اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

روش تدریس معلّم و راه کارهایی برای تقویت آن در آموزش مؤثّر


og

  معلّم

شمعی است گدازنده سراپای معلم

                                       عشقی است پراکنده به رگهای معلم

در راه هنر سوزد و اندر ره دانش

                                       قلب و تن و جان و همه اجزای معلم

در ظلمت گمراهی و در تیرگی جهل

                             نوری است فروزان دل بینای معلم

فارابی و افلاطون و سقراط و ارسطو

                                       کردند به بر کسوت زیبای معلم

شاهان جهانگیر و وزیران جهاندار

                                      سودند سر خود به کف پای معلم

کی بود اثر هیچ ز تقوا و زدانش

                                       هرگاه نبد دانش و تقوای معلم

کی بود به گیتی هنر و حکمت و صنعت

                                        هرگاه نبد جان هنرزای معلم

کی بود نشانی ز ترقی و تمدن

                                      هرگاه نبد فکر توانای معلم

کی بود بشر این همه در اوج تعالی

                                       هرگاه نبد همت والای معلم

کی بود زغوغای صنایع اثر امروز

                                       هرگاه نبد جنبش غوغای معلم

کی بود پزشکی و دواهای شفابخش

                                        هرگاه نبد معجز عیسای معلم

قاضی و مهندس نبد و عالم شاعر

                                        هرگاه نبد درس دالارای معلم



+ مقدمه:

هدف و رسالت تعلیم و تربیت انسان سازی است باید دید که این وظیفه را چه نهادها و افرادی به عهده دارند. البته انسان آموختن را از هنگام تولد آغاز می کند و در طول زندگی آن را ادامه می دهد. بخشی از آموختنیها به صورت غیر عمدی و یا تصادفی در خانواده و جامعه صورت می گیرد و بخش دیگر به نهادها و موسسات رسمی از قبیل مدرسه و انجمن ها سپرده می شود در این میان مدرسه بیشترین سهم را بر عهده دارد و سرانجام این مسئولیت خطیر به عهده معلمین واگذار می گردد و آنها هستند که باید بتوانند دانش آموزان را به درستی تربیت کنند و آنان را برای کار و شرکت در اجتماع آماده سازند.

در میان مجموعه فعالیتهایی که برای تعلیم و تربیت دانش آموزان انجام می شود بیشترین سهم به تدریس معلم در کلاس درس اختصاص می یابد. تدریس را می توان به فعالیتهای دو جانبه ای که بین معلم و شاگردان جریان دارد و هدفش یادگیری است تعریف کرد. این فعالیت چنان چه منتج به یادگیری شود برای شاگرد موثر و مفید خواهد بود.

بنا به تعریف هر فعالیتی با قصد و عمد همراه است قصد معلم در امر تدریس این است که شاگردان چیزی یاد بگیرند. همچنین تدریس یک متقابل بین شاگردان و معلم است کنش متقابل یعنی اینکه معلم بر شاگردان اثر می گذارد و برعکس شاگردان هم فعالیت او را تحت تاثیر قرار می دهند. البته این اثر متقابل ممکن است بصورت غیر مستقیم باشد. برای اینکه تاثیر معلم به هنگام تدریس و سایر فعالیتهای تربیتی بر شاگردان بیشتر شود باید دو عامل تسلط باشد یکی نحوه صحیح ارائه درس و دیگری به موضوعی که می خواهد تدریس کند.

از آنجایی که معلم با روح و روان و احساسات افراد سر و کار دارد چنانچه به درستی عمل کند زیانهای جبران ناپذیری بر جای می گذارد. همانطور که وقتی قسمتی از بدن می سوزد و یا زخم می شود اثر آن ممکن است تا پایان عمر هم باقی بماند تاثیر نابجا بر روح کودکان نیز همین اثر را دارد و احتمال می رود تا پایان عمر دهد. بنابراین تنها راه چاره در این است که معلم در تمام زمینه هایی که به شغل معلمی مربوط می شود اطلاعات صحیح و مفید کسب کند.

بنابراین در مقاله سعی می شود بر چگونگی تاثیرات موفق یک معلم در کلاس درس اشان شده و امید است این مطالب که با صرف وقت و نیروی زیادی فراهم شده است با دقت مورد مطالعه قرار گیرد و همکاران را در انجام رسالت خطیری که در پیش دارند یاری نماید. و همچنین والدین دانش آموزان و افراد دیگری که عشق به معلمی دارند می توانند با مطالعه این مقاله و منابع مختلف پی به سختی امر آموزش برده و بتوانند برای فرزندان خود معلمی مهربان و دلسوز بوده و به معلمان و مدیران در مدارس نیز در جهت پیشبرد این وظیفه مهم مساعدت لازم را بنمایند.

+ خلاصه

آنچه در این مقاله آمده است مجموعه ای از وظایف و کارهای معلمی است که در سر کلاس برای ارائه درسی حاضر می شود. قبل از هر چیز یک معلم باید از اهداف دوره ای که در آن مشغول تدریس است آگاه باشد و بعد بتواند در الگوی آموزشی و تعیین هدفهای هر یک از دروس در حیطه های سه گانه شناختی، عاطفی و روانی- حرکتی در رسیدن به این اهداف غایی طرح ریزی کند.

البته دانش آموزان هر دوره آموزشی نیز خصوصیاتی در ابعاد جسمانی، روانی، عاطفی، اجتماعی دارند که نباید انتظاراتی بیش از حد توان آنها داشت لازم است که معلمان با این خصوصیات آشنا باشند.

همه ی برنامه های معلم تحت عنوان مهارتهای فرایند تدریس در سه بخش مجزا، مهارتهای قبل از تدریس، مهارتهای ضمن تدریس و مهارتهای پس از تدریس آمده است و همچنین روشها و فنونی را هم که یک معلم برای ارائه درس بکار می گیرد نیز اشاره شده است.

ناگفته نماند که همه معلمان و همه ی کلاسهای درسی بطور یکسان نیستند مطابق علایق و سلایق معلمان بطور متفاوت اداره می شوند بنابراین رهنمودهایی درباره ی رفتارهای معلم و دانش آموز، عوامل مخل در برقراری ارتباط بین معلم دانش و طرز برخورد معلم با چند نمونه از رفتارهای نامطلوب شاگردان ذکر شده است.

اینکه معلم موثر چه کسی است؟ چه ویژگیهایی دارد و چگونه می توان اثر بخشی کار معلمان را افزایش داد، گروهبندی دانش آموزانی که اختلالات یادگیری دارند بعضی از ویژگیهای افراد دارای اختلال یادگیری و مراحل درمان و بازپروری چهار مرحله ای دلاکتو، راهکارهایی برای تقویت زبان شفاهی، خواندن و نوشتن دانش آموز توسط معلم و نکاتی که والدین با مشاوره معلم و مدیران باید در منزل در قبال کودکان رعایت کنند و بالاخره نتیجه گیری و در پایان نیز منابع و ماخذ آمده است.    


+ اهداف غایی دوره های مختلف آموزش

هدف یکی از ارکان مهم آموزش است هر فعالیت مهم آدمی دارای هدف است و آموزش نیز به عنوان یک فعالیت مهم و جدی انسان هدفمند است بنابراین دانشمندان علوم تربیتی اصول و فنون دقیقی برای تعریف، طبقه بندی و کاربرد هدفها در امور آموزش و پرورش تدوین کرده اند. از آنجایی که معلمان در کلیه فعالیتهای آموزشی و پرورشی خود بویژه در تدریس و ارزشیابی دائماً با هدفها سر و کار دارند آگاهی و کسب مهارت در زمینه شناخت و کاربرد اهداف برای آنان ضروری است.

اهداف غایی دوره های مختلف آموزش

دوره ی پیش دبستانی:

آماده ساختن کودک برای آشنا شدن او با محیط مدرسه کاهش مشکلات گویشی و بهبود روحیه اجتماع پذیری وی.

دوره ی دبستان:

آماده سازی و تربیت افراد برای کسب مهارت گوش کردن، خواندن، نوشتن، سخن گفتن، فکر کردن و پرورش توانایی های عقلانی از قبیل خودآگاهی، ادراک صحیح از مفاهیم و استدلال، تلطیف عواطف، پی ریزی مبانی دینی، اعتقادی و فواعد اخلاقی مناسب با سن، شناخت نقش و جایگاه اجتماعی دیگران و کسب روحیه همکاری و تعاون از طریق عمل و تجربه

دوره ی راهنمایی:

هدایت دانش آموزان از کودکی به نوجوانی- پرورش اعتماد به نفس و خود شناسی و آشنایی با مسائل دینی، اعتقادی، اخلاقی و اجتماعی و آماده سازی او برای انتخاب مسیرهای مختلف زندگی منطبق با استعدادها، توانایی و علاقه ی وی بر نیازها و امکانات کشور.

دوره ی متوسطه:

ارتفاع مراتب اعتماد به نفس خودشناس، کسب معارف دینی، فضائل اخلاقی و ارزشهای مکتبی، پرورش توانایی های عقل، استدلال، و آماده شدن دانش آموز برای ورود به عرصه زندگی اجتماعی، اشتغال یا ادامه تحصیل به تناسب علاقه، استعداد و امکانات.

دوره ی پیش دانشگاهی:

ایجاد آمادگی لازم در فارغ التحصیلان دوره ی متوسطه جهت تحصیل در دوره های دانشگاهی.

یک معلم موفق با آگاهی کامل از هدفهای غایی هر دوره آموزش که در آن مشغول است می تواند هدفهای آموزشی خود را که قصد و منظور معلم را از آموزش مطالب درس به نحوی دقیق و مشخص نشان می دهد در جهت نیل به آن اهداف غایی سوق دهد.

هدفها، سنگ زیر بنای هر آموزش را تشکیل می دهند هر آنچه حین آموزش انجام می شود و هر آنچه پس از ارائه آموزش حاصل می شود همه از هدفها ناشی می شوند. هدفها تعیین کننده ی تمام جزئیات برنامه های آموزشی اند. نداشتن هدف و شروع آموزش به معنی شروع سفری بدون مقصد بدون راه و بدون نقشه و قطب نماست یا به عبارتی شروع «سرگردانی» است در آموزشی که هدفهای آن از قبل تعیین نشده باشد طرح هر موضوع و عنوان بجا به نظر می رسد عدم ذکر آن عنوان نقص محسوب نمی شود و استفاده از هر روشی برای تدریس و بکاربردن هر معیاری برای ارزشیابی منطقی به نظر می رسد آموزشی که هدف نداشته باشد هیچگونه معیاری برای سنجیدن صحت و سقم محتوای آموزش در اختیار قرار نمی دهد. و بطور خلاصه باید گفت که آموزش بدون هدف بهتر است انجام نشود.

بنابراین یک معلم موثر باید قبل از شروع تدریس، اهداف مورد نظر از تدریس هر درس را مشخص کند و تدریس را در جهت رسیدن به آن اهداف سوق دهد.

توجه به تعیین هدفهای آموزشی و طبقه بندی آن از سالهای 1950 به بعد شروع شده و بتدریج طبقه بندی های کاملتری ارائه شده است. معروفترین و مهمترین هدفهای آموزشی ارائه شده طبقه بندی بنجامین بلوم- رابرت گانیه- ام.دی مریل و... است که در این مقاله به بررسی هدفهای آموزشی بلوم پرداخته شده ولی علاقه مندان می توانند با مراجعه به سایر منابع هدفهای آموزش طبقه بندی شده دیگری را نیز مطالعه کرده و استفاده کنند.

هدف یکی از ارکان مهم آموزش است هر فعالیت مهم آدمی دارای هدف است و آموزش نیز به عنوان یک فعالیت مهم و جدی انسان هدفمند است بنابراین دانشمندان علوم تربیتی اصول و فنون دقیقی برای تعریف، طبقه بندی و کاربرد هدفها در امور آموزش و پرورش تدوین کرده اند. از آنجایی که معلمان در کلیه فعالیتهای آموزشی و پرورشی خود بویژه در تدریس و ارزشیابی دائماً با هدفها سر و کار دارند آگاهی و کسب مهارت در زمینه شناخت و کاربرد اهداف برای آنان ضروری است.

هدفهای غایی دوره های مختلف آموزشی

+ طبقه بندی هدفهای آموزش بلوم

بنجامین بلوم در سال 1956 برای اولین بار طبقه بندی هدفهای آموزشی را در سه حیطه عمده تقسیم کرد که به عنوان حیطه شناختی عاطفی و روانی حرکتی معروفند. تقسیم بندی هدفهای آموزشی بلوم در حیطه شناختی به شرح زیر است:

حیطه شناختی:

1- دانستن

1- اطلاعات منفرد

2- روشها و جریان عملها

3- مفاهیم و اصول و قوانین عام

2- فهمیدن

1- درک اصول و مفاهیم

2- تفسیر متون، نمودارها و تصاویر

3- تخمین نتایج آتی مخفی در اطلاعات

4- توجیه روشها و جریان عمل ها

3- کاربرد

1- کاربرد مفاهیم و قوانین در موقعیتهای جدید

2- کاربرد قوانین و نظریه ها در موقعیتهای عملی

3- تبدیل متون نوشتاری به فرمولهای ریاضی

4- تهیه جدولها و نمودارها

5- نمایش روش صحیح انجام دادن کار

4- تحلیل

1- پی بردن به مفروضات بیان نشده یک متن

2- پی بردن به تناقضات موجود در یک استدلال

3- تمیز حقایق از حد سیات

4- تخمین میزان ارتباط اطلاعات

5- تجزیه ساختار محتوایی یک کار (هنری، موسیقی، شعر)

5- ترکیب

1- نوشتن یک متن کاملا منسجم

2- ارائه یک سخنرانی سازمان یافته

3- نوشتن یک داستان کوتاه جدید

4- ارائه طرح یک تحقیق

5- ترکیب یادگیری های متفرق به منظور حل یک مساله یا مشکل

6- ارائه چهارچوب جدیدی برای تقسیم بندی اشیا، پدیده ها یا حوادث

6- ارزشیابی

1- قضاوت درباره ی استحکام منطقی متون

2- قضاوت در زمینه ی میزان ارتباط بین اطلاعات و نتیجه گیری

3- قضاوت درباره ی انجام دادن یک کار با استفاده از معیارهای درونی

4- قضاوت درباره ارزش یک کار با استفاده از معیارهای درونی

 


حیطه ی عاطفی

1- دریافت

1- جذب، حفط و هدایت توجه نسبت به عامل و محرک

2- آگاهی یا درک پدیده

3- توجه خاص به شیء یا پدیده

2- پاسخ

1- مطالعه موارد تعیین شده

2- مطالعه بیش از حد تعیین شده

3- مطالعه برای کسب لذت

4- ادامه و استمرار فعالیتها صرفا برای کسب رضایت شخصی

3- ارج نهادن

1- قبول یک ارزش

2- احساس مسئولیت در قبال یک ارزش

3- رفتار به نحوی که قبول ارزش در ورای آن قابل درک باشد.

4- سازماندهی ارزشها

1- تلفیق ارزشهای مختلف از طریق درک و سازماندهی آنها

2- حل و رفع تناقضات موجود بین ارزشهای مختلف

3- ایجاد یک مجموعه ارزشی واحد و منسجم

5- وجدانی کردن ارزشها

1- داشتن یک مجموعه ارزش به طوری که تمام اعمال فرد را در بر گیرد

2- داشتن یک مجموعه ارزشی به طوری که رفتار آتی فرد بر مبنای آن قابل پیش بینی باشد

3- داشتن یک مجموعه ارزشی به طوری که به صورت مشخصه فرد در آید

 

حیطه روانی- حرکتی

1- دریافت (آگاهی از اشیا و کیفیت آنها)

1- تحریک حسی

2- انتخاب علامت

3- تبدیل دریافت به عمل

2- آمادگی (آمادگی و تطبیق برای انجام دادن یک عمل خاص

الف- آمادگی ذهنی

ب- آمادگی بدنی

ج- آمادگی روانی

3- پاسخ هدایت شده (رفتاری که زیر نظر مربی انجام می شود)

1- تقطیر

2- تجربه و خطا

4- خودکار شدن عمل

رفتار یادگیری شده به صورت عادت در آید

5- رفتار مرکب (رفتار ماهرانه و با صرف حداقل وقت و انرژی انجام شود)

الف- رفع عدم اطمینان (رفتار بدون تزلزل)

ب- رفتار مرکب خودکار (حرکات با نرمی و کنترل کامل ماهیچه ها انجام می شود)

6- تطبیق و ابداع (تغییر رفتار با توجه به تغییر وضعیت)

 

مطالبی که در این مقاله جمع آوری شده بیشتر معلمان ابتدائی را در نظر داشته بنابراین شناخت خصوصیات کودکان در دوره ابتدایی برای یک معلم بسیار لازم و ضروری است تا در تهیه الگوی تدریس خود با شناختی که از خصوصیات دانش آموزان این دوره دارد بتواند انتظاراتی در حد توان آنها داشته در طرح درس خود لحاظ کنند بنابراین قبل از پرداختن به فرآیندهای تدریس برای آشنایی بیشتر همکاران خصوصیات کودکان این دوره را در حیطه های جسمان، روانی، عاطفی و اجتماعی بیان می کنیم بعد به فرآیند تدریس می پردازیم.


+ خصوصیات کودکان دوره ی ابتدائی از ابعاد جسمانی، روانی، عاطفی، اجتماعی

خصوصیات کودکان 4-5 ساله

خصوصیات جسمانی: رشد جسمانی کودکان در سه سال اول زندگی خیلی سریع انجام می گیرد و بعد از آن به تدریج از سرعت رشد کاسته می شود ولی همچنان ادامه دارد رشد کودک در این سنین منظم و آهسته است. کودک فعال و پر انرژی است و در ضمن مستعد ابتلا به بیماریهای دوران کودکی است رفتار حرکتی دستها و چشمها تا حدودی هماهنگ می شود.

خصوصیات روانی: در این سنین کودک خود مدار است و به دیگران کمتر توجه می نماید به طوری که اغلب در گفته هایش خود را مرکز تکلم قرار می دهد و کلمه ی من را خیلی به کار می برد. علاقه مند به یادگیری است و به همین علت در مورد اشیا و وسایل پرسشهای زیادی می نماید و بیش از حد معمول کنجکاوی می کند. حیوانات را دوست دارد و از بازی با آن ها نیز لذت می برد.

خصوصیات عاطفی: در این سنین کودک در بیان و اظهار حالات عاطفیش صادق و صمیمی است و حالات درونی اش را به آزادی اظهار می نماید. محرکهای خارجی به آسانی در او نفوذ می کند و دچار دگرگونی عاطفیش می نماید. به طوری که دیده می شود کودکان اغلب در این سنین خیلی زود دچار ترس، حسادت و خشم می شوند.

خصوصیات اجتماعی: در این سنین کودک قادر است که تا حدودی دوری از محیط خانه و دیدار مادر را تحمل کند و در کودکستان به بازیهای دسته جمعی و گروهی بپردازد. ولی در ضمن این که در گروه فعالیت و بازی می کند حالت خود مداری دارد و بیشتر به خودش توجه می کند تا به دیگران.

خصوصیات کودکان 6-8 ساله:

خصوصیات جسمانی: رشد جسمانی همچنان به طور آهسته و منظم ادامه دارد. کودک فعال و پرانرژی ولی هنوز مهارت لازم را در انجام عملیات به دست نیاورده است. دندانهای شیری در حال ریزش و دندانهای دائمی در حال رویش هستند. کودک مستعد ابتلا به بیماریهای دوران کودکی است ولی این آمادگی بتدریج کم می شود.

خصوصیات روانی: کودک همچنان علاقه مند و کنجکاو است و به پرسش در مورد امور و اشیا ادامه می دهد. او آماده و علاقه مند به یادگیری و آگاه از نقش و موقعیت خودش می باشد. دوری از خانواده ی خود را بهتر تحمل می نماید. استقلال بیشتری به دست می آورد و می تواند در بعضی موارد به طور مستقل فکر کند و به آن عمل نماید و به آن عمل نماید. بعضی از کودکان در این سنین به جمع آوری و نگهداری اشیا علاقه مند می شوند.

خصوصیات عاطفی: کودک هنوز در بیان و اظهار حالات عاطفی اش صمیمی و آزاد است، گر چه گاهی دیده می شود که این عواطف را تا حدودی کنترل می کند و به آنها رنگ اجتماعی می دهد. همچنین در برابر گفتار و کردار بزرگتران از خود حساسیت نشان می دهد.

خصوصیات اجتماعی: کودک در بازیهای گروهی شرکت می کند هر چند نسبت به سنین قبل رشد کرده است و تا حدودی نیز قادر به درک و فهم حقوق دیگران می باشد ولی باز هم خودمدار است و به همین خاطر گاهی به نزاع با همبازیهایش می پردازد. اغلب کودکان در این سنین در انجام تکالیف مدرسه کوشش می کنند و تایید و تحسین بزرگترها برایشان با اهمیت است.


خصوصیات کودکان 9-11 ساله

خصوصیات جسمانی: رشد جسمانی کودک همچنان ادامه دارد، ولی میزان آن در قسمتهای مختلف بدن متفاوت است بعضی از دختران در این سنین به بلوغ می رسند. سلامت عمومی کودکان به طور کلی رضایت بخش است. بین حرکات چشمها و دستها بیشتر هماهنگی دیده می شود. در حرکات کودک مهارت بیشتری به چشم می خورد. در میان پسران خصوصا بازیهای خشن رواج دارد و همین فعالیتهای بدنی به رشد و تحکیم عضلات آنها کمک می کند.

خصوصیات روانی:

کودک در این سنین به استقلال و در عین حال به راهنمایی و ارشاد نیاز دارد کنجکاو و پویاست و می خواهد که راه حل مسائل را بیابد. این استقلال در تفکر و در سخن گفتن او مشخص می گردد، به طوری که بزرگترها کمتر تبعیت می کند او با مفاهیم تجریدی آشنا می شود و قادر به درک بعضی از این مفاهیم می گردد. آینده نگری و تفکر انتقادی نیز در او مشاهده می شود.

خصوصیات عاطفی: کودک در این سنین نیاز به استقلال دارد ولی این نیاز کمتر مورد توجه و قبول بزرگترها واقع می شود و همین امر موجب تضاد و اختلاف بین پدر و مادر و کودک می گردد. کودک می خواهد در انجام کارها و تصمیماتش مسئول و مستقل باشد و باید به او این مسئولیت داده شود.

خصوصیات اجتماعی: کودک گروه گراست، در بازیها و فعالیتهای گروهی شرکت می کند، ولی در ضمن به انتخاب دوستان صمیمی و اختصاصی نیز می پردازد و اغلب این دوستان را از میان همجنسان خود انتخاب می کند و به جنس مخالف توجهی ندارد و گاهی هم با آن به ستیز می پردازد.



+ مهارتهای فرآیند تدریس

فرآیند تدریس، مجموعه ی اعمالی است سنجیده، منطقی و پیوستی که به منظور ارائه درس از طرف معلم صورت می گیرد. توانائیهایی که معلم برای اجرای این اعمال کسب می کند. مهارتهای فرآیند تدریس نامیده می شود. مهارتهای فرآیند تدریس را مطابق نمودار (1) زیر به سه بخش و مرحله کلی می توان تقسیم کرد:

الف- مهارتهای قبل از تدریس

ب- مهارتهای ضمن تدریس

ج- مهارتهای پس از تدریس

 


نمودار (1) مهارتهای فرآیند تدریس

 


+ الف- مهارتهای قبل از تدریس

این بخش به فعالیت ها و اقداماتی که معلم پس از شروع درس انجام می دهد مربوط می گردد. معلم قبل از اینکه به مدرسه برود و در کلاس تدریس کند باید خود را برای این کار آماده و مجهز سازد.

این بخش از تدریس نیز خود به چند مرحله دارد:

1- طراحی سالانه برنامه تدریس

2- طراحی روزانه برنامه تدریس

طراحی سالانه برنامه تدریس

طراحی برنامه ی تدریس فرآیندی است که طی آن برنامه ی کار معلم در طول سال تحصیلی مشخص می شود. هر معلمی چنانچه بخواهد در کار خود موفق باشد باید برای یک سال تحصیلی برنامه ای مدرن و زمان بندی شده تدارک ببیند و تا آنجایی که امکان دارد همه چیز را از قبل پیش بینی کند. برای طراحی یک سال تحصیلی باید آن را به اجزا کوچکتر تجزیه کرد. (مطابق نمودار 2)

- کل سال تحصیلی که معمولا نه ماه دارد

- دو ترم (نوبت) تحصیلی هر کدام تقریبا 5/4 ماه می باشد

- هر ماه چهار هفته دارد

- کوچکترین جز سال تحصیلی روز و ساعتی است که معلم تدریس می کند.


نمودار (2) اجزا و مراحل مهارتهای قبل از تدریس


+ زمان بندی یک کتاب درسی برای یک سال تحصیلی

برای زمان بندی یک کتاب درسی برای یک سال تحصیلی دو عامل را در نظر می گیریم: یکی تعداد جلساتی که در هفته به هر درس اختصاص می یابد و دیگری تعداد صفحه های کتاب درسی با رعایت پیچیدگی مفاهیم.

جدول ساعات درسی را که توسط وزارت آموزش و پرورش به مدارس اعلام می شود مدارس طبق آن جدول برنامه هفتگی درسها را تهیه و تنظیم می کنند. معمولا درسها در طی جلسات 45 دقیقه ای در مدارس ابتدائی توسط معلمان تدریس می شود و معلم نیز با توجه به جدول برنامه هفتگی درسها، فعالیتهای آموزش در هر درس را به طور جداگانه برای یک سال تحصیلی و روزانه تنظیم می کند.

به طور مثال اگر بخواهد فعالیت آموزش کتاب ریاضی 167 صفحه ای سال سوم ابتدائی را برای یک سال طراحی کند با در نظر گرفتن تعداد ساعات تدریس در هفته، تعداد هفته ها در ماه و تعداد ماه ها در سال چنین عمل کند.

جلسه در سال 180= 5 جلسه× 4 هفته × 9 ماه

البته واقعیت امر این است هر درسی به احتمال زیاد در طول سال تحصیلی با تعطیلات رسمی و یا پیش بینی نشده مانند تعطیلی به علت بارش برف سنگین) روبرو می شود. و معلم مزبور هم ممکن است عملا کمتر از 180 جلسه در اختیار داشته باشد. بنابراین معلم با مراجعه به تقویم (سال) روزهای تعطیل رسمی را که با درس مربوطه مصادف است استخراج کرده و از کل جلسات سال کم می کند. و با فرض اینکه تمام صفحات کتاب از پیچیدگی یکسانی برخوردار است تعداد صفحات کتاب را به تعداد جلسات در طول سال تقسیم کرده و تعداد صفحات مورد تدریس در جلسه مشخص می شود.

جلسه کل سال 163= جلسه تعطیل رسمی 17-180 جلسه کل سال

صفحه در مرحله 02/1= 163÷ 167 تعداد صفحات کتاب    


+ زمان بندی یک کتاب درسی برای ترم ماه و هفته

مجموع ساعات هر درس در طول سال تحصیلی را بین دو ترم تقسیم می کنیم ممکن است پس از استخراج تعطیلات رسمی برای ترم اول از 163 جلسه 90 جلسه و برای ترم دوم 73 جلسه بماند. و تعداد صفحه ی مورد تدریس هر جمله را اگر به تعداد ساعات تدریس در سال ضرب کنیم تعداد صفحات مورد تدریس در طول ترم بدست می آید.

8/91= 02/1× 90

به همین ترتیب با استفاده از تقویم و محاسبه تعطیلات رسمی و احتمالی و روزهای امتحان برنامه زمانی هر ماه و هر هفته مشخص می شود.

نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ٤:٥٢ ‎ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:

+ طرح درس روزانه

طرح درس روزانه برنامه ای است مدرن و سنجیده که معلم قبل از تدریس برای یک جلسه درس تهیه می کند.

مزایای طرح درسی روزانه

- طرح درسی روزانه موجب می شود که معلم فعالیتهای ضروری آموزش را به ترتیب و یکی پس از دیگری در مراحل و زمانهای مشخص و به شیوه ای منطقی پیش ببرد و نتایج حاصل از آن را برای تدریس در مراحل بعدی آموزش مورد استفاده قرار دهد.

- معلمی که بدون برنامه قبلی و آمادگی به کلاس می رود با مشکل روبرو می شود داشتن طرح درس روزانه مشکل را بر طرف می کند باعث می شود اعتماد به نفس بیشتر داشته باشد.

- در جریان تهیه طرح درسی معلم فرصت خواهد داشت تا مشکلات احتمالی تدریس را پیش بینی کند.

نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ٤:٥۱ ‎ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:

+ اجزاء طرح درس روزانه

1- تعیین هدف درسی جدید: معلم باید با استفاده از اصول و فنون طبقه بندی هدفها، اهداف مطلب جدید را برای طرح درسی روزانه مشخص کند.

2- تعیین رفتار ورودی: رفتار ورودی آموخته ها و توانائیهایی است که شاگردان قبل از شروع درس جدید باید آن ها را کسب کرده باشند بتوانند درسی جدید را فرا گیرند. اگر معلم از میزان معلومات و مهارتهای قبلی دانش آموزان خود آگاه نباشد ممکن است عده ای از آنان درس جدید را درک نکنند.

معلم رفتار ورودی دانش آموزان را به هنگام تهیه طرح درس و پیش از اجرای تدریس مشخص می کند تا این مرحله تشخیص معلم این است که شاگردان قبل از آموختن درس جدید باید این هدفهای جزئی را بدانند تا بتوانند درس جدید را بیاموزند.

 

نمودار (3) تجزیه هدف کلی برای تعیین رفتار ورودی

 

3- تهیه آزمون رفتار ورودی:

آزمون رفتار ورودی وسیله ای است که میزان آگاهی دانش آموز را در رابطه با آنچه باید بیاموزد می سنجد به عبارت دیگر این آزمون پرسشهایی را که با هدفهای جزئی مرتبط هستند در بر می گیرد آزمون رفتار ورودی از پرسشهایی که مبتنی بر تواناییها و مهارتهای قبلی و پیش دانسته هستند تشکیل یافته است در بیشتر موارد آزمون رفتار ورودی همان آزمون پیشرفت تحصیلی درس قبلی است.

