اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

متن کامل ترجمه حقوقی 'توافق ژنو'+ متن انگلیسی و ترجمه پانوشت ها


ایران و گروه 1+5 بامداد روز یکشنبه 3 آذر 1392 (24 نوامبر 2013) یک توافق اولیه درباره برنامه هسته ای ایران را امضا کردند.
به گزارش مشرق،  ایران و گروه 1+5 بامداد روز یکشنبه 3 آذر 1392 (24 نوامبر 2013) یک توافق اولیه درباره برنامه هسته ای ایران را امضا کردند.


متن انگلیسی سند را اینجا ببینید.

برنامه اقدام مشترک

مقدمه

هدف از این مذاکرات دست یافتن به راه‌حلی مورد توافق دوطرف، جامع و بلند مدت است که این اطمینان را به وجود می‌آورد که برنامه هسته‌ای ایران، منحصراً صلح‌آمیز است. ایران کراراً تصریح کرده است که تحت هیچ شرایطی در پی تولید تسلیحات هسته‌ای نخواهد بود. راه حل جامع مذکور مبتنی بر این اقدامات اولیه بوده و به یک گام نهایی منجر خواهد شد که دوره زمانی آن مورد توافق قرار گرفته و به رفع نگرانی‌ها می انجامد. این راه‌حل جامع ایران را قادر می‌سازد تحت مفاد مربوطه در معاهده منع گسترش تسلیحات هسته‌ای (ان‌پی‌تی) و برابر با تعهداتی که این مفاد برای این کشور ایجاب می‌کند، از حق بهره‌برداری از انرژی هسته‌ای برای اهداف صلح‌آمیز برخوردار شود. این راه‌حل جامع، در برگیرنده یک برنامه غنی سازی مورد توافق دوطرف است، که با اِعمال محدودیت‌ها و اقدامات شفاف‌ساز به منظور حصول اطمینان از ماهیت صلح‌آمیز آن، همراه خواهد بود. این راه‌حل جامع، به مثابه مقوله‌ای یکپارچه است که در آن هیچ چیز مورد توافق نخواهد بود تا زمانی که در مورد همه چیز توافق صورت گیرد. این راه‌حل جامع، فرایندی دو‌سویه و گام به گام خواهد بود و منجر به برداشته شدن کامل همه تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل و نیز تحریم‌های چند جانبه و ملیی خواهد شد که بر برنامه هسته‌ای ایران وضع گردیده بود.

در فاصله میان گام های اولیه و گام آخر، گام های دیگری از جمله پرداختن به قطعنامه های شورای امنیت با هدف پایان رضایت بخش بررسی موضوع توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد وجود خواهد داشت. سه کشور اروپایی / اتحادیه اروپا به اضافه سه (3+3 یا 1+5)  و ایران مسئول نهایی کردن و اجرای قدم های مورد توافق میان- مدت و راه حل جامع با حسن نیت خواهند بود. یک کمیسیون مشترک از 3+3 و ایران برای نظارت بر اجرای اقدامات میان مدت و بررسی مسائلی که ممکن است پدید آیند، تشکیل خواهد گردید، در حالی که آژانس مسئولیت راستی آزمایی اقدامات مربوط به موضوع هسته ای را بر عهده خواهد داشت. این کمیسون مشترک برای تسهیل حل و فصل مسائل مورد نگرانی گذشته و حال با آژانس همکاری خواهد کرد.

 

عناصر گام اول

اولین گام به لحاظ زمانی محدود و طول مدت آن شش ماه خواهد بود و در صورت توافق دو طرف قابل تمدید است، که در طول این مدت همه اطراف ماجرا تلاش خواهند کرد تا فضای سازنده برای انجام مذاکرات با حسن نیت، پابرجا باقی بماند.

ایران به صورت داوطلبانه اقدامات زیر را در دستور کار قرار خواهد داد:

·       نیمی از ذخیره اورانیوم 20 درصد غنی شده موجود، به اکسید اورانیوم 20 درصد تبدیل می‌شود تا به منظور تولید سوخت برای راکتور پژوهشی تهران، مورد استفاده قرار گیرد. مابقی UF6 20 درصد به اورانیوم با غنای کمتر از 5 درصد تبدیل می‌شود. هیچگونه برنامه‌ای هم برای بازگشت این فرایند در کار نخواهد بود.

·       ایران اعلان می‌کند که در طول این بازه 6 ماهه، غنی سازی بالای 5 درصد نخواهد داشت.

·       ایران اعلان می‌کند که فعالیت‌های خود در تأسیسات غنی سازی سوخت نطنز[1]،  فردو[2] یا راکتور اراک[3]،  که در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با عنوان IR-40 شناخته می‌شود، گسترش (further advances) نخواهد داد.

·       ایران تصمیم گرفته است به محض آمادگی خط تبدیل UF6 با غنای 5 درصد به UO2، ظرف مدت همین بازه 6 ماهه، آن میزان UF6 را که به تازگی تا 5 درصد غنی شده است را به اکسید UF6 تبدیل کند؛ مطابق با آنچه که در برنامه عملیاتی تأسیسات تبدیل اعلان شده به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، ذکر شده است.

·       تأسیسات جدیدی برای غنی سازی ایجاد نخواهد شد.

·       ایران به فعالیت‌های تحقیق و توسعه‌ تحت نظارت خود ادامه خواهد داد، از جمله فعالیت‌های تحقیقاتی و توسعه‌ای در عرصه غنی سازی که برای انباشت اورانیوم غنی شده، طراحی نشده‌اند.

·       هیچگونه بازفراوری صورت نخواهد گرفت و هیچ گونه تأسیساتی که قادر به انجام بازفراوری است، ایجاد نخواهد شد.

·       افزایش نظارت‌:

- فراهم کردن اطلاعاتی مشخص برای آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، از جمله اطلاعات مربوط به طرح‌ و نقشه‌های ایران برای تأسیسات هسته‌ای، توصیف و شرحی کامل از ساختمان هر یک از سایت‌های هسته‌ای، توصیف و شرحی کامل از گستره عملیات‌های هر یک از تأسیساتی که به طور خاص به فعالیت‌های هسته‌ای مشغول هستند، اطلاعات در مورد معادن و شرکت‌های نورد اورانیوم و اطلاعات در مورد مواد منبع. این اطلاعات ظرف مدت 3 ماه پس از پذیرش انجام این اقدامات، فراهم می‌گردد.

- تسلیم یک پرسشنامه اطلاعات طراحی (DIQ) به روز شده از راکتور اراک، که در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با عنوان IR-40 شناخته می‌شود، به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی.

- برداشتن گام در جهت توافق با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به منظور اعمال پادمان‌های آژانس در مورد راکتور اراک، که در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با عنوان IR-40 شناخته می‌شود.

- در هنگامی که بازرسان آژانس برای تأیید اطلاعات طراحی، تأیید داشته‌ها در خلال بازرسی‌ها، تأیید داشته‌های فیزیکی و نظارت‌های سرزده، حضور ندارند، ناظر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اجازه خواهد داشت تا بایگانی آفلاین دوربین‌های مستقر در فردو و نطنز را بررسی کند.

- بازرس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اجازه دارد به وارد زیر دسترسی داشته باشد:

·       کارگاه‌های مونتاژ سانتریفیوژ[4]

·       کارگاه‌های تولید چرخنده سانتریفیوژ و تأسیسات ذخیره سازی؛ و

·        معادن و شرکت‌های نورد اورانیوم.

 

در مقابل، گروه E3+3 به صورت داوطلبانه اقدامات زیر را در پیش خواهد گرفت:

·       متوقف ساختن تلاش‌های بیشتر برای کاهش فروش نفت خام ایران به منظور فراهم آوردن اینکه مشتری‌های کنونی ایران حجم متوسط خرید نفت خام خود از ایران را از سر گیرند. امکان بازگشت حجم مورد توافقی از عواید مسدود شده در خارج از کشور. برای این فرایند فروش نفت، تحریم‌های مربوطه اتحادیه اروپا و آمریکا برداشته خواهد شد و خدمات بیمه و حمل و نقل با آن همراه خواهد بود.

·       تحریم‌های آمریکا و اتحادیه اروپا در موارد زیر به حالت تعلیق درمی‌آید:

-  صادرات پتروشیمی ایران و نیز تحریم‌های مربوط به خدمات مرتبط با این صادرات.[5]

- طلا و فلزات گرانبها و نیز تحریم‌های مربوط به خدمات مرتبط با آنها.

- تحریم‌های آمریکا بر صنعت خودرو سازی ایران و نیز تحریم‌های مربوط به خدمات مرتبط با این صنعت به حالت تعلیق درخواهد آمد.

- صدور مجوز برای تأمین و استقرار قطعات یدکی لازم برای تأمین امنیت پرواز‌های غیر نظامی در ایران و خدمات مرتبط با آن. صدور مجوز برای انجام اقدامات بازرسی و تعمیرات مربوط به امنیت [پروازی] در ایران به همراه خدمات مرتبط با آن.[6]

- هیچ تحریم جدیدی از طرف شورای امنیت سازمان ملل بر فعالیت‌های هسته‌ای ایران وضع نمی‌شود.

- هیچ تحریم جدید از طرف اتحادیه اروپا بر فعالیت‌های هسته‌ای ایران وضع نمی‌شود.

- دولت آمریکا، با همکاری مستمر و ایفای نقش متناسب رئیس جمهور و کنگره، مانع اعمال تحریم‌های جدید علیه فعالیت‌های هسته‌ای ایران خواهد شد.

- ایجاد یک کانال مالی به منظور تسهیل روابط تجاری بشردوستانه برای رفع نیازمندی‌های داخلی ایران، با استفاده از عواید نفتی خود ایران که در خارج از این کشور مسدود شده است. روابط تجاری بشردوستانه عبارت است از تراکنش‌های مربوط به محصولات خوراکی و کشاورزی، دارو، ادوات پزشکی و خسارات پزشکی که در خارج بر ایران تحمیل شده. این کانال از طریق بانک‌های مشخصی در خارج از ایران و بانک‌های ایرانی که هدف تحریم‌ها نیستند، و در هنگام ایجاد این کانال مشخص خواهند شد، باز خواهد بود.

- این کانال همچنین اقدامات زیر را میسر می‌سازد:

* انجام تراکنش‌های لازم برای پرداخت معوقات ایران به سازمان ملل؛ و

* پرداخت حق‌التدریس دانشگاه‌ها و کالج‌های خارجی که دانشجویان ایرانی در آنها تحصیل می‌کنند، تا سقف مدت زمان توافقی 6 ماهه.

