به زبان انگلیسی هم ترجمه و منتشر می شود. جی ام برگر کارشناسی که فعالیتهای داعشیها در شبکه های اجتماعی را رصد می کند می گوید این افراد از هزاران حساب کاربری در توییتر برای انتشار عقاید خود استفاده می کنند. برخی خود را شبه نظامی جا می زنند و برخی دیگر مدعی می شوند حامی آنها هستند و ارتباطی با داعش ندارند تا جلوی بسته شدن حساب کاربریشان را بگیرند.
این حساب ها پست های همدیگر را بازنشر می کنند و پیام های مختلفی را با مضامین مشابه برای حساب های مختلف دولتی، رسانه ای و حتی اشخاص مشهور مانند هنرمندان و خوانندگان ارسال می کنند. در بخش اعظم این پیام ها تصاویری از سربریدن اشخاص و متونی بر ضد آمریکا و کشورهای غربی وجود دارد.
البته در برخی مواقع هم داعشی ها برای جلب توجه غربی ها و کاستن از شدت نفرت از خود اقدامات دیگری هم انجام می دهند. از جمله پس از درگذشت رابین ویلیامز کمدین غربی برخی از آنها مطالبی در مورد فیلم های محبوب خود با بازی وی نوشتند. برخی از آنها هم با شیشه های خالی یک شرکت تولیدکننده غربی مواد غذایی در عراق و سوریه عکس گرفته و آنها را در شبکه های اجتماعی منتشر کردند.
این بازی دوگانه باعث شوکه شدن مخاطب می شود. در همان زمانی که برخی طرفداران و تروریست های داعش با شیشه های خالی مواد غذایی عکس می گرفتند، دیگر همتایان آنها عکسی از پسرکی که با سر یک اعدامی به دست داعش بازی می کرد را در توییتر منتشر کردند. این کار به سرعت از سوی جان کری وزیر خارجه آمریکا محکوم شد.
استفاده گسترده عناصر داعش از شبکه های اجتماعی آمریکا دولت آمریکا را به فکر انداخته تا از همین طریق با آنها مقابله کند. وزارت خارجه آمریکا به این منظور از مرکز استراتژیک ارتباطات ضدتروریسم خود استفاده می کند. این مرکز در سال 2011 به دستور اوباما تاسیس شده است. کاخ سفید از شبکه های اجتماعی هم برای ضدتبلیغ علیه داعش بهره می گیرد و از جمله در فیس بوک صفحه ای توسط مرکز یاد شده ایجاد شده است.
هدف اصلی از این اقدامات آن است که افراد جدیدی به جمع نیروهای داعش ملحق نشوند. ویلیام مک کانتس یکی از مقامات سابق وزارت خارجه آمریکا که برای راه اندازی مرکز استراتژیک ارتباطات ضدتروریسم همکاری کرده، گفته است: یکی از سختیهای این کار روشنگری در مورد تروریست های داعش است بدون آنکه این کار عملا موجب جلب بیشتر توجهات به آنان شود. قرار نیست این اقدامات در عمل باعث افزایش بازدید از نمایه های کاربران داعش شود.
البته داعشی ها هم نسبت به این تبلیغات بیتوجه نبودهاند و تلاش کرده اند در حساب های کاربری خود به خصوص در سایت توییتر به آنها پاسخ داده یا مقابله به مثل کنند. در مواردی هم هر دو طرف از هش تگ های مشابهی برای حمله به یکدیگر و نگارش مطالبی برای رد دیدگاه های طرف مقابل استفاده کرده اند. اما تلاش برای به انزواکشاندن رسانه ای گروه داعش از سوی آمریکایی ها پس از سربریدن جیمز فولی خبرنگار آمریکایی تشدید شد. آمریکایی ها با انتخاب هش تگ ISISMediaBlackout از همگان خواستند تا تصاویر جنایت های داعشی ها را بیش از این به اشتراک نگذارند.
به نظر می رسد طی هفته های آینده تداوم فعالیت های آنلاین به چالشی جدی برای داعشی ها مبدل شود. سایت هایی مانند فیس بوک، توییتر و یوتیوب مدتی است به طور گسترده در تلاشند تا مانع انتشارعکس ها و ویدیوهای گروه داعش شوند و البته کاخ سفید هم به طور جدی از این درخواست ها حمایت کرده است.
در مقابل داعشیها در تلاشند با انتشار گسترده و بی وقفه تصاویر وحشی گری های خود ترفند آمریکایی ها را خنثی کنند. بعد از پاک شدن هر حساب کاربری چندین حساب کاربری مشابه مثل قارچ سبز می شود و با تداوم این وضعیت داعشی ها به استفاده از شبکههای اجتماعی با کنترل کمتر مانند فرندیکا و دیاسپورا روی آورده اند. البته مدیران این شبکه ها هم می گویند در تلاش هستند تا حسابهای کاربری وابسته به داعش را شناسایی و پاکسازی کنند.