اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

این شیخ وهابی تکفیری (العریفی) را بهتر بشناسید

این شیخ وهابی تکفیری (العریفی) را بهتر بشناسید


هرچند به تعبیر یکی از اندیشمندان مصری «علمای وهابی» در حد واندازه‌های «طلبه‌های الازهر» هم سواد ندارند، به همین خاطر اساساً شاید پرداختن به چنین شخصیت‌های چیزی جز اتلاف وقت نباشد، اما از آنجا که برخی از همین به اصطلاح علماء سلفی – بهتر است بگوییم علمای تکفیری وهابی- در جهت آتش‌افروزی میان مسلمانان و دامن زدن به تفرقه و جنگ شیعه و سنی و اعلام جهاد علیه مقاومت در راستای نقشه‌های شوم دشمنان امت اسلامی گام برمی‌دارند، لازم است که برای آگاه نمودن اذهان به صورت اجمالی با سابقه، تحصیلات، مواضع و رفتارهای یکی از همین شیوخ به نام «محمد العریفی» آشنا شویم.

محمد عریفی کیست؟

«محمد بن عبدالرحمن العریفی» مبلغ و عالم جوان سعودی است که در 15 جولای 1970 در شهر دمام واقع در استان شرقی عربستان به دنیا آمد. 
 

عریفی در سنین نوجوانی

وی لیسانس خود را در سال 1991 در رشته اصول دین از دانشگاه امام محمد بن سعود در ریاض و فوق لیسانس خود را در سال 1996 در اصول دین با گرایش عقیده و مذاهب معاصر از همین دانشگاه اخذ کرد. عنوان پایان نامه وی پژوهش و بررسی «الکافیة الشافیة فی الانتصار الفرقه الناجیة ابن قیم» بود که با رتبه ممتاز دفاع کرد. عریفی تحصیلات خود را ادامه داد و توانست در سال 2001 دکترای خود را در اصول دین با گرایش عقیده و مذاهب معاصر از همان دانشگاه محمد بن سعود به پایان برساند. عنوان تز دکتری وی نیز «نظریات شیخ الاسلام بن تیمیة درباره صوفیه» می‌باشد. 

عریفی عضو هیات امنای کمیته عالی رسانه‌های اسلامی وابسته به «رابطة العالم الاسلامی» و عضو تعدادی از دفاتر تبلیغی و انجمن‌های اسلامی و مشاور در تعدادی از مراکز اسلامی و استاد مدعو تعدادی از دانشگاه‌ها در عربستان و خارج از آن است. 
علاوه بر این عریفی عضو وزارت امور اسلامی است و با بخش‌های عقیدتی و دینی امنیت کشور، دفاع ملی، وزارت دفاع، دانشکده هوایی ملک فیصل و گارد ملی و وزارت آموزش و پرورش همکاری می‌کند. عریفی که خطیب مسجد جامع «بواردی» در جنوب ریاض است، تفسیر و فقه را نزد شیخ بن باز، فقه و توحید را نزد شیخ عبدالله بن جبرین و توحید را نزد شیخ عبدالله بن قعود و فقه را نزد شیخ عبدالرحمن بن ناصر براک گذرانده است. وی در زمینه تلاوت و قرائت قرآن و حدیث از استادادن مصری و عربستانی اجازه‌نامه شرعی دارد. او همچنین در زمینه فقه، اصول، تفسیر و سیره نبوی مشغول به تدریس می‌باشد. عریفی در کنفرانس‌های متعددی در داخل و خارج عربستان شرکت کرده است و تاکنون بیش از بیست عنوان کتاب و کتابچه با موضوعات دینی به رشته تحریر در آورده است. 
 

کتاب «از زندگی‌ات لذت ببر» تالیف شیخ عریفی
عریفی همچنین بالغ بر 120 خطبه و بیش از پنجاه سخنرانی ضبط شده در اینترنت دارد. وی مقالات متنوعی در روزنامه‌ها و مجلات عربی به چاپ رسانده و در کشورهای امارات، قطر و عمان و کویت بویژه در ماه رمضان برنامه‌های تلویزیونی دارد. وی هم اکنون عضو هیات علمی بخش مطالعات اسلامی دانشکده معلمین در ریاض و امام و خطیب مسجد دانشکده امنیتی ملک فهد می‌باشد.  

عریفی که حضور فعالی نیز در تویتر دارد و روز به روز بر طرفدارانش ‌افزوده می‌شود، در میان ساکنان کشورهای حاشیه خلیج فارس با 5 میلیون و ششصد هزار طرفدار جایگاه اول را به خود اختصاص داده است. پس از وی نیز سلمان العوده با 3 میلیون طرفدار قرار دارد.
 
عریفی عاشق فیسبوک و تویتر است.
عریفی متاهل بوده و پنج دختر و سه پسر و یک نوه دختری از دختر بزرگش دارد. عریفی در فتواهای خود بر لزوم داشتن فرزندان زیاد و عدم جلوگیری از بارداری زنان تاکید می‌ورزد.

عریفی در کنار فرزندانش
عریفی همچنین به همراه برخی از شیوخ عربستانی از جمله سلمان العوده، عائض القرنی، محسن العوجی که ذیل جریان موسوم به «الصحوة» تعریف می‌شوند، به اتحادیه جهانی علمای مسلمانان به ریاست یوسف قرضاوی پیوسته‌اند. این اتحادیه ویترین رسانه‌ای سازمان بین المللی اخوان است. جریان الصحوة جریان فکری سعودی است که در اوایل دهه هشتاد قرن گذشته ایجاد شد و به دنبال سازش میان تفکر وهابی و تفکر اخوانی بود، به گونه‌ای که تفکر وهابی را در زمینه اعتقادی و تفکر اخوانی را در زمینه سیاسی پذیرفت.  

 
سلمان العوده و محمد العریفی از شیوخ الصحوة
از دهه نود قرن گذشته، علمای الصحوه که خود را تحت سلطه علمای سنتی وابسته به نهاد دینی وهابیت می‌دیدند، علیه آنان به پا خاستند. شیوخ الصحوة درون منظومه آموزشی سعودی تربیت یافته و از دانشکده‌های دینی وابسته به دانشگاه‌های سعودی فوق لیسانس و دکترای خود را گرفته‌اند. این روند نقش بازیگران مذهبی را درون عرصه دینی سعودی به آنان بخشیده و آنان توانسته‌اند خود را بر عرصه دینی تحمیل نمایند. علمای الصحوه در دانشکده‌های دینی وابسته به دانشگاه‌های سعودی به تدریس پرداخته و در نظام آموزشی تاثیرگذار بوده و برخی پست‌های متوسط درون نهادهای دینی مختلف نظیر هیت‌های امر به معروف و نهی از منکر را در اختیار گرفته‌اند. اما با این وجود، کانون عرصه دینی دور از دسترس اینان باقی مانده و همین مسأله نارضایتی علمای صحوه را برانگیخته است؛ چرا که ریاست تمامی نهادهای مهم اسلامی نظیر شورای عالی قضایی، هیات علمای بزرگ و مجمع پژوهش‌های علمی و افتاء و دعوت و ارشاد بدون استنثاء همچنان در انحصار علمای سنتی وهابیون قرار دارد.   
صالح فوزان از علمای سنتی وهابیت و عریفی: شیوخ جوان الصحوة تلاش می‌کنند تا جایگزین علمای سنتی شوند.
علمای سنتی از تمامی امتیازات و تشریفات برخودار هستند، اما شیوخ الصحوه در پروتکل دینی در جایگاه ثانویه قرار دارند. علمای الصحوه‌ می‌خواهند که رسیدن به قله عرصه‌های دینی برای همگان فراهم باشد، نه اینکه صرفاً علمای سنتی وهابیت شایسته چنین امتیازی باشند.  

از این رو افرادی نظیر العریفی و العوده تلاش می‌کنند تا چهره‌‌ای جوان از خود به نمایش بگذارند، با جوانان نشست و برخاست کنند، برای جذب مخاطبان حضور گسترده‌ای در فضای مجازی و نیز کانال‌های ماهواره‌ای و تلویزیونی داشته باشند تا بدین ترتیب زمینه افزایش طرفداران خود را فراهم نموده و جایگاه بالاتری را در نهادهای دینی سعودی بدست آورند.

العریفی سعی می‌کند به جوانان نزدیک شود

فتواهای عجیب/ از جهاد نکاح تا جعل سوره سیب و توهین به پیامبر (ص)
عریفی تاکنون چندین فتوای عجیب و غریب صادر کرده است که جنجالی‌ترین فتوای وی همان است که در آن به شورشیان سوری، اجازه می‌دهد تا با زنان ازدواج کوتاه و چندساعته داشته باشند. شیخ عریفی در این فتوا گفته است که بهترین جهادها، جهاد نکاح است و ازدواج بین این مجاهدین و زنان می‌تواند تمایلات شهوانی این جنگجویان را برآورده کرده و عزم آنها را برای جنگ با دولت بشار اسد افزایش دهد.
 

