اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

شباهت حضرت یحیی به امام حسین علیه السلام


شباهت حضرت یحیی به امام حسین علیه السلام

ششم ماه محرم بنا به روایاتی سالروز شهادت حضرت یحیی است، پیامبری که شباهت‌هایی به امام حسین علیه السلام دارد که در این گزارش به برخی از این شباهت‌ها می‌پردازیم.

۱ـ هر دو بزرگوار قبلاً همنامی نداشته‌اند.

در آیه ۷ سوره مبارکه «مریم» تولد یحیی به زکریا بشارت داده شده است: «یَا زَکَرِیَّا إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ یَحْیَى لَمْ نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِیًّا»؛ اى زکریا ما تو را به پسرى که نامش یحیى است مژده مى‏دهیم که قبلا همنامى براى او قرار نداده‏ایم.

درباره امام حسین علیه السلام در حدیث آمده است که جبرئیل بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل شد و عرض کرد:

«إنَّ الله یَقرِءُ علیکَ السلامَ وَ یُبَشِّرکَ بِمَولودٍ یولَدُ من فاطمَةَ تقتُلُهُ أُمتُکَ من بَعدِک»؛

همانا خداوند به تو سلام می‌رساند و به مولودی که از حضرت فاطمه علیها السلام به دنیا می‌آید بشارت می‌دهد و بعد از تو گروهی از پیروانت او را به شهادت می‌رسانند.

در روایات آمده است که هر دوی آنها پیش از خود همنامی نداشته‌اند، سر مبارک هر دو به خاطر دفاع از دین الهی از تن جدا شد، قاتلان آن دو بزرگوار حرام‌زاده بودند و پس از کشته شدن آنها آسمان تا ۴۰ روز در هنگام طلوع و غروب سرخ بوده است.

۲ـ صورت هر دو بزرگوار می‌درخشید.

درباره حضرت یحیی آمده است: کان البیت یضییءُ بنورهِ؛ نور جمالش خانه را روشن می‌ساخت.

درباره امام حسین علیه السلام راوی می‌گوید: لقَد شَغَلَنی نورُ وَجهه وَ جَمالُ هیبَتهِ عَنِ الفکرةِ فی قتلِه؛ نور جمال و هیبت صورتش مرا از اندیشه قتلش باز داشت.

۳ـ هر دو بزرگوار سر بریده شدند.

سر حضرت یحیی را برای زنا زاده‌ای از بنی‌اسرائیل هدیه بردند و سر مطهر حضرت سید‌الشهدا علیه السلام را برای ابن‌زیاد و یزید.

امام سجاد علیه السلام در این باره می‌فرماید: ما همراه امام حسین‌ علیه السلام به سوی کربلا بیرون آمدیم، امام، در هر مکانی وارد می‌شدند و یا از آن کوچ می‌کردند، یادی از حضرت یحیی علیه السلام و قتل او می‌نمودند و می‌فرمودند: «در بی‌ارزشی دنیا نزد خدا همین بس که سر یحیی بن زکریا را به عنوان هدیه به سوی فرد بی‌عفتی از بی‌عفت‌های بنی‌اسرائیل بردند.»

* نحوه شهادت جانسوز حضرت یحیی:

در بیت‌المقدس پادشاهی هوسباز به نام «هیرودیس» (یا هردوش) بود، که از طرف قیاصرهروم در آن جا فرمانروایی می‎کرد، برادرش بهنام دختری به نام «هیرودیا» داشت. پس از آن کهفیلبوس از دنیا رفت، هیرودیس با همسر برادرش ازدواج کرد.

هیرودیس شاه هوسباز، عاشق دختر هیرودیا دختر زیبای برادرش شد، به طوری که زیبایی هیرودیا او را در گرو عشق آتشین خود قرار داده بود، از این رو تصمیم گرفت با او که برادر زاده، و دختر همسرش بود، ازدواج کند. این خبر به پیامبر خدا حضرت یحیی رسید، آن حضرت با صراحت اعلام کرد که این ازدواج برخلاف دستورات تورات است وحرام می‎باشد.

سر و صدای این فتوا در تمام شهر پیچید و به گوش آن دختر (هیرودیا) رسید، او کینه حضرت یحیی را به دل گرفت، چرا که او را بزرگترین مانع بر سر راه هوسهای خود می‎دانست و تصمیم گرفت در یک فرصت مناسبی از او انتقام بگیرد.

ارتباط نامشروع هیرودیا با عمویش هیرودیس بیشتر شد، و زیبایی او شاه هوسران را شیفته‎اش کرد به طوری که هیرود یا آن چنان در شاه نفوذ کرد، که شاه به او گفت: «هر آرزویی داری از من بخواه که قطعاً انجام خواهد یافت.»

هیرودیا گفت: من هیچ چیز جز سر بریده یحیی را نمی‎خواهم، زیرا او نام من و تو را بر سر زبانها انداخته و همه مردم را به عیب جویی ما مشغول نموده است.

در سالروز جشن تولد هیرودیس پادشاه فلسطین طبق پاره‎ای از روایات،یحیی بن زکریا علیهما السلام در محراب عبادت درمسجد بیت المقدس به سر می‎برد، مأموران جلاد سراغ او آمدند و او را دستگیر کرده و به مجلس شاه بردند، شاه در همان جا فرمان داد سر از بدن او جدا کردند و سر بریده‎اش را در میان طشت طلا نهادند و آن گاه که هیرودیا تسلیم هوسهای شاه گردید، سر بریده حضرت یحیی علیه السلام به سخن آمد و در همان حال نهی از منکر کرد و خطاب به شاه فرمود: «یا هذا اِتَّقِ اللهِ لا یحِل لکُ هذه؛ آی شخص از خدا بترس این زن بر تو حرام است.»