4- تعیین مراحل و روشهای تدریس:

در این مرحله باید مراحل تدریس، روشها و فنون و مطالبی که در هر مرحله به کار می رود مشخص گردد. معمولا در هر جلسه تدریس مراحل زیر طی می شوند:

الف- کارهای مقدماتی قبل از شروع تدریس:

معلم باید کارهایی را که قبل از شروع درس لازم است انجام دهد در طرح درس ذکر کند چون معمولا هر معلمی قبل از شروع تدریس باید از حضور و غیاب دانش آموزان آگاهی حاصل کند چنانچه قبلا تکلیف درس برای آنها معین کرده است مورد بازدید قرار دهد. مطمئن شود که آنان از نظر سلامت روانی و جسمی برای شروع درس آمادگی دارند. زیرا دانش آموزان در آغاز درس باید احساس آرامش کنند و مشتاقانه منتظر دریافت درس جدید باشند همچنین اگر معلم دادن تذکراتی را به شاگردان لازم می داند باید آنها را در طرح درس یادداشت کند اما باید توجه داشت که انجام کارهای قبل از تدریس نباید زیاد طولانی باشد چون از شور و شوق اولیه دانش آموزان برای آموختن درس جدید می کاهد.

ب- آماده سازی:

معمولا پس از انجام کارهای مقدماتی و قبل از ارائه درس جدید معلم باید طی مقدمه ای دانش آموزان را برای توجه و یادگرفتن درس آماده سازد و در آنان انگیزه و شوق آموختن ایجاد کند همچنین لازم است معلم در طرح درس مشخص کند که با چه مطلب و روشی می خواهد مرحله آماده سازی را انجام دهد.

ج- ارائه درس جدید:

این مرحله قسمت اصلی طرح درس را تشکیل می دهد و باید به کاملترین وجه تنظیم گردد. در این مورد نیز معلم باید روشها و فنونها را که برای ارائه درس جدید مناسب تشخیص می دهد انتخاب کند. اساس انتخاب روش ارائه درس جدید، هدفهایی است که برای طرح درس نوشته شده است باید توجه داشت که موضوعهای درسی معمولا به نحوی برنامه ریزی شود که از ساده به دشوار دنبال یکدیگر قرار گیرند.

د- فعالیتهای تکمیلی

فعالیتهای تکمیلی آخرین قسمت طرح درس روزانه را تشکیل می دهد این مرحله را به دلیل اینکه کامل کننده ی مراحل قبلی تدریس است به طور قرارداری فعالیتهای تکمیلی نامیده اند. زیرا معمولا در پایان هر درس و با در نظر گرفتن نوع مطلب و هدف آن ممکن است لازم باشد معلم درس را خلاصه و جمع بندی کند برای دانش آموزان تکلیف و تمرین در نظر بگیرد از آنها آزمون بعمل آورد و غیره ذکر مطلب و روش فعالیتهای تکمیلی در طرح درس ضرورت دارد.

 

نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ٤:٤٥ ‎ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:

+ تقسیم بندی روشهای تدریس

روش های تدریس روشهایی هستند که در زیر مختصراً توضیح داده می شود که هر یک از معلمان در کلاس درس برای ارائه ی درس یک یا دو روش یا تلفیقی از این روشها را به کار می برند.

الف- روشهای تاریخی: روشهایی است که در گذشته بسیار دور به کار می رفته است. و مهمترین روشهای تاریخی یکی روش سقراطی است و دیگری روش مکتبی.

ب- روشهای نوین: روشهایی که متکی بر یافته های روانشناسی و علوم تربیتی جدید می باشد و انواع آن عبارتند از:

1- روش توضیحی: عبارت است از انتقال مستقیم اطلاعات به دانش آموزان با استفاده از مطالب چاپی (کتاب و جزوه) و یا بوسیله ی سخنرانی.

2- روش سخنرانی: در روش سخنرانی معلم کم و بیش بدون وقفه در کلاس صحبت می کند شاگردان به سخنان معلم گوش می دهند یادداشت بر می دارند، و سپس درباره سخنان معلم می اندیشند. ولی با او گفتگو نمی کنند هدف فقط ارائه اطلاعات از سوی معلم به دانش آموز است.

3- روش اکتشافی: فرآیندی است که در آن دانش آموز باید مسئله ی مورد نظر را مشخص کند راه حلهای ممکن را برای مسئله در نظر بگیرد. در این روش شاگردان با راهنمایی معلم یا بدون راهنمایی او به هدف مورد نظر نائل می آید. معلم فقط اصول را شرح می دهد اما درباره ی راه حل چیزی نمی گوید.

4- حل مسئله: فرآیندی است برای کشف توالی و ترتیب صحیح راههایی که به یک هدف یا یک راه حل منتهی می شود.  عامل اصلی در روش کاربرد تجربه ی قبلی فرد برای رسیدن به راه حل و پاسخی است که پیش از آن برای انسان شناخته شده نبوده است.

5- روش مباحثه: روش مباحثه یکی از کهن ترین روشهایی است که در طول تاریخ تعلیم و تربیت به کار رفته است. روشهای جدید آن عبارتند از:

الف- بحث کنترل شده توسط معلم 

ب- بحث آزاد

ج- بحث گروهی

6- روش پرسش و پاسخ: فنی است که می تواند در کلیه روشهای تدریس و فعالیتهای آموزشی به کار رود به ویژه هنگامی که معلم می خواهد دانش آموز را به تفکر درباره ی مفهومی جدید یا بیان مطلبی که آموخته شده است تشویق کند. این روش ممکن است برای مرور کردن مطالبی که قبلا تدریس شده است مفید باشد و یا وسیله ی مناسبی برای ارزشیابی میزان درک دانش آموز از مفاهیم مورد نظر باشد.

7- روش آزمایشی: آزمایش فعالیتی است که در جریان آن فراگیران با به کار بردن وسایل و مواد بخصوصی درباره ی مفهومی خاص عملا تجربه کسب می کنند. آزمایش معمولا در آزمایشگاه انجام می گیرد اما نداشتن آزمایشگاه مجهز یا وسایل مناسب در مدرسه نباید دلیلی برای انجام ندادن آزمایش باشد. در بعضی موارد حتی با وسایل بسیار ساده می توان در کلاس آزمایش انجام داد.

8- واحد کار (پروژه): فعالیتی است که از نظر آموزش و پرورش دارای ارزش است و متوجه هدف و معین می باشد واحد کار معمولا مستلزم بررسی جمع آوری اطلاعات و یافتن راه حل، مطالعه و انجام کار عملی است و اغلب در خارج از مدرسه صورت می گیرد. در جریان انجام واحد کار روال معمول و تصنعی کلاس از میان برداشته می شود. معلم و دانش آموز با هم همکاری می کنند کار فردی و گروهی جای فعالیتهای کلاس را می گیرد کلاس بصورت کارگاه در می آید و محدودیت زمانی برداشته می شود. واحد کار توسعه علایق شخصی دانش آموز می گردد واحد کار در جایی شروع می شود که درس خاتمه می یابد ولی پایانش منوط به آنست که دانش آموز کار از کجا شروع کند.

9- گروههای کوچک: در این روش شاگردان کلاس به گروههای کوچک تقسیم می شوند و هر یک مستقلاً به فعالیت یادگیری می پردازند. در چنین موقعیتی معلم انتقال دهنده ی دانش نیست بلکه نقش هماهنگ کننده ی فعالیت ها را بر عهده دارد. در گروههای کوچک هر یک از شاگردان می توانند نقش فعالی بپذیرند گروههای کوچک به شکلهای مختلفی می توانند فعالیت کنند. به عنوان مثال همه ی گروهها می توانند فعالیت مشترکی داشته باشند و یا اینکه هر گروهی فعالیت ویژه ای را متفاوت از سایر گروهها انجام دهد.

10- روش نمایشی: روش نمایشی بر اساس مشاهده و دیدن استوار است افراد مهارتهای خاصی را از طریق مشاهده و دیدن فرا می گیرند. ابتدا معلم عملا جریان کاری را در برابر چشم فراگیران انجام می دهد و آنگاه فراگیران همان کار را شخصا تکرار کرده انجام می دهند با استفاده از این روش می توانیم مهارتی را به تعداد زیادی از افراد و در طی زمانی کوتاه ارائه نمائیم. و آموزش به کم اشیا واقعی و حقیقی است برای درسهایی که جنبه عملی و فنی دارند بیشتر استفاده می شود.

11- گردش علمی یا فعالیت خارج از کلاس: کاری است عملی که بیرون از کلاس آزمایشگاه یا کتابخانه صورت می گیرد و شامل مطالعات مستقیم و دست اول درباره ی یک مسئله جمع آوری اطلاعات از طریق مشاهده پرسشنامه، مصاحبه، اندازه گیری، نمونه برداری و سایر فنون تحقیقی می باشد تا از این طریق در مورد اعتبار فرضیه ها، تشخیص تغییرات با درستی و صحت شرایط و موقعیتها اطمینان حاصل شود.

12- روش بازیهای تربیتی: معمولا بازیهای تربیتی مکمل سایر روشهای تدریس است آموزش از طریق بازی چند حسن دارد. اول اینکه دارای پاداش ذاتی است چون شاگردان بازی را دوست دارند و از روی میل و رغبت در آن شرکت می کنند دوم اینکه اغلب باریها موقعیتهای پیچیده زندگی را که عناصر آن از زندگی واقعی گرفته شده است به شیوه ای ساده و قابل فهم نمایش می دهند بازی موجب می شود که کودکان مفاهیم مربوط به زندگی را فرا گیرند از آنجایی که بازی مشارکت فعال کودکی را طلب می کند آنها دچار رخوت و سستی نمی شوند.

5- انتخاب مواد و وسایل آموزشی و رسانه مناسب:

هیچ آموزشی را نمی توان تصور کرد که بدون وجود رسانه تحقق یابد زیرا رسانه وسیله یا کانال انتقال پیام از فرستنده به گیرنده یا فراگیر است. در کنار واژه ی رسانه، اصطلاحی وجود دارد که اغلب به غلط مترادف رسانه به کار برده می شود و آن وسایل کمک آموزشی است این وسایل همانطوری که از نامشان بر می آید در آموزش به کار گرفته می شوند تا به درک و فهم شاگرد از محتوای آموزش کمک کنند و در واقع یادگیری او را تسهیل کنند. برای مثال معلم در کلاس از تخته و گچ وسیله آموزشی یا وسیله ی کمک آموزشی است: زیرا پیام آموزشی از طریق او به شاگردان انتقال می یابد. تخته و گچ وسیله آموزشی یا وسیله ی کمک آموزشی است زیرا به انتقال پیام کمک می کند. در صورتی که این وسایل وجود نداشته باشد باز هم آموزش امکان پذیر است ولی کار معلم کمی سخت تر می شود بنابراین وسایل کمک آموزشی به وسایل و ابزاری گفته می شود که هنگام آموزش به کار برده می شود و امر یاد دهی و یادگیری را تسهیل می کند ولی پیام آموزشی را به طور کامل منتقل نمی کند.

پس کلمه جامعه، مدرسه، معلم و حتی خود شاگردان رسانه هستند و کتاب درسی، بریده روزنامه ها و مجلات، تصاویر، جداول، نقشه ها، وسایل آزمایشگاهی، نوارهای ضبط صوت و کاست، فیلمها، تلویزیون و کامپیوتر و غیره جزو وسایل کمک آموزشی هستند. معلم باید با توجه به هدفهای طرح درس از میان انواع مواد و وسایل آموزشی مناسب ترین آنها را انتخاب کند که انتخاب وسایل آموزشی برای تکمیل طرح درس ضرورت دارد.

ویژگیهای وسایل کمک آموزشی و رسانه ها:

- توانایی انتقال پیام مورد نظر                        - اقتصادی بودن

- قابلیت حمل و نقل                                       - رجوع پذیری

- در دسترس بودن                                         - و...

6- تعیین فعالیتهای یادگیری:

معلم باید انواع فعالیتهای یادگیری را که انجام آنها را برای دانش آموزان ضروی تشخیص می دهد در طرح درس پیش بینی کند فعالیتهای یادگیری نیز به نوع درس بستگی دارند ممکن است معلم تصمیم بگیرد که دانش آموزان در ارتباط با درس مسئله حل کنند آزمایشی انجام دهند کنفرانس بدهند، واحد کار تهیه کننده و غیره همچنین نوع تکلیف شبانه نیز باید در طرح درس معین شود.

7- ارزشیابی (از نتیجه درس):

ارزشیابی برای آن است که معلم از کیفیت کار خود پس از تدریس و همچنین از پیشرفت جمعی و فردی دانش آموزان آگاه گردد و در صورتی که اشکالی مشاهده کند درصدد رفع آن بر آید و شامل مراحل زیر است:

1- تعیین هدف از ارزشیابی

2- انتخاب وسیله ای مناسب جهت گردآوری اطلاعات لازم

3- تجزیه و تحلیل اطلاعات

4- استفاده از نتایج بدست آمده به منظور بهبود کیفیت آموزش

نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ٤:۳٧ ‎ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:

+ ب- مهارتهای ضمن تدریس

   مهارتهای ضمن تدریس عبارتند از: اجرای آزمون رفتاری- برقراری ارتباط، تمرکز بخشی، آماده سازی، ارائه درس جدید، جمع بندی و برقراری انضباط در کلاس

نمودار (4): مهارتهای ضمن تدریس و تقسیم های آن

1- مهارتهای اجرای آزمون رفتار ورودی:

   یادآور می شود که رفتار ورودی در طرح درس مهارتها و تواناییهایی هستند که شاگردان باید قبل از شروع درس جدید دارا باشند تا بتوانند با موفقیت به هدفهای جزئی دست یابند. اما مسئله این است که دانش آموزان یک کلاس دارای توانائیها و قابلیتهای یکسان نیستند. با این وصف چطور می توان در آموختن موضوعی نقطه شروع مشترک و واحدی را برای آنان تعیین کرد؟ پاسخ به این سوال با اجرای آزمون رفتار ورودی که در حقیقت انجام ارزشیابی تشخیصی است امکان پذیر می شود.

  با اجرای این آزمون تواناییها و مهارتهایی که دانش آموزان فاقد آنها هستند یا مهارتهایی را که دارند می توان تعیین کرد.

نمودار (5) رفتار ورودی و نقطه شروع پس از اجرای آزمون رفتار ورودی

 

   فرض کنیم که پس از اجرای آزمون رفتار ورودی و بررسی نتایج آن معلوم شود که دانش آموزان سه هدف جزیی از نمودار 3 را قبلا می دانسته اند. بنابراین درس جدید باید از مرحله چهارم به بعد آموخته شود.

2- مهارت برقراری ارتباط:

   عمده ترین مسئله و مهمترین مهارت ضمن تدریس، برقراری ارتباط صحیح بین معلم و شاگردان است چنانچه این رابطه به خوبی برقرار شود، هدفهای آموزشی با کیفیت و سهولت بیشتری تحقق می یابد.

   ارتباط در امر تدریس فرآیندی است که بین پیام دهنده (معلم) و پیام گیرنده (دانش آموز) به منظور ارسال و دریافت پیام برقرار می شود. بنابراین در جریان برقراری ارتباط چند عامل وجود دارد: پیام دهنده، پیام گیرنده، وسیله پیام شرایط محیطی و خود پیام.  

 


نمودار (6) الگوی برقراری ارتباط در جریان تدریسی

 

   بر خلاف روابط جامد مکانیکی رابطه معلم با شاگردان در کلاس درس از نوع روابط پیچیده ی انسانی است و در برقراری ارتباط انسانی عوامل متعدد گوناگونی موثرند. این عوامل زاییده تفاوتهای افراد از حیث تواناییها، شرایط خانوادگی، موقعیتهای مکانی و غیره می باشند که عملا دست یابی به شرایط آرمانی مطلق را برای برقراری ارتباط در کلاس ناممکن می سازد. معلم باید عوامل مخل را که در برقراری ارتباط صحیح در کلاس درس اخلال ایجاد می کنند بشناسد و در صدد رفع آنها بر آید.

 

نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ۳:٤٧ ‎ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:

+ عوامل مخل برقراری ارتباط در کلاس درس

عوامل مخل مربوط به پیام دهنده (معلم): معلم ممکن است با مشکلاتی از این قبیل که در برقراری ارتباط با شاگردان اخلال ایجاد می کند مواجه باشد نارسایی صدا، نامفهوم بودن بیان، بی حوصلگی و کسالت، داشتن لهجه، ضعف شنوایی و بینایی، عدم آشنایی کافی با اصول و فنون معلمی، عدم تسلط کافی به مطالبی که تدریس می کند و غیره.

عوامل مخل مربوط به پیام گیرنده (دانش آموز): دانش آموزان هم ممکن است مشکلاتی از این قبیل داشته باشند. مشکلات روانی و شخصیتی از قبیل حواس پرتی، نگرانی و اضطراب، کمرویی و خودنمایی، ضعیف بودن در درس، ضعف بینایی و شنوایی، مشکل بیان و غیره.

عوامل مخل مربوط به پیام: خود پیام ممکن است مبهم و نارسا، بسیار مشکل و یا بیش از حد آسان باشد، همچنین ممکن است پیام مطابق با ذوق و علاقه ی دانش آموزان تهیه و تنظیم نشده باشد.

عوامل مخل مربوط به وسایل و محیط: ممکن است وسایلی که معلم قصد استفاده از آن را دارد خراب باشد به عنوان مثال اگر معلم طبق طرح درس قرار است از ضبط صوت استفاده کند و این دستگاه درست کار نکند، در کار معلم اخلال ایجاد می شود همچنین ممکن است محیط داخل و خارج از کلاس در کارتوریس اخلال ایجاد کند به عنوان مثال صدای زیادی بخاری یا کولر در داخل کلاس ایجاد مزاحمت و اخلاق می کند. و عوامل محیط خارج از کلاس، مانند سر و صدای شاگردان در حیاط مدرسه، صدای بوق و موتور اتومبیلها، قطارها و غیره مانع از برقراری ارتباط در کلاس درس می گردد.

3- مهارت تمرکز بخش:

یکی از وظایف مهم معلم این است که عوامل مخل را با مهارت های ویژه ای بر طرف سازد چند نمونه از فنونی که برای جلب توجه دانش آموزان و تمرکز بخشیدن به حواس آن ها به کار می رود معرفی می شود:

الف- توجه به نقش صدا و بیان معلم به هنگام تدریس: بدیهی است صدای جالب و مناسب با موضوع درس، صدای صمیمی، دلچسب و دوستانه در مقایسه با صدای خشن، تند، گوش خراش، نامفهوم در امر یادگیری و جلب توجه دانش آموزان نتیجه ی یکسان نخواهد داشت صدا نقش موثری در ایجاد بین معلم و دانش آموز دارد که توجه به آن میزان بهره گیری از فرآیند آموزشی را افزایش می دهد.

نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ۳:٤٥ ‎ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:

+ خصوصیات صدای خوب

در خور فهم باشد، رسا و دلنشین باشد، آهنگ (تن) صدا متغیر بوده و یکنواخت و کسل کننده نباشد، حالتهای عاطفی صدا رعایت شود، هر جمله به اقتضای معنا و ساخت دستوری آن بیان شود یعنی جمله های سوالی، خبری، منفی، تاکیدی و غیره هر کدام به صورت خاص خود بیان شود صدا با موقعیت مکانی شنوندگان مطابقت داشته باشد بطوری که همه صدای معلم را بشنوند.

ب- حرکت معلم در کلاس: جا به جایی و حرکت معلم در کلاس یکی از فنونی است که توجه دانش آموزان را به خود جلب می کند و موجب برقراری ارتباط بهتر با آنان می شود.

ج- توجه دادن کلامی و غیر کلامی: با استفاده از حرکات کلامی و غیر کلامی می توان توجه دانش آموزان را به سخنان معلم جلب کرد.

نمونه های کلامی: «به تابلو نگاه کنید»، «چه کسی جواب این سوال را می داند» و...

نمونه های غیر کلامی: استفاده از اشاره تکان دادن سر و دست به مقاصد مختلف

نمونه های کلامی و غیر کلامی: کوبیدن روی تخته با گچ و تاکید با صدای بلند که مثلا حرف اصلی در اینجاست.

د- ایجاد تنوع در برقراری رابطه بین افراد کلاس:

معلم با ایجاد تغییر در شکل رابطه ی متقابل بین افراد کلاس می تواند توجه دانش آموزان را به جریان تدریس جلب کند. در کلاس درس معمولا روابط زیر می تواند ایجاد شود: معلم با شاگرد- معلم با شاگردان- شاگرد با شاگرد- شاگرد با شاگردان و گروهی از شاگردان با گروه دیگری از شاگردان.

هـ - سکوت: سکوت نیز یکی از فنونی است که می تواند حواس دانش آموزان را به تدریس معلم تمرکز بخشد. سکوت بنا به موقعیت و تشخیص معلم می تواند چند ثانیه و یا بیشتر طول بکشد.

ز- به کارگیری حواس مختلف

معلم با توجه به موضوع درس و در نظر گرفتن موقعیت می تواند از حواس بینایی، شنوائی، بویایی، لامسه، چشایی، استفاده کند و از این طریق نیز توجه دانش آموزان را به درس کلاس جلب نماید به عنوان نمونه نشان دادن یک عکس، آویختن نقشه ی جغرافیا به دیوار، تشخیص تفاوت نرمی و زبری اشیا و با لمس کردن و...

4- مهارت آماده سازی:

آماده سازی فعالیتی است که معلم از طریق آن سعی می کند ارتباط معنی دار بین تجربیات قبلی و انتظارات و نیازهای شاگردان با هدفهای آموزشی کلاس برقرار کند.

هدف از آماده سازی عبارت است از: تمرکز حواس دانش آموزان معرفی ضمنی و غیر مستقیم موضوع درس، ایجاد علاقه، انگیزه و کنجکاوی و دانش آموز برای یادگیری مطلب جدید.

فواید آماده سازی:

- آماده سازی، دانش آموزان برای شرکت فعال در درس کلاس آماده می کند.

- در مرحله ی آماده سازی، دانش آموز از هدف درس آگاه می شود و درس برایش معنی و مفهوم پیدا می کند.

- آماده سازی موجب یادآوری معلومات قبلی دانش آموز می گردد و ناراحتی ها را به دانسته ها پیوند می دهد.

- آماده سازی علاقه و شوق یادگیری ایجاد می کند.

- آماده سازی توجه دانش آموزان را از درس جلسه قبل که ممکن است از درس فعلی متفاوت باشد به مطلب جدید جلب می کند.

روش آماده سازی: روش خاصی برای آماده سازی دانش آموزان نمی توان از پیش معین کرد. زیرا انتخاب روش به هدف درس موضوع درس و موقعیت موجود بستگی دارد و تا حدود زیادی ابتکاری است.

یادآوری درس قبل گفتن داستان کوتاه، خوانده شعر، نمایش، عکس، و غیره نمونه هایی از روشهایی آماده سازی است.

5- مهارت ارائه درس جدید:

شامل دو قسمت است: مهارت در انتخاب و تنظیم مطالب و مهارت در روش ارائه آن

الف- مهارت در انتخاب و تنظیم مطلب درس جدید: مطالبی که پس از آماده سای دانش آموزان ارائه می شود باید دارای پیوستگی و نظم منطقی باشد. معمولا این نظم و ترتیب در کتابهای درسی رعایت می شود اما معلم با تشخیص و صلاحدید خود می تواندنظم و ترتیب دلخواه در ارائه مطالب داشته باشد. یکی از اشتباهات متداول در مرحله ی ارائه درس جدید این است که اغلب معلمان نکات و مطالب فراوانی را تدریس می کنند که پراکنده هستند و ارتباط و پیوستگی منطقی با یکدیگر ندارند. در حالی پیوند مطالب باید به گونه ای تنظیم شود که دانش آموزان به آسانی آنها را درک کنند و حجم آنها نیز متناسب با توانایی آنان باشد.

ب- مهارت در انتخاب روش ارائه درس جدید: پس از اینکه معلم با انواع روشها و فنون تدریس آشنا می شود به هنگام ارائه درس از یک روش به تنهایی استفاده نمی کند بلکه در جریان ارائه درس آمیخته ای از آنها را به کار می گیرد بطور مثال ضمن اینکه از روش سخنرانی استفاده می کند ممکن است نقشه، تصویر با نموداری شاگردان نشان دهد. (روش نمایشی) از دانش آموزان سوال کند (پرسش و پاسخ) آزمایشی انجام دهد و یا از دانش آموزان بخواهد گزارشی را که قبلا تهیه کرده اند در کلاس ارائه دهند. (گزارش واحد کار)

6- مهارت جمع بندی:

جمع بندی عبارت است از اعمال و یا گفتار معلم که به وسیله ی او طراحی می شود تا ارائه مطلب درسی را به نتیجه و پایان مناسب برساند. منظور از جمع بندی نتیجه گیری از مطالبی است که توسط معلم یا شاگردان ارائه می شود و پس از ارائه درس صورت می گیرد. کلیه مراحل و فعالیتهایی که در فرآیند تدریس انجام می شوند بدون یک جمع بندی مناسب در حقیقت همانند حلقه های زنجیری گسسته از یکدیگرند.

اهداف جمع بندی:

1- تمرکز بخشیدن حواس دانش آموزان بر آموخته ها

2- پیوند دادن یک مرحله از یادگیری به مراحل دیگر یادگیری

3- ایجاد حس موفقیت و مهارت در دانش آموزان

4- پایان دادن به یک واحد کاری طولانی یا کوتاه

5- تسهیل در امر یادگیری یک مفهوم یا اصل جدید

6- پایان دادن به بحثهای کلاس

7- پایان دادن به انواع فعالیتهای درسی

 

7- مهارت برقراری انضباط در کلاس:

در زمان حاضر که تعلیم وتربیت کودکان در مدارس و کلاسهای پر جمعیت صورتمی گیرد یکی از متداولترین مسائلی که معلمان با آن روبرو هستند مسئله ی کلاسداری یا برقراری انضباط در کلاس درس و اصلاح مشکلات رفتاری دانش آموزان است. چنانچه کلاس درس با اصول و قواعد صحیح اداره نشود چه بسا که با اعمال رویه ها و شیوه های نادرست اثرات نامطلوب و جبران ناپذیری در شخصیت کودکان و پیشرفت تحصیلی آنان ایجاد شود. دست یابی به مهارت کلاسداری مستلزم آن است که ابتدا عواملی را که موجب بر هم زدن نظم کلاس می شوند بشناسیم و سپس شیوه های برخورد صحیح با آن عوامل را به کار بندیم.

نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ۳:٤٤ ‎ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:

+ عواملی که نظم کلاس را بر هم می زنند

این عوامل را به دو دسته کلی می توان تقسیم کرد عواملی ناشی از رفتار معلم و عوامل ناشی از مشکلات عاطفی و رفتاری دانش آموزان.

عوامل ناشی از رفتار معلم: در بررسی های انجام شده رفتار های زیر در رابطه با برخورد معلمان با دانش آموزان مشاهده شده است:

تحقیر دانش آموز، اجرای مقررات خشک و افراطی تنبیه غیر منطقی، توجه خاص به عده خاصی از دانش اموزان و عدم توجه به سایرین، تشویقات مبالغه آمیز و مکرر، صحبت خصوصی با برخی از دانش آموزان، عدم توجه به اختلافات فردی دانش آموزان، عدم توجه به کوششهای دانش آموزان، تهدید به کم نمره دادن، بد اخلاقی و غیره.

عوامل ناشی از رفتار دانش آموزان: انواع رفتارهای زیر که موجب بر هم خوردن نظم کلاس و در نتیجه اخلال در آموختن می شود از دانش آموزان دوره ابتدایی مشاهده می شود.

الف- رفتارهای حرکتی: بلند شدن از جای خود- ایستادن- دویدن- جستن- پریدن، راه رفتن در کلاس، روی میز رفتن، جا به جا کردن میز و نیمکت و غیره.

ب- رفتارهایی که موجب تولید صدا می شوند: تولید صدا با کوبیدن مداد و غیر روی میز و اشیا دیگر، تولید صدا با دست تولید صدا با پا کوبیدن پا به زمین، تولید صدا با کاغذ، ورق زدن کتاب و دفتر، انداختن اشیا و غیره.

ج- رفتارهای تهاجمی: قاپیدن اشیاء (کتاب، قلم، دفتر) از دیگران، انداختن کتاب بغل دستی، نابود کردن اشیاء دیگران، مشت زدن، با پا زدن، هل دادن، سیلی زدن، با اشیا زدن، پرت کردن اشیا به دیگران، گاز گرفتن، کشیدن مو، چنگ زدن به صورت.

د- رفتارهای مربوط به تغییر جهت: برگرداندن سر برای نگاه کردن به دیگران نشان دادن اشیا به دیگران توجه توجه به بغل دستی.

هـ- رفتارهای کلامی نابجا: بی اجازه ی معلم جواب دادن، اظهار نظر کردن بدون اینکه سوال شده باشد صدا کردن معلم، گریه کردن، جیغ کشیدن، آواز خواندن، بلند خندیدن، بلند سرفه کردن، سوت کشیدن، گفتگو با دیگران به هنگامی که معلم خواسته است سکوت برقرار باشد.

و- بی اعتنایی: بی توجهی به سوال یا دستور معلم، انجام کاری متفاوت با آنچه از او خواسته شده است، بازی کردن با مداد، گچ و غیره به جای انجام تکالیف درسی

ز- وضعیتهای نادرست بدنی: درست نشستن مانند روی پا نشستن و کج نشستن، ایستادن روی نیمکت به جای نشستن

ح- رفتارهای ناشی از ناراحتیهای جسمی و عصبی: جویدن انگشت و ناخن، جویدن لب، جویدن مداد و غیره، تکان دادن پا به هنگام نشستن، حرکت دادن سر و گردن، تیکهای مختلف، کند بودن در خواندن و انجام تکالیف کمی دید چشم، سنگینی گوش و غیره.

ط- رفتار قدرت طلبانه: بلند خواندن کتاب برای خود و یا دیگران، تقلید نقش معلم، انجام ندادن تکالیف درسی

نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ۳:۳٩ ‎ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:

+ رهنمودهایی برای برقراری انضباط در کلاس و رفع مشکلات رفتاری دانش آموز

برای رفتار مورد انتظار در کلاس قواعدی در نظر بگیرید تا دانش آموزان از انتظاراتی که از آنان دارید مطلع شوند اما با وضع اینگونه قواعد و مقررات انتظار تغییری فوری در کلاس نداشته باشید.

- بهتر است مقررات وضع شده را به طور واضح و با خط درشت روی مقوا بنویسید و در محل مناسبی در کلاس نصب کنید.