فتوای جنجالی عریفی درباره جهاد نکاح در سوریه که با واکنش‌های شدیدی روبه رو شد.
 این ازدواج‌ها که وی آن را ازدواج‌های مناکحه یا موقتی می‌نامد، شامل زنان و دختران 14 سال به بالا، مطلقه‌ها و بیوه‌ها می‌شود. او همچنین در این فتوا، بهشت را به آن دسته از زنانی که به این نوع ازدواج با شبه نظامیان رضایت می‌دهند، وعده داده است. 

پس از این فتوا موج عظیمی از خشم جهان اسلام را فراگرفت و حتی بسیاری از  علمای حتی اهل سنت علیه این فتوا موضع گرفتند و‌ آن را نوعی زنا و ترویج فساد و فحشا دانستند تا اینکه عریفی تحت فشارهای اسلامی و عربی ناگزیر شد فتوای خود را پس گرفته و اعلام کند که این فتوا از وی صادر نشده است. اما این انکار عریفی مانع از آن نشد که شورشیان سوری آن را تحریم کنند بلکه همچنان بسیاری از آنها به این فتوا عمل می‌کنند.
 
این فتوا منجر به گسترش فساد و فحشا در میان شورشیان سوری گردید و بسیاری از آنان پدران سوری را مجبور می‌کنند تا دخترانشان را در اختیار آنان قرار دهند وگرنه دشمن خدا بوده و مستحق مرگ هستند. این فتوا تنها به نکاح موسوم به جهاد خلاصه نشد بلکه منجر به ظهور پدیده‌ی لواط و همجنس‌بازی در میان گردان‌های شورشی نیز گردید. اخیرا تصاویری منشتر شده است که نشان از گسترش این پدیده شوم در میان شورشیان سوری دارد.



گسترش پدیده شوم هم‌جنس‌بازی در میان شورشیان سوری
از سوی دیگر، العریفی مدتی پیش در برنامه ای تحت عنوان «پایان جهان» ادعاهایی تعجب برانگیز مطرح کرد و گفت: حدیثی در مورد آخرالزمان و حوادث پایان جهان از «أبو هریره» وجود دارد که در آن نام افرادی همچون "جمال عبدالناصر" و "انور سادات" رؤسای جمهور سابق مصر و نیز "صدام حسین" دیکتاتور سابق عراق آمده است.
عریفی همچنین در اقدامی جنجالی که واکنش مفتی‌های افراطی سعودی نظیر صالح فوزان را برانگیخت، قرآن را به تمسخر گرفته و سوره‌ای به نام «تفاح» (سوره سیب) جعل نمود و آن را با لحن و آهنگ قرآنی، قرائت نمود. وی در این سوره جعلی به زبان عربی می‌گوید: «ذهب احمد إلى السوق ، واشترى تفاحة ، ثم رکب الأتوبیس، ثم رجع إلى شقته وضیع المفتاح، ثم دخل إلى بیت جیرانهم ودخل إلى بیته و ارتاح» «احمد به بازار رفت، یک سیب خرید، سپس سوار اتوبوس شد، سپس به آپارلمان خود بازگشت و کلیدش را گم کرد، سپس به خانه همسایگانش رفت و وارد منزل خود شد و به استراحت پرداخت».

http://www.youtube.com/watch?v=OXCnjUZzzT8&feature=related
فیلم تحریف قرآن از سوی عریفی
وی به تمسخر قرآن اکتفا نکرده و در اظهاراتی توهین آمیز در یک شبکه تلویزیونی اماراتی، مدعی شد قبل از تحریم شراب افرادی به پیامبر شراب هدیه می دادند، پیامبر اسلام نیز این شراب را می فروخته و یا هدیه می داد. این مفتی وهابی همچنین مدعی شد شراب نجس نیست زیرا پس از تحریم شراب مردم بطری های شراب را در معابر و کوچه‌ها خالی می‌کردند، به همین دلیل پای صحابه هنگام رفتن به مسجد برای نماز به شراب آغشته می شد، ولی با همین لباس آلوده به شراب به مسجد رفته و نماز می خواندند؛ این امر بیانگر آن است که شراب نجس نیست!.
 
http://www.youtube.com/watch?v=wVbxd5s0Wp8
عریفی به پیامبر (ص) توهین کرده و ایشان را تاجر شراب معرفی می‌کند
در اثر واکنش‌های شدید به این اظهارات، محمد عریفی سرانجام در بیانیه ای با اعتراف به اینکه در اظهارات خود به پیامبر اسلام (ص) توهین کرده است، به خاطر این اشتباه عذرخواهی کرده و گفت: «پس از تأمل دریافتم که در اظهارات خود دچار اشتباه شدم، و به درگاه خداوند به خاطر این اظهارات توبه می کنم .. تأکید دارم که سنی ها به مقام پیامبر (ص) احترام می گذارند و قدر ایشان را می دانند».
همچنین شیخ محمد عریفی در اقدامی کم‌سابقه و عجیب در میان علمای سعودی، از طریق تویتر احلام خواننده زن مشهور عرب را به ترک خوانندگی و پیوستن به راه دعوت فرا خواند.  شیخ به احلام گفته بود: آیا این روز را به عنوان نقطه تحولی در زندگیات قرار نمیدهی؟ تا رمضان این سال به جای احلام خواننده، احلام دعوتگر داشته باشیم؟ احلام نیز در پاسخ از خداوند برای وی درخواست پاداش کرد.
 
عریفی و احلام خواننده مشهور عرب
وی در فتوای عجیب دیگری در پاسخ به سوالی درباره آزار و اذیت دختر از سوی پدرش گفت دختر نباید به تنهایی با پدرش بنشیند مگر آنکه مادر یا برادرانش نیز حضور داشته باشند. وی گفت: «هیچ دختری نباید در برابر پدرش لباس نامناسب بپوشد، چرا که برخی دختران دارای اندام زیبایی هستند ... لباس تنگ می‌پوشند و با همین لباس در مقابل پدرشان ظاهر می‌شوند و آنها را در معرض گناه قرار می‌دهند». آنچه شگفتی‌آور است بقیه سخنان وی است که می‌‌گوید: «پدر ممکن است جوان باشد و هنگامی که به دخترش سلام می‌دهد یا او را می‌بوسد یا در بغل می‌گیرد شاید شیطان او را به گناه بیاندازد». عریفی در نهایت خطاب به دختر می‌گوید: «دختر نباید با پدرش خلوت کند و به تنهایی با او بنشیند بلکه باید مادر یا برادران وی حضور داشته باشند»

بازتاب فتوای عجیب عریفی در رسانه های عربی
کینه شدید عریفی نسبت به سوریه و حزب الله/ ملائکه در کنار شورشیان سوری می‌جنگند!
عریفی که روابط نزدیکی با بندر بن سلطان دارد، تنها به صدور فتوا علیه سوریه اکتفا نکرده و در دو سال گذشته به امر سازماندهی جمع‌آوری کمک از سوی وهابی‌ها برای حمایت مالی از گروه‌های شورشی در سوریه مشغول بوده است. این مبلغ وهابی سعودی از حامیان سرسخت شورشی‌های سوریه است و درباره سوریه و نظامیان بشار اسد در اظهاراتی جنجالی مدعی شد که جنیان در کنار او هستند و با تروریست‌ها مبارزه می‌کنند و با مبارزه جنیان، فرشته‌های وهابی از ترس مبارزه با نظام سوریه پا به فرار گذاشته‌اند! این مفتی وهابی سعودی مدعی شد که جنیان سوار بر اسب سفید به کمک ارتش سوریه می آیند تا افراد مسلح را شکست دهند.
این اظهارات باز با واکنش علمای وهابی همراه شد. عادل الکلبانی و صالح فوزان دو تن از علمای برجسته وهابی داستان روایت شده از سوی محمد العریفی درباره نزول فرشتگان و جنگ آنها در کنار کسانی که آنها را «انقلابیون» سوریه نامید، محکوم کردند. کلبانی در واکنش به سخنان عریفی تأکید کرد: ای مردم فقط اندکی مغز خود را به کار بیندازید .. آیا ارتش سوریه تا آن حد قوی است که فرشتگان نیز در برابر آن ناتوانند.!!

کاریکاتور: فرشته ایهود باراک و فرشته نتانیاهو در کنار شورشیان سوری علیه سوریه می‌جنگند

العریفی حتی مدعی شده است؛ نقشی که دبیرکل حزب الله برای ایران ایفا می کرد، پایان یافته است، تاثیرگذاری عربی وی از بین رفته است، بعید نمی دانم ایران سید حسن نصرالله را ترور کند تا وی با اسرارش بمیرد! این شیخ وهابی با توهین بی شرمانه به سید حسن نصرالله ادعا کرده، او معتقد به کافر بودن ما و مباح دانستن خون ما است، امروز شام (در اشاره به سوریه) او را رسوا کرده است، کودکان را می کشد و نوامیس را هتک حرمت می کند و با این کارها به مجوس(اشاره به ایران) تقرب می جوید.

