اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

۵۳ نکته درباره‌ «حقوق بشر مورد ادعای غرب» در کلام رهبر معظم انقلاب


بارها دیده شده است، امروز هم مکرراً دیده می‌شود، که قدرتهای مستکبر عالم، آن وقتی که پای مسلمانها در میان است، چشم بر روی هر جنایتی که علیه مسلمانها انجام شود، می‌بندند.

به گزارش مشرق، پنجاه و سه نکته در باره حقوق بشر مورد ادعای غرب و حامیان وی و علی الخصوص سگ هار آنها در منطقه که توسط رهبر معظم انقلاب به مناسبت‌های مختلف عنوان شده است بهمراه آدرس و زمان آن برای استفاده علاقه‌مندان در این پست خبری ارائه شده است.

هدف از این گردآوری، تبیین هرچه بهتر ماهیت رژیم ددمنش صهیونیستی و حامی اصلی آن آمریکا جنایتکار است تا تمام کسانی که کور سویی از امید به رابطه با این شیطان بزرگ در ذهنشان وجود دارد بهتر و بیشتر و واقع بینانه تر با این دشمن قسم خورده انقلاب اسلامی آشنا شوند.

********************************

1. شوخی زشتی است که بانی بیشترین ترورها و به راه اندازنده‌ی بیشترین کودتاها و تولیدکننده‌ی مهلک ‌‌ترین سلاحها و پشتیبانی ‌‌کننده‌ی خطرناک ‌‌ترین تروریستها، مدّعی رهبری مبارزه‌ی بحقِّ جهانی با تروریسم باشد

پیام به کنگره‌ی عظیم حج، 30/11/1380

2. امریکا در همه جنایاتی که امروز در فلسطین اتّفاق می‌افتد، شریک جرم است

در خطبه‌های نمازجمعه، 16/1/1381

3. الان بیشترین کشته‌های لبنان - آن طور که به ما خبر داده‌اند - کودکان هستند؛ صهیونیستهای بچه‌کُش! ببینید فاجعه، چقدر آشکار و بیّن است! چقدر گناه، بزرگ است! چقدر حقیقت روشن است!

در دیدار پرسنل و فرماندهان ارتش‌، 28/1/1375

4. اگر در داخل سرزمینهای فلسطین اشغالی کوچکترین آبی از آب تکان بخورد، فوراً رئیس جمهور امریکا از «کاخ سیاه» سر بیرون می‌آورد و حرفی میزند، برای این‌که با پیش کرده‌ها و سگهای دست‌آموز اسرائیلی خود، هماهنگی کرده باشد.

در دیدار پرسنل و فرماندهان ارتش‌، 28/1/1375

5. زوال تمدّنها معلول انحرافهاست. تمدّنها بعد از آن‌که به اوجی رسیدند، به خاطر ضعفها و خلأها و انحرافهای خود رو به انحطاط میروند.

در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه، 14/7/1379

6. ما نشانه‌ی این انحطاط را امروز در تمدّن غربی مشاهده میکنیم، که تمدّنِ علم بدون اخلاق، مادیّتِ بدون معنویّت و دین و قدرتِ بدون عدالت است.

در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه، 14/7/1379

7. وقتی که بتدریج تظاهرات اوج میگیرد، مردم در همه جا بلند میشوند، صدای اعتراضها بلند میشود؛ آن دستگاههایی که مدّعی طرفداری از حقوق بشرند، مدّعی اطّلاع‌رسانی ‌‌اند، آن وقت مجبور میشوند یک اطّلاعی، آن هم البته ناقص و نه کامل، یکجانبه و نه عادلانه، به سود غاصب (رژیم صهیونیستی) و نه به سود مردم مظلوم بدهند! اینها همه نشانه‌های شکست و انحطاط تمدّن غرب است.

در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه، 14/7/1379

8. امروز در دنیا کسی نیست که باور کند آمریکا دنبال حقوق بشر است، دنبال حقوق ملتها است؛ یا رژیم صهیونیستیِ نسل‌کش و کودک‌کش دنبال اجرای دموکراسی در کشورهای دنیاست.

در دیدار کارگزاران نظام، 3/5/1391

9. پرونده‌ی آمریکا، پرونده‌ی رژیم صهیونیستی، پرونده‌ی همین چند قدرت که در مقابل جمهوری اسلامی قرار دارند، از لحاظ مسئله‌ی حقوق بشر و طرفداری از حقوق ملتها و حقوق انسانها، پرونده‌ی بسیار سیاهی است. شصت سال نسل‌کشی در فلسطین، نقض حقوق بشر نیست؟

در دیدار کارگزاران نظام، 3/5/1391

10. چه مصیبتی از این بالاتر که دولت‌های مسلمان که باید در برابر رژیم غاصب و کافر و محارب، از مردم مظلوم غزه حمایت می‌کردند، رفتاری پیشه کنند که مقامات جنایتکار صهیونیست، گستاخانه آن‌ها را هماهنگ و موافق با این فاجعه‌آفرینیِ بزرگ معرفی کنند؟

پیام به‌مناسبت فاجعه‌ی غزه در پی حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی، 8/10/1387

11. سئوال من از رسانه‌ها و روشنفکران جهان اسلام و به ویژه جهان عرب آن است که تا چه هنگام به مسئولیت رسانه‌یی و روشنفکری خود بی‌تفاوت خواهید ماند؟ آیا سازمان‌های حقوق بشرِ رسوای غرب و شورای باصطلاح امنیت سازمان ملل بیش از این هم ممکن است رسوا شوند؟

پیام به‌مناسبت فاجعه‌ی غزه در پی حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی، 8/10/1387

12. باید رژیم صهیونیستی به وسیله‌ی دولت‌های مسلمان مجازات شود. سران آن رژیم غاصب باید به جرم این جنایت و نیز محاصره‌ی طولانی مدّت، شخصاً محاکمه و مجازات شوند.

پیام به‌مناسبت فاجعه‌ی غزه در پی حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی، 8/10/1387

13. به نظر من این مسئولان و سیاستمداران اروپائی و آمریکائی قدری بایستی شرم و حیا را هم برای خودشان وظیفه بدانند.

خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران، 29/3/1388

14. بارها دیده شده است، امروز هم مکرراً دیده می‌شود، که قدرتهای مستکبر عالم، آن وقتی که پای مسلمانها در میان است، چشم بر روی هر جنایتی که علیه مسلمانها انجام شود، می‌بندند.

در دیدار اقشار مختلف مردم در سالروز میلاد امیرالمؤمنین(ع)، 17/5/1385

15. کشتن مردم مظلوم جرم بزرگی است و فرقی نمی‌کند که این جرم را چه کسی مرتکب شود.

در خطبه‌های نمازجمعه‌، 28/5/1384

16. قدرت سلطه ‌‌گر و زورگو کارش با تهدید پیش میرود و ملتهای دنیا و خیلی از دولتها متأسفانه در مقابل تهدیدهای اینها کوتاه می ‌‌آیند و اینها را بیشتر بر امورِ خودشان مسلط میکنند.

در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی، 1/1/1384

17. تا آن جایی که بنده اطلاع دارم، هیچ دولتی را نمی شناسم که به قدر دولت امریکا ناقض حقوق بشر باشد.

در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی، 1/1/1384

18. نقض حقوق بشر در امریکا و به ‌‌وسیله ‌‌ی امریکایی ‌‌ها در دنیا از همه ی کشورها بیشتر است؛ اما مردم دنیا و همچنین ملت ایران و دولت ایران و نظام اسلامی را به نقض حقوق بشر متهم میکنند!

در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی، 1/1/1384

19. کسانی که دم از مقابله و معارضه‌ی با استبداد میزنند، خودشان مستبدترین مردم دنیا هستند؛ در قضیه‌ی فلسطین هم مقصر اصلی برای حل ‌‌نشدن مسأله‌ی خاورمیانه، امریکایی ‌‌ها هستند.

در دیدار جمعی از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش، 19/11/1383

20. شما سگ هاری را که پنجه به کودک و پیر و زن و مرد و نظامی و غیرنظامىِ فلسطینی میزند، دارید حمایت و تقویت میکنید؛ معلوم است که مسأله‌ی خاورمیانه به این ترتیب حل نخواهد شد.

در دیدار جمعی از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش، 19/11/1383

21. امروز جامعه‌ی بشری به حدی رسیده است که معنای استبداد بین‌المللی را میفهمد و سنگینىِ این بار سیاه و خسارتبار را بر دوش خود حس میکند.

در دیدار جمعی از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش، 19/11/1383

22. امروز کشته شدنِ جوان، کودک، پیرمرد و پیرزن فلسطینی و غیرمسلح فلسطینی یک کار روزمره شده؛ این چیز عجیبی است؛ این حادثه یی است که واقعاً تاریخی است؛ این در تاریخ خواهد ماند.

در خطبه‌های نمازجمعه‌، 15/8/1383

23. صبر و استقامت افسانه ‌‌ای ملت فلسطین در تاریخ می ماند.

