اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

پادکست عملیات روانی ارتش آمریکا +دانلود ترجمه فارسی


در آستانه جنگ‌ها "عملیات روانی" در اولویت فعالیت نظامی رسانه‌ای آمریکایی‌ها قرار می‌گیرد که در آستانه جنگ سوریه، بار دیگر این موضوع برای غرب مهم شده است. این پادکست از آیین‌نامه مشترک ارتش آمریکا به شماره 3-13.2 با عنوان «عملیات روانی» استخراج شده و از سوی ارتش آمریکا منتشر شده است.
 گروه جنگ نرم مشرق_ در آستانه جنگ‌ها "عملیات روانی" در اولویت فعالیت نظامی رسانه‌ای آمریکایی‌ها قرار می‌گیرد که در آستانه جنگ سوریه، بار دیگر این موضوع برای غرب مهم شده است.

آیین‌نامه‌های ارتش آمریکا، دستورهایی هستند که برای آموزش نظامیان این کشور به کار گرفته می‌شوند.


پادکست زیر خلاصه‌شده آیین‌نامه مشترک شماره 3-13.2 ارتش آمریکا تحت عنوان «عملیات روانی» است. گروه جنگ نرم مشرق این پادکست را ترجمه کرده و برای آن زیر نویس فارسی قرار داده است. آنچه در ادامه می‌آید متن فارسی این پادکست است.

عملیات روانی که عموما با نام "PSYOP” شناخته می شود نقش مهمی در موفقیت درگیری های زمان صلح و همچنین عملیات های بزرگ دارد.

در محیط عمیلیاتی نفوذ مؤثر در نتیجه همسانی میان گفته و عمل، میزان درستی فهم و نحوه پاسخگویی ما به مخاطبمان حاصل می شود.

هدف ویژه عملیات روانی، نفوذ و تأثیر بر نحوه ادراک مخاطب خارجی و رفتار متعاقب آن، به عنوان بخشی از برنامه های مصوب در حمایت از سیاست و اهداف نظامی حکومت ایالات متحده است.

فعالیت های مشترک عملیات روانی تمامی سطوح جنگ را پوشش داده و سیاست و اهداف فرماندهی را از بعد راهبردی گرفته تا تاکتیکی پشتیبانی می نمایند.

در هنگام اجرا در سطح راهبردی، عملیات روانی به منظور پشتیبانی سازمان ها و نهادهای حکومت ایالات متحده، فرماندهی های عملیاتی منطقه ای، و یا شرکای چند ملیتی طراحی می گردند.

در سطح عملیاتی، فعالیت های عملیات روانی عموما در حمایت از پیاده سازی سیاست های منطقه ای و اهداف نظامی هستند.

فعالیت های تاکتیکی عملیات روانی معمولا در پشتیبانی از اهداف نظامی محلی و یا مقامات کشوری صورت می پذیرد.

ارتباطات راهبردی شامل تلاشی متمرکز از جانب دولت ایالات متحده برای شناخت و جذب مخاطبان کلیدی به منظور ایجاد، تقویت، و یا حفظ شرایط متمایل به پیشرفت منافع، سیاست ها، و اهداف دولت آمریکاست.

عملیات روانی به منزله توانایی کلیدی برای پشتیبانی ارتباطات راهبردی به منظور تأثیر القایی بر مخاطبان خارجی در جهت حمایت از اهداف آمریکاست.

هماهنگی و هم محوری عملیات روانی وزارت دفاع و نهادهای دولت ایالات متحده، امکان تسهیل مراوده اهداف هریک از سازمان ها و همگام سازی را فراهم می آورد.

همچنین، هم گام سازی عملیات روانی با سایر اقدامات ایالات متحده و نیروهای چند ملیتی، ازاینکه پیام ها و تحرکات در یک سطح ناقض و تضعیف کننده اثرعملیات در سطحی دیگر باشند جلوگیری به عمل می آورد.

عملیات روانی در محدوده گسترده ای از عملیات نظامی، هم در عملیات عادی و هم عملیات ویژه به گار گرفته می شوند.

مأموریت های اجرا شده توسط نیروهای عملیات روانی عبارتند از:

1. عملیات روانی در حمایت از عملیات رزمی پیش بینی شده برای تأثیر القایی بر نحوه ادارک، نگرش، استدلال هدفمند، و نهایتا عملکرد مخاطب متخاصم، دوست و بی طرف، و طبقات اجتماعی کلیدی در جهت پشتیبانی از عملیات رزمی و اهداف ایالات متحده

2. پشتیبانی اطلاعاتی نظامی از توانایی های اطلاعاتی وزارت دفاع در زمان صلح، که می توانند شکل دهنده و مؤثر بر نگرش و عملکرد خارجی در جهت حمایت از اهداف منطقه ای، سیاست ها، منافع، نقشه های نمایشی نظامی، و برنامه ها برای پیش آمد های احتمالی باشند

و می توانند شامل پشتیبانی از کمک رسانی انسان دوستانه و امداد در بلایا، علمیات تخلیه غیر نظامیان، عملیات رهگیری دریایی، و حمایت از تیم عملیات دیپلماتیک دولت ایالات متحده و یا برنامه های مدنی کشور میزبان باشند

به عنوان مثال: مبارزه با مواد مخدر، مین روبی، اطلاع رسانی در مور بیماری های از بین برنده ایمنی، احداث ساختمان نهادهای حفاظتی، همزیستی قومی، و آشتی دهی

3. پشتیبانی مدنی از نهادهای فدرال پیشرو در داخل، که مستلزم اجرای فعالیت های انتشارعمومی اطلاعات، که در زمان عملیات امداد رسانی پس از بلایای طبیعی و انسان منشأ در داخل ایالات متحده و قلمرو آن است.

4. و در پایان، پشتیبانی از عملیات ویژه که می تواند دربردارنده و نه منحصر به موارد زیر باشد:

a. افزایش موفقیت اقدامات ضربتی مستقیم در حملات ناگهانی با کاهش مداخله غیر نظامیان، مقاومت موقعیت هدف، و نیاز به مدیریت درجای پیامدها از طریق کارشناسی فرهنگی و زبان شناختی در روابط رودررو

b. تسهیل هدف یابی با استفاده از جمع آوری اطلاعات از مواضع، فعالیت ها و اقدامات بالقوه هدف

c. مشاوره، مساعدت و آموزش نیروهای بومی یا جایگزین در توسعه و اجرای یک توانایی عملیات روانی

d. آماده سازی مخاطبان کلیدی برای عملیات کمک رسانی به نیروهای دفاع داخلی و امنیتی ایالات متحده

e. یاری رسانی به کشور میزبان در جهت برقراری محیطی که از طریق نظام دموکراتیک مروج آرامش داخلی و امنیت باشد

f. اطلاع رسانی، هدایت، و تأثیر القایی بر اهداف در همه سطوح جنگ برای افزایش تلاش های دولت ایالات متحده برای شکست مؤثر افراط گرایی خشونت آمیز

g. ارائه کارشناسی فرهنگی، زبان شناختی، و اجتماعی مورد نیاز برای تحلیل گستره انسانی تحت تأثیر ایدئولوژی افراط گرایانه

h. تخفیف اثرات خبری سازمان های افراطی خشونت طلب، و در نتیجه کاهش اعتبار و دسترسی آنها به منابع و پناهگاه های امن

i. تسهیل فعالیت های خبری دولت امریکا برضد تولید و گسترش سلاح های (اتمی)، معطوف به عوامل دولتی و غیر دولتی به منظور جلوگیری و ترقیب به انصراف از تولید، کسب، و تحویل سلاح های کشتار جمعی

j. تبلیغات عمومی برای ایجاد و موفقیت عملیات امور شهری به منظور بالابردن نگرش مثبت به ایالات متحده و اقدامات کشور میزبان

k. و ارائه نیروی کار برای انجام وظایف ستادی عملیات اطلاع رسانی به منظور هماهنگ سازی، انطباق زمانی، و رفع ناسازگاری حمایت مرکزی و قابلیت های مربوط به آن

فرمانده قرارگاه عملیات ویژه ایالات متحده نقش فرماندهی عملیاتی (مقام فرماندهی) را برای کلیه یکان های فعال نیروهای عملیات روانی بازی می کند‌ و فرمانده قرارگاه ستاد مشترک ایالات متحده نقش فرماندهی عملیاتی (مقام فرماندهی) را برای کلیه یگان های ذخیره مأمور به خدمت عملیات روانی در هنگام فعال شدن بر عهده دارد.

تحت هدایت وزیر دفاع، فرماندهی قرارگاه عملیات ویژه و ستاد مشترک نیروهای عملیات روانی را به فرماندهان رزمی منطقه ای انتقال می‌دهند.

فرماندهان طراحی عملیات روانی را به علت اهمیت آن برای خط مشی راهبردی فرمانده، در مرکز فرماندهی رزمی خود متمرکز می کنند.

هنگامی که یک فرمانده رزمی یک نیروی مشترک در زیر مجموعه خود تشکیل می دهد، حتما سمتهای عملیات روانی در کنار کارکنان فرماندهی نیروی مشترک گنجانده می شود.

به منظور اطمینان از گنجانده شدن و همگامی همه جوانب عملیات اطلاع رسانی در فرایند طراحی فرماندهی رزمی، یک افسر فرمانده برای بخش عملیات اطلاع رسانی انتخاب می شود.

این افسر فرمانده جلسات واحد عملیات اطلاع رسانی را تشکیل داده و در داخل آن نماینده واحد عملیات روانی نسبت به گنجاندن، هماهنگ سازی، رفع ناسازگاری ها، و همگام سازی نحوه استفاده از عملیات روانی با سایر قابلیت های عملیات اطلاع رسانی اقدام می نماید.

برای مثال، عملیات شبکه رایانه ای به کمک عملیات روانی در پخش عناصر ارزشمندی مانند فعالیت های تعاملی اینترنتی می شتابد.

عملیات روانی می تواند به ایجاد و تقویت ترفندهای فریب نظامی اقدام نماید که به منظور گمراه سازی هدفمند تصمیم سازان نظامی دشمن اجرا می شوند.

سامانه های جنگ الکترونیک ارائه دهنده وسایل انتشار پیام های عملیات روانی هستند و می توانند مؤید ارزش یابی تأثیر عملیات روانی به وسیله ارائه اطلاعات در مورد پاسخ های تهدیدی به اخبارمنتشره باشند.

و در پایان، با وجود اینکه روابط عمومی و فعالیت های عملیات روانی مجزا و متمایزند، هر دو می بایست پشتیبان و تقویت کننده یکدیگر باشند؛ که این نیازمند هماهنگ سازی، همگام سازی، و در مواردی رفع ناسازگاری هاست.

درصورتی که اندازه نیروی عملیات روانی مورد تقاضا و نقشه استقرار یگانها و آماد در منطقه بیش از توانایی مهار و فرماندهی یگان های نیروی مشترک باشد، فرماندهی رزمی می تواند نسبت به ایجاد یک کارگروه مشترک عملیات روانی (یا یک کارگروه عملیات روانی به عنوان یکانی از نیروی مشترک) اقدام نماید.

کارگروه مشترک عملیات روانی موظف به ارائه پشتیبانی عملیات روانی به نیروهای مشترک و یا عملیات چند ملیتی در سطوح عملیاتی و تاکتیکی است.

عملیات روانی تأثیر به سزایی بر اهداف فرمانده نیروهای مشترک دارند چرا که این اهداف مستلزم جلوگیری از جابجایی جمعیت غیر نظامی و در عین حال جداسازی دشمن و گرفتن توانایی او برای جذب حمایت مردمی هستند.

به منظور برنامه ریزی برای به کارگیری مؤثر عملیات روانی، فرماندهان نیروی مشترک و نیروهای ستادی ایشان می بایست از سازگاری طراحی عملیات روانی و عملیات اطلاع رسانی، روابط عمومی، و پشتیبانی دفاعی از طراحی دیپلماسی عمومی، و همچنین و در مجموع اهداف دولت ایالات متحده اطمینان حاصل کنند.

