اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

گاه شمار «13 آبان»


گاه شمار حاضر، مهم‌ترین رویدادهایی هستند که در طی یک قرن اخیر در روز 13 آبان به وقوع پیوسته‌اند.13 آبان 1286: روزماه «روح‌القدس» به دلیل چاپ مقاله‌ای علیه محمدعلی شاه قاجار با دستور وزیر علوم توقیف شد.
13 آبان 1288: کنسولگری روسیه در اردبیل به محاصره گروهی موسوم به شاهسون‌ها درآمد. محاصره‌کنندگان خواستار تسلیم کسانی شدند که در کشاکش جنبش مشروطیت در داخل کنسولگری متحصن شده بودند.
13 آبان 1300: 50 نفر از قزاق‌ها به جرگه طرفداران کلنل محمدتقی خان پسیان پیوستند.
13 آبان 1303: واحدهای ارتش ایران به فرماندهی سرتیپ فضل‌الله زاهدی و به فرمان رضاشاه از فارس راهی خوزستان شدند تا زمینه سرکوب شورش خزعل را فراهم سازند.
13 آبان 1304: وزیران مختار انگلیس، شوروی، آلمان، ایتالیا، بلژیک، مصر و لهستان حکومت موقت رضاخان را که متعاقب تصویب لایحه انقراض سلسله قاجار در مجلس، شکل گرفت به رسمیت شناختند.
13 آبان 1318: عده زیادی از افسران و دانشجویان دانشکده افسری به اتهام قیام علیه امنیت کشور بازداشت شدند.
13 آبان 1319: جواد عامری کفیل وزارت امور خارجه شد.
13 آبان 1325: آیت‌الله العظمی حاج سید ابوالحسن اصفهانی مرجع تقلید شیعیان جهان در شهر کاظمین دیده از جهان فروبست.
13 آبان 1325: سازمان علمی تربیتی ملل متحد به نام «یونسکو» موجودیت خود را اعلام کرد.
13 آبان 1328: عبدالحسین هژیر نخست‌وزیر مستعفی هدف گلوله‌های حسین امامی عضو جمعیت فدائیان اسلام قرار گرفت و مجروح شد. متعاقب این حادثه در تهران و حومه حکومت نظامی برقرار شد و سرلشکر احمد خسروانی به فرمانداری نظامی تهران و حومه منصوب شد.
13 آبان 1329: موافقت نامه بازرگانی ایران و شوروی به امضا رسید.
13 آبان 1331: مجلس شورای ملی طی ماده واحده‌ای مصونیت سیاسی احمد قوام (قوام‌السلطنه) را لغو و به وزارت دادگستری اجازه داد در صورتی که وی را در ارتباط با وقایع 30 تیر 1331 متهم می‌داند، مورد تعقیب قانونی قرار دهد.
13 آبان 1331: ژنرال دوایت آیزنهاور به ریاست جمهوری آمریکا انتخاب شد.
13 آبان 1335: قوای نظامی کشورهای انگلستان، فرانسه و اسرائیل به مصر یورش بردند و متعاقباً نخست‌وزیران و وزیران امور خارجه کشورهای عضو پیمان سنتو در تهران گرد هم آمدند.
13 آبان 1337: اقدام دکتر علی امینی نخست‌وزیر در مورد بستن مجلس بیستم، مورد حمله شدید تعدادی از نمایندگان مجلس قرار گرفت. اسدالله رشیدیان و محمدعلی مسعودی کارگردان این برنامه بودند.
13 آبان 1337: ساختمانهای جدیدالتألسیس کوی دانشگاه افتتاح و مورد بهره‌برداری قرار گرفت.
13 آبان 1340: مجالس ختم شهید طیب حاج رضایی و اسماعیل رضایی به طور علنی در اصفهان، تبریز و تهران برگزار شد.
13 آبان 1343: امام خمینی شبانه در منزل خود در قم بازداشت و پس از انتقال به فرودگاه مهرآباد تهران با هواپیما به ترکیه تبعید گردید. حاج سید مصطفی فرزند ایشان نیز دستگیر و به زندان قزل‌قلعه برده شد.
13 آبان 1348: دولت امیرعباس هویدا برای بسیاری از تریاکی‌ها سهمیه کوپن اختصاص داد.