افترائات عریفی نسبت به تشیع/ از توهین به آیت الله سیستانی تا رفتن به نبرد با حوثی‌ها برای گرفتن عکس یادگاری
عریفی دیدگاهی منفی نسبت به شیعیان دارد و تاکنون چندین بار با الفاظ اهانت‌آمیز شیعیان و مراجع شیعی را خطاب قرار داده است. وی هنگامی که دولت یمن به شیعیان حوثی حمله برد، ضمن محکوم نمودن مقاومت حوثی‌های یمن در برابر حملات دولت آن کشور که با حمایت و دخالت مستقیم دولت عربستان صورت پذیرفت، اساس مذهب شیعه را مجوس نامید و آیت الله العظمی سیستانی را در جملاتی اهانت‌آمیز این گونه توصیف نمود: «شَیخٌ کَبیرٌ زِندِیقٌ وَ فَاسِقٌ فِی طَرَفٍ مِن أطرَافِ العِرَاقِ؛ پیر مرد کافر، فاسق و زندیقی که در گوشه‌ای از کشور عراق به سر می برد»  
 عریفی در تاریخ 14/1/1431هـ از سربازان عربستان واقع در مرزهای جنوب کشور که در حال نبرد با حوثی‌ها بودند، دیدن کرد. بسیاری گفتند که هدف وی از این دیدار، گرفتن عکس یادگاری با سربازان و نشان دادن خود به عنوان یک فرد مبارز بوده است.
 

شیخ در این دیدار از این قهرمانان! تشکر کرد و گفت که  از صمیم قلب دوست داشت که یکی از این سربازان باشد. شیخ عریفی در این سفر اصرار کرد که لباس نظامی بر تن کرده و سلاح به دست بگیرد و با سربازان و نیروهای ارتش عکس یادگاری بگیرد.  
 

عریفی در خط مقدم: «با حوثی‌های گمراه مبارزه می‌کنیم»
وی مانند اظهارات بی‌پایه دیگر خود، اساس مذهب تشیع را آیین «زردتشت» می‌دانست و مدعی شد این آیین قبل از اسلام در سرزمین ایران جاری بود. وی پیروان تشیع را «اهل بدعت» دانست که امامان خود را  تا مرتبه نبوت و بلکه الوهیت بالا می‌برند. وی در اظهاراتی سخیف مدعی شد شیعه در طول تاریخ علیه اسلام توطئه کرده است و برای این کار مثلا با مغول‌ها علیه خلافت عباسی متحد شده است. وی درباره شیعیان سعودی نیز مدعی شد «اگر هوشیاری دستگاه امنیتی نبود این افراد چه کارهای عجیبی که نمی‌کردند» بسیاری از شخصیت‌های اسلامی سنی و شیعی به این اظهارات عریفی واکنش نشان دادند و حتی شیعیان خلیج فارس از دولت‌های خود خواستند تا مانع از ورود عریفی به کشورشان جهت ایراد سخنرانی شود. وی بار دیگر تحت فشارهای عربی و اسلامی مانند گذشته مجبور به عدول از سخنان خود شد و در اظهاراتی متفاوت گفت: «آیت الله سیستانی بر مدار فرمایشات الهی گام برمی‏دارد و به همین دلیل است که ایشان را بر بسیاری از علمای اهل‏سنت ترجیح می‏دهم». وی با چرخشی آشکار نسبت به مواضع خود تاکید کرده که شخصیت عالمان شیعه را نسبت به علمای اهل‏سنت، به هدایت رسول الله و فرمایشات ایشان در زهد، نزدیک‏تر می‏داند.  گفته می‌شود وی به دلیل ترس از واکنش شیعیان کشورهای حاشیه خلیج فارس و ترس از دست دادن تریبون‌ها و برنامه‌های تلویزیونی خود در این کشورها از اظهارات پیشین خود عدول کرده است.

عریفی و تبلیغ وهابیت در یمن: عریفی از تعیین ده مبلغ در روستاهای حوثی نشین یمن برای تبلیغ وهابیت و میزان دستمزد هر یک از این مبلغان خبر می‌دهد.

 
عریفی؛ اولین شیخی که درخواست سفر به سرزمین‌های اشغالی کرد
عریفی را اولین مبلغ دینی سعودی می‌دانند که اعلام کرد قصد دارد از بیت المقدس دیدن کند. وی چندی پیش در سخنانی گفت: برای تاکید بر این مطلب که بیت المقدس حق مسلمانان است، قصد دارم از این مکان مقدس دیدن کنم.
این اظهارات با استقبال گرم وزرات خارجه رژیم صهیونیستی و رسانه‌های این رژیم همراه شد. روزنامه «اورشلیم پست» اسرائیل به نقل از مقامات اسرائیلی گفت: «قدس متعلق به اسرائیل است و تمامی افراد از ادیان مختلف می‌توانند به اینجا بیایند و از آن لذت ببرند» وزارت خارجه اسرائیل نیز از این درخواست عریفی استقبال کرد.

رژیم صهیونیستی از اظهارات عریفی استقبال کرد
این اظهارات عریفی بار دیگر با واکنش شدید، انتقادات و حملات تندی مواجه شد. شیخ حامد بیتاوی رئیس انجمن علمای فلسطین و خطیب مسجد الاقصی در این باره گفت: «این ملاقات که در چارچوب عادی‌سازی روابط با اشغالگران صورت می‌گیرد، بدون هماهنگی با اشغالگران مهیا نیست و باعث می‌شود که سایر علما و مشایخ دینی به شیخ عریفی اقتدا نمایند. چنین دیداری زمینه را برای پذیرش حاکمیت رژیم صهیونیستی بر قدس اشغالی فراهم نموده و سنت سیئة‌ای را بنیان می‌گذارد». وی خطاب به شیخ عریفی تاکید کرد: «ای شیخ ما اجتهاد کردی اما اجتهادت اشتباه بود» 
عریفی همچنین در فتوایی بیان کرد که هک سایت‌ها و پایگاه‌های صهیونیستی شرعاً جایز نیست و از اهل سنت و جماعت خواست که در این باره از ایرانیان و مجوسی‌های کافر تقلید نکنند.
 
فتوای عریفی در ممنوعیت هک سایت‌های صهیونیستی

عالم بی عمل/ حمله به عریفی در لندن/ عریفی عامل شکاف میان اهل سنت و شیعیان در انگلیس
چندی پیش برخی رسانه‌های عربی خبر دادند که محمد عریفی هنگام خروج از رستوان مک دونالدز ( که یک رستوران اسرائیلی است) در لندن مورد حمله شدید از سوی دو تن از جوانان شیعه عراقی قرار گرفت. کاربران شبکه اجتماعی توئیتر نیز تصویری از او در بیمارستان منتشر کردند که بعداً مشخص شد آن عکس مربوط به چند سال قبل است. این سایت‌ها با اشاره به تناقض موجود در فراخوان العریفی برای جهاد در سوریه و سفر وی به لندن، او را "عالم بی عمل" توصیف کردند. خبرهای منتشر شده در رسانه های سعودی حاکی از آن بود که شیخ "محمد العریفی" برای گذراندن تعطیلات تابستانی خود، به لندن سفر کرده است. در پی انتشار خبر سفر العریفی به لندن،‌ هزاران تن از کاربران اینترنتی با انتشار مطالبی در این باره در صفحات شخصی خود در سایت‌های اجتماعی، او و دیگر مفتی‌های وهابی را به باد تمسخر گرفتند.

کاربران اینترنتی عریفی را به باد تمسخر گرفته و گفتند که وی برای جهاد نکاح به لندن سفر کرده است
یکی از جالب ترین مطالب نوشته شده در این باره این است که می گوید: «جوانان برای جهاد به سوریه می روند و العریفی برای "جهاد نکاح" به لندن می رود! اکنون این چند پرسش مطرح می شود که آیا خود این مفتی ها برای جهاد به سوریه می روند؟! آیا اگر جهاد در سوریه واجب است، خودشان به این واجب و وظیفه عمل می کنند؟! چرا این مفتی ها مانند محمد العریفی که جوان هم هستند و توانایی جنگیدن هم دارند، به سوریه نمی روند؟! چرا جوانان مردم را برای کشته شدن در سوریه دعوت می کنند اما خودشان برای خوش گذرانی به لندن می روند؟» این خبر در حالی مطرح شد که تعدادی از سایت‌های خبری دیگر از قول شیخ تکفیری سعودی نوشتند که مورد حمله هیچ کس قرار نگرفته است.