در خطبه‌های نمازجمعه‌، 15/8/1383

24. دولتهای امریکایی دستشان تا مرفق در خون فلسطینی ها فرورفته. اگر بنا باشد دادگاهی درباره ی فلسطینی ها حکم بکند، متهم آن دادگاه فقط شارون و صهیونیست ها نیستند، بلکه متهم آنها امریکا و همین بوش و دارودسته ی بوش و حکومتهای امریکا هم هستند؛ اینها هم در همان ردیف اول اتهامند.

در خطبه‌های نمازجمعه‌، 15/8/1383

25. تجاوز، زورگویی، قتل‌عام، قلدری، نادیده گرفتن حق یک ملت در کشور خود، تشویق کننده‌ی مقاومتهای مردمی و رشد دهنده‌ی احساس گرایش به تروریسم در میان همین ملتهاست.

در دانشگاه علوم انتظامی‌، 15/7/1383

26. دنیایی که چشم را بر این جنایتهای وقیحانه می‌بندد، نمی‌تواند ادعا کند که طرفدار حقوق بشر است و نمی‌تواند امیدوار باشد که خواهد توانست با تروریسم روبه‌رشد در دنیا مقابله کند؛ اینها مشوق تروریسمند.

در دانشگاه علوم انتظامی‌، 15/7/1383

27. آمریکا صریحاً خود را در تجاوز به کشورها و ملت ‌‌ها ذیحق می ‌‌شمارد.

پیام به کنگره‌ی عظیم حج، 8/11/1382

28. این رفتارهای عصبی و شرارت آمیز، بیش از آنکه برخاسته از قدرت و اعتماد به نفس باشد، ناشی از سراسیمگی و وحشت است.

پیام به کنگره‌ی عظیم حج، 8/11/1382

29. آنان بیداری اسلامی را حس می کنند و از فراگیری اندیشه «اسلام سیاسی» و حاکمیت اسلام بشدت احساس خطر می کنند.

پیام به کنگره‌ی عظیم حج، 8/11/1382

30. آنان از فکر روزی که امت اسلامی یکپارچه و امیدوار، بپاخیزد به خود می لرزند.

پیام به کنگره‌ی عظیم حج، 8/11/1382

31. مهمترین مسأله در مسائل خارجی ما - که به مسأله کنونی کشور ما هم ارتباط مستقیم دارد - فلسطین است.

در دیدار جمعی از کارگران و معلمان، 11/2/1381

32. مسأله فلسطین فقط مسأله یک ملت نیست؛ مسأله حاکمیت دیکتاتوری بین‌المللی و حاکمیت زور است.

در دیدار جمعی از کارگران و معلمان، 11/2/1381

33. کیست که منظره حمل پُراحساس کودکِ یکی دو ساله‌ای را که کشته شده است، ببیند و بتواند راحت بخوابد؟

در دیدار جمعی از کارگران و معلمان، 11/2/1381

34. کیست که محاصره مردم را در خانه‌ها و کوچه‌ها و خیابانها و شهرهایی که متعلّق به آنهاست و زمینی که استخوان اجداد آنها قرنهاست در آن دفن است، ببیند و متأثّر نشود؟

در دیدار جمعی از کارگران و معلمان، 11/2/1381

35. آلام مردم فلسطین، آلام و دردها و رنجهای ماست.

در دیدار کارگزاران نظام و سفرای کشورهای اسلامی، 7/10/1379

36. امروز فریاد ملت فلسطین بلند است که یاللمسلمین! جواب این فریاد، بر تک تک مسؤولان دولتهای اسلامی واجب و لازم است؛ خدای متعال آنها را مؤاخذه خواهد کرد.

در دیدار کارگزاران نظام و سفرای کشورهای اسلامی، 7/10/1379

37. این غدّه سرطانی و شجره خبیثه‌ای که در آن‌جا گنجانده شده است، امروز تهدیدی علیه موجودیّت و هویّت همه کشورها و دولتهای اسلامی است.

در دیدار کارگزاران نظام و سفرای کشورهای اسلامی، 7/10/1379

38. کمک به فلسطین باید صورت گیرد؛ چاره‌ای نیست. اگر ما نکنیم، بلاشک کسانی پیدا خواهند شد که این کار را خواهند کرد؛ «فسوف یأتی اللَّه بقوم یحبّهم و یحبّونه»؛ این سنتِ الهی است.

در دیدار کارگزاران نظام و سفرای کشورهای اسلامی، 7/10/1379

39. ملتها در سایه پیمودن راه خداست که به رفاه و امنیت و آرامش و آگاهی و معرفت میرسند. بدبختی مردم دنیا به خاطر پیموده نشدن راه خدا و به خاطر راه طواغیت است.

در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه، 26/6/1376

40. در خبرها میگفتند بیست میلیون کودک بی ‌‌پدر و مادر یا شبیه بی ‌‌پدر و مادرِ آواره‌ی بدبخت و نیز صدها میلیون گرسنه در دنیا هست. طاغوتها هستند که انسانها را این‌طور دچار چنین بدبختیهایی میکنند.

در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه، 26/6/1376

41. دانش بدون معنویّت و اخلاق، بمب اتم میشود، به جان بیگناهان می ‌‌افتد؛ اسلحه میشود، غیر نظامیان را در لبنان و فلسطین اشغالی و دیگر مناطق عالم هدف قرار میدهد؛ مواد کشنده شیمیایی میشود، در حلبچه و بقیه نقاط عالم، زن و کودک و مرد جوان و انسان و حیوان را به نابودی میکشد!

در دیدار جمعی از پرستاران، 19/6/1376

42. در تاریخ، قضایایی مثل قضایای حمله مغول و هلاکوخان، تعجّب انسان را برمی ‌‌انگیزد که «آیا ممکن است جماعتی این‌قدر قساوت به خرج داده باشند؟!» اما این حوادثِ تاریخی، امروز در مقابل چشم بشر اتّفاق می ‌‌افتد.

در دیدار جمعی از فرماندهان نیروی انتظامی، 21/4/1374

43. نظامهای غربی، تمدّن غربی و مدّعیانِ غربی قادر نیستند اداره دنیا را به دست گیرند. حق ندارند که ادّعای حاکمیت بر حدود شش میلیارد بشر و کشورهای سراسر عالم را بکنند؛ چون نمیتوانند خودشان را اداره و امنیت خودشان را تأمین کنند و از بزرگترین فجایع بشری جلوگیری نمایند.

در دیدار جمعی از فرماندهان نیروی انتظامی، 21/4/1374

44. جلودار این تهاجم همه جانبه به اسلام، شیطان بزرگ یعنی دولت ایالات متحده‌ی امریکا است.

پیام به کنگره عظیم حج، 25/2/1373

45. صهیونیستها هم که خشن‌ترین مردم دنیا هستند، با حمایت امریکایی ‌‌ها این حرکت را میکنند.

در مراسم تنفیذ حکم ریاست‌جمهوری، 12/5/1372

46. نظام سلطه برای همه‌ی دنیا و به عوض همه‌ی ملتها تصمیم میگیرد. نمونه‌ی دیروز آن هیروشیماست و امروز هم رئیس جمهور امریکا به کار هولناک اسلاف خود افتخار میکند.

در مجمع عمومی سازمان ملل، 31/6/1366

47. در سازمان ملل دو تبعیض ناروا هست؛ حق وِتوُ و عضویت دائم در شورای امنیت؛ این دو تبعیض باید برداشته شود.

در مجمع عمومی سازمان ملل، 31/6/1366

48. اگر جنبش [غیرمتعهدها] بتواند اشغال نظامی یکی از کشورهای عضو را تحت هر بهانه تحمل کند، به واضحترین شکل از اصول خود منحرف شده است.

در هشتمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد، 14/6/1365

49. امت اسلامی باید به خروش آید و سران اسلامی باید خشم ملتهای خود را به رخ رژیم غاصب بکوبند.

پیام به امت بزرگ اسلام در پی حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به نوار غزه، 12/12/1386

50. ملتها و دولتهای اسلامی ندای مظلومیت فلسطینیان مظلوم را به سراسر جهان برسانند و وجدانهای خفته را بیدار کنند.

پیام به امت بزرگ اسلام در پی حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به نوار غزه، 12/12/1386

51. آیا ملت امریکا می‌داند که زمامدارانش اینگونه همه‌ی حرمتهای بشری را در پیش پای صهیونیستها قربانی کرده‌اند؟

پیام به امت بزرگ اسلام در پی حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به نوار غزه، 12/12/1386

52. آیا ملتهای اروپایی باخبرند که تسلط سرمایه‌داران صهیونیست بر کشورهای آنان کار سیاستمدارانشان را به کجا کشانده است؟

پیام به امت بزرگ اسلام در پی حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به نوار غزه، 12/12/1386

53. رئیس‌جمهور جدید آمریکا هم که با شعار تغییر در سیاست‌های دولت بوش بر سر کار آمده است، از تعهد بی‌قید و شرط به امنیت اسرائیل دم می‌زند؛ یعنی دفاع از تروریسم دولتی، دفاع از ظلم و زورگوئی، دفاع از قتل عام صدها مرد و زن و کودک فلسطینی...