- قواعد و مقررات را صریح و روشن و کوتاه بیان کنید تا به آسانی قابل حفظ کردن باشد.

- تعداد پنج تا شش قاعده کفایت می کند زیرا دانش آموزان نمی توانند تعداد بیش از این را به خاطر بسپارند.

- تذکرات را به صورت مثبت بیان کنید مثلا به جای اینکه تذکر دهید که «با بغل دستی حرف نزنید» متذکر شوید که «موقع تدریس آرام و ساکت بنشینید» زیرا هدف آن است که اعمال مثبت تقویت شود.

نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ۳:۳۸ ‎ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:

+ رهنمودهایی جهت تغییر رفتارهای ناپسند دانش آموزان

- پیش از شروع درسی انتظارات خود از شاگردان را به طور مشخص بیان کنید.

- پیروی دانش آموزان از دستورالعملهای معلم را مورد تشویق قرار دهید.

- دانش آموزان را بخاطر درست نشستن تحسین کنید.

- استفاده از دست برای انجام فعالیتهای درسی را ستایش و تحسین کنید. (برای دانش آموزانی که دست به دهان می برند و ناخن و انگشت خود را می جوند.)

- دانش آموزانی که اظهار نظرهای درست و بجا می کنند تحسین کنید.

نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ۳:۳٦ ‎ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:

+ رهنمودهایی در زمینه رفتار معلم در کلاس

- برای تدریس آمادگی کافی داشته باشید و بدون طرح درس وارد کلاس نشوید.

- به هیچ عنوان بین شاگردان تبعیض قایل نشوید و نشان دهید که همه ی آنان برای شما یکسان اند و به سرنوشت آن ها علاقه مند هستید.

- چنانچه در جریان تدریس دچار اشتباه شدید، از اعتراف به آن نهراسید. موجب افزایش اعتماد دانش آموزان به شما می شود.

- توانایی فردی هر دانش آموز را در نظر بگیرید و کارهایی را که انجام آن ها از عهده فرد ساخته نیست به او محول نکیند

- از جدی بودن بیش از حد و در عین حال از شوخیهای بی مورد پرهیز کنید.

- اسامی شاگردان را به خاطر بسپارید و آنان را با اسم کوچک نام ببرید.

- همیشه و حتی الامکان به وعده های خود عمل کنید.

- به وضع جسمی و روانی دانش آموز توجه کنید و از میزان بینایی، شنوایی و سایر توانائیهای آن ها آگاهی حاصل کنید.

- انتظاراتی را که شاگردان از شما دارند در نظر بگیرید و به مشکلات آنان توجه کنید.

- به دانش آموزان احترام بگذارید و به عنوان تنبیه کسی را تحقیر و یا از کلاس بیرون نکنید.

- با برخی از دانش آموزان به طور خصوصی صحبت نکنید. زیرا باعث می شود دیگران احساس کنند معلم نسبت به آن ها بی مهر و علاقه است.

- دانش آموزان را به کم نمره دادن و مردود کردن تهدید نکنید.

- از تنبیه بدنی به هر صورت خودداری کنید.

- به دانش آموز بفهمانید بخاطر چه چیز او را تنبیه کرده اید.

- بعضی از رفتارهای ناپسند دانش آموزان در کلاس را نادیده بگیرید مانند بلند شدن از جا و ایستادن جا به جا شدن، راه رفتن در کلاس حرکت دادن میز و صندلی و یا نیمکت.

نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ۳:۳٤ ‎ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:

+ طرز برخورد معلمان با چند نوع از رفتارهای نامطلوب دانش آموزان

برخورد با پر حرفی:

اگر معلم بخواهد پر حرفی دانش آموزی را در جریان بحث گروهی کاهش دهد می تواند با او قرار بگذارد که در هر پنج دقیقه یک دقیقه اجازه صحبت خواهد داشت. معلم باید این مقدار صحبت کردن دانش آموز را تقویت کند اما پیش از آن را نباید تقویت کند. البته معلم باید مواظب باشد که حتما میزان معینی از حرف زدن دانش آموز را برای ادامه ی مشارکت او در بحث تقویت نماید، و مواظب باشد که او را از انجام این کار به کلی دلسرد ننماید.

بازیگوش و جا به جایی:

دانش آموزی که در کلاس اکثر وقتش را خارج از صندلی خود و به بازی گوشی و صحبت با این و آن می دگذارند با استفاده از روش تقویت رفتارهای مطلوب فرد این رفتار نامطلوبش را اصلاح کرد. برای این منظور باید همه ی رفتارهای مطلوب دانش آموز از جمله گوش دادن به حرفهای معلم، سوال کردن از معلم، نوشتن مطالب درسی، و رسم نقاشی را (بجز ترک کردن صندلی) مورد تقویت قرار دهیم.

خودنمایی و ایجاد سر و صدا

معلم می تواند، برای رفع مشکل سر و صدا خودنمایی یک دانش آموز، هر وقت او برای جواب دادن به سوال معلم از صندلی خود بر می خیزد و با سر و صدا می خواهد جواب سوال معلم را بدهد به او توجهی نکند و در عوض به دانش آموز دیگری که آرام در صندلی خود نشسته و تنها دستش را بلند کرده است اجازه جواب دادن به سوال را بدهد همچنین زمانی که همان دانش آموز نیز به همین نحو برای جواب دادن به سوال معلم با بلند کردن دست نوبت می گیرد معلم باید از او بخواهد تا به سوالی که پرسیده شده جواب دهد تا به این طریق رفتار مطلوب دست بلند کردن جانشین شلوغ کاری گردد.

خرد کردن کاغذ و ریختن در کلاس:

با استفاده از روش جبران کردن می توان این رفتار نامطلوب را اصلاح کرد مثلا معلم دانش آموزی را که کاغذ و خرده تراش مداد در کف اتاق می ریزد وا می دارد تا آن ها را جمع کند و در سطل زباله بریزد. و یا دانش آموزی را که پس از تذکرات مکرر باز هم به ریختن خرده کاغذ و خرده تراش مداد به کف کلاس درس ادامه می دهد وا می دارد نه تنها آشغالهایی را که خود ریخته تمیز کند بلکه تمام کف اتاق را نیز جارو بکشد.

دانش آموزی که املای کلمه ای را غلط می نویسد یا شعری را به طور درست از حفظ نمی گوید معلم از او می خواهد تا چند بار از روی آن بنویسد در واقع استفاده از همان روش جبران است.

نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ۳:۳۳ ‎ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:

+ دانش آموزان از معلمان خود چه می خواهند؟

1- نسبت به همه ی شاگردان کلاس خود بی طرف باشد.

2- صبور باشد

3- فراتر از توانایی معمول و وظیفه خود به شاگردان ضعیف کمک کند.

4- با ملاحظه و منصف باشد.

5- کل کلاس را به خاطر یک شاگرد ضعیف تنبیه نکند

6- اشتباه خود را بپذیرد

7- هرگز عصبانی نشود

8- در صورت در خواست توضیح و پاسخ بیشتر و بهتر بتواند آن را ارائه دهد.

9- مسایل پیچیده و مشکل را به سادگی مطرح کند.

10- هرگز به خود اجازه ندهند که کلاس با ترس و وحشت کنترل و اداره شود

11- در کلاس به خواب نرود

12- از موضوع مورد بحث خود اطلاع کامل داشته باشد.

البته نکاتی هم هستند که در بعضی مواقع با راهنمایی مدیران و معلمان توسط والدین در منزل در قابل دانش آموزان باید مراعات شود

نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ۳:۳٠ ‎ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:

+ نکاتی که باید توسط پدر و مادر در منزل مراعات شود

- کودک باید وقت و ساعات معینی برای انجام تکالیف و وظایف خود داشته باشد.

- موقع بازی، خواب، تماشای تلویزیون و سایر فعالیتها باید مشخص و معین باشد.

- هرگاه تغییر در برنامه کودکان اضطراب ایجاد می کند و باید کوشش به عمل آید که برنامه آن ها تغییر نکند.

- مقررات باید مشخص، ثابت و معقول باشد.

- مقررات باید روشن و واضح به کودک توضیح داده شود.

- تکالیف آموزشگاه باید در زمان و مکان معین انجام پذیرد. میز کودک بهتر است رو به دیوار باشد از رنگهای تند و اجسام محرک در اطراف کودک باید خووداری شود.

- محرکها باید محدود باشند چندین محرک و یا تکلیف در آن واحد در این کودکان ایجاد اضطراب می کند.

- پدر و مادر باید با اولیای آموزشگاه در تماس باشد و برنامه های منزل و آموزشگاه را هماهنگ کند.

- فعالیتهای جسمانی و بازی حتما در برنامه کودک گنجانده شود.

- شرایط و موقعیتهایی که موجب رفتار نامناسب می شود باید مشخص شود و باید به عمل آید که کودک در آن شرایط قرار نگیرد.

- هرگز با کودک بگو مگو نکنید.

- تنبیه باید مناسب رفتار ناپسند باشد. از تنبیه های شدید خودداری کنید.

- هرگز کودک را مسخره نکنید.

- برای ایجاد احساس احترام به خود و اعتماد به نفس پیشتر مثبت باشد تا منفی

- راههای تشویق کودک خود را بیاموزید و انجام دهید.

- در تغذیه آنها دقت لازم به عمل آورده و برنامه غذایی شان مناسب باشد.

- و...

نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ۳:٢٩ ‎ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:

+ ج- مهارتهای پس از تدریس

مهارتهای پس از تدریس شامل کوششهایی است که معلم پس از ارائه درس به عمل می آورد. در پایان هر جلسه درس دو نوع فعالیت عمده برای معلم باقی می ماند: یکی انجام فعالیتهای تکمیلی و دیگری انجام ارزشیابی در صورت لزوم.

نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ۳:٢۸ ‎ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:

+ 1- فعالیت های تکمیلی

فعالیتهای تکمیلی از دو بخش تشکیل می شوند: مهارت در انتخاب مطلب مربوطه به اینگونه فعالیتها و مهارت در گزارش روشها و فنون انجام آن

مطالبی تکمیل یک جلسه تدریس می توانند بصورت زیر باشد:

- آماده کردن دانش آموز برای درس جلسه ی بعد

- خلاصه کردن درس ارائه شده

- مرور کردن درس (آهسته و بی صدا خواندن درس توسط دانش آموزان)

- دادن تمرین برای کسب مهارتهایی که به تمرین نیاز دارند.

- فعال کردن دانش آموزان برای یاد گرفتن درس

روشهایی برای انجام فعالیتهای تکمیلی:

انتخاب روش برای انجام فعالیتهای تکمیلی به موضوع و هدف درس بستگی دارد. برخی روشهای متداول به قرار زیر است:

- خلاصه نویسی روی تابلوی کلاس

- یادداشت نکات درس توسط دانش آموزان

- نمایش عکس، پوستر، نمودار و غیره

- تمرین

- ایفای نقش

- مسئله دادن

- تکلیف شب (تعیین تکلیف)

- واحد کار

نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ۳:٢٦ ‎ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:

+ 2- ارزشیابی

ارزشیابی آخرین حلقه از فعالیت های آموزشی معلم و تکمیل کننده ی سایر فعالیتهای اوست و یکی از فنون بسیار مفید و موثر در مرحله پایان ارائه درس محسوب می شود. در این مرحله معلم با استفاده از فنون و روشهای مختلف بازده یادگیری دانش آموزان را سنجش می کند، و میزان توفیق آنان را در دستیابی به هدفهای آموزشی تعیین می کند. همچنین معلم با انجام این کار میزان موفقیت خود را در پیاده کردن مراحل مختلف طرح آموزشی اش تعیین می کند.

در اینجا به بررسی یکی از فنون ارزشیابی می پردازیم. علاقه مندان می توانند به منابع علمی گوناگون مراجعه کرده و روشهای دیگر را مطالعه کرده و استفاده های لازم را از آنان ببرند.

ارزشیابی پیشرفت تحصیلی:

منظور از ارزشیابی پیشرفت تحصیلی سنجش عملکرد یادگیرندگان و مقایسه نتایج حاصل با هدفهای آموزشی از پیش تعیین شده به منظور تصمیم گیری در این باره است که آیا فعالیتهای آموزشی معلم و کوششهای یادگیری دانش آموزان به نتایج مطلوب انجامیده اند و به چه میزانی.

این ارزشیابی مستلزم دو اقدام اساسی است:

1- تعیین هدفهای آموزشی  2- سنجش یا اندازه گیری عملکرد یاد گیرندگان

نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ۳:٢٥ ‎ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:

+ تهیه طرح ارزشیابی پیشرفت تحصیلی

   طرح ارزشیابی پیشرفت تحصیلی شامل یک جدول به نام جدول مشخصات درس یا کتاب است جدول مشخصات یک جدول دو بعدی است با تعدادی ردیف و ستون متناسب با محتوا و هدفهای آموزشی درس. در ردیف بالای جدول که بعد محتوا نام دارد اجزای مطالب درس یعنی موضوع هایی که درس داده شده اند نوشته می شوند و در ستون کنار آن که بعد هدف نامیده می شود فهرست هدفهای آموزشی قرار می گیرند.

   در بعد هدف جدول مشخصات هدفهای آموزشی بر طبق طبقه بندی های هدفهای آموزشی بلوم که به آن اشاره شد. دسته بندی می شوند این بعد جدول می تواند هم هدفهای حوزه ی شناختی و هم هدفهای حوزه های عاطفی و روانی حرکتی را شامل شود. در درون خانه های جدول مشخصات تعداد یا درصد سوالهای آزمونی که قرار است تهیه شود نیز نشان داده می شود. برای تعیین و توزیع سوالها دو نکته باید در نظر گرفت:

  اول- توجه به اهمیت مطلب درسی و هدفهای آن، دوم- مقدار زمانی است که صرف آموزشی آن مطلب و هدفهایش شده است.

بعد هدف

بعد محتوا

بخش ­اول

فصل اول

فصل دوم

.

.

.

بخش ­دوم

فصل اول

فصل دوم

.

.

.

بخش ­سوم

فصل اول

فصل دوم

.

.

.

تعداد

کل

سوالها

درصد سوالها

هدفهای حوزه ی شناختی

دانش

فهمیدن

کار بستن

.

.

.

و غیره

 

 

 

 

 

هدفهای حوزه ی عاطفی

دریافت کردن

پاسخ دادن

ارزش گذاری

و غیره

 

 

 

 

 

هدفهای حوزه ی روانی- حرکتی

ادراک

آمادگی

پاسخ هدایت شده

.

.

.

و غیره

 

 

 

 

 

تعداد کل سوالها

 

 

 

 

 

درصد سوالها

 

 

 

 

 

جدول مشخصات درس، ویژه ی طرح آزمون پیشرفت تحصیلی


وسایل کتبی اندازه گیری پیشرفت تحصیلی:

   مهمترین وسیله اندازه گیری پیشرفت تحصیلی آزمون است. این آزمون ها به دو دسته تقسیم می شود:

آزمونهای عینی و آزمونهای غیر عینی:

  آزمون های عینی آزمونهایی هستند که در آنها هم سوالها و هم جواب سوالها در اختیار آزمون شونده قرار می گیرد. مانند سوالهای صحیح- غلط- جور کردنی- و چند گزینه ای.

آزمونهای غیر عینی:

    که آزمونهای تشریحی یا انشایی هم می گویند آزمونهایی هستند که در آن ها سوالها در اختیار آزمون شونده گذاشته شده و او جواب سوالها را خود آماده می کند و در برگه ی امتخانی می نویسد.

   مانند آزمونهایی با سوالهای گسترده پاسخ و آزمونهایی با سوالهایی محدود پاسخ آزمونهایی با سوالهایی کوتاه پاسخ، بیشتر ارزشیابی در مدارس به وسیله ی این گونه آزمونها انجام می گیرد.

نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ۳:٠٥ ‎ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:

+ ویژگیهای معلم موثر

1- شاخصیت معلم

معلم محتوای درسی و مدرسه است دانش آموزان اغلب فایل خود را برای یک موضوع درسی به معلم و روش آموزش آن درس ربط می دهند. شور و اشتیاق و قابلیت های معلم در ارائه یک محتوا به دانش آموزان منتقل می شود. ویژگی های شخصیتی معلم یکی از اولین مجموعه ویژگی هایی است که باید در یک معلم موثر جست و جو کرد.

شاخص های شخصیت معلم:

1- همدلی با دانش آموزان   2- گوش دادن با تمرکز و علاقه به حرف دانش آموزان  3- دغدغه ها و سوالهای دانش آموزان را درک می کند  4- تک تک دانش آموزان را می شناسد  5- انصاف داشته و به دانش آموزان احترام می گذارند  6- با دانش آموزان ارتباط متقابل اجتماعی برقرار می کنند  7- در دانش آموزان شور و شوق و انگیزه را برای یادگیری افزایش می دهند  8- نگرش مثبت به حرفه ی معلمی دارد.

2- مدیریت و سازماندهی کلاس:

معلم موثر با همان دقت و توجهی که طرح درسش را تهیه می کند برای سازماندهی کلاس درس نیز برنامه ریزی می کند و این طرح این امکان را می دهد که ضمن سر و صدا و ارتباط متقابل معلم و دانش آموز به کار خود ادامه می دهند مولفه های طراحی سازماندهی کلاس عبارتند از: ترتیب میز و صندلی، نظم، ایجاد روال های معمول روزانه و آموزش چگونگی سازماندهی محیط یادگیری به دانش آموزان.

تفاوت عمده میان معلم با تجربه و بی تجربه این است که تازه کاران در هفته نخست مدرسه بلافاصله محتوای درسی را شروع می کنند در حالی که با تجربه ها، ابتدا جوی مثبت خلق می کنند و سپس به هدف آموزشی خود می پردازند.

3- سازماندهی آموزشی و جهت دهی به آن:

تدریس فعالیتی است پیچیده که مستلزم آمادگی دقیق، طراحی هدفها و فعالیت هاست.طراحی بر اساس ساعت، روز و هفته در کوتاه مدت و در بلند مدت در طول یک سال تحصیلی را تحت پوشش قرار می دهد.

طرح درسها معمولا به تدابیری برای سبک های یادگیری و نیازهای متفاوت دانش آموزان توجه دارد. و همچنین به گوناگونی روش های آموزشی نیز توجه می شود باید دانست یک طرح درس، تام و تمام نیست و صرفا توصیفی از آن چیزی است که در کلاس باید رخ دهد. بنابراین یک طرح درس خوب تضمین کننده ی آموزشی با کیفیت مناسب نیست (البته شرح طرح درس در این مقاله آمده است).

ع- اجرای آموزش:

آموزش موثر حاصل ترکیب مدیریت خوب کلاس، سازماندهی، طراحی موثر و ویژگیهای شخصیتی معلم است. ارائه مواد درسی به دانش آموزان در کلاس و فراهم کردن تجاربی برای آنان تا با مواد درسی ارتباط واقعی ایجاد کننده حیاتی است. در کلاس درس هر یک از دانش آموزان در محیط مثبت کلاس که حمایت کننده، چالش برانگیز و پرورش دهنده ی اهداف آموزش است به آن اهداف نایل می شود. بهترین طرح درس غیاب عامل مدیریت کلاس و یا عدم وجود رابطه ی صمیمی معلم با دانش آموزان، از کارایی بسیار کمی برخوردار خواهد بود. اجرای آموزش مانند اجرای نمایش است که در آن همه ی عوامل پشت صحنه و حضار فقط، صحنه ی نمایش را می بینند. (روشهای اجرای آموزشی در بحث طرح درس آمده است)

5- نظارت بر پیشرفت و توان بالقوه ی دانش آموزان:

معلمین موثر درباره نوع عملکرد هر یک از دانش آموزان کلاس که درس می دهند درک مشخصی دارند آن از روش های اندازه گیری رسمی و غیر رسمی گوناگونی استفاده می کنند تا تسلط دانش آموزانشان را بر یک مفهوم یا مهارت کنترل و ارزیابی کنند از جمله این روشهای اندازه گیری تکلیف و بازخورد است که بوسیله ی آن می تواند بر یادگیری دانش آموزان تاثیر مثبتی داشته باشد.

نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ۳:٠٤ ‎ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:

+ اهمیت تکلیف

امروزه ارزش تکلیف خانه اغلب مورد تردید قرار می گیرد زیرا اغلب دانش آموزان در فعالیت های بیرون از مدرسه شرکت می کنند این امر منجر به تکلیف انجام ندادن دانش آموزان و دلسرد شدن معلمان از آنان می شود با این وجود تکلیف منزل می تواند مثل یک مکمل برای کار کلاس به کار رود در این صورت بخش مهمی از تدریس موثر است.

اهداف مهم تکلیف: تمرین، آمادگی و بسط...

تکلیف تمرینی: همان تقویت مفاهیم آشنایی است که نیاز به مرور دارند.

تکلیف آمادگی: دانش آموزان را با مفاهیمی روبرو می کند که روز بعد بطور مفصل در کلاس ارایه می شود.

تکلیف بسطی: تعمیق مفاهیم مرتبط با درس را آسان می کنند.

معلمان موثر نه تنها برای شاگردان تکالیفی تعیین می کنند بلکه مرتباً آن تکالیف را کنترل و بررسی نیز می کنند که باعث پیشرفت تحصیلی دانش آموزانش می شود و این تکالیف بیشتر در مورد بحث های کلاسی و فعالیت های نگارشی تفکر انگیز است که منجر به یادگیری دانش آموز می شود.


بازخورد:

بازخود یکی از قدرتمندترین فنون اصلاحی برای افزایش نتیجه ی یادگیری دانش آموزان است. معلمان موثر بازخورد را به موقع ارائه می دهند و مراقبت می کنند که بازخورد به خصوص مرتبط با معیارهای تکلیف مورد نظر باشد. بازخورد معلمان موثر فقط مثلا اشاره به پاسخ های درست و غلط نمی باشد بلکه آن ها درباره ی روندی که شاگردان درست یا غلط انجام می دهند و چگونگی اصلاح کارشان توضیحات خاص ارائه می دهند.

6- مهارت حرفه ای:

معلمین در وسایل ارتباط جمعی به شیوه های گوناگونی تصویر می شوند از تصاویر زیان بخش گرفته تا استادی دوست داشتنی در حرفه ی خودشان که دانش آموزان را به عملکردی برتر تشویق می کنند. صدای معلمین موثر را همواره می توان شنید و احساس کرد. معلم موثر در گفت و گوی با دانش آموزان، همکاران، اولیا و مدیریت شرکت می کند در دسترس است، با دیگران با احترام برخورد می کند و در کار خود متخصص است. معلم حقیقی استاد آموزش است.

نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ۳:٠۳ ‎ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:

+ 1- یک معلم اثر بخش چه کسی است؟

معلمانی اثر بخش هستند که دستیابی به اهدافی خاصی را در نظر می گیرند خواه این اهداف توسط خود آنها و یا دیگران (مثلا مدیران مدارس، وزارت آموزش و پرورش) تهیه و تدوین شده باشد در نتیجه آنان که به دنبال بررسی در مورد افزایش اثر بخشی معلمان هستند باید اهداف مورد نظر معلمان را با دقت بشناسند.

معلمان اثر بخش باید دانش و مهارتهای مورد نیاز جهت دستیابی به اهداف مورد نظر را داشته باشد و نیز باید بتوانند آنها را در زمان مناسب به شیوه مطلوب و مورد انتظار به کار گیرند. بر طبق نظر میولی (1982) برخورداری از دانش و مهارتهای مختلف با نام شایستگی یا صلاحیت معلم آورده می شود و کاربرد دانش و مهارتهای مزبور به عنوان عملکرد معلم تلقی می شود لذا پژوهشگرانی که سعی دارند اثر بخشی معلم را بشناسند باید بتوانند پیوندی بین شایستگی معلم و عملکرد وی و تحقق اهداف آموزشی یا به عبارتی اثر بخشی معلم برقرار کنند.

در واقع می توان گفت نشانه بارز یک معلم اثر بخش آن است که به جای عمل کردن به شیوه های از پیش تعیین شده و یا کاربرد فنون و روشهای خاص هر آن چه که برای تحقق اهداف ضروری می باشد را انجام می دهد.

معلم اثر بخش معلمی است که به گونه ای متناسب اهداف که مستقیم یا غیر مستقیم با دیگری دانش آموز مرتبط است را متحقق می کند.

2- چه عاملهایی به اثر بخشی معلم کمک می کند؟

- معلمان و آمر آموزش                      

- تفاوتهایی درونی (تفاوت قابلیتهای مختلف یک معلم) و پیروی (تفاوت معلمان با یکدیگر) معلم

- حدود و وسعت اهدافی که معلمان پیگیری می کنند

- دانش آموزان و والدین آن ها

نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ۳:٠٢ ‎ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:

+ دستورالعملهایی برای اثر بخشی معلمان در فرآیند تدریس

* ایجاد فرصت برای یادگیری:

1- در مورد ایجاد فرصت برای یادگیری باید از ارزیابی های دوره ای صورت گیرد به ویژه در مورد آن دسته از موضوعاتی که تماماً و یا اساساً در مدرسه یاد گرفته می شود.

2- اگر دانش آموزان برای یادگیری دروسی که مهم و اساسی فرض شده است فرصت اندکی دارند تلاشها و فعالیتها باید در جهت افزایش فرصتهای یادگیری صورت گیرد.

* تکلیف درسی:

1- تکالیف درسی واگذار شده به دانش آموزان نه تنها باید بر مبنای ارتباط تکلیف با اهداف و مقاصد انتخاب گردد بلکه باید متناسب با خود دانش آموزان نیز باشد یعنی اینکه تکلیف بایستی توازن و هماهنگی ظریف و پیچیده میان اهداف و مقاصد معلم و سطح معمول دانسته ها و مهارتهای دانش آموز را منعکس کند.

2- تکلیف شامل تکلیف خانه باید بر مبنای منظم و مداوم به دانش آموزان داده شود.

باید این تکالیف در اوقات اضافی به دانش آموزان داده شود تا آنچه از پیش یاد گرفته اند عمیقاً فرا گرفته و یا تمرین کنند. در بعضی از خانواده به این تکالیف اهمیت نمی دهند یا قادر به کمک کردن نیستند بنابراین بهره و استفاده دانش آموزان کاهش می یابد بنابراین معلمان باید اطمینان یابند که دانش آموز نسبت به چگونگی انجام تکالیف خود آگاهی دارد.

3- دانش آموزان باید در مقابل انجام تکلیف، شیوه و کیفیت آن پاسخگو باشند. در حقیقت معلمان باید اطمینان یابند که دانش آموزان قبل از آن که به آن ها اجازه داده شود که خودشان کار کنند از دانش و مهارتهای مورد نیاز جهت انجام کیفی تکالیف مورد انتظار برخوردارند.

4- معلمان باید به هنگام فعالیت کلاسی بر کار دانش آموزان نظارت داشته باشند و همچنین به یک یک دانش آموزان و یا گروه های کوچک آن ها به گونه ای کمک کنند که مزاحم سایر دانش آموزان نباشند.

5- معلمان باید از اطلاعات بدست آمده از تکالیف دانش آموزان نه تنها برای ارزشیابی آنان استفاده کنند بلکه همچنین بر اساس آن ها آموزشهای اضافی را نیز به منظور رفع اشتباهات یادگیری و بد فهمی های دانش آموزان تدارک ببینند.

محیط و فضای کلاس:

بیشتر کارآموزش در همه کشورها در کلاس درس انجام می گیرد بنابراین معلمان هنگام تدریس در کلاس باید حتما تمامی تدریس خود را به طرف گروه دانش آموزان هدایت کند. حتی زمانی که آن ها با دانش آموزان به طور انفرادی کار می کنند باید از فعالیتهای سایر افراد گروه یا کلاس آگاه باشند. از طرف دیگر بهره ای که دانش آموزان از این تدریس گروه- مدار یا دیگری دارند تا اندازه زیادی به ویژگیهای منحصر به فردی بستگی دارد که هر یک از دانش آموزان با خود آن را به کلاس درس می آورند. معلمان برای ایجاد کلاسهای اثر بخش می توانند محیط فیزیکی و روانی کلاس و یا هر دو را اصلاح و دگرگون سازند.

محیط فیزیکی، تدریس و یادگیری:

محیط فیزیکی کلاس درس شامل متغیرهایی مانند نظم و ترتیب کلاس (نبت 1987) تجهیزات و مواد آموزشی (آین لی 1987) تعداد دانش آموزان (کلاس 1987) و نحوه نشستن دانش آموزان (وینسیتن 1987) است.

محیط و فضای کلاس بیشتر به گونه غیر مستقیم با یادگیری دانش آموزان مرتبط است یعنی محیط و فضای کلاس برافرادی که در آن هستند تاثیری می گذارد. (هم معلمان و هم دانش آموزان) در واقع بر محتوا و میزان یادگیری واقعی دانش آموزان تاثیر می گذارد.

محیط روانی، تدریس و یادگیری:

تاثیر مستقیم محیط روانی کلاس بر روی یادگیری دانش آموزان به عنوان یک عامل مهم دارای پشتوانه تجربی زیادی است.

محیط روانی کلاس را به عنوان جو و یا فضای توصیف می کند، که بالقوه همانند یک گروه اجتماعی بر آنچه که دانش آموزان یاد می گیرند تاثیر می گذارند.

سه عنصر محیط روانی که مربوط به یادگیری دانش آموزان است عبارتند از: عاطفه، وظیفه، سازماندهی، معملمان اثر بخش با ترکیب این سه عنصر قادر به ایجاد و آفرینش کلاسهایی خواهند بود که در نظر دانش آموزان وجهه ای جذاب، وظیفه مدار و کاملا سازمان یافته دارد.

کلاسهای جذاب: کلاسهایی هستند که در آن دانش آموزان متوجه گونه ای احترام متقابل میان خود و معلم می شوند روابطی مثبت و مبتنی بر همکاری و مشارکت میان دانش آموزان حاکم است و در نهایت در چنین کلاسهایی آنها از رضایت و خرسندی درونی بیشتری بهره مند می شوند.

کلاسهای وظیفه- مدار: کلاسهایی هستند که دانش آموزان در آنها اهداف مشخص را مورد توجه و پیگیری قرار می دهند که باید در قبال تحقق آن پاسخگو نیز باشند در این کلاسها زمان قابل توجهی برای دستیابی به این اهداف صرف می شود. کلاسهایی کاملا سازمان یافته است که دانش آموزان در آنها باور کرده اند که انتظارات رفتاری و یادگیری به خوبی روشن است و ساختار مناسبی نیز برای هدایت رفتار و یادگیری فراهم شده است.