در همین راستا پس از سفر عریفی به لندن، روزنامه انگلیسی "ایندیپندنت" با انتشار گزارشی به موضوع شکاف میان شیعه و سنی در لندن پرداخت و "محمد العریفی" مفتی سرشناس وهابیت در عربستان را عامل دامن زدن به اختلاف و تفرقه میان اهل سنت و شیعیان آنجا معرفی کرد. در این گزارش مفصل، به اظهارنظرها، افکار، فتواها و اقدامات افراط‌گرایانه عریفی این شیخ افراطی اشاره شده است. از جمله عوامل اصلی که در این گزارش به آن اشاره شده، فتواهای جهادی العریفی است.  این گزارش در بخشی دیگر نیز به درگیری های رخ داده میان شیعیان و اهل سنت در لندن و دیگر شهرهای انگلیس اشاره کرده و علت اصلی هر کدام را بیان کرده است. در بیشتر این حوادث،‌ اظهارنظر مستقیم و گاهی غیر مستقیم افرادی مانند محمد العریفی موجب رخ دادن درگیری میان شیعه و سنی شده است. 

منتقدان درباره عریفی چه می‌گویند؟ شیفته حضور در شبکه‌های ماهواره‌ای، خود بزرگ‌بین، علامه دهر!، سارق آثار ادبی
مخالفان عریفی معتقدند که وی برای حضور در برنامه‌های مختلف ماهواره‌ای و تلویزیونی علاقه زیادی دارد و این به خاطر کسب درآمد است. دکتر آل زلفه عضو هیات علمی دانشگاه ملک سعود می‌گوید: «از عریفی بپرسید در طول عمرش به جایی رفته است که خبری از پول نبوده باشد»

عریفی شیفته حضور در تلویزیون و شبکه‌های ماهواره‌ای است
در عین حال بسیاری عریفی را به خود بزرگ‌بینی و توهین به دیگران متهم می‌کنند. در همین رابطه عمار بوقیس نویسنده سعودی از عریفی انتقاد کرد و گفت: «متاسفانه عریفی از اینکه با من در تلویزیون ظاهر شود، اجتناب ورزید، به این بهانه که ظاهر من برای حضور در تلویزیون نامناسب است، من این توهین وی را تحمل و تلاش کردم تا با وی وارد درگیری نشوم» وی افزود: «فکر کردم موضوع تمام شده است تا اینکه دیدم وی به صراحت می‌گوید اشتباه نکرده است و من از این رفتار وی شگفت‌زده شدم چرا که وی مثلا مبلغ است در حالی که با این روش زشت با من برخورد می‌کند».

عریفی از حضور در تلویزیون در کنار بوقیس به دلیل ظاهر وی اجتناب ورزی
منتقدان عریفی را کسی می‌دانند که ادعا می‌کند علامه دهر است و همه چیز را می‌داند و به تمامی علوم احاطه دارد. خود را هم فقیه، هم شاعر، محدث، واعظ، اندیشمند سیاسی، کارشناس اقتصادی، جامعه شناس و عالمی که در جهت یاری رساندن به ملت‌ها تلاش می‌کند و در کنار آنان می‌ایستد، می‌پندارد. عریفی دچار بیماری خودبزرگ بینی و غرور است. یک جا ادعا می‌کند که افرادی را در کمتر از پنج دقیقه به راه راست هدایت کرده، جای دیگر با لباس‌های نظامی در کوه‌های جنوب عربستان برای مبارزه با حوثی‌ها ظاهر می‌شود و هدف وی نیز همان عکسی است که می‌گیرد و آن را در پایگاه‌های اینترنتی پخش می‌کند و می‌خواهد به مردم بگوید من تنها مرد حرف نیستم بلکه مردم عملم. وی فتواهای عجیب و غریبی می‌دهد که توهین به اخلاق و ارزش‌های جامعه است.

عریفی و انتخاب مصر به عنوان زمین بازی جدید خود
با روی کار آمدن اخوان المسلمین مصر، عریفی فرصت را برای نشر افکار و ایده‌های مخرب وهابی خود و تبلیغ علیه ایران و تشیع در مصر مناسب دید و با ایراد چندین خطبه درباره فضایل مصر جای پای خود را در این کشور مستحکم نمود. وی به بسیج سلفی‌ها علیه شیعیان پرداخت و با تلاش‌های خود چندین کنفرانس ضد شیعی و ضد ایرانی و ضد سوری برگزار نمود.

عریفی هرگونه برقراری روابط با ایران را اشتباهی بزرگ می‌داند

 اکنون عریفی به یک چهره شناخته شده در میان مصری‌ها تبدیل شده است و این پس از آن بود که در دسامبر گذشته وی در مسجد بورادی خطبه ای درباره فضایل مصر ایراد کرد و این خطبه به سرعت برق در پایگاه‌های ارتباط جمعی پخش شد و مورد استقبال مصری‌ها قرار گرفت. وی در اوایل ژانویه گذشته برای ایراد چندین خطبه به مصر رفت.   البته گفته می‌شود وی متن این خطبه را از فرد دیگری به سرقت برده است.

منتقدان عریفی را فردی می‌دانند که آثار و افکار دیگران را به سرقت برده و به نام خودش منتشر می‌کند. وی تاکنون چندین بار افکار و متون شعری و پژوهش‌ها و مقالاتی را از دیگران ربوده و به مخاطبان خود گفته است که از ابداعات خودم است. حتی خطبه وی با عنوان «فضائل مصر» نیز از مقالات پژوهشگر سعودی دکتر محمد موسی شریف ربوده شده است که در مجله سعودی «جامعه» تحت عنوان «فضائل مصر و مزایای مردمان آن» منتشر می‌شده است.

خطبه عریفی درباره مصر که گفته می‌شود متن آن را از یک اندیشمند عربستانی به سرقت برده است.
یکی از همین کنفرانس‌های ضد ایرانی در 10 ژانویه 2013 با عنوان "یاری مردم عرب اهواز"! در یکی از هتل های بزرگ مصر برگزار شد. العریفی، از سخنرانان اصلی این کنفرانس بود که بیش از هر سخنران دیگری حرف های تند بر ضد عملکرد دولت ایران در داخل این کشور بر زبان آورد. او گفت: «فشار و موارد اعدام در ایران بالاتر از آن است که ما در فلسطین شاهد هستیم و آنچه یهودیها در حق برادران فلسطینی ما انجام می دهند، یا در بسیاری دیگر از کشورها که مسلمانان در آن رنج می برند». 
وی همچنین در نشست علمای اسلامی در قاهره خواستار جهاد با مال و جان و سلاح علیه نظام بشار اسد و حزب الله لبنان شد.

عریفی در کنفرانس حمایت از سوریه، علیه حزب الله، سوریه و ایران اعلام جهاد کرد.

آیا شیوخ تندروی سلفی در نهاد معتدل الازهر نیز رسوخ پیدا کرده‌اند؟

متاسفانه در کشوری مانند مصر که دانشگاه ریشه دار «الازهر» در آن قرار دارد و نیازی به علما و مبلغان سلفی و وهابی کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس ندارد، می‌بینیم که شیوخ وهابی در این نهاد میانه‌رو هم نفوذ کرده و جولان می‌دهند. به ویژه که شیوخ وهابی نظیر العریفی بر این باورند که به علت کاهش نقش نهادهای دینی مصر، این کشور فضای مناسبی برای انتشار افکار اندیشه های وهابیت و سلفی‌گری است.
البته سفرهای العریفی به مصر و سخنرانی جنجالی و جوسازی وی علیه ایران با انتقادات زیادی از سوی محافل مصری و برخی منتقدین در عربستان روبرو شده است. یکی از مصری‌ها در این باره می‌گوید: «العریفی بعد از اتمام خطبه خود سوار بر اتومبیل آخرین مدل خود شده و به سوی قصرش حرکت کرد در حالی که از مسلمانان فقیر و عموم مردم خواست تا خود را برای جهاد آماده کنند».

عریفی در مصر تلاش می‌کند تا بر تنش میان مسلمانان اهل تسنن و شیعیان بیفزاید.
جمع‌بندی
العریفی مبلغ تندروی وهابی اخوانی وابسته به جریان الصحوة عربستان است که تلاش می‌کند با صدور برخی فتاوای جنجالی نظیر فتوای جهاد نکاح و برخی اظهارات عجیب و غریب نظیر جعل سوره سیب، توهین به پیامبر اکرم (ص) و ... توجهات را به سوی خود معطوف ساخته و بدین ترتیب جایگاه بالاتری را در میان علمای وهابی سعودی برای خود دست و پا نماید.
منتقدان عریفی را فردی خود بزرگ بین می‌دانند که ادعا می‌کند به همه علوم تسلط دارد حال آنکه وی بسیاری از آثار خود را از دیگران به سرقت برده است. وی ادعا می‌کند در راستای دفاع از حقوق ملت‌ها گام بر می‌دارد حال آنکه با اظهارات و فتواهایش در جهت شعله‌ور نمودن آتش اختلاف میان اهل سنت و شیعیان حرکت می‌کند. یکی از ویژگی‌های عریفی آن است که وی بارها به انکار حرف‌های خود و پس‌گرفتن فتواهایش اقدام کرده است که این نشان از بی‌اساس بودن بسیاری از اظهاراتش است. عریفی همچنین در جهت انتشار افکار فرقه گرایانه «وهابیت» در میان سایر کشورهای اسلامی نظیر مصر و تونس فعالیت می‌کند، حال آنکه این تفکرات سلفی افراطی خطر ویرانگری برای مردم این کشورها به شمار می‌آیند.
 