در چهارمین کنفرانس حمایت از ملت فلسطین، 14/12/1387


منبع: هم‌اندیشی

گزارش یک روزنامه نگار از نخستین کنکور تاریخ ایران


یکی از داوطلبان دیپلمه ادبی به خبرنگار اطلاعات گفت: «سئوالات فلسفه و منطق از بس آسان بود من نتوانستم جواب سئوالات را درست و حسابی بنویسم.»
گروه تاریخ مشرق- نخستین کنکور سراسری دانشگاه‌ها و مدارس عالی دولتی در صبح چهارشنبه 15 مرداد 1348، در سراسر کشور آغاز شد. نخستین گروهی که در کنکور سراسری شرکت کردند، 12هزار و 968نفر بودند که در تهران و 4818 شهرستان دیگر با آزمون فلسفه، منطق و اخلاق رقابت خود را آغاز کردند.

این امتحان از ساعت هشت صبح در 9 حوزه تهران و 6 حوزه شهرستان‌ها برگزار شد و جلسه دوم هم که مربوط به آزمون زبان عربی بود در تهران و شهرستان‌ها از داوطلبان گرفته شد. کنکور سراسری، بعد از ظهر روز شنبه در باقی حوزه‌ها ادامه یافت.


تا پیش از این آزمون، امتحان ورودی دانشگاه‌ها برگزار می‌شد و دانشگاه‌ها هرکدام به جذب دانشجویان می‌پرداختند. نقطه تمایز این آزمون «سراسری» بودن آن بود که از آن سال تاکنون، به طور متمرکز در سراسر برگزار می‌شود. نکته دیگر درباره این آزمون، تفکیک مواد درسی امتحانی بود. سنجش مواد درسی مختلف از داوطلبان در روزهای مختلف انجام می‌شد و برای همین داوطلبان در چند روز کنکور می‌دادند نه اینکه در یک روز همه دروس را امتحان بدهند. از سوی دیگر، سوالات امتحان هم تشریحی بود و برای همین، داوطلبان از آموختن روش‌های مختلف تست‌زنی و تعامل با پرسش‌های چهارگزینه‌ای معاف بودند!

نخستین کنکور تاریخ ایران


* قیافه پرهیجان شهر

روزنامه اطلاعات در مورخ همین روز، به‌خوبی از حال و هوای برگزاری کنکور در شهرهای مختلف و از جمله تهران گزارش می‌دهد: «با جنب‌وجوشی که برای شرکت در کنکور از اول وقت صبح امروز در تهران شروع شده بود، شهر قیافه پرهیجانی به خود گرفته بود. از ساعت شش صبح، رفت و آمد وسائط نقلیه غیرعادی به چشم می‌خوردو حوالی حوزه‌های امتحانی دانشگاه‌های تهران، جنب و جوشی دیده می‌شد.

شرکت‌کنندگان در کنکور با هر وسیله‌ای که پیدا می‌کردند خود را به حوزه‌های امتحانی می‌رساندند. بازار تاکسی و تاکسی‌بار و وانت گرم بود. نزدیک ساعت هشت داوطلبان تک تک به حوزه‌های انتخابی می‌رسیدند. عده معدودی هم بعد از ساعت هشت به حوزه‌ها رسیدند و از شرکت در کنکور محروم شدند.

* نابینایان و از جاماندگان

امروز نه نفر نابینا در کنکور سراسری شرکت داشتند. این عده در حوزه دانشگاه تهران [به] وسیله منشی مخصوص، امتحان دادند. دو نفر از داوطلبان کسانی بودند که در کنکور دانشگاه پهلوی (شیراز) قبول شده بودند، آن‌ها می‌خواستند رشته مورد علاقه خود را که حقوق است دنبال کنند. امروز چون بیشتر دیپلمه‌های ادبی در امتحانات شرکت داشتند، زنان خانه‌دار، مردان مسن نیز بین جوانان دیده می‌شدند.

در حوزه دانشگاه تهران یک دختر شهرستانی که صندلی‌اش پیدا نشده بود از جلسه بیرونش کرده بودند و او هم زارزار گریه می‌کرد. او را یکی از راهنمایان به محل ستاد کنکور این حوزه راهنمایی کرد و آقای دکتر کاردان رییس حوزه که متوجه شد کار درستی انجام نشده او را در سالنی که نابینایان امتحان می‌دادند مستقر نمود در این مورد صورت جلسه‌ای نیز تهیه شد تا مرکز آزمون‌شناسی تصمیمی لازم را بگیرد.

* یک فناوری جدید و یک تدبیر جالب!

گزارشگر روزنامه اطلاعات از یک فناوری جدید هم پرده برداشت؛ استفاده از دستگاه‌های بی‌سیم پلیس برای تماس با مرکز. براساس این گزارش: «امسال برای اولین بار از دستگاه‌های بی‌سیم پلیس نیز برای برگزاری کنکور سراسری استفاده شد. مرکز این بی‌سیم در اطاق آقای دکتر فریار،  معاون وزارت علوم [و] رییس هیئت اجرایی کنکور قرار داشت و هیئت اجرایی نیز در این اطاق حضور داشتند. در محل ستاد هر حوزه نیز یک بی‌سیم قرار داشت که مرتب با مرکز تماس داشتند.»

تدبیر دیگری هم از سوی برگزارکنندگان کنکور اندیشیده شده بود: «تعدادی اتومبیل در حوزه‌ها گذاشته شده بود تا کسانی را که دیر می‌رسند، برای اینکه پشت درهای بسته نمانند آن‌ها را به حوزه مربوط برساند ولی در دانشگاه تهران این اتومبیل‌ها پس از بسته شدن در حوزه‌های داخلی باز هم با همان سرعت بالا و پایین می‌رفتند و داوطلبانی را که دیر رسیده بودند به پشت درهای بسته می‌آوردند ولی دیگر امیدی نبود.»

* ناگهان درها باز می‌شود!

براساس رویه برگزاری امتحانات، مواد درسی مختلف در روزهای مختلف به امتحان گذاشته می‌شد و لذا هر روز می‌شد صندلی‌های خالی بسیاری را در سالن‌های اخذ آزمون مشاهده کرد. اما مثلا در روز برگزاری آزمون زبان فارسی و انگلیسی که برای همه رشته‌ها الزامی بود، همه صندلی‌ها پر می‌شد.

یکی از نکات جالبی که در گزارش روزنامه اطلاعات به چشم می‌خورد نحوه برگزاری امتحانات در ساعات مقرر است. براساس این گزارش، «با اینکه برگزارکنندگان کنکور مرتب توصیه نموده بودند که داوطلبان نیم ساعت زودتر از آغاز امتحان باید در حوزه حضور یابند تا با آرامش کامل در جلسه امتحان شرکت کنند، با این وصف عده‌ای این موضوع را رعایت نکردند و در چند حوزه داخلی دانشگاه تهران تا ده دقیقه به ساعت 8 مانده در را بازنکرده بودند و هنگامی که در را باز کردند باز همان التهاب به وجود آمد. زیرا عده‌ زیادی در هم می‌لولیدند و دنبال صندلی خود می‌گشتند و از پله‌ها بالا و پایین می‌رفتند.

* بساط چای و ساندویچ

در حوزه پلی‌تکنیک، 1062 نفر داوطلب شرکت کرده بودند و بیشتر داوطلبان را دختران تشکیل می‌دادند... اغلب داوطلبان اظهارنظر می‌کردند که انتظار سوالات مشکلی را داشتند اما دو سه نفر از داوطلبان دیپلم ریاضی نیز معتقد بودند که سئوالات برای رشته ریاضی مناسب نبود و از طرف دیگر وقت زیاد امتحان حوصله داوطلبان را سر می‌برد. در این باره یکی از داوطلبان دیپلمه ادبی  به خبرنگار اطلاعات گفت: «سئوالات فلسفه و منطق از بس آسان بود من نتوانستم جواب سئوالات را درست و حسابی بنویسم.» از نظر خبرنگار اطلاعات، «جالب‌ترین صحنه حوزه امتحانی پلی‌تکنیک را در گوشه‌ای از باغ این دانشکده چند نفر دختر شیطان و پرحوصله با قشقرق و جروبحث در زمینه یکی از سئوالات برپا کرده بودند و جالب این بود که اجازه اظهارنظر در این بار به پسرها نمی‌دادند.»

حوزه دانشسرای عالی، یکی دیگر از حوزه‌های امتحان بود. نکته جالب توجه در این حوزه «بساط چای و ساندویچ» بود. «داوطلبان که اغلب صبحانه نخورده بودند با پرداخت پول مختصری در مدت یک ساعت تنفسی که منظور شده بود شکمی از عزا در می‌آوردند و برای جلسه دوم امتحان که عربی بود آماده می‌شدند.»