به این ترتیب حضرت یحیی علیه السلام مظلومانه به شهادت رسید.

منبع : سایت شیعه 24

رسم بد روزگار+عکس


«دشمن خدا» به سفر حج مشرف شده است!!! و به صورت ویژه، توسط کلیددرارِ شریف کعبه!!! درون خانه ی کعبه را را زیارت کرده!!! و از این سفر روحانی!!! باز می گردد تا به جنگ با ایران و سلاخی شیعیان عراق ادامه دهد.
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، «صدام حسین عبدالمجید تکریتی» پنجمین رییس جمهور کشور عراق، برای چندین نسل از مردم کشورمان نامی کاملا آشنا و بد آوا است. او جنگی 8 ساله را به ایران اسلامی تحمیل نمود که هنوز بسیاری از مجروحان و آسیب دیده گان آن جنگ، زنده اند و از عوارض زخم های خود رنج بسیار می برند. این شخص از سال 1379  تا سال 2003، قدرت مطلقِ عراق بود و طی این ربع قرن، آتش سه جنگ را در خاورمیانه برافروخت که همه گی آن ها ابعادی بین المللی یافتند. صدها هزار نفر از مسلمانان عراق، به وحشیانه ترین روش ها، توسط حکومت او قصابی شدند و خاطراتی بسیار تلخ از نسل کشی ها و قتل عام هایی که او و منسوبانش در عراق به راه انداختند در تاریخ ماندگار شده است. بی شک «صدام حسین» را باید یکی از خونریزترین طاغوت های تاریخ بشر به شمار آورد.
عکسی که می بینید، در سال های دهه ی 80 میلادی در تاریخ به ثبت رسیده است. «صدام حسین» به سفر حج مشرف شده است!!! و به صورت ویژه، توسط کلیددرارِ شریف کعبه، درون خانه ی کعبه را را زیارت کرده!!! و از این سفر روحانی!!! باز می گردد تا به جنگ با ایران و سلاخی شیعیان عراق ادامه دهد. و این رسم بد روزگار است. در خانه ی کعبه، تنها یک انسان متولد شده است. مردمی به جرم پیروی از همان مرد، و برافراشتن پرچمِ مزین به نام آن مرد، توسط طاغوتی به خاک و خون کشیده می شوند. در همان زمان، کلیدراران و مثلا خادمان کعبه، طاغوتِ جلاد را به عنوان میهمان ویژه به داخل خانه می برند و پیروان زاده ی خانه را، در حرم امن الهی، کشتار می کنند. لعنت الله علی قوم الظالمین

ماجرای اسلام ستیزی در آنگولا چیست؟


در آنگولا چه می‌گذرد؛
خبر ممنوعیت اسلام و تخریب همه مساجد در آنگولا در میان رسانه‌های ایرانی و اسلامی به سرعت منتشر شد و موجی از نگرانی را در سرزمین های اسلامی بوجود آورد.
گروه بین الملل مشرق - خبر ممنوعیت اسلام و تخریب همه مساجد در آنگولا در میان رسانه‌های ایرانی و اسلامی به سرعت منتشر شد و موجی از نگرانی را در سرزمین های اسلامی بوجود آورد.
طبق این خبر وزیر فرهنگ این کشور گفته است که اسلام در این کشور غیر قانونی است و همه مساجد مسلمین باید تخریب شوند.

از آنجا که این خبر و مطالب مربوط به آن از اهمیت و حساسیت خاصی برخوردار است مشرق تلاش کرده است که اطلاعات بیشتری در اختیار خوانندگان خویش در این باره قرار دهد.


آنگولا کجاست و چگونه کشوری است؟

آنگولا کشور با قریب به 21 میلیون نفر جمعیت در جنوب غربی آفریقا است که دارای 18 استان و وسعتی برابر با 1246700 کیلومتر مربع دارد. و زبان رسمی در این کشور زبان پرتغالی است که میراث استعماری این کشور است که قرن‌ها مستعمره پرتغال بوده است و در سال 1957 در ظاهر مستقل شده است. این کشور آفریقایی که در تصویر زیر موقعیت آن در نقشه را مشاهده می‌کنید در همسایگی با نامیبیا، کنگو، و زامبیا قرار دارد.

این کشور از تولید کنندگان نفت و صادر کنندگان الماس محسوب می‌شود و از جمله کشورهای فقیر جهان به حساب می‌آید. (نزدیک به 70 درصد مردم این کشور زیر خط فقر هستند) حکومت این کشور در ظاهر حکومتی مبتنی بر ریاست جمهوری است اما در واقع نوعی ریاست جمهوری سرکوبگر به صورت مادام العمری بر این کشور حکومت می‌کند.

رئیس جمهور این کشور ژوزه ادواردو دوسانتوس (José Eduardo dos Santos) از سال 1979 تا کنون بر این کشور حکومت می‌کند و حکومت نظامیان و مدیریت دولت این کشور را نیز بر عهده دارد و به نوعی همه قوای کشور را اداره می‌کند. حکومت آنگولا در دوران جنگ سرد گرایش مارکسیستی داشت ولی بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی آمریکا توانسته است با این حکومت به توافقاتی برسد و روابط دیپلماتیک متقابل در عالی ترین سطح میان آنها برقرار است. به عبارت دیگر این نیز یکی از حکومت‌های شبیه به حزب بعث صدام در عراق است که سالها مورد حمایت و توافق آمریکا قرار داشت.