دستورالعملهایی برای افزایش اثر بخشی معلمان در محیط و فضای کلاس:

1- معلمان باید کلاسهای درس جذاب و عملکردی را بیافرینند. بخشی از این منظور به در اختیار گذاشتن تجهیزات و وسایل لازم و ضروری مربوط است.

2- معلمان باید کلاسهای درس وظیفه- مدار را بیافرینند.

در این کلاسها معلمان و دانش آموزان دارای کارا و فعالیتی برای انجام دادن هستند انجام این فعالیتها و دستیابی به اهداف مربوط به آن همیشه در اندیشه دانش آموزان و معلمان است. در این کلاسها فرصت های فراوانی برای کار و بازی دیده می شود. زیرا در این کلاسها بر آنچه که تحقق یافته اند آنچه که انجام شده تاکید می شود.

3- معلمان باید کلاسهایی را ایجاد کنند که در آن توجه و احترام متقابل میان آنها و دانش آموزان و نیز همبستگی لازم در بین دانش آموزان وجود داشته باشد.

سازماندهی و مدیریت کلاس درس:

سازماندهی کلاس: به نظم و ترتیب درس و اجتماعی دانش آموزان در کلاس درس اشاره می کند. در کلاس درس با دانش آموزانی مواجه ایم که توانایی و میزان پیشرفت آن ها با یکدیگر مشابه و یا کاملا متفاوت است معلمان می توانند در این کلاسها درس دهند و با همه دانش آموزان یا با گروههای کوچک دانش آموزی و یا با یک به یک دانش آموزان کار کنند. همچنین معلمان در این کلاسها می توانند از آنها انتظار داشته باشند که به تنهایی یا با هم کار کنند.

مدیریت کلاس: به روشهایی مربوط است که معلمان به مدد ان ها رفتار اجتماعی مثبت و مناسب دانش آموزان را بهبود می بخشد و رفتار های مخرب آن ها را مورد بررسی قرار می دهند. در این مورد دو جنبه اصلی مدیریت کلاس شناسایی شده است: جلوگیری از مشکلات رفتاری و واکنش در برابر آن ها مفهوم اخیر مدیریت در کلاس بیشتر با عنوان «انضباط» مشخص می شود.

دستورالعملهایی برای اثر بخش تدریس معلمان

سازماندهی کلاس درس:

1- زمانی که محتوای جدیدی به دانش آموزان ارائه می شود آموزش همه و یا اکثریت بر آموزش انفرادی یا گروه اندکی از دانش آموزان ارجحیت دارد.

2- هنگامی که باید از یادگیری کامل همه شاگردان اطمینان یابیم، گروههای کوچک کلاسی باید تشکیل شود.

3- وقتی که گروههای کوچک شکل گرفتند دانش آموزان در همه گروهها باید از آموزش کیفی بالایی برخوردار شوند به ویژه مطالب محتوا ارائه شده به شاگردان باید چالش انگیز باشد.

4- تشکیل گروههایی از دانش آموزان که توانایی های متفاوتی دارند (به جای توانایی های مشابه) می تواند برای دانش آموزان هم از نظر ارائه کمک های لازم و هم از نظر معرفی الگوهای موفق موثر واقع گردد.

5- معلمان باید هنگام کار با گروههای کوچک از وضعیت بقیه دانش آموزان کلاس کاملا آگاه باشند و اقدامات لازم را به منظور فعال نگهداشتن ایشان در جریان یادگیری و کار کلاسی تدارک ببینند. به علاوه در مورد دانش آموزان خارج از گروه دادن تکالیف وسایل تفکر برانگیز گوناگون و جاذب که نتایج و جوابهای مشخصی دارند می تواند نیاز به توجه همیشگی معلم را به آنها کاهش بدهد.

مدیریت کلاس:

1- معلمان به منظور آن که زمان غیر آموزشی در کلاس را به کمترین مقدار برسانند باید درس را در وقت مقرر شروع و تمام کنند و وقفه های بین فعالیتهای کلاس را به کمترین حد برسانند قواعد و قوانین معنادار و کارآمدی را تدوین و اجرا کنند و کلاس را چنان نظم بخشند که رفتارهای مخرب شاگردان را هر چه بیشتر کاهش دهند.

2- استانداردهایی برای رفتار کلاسی مناسب باید از اول سال یا شروع دوره جدید نوشته و گوشزد شده و هر از چند گاهی اصلاح گردد.

3- معلمان باید رفتارهای مثبت و اجتماعی ارزشمند را به ویژه در مورد شاگردان بدرفتار تقویت کنند.

4- تنبیه و مجازات مناسب و عادلانه باید برای رفتارهای نا مناسب همه دانش آموزان به کار رود.

5- معلمان باید توانایی القا و انتقال مفاهیم زیر را به دانش آموزان داشته باشند.

الف- از آنها انتظار شرکت در کلاس به منظور همکاری در امور مهم کلاسی را داشته باشند. (آگاهی گروهی)

ب- همیشه و در همه حال بدانند که در کلاس چه می گذرد. (با آن بودن)

ج- قادر باشند که در یک زمان به چند مقوله یا پدیده رسیدگی کنند (ارتباطات چندگانه)

د- از هدف اصلی درس که توسط معلم هدایت می شود دور نشوید. (تحرک گروهی)

هـ - باور داشته باشند که دانش آموزان برای یادگیری و کیفیت کارشان مسئولند. (پاسخ دادن)

ساختار دروس:

تدریس از یک جهت با وجهه اجتماعی کلاس و از جهت دیگر با وجهه علمی هر درس مواجه است یک درس بطور سان شامل توالی و فعالیتهایی است که در یک کلاس و یک دوره زمانی محدود برای دستیابی به اهداف از قبل تعیین شده انجام می شود. بنابراین هر درس دارای 3 ویژگی است:

الف- فعالیتها                        ب- هدف                        ج- توالی و دوره زمانی

فعالیتها:

تعداد فعالیتها در بیشتر کلاسهای درس زیاد نیست شامل سه قسمت می باشد: درس دادن- کار و بازی- اداره کلاس

درس دادن: شامل فعالیتهایی است که معلم مفاهیم و اطلاعاتی را به طور مستقیم برای گروهی از دانش آموزان مطرح می کند (به عنوان مثال سخنرانی برای کلاس، رهبری مباحث کلاس) و یا وسایل دیگری را برای ارایه مفاهیم و اطلاعات به دانش آموزان به کار می برد. (مانند نمایش فیلم یا اسلاید)

کار و بازی: فعالیت هایی است که از دانش آموزان انتظار می رود به تنهایی یا همگی به انجام تکلیف یا کاری بپردازند و یا با یکدیگر بازی کنند. دانش آموزان محور اساسی در فعالیت اند هر چند معلم در این فعالیتها به کمک دانش آموزان می شتابد.

شیوه اداره کلاس: شامل فعالیتهایی در ارتباط با اداره کلاس درس است. برای مثال برلاینر (ص 4، 1983) تدبیر کلاس (شیوه ی اداره ی کلاس) را به عنوان هر نوع فعالیتی توصیف می کند که دانش آموزان از وقایع روزانه آگاه می شوند و با آدابی همراه است.

هدفها: طرحهای بسیاری برای طبقه بندی فعالیتها با توجه به اهداف مورد نظر پیشنهاد شده است معروف ترین طرحهای مربوط به طبقه بندی اهداف عبارت است از: طبقه بندی اهداف شناختی (بلوم و دیگران، 1956) اهداف عاطفی (کراتول و همکاران، 1964) ورانی – حرکت (هارو 1972) این طرحها اساساً مبتنی بر تجزیه و تحلیل اهدافی است که معلمان برای دانش آموزان تعیین کرده اند.

البته توضیح هدفها در قسمت طبقه بندی هدفهای آموزشی بلوم گفته شده لازم به ذکر نیست.

توالی و دوره زمانی: از آنجایی که همه فعالیتها به طور همزمان نمی تواند در کلاس درس اتفاق افتد لذا باید به امر توالی توجه کرد که در قالب آنها فعالیتها انجام خواهد شد. همچنین زمان صرف شده برای یک فعالیت بایستی در نظر گرفته شود.

دستورالعملهایی برای اثر بخش معلم:

1- دانش آموز بایستی در جهت دروس خود قرار داده شوند. در بعضی اوقات در شروع هر درس باید به دانش آموزان برای یادگیری درس جهت داده شود. اهداف یا مقاصد درس بایستی در طی این دوره جهت دهی هر زمان به زبانی ساده به دانش آموزان گفته شود.

2- ارائه مطالب درسی به دانش آموزان باید کاملاً روشن و دقیق باشد. هدف اساسی از ارائه دقیق مطالب به دانش آموزان آن است که ایشان بر اهداف درسی خود تسلط یابند.

3- دامنه و میزان درک دانش آموزان از موضوع ارائه شده و این که آنها می توانند به درستی آن را به کار برند باید به طور دوره ای و منظم مورد نظارت و کنترل قرار بگیرد.

معلمان می توانند پرسشهایی از اهداف و موضوع درس از دانش آموزان داشته باشد و یا تمرین یا مساله ارتباط با هدف درس مطرح کند بطوری که دانش آموز بتواند در گروه کوچک و یا یک به یک حل کنند.

4- پس از آن که معلمان به گونه ای منطقی فهمیدند که دانش آموزان درس را آموخته اند و به هدف آن رسیده اند آن گاه است که باید فرصتهای مناسبی را به آنها بدهند تا ایشان آموخته های خود را تمرین کنند.

5- دانش آموزان باید در هر مرحله از درس از پیشرفتهای خود آگاه شوند و خطاها و بد فهمی های آشکارشان پیش از زیاد شدن و مزاحمت برای یادگیری های بعدی اصلاح شود.

6- دروس باید از سوی معلمان به عنوان بخش هایی از واحدهای بزرگتر آموزشی بررسی شود معلمان و دانش آموزان که درس را یک وسیله اساسی یادگیری می پندارند چه بسا به جای دیدن جنگل به مشاهده درختان بسنده کنند همان طور که فصلهای یک کتاب درسی برای افزایش یادگیری از یک درس مهمتر است یک واحد آموزشی در کلیت خود مهمتر از یک یک اجزای آن است.

دستورالعملهایی برای افزایش اثر بخشی معلمان در مشارکت و موفقیت دانش آموزان:

1- معلمان باید معیارهایی را برای موفقیت مشخص کنند و دانش آموزان باید بدانند که معلمان در امر یادگیری از آنها چه انتظاری دارند.

2- دانش آموزان را باید برای تلاششان در یادگیری تشویق کرد.

3- باید دانش آموزان را برای راهبردهایی به منظور یادگیری یاری کرد آنچه در این مورد مهم است آموزش راهبردهایی است که دانش آموزان را در به یاد آوردن و به کار بردن آموخته های خود کمک می کند.

4- معلمان باید وضعیتی را در کلاس ایجاد کنند که همراه با «قدرت نگهدارندگی» باشد دانش آموز را قادر می سازد تا به طور مستمر در امر یادگیری مشارکت کند.

5- معلمان باید به هنگام تدریس از فنونی گیرند که توجه دقت و مشارکت دانش آموز را در برداشته باشد.

6- زمانی که دانش آموزان در جای خود به انجام تکلیف می پردازند معلمان باید در کلاس قدم بزنند و نحوه انجام تکلیف را نظارت کنند.

7- معلمان باید علاقه و توجه خود را به دانش آموزان به طور شفاهی و غیر شفاهی ابراز کنند مانند توجه داشتن یکسان به همه دانش آموزان نگاه کردن به آنها و لبخند زدن و اشاره کردن در موارد خاص.

نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ٢:٥٩ ‎ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:

+ چگونه می توان اثر بخشی معلمان را افزایش داد

1- رهیافتها

معلمان بعضاً به تجدید نظر در شیوه های آموزشی التفات نداند علت آن می تواند:

الف- آگاهی نداشتن از تغییر لازم     

ب- نبود دانسته ها و مهارت های لازم

ج- بی اعتقادی به نتیجه تغییر روش باشد.

 

الف- آگاهی نداشتن از تغییر لازم:

بعضی معلمان تغییر روش آموزشی را لازم نمی دانند آنها باور دارند که وظیفه خود را به خوبی انجام می دهند و یا لا اقل آن چه را می توانند عمل می کنند. اینان ضرورت تغییر روش را در جنبه هایی از کارکرد تدریس خود نمی پذیرند در این باب تلاشهایی به منظور افزایش اثر بخشی معلمان شده است تا معلمان را از عملکرد خود آگاه کنند یکی از روشها آن است که عملکرد معلم را در کلاس درس زیر نظر بگیریم سپس نتیجه را با معلم در میان بگذاریم. آن چه از این کار به دست می آید باید با موارد مشابه مقایسه شود. البته به معلمان کارآمد توجه می شود به این ترتیب معلم از چند و چون کار خود آگاه می شود سپس معلم طرح اصلاحی را تدوین می کند تا برای مدتی کم آزمایش شود مشاهدات تا رضایت معلم از پیشرفت خود ادامه می یابد.

ب- فقدان دانش و مهارت های کافی برای ایجاد تغییر:

این که فقط نیاز به تغییر را بشناسیم در خیلی از موارد ما را به مقصود نمی رساند دستیابی به پیشرفت آموزشی به داشته ها و مهارتهای معلم بستگی دارد. البته معلم باید مفاهیم پیچیده را توضیح دهد. اما شیوه های دیگری هم برای اصلاح آموزش داریم که دستیابی به آنها به مهارت معلم نیاز دارد. معلمان می توانند مهارتهای خود را از منابع زیر بدست آورند.

1- دوره کارآموزی قبل از خدمت

2- کتابهای راهنما و دستورالعملها

3- دوره کارآموزی ضمن خدمت

ج- بی اعتمادی به تغییر روش آموزشی:

بعضی از معلمان بر این باورند که تاثیرشان در زندگی دانش آموزان اندک است بحث بر سر این نیست که این معلمان چه می گویند و چه می کنند بلکه آن است ه آن ها نمی توانند در تدریس خود موفق باشند. بیشتر دانش آموزان آن ها همواره در یادگیری ناموفق اند و معلمان آن را به ویژگی های دانش آموزان و یا ناهنجاریهای خانوادگی آنها نسبت می دهند بنابراین مقاومت این معلمان در برابر هر گونه تغییر تعجبی ندارد. باید به این گونه معلمان نشان داد که می توانند موجب تحول در زندگی دانش آموز باشند. به ویژه لازم است که ارتباط میان آن چه می دانند و می کنند را از سویی و آن چه که دانش آموز ایشان یاد می گیرند را از سوی دیگر مشاهده کنند و این تنها در صورتی است که تغییر شیوه آموزشی به یادگیری هر چه بهتر دانش آموزان بیانجامد و در نتیجه این معلمان احتمالاً باورهای خود را تغییر می دهند و فعالیتهایی متناسب تر را پیش می گیرند.

2- حمایت از تلاشهایی که به اصلاح می انجامد

هر معلمی نمی تواند بدون پشتیبانی دیگران در عملکرد خود موفق باشد. در واقع هم معملمانی که خواستار تغییر در روند آموزش هستند دشواری هایی دارند و شاید هم گاهی میدان را خالی کنند اگر از آن ها پشتیبانی نشود شاید دست از ادامه راه بردارند در واقع هر تغییری نیاز به زمان دارد. اگر زمان لازم در اختیار معلم قرار نگیرد وی کار را رها می کند و ناامید می شود بنابراین اگر فعالیتهای اصلاحی موفقیت آمیز باشد مدیران و معلمان نیاز دارند تا از حمایتهای لازم برخوردار شوند.

تدارک فرصتهایی برای بهره مندی از لغزشها:

معلمانی که خواهان تغییر هستند حتما لغزشهایی خواهند داشت اگر به این دلیل سرزنش شوند دست از ادامه راه بر می دارند و به فعالیتهای عادی می پردازند مسئوولان آموزشی باید معلمان را به هنگام خطا سرزنش نکنند و معلمان باید بفهمند که تغییر روند آموزشی برای آموزش و بهره مندی ایشان است.

فراهم ساختن فرصتهایی برای یادگیری از دیگران

تدریس بیشتر مدارس دنیا یک شغل است هر یک از معلمان بیشتر وقت خود را درکلاسهای درس با دانش آموزانشان می گذرانند آنها کمتر با بزرگسالان ارتباط دارند وقتی مدیران به کلاس درس یکی از معلمان وارد می شود مقصودشان بیشتر قضاوت در مورد تدریس معلم است و کمتر در فکر کمک به وی هستند تا روند آموزش پیشرفت کند. مدیران اغلب کلاس های معلمان را بطور جداگانه بررسی می کنند و آن ها را با هم مقایسه نمی کنند معلمان باید فرصت داشته باشند تا از دیگران بیاموزند این امر پیشرفت تدریس لازم است.

رویارویی با معلمان به عنوان افراد:

همواره به معلمان گفته شده است که با دانش آموزان خود به عنوان افراد مستقل روبرو شوند اما باید فرض کرد که همه ی معلمان یکسان هستند به عبارت دیگر همواره در شناسایی تفاوتهای فردی میان معلمان شکست می خورند تا اینکه به آنها توصیه کنند که شیوه ی تدریس خود را با تفاوتهای فردی دانش آوزان سازگار کنند. در صورتی که فقط کافی است متناسب با نیاز معلم از او حمایت شود. به عنوان مثال هایکینز بیان می کند معلمی که به راحتی خود را به خطر می اندازد به آن گونه محیط آموزشی نیاز دارد که به وی میدان دهد. با اینکه لا اقل از نظر روانی و احساسی وی را حمایت کنند. بر عکس یک معلم محافظه کار در چنین محیطی دچار اضطراب می شود و دست از تلاش بر می دارد اگر قرار است که این معلم هم اثر بخش باشد به محیط آموزشی متفاوتی نیاز دارد.

نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ٢:٢٢ ‎ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:

+ اختلالات یادگیری

اختلالات یادگیری: به هر نوع نارسایی که یادگیری به مشکل روبرو سازد اختلالات یادگیری گویند. قبل از سال 1963 حوزه اختلالات یادگیری در اختیار پزشکان و روانشناسان بود ولی تسلط این گروه توسط قانون فدرال از بین رفت این حوزه از کلینیک ها به کلاس های مدارس و خانواده ها انتقال یافت و همراه با رشد و توسعه این رشته گروههای جدیدی به حوزه اختلالات یادگیری راه یافتند که عبارتند از:

1- والدین ، 2- متخصصین آموزش و تربیتی ، 3- آسیب شناسان گفتار- زبان (سوسن سیف 1357)

گروههای مختلف کودکان با مشکلات در یادگیری:

بطور کلی در بررسی مشکلات یادگیری با 4 گروه کودک روبرو هستیم

1- کودکان عقب مانده ذهنی:

الف- کانا «تربیت ناپذیر»

ب- کالیو «تربیت پذیر»

پ- کودن «آموزش پذیر»

ج- مرزی «آموزش پذیر»

 

2- کودکان دارای مشکلات جسمی

3- کودکان مبتلا به ضایعه ی مغزی

4- کودکان دارای اختلال در یادگیری:

الف- خاص، تنها در یک درس

ب- عام، در دروس مختلف

زمانی که اطمینان حاصل کردیم که شکل کودک مورد نظر در یادگیری به هیچ یک از موارد عقب افتادگی ذهنی مشکلات جسمیف ضایعه مغزی، مربوط نمی شود مشکل او را در قسمت اختلال یا ناهماهنگی قوای یادگیری مورد بررسی قرار می دادن و آن را رفع می کنیم.

نارسایی های یادگیری یک اصطلاح کلی است که شامل یک گروه ناهمگون از دشواری های یادگیری است که به صورت های گوناگون مانند مشکلات اساسی در گوش دادن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، استدلال کردن یا توانایی درک ریاضیات متجلی می شود.

نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ٢:۱٩ ‎ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:

+ تاثیر عوامل محیطی در تشدید اختلالات در یادگیری

 پنج عامل محیطی موثر در این زمینه عبارتند از:

1- تجربه ناکامی در دوران اولیه زندگی کودک

الف- جدایی طولانی کودک از والدین بویژه مادر

ب- بیماری، ضعف، و ناتوانی شدید و طولانی آن

ج- کودکی که مورد بی توجهی واقع می شود

2- مشکلات رفتاری:

الف- گریه زیاد و بیش از معمول

ب- الگوی نامناسب خوابیدن

ج- ضعف الگوهای مناسب تغذیه

د- ناآزامی بیش از حد

هـ - بیماری و بی علاقگی

3- اختلافات فرهنگی- زبانی:

الف- صحبت کردن خانواده کودک به زبان رایج در جامعه و مدرسه

ب- صحبت کردن خود کودک به زبان رایج در جامعه خویش

4- سوء تغذیه: سوء تغذیه و گرسنگی شدید و کمبود کالری و پروتئین، آشکارا می تواند موجب ضعف روز افزوده نوزاد شود. چنین کودکانی در برابر عفونت شدیداً آسیب پذیرند.

5- ضعف آموزشی یا فقدان موقعیت های مناسب آموزشی:

در گیرو دار جستجو یافتن پاسخ درست به سوالات زیر جنبه های مختلفی از ضعف های آموزشی آشکار می گردد:

- آیا کودک به هر دلیل خاصی تعداد زیادی از روزهای مدرسه را غایب بوده است؟

- آیا سوابق مدرسه کودک نشان می دهد که بدون مداخله آموزشی سابقه شکست وجود داشته است؟

- آیا کودک توسط معلمین سابق خود مورد سوء رفتار و تنبیه بدنی قرار گرفته است؟

نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ٢:۱۸ ‎ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:

+ ویژگی کودکان با اختلال در یادگیری

1- این کودکان دارای بهره هوشی تقریبا متوسط یا بالاتر هستند.

2- این کودکان از نظر حواس مختلف (بینایی، شنوایی و...) سالم هستند.

3- این کودکان از امکانات محیطی و آموزشی نسبتا مناسبی برخوردار هستند.

4- پیشرفت آموزشی این کودکان به طور قابل ملاحظه ای کمتر از بهره هوشی سن و امکانات آموزشی است که از آن برخوردارند.

علل شکست کودکان در امر یادگیری:

الف- فقدان انگیزه کافی

ب- فقدان توجه و دقت لازم

ج- دقت بیش از اندازه به جزئی از کل

د- فقدان هماهنگی لازم در حرکات

با توجه به نکات یاد شده کودکان برخوردار از هوش عادی ممکن است در یک یا چند زمینه یادگیری مانند: خواندن، نوشتن، هجی کردن، حساب کردن، توجه کردن... دچار مشکلات شدید باشند. لذا با استفاده از روش های خاص آموزش عملی، می توان به یادگیری آنان کمک کرد.

نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ٢:۱٥ ‎ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:

+ گروه بندی کودکان با اختلالات یادگیری

1- کودکان با دشواری حرکتی (آپراکسیال):

مشکلات حرکتی کودک ممکن است در توانایی های حرکتی مربوط به عضلات بزرگ مانند: پریدن، دویدن، لی لی کردن و پرتاب کردن ... باشد یا ممکن است در توانایی های حرکتی مربوط به عضلات ظریف مانند: بستن بند کفش، رنگ کردن، نقاشی کردن، تا کردن و... باشد.

2- کودکان با دشواری هایی در تشخیص و درک بینایی (آگنوزی بینایی)

مشکلات عمده این کودکان با دشواری در تشخیص و درک بینایی عبارتند از:

الف- تشخیص یا شناخت شکل ها و طرح های هندسی گوناگون به ویژه زوایا

ب- جور کردن اشیا بر اساس شکل و اندازه آن ها

ج- تشخیص و درک تصویر اصلی از زمینه آن یا تشخیص جز از کل

د- تشخیص حروف و کلمات از یکدیگر

3- کودکان با دشواری هایی در تشخیص و درک شنوایی (آگنوزی شنوایی)

این کودکان با اینکه از قدرت شنوایی کافی برخوردارند اما در تشخیص تشابهات و تفاوتهای کلمات مختلف مشکل دارند.

مانند کلمات اسب- است                                   راه- ماه

برای ترمیم این مشکل چشم کودک را می بندند و از او می خواهند که صداهای مختلفی را که می شنود پس از شناسایی کردن نام ببرد و آن ها را تقلید کند.

4- کودکان با دشواری هایی در تکلم یا گفتار (دیسفازی)

برای رشد طبیعی تکلم در کودک، سه مرحله زیر باید صورت پذیرد:

الف- گوش توانایی دریافت صداهای مختلف را داشته باشد.

ب- صداهای دریافت شده توسط گوش به وسیله مغز تعبیر و تفسیر شود.

ج- پس از آنکه گوش صداها را دریافت کرد و مغز آن را درک نمود دستگاه تکلمی یعنی حنجره، تارهای صوتی، لب، زبان، سقف دهان و... قادر به عکس العمل یا پاسخ باشند. علاوه بر این کودک باید از محیطی طبیعی از نظر محرک های مختلف و نیز از عاطفه و محبت برخوردار باشد.

دشواری های تکلم در کودک:

الف- دیسفازی درکی: اگر اختلال در درک نشانه های شنیداری باشد کودک صدا را می شنود اما معنی و مفهوم سخنان شنیده شده را نمی فهمد.

ب- دیسفازی بیانی یا حرکتی: اگر اختلال در قدرت بیان یا تولید نشانه های کلامی باشد کودک آنچه را که دیگران گویند می شنود و معنا و مفهوم آن را درک می کند اما از بیان افکار و عقاید خویش ناتوان است.

5- کودکان با دشواریهایی در خواندن و هجی کردن:

مشکلات خواندن از اساسی ترین مشکلاتی است که کودکان با نارسایی های ویژه یادگیری با آن مواجه اند زیرا کودکی که نمی تواند بخواند شانس بسیار کمی جهت موفقیت در مدرسه دارد این کودکان اغلب به وسیله معلمان و مسئولان آموزش و پرورش در شمار کودکان عقب مانده ذهنی رده بندی می شوند و یا به عنوان کودکان تنبلی که کوشش برای یادگیری نمی کنند به شمار می آیند گاهی دشواری های خواندن این کودکان با مشکل هجی کردن نیز همراه است کودکان نارسا خوان اکثراً مشکلاتی در جهت یابی فضایی تشخیص راست و چپ، بالا و پایین، توالی حروف و کلمات هماهنگی بین چشم و دست دارند. نسبت پسران نارساخوان 3 برابر بیشتر از دختران نارساخوان است. مشکلات اختصاصی خواندن این کودکان به شرح زیر است:

الف- اشتباه در تشخیص کلمات مشابه مانند چای و جای

ب- حدس زدن کلمات با در نظر گرفتن حروف ابتدا و انتهای کلمات

ج- آینه خوانی یا وارونه خوانی کلمات مانند روز به جای زور

د- مشکلات شدید در هجی کردن کلمات

هـ - بی میلی و انزجار از یادگیری خواندن

و- دشواری هایی در زمینه تشخیص جز از کل

6- کودکان با دشواری های اساس در نوشتن (دیس گرافی)

به طور کلی نوشتن یک عمل پیچیده است که شامل رشد ذهنی، مهارت های حرکتی و بینایی است کودکان با نارسایی ویژه یادگیری علی رغم دارا بودن هوش طبیعی، بسیار بد می نویسند. محققان عقیده دارند که بد نویسی این کودکان معمولا به دلیل عدم هماهنگی حرکتی در آنان است.

7- کودکان با دشواری های اساسی در ریاضیات (دیس کالکولی)

این گروه از کودکان معمولا در زمینه درک روابط فضایی دچار مشکل شدید هستند در بررسی دشواری های ریاضی این گروه از کودکان باید به مشکلات درک بینایی و تفکر آن ها نیز توجه شود.

بهترین زمان جهت رسیدگی به اختلالات یادگیری بین 5 تا 6 سالگی است. اگر جامعه و والدین به این مهم اهمیت داده و این امر جز برنامه آموزش رسمی ما قرار گیرد. با صرف بودجه و وقت کم در همان سنین آمادگی اکثر مشکلات تحصیلی در کودک قابل کنترل و حتی قابل رفع خواهد بود.

نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ٢:۱۳ ‎ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:

+ مراحل درمان و بازپروری دشواریهای گفتاری و خواندن در کودکان از نظر دلاکتو در چهار

مرحله اول:

1- خزیدن یک طرف  5 دقیقه (حدود 80 بار)

   از کودک بخواهید سینه خیز رفتن را تمرین کند به این صورت که روی یک سطح صاف بر روی شکم بخوابد و دست و پایش را به عقب و جلو بکشد تا بتواند روی زمین ساییده شده و جلو برود. شمارش در منظم و یکنواخت کردن حرکت به او کمک خواهد کرد به او یادآور شوید که وقتی دست و پای چپ را به جلو می برده دست راست و پای راست را باید عقب بکشد.

2- الگوی مناسب خواب برای کودکان راست و چپ دست

   هر شب یک بار خوابیدن کودک را به شکل صحیح فرم دهید. اول او را روی شکم بخوابانید برای این کار هنگام خوابیدن صبر کنید تا هر طور که دلش می خواهد و راحت تر است بخوابد سپس هر شب یک بار او را به روی شکم برگردانید. وقتی او را عادت دادید که به طور طبیعی روی شکم بخوابد، وضعیت بدن و دست و پای او را در الگوی صحیح قرار دهید. این تمرینات را هر شب یک بار انجام دهید.

3- تمرین شنوایی

    کودک وادار کنید که با دست راست گوش راستش را ببندد به طوری که نتواند با گوش راست بشنود اکنون با او به گونه ای حرف بزنید که مجبور به پاسخ داده باشد. در حالی که با گوش راست نتواند بشنود. سپس از او بخواهید که با دست چپ، گوش چپش را ببنددف به طوری که هنگام گفتگو با او، گوش چپ نشنود این تمرین را برای هرگوش یک دقیقه و چهار بار در روز انجام دهید.

4- تمرین بینایی

   از کودک بخواهید که با دست چپ چشم چپش را ببندد یک چراغ قوه کوچک و یا شی جالب توجه دیگری را در دست راستش بگیرد و در حالی که زاویه آرنج باز است از او بخواهید که دستش را در جهات مختلف بالا، پایین، دایره وار، طرفین و با زوایای مختلف حرکت دهد و همزمان با حرکت دستش، با چشم راستش نور را تعقیب کند. او باید نور چراغ قوه ای را که در دستش دارد با چشم راست پی گیری کند و با تمرین یاد بگیرد که به طور موزون و یکنواخت حرکت دست و چشمش هماهنگ نماید باز همین کار را برای چشم راستش انجام دهد.