·       افزایش آستانه اختیار اتحادیه اروپا برای انجام تراکنش‌های مربوط به روابط تجاری تحریم‌ نشده، به میزان مورد توافق.

 

مفاد اصلی گام نهایی برای رسیدن به یک راه‌حل جامع

گام نهایی برای رسیدن به یک راه‌حل جامع، که اطراف این توافقنامه قرار است ظرف مدت کمتر از یک سال پس از پذیرش این سند، کار مذاکرات آن را به اتمام رسانده و اجرای مفاد آن را آغاز کنند، از قرار زیر است:

·       مشخص ساختن یک بازه زمانی بلند مدت و توافق بر سر آن.

·       مشخص ساختن حقوق و تکالیف اعضای معاهده ان‌پی‌تی و توافقنامه‌های پادمانی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی.

·       برداشته شدن کامل تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل، چند جانبه و ملی وضع شده علیه فعالیت‌های هسته‌ای، و نیز تحریم‌های مربوط به روابط تجاری، تکنولوژی، امور مالی و انرژی، بر اساس یک برنامه زمانی مورد توافق دو طرف.

·       در پیش گرفتن یک برنامه غنی سازی مورد توافق دو طرف با در نظر گرفتن معیار‌های منطبق بر نیازمندی‌های عملی و نیز اعمال محدودیت بر گستره و سطح فعالیت‌های غنی سازی، ظرفیت آن، محل انجام آن و ذخایر اورانیوم غنی شده، برای مدت زمان مورد توافق.

·       بر طرف کردن کامل نگرانی‌های مربوط به راکتور اراک، که در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با عنوان IR-40 شناخته می‌شود. هیچگونه بازفرآوری انجام نخواهد شد و تأسیساتی که قادر به انجام بازفراوری باشد، ایجاد نمی‌گردد.

·       اجرای کامل اقدامات مورد توافق شفاف سازی و تقویت و افزایش نظارت‌ها. تصویب و اجرای پروتکل الحاقی، که نیازمند ایفای نقش رئیس جمهور و مجلس در ایران است.

·       در نظر گرفتن همکاری‌ بین‌المللی در عرصه فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای، از جمله تحصیل راکتور‌های پیشرفته تولید انرژی و پژوهشی آب سبک و ادوات مرتبط با آنها و تأمین سوخت هسته‌ای مدرن و نیز ادامه فعالیت‌های تحقیقاتی و توسعه‌ای مورد توافق.

 

در پی اجرای موفقیت‌آمیز گام نهایی برای رسیدن به راه‌حل جامع در طول بازه زمانی مشخص شده برای آن، با برنامه هسته‌ای ایران نیز همانند برنامه‌های غیر تسلیحاتی هسته‌ای دیگر کشورهای عضو ان‌پی‌تی برخورد خواهد شد.

 

* در خصوص گام نهایی و هر یک از گامهای میانی، این اصل اساسی که «تا در مورد همه چیز توافق نشود، در خصوص هیچ چیزی توافق حاصل نشده است» اعمال می شود.

 

 


[1] به عبارت دیگر، در این بازه شش ماهه ایران UF6 را به سانتریفیوژ‌های مستقر شده ولی فعال نشده خود تزریق نخواهد کرد و اورانیوم غنی نمی‌سازد. هیچ سانتریفیوژ اضافی مستقر نمی‌شود. ایران اعلان می‌کند که در طول مدت اولین بازه شش ماهه، سانتریفیوژ‌های موجود [در این تأسیسات را] با سانتریفیوژ‌های مشابه جایگزین می‌سازد.

[2] در فوردو، چهار آبشار مستقر شده در این تأسیسات برای غنی سازی اورانیوم، هیچگونه غنی سازی بالاتر از 5 درصدی را انجام نخواهند داد. هیچگونه UF6 به 12 آبشار دیگر تزریق نمی‌شود و این آبشارها در حالت غیرعملیاتی باقی خواهند ماند. هیچ ارتباطی میان آبشارها ایجادنمی‌گردد. ایران اعلان می‌کند که در طول اولین بازه شش ماهه، سانتریفیوژ‌های موجود ‍در این تأسیسات را فقط با سانتریفیوژ‌های مشابه جایگزین می‌کند.

[3] ایران نگرانی‌های مربوط به ساخت و ساز در راکتور اراک را بر طرف می‌کند؛ در مدت این بازه 6 ماهه راکتور به کار نخواهد افتاد یا سوخت یا آب سنگین به آن تزریق نمی‌شود؛ همچنین سوخت اضافی برای این راکتور مورد آزمایش قرار نمی‌گیرد یا سوخت بیشتری برای آن تولید نمی‌شود و همچنین تأسیسات باقی مانده برای اتمام کار نیروگاه، استقرار پیدا نمی‌کند.

[4] بر اساس طرح و نقش‌های این کارگاه، تولید دستگاه سانتریفیوژ ایران در طول این 6 ماه فقط محدود به جایگزینی سانتریفیوژ‌های از کار افتاده خواهد بود.

[5] «تحریم‌های وضع شده بر خدمات مرتبط» یعنی هر گونه خدماتی که موضوع تحریم‌های آمریکا یا اتحادیه اروپا قرار می‌گیرند، از جمله بیمه، حمل و نقل یا امور مالی، تا زمانی که هر یک از این خدمات مرتبط با تحریم وضع شده بوده و برای تسهیل تراکنش‌های مدنظر، ضروری باشند. این خدمات می‌توانند با هر نهاد ایرانی که هدف تحریم‌ها قرار نگرفته است، صورت پذیرند.

[6] برداشته شدن تحریم‌ها می‌تواند شامل حال آن دسته از شرکت‌های خطوط هوایی ایرانی شود که هدف تحریم قرار نگرفته‌اند؛ همچنین این رفع تحریم شامل حال ایران ایر می‌شود.

 

*منبع: ایران هسته ای

تعارض‌ها و همگرایی آل سعود و اخوان‌المسلمین


رابطه میان البنا و مسئولان عربستانی به دنبال راهی شدن البنا برای انجام مراسم حج بیش از پیش صمیمانه و گرم می‌ شود تا جایی که از وی خواسته می شد به سخنرانی و تدریس بپردازد. اما با این وجود، ملک عبد العزیز تلاشی برای تاسیس دفتری مربوط به اخوان المسلمین در عربستان سعودی نمی کند.
گروه بین‌الملل مشرق - روابط میان "اخوان المسلمین" و عربستان سعودی در چند مدت اخیر به خصوص در مصر و پس از حمایت عربستان سعودی از اعتراض های مردمی و نظامی علیه " اخوان المسلمین" شاهد تعارضی آشکار بوده است. به طوری که رسانه ها به حمله علیه اخوان و نقش عربستان سعودی در آن شهادت داده اند. حال سوال این است که واقعیت رابطه میان اخوان و عربستان سعودی و دلیل تعارض میان آنها چیست؟

ارتباط میان "اخوان المسلمین" با کشور عربستان سعودی به آغاز تاسیس این جمعیت در مصر مربوط می شود، "حسن البنا" در خاطرات خود به واسطه های اخوان المسلمین با سلفی های وهابی سعودی اشاره کرده، می گوید: "هنگامی که به کتابخانه سلفی ها می رفتم، با "سید محب الدین خطیب"، مرد مؤمن مجاهد، عالمی قوی و فاضل و نویسنده ای اسلامی ملاقات و در دارالعلوم در برخی جلسه های استاد رشید رضا شرکت می کردم".

البنا می افزاید: " شیخ حافظ وهبه، مشاور وقت پادشاه عربستان (عبد العزیز ابن سعود)، برای انتصاب برخی معلمان از وزارت اوقاف به حجاز و برای آموزش در دانشگاه های آنجا به قاهره رفت و آمد می کرد و با جمعیت جوانان مسلمان برای کمک در انتخاب مدرسان تماس می گرفت".

البنا ادامه می دهد: "یک بار محب الدین الخطیب با من تماس گرفت و در این خصوص با من صحبت کرد، ابتدا پذیرفتم، پس از آن دعوتی از سوی یحیی الدردیری، کارشناس کل جمعیت در تاریخ 6 نوامبر سال 1928 دریافت کردم که در آن آمده بود، از شما دعوت می شود تا در روز آتی به منظور دیدار و گفتگو با حافظ وهبه، مشاور پادشاه عربستان در خصوص رسیدن به اتفاق نظر با وی برای سفر و شرایط تدریس در دانشگاه عربستان سعودی در مکه حضور یابید".

در زمان تعیین شده با یکدیگر دیدار کردیم، مهمترین شرطی که برای شیخ حافظ قرار دادم این بود که تنها یک کارمند که باید وظایف خود را انجام دهد، به حساب نیایم، بلکه به عنوان فردی صاحب فکر و اندیشه که در فکر یافتن فرصتی برای خدمت به اسلام و مسلمانان که شعارش عمل به کتاب خدا و سنت رسول وی است، به شمار آورده شوم.

اما حسن البنا هیچ گاه برای تدریس به عربستان سعودی نرفت،‌ اگرچه روابط اخوان المسلمین و کشور عربستان پس از آن شاهد تغییر و تحولاتی شد.

پس از تلاش برای تجاوز به ملک عبد العزیز در حرم مکی توسط یک یمنی، حاضران در نشست سوم جماعت در سال 1934 تصمیم گرفتند، نام دفتر ارشاد را به منظور شادباش خالصانه به خاطر نجات  ملک عبد العزیز آل سعود و محکوم کردن این عمل دشمنانه، به نام وی تغییر داده و نامگذاری کنند.   

رابطه میان البنا و مسئولان عربستانی به دنبال راهی شدن البنا برای انجام مراسم حج بیش از پیش صمیمانه و گرم می‌ شود تا جایی که از وی خواسته می شد به سخنرانی و تدریس بپردازد. اما با این وجود، ملک عبد العزیز تلاشی برای تاسیس دفتری مربوط به اخوان المسلمین در عربستان سعودی نمی کند.

در سال 1936 دیدار مشهور البنا و ملک عبد العزیز به وقوع پیوست، دیداری که در آن البنا خواستار ایجاد دفتری برای جماعت در عربستان سعودی می شود و پاسخ منفی پادشاه عربستان را شنید که این درخواست را رد می کرد و گفت: "همه ما اخوان المسلمین هستیم". 