منبع: مشرق نیوز
منابع:
[1] http://www.arefe.com/
[1] http://www.rasid.com/?act=artc&id=595
[1] http://www.rasid.com/?act=artc&id=631
[1] http://www.rasid.com/?act=artc&id=646
[1] http://www.vetogate.com/345872
[1] http://arabi-press.com/?page=article&id=58450
[1] http://www.sharmlifeblog.com/2011/04/blog-post_210.html#axzz2XIp4awNC
[1] http://www.assakher.com/news-action-show-id-390.htm
[1] http://www.zahran.org/vb/zahran69133.html
[1] http://www.al-shia.org/html/far/14news/melal/113.htm
[1] http://arabic.cnn.com/2010/world/4/6/Wpress.Ap6/
[1] http://www.aawsat.com/details.asp?issueno=11700&article=564199
[1] http://www.shia-online.ir/article.asp?id=29300&cat=1
[1] http://www.al-madina.com/node/414157
[1] http://www.alriyadh.com/2013/01/16/article801958.html
[1] http://www.masrawy.com/ketabat/ArticlesDetails.aspx?AID=193436
[1] http://www.alriyadh.com/2013/01/16/article801958.html
[1] http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13911027000764
[1] http://www.shia-online.ir/article.asp?id=29172

علت قتل عثمان بن عفان+سند


علت قتل عثمان بن عفان+سند

طلحه که به بهانه خون‌خواهی عثمان، یکی از پرچم‌داران جنگ جمل بود ـ جزء کسانی بود که در قتل عثمان نقش بسزایی داشت.و در خصوص زبیر و عایشه هم نقل شده است:

و کان أکثر من یؤلب علیه طلحة و الزبیر و عائشة.( تاریخ یعقوبی، جلد2، صفحه175)

کسانی که مردم را علیه عثمان، تحریک می‌کردند، طلحه و زبیر و عایشه بودند.


ابن حجر عسقلانی نقل می‌کند از مطرّف بن عبد الله و می‌گوید:

قلنا للزبیر یعنی فی قصة الجمل: یا أبا عبد الله! ما جاء بکم ضیعتم الخلیفة الذی قتل یعنی عثمان بالمدینة ثم جئتم تطلبون بدمه یعنی بالبصرة؟ فقال الزبیر: أنا قرأنا على عهد رسول الله صلى الله علیه و سلم: «و اتقوا فتنة لا تصیبن الذین ظلموا منکم خاصة» لم نکن نحسب أنا أهلها حتى وقعت منا حیث وقعت.

(فتح الباری لإبن حجر، ج13، ص2 ـ تاریخ الإسلام للذهبی، ج3، ص504 ـ مسند احمد، ج1، ص165 ـ تفسیر ابن کثیر، ج2، ص311 ـ شواهد التنزیل للحاکم الحسکانی، ج1، ص274 ـ الدر المنثور للسیوطی، ج3، ص177 - إمتاع الأسماع للمقریزی، ج13، ص222 ـ فتح القدیر للشوکانی، ج2، ص300)

چه چیزی باعث شد که شما خلیفه مسلمین ـ عثمان ـ را این‌چنین ضایع کردید و او را کشتید و سپس به بصره آمده‌اید و خون‌خواه او هستید؟! زبیر گفت: ما این آیه را در زمان پیامبر صلی الله علیه و سلم می‌خواندیم که قرآن می‌فرماید: «بترسید از فتنه‌ای که همه‌گیر است و مخصوص ستمگران نیست» و باور نمی‌کردیم که ما اهل این آیه هستیم تا این که این قضیه عثمان پیش آمد و قتل عثمان اتفاق افتاد و متوجه شدیم که مشمول این آیه شریفه هستیم.


در کتاب الفتوح ابن أعثم آمده است:

و أقبل طلحة و الزبیر حتى دخلا على عثمان، ثم تقدم إلیه الزبیر ... ، قال الزبیر: فلم استعملت الولید بن عقبة على الکوفة؟ قال عثمان: استعملته کما استعمل عمر بن الخطاب عمرو بن العاص والمغیرة بن شعبة ، ... ، قال: فلم تشتم أصحاب رسول الله صلى الله علیه و سلم و لست بخیر منهم؟ قال عثمان: أما أنت فلست أشتمک و من شتمته فما کان به عجز عن شتمی، فقال: مالک و لعبد الله بن مسعود هجرت قراءته و أمرت بدوس بطنه، ... ، فما لک و لعمار بن یاسر أمرت بدوس بطنه حتى أصابه الفتق؟ ... ، فما لک و لأبی ذر حبیب رسول الله صلى الله علیه و سلم، سیرته حتى مات غریبا طریدا؟ ... فقال الزبیر: یا عثمان! إن هذه الاحداث التی عددتها علیک هی أقل أحداثک و لو شئت أن أرد علیک جمیع ما تحتج به لفعلت و أراک تقرأ صحیفتک من حیث ترید و أخاف علیک یوما له ما بعده من الأیام.(کتاب الفتوح لإبن أعثم الکوفی، ج2، ص393)

طلحه و زبیر وارد خانه عثمان شدند و شروع کردند به اعتراض به عثمان ... ، زبیر به عثمان گفت: چرا ولید بن عقبه ـ فاسد و شارب الخمر ـ را والی کوفه کردی؟ عثمان گفت: عمر بن خطاب هم عمرو بن عاص و مغیرة بن شعبة را والی کرده بود. زبیر گفت: چرا صحابه پیامبر صلی الله علیه و سلم را ناسزا می‌گویی و حال آنکه تو بهتر از آنان نیستی؟ عثمان گفت: من که تو را ناسزا نمی‌گویم و هر کس را که ناسزا می‌دهم، استحقاق بالاتر از ناسزای مرا هم دارد. زبیر گفت: به چه مجوّزی دستور دادی که عبد الله بن مسعود را در جامعه منزوی کردند و مردم از قرائت عبد الله بن مسعود ممانعت شدند و دستور دادی که با لگد بر شکم او بکوبند؟ چرا دستور دادی که لگد بر شکم عمار بن یاسر زدند و در شکمش، فتق ایجاد شد؟ ... ، چرا دستور دادی که ابوذر، حبیب پیامبر صلی الله علیه و سلم را تبعید کردی و در غربت، غریبانه جان داد؟ زبیر گفت: ای عثمان‌! این بدعت‌ها و خیانت‌هایی که شمردم، کمترین بدعت‌های توست. اگر بخواهم، موارد زیادی از کارهای خلاف تو را بیان می‌کنم. پرونده‌ات را بازخوانی کن. می‌ترسم فردایی برسد که دیگر در آن فردا، نتوانی هیچ عکس‌العملی از خودت نشان بدهی.


در رابطه با نقش معاویه در قتل عثمان، ابن قتیبه دینوری در کتاب الإمامة و السیاسة می‌نویسد:

و کتب إلى أهل الشام عامة و إلى معاویة و أهل دمشق خاصة: ... فیا غوثاه یا غوثاه و لا أمیر علیکم دونی، فالعجل العجل یا معاویة و أدرک ثم أدرک و ما أراک تدرک.

(الإمامة و السیاسة لإبن قتیبة الدینوری، تحقیق الشیری، ج1، ص54)

عثمان، نامه نوشت به مردم شام و معاویه و اهل دمشق: ... ، به فریاد من برسید که مردم مدینه، تصمیم به قتل من گرفته‌اند. بشتاب بشتاب ای معاویه، به داد من برس، به داد من برس، گمان نمی‌کنم که به داد من برسی.


در تاریخ یعقوبی، جلد2، صفحه 175 آمده است:

معاویه با 12 هزار نیرو برای یاری عثمان از شام به طرف مدینه حرکت کرد. در 30 کیلومتری مدینه، لشکر را در آنجا نگه‌داشت تا خودش بیاید به مدینه و خبر بگیرد. وقتی به مدینه آمد، عثمان از او سوال کرد: ای معاویه، پس نیروهایت کجایند؟ معاویه گفت: آمده‌ام خبر بگیرم تا ببینم در مدینه چه خبر است. عثمان گفت: من که نامه نوشتم و قضایا را مطرح کردم. ... . بعد از مشاجراتی، عثمان گفت:

لا والله و لکنک أردت أن أقتل فتقول: أنا ولی الثأر. إرجع، فجئنی بالناس! فرجع، فلم یعد إلیه حتى قتل.

به خدا سوگند! تو می‌خواهی من کشته شوم تا به بهانه خون‌خواهی من، قیام کنی. برو و با نیروهایت بیا. معاویه رفت و برنگشت تا این که عثمان کشته شد.