و می بایست از هماهنگی و همگامی همه فعالیت های عملیات روانی مطمئن شوند تا بتوانند مخابره زمینه ها و پیام های همسان به مخاطب هدف را تضمین نمایند.

گروه هماهنگ کننده میان نهادهای ستاد مشترک مستقر در قرارگاه فرماندهی رزمی یک کارگروه ستادی میان نهادی است که به ایجاد روابط همکاری میان طراحان نظامی و غیر نظامی می پردازد.

نهادهای دولت ایالات متحده که عملیات روانی می بایست با آنها هماهنگ باشند، شامل و نه محدود به موارد زیرند:

وزارت کشور، دیوان برنامه های اطلاع رسانی بین المللی،

سازمان اطلاعات مرکزی (CIA

هیأت مخابره فرمانداران،

وزارت های

اقتصاد،

امنیت ملی،

راه وترابری،

نیرو،

و دادگستری،

اداره مبارزه با مواد مخدر،

و گارد ساحلی ایالات متحده

به علاوه، زمانی که عملیات روانی در حین عملیات چند ملیتی طراحی می شوند، طراحان می بایست با هماهنگ سازی با شرکای چند ملیتی دست یابی به اهداف ایالات متحده و چند ملیتی را تضمین نمایند.

متخصصین عملیات روانی از یک فرایند پیش بینی شده ای پیروی می کنند که به همتراز سازی اهداف فرماندهی با تحلیلی از محیط پرداخته، مخاطب هدف مربوطه را انتخاب نموده، پیام ها و فعالیت های متمرکز، و متناسب با محیط و فرهنگ هدف را می پروراند، روش های پیچیده ارائه رسانه ای را به کار گرفته، و پاسخ های رفتاری قابل مشاهده و اندازه گیری را تولید می نماید.

فرایند عمیات روانی مشترک یک چهارچوب استاندارد است که به وسیله آن عناصر ارزشمند و تقویت کننده های حیاتی به طراحی، اجرا و ارزیابی عملیات روانی می پردازند.


فرایند عملیات روانی مشترک متشکل از موارد زیر است:

1. طراحی و برنامه ریزی

2. تحلیل مخاطب هدف

3. توسعه سریالی

4. پرورش محصول و طراحی ساختاری

5. تصویب

6. تولید، توضیع و انتشار

7. و ارزیابی

هدف طراحی عملیات روانی تجمیع عملیات روانی با دیدگاه و خط مشی عملیاتی فرمانده است.

فرماندهان رزمی موظف به کسب مجوز قبل از اجرای عملیات روانی هستند.

برای کسب مجوز، فرماندهان رزمی برنامه عملیات روانی پیشنهادی خود را به ستاد مشترک، دفتر معاونت وزیر دفاع، برای هماهنگ سازی میان نهادی و تصویب وزیر دفاع تسلیم نمایند.

این برنامه ها توسط عناصر اجرایی تولید شده و در مراحل بعدی ادامه می یابند.

برنامه های عملیات روانی تبدیل به بخشی ازنقشه بازی صحنه نبرد و یا نقشه عملیاتی می شوند.

یک برنامه مصوب عملیات روانی شامل یک فهرست از مخاطبان خارجی بالقوه است.

در جریان مرحله تحلیل مخاطب هدف، عنصر عملیات روانی تخصیص یافته به تحلیل این گروه ها و افراد خارجی با پیروی یک مدل مخصوص که به صورت سفارشی برای عملیات روانی تولید شده می پردازد.

اطلاعات فراگرفته شده در نتیجه تحلیل مخاطب هدف برای پرورش محصولات، فعالیت ها، و یا سریال های عملیات روانی مورد استفاده قرار می گیرد.

پرسنل عملیات روانی یک مجموعه سریالی از محصولات و اقدامات را طراحی نموده، ترکیب مناسبی از رسانه ها را تعیین، و یک نقشه اجرایی را می پرورانند.

سریال ها برای اطمینان از تناسب، طول یا مدت، توان بالقوه اثر بخشی بر مخاطب مد نظر، دقت استدلال های ترغیب کننده، یا فنون برای تأثیر القائی برای تغییر عملکرد، و منابع موجود برای اجرای آنها مورد بازبینی قرار می گیرند.

کاری که در جریان مراحل طراحی، تحلیل، و پرورش سریالی به انجام می رسد نقش حیاتی برای طرح ریزی نمونه اولیه عملیات روانی دارد.

ارزیابی ادراک و پذیرش مخاطب هدف از استدلال های منتقل شده توسط عملیات روانی یک وظیفه کلیدی است.

پیش آزمایی محصولات همچنین به ایجاد یک شالوده برای اجرای پس-آزمون کلیه سریال ها بعد از اقدام به انتشار کمک می کند.

در جریان مرحله تصویب، سریال های عملیات روانی تحت یک بازبینی رسمی توسط پرسنل عملیات روانی قرار می گیرند.

توانایی بالقوه یک سریال برای دست یابی نتایج مورد نظر و استمرار پیام ها و رسانه مورد قضاوت قرار می گیرد.

پس از تصویب توسط فرمانده عملیات روانی، سریال رسما از طریق یک فرایند رسمی از پیش تعیین شده به منظور کسب مجوز نهایی برای تولید و انتشار ارائه می شود.

سریال ها به وسیله پایین ترین سطح فرماندهی مشخص شده بر اساس دستور صف آرایی صادر شده توسط وزیر دفاع، تصویب می شوند.

ستادعملیات روانی به صورت سازمانی دارای عناصر ارزشمند تولید بوده و می توانند برای دریافت منابع دیگر دولت ایالات متحده یا منابع تحت کنتر داخلی صحنه جنگ درخواست نمایند.

پس از پایان تولید، محصولات به واحد و یا نهاد منتشر کننده منتقل می شوند.

پیام های عملیات روانی همچنین از طریق تماس رودررو از پیش تعیین شده با سکنه محلی منتقل می شوند.

مراوده رودر روی مکرر با رهبران محلی، پیام رسانان کلیدی، و شهروندان مؤثرترین شیوه برای پشتیبانی از مأموریت فرمانده است.

سنجش اثرات سریال های عملیات روانی بر مخاطب های هدف متکی بر شاخص های اثر دهی عملیات روانی و تحلیل های تولید شده در مراحل قبلی است.

ملاک های سنجش علمیات روانی متمرکز بر دستاورد پشتیبانی اهداف عملیات روانی توسط مخاطب های هدف هستند.

پشتیبانی اطلاعاتی و سازه های ارتباطی به عنوان تقویت کننده های حیاتی برای عملیات روانی عمل می کنند.

پشتیبانی اطلاعاتی مستمر نقش حیاتی برای کلیه مراحل فرایند عملیات روانی دارد.

به عنوان مثال، در جریان مرحله طراحی فرایند عملیات روانی، طراحان اطلاعات مورد نیاز را شناسایی نموده و از فرایند اطاعاتی برای درخواست اطلاعات مورد استفاده در تحلیل مخاطب هدف بهره می برند.

و عملیات روانی متکی بر اطلاعات صحنه جنگ، مراقبت بصری، و عملیات شناسایی به منظور ارائه محصولات اطلاعاتی هستند و برای جمع آوری داده برای تأیید و یا رد اثر گذاری تدابیرعملیات روانی نقش حیاتی دارند.

ارتباطات بین فرماندهی هایی که در حال طراحی و اجرای عملیات روانی هستند، برای استفاده مؤثر از قابلیت ها الزامی است.

یک نفشه مشترک ارتباطات عملیات روانی می بایست آماده شود تا متضمن آن باشد که سازه های ارتباطی سازگار و کافی هستند.

و معماری صحنه نبرد می بایست حاوی نقشه هایی برای گنجاندن نیازهای پشتیبانی عملیات روانی در شبکه های امن داده و صدا، سازه های ارتباطی ماهواره ای، و یک قابلیت برای ارتباط با سازه های ارتباطی نهادهای سطح ملی ایالات متحده، چند ملیتی و کشور میزبان باشد.

هر کدام از این خدمات دارای قابلیت ذاتی برای تولید و انتشار محصولات عملیات روانی است.

عناصر ارزشمند عملیات روانی خدما ت ارتش ابزاری حیاتی را برای درگیری در اختیار قرار می دهند.

مأموریت فرماندهی عملیات ویژه ارتش ایالات متحده فرمانده (درصورت دریافت دستورالعمل)، پشتیبانی، و تضمین آمادگی رزمی نیروی های تعیینی و ضمیمه عملیات روانی برای استفاده جهانی است.

گروه های فعال و یکان های ذخیره عملیات روانی ارتش نیروهای تعیینی و ضمیمه را برای آرایش گرفتن سریع در هر نقطه ای از جهان سازماندهی نموده، تجهیز، و آموزش جمعی می دهند.

ارتش به ارائه این خیل کثیر (تضمین کننده برتری) از طراحان عملیات روانی برای نیروهای ستاد مشترک می پردازد.

علاوه بر یگان های اختصاصی عملیات روانی، یکان های متعارف ارتش هم می توانند به پشتیبانی عملیات روانی بپردازند.

با تعامل دایمی با مخاطب های هدف، آنها (یگان های متعارف) در شرایط آرمانی برای پشتیبانی از انتشار محصولات عملیات روانی و جمع آوری اندازه گیری های محدود از شاخص های اثرگذاری برای ارسال به طراحان عملیات روانی هستند.

نیروی دریایی ایالات متحده طیف گسترده ای از عناصر ارزشمند انتشاردهنده، قابلیت های بازتولید محصولات، و منابع طراحی که می توانند پشتیبان مأموریت های مشترک و وظیفه (ارتش) باشند را به کار می گیرد.


اینها شامل موارد زیر است:

کشتی‌ها و قرارگاه‌های ساحلی هستند که دارای تأسیساتی به منظور چاپ اسناد، آگهی‌های دیواری، مقالات، اوراق تبلیغاتی و آگهی‌های دستی هستند.

واحدهای عملیات اطلاع رسانی بر روی کشتی یا در ساحل که با متخصصین عملیات روانی ستاد مشترک هماهنگ سازی می نمایند،

قابلیت های پخش (رادیویی، تلویزیونی و ...)،

هیأت های مخصوص سوار شدن بر کشتی ها که می توانند محصولات را به سرنشینان کشتی های غیر نظامی انتقال دهند،

و هواپیماهایی که می توانند محصولات چاپی را پراکنده ساخته و به پخش صدای بلند از بلندگوها بپردازند.

عملیات روانی نیروی هوایی ایالات متحده متمرکز بر به کارگیری قابلیت های هوا، فضا، و فضای سایبر (پیشرو) است.

بسیاری از سکوهای نیروی هوایی برای اجرای مأموریت هایی در پشتیبانی از اهداف عملیات روانی فرمانده مشترک استفاده می شوند.

برای مثال،هواپیماهای E-130-Commando-Solo برای پخش رادیویی و تلویزیونی محصولات عملیات روانی تجهیز شده اند.

هواپیماهای باربری مأموریت های رهاسازی ایستا از هوای اوراق تبلغاتی پرداخته، و هواپیماهای جنگنده و بمب افکن می توانند اوراق تبلیغاتی را پراکنده سازند.

نیروی تفنگ داران دریایی دارای قابلیت اجرای عملیات روانی در سطح تاکتیکی را از طریق دسته های عملیات روانی با استفاده از روش های ذیل دارد:

پخش بلند از طریق بلندگو،

رسانه چاپی،

و ارتباطات رودررو

قابلیت عملیات روانی قابل اعزام نیروی تفنگ داران دریایی در داخل مرکز عملیات اطلاع رسانی تفنگ داران دریایی که رفتار برنامه های محصولات عملیات روانی نیروی دریایی که مکمل عملیات اطلاع رسانی هستند را با سایرین در صورت لزوم هماهنگ می سازد.