   این تمرین را روزی چهار بار و هر بار برای هر چشم یک دقیقه انجام دهید. کل زمان برای انجام این تمرین در هر روز 8 دقیقه می باشد.

مرحله دوم درمان و بازپروری دلاکاتو

1- چهار دست و پا رفتن با الگوی تقاطعی

  ابتدا خود چهار دست و پا راه رفتن صحیح را به او نشان دهید. سپس از او بخواهید تا مانند شما عمل کند. دقت نمایید کودک باید دست و زانوی مخالف آن را تقریبا همزمان با زمین نزدیک کند. یعنی کف دست راست همزمان با زانوی پای چپ و بالعکس عمل نماید. به او بیاموزید که هنگام چهار دست و پا رفتن به دست جلوی خود نگاه کرده و سر را به آن طرف برگرداند. کف دستها صاف و انگشتان به سمت جلو باشد. زانوها به هم برخورد نکرده و به صورت موازی پیش برود. این تمرین روزی سه بار و در دوره های 10 دقیقه ای جداگانه ای هر روز انجام شود فاصله زمانی بین هر یک از سه دور تمرین باید حداقل یک ساعت باشد کل زمان برای انجام این تمرین 30 دقیقه می باشد.

2- تمرین شنوایی

    از فرزندتان بخواهید که روی یک صندلی تقریباً وسط اتاق بنشیند شما باید در حالی که آرام آرام در اطراف اتاق می گردید با او گفتگو کنید بطوری که در بخش از گفتگو شما را ببیند و در بخش دیگر که حدوداً در پشت سر او قرار می گیرید نتواند شما را ببیند این تمرین چهار دقیقه در روز انجام دهید.

  در صورت امکان هر روز 15 دقیقه با صدای بلند برایش کتاب بخوانید زمانی در سمت راست زمانی در سمت چپ و گاهی رو در روی او نشسته و بخوانید.

3- تمرین بینایی

 چراغ قوه یا شئی کوچک را در دستی که کودک با آن می نویسد قرار دهید از او بخواهید در حالی که دستش کشیده و آرنجش صاف است آن را به هر سو حرکت داده و به آن نگاه کند گاهی شی یا چراغ قوه را نزدیک بینی خود آورده و با او چشم به آن نگاه کند به تدریج از فاصله دست و صورت کاسته تا جایی که بتواند به نرمی و موزونی هر چه بیشتر نور را با هر دو چشمش در فاصله ای 30 سانتیمتری صورتش حرکت دهد و با چشم آن را تعقیب کند. این تمرین را باید روزی چهار بار و هر بار یک دقیقه انجام دهید.

مرحله سوم درمان و بازپروری دلاکاتو

1- راه رفتن با الگوی تقاطعی:

  - نخست خودتان به طرز صحیح راه بروید (مانند رژه سربازان) سپس از کودک بخواهید راه برود و به او یاد بدهید که با پای چپ یک گام برداشته و دست راست به آن اشاره کند و بر عکس از او بخواهید تا پنجه هایش را اندکی به سمت خارج هدایت کند پاها نباید به هم برخورد کند سرعت حرکت را بتدریج کم کرده سپس به سرعت طبیعی برگردید تمرین را با پای برهنه یا جوراب انجام دهید. این تمرین را روزی 20 دقیقه در دوره های 10 دقیقه ای برای حداقل 3 هفته ادامه دهید.

2- تمرین شنوایی

  الف- تمرین با چشم بسته: چشمان کودک را بسته و او را روی صندلی وسط اتاق بنشانید سپس در حالی که در اطراف او قدم می زنید با او صحبت کنید از او بخواهید تا به جایی که تصور می کند شما هستید اشاره نماید.

   ب- تمرین با چشم باز: کودک با چشمان روی صندلی نشسته و شما پشت سر او قرار گرفته و از او بخواهید آنچه را می شنود تکرار کند و بگوید آیا با هم متفاوتند یا یکسان- تمرین با کلمات متفاوت شروع کرده و با کلمات مشابه هم ادامه می دهیم. هر بار چهار دقیقه در روز انجام دهید.

3- ترتیب بینایی

    یک چراغ قوه کوچک یا یک وسیله را در دست خودتان بگیرید و در حالی که آن را در فضا به هر سوی چرخانیده به کودک بگویید تا با هر دو چشم به آن نگاه کند گاهی درتمرین دست خود را تا نزدیک چشم کودک ببرید.

این تمرین را چهار بار، هر بار یک دقیقه در هر روز انجام دهید.

4- هماهنگی عمومی

   سعی کنید در خارج از خانه با کودک بازی کنید بازی هایی که او را وادار به دویدن و یا پریدن می کند بهتر هستند از او بخواهید که مردم را در حالت دویدن و راه رفتن تماشا کند. الگوی تقاطعی راه رفتن را به او نشان دهید باید سعی کند مثل مردم با این شیوه تقاطعی راه برود و یا بدود دویدن، پریدن و دوچرخه سواری برای رسیدن به هماهنگی عمومی بسیار عالی است.

5- جهت یابی

   وقتی کودک با الگوی تقاطعی راه می رود و یا می دود به او بگویید: به راست، راست و یا به چپ، چپ شما طوری رفتار کنید که انگار قصد فریب دادن و گول زدن او را دارید و او باید سعی کند که هوشیاری خود را برای شنیدن فرمان شما حفظ کند. این تمرین را روزانه 10 دقیقه انجام دهید.


مرحله چهارم: بازپروری دلاکتو

   تذکرات: 1- این مرحله با حذف موسیقی آغاز می شود   2- صدای تلویزیون را تا جایی که امکان داردکم کنید  3- آواز خوانی، زمزمه کردن و سوت زدن نباید انجام گیرد  4- کودک در فعالیتش از جمله ورزش از یک طرف بدنش استفاده کند   5- مدت لازم برای تمرینات مرحله چهارم نباید کمتر از 6 هفته و بیش از 10 دقیقه باشد.

درمان این مرحله:

1- برتری دست: کودک باید تمریناتی مانند خوردن، نوشیدن، مسواک زدن، برداشتن اشیا، تشخیص حس لامسه، را فقط با دستی که می خواهید برتر شود، انجام دهد. بیاد داشته باشید که باید کاملا راست یا چپ برتر پرورش یابد. مصلحت بر این است که دستی را که خود بخود برای نوشتن بکار برده می شود به عنوان دست برتر او بپذیریم.

2- نوشتن: این تمرین با نوشتن بر روی تخته سیاه و یا نوشتن بر روی کاغذ با کلمات درشت تر از 2 سانت شروع می شود و به تدریج به نوشتن با کاغذ و مداد و به اندازه کوچک تبدیل می شود. هر جلسه تمرین نوشتن حدود 10 دقیقه انجام شود.

3- پرتاب کردن:

   از کودک بخواهید یک توپ لاستیکی کوچک را با دست راستش گرفته و از پایین به سوی شما پرتاب کند. سپس پای راستش را جلو بیاورد وقتی که آموخت چگونه هنگام پرتاب پای راست را جلو بگذارد از او بخواهید که توپ را پرتاب کند. به او نشان دهید که هنگام پرتاب پای چپ باید یک قدم به جلو رود در صورت لزوم روزی 10 دقیقه انجام شود.

4- برتری پا- برتری گوش- برتری چشم:

   برای این موارد نیز می توان مانند قسمت برتری دست تمرینهای مشابه را انجام داد تا پا، گوش و چشم برتر پرورش یابد.

نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ٢:٠۸ ‎ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:

+ راهکارهایی برای تقویت زبان شفاهی، آموزش خواندن و نگارش (نوشتن) توسط معلم

راهکارهای تقویت زبان شفاهی:

1- گوش دادن را آموزش دهد.

2- برای رفتارهای مناسب گوش دادن الگو شود.

3- مهارتهای صحبت کردن و پیام های کلامی و غیر کلامی را آموزش دهد.

4- فعالیتهایی برای آمادگی، تمرین و ارائه سخنرانی های رسمی فراهم کند.

5- نوع ارتباط برقرار کردن با معلم، همکلاسی و... نشان دهد.

6- لهجه، تلفظ و ادا کردن کلمات را آموزش دهد.

7- گروه های مباحثه را رهبری کند.

8- دانش آموز در تمرین های ایفای نقش، مصاحبه، سخنرانی شرکت کند.

راهکارهای آموزش خواندن:

1- بلند خوانی

2- خواندن مستقل (آرام و بی صدا)

3- خواندن دو به دو

4- بازدید از کتاب خانه ها

5- ایجاد کتاب خانه در کلاس

6- فراهم آوردن فرصت هایی برای مطالعه ی دانش آموزان

7- خلاصه کردن

8- دیوار لغات (لغات جدید را می توان روی یکی از دیوارهای کلاس که به این کار اختصاص داده شده نصب کرد)

راهکارهای آموزش نگارش (نوشتن)

1- پیش نگارش، نگارش، ویرایش و بازنویسی

2- مرور دو نفره ی متن و نقد سازنده

3- نگارش و انتشار در کلاس

4- برگزاری کارگاه نگارش (خواندن انشا و نقد آن)

5- روزنامه نویسی

6- آموزش دستور زبان

7- آموزش نوشتن سر فصل

8- یادداشت برداری

9- نگارش بشکل داستان نویسی، شعر و...

نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ٢:٠٦ ‎ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:

+ نتیجه گیری

معلم و دانش آموزان دو رکن مهم و اساسی آموزش و پرورش هستند معلم برای موفقیت در کار خود نه تنها باید تلاش کند تا دانش آموزان خود را بهتر بشناسد و به نیازهای آن ها پی ببرد بلکه باید خود را نیز بشناسد و از نیازها و آرزوهای خود آگاه باشد. و ضمن پیدا کردن نقاط ضعف خود در صدد رفع و بهبود آن ها بر آید.

گاهی دیده می شود که پس از دریافت مدرک تحصیلی و پایان دوره ی کارآموزی معلمان رابطه خود را با کتاب و مطالعه قطع می کنند و همان معلومات قبلی خویش را به دانش آموزان انتقال می دهند با این تصور که به هدف خود رسیده اند. غافل از اینکه آغاز به تدریس برای آن ها باید آغاز یادگیری باشد و پیوسته خود را به فراگیری مطالب تازه ملزم سازد. معلم باید همیشه از خود و کاری که می کند ارززشیابی به عمل آورد. بدین منظور رابطه اش با سایر معلمان، دانش آموزان و اولیای آن ها و اجتناع و مطالعه و کتاب برقرار باشد به نیازهای آن ها پی ببرد، هدفهای آموزشی را با در نظر گرفتن این نیازها دنبال کند و در صورت عدم رضایت از نتایج کار خود درصدد تغییر و اصلاح نواقص بر آید.

مدرسه نه تنها باید نسلی تربیت کند که هم به مسائل زندگی خود آگاهی داشته هم دارای مهارت های لازم برای مقابله با آن ها باشد بلکه باید نسلی آینده نگر بار آورد که با پیش بینی مشکلات احتمالی زندگی آینده خود را به معلومات و دانش، مهارت ها، و شیوه های رفتاری لازم برای زیستن در جهان آینه تجهیز کند. در صورتی دانش آموز می تواند آموخته های مدرسه ای خود را در محیط خارج از مدرسه مورد استفاده قرار دهد که بین موقعیت های زندگی اجتماعی و آموخته های کلاسی شباهت وجود داشته باشد بنابراین این هدفها و برنامه های درسی منطبق با نیازها و شرایط اجتماعی باشند.

 

نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ٢:٠۳ ‎ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:

+ منابع و ماخذ

1- صفوی امان الله - کلیات روشها و فنون تدریس – ئفتر برنامه ریزی و تألیف کتب درسی 1377

2- فردانش هاشم - مبانی نظری تکنولوژی آموزشی انتشارات سمت تهران – سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها 1385

3- رووف علی - آنچه یاد می دهیم آنچه یاد می گیریم – تهران- انتشارات مدرسه 1387

4- محمد امینی (ترجمه)- دبلیو آندرسون لورین - افزایش اثر بخشی معلمان در فرآیند تدریس - تهران- انتشارات مدرسه 1384

5- بدری مقدم - کاربرد روانشناسی در آموزشگاه (روانشناسی آموزشگاهی) – تهران انتشارات صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران 1381

6- احمد آیی (طالاری زاده) آرزو - پرورش توانایی های ذهنی و رفع اختلالات یادگیری – تهران انتشارات مبنا 1387

7- سبحان نژاد مهدی - شهائی بهنام  یوزباشی علیرضا - سازمان یادگیرنده – تهران اتشرات یسطرون 1385

8- سیف علی اکبر - روانشناسی پرورش روانشناسی یادگیری و آموزش – تهران انتشارات آگاه- 1379

9- حائری زاده خیریه بیگم - محمد حسین لیلی - ترجمه و تالیف - ویژگی های معلم موثر – تهران – نشر قطره – موسسه ی منظومه ی خرد 1386

10- زنگنه بهرام -انواع مهارتهای تدریس – دانشگاه آزاد ایران

11- پارسا محمد - کاربرد روانشناسی در تدریس – تهران 1352

12- هاشمی ابراهیم - عقب ماندگیهای ذهنی – تهران – انتشارات دانشسرای عالی

13- دلاکتو کارل  دشواری های گفتاری و خواندن ترجمه ی محمد رضا فتاحی –تهران نشر ما - 1370

14- فریبا اکبر و رخشان فریدون -ناتوانی های یادگیری – نشر مبنا 1379

15- مجله رشد تکنولوژی آموزشی – تهران – دفتر انتشارات کمک آموزشی وزارت آموزش و پرورش 1375

نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ۱:۳۸ ‎ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:

+ سخن آخر

علم و ایمان از دیدگاه شهید آیت ا... مطهری

علم به ما روشنایی و توانایی می بخشد و ایمان عشق و امید و گرمی

علم ابزار می سازد و ایمان مقصد

علم سرعت می دهد و ایمان جهت

علم توانستن است و ایمان خوب خواستن

علم جهان را جهان آدمی می کند و ایمان روان را روان آدمیت می سازد

علم وجود آدمی را افقی گسترش می دهد و ایمان به شکل عمودی بالا می برد.

علم طبیعت ساز است و ایمان انسان ساز

علم زیبایی عقل است و ایمان زیبایی روح

علم زیبایی اندیشه است و ایمان زیبایی احساس

علم به انسان امنیت بیرونی می دهد و ایمان امنیت درونی

علم در مقابل هجوم بیماریها، سیل ها، زلزله ها ایمنی می دهد و ایمان در مقابل اضطراب تنهایی ها و بی پناهی و پوچ انگاری ها

علم جهان را با انسان سازگار می سازد و ایمان انسان را با خودش.

تگ ها:

آموزش و پرورش ابتدایی _ انواع تدریس _ افت تحصیلی و جبران آن

آموزش و پرورش ابتدایی _ انواع تدریس _ افت تحصیلی و جبران آن



درس تعلیم و تربیت کودکان

ما در ادامه مبحث آموزشهای اجتماعی در دوره پیش دبستانی ، به مفهوم بسیار مهم رقابت می پردازیم.
در محیط پیش دبستانی ، باید جنبه های مهارت اجتماعی ، آموزشهای اجتماعی ،فاوت های احترام به خود ، سازش و مشارکت با دیگران ، عدم رقابت با دیگران و حس قدردانی نسبت به آنها را در کودک پرورش داد .
در محیطهای آموزشی ، سعی بر آن است که از طریق رقابت ، انگیزه تحصیلی را در کودکان ایجاد کنند تا آنها بتوانند ، با دیگران در زمینه درسی و غیره رقابت نمایند . در نتیجه ، رقابت به عنوان یکی از عوامل پیشرفت تحصیلی قلمداد می شود .
گاهی اوقات در آموزش پیش دبستانی ، رقابت با دیگران در زمینه فعالیت های ورزشی و هنری مثمرثمر می باشد .
نظریه جدیدی که اخیراً در مورد رقابت ، در تعلیم و تربیت عنوان شده ، چنین است:
امکان دارد رقابت مضر باشد ، زیرا در رقابت ، دسته ای از افراد برنده و دسته دیگر مغلوب و بازنده می شوند .

برخی از جنبه های منفی رقابت با دیگران عبارتند از :

1-ایجاد خودپنداره منفی در افراد بازنده .
2-ایجاد غرور و اضطراب در افراد برنده .
به منظور پرهیز از جنبه های منفی رقابت با دیگران ، می توان رقابت با خود را جایگزین آن نمود .

رقابت با خود ، به معنی مقایسه کودک با خود می باشد . به عبارت دیگر، عملکرد فعلی کودک ملاک عمل است و ما باید فعالیت کودک را با عملکرد گذشته اش مقایسه کنیم .
برای مثال ، ما باید نقاشی های گذشته و حال کودک را مقایسه کرده و او را به خاطر نقاشی جدیدش تحسین کنیم .
شخص در رقابت با خود ، همیشه احساس موفقیت می کند . زیرا یکی از نیازهای اساسی انسان ، نیاز به توفیق و پیشرفت است ، همچنین به خودپنداره و عزت نفس شخص خدشه ای وارد نمی شود ، در روابط اجتماعی با گروه همسالان ، رقابت های شدید ، اضطراب ، استرس و حس حسادت ایجاد نمی شود و در واقع ، محیط اجتماعی سالم تری در دوره پیش دبستانی شکل می گیرد .
به طور کلی ، تأثیرات منفی رقابت با خود ، بسیار کمتر از رقابت با دیگران است .

سازش

در آموزشهای پیش دبستانی ، باید ضمن حفظ شخصیت یگانه و منحصر به فرد هر کودک ، چگونگی سازش با دیگران و پذیرش عقاید و افکار آنها نیز به او آموزش داده شود .

تأثیر گروه همسالان بر افزایش مهارتهای اجتماعی

کودکان تحت تأثیر شدید گروه همسالان هستند و می توان از گروه همسالان ، جهت تغییر رفتار کودکان بسیار استفاده نمود .

کلیاتی در مورد آموزش و پرورش دوره ابتدایی

در این بحث ، کلیاتی را در مورد آموزش و پرورش دوره ابتدایی توضیح می دهیم . در این بخش ، تعریف آموزش و پرورش دوره ابتدایی ، تاریخه ظهور و تکمیل دوره ابتدایی، اهمیت آموزش و پرورش دوره ابتدایی و در نهایت، لزوم سنجش آمادگی کودک برای دوره ابتدایی شرح داده می شود.  

تعریف آموزش و پرورش دوره ابتدایی

در جوامع بدوی ، مجموعه میراث فرهنگی بسیار اندک بوده و سطح دانش و مهارت ها آن چنان وسیع نبود ، در نتیجه نیازی به نظام آموزشی منسجم با سبک برنامه خاص احساس نمی شد . آموزش ، بیشتر از طریق خانواده ها انجام می شد و جنبه غیر رسمی داشت .
با گذشت زمان در کشورهای مختلف ، نظام های آموزشی رسمی با ساختار بسیار منظم و برنامه ریزی شده ، شکل گرفت .
در ایران با وجود تاریخ و تمدن کهن ، سیستم آموزشی در طول تاریخ دچار تحول گردیده و تحولات بسیار وسیعی در مقاطع مختلف رخ داده است؛ البته دوره ابتدایی با این اسم ، در نظام آموزشی ایران وجود نداشت . قبل از تشکیل نظام آموزشی نوین ، در ایران بیشتر مکتب خانه و مدارس دینی وجود داشت ، افراد روحانی ، مکتب خانه را اداره می کردند و دروس قرآن و ادبیات فارسی به کودکان آموخته می شد .
بعد از انقلاب مشروطه در سال ١٢٩٠ هجری شمسی ، قانون معارف برای اولین بار تصویب شد ، در نتیجه آموزش ابتدایی را به عنوان اولین مرحله ساختار نظام آموزشی نوین ایران معرفی نمود و لزوم بسط و گسترش آموزش ابتدایی نوین در تاریخ ایران ، برای اولین بار مطرح شد .
در سال ١٣٢٢ طبق قانون تعلیمات اجباری ، آموزش ابتدایی به عنوان یک دوره آموزش عمومی و تعلیمات اجباری ، مطرح و همگانی شد .
طبق ماده دوم قانون تعلیمات اجباری ، طول دوره آموزش ابتدایی ، شش سال تعیین شد ، ولی در سال ١٣۴۵ هجری شمسی ، مدت این دوره به پنج سال تقلیل پیدا کرد .  

اهمیت آموزش ابتدایی

آموزش ابتدایی ، به عنوان اولین مرحله آموزش همگانی مطرح است ؛ البته آموزش پیش دبستانی به علت کمبود امکانات ، همگانی نمی باشد . از آنجا که برخی از خانواده ها ، از امکانات کافی مادی و فرهنگی برای آموزش محروم می باشند ، آموزش ابتدا مرحله در ساختار نظامیی موجب کاهش نابرابری های فرهنگی می گردد .
آموزش ابتدایی ، کودکان را برای مقاطع بالاتر آماده می کند و چنانچه از نظر کمی و کیفی در سطح بالاتری ارائه شود ، افت تحصیلی و ترک تحصیل در مقاطع بعدی ، کمتر می شود .
اگر آموزش ابتدایی در سطح گسترده ای صورت بگیرد و اکثریت یا تمام کودکان واجب التعلم ایرانی را تحت پوشش قرار بدهد ، می تواند ، بی سوادی را در کشور ریشه کن کند
در سال ١٣١٣ نظام نوین آموزشی ایران گسترش پیدا کرد ، دانشسرا و تربیت معلم در ایران ، به نام " دارالمعلمین " و " دارالمعلمات " و سپس دانش سرای مقدماتی تأسیس شد.
تا سال ١٣۴۵ نظام آموزشی ایران دارای سیستم شش سال ابتدایی، سه سال دوره اول دبیرستان و سه سال دوره دوم دبیرستان بوده است. از سال ١٣۴۵ طول دوره ابتدایی از شش سال به پنج سال کاهش یافت. بدین ترتیب ، دانش آموزان برای ورود به سه سال دوره راهنمایی آماده می شوند تا استعداد آنها دقیقاً شناسایی شده و بر مبنای استعدادهایشان ، در دوره متوسطه ، در رشته خاصی ادامه تحصیل بدهند. در حقیقت، نظام آموزشی ایران در سال ١٣۴۵ به صورت کلی تغییر کرد و از مهر ماه سال ١٣۵٠ دوره اول راهنمایی تحصیلی شروع شد .
بسیاری از متخصصان تعلیم و تربیت معتقدند که سن تقویمی نباید تنها شرط ورود کودک به دوره ابتدایی باشد ، بلکه کودک باید از طریق آمادگی، مورد ارزیابی قرار گیرد .
هدایت تحصیلی فقط به دوره راهنمایی تحصیلی محدود نمی شود، بلکه می توان زمینه مشاهده منظم و علمی کودک را از دوره ابتدایی به وجود آورد و از این طریق ، زمینه های استعداد و علائق کودک را شناسایی نمود. به نظر مربیان تعلیم و تربیت ، مشاوره و راهنمایی تحصیلی در دوره ابتدایی، باید به طور سیستماتیک صورت گیرد و مشاهده سیستماتیکی از کودکان، به منظور تشخیص استعدادهایشان می باشد .
هدف عمده آموزش دوران ابتدایی ، پرورش استعدادها و قابلیت های بالقوه کودکان می باشد ؛ لذا این آموزشها در تمام دنیا ، تحت عنوان آموزشهای عمومی در نظر گرفته می شوند .  

تفاوت آموزشهای رسمی با آموزشهای غیر رسمی :

آموزشهای رسمی ، آموزشهایی هستند که دارای ساختار ، هدف ، برنامه ریزی ، روشهای تدریس و ضوابط پذیرش می باشند و فرق آموزش غیر رسمی با آموزش رسمی ، در این است که آموزش رسمی در داخل نظام آموزش و پرورش رسمی کشور صورت می پذیرد.
آموزش های غیر رسمی، مانند آموزش فنی و حرفه ای، آموزش بزرگسالان و آموزش ضمن خدمت، خارج از نظام آموزش رسمی می باشند.
ضوابط پذیرش در آموزش رسمی ، بسیار محکم و غیر قابل تغییر می باشد، برای مثال تا فرد موفق به اخذ دیپلمات گرفته می شود. و قابلیت های بالقوه کودکان می باشد لذا این آموزشها درتمام تداتیکی از کو نشود ، نمی تو اند به دانشگاه راه یابد. ولی ضوابط پذیرش در آموزش غیر رسمی ، بسیار انعطاف پذیرند .
در آموزش رسمی ، معلمان باید دارای مدرک تحصیلی باشند ، یعنی ضوابط خاص و از پیش تعیین شده ای برای معلمان این دوره ها مشخص شده ، در حالی که در آموزش غیر رسمی ، لزوماً معلمان دارای مدرک ثابت و مشخصی نیستند .
آموزشهای رسمی ، بیشتر جنبه نظری دارند ، در حالی که آموزشهای غیر رسمی ، بیشتر کوتاه مدت و مهارت محورند . آموزش های غیر رسمی، سعی دارند ، کار آموزی و مهارت های عملی را در افراد ایجاد نمایند .
تفاوت محیط پیش دبستانی و دبستان نیز ، به همین صورت است. محیط پیش دبستانی ، باید شبیه به خانه باشد ، مربی کودک را در آغوش بگیرد و به او محبت بورزد ، اما در دبستان ، کلاسهایی با ساختار منظم وجود دارد، زیرا فعالیتهای مدرسه باید با نظم و انضباط انجام شوند .  

اهداف آموزش و پرورش ابتدایی

اهداف آموزش و پرورش ابتدایی ، مبنای تعیین روشها ، محتوا، سازماندهی محتوا ، ارایه محتوا و سایر اجزاء تعلیم و تربیت می باشند.

اهداف آموزش و پرورش ابتدایی

1=مهمترین هدف در دوره ابتدایی، پرورش استعدادهای کودکان می باشد. منظور از استعداد، توانایی و قابلیتهای بالقوه دانش آموزان است. استعدادها دو دسته عمومی و خاص می باشند . استعدادهای عمومی، باید در همه افراد جامعه شکوفا شوند وگرنه، افراد قادر به مشارکت در فعالیتهای گروهی و اجتماعی نیستند . برای مثال ، در این زمینه می توان به پرورش قوای تفهیم در کودکان اشاره کرد. در دوره ابتدایی ، باید بین افراد تفاهم و توافق عمومی ایجاد شود ؛ چون این امر سبب تقویت وجوه تشابه افراد می گردد. استعدادهای خاص، استعدادهایی هستند که در همه افراد به یک اندازه وجود ندارند و افراد ، از نظر استعدادهای خاص متفاوت هستند. برخی از افراد در یک استعداد خاص از بقیه بالاترند و عده ای در استعداد خاص دیگری، مانند استعداد ریاضی، موسیقی ، نقاشی برتر هستند.

پرورش استعداهای خاص ، در دوره دبیرستان صورت می گیرد . هر چند که زمان بروز برخی از استعدادهای خاص در اواخر سالهای دبستان می باشد، اما اکثر آن استعدادها از دوره راهنمایی به بعد شکوفا می شوند و زمینه شکوفایی آنها در دوره دبیرستان فراهم می شود . به عبارت دیگر دوره راهنمایی ، زمان تشخیص استعدادهای خاص ، از طریق مشاهده منظم و پرسشنامه است ، ولی دوره متوسطه ، زمان پرورش استعدادهای خاص می باشد .
پرورش استعدادهای خاص ، در همه افراد صورت نمی گیرد ، نیازی به پرورش همگانی نیست و فقط باید در برخی از افراد که دارای استعدادهای خاص هستند ، تحقق یابد . این استعدادها به آسانی شکوفا نمی شوند و شناسایی و پرورش آنها ، به سهولت صورت نمی گیرد. استعدادهای خاص ، باعث تقویت وجوه تمایز در افراد می گردند، برعکس استعدادهای عمومی که سبب تقویت وجوه تشابه در افراد می شوند.  

2=آشنا نمودن دانش آموزان با معارف دینی : در دوره ابتدایی ، باید دانش آموزان را متناسب با هوش و توانایی هایشان با رموز خلقت ، زندگی پیامبران، ائمه معصومین و آیه های ساده قرآن آشنا نمود . در آموزش این مسائل، باید با ساده گویی و ارایه مثالهای عینی، اقدامات لازم انجام گیرد.  

3=تقویت حس نظم ، مسوولیت پذیری و رعایت حقوق دیگران : در این دوره، باید نظم و انضباط ، حس مسوولیت پذیری ، احترام به حقوق دیگران و کنترل خود را به کودک یاد داد تا خود مداری و خود محوری کودک ، به تدریج تعدیل گردد . در اینجا باید تناسب اصل سندیت و اقتدار نیز رعایت شود .

4=ایجاد بینش کافی نسبت به تمدن : در دوره ابتدایی ، باید کودکان را با علومی چون تاریخ ، جغرافیا و اجتماعی آشنا نمود . هدف از آموزش چنین علومی در این دوره ، این است که کودکان با زمان و مکان پیرامون خود ارتباط برقرار کرده و نسبت به تمدن کشور خود ، احساس تعلق کنند .

5-آموزش اطلاعات بهداشتی ، ایمنی ، قوانین و هنجارهای اجتماعی : کودکان در این دوره ، از نظر فکری قادر به درک قواعد هستند ، در نتیجه می توان هنجارهای اجتماعی، آموزشهای بهداشتی و ایمنی را به آنها ارایه نمود.
مدرسه در دوران ابتدایی، از طریق آموزش هنجارها و ارزشهای اجتماعی به کودکان، به آنها می فهماند که لازمه زندگی اجتماعی ، رعایت حقوق دیگران است.

 

انواع تدریس

 

مقدمه :

تعریف روش:

« روش در مقابل واژه ی لاتینی «متد » به کار می رود ، وواژه ی متد در فرهنگ فارسی « معین » و فرهنگ انگلیسی به فارسی «آریانپور »به :روش ، شیوه ،راه ،طریقه ، طرز ، اسلوب معنی شده است . به طور کلی «راه انجام دادن هر کاری » را روش گویند .روش تدریس نیز عبارت از راه منظم ،با قاعده و منطقی برای ارائه درس می باشد .