13 آبان 1349: دومین کنگره تاریخ ایران توسط محمدرضا پهلوی افتتاح شد.
13 آبان 1350: تعداد ایرانیان رانده شده از عراق، امروز به 60 هزار نفر رسید.
13 آبان 1350: «داگلاس دوم» سفیر آمریکا در تهران از مقام خود استعفا داد.
13 آبان 1351: واردات سیمان آزاد شد.
13 آبان 1352: زلزله در مریوان و آمل خسارات زیادی به بار آورد.
13 آبان 1353: غلامرضا نیک‌پی برای چهارمین بار شهردار تهران شد.
13 آبان 1353: مجله تایم آمریکا نوشت 40 درصد ثروتهای موجود در ایران در اختیار 10 درصد جمعیت این کشور است.
13 آبان 1355: کارتر در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بر رقیب خود پیروز شد.
13 آبان 1356: امام خمینی در پاسخ به پیام یاسر عرفات رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین به مناسبت شهادت حاج سید مصطفی خمینی نوشتند «این مصیبتها در مقابل مصائبی که بر امت اسلام و مسلمین وارد شده و می‌شود، ناچیز است.
13 آبان 1357: تعداد زیادی دانش‌آموز که در دانشگاه تهران اجتماع کرده بودند با تیراندازی نظامیان شهید و یا مجروح شدند. متعاقب این حادثه وزیر علوم از مقام خود استعفا کرد و بازار تهران تعطیل شد. این روز بعداً به عنوان «روز دانش‌آموز» لقب گرفت.
13 آبان 1357: آنتونی پارسونز سفیر انگلیس در دیدار با شاه اظهار داشت: بحران فعلی ایران با وضع زمان حکومت مصدق در 1953 که ژنرالها به آسانی توانستند بر اوضاع مسلط شوند، قابل مقایسه نیست چون در آن موقع مصدق حمایت روحانیت را از دست داده بود.
13 آبان 1357: پراودا ارگان حزب کمونیست شوروی رهبران انقلاب اسلامی را متهم کرد که برای رسیدن به هدفهای خود توده مردم را به قیام و شورش وادار کرده‌اند. به نوشته این روزنامه آیت‌الله خمینی نمی‌تواند در این مبارزه روی پشتیبانی شوروی حساب باز کند و به نظر کرملین بهترین اصلاحات همان است که به دست شاهنشاه انجام شود.
13 آبان 1358: ساختمان سفارت آمریکا در تهران به تصرف دانشجویان مسلمان پیرو خط امام درآمد. این رویداد به دلیل اهمیتی که داشت بعداً از سوی امام خمینی به عنوان «انقلاب دوم» لقب گرفت و این روز به عنوان «روز ملی مبارزه با استکبار» شناخته شد.
13 آبان 1359: رونالد ریگان با شکست دادن رقیب خود از حزب دمکرات به ریاست جمهوری آمریکا انتخاب شد.
13 آبان 1362: انفجار مهیب در مقر نظامیان اسرائیلی در شهر صور، 62 صهیونیست را به کام مرگ فرستاد.
13 آبان 1365: ماجرای سفر غیرقانونی و پنهانی «رابرت مک فارلین» مشاور رئیس‌جمهور آمریکا به تهران که با هدف بررسی راههای بازگشایی روابط سیاسی با جمهوری اسلامی صورت گرفت توسط آقای هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه تهران فاش شد.
13 آبان 1370: اولین جلسه علنی مذاکرات موسوم به صلح خاورمیانه با شرکت مقامات بلندپایه مصر و سوریه و اردن و رژیم صهیونیستی و سازمان آزادیبخش فلسطین در مادرید گشایش یافت.
13 آبان 1373: جنبش طالبان در ایالت قندهار افغانستان موجودیت خود را اعلام کرد.
13 آبان 1374: اسحاق رابین نخست‌وزیر اسرائیل توسط یک افراطی صهیونیست به نام ایگال عامیر ترور شد و به هلاکت رسید.