دراینجا پادکست گزارش اجرایی نشریه مشترک شمارهی 3-13.2 تحت عنوان «عملیات روانی» به پایان می رسد.

برای دانلود کامل این پادکست اینجا کلیک کنید


پاسخ به دشمن در کمتر از یک دقیقه


حملات هوایی چه موشکی و چه هواپیمایی، سرعت بسیار بالا و دقیقی دارد؛ مثلاً از شروع یک نقطه مرزی تا یک نقطه حساس، پدافند هوایی از تصمیم‌سازی، تصمیم‌گیری و اقدام به موقع و جابجایی برای غافلگیرنشدن و منهدم‌نشدن باید در کمتر از 15 دقیقه عمل کند.
گروه دفاع و امنیت مشرق - 10 شهریور، روز پدافند هوایی است. پنج سال پیش در چنین روزی بنا به تدبیر فرمانده معظم کل قوا، قرارگاه پدافند هوایی ایجاد و به طور مستقل وظیفه خطیر تامین امنیت هوایی کشور را برعهده گرفت. نگاهی به جنگ های اخیر در دنیا نشان می دهد، حملات هوایی سنگین، گسترده و سریع یکی از اصلی ترین تاکتیک های نبرد در آنها بوده است. در چنین وضعیتی، اهمیت و مخاطرات مسئولیت این قرارگاه بیش از پیش به چشم می آید.

حکایت امروز ما و امنیت، حکایت ماهی و آب است. چنان در آن غرقیم که گاهی به چشممان هم نمی آید اما این امنیت مرهون فداکاری رزمندگانی است که در سراسر این سرزمین پهناور، در بیابان های سوزان، قله های رفیع، دریاهای ژرف و سواحل بیکران، چشم بر هم نمی گذارند و دست از ماشه برنمی دارند تا ایران، همچون کشتی امنی باشد در دریای طوفان زده خاورمیانه.

به مناسبت این روز، خبرنگار کیهان، مهمان امیر سرتیپ فرزاد اسماعیلی، فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء(ص) شد تا هم خدا قوتی بگوید و هم از مجاهدت‌های این دلیرمردان همیشه‌بیدار بشنود.

امیر اسماعیلی فرمانده جوانی است که در سال 89 و در سن 39 سالگی با حکم رهبر معظم انقلاب اسلامی به عنوان دومین فرمانده این قرارگاه منصوب شد. خوش اخلاق و در عین حال مصمم به نظر می آید. در گوشه و کنار دفتر کارش ماکت های پدافندی به چشم می خورند و البته یک پهباد واقعی که به گفته امیر، رادارگریز هم هست. عکاس از زوایای مختلف، تند و تند کلیک می‌کند و امیر می‌گوید؛ نظامی ها نباید لبخند بزنند؟! بعد خودش زودتر از بقیه می‌خندد.

امیر! دوست دارم اول یک سؤال عملیاتی بپرسم! اگر همین الان یک تهدید بالفعلی کشور ما را تهدید کند و مثلاً بگوییم از همین زمان این تهدید شروع می شود تا وقتی شما مطلع شوید و برای مقابله و دفاع در مقابل آن تهدید وارد عمل شوید چه زمانی طول می کشد؟
پاسخ سؤال شما را ابتدا با طرح یک سؤال شروع می کنم. اگر همین الان به خبرنگار شما بگویند که در یک نقطه از شهر تهران که شما فاصله زمانی تان حداقل یک ساعت با آن جا هست اما ارزش این خبر برای شما این است که بتوانید تا نیم ساعت آینده آن را برسانید، آیا برایش تدبیری اتخاذ کرده اید؟

مطمئناً!
- قرارگاه پدافند هوایی تنها قرارگاهی است که در کشور دو مورد ندارد. یعنی ما یک قرارگاه پدافند هوایی داریم که از پدافند هوایی همه نیروها استفاده می کند. ولی شما سایر نیروهای زمینی، هوایی و دریایی را حداقل دو نیرو می بینید. هم در سپاه و هم در ارتش. تفاوت دیگری هم که قرارگاه پدافند هوایی دارد این هست که همواره در حال مأموریت است. یعنی به هیچ عنوان هیچ سیستم اداری، شنود الکترونیکی، سامانه های دیدبانی، موشکی، توپخانه ای نه خاموش هستند و نه استراحت می کنند. اما سایر نیروها ممکن است به حسب مأموریت سامانه‌ها و تجهیزاتشان را به میدان بیاورند. پدافند هوایی 24 ساعته و بدون تعطیلی همواره در حال رصد آسمان است. رصد به تنهایی هم کفایت نمی کند. بایستی رصد نهایتاً منتهی بشود به یک ابزار دفاعی که از غافلگیری جلوگیری کند. طبیعتاً این نیاز دارد که ببینیم از کدام زوایا و از کدام محورها ممکن است غافلگیری صورت بگیرد. تجارب 8 سال دفاع مقدس را داریم و می دانیم که کشورهای حریف چه چیزی را از جمهوری اسلامی می خواهند و در جنگی که بخواهد اتفاق بیفتد آیا ضربتی یا جنگ تمام عیار خواهیم داشت؟ حمله احتمالی از کجا به نفع آن هاست و از چه زاویه ای با سرعت و دقت بیشتری صورت می گیرد؟ یعنی خودمان به عنوان یک حمله ور برای خودمان طراحی هایی کرده‌ایم. روی این طراحی‌ها کار دوم ما یعنی آمایش سرزمینی انجام شد. برای این است که می بینیم پدافند هوایی با یک گسترش زیر 100 نقطه در زمان جنگ تحمیلی امروز به یک گسترش بالای 3600 نقطه در کشور رسیده است. بنده از شما پرسیدم که اگر اتفاقی در یک جایی از تهران بیفتد شما چقدر ضرب الاجلی اقدام می‌کنید، برای پدافند هوایی هم باید در کسری از دقیقه این اتفاق بیفتد و به تهدید پاسخ دهد که همین طور هم هست. برای این که حملات هوایی چه موشکی و چه هواپیمایی، سرعت بسیار بالا و دقیقی دارد. مثلاً از شروع یک نقطه مرزی تا یک نقطه حساس، پدافند هوایی از تصمیم سازی، تصمیم گیری و اقدام به موقع و جا به جایی برای غافل گیر نشدن و منهدم نشدن باید در کمتر از 15 دقیقه عمل کند.

امیر! مطمئناً در عالم نظامی گری همیشه کمترین احتمالات هم جدی گرفته می شود و به آن ها توجه می شود. اگر دشمن بخواهد تجاوزی به کشور ما داشته باشد مطمئناً یکی از برنامه هایش از کار انداختن سیستم پدافندی کشور است. چقدر تمهید شده که این سیستم چند لایه باشد و به قول معروف در طول زمان درگیری که شاید تا هفته ها و ماه ها به طول انجامد از کار نیفتد و بتواند به کار خودش ادامه دهد؟
- آن چه که بدان فکر کرده ایم اولاً ایجاد فضای ابهام آمیز برای دشمن است. دشمنی که خیلی از سامانه ها را در قبل از پیروزی انقلاب به ما داده بود یا سایت هایی را برای ما پیش‌بینی کرده بود، طبیعتاً چنین دشمنی اگر قصد حمله داشته باشد، چون خودش برای ما طراحی کرده و خودش هم مستقر کرده، به راحتی هم می تواند منهدم کند و آن را مختل کند.


چه کار کردیم؟ دو کار! اولاً سامانه های قدیمی را که داشتیم دور نینداختیم اما نحوه کاربرد آن ها را کلاً تغییر دادیم. یعنی اگر در سامانه های راداری ما و سامانه های موشکی ما امروز بگردید می‌بینید که با گذشت 35 سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران حداقل 35 نوع تنوع در این سامانه ها داده شده. یعنی از نظر فنی آن ها بهینه سازی شده اند. مرحله دوم مرحله نوسازی بود. بله! ما در جنگ الکترونیک اگر فقط قائل به این باشیم با یک نوع طیف فرکانسی مثلاً در رادار یا یک نوع سامانه موشکی مثل سامانه موشکی که قبل داشتیم وارد صحنه کارزار بشویم، حتماً‌ شکست می خوریم. اما ما در سامانه های راداری و شنودمان در حقیقت در طیف های متفاوت کار کردیم. این چه برتری به ما می دهد؟ دشمن در همه این طیف‌ها نمی تواند جنگ الکترونیک انجام دهد.

دشمن همه این طیف ها را نمی تواند مختل کند. چون خودش هم باید در یکی از این طیف ها اقدام کند. پس بنابراین بخشی از پدافند هوایی را ممکن است مختل کند اما بخش دیگر وارد عمل می شود. نکته سوم اگر قرار باشد لایه ای از پدافند هوایی مختل یا منهدم بشود ما برای آن پشتیبان در نظر گرفته ایم. چه پشتیبانی از یک سامانه یا یک منطقه، چه پشتیبانی از لحاظ داخلی؛ در حقیقت کنترل خود. یعنی استقلال تاکتیکی. ما برای قرارگاه پدافند هوایی اصلاً قائل به این نیستیم که یک فرمانده از یک نقطه به یک ایستگاه موشکی یا یک سایت راداری در دورترین نقطه کشور، دستوری را بدهد. در زمان قطع ارتباط، آن سایت باید استقلال تاکتیکی داشته باشد و خودش به عنوان یک واحد مستقل بتواند حافظ و مدافع آن منطقه باشد.

این طرح ریزی دفاعی در پدافند هوایی به شکل موزاییکی انجام شده و شما امروز شاهد مناطق پدافند هوایی در کشور هستید. چیزی که قبل از سال 87 و تشکیل این قرارگاه به این شکل وجود نداشت. فرمانده معظم کل قوا همین حس را داشتند و همین اهمیت را قائل شدند برای پدافند هوایی که آن را اولویت اول فرمودند و همین را می خواستند که پدافند هوایی فقط به نوسازی و بهینه سازی فکر نکند بلکه آمایش خود را نیز تغییر دهد.

در بحث ارتباط که رگ های عصبی در پدافند هوایی محسوب می شود اگر یکی از لایه های ارتباطی ما قطع شد چه کار کنیم؟ باید فکر کنیم. ما برای لایه های زیرزمینی و لایه های روی زمینی بیسیم و با سیم، امروز فکر کردیم. در دورترین نقطه و یگان ما، سامانه‌های ارتباطی ما حداقل سه لایه و حداکثر هفت لایه است. این سه لایه و هفت لایه بین اهم و مهم یگان های ما تقسیم شده. آن چه را که سعی داشتیم این بود که نه تنها در لایه های ارتباطی بلکه در لایه های هم پوشان سامانه های آتش هم به همین شکل اقدام کنیم. ما هم فکر دفاع موزاییکی کردیم و هم فکر این که اگر یکی از سامانه های موشکی ما منهدم شد آیا آن جا نقطه نفوذپذیر ما خواهد بود؟ خیر! بایستی ما یک دفاع چند لایه موشکی را هم پیش بینی می کردیم. بخشی از این ها در حقیقت به عنوان لایه‌های پنهانی دفاع هست. برای همین است که همیشه ما قائل به پدافند هوایی چالاک و متحرک هستیم. اگر ما قائل به تحرک باشیم، یعنی با دشمن در این فضا بازی شطرنجی می کنیم که حرکات ما حرکات مهره های شطرنج خواهد بود، به انتخاب خود فرمانده نبرد. این نیست که حتماً حرکت های ما بنابر سکون و سکوت باشد.