تقسیم بندی روش تدریس :

1 ـ روشهای تاریخی   2 ـ روشهای نوین

« اصطلاح تدریس ،اگر چه در متون علوم تربیتی مفهومی آشنا به نظر می رسد ،اکثر معلمان و مجریان برنامه های درسی با معنی و ماهیت درست آن آشنایی دارند . برداشتهای مختلف معلمان از مفهوم تدریس می تواند در نگرش آنان نسبت به دانش آموزان و نحوه ی کار کردن با آنها تأثیرمثبت یا منفی بر جای گذارد . برداشت چند گانه از مفهوم تدریس می تواند دلایل مختلفی داشته باشد ؛از مهمترین آنها ضعف دانش پایه و اختلاف در ترجمه و برداشت نادرست معلمان از دیدگاههای مختلف تربیتی است. گاهی آشفتگی و اغتشاش در درک مفاهیم تربیتی به حدی است که بسیاری از کارشناسان ، معلمان و دانشجویان این رشته مفاهیمی چون پرورش ، آموزش ،تدریس و حرفه آموزی را یکی تصور می کنند وبه جای هم به کار می برند . این مفاهیم اگر چه ممکن است در برخی جهات وجوه مشترک و در هم تنیده داشته باشند ، اصولاً مفاهیم مستقلی هستند و معنای خاص خود را دارند .

پرورش یا تربیت «جریانی است منظم و مستمر که هدف آن هدایت رشد جسمانی ، شناختی ، اخلاقی و اجتماعی یا به طور کلی رشد همه جانبه شخصیت دانش آموزان در جهت کسب و درک معارف بشری و هنجارهای مورد پذیرش جامعه و نیز کمک به شکوفا شدن استعداد آنان است ». بر اساس چنین تعریفی پرورش یک نظام است ، نظامی که کارکرد اساسی اش شکوفا کردن استعداد و تربیت شهروندانی است که هنجارهای مورد پذیرش جامعه راکسب کنند و متعهد به ارزشهای آن باشند . حتی بسیاری از صاحب نظران تربیتی کارکردی فراتر از کارکرد ذکر شده برای پرورش قائلند و معتقدند که القای ارزشها و سنتها و اخلاقیات پذیرفته شده جامعه به افراد یکی از قدیمی ترین دیدگاه پرورشی است ، به جای چنین کارکردی ،نظام تربیتی باید رشد مهارتهای شناختی از قبیل تفکر انتقادی ، تحلیل ارزشها و مهارتهای گروهی را در کانون کارکردهای خود قرار دهد تا زمینه ی مردم سالاری در جامعه فراهم شود . (میلر ،1983) گروهی دیگر نیز بر این باورند که نظام تربیتی باید عامل تغییر و تحول اجتماعی باشد . (فریره ، 1972 )

تحلیل مفاهیم و کارکردهای ذکر شده نشان می دهد که به هیچ وجه نمی توان مفهوم «پرورش » را با مفاهیمی چون آموزش ،تدریس و یا حرفه آموزی یکی دانست .پرورش مفومی کلی است که می تواند سایر مفاهیم را در درون خود جای دهد .

مفهوم آموزش برخلاف پرورش یک نظام نیست ، بلکه آموزش فعالیتی است هدفدار واز پیش طراحی شده ،که هدفش فراهم کردن فرصتها و موقعیت هایی است امر یادگیری را در درون یک نظام پرورشی تسهیل کند و سرعت بخشد .بنابراین آموزش وسیله ای است برای پرورش ، نه خود پرورش .آموزش یک فعالیت مشخص و دقیق طراحی شده است ؛پس هدفهای آن دقیق تر و مشخص تر و زودرس تر از هدفهای پرورشی است .آموزش ممکن است با حضور معلم ویا بدون حضور معلم از طریق فیلم ،رادیو ،تلویزیون و سایر رسانه ها صورت گیرد .

مفهوم تدریس به آن قسمت از فعالیت های آموزشی که با حضور معلم در کلاس درس اتفاق می افتد اطلاق می شود . تدریس بخشی از آموزش است و همچون آموزش یک سلسله فعالیت های منظم ، هدفدار واز پیش تعیین شده را در بر می گیرد و هدفش ایجاد شرایط مطلوب یادگیری از سوی معلم است . به آن قسمت از فعالیت های آموزشی که به وسیله ی رسانه ها و بدون حضور و تعامل معلم با دانش آموزان صورت می گیرد به هیچ وجه تدریس گفته نمی شود. بنابر این آموزش معنایی عامتر از تدریس دارد . به عبارت دیگر می توان گفت هر تدریسی آموزش است ،ولی هر آموزشی ممکن است تدریس نباشد. چهار ویژگی خاص در تعریف تدریس وجود دارد که عبارتند از:

الف ) وجود تعامل بین معلم و دانش آموزان

ب) فعالیت بر اساس اهداف معین واز پیش تعیین شده

ج ) طراحی منظم با توجه به موقعیت و امکانات

د) ایجاد فرصت و تسهیل یادگیری . »

تعریف تدریس :

« تدریس عبارت است از تعامل یا رفتار متقابل معلم و شاگرد ، بر اساس طراحی منظم و هدفدار معلم ،برای ایجاد تغییر در رفتار شاگرد . تدریس مفاهیم مختلف مانند نگرشها ، گرایشها ،باورها ، عادتها و شیوه های رفتار وبه طور کلی انواع تغییراتی راکه می خواهیم در شاگردان ایجاد کنیم، دربر می گیرد .»

  روش های نوین تدریس

روش کنفرانس ( گرد هم آیی )

«این روش با روش سخنرانی تفاوت دارد زیرا در روش سخنرانی، معلم مسئول دادن اطلاعات به دانش آموزان است. در حالیکه در این روش اطلاعات توسط دانش آموزان جمع آوری و ارائه می گردد. این روش می تواند مشخص کند که دانش آموزان تا چه اندازه می دانند. این روش یک موقعیت فعال برای یادگیری به وجود می آورد. نقش معلم در کنفرانس صرفاً هدایت و اداره کردن جلسه و جلوگیری از مباحثاتی است که منجر به انحراف از موضوع کنفرانس و روال منطقی آن شود. این روش برای کلیه دروس وسنین مختلف کاربرددارد.

روش شاگرد ـ استادی

قدمت این روش به زمانی که انسان مسئولیت آ موزش دهی انسانهای دیگر را چه از طریق غیررسمی و چه از طریق رسمی به عهده گرفت ،می رسد .و قدمت آن به صدر اسلام برمی گردد مسجد نخستین موسسه ای بود که چنین سیستمی را برای تعلیم و تربیت مسلمانها به کار برده است. از روشهای تعلیمی که در روش شاگرد ـ استادی حائز اهمیت است , روش حلقه یا مجلس است, که پیامبر عظیم الشان اسلام از این روش به مردم آن زمان آموزش می داد. همه افراد در کودکی دوست دارند نقشی غیر از نقش واقعی خود بازی کنند , روش شاگرد ـ استادی به این نقش خیالی, جامه عمل می پوشاند. در این روش به دانش آموزان اجازه داده می شود که نقش معلم را ایفا کنند. هدف اساسی این روش آن است که شاگرد , معلم گردد و از این طریق تجارب تازه و ارزشمندی به دست آورد .در این روش ,در صورت فقدان معلمان متخصص, تعداد زیادی از دانش آموزان مهارت خاص را آموخته اند و می توان از آنها استفاده کرد. 

روش چند حسی ( مختلط )

استفاده از این روش مستلزم به کار گرفتن همه حواس است و جریان یادگیری از طریق تمام حواس صورت می گیرد . از طریق کار بست این روش می توان , مطالب و مهارتها را درک کرد , ارتباط موثرتری برقرار کرد , مهارتها و مطالب را از یک موقعیت به موقعیت دیگر تعمیم داد. در یادگیری روش چند حسی به طور کلی از همه حواس استفاده می شود, به بیان دیگر ,یادگیری بصری که 75 % از مجموع یاد گیری ما از طریق دیدن است , یادگیری سمعی که 13 % از مجموع یادگیری ما از طریق شنیدن است , لمس کردن , که 6% از مجموع یادگیری ما از طریق لمس کردن است , چشیدن که 3% از مجموع یادگیری ما از طریق چشیدن است و بوییدن که 3% از مجموع یادگیری از طریق بوییدن است.  

روش حل مسئله

این روش یکی از روشهای فعال تدریس است. اگر نظام  آموزشی بخواهد توانایی حل مسئله را به دانش آموزان یاددهد, (البته مسئله به معنی مشکل و معضل نیست, به بیان دیگر مسئله موضوعی نیست که برای ما مشکل ایجاد کند, بلکه رسیدن به هدف در هر اقدامی, به نوعی حل مسئله است, (خورشیدی , غندالی , موفق, 1378) در این روش آموزش در بستر پژوهش انجام می شود و منجر به یادگیری اصیل و عمیق و پایدار در دانش آموزان می شود. در این روش ابتدا معلم باید مسئله را مشخص, سپس به جمع آوری اطلاعات توسط دانش آموزان پرداخته شود, و بعد از جمع آوری اطلاعات بر اساس اطلاعات جمع آوری شده دانش آموزان فرضیه سازی و در نهایت فرضیه ها را ازمون و نتیجه گیری شود. اگر روش حل مسئله درست انجام شود می تواند منجر به بارش یا طوفان فکری گردد. یعنی اگر معلم روش تدریس حل مسئله را به درستی انجام دهد, دانش آموزان می کوشند تا برای حل مسئله با استفاده از تمام افکار و اندیشه هایی که دارند, در کلاس راه حلی بیابندو آن را ارائه دهند. به بیان دیگر اگر معلم در روش تدریس حل مسئله به درستی عمل کند, منجر به روش تدریس بارش مغزی نیز می شود. به طور کلی اگر نظام آموزش و پروش بخواهد در جهت تقویت زمینه های بالقوه خلاقیت نقش مهمی ایفا کند همانا بست روشهای تدریس حل مسئله و بارش فکری در کلاس درس توسط معلمان است.

روش پـروژه ای

روش تدریس پروژه ای به دانش آموزان امکان می دهد تا قدرت مدیریت, برنامه ریزی و خود کنترلی را در خودشان ارتقاء بخشند. در این روش دانش آموزان می توانند با توجه به علاقه ی خود موضوعی انتخاب و به طور فعالانه در به نتیجه رساندن آن موضوع شرکت نمایند. براین اساس در این روش دانش آموزان یاد می گیرند که چگونه به طور منظم و مرحله ای کاری را درس انجام دهند و این روش باعث تقویت اعتماد به نفس در دانش آموزان می شود زیرا بین آنها و معلم رابطه صحیح آموزشی بر قرار است و در نهایت این روش باعث تقویت همکاری, احساس مسئولیت, انضباط کاری صبر و تحمل در انجام امور و تحمل عقاید دیگران و مهارتهای اساسی پژوهش در دانش آموزان می شود.

 شیوه سخنرانی  

معلم به طور شفاهی اطلاعات و مفاهیم را , در عرض مدتی که ممکن است از چند دقیقه تا یک ساعت یا بیشتر طول بکشد, در کلاس ارائه می دهد. در سخنرانی می توان معلم را با عنوان پیام دهنده و دانش آموز را به عنوان پیام گیرنده تصور کرد. از این نظر سخنرانی شیوه ای است یک سویه, برای انتقال اطلاعات, که معمولاً فراگیر در آن نقش غیر فعالی دارد. محتوای سخنرانی را معلم قبل از ورود به کلاس تعیین می کند.

 شیوه بازگویی

بازگویی شیوه ای است که معلم بکار می برد تا فرگیر را در بیاد سپردن اشعار, قواعد, فرمولها, تعاریف و اصطلاحات تشویق کند. در بازگویی معمولاً معلم از دانش آموز انتظار دارد که موضوع بیاد سپرد را کلمه به کلمه بیان کند. شیوه بازگویی مطالب, با آنکه اغلب در کلاسها مورد استفاده قرار می گیرد, ولی متاسفانه ضرورتاً دلالت بر تحقق یادگیری نمی کند. کاربرد این شیوه تنها نشان می دهد که دانش آموز مطالب مورد نظر را بیاد سپرده است. گاهی هدف معلم اساساً این است که دانش آموز موضوعی را بخاطر بسپارد تا برای درک مفهوم خاصی از آن را بکار برد, در این روش صورت بکار گرفتن این شیوه ممکن است مفید باشد.

 

 

شیوه پرسش و پاسخ

شیوه پرسش و پاسخ شیوه ای است که معلم به وسیله آن فراگیر را به تفکر در باره مفهومی جدید یا بیان مطالبی فرا گرفته شده نشویق می کند. معلم, وقتی که می خواهد مفهوم دقیقی را در کلاس مطرح نماید یا توجه فراگیران را به موضوعی جلب کند شیوه پرسش و پاسخ را به کار می برد و نیز بدین وسیله فراگیر را تشویق می کند تا اطلاع خود را درباره موضوعی بیان کند ممکن است برای مرور کردن مطالبی که قبلاً تدریس شده اند مفید باشد, یا وسیله خوبی برای ارزشیابی میزان درک فراگیر از مفهوم مورد نظر باشد.

 

شیوه تمرینی

معلم معمولاً بوسیله تمرین, فراگیر را به تکرار مطلب یا کاربرد آن تشویق می کند تا فراگیر در موضوع مورد نظر تبحر لازم را کسب کند. مثلاً معلم انگلیسی از فراگیر می خواهد که با تکرار شفاهی اصطلاحات, تلفظ صحیح آنها را فراگیرد, یا بعد از یافتن طرز ساختن جملات شرطی, پنج جمله شرطی بسازد. ممکن است معلم ریاضی , پس از درس دادن مفهوم مشتق و طرز مشتق گیری از توابع, از دانش آموزان بخواهد که ده مسئله در رابطه با این موضوع حل کنند. در تمام موارد بالا معلم, با استفاده از شیوه تمرینی, دانش آموزان را به تکرار یا کاربرد مفاهیم مورد نظر تشویق می کند.

 شیوه بحثی

در شیوه بحثی, دانش آموزان فعالانه در یادگیری شرکت می کنند و مفهوم مورد نظر را از یکدیگر می آموزند. در این شیوه معلم را می توان به عنوان محرک, شروع کننده بحث و راهنما تصور کرد. معلم طوری سوال یا مسئله را مطرح می کند که دانش آموزان را به پاسخگویی یا حل مسئله تشویق کند. این شیوه در دو مورد زیر, کاربرد خاصی دارد:

۱- موقعی که معلم می خواهد مفهوم جدیدی را به فراگیران بیاموزد ( مانند موقعیت بالا )و انتظار دارد که همه آنها مفهوم را به شکلی واحد در یابند در این صورت معلم سعی می کند که بحث را به جهتی بکشاند که شکل صحیح مفهوم از آن نتیجه گیری شود.

۲- هدف معلم این است که ذهن دانش آموز را به تکاپو وجستجو وادارد. در این صورت معلم مسئله ای را عنوان می کند که تا دانش آموزان راه حل آن را پیشنهاد کنند. در این موقعیت معلم سعی می کند که موضوع بحث را به دلخواه خود کنترل نکند, تا راه حلی را که خود در نظر دارد به کلاس تحمیل نکرده باشد.

 شیوه نمایشی

در این شیوه معلم معمولاً, برای فهماندن مطلبی خاص به فرا گیران, از وسایل و اشیاء گوناگون استفاده می کند. در صورتی که معلم نتواند برای فهماندن مطلب درسی آزمایش انجام دهد, شیوه نمایشی می تواند شیوه خوبی برای روشن تر کردن مفهوم برای فراگیران باشد.

 شیوه آزمایشی ( روش اجرا کردن یا یادگیری بوسیله عمل )

آزمایش فعالیتی است که در جریان آن فراگیران با به کار بردن وسایل و مواد بخصوصی در باره مفهومی خاص عملاً تجربه کسب می کنند. آزمایش معمولاً در آزمایشگاه انجام میگیرد, اما نداشتن آزمایشگاه مجهز یا وسایل مناسب در مدرسه نباید دلیلی برای انجام ندادن آزمایش در کلاس وسایل بسیار ساده ای لازم است که معلم و حتی دانش آموز می تواند به آسانی آنها را تهیه کند. آزمایش, گاهی به منظور آشنا کردن دانش آموزان با جنبه های عملی یک مفهوم, مورد استفاده قرار می گیرد. برای اینکار معلم دستور عمل انجام آزمایش را در اختیار فراگیران می گذارد و انتظار دارد که دانش آموزان با استفاده از دستور کار سرانجام به نتیجه یکسانی برسند. در موارد دیگر آزمایش به منظور فراهم آوردن محیطی مناسب برای حل مسئله تلقی می شود. در اینصورت معلم جهت کلی فعالیت را مشخص می کند و فراگیران را بر آن می دارد تا در اجرای آزمایش به طور مستقل تصمیم گیری و نتیجه گیری کنند. آزمایش برای تدریس مفاهیم علوم تجربی به ویژه فیزیک, بسیار لازم است و بدون آن دانش آموز نمی تواند مفاهیم مورد نظر را به درستی فراگیرد.

 شیوه گردش علمی

گردش علمی به دانش آموزان امکان می دهد که از طریق مشاهده طبیعت, وقایع, فعالیت ها, اشیاء و مردم تجزیه علمی بدست آورد. در گردش علمی دانش آموزان با مشاهده واقعیتها می توانند مفاهیمی را که در در کلاس مورد بحث قرار می گیرد, بهتر در ذهن خود بپرورانند و معلم می تواند با استفاده از این شیوه کنجکاوی فراگیران را درباره موضوعی خاص بر انگیزد. در بعضی موارد, می توان از گردش علمی برای جمع آوری اطلاعات لازم برای انجام گرفتن آزمایش, یا یک پروژه, بهره گرفت. مثلاً اگر هدف درس( شناختن کانیهای دارای ارزش اقتصادی ) باشد می توان دانش آموزان را به چند معدن برد تا کانیهای مختلف را جمع آوری کنند و آنها را در کلاس, بعد از آزمایشهای لازم, بشناسند.

 استفاده از منابع دیداری و شنیداری

استفاده از منابع دیداری و شنیداری در تدریس را در حقیقت نمی توان شیوه مستقل و مجزا دانست. معلم در هر گونه تدریسی میث تواند از وسایل دیداری و شنیداری کمک بگیرد. گاهی می توان در تدریس از وسایلی نظیر رادیو , تلویزیون و ضبط و پخش صوت, نمودار و نقشه استفاده کرد. مثلاً معلم در هنگام سخنرانی ممکن است از عکس استفاده کند, یا برای نمایش دادن یک رابطه علمی از نمودار کمک بگیرد. در مواردی که معلم می خواهد یک موضوع اجتماعی را تدریس کند, ممکن است بحث رادیویی مناسبی را که روی نوار ضبط شده است برای فراگیران پخش کند.به طورکلی کاربرد صحیح منابع دیداری و شنیداری برای بر انگیختن کنجکاوی دانش آموزان و تشویق آنها به فراگیران بسیار موثر است.

 

 

 الگوی کاوشگـری به شیوه حقوقی

این الگو برای کمک به دانش آموزان در بررسی مسایل اجتماعی از قبل عدالت , برابری, فقر, قدرت, تقویت رشد عمومی و اجتماعی آنها برای توجیه و حل اینگونه مسایل به شیوه مذاکره است. در این الگو معلم آغازگر, کنترل کننده جو برای ایجاد یک فضای مثبت کاری و  عقلی, باز و پویا است و به فراگیران تفهیم می کند که یکدیگر را مستقیم ارزیابی ننمایند, و به عقاید و نظرات همدیگر احترام بگذارند. این الگو بیشتر برای دوره های دبیرستان و دانشگاه کاربرد دارد و در نهایت باعث تقویت روحیه همدلی, قضاوت منطقی در خصوص مسائل اجتماعی تحلیل مناسب مسائل روز و تقویت کار دسته جمعی در دانش آموزان می شود. مثال: فرض کنید بعضی از دانش آموزان با سهمیه ای شدن کنکور سراسری مخالف هستند , معلم از طریق شرکت سهامی فکر با دانش آموزان به بررسی این مهم می پردازد و در نهایت به کمک خود دانش آموزان آنها را قانع می نماید.

الگـوی آموختن کنترل خود

هدف این الگو ایجاد تغییر رفتار مناسب در دانش آموزان است. مثال: دانش آموزی که در امتحان دچار اضطراب می شود یا از درس ریاضی می ترسد, به او می آموزد که چگونه رفتار خود را تغییر داده و موجب کاهش این اضطراب و ترس در خود شود. در این الگو معلم حامی دانش آموزان است و یک فضای مثبت ایجاد می کند تا آنها به اصلاح رفتار خود بپردازند. این الگو در سنین مختلف و همه دوره های تحصیلی کاربرد دارد, و در نهایت دانش آموزان را قادر به توصیف, توضیح, پیش بینی, کنترل و تغییر رفتار خود می نماید. بطور کلی معلم از طریق این الگو می تواند تغییرات مطلوب را در رفتار دانش آموزان ایجاد نماید.

الگوی ایفای نقش

هدف این الگو ,رشد همدلی با دیگران و بررسی مسایل وواقعیت ها و ارزشهای اجتماعی در عمل است. این الگو می تواند باب افتتاح گفتگو در باره ی ارزشها و چگونگی اثر آنها در زندگی روزانه باشد . در این الگو معلم مسئول شروع و هدایت دانش آموزان است. به نحوی که آنها را قادر به تحلیل رفتار, ارزشهای فردی, همدلی, حل مسائل میان فردی ,نقش ارزشها در مسائل اجتماعی و آسودگی در ابراز عقاید نماید. این الگو در همه برنامه های آموزشی و پرورشی و سنین مختلف کار برد دارد. بطور کلی این الگو باعث افزایش فهم دانش آموزان در بهبود و گسترش ارزشهای اجتماعی می شود. برای مثال: معلم می تواند از طریق این الگو مسائل خوب و بد اجتماعی و یا رفتارهای خوب و بد را توسط دانش آموزان به نمایش بگذارد و سپس در مورد آن به کمک فراگیران به بحث و ارزشیابی بپردازد. بدین ترتیب معلم از طریق عمل ( نمایش ) به بررسی مسائل اجتماعی, رفتاری و ارزشیابی آن توسط دانش آموزان می پردازد.

 روش کارگاهـی

روش تدریس کارگاهــــی یکی از روشهای موثر یاددهی و یادگیری است که در بیشتر موارد با روش سخنرانی,سمینار, کنفرانس و سمپوزیوم یکسان بکار برده می شود. برای درک بهتر روش کارگاهی ابتدا به مفاهیم ذکر شده می پردازیم و سپس روش کارگاهی را شرح می دهیم.

سمینار

عده ای صاحب نظر هستند, که دور هم جمع شده و تبادل نظر می کنند. (البته تعداد افراددر سمینار محدود باشد, حداکثر 100نفر که به گروههای کوچک 10الی 15نفری تقسیم می شود و تبادل نظر می کنند و در نهایت کل گروهها به تبادل نظر می پردازند )

 کنفرانس

محققی به نظریه ای رسیده است, آن را برای دیگران مطرح می کند.

 سمپوزیوم

مانند سمینار است و تنها تفاوت آن با سمینار در این است که افرادی که در سمپوزیوم شرکت می کنند تخصصی تر سطح آگاهی آنها از دیگران برتر است ( در سطح بالاتری از سمینار قرار دارد.)

روش تدریس کارگاهـــــی

 مــــــــرحله ارایه درس کــــــوتاه

این مرحله مبانی نظری مورد بحث توسط مدرس کارگاه تبیین و تحلیل می شود.

مــــرحله فعالیت و کار

دانش آموزان, دانشجویان و یا کارورزان و مربیان شرکت کننده در کارگاه به گروههای کوچک 2 الی 3 نفره یا انفرادی تقسیم و بر روی موضوعات تعیین شده فعالیت می نمایند.

 مـــرحله مشارکت

در این مرحله مجدداً  دانش آموزان شرکت کننده در کارگاه که به گروههای 2 الی 3 نفره یا انفرادی تقسیم شده بودند, دور هم جمع می شوند, که به بحث و بررسی جمع بندی موضوعات تعیین شده می پردازد. ( حداکثر زمان این مرحله از کل زمان کارگاه است). بدیهی است که در اجرای کلاس کارگاه آموزش باید از روش مهارت آموزی (ابتدا و انتهای فعالیت کاملاً مشخص شده است) سود جست. کاربست روش تدریس کارگاهی می تواند نتایج آموزش را تضمین کند. البته با رعایت نکات زیر:

 

مرحله درسی کوتاه و فشرده:

۱) معلم ابتدا اهداف و انتظاراتی که از کارورزان و دانش آموزان دارد, دقیقاً بیان و تحلیل می نماید و از طریق آزمون تشخیصی, رفتار ورودی آنها را می سنجد.

۲) معلم مبانی نظری هر محور کلی را در سالن عمومی تبیین و تحلیل نموده و به رفع اشکالات کارورزان یا دانش آموزان در ابعاد نظری می پردازد . البته بهتر است قبل از تشکیل کارگاه مبانی نظری را ( به منظور تسلط دانش آموزان ) برای آنها ارسال کند.

۳)  سپس معلم ( مدرس) دانش آموزان را به گروههای کوچک کاری تقسیم نموده و یک نفر به عنوان مسئول و گزارشگر و یک نفر به عنوان منشی انتخاب که جلسات کارگاهی را اداره و نکات کلیدی را یادداشت نمایند.

۴) زمان بهینه برای این مرحله حداکثر معادل کل زمان کارگاه آموزشی است.

  مرحله فعالیت گروهی و انجام وظایف انفرادی:

۱) در این مرحله کار مسئول گروه کاری , همانا استخراج مفاهیم کلیدی بر اساس مباحثات همه کارورزان است, سپس منشی گروه کاری کلیه نکات کلیدی را (که در مورد توافق اکثریت گروه است) نوشته و طبقه بندی می نماید. شایسته است که منشی جلسه کلیه نکات مطروحه را بر روی تابلو نوشته تا کلیه دانش آموزان آنها را مشاهده و سرانجام پس از نهایی شدن روی کاغذ منعکس نماید.

۲) زمان بهینه برای این مرحله حداکثر معادل  کل زمان کارگاه آموزشی است.

۳) محل تشکیل گروههای کاری باید جدا از یکدیگر باشد.

 

 

مرحله مشارکت و جمع بندی:

1) کلیه دانش آموزان در سالن عمومی جمع شده و سپس مسئولین گروههای کاری به ترتیب گزارشی از نتایج مباحثات بر روی موضوعات مطروحه را ارائه و سپس نکات کلیدی مشخص و توصیه های کاربردی به عمل می آورند.

2) زمان بهینه برای این مرحله همان حداکثر معادل کل زمان کارگاه آموزشی است. در پایان یعنی مرحله ارزشیابی و بازخورد کارگاه, مدرس به اجرای آزمون پس خروجی پرداخته و آن را با آزمون پیش ورودی مقایسه می نماید و نگرش دانش آموزان را نسبت به کارگاه ( البته بدون ذکر نام ) دریافت می کند.  

الگوی دریافت مفهوم

این الگو برای یاد دادن نحوه طبقه بندی کردن, نحوه فکر کردن و چگونگی دریافت مفهوم به دانش آموزان اهمیت دارد. در این الگو معلم به عنوان حامی و هدایت گر فرضیه های دانش آموزان است به نحوی که از قبل مفاهیم را انتخاب و در نمونه های مثبت و منفی سازمان می دهد و فراگیران را جهت نیل به این مفهوم هدایت می کند. این الگو دانش آموزان قادر به مفهوم سازی پیشرفته, مفاهیم خاص, استدلال استقرایی, تسلط و آگاهی به چشم اندازها, دورنماها, تحمل ابهام و حساسیت به استدلال منطقی در ارتباطات می نماید. مراحل الگوی تدریس دریافت مفهوم به شرح زیر است:

·          عـــرضه مطالب و شناسایی مفهــــوم

·          آزمـــون دستیابــی به مفهـــــوم

·          تحلیل راهبــردهای تفکــر

الگوی تفکر استقرایی

این الگو باعث بهبود ظرفیت تفکر, گردآوری, سازماندهی و کنترل اطلاعات و نام گذاری مفاهیم میشود. به بیان دیگر این الگو بتعث گرآوری اطلاعات سازماندهی و کنترل مطالب میشود. در این الگو معلم آغازگر فعالیت است, زیرا فعالیتها از قبل به وسیله معلم تعیین می شوند, اما جو همکاری و دوستانه بین معلم و شاگردان وجود دارد. تماس یکایک دانش آموزان برای دسترسی به اطلاعات فراهم نماید. این الگو منجر به افزایش آگاهی فردی و رشد خود کنترلی دانش آموزان می گردد و در همه سطوح تحصیلی کاربرد دارد. مــــراحل تدریس الگوی تفکر استقرایــــی عبارتند از:

·         تکوین مفهـــوم

·         تفسیــــر مطالــــب

·         کاربــــرد اصــــول یا عقاید

الگوی آموزش کاوشگری

این الگو باعث تقویت استدلال فراگیران, شناخت مفاهیم, فرضیه ها و آزمون آنها در دانش آموزان می شود. در این الگو جو همکاری بین معلم و شاگردان وجود دارد, ولی سیستم اجتماعی بیشتر توسط معلم به ترقیب فراگیران جهت آغاز کاوشگری می پردازد و شیوه ها ی کاوشگری را به آنها یاد می دهد, این الگو منجر به یادگیری و تقویت مهارتهای جریان علمی, کاوشگری خلاق, تقویت روح خلاقیت, استقلال در یاد گیری, تحمل ابهام و موقتی بودن  دانش در دانش آموزان می شود.

 مراحل تدریس الگو عبارت است از :

·         مواجه نمودن فرگیران با مسئله

·         گردآوری داده ها در خصوص مسئله و اثبات آن

·         طبقــــه بندی داده ها (اطلاعـــات)

·         تجـــــزیه و تحلیـــل داده ها

·         تحلیل جـریان کاوش

الگوی پیش سازمان دهنده

این الگو باعث یادگیری با معنا در دانش آموزان می شود و در آن معلم, ساخت ذهنی را در دست دارد و همواره مطالب قبلی تمیز دهنده را در دست دارد و همواره مطالب یادگیری را به سازمان دهندگان ارتباط می دهد و به شاگردان کمک می کند تا مطالب جدید را از مطالب قبلی تمیز دهند این الگو منجر به تقویت مفاهیم, درون سازی معنی دار اطلاعات و افکار, عادت به تفکر منظم و منطقی و تقویت روحیه کاوشگری در دانش آموزان می شود, و برای کلیه سطوح تحصیلی مناسب است. مـــراحل پیش سازمان دهنده:

۱- از طریق روشن کردن منظور درس به وسیله مثال و تکرار.