منبع : ماهنامه الکترونیکی دوران

تاریخ عزاداری در جهان


عزاداری در نقاط مختلف جهان، به میزان حضور شیعیان با هر گرایش و فرقه ای پررنگ تر برگزار می شود. ۱- عراق: در عراق در حکومت عباسیان در زمان سفاح و زمان مامون و نیز به ویژه در عهد آل بویه، عزاداری رونقی خاص یافت. پس از آن نیز به نسبت نوع برخورد حاکمان، هر ساله مراسم عاشورا و محرم برگزار می گردید، به ویژه در کربلا که ورود هیأت های عزادار با شمایل خاص، شور و وجد دیگری بدان می دهدف و برخی از علما نیز با آنان همراهی می کنند؛ همانند علامه سید محمد مهدی بحر العلوم که با عزاداران در مراسم همراه می شده است.
 
۲- سوریه: با توجه به این که دمشق مرکز خلافت امویان بوده و به طور کلی مردم آن جا نیز به اموی بودن شهرت داشته اند، در ابتدا مراسم عزاداری چندان رونقی نداشت ولی بعدها، با توجه به نزدیکی آنان به کشور لبنان که شیعه درآنجا گرایشی قوی بود و نیز وجود مرقد حضرت زینب علیها السلام و حضرت رقیه علیها السلام، عزاداری امام حسین علیه السلام شور خاصی یافت و امروز نیز چنین است؛ البته در عهد حمدانیان وضعیت به مراتب بهتر گزارش شده است.

۳- لبنان: سابقه شیعه گری، در لبنان، تا زمان ابوذر امتداد دارد. امروزه لبنان شیعیان معتقدی دارد، ولی در زمان امویان، به سختی تحت فشار بودند. اندک اندک با باز شدن فضا اجتماعی سیاسی، عزاداری نیز رونق یافته و امروزه عزاداری های بسیار خوبی در آن جا، به ویژه در مناطق جبل عامل که سابقه طولانی در این باره دارند، انجام می شود.
۴- افغانستان: مراسم عزاداری در افغانستان همه ساله در نقاط مختلف این کشور به ویژه در مناطق مرکزی که شیعیان در آن جا ساکنند (منطقه هزارستان) و نیز مناطق مرکزی که شیعیان در آن جا ساکنند (منطقه هزارستان) و نیز شهرمزار شریف (درشمال کشور) به خوبی برگزار می شود.

۵- بحرین: در بحرین، از قدیم روز عاشورا تعطیل و حسینیه های آن که ماتم نامیده می شود، در ایام محرم به شدت فعالند.

۶- هندوستان: تاریخ عزاداری در هند، به پیش از استیلای سلطان محمود غزنوی می رسد. شیعیان و سنّی های معتقد به امام حسین علیه السلام و حتی دیگر فرقه ها، در روزهای محرم در مکان هایی به نام امام باره که ضریح ائمه است، جمع می شوند و به عزاداری می پردازند. تعزیه و شور خاص هندیان به حدّی است که گاه عزاداری ایشان، تا اربعین سیدالشهدا ادامه می یابد.

۷- پاکستان: در پاکستان، روز عاشورا یکی از تعطیلات رسمی است. در استقلال پاکستان، توجه به عاشورا نقش ویژه ای داشت