موضوع پدافند هوایی یک موضوع کاملاً دانش بنیان است. یعنی تجهیزات محور است. تجهیزات آن هم کاملاً تخصصی و از تکنولوژی بسیار بالایی هم برخوردار است. شما برای اینکه در این زمینه در سطح بالایی باشید چقدر با مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی و افراد نخبه ارتباط دارید؟ از این افکار و پروژه ها و ایده ها حمایت می شود؟ برنامه ای در این خصوص وجود دارد؟

بله. در خصوص خیلی از مسائل تکنولوژیکی خاص می توانیم ادعای آن را بکنیم که وضعیت ما در خاورمیانه منحصر به فرد و یا حداقل کم نظیر است. این گونه موارد را با دانشگاه ها و مراکز دانش بنیان مطرح می کنیم و به نتیجه هم رسیده ایم. نمونه آن هم رادار شهاب است که امروز گسترش پیدا کرده و می شود گفت که در کشور بی نظیر و در منطقه خاورمیانه کم نظیر است. ما این نیازها را آمدیم در مراکز دانش بنیان و با جوانان همین مرز و بوم مطرح کردیم. جوانانی که به جای اینکه به کشورهای دیگر سفر کنند و جاذبه های کاذب آنها جذبشان کند در کشور خودمان ماندند و به عنوان نخبگان مطرح، از این قبیل لوازم را به نیروهای مسلح هدیه کردند. ما همیشه آنها را در حقیقت شریک دفاعی خودمان می دانیم و افتخار می کنیم در سال 89 ما با حدود 250 نخبه دانشگاهی کار می کردیم و امروز این تعداد به حدود 600 نخبه رسیده است. یعنی تعامل با نخبگان دانشگاهی نه تنها در دانشگاههای معتبر تهران بلکه در دانشگاههای معتبر کشور چه در مراکز استان ها و چه در نقاط دیگر در حال گسترش است. خیلی از این موارد حتی معرفی شدند به وزارت دفاع و صنایع مرتبط و آن جا بدون اینکه حتی جذب به عنوان شاغل بشوند به عنوان مشاور فنی در حال انجام کار هستند و این هم از افتخارات ماست.

ظاهراً قرار است به زودی دانشکده پدافند هوایی هم تأسیس بشود. لطفاً یک مقداری راجع به این موضوع توضیح بدهید.- ما مجوز تاسیس دانشگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء (ص) را در حقیقت از دو ماه گذشته با تدبیر شایسته فرمانده معظم کل قوا و همت و تلاش ستاد کل نیروهای مسلح و ستاد ارتش جمهوری اسلامی ایران و خصوصاً سفارش موکد فرمانده کل ارتش در حقیقت اخذ کرده ایم. کارهای اجرایی آن را شروع کرده ایم و به فضل پروردگار از اول مهرماه امسال به صورت مستقل دانشجو می پذیریم و آموزش می دهیم. یعنی قرارگاه پدافند هوایی علاوه بر اینکه بحث تفکیک را به صورت عملی از سال 89 شروع کرد امروز به بحث تحکیم و تکمیل پدافند هوایی رسیده است. ان‌شاالله داریم آن را دنبال می‌کنیم. در بحث دانشگاه پدافند هوایی هم بحمدالله تا امروز که با شما صحبت می کنم خیل عظیمی از اساتید معتبر دانشگاههای کشور خودشان تمایل دارند در این دانشگاه تدریس کنند.


امیر! در دهه اخیر چهار جنگ را در منطقه داشتیم که از سوی دشمنان اصلی ما آمریکا و رژیم صهیونیستی اتفاق افتادند. اشغال عراق، افغانستان، حمله اسرائیل به غزه و درگیری با حزب الله. با توجه به تهدیدهای آمریکا و رژیم اسرائیل علیه ایران اسلامی، قرارگاه پدافند هوایی چقدر روی این جنگ ها مطالعه علمی کرده که بتوانیم از دستاوردهای آن برای سناریوهای احتمالی استفاده کنیم؟- نه فقط جنگ های اخیر که می فرمایید، از زمان دفاع مقدس تا جنگ های قبل از چهار جنگ اخیری که شما اشاره کردید، جنگ‌های بزرگی که در جهان اتفاق افتاده؛ یوگسلاوی و جنگ با کشور عراق در دو مرحله، همه این ها را قرارگاه و نیرویی که وظیفه دفاع دارد، بایستی مطالعه کند. شاید در همه این ها از لحاظ تعداد و عده برای هواپیماها و موشک ها یکسان باشد یا تفاوت تعدادی هم وجود داشته باشد اما ماهیت و تاکتیک های میدانی متفاوت بود. همواره کشور حریف سعی کرده در نبرد بعدی کمترین تلفات را داشته باشد. پس سعی می کند هم عملیات میدانی خودش را بهینه کند و هم از حیث نفرات و استعداد رزمی و تجهیزاتی بهترین سامانه‌ها را به میدان بیاورد. طبیعتاً وقتی این ارتقاء تاکتیک را شما می بینید در صحنه ها بایستی ارتقاء دفاع را متناسب با ارتقاء تاکتیک پیش بینی بکنید. این کار را پدافند هوایی انجام داده است. یعنی نه تنها بعد از اتمام جنگ بلکه حتی در خلال این نبردها هر اتفاقی می افتاده رصد می کرده تا بتواند به صورت لحظه ای حتی برای آن تدبیر کند. این تدبیر ممکن بود تدبیر صحنه ای باشد یا تغییر آمایش باشد. امروز ما افتخار می کنیم که در طول این دو سال ما منطقه شرق، شمال شرق و مناطق هسته ای مان را به لحاظ آمایش با حجم بالا و پوشش آتش بیشتری، حفاظت آن را انجام داده‌ایم. این ها به خاطر بررسی و مطالعه روی همین عملیات ها بود.

یک زمانی پرواز پهپادها و از این دست خیلی مطرح بود. الان مدت زیادی است که می بینید خبری نیست. آیا پهپادهایشان تمام شده؟ خیر. این به جهت این است که شما تاکتیک را عوض کرده‌اید. یعنی وقتی راه نفوذ را می دانید و می دانید از چه طریقی و با چه کیفیتی قرار است علیه شما عملیات انجام بدهد، شما هم کار مخالف آن را انجام می دهید. اولین نتیجه کار شما بازدارندگی است. طبیعتاً برای آن تهدیدهایی که شما اشاره کردید بهترین کاری که آن‌ها در تفکر خودشان می پرورانند ضربه زدن به جمهوری اسلامی است تا ضربه زدن به برخی از کشورهای منطقه و چیزهایی را که داریم می بینیم. اما آن ها در حال دست و پنجه نرم کردن با آن کشورها هستند چون خودشان به قدرت دفاعی ما هم اذعان دارند و می دانند این مواجهه، برایشان مواجهه سنگینی خواهد بود. مواجهه ای که باید برایش هزینه بالایی بپردازند.

امیر! می خواهم بدانم که در بحث پدافند هوایی دکترین مصوبی در سطح کشور وجود دارد؟- بله. قرارگاه پدافند هوایی، دکترین راهبردی اش را ستاد کل نیروهای مسلح تدوین و ابلاغ کرده و روی آن دکترین راهبردی ما دکترین عملیاتی را تدوین کرده ایم. تقریباً بالغ بر 2 سال پیش مصوب شد و دکترین های تاکتیکی هم بحمدالله در حال اجراست. اگر این دکترین ها برای ما شفاف سازی نشده بود و روابط کاری آن‌ها شفاف نبود، امروز شاهد خیلی از فجایع هوایی بودیم. چرا؟ چون قرارگاه پدافند هوایی فقط در بین خودش و سایر نیروهای مسلح فکر و عمل نمی کند. ما حتی با سازمان هوایی کشور برای همه هواپیماهای غیرنظامی هم همکاری می کنیم. اگر این هماهنگی‌ها نباشد فجایع خیلی زیادی را شاهد خواهیم بود. ما طبیعتاً در کشور مراکز حساس کمی نداریم. وقتی عرض می کنیم 3600 نقطه گسترش، یعنی باید به این فکر کنیم که اگر می خواهیم هماهنگی و انسجام خوبی را شاهد باشیم، آن هم بدون اصل غافلگیری، پس باید راهبرد و فکری پشت سر این کار باشد. همین تدابیری که شما در صحنه می بینید. البته قائل به این نیستیم. داریم ارتقاء می دهیم و آن را تغییر می دهیم. چون هر لحظه ما شاهد این هستیم که تاکتیک دشمن در حال تغییر است.

یک مقداری راجع به مسئله تحریم و ارتباط آن با مسئله نوآوری و خلاقیت در بحث پدافند هوایی توضیح دهید. البته تحریم در مقوله جنگ برای ما یک مسئله غریبی نیست. مسئله تحریم از زمان دفاع مقدس هم با ما بود و با این مسئله سال هاست دست و پنجه نرم می کنیم. می‌خواهم بدانم در شرایط فعلی آیا این امر باعث کند شدن پیشرفت کاری شما شده یا اینکه باعث نوآوری و خلاقیت شما شده است؟

- طبیعتاً برای رسیدن سریع و بی دغدغه به یک محصول پیشرفته یکی از راهکارها خرید از خارج است. اما در خرید خارجی، وابستگی محض است،هم از حیث پشتیبانی و هم از حیث آموزش. هر دوی این ها را هم که بگذاریم کنار یک محدودیت و محرومیت شدید دارد. این که آن سیستم و سامانه برای تاکتیکی در ذهن ما طراحی نشده. یک سامانه ای است که طراحی شده و بیشتر از این که نظامی و دفاعی باشد تجاری است. حکم درآمدزایی برای سازنده اش دارد. پس اگر ما میگوییم قائل به خرید از خارج نیستیم شعار نیست. یک؛ وابستگی قطعه ای می آورد. دوم؛ ما را از آن تاکتیک های دفاعی مان دور می کند. چون وقتی ما اگر به خارج متکی باشیم، باید بیاییم تاکتیک های دفاعی مان را بر اساس همین سیستم ها طراحی کنیم. در صورتی که طراحان و فرماندهان نظامی اول باید تاکتیک را روی کاغذ پیاده کنند و بعد بگویند ملزومات عملیاتی چه سامانه ای را مطالبه می کند. یعنی ما باید از عملیات به تحقیقات برسیم نه از تحقیقات به عملیات. از عملیات به تحقیقات رسیدن پاسخ همان سوال شماست یعنی ما بگوییم تحریم به ما آسیب رسانده است. چرا؟ تحریم به کسی آسیب می‌رساند که اولاً تحریم برایش معنا داشته باشد. برای ما اولاً معنای بین المللی ندارد. برای اینکه کسی باید تحریم بشود که قصد کشورگشایی دارد و حمله.

اما این تحریم چه منفعتی برای ما داشته است؟ نه فقط در پدافند هوایی بلکه در همه عرصه های تحقیقاتی کشور؛ من مثال رسانه ملی را می زنم. رسانه ملی 34 سال پیش چند شبکه تلویزیونی و رادیویی داشت؟ امروز بعد از گذشت این سال ها به چه میزان کانال و شبکه رسیده است؟ آیا این سال ها ما تحریم نبودیم؟ در همه عرصه ها همین پیشرفت شگرف و تعجب آور را می بینیم.

البته برای خودمان شگرف نیست. زیرا ما به جمله زیبای امام راحل ایمان داریم که ما می توانیم. آن ها اعتقاد ندارند و برای آن ها این دستاوردهای ما تعجب آور است. ما در همه عرصه ها پیشرفت داشتیم. پدافند هوایی که گفتم از زیر 100 نقطه در شروع جنگ تحمیلی گسترش داشتیم امروز به بیشتر 3600 نقطه رسیده. 3600 نقطه فقط نیروی انسانی نمی خواهد. پدافند هوایی تجهیزات محور است. ما اول تجهیزات می خواهیم و بعد نیروی متخصص و کارآمد که آموزش درست و کافی دیده باشد تا از این سامانه بتواند استفاده کند. باید تاکتیک حمله دشمن را بشناسیم. یعنی اشراف اطلاعاتی خوب داشته باشیم و بعد آمایش به موقع بدهیم تا غافلگیر نشویم. بعد اقدام به موقع انجام دهیم که نمونه آن را در مورد آرکیو 170 دیدید. بنابراین تحریم ها و تهدیدها اگر یک ارتباط مستقیم بین آن ها قائل شویم، نتیجه آن می شود بی اعتنایی ما به آن چه تهدید می شویم. بی اعتنایی ما به آن چه که تحریم مان کردند. در عین حال هوشیاری ما در مقابله و مواجهه با تهدیدها.