بلاذری در کتاب أنساب الأشراف، جلد6، صفحه 188 و ابن شبة در تاریخ مدینه، جلد4، صفحه 1289 از قول یزید بن اسد صراحت دارد:

معاویه، نیروهای کمکی را که از شام آورده بود، به مدینه نیاورد و در وسط راه، معطل کرد؛ زیرا:

و إنما صنع ذلک معاویة لیقتل عثمان، فیدعو إلى نفسه.

معاویه می‌خواست که عثمان کشته شود تا مردم را به بیعت خودش فرا بخواند.


طبری در تاریخش از شبث بن ربعی نقل می‌کند و صراحت دارد:

به معاویه می‌گویند:

و قد علمنا أن قد أبطأت عنه بالنصر و أحببت له القتل لهذه المنزلة التی أصبحت تطلب.

(تاریخ الطبری، ج3، ص570 ـ کامل لإبن الأثیر، ج3، ص286)

ما می‌دانیم که تو در یاری عثمان، کوتاهی کردی و می‌خواستی که او کشته شود تا بعد از او، خلافت را برای خودت قرار بدهی.


ابو الطفیل از صحابه پیامبر اکرم (ص) است و با معاویه، گفتگویی دارد و معاویه به او می‌گوید:

چرا شما عثمان را یاری نکردید؟ ابو الطفیل می‌گوید:ما منعک من نصره أو تربصت به ریب المنون و کنت فی أهل الشام و کلهم تابع لک فیما ترید؟ قال معاویة: أو ما ترى طلبی بدمه؟ قال: بلى، و لکنک کما قال أخو جعفی:

لا ألفینک بعد الموت تندبنی                  و فى حیاتی ما زودتنی زادی

تو چرا یاری نکردی؟ تو که در شام بودی و همه، پیرو تو بودند. معاویه گفت: نمی‌بینی که من برای خونخواهی عثمان قیام کرده‌ام؟ ابو الطفیل گفت: بله، می‌بینیم، ولی به قول شاعر:

شما در زمان حیات من، یک بار هم به دیدار من نیامدی

ولی بعد از مرگ من، ناله و سر و صدا می‌کنی و به سینه می‌زنی؟!

أسد الغابة لإبن الأثیر، ج5، ص234 ـ الإستیعاب لإبن عبد البر، ج4، ص1697 ـ تاریخ مدینة دمشق لإبن عساکر، ج26، ص116 ـ الامامة و السیاسة لإبن قتیبة الدینوری، تحقیق الشیری، ج1، ص215


یعنی این که در زمان حیات عثمان، عکس‌العملی نشان ندادی، ولی امروز برای او، فریاد می‌زنی وا مظلوما؟!

مانند همین درگیری، میان عمرو بن عاص و معاویه بود و عمرو بن عاص به معاویه گفت:

قاتل حقیقی عثمان، تو بودی.

أنساب الأشراف للبلاذری، ص288 ـ الإمامة و السیاسة لإبن قتیبة الدینوری، تحقیق الزینی، ج1، ص88

امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نهج‌البلاغه در چند جا صراحت دارد:

ای معاویه! قاتل واقعی عثمان، تو بودی و بس.

فأما إکثارک الحجاج فی عثمان و قتلته، فإنک إنما نصرت عثمان حیث کان النصر لک و خذلته حیث کان النصر له.(نهج‌البلاغه، نامه37)

روزی که یاری تو برای عثمان به درد می‌خورد، یاری نکردی.

در جای دیگر آمده است که امیرالمؤمنین (علیه السلام) به معاویه نامه نوشت:

فوالله ما قتل ابن عمک غیرک.(العقد الفرید، ج3، ص333)

غیر از تو، کسی قاتل عثمان نبود.


امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نهج‌البلاغه می‌گوید:

و لعمری! ما قتله غیرک.

قسم به جان خودم! غیر از تو، کسی عثمان را نکشت.

نهج‌البلاغه، نامه10 ـ شرح نهج البلاغة لإبن أبی الحدید، ج15، ص84


یعنی شما آمدید کوتاهی کردید و مردم آمدند عثمان را به قتل رساندند.

مشهور است که در رابطه با کشته شدن عثمان، معاویه، تعدادی از صحابه را به همین بهانه کشت.از جمله:

1. عمرو بن حَمِق

یکی از کسانی که در قتل عثمان شرکت داشت، صحابه جلیل القدر پیامبر(ص)، عمرو بن حمق بود که در سال حجة الوداع یا بعد از حدیبیه مسلمان شد و این اختلافی است.

أسد الغابة، ج4، ص100 - الإصابة، ج4، ص514

در منابع اهل خلاف آمده است:

و أما عمرو بن الحمق فوثب على عثمان فجلس على صدره و به رمق فطعنه تسع طعنات و قال أما ثلاث منهن فإنی طعنتهن لله و أما ست فإنی طعنت إیاهن لما کان فی صدری علیه.(الطبقات الکبرى لإبن سعد، ج3، ص74 ـ تاریخ مدینة دمشق لإبن عساکر، ج39، ص409 ـ تاریخ الطبری، ج3، ص424 ـ البدایة و النهایة لإبن کثیر، ج7، ص207 ـ الکامل فی التاریخ لإبن الأثیر، ج3، ص179)

عمرو بن حمق روی سینه عثمان نشست و 9 خنجر بر بدن او زد و گفت: 3 ضربه برای خدا بود و 6 ضربه دیگر به خاطر کینه‌ای بود که از عثمان در دل داشتم.


در این زمینه، تاریخ طبری می‌نویسد:

فاطعنه تسع طعنات کما طعن عثمان، فأخرج فطعن تسع طعنات، فمات فی الأولى منهن أو الثانیة.

معاویه دستور داد عمرو بن حمق را دستگیر کنند و به عامل او گفت: همان‌طوری که او 9 ضربه بر عثمان زد، 9 ضربه بر او بزن. عمرو بن حمق در ضربه اول یا دوم از دنیا رفت.

تاریخ الطبری، ج4، ص197 ـ تاریخ مدینة دمشق، ج45، ص499 ـ الکامل فی التاریخ لإبن الأثیر، ج3، ص477


شعبی ـ که از بنیان‌گذاران مسائل فقهی اهل سنت است ـ می‌گوید:

أول رأس حمل فی الإسلام رأس عمرو بن الحمق.

اولین سری که در اسلام بریده شد و شهر به شهر گردانده شد، سر عمرو بن حمق بود.

الطبقات الکبرى لإبن سعد، ج6، ص25 ـ الکامل فی التاریخ لإبن الأثیر، ج4، ص83 ـ أسد الغابة لإبن الأثیر، ج4، ص101 ـ أنساب الأشراف، ج5، ص282 ـ تاریخ الإسلام للذهبی، ج4، ص88 ـ تهذیب الکمال للمزی، ج21، ص597 ـ التاریخ الصغیر للبخاری، ج1، ص131 ـ تاریخ مدینة دمشق لإبن عساکر، ج45، ص503 ـ الإستیعاب لإبن عبد البر، ج3، ص1174 ـ المصنف لإبن أبی شیبة، ج8، ص357 ـ الثقات لإبن حبان، ج3، ص275 ـ کتاب الأوائل للطبرانی، ص107 ـ المنتخب من ذیل المذیل للطبری، ص46


ابن حجر عسقلانی می‌گوید:

و بعث برأسه إلی معاویه.

سر عمرو بن حمق را به طرف معاویه بردند.

تهذیب التهذیب، ج8، ص22

این کثیر دمشقی می‌گوید:

فکان أول رأس طیف به.

اولین سر بریده‌ای که در شهرها گردانده شد، سر عمرو بن حمق بود.

البدایة و النهایة لإبن کثیر، ج8، ص52

ابن اثیر و ابن کثیر می‌گویند:

همسر عمرو بن حمق ـ آمنه بنت شرید ـ را زندانی کرده بودند و وقتی سر بریده شوهرش را به شام آوردند، معاویه دستور داد سر بریده همسرش را ببرند و در دامن او قرار بدهند.

حتی وجه إلیها رأس عمرو بن حمق، فألقی فی حجرها، فارتاعت لذلک، ثم وضعته فی حجرها و وضعت کفها على جبینه، ثم لثمت فاه، ثم قالت: غیبتموه عنی طویلا ثم أهدیتموه إلی قتیلا، فأهلا بها من هدیة.

وقتی او سر بریده شوهرش را دید، شوکه و ناراحت شد و سر بریده را در دامنش قرار داد و با دستش بر سر بریده کشید و لب‌های خونینش را پاک کرد و گفت: مدت‌ها، شوهرم را از من مخفی کردید و امروز هم سر بریده‌اش را برای من هدیه آوردید. چه زیبا هدیه‌ای بود که معاویه برای من آورد.

اسد الغابة لإبن الأثیر، ج4، ص101 ـ البدایة و النهایة لإبن کثیر، ج8، ص52 ـ تاریخ مدینه دمشق لإبن عساکر، ج69، ص40


2. عبد الرحمن بن عُدِیْس

عبد الرحمن بن عدیس هم در قتل عثمان، دخیل بوده است و معاویه دستور داد ایشان را در منطقه بعلبک دستگیر کردند و به جرم دخالت در قتل عثمان، به شهادت رساندند.