۸- بنگلادش: در بنگلادش نیز امام باره ها، مرکز عزاداری بوده و احساسات مردم در خصوص عاشورا، در ادبیات آن ها نیز منعکس شده است.
۹- اندونزی: در اندونزی که اسلام توسط شیعیان و جمعی از سادات بدان راه یافته، ماه محرم را – سورا – می خوانند و آن را با شکوه برگزار می کنند.
۱۰- فیلیپین: در فیلیپین نیز عاشورا به شکل پرشکوهی برگزار میگردد. در سال ۱۳۱۰ ه.ق، عده ای از نوادگان امام صادق علیه السلام برای تبلیغ از عراق وارد سوماترا شدند . نیز در اوایل قرن پانزدهم، یکی از سادات، به مالاکا رفت و پس از ازدواج با دختر حاکم آن دیار، به خلافت رسید و بازماندگانش تا چهار قرن در آن جا حکومت کردند.
۱۱- تایلند: در تایلند نیز که اسلام و تشیع به وسیله یک تاجر قمی به نام شیخ احمد به آنجا وارد شد، مراسم عاشورا هر ساله برگزار می گردد. هم چنین عاشورا در جمهوری آذربایجان که هفتاد درصد آن شیعه اند، آفریقای شرقی، بروندی، الجزایر، کانادا، آمریکا و آلبانی برگزار می شود.

شیعیان در مدت ده روز محرم، آب نمی نوشند تا خود را شبیه قهرمانان کربلا گردانند، آن گاه به تکایا می روند تا به ذکر مصیبت بپردازند و در راه یاامام یاامام می گویند.


در شهرهای ترکستان، قفقاز، تبت و چین نیز همانند این موارد وجود دارد. منبع : پایگاه اختصاصی سیدالشهداء

شباهت حضرت یحیی به امام حسین علیه السلام


شباهت حضرت یحیی به امام حسین علیه السلام

ششم ماه محرم بنا به روایاتی سالروز شهادت حضرت یحیی است، پیامبری که شباهت‌هایی به امام حسین علیه السلام دارد که در این گزارش به برخی از این شباهت‌ها می‌پردازیم.

۱ـ هر دو بزرگوار قبلاً همنامی نداشته‌اند.

در آیه ۷ سوره مبارکه «مریم» تولد یحیی به زکریا بشارت داده شده است: «یَا زَکَرِیَّا إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ یَحْیَى لَمْ نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِیًّا»؛ اى زکریا ما تو را به پسرى که نامش یحیى است مژده مى‏دهیم که قبلا همنامى براى او قرار نداده‏ایم.

درباره امام حسین علیه السلام در حدیث آمده است که جبرئیل بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل شد و عرض کرد:

«إنَّ الله یَقرِءُ علیکَ السلامَ وَ یُبَشِّرکَ بِمَولودٍ یولَدُ من فاطمَةَ تقتُلُهُ أُمتُکَ من بَعدِک»؛

همانا خداوند به تو سلام می‌رساند و به مولودی که از حضرت فاطمه علیها السلام به دنیا می‌آید بشارت می‌دهد و بعد از تو گروهی از پیروانت او را به شهادت می‌رسانند.

در روایات آمده است که هر دوی آنها پیش از خود همنامی نداشته‌اند، سر مبارک هر دو به خاطر دفاع از دین الهی از تن جدا شد، قاتلان آن دو بزرگوار حرام‌زاده بودند و پس از کشته شدن آنها آسمان تا ۴۰ روز در هنگام طلوع و غروب سرخ بوده است.

۲ـ صورت هر دو بزرگوار می‌درخشید.

درباره حضرت یحیی آمده است: کان البیت یضییءُ بنورهِ؛ نور جمالش خانه را روشن می‌ساخت.

درباره امام حسین علیه السلام راوی می‌گوید: لقَد شَغَلَنی نورُ وَجهه وَ جَمالُ هیبَتهِ عَنِ الفکرةِ فی قتلِه؛ نور جمال و هیبت صورتش مرا از اندیشه قتلش باز داشت.

۳ـ هر دو بزرگوار سر بریده شدند.

سر حضرت یحیی را برای زنا زاده‌ای از بنی‌اسرائیل هدیه بردند و سر مطهر حضرت سید‌الشهدا علیه السلام را برای ابن‌زیاد و یزید.