شاید به زبان ساده کار پدافند رصد و تأمین امنیت فضای کلی کشور است. احتمالاً تأمین این امنیت بدون رصد فضای خارج از کشور و آب های بین المللی اطراف میسر نمی شود. آیا این ها هم مورد رصد شما هستند؟


- ما از مرزهای جغرافیایی جمهوری اسلامی ایران تا فضایی را که بتوانیم عمق دفاعمان را پوشش دهیم یعنی این فضا ممکن است در جاهایی 200 کیلومتر هوایی باشد یا 100 کیلومتر یا 50 کیلومتر، بسته به نوع تهدیدات و نوع گسترش نیروهای فرامنطقه ای، رصد می کنیم. سامانه های ما در حقیقت به گونه ای گسترش پیدا کرده که بتواند تهدید را قبل از رسیدن به مرزهای جمهوری اسلامی ایران کشف کند نه روی مرزهای جمهوری اسلامی ایران. آب های بین الملل تعریف دارد. در همین دریای عمان بخشی از آن مرتبط با ما هست و بخشی از آن به کشور عمان برمی گردد. بین این ها آب‏روهای آزاد هست. بله ما اشراف اطلاعاتی روی این آب های آزاد این چنینی داریم. اما اگر بخواهیم برویم به سمت اقیانوس آرام و چین و... نه آنها فعلاً مورد مأموریت قرارگاه پدافند هوایی نیست.

امنیتی که الان در کشور داریم وقتی یک مقداری در فضای بین المللی و خاورمیانه مطالعه کنیم، می بینیم که امنیت بی نظیری است. امنیت یکی از آن مقولاتی است مثل سلامت که تا زمانی که از دست نرود ارزش آن پیدا نمی شود و مطمئناً یکی از پایه های ایجاد و پایداری این امنیت، قرارگاه پدافند هوایی است. می خواهم یک مقداری از سختی های کار همکارانتان در ایجاد این امنیت و نعمت بزرگ در این منطقه آشوب زده بفرمایید.
- قرارگاه پدافند هوایی یک قرارگاه 24 ساعته و بدون تعطیلی است. تعطیلات عید نوروز که همه به مسافرت می روند و هر تعطیلی که برای هرکسی لذت بخش است در اینجا تعطیل نیست و کار شبانه روزی است. در حقیقت شما قرارگاه پدافند هوایی را اورژانس یک بیمارستان در سطح کل کشور درنظر بگیرید. اورژانس یک بیمارستان در یک شهرستان تعطیل بشود چه اتفاقی می افتد؟ یعنی حتی اگر مریضی بیاورند یا مصدومی بیاورند که از بستگان رئیس بیمارستان هم باشد تا بخواهد تیم خودش را فراهم کند آن مریض از دست رفته است. قرارگاه پدافند هوایی مانند یک اورژانس آرامش‏بخش برای کل کشور است. این گونه کار می کند. در این اورژانس باید آدم هایی باشند که هم متخصص باشند و هم این اورژانس را باور داشته باشند. دلیل عمده متخصص بودن و شدنشان این است که شاکله قرارگاه را جوانان تشکیل می‌دهند. اگر شما برگردید به سنوات ابتدایی انقلاب تمام مسئولان آن زمان هم جوان بودند. الان قرارگاه پدافند هوایی آن شرایط را دارد. یعنی با تیمی جوان اما مقتدر کار می کند. هم باید آموزش درستی برای مسائل فنی، تکنیکی و تخصصی ببیند هم زمان این آموزش آن قدر کوتاه اما کیفی باشد که سریع این نفر، افسر یا درجه دار و کارمند بیاید به صحنه رزم. هم بتواند آن چنان روحیه و باورش را ارتقاء ببخشد که در صحنه های سخت معیشتی کم نیاورد. چرا عرض می کنم صحنه های سخت معیشتی؟ برای اینکه پدافند هوایی سامانه موشکی اش نمی تواند کنار شهر باشد. باید در عمق خاک کشور خودمان باشد. در بیابان ها، کوه ها، دره ها و دهلیزها. در محل هایی که محل زندگی نیست. به همین منظور آمادگی و آموزشی که این نفر در بعد خودباوری باید داشته باشد این است که مستحکم باشد. بین خود و خدایش این معامله را بکند که اگر قرار است بین این 3600 نقطه عده و عده پدافند هوایی تقسیم شود، این تقسیم به صورت استقراری نمی تواند باشد. باید مأموریت های سنگینی را برود. باید بپذیرد که در مواقع مواجهه و مقابله با دشمن با هواپیمای دشمن و موشک دشمن، این گونه نیست که داخل سنگر باشد. مگر رادار ما در داخل سنگر می‌تواند کشف کند. مگر موشک ما از داخل سنگر می تواند شلیک کند. مگر دیده‏بان می تواند ببیند. مواجهه ما یک مواجهه تن به تن است. یک مواجهه چشم در چشم است. پس اگر این اتفاق بیفتد شهادت آن هم از جمله شهادت هایی است که خودشان انتخاب کرده اند. نه اینکه اتفاق افتاده باشد. آموزش های مکتبی و عقیدتی برای این پرسنل از نان شب هم واجب تر است که به خودباوری برسند. بتواند ایستادگی و پایداری داشته باشد. همان کاری که شهدای سایت سوباشی کردند. من که دیدم به آن ها حمله شده است. من که می دانستم منهدم می شود اما تا آخرین لحظه ایستادند و با عده حداکثری هم ایستادند. در اتاقی که می‌توانست 7 نفر مأموریت را انجام بدهد، 19 نفر ایستادند و هر 19 نفر هم شهید شدند. آیا اسم این شهادت، انتخاب نیست. آموزش های امنیتی و حفاظتی؛ اگر دشمن از سامانه های ما مطلع شود طبیعتاً ما محکوم به شکست هستیم. پس باید حصار پیرامونی ما یعنی آموزش حفاظتی و امنیتی ما بسیار مستحکم تر از آموزش‌های امنیتی سایر نیروها باشد. هرچند که آن ها هم نیاز دارند اما نیاز ما از نان شب هم واجب تر است. این را هم عرض کنم که حق مطلب را ادا کرده باشم؛ از کارکنان ما بیشتر خانواده های آن ها سهیم هستند. چون دوری همسران خودشان را در مدت زمان های بسیار زیاد حتی با گذشت 20 سال از جنگ تحمیلی همچنان تحمل می کنند.

اگر موافق باشید چند سوال شخصی هم بپرسم.‌ آخرین کتابی که خواندید یا احیاناً در حال خواندن آن هستید؟
- من معمولاً کتاب های تخصصی در زمینه الکترونیک یا الکترومکانیک را مطالعه می کنم.

اهل چه ورزشی هستید؟نزدیک به دو سال است که ورزش تخصصی نکرده ام. اما در حدود پنج-شش سال جودو کار کرده ام. قبل از آن هم کشتی کار می کردم.

آخرین باری که با خانواده تان به سفر رفتید؟
- عید نوروز امسال بود.

اهل رفتن به سینما هم هستید؟
- اتفاقاً خیلی علاقه دارم اما معمولاً وقت نمی کنم به سینما بروم. معمولاً فیلمی که ساخته می شود و در پرده سینما به نمایش در می آید چند ماه بعد در رسانه های خانگی می آید و به فروش می رسد. تهیه می کنم و می بینم.

رابطه‌تان با نیروها و سربازان چطور است؟- ما ملاقات های مردمی داریم که در این ملاقات ها خانواده‌ها، خود پرسنل و سربازان هستند. یک وقتی به نماز می رویم یک سربازی می خواهد ترخیص بشود که یک مقداری مشکل دارد، می آید و می گوید. این طور نیست که خیلی بسته عمل کنیم و بگوییم بروید با سلسله مراتب جلو بیایید. فضا، فضای بازی است.

گمان می کنم شما جوان ترین فرمانده ارشد نظامی در کشور هستید. مردم شاید دوست داشته باشند بدانند چطور به این جایگاه رسیدید، فرمانده معظم کل قوا به شما اعتماد کردند و این مسئولیت مهم را به شما سپردند؟- اول عنایت خداست. دوم دعای پدر و مادرم است. سوم همراهی خانواده است. اگر خانواده خودم همراهم نبودند هیچ اتفاقی نمی افتاد. همه این ها یک مجموعه عواملی است در یک مسیری. اما وقتی که در این شرایط قرار گرفتیم می رسیم به این اعتمادی که فرمانده معظم کل قوا و فرمانده محترم کل ارتش کردند. این اتفاق شاید در این عرصه و در این برهه زمان خیلی کم نظیر باشد اما اگر از زمان ابتدای انقلاب اسلامی فکر کنید کم نظیر نیست و ما رده آخر آن ها هستیم!

اینجا خانه صهیونیست‌ها نیست؟ +تصاویر


ارتباط آژاکس و یهودیت از دیروز تا امروز/
آژاکس که نامش با یهودیت و حمایت از رژیم اشغالگر گره خورده بود، این روزها در تلاش است تا خود را فقط یک تیم فوتبال نشان دهد؛ بدون جهت مذهبی و سیاسی.
گروه ورزشی مشرق- وقتی وارد ورزشگاه می شدید، هزاران نفر فریاد می زدند: "یهود، یهود". آنها پرچم های رژیم اشغالگر را در هوا به چرخش در می آوردند و به حامیان جدی این رژیم و یهودیان تبدیل شده بودند. برای دهه ها، آژاکس به عنوان پایگاهی برای یهودیان شناخته می شد که هواداران ویژه ای هم در هلند و جهان داشت؛ اما اکنون وضعیت در این باشگاه عوض شده است. مدتی است از غیر یهودی بودن می گویند و خود را از تاریخشان مبرا می دانند.

چه اتفاقی در آژاکس روی داده که چنین رفتار می کنند. این را نیز در نظر داشته باشید که این باشگاه هلندی، اکنون به سیبل انتقادها از سوی حامیان صلح در اروپا نیز تبدیل شده است. بسیاری از مخالفان رژیم صهیونیستی، این تیم را نماینده این رژیم می دانند. در حقیقت، آژاکس به محلی برای حمایت از فلسطین و مخالفت با ارژیم اشغالگر تبدیل شده است. این نیز یعنی یک تهدید جدی!


وقتی وارد ورزشگاه می‌شدید، هزاران نفر فریاد می‌زدند: "یهود.. یهود..". آنها پرچم‌های رژیم اشغالگر را در هوا به چرخش درمی‌آوردند و به حامیان جدی این رژیم و یهودیان تبدیل شده بودند.
* آژاکس یهودی است؟
شنین صحبت های یوری کرونل، مدیر باشگاه آژاکس در این باره قابل توجه است؛ البته باید به یاد داشت که خودش یهودی است. "آژاکس باشگاهی است با تعداد محدودی عضو و هوادار یهودی. هیچ چیز بیشتری در نسبت یهودیت و باشگاه ما وجود ندارد. تصویری که از آژاکس وجود دارد، یک باشگاه یهودی است و هوادارانش نیز خود را یهودی خطاب می کنند؛ اما همانقدر که من چینی هستم، آنها نیز یهودی هستند."