اصل ماجرا چیست؟

اصل خبر وزیر فرهنگ آنگولا علی الظاهر خبری درست بوده است و این وزیر از سیاست رسمی این دولت در مبارزه با اسلام و تخریب مساجد این کشور خبر داده بوده است و در عمل نیز در آنگولا اقداماتی علیه مبارزه با مسلمین در دست اجراست. اما وقتی خبر تخریب و تعطیلی مساجد آنگولا منتشر شد و مورد توجه افکار عمومی مسلمین قرار گرفت مسوولان این کشور مجبور به عقب نشینی شدند و سفارت این کشور در آمریکا مدعی شد که آنگولا طرح مبارزه با هیچ دینی را در دست اجرا ندارد و این خبر را تکذیب می‌کند.

اما بررسی اخبار و گزارش‌های موجود حاکی از آن است که در کشور آنگولا حکومتی به سبک حکومت‌های لائیک اروپایی بر سر کار است که به بهانه اقلیت بودن مسلمین انواعی از سخت‌گیری را علیه مسلمانان به کار می‌گیرد. از جمله این که مسلمانان به این بهانه که تعداد آنها زیر 100 هزار نفر است و بخش اندکی از جمعیت کشور بالای 20 میلیونی این کشور را تشکیل می‌دهند تحت انواعی از فشارها قرار دارند و حکومت آنگولا در عمل حتی به تخریب مساجد و دستگیری علمای اسلامی اندک این کشور نیز دست می‌زند.


گزارش‌های موجود حاکی از آن است که حکومت آنگولا حتی در برابر ساخت مساجدی که همه مراحل کسب مجوز آن طی شده است نیز مخالفت می‌کند و به بهانه بلند بودن یا دیگر ادعاهای مهندسی و ... به تخریب مساجد دست می‌زند. به عبارت دیگر سیاست عملی این کشور که این بار از زبان وزیر فرهنگ‌ آن رسما بیان شده است مبارزه جدی و پی گیر با رایج شدن اسلام و گسترش پیروان آن در آنگولاست.

اگر همین کار را با مراکز یهودیان در هر کشور دیگری می‌کردند چه می‌شد؟

نکته جالب توجه آن است که بعد از انتشار اولیه خبر مبارزه با اسلام در آنگولا بسیاری از رسانه‌های غربی بر تکذیب این خبر پرداختند و چنین پوشش دادند که چون مسلمانان اقلیت اندکی هستند رسمیت ندارند و از این رو دولت آنگولا مراکز دینی آنها را به رسمیت نمی‌شناسد و برای آنها حقی قائل نیست.

این اخبار به گونه‌ای تنظیم شده است که گویی واقعا چون مسلمین تعداد اندکی دارند دولت این کشور حق تخریب مساجد آنان و دستکیری ایشان را دارد. سوالی که از این رسانه‌ها باید پرسید این است که اگر یهودیان هر کشور دیگری که آنها نیز اقلیتی اندک هستند مورد بخشی از این آزارها و یا درصدی از این رفتار سرکوبگرانه قرار می‌گرفتند همین رسانه‌ها چه واکنشی نشان می‌دادند. آیا این سرکوب‌ها را با اقلیت بودن یهودیان توجیه می‌کردند و یا با شعار حقوق بشر به مقابله با حکومت سرکوبگر آنگولا می‌پرداختند؟

چرا رابطه دختر و پسر بیشتر شده است؟


بالا رفتن سن ازدواج، سستی اعتقادات و ندانستن احکام الهی، قبح‌شکنی توسط رسانه‌ها، کم شدن عاطفه و محبت در محیط خانواده، الگوگیری از دوستان و ... از جمله عواملی است که باعث افزایش روابط دختر و پسر در جامعه شده است.
به گزارش مشرق به نقل از فارس، یکی از آسیب‌هایی که مدت‌های طولانی است جامعه ما را درگیر کرده است، بحث دوستی‌های قبل از ازدواج یا به عبارتی دیگر دوست پسری و دختری است که میان نوجوانان دبیرستانی و جوانان دانشجویی دیده می‌شود، اینکه چرا این موضوع در جامعه قبح خود را از دست داده است، بحث‌های تفصیلی را می‌طلبد، حجت‌الاسلام ابوالفضل جعفری‌پور مسئول پاسخگویی مرکز تخصصی نماز در سلسله گفت‌وگو‌هایی به ریشه‌یابی این آسیب و راهکارهای درمان آن پرداخته است که بخش دوم آن در ادامه می‌آید:

* چرا امروزه رابط دختر و پسر بیشترو راحت‌تر از گذشته شده است؟

- بالا رفتن سن ازدواج: در قدیم به محض آنکه دختر به سن بلوغ یا کمی بالاتر می‌رسید، حتی قبل از آنکه بفهمد غریزه جنسی چیست، ازدواج می‌کرد.

- سستی اعتقادات و ندانستن احکام الهی: وقتی اعتقاد انسان به معاد و عذاب الهی برای ایجاد رابطه با نامحرم که یک امر حرام است، سست شود انسان دست به گناه می‌زند.

- رسانه: با گسترش رسانه‌ها به ویژه تلویزیون و ماهواره و ساخت فیلم‌های داخل و خارج ایران قبح رابطه با نامحرم شکسته شده است.

- غرب: جوانان ایران با الگوگیری از مدل غربی زندگی به این نوع ارتباط روی آوردند.

- کم شدن عاطفه و محبت در محیط خانواده: انسان‌ها تشنه محبت هستند، بنابراین وقتی در محیط خانواده شخص به لحاظ محبت کمبود احساس کرد، برای جبران آن به رابطه با دیگران روی می‌آورد.