حسن البنا
اولین مشکل و چالش سیاسی که میان اخوان و عربستان سعودی به وقوع پیوست، به پس از انقلاب یمن در سال 1948 میلادی باز می گردد، هنگامی بود که اخوان این انقلاب را تایید و از آن حمایت کردند، اما ملک عبد العزیز به مخالفت با آن برخاست و این موضوعی بود که اخوانی ها را خشمگین کرد.

از این به بعد بود که عربستان نسبت به این جماعت و طرح آنان برای اجرا در منطقه عربی حساس شد و در آن سال به البنا اجازه انجام حج را نداد تا زمانی که وی متعهد شد، هیچ سخنرانی و خطابه سیاسی نکند. 

در سال 1949، در سایه تحولات مهمی که مصر شاهد آن و درگیری هایی که میان اخوان و حکومت پادشاهی مصر در جریان بود، حسن البنا ترور شد و "حسن الهضیبی"، متولی سمت رهبری جماعت اخوان المسلمین شد. 

بعد از انقلاب مصر در سال 1952 و رسیدن "جمال عبد الناصر" به حکومت و بروز مشکلاتی میان حکومت ناصری و اخوان، عربستان سعودی برای حل اختلاف های جماعت و رهبر انقلاب مصر وارد عمل شد.

گعلی عشماوی"، از رهبران سازمان جهانی اخوان المسلمین در این باره می گوید: "پادشاه عربستان برای میانجیگری میان اخوان و حکومت حاضر شد و اعضای انقلاب با وی همراه شدند و به این ترتیب آل سعود صفحه ای جدید را با اخوان المسلمین گشود.

پس از این الهضیبی به عربستان سعودی سفر کرد و با استقبالی بزرگ از سعودی ها رو به رو شد و روابط حسنه میان ریاض و جماعت اخوان المسلمین افزایش یافت. پس از این بسیاری از رهبران اخوان در اثر درگیری با عبدالناصر، مصر را به سوی عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس ترک کردند و رهبران اخوان و متفکران آنان مسئولیت های بسیاری در مؤسسه های آموزشی و دینی در عربستان به دست گرفتند که باعث شد، رابطه میان آنان توسعه بیشتری یافته و عمیق تر شود و جریان اخوان المسلمین به صورت غیر آشکار و غیر علنی در عربستان سعودی نشات گرفت تا در مقابل رهبران اخوان نیز تحت تاثیر فضای وهابیت و سلفیت حاکم بر سعودی ها قرار گیرند.


پیامدهای سازمانی و فکری افراط گرایی سلفی بر اخوان المسلمین

تفکر و اندیشه های سلفی، پیامدهایی منفی بر اخوان و سازمان آنها داشت، به طوری که بر اساس گفته های "حسام تمام"، اندیشمند اسلامی درباره تاثیرپذیری اخوان المسلمین از سلفی ها می گوید که در این دوره جوانان جماعت به سلفیت سوق پیدا کرده و به طور ضمنی از تعریف و تمجید حسن البنا دور شده بودند.  

تمام در یکی از پژوهش‌ های خود بیان می کند: "در زمینه فکری، تاثیرپذیری اخوانی ها از سلفی ها خود را به صورت مخالفت با اصول اخوانی نمایان ساخت.  

وی به عنوان مثال می گوید: "هنگام شروع انقلاب اسلامی در ایران، اخوان نمی توانستند به دلیل شک و شبهه هایی که سلفیت در میان آنان به وجود آورده بود، با بزرگترین جنبش تغییر و تحول اسلامی در منطقه متحد و همراه شوند، این درحالی است که اخوانی های سلفی همچنان درحال رشد و توسعه و کسب نفوذ در جماعت بودند.   

این محقق مسلمان بیان می کند که رهبران اخوان المسلمین مجبور شدند، محاسن خود را همچون سلفی ها بلند کنند و به همه سنت های آنها ملتزم و متعهد شوند و در راس این افراد باید از "مصطفی مشهور" و "عباس سیسی" اشاره کرد.

اما مجله «الدعوه» که اخوانی ها آن را چاپ می کردند، شروع به انتشار مطالبی درباره طرز فکر و اندیشه های سلفی ها مانند "عقد الذمه و ممنوعیت ساخت کلیسا ها و پرداخت الجزیه و پیاده سازی شریعت و ممنوعیت خوانندگی و موسیقی" کرد.

اما بعد سازمانی نتیجه، همکاری میان گروه های سلفی و قطبی بود (سید قطب افکار تندرویی را رواج داد که شامل تکفیر جامعه و جاهلیت آن و حاکمیت خدا می شد) که در اخوان نهفته ماند.

اما لازم است، به این نکته اشاره شود که جماعت "اخوان المسلمین" به آغاز انقلاب اسلامی و پیروزی آن در ایران واکنشی مثبت نشان داد و نمایندگانی را برای تبریک نزد امام راحل بنیانگذار انقلاب فرستاد، این اقدام موجب بروز شک و شبهه هایی در میان مسئولان عربستانی شد.

رابطه میان ایران و اخوان به دلیل تجاوز عراق به ایران و جنگ تحمیلی و اختلاف میان اخوان و رهبران ایران و همچنین اعتراض این جماعت به حمایت ایران از رهبران سوری در درگیری هایشان با اخوان المسلمین سوریه، به خصوص پس از کشتار حماه در سال 1981 کاهش یافت.  

اختلاف شدیدتر میان رهبران عربستان و اخوان پس از جنگ دوم خلیج و اشغال کویت از سوی عراق بروز کرد، به طوری که برخی رهبران اخوانی در جنگ عراق علیه کویت از "صدام حسین"، دیکتاتور معدوم عراق حمایت کردند، درحالی که اخوانی‌ ها در کویت و لبنان در برابر جنگ عراق علیه کویت ایستادند.

شاهزاده "نایف بن عبد العزیز"، وزیر کشور وقت عربستان سعودی در آن زمان در گفت وگو با روزنامه "السیاسة" کویت درباره مشکل پیش آمده چنین گفت: "جماعت اخوان المسلمین اصل مشکل هستند، همه مشکلات و تنش های ما به خاطر اخوان المسلمین است، آنان این جریان ها را به وجود آورده و این افکار را ترویج کردند و هنگامی که عرصه بر آنان تنگ آمد و چوبه های دار برای آنان بسته شد، به عربستان پناه بردند. یکی از بارزترین چهره های جماعت اخوان المسلمین با اینکه 40 سال در عربستان بود، هنگامی که از الگو و رهبر وی سوال کردند، گفت: حسن البنا. پس از جنگ خلیج فارس، عبد الرحمن خلیفه و شیخ راشد الغنوشی و شیخ عبد المجید الزندانی نزد ما آمدند، ما از آنان سوال کردیم که آیا جنگ دولتی علیه دولتی دیگر و ریشه کن کردن مردم آن را قبول دارید؟ آنان گفتند: ما برای شنیدن و دریافت نظرهای شما آمده ایم، و پس از رسیدن نمایندگان کشورهای اسلامی به عراق از شنیدن سخنانی که مؤید جنگ بود، شگفت زده شدیم.  

اما اختلاف میان اخوان و عربستان برای مدتی طولانی ادامه نداشت، ارتباط ها و دیدارهایی میان رهبران اخوان و مسئولان عربستانی صورت گرفت و مسئولان عربستانی با رهبران جنبش حماس دیدارهایی انجام و اجازه دادند تا رهبران اخوان به منظور برگزاری نشست های سالیانه به خصوص در موسم حج یا در دهه آخر ماه رمضان، در مکه مکرمه حضور یابند. 

ویژگی های سلفی اخوان المسلمین در دهه نود

چشم انداز دینی و سیاسی مصر دهه نود در محاصره اخوان المسلمین و تنگ کردن عرصه به دنبال مشارکت گسترده در انتخابات اتحادیه ها و سندیکاهای کارگری در دهه هشتاد و به موازات آن با  رشد حضور سلفی ها در مساجد و مؤسسه های اقتصادی و شبکه های ماهواره ای متمایز می شود. 

در این دوره جماعت اخوان المسلیمن به نزدیک شدن به اجرای طرح های سلفی حرکت کرد که بیانگر گرایش جامعه مصر به محافظه کاری بود و این درحالی بود که مهمترین منابع فرهنگ سازی و دعوت میان اخوان المسلمین همچنان عناصر دوگانه سلفی - اخوانی بودند.

حسام تمام می گوید: "رقابت اخوان المسلمین و سلفی ها به سود جریان سلفی پایان یافت که جریان مبلغان اخوانی – سلفی موجب رشد و پیشرفت آن شده بودند که اصرار بر وابستگی خود به جریان سلفی بیش از اخوانی داشتند و از جمله افراد که به برگزاری برنامه های گفت‌ وگوهای دینی می پرداختند، باید از "صفوت حجازی" و "راغب السرجانی" نام برد که نوشته های شدید اللحنی هم علیه "تشیع و حزب الله در لبنان" داشت. همچنین می توان از "شیخ جمال عبد الهادی" و "شیخ محمد حسین عیسی" یاد کرد که یکی از ستون های اساسی بعد تربینی و آموزشی جماعت اخوان المسلمین به شمار می‌ آمد ویا "شیخ عبد الخالق شریف"، عضو اتحادیه جهانی علمای مسلمان که همواره بخش مهم و قابل توجهی از سخنرانی هایش به سلفیت اختصاص داشت.




چیره شدن جریان قطبی بر رهبری اخوان

تمام تاکید می کند که انتخابات داخلی سال 2010، منجر به آن چیزی شد که وی آن را "ربوده شدن" اخوان المسلیمن توسط جریان قطبی توصیف می کند و می کند و می گوید که این جریان سیطره خود را به دنبال دستیابی سه نفر از نیروهایش به بارزترین و برجسته ترین موقعیت های رهبری در جماعت تحمیل کرد.

تمام می گوید: در راس این افراد "محمد بدیع" و دو تن از نمایندگان وی قرار داشتند. بدیع و معاون وی، "محمود عزت" که سخنان وی درباره اجرای حدود بعد از مالکیت زمین بحث و جدلی بزرگ در مصر به راه انداخت و به دلخوری رهبران جوان اخوان از وی انجامید و "جمعه امین"، نویسنده کتاب "برشماست یادگیری فقه و برحذر بودن از شرک" درباره اخوان و شیعه قرار داشتند که از مهمترین عناصر جریان قطبی در میان اخوانی ها نیز به شمار می آمدند.