البته، روایت تاریخ نیز چنین دلالت دارد که ارتباط رسمی چندانی میان یهودیت و این باشگاه هلندی نبوده است. در این زمینه، سیمون کوپر، نویسند ورزشی تحقیقات گسترده ای انجام داده که می تواند تامل برانگیز باشد. "آژاکس هرگز یک باشگاه وابسته به یهودیت نبوده است. قبل از جنگ چهانی دوم، آژاکس متعلق به طبقه متوسط جامعه آمستردام بوده که هر کس قابلیت مالی برای عضویت در آن را نداشته است. بسیاری از یهودیان ساکن در این شهر توانایی عضویت نداشته اند."

اما مکان قرار گرفتن باشگاه نیز دارای اهمیت ویژه ای بوده است. کوپر در این زمینه عنوان می دارد: "آژاکس در شرق آمستردام بود که مرکز زندگی یهودیان به شمار می رفته است. این هم موجب می شده تا زیاد اطراف باشگاه باشند. در همان دوران، در آمستردام باشگاهی بوده که تمامی بازیکنان و مدیرانش یهودی بوده اند؛ اما آژاکس چنین شرایطی نداشته است." اشاره وی به این است که تردد زیاد یهودیان و حضور در ورزشگاه، دلالت بر ارتباط مذهبی داشتن نیست.


بعد از جنگ جهانی دوم، شخصی به نام "یاپ فن پراگ" که یهودی است، به عنوان مدیرعامل انتخاب می‌شود. این ماجرا موجب خوشحالی عجیب یهودیان می‌شود که به سمت این مجموعه سرازیر می‌شوند. این را می‌توان درباره بازیکنان تیم نیز دید که شماری یهودی هستند.

* جنگ جهانی دوم و یهودیان
براساس روایت های ثبت شده در مدارک تاریخی، در جریان جنگ جهانی دوم بیش از سه چهارم جمعیت یهودیان آمستردام توسط نازی ها مجبور به مهاجرت شده یا کشته شده اند. همین نیز موجب شده تا اساسا آرایش جمعیتی یهودیان در این شهر و اطراف آژاکس برهم خورد. تحلیل کوپر درباره دوران بعد از جنگ قابل توجه است: "بعد از اتفاقات جنگ جهانی دوم درباره یهودیان، شخصی به نام یاپ فن پراگ که یهودی است، به عنوان مدیرعامل انتخاب می شود. این ماجرا موجب خوشحالی عجیب یهودیان می شود که به سمت این مجموعه سرازیر می شوند. این را می توان درباره بازیکنان تیم نیز دید که شماری یهودی هستند." این اتفاق در دهه 1970 میلادی روی می‌دهد.

واکنش "یوری کرونل" به این تحلیل نیز جالب توجه است: "بیشتر یهودیان هلندی در آمستردام ساکن بوده و طبیعی است که هوادار تیم اول شهر باشند. این منطقی است که طرفدار تیم شهر روتردام (فاینورد) نباشند. این موضوع ساده است؛ یهودیانی که فوتبال  را دوست دارند، هوادار آژاکس هستند." وی قصد دارد این ارتباط را صرفا یک موضوع جغرافیایی تفسیر کند.

* هولیگانیسم و یهودی شدن آژاکس؟
با آغاز دهه 1980 میلادی و آغاز هولیگانیسم (اوباشگری)، چهره آژاکس به عنوان باشگاهی یهودی تثبیت شد و همه آن را بدین شکل شناختند. سیمون گوپر توصیف می کند: "آمستردام در طول تاریخ به عنوان شهری یهودی شناخته شده و تیمش نیز چنین عنوانی را یدک می کشید. همین باعث شد تا یکی از اهداف اصلی هولیگان ها و جریان های ضدیهودیت باشد. آنها نیز با پوشیدن لباس هایی که رویشان نوشته شده بود "اگر تو می خواهی ما را یهودی صدا کنی، ما باهاش موافقیم"، واکنش نشان دادند." در حقیقت، یک واکنش عصری بر این موضوع تاریخی دامن می‌زند.

یوری کرونل در این باره می گوید: "این موضوع مرا ناراحت نمی کند که هواداران ما بگویند یهودی هستند، در صورتی که نیستند. این حس واقعی آنها نیست و فکر می کنم بهتر است که متوقف شود."


در حقیقت، مخالفت با آژاکس به محوری برای حمایت از جریان‌های مبارز فلسطینی و انتقاد از یهودیان در اراضی اشغالی تبدیل شده است. همین نیز یعنی تهدیدی جدی برای رژیم اشغالگر.

* مشکلات یهودیت برای تیم
اما در سال‌های اخیر شاهد آن هستیم که این موضوع تبدیل به مشکلی جدی برای آژاکس شده است. یکی از فریادهای جدی در ورزشگاه‌های رقیب این تیم، اشاره به جنگ جهانی دوم است. امروزه شعار معروفی است که در ورزشگاه‌ها شنیده می‌شود "حماس! حماس! به یهودیان کمی گاز بدهید" که مربوط به افسانه اتاق‌های گاز است. در حقیقت، مخالفت با آژاکس به محوری برای حمایت از جریان‌های مبارز فلسطینی و انتقاد از یهودیان در اراضی اشغالی تبدیل شده است. همین نیز یعنی تهدیدی جدی برای رژیم اشغالگر.


در حقیقت، مخالفت با آژاکس به محوری برای حمایت از جریان های مبارز فلسطینی و انتقاد از یهودیان در اراضی اشغالی تبدیل شده است. همین نیز یعنی تهدیدی جدی برای رژیم اشغالگر.
اشاره‌ای به یک خاطره از سوی مدیر فعلی آژاکس که در آن دوران در کادر اجرایی باشگاه بود، قابل توجه است. "اتوبوس ما در حال حرکت بود که هواداران فاینورد به سمت ما آمده و سلام هیتلری می‌دادند. یا قبل از بازی برابر اوترخت که فریاد می‌زدند" یهودی‌ها در حال رفتن به سمت مرگ هستند". این شعارها و حرکات عقبه ای ضدیهودی نداشت؛ اما همین نگاه تاریخی موجب اینها می‌شد."




فشار افکار عمومی به این تیم بابت این گرایش سیاسی و وجهه نامطلوب رژیم اشغالگر در سال‌های اخیر موجب شده تا مدیران این تیم به این سمت حرکت کنند. حرکتی که با تمام توان ادامه دارد؛ اما همچنان این تیم و هوادارانش را با پرچم رژیم اشغالگر می‌شناسند.

* حرکت برخلاف تاریخ؟
این ماجرا موجب شده تا باشگاه آژاکس خواستار برخوردی جدی با این فضا در تمامی ورزشگاه‌ها شود. "این اتفاقات وقتی تمام می‌شود که قانونگذاری و مجازاتی جدی در این راستا صورت گیرد. مجازات های سنگین شاید بتواند جلوی این ماجراها را بگیرد؛ اما بعید می دانم باشگاه ها اراده ای در این زمینه داشته باشند." کرونل نسبت به این وضعیت خوش بین نیست. او تلاش دارد تا باشگاه را از یهودیت مبرا کند؛ اتفاقی که فریادهای علیه رژیم صهیونیستی را نیز قطع می کند. در حقیقت، می توان این را ترفندی در راستای موج ضدصهیونیستی مقابل این تیم دید.

اگرچه برخی دلایل دلالت بر نداشتن ارتباطی جدی میان آژاکس و یهودیت دارد؛ اما سابقه‌ای چنددهه‌ای، نشان از حمایت ویژه یهودیان آمستردام از این تیم دارد. فشار افکار عمومی به این تیم بابت این گرایش سیاسی و وجهه نامطلوب رژیم اشغالگر در سال های اخیر موجب شده تا مدیران این تیم به این سمت حرکت کنند. حرکتی که با تمام توان ادامه دارد؛ اما همچنان این تیم و هوادارانش را با پرچم رژیم اشغالگر اسرائیل می‌شناسند.

پاسخ به شبهاتی درباره ولادت حضرت مهدی(ع)/ اعتراف 40 عالم اهل سنت به ولادت امام زمان(عج)


گفت‌وگوی مشروح فارس با علی‌اصغر رضوانی/1
پاسخ به شبهاتی درباره ولادت حضرت مهدی(ع)/ اعتراف 40 عالم اهل سنت به ولادت امام زمان(عج)

دلیل بر ولادت و وجود حضرت مهدى‏(ع) در حقیقت همان ادله نقلى متواتر و صحیح است که دلالت بر ولادت و وجود حضرت دارد، زیرا روایات صحیح السند در این باره شنیده شده و جماعت بسیارى نیز آن حضرت را مشاهده کرده‌اند.

خبرگزاری فارس: پاسخ به شبهاتی درباره ولادت حضرت مهدی(ع)/ اعتراف 40 عالم اهل سنت به ولادت امام زمان(عج)

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، یکی از شبهاتی که با هدف سست کردن اعتقادات شیعه از سوی برخی رسانه‌های فارسی زبان ماهواره‌ای به خصوص رسانه‌هایی که از طرف وهابیت راه اندازی شده است، مطرح می‌شود، اصل تولد حضرت مهدی (عج) است.

به همین جهت گفت‌وگوی مشروحی با «علی اصغر رضوانی» استاد مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم و نویسنده کتاب‌های مختلف درباره امام زمان مانند «علایم ظهور»، «هنگامه ظهور»، «حکومت حضرت مهدى‌ ‏علیه‌السلام در عصر ظهور»، «وظایف ما در عصر غیبت‏»، «بررسى دعاى ندبه» و «‏دکترین مهدویت تنها راه نجات بشر» انجام دادیم که بخش اول آن از نظر می‌گذرد.

 

قرآن به بسیارى از مسائل اشاره نکرده است و بیان آن را به پیامبر واگذار نموده است

به عنوان نخستین سؤال بفرمایید چرا در قرآن به مسئله ولادت حضرت مهدی (عج) صریحاً اشاره نشده است؟

اولاً قرآن به بسیارى از مسائل عقیدتى و عملى اشاره نکرده است، بلکه بیان آن را به پیامبرش واگذار نموده است، گرچه اصول معارف و احکام در قرآن کریم موجود است. موضوع ولادت حضرت مهدی(ع) نیز از جمله همین معارف است که به وسیله پیامبر(ص) و اهلبیت علیه (ع) تبیین شده است.

ثانیاً: از بعضی از آیات قرآن به طور وضوح ولى کلى استظهار مى‌شود که باید در هر زمانى انسان کامل و معصومى به نام حجت خدا موجود باشد. پس باید حجت خدا در این زمان متولد شده باشد.  

بیش از چهل نفر از علمای اهل سنت به ولادت امام زمان (عج) اعتراف کرده‌اند

آیا کسی از علمای اهل سنت به ولادت حضرت اعتراف کرده است؟

بله، گروهى از علماى اهل سنّت به ولادت فرزندى براى امام حسن عسکرى ‏علیه‌السلام به نام مهدى‏ علیه‌السلام اعتراف کرده‌اند که تعداد آنها بیش از چهل نفر است.

بنده به چند نفر از آنها اشاره می‌کنم.