- الگوگیری از دوستان: همان طور که دوست خوب مایه رشد انسان است، دوست بد مایه تباهی و فساد انسان است، پس افراد برای آنکه در برابر دوست خود کم نیاورند، به سمت این نوع ارتباط می‌روند.

- گسترش تفریحات: در قدیم تفریحات در رفت و آمد به خانواده نزدیکان، دشت و صحرا خلاصه می‌شد، ولی امروزه هزاران نوع تفریح از قبیل سینما و پارک و... وجود دارد، یکی از عوامل گسترش فساد، محیط‌های باز تفریحی است که همان گونه که می‌توان تفریح سالم داشت، رابطه حرام نیز شکل می‌گیرد.

*اسلام چه نوع رابطه‌ای را اجازه می‌دهد؟

روابط بین زن و مرد چند صورت دارد: رابطه زن و شوهری، رابطه علمی، رابطه حرفه‌ای و شغلی، رابطه دوستانه.

- رابطه زن و شوهری

اسلام رابطه زن و شوهر را که بر اساس موازین شرعی و عقد رسمی تحقق پیدا می‌کند، مورد تأکید قرار داده است و مستحب مؤکد می‌داند.

- رابطه علمی بین زن و مرد

این نوع رابطه با حفظ موازین شرعی و رعایت حدود الهی از ناحیه زن و مرد مجاز است و بهترین مصداق بارز آن رابطه بین استاد و شاگرد است.

- رابطه شغلی و حرفه‌ای

در این گونه کارها اگر زن و مرد ضوابط شرعی را رعایت کنند و مرتکب عمل حرامی نشوند، می‌توانند هم زنان و هم مردان مشارکت فعال داشته باشند، مانند پزشکی!

- رابطه دوستی بین دختر و پسر

این نوع رابطه از نظر اسلام حرام است و قرآن از دوستی بین دختر و پسر و این گونه روابط نهی کرده است، تنها رابطه‌ای که مقدمه ازدواج باشد، مانند صحبت کردن با اطلاع خانواده‌ها در چند جلسه اشکال ندارد.

* در کجای قرآن از رابطه بین پسر و دختر نهی شده است؟

- آیه ۲۵ سوره نساء به مردان می‌گوید: با دخترانی که روابط دوستی مخفیانه‌ای با دیگران داشته‌اند ازدواج نکنید «فَانْکِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَ آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَناتٍ غَیْرَ مُسافِحاتٍ وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ»؛ یعنی آنان را با اجازه خانواده‌هایشان به همسری خود درآورید و مهرشان را به طور پسندیده به آنان بدهید [به شرط آنکه] پاکدامن باشند و زناکار و دوست‌گیران پنهانی نباشند، در آیه ۵ سوره مائده نیز به مردان خطاب می‌کند و می‌فرماید شما با زنان پاکدامن مسلمان ازدواج کنید و خود نیز پاکدامن باشید نه زناکار و نه آنکه زنان را در پنهانی دوست خود بگیرید «... وَلاَ مُتَّخِذِی أَخْدَانٍ ...»!

پاسخ قرآن به تخریب کنندگان بقاع متبرکه


سالروز هتک حرمت به حرمین عسکریین(ع)؛
و اگر خداوند بعضی از مردم را به وسیله بعضی دیگر دفع نکند، صومعه ها و دیرها و معابد یهود و نصاری و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده می شود، ویران می گردد و خداوند کسانی را که یاری او کنند [و از آیینش دفاع نمایند] یاری می کند. خداوند قوی و شکست ناپذیر است.”
ویژه نامه حسینیه مشرق- دشمنان اهل بیت(ع) در طول تاریخ، تلاشهای مذبوحانه بی شماری کرده اند تا بتوانند نور اهل بیت (ع) را خاموش سازند و محبت آنها را از دل مسلمانان بیرون کنند، اما هرگز موفق نشده و نخواهند شد. این تلاشهای غیر انسانی از غصب خلافت شروع شد و با جلوگیری از نشر احادیث پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و خانه نشین کردن علی (ع) و آتش زدن درب خانه آن حضرت و به شهادت رساندن فاطمه زهراعلیها السلام ادامه یافت.

آن گاه که علی (ع) به خلافت رسید، علاوه بر جنگهای رو در رو، شایعات و تهمتها، آغاز شد. و کم کم به این نتیجه رسیدند که حذف فیزیکی امامان (ع) و به شهادت رساندن آنان را در دستور کار قرار دهند تا شاید بتوانند نور آنها را خاموش و عظمت آنان را محو کنند، ولی با عنایت خداوندی موفق نشدند؛ با اینکه تمام یازده امام علیهم السلام را یا با شمشیر و یا با سمّ به شهادت رساندند، ولی با این حال همچنان محبت اهل بیت علیهم السلام بیشتر و شعله ورتر گردید و شیعیان هر روز رو به فزونی نهادند. کم کم تلاشهای آنها رنگ تازه یافت و در طرح جدید انهدام و نابودی بارگاه های امامان معصوم (ع) را برنامه ریزی کردند.


تاریخچه تخریب بارگاه اهل بیت(ع)
اولین بار این نقشه توسط متوکل، خبیث ترین خلیفه عباسی به اجرا درآمد. او هفده بار قبر امام حسین (ع) را با خاک یکسان کرد.(۱) ولی مردم و شیعیان هر بار بهتر از گذشته آن را آباد کردند. بعد از او وهابیان کج اندیش و منحرف و ساخته دست استعمار پیر انگلیس به تخریب بارگاه و قبور ائمه بقیع (ع) و برخی صحابه پرداختند. هر چند تاکنون موفق شده اند از ساخت مجدد آن جلوگیری کنند، اما به یقین بدانند که همان قبرهای با خاک یکسان شده، دلهای بی شماری را به سوی خود جذب کرده و باعث سازندگی و آمادگی بیشتر آنها شده است.