این جریان در واقع نتیجه از هم پاشیدگی فکری بود که میان جماعت اخوان المسلمین در سال 1965 به وقوع پیوست و به ایجاد گروهی انجامید که تحت تاثیر افکار سید قطب بودند، مانند الحاکمیه که به دنبال ایجاد تغییرات ریشه ای بودند.




آنچه به دنبال انقلاب های عربی به وقوع پیوست

انقلاب های عربی به خصوص در تونس، مصر، یمن و لیبی پیشرفتی مهم در زمینه رابطه میان اخوان و جریان های سلفی، وهابی و سعودی به وجود آورد.

برخی مواقع کارشناسان و صاحبنظران مشاهده می کنند که نزدیکی میان این جریان ها وجود دارد و در برخی موارد هم شاهد تعارض و ترس عربستان سعودی از موفقیت اخوان المسلمین هستند، از این رو حمایت های عربستان سعودی و برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از جریان های سلفی مخالف اخوان یا از نوع سکولار یا چپگرا بود.

حمایت قطر از گروه اخوان المسلمین و وجود تعارضی پنهان میان عربستان و قطر در زمینه نقش سیاسی و مالی در دو جهان عربی و اسلامی یکی از ابعاد این تعارض ها بود، این درحالی است که قطر یکی از بارزترین نمادهای سکولار اخوان المسلمین یعنی "شیخ یوسف القرضاوی"، رئیس اتحادیه جهانی علمای مسلمان است، را در بر دارد، علاوه بر این قطر تحت تاثیر تفکر وهابی و سلفی بوده و اقدام به ایجاد بزرگترین مسجد تحت عنوان "امام محمد بن عبدالوهاب" کرده است.

اخوان برای ایجاد نزدیکی با عربستان سعودی تلاش هایی انجام داد و اولین سفر محمد مرسی، رئیس جمهوری وقت مصر به عربستان همراه با اظهاراتی در رابطه با "همکاری با عربستان سعودی برای حمایت از مذهب اهل سنت و گروه اخوان المسلمین" بود که با حملات گسترده ای از سوی روزنامه های مصری مواجه شد. 

اما با وجود حرص اخوان برای برقراری رابطه مثبت با جریان های سلفی در مصر و نزدیکی با عربستان در زمینه های سیاسی، مصر شاهد آغاز نبردی سیاسی، حزبی و فکری میان اخوان المسلمین و سلفی ها بود، به طوریکه رسانه های عربی مورد حمایت عربستان سعودی حمله ای قوی علیه اخوان المسلمین صورت دادند و اقدام به حمایت از مخالفان آنان و مرسی در طول بحران هایی کردند که مصر در اواخر سال 2012 و ماه های آغازین سال 2013 با آن مواجه شدند، تا جایی که عربستان و هم پیمانان آن موفق به سرنگونی حکومت اخوان المسلمین پس از انقلاب "30 ژوئن" شدند.    

"عبد الله الشمری"، محقق عربستانی طی نشستی که مؤسسه ادیان در دانشگاه آمریکایی لبنان طی 29 و 30  نوامبر سال گذشته میلادی برگزار کرده بود، گفت: "دستیابی جنبش های اسلام سیاسی به خصوص اخوان المسلمین به حکومت، به ویژه در مصر و تونس و مشارکت گسترش آنان در مغرب و لیبی چالشی بزرگ برای عربستان، ایران و ترکیه است، عربستان بیشترین نگرانی را از دستیابی اخوان المسلمین به حکومت داشت، چراکه آنان نمونه ای عربی اسلامی برای حکومت اسلامی در رویارویی با تجربه عربستان ارائه می کردند. اگرچه اخوان در تجربه خود موفق نشان ندادند.  


حمله گسترده ای علیه اخوان المسلمین از سوی کشور امارات در اواخر سال 2012 و آغاز سال 2013 صورت گرفت، هشدارهای "ضاحی خلفان"، رئیس پلیس دبی در خصوص دستیابی اخوان به حکومت و خطر آنان بر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس یکی از دلایل بروز درگیری ها میان اخوان المسلمین و شیوخ عربی حوزه خلیج به خصوص عربستان و امارات بود. 

اما در مصر، درگیری میان اخوان و سلفی ها افزایش یافت و در رقابت میان آنها در پارلمان نمود پیدا کرد، به طوری که حمله های رسانه ای و هشدارهای سلفی ها از خیانت دولت و استخدام 12هزار کارمند اخوانی در موسسات دولتی سخن می گفتند. 

نمایندگانی از حزب سلفی "النور" اقدام به تسلیم پرونده ای به رئیس جمهور مصر درباره خیانت حکومت کردند و مسئولان وعده بررسی پرونده را دادند،  درحالی که برخی جریان های سلفی و اسلامی جهادی در درگیری اخوان با حکومت جدید مصر در کنار اخوان ایستاده بودند.

از این رو امروز در لحظه تعارضی قوی میان اخوان المسلمین و عربستان سعودی و آنچه مراکز وهابی و سلفی ارائه می دهند، به سر می بریم.

و با وجود تلاش اخوان المسلمین برای برقراری بهترین روابط با عربستان سعودی، عربستان اقدام به جنگی بی رحمانه علیه آنها کرد و از آنها برای نبرد با گروه های دیگر به خصوص ایران و حزب الله و برخی نیروهای چپگرا، دمکراتیک و ناصری در برخی مراحل استفاده کرد، اخوان المسلمین بهای خوش بینی به عربستان سعودی و عدم درک ترس شدید آنان از دستیابیی ایشان به حکومت و قدرت در بزرگترین کشور عربی را می پردازند که خطری بزرگ برای عربستان و شیوخ عربی حوزه خلیج فارس به شمار می آید.

اولین فیلم جنسی را چه کسی ساخت


حجت‌الاسلام نصرالله‌پور کارشناس مسائل رسانه‌ می‌گوید: ساده‌لوحانه است ما خیال کنیم، انگلیس که چندین کودتا را علیه ما مدیریت کرده است ،بخواهد با هزینه‌های میلیاردی از روی دلسوزی و به قصد اطلاع‌رسانی شبکه‌ راه‌اندازی کند.
به گزارش گروه فرهنگی مشرق به نقل از فارس،  از سال 1960میلادی که ماهواره اختراع شد تاکنون حدود 20 هزار شبکه ماهواره‌‌ای در جهان فعال است که حدود 3000 شبکه در ایران از طریق دیش و ریسیورهای معمولی قابل دریافت هستند. ماهواره‌‌ها به دلیل دسترسی آسان عموم مردم در تمامی کشورها به عنوان ابزاری قوی در دست سلطه‌‌گران غربی قرار گرفته است.

برنامه‌های تفریحی و سرگرم‌ کننده ماهواره در دراز مدت باعث یکسان‌سازی سلیقه قشرهای عظیم جامعه و ایجاد شکاف‌های جدید طبقاتی و تعمق آنها می‌شود و استفاده نامحدود و غیر هدفمند از آن می‌تواند آثار زیانباری بر مردم و خانواده‌ها داشته باشد.

از پیامدها و معضلات برنامه‌های ماهواره‌ای می‌توان به افول فرهنگ، رنگ‌باختگی ارزش‌های انسانی و باورهای مذهبی و نمادهای ملی و میهنی، رشد روزافزون بی‌سوادی عمومی به علت تماشای بی‌حد این برنامه‌ها، عدم تمرکز و تفکر نسبت به موضوعات و مطالب مختلف، کاهش داد و ستدهای عاطفی و اجتماعی در روابط انسان‌ها با یکدیگر، و در نتیجه خطر سقوط فرهنگ اجتماعی اشاره کرد.

به همین جهت گفت‌وگوی مشروحی با حجت‌الاسلام جواد نصرالله پور کارشناس مسائل رسانه‌ انجام دادیم که بخش دوم و پایانی آن از نظر می‌‌گذرد.

 

 

رابرت مرداک، مدیر شبکه فارسی‌وان کیست؟

در رابطه با رابرت مرداک و شبکه فارسی‌وان بیشتر توضیح دهید.

رابرت مرداک یک یهودی استرالیایی‌الاصل است که به سلطان شبکه‌های رسانه‌ای غرب مشهور است. وی 60 شبکه تلویزیونی به 13 زبان دنیا دارد و مسؤلیت پشتیبانی و سیاست‌گذاری یکصد روزنامه و مجله مشهور مثل دیلی تلگراف، وال استریت ژورنال، تایمز، سندی تایمز، نیویورک تایمز، و همچنین شبکه‌های خبری فاکس نیوز و اسکای نیوز را بر عهده دارد.

رابرت مرداک بارها متهم به دخالت در امور داخلی کشورها از طریق همین امپراتوری رسانه‌ای شده است که شاید مهمترین کارکرد او اثرگزاری بر افکار عمومی و هدایت افکار عمومی آمریکا از طریق شبکه فاکس نیوز در جنگ آمریکا علیه افغانستان باشد.

مرداک که در عین حال بر شبکه‌های خبری تمرکز دارد در تهیه برنامه‌های غیر اخلاقی هم فعالیت زیادی دارد که هدف آن ترویج بی بند وباری و بی تعهدی و بی حیائی و بی غیرتی است.

وی از طریق تأسیس ده‌ها شبکه و سایت غیر اخلاقی و مستهجن این اهداف را دنبال می‌کند و مفاهیمی مثل بی‌بندو باری، خیانت، نفی هرگونه مذهب و دین را ترویج می‌کند.

هدف فارسی‌وان ترویج مسائل غیر اخلاقی و خیانت است

شبکه فارسی ‌وان مستقم و یا غیر مستقیم هدف اصلیش ترویج مسائل غیر اخلاقی و خیانت است همانطور که مشاور ارشد این شبکه و مدیر هماهنگی آن آقای کمیل مستشار که اهل افغانستان است و قبلاً چند سال کاردار سفارت افغانستان در ایران بوده می‌گوید عجله‌ای برای رسیدن به اهداف نداریم و آرام آرام باعث دگرگونی در فرهنگ جامعه می‌شویم.

مثلاً برای اینکه مخاطب را نگه دارد حتی از تبریک گفتن عید فطر و غدیر و تسلیت گفتن ماه محرم هم ابائی ندارد اما در محتوای برنامه‌هایش آرام آرام مفاهیم اعتقادی و دینی و مذهبی و ملی ایرانیان را به تمسخر می‌گیرد.