۲- ارائه مطالب , یا وظیفه مورد نظر برای دانش آموزان با یک نظم منطقی.

۳- تحکیم سازمان شناخت از طریق یادگیری فعال و توافق مجدد و یک نظم منطقی.

۴- تحکیم سازمان شناخت از طریق یادگیری فعال و توافق مجدد و یکپارچه.

 الگوی یادسپاری

این الگو باعث تاکید بر پردازش اطلاعات, افزایش یادسپاری و درونی کردن اطلاعات در دانش آموزان می شود. معلم و شاگردان بصورت یک گروه برای دادن مطالب جدیدجهت یادسپاری تلاش می کنند.این الگو نیاز به عکس, وسایل مجسم , فیلم و سایر مطالب دیداری و شنیداری دارد. معلم شاگردان را در تعیین موضوعها, جهتها و تصویرهای کلیدی یاری می کند.این الگو دانش آموزان را در تسلط بر حقایق و افکار سیستمی برای یادسپاری تقویت قدرت ذهنی و افزایش یادسپاری کمک و در تمام مراحل و سنین کاربرد دارد. مراحل تدریس این الگو عبارت است از:

۱- توجه به مطالبی که باید یادسپاری شوند. از طریق خط کشیدن زیر آنها و ...

۲- ایجاد ارتباط از طریق فنون کلمه کلیدی و کلمه جایگـزین

۳- بسط تصاویـر

۴- تمــــرین و یاد آوری به منظور آموخته شدن کامل

الگوی رشد عقلی

این الگو باعث سازگاری و متناسب نمودن آموزش با مراحل رشد فراگیران میشود. در این الگو کاوشگری در جوی اجتماعی و عقلی آزاد همراه است. معلم باید جو تسهیل کننده ای ایجاد تا شاگرد احساس خود را آزادانه بیان کند. این الگو منجر به تقویت جنبه های انتخابی رشد شناختی و جنبه های عاطفی و اجتماعی در دانش آموزان می شود.مـراحل تدریس الگو عبارتند از:

۱- به وجود آوردن موقعیتی که مطابق رشد دانش آموز باشد.

۲- کاوشگری از طریق دریافت پاسخهای دانش آموزان.

۳- انتقال از طریق بررسی استدلال دانش آموزان.

الگوی کاوشگری علمی

این الگو باعث آموزش علمی به سبکهای مشخص و آموزش مفاهیم بنیادی در دانش آموزان می گردد . رسالت معلم در این الگو پرورش کاوشگری , ایجاد جوی توام با همکاری و داشتن انعطاف است. این الگو منجر به دانش علمی تعهد به کاوشگری علمی, ژرف اندیشی و روح مهارت همکاری در دانش آموزان می شود.  مـراحل این الگو عبارتند از:

۱- فراهم آوردن زمینه جسنجو برای دانش آموزان .

۲- تعیین مسئله از سوی دانش آموزان .

۳- مشخص کردن مسئله در هر جستجو توسط دانش آموزان .

۴- دانش آموزان حدس در خصوص راههای توضیح مشکل می پردازند.

الـگوی تدریس غیـر مستقیم

این الگو باعث مشارکت فراگیران در یادگیری شده و به آنها یاد می دهد که چگونه خود را به فراگیری مطالب پرداخته و مسائل را حل نمایند. معلم نقش هادی, راهنما و تسهیل کننده را دارد و دانش آموز آغاز کننده به نحوی که معلم به دانش آموزان کمک می کند تا مسائل را تعریف و برای حل موفقیت آمیز آنها اقدام نمایند. همچنین معلم بایستی مکانی آرام توام با جو مثبت و اطلاعات مورد نیاز برای دانش آموزان فراهم نماید. این الگو دانش آموزان را قادر به افزایش آگاهی فردی, رشد خود, هدفهای اجتماعی و تحصیلی متنوع می نماید. مراحل تدریس این الگو عبارتند از:

۱- تعریف موقعیت توسط فراگیر به نحوی که معلم ابراز احساسات  را ترغیب       می کند.

۲- کشف مشکل بوسیله دانش آموزان .

۳- رشد بینش توسط بحث دانش آموزان در باره مسئله و حمایت معلم از آنها.

۴- برنامه ریزی و تصمیم گیری توسط دانش آموزان .

۵- یکپارچگی از طریق توسعه بینش دانش آموزان در خصوص مسئله و حمایت معلم از آنها. 

الگوی بدایع پردازی ( افزایش تفکر خلاق )

هدف این الگو افزایش تفکر خلاق و مشکل گشایی در مواقع خاص, بر هم زدن سنتهای متداول و گسترش افقهای فردی و اجتماعی در دانش آموزان است. معلم سوالاتی از دانش آموزان می نماید, ولی پاسخ دانش آموزان کاملاً باز است و معلم بایستی کمک کند تا شاگردان تفکر خود را بسط دهند این الگو باعث رشد خلاقیت و نوع آوری, همبستگی گروه و بر هم زدن سنتها در نزد انظار می شود.

مراحل تدریس الگو عبارتنداز:

۱- توصیف وضعیت جدید به کمک معلم

۲- قیاس مستقیم به نحوی که معلم قیاس مستقیم ( مقایسه ساده از دو موجود یا دو مفهوم) را پیشنهاد و از شاگردان می خواهد آنها را توصیف کنند.

۳- قیاس شخصی به نحویکه معلم شاگردان را به قیاس مستقیم ( شدن) ترغیب میکند.

۴- مقایسه قیاسهـا از ـریق شاگردان

۵- تــوضیح تفاوتها به کمک شاگردان

۶- اکتشاف به کمک شاگردان

۷- قیاس زایی، شاگردان مجدد به بیان شباهتها و تفاوتهای قیاس می پردازند. 

الگـوی آگاهی یابی

اهداف این الگو کمک به دانش آموزان برای توسعه آگاهی از توانایی های خویشتن در تفکر و احساسات گروهی, مناسب انسانی و ایجاد تصور ذهنی از خود است. معلم باید در این الگو انعطاف پذیر باشد. این الگو منجر به افزایش آگاهی، خود یک پارچگی روابط میان فردی می شود. مــــراحل این الگو عبارتند از :

۱- مشخص کردن تکلیف برای شاگردان از طریق ایجاد محیط امن برای آنها

۲- بحث و تحلیل در خصوص گام اول  

الگوی دیدار در کـلاس درس

این الگو برای کمک به فراگیران در پذیرش مسئولیت رفتار و شرایط اجتماعی است معلم بایستی دارای شخصیتی صمیمی و ماهر در فنون بحث میان فردی باشد و بیشتر اقدامات کنترل, ولی با دانش آموزان  سهیم است. این الگو باعث استقلال و خود محبت دهی و آزاد اندیشی می شود. مراحل الگو عبارتند از:

۱- استقرار فضایی از پذیرش مشارکت ( تشویق دانش آموزان برای مشارکت و سخن گفتن)

۲- طرح مسئله برای بحث بوسیله دانش آموزان یا معلم و بررسی پیامدهای آن

۳- بررسی قضاوت ارزشی توسط فراگیران در خصوص مسئله

۴- تعیین اقدام دیگر جایگزین از طریق توافق دانش آموزان که کدام مسئله را پیگیری نمایند.

۵- التزام علمی دانش آموزان در برابر جمع

۶- پیگیری رفتاری از طریق سنجش رفتارهای جدید ایجاد شده در دانش آموزان  .

الگوی پژوهش گروهی ( تفحص گروهی )

این الگو برای کمک به دانش آموزان در تقویت مردم سالاری, تشریک مساعی و آموزش آنها از طریق همکاری کاوشگرانه در فهم و مسائل اجتماعی و تحصیلی است در این الگو معلم مانند یک مشاور عمل می کند و بایستی بتواند به درخواستهای دانش آموزان پاسخ دهد و به کمک آنها نیازمندیهای آموزش را فراهم آورد. این الگو نیازمند یک جو مثبت برای استدلال و مذاکره می باشد و در همه سنین و سطوح تحصیلی و انجام کارهای گروهی کاربرد مناسبی دارد. این الگو در نهایت منجر به کاوشگری منظم , کنترل و پویش موثر گروهی, تقسیم کار, مردم سالاری, تعهد و تمایل نسبت به کاوشگری و هم کوششی در دانش آموزان می شود. 

 

الگوی آموزش آزمایشگاهی

این الگو باعث افزایش فهم اجتماعی , مهارت , توانایی یادگیری و تقویت کار گروهی در دانش آموزان می شود. معلم در این الگو نقش مشاور را ایفا نموده و دانش آموزان را حمایت می نماید. در نهایت منجر به تقویت یادگیری و آموزش در بستر پژوهش در آنها می شود. این الگو برای کلیه دروس به ویژه علوم دقیقه و در تمام دوره های تحصیلی و سنین مختلف کاربرد دارد. 

الگوی کاوشگری علوم اجتماعی

این الگو باعث درک مسائل اجتماعی, از قبیل مردم شناسی, جامعه شناسی, فرهنگ شناسی, مهارت عقلی, آموختن اطلاعات, تشکیل مفاهیم و استفاده مناسب از مفاهیم در دانش آموزان می شود. در این الگو معلم موقعیت کاوشگری را ایجاد و از دانش آموزان می خواهد تا به بررسی و نتیجه گیری در مورد آن بپردازند. این الگو در تمام سنین و دوره های تحصیلی به ویژه در درس علوم اجتماعی کاربرد دارد. و در نهایت باعث تقویت فهم و درک دانش آموزان در خصوص مسائل اجتماعی می شود. 

الگوی یادگیری در حد تسلط آموزش مستقیم

(نظریه اجتماعی یادگیری )

هدف این الگو ایجاد و تقویت مهارتهای اساسی, مطالب آموختنی از ساده به مشکل و دادن مطالب درسی به صورت انفرادی به دانش آموزان و استفاده از تکنولوژی دیداری و شنیداری و دانش آموزان است. در این الگو معلم حامی دانش آموزان است و به آنها کمک می کند تا مستقل یاد بگیرند. این الگو در نهایت دانش آموزان را قادر به تسلط بر محتوای علمی, تقویت انگیزه درس خواندن, توانایی کنترل خود و تقویت عزت نفس می نماید. این الگو در همه دوره های آموزشی و سنین مختلف کاربرد دارد.

الگوی آموزش برای رشد مفهوم و مهارت

این الگو معمولاً به دو صورت زیر است:

۱- الگوی نظریه و عمل:

مانند یک مهارت ریاضی که در آن مهارت با نشان دادن ممارست, باز خورد و نظارت در هم می آمیزد تا دانش آموز بر آن مهارت تسلط یابد.

۲- شبیه سازی که از توصیف موقعیت های زندگی ایجاد می شود.

مثال :معلم در درس جغرافیا, کره زمین است و یا از مولاژ استفاده می کند و اندامها و دستگاه های مختلف بدن انسان را نشان می دهد. در این الگو معلم نقش هادی و راهنما را دارد و بایستی یادگیری با تشکیل شرکت سهامی فکر بین دانش آموزان و معلم انجام گیرد این الگو در همه سنین و سطوح تحصیلی کاربرد دارد و در نهایت باعث افزایش مفاهیم و مهارتهای آگاهی درباره سیستمهای اجتماعی, همدردی, آگاهی از تنش تغییر و احساس اثر بخشی در دانش آموزان     می شود.»

 

منظور از افت تحصیلی چیست؟

افت تحصیلی کاهش نسبی فعالیت درسی و مطالعه یک دانش آموز در یک دوره نسبی  در مقایسه با دوره نسبی قبل از آن می باشد.مثلاً کسی که طی سه ماه نمرات در حد 15 داشته اما در دو هفته اخیر در تمامی یا تعدادی از دروس نمرات حدود 12 کسب کرده، می گوییم در حال حاضر نسبت به سه ماه پیش افت تحصیلی دارد. منظور از آوردن کلمه نسبی این است که افت تحصیلی تنها شامل دانش آموزان ضعیف نبوده حتی کسی که چند ماه پیش نمرات حدود 18 داشته اگر در حال حاضر نمرات حدود 16 کسب می کند ، دو نمره نسبت به دوره قبل افت دارد.

 

        عوامل موثر بر افت تحصیلی:

         ۱.     عوامل مربوط به خود دانش آموز

·        عوامل فیزیولوژیکی و جسمی مانند ضعف بینایی و شنوایی و غیره

·        عوامل ذهنی و روانی مانند میزان هوش و قدرت حافظه و سلامت روانی

·        نداشتن هدف واقعی و عینی و روشن از تحصیل

·        عدم انگیزش درونی برای تحصیل و مطالعه

·        نداشتن اعتماد به نفس کافی

·        ضعف اراده در تصمیم گیری های تحصیلی و مطالعه و اجرای تصمیمات

·        عدم برنامه ریزی دقیق از لحاظ زمان و میزان مطالعه روزانه

·        نداشتن روش مطالعه مناسب برای دروس مختلف

·        مهارت های مطالعه نادرست (مهارت های درست مطالعه در آخر این بحث ذکر  می گردد)

 

   ۲.    عوامل مربوط به خانواده

·        اختلاف خانوادگی و خانواده آشفته ، طلاق فیزیکی یا روانی والدین ، وجود نا مادری یا نا پدری و غیره

·        اختلاف فرزندان با خانواده مانند لجبازی با والدین و اعتراض به جو خانواده

·        وابسته و متکی نمودن فرزندان به والدین در امور درسی و تکالیف منزل از دوران ابتدایی

·    تحقیر ، سرزنش و مقایسه نادرست فرزندان با همسالان موفق و در نتیجه پایین آوردن اعتماد به نفس و خود پنداری آنان

·        تغییرات منفی در خانواده مانند ورشکستگی سیاسی و اقتصادی و اعتیاد و غیره

·    تغییر در جهت ارتقای سریع و غیر مترقبه سطح اقتصادی یا اجتماعی خانواده و از خود باختگی و غافلگیر شدن فرزندان و انواع انحرافات

        ۳ .     عوامل مربوط به مدرسه

·        گروه همسالان مانند مزاحمت و شوخی های نابجا در کلاس درس

·        رفتارهای نا مناسب عوامل اجرایی مدرسه مانند مدیر ، معاونین ، دبیران و مشاوران

·    جو عمومی حاکم بر مدرسه از لحاظ درسی مانند سخت گیری بیش از حد دبیران در دادن نمره به خاطر بالا فرض کردن سطح علمی مدرسه یا همرنگ شدن دانش آموز با سایر دانش آموزان ضعیف با فرض اینکه همه دانش آموزان مدرسه ضعیف هستند.

         ۴.  عوامل مربوط به اجتماع

دوستان نا باب

استفاده نادرست از کلوپ های ورزشی ، بدن سازی ، بیلیارد و غیره

استفاده نادرست از کافی نت ها و گیم نت ها

گذراندن وقت زیاد در خیابان ها و خارج از منزل

 

    مهارت های صحیح مطالعه

مطالعه با فاصله: مطالعه بی وقفه و مستمر موجب خستگی و بیزاری از مطالعه می شود؛ روش درست ، مطالعه ی با فاصله و استراحت در میان دو وعده مطالعه میباشد. مورد زیر الگوی مناسبی است ‍‍» 90 دقیقه مطالعه و 15 دقیقه استراحت ، 75 دقیقه مطالعه و 30 دقیقه استراحت ، 60 دقیقه مطالعه و 45 دقیقه استراحت ، 45 دقیقه مطالعه و استراحت نسبی زیاد و انجام سایر امور روزانه » یادتان باشد به هر میزان که میزان مطالعه در یک روز افزایش می یابد خستگی زیاد شده و به دقایق استراحت زیادتری نیاز دارید و مدت زمان مطالعه مرحله بعدی باید کاهش یابد.

عدم مطالعه در کنار وسایل صوتی و تصویری روشن

لب خوانی به جای بلند خوانی

مطالعه در حالت نشسته و آرامش به جای حالت حرکت و قدم زدن

مطالعه به موقع و بیدار نماندن در شب برای حضور مناسب در کلاس یا جلسه امتحان روز بعد

مطالعه نکردن در موقع خستگی

عدم مطالعه طوطی وار (بدون درک و تلخیص و طبقه بندی)

مطالعه نکردن با حالت افسردگی

شروع مطالعه از مطالب آسان به مشکل

مطالعه نکردن در حالت نگرانی و اضطراب

 

 

 

:افت تحصیلی یکی از موضوعاتی است که شاید همه دانش آموزان در طول سالهای تحصیل خود با آن دست و پنجه نرم کرده باشند.

گاهی اوقات افت تحصیلی از عوامل درونی نشات می گیرد و گاهی نیز عوامل محیطی دارد. اقتصاد بیمار ، تدریس بد ، وابستگی به کمکهای آموزشی خارج از مدرسه ، بیماری ، سرخوردگی های اجتماعی و خانوادگی و... از جمله عواملی هستند که هر کدام در افت تحصیلی دانش آموزان نقش بسزایی دارند.

یکی از دلایل عمده افت تحصیلی مخصوصا در دانش آموزان دوران دبستان وابستگی آنها به والدین است. مثلا وابستگی ای که در دوران ابتدایی بین والدین و فرزندان شکل می گیرد و وقتی آن نیروی کمکی به هر شکلی یا علتی نتواند دیگر به آنها کمک کند آن وقت زمینه افت تحصیلی در فرزند شما به وجود می آید. از آنجا که وابستگی به مرور زمان شکل می گیرد قطع وابستگی نیز باید در طول زمان صورت بگیرد. کودک شما باید روزی روی پای خود بایستد و بتواند تکالیفش را به تنهایی انجام دهد ، ولی عادت دادن او به این که همیشه کسی ، دوستی یا قوم و خویشی است که در دروس مدرسه به آنها کمک کند این تفکر که همیشه کسی برای تکیه کردن وجود دارد را در ذهن او تقویت می کند و سرانجام با از بین رفتن این تکیه گاه تحصیلی نشانه های افت تحصیلی در کارنامه فرزند دانش آموز شما جلب توجه می کند.

این به این معنی نیست که اصلا به دانش آموزان خود کمک نکنید بلکه هدف شما از کمک باید این باشد که او را در شرایطی قرار دهید که اگر ضعفی دارد روی پاهای خود بایستد. البته اگر شما به طور ناخواسته کودک تان را به خود وابسته کرده باشید با اولین تلاش نمی توانید شرایط لازم را برای داشتن استقلال تحصیلی در او به وجود بیاورید و حتی ممکن است قطع کمکهای آموزشی شما سبب افت تحصیلی موقت فرزند دانش آموزتان شود، ولی این دوره مدت زیادی به طول نخواهد انجامید ؛ البته شما باید زمان مناسبی را برای قطع کمکهای آموزشی خود انتخاب کنید. برای مثال در جریان امتحانات نباید یکدفعه پشت فرزند خود را خالی کنید.

بهترین زمان برای این کار وقتی است که امتحانات جدی در پیش روی فرزند دانش آموز شما وجود ندارد. اگر والدین ، فرزندان خود را به جای یادگیری در مدرسه به یادگیری در محیط خانه وابسته کنند برای همیشه معلول یک علت بزرگ باقی خواهند ماند.

مشکلات خانوادگی

دعواهای خانوادگی زن و شوهر و تداوم آنها یکی از عواملی است که بشدت سبب تضعیف روحیه و افت تحصیلی دانش آموزان می شود. از آنجایی که کودکان در چنین لحظاتی زود انرژی و توان خود را از دست می دهند و نمی توانند همزمان با تحصیل بار مشکلات خانوادگی را نیز به دوش بکشند خسته و ناتوان می شوند و اولین آثار خستگی روحی آنها را می توان در کیفیت نمرات درسی آنها مشاهده کرد.

والدین نباید در چنین شرایطی از فرزند دانش آموز خود توقع نمرات خوب داشته باشند و به او بگویند این دعواها ربطی به تو ندارد. چنین چیزی غیر ممکن است زیرا فرزندان جزیی از محیط خانواده هستند و هر چیزی چه مثبت چه منفی تاثیرات زیادی روی آنها در محیط خانواده خواهد داشت. این وظیفه والدین است که مراقب روحیه فرزندان دانش آموز خود باشند تا مانع از فرورفتگی شخصیتی آنها شوند و به این ترتیب راه را بر هر نوع زمینه انحرافی که در چنین لحظاتی آینده فرزندان را تهدید می کند ببندند.

اظهارات نامناسب در حضور دانش آموزان

گاهی اوقات یکی از عوامل افت تحصیلی دانش آموزان معلمها هستند. گاهی دیده شده تعدادی از معلمان بعضی اوقات در سر کلاس درس شروع به شکایت از وضع مادی خود می کنند و ناخواسته این پیغام را برای دانش آموزان می فرستند که تحصیل در شرایط امروز جامعه فایده ای ندارد و کسانی که در جستجوی وضع مادی بهتری می گردند باید آینده بهتر را در بازار کار جستجو کنند. باید به خاطر داشت که این تبلیغات سوئ دانش آموزان را منحرف می کند و همین انحراف از تحصیل زمینه ساز افت تحصیلی آنها می شود. 

اعتماد به نفس دانش آموز خود را تقویت کنید

 

 

 

 

 

کمبود اعتماد به نفس در دانش آموزان یکی از عواملی است که دانش آموزان را از تلاش و خودباوری باز می دارد و سبب افت تحصیلی شدید آنها می شود. والدین باید به دانش آموزان خود کمک کنند تا خودشان را باور کنند و بتوانند خلاقیت های تحصیلی خودشان را بروز دهند. ترس از رفوزه شدن یا گرفتن نمرات بد در امتحانات آخر سال یکی از عوامل خطرناکی است که سبب افت تحصیلی شدید دانش آموزان می شود.

ترس از شکست ، انرژی دانش آموزان را ضعیف می کند و آنها را به عقب هل می دهد. می شود با صحبت کردن و تعریف خاطراتی از دورانی که خودتان نیز دانش آموز بودید ترس آنها را از امتحانات کاهش دهید. بعضی از دانش آموزان خیلی زودرنج هستند و به همین علت زود به مرز افسردگی می رسند. والدین باید به آنها راه مبارزه با مشکلات را بیاموزند. باید به فرزند دانش آموز خود بیاموزید تمام مشکلاتی که بر سر هر انسانی می آید به خاطر این است که آنها نتوانند خوب پیشرفت کنند و مشکلات نیز همین را می خواهند. به فرزند دانش آموز خود بیاموزید که مقاومت و استقامت را در خود تقویت کند. البته والدین خود باید الگوی مناسبی برای فرزندان باشند. هر گام موثری که شما در راه تقویت اعتماد به نفس فرزندتان بر می دارید زمینه سازی برای پیروزی های تحصیلی آینده آنها خواهد شد.

مثلا وقتی معلمی به جای تقویت انگیزه دانش آموزان برای ادامه تحصیل و کسب نمرات بهتر به آنها می گوید که پول در بازار ریخته و با گفتن این که ما هم اشتباه کردیم آمدیم معلم شدیم و با شما کله پوک ها سر و کله می زنیم یا اگر رفته بودیم به بازار ، حالا وضع ما بهتر از اینها بود این گونه افکار را در سر کلاس درس مطرح می کنند و مقام معلم را پایین می آورند ، همین پیام در ذهن دانش آموزان تاثیر می گذارد و سبب انحراف ذهنی آنها می شود.

به همین ترتیب والدین نیز در افت تحصیلی خیلی نقش دارند. یک حرف می تواند سرنوشت دانش آموزی را عوض کند و سبب دلسردی او از ادامه جدی تحصیلات شود. باید مراقب اظهاراتی که در حضور دانش آموزان درخصوص آینده و فارغ التحصیل شدن می شود بود. بعضی از والدین ناخواسته این طرز فکر را در ذهن فرزندان خود به وجود می آورند که درس خواندن به بیراهه رفتن است. به خاطر داشته باشید از آنجا که فرزندان شما در سن کم تجربگی هستند و از اظهارات اطرافیان نزدیک خود الگوبرداری می کنند نباید در حضور آنها چیزهایی را بیان کرد که تاثیرات منفی بر آنها داشته باشد.

دوستان ناباب

یکی از عوامل دیگر که سبب افت تحصیلی شدید دانش آموزان می شود معاشرت با افراد ناباب است. فراموش نکنید که دوستان در سرنوشت فرزندان شما نقش خیلی موثری دارند. بکوشید به طور غیر مستقیم کنترلی روی دوستان فرزندان خود داشته باشید و مراقب ارتباطهایی که آنها با دیگران در خارج از محیط خانواده برقرار می کنند باشید. در مدرسه دانش آموزان زیادی با افکار و شخصیت های متفاوت وجود دارند که همگی آنها می توانند تاثیرات مثبت و گاه نامطلوبی روی فرزند شما داشته باشند. طبیعتا شما همیشه نمی توانید همراه فرزند خود باشید ، ولی می توانید به او بیاموزید هر کسی را به دوستی قبول نکند. بکوشید علاوه بر داشتن شناختی از دوستان نزدیک فرزندان خود شناختی نیز از خانواده آنها داشته باشید.

 

غذا و بیماری

بیماری می تواند در افت تحصیلی دانش آموزان نقش داشته باشد. والدین همواره باید مراقب جسم و روح فرزندان خود باشند و به تغذیه آنها در طول سالهای تحصیل بخصوص هنگام امتحانات اهمیت ویژه ای قائل شوند. دانش آموزان باید غذای مناسبی میل کنند تا انرژی مورد نیاز برای یادگیری در سر کلاس درس را داشته باشند. دانش آموزانی که غذای کافی نمی خورند همواره در سر کلاس درس خسته ، افسرده و زودرنج هستند و چیزی یاد نمی گیرند.

کشش به سوی غیر همجنس

خیلی از دانش آموزان در فاصله سالهای راهنمایی - دبیرستان دل به عشقهای زودرسی می دهند که سبب انحراف فعالیت های ذهنی آنها از مطالب درسی به احساسات زودگذر می شود. در چنین شرایطی دانش آموزان به جای صرف انرژی خود برای مطالعه دل به احساسات خود و طرف مقابل می دهند و تمام تلاش خود را برای جلب توجه طرف مذکور متمرکز می کنند و از مسیر اصلی منحرف می شوند. باید دانست کمبود عاطفه در دانش آموزان به سرعت خود را نشان می دهد.

والدین می توانند برای بازگشت مجدد فرزند دانش آموز خود به مسیر اصلی زندگی نقش موثری در این خصوص ایفا کنند. ارتباط برقرار کردن با غیرهمجنس در طول تحصیل در سال های آخر دبیرستان که سالهای سرنوشت سازی در آینده دانش آموزان هستند سبب تغییر هدف و علاقه می شود. به دانش آموزان خود بیاموزید که دوست داشتن درس و نه دوست داشتن دیگران آنها را به پیروزی می رساند. دانش آموزانی که از درس راهی برای رسیدن به هدف نساخته اند انگیزه هم برای پیروزی ندارند.

تکلیف خانه

تکلیف دانش آموزان در منزل فعالیتی هدفدار، تکنیکی و وسیله ای در خدمت یادگیری است لذا نباید آنرا به منزله وسیله ای جهت پر کردن اوقات فارغت دانش آموزان و یا سرگرم کردن آنان تلقی نمود. تکلیف باید با تواناییها و علایق دانش آموزان مطابقت داشته باشد.

مدت تکلیف باید متناسب باشد با مدت زمانی که لازم است دانش آموز در منزل صرف امور درسی کند. ولی گهگاه این تناسب رعایت نمی شود. و تکالیف سنگین بر دانش آموزان تحمیل می شود که موجب خستگی و دلسردی می شود.

«کرزیک (1966) در یکی از مطا لعاتش از محصلین علل بی میلی شان به انجام تکالیف را جویا شد. آنان عمدتاً این سه مورد را ابراز داشتند: مزاحمتهای درون خانه _ عدم جذابیت تکالیف _ تماشای تلویزیون _ آموزگاران نیز مهمترین علل را به ترتیب عدم علاقه به درس و مدرسه _ زیاد بودن تکالیف و عدم رسیدگی و کنترل اولیاء ذکر کرده اند. »1

معلم باید در خصوص زمانی که هر دانش آموز برای انجام تکلیف صرف می کند و نیز از علاقه پشتکار، استعداد، سرعت عمل، و... اطلاعات کافی داشته و بر این اساس برای دانش آموز تکلیف تعیین کند. و گاه نیز دانش آموز به دلخواه خود از بین آنها، تکلیف برای خود انتخاب کند.

محتوای کتب درسی

از عوامل مهم و تعیین کننده در افت یا پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کتابهای درسی است که به دانش آموزان ارائه می شود. این مسئله از دو جهت در نظام آموزشی حائز اهمیت است. اول آنکه: ارزشیابی تحصیلی و استخدامی، تعیین صلاحیت علمی افراد و نیز ملاک ورود به دانشگاهها و مراکز آموزشی عالی، و... بر محور کتابهای درسی و فهم محتوای آن استوار است. دوم اینکه: اگر بگوییم کتب درسی تنها وسیله آموزشی است که در اختیار معلمین قرار می گیرد، سخنی به گزاف نگفته ایم.

اکنون این سئوال به جاست که آیا تنه هدف نظام تعلیم و تربیت انتقال محتوای کتب درسی به دانش آموزان است؟ آیا انتظار جامعه، از نظام آموزشی تنها انباشته کردن اصطلاحات و مفاهیم موجود در کتب درسی است در ذهن دانش آموزان یا نه آنچه مهم است، تربیت صحیح و اسلامی دانش آموزان است. یعنی ایجاد جو و محیطی مطلوب در مدرسه برای رشد و پرورش استعداد های نهفته و شکوفا کردن قوه ابتکار و خلاقیت، آموزش آداب و ارزشهای اسلامی به دانش آموز است تا با آمادگی قبلی کافی افرادی سازنده برای جامعه تربیت شوند.

«آنچه باید در هر نظام تعلیم و تربیت و ملحوظ باشد، تربیت شهروندان سازگار، ساختن و پرداختن شخصیتهای سالم، انتقال علوم و معارفی است که ابعاد وجود مختلف جهان هستی را می شناساند. » 2پر واضح است که انتقال علوم و معارف تنها نقش ابزار و مقدمه دارند نه هدف. لکن متأسفانه آنچه در نظام آموزشی ما به عنوان هدف اصلی قلمداد می شود تنها انتقال دانش و معارف موجود در کتابهاست!