امام سجاد علیه السلام در این باره می‌فرماید: ما همراه امام حسین‌ علیه السلام به سوی کربلا بیرون آمدیم، امام، در هر مکانی وارد می‌شدند و یا از آن کوچ می‌کردند، یادی از حضرت یحیی علیه السلام و قتل او می‌نمودند و می‌فرمودند: «در بی‌ارزشی دنیا نزد خدا همین بس که سر یحیی بن زکریا را به عنوان هدیه به سوی فرد بی‌عفتی از بی‌عفت‌های بنی‌اسرائیل بردند.»

* نحوه شهادت جانسوز حضرت یحیی:

در بیت‌المقدس پادشاهی هوسباز به نام «هیرودیس» (یا هردوش) بود، که از طرف قیاصرهروم در آن جا فرمانروایی می‎کرد، برادرش بهنام دختری به نام «هیرودیا» داشت. پس از آن کهفیلبوس از دنیا رفت، هیرودیس با همسر برادرش ازدواج کرد.

هیرودیس شاه هوسباز، عاشق دختر هیرودیا دختر زیبای برادرش شد، به طوری که زیبایی هیرودیا او را در گرو عشق آتشین خود قرار داده بود، از این رو تصمیم گرفت با او که برادر زاده، و دختر همسرش بود، ازدواج کند. این خبر به پیامبر خدا حضرت یحیی رسید، آن حضرت با صراحت اعلام کرد که این ازدواج برخلاف دستورات تورات است وحرام می‎باشد.

سر و صدای این فتوا در تمام شهر پیچید و به گوش آن دختر (هیرودیا) رسید، او کینه حضرت یحیی را به دل گرفت، چرا که او را بزرگترین مانع بر سر راه هوسهای خود می‎دانست و تصمیم گرفت در یک فرصت مناسبی از او انتقام بگیرد.

ارتباط نامشروع هیرودیا با عمویش هیرودیس بیشتر شد، و زیبایی او شاه هوسران را شیفته‎اش کرد به طوری که هیرود یا آن چنان در شاه نفوذ کرد، که شاه به او گفت: «هر آرزویی داری از من بخواه که قطعاً انجام خواهد یافت.»

هیرودیا گفت: من هیچ چیز جز سر بریده یحیی را نمی‎خواهم، زیرا او نام من و تو را بر سر زبانها انداخته و همه مردم را به عیب جویی ما مشغول نموده است.

در سالروز جشن تولد هیرودیس پادشاه فلسطین طبق پاره‎ای از روایات،یحیی بن زکریا علیهما السلام در محراب عبادت درمسجد بیت المقدس به سر می‎برد، مأموران جلاد سراغ او آمدند و او را دستگیر کرده و به مجلس شاه بردند، شاه در همان جا فرمان داد سر از بدن او جدا کردند و سر بریده‎اش را در میان طشت طلا نهادند و آن گاه که هیرودیا تسلیم هوسهای شاه گردید، سر بریده حضرت یحیی علیه السلام به سخن آمد و در همان حال نهی از منکر کرد و خطاب به شاه فرمود: «یا هذا اِتَّقِ اللهِ لا یحِل لکُ هذه؛ آی شخص از خدا بترس این زن بر تو حرام است.»

به این ترتیب حضرت یحیی علیه السلام مظلومانه به شهادت رسید.