در ایام حج و عمره تعداد بی شماری از زائران شیعه و اهل سنت به گرد قبور ائمه بقیع (ع)شمع گونه گریه می کنند و محو عظمت انوار امامان می شوند. این متحجران و بدتر از خوارج به کربلا نیز حمله کردند و اشیاء و اموال موجود در حرمین را به تاراج بردند، ولی موفق به تخریب آن نگشتند، ولکن هرگز از این ایده پلید دست نکشیدند.

تلاشهای مذبوحانه منحرفان ادامه یافت تا زمانی که در حرم ثامن الحجج، حضرت علی بن موسی الرضاعلیهما السلام بمب گذاری کردند و با تخریب بخشی از آن عده ای را به شهادت رساندند. همچنین در روز عاشورای سال گذشته در کربلا بمب گذاری و عده ای را مظلومانه شهید کردند تا اینکه در تاریخ ۳/۱۲/۱۳۸۴ ش برابر با ۲۳ محرم ۱۴۲۷ ق همین متحجران با کمک اشغالگران عراق به تخریب گنبد و بارگاه حرم امام هادی و امام عسکری (ع) دست زدند و دل شیعیان، بلکه مسلمانان جهان را داغدار ساختند. اینها همان‌هایی هستند که اگر قدرت یابند، تمام مراکز عبادت را نابود خواهند کرد؛ چرا که فقط با ائمه معصومین (ع) و شیعیان دشمنی ندارند، بلکه با خداوند سر جنگ دارند؛ غافل از آنکه خداوند همیشه کسانی را دارد که از مراکز عبادت نگه داری و در صورت نیاز تعمیر و آباد کنند.

پاسخ قرآن به تخریب کنندگان بقاع متبرکه
قرآن کریم می فرماید: "وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذْکَرُ فیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثیراً وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ”؛(۲) "و اگر خداوند بعضی از مردم را به وسیله بعضی دیگر دفع نکند، صومعه ها و دیرها و معابد یهود و نصاری و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده می شود، ویران می گردد و خداوند کسانی را که یاری او کنند [و از آیینش دفاع نمایند ]یاری می کند. خداوند قوی و شکست ناپذیر است.”

و این نکته را نیز این نابخردان بدانند که اراده الهی بر این قرار گرفته است که نام اهل بیت علیهم السلام را زنده کند و خانه های آنها و حرمهایشان را محبوب مسلمانان و شهره جهان سازد؛ چرا که قرآن کریم می فرماید: "فی  بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالْغُدُوِّ وَ الآْصالِ”؛(۳) "[این چراغ پرفروغ ] در خانه هایی قرار دارد که خداوند اذن فرموده که آنها رفعت یابند؛ خانه هایی که نام خدا در آنها برده می شود و صبح و شام در آنها تسبیح او می گویند.”

آری رفعت و بلند مرتبگی امامان علیهم السلام و محبوبیت آنها در میان قلبها امری است الهی و آسمانی.

اربلی در کشف الغمة نقل کرده است که مستنصر خلیفه عباسی، سالی جهت زیارت قبور اجداد خود [و تفریح ] به سامرا رفت. ابتدا به زیارت عسکریین (ع) مشرف گردید و سپس به مقبره خلفاء عباسی رفت. دید آنجا خراب گردیده است و پرندگان  و حیوانات قبور خلفاء را آلوده کرده اند.

از این مسئله متأثر شد. یکی از همراهان گفت: قدرت و ثروت در دست توست و خلیفه مسلمین تو هستی، دستور ده که قبور پدرانت را مرتب کنند! همچنان که قبور این علویین را مشاهده می کنی که دارای صحن و بارگاه و فرش و چراغ و خدمه و زوار می باشند. مُستنصر گفت: این امری است الهی و به زور نمی توان مردم را واداشت که به زیارت قبور پدران من بیایند و اگر هم اجبار کنم، پذیرفته نیست.(۴)


سیری گذرا  بر ساخت و تعمیر و تخریب بارگاه عسکریین (ع)

"عَمَرُوا بِاَطْرَافِ الْبِلَادِ مَقَابِراً اِذْ خَرِبُوا مِنْ یَثْرِبَ اَوطَاناً قَوْمٌ لَهُمْ فِی کُلِّ اَرْضٍ مَشْهَدٌ لَا بَلْ لَهُمْ فی  کُلِّ قَلْبٍ مَشْهَدٌ؛

[برای آل محمد] در گوشه و کنار شهرها قبوری بنا کردند، در حالی که خانه های آنها در یثرب (مدینه) خراب گردید. اینها کسانی هستند که در هر زمینی مشهد و مضجعی دارند، بلکه برای آنان در هر دلی آرامگاه و مشهدی است.”

زمانی که حضرت امام علی النقی علیه السلام در سامراء رحلت فرمود، او را در خانه مسکونی اش دفن کردند و از همان زمان این خانه مهبط و محل نزول ملائکه و مورد توجه دوستان و شیعیان اهل بیت علیهم السلام قرار گرفت و بعد از شهادت امام حسن عسکری علیه السلام، او را نیز پشت سر پدر بزرگوارش دفن کردند و همچنین قبر حکیمه خاتون و نرجس خاتون علیها السلام مادر امام زمان علیه السلام نیز در آنجا قرار دارد.