مهمترین سوغات این شبکه برای مخاطبان بی‌بند وباری و خیانت و شهوترانی است که در قالب دیالوگ‌های زیبا و جذاب و بازیگران خوش‌چهره و داستان‌های به ظاهر جذاب به مخاطب عرضه می‌کند و هدف این برنامه‌ها متلاشی کردن خانواده‌هاست.

بنیاد بسیاری از خانواده‌ها در غرب پاشیده شده است. طبق گزارشات نهادهای بین‌المللی 50 درصد خانوده‌ها در غرب تک والدین هستند ولی جامعه ایران هنوز خانواده محور است لذا این نقطه قوت جامعه ما ر ا هدف قرار داده‌اند. یعنی تخریب  بنیان و اساس خانواده ایرانی یک هدف است  و آنها متوجه شده‌اند که سد ورود فرهنگ غرب به ایران باورهای مذهبی و اعتقادات دینی، غیرت و حیای دینی و محوریت خانواده است. فارسی‌وان در واقع بخشی مهمی از حمله رسانه‌های غرب علیه کشور ماست.

مهمترین مضامین سریال‌های فارسی‌وان

1- ترغیب به داشتن روابط عاشقانه

2- متقاعدکردن زنان به رسیدگی بیشتر به تن و ظاهر خود برای جلب توجه مردان

3- برجسته کردن مسائل جنسی در زندگی

4- زیر سؤال بردن مستقیم و غیر مستقیم ازدواج و ایجاد تردید در مورد اهمیت و ارزش ازدواج

5- طرح سؤال و شبهه و تردید مکرر در مورد دیدگاه‌های افراد مقید به ازدواج و زندگی مشترک

6- نمایش مکرر مشروب‌خواری و یاوه‌گویی‌های هنگام مستی و عادی‌سازی آوردن مشروب بر سر سفره

7- بیان راه‌های دوست شدن با جنس مخالف

8- عادی‌سازی رابطه‌های خارج از چهارچوب خانواده

9- خیانت و عدم وفاداری مردان و زنان متأهل به همسران خود که بعضاً با نیت انتقام صورت می‌گیرد مثل سریال خانه مارو و ویکتوریا.

لذا بیشتر از %12 سریال‌ها موضوعش خیانت است، %22 سریال‌ها موضوعش روابط جنسی قبل از ازدواج است در %4 فیلم‌ها سقط جنین است، در %15 فیلم‌ها فرزند نامشروع داشتن نمایش داده می‌شود، در%12 درصد فیلم‌ها یکی از بازیگران قبل از ازدواج باردار می‌شود.

هدف از تهیه و پخش این برنامه‌ها این است که قبح این مسائل شکسته شود و همیشه پیشتاز این فبح‌شکنی و حریم‌ شکستن یهودی‌ها بوده‌اند.

اولین فیلم جنسی را چه کسی ساخت

اولین فیلم مبتذل جنسی را یک یهودی ساخت، بازیگر صحنه مستهجن آن هم یک یهودی بود، و بعد از این مسأله دیگر قبح آن شکسته شد و صدها فیلم مبتذل ساخته شد. نقش اول 87 درصد از فیلم‌ها و سریال‌های فارسی‌وان «زن» است، خود این مطلب گرایش‌های اینها را نشان می‌دهد که کجا را نشانه گرفته‌‌اند!

ناکارآمد نشان‌دادن حکومت دینی توسط بی‌بی‌سی فارسی

هدف انگلیس از راه اندازی شبکه بی‌بی‌سی فارسی چه بود؟ 

اینکه چرا رسانه دولتی انگلیس در سال 1387 یک شبکه فارسی زبان به‌نام بی‌بی‌سی فارسی را تأسیس کرد نکته مهمی است. آیا آنها دلشان به حال ما ایرانی‌ها می‌سوزد؟ یا دنبال منافع خود هستند؟ آنچه در برنامه‌های این شبکه و در واقع خروجی این شبکه است را در 8 محور عرض می‌کنم:

1- گسترش و تقویت فمینیسم در مقابل نگاهی که اسلام و ایرانی به زن دارد

2- ترویج عرفان‌های کاذب و مذاهب قلابی مثل بهائیت

3- تغییر سبک زندگی مردم به سمت فرهنگ لیبرال غربی

4- گسترش اندیشه و فکر سکولاریزم و جدایی دین از سیاست

5- ترویج جریانات روشنفکری غربی و روشنفکران ایرانی متمایل به غرب

6- ترویج نوعی لاابالی‌گری و اباحه‌گری مخصوصاً در مسائل جنسی

7- سعی در ناکارآمد نشان دادن حکومت دینی با محوریت ولایت فقیه 

8- دمیدن در آتش اختلافات قومی و مذهبی در کشور

مهمترین رویکرد شبکه بی‌بی‌سی القای غیر مستقیم اهداف به مخاطبان است. القای غیر مستقیم یک مطلب از طریق تکرار زیاد آن یا تحریک غیر مستقیم مخاطب علیه نظام و گاهی برجسته‌سازی نقاط ضعف، همراه با نادیده گرفتن نقاط قوت، شرطی‌‌سازی و تلقین و تخدیر ذهن مخاطب از جمله روش‌های بی‌بی‌سی است.

به عنوان نمونه بعضی از برنامه‌ها و سوژه‌هائی که در چند سال اخیر در برنامه‌های بی‌بی‌سی فارسی به آن پرداخته شده است به این شرح است:

1- نظارت استصوابی شورای نگهبان از نظر شما؟

2- آیا ایران به اصلاحات نیاز دارد؟

3- فارغ از هر محدودیت رئیس جمهور اید‌ال شما کیست؟

4- حجاب محدودیت است یا مصونیت؟

5- احساسات ضد همجنس‌گرایی در جامعه شما چگونه است

6- چقدر بر ریخت و پاش مسئولان نظارت دارید؟

7- کارنامه اقتصادی دولت نهم و دهم از نظر شما؟

8- نگرانی از تقلب در انتخابات سال 88

9- ناآرامی‌ها در ایران، نظرات و مشاهدات شما؟

10- جمهوری اسلامی 30 سال پس از تأسیس

11- آیا زن مکلف به همسبستری است؟

12- روز سپاه بررسی عملکرد سپاه پاسداران

13- ازدواج در خارج از کشور

پشت صحنه بی‌بی‌سی، صهیونیزم است

بی‌بی‌سی فارسی یک رسانه معمولی خبری که اخباری از ایران و جهان بیان کند نیست که وقتی به خیلی‌ها می‌گوییم که پشت پرده بی‌بی‌سی صهیونیزم است و اهداف ضد ایرانی و ضد اسلامی دارند می‌گویند شما همه چیز را سیاسی می‌کنید و همه چیز را سیاه می‌بینید و بد بین هستید در این برنامه‌‌هایی که تیتر آن ذکر شد و ده‌ها نمونه دیگر آن که در سایت بی‌بی‌سی فارسی موجود است مشاهده می‌شود که تخریب نظام، رهبری، و ارگان‌های انقلاب، زیر سؤال بردن احکام اسلام مثل حجاب،غیرت، حیاء، ترویج همجنس‌گرایی، توهین به مسؤلین نظام، نادیده گرفتن خدمات و پیشرفت‌های شگفت‌انگیز جمهوری اسلامی بعد از انقلاب در این برنامه‌ها موج می‌زند.

در یکی از برنامه‌های بی‌بی‌سی فارسی سؤال را به صورت کاملاً هدفمند می‌پرسد:

1- به برآورد شما چند در صد مردم ایران نماز می‌خوانند؟

2- شما چه استدلالی دارید که توجیه کند که چرا می‌شود ادعای مسلمانی داشت و نماز هم نخواند؟ مطرح کردن این سؤال شبهه افکن بدون اینکه کارشناس دینی آن را بررسی کند قطعاً ذهن مخاطب را به همان سمتی می‌برد که گردانندگان صهیونیزم بی‌بی‌سی می‌خواهند.

در برنامه‌ای دیگر این سؤال را می‌پرسند: تصور کنید صدا و سیمای ایران تبدیل شود به یک رسانه حرفه‌ای و معتبر خبری دنیا و مخاطبان زیادی هم در کشورهای مختلف داشته باشد آیا شما به عنوان یک شهروند ایرانی راضی می‌شوید که چنین صدا و سیمایی در کشورها اخبار را بی‌طرف پخش کنید؟ یا توقع دارید تابع منافع دولت ایران در کشور مخاطب باشد؟ 

در واقع مستقیماً می‌گوید بی‌بی‌سی تابع انگلیس است و غیر مستقیم بی اعتباری صدا و سیمای ما را در ذهن مخاطب القاء می‌کند و چقدر ساده لوحانه است که ما خیال کنیم کشور انگلیس که چندین کودتا را علیه ما مدیریت کرده است و هشت سال از حامیان اصلی صدام و حزب بعث علیه ما بوده و حامی اصلی گروهک منافقین و قاتلان ملت ایران است بخواهد با هزینه‌های میلیاردی از روی دلسوزی و به قصد اطلاع رسانی برای ملت ایران، شبکه‌ای را راه‌اندازی کند.

بی‌بی‌سی سعی می‌کند خود را بی‌طرف جلوه دهد

یکی از سیاست‌ها و روش‌های بی‌بی‌سی فارسی این است که سعی می‌کند با روش‌های مختلف مخاطب را قانع کند که بی‌طرف است و هیچ ارتباطی با دولت انگلیس ندارد و متأسفانه با روش‌های روانشناسانه و حرفه‌ای عده‌ای این بی‌طرفی را پذیرفته‌اند نکته دیگر اینکه بی‌بی سی مثل صدای آمریکا مستقیم به نظام نمی‌تازد و غیر مستقیم با ظرافت و در لابه‌لای ده‌ها خبر راست، مطالب خود را علیه نظام القاء می‌کند تا مخاطب احساس سیاسی بودن شبکه نکند.

مسأله دیگر این است که بی‌بی‌سی اعتقادات و سنت‌های مذهبی و ایرانی را مستقیماً رد نمی‌کند بلکه از روش‌های غیر مستقیم و حرفه‌ای بهره می‌برد مهمترین رویکرد بی‌بی‌سی فارسی حرکت در چهارچوب سیاست‌های براندازی نرم انگلیس و غرب علیه ایران است بی‌بی‌سی به دنبال چهره‌های روشنفکری سکولار و بعضاً کسانی است که در فتنه 78 و 88 مشارکت داشته‌اند.