منبع : سایت شیعه 24

رسم بد روزگار+عکس


«دشمن خدا» به سفر حج مشرف شده است!!! و به صورت ویژه، توسط کلیددرارِ شریف کعبه!!! درون خانه ی کعبه را را زیارت کرده!!! و از این سفر روحانی!!! باز می گردد تا به جنگ با ایران و سلاخی شیعیان عراق ادامه دهد.
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، «صدام حسین عبدالمجید تکریتی» پنجمین رییس جمهور کشور عراق، برای چندین نسل از مردم کشورمان نامی کاملا آشنا و بد آوا است. او جنگی 8 ساله را به ایران اسلامی تحمیل نمود که هنوز بسیاری از مجروحان و آسیب دیده گان آن جنگ، زنده اند و از عوارض زخم های خود رنج بسیار می برند. این شخص از سال 1379  تا سال 2003، قدرت مطلقِ عراق بود و طی این ربع قرن، آتش سه جنگ را در خاورمیانه برافروخت که همه گی آن ها ابعادی بین المللی یافتند. صدها هزار نفر از مسلمانان عراق، به وحشیانه ترین روش ها، توسط حکومت او قصابی شدند و خاطراتی بسیار تلخ از نسل کشی ها و قتل عام هایی که او و منسوبانش در عراق به راه انداختند در تاریخ ماندگار شده است. بی شک «صدام حسین» را باید یکی از خونریزترین طاغوت های تاریخ بشر به شمار آورد.
عکسی که می بینید، در سال های دهه ی 80 میلادی در تاریخ به ثبت رسیده است. «صدام حسین» به سفر حج مشرف شده است!!! و به صورت ویژه، توسط کلیددرارِ شریف کعبه، درون خانه ی کعبه را را زیارت کرده!!! و از این سفر روحانی!!! باز می گردد تا به جنگ با ایران و سلاخی شیعیان عراق ادامه دهد. و این رسم بد روزگار است. در خانه ی کعبه، تنها یک انسان متولد شده است. مردمی به جرم پیروی از همان مرد، و برافراشتن پرچمِ مزین به نام آن مرد، توسط طاغوتی به خاک و خون کشیده می شوند. در همان زمان، کلیدراران و مثلا خادمان کعبه، طاغوتِ جلاد را به عنوان میهمان ویژه به داخل خانه می برند و پیروان زاده ی خانه را، در حرم امن الهی، کشتار می کنند. لعنت الله علی قوم الظالمین

ماجرای اسلام ستیزی در آنگولا چیست؟


در آنگولا چه می‌گذرد؛
خبر ممنوعیت اسلام و تخریب همه مساجد در آنگولا در میان رسانه‌های ایرانی و اسلامی به سرعت منتشر شد و موجی از نگرانی را در سرزمین های اسلامی بوجود آورد.
گروه بین الملل مشرق - خبر ممنوعیت اسلام و تخریب همه مساجد در آنگولا در میان رسانه‌های ایرانی و اسلامی به سرعت منتشر شد و موجی از نگرانی را در سرزمین های اسلامی بوجود آورد.
طبق این خبر وزیر فرهنگ این کشور گفته است که اسلام در این کشور غیر قانونی است و همه مساجد مسلمین باید تخریب شوند.

از آنجا که این خبر و مطالب مربوط به آن از اهمیت و حساسیت خاصی برخوردار است مشرق تلاش کرده است که اطلاعات بیشتری در اختیار خوانندگان خویش در این باره قرار دهد.


آنگولا کجاست و چگونه کشوری است؟

آنگولا کشور با قریب به 21 میلیون نفر جمعیت در جنوب غربی آفریقا است که دارای 18 استان و وسعتی برابر با 1246700 کیلومتر مربع دارد. و زبان رسمی در این کشور زبان پرتغالی است که میراث استعماری این کشور است که قرن‌ها مستعمره پرتغال بوده است و در سال 1957 در ظاهر مستقل شده است. این کشور آفریقایی که در تصویر زیر موقعیت آن در نقشه را مشاهده می‌کنید در همسایگی با نامیبیا، کنگو، و زامبیا قرار دارد.

این کشور از تولید کنندگان نفت و صادر کنندگان الماس محسوب می‌شود و از جمله کشورهای فقیر جهان به حساب می‌آید. (نزدیک به 70 درصد مردم این کشور زیر خط فقر هستند) حکومت این کشور در ظاهر حکومتی مبتنی بر ریاست جمهوری است اما در واقع نوعی ریاست جمهوری سرکوبگر به صورت مادام العمری بر این کشور حکومت می‌کند.