البته شاید جالب باشد که بدانید آن وقت‌ها هم کنکور خیلی اضطراب و دلهره داشته است. در حوزه مدرسه عالی بازرگانی «حال یکی از داوطلبان دختر بهم بخورده بود که مسئولان حوزه در اطاق رییس مدرسه از وی پذیرایی و مواظبت می‌کردند و داوطلب اصرار و علاقه داشت بقیه امتحانات خود را نیز در همان اطاق زیرنظر مسئولین حوزه بگذراند و عقیده داشت که محل امتحان و صندلی وی برایش شگون ندارد.»
برچسب ها: کنکور ، نخستین ، ایران
مطالب مرتبط

داعش چگونه حکومت داری می‌کند؟


ریش های بلند، موهای ژولیده و سبیل های کوتاه، آرایششان به حنا ختم می شود، رنگ سیاه در لباس های آن ها نمایان است، در حالت های جنگی اغلب صورتشان با چفیه های عربی پوشیده است، آنها رعب آورند. زنانشان سیاه می پوشند. نقاب و پوشیه به صورت دارند. آنها اکنون به "داعشی" مشهورند.
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش «شیعه نیوز»، نامشان از از اواسط خرداد ماه عالمگیر شد. زمانی که در یک حمله برق آسا سومین شهر بزرگ عراق یعنی موصل را به تصرف خود در آوردند. بدون آنکه خونی ریخته شود. پس از آن متوقف نشدند، و در کمتر از دو هفته توانستند تمام مناطق سنی نشین عراق به جز کردستان عراق را به کنترل خود در آورند. آنها تنها نیستند ائتلافی از مخالفان  سنی مذهب دولت عراق هستند از بعثی های نقشبندی گرفته تا ارتش اسلامی عراق و دیگر اسلامگرایان سنی مذهب فعال در این کشور. ائتلاف آن ها بیش از 12 گروه را در بر می گیرد که هر کدام در بخشی از عراق قدرت را در دست دارند. با این حال ابتکار عمل در دست داعش است.

داعش پس از فتح موصل نام خود را تغییر داد اعلام خلافت کرد، و خود را "دولت اسلامی" خواند. خلافتی که از بخشهایی از شمال سوریه آغاز می شود و تا عمق خاک عراق پیش رفته است. مرکز آنها در سوریه شهر رقه است و در عراق شهر موصل. ابوبکر بغدادی "خلیفه" آنها در اولین نماز جمعه ماه رمضان در مسجد موصل سخنرانی کرد و خود را به جهان نشان داد. ابوبکر بغدادی و اعضای گروه بی‌رحم و خشن‌اش در تلاش اند تا تصرفات خود را ادامه دهند و "دولت اسلام" تشکیل دهند.  داعش در هر شهری که می رود قوانین خودش را بر پا می کند. قوانینی که بر پایه تفسیر و  فقاهت نیست بلکه بر پایه برداشت جاهلانه و سطحی و سلیقه ای از برخی آیات قرآن است. آنها بدونه هیچ تفسیری فرامین محدود کننده را برجسته می کنند و بر مبنای آن خشونت ها صورت گرفته را توجیه می نمایند. داعش اگر خشن ترین گروه چریکی تاریخ نباشد یکی از خشن ترین گروه هاست.

آنها معتقدند با هر وسیله ای باید احکام اسلام را پیاده کنند و دولت اسلام تشکیل دهند. "جهاد" خشونت بار داعش حتی به اعضای این گروه نیز رحم نمی کند. یکی از اولین مواردی که داعش حضور خشونت بار خود را رسانه ای کرد در سوریه رخ داد زمانی که  یکی از اعضای این گروه سه نفر از مردم را به جرم اینکه از خواندن نماز خودداری کردند به گلوله بست، در برخی از گزارش ها گفته می شود این سه نفر از اعضای خود گروه بوده اند که بر سر لجبازی از خواندن نماز تمرد کرده اند.

فضای مجازی مملو از ویدئوهای اینچنینی از قتل عام توسط  اعضای داعش است. بسیاری از این ویدئوها توسط خود گروه منتشر شده است. برخی دیگر نیز توسط گروه های رقیب در راستای تاکید بر بی رحمی داعشی ها.  آنها تصاویر اعدام دهشتناک سربازان عراقی را نیز منتشر کرده اند. هدف آن ها وحشت افکنی است. داعش به عنوان یکی از انشعاب های القاعده شهرت یافته است انشعابی که در صدد است اصل خود را نیز در بر گیرد. این گروه سومین نسل القاعده هستند، پس از بن لادن و زرقاوی. ابوبکر بغدادی خود یکی از اعضای گروه زرقاوی بود که پس از حمله آمریکا به عراق اعلام موجودیت کرد. اما داعش به رهبری بغدادی بسیار خشن تر از دیگر گروه های القاعده است. به گونه ای که  اکنون رهبران القاعده داعش را متهم به افراطگرایی می کنند.

داعش برخلاف القاعده معتقد به تفسیر نیست. آن ها فقط به متن توجه دارند، آن هم بخش هایی از متن که جهاد را توجیه کند. این گروه بر خلاف القاعده اجتهاد یک  نفر را نمی پذیرد و معتقد است که همگان می توانند براساس متن عمل کنند. به همین دلیل از القاعده عملگراتر است. القاعده کفار را دشمن اصلی خود می دانند  و به جنگ با غرب رفته است اما داعش معتقد است که جنگ با منافقین در اولویت قرار دارد.

آنها شیعیان را جزو منافقن می دانند و به همین دلیل دشمن اصلی خود به حساب می آورند. داعش شیعه اسیری را که قابل معاوضه  با اسیران خود نداند، می کشد. این گروه  موصل را پس از تصرف به جهنم اقلیت ها تبدیل کرده است به گونه ای که چهار راه پیش پای مسیحیان موصل گذاشته است. یا مسلمان شوید، یا بروید و یا جزیه دهید و یا بمیرید. این وضعیت برای دیگر ادیان نیز برقرار است. اما برای شیعیان  فرقه های اسلامی غیر تسنن کار بسیار سخت است.

شاید این سوال را بپرسید که مگر می شود پس از قرن ها هنوز سخن از جزیه به میان آورد؟ اما این واقعیت دارد آن ها می گویند ادامه خلافت عباسیان هستند.گروه دیگری که تحت تاثیر رفتارهای بنیاد گرایانه داعش قرار دارند، زنان هستند. داعش قوانین سرسختانه ای در مناطق تحت نفوذ خود علیه زنان برقرار کرده است. قوانین داعشی را در نحوه برخورد آن ها با زنان می توان تحلیل کرد. نگاه آنها به زن در "جهاد" در نوع خود شگفت انگیز است. آنها زنان را برای "جهاد نکاح" استخدام می کنند، تا جنگجویان مرد بتوانند بهتر بجنگند. هر چند که "جهاد نکاح" در میان دیگر گروه هاس سلفی نیز وجود دارد.

در حالت صلح نیز زنان با محدودیت های عجیبی روبه رو می شوند. گزارش های مختلفی از محدودیت هایی که داعش برای زنان در مناطق تحت نفوذ خود منتشر شده است. از اجباری بودن چادر، پوشیه و نقاب گرفته تا ممنوعیت استفاده از کفش پاشنه بلند. حتی برخی گزارش ها از ممنوعیت استفاده از صندلی در یکی از مناطق سوریه توسط یک گروه داعش حکایت می کرد. داعش، زنان را هدف قرار داده است و پس از اقلیت ها در مناطق تحت تصرف بیشترین فشار را به آن ها وارد کرده است. چندی پیش اخباری از دستور داعش برای "ختنه" زنان در موصل منتشر شد، منبع خبر یکی از مقام های سازمان ملل بود اما داعش این خبر را تکذیب کرد. گرچه این خبر تکذیب شد اما نمی توان از این موضوع چشم پوشی کرد که در تفکر این گروه "ختنه زنان" وجود دارد.

این گروه برای مردان نیز محدودیت های قائل است. محدودیت هایی در نحوه پوشش و نحوه آرایش. مردان داعشی عموما موهایی بلند و ژولیده، ریش هایی بلند و نامرتب و سیبیل هایی کوتاه دارند. گفته می شود پوشیدن شلوار جین توسط افراد لاغر در این گروه قبیح است.

سیاه پوشان نقابدار کارهای عجیب دیگری همچون قطع برق در برخی از مناطق برای جلوگیری از تماشای تلویزیون دست زدند. این اقدام آن ها، شباهت زیادی به اقدام طالبان در افغانستان داشت، آن ها پس از ورود به شهر ها تلویزیون ها و رادیوها را خرد می کردند.آنها شیوخ سنی را که از دادن قول وفاداری خودداری می کنند، گردن می زنند، مساجد شیعیان را آتش زده و سعی می کنند یک جنگ غیرنظامی فرقه ای به راه اندازند. گفته می شود این نیروها از آنجا که سیگار کشیدن را غیراسلامی می دانستند، انگشتان کسانی را که سیگار می کشیدند، قطع می کنند.

آنها همچنین برای پیشبرد مقاصد، آب را بروی مناطقی که زیر بار حاکمیتشان نمی روند می بندند. داعش بر بخش های اصلی حاشیه رود فرات حاکمیت دارد و این موضوع باعث شده است تا از آب به عنوان ابزاری برای سلطه گری خود استفاده کند.داعش در مدت حاکمیت بر بخش هایی از عراق و سوریه نمایی از حکومت اسلامی قلابی مورد نظر خود را به تصویر کشیده است. نمایی خشن و غیر انسانی. این گروه با وجود اینکه در میان خود افراد تحصیلکرده بسیاری دارد اما به بدوی ترین شکل ممکنه در حال گسترش قدرت خود است.