در آن دوره، دوستان و شیعیان جهت زیارت قبور منور، گاهی داخل منزل می رفتند و اگر موفق نمی شدند، از داخل کوچه مقابل پنجره ای که به سمت قبور باز بود، زیارت می کردند و گاه در مسجد مقابل که اکنون رواق پشت سر مطهر امامین علیهما السلام شده است، نماز زیارت می خواندند.

این وضع در دوره آبادی و عظمت شهر سامراء و همچنین زمانی که شهر تخریب شده بود، ادامه داشت. با اینکه خیلی از معاندین و منافقین تلاش کردند که آثار امامین علیهما السلام را از بین ببرند، ولی با تلاش و سعی دوستان و شیعیان نه تنها آن آثار از بین نرفت که روز به روز بر عظمت و جلای سامراء افزوده گشت و تغییرات مهمی در طول تاریخ در شهر و نسبت به مرقد دو امام علیهما السلام رخ داد که خلاصه آن از این قرار است:

۱. عمارت اولیه مرقد عسکریّین علیهما السلام به صورت خانه مسکونی امام هادی علیه السلام بوده است که برای راحتی زائران پنجره ای به سمت بازار باز شد و این حالت تا پنجاه و هشت سال (از سال ۲۶۰ تا ۳۱۸ ق) که همزمان با دوران غیبت صغرای حضرت مهدی علیه السلام بود، ادامه داشت.

۲.  دومین تحول و تغییرات توسط ناصر الدوله از آل حمدان(۵) انجام گرفت. وی اولین کسی بود که قبه بر قبر مطهر عسکریین علیهما السلام بنا نهاد و بر ضریح مطهر پرده کشید.

۳.  در سالهای ۳۳۵ – ۳۳۷ ق تعمیراتی در حرم توسط معزّ الدوله دیلمی(۶) صورت گرفت، به این شرح: پر کردن حوض آبی که در سرداب مطهر قرار داشت، تهیه ضریح چوبی جهت قبور منور و ساختن بارگاه برای قبور مطهر. این پادشاه خدمات فراوانی نسبت به اهل بیت علیهم السلام نموده است، از جمله اینکه در عاشورای ۳۵۲ ق دستور داد که شیعیان، شهر بغداد را تعطیل عمومی کنند و علَمها نصب نمایند و علناً دستور داد عید غدیر را در همان سال با شکوه هر چه تمام تر جشن بگیرند.(۷)

۴. عضد الدوله دیلمی(۸) در سال ۳۶۸ ق به قصد زیارت وارد سامّراء شد و بعد از زیارت دستور داد روضه مطهر را تعمیر کنند و درهای آن را از چوب ساج بسازند و صحن شریف را توسعه دهند. آثار خیر فراوانی از این شخص باقی مانده است، از جمله: ساختن گنبد منوّر امیر مؤمنان علی علیه السلام به نام "قبّة البیضاء”، بنای ساختمان بر مرقد منور حضرت سیدالشهداءعلیه السلام، تجدید دیوار شهر مدینه در سال ۳۶۸ ق و ساختن بیمارستان عضدی در شیراز.

۵. در سال ۴۴۵ ق تعمیراتی شایسته توسط امیر ارسلان بساسیری(۹) انجام گرفت، از جمله: ساختن عمارت عالی از گچ و آجر بر مرقد منور عسکریین علیهما السلام و ساخت دو ضریح از چوب ساج و نصب آن بر قبور امامین علیهما السلام.

۶. مجدالدولة قمی وزیر سلطان بر کیارق بن ملکشاه سلجوقی که از وزراء غیرتمند شیعه بود، در سال ۴۹۵ ق تعمیراتی برای بقعه عسکریین علیهما السلام انجام داد، از جمله: مفروش کردن حرم، تعمیر رواقها، ساختن حجراتی در صحن مطهر و تهیه درهای نفیس از چوب قیمتی جهت حرم مطهر.(۱۰)

و از کارهای وی: ساخت قبه ای رفیع بر مرقد مطهر امام حسن مجتبی علیه السلام در بقیع، بنای مختصری بر قبر عثمان بن مظعون، ساختمان بقعه حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام و ساختمان بقعه حضرت امام موسی کاظم و امام محمد تقی علیهما السلام در کاظمین.

۷. در سال ۶۰۴ ق حریقی در حرم عسکریین علیهما السلام رخ داد که به ضریح امام هادی و امام حسن عسکری علیهما السلام سرایت کرد. در سال ۶۰۶ ق به دستور ابوالعباس احمد الناصر لدین الله تعمیراتی در حرم امامین علیهما السلام انجام گرفت که از جمله آن تعمیر سرداب بود.(۱۱)

۸.  در سال ۶۴۰ ق بر اثر عدم مراقبت و عدم توجه خدام، برای بار دوم حرم مطهر طعمه حریق شد که بر اثر آن ضریح امامین علیهما السلام در آتش سوخت. المستنصر بالله عباسی(۱۲) دستور تعمیر و ترمیم حرم را صادر کرد که دو ضریح بهتر از قبل برای امامین علیهما السلام ساختند.(۱۳)

۹. در سال ۷۵۰ ق از طرف سلطان شیخ حسن کبیر جلایری از سلاطین شیعه ایلکانیان تعمیراتی انجام گرفت که از جمله آن زینت کردن ضریح مطهر و ساختن قبه و مأذنه بود.