تاریخ مدینه دمشق لإبن عساکر، ج35، ص108




چندین نمونه از این موارد داریم که معاویه، کسانی را که در قتل عثمان شرکت داشتند، دستور داد اینها را گرفتند و کشتند.

قتل عثمان، مقدمات و مؤخرات زیادی داشت و افراد زیادی در آن دست داشتند. اولین کسی که اعتراض بر عثمان را آغاز کرد،یکی از صحابه پیامبر(ص) به نام «جبلة بن عمرو صاعدی» که از انصار و اهل بدر بود. روزی عثمان را همراه با یک زنجیر دید و گفت:

به خدا سوگند!‌ روزی این زنجیر را بر گردنت آویزان خواهم کرد؛ مگر این که خیانت‌کارهایی را که در مسند امور قرار داده‌‌ای، بر کنار کنی. عثمان گفت:

أی بطانة فوالله إنی لأتخیر الناس، فقال: مروان تخیرته و معاویة تخیرته و عبد الله ابن عامر بن کریز تخیرته و عبد الله بن سعد تخیرته، منهم من نزل القرآن بدمه و أباح رسول الله صلى الله علیه و سلم دمه، قال: فانصرف عثمان فما زال الناس مجترئین علیه إلى هذا الیوم.

من خیانت‌کاری را در رأس کار قرار ندادم. از توده مردم و صحابه پیامبر و افراد خیّر و خوب را در رأس امور قرار داده‌ام. جبلة بن عمرو گفت:

تو، مروان و معاویه و عبد الله بن عامر و عبد الله بن سعد را انتخاب کرده‌ای که همه‌شان پرونده سیاهی دارند. از آنهایی که انتخاب کرده‌ای، کسانی هستند که قرآن آنها را مهدور الدم می‌داند و پیامبر(ص)خون آنها را مباح می‌داند. عثمان رفت بعد از آن، مردم جرأت پیدا کردند که به عثمان اعتراض کنند.

تاریخ الطبری، ج3، ص400 ـ البدایة و النهایة لإبن کثیر، ج7، ص197


جبلة بن عمرو صاعدی از کسانی است که: لما أرادوا دفن عثمان فانتهوا إلى البقیع فمنعهم من دفنه جبلة بن عمرو الساعدی فانطلقوا إلى حش کوکب

بعد از قتل عثمان، از دفن او در قبرستان بقیع ممانعت کرد و عثمان را در قبرستان یهودیان دفن کردند.

الإصابة لإبن حجر، ج1، ص566


 یکی از مواردی که در منابع اهل سنت در خصوص عثمان آمده، این است که عثمان، اهل مدینه را کافر می‌دانست و صحابه را نفرین کرده بود.

در تاریخ طبری که ماجرای عبد الله بن سبأ را از آن نقل می‌کنند ـ عثمان، نامه‌ای به معاویه نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم أما بعد فإن أهل المدینة قد کفروا و أخلفوا الطاعة و نکثوا البیعة.

اهل مدینه، همگی کافر شدند ... .

تاریخ الطبری، ج3، ص402


در مورد نفرین عثمان، ابن سعد در طبقات کبری آورده است:

وقتی مردم، عثمان را محاصره کردند، عثمان گفت:

یا قوم! لا تقتلونی، فإنی وال و أخ مسلم، فلما أبوا، قال: اللهم أحصهم عددا و اقتلهم بددا و لا تبق منهم أحدا.

ای مردم! مرا نکشید، من، حاکم و برادر دینی شما هستم. وقتی مردم اقدام به قتل او کردند، عثمان، صحابه را نفرین کرد: خدایا! بلایت را بر اینها بباران و اینها را به بدترین قتل، گرفتار کن و یکی از اینها را زنده نگه ندار.

الطبقات الکبری لإبن سعد، ج3، ص67


مجاهد ـ از مفسران بزرک اهل سنت ـ می‌گوید:

نفرین عثمان، صحابه را گرفت و:

فقتل الله منهم من قتل فی الفتنة و بعث یزید إلى أهل المدینة عشرین ألفا فأباحوا المدینة ثلاثا یصنعون ما شاؤوا.

خداوند به برکت نفرین عثمان، تعداد زیادی از صحابه را کشت. وقتی یزید بن معاویه، 20 هزار نیرو در واقعه حره به مدینه فرستاد، یزید دستور داد که ناموس مردم، سه شبانه روز بر لشکریانش مباح باشند و هرچه می‌خواستند، می‌کردند.

الطبقات الکبری لإبن سعد، ج3، ص68 ـ کنز العمال للمتقی الهندی، ج13، ص86


ابن کثیر می‌گوید:

در حمله‌ای که لشکریان یزید به مدینه کردند، 700 نفر از مهاجرین و انصار کشته شدند و از مردم عادی هم 10 هزار نفر و در همان سال در اثر تجاوز لشکر یزید به ناموس مردم:

ولدت ألف إمرأة من اهل المدینة بعد وقعة الحرة من غیر زوج.

هزار فرزند نامشروع و زنا بعد از واقعه حره در مدینه به وجود آمد.

البدایة و النهایة لإبن کثیر، ج8، ص241


یعنی عثمان نفرین می‌کند و خدا هم یزید را وادار می‌کند به حمله تا 700 نفر از مهاجرین و انصار کشته شوند و ناموس مردم مورد تجاوز قرار بگیرد.

چه عواملی باعث شد عثمان کشته شود؟

طلحه به عثمان می‌گوید:

إنک أحدثت أحداثا لم یکن الناس یعهدونها.

بدعت‌هایی را گذاشتی که سابقه نداشت.

أنساب الأشراف، ج5، ص29


زبیر در حق عثمان می‌گوید:

اقتلوه فقد بدّل دینکم.

او را بکشید که دین شما را تغییر داد.

شرح نهج البلاغة لإبن أبی الحدید، ج9، ص36


عبد الله بن مسعود در جای دیگر می‌گوید:

إن دم عثمان حلال.

خون عثمان حلال است.

تاریخ الطبری، ج3، ص341


به عمار گفتند:

لم قتلتموه؟ قال: ‌لإحداثه.

چرا عثمان را کشتید؟ گفت: به خاطر بدعت‌هایش.

وقعة صفین لإبن مزاحم، ص319

عمار می‌گوید:

أراد أن یغیر دیننا فقتلناه.

عثمان می‌خواست دین ما را تغییر بدهد و ما هم او را کشتیم.

وقعة صفین لإبن مزاحم، ص339 ـ شرح نهج البلاغة لإبن أبی الحدید، ج8، ص22


أما آنچه که خیلی مهم و اساسی است، این است:

عده ای از مردم مصر مدینه آمدند و از حاکم مصر به عثمان شکایت کردند که یکی از صحابه را به قتل رسانده و جنایت کرده. مردم به خانه عثمان هجوم آوردند و محاصره شروع شد تا این که عثمان و تسلیم شد با وساطت امیر المؤمنین(ع) و طلحه و زبیر و نامه نوشت و حاکم مصر را عزل کرد و به جای او، محمد بن أبی بکر را به عنوان خلیفه معرفی کرد. مردمی که با خوشحالی به مصر می‌رفتند، نامه رسانی را دیدند محمد بن أبی بکر دستور داد او را دستگیر کردند و از او پرسیدند:

به کجا می‌روی؟

گفت: به مصر. گفتند: برای چه؟

گفت: پیام دارم. گفتند: پیامت چیست؟ گفت: نمی‌توانم بگویم.

بدن او را بازجویی کردند چیزی نیافتند. مَشک خشکی همراه او دیدند که گویا چیزی در داخل آن است. وقتی مشک را بررسی کردند نامه ای از عثمان را درون آن دیدند که به حاکم مصر نوشته شده و مُهر گردیده بود:

اگر محمد بن أبی بکر و ... آمدند، آنها را به بدترین وجه، به قتل برسان و هر کس خواست از من شکایت و اعتراض کند، به قتل برسان.

مردم راهی مصر شگفت زده شدند و به مدینه خدمت امیرالمؤمنین(ع) برگشتند که تو واسطه شدی، پس این نامه چیست؟ نزد طلحه و عمار و زبیر هم رفتند تا به اطلاع عثمان رسانده و گفتند :

این چیست؟ عثمان گفت: من خبر ندارم. گفتند: آیا این غلام توست؟ گفت: بله. گفتند: آیا این شتر برای توست که او سوار شده است؟

گفت: بله. گفتند: آیا مُهر این نامه برای توست یا نه؟

گفت: مُهر برای من است، ولی من خبر ندارم.

لذا، بعد از آن بود که مردم احساس کردند که عثمان، قابل اصلاح نیست و تصمیم به قتل او گرفتند.