صدها نفر از اعضای داعش از شهروندان تحصیلکرده کشورهای اروپایی اند که در بهترین دانشگاه های جهان درس خوانده اند. ابوبکر بغدادی  "خلیفه" این گروه نیز در رشته حقوق در دانشگاه بغداد تحصیل کرده است. با این حال داعش در برخی مناطق تحت نفوذ خود در سوریه شغل وکالت را ممنوع کرده است.

با این اوصاف نباید از این مطلب عبور کرد که داعش جرات نکرده است که در تمام مناطق تحت نفوذ خود قوانین سختگیرانه را به اجرا در آورد. بلکه در بسیاری از مناطق عراق  این گروه از اجرای قوانین سختگیرانه خود داری می کند چرا که می داند در این صورت حمایت مردم محلی را از دست خواهد داد.از سوی دیگر بسیاری از گروه های ائتلاف داعش با اجرای قوانین سختگیرانه موافق نیستند به همین دلیل در مناطق تحت نفوذ خود آزادی بیشتری برای شهروندان قائل اند.

آیا داعش می‌تواند مناطق اشغال شده را اداره کند؟
اکنون پس از ده ها روز حاکمیت داعش بر بخش های از عراق و سوریه این سوال اساسی مطرح است که آیا این گروه می تواند مناطق زیر نفوذش را اداره کند؟ آیا توانایی تشکیل و کنترل یک بروکراسی را دارد؟ قطعا تصرف یک منطقه و اداره آن دو موضوع کاملا متفاوتند.

داعش به منابع مالی دسترسی دارد، آن ها هم آب دارند، هم نفت و هم سرزمین، چاه های نفت دیر الزور سوریه و زمار عراق در دستان آن هاست. بزرگترین سدهای سوریه (سد دریاچه اسد) و عراق (سد موصل) و بخش های وسیعی از فرات در اختیار داعش است. آنها حتی اگر از حمایت ها خارجی نیز برخوردار نباشند (که هستند) می توانند هزینه های خود را تامین کنند. آنها اکنون به بزرگترین دشمن خود یعنی بشار اسد نیز نفت می فروشند.

با این حال برخی تحلیلگران معتقدند داعش سنگ بزرگی برداشه است، می گویند این گروه توان اداره مناطق اشغال شده را ندارد. این گروه به روش های حکومت داری آشنایی ندارد و این آن ها را با مشکل روبه رو خواهد کرد.

با وجود اینکه داعش می گوید می خواهد خلافت خود را تا اسپانیا برساند، اما خشونت شدید، عدم تساهل و تسامح در حکومت داری، نا آشنایی با اصول آن، از مواردی است که تحلیل گران را به این نتیجه می رساند که داعش در تداوم خلافتش ناکام می ماند. ادامه حاکمیت داعش به پایگاه اجتماعی این گروه و ادامه حمایت ائتلاف حامی آن نیز باز می گردد، هنوز آن ها پایگاه اجتماعی خود را حفط کرده اند اما جرقه های اختلاف با برخی گروه های ائتلاف زده شده است. در برخی مناطق داعش با فرماندهان نقشبندیه و دیگر گروه های سنی مشکل پیدا کرده و حتی کار به درگیری کشیده شده است.

منبع: فرارو

انتهای پیام

تنها شرط دشوار و خطرناک چندهمسری


امروز برخی چندهمسری را خیانت دانسته و به هیچ عنوان نگاه محترمانه‌ای نسبت به کسی که چنین روشی را بر می‌گزیند ندارند و از طرفی عده‌ای، که غالبا از جامعه مردها هستند، آن را واجب زمین مانده‌ای می‌دانند که هر طور شده باید انجامش دهند تا ادای تکلیف کرده و بهشت را به واسطه آن بخرند.
به گزارش گروه اجتماعی مشرق، چندهمسری مردان همواره جزو حساس‌ترین موضوع‌ها در حوزه مسائل خانواده بوده است. امروز برخی  آن را خیانت دانسته و به هیچ عنوان نگاه محترمانه‌ای نسبت به کسی که چنین روشی را بر می‌گزیند ندارند و از طرفی عده‌ای، که غالبا از جامعه مردها هستند، آن را واجب زمین مانده‌ای می‌دانند که هر طور شده باید انجامش دهند تا ادای تکلیف کرده و بهشت را به واسطه آن بخرند.

در ادیان دیگر نیز رویکردها متفاوت است. در یهودیت کنونی چند زنی امر رایجی است و شرط آن، قدرت اقتصادی است. از حیث تعداد نیز در یک دیدگاه، محدودیتی برای آن وجود ندارد، ولی طبق عقیده‌ا‌ی دیگر، تعداد زنان یک مرد نباید از چهار عدد تجاوز کند. در قرون وسطی مسیحیان نیز چندهمسری را غدغن اعلام کردند.

اما در آیین اسلام موضوع چندهمسری برای مرد به طور مشروط  در متن قرآن آمده و اتفاقا دو آیه بحث‌برانگیز در سوره نسا وجود دارد که ظاهرا دوگانگی در آنها دیده می‌شود.

 در این مطلب سعی بر آن است که فارغ از خوب یا بد بودن چند زنی، پیشینه و شرایط آن و سایر موارد، تنها شرط ذکر شده قرآن به عنوان مجوز مورد بررسی قرار گیرد.

 دو آیه شبه برانگیز
وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِی الْیَتَامَى فَانکِحُواْ مَا طَابَ لَکُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ ذَلِکَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ.
و اگر بیمناکید که در حق دختران یتیم به عدل و انصاف رفتار نکنید، در این صورت از زنانی که می‌پسندید [یک یا] دو و [یا] سه و [یا] چهار تن را به همسری درآورید، و اگر می‌ترسید که مبادا عادلانه رفتار نکنید، فقط به یک تن، یا ملک یمین [کنیز] اکتفا کنید، این نزدیک‌تر است به اینکه ستم نکنید. (سوره نسا- آیه ۳ - ترجمه استاد خرمشاهی)

«وَلَن تَسْتَطِیعُواْ أَن تَعْدِلُواْ بَیْنَ النِّسَاء وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلاَ تَمِیلُواْ کُلَّ الْمَیْلِ فَتَذَرُوهَا کَالْمُعَلَّقَةِ وَ إِن تُصْلِحُواْ وَ تَتَّقُواْ فَإِنَّ اللّهَ کَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا».
و هر قدر هم که بکوشید و بخواهید نمی‌توانید بین زنان به عدل و انصاف رفتار کنید، پس [در میل به دیگری‌] پا را از حد فراتر مگذارید تا همسر [پیشین‌] خود را بلاتکلیف بگذارید، و اگر به اصلاح بپردازید و تقوا پیشه کنید، [بدانید که‌] خداوند آمرزگاری مهربان است‌. (سوره نسا- آیه ۱۲۹- ترجمه استاد خرمشاهی)

در آیه سوم مجوز اختیار کردن چند همسر را به شرط عدالت منوط می‌فرماید و در آیه ۱۲۹ می‌گوید تحقق عدالت امکان‌پذیر نیست!

از آنجا که در قوانین صرف و نحو عربی هر کجا «لن» قبل  از فعل مضارع بیاید معنای نفی ابد می‌دهد عده‌ای «لن تعدلوا» را ظاهرا به معنی «تا ابد نمی‌توانید بین زنها به عدالت رفتار کنید» دانسته و این‌گونه این دوگانگی را توجیه می‌کنند که خداوند می‌خواسته شرطی محال برای شرایط اضطرار بگذارد و عملا چند زنی را تا مرز حرام بودن پیش برده، اما حرام نکند؛ تا به این صورت مردان را از انجام آن به شدت بر حذر دارد. اما توضیح این دوگانگی و مفهوم عدالت، طبق آنچه از سنت و سیره در اسلام به ما رسیده، چیزی غیر از این است.

 پاسخ به شبهه
در پاسخ به شبهه مطرح شده باید گفت دوگانگی در آیات وجود ندارد، چرا که در۱ روایتی امام صادق (ع) در پاسخ به این شبهه عدالت اول را عدالت رفتاری و عدالت دوم را قلبی دانسته‌اند.

البته در برخی تفاسیر «لن» را به معنای بسیار دشوار دانسته‌اند و نه لزوما نفی ابد. اما در هر صورت خداوند که قلب انسان را طراحی کرده و می‌داند مرد نمی‌تواند دو همسرش را به یک اندازه دوست داشته باشد، می‌فرماید اکنون که نمى‏توانید مساوات کامل را از نظر محبت، میان همسران خود، رعایت کنید، حداقل تمام تمایل قلبى خود را متوجه یکى از همسران خود نسازید، که دیگرى به صورت بلاتکلیف درآید و حقوق او نیز عملا ضایع شود.

پس «لن» که عدالت را نفی می‌کند پذیرش روانشناسی مردانه است. یعنی یک مرد در قانون محبت محال است که بتواند چند همسر خود را به یک اندازه دوست داشته باشد. مانند محبت پدر و مادر به فرزندان. در واقع خداوند از بنده توقع ندارد که همه را به یک اندازه دوست بدارد. اما وظیفه او می‌داند که در رفتارعادلانه رفتار کند.