گسترش شبهات اعتقادی توسط بی‌بی‌سی

یکی دیگر از روش‌های بی‌بی‌سی برای رسیدن به اهداف ضد نظام، این است‌ که انواع شبهات اعتقادی و فرهنگی را در جامعه گسترش می‌دهد. به ‌عنوان مثال جملاتی را که مجری در ابتدای یکی از برنامه‌ها می‌گوید این است:

«به‌ نام خدا، خدای مهربان، خدای بخشنده، خدایی که می‌آمرزد و می‌بخشد اما در عین حال اگر ببیند که شما نمی‌بینید که چه خدای خوبی است شاید شما را سخت مجازات کند، پس چهره خدا هم ‌می‌تواند خندان باشد هم دلخور و شاید هم خدا برای شما یک نیرو باشه، یک نیروی بی چهره، تصوری که شما از خدا دارید چیه؟ من سیاوش اردلان هستم بدون شک مخلوق خدا هستم شاید. چه جور خدایی؟ نوبت شماست بگید»

ببینید کاملاً حساب شده تخم شک و تردید را در ذهن مخاطب می‌‌اندازد.

در یک برنامه مستند بی‌بی‌سی گزارشگر بی‌بی‌سی از لندن گزارش تهیه کرده است که روی حدود 200 اتوبوس قرمز در لندن جمله‌ای را نوشته‌اند که: «احتمالاً خدایی وجود ندارد دیگر نگران نباشید و از زندگی لذت ببرید».

بعد مجری بی‌بی‌سی می‌رود پیش مسؤل انجمن اومانیست بریتانیا که یک انجمن الحادی و منکر خداست و او می‌گوید این تبلیغات با کمک‌های مردمی و برای مقابله با تبلیغات تند مسیحی است. مسئول این مؤسسه می‌گوید یک سایت مسیحی نوشته هرکس به خدا اعتقاد نداشته باشد در آتش جهنم می‌سوزد، ما برای مقابله با این دیدگاه افراطی این جملات را نوشتیم تا حدود 30 درصد جمعیت ملحد لندن احساس ناآرامی نکنند و بدون اعتقاد به خدا و دین، آرام زندگی کنند.

راهکارهای مبارزه با تهاجم فرهنگی شبکه‌های ماهواره‌ای

برای مقابله با موج سنگین تهاجم رسانه‌ای غرب چه راهکار‌هایی وجود دارد؟‌

برای مقابله با این تهاجم چند راهکار وجود دارد:

1- قرآن می‌‌فرماید «فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم» یعنی اگر دشمن از هر جا و هر نوع تعدی و تجاوز کرد پاسخی از همان جنس به او بدهید البته به شرط اینکه صدا و سیما منفعل عمل نکند که بخواهد با ساخت برنامه‌‌های سبک و بعضاً با محتوای غیر فرهنگی و حتی ضد فرهنگی و شبیه کردن برنامه‌ها به برنامه‌های ماهواره، به رقابت با آنها برخیزد.

2- مهمترین کار این است که از دانش نیروهای ارزشی و اهل هنر و قلم و صاحبان فکر و ایده اسلامی استفاده شود و محصولاتی متناسب با سبک زندگی ایرانی اسلامی تولید شود.

3- تحلیل کارشناسانه فیلم‌ها، سریال‌ها و مستندها و خبرپراکنی‌ها و افشای عالمانه اسرار پشت پرده شبکه‌های ماهواره‌ای، در این راستا باید از روانشناسان و متخصصین امور رسانه دعوت شود و ضررهای این شبکه‌ها با استدلال علمی گفته شود و به قدری اطلاع رسانی شود تا ذهن مردم قانع گردد. (این خیلی مهم است)

4- تقویت بنیه دینی و اعتقادی جوانان و بچه‌ها در مدارس، دانشگاه‌ها و مساجد و تبلیغ و ترویج سبک زندگی ایرانی اسلامی در همه عرصه‌ها

5- آشنا کردن خانوده‌ها با احکام شرعی درباره ماهواره مثل احکام نگاه کردن و حرمت تحریک شهوت از راه نگاه و شنیدن سخنان و دیدن صحنه‌های محرک با کمک رسانه ملی و روحانیت

6- ارگان‌های فرهنگی و هنری مثل صدا و سیما، ارشاد، سازمان تبلیغات، آموزش و پرورش، آموزش عالی، بسیج و روحانیت در غنی‌سازی و سالم‌سازی اوقات فراغت فرزندان ایران اسلامی ‌تلاش کنند و تفریحات سالم و شادی‌های سالم برای مردم ایجاد کنند.

7- برای ازدواج آسان و برداشتن هزینه‌ها کمرشکن و آموزش جهت استحکام ازدواج‌ها برنامه‌ریزی شود.

8- حل این مسأله به یک عزم ملی نیاز دارد که باید همه دلسوزان فرهنگی با کار جهادی و غیرت دینی و ایمان برای جلوگیری از آسیب‌ها بسیج شوند.

با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.

متن رسمی وزارت خارجه از توافق هسته‌ای ژنو

متن کامل توافق اولیه گروه ۱+۵ با ایران درباره برنامه هسته‌ای منتشر شد.

گروه بین‌الملل مشرق - متن کامل توافق اولیه گروه 1+5 با ایران درباره برنامه هسته‌ای به زبان انگلیسی منتشر شده است. برای دیدن این متن می‌توانید اینجا کلیک کنید.

به گزارش مشرق، ترجمه رسمی و تأیید شده توافق ژنو ارسالی از سوی وزارت خارجه بدین شرح است:

برنامه اقدام مشترک

مقدمه:

هدف این مذاکرات رسیدن به یک راه حل جامع مورد توافق و بلند مدت است به نحوی که تضمین کند برنامه هستهای ایران کاملاً صلح آمیز باقی خواهد ماند. ایران اعلام می نماید تحت هیچ شرایطی به دنبال دستیابی یا گسترش سلاح هستهای نیست. راه حل جامع مذکور مبتنی بر این اقدامات اولیه بوده و به یک گام نهایی منجر خواهد شد که دوره زمانی آن مورد توافق قرار گرفته و به رفع نگرانی­ها می انجامد. این راه حل جامع، ایران را قادر می سازد تا به­طور کامل از حقوق خود در بهره­گیری از انرژی هستهای برای اهداف صلح آمیز بر اساس مواد مرتبط در معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای و با رعایت تعهدات خود بر طبق معاهده از آن برخوردار شود. این راه حل جامع متضمن یک برنامه غنی سازی با تعریف مشترک و محدودیتهای عملی و اقدامات شفاف ساز به منظور تضمین ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای می باشد. این راه حل جامع به مثابه یک مجموعه منسجم خواهد بود که هیچ بخشی از آن مورد توافق قرار نمی گیرد مگر آنکه در مورد تمامی بخش­های آن توافق حاصل شود. این راه حل جامع شامل یک فرایند متقابل و قدم به قدم می باشد و به رفع همه جانبه تمامی تحریم های شورای امنیت، تحریم های چندجانبه و تحریم های ملی مربوط به برنامه هسته ای ایران می انجامد.

در فاصله میان گام های اولیه و گام آخر، گام های دیگری از جمله پرداختن به قطعنامه های شورای امنیت با هدف پایان رضایت بخش بررسی موضوع توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد وجود خواهد داشت. سه کشور اروپایی / اتحادیه اروپا به اضافه سه (3+3 یا 1+5) و ایران مسئول نهایی کردن و اجرای قدم های مورد توافق میان- مدت و راه حل جامع با حسن نیت خواهند بود. یک کمیسیون مشترک از 3+3 و ایران برای نظارت بر اجرای اقدامات میان مدت و بررسی مسائلی که ممکن است پدید آیند، تشکیل خواهد گردید، در حالی که آژانس مسئولیت راستی آزمایی اقدامات مربوط به موضوع هسته ای را بر عهده خواهد داشت. این کمیسون مشترک برای تسهیل حل و فصل مسائل مورد نگرانی گذشته و حال با آژانس همکاری خواهد کرد.

عناصر گام اول

گام اول دارای دوره زمانی شش ماهه خواهد بود و با توافق متقابل قابل تمدید می­باشد. در این دوره همه اعضاء، با حسن نیت، در جهت حفظ فضای سازنده در مذاکرات فعالیت خواهند کرد.

ایران اقدامات داوطلبانه زیر را به انجام خواهد رساند:

- نیمی از اورانیوم موجود غنی شده 20 درصد را به صورت اکسید 20 درصد برای تولید سوخت راکتور تحقیقاتی تهران ذخیره نماید. بقیه UF6 20 درصد را به مواد کمتر از 5 درصد رقیق نماید. خط برگشت پذیر نیز وجود نداشته باشد.

- ایران اعلام می­کند که برای این دوره 6 ماهه، اورانیوم را به سطح بالاتر از 5 درصد غنی سازی نکند.

- ایران اعلام می­کند که فعالیت­های خود در تاسیسات سوخت هسته ای نطنز[1]، فوردو[2] و یا راکتور اراک[3] را که توسط آژانس با نام IR-40 شناسائی می­شود، بیش از این گسترش نخواهد داد.

- همانگونه که ایران در برنامه عملیاتی کردن تاسیسات تبدیل مواد، به آژانس اعلام کرده است، با آغاز خط تبدیل مواد UF6 غنی شده تا 5 درصد بهUO2 ، ایران تصمیم دارد موادUF6 جدیدا غنی شده تاسطح 5 درصد طی 6 ماه آینده را به اکسید تبدیل کند.

- محل­های جدید برای غنی سازی ایجاد نمی شود.

- ایران برنامه تحقیق و توسعه (R & D) تحت نظارت، از جمله برنامه تحقیق و توسعه جاری غنی سازی خود را که با هدف انباشت اورانیوم غنی شده صورت نمی گیرد، ادامه خواهد داد.

- عدم بازفرآوری یا ساخت تاسیساتی که توانایی بازفرآوری داشته باشند.

نظارت­های بیشتر:

- ارائه اطلاعات مشخص به آژانس بین المللی انرژی اتمی، شامل اطلاعات در خصوص طرح های تاسیسات هسته ای ایران، توصیف ساختمان­ها در هر یک از سایت­های هسته ای، توصیفی از سطح عملیاتی که در هریک از اماکن که به فعالیت­های هسته ای مشخص اشتغال دارند، اطلاعات در خصوص معادن و تخلیص و اطلاعات در خصوص منابع اولیه.