علامه شمس‏الدین قاضى ابن خلکان شافعى. (وفیات الاعیان جلد4 ص 176) ابن اثیر جزرى. (الکامل فى التاریخ جلد4 ص 454) محیى الدین عربى. (فتوحات مکیه باب316) شیخ سلیمان قندوزى حنفى. (ینابیع المودة جلد3 ص 306) ابن خلدون. (تاریخ ابن خلدون جلد3 ص 361) جلال الدین بلخى رومى. (به نقل از ینابیع المودة جلد3، ص 350) فخر رازى شافعى. (الشجرة المبارکة فى انساب الطالبیه ص 78و79) شیخ عبداللَّه بن محمّد شبراوى مصرى شافعى. (الاتحاف بحبّ الاشراف ص 179)

برخى از علمای اهل سنت تصریح به زنده بودن حضرت و نیز موعود بودن او دارند

آیا کسی از علمای اهل سنت هست که فرزند امام عسکری(ع) را همان منجی منتظر بد‌اند؟

هر چند بعضی از علماى اهل سنت فقط به ولادت فرزندى به نام مهدى از امام حسن عسکرى ‏علیه‌السلام اشاره کرده‌اند و حیات او تا این زمان و منجى و موعود بودن او را به شیعه نسبت مى‌دهند، ولى عده‌ای از آنان تصریح به زنده بودن او تاکنون و نیز موعود و منجى بودن او دارند مثلاً محمّد بن یوسف گنجى شافعى مى‌گوید: ابو محمّد حسن عسکرى‏علیه السلام ازخود فرزندى به جاى‏ گذاشت که همان امام منتظر است. (کفایة‌الطالب، ص 312)

یا عبدالوهاب شعرانى حنفى مى‌‌گوید: در آخر الزمان امید به خروج مهدى است. او از اولاد امام حسن عسکرى‏ علیه‌السلام است. ولادت او نیمه شعبان سال 255 هجرى اتفاق افتاد. تا به حال زنده است تا با حضرت عیسى‏ علیه‌السلام اجتماع کند. عمرش تا این زمان 706 سال است. این چنین شیخ حسن عراقى به من خبر داد. (الیواقیت و الجواهر، ج 2، ص 127)

همچنین نورالدین عبدالرحمن جامى حنفى؛ بعد از بیان تاریخ ولادت حضرت مهدى‏ علیه‌السلام مى‌گوید: او کسى است که زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد. (شواهد النبوه، ص 404)

قاضى بهلول بهجت افندى مى‌‌گوید: ولادت امام دوازدهم در پانزدهم ماه شعبان سال 255 هجرى بود و اسم مادرش نرجس است. براى او دو غیبت است: یکى صغرا و دیگرى کبرا. هر گاه خداوند به او اذن دهد ظهور کرده، آن گاه زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد. (المحاکمة فى تاریخ آل محّمدصلى الله علیه وآله، ص 246)

لطفاً در پاسخ به این شبهه که موضوع ولادت حضرت مورد اتفاق بزرگان شیعه نبوده است توضیح بفرمایید؟

این مسأله صحیح نیست چون علماء و عموم شیعه امامیه بعد از وفات امام حسن عسکرى‏ علیه‌السلام در طول قرن‏ها بر ولادت امام زمان‏ علیه‌السلام اتفاق داشته‌اند.

اگر چه در ابتدا حیرت و شکى در ولادت و امامت آن حضرت در بین گروهى از شیعیان بود، ولى بعد از گذشت زمان نه چندان طولانى و به عنایت و تبلیغ بزرگان امامیه، همگى به راه مستقیم هدایت شده و به امامت امام عصر علیه‌السلام اعتقاد پیدا کردند، همان‌گونه که شیخ مفید در کتاب «الفصول المختاره» به آن اشاره کرده است.

محدثین امامیه نهایت کوشش و احتیاط خود را در نقل احادیث در کتب خود داشته‌اند

آیا صحیح است که مبنای مؤلفان مصادر مهدویت در نقل حدیث قوی نبوده است؟

معروف نزد قدما چنین بوده که هر روایتى در مسائل تاریخى و از آن جمله موضوع مهدویت را بدون بررسى سند آن نقل مى‌کردند. ولى بعد از آن عصر، حرکت جدیدى پدید آمد و بین روایات تمییز داده شد، تا زمانى که حرکت اصولیین پدید آمد و اخبار را به دسته‌هاى مختلف از قبیل: صحیح، حسن، قوى و ضعیف تقسیم کردند، ولى این پیشرفت و حرکت شامل روایت‌هاى تاریخى که از آن جمله روایات مهدویت است، نشد.

این ادعا درست نیست چون اولاً  آنچه از قدماى محدثین امامیه مى‌دانیم این است که آنها نهایت سعى و کوشش و احتیاط خود را در جمع و نقل احادیث در کتب خود داشته‌اند، که از آن جمله کلینى رحمة  الله علیه است.

کلینی نزد اهل فن حدیث، معروف به دقت نظر و احتیاط در نقل اخبار است. و نیز مى‌دانیم که بزرگانى امثال شیخ طوسى ‏رحمة الله علیه چه اهتمام وافرى به شناخت شیوخ روایى خود داشته‌اند.

شخصى مثل شیخ صدوق‏ رحمة الله علیه عادتاً شیوخ خود را مى‌شناخته و نیز از حالات آنان از ایمان و عدالت آگاهى داشته است، و از کسى که او را نمى‌شناخته روایت نقل نمى‌کرده است.

ثانیاً ما اطمینان داریم که این بزرگان به صحت این گونه روایات که در باب امامت و مهدویت وارد شده اطمینان کامل داشته‌اند، و یا لااقل به جهت برخى قرائن معتبر که همراه آنها بوده و موجب جبران ضعف برخى از آنها مى‌شده، آنها را با اطمینان کامل نقل مى‌کردند. و گرنه جاى این سؤال باقى است که امثال شیخ صدوق و طوسى و دیگران چه اهدافى غیر از احتجاج و استدلال به آنها، داشته‌اند. مگر این نیست که شیخ صدوق کتابش را براى رفع حیرت در امر حضرت مهدى‏ علیه‌السلام نوشته است؟

ثالثاً تمام یا بیشتر اصول و منابع اصلى احادیث مهدویت که در سه قرن اوّل نوشته شده به دست شیخ صدوق، طوسى و نعمانى رسیده و خود به آن کتاب‏ها استناد داشته‌اند، و لذا به آن روایات استدلال مى‌نمودند.

رابعاً گرچه تقسیم حدیث به چهار قسم از اصطلاحات متأخرین است ولى قدماى محدثین از آن جمله شیخ طوسى  روش خاصى در قبول خبر داشته‌اند.

احتمالى نیز وجود دارد که بناى قدما بر تمسک به «اصالة الصدق و العدالة» باشد. یعنى اصل اولى بر صدق و عدالت راوى است مگر آنکه خلاف آن ثابت شود.

مقصود از این اصل همان اصل عدم و یا استصحاب عدم فسق است. به همین جهت است که ما احتیاجى به اثبات عدالت خواه به معناى ملکه یا حسن ظاهر نداریم؛ زیرا احراز آن مستلزم تعطیل امور و تضییع بسیارى از مصالح است. کمتر کسى است که بتوان عدالت او را به اثبات رسانید. این مطلب مورد تأیید عقلا نیز هست.

براى اثبات اعتبار روایات نباید تنها اعتبار سندى را مطرح ساخت، بلکه باید به همه راه‌ها و اسباب اعتبار شخص توجه کرد و در نظر داشت که مبناى بسیارى از عالمان شیعه، بلکه اکثریت قریب به اتفاق آنان، حجیّت خبر موثوقٌ به است؛ یعنى خبرى که از طرق مختلف به آن اطمینان و وثوق حاصل شود.

در مورد ولادت حضرت روایات قوی و صحیحی وجود دارد

آیا روایات ولادت حضرت مهدی (عج) ضعیف است؟

خیر، چون احادیث مربوط به ولادت حضرت مهدى‏ علیه‌السلام به خاطر وجود برخى از سندهاى صحیح در بین آنها کافى است که سند روایات دیگر که از ضعیف هستند را تقویت کند، و این مسلکى است که مورد قبول محدثین شیعه و اهل سنّت واقع شده است.

همچنین احادیثى که درباره مسائل مسلّم اعتقادى و کلامى است از آن جهت که نزد شیعه ثابت بوده و به تأیید قطعى عقل نیز رسیده است، راویان آن مورد جرح و تعدیل قرار نگرفته‌اند، و به طور کلى احتیاجى به آن نبوده است، که از آن جمله مى‌توان به احادیث مهدویت اشاره کرد.

البته احادیث ولادت حضرت مهدى ‏علیه‌السلام که به دلالت مطابقى یا تضمنى یا التزامى دلالت بر ولادت حضرت دارد از حدّ لازم تواتر فراتر رفته است، لذا به جهت آنکه مفید یقین است احتیاج به بررسى سندى ندارد.

خبر متواتر، نقل جماعت کثیرى است که اتفاقشان بر دروغ، محال است و مى‌‌دانیم که در خبر متواتر لازم نیست که هر یک از راویان حدیث از ثقات و عدول باشند، بلکه مى‌‌توان از راه تراکم احتمالات به یقین رسید.

شخص متتبّع بعد از ملاحظه وضع سیاسى عصر امام عسکرى‏ علیه‌السلام و قبل و بعد از آن پى مى‌برد که یکى از عوامل جهالت حال راویان احادیث ولادت حضرت مهدى‏علیه السلام همان فشارهاى سیاسى بوده که از طریق حاکمان ظلم و جور بر شیعیان وارد شده است، و لذا بسیارى از راویان، خود را با اسامى مستعار معرّفى مى‌کردند تا شناخته نشوند، خصوصاً با در نظر گرفتن اینکه برخى از راویان از مناطق دور به سامرا مى‌آمده و در مورد حضرت سؤال مى‌کردند و براى دیگران نقل مى‌نمودند.

حدود 107 روایت از پیامبر(ص) در مورد ولادت حضرت نقل شده است

در مورد ولادت حضرت مهدی(عج) از رسول خدا(ص) خبری رسیده است؟

بله، از 107 حدیث، شهادت به ولادت آن حضرت از ناحیه رسول خدا صلى الله علیه وآله استفاده مى‏شود.

مثلاً ابن عباس از رسول خدا صلى الله علیه وآله نقل کرده که فرمود: خداوند تبارک و تعالى توجّهى بر زمین کرد و مرا انتخاب نمود و من را نبى قرار داد سپس بار دوم توجهى کرد و على را از روى زمین انتخاب نمود و او را امام قرار داد و مرا امر نمود که او را برادر و ولىّ و وصىّ و خلیفه و وزیر خود قرار دهم، پس على از من و من از على‌ام، او شوهر دختر من و پدر دو نوه‌ام حسن و حسین است. آگاه باشید که خداوند تبارک و تعالى من و آنان را حجت‌هایى بر بندگانش قرار داده است. و از صلب حسین امامانى قرار داد که به امر من قیام کرده و وصیت مرا حفظ خواهند نمود. نهمین از آنها قائم اهل بیت من و مهدى امّت من است. شبیه‌ترین مردم به من در شمایل و اقوال و افعال است. بعد از غیبت طولانى و حیرت گمراه کننده ظهور مى‌کند.

اهل بیت علیهم‌السلام با احتیاط تمام با نشر قضیه ولادت حضرت برخورد مى‌‏کردند

چرا هیچ یک ازامامان هویت شخصی حضرت مهدی(عج) را بیان نکرده‌اند؟

چون همان گونه که از بسیارى روایات استفاده مى‌شود موقعیّت حضرت مهدى ‏علیه‌السلام از جهت سیاسى بسیار خطیر بوده است، زیرا حاکمان ظلم و جور از آنجا که مى‌دانستند او با ظلم و بى‏عدالتى در سطح گسترده مقابله مى‌کند و زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد، لذا از ابتدا درصدد مقابله شدید با او برآمده بودند.

به همین جهت، اهل بیت عصمت و طهارت‏ علیهم‌السلام نیز با احتیاط تمام با نشر قضیه ولادت حضرت برخورد مى‏کردند، تا از طرفى زمینه سازى اعتقاد ولادت آن حضرت را بیان کرده باشند و از طرف دیگر کارى نکنند که جان آن حضرت در خطر افتد.

البته هر یک از معصومین‏ علیهم‌السلام از حضرت رسول اکرم‏(ص) گرفته تا امام عسکرى‏(ع) در صدد تشخیص هویّت حضرت مهدى‏ علیه‌السلام برآمده‌اند.

 

 

 

وضعیت دشوار سیاسی اقتضاء می‌کرد ولادت امام زمان (عج) مخفی بماند

چرا ولادت حضرت در اختفای تام صورت پذیرفت؟

امام حسن عسکری (ع) معاصر با حکومت سه نفر از حاکمان بنى عباس؛ یعنى معتز، مهتدى و معتمد بوده است.