 عدالت یعنی چه؟
قبل از اینکه به صورت مصداقی عدالت در چندهمسری را مورد بررسی قرار دهیم ابتدا نیاز به مقدمه‌ای داریم که بدانیم ایدئولوژی و جهان‌بینی اسلام در مورد عدالت چیست تا با آن برخورد ابزاری نکنیم.

عدالت در اصطلاح به معنای قرار گرفتن هر چیز در جای خود است و با سه رویکرد متفاوت می‌توان آن را مورد بررسی قرارداد: فقهی، اخلاقی، عرفانی.

در فقه عدالت را ترک گناه کبیره و عدم اصرار بر گناه صغیره تعریف کرده‌اند. در واقع  ترک محرمات و انجام واجبات. علمای اخلاق عدالت را «حد وسط» دانسته‌اند که به معنای خروج از افراط و تفریط و ملاک فضیلت یا همان «خلق حسن» است و برای آن غالبا کلمه «اعتدال» را به کار می‌برند.

در نگاه عرفانی هیچ گناهی را نباید کوچک شمرد و با این نظر، همه گناهان، بزرگ و کبیره است. مفهوم عدالت نیز دارای مراتبی، منطبق باهر یک از مراتب ایمان معنا می‌گردد.

عدالت یکی از مهم‌ترین صفات خداوند است و در اصول اعتقادی شیعیان در کنار توحید مطرح می‌شود و به لحاظ موقعیت استراتژیک در جهان‌بینی اسلام موقعیتی ممتاز و منحصربه‌فرد دارد.

از طرفی در مکانیزم‌های دیگر اعتقادی می‌بینیم مهم‌ترین مکتب دینی که به مکتب قرآن و اهل‌بیت نزدیک است، یعنی شیعه، در بحث راهنماشناسی در نبوت و امامت، عدالت را جزو ذاتیات راهنما می‌داند. یعنی عدالت نه فقط در توحید، بلکه در سلسله ولایت نیز رکن اصلی است.

در فروع دین نیز عدالت حضور غلیظ دارد، طوری که مانند اکسیژن است که همواره باید وجود داشته باشد. حتی اگر بخواهی دو رکعت نماز را به کسی اقتدا کنی، باید او را عادل بدانی. نه عدالت در نماز، بلکه باید ساختار شخصیتی او با عدل بسته‌شده و درهویتش باشد، در صورتی که قرار نیست او کار خاصی انجام دهد؛ فقط می‌خواهد حمد و سوره را بخواند و شخص بعد از او؛ یعنی از او تبعیت کند.

اگر کسی بخواهد در دادگاه شهادت بدهد باید عدالت جزو ذات او باشد، یعنی گناه کبیره نکند و بر صغیره اصرار نداشته باشد. در غیر این صورت او اجازه و صلاحیت شهادت دادن ندارد و یا ارزشمند نیست. با این نگاه محاکم قضایی ما و ارتباطات ساده اجتماعی ما با فرمول عدالت بسته می‌شوند. چیزی که امروز تقریبا حلقه مفقوده جامعه مدینه النبی است. اگر امروز اجتماع مسلمین و مومنین دچار تزلزل است به این دلیل است که عدالت به آرمان تبدیل شده نه اکسیژنی که باید با آن تنفس کرد.

با این مقدمه به بحث چندهمسری بر می‌گردیم. این بحث را باید ذیل بعضی از دستورات کلیدی دیگر دینی بررسی کرد. چندهمسری برای مردان در بسیاری از جوامع و ادیان وجود داشته.، البته چند شوهری هم بوده، اما به ندرت. چند زنی در طول تاریخ هم در ایران به صورت حرمسراهای خسروپرویز و هم در روم و یونان و سایر کشورها وجود داشته است. اما اسلام فرمولی ارائه می‌دهد که اولا  آن را از نظر عددی محدود می‌کند و دوم این که از نظر کیفی شرط می‌گذارد. پس اسلام اصل این قانون را به عنوان یک قانون فراگیر پیشین می‌پذیرد، ولی دور آن حصار می‌کشد که تبدیل نشود به راهی برای سوءاستفاده و برده‌داری و یا تشکیلات فساد. در واقع هدف اسلام این است که زن و مرد در شرایط رشد قرار بگیرند.

 تشویق یا تحذیر؟

چندهمسری علاوه بر اینکه در قرآن آمده  در سیره اهل‌بیت و نزدیکانشان هم بوده، اما چندهمسری در اسلام شرایطی دارد و توصیه همگانی نیست. اسلام می‌گوید چه کسی؟ چرا؟ چه وقت؟ کجا؟ چگونه؟ آنکه می‌خواهد چند همسر اختیار کند، باید دارای یک صفت باشد و آن عدالت است.

با توجه به دشوار بودن این شرط می‌توان گفت چندهمسری را نمی‌توان توصیه همگانی دانست. می‌‌توان گفت در واقع یک سنت تحذیری است، برای ضرورت نه اضطرار. انتخاب چند زنی مانند انتخاب مشاغل حساسی مانند قضاوت است، که اگر فرد ظرفیت و رشد کافی را نداشته باشد، احتمال سقوطش بیشتر است. معنی این لغزندگی آن نیست که کسی سراغ این مشاغل نرود، بلکه باید در درجه بالاتری از اخلاق قرار داشته باشد و چشم‌هایی باشند که صلاحیت او را پایش کنند. بنابراین وجود شرط عدالت مسئله چندهمسری را به امر تحذیری بدل می‌کند. اما می‌توان گفت افراد جامعه باید به حدی از رشد و بلوغ برسند که بتوانند آن را در صورت لزوم و انتخاب درست انجام دهند. اما هر اجازه‌ای لزوما به معنی تشویق و توصیه به انجام آن امر نیست. هر چند در شرایطی خاص می‌تواند این‌گونه باشد.

متاسفانه آنچه در ذهن اکثر افراد خصوصا مردهای مذهبی نقش بسته آن است که چندهمسری را به عنوان امری پسندیده که ثواب دارد و هر طور شده باید انجامش داد که ادای تکلیف شود می‌دانند. در حالی انگیزه چند زنی بسیار مهم است. در احادیث ذواق بودن و یا تنوع‌طلبی هم برای مرد و هم زن مورد لعن قرار گرفته است. هرچند نباید تصور کرد کسی چند زن دارد لزوما ذواق است. معمولا مرد عرب به تعداد زن‌های خود افتخار می‌کند، همان‌طور که به تعداد اتومبیل‌های خود. در حالی که اسلام می‌گوید از خودت بگذر و چند زن را سرپرستی کن. نگاه اسلام به چند زنی بر مبنای قانون پهلوانی است، نه قهرمانی. در حالی که امروزه در جوامع اسلامی قانون قهرمانی در این مورد وجود دارد و انتخاب‌ها بر مبنای حرص است.

اگر آن پنج سوال کلیدی چه کسی؟ چرا؟ چه وقت؟ کجا؟ چگونه؟ را جواب ندهیم دچار جایگشتهای زیادی از انواع لغزش‌ها می‌شویم.

 شبهه دیگر

شاید مخالفان چندهمسری این شبهه را وارد کنند که وقتی شرط عدالت است و معصوم قله عدالت هستند آیا می‌توان گفت که ما نمی‌توانیم روشی که اهل‌بیت در آن زمان و در آن جامعه به کار می‌گرفته‌اند در جامعه امروز و برای افراد عادی پیاده کنیم؟

در پاسخ علمای دینی اعتقاددارند چندهمسری سیره پیامبر است، نه جزو خصایص النبی و ویژگی خاص ایشان. و اصلا در شرط عدالت قله عدالت مد نظر نیست. و عدالت رفتاری اگر چه دشوار، اما شدنی است. پس باید قابلیت‌ها را رشد داد و به تحذیری بودن این مورد هم توجه داشت.

 پایش عدالت در دادگاه

معمولا در شرایطی که مردی چند زن دارد، مرجع مشخصی برای تشخیص عدالت و مراقبت در حفظ آن وجود ندارد. عدالت مرد باید در دادگاه پایش شود. در واقع حقوق باید به کمک اخلاق بیاید. در لایحه حمایت از خانواده در مجلس به این موضوع اشاره گردیده است. ممکن است زن‌ها بعد از مدتی بلاتکلیف رها شوند، در حالی که هیچ قانونی هم از آنها  حمایت نمی‌کند. مثلا فرد در ابتدا دو سال عدالت را رعایت کرده، ولی حالا همسرش را رها می‌کند. بنابراین باید عدالت توسط محاکم قضایی پایش و اثبات شود.

 چندهمسری با شرط عدالت بله یا خیر؟
 
در واقع نمی‌توان یک نسخه کلی برای همه افراد جامعه پیچید. شرایط و روحیات افراد با هم فرق دارد. اختیار کردن چند زن برای بعضی واجب است و برای بعضی مستحب. اما طبق شرط قرآن برای غالب مردها یا مکروه است یا حرام. مردی که نمی‌تواند رفتارش را مدیریت کند، صلاحیت اداره دو زن را ندارد.