- ارائه پرسشنامه جدید فنی راکتور اراک به آژانس بین المللی انرژی اتمی که توسط آژانس با نام IR-40 شناسایی می شود.

- اتخاذ گام­های لازم برای موافقت با آژانس بین المللی انرژی اتمی برای انعقاد "رهیافت پادمان" در مورد راکتور اراک که توسط آژانس با نام IR-40 شناسایی می شود.

- دسترسی روزانه بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی به فردو و نطنز با هدف بررسی فایل های ضبط شده دوربین­ها در مواقعی که آنها برای بازرسیهای دوره ای موسوم به DIV ،IIV ،PIV و بازرسی­های سرزده در سایت حضور ندارند.

- دسترسی هدایت شده بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی به:

o کارگاه­های مونتاژ سانتریفیوژ[4]

o کارگاه­های تولید روتور سانتریفیوژ و محل­های نگهداری، و

o معادن اورانیوم و تخلیص اورانیوم

در مقابل، 3+3، اقدامات داوطلبانه زیر را انجام خواهند داد:

- توقف تلاش برای کاهش خرید نفت خام ایران به نحوی که مشتریان فعلی بتوانند میانگین میزان کنونی خرید نفت خام خود از ایران را کماکان ادامه دهند. بازگشت مبالغ مشخص از عواید فروش نفت ایران در خارج از کشور به ایران. در مورد معاملات نفتی مذکور، تحریم­های اتحادیه اروپا و آمریکا بر بیمه و خدمات حمل و نقل مرتبط، تعلیق می­شوند.

- تعلیق تحریم­های امریکا و اتحادیه اروپا بر:

o صادرات پتروشیمی ایران و نیز تعلیق تحریم­ خدمات مرتبط[5]

o طلا و فلزات گران­بها، و تعلیق تحریم­ خدمات مرتبط

- تعلیق تحریم­های آمریکا بر صنعت خودرو و تعلیق تحریم­های خدمات مرتبط

- صدور گواهی عرضه و نصب قطعات یدکی برای ایمنی پرواز هواپیماهای غیرنظامی ایران و خدمات مرتبط. صدور گواهی بازرسی­های مرتبط با ایمنی و تعمیرات در ایران و همچنین خدمات مرتبط[6]

- عدم صدور قطعنامه­های جدید تحریم هسته­ای توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد

- عدم صدور قطعنامه­های جدید تحریم هسته ای از سوی اتحادیه اروپا

- دولت امریکا، در چارچوب اختیارات قانونی رئیس جمهور و کنگره از تحمیل تحریم­های جدید هسته­ای خودداری خواهد کرد.

- یک کانال مالی به منظور تسهیل تجارت امور انساندوستانه برای تامین نیازهای داخلی ایران با استفاده إز درآمدهای نفتی ایران در خارج از کشور ایجاد خواهد شد. تجارت امور انساندوستانه شامل مراودات تجاری مرتبط با تولیدات غذایی و کشاورزی، دارو، تجهیزات دارویی و مخارج پزشکی بیماران خارج از کشور خواهد بود. این کانال مالی شامل بانک­های خارجی مشخص و بانک­های ایرانی غیر تحریم شده خواهد بود که به­هنگام ایجاد این کانال مالی مشخص خواهند شد.

o کانال مزبور همچنین موارد را دربر می گیرد:

§ نقل و انتقال­های مالی مورد نیاز برای پرداخت تعهدات ایران به سازمان ملل متحد

§ پرداخت مستقیم شهریه به دانشگاه­ها و دانشکده­ها برای دانشجویان ایرانی شاغل به تحصیل در خارج از کشور تا مبلغ توافق شده برای یک دوره شش ماهه.

- افزایش آستانه برای اخذ مجوزهای اتحادیه اروپا جهت تبادلات مالی تجارت موارد غیرتحریمی تا مبلغ مورد توافق.

عناصر گام نهایی راه حل جامع*

گام نهایی راه حل جامع که اعضا قصد دارند مذاکره در خصوص آن را در کمتر از یک سال بعد از تصویب این سند، به پایان رسانده و اجرای آن را شروع کنند، عبارتند از:

- دارای دوره زمانی بلندمدت مشخصی خواهد بود که مدت آن مورد توافق قرار خواهد گرفت.

- بیانگر حقوق و تعهدات اعضاء معاهده عدم گسترش سلاح­های هسته­ای و موافقت­نامه­های پادمان آژانس بین المللی انرژی اتمی باشد.

- به­طور همه­جانبه تحریم­های هسته­ای شورای امنیت سازمان ملل متحد و تحریم­های چندجانبه و تحریم­های ملی را برداشته و از جمله گام­هایی برای دسترسی به حوزه­های تجاری، فن آوری، مالی و انرژی را بر مبنای یک برنامه تنظیمی که در خصوص آن توافق به عمل خواهد آمد را اتخاذ نماید.

- متضمن یک برنامه غنی سازی باشد که توسط طرفین تعریف می­گردد، برنامه­ای که شاخصه­های آن با موافقت طرفین و منطبق با نیازهای عملی، با محدودیت­های مورد توافق در خصوص دامنه و سطح فعالیت­های غنی سازی، ظرفیت غنی سازی، محل­هایی که در آن غنی سازی انجام می­شود و ذخایر اورانیوم غنی شده برای دوره زمانی که مورد توافق قرار می­گیرد، تعیین می­گردد.

- نگرانی­های مرتبط با رآکتور اراک که توسط آژانس با نام IR-40 شناخته می­شود، را کاملا برطرف نماید. بازفرآوری و یا احداث تاسیساتی که قادر به بازفرآوری باشد، ایجاد نخواهد شد.

- اقدامات شفاف ساز و با نظارت بیشتر مورد توافق را به طور کامل به اجراء درآورد. پروتکل الحاقی در چارچوب اختیارات رئیس جمهور و مجلس شورای اسلامی تصویب و به اجراء درآید.

- شامل همکاری بین المللی هسته ای غیر نظامی باشد، که این همکاری­ها از جمله در خصوص دستیابی به راکتورهای مدرن آب سبک قدرت و تحقیقاتی و تجهیزات مرتبط و نیز عرضه سوخت هسته­ای مدرن و برنامه های تحقیق و توسعه (R&D) مورد توافق می باشد.

به دنبال اجرای موفق گام نهایی راه حل جامع و با سپری شدن کامل دوره زمانی گام نهایی، با برنامه هسته­ای ایران مانند برنامه هر کشور غیرهسته ای دیگر عضو NPT رفتار خواهد شد.

* در خصوص گام نهایی و هر یک از گامهای میانی، این اصل اساسی که «تا در مورد همه چیز توافق نشود، در خصوص هیچ چیزی توافق حاصل نشده است» اعمال می شود.



[1] به این معنی که طی شش ماه، ایران به سانتریفیوژهایی که نصب شده اند ولی غنی سازی اورانیوم انجام نمی دهند گاز UF6 تزریق ننماید. سانتریفیوژهای اضافی نصب ننماید. ایران اعلام می کند که طی شش ماه اول سانتریفیوژهای موجود را با سانتریفیوژهایی از همان نوع جایگزین می کند.

[2] در چهار آبشار سایت فردو که در حال حاضر غنی سازی اورانیوم انجام می دهند، از این پس غنی سازی بالای 5 درصد انجام نخواهد گرفت و ظرفیت غنی سازی افزایش نخواهد یافت. گاز UF6 به دوازده آبشار دیگر تزریق نمی شود تا در وضعیت غیرعملیاتی باقی بمانند. بین آبشارها اتصال وجود نخواهد داشت. ایران اعلام می کند که طی شش ماه اول، سانتریفیوژهای موجود را با سانتریفیوژهای همان نوع جایگزین می کند.

[3] ایران اعلام می کند که برای رفع نگرانی­های مربوط به احداث راکتور اراک برای شش ماه به راکتور سوخت تزریق نخواهد شد، یا آب سنگین را به سایت راکتور منتقل نمی­کند و سوخت جدید را آزمایش نکرده یا سوخت بیشتر برای راکتور تولید نخواهد شد و تجهیزات اصلی باقی مانده نصب نخواهد شد.

[4] مطابق برنامه های ایران، تولید سانتریفیوژ در ایران در این شش ماه مخصوص به جایگزینی سانتریفیوژهای آسیب دیده خواهد بود.

[5] «تحریم خدمات مرتبط» به معنی هرگونه خدمات موضوع تحریم­های اجرایی آمریکا یا اتحادیه اروپا، از قبیل بیمه، حمل و نقل یا مالی می­باشد، تا جایی که هر یک از خدمات مذکور، مرتبط با تحریم بوده و برای تسهیل نقل و انتقالات مالی مورد نظر لازم باشد. این خدمات می تواند شامل نهادهای ایرانی تحریم نشده باشد.

[6] رفع تحریم­ها می تواند دربرگیرنده هر خط هوایی ایرانی تحریم نشده و نیز ایران ایر شود.

مطالب مرتبط

ˈکاترین اشتونˈ مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بامداد یکشنبه در مقر اروپایی سازمان ملل متحد بیانیه مذاکرات ˈژنو 3ˈ را در حضور وزیران خارجه ایران و 1+5 قرائت کرد.

پاسخی به پرخاشگری مطهری علیه آیت الله جنتی


آقای مطهری شما در کمتر از دو هفته نظراتتان را عوض کرده اید یا در همین چند روز گذشته مدارک تقلب بعد از ۴ سال به شورای نگهبان ارائه شده است؟
به گزارش مشرق، نیمروز نوشت: علی مطهری نماینده تهران صبح امروز در واکنش به خطبه های روز گذشته آیت الله جنتی در نمازجمعه واکنش نشان داده و در نامه ای توهین آمیز نسبت به سخنان آیت الله جنتی واکنش نشان داده است.

علی مطهری که این روزها از نمایندگی مردم تنها حمایت از سران فتنه و آیت الله هاشمی را وظیفه ای خود می داند در این نامه با واژه ای همچون «خشونت طلب» از آیت الله جنتی یاد کرده که «همیشه بر طبل تفرقه و خشونت و افراط» کوبیده است!