۱۰.  در اواخر دوران صفویه برای بار سوم آتش شمعها به چوبهای ضریح و صندوق قبور اثر کرد و آنها را طعمه حریق ساخت. در سال ۱۱۰۶ ق شاه سلطان حسین صفوی دستور داد ضریح منور از فولاد ساخته شود و حرم و رواق را سنگ فرش کنند.

بعد از ساخته و آماده شدن ضریح فولادی، با حضور عده ای از علماء و اعیان در مراسم جشن، ضریح را نصب کردند.
۱۱٫ در حدود سال ۱۲۰۰ ق تعمیراتی توسط احمد خان دُنْبُلِی از حکام آذربایجان انجام گرفت به این شرح: تعمیرات کامل حرم، مجزا کردن سرداب. مباشر مستقیم این تعمیرات از طرف احمد خان، میرزا محمد رفیع بن محمد شفیع خراسانی بود.

۱۲. در سال ۱۲۲۵ ق توسط حسین قلی خان دنبلی تعمیراتی آغاز شد که توسط فرزندش ادامه یافت. تعمیرات انجام شده عبارت بود از: مزین کردن گنبد با کاشی، ساختن مسجد و حمام و کاروانسرا. مباشر این تعمیرات، علامه جلیل میرزا محمد سلماسی و فرزندش زین العابدین بود.(۱۴) زین العابدین سلماسی از ملازمان سید بحرالعلوم بود.

۱۳.  در سال ۱۲۸۲ ق به دستور ناصر الدین شاه قاجار و با نظارت علامه بزرگوار، مرحوم شیخ عبدالحسین تهرانی، معروف به شیخ العراقین، تعمیرات ذیل انجام گرفت:

۱٫ طلا کاری قبه؛ ۲٫ تعمیر صحن و ایوان مبارک؛ ۳٫ به کار بردن سنگهای مرمری سبز رنگ در اطراف مرقد مطهر؛ ۴٫ ترمیم قسمتی از دیوارهای صحن مبارک و کاشی کردن آنها.

قابل ذکر است که بودجه این تعمیرات از محل ثلث اموال میرزا تقی خان امیر کبیر تأمین شد که به شیخ العراقین وصیت کرده بود ثلث مالش را در راه خیر مصرف کند.(۱۵)

۱۴. در سال ۱۲۸۸ ق آیة الله العظمی میرزای بزرگ شیرازی رحمه الله، به سامراء هجرت کرد و به امر مبارک او این تعمیرات در صحن و حرم عسکریین علیهما السلام انجام پذیرفت:

۱٫ سنگ فرش کردن صحن مطهر؛ ۲٫ آیینه کاری بعضی از رواقها و حرم مطهر و ساختن نماهای زیبا برای حرم؛ ۳٫ نصب ساعت بزرگ که در آن زمان هفتصد تومان خریداری شده بود، بر سر در بزرگ حرم؛ ۴٫ تهیه پرده های قیمتی جهت ابواب حرم مطهر و رواق ؛ ۵٫ ساختن مدرسه علمیه ای بزرگ جهت سکونت طلاب علوم دینی (که توسط صدام تخریب شده است)؛ ۶٫ ساختن پلی بر روی دجله جهت عبور زائران؛ ۷٫ ساختن بازار و دو باب حمام در سامراء برای زائران.(۱۶)

۱۵. پس از رحلت علامه کبیر میرزا سید محمد حسن شیرازی در سال ۱۳۱۲ ق مرجعیت و ریاست شیعه به مرحوم علامه مجاهد میرزا محمد تقی شیرازی رسید. با اینکه دوره ریاست ایشان همزمان شد با جنگ جهانی اول و تسلط انگلستان بر عراق و مجاهدتهای او علیه انگلیسیها و رهایی عراق، با این حال تعمیرات حرم را دنبال کرد که آیینه کاری حرم و رواق تکمیل شد و بر تزیینات آن افزوده گشت و صحن نیز تعمیر گردید.

۱۶. بعد از فوت میرزا محمد تقی شیرازی، تعمیراتی توسط علامه جلیل مرحوم میرزا محمد عسکری تهرانی (متولد ۱۲۸۱، متوفای ۱۳۷۱) انجام گرفت که عبارت بود از: نقره کردن درهای حرم و رواق، تهیه ۲۴ زوج دراز چوب ساج (ساک هندی) جهت اطراف قبه منور و نصب دوازده باب از داخل و دوازده باب از خارج به جای پنجره های قدیمی جهت تهویه و روشنایی حرم.

۱۷. آخرین تعمیرات اساسی در شهر سامراء که توسط شیعیان انجام گرفته است، تعمیراتی است که به فرمان حضرت آیة الله العظمی حاج آقا حسین بروجردی (ره) صورت پذیرفت که عبارت اند از: ساخت دو باب حمام و ساختن حسینیه جهت اسکان زائران (که متأسفانه در دوران صدام تخریب شده است).(۱۷)

امیدواریم با همت مراجع بزرگوار و شیعیان و دوستداران اهل بیت علیهم السلام به زودی شاهد هجدهمین تعمیرات اساسی حرمین شریفین سامراء باشیم.

و بر عالمان دین و شیعیان دیگر بلاد لازم است که در این امر از مراجع عظام نجف و شیعیان عراق مخصوصاً سامراء حمایت جدی و همه جانبه به عمل آورند تا به کوری چشم دشمنان، تخریب ظاهری حرم عسکریین علیهما السلام باعث آبادی معنوی کل شیعیان، مخصوصاً شیعیان سامراء گردد و برای همیشه حرم امامین علیهما السلام از غربت بیرون آید.