روحیات زن‌ها نیز متفاوت است. موارد بسیاری از زن‌ها بوده‌اند که خواسته‌اند با حسادت خود مبارزه کرده و با ازدواج مجدد همسرشان موافقت کنند و متاسفانه کم آورده‌اند و شرایط پیچیده‌تر شده. خانواده‌های موفقی هم هستند که در آن همسران یک مرد باهم بسیار دوست و مهربان هستند. به طور کلی رویکرد افراد در بهره‌گیری از اجازه خداوند متفاوت است. بنابراین نمی‌توان کمال هر زن مجردی را ازدواج به هر صورت ممکن دانست.

 مجازات مردی که عدالت را در بین همسران خود رعایت نکند

بنابر برخی روایات، کسی که بین همسران خود از لحاظ تأمین امورمالی و روابط زناشویی عدالت را رعایت نکند؛ روز قیامت به سختی مجازات می شود.

باید توجه داشت توصیه‌های مطرح شده در مورد عدالت برای ازدواج دائم وجود دارد، نه موقت. چرا که ازدواج موقت یک توافق است و حقی بیشتر از شرط اولیه وجود ندارد.

 کاهش تمایل به چند زنی و ترویج آن

طبق آمار تمایل به چند زنی و رابطه سه نفره رو به کاهش است. مطابق نظرسنجی‌ها مخالفت با چندهمسری بیش از موافقت با آن می‌باشد. شاید افراد ترجیح می‌دهند خود و چندین نفر دیگر را در معرض آزمایش به این دشواری که احتمال سقوط در آن زیاد است قرار ندهند، نباید فراموش کرد که همسر هم رزق است، مانند بقیه نعمت‌ها که خداوند به بعضی عطا می‌کند و بعضی نه؛ و یک زن در چگونگی بهره‌مندی از این رزق خود حق انتخاب دارد و این به معنی نقص در روند کمال شخصیتی او نخواهد بود.

باید توجه داشت هرچند این امر حلال است، اما تنها راه توصیه‌شده خداوند نیست و اگر حق زن است که درهر شرایطی در سلامت و امنیت یک خانواده قرار بگیرد به این معنی است که زن می‌تواند از حق خود استفاده کند یا خیر. یعنی حق انتخاب دارد.

 ترویج چندهمسری به عنوان راه نجات

به نظر می‌رسد مروجان چندهمسری باید توجه داشته باشند از آنجا که احکام اسلام مانند تکه‌های یک پازل هستند که در کنار هم معنا پیدا می‌کنند، در جامعه‌ای که اخلاق اسلامی در آموزش و پرورش، رسانه‌ها و دستگاه قضایی در جایگاهی که باید باشد نیست و قوانین حمایت از همسر دوم و یا همان احراز و پایش عدالت وجود ندارد، چندهمسری را تنها راه نجات جامعه دانستن بغرنج‌تر کردن شرایط است. مانند اینکه به کسی که شنا کردن بلد نیست و به او یاد نداده‌ایم توصیه کنیم وارد آب شود.

البته که دانستن شنا کمال است و هر انسانی باید آن را بیاموزد، اما شاید چنین توصیه‌ای که پتانسیل سقوط در آن فوق‌العاده زیاد است، حداقل در زمان ما و با شرایط کنونی و حتی بر فرض پذیرفتن شرایط ویژه که آن را به ضرورت تبدیل می‌کند، حتی با هشدارهای لازم هم نمی‌تواند ترویج عمومی و فراگیر و یا راه نجات باشد. ممکن است این امر برای بسیاری کارگشا باشد، اما اگر نگاه ما ترویج به عنوان تنها راه نجات بدون در نظر گرفتن مقدمات و یا آسیب‌های آن باشد، در این بسترسازی عده‌ای و یا نسلی قربانی شده و بهای سنگینی خواهیم پرداخت.

بنابراین کاهش موانع ازدواج جوانان و تلاش برای توزیع عادلانه ثروت و قدرت در حل معضل بالا رفتن سن ازدواج کارگشاتر به نظر می‌رسد تا ترویج چندهمسری برای افراد محدود مشمول شرایط آن.
 

۱- روزى ابن ابى العوجاء از هشام بن حکم - که هر دو از شاگردان امام جعفر صادق علیه‌السلام هستند، پرسید: آیا خداوند متعال حکیم و به همه امور و مسائل دانا است ؟

پاسخ داد: آرى ، او حکیم‌ترین و داناترین حکیمان و عالمان است.

پرسید: آیه قرآن فانکحوا ماطاب لکم من النّساء مثنى و ثلاث و رباع فإن خفتم ... که مى‌فرماید: آنچه از زنان مورد علاقه شما قرار گیرد مى توانید تا چهار زن ازدواج نماید و اگر نتوانستید بین آن‌ها عدالت نماید، به یک نفر اکتفا کنید، آیا ضرورى و حتمى است ؟

هشام گفت : بلى ، سپس پرسید: پس این آیه قرآن ولن تستطیعوا اءن تعدلوا بین النّساء.. که می‌فرماید: هرگز نخواهید توانست بین زنان به عدالت رفتار نماید، آیا با آیه قبل منافات ندارد؟

اگر خداوند، حکیم است ؛ پس چرا دو سخن مخالف و ضد یکدیگر در یک موضوع ایراد می‌نماید؟

هشام از دادن پاسخ صحیح ساکت ماند؛ و سریع به سمت منزل امام صادق علیه‌السلام حرکت نمود و چون به مدینه رسید و بر آن حضرت وارد گردید، امام علیه‌السلام فرمود: چه عجب ، الا ن که موقع حج نیست ، چطور این جا آمده‌ای ؟!

هشام گفت : به جهت یک مشکل علمى که ابن ابى العوجاء از من سؤ ال نمود و نتوانستم جواب آن را بگویم ، به حضور شما آمدم ؛ و سپس داستان را به طور مشروح براى حضرت تعریف کرد.

حضرت فرمود: در رابطه با آیه اوّل ، مقصود مصارف و مخارج زن می‌باشد یعنى اگر امکانات مالى برایتان فراهم بود و مایل بودید، می‌توانید تا چهار زن را ازدواج نماید؛ وگرنه بیش از یکى حق ندارید.
و امّا نسبت به دومین آیه قرآن ، مقصود علاقه و محبت است ، که امکان ندارد مردى نسبت به تمام همسران خود یک نوع ابراز علاقه و محبت داشته باشد.

بنابراین در این جهت ، رعایت عدالت امکان ندارد، برخلاف آیه اوّل که امکان عدالت هست و می‌توان براى هر کدام یک نوع لباس ، منزل ، خوراک و... تهیه و در اختیار آن‌ها قرارداد.

بعد از آن هشام از حضرت صادق علیه‌السلام خداحافظى کرد و چون نزد ابن ابى العوجاء آمد و جواب حضرت را بازگو نمود، ابن ابى العوجاء گفت : به خدا قسم ! این جواب از خودت نمی‌باشد.(اعیان الشّیعة : ج ۱، ص ۶۶۲)


مخاطبان محترم گروه اجتماعی مشرق می توانند اخبار، مقالات و تصاویر اجتماعی خود را به آدرس shoma@mashreghnews.ir ارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود. در ضمن گروه اجتماعی مشرق در صدد است با پیگیری مشکلات ارسالی شما از طریق کارشناسان و مشاوران مجرب پاسخی برای ابهامات مخاطبان عزیز بیابد.

منبع: دخت‌ایران
برچسب ها: همسر ، خانواده ، ازدواج
مطالب مرتبط

قصه واقعی لیلی و مجنون؛‌ این بار در بامیان افغانستان (+عکس)


علی بیرون دهکده‌ای در دامنه تپه‌های خشک و سوزان منتظر من و فیلم‌بردارم است. ما را به درون ده راهنمایی می‎کند. از تنگه‌ای می‌گذریم که یک طرف آن آخور خری است که در کشیدن بار هیزم و محصولات کشاورزی به پدر و برادران علی کمک می‌کند. آخر تنگه به درِ فلزی سفید مهمانخانه بیرون حیاط خانه منتهی می‌شود.
محمدعلی و زکیه عاشقان معروف بامیانی پس از ماه‌ها فرار از دست پلیس و خانواده زکیه، به شهر خود بازگشته، اما هنوز هم زندگی پنهانی دارند چرا که به دلیل عشق منجر به "ازدواج فراقومی" تهدید به مرگ شده‌اند.

علیِ ۲۱ ساله هزارۀ شیعه و زکیۀ ۱۸ ساله تاجیکِ سنی است. پدر، برادران و حتی مردان طائفه پدر زکیه به دنبال این زوج هستند. هر دو در سایه ترس آزادی خود را از دست داده‌اند. پدر و سه برادر علی شبها به نوبت کشیک می‌دهند تا اگر کسی به قصد سوء بیاید، از آنها دفاع یا دست کم همسایه‌ها و پلیس را خبر کنند.

در دل شب به محل زندگی علی و زکیه می‌روم. لباس سفید بسم‌الله برادر علی از دور نمایان است. چوبی به دست دارد و کشیک می‌دهد؛ این طرف و آن طرف می‌گردد و به صداها گوش می‌دهد. می‌گوید برخی از همسایه‌های هزاره‌اش هم حالا به مخالفان جدیدی تبدیل شده‌اند، چرا که می‌گویند این جنجال‌ها آرامش آنها را هم برهم زده است.