الطبقات الکبری لإبن سعد، ج3، ص65 ـ تاریخ مدینه دمشق لإبن عساکر، ج39، ص323 ـ تاریخ المدینة لإبن شبة، ج4، ص1154 ـ تاریخ الطبری، ج3، ص401 ـ اخبار مدینه، ج2، ص13

کتب ومقالات سایت ولی عصر

کتب ومقالات

1

ابوبکر، همراهی همیشه محزون

2

بررسی روایت: «سد الأبواب الا باب علی»

3

ترجمه جلد اول نقد کتاب اصول مذهب شیعه

4

مشروعیت سبّ و لعن از دیدگاه اهل سنت

5

بررسی تطبیقی شبهات آیه ولایت

6

بررسی سندی روایت «علیٌ ولی کل مؤمن بعدی» از منظر اهل سنت

7

معاویه و ناسزاگویی به امیر المؤمنین علیه السلام

8

داستان گفتگوی آرام (ترجمه کتاب قصة الحوار الهادی)

9

بررسی تطبیقی حدیث رّد الشمس

10

هرکس کینه ابوطالب (ع) را در دل داشته باشد، کافر است

11

بررسی روایت «نحن معاشر الأنبیاء لا نورث ...» و بهانه ابوبکر برای غصب فدک

12

بررسی شبهه ازدواج ام کلثوم با عمر (ویرایش جدید)

13

اقرار ابوبکر به هجوم به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها

14

استدلال به «غیرت عرب» برای انکار شهادت حضرت زهرا (س)

15

بررسی روایت ابن أبی شیبه و تهدید عمر به آتش زدن خانه فاطمه(س)

16

بررسی روایت بلاذری و تهدید عمر به آتش زدن خانه فاطمه(س)

17

بررسی روایت تاریخ طبری و تهدید عمر به آتش زدن خانه فاطمه(س)

18

اعتراف ابن ابی دارم به لگد زدن عمر به حضرت زهرا(س) و شهادت حضرت محسن(ع)

19

اعتراف نظّام معتزلی به شهادت حضرت محسن و آتش زدن خانه فاطمه (س)

20

افسانه خواستگاری امیرالمؤمنین (ع) از دختر ابوجهل

21

استدلال به خطبه 228 نهج البلاغه (لِلَّهِ بَلاءُ فُلان)، برای انکار شهادت فاطمه زهرا(س)

22

استدلال به نامه ششم نهج البلاغه براى انکار شهادت حضرت زهرا (س)

23

بررسی آیه «بیعت رضوان» و رضایت دائمی خداوند از خلیفه دوم

24

بررسی آیه «محمد رسول الله...» و تبرئه خلفاء از حمله به خانه حضرت زهرا (س)

25

بررسی آیه : « وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ » و رضایت دائمی خداوند از صحابه

26

درس خارج فقه مقارن سال تحصیلی 1387 ـ 1386

27

مشروعیت تقیه از دیدگاه شیعه و سنی

28

بررسی حدیث ثقلین در خطبه غدیر و نقش آن در اثبات امامت

29

ترجمه فارسی کتاب النص و الاجتهاد

30

ترجمه فارسی مناظرات استاد حسینی قزوینی در شبکه المستقله پیرامون شهادت حضرت زهرا (س)

31

دلالت حدیث غدیر بر ولایت امیر مؤمنان علیه السلام

32

تواتر حدیث غدیر از دیدگاه دانشمندان اهل سنت

33

کتاب وهابیت از منظر عقل و شرع

34

شبهای پیشاور

35

اهل بیت (ع) کلید مشکلها

36

المراجعات

37

لله ثم للتاریخ جلد دوم

38

مناظرات الدکتورالحسینی القزوینی فی قناة المستقلة حول روایات الهجوم الی بیت فاطمه (س)

39

روشنفکرى حوزوى با تمجید از بنى امیه!!!

40

درس خارج فقه مقارن استاد حسینی قزوینی (وضو از منظر فریقین)

41

الوهابیة فرقة للتفرقة بین المسلمین

42

عرفان و تصوّف در اندیشه استاد مطهری (2)

43

عرفان و تصوّف در اندیشه استاد مطهری (1)

44

پاسخى بر سخنان و ادعاهاى مولوى خیرشاهى

45

حضرت خدیجه(علیها السلام) مادر امّت

46

تحلیلی از مناظره جناب دکتر قزوینی با مولوی مرادزهی

47

حضرت مهدی عج در کتب اهل سنت

48

ازدواج امام زمان(علیه السلام)

49

خدا در صحاح

50

فاطمه الزهراء (س) بانوی آب و آینه

51

ادله خلافت أبی بکر

52

پاسخ به شب نامه اهل سنت پیرامون شهادت حضرت زهرا (س)

53

اسناد هجوم به خانه وحی و شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

54

خانه وحی در زیر تازیانه های هجوم

55

آشنایی با چهره واقعی ابوهریره

56

قرضاوی , پسر , شیعه , سنی , سر دوراهی هک شدن !

57

ظلامة الزهراء فی روایات أهل السنّة

58

حدیث الغدیر و شبهة شکوی جیش الیمن

59

عمر در صحاح سته اهل سنت

60

أصحاب در صحاح سته اهل سنت

61

عایشه در صحاح سته اهل سنت

62

خالد بن ولید از دیدگاه عمر بن خطاب

63

خالد بن ولید باعکس های بارگاهش (مرقدش) و مقایسه با حرمین عسکریین

64

نقدی بر فرقه ی بهاییت از آغاز تا دوره ی معاصر

65

مشروعیت ازدواج موقت در کتاب های اهل سنت

66

بعد از شهادت امام حسین (ع) چه اتفاقاتی در عالم افتاد؟

67

اهانت های ابن تیمیه به خاندان رسول خدا (ص)

68

بررسی اسناد زیارت عاشورا

69

شفاعت و توسل

70

گریه های پیامبر اسلام در عزای امام حسین علیهما السلام

71

نقش وهابی ها و سعودی ها در ایجاد گروههای تروریستی و ورود اشغالگران به افغانستان و عراق

72

سؤالاتی از محضر استادم

73

اهل بیت از دین دفاع می کنند

74

افشای ماهیت وهابیت

75

زهد از منظر اسلام در مناظره امام صادق علیه السلام با صوفیان

76

حدیث‏ سازان رسوا می‏شوند!

77

روشی نو و صحیح در گفتگوی اعتقادی با وهّابیت (دکتر عصام العماد)

78

نقد شیخ محمد عبد الوهاب از درون (دکتر عصام العماد)

79

وهابیت تندرو وبازگشت به عصر جاهلیت‏

80

آنگاه هدایت شدم

81

قصة الحوار الهادی

82

اسئلة إلی أستاذی (القسم الثالث )

83

اسئلة إلى أستاذی (القسم الثانی)

84

اسئلة إلى أستاذی (القسم الأول)

85

راز دلبران و نقد دل برآن

86

ارزش و جایگاه وحدت از منظر قرآن و سنّت

87

حسین(ع) در اندیشه مسیحیت

88

الإجابة عن الشبهات الغدیر

89

فتنة الوهابیة

90

فصل الخطاب من کتاب الله ، وحدیث الرسول ، وکلام العلماء فی مذهب ابن عبد الوهاب

91

وهابیت از منظر عقل و شرع (1) وهابیت و تفرقه

92

وهّابیّت از منظر عقل و شرع (2) ریشه هاى تاریخى وهّابیّت

93

وهّابیّت از منظر عقل و شرع (3) وهابیت و تجسیم

94

وهّابیّت از منظر عقل و شرع (4) وهابیت و تکفیر مسلمین

95

وهّابیّت از منظر عقل و شرع (5) وهابیت و تحقیر مقام انبیاء و اولیاء

96

پیامبر (ص) در صحاح سته اهل سنت

97

چهل سؤال پیرامون امامت و خلاف

98

الصحابة وقتل العثمان

99

آیا اصحاب علی بن ابیطالب ( ع ) در کشتن عثمان شرکت داشته و او را به قتل رسانده‏اند

100

شهادت‏ حضرت فاطمه زهرا ( س ) واقعیتى انکار ناپذیر

101

نخستین یار پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم

102

امام على علیه السلام و‏قبول حکومت

103

نگاهى گذرا به کتاب لله ثم للتاریخ و ترجمه آن اهل بیت از خود دفاع مى‏کند

104

شیعه منادیان همبستگى واتحاد

105

پاسخى به تهاجم در پوشش دفاع از اهل بیت علیهم السلام

106

حدیث الثقلین

107

سخنی با آقای واعظ زاده خراسانی

108

الجمع بین الصلاتین‏ و مصادره‏ من الکتاب و السنة

109

پاسخ به برخی شبهات مذهبی

110

ملاحظات عابره علی تفسیر الاثری الجامع

111

تشیّع و مسئله سبّ و لعن صحابه

112

خطبه غدیر

113

نقدی بر سریال مسافر ری

114

دراسات فی حدیث الثقلین و المناقشه فی حدیث کتاب اللّه وسنتّی

115

الإفتراء على الشیعة فی ( تحریف القرآن ) والجواب عنه

116

چرایى گریه و سوگوارى

117

صوم عاشوراء