به نظر می رسد که علی مطهری تنها راه معاش سیاسی خود را در توجیه رفتار خانواده هاشمی و فتنه گران یافته است و جز پرخاش به مسئولین نظام و تخریب دستگاههای امنیتی دولتی و غیردولتی هیچ احساس تکلیف دیگری ندارد. اگر این ادبیات گستاخانه علی مطهری را که این روزها تنها منبع حفظ حیات سیاسی وی شده است را بی جواب گذاشته و به ادعاهای این آقازاده بپردازیم؛ باید به چند نکته اشاره کرد:

اول. علی مطهری در ابتدای نامه خود تمام داشته هایش را در همان خط اول بیان کرده و آورده است: «اساس این استدلال باطل است چون محاربه مطابق ماده ۲۷۷ قانون مجازات اسلامی عبارت است از «کشیدن سلاح به قصد جان، مال یا ناموس مردم یا به قصد ارعاب آنها به نحوی که موجب ناامنی در محیط گردد.» اما باید خدمت ایشان اعلام کرد: مطابق اصل یک صد و شصت و هفت قانون اساسی در مواردی که قانون ساکت از منابع فقهی معتبر و فتاوی معتبر جایگزین قانون میشود و این از مسلمات قضایی کشور بوده و در سی و چهار سال گذشته بر اساس این رویه عمل میشده است. از این رو بوده است که در قانون جدید مجازات اسلامی بر اساس ماده ۲۸۶ هرکس به‌طور گسترده، مرتکب جنایت علیه تمامیت جسمانی افراد، جرائم علیه امنیت داخلی یا خارجی کشور، نشر اکاذیب، اخلال در نظام اقتصادی کشور، احراق و تخریب، پخش مواد سمی و میکروبی و خطرناک یا دایر کردن مراکز فساد و فحشا یا معاونت در آنها گردد به گونه‌ای که موجب اخلال شدید در نظم عمومی کشور، ناامنی یا ورود خسارت عمده به تمامیت جسمانی افراد یا اموال عمومی و خصوصی، یا سبب اشاعه فساد یا فحشا در حد وسیع گردد مفسد فی‌الارض محسوب و به اعدام محکوم می‌گردد.

این ماده در دوره نظام قضایی بعد از انقلاب به مکرر اجرا شده و بسیاری از مفسدین فی الارض به اعدام محکوم شده اند. همچنین پیداست که حدود الهی که از زمان شارع مقدس لازم الاجرا بوده نیازی به درج در قانون عادی ندارد و به طور ویژه قابل اجراست برای مثال تا سال هزار و سی صد و هفتاد و پنج که توهین کننده به پیامبر مجازاتی نداشته است بر اساس شرع مقدس مجازات میشده و اساساً حکم سلمان رشدی کافر نیز بر همین اساس توسط امام راحل صادر گردید. فتوای آیت الله شاهرودی در اعدام پدری که فرزند خود را به قتل رسانده بود نیز از مصادیق همان افساد فی الارضی است که علی مطهری از آن جاهل است و دائم بر جهل خود میکوبد.

دوم. مطهری در بخش دیگر اظهارات خود آورده است: «آقایان موسوی و کروبی به نتیجه انتخابات سال ۸۸ معترض بوده و آن انتخابات را از اساس باطل می‌دانستند و دلایل متعدد خود را نیز به مرجع قانونی ارائه کردند.»

میتوان دهها خط از تاریخ سال ۸۸ را برای ایشان یادآور شد و پرسید چه زمانی میرحسین و کروبی مدارک خود را ارائه داده اند؟ به چه کسی ارائه داده اند که خودشان هم خبر ندارند؟ این ادعای آقای مطهری حاصل خواب یکی دیگر از سیاسیون است یا اینکه مدت چهارسال گذشت از قضایای سال ۸۸ زمان خوبی برای تحریف تاریخ است؟ صرفا در اینجا بخشی از مصاحبه علی مطهری در مصاحبه با خبرگزاری فارس در تاریخ (یازدهم آبان ماه سال ۹۲) اشاره میشود که در آنجا علی مطهری در پاسخ به سوال چرا این مدارک را سال ۸۸ به شورای نگهبان ندادند؟ چرا وقتی که شورای نگهبان چندین بار برای صحبت به آنها وقت داد نیامدند؟ میگوید: «شاید به این دلیل که از قبل، از طرف رهبر انقلاب اعلام شده بود که تقلب نشده است. بنابراین گفتند نظر شورای نگبهان مشخص است و فایده‌ای بر ارسال مدارک مترتب نیست. ولی از نظر من بهتر بود که مدارک را ارائه می کردند. بهتر است خودشان را بیاورید و از خودشان بپرسید، چرا از من سؤال می‌کنید؟»

آقای مطهری شما در کمتر از دو هفته نظراتتان را عوض کرده اید یا در همین چند روز گذشته مدارک تقلب بعد از ۴ سال به شورای نگهبان ارائه شده است؟

سوم. فرزند شهید مطهری در بخشی دیگر از این نامه می نویسد: «بی‌تجربگی و کینه‌ورزی وانتقام جویی مدیران بحران از حوادث سال۷۸ نشات می گرفت.» سوال از ایشان این است؛ شما که تا سال ۸۶ همه فعالیت و هویت سیاسی خود را مدیون نام پدر و مقاله های روزنامه کیهان تان بوده اید؛ چرا بعد از ۱۲ سال یادتان افتاده است که در سال ۷۸ و در وقایع کوی دانشگاه مدیران با بی‌تجربگی و کینه‌ورزی وانتقام جویی رفتار کرده اند؟ علی مطهری که سینه پردردی از رفتار اصولگرایان در حوادث کوی دانشگاه داشته چرا سال ۸۶ حاضر شد با سهمیه محمود احمدی نژاد وارد لیست مجلس هشتم شود؟

چهارم. این آقازاده سیاسی در ادامه می گوید: «قطعاً آقایان موسوی و کروبی اشتباهاتی داشتند و اتهاماتی متوجه آن‌ها است، ولی اگر همان ابتدا اجازه اظهار نظر به معترضان داده می شد و از سوی دیگر یک هیأت حل اختلاف عادل و بی‌طرف تشکیل می‌شد – نه هیأتی که تشکیل شد و هر شش نفر طرفدار آقای احمدی‌نژاد بودند – آیا قضیه به اینجا کشیده می‌شد؟»

سوال اینجاست که در کدام یک از سریال بیانیه های میرحسین در حدفاصل انتخابات تا بهمن ماه ۸۸ که فرصت اظهار نظر داشت؛ از اقدامات حامیان خود اعلام برائت کرد؟ در کدام اظهارنظر حساب خود را از همجنسابازان و سران اسرائیل و منافقین جدا کرده است که شما مدعی هستید که اجازه اظهارنظر به آنها داده نشده است؟ مگر نه اینکه خروجی این اظهارنظرها معرفی عاملان واقعه عاشورای ۸۸ به عنوان «مردان خداجوی» بود؟

آیا شهادت سعیده پورآقایی ها واقعیت داشت یا شهدایی همچون حسین غلام کبیری، بهمن جنابی، محمدحسین فیض، میثم عبادی، ناصر امیرنژاد، مسعود خسروی دوست محمدی، مصطفی غنیان، سجاد سبزعلیپور، سجاد قائد رحمتی، یعقوب بّروایه، علی فتح علیان، رامین رمضانی، حسین طوفان پور، حسام حنیفه، سعید عباسی، محرم چگینی قشلاقی، فاطمه سمسارپور، علیرضا افتخاری خاتونی، حمید حسین بیگ عراقی، عباس دیسناد، داود سبزی که اکثریت قریب به اتفاق شان بسیجی بوده و با اسلحه ای که کالیبر آن متعلق به سلاح های رسمی کشور نیست به شهادت رسیدند.

پنجم. مطهری در قسمتی از نامه خود نوشته است: «حصر خانگی بدون محاکمه، ظلم است و ظلم بد و مذموم است و باید از مظلوم دفاع کرد.» و می افزاید: « حصر خانگی آقایان موسوی و کروبی بر‌خلاف سخن آقای جنتی همراه با رفاهیات نیست. محصورین، در چند اتاق، شبانه‌روز، تنها و تحت سیطره دوربین‌ها و شنودها به سر می‌برند که هر دو محصور نیز دچار بیماری شده‌اند. امتحانش مجانی است، خود آقای جنتی یک هفته به همین صورت زندگی کنند، ببینند دوام می‌آورند یا نه!»

برای آقای مطهری که این روزها همه اخبار و تحلیل های خود را از رسانه های ضدانقلاب دریافت میکند؛ باید گفت که ضدانقلاب هم چنین ادعایی ندارند و آقایان کروبی و میرحسین در طول مدت حصر خود تور ایرانگردی راه انداخته اند! برای مثال: تایید صحت سفر تفریحی به کاشان توسط فاطمه کروبی (درگفتگو با روزآنلاین) و سفر کروبی به سرین اردبیل (فیسبوک محمد تقی کروبی) و سفر نوروزی میرحسین به شمال کشور(سایت بالاترین) تنها بخشی از شکنجه های دردآوری است که در این مدت به این افراد تحمیل شده است.

ششم. وی در پایان نامه خود با احتیاط و با قید «در صورت نیاز» خواستار «محاکمه علنی همزمان آقایان موسوی، کروبی و احمدی‌نژاد» شده است. حال سوال اینجاست که یک تحلیل گر سیاسی با چه ادعایی چنین ترکیب بندی را برای محاکمه پیشنهاد می دهد؟ محمود احمدی نژاد ۸ سال مدیراجرایی کشور بوده است و در حال محاکمه است. چرا مدیران اجرایی نظیر خاتمی و هاشمی که پیش از این تخلفات گسترده تری را انجام داده بودند هیچ گاه دادگاهی نشده اند و امروز احمدی نژاد پیش از خاتمی و هاشمی در حال محاکمه است؟ بدون شک تخلفات احمدی نژاد همتراز تخلفات روسای جمهور گذشته است و فتنه گری افرادی نظیر میرحسین و کروبی سنخیتی با تخلفات احمدی نژاد ندارد!

چرا علی مطهری که تنها ادعای سیاسی اش ادعای «خس و خاشاک» نامیدن فتنه گران توسط احمدی نژاد است؛ هیچ گاه توهین حسن روحانی به ۴۹ درصد از مردم ایران را نخواست ببیند؟ هرچند که مطهری بارها ثابت کرده است که تحلیل گر زیرکی نیست ولی به نظر می رسد که این روزها علی مطهری بیش از هرچیز حیات سیاسی خود را در چنین جنجال آفرینی هایی میداند.