رئیس جمهور این کشور ژوزه ادواردو دوسانتوس (José Eduardo dos Santos) از سال 1979 تا کنون بر این کشور حکومت می‌کند و حکومت نظامیان و مدیریت دولت این کشور را نیز بر عهده دارد و به نوعی همه قوای کشور را اداره می‌کند. حکومت آنگولا در دوران جنگ سرد گرایش مارکسیستی داشت ولی بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی آمریکا توانسته است با این حکومت به توافقاتی برسد و روابط دیپلماتیک متقابل در عالی ترین سطح میان آنها برقرار است. به عبارت دیگر این نیز یکی از حکومت‌های شبیه به حزب بعث صدام در عراق است که سالها مورد حمایت و توافق آمریکا قرار داشت.

اصل ماجرا چیست؟

اصل خبر وزیر فرهنگ آنگولا علی الظاهر خبری درست بوده است و این وزیر از سیاست رسمی این دولت در مبارزه با اسلام و تخریب مساجد این کشور خبر داده بوده است و در عمل نیز در آنگولا اقداماتی علیه مبارزه با مسلمین در دست اجراست. اما وقتی خبر تخریب و تعطیلی مساجد آنگولا منتشر شد و مورد توجه افکار عمومی مسلمین قرار گرفت مسوولان این کشور مجبور به عقب نشینی شدند و سفارت این کشور در آمریکا مدعی شد که آنگولا طرح مبارزه با هیچ دینی را در دست اجرا ندارد و این خبر را تکذیب می‌کند.

اما بررسی اخبار و گزارش‌های موجود حاکی از آن است که در کشور آنگولا حکومتی به سبک حکومت‌های لائیک اروپایی بر سر کار است که به بهانه اقلیت بودن مسلمین انواعی از سخت‌گیری را علیه مسلمانان به کار می‌گیرد. از جمله این که مسلمانان به این بهانه که تعداد آنها زیر 100 هزار نفر است و بخش اندکی از جمعیت کشور بالای 20 میلیونی این کشور را تشکیل می‌دهند تحت انواعی از فشارها قرار دارند و حکومت آنگولا در عمل حتی به تخریب مساجد و دستگیری علمای اسلامی اندک این کشور نیز دست می‌زند.


گزارش‌های موجود حاکی از آن است که حکومت آنگولا حتی در برابر ساخت مساجدی که همه مراحل کسب مجوز آن طی شده است نیز مخالفت می‌کند و به بهانه بلند بودن یا دیگر ادعاهای مهندسی و ... به تخریب مساجد دست می‌زند. به عبارت دیگر سیاست عملی این کشور که این بار از زبان وزیر فرهنگ‌ آن رسما بیان شده است مبارزه جدی و پی گیر با رایج شدن اسلام و گسترش پیروان آن در آنگولاست.

اگر همین کار را با مراکز یهودیان در هر کشور دیگری می‌کردند چه می‌شد؟

نکته جالب توجه آن است که بعد از انتشار اولیه خبر مبارزه با اسلام در آنگولا بسیاری از رسانه‌های غربی بر تکذیب این خبر پرداختند و چنین پوشش دادند که چون مسلمانان اقلیت اندکی هستند رسمیت ندارند و از این رو دولت آنگولا مراکز دینی آنها را به رسمیت نمی‌شناسد و برای آنها حقی قائل نیست.

این اخبار به گونه‌ای تنظیم شده است که گویی واقعا چون مسلمین تعداد اندکی دارند دولت این کشور حق تخریب مساجد آنان و دستکیری ایشان را دارد. سوالی که از این رسانه‌ها باید پرسید این است که اگر یهودیان هر کشور دیگری که آنها نیز اقلیتی اندک هستند مورد بخشی از این آزارها و یا درصدی از این رفتار سرکوبگرانه قرار می‌گرفتند همین رسانه‌ها چه واکنشی نشان می‌دادند. آیا این سرکوب‌ها را با اقلیت بودن یهودیان توجیه می‌کردند و یا با شعار حقوق بشر به مقابله با حکومت سرکوبگر آنگولا می‌پرداختند؟