یقیناً دست عنایت مهدی صاحب الزمان علیه السلام و قلب سوخته او بیش از پیش یاور دوستان و شیعیانی خواهد بود که در راه تحقق اهداف مورد اشاره تلاش می کنند.


قاتل شیعیان و دشمن حرم اهل‌بیت(ع) را بیشتر شناسید
عبد الله بن عبد الرحمن بن عبد الله بن إبراهیم بن فهد بن حمد بن جبرین من آل رشید مشهور به «بن جبرین» از خانواده بنی زید از بزرگان وهابیت و درباری در عربستان سعودی بود  که فتاوای مشهور و کین ورزانه ای نسبت به شیعیان، حزب الله لبنان و حرمهای اهل بیت علیهم السلام داشت.


وی در سال ۱۳۵۳ قمری در روستای قویعیه در منطقه ریاض عربستان سعودی به دنیا آمد. تحصیلات خود را در شهر رین انجام می دهد که ظاهرا به سبب نبود مدارس متوسطه مدتی در ادامه تحصیلات وی وقفه افتاده است. در سال1374 قمری به همراه استادش ابوحبیب شیخ  عبدالعزیز بن محمد الشثری به ریاض می رود و به تحصیلات خود ادامه می دهد. وی در جوانی چندان مقید به رعایت احکام شرع نبود و با صورت تراشیده در مجامع عمومی حاضر می شد.

بن جبرین در حمله به بزرگان اهل سنت نیز تردیدی به خود راه نمی داد برای نمونه امام طحاوی را به صراحت دارای دینی فاسد معرفی می کرد.

جبرین در پاسخ به استفتایی درباره مفسد بودن بن لادن پاسخ می دهد: این اتهام درباره او وارد نیست. بن باز و هیچ مسلمانی چنین مطلبی را قبول ندارند. اسامه مجاهدیست که در افغانستان اقدامات و تلاشهایی داشته است. خداوند به او توفیق دهد و یاری اش کند و دیگران را با او نصرت دهد. او مجتهدی است که مدام به جهاد همت گماشته است و...

بن جبرین اسامه بن لادن را مجتهد می داند و این در حالی است که بن لادن مورد انتقاد رسمی بن باز و عموم مسلمانان و حتی اهل سنت بوده است.



***********************************************
پی نوشت:

۱) تاریخچه شهر سامراء، سید مصلح الدین مهدوی، فردوس اصفهانی، ص ۵۳؛ منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ص ۲۴۱٫

۲) حج / ۴۰٫

۳) نور / ۳۶٫

۴) تاریخچه عسکریّین علیهما السلام، سید مصلح الدین مهدوی، فردوس اصفهانی، ۱۳۸۱ ق، ص ۳۶٫

۵) ناصر الدوله ابو محمد حسن بن ابی الهیجا عبد الله بن حمدان تغلبی دوم پادشاهی از بنی حمدان بوده است که در جزیره و حلب و شام سلطنت می کردند و متظاهر به تشیع بودند. ناصر الدوله در نزد شیخ مفید تلمذ کرده است و شیخ برای او رساله ای در امامت نوشت. وی سرانجام در سال ۳۵۸ ق وفات یافت و در تل تربه شرقی موصل مدفون شد. (ر. ک: ملوک آثار الشیعة، ص ۱۳۸، به نقل از: تاریخچه شهر سامراء، سید مصلح الدین مهدوی، ص ۲۸٫)

۶) ابوالحسن احمد بن بویه (بر وزن مویه) سومین پادشاه دیلمی است. او پادشاهی متعصب، مقتدر و قوی الارادة و از شیعیان به شمار می رفت. او در سال ۳۰۳ ق متولد و در ۱۷ ربیع ۳۵۶ از دنیا رفت. (همان)

۷) ر. ک: منتظم ناصری، ج ۱، ص ۱۳۳، وقایع سال ۳۵۲ ه. ق مطابق با ۹۶۳ م؛ تاریخچه سامراء، ص ۲۹٫

۸) عضد الدوله ابو شجاع فنّا خسرو بن رکن الدولة در ذی قعده ۳۲۴ در اصفهان متولد و در هشتم شوال ۳۷۲ وفات یافت. پس از فوت، او را به نجف اشرف منتقل کرده، در پایین پای حضرت امیرعلیه السلام دفن کردند و بر حسب وصیت او بر قبرش نوشتند: "وَ کَلْبُهُمْ بَاسِطٌ ذِرَاعَیْهِ بِالْوَصیدِ”. عضدالدوله در علوم و ادب هم صاحب نظر بوده است. (تاریخچه سامراء، ص ۳۰٫)

۹) امیر ارسلان ابوالحارث بن عبدالله بساسیری غلام ترک بهاء الدوله بود که بر اثر لیاقت و کاردانی به ریاست رسید و در ذی حجه ۴۵۱ ق در جنگ با طغرل سلجوقی کشته شد.

۱۰) ر. ک: جواهر الکلام در آثار الشیعة، ج ۴، ص ۴۹؛ تاریخچه سامراء، ص ۳۲٫

۱۱) تاریخچه سامراء، ص ۳۳٫

۱۲) ابوجعفر منصوربن ابونصر محمد الظاهر بامر الله در سال ۶۲۳ ق به خلافت رسید و از کارهای اوست: بنای مسجد، مدارس و پله ها در آن زمان.

۱۳) زندگانی عسکریین علیهما السلام، ج ۲، ص ۱۴۸٫

۱۴) تاریخچه سامراء، ص ۳۹٫

۱۵) همان، ص ۴۰٫

۱۶) همان، ص ۴۱٫

۱۷) همان، صص ۴۲ – ۴۳٫