معتمد عباسى تعصّب و کینه خاصى نسبت به اهل بیت‏ علیهم‌السلام داشت. از جمله کارهاى او این بود که بعد از شهادت امام عسکرى ‏علیه‌السلام دستور داد خانه حضرت را تفتیش کرده، تا از وجود فرزند حضرت آگاه شود، و این به جهت سعایتى بود که جعفر به دستگاه حاکم کرده بود.

در این مورد جریانی نقل شده که نشان دهنده وضعیت سیاسی زمان حضرت است.

داوود بن اسود مى‌گوید: امام عسکرى ‏علیه‌السلام عصایى به من داد و فرمود: این را به عَمْرى برسان. در بین راه عصا شکست، ناگهان مشاهده کردم که در میان آن نامه‌اى است. خدمت امام که رسیدم جریان را بازگو کردم. حضرت فرمود: «... وإذا سمعت لنا شاتماً فامض لسبیلک الّتى أمرت بها وإیّاک أن تجاوب من یشتمنا أو تعرفه من أنت، فأنا ببلد سوء ومصر سوء وامض فى طریقک فإنّ أخبارک وأحوالک ترد إلینا فاعلم ذلک» یعنی هر گاه مشاهده کردى که کسى ما را دشنام مى‌دهد تو به دنبال مأموریتى که فرستاده شدى برو، و مبادا در صدد پاسخ او برآیى یا خودت را به او معرفى کنى، زیرا ما در بد شهرى قرار داریم، تو به راه خودت ادامه بده، زیرا اخبار و احوال تو به ما مى‌رسد، این را به خوبى بدان.

حتى مشاهده مى‌‌کنیم که امام به اصحاب خود دستور مى‏دهد تا هیچ کس به او سلام نکند و با دست به او اشاره ننماید زیرا در غیر این صورت جانش در امان نخواهد بود.

امام حسن عسکری(ع) پنهانی با شیعیان ملاقات می‌کرد

حضرت‏ علیه‌السلام براى ملاقات با شیعیان خود مکانى را معین مى‌‌کرد و مى‌‏فرمود: «صیروا إلى موضع کذا وکذا وإلى دار فلان بن فلان. العشاء والعتمة فى لیلة کذا، فإنّکم تجدونى هناک...» یعنی در فلان مکان و فلان خانه، شب هنگام مراجعه کنید که مرا در آنجا خواهید یافت.

محمّد بن عبدالعزیز بلخى مى‌گوید: صبح هنگامى در خیابان گوسفند فروشان نشسته بودم که ناگهان مشاهده کردم امام عسکرى‏ علیه‌السلام از منزل خود خارج شده و به سوى خانه عمومى مى‌رود. در دلم گفتم: اگر فریاد زنم که این مرد، حجت خداست، بر شما باد که او را بشناسید مرا خواهند کشت؟ هنگامى که حضرت به من نزدیک شد با انگشت سبّابه خود بر دهان خود اشاره فرمود که ساکت باش! همان شب حضرت را ملاقات کردم، فرمود: «إنّه هو الکتمان أو القتل فاتّقِ اللَّه على نفسک» یعنی یا باید کتمان کنى و یا اینکه به قتل خواهى رسید. بر خودت از خدا بترس.

به همین جهت است که مرحوم مقدس اردبیلى مى‌فرماید: هرگاه حدیثى از «رجل» نقل شد، مقصود امام حسن عسکرى‏ علیه‌السلام است.

این قضایا وضعیت بس دشوار سیاسى عصر امام عسکرى‏ علیه‌السلام و زمان ولادت امام زمان ‏علیه‌السلام را مى‌رساند. و به همین جهت است که ولادت آن حضرت در اختفاى تام صورت پذیرفت.

در این بین امام عسکرى ‏علیه‌السلام دو وظیفه را دنبال مى‌کرده است: یکى اینکه حضرت در صدد اثبات ولادت و وجود فرزندش بوده است و دیگر اینکه طورى باید فرزندش را معرفى کند که جانش در خطر نیفتد.

ادلّه نقلى قرآنى و حدیثى بر ولادت امام زمان(عج) دلالت دارد

آیا ایمان به وجود حضرت یک فرضیه فلسفی و ظنی است؟

خیر، مسأله ایمان به وجود و ولادت حضرت مهدى ‏علیه‌السلام گرچه پشتوانه عقلى و فلسفى قطعى دارد، ولى ادلّه نقلى قرآنى و حدیثى نیز بر آن دلالت دارد.

نه تنها روایات فراوانى در حدّ تواتر بر ولادت حضرت دلالت دارد، بلکه احادیث صحیح السند نیز این موضوع را تأیید مى‌نماید. و نیز ادله نقلى فراوانى در حدّ تواتر بر وجود حضرت دلالت دارد.

اکثر جامعه شیعى بعد از امام حسن عسکری (ع) معتقد به ولادت امام زمان‏(ع) بودند

گفته شده که که برخی از شیعیان بعد از امام حسن عسکری(ع) قائل به توقف شدند در این مورد اگر مطلبی هست بفرمایید؟

این مطلب صحت ندارد چون از کتب تواریخ و ملل و نحل استفاده مى‌شود اکثر جامعه شیعى در آن زمان، معتقد به ولادت امام زمان‏ علیه‌السلام بودند. گرچه بعد از وفات امام عسکرى علیه‌السلام شیعیان در ابتدا به چهارده فرقه متفرق شدند ولى بعد از مدتى کوتاه با ارشادات علما و اصحاب، همگى معتقد به ولادت و وجود امام خود شدند.

در مورد توقف شیعیان روایتى نقل شده که ادعا شده دلالت بر تحقق فترت و انقطاع امامت دارد، اما با دقت در آن، خلاف آنچه ادعا شده استفاده مى‌شود، زیرا در آن روایت از امام باقر علیه‌السلام نقل است که فرمود: «إذا غضب اللَّه تبارک و تعالى على خلقه نحّانا عن جوارهم» یعنی هر گاه خداوند تبارک و تعالى بر خلقش غضب کند ما را از جوارشان دور خواهد گرداند. این حدیث به خوبى دلالت بر وجود و غیبت امام زمان ‏علیه‌السلام دارد.

اختلاف در هر امری دلیل بر بطلان آن امر نیست

گاهی اختلاف در امری سبب وهن در آن می‌شود آیا اختلاف در مورد ولادت حضرت سبب وهن آن نمی‌شود؟

مجرد اختلاف دلیل بر بطلان و وهن نمی‌شود ‌‌‌‌‌اگر مجرد اختلاف دلیل بر بطلان باشد، باید اختلاف در هر امرى از جمله اصل امامت و خلافت و نبوت را نیز دلیل بر بطلان آن دانست، در حالى که هیچ کس چنین ادعایى نکرده است. آیا پیامبر اکرم‏ صلى الله علیه وآله خبر نداده که امتش بعد از او به 73 فرقه متفرق خواهند شد؟

دلیل بر ولادت و وجود حضرت مهدى‏ علیه‌السلام در حقیقت همان ادله نقلى متواتر و صحیح است که دلالت بر ولادت و وجود حضرت دارد، زیرا روایات صحیح السند در این باره شنیده شده و جماعت بسیارى نیز آن حضرت را مشاهده نمودند و شیعه نیز بر این امر تبانى و اتفاق داشتند.

قدماى از شیعه و متأخرین، مضافاً به این ادّله، بر ولادت و وجود حضرت به ادله عقلى و فلسفى به جهت تأیید این مسأله استدلال کرده‏اند، خصوصاً آنکه این ادله مى‌تواند قرینه‏اى قطعى براى روایات در این موضوع باشد. حال چه اشکالى در این نوع استدلال وجود دارد؟

از حیث تاریخ نیز جامعه شیعى، امامت امام مهدى‏ علیه‌السلام را پذیرفته‌اند. از طرفى دیگر مى‌دانیم که هر کس وظیفه دارد امام زمان خود را بشناسد و بیعت او را بر گردن داشته باشد. در نتیجه اعتقاد به ولادت و وجود امام زمان، حضرت مهدى‏ علیه‌السلام ضرورى است، گرچه به جهت شرایط و موانعى در غیبت به سر مى‌برد.

اختلاف برخى از شیعیان نیز هرگز نمى‌تواند به این تواتر ضررى برساند؛ زیرا اصل این اختلاف به جهت سرّى بودن ولادت امرى طبیعى است، خصوصاً آنکه تمام کسانى که در مسأله ولادت حضرت مخالف بودند به تعبیر شیخ مفید با ارشادات علما و اصحاب و نیز با بررسى دقیق موضوع و دیدن معجزات از طرف حضرت، ولادت او را پذیرفتند.

 

پاسخ آیت‌الله سبحانی به شبهه درباره نامگذاری فرزندان به عبدالنبی و عبدالرسول


آیت‌الله سبحانی به این شبهه که "چرا نام فرزندان خود را "عبدالنبی و عبدالرسول" می‌گذاریم، مگرما بنده خدا نیستیم؟" پاسخ داد.

به گزارش ایسنا پاسخ این مرجع تقلید به این شبهه به شرح زیر است:

«عبودیت و بندگی، انواع و اقسامی دارد که اضافه برخی از آنها اختصاص به خدا دارد، برخی از آنها به خدا و برخی دیگر به غیر خدا نیز اضافه می‌شوند.

1. بندگی تکوینی که مربوط به آفرینش است این نوع بندگی باید به سوی خدا نسبت داده شود. اگر حضرت مسیح می‌گوید: «انّی عبدالله» و در مورد پیامبر می‌گوییم «عبده و رسوله»، مقصود عبودیت و بندگی است که از آفرینش سرچشمه می‌گیرد یعنی چون خدا آفریدگار ماست، همه ما مخلوق او هستیم، نه مخلوق و بنده کسی دیگر، چنان که می‌فرماید:

( إن کلّ من فی السموات والأرض إلاّ آتی الرحمن عبداً ). مریم/ 93

«هیچ کس در آسمان‌ها و زمین نیست مگر آن که به بندگی خداوند رحمان در می‌آید».

2. بندگی قانونی، از نظر قوانین اسلام هرگاه مسلمانان پس از فرو نشستن جنگ، کافران را اسیر گرفتند، آنان بندگان مسلمانان خواهند شد چنان که قرآن می‌فرماید:

( وأنکحوا الأیامی منکم و الصالحین من عبادکم و امائکم إن یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله... ) . ( نور/ 32)

«پس مردان و زنان بی همسر را همسر دهید و همچنین غلامان و کنیزان درستکار خود را اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند آنان را از فضل خود بی نیاز می‌کند، خداوند گشایش دهنده و آگاه است».

در این آیه، برای مسلمانان بندگانی را مطرح می‌کند. این بندگی، بندگی وضعی و قانونی است.

3. عبودیت تشریفی، و آن به خاطر احترامی است که برای طرف قائل است، امیرمؤمنان(علیه السلام) می‌فرماید:

«من علّمنی حرفاً فقد صیّرنی عبداً».

«هر کس سخنی به من بیاموزد مرا بنده خود کرده است».

مسلمانان به عنوان اظهار مهر و مودّت به پیامبران و امامان، خود را بنده آنان معرفی می‌کنند، یعنی همان طوری که بنده قانونی و وضعی، مطیع مولای خود می‌باشد، آنان نیز مطیع آنها هستند.

از این نیز بگذریم، یکی از معانی عبد در لغت به معنای مطیع است بنابراین معنای عبدالرسول، مطیع الرسول و معنی عبدالحسین، مطیع الحسین است و مسلماً قرآن ما را به اطاعت رسول و اولی الأمر دعوت کرده است، چنان که می‌فرماید:

( أطیعوا الله وأطیعوا الرسول وأُولی الأمر منکم ). نساء/ 59»