قرار دیدار با دلباختگان فردا است، ولی پیش از رفتن ما به محل دیدار، علی تلفنی می‌گوید که زکیه مصاحبه نمی‌کند. او پس از چند بار گفتگوی تلفنی از آمادگی زکیه برای مصاحبه مختصری خبر می‌دهد که شامل دیدار با سایر اعضا به‌ویژ زنان خانواده و فیلم‌برداری از جریان کار زکیه در خانه نمی‎شود.

علی بیرون دهکده‌ای در دامنه تپه‌های خشک و سوزان منتظر من و فیلم‌بردارم است. ما را به درون ده راهنمایی می‎کند. از تنگه‌ای می‌گذریم که یک طرف آن آخور خری است که در کشیدن بار هیزم و محصولات کشاورزی به پدر و برادران علی کمک می‌کند. آخر تنگه به درِ فلزی سفید مهمانخانه بیرون حیاط خانه منتهی می‌شود.

خنده به لب اما سخن از نگرانی عمیقی دارند
دیدار با دلدادگان بامیانی؛ شادند اما آزاد نیستند

کنار درِ مهمانخانه درِ چوبی ضحیم دیگری است که به اتاق گلی کهنه علی و زکیه باز می‌شود. ولی ما به مهمانخانه می‌رویم که با موکت و تشکهای اسنفجی فرش شده. لحظاتی بعد زکیه هم وارد می‌شود. لباس‌های سفید و آبی پوشیده که تا حدی مدرن و شهری دانسته می‌شود.

پیش از شروع مصاحبه یادآور می‌شوند که انتظار نداشته باشم در میانه ده جلو دوربین بروند و همسایگان شاهد این صحنه باشند. وقتی بعداً موافقت می‌کنند که در داخل حیاط خانه خود قدم بزنند، هیچ یک از اعضای خانواده علی بیرون نمی‌آیند و تا آخر آنها را نمی‌بینم. از نظر بیشتر زنان بامیانی، تصاویر زنان نباید از تلویزیون پخش شود.

زکیه در خانه جدیدش کار زیادی ندارد. در کارهای روزانه با همسران برادران علی همکاری می‌کند که شامل دوشیدن گوسفندها، پخت‌و‌پز و شست‌وشو می‌شود. می‌گوید دیگر تحمل فرار در کوهها را ندارد. وزنش زیاد می‌شود و منتظر است که تا چند ماه دیگر کودکی به دنیا بیاید. علی در آبیاری و زدن گیاه‌های هرز مزرعه به پدرش کمک و گاهی در بازار کار روزمزد می‌کند.

وقتی با علی و زکیه درون حیاط می‌روم، متوجه می‌شوم که سوخت اصلی آنها سرگین حیوانات و هیزمی است که برادران علی از کوه می‌آورند. دیواره‌های سرگین روی بام خانه تا خزان خشک و برای زمستان سرمایه‌ای می‌شود. اعضای خانواده ۱۷ نفری محمد انور در همین خانه زندگی می‌کنند.

پیش از آن که پدر و برادران علی بیایند، او می‌گوید خانواده‌اش ازدواجش را ناممکن و باعث دشمنی دو قوم می‌دانستند. هر دو باری که زکیه برای پیوستن به علی به خانه او در "سرخ‌در" آمد، پدر علی دختر را به خانه پدرش در دهکده "خمِ کَلَک" بازگرداند و "غیرت" محمد زمان را بیشتر تحریک کرد. فشارها بر زکیه افزایش یافت و علی را هم برادرانش زدند.

زکیه می‌گفت که کبک علی را آزاد می‎کند و دیگر او نباید کبک نگهدارد

دیدار با دلدادگان بامیانی؛ شادند اما آزاد نیستند

در جامعه سنتی بامیان بیان داستان‌های عاشقانه شخصی به‌ویژه در میان دختران معمول نیست. علی و زکیه به هر سوالی با تبسمی پاسخ می‌دهند. ولی در واقع سخن از نگرانی عمیقی دارند. زکیه می‌گوید: "زندگی ما را تهدید می‌کنند. به دنبال ما هستند، هر جا گیر بیاورند، زنده نمی‌گذارند." با وجود این، هر دو می‌گویند تا پای جان عاشق همدیگر خواهند ماند.

بامیانی‎ها عشق علی و زکیه را به عشق لیلی و مجنون تشبیه کرده‌اند، اما رسانه‌های غربی زندگی و عشق آنها را بیشتر به داستان رومئو و ژولیت شبیه دانسته‌اند. در افغانستان از ماه‌ها پیش کاراز گسترده‌ای در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی برای حمایت از آنها به راه افتاده است.

می‌خواهم داستان دلدادگی خود را شرح دهند. زکیه می‌خندد و می‌گوید: "ما را نگذاشتند که به مکتب برویم، پشت گوسفندها فرستادند." بیسواد ماندند و در هیچ حرفه‌ای ماهر نشدند. محصول دوره چوپانی، عشقی بود که چهار سال پیش به زبان آوردند. آنگاه مردم و بعد خانواده‌های آن دو خبر شدند. برای خانواده زکیه اما این عشق جرم بود.

خانواده‌های محمد زمان و محمد انور روستاییانی پابند باورها و سنت‌هایند. آنها در گذشته در حد ساکنان دو دهکده با هم ارتباط داشتند. دو شگاف قومی و مذهبی بر محدودیت روابط آنها اثرگذار بود. حالا خویشاوندی آنها منجر به دشمنی شده است. هر دو خانواده زیر خط فقر به سر می‌برند.

محمد انور پدر علی ابتدا با عشق پسرش مخالفت کرد اما سرانجام حمایت کرد

دیدار با دلدادگان بامیانی؛ شادند اما آزاد نیستند

محمد انور ۶۵ ساله را در مزرعه‌اش می‌بینم. مشغول زدن گیاهان هرز است. نیمی از دو جریب زمینش را کچالو/سیب‌زمینی و بقیه را گندم کاشته که در کانون توجه خانواده است ولی محصول آن برای مخارج آنها ناکافی. انور انتظار دارد که ارزش محصول امسالش به حدود ۲۰ هزار افغانی برسد. اگر کار روزمزد پیدا شود، هر پنج مرد خانواده آماده کارند.

انور می‌گوید وقتی دانست که جدایی دختر و پسر ناممکن است، از آنها پشتیبانی و در روزهای دشوار حمایت مالی کرد. پارسال پای علی به دادگاه و پای زکیه به خانه امن کشیده شد. پس از هشت ماه دیدن جنجال و تهدید، نزد ملایی عقد بستند و فرار کردند. زکیه می‌گوید: "پلیس در تعقیب ما بود. قوم و خویش پدر و خود پدرم هم به دنبال ما بودند."

آنها دو ماه در کوه‌ها و روستاهای دور دست بامیان و زیر بارش برف و باران در حال فرار بودند. سرانجام پلیس علی را  گرفت و زکیه خود را به خانه امن معرفی کرد. پدر زکیه علی را متهم به آدم‌ربایی کرد. پرونده او در دادستانی کل کشور تنها با دخالت حامد کرزی رئیس جمهوری به درخواست سیما سمر رئیس کمیسیون حقوق بشر کلیک بسته شد.


استواری زکیه به پای عشق علی، خون محمد زمان را به جوش آورد و پایتخت را برای دلدادگان تنگ کرد. بامیان هم برای آنها شهر امنی نیست. هرچند غلام‌علی وحدت والی و خدایار قدسی فرمانده پلیس بامیان به من گفتند که در تامین امنیت این عشاق کوتاهی نخواهند کرد، ولی علی و زکیه می‌گویند که از دست دولت هم کار چندانی ساخته نیست.

آیا مخالفان زندگی مشترک آنها خواهند گذاشت که این دو جوان با هم پیر شوند؟

دیدار با دلدادگان بامیانی؛ شادند اما آزاد نیستند

هر چند پلیس دیگر مانند یک ماه پیش به دنبال آنها نیست، اما زکیه می‌گوید که خانواده‌اش هیچگاهی دست از سر او و همسرش بر نخواهد داشت و اگر دستش برسد، انتقام زیر پا گذاشتن خط‌های قرمز "غیرت"، "قوم" و "مذهب" در ازدواج این دو جوان را خواهد گرفت.

در جامعه سنتی افغانستان از جمله بامیان این مرزها همچنان پررنگ است. اگر این مرزها با عشق شکسته شود، در موارد بسیاری بخشودنی نیست. گاه جوانان جان خود را بر سر این خطوط از دست می‌دهند. روح‌الله فروغ رئیس دفتر حقوق بشر بامیان می‌گوید که هر ماه دو تا سه مورد از این دست قضیه‌ها در این دفتر ثبت می‌شود.

بخت با علی و ذکیه بود که توانستند به‌هم برسند، هرچند در سایه ترس و نگرانی. اگرچه بالاترین مراجع دولتی و قضایی ازدواج‌شان را قانونی و شرعی دانسته‌اند، ولی هنوز این سوال جدی است که آیا مخالفان زندگی مشترک آنها خواهند گذاشت که این دو جوان با هم پیر شوند؟

*منبع‌:‌بی بی سی