مدیرکل دفتر آموزش و پرورش پیش دبستانی وابتدایی به برنا خبر داد :

کاهش افت تحصیلی در دوره دبستان

مدیرکل دفتر آموزش و پرورش پیش دبستانی و ابتدایی گفت : افت تحصیلی براساس آمارها در دوره دبستان کاهش پیدا کرده است .

علیرضا رحیمی در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی برنا ضمن بیان این مطلب گفت: آمار قبولی در سال تحصیلی 86-87 دردوره دبستان 08/98 درصد در کل پایه ها بوده است و مردودین نیز 92/1درصد بوده اند که در کل تعداد مردودین در کل پایه ها 110825 اعلام شده است .

وی با بیان این که آمارها کاهش افت تحصیلی دراین دوره را نشان می دهند ،تصریح کرد:در سال تحصیلی 85 -86 تعداد قبولی درکل پایه ها    80/97 بود و در صد مردودین در کل پایه نیز 20/2 بود و تعداد کل مردودین درکل پایه ها 126539 بود که این ارقام افزایش قبولی وکاهش مردودین را نشان می دهد.

رحیمی با اشاره به انتقاد برخی کارشناسان که یکی از دلایل افت تحصیلی در مناطق روستایی و محروم را استفاده از سرباز معلم ها عنوان می کنند ،گفت :این انتقاد که از دلایل افت تحصیل در مناطق روستایی ومحروم استفاده از سرباز معلم ها باشد منطقی نیست و هیچ پژوهشی آن را به اثبات نرسانده است ،چنانچه ما سرباز معلم های فداکار تحصیل کرده و تلاشگری داریم که در بسیاری از عرصه های علمی ،تدریس و فعالیت های مکمل و فوق برنامه موفق هستند .

وی تاکید کرد: همه کسانیکه به عنوان سرباز معلم افتخار خدمت در نظام مقدس تعلیم و تربیت را پیدا می کند قبل از شروع به کار در دوره های آموزشی لازم شرکت و پس از موفقیت در آن به تدریس اشتغال پیدا می کنند .

رحیمی در پاسخ به این پرسش که امکان هدایت معلمان مازاد به مدارسی که از سرباز معلم استفاده می کنند وجود ندارد ،گفت: با استفاده از روش جدید ساماندهی ، بازنشستگی زودرس بطور معمول بحث مازاد نیرو در دوره ابتدایی منتفی است . با این حال وزارت آموزش تدابیری را جهت هدایت معلمین مازاد در همه دوره های تحصیلی از کلان شهر ها و مناطق احیانا دارای نیروی مازاد اندیشیده است که به مرور در حال اجرا است .

نتیجه‌گیری
مسئله افت تحصیلی به عنوان قدیمی‌ترین و بحث‌انگیزترین مسئله آموزش و پرورش ایران در دهه‌های اخیر بوده است که فاصله بین وضعیت علمی موجود فراگیران با وضعیت مورد انتظار آنها از حد معقول و مقبول آن فراتر رفته است و منجر به خسارت‌های اقتصادی، روانی و اجتماعی گردیده است.
تحقیقات انجام شده نشان می‌دهد در کشور ما شکست تحصیلی زیاد و پرحجم بوده و از همان سال اول ابتدایی گریبانگیر برخی از دانش‌آموزان می‌شود. تحلیل‌های آماری نشان می‌دهند که این پدیده در ایران نیز همانند سایر جوامع گزینشی بوده و همه طبقات به یک نسبت با آن مواجه نیستند. این امر در مناطق محروم و روستایی و در میان حاشیه‌نشینان شهرها بسیار عمیق‌تر است.
متاسفانه گهگاه در ارائه آمار و ارقام، دقت لازم صورت نمی‌گیرد تا میزان و حجم واقعی معضلات آموزشی و فرهنگی مشخص گردد. وقتی در مواردی مانند مسئله بیسوادی آمار متفاوتی از 22 تا 32 درصد ارائه می‌شود، چگونه انتظار داریم برنامه‌ریزی درستی در این مورد بنماییم. متاسفانه بدتر از این، پاک کردن صورت مسئله، به جای حل مسئله در بحث افت تحصیلی قابل تامل است. یعنی به جای مردودی و تجدیدی، اجازه تکرار امتحان در نوبت‌های متوالی را به معنی کاهش افت تحصیلی بیان می‌کنند.

شناخت علل فردی، اجتماعی از یک طرف و علل ساختاری و آموزشی نظام تعلیم و تربیت از طرف دیگر مسائل را پیچیده‌تر کرد ه است. بدین منظور برای کاهش افت تحصیلی می‌توان از تغییر و نوآوری آموزش در عرصه تربیت هنر، نظام ارزشیابی، روش‌های تدریس، مشارکت اولیا، و سبک‌های مدیریتی مدارس استفاده کرد.

عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان

از مطالعاتی که در زمینه تأثیر برخی عوامل و متغیرها بر روی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان انجام گرفته است چه می توان فهمید؟

در این مقاله کوشش شده است یافته های عمده این مطالعات مورد بازنگری قرار گیرد. کشف اثرات متغیرها بر پیشرفت تحصیلی موضوع ساده ای نیست. نتایج پژوهش ها بر روی روابط و همبستگی ها باید در عمل مورد آزمایش قرار گیرند. هر یک از نتایج باید به دفعات متعدد به وقوع پیوندد تا به توان نسبت به صحت آنها اطمینان حاصل کرد.

مطالعات کیفی که بر پایه روش های مشاهده ای و تکنیک های مصاحبه انجام می گیرد، این امکان را به پژوهشگر می دهد که به نکات ظریفی که در کلاس نقش دارند و بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان موثرند که تشخیص آنها جز با بکارگیری این روش ها ممکن نیست.

1ـ برنامه درسی

       برنامه درسی را می توان به سه گروه  “برنامه درسی مورد انتظار (آنچه که در فهرست دروس و یا هدف های یادگیری مندرج است)،” برنامه درسی اجرا شده “ (آنچه که معلمین عملاً تدریس می کنند در زبان پژوهش به آن اغلب فرصت یادگیری می گویند) و “ برنامه درسی فرا گرفته”  (آنچه که کودکان واقعاً یاد می گیرند) تقسیم نمود. شواهد زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه تقاضای برنامه درسی در پیشرفت تحصیلی مؤثر است. به طور خلاصه می توان اظهار داشت که اگر دانش آموزان فرصت یادگیری چیزی را داشته باشند، معمولاً “آن را فرا می گیرند و اگر این فرصت برای آنها فراهم نباشد، از یادگیری آن محروم خواهند شد. به عبارت دیگر ، هر چه میزان تقاضا در “ برنامه درسی مورد انتظار” با ثابت فرض کردن بقیه عوامل بیشتر باشد، کودکان بیشتر یاد خواهند گرفت.

بسیاری از کشورهای در حال توسعه دارای مراکز برنامه ریزی درسی هستند، گر چه در بسیاری از کشورها برنامه های درسی برای رهایی از نفوذ برنامه های قدرت های استعماری گذشته به صورت “ملی” تدوین شده اند، هنوز در برنامه های درسی برخی از کشورها این وضعیت وجود ندارد و یا آنکه در طرف دیگر طیف به آنچه که در دیگر کشورها کودکان برای یادگیری بخصوص در زمینه خواندن، ریاضیات و علوم دارند، توجه کافی مبذول نشده است.

دو مقوله باید مورد توجه قرار گیرد یکی تکنولوژی برنامه ریزی درسی (Lewy 1978) و دیگری عوامل تعیین کننده برنامه درسی ، بسیاری از عوامل مطالعات اندکی نیاز دارند که مراکز برنامه ریزی درسی باید به انجام آن توجه داشته باشند.

تمایل به افزودن مطالب بیشتری به برنامه های درسی مشاهده می شود بدون آن که هرگز چیزی از آن کاسته شود. اخیراً حرکت هایی برای پیراسته کردن برنامه های درسی دیده می شود زیرا وضعیت کنونی و انباشتگی مطالب از جمله عوامل استاندارد پایین آموزشی به شمار می رود.

برنامه های درسی باید با دقت جرح و تعدیل شوند و باید توجه کرد که مدارس حداقل آنچه را که فارغ التحصیلان برای شروع به کار نیاز دارند به کودکان بیاموزند دانس آموزان باید همچنین پایه لازم را برای اینکه بتوانند به یادگیری پس از فارغت از تحصیل ادامه دهند و محتوایی را که بعداً به آن ها آموخته می شود،  سریعاً بیاموزند، در مدرسه کسب کرده باشند.

برنامه های متعددی نظیر ادغام آموزش و کار تولیدی یا اضافه شدن موضوعات پیش حرفه ای به برنامه های درسی مورد آزمایش و تجربه قرار گرفته اند. ارزشیابی از چنین برنامه هایی، مادامی که مسئله بیکاری حل نشده، تشویق به خود اشتغالی فارغ التحصیلان صورت نگرفته یا منابع مورد نیاز افزایش نیافته است، ناامید کننده به نظر می رسد.

بر اساس برخی از مطالعات، در حقیقت آن چه که برای خود اشتغالی بزرگسالان در مناطق روستایی و شهری بصورت بالقوه از سودآوری بیشتری برخوردار است، سواد آموزی و مهارت های محاسبه، دانش کشاورزی و یا تا حدودی دانش علمی است. از نقطه نظر مسائل تعلیم و تربیت، به نظر می رسد برخی از این برنامه های حرفه آموزی اگر معلمان از انگیزه کاری بالایی برخوردار بوده و آموزش موضوعات علمی را با آموزش مطالب نظری برای درک بهتر آن مطالب پیوند داده باشند کم و بیش نتایج جالبی دارند موفقیت آنها در حقیقت تا حدود زیادی به منابعی که در اختیار بوده است بستگی دارد.

برنامه های درسی اغلب مورد انتقاد قرار می گیرند و سبب عدم پیشرفت تحصیلی تلقی می شود. معمولاً در این امر عوامل عدیده ای دخالت دارند و دانش کم معلم نیز به وضوح یکی از مشکلاتی است که در بعضی از کشورها دلیل شکست برنامه های درسی می باشد.

زبان آموزش و زبانی که مواد آموزشی و کتابها به آن نوشته می شود از مسائل دیگر است. برای نمونه نیجریه پس از استقلال زبان انگلیسی را به عنوان زبان آموزش در پایه اول دبستان پذیرفت. در منطقه ای که در آن مردم به زبان Yorubaصحبت می کنند کودک باید ابتدا زبان محلی را بیاموزد و سپس زبان Yoruba و بعد وارد مدرسه ای شود که در آن آموزش به زبان انگلیسی صورت می گیرد.(نظیر کودک انگلیسی زبانی که وارد مدرسه ای می شود که در آن به زبان ژاپنی درس می دهند.)

مطالعاتی در مناطقی که از نیجریه که به زبان های Yoruba و Hausa تکلم می کنند صورت گرفته  نشان می دهد یادگیری کودکان وقتی با زبان محلی تحت آموزش قرار می گیرند بیشتر از زمانی است که آموزش آنها با زبان انگلیسی صورت می گیرد البته تغییر همه مواد آموزشی یا بازنویسی آنها به زبان های محلی کاری پر هزینه است. از طرف دیگر استفاده از زبان محلی ممکن است به یک موضوع سیاسی تبدیل شود زیرا بعضی از گروه ها ممکن است استفاده از زبان گروه دیگر را نپذیرند و در نتیجه این مشکل در بسیاری از کشورها حل نشده باقی بماند.

بالاخره امتحانات ملی باید آنچه را که در برنامه های درسی مورد توجه است منعکس کنند زیرا معلمین بر اساس محتوای سئوالات امتحانی تدریس می کنند. در تمامی این فعالیت ها مرکز برنامه ریزی درسی باید نقش قاطعی ایفا نماید.

1ـ کتاب های درسی و مواد آموزشی

          هر جا که کمبود کتاب و مواد آموزشی وجود دارد پیشرفت تحصیلی پایین تر است. تأمین یک کتاب به ازای هر دانش آموز (و تضمین اینکه کتاب ها به مدرسه برسند و مورد استفاده معلمین و دانش آموزان قرار گیرند.)، میزان پیشرفت تحصیلی و نرخ ماندگاری را افزایش می دهد. در فیلیپبن وقتی تعداد کتاب های درسی دوره ابتدایی از یک کتاب برای ده دانش آموز به یک کتاب برای دو دانش آموز تغییر یافت درصد قبولی دانش آموزان از 50 به 70 درصد در طی یک سال تحصیلی افزایش پیدا کرد (بانک جهانی 1989)

فولر (fuller 1986 ) نشان داد که کمبود کتاب درسی در برخی از موضوعات درسی مسئله ای وخیم تر از بقیه است ولی همواره این کمبود بر میزان پیشرفت دانش آموزان تأثیر می گذلرد مشکل اصلی این است که چگونه می توان کتاب درسی (یا حتی چند برگ) به تعداد کافی و به قیمت ارزان تأمین کرد و در عین حال تضمین نمود که مواد آموزشی به دست دانش آموزان خاصه به مدارس مناطق روستایی خواهد رسید. مطالعات انجام شده در زمینه توزیع کتاب های درسی در نیجریه و اندونزی مشکلات عدیده ای را که در این زمینه وجود دارد نشان می دهد که بر اساس آنها اقدامات اصلاحی آغاز شده است. چاپ کتاب های درسی به تنهایی کافی نیست بلکه باید مطمئن بود که این مواد به مدارس خواهند رسید که مشکل اجرایی است و این که آنها بوسیله معلمان مورد استفاده قرار خواهند گرفت که یک مشکل تعلیم و تربیتی و در عین حال اجرایی است. در ارتباط با مواد آموزشی امکان دسترسی داشتن دانش آموزان به کتاب ها از طریق کتابخانه مدرسه نیز مطرح است. مطالعات Fuller و Ifa هر دو نشان می دهد که هر چه تعداد بیشتری کتاب از کتابخانه مدارس توسط دانش آموزان به امانت گرفته شود میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بیشتر است و در مدارس ابتدائی هر چه تعداد کتاب هایی که در گوشه اتاق های درس قرار داده می شود بیشتر باشد میزان پیشرفت دانش آموزان در خواندن بیشتر خواهد بود.

1ـ معلم، روش تدریس و تربیت معلم

      پژوهش های زیادی در ارتباط با روش های تدریس و آنچه معلمان باید برای به دست آوردن پیشرفت بیشتر در امر فرایند یادگیری یاددهی انجام دهند، صورت گرفته است.

1-3- تجربه معلمان

       معلمان با سابقه گرایش بیشتری به سمت به پرورش مهارت های آموزشی و کلاس داری از خود نشان می دهند. آنها میزان وقتی را که برای امور اداری کلاس صرف می شود، کاهش می دهند. در بازگرداندن نظم به کلاس به سرعت عمل می کند و روش تدریسی را برمی گزینند که وظایف بیشتری را بر دوش دانش آموزان قرار دهد. (Anderson et al . 1988) از این بررسی نتیجه می شود که باید تمام کوشش را به کاربست تا معلمین مجرب به طور یکسان در مناطق شهری حاشیه شهرها و مناطق روستایی به کار گرفته شوند و ترک خدمت و جابجایی تقلیل یابد البته این مسئله با حقوق معلمان و ارتقاء منزلت آنها ارتباط دارد.

2-3- آماده کردن درس و نمره دادن

       معلمین که برای آماده ساختن درس و همچنین نمره دادن تکالیف درسی و کار کلاس دانش آموزان وقت گذاری می کنند نسبت به معلمینی که این کار را انجام نمی دهند، دانش آموزان آنها نتایج بهتری کسب می نمایند. اگر در تربیت معلم بر این موضوع تأکید شود و اگر معلمین برای در آمد اضافی مجبور به کار اضافی نباشند انتظار می رود فرایند یادگیری بهبود یابد.

3-3- مهارت ها

       معلمین که در نظر دانش آموزان سخت گیرتر و متوقع تر هستند معلمینی که توانایی برقراری سریع نظم را در کلاس درس دارا هستند معلمینی که به روش نظام مند از کار خود ارزیابی می کنند و بر آنچه که یک دانش آموز یاد گرفته یا یادنگرفته در برابر همه آنچه باید یاد می گرفت به درستی واقفند و به دانش آموزانی که مطالب را در بار نخست یاد نگرفته اند، فرصت فراگیری مجدد را می دهند و معلمینی که به دانش آموزان کمک می کنند تا میزان اهمیت مطالب را پی ببرند و بتوانند بین مطالب اصلی و فرعی تمیز دهند، در معلمی موفق تر از معلمین دیگرند و دانش آموزان آنها از پیشرفت تحصیلی بالاتری برخوردارند.

برخی از معلمین فداکار توانایی این را دارند که در محرومترین مناطق دانش آموزان را به فراگیری مطالب تشویق نمایند. آوالوس (Avalos . 1986) در این زمینه مطالعاتی در چهار کشور آمریکای لاتین انجام داده است و آنان را گل های سرخ فرهنگی نامیده است. لیکن مطالعات بیشتری نیاز است تا بتوان به شیوه کار این گونه معلمان که نتایج بسیار خوبی را در کار با دانش آموزان محروم بدست می آیند پی برد.

تحصیلات عمومی

       مطالعات Iea  ( Peaker . 1976) نشان می دهد که معلمینی که دارای مدارج تحصیلی بالاتری پس از دوره متوسطه می باشند نسبت به معلمینی که از مدارک تحصیلی پایین تر بر خوردارند موفقیت بیشتری داشته اند. البته این دستاورد برای مسئولان آموزش و پرورش کشورهایی که با کاهش بودجه آموزش و پرورش و با افزایش تعداد دانش آموزان روبرو هستند و مجبورند با گذراندن دوره های یک ساله برای فارغ التحصیلان سیکل اول یا دوم متوسطه آنها را برای تدریس در مدارس متوسطه آماده سازند، چندان تسلی بخش نیست.

تحصیلات در زمینه تعلیم و تربیت

       پاسو (Passow et al , 1976) هیچ گونه تفاوتی بین میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و طول دوره های آموزش تعلیم و تربیت معلمان آنها پیدا نکرده است. این نتیجه نشان می دهد که در محتوای دوره های تربیت معلم مشکلاتی وجود دارد. چه نوع فعالیت هایی برای تدریس/ یادگیری انواع مختلف هدف ها و وظایف آموزشی در موضوعات مختلف درسی مورد نیاز است؟ برخی از نتایج حاصله از فعالیت های معلمان که بر یادگیری دانش آموزان اثر بخش است قبلاً ارائه شد. از این گونه مطالعات است که محتوای قسمت های تربیتی دوره های تربیت معلم باید بیرون کشیده شود. این مطالعات همچنین نشان می دهد که می توان مدت زمانی را که به آموزش مطالب تعلیم و تربیت به معلمان اختصاص داده می شود کاهش داد مشروط بر آنکه انتخاب درستی از آنچه که برای معلمان ضرورت دارد، انجام شده باشد.

آموزش ضمن خدمت به صورت معمول است: دوره های کوتاه مدت یک هفته ای و آنچه که آموزش از طریق کار نامیده می شود.

در حالت دوم معلمین در طی هفته به فعالیت خود یعنی تدریس در مدارس مشغول می شوند ولی در هفته یکبار (نصف روز یا تعطیل آخر هفته) به همراه معلمین مدارس همجوار در مرکز معلمان (یا در اتاقی از یکی از مدارس) دور هم جمع می شوند. آنها به بحث پیرامون مشکلات مشترک می پردازند و افرادی را نیز به عنوان ناظر یا راهنما به جلسات خود دعوت می کنند. گفته می شود که آموزش از نوع اول فقط دو برابر مدت آموزش اثر بخش است و بعد از آن ارزش خود را از دست می دهد. یعنی اگر طول دوره ضمن خدمت یک هفته باشد معلمین تا دو هفته آنچه را که آموخته اند در کلاس درس به کار خواهند بست و بعد از آن به شیوه گذشته عمل خواهند نمود. Flugger نشان داده است که اثرات آموزش از طریق کار بر روی فعالیت های معلمان (و یادگیری شناختی) ماندگارتر از اثرات آموزش به شیوه دوره های ضمن خدمت کوتاه مدت خواهد بود. در این زمینه نیز قبل از نتیجه گیری کلی باید پژوهش های بیشتری انجام گیرد.

در برخی از کشورها آموزش ضمن خدمت اجباری نیست. نتایج مطالعات IEA نشان می دهد که وقتی آموزش معلمان با فعالیت های عملی توام باشد (نظیر تولید مواد آموزشی، ساختن ابزار ارزیابی) موفقیت آنها در امر تدریس بیشتر از معلمانی است که دوره های آموزشی را ندیده اند و یا دوره هایی را گذرانده اند که صرفاً جنبه نظری داشته است.

در بسیاری از کشورها هنگامی که معلمین در کلاس های ضمن خدمت شرکت می کنند دانش آموزان آنها تعطیل می شوند و به این ترتیب برای شرکت معلمان در این گونه کلاس ها هیچ گونه پرداخت اضافی صورت نمی گیرد. در برخی از کشورها نیز برای شرکت معلمان در دوره های ضمن خدمت حق الزحمه هزینه سفر و مأموریت پرداخت می شود که می توانند بسیار پرهزینه باشد.

پیشنهاد می شود که آموزش ضمن خدمت یا از طریق کار اجباری و حق الزحمه ای هم بابت آن پرداخت مگردد. این دوره ها لازم است به جنبه های عملی بیشتر توجه کنند و بر آموزش از طریق کار بیشتر تأکید شود.

1ـ مدت زمان تحصیل در مدرسه و منزل

        مدت زمانی که به آموزش اختصاص داده می شود در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نقش زیادی دارد. بطور کلی هر چه کودکان زمان بیشتری صرف مطالعه نمایند. با ثابت نگهداشتن بقیه عوامل مطالب بیشتری فرا خواهند گرفت. تعداد روزهای مفید سال تحصیلی بین کشورها از 120 روز تا 240 روز در نوسان است.  تعداد ساعات آموزش روزانه 2 تا 7 ساعت می باشد. سن ورود به مدرسه از 4 سالگی تا 7 سالگی و (حتی بیشتر) تغییر می کند. بنابراین برای کودکانی که تا سن 14 سالگی در مدرسه می مانند ، تعداد ساعات آموزش می تواند بین 4000 تا 10000 ساعت در نوسان باشد.

باید توجه داشت که تعداد ساعات واقعی که به امر آموزش اختصاص داده می شود ممکن است با آنچه که بر روی کاغذ می آید متفاوت باشد. کشورهای زیادی وجود دارد که در آنها سال تحصیلی رسماً 240 روز است ولی در عمل دانش آموزان 30 روز از سال تحصیلی را به دلیل تعطیلات عمومی دیدار شخصیت ها و غیبت معلمین ناشی از بیماری، فوت و ازدواج خانواده، شرکت در کلاس های ضمن خدمت و غیره آزاد هستند. بنابراین تعداد روزهای واقعی تحصیل به مراتب کمتر خواهد بود. حضور معلم در مدرسه مسئله ای است که نیاز به توجه ویژه دارد. در برخی از کشورها اقداماتی باید صورت گیرد (برای نمونه، دخالت دادن انجمن محلی یا والدین در مدیریت مدرسه) تا معلمان برای تدریس در مدارس حضور پیدا کنند.

در خصوص مدت زمانی که باید به آموزش هر ماده درسی اختصاص یابد و اینکه چند ساعت در هفته و برای مدت چند سال یک ماده درسی باید آموزش داده شود، مطالعات زیادی مورد نیاز است.

کارول (Carroll,1975) پیشنهاد کرد برای اینکه یک دانش آموز به خواندن درک مطلب زبان فرانسه به عنوان زبان خارجی تسلط یابد، به طور متوسط به شش سال مطالعه مداوم (با چهار یا پنج جلسه هفتگی) برای 40 هفته در سال نیاز دارد که دانش آموزان از انگیزه خیلی بالا برخوردار باشند و شرایط تدریس نیز بسیار خوب باشد این مدت را می توان حداکثر به 4 سال تقلیل داد.

مدت زمان آموزش را می توان از جنبه دیگری هم مورد مطالعه قرار داد و آن مدت زمانی است که عملاً در کلاس درس به امر یادگیری و تدریس اختصاص می یابد و مدت زمانی که دانش آموزان عملاً برای یادگیری در کلاس صرف می کنند (در مقابل خیال پردازی و غیره) بسیاری از مطالعات انجام شده در این زمینه نشان می دهند که هر چه این مدت زمان بیشتر باشد با ثابت نگهداشتن بقیه عوامل، میزان یادگیری دانش آموزان بیشتر است.

بالاخره، تکالیف درسی از اهمّیّت زیادی برخوردار دارند. دانش آموزانی که تکالیف درسی بیشتری انجام می دهند، در مقایسه با بقیه موفق ترند هر چند که آن تکالیف مورد ارزشیابی و نمره گذاری قرار نگیرند. اگر به تکالیف درسی نمره داده شود و معلم ویژگی های هر دانش آموز را مورد توجه قرار دهد و به او کمک کند تا نقاط ضعف خود و راه اصلاح آنها را بشناسد، میزان یادگیری به مراتب افزایش می یابد. بدیهی است اگر معلمین از انگیزه کافی برای کار کردن برخوردار نباشند یا به فعالیت های دیگر در ساعات بیکاری مشغول شوند، احتمال اینکه تکالیف درسی دانش آموزان مورد نمره گذاری قرار گیرد کم خواهد بود.

1ـ سازمان و تسهیلات مدرسه

       مطالعات (Fuller IER,Ibid ) نشان می دهند که هیچ گونه اختلافی بین میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در مدارس کوچک و بزرگ با تعداد دانش آموزان متفاوت مشاهده نشده است و در نتیجه می توان ابعاد مدرسه را افزایش داد مشروط بر آنکه مدیران این گونه مدارس قبلاً آموزش های مناسب را دیده باشند.

در رابطه با نقش تراکم کلاس (تعداد دانش آموزا در کلاس) بطور کلی مطالعات نشان می دهند که در کلاس های کم تراکم موفقیت دانش آموزان بیشتر نیست، مگر آن که تراکم کلاسی کمتر از 15 نفر باشد که در این صورت امکان آموزش انفرادی فراهم می شود. همچنین می توان اظهار داشت که میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در کشورهای صنعتی در کلاس های بیش از 45 نفری و در کشورهای در حال توسعه در کلاس های بیش از 55 نفری کاهش می یابد. جالب توجه است که در مقایسه تطبیقی انجام شده بین دانش آموزان پایه پنجم 15 کشور کره با تراکم 60 نفر در کلاس و ژاپن با 42 دانش آموز در کلاس رتبه اول را بدست آورده اند (IEA , 1988) بنابراین آنچه در پیشرفت دانش آموزان نقش مهمی ایفا می کند، تراکم کلاسی نیست بلکه آن چیزی است که در کلاس اتفاق می افتد. در مورد کلاس های با تراکم بیش از 60 دانش آموز در کلاس هیچ گونه مطالعه ای در دسترس نیست و به نظر می رسد که عدد 60 را  بتوان به عنوان تراکم حدأکثر به حساب آورد البته مشروط بر آن که اتاق درس به اندازه کافی برای آن تعداد دانش آموزان بزرگ باشد و معلم قبلاً با شیوه تدریس در این گونه شرایط آشنا شده باشد.

یکی از مشکلاتی که وجود دارد این است که معلمین معمولاً برای تدریس در کلاس های با تراکم متوسط آماده می شود. باید توجه داشت که اگر تراکم کلاسی بالا رود، معلمین باید آموزش های لازم را برای تدریس در کلاس های با تراکم بالا ببینند. همچنین باید انگیزه کافی برای حضور آنها در کلاس های پر تراکم به وجود آید که به سادگی ممکن نیست.

استفاده از مدارس دو شیفت و سه شیفت این امکان را می دهد که بدون افزایش هزینه ای سرمایه ای بتوان از تعداد بیشتری دانش آموز ثبت نام کرد. در صورتی که معلمین فقط در یکی از نوبت ها تدریس کنند به نظر می رسد اینکه دانش آموز در کدام نوبت در مدرسه حضور یابد، تأثیری در پیشرفت تحصیلی وی نخواهد داشت. البته بسیاری از معلمان برای بدست آوردن درآمد بیشتر در دو نوبت (گاهی در دو مدرسه متفاوت) تدریس می کنند از والدین نیز ترجیح می دهند فرزندان آنها در نوبت اول که هوا خنک تر است و کودکان آماده ترند، به مدرسه بروند. گرچه در بسیاری از کشورها مدارس بصورت دو یا چند نوبتی در آمده اند، به نظر می رسد که تأثیر چندانی بر نتایج نداشته است. جمع آوری اطلاعات بیشتر در این زمینه بسیار مفید خواهد بود.

 

 

1ـ مدارس شهری و روستایی

در بسیاری از کشورها، بین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مناطق شهری و روستایی اختلاف زیادی مشهود است و به ندرت ممکن است این اختلاف به نفع مناطق روستایی باشد، مگر در مقایسه با مناطق پست حومه شهرهای بزرگ که ممکن است از کیفیت پایین برخوردار باشند. در بقیه موارد این مناطق روستایی هستند که از وضعیت بدتری نسبت به مناطق شهری برخوردارند.

در این خصوص باید توجه کرد که تخصص نابرابر منافع بین مدارس مختلف در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان آن مدارس مؤثر است. اطلاع از نسبت تعداد میز و نیمکت به ازای هر دانش آموز تعداد تخته سیاه قابل استفاده به ازای هر اتاق درس، تعداد اتاق های درس با کف خشتی، چوبی، سیمانی تعداد روشنایی به ازای هر اتاق درس، تجهیزات مورد نیاز برای آموزش عملی علوم (ویا حتی در کشورهای غنی تر، فضای آزمایشگاه و کاربرد آنها به ازای هر دانش آموز) و… با استفاده از نتایج سرشماری به سادگی میسر است.

وقتی دستیابی به این گونه اطلاعات اساسی در سطح ناحیه، منطقه یا کشوری ممکن نباشد به ناچار باید حدأقل هر چند سال یکبار این گونه اطلاعات جمع آوری شود. می توان در جایی که سرشماری صورت نمی گیرد. این گونه اطلاعات را با استفاده از روش نمونه گیری به دست آورد داده  باید تجزیه و تحلیل شوند و اقدامات مناسب برای هر چه بیشتر بر قرار کردن برابری بین مدارس انجام گیرد. از انجمن های محلی نیز می توان در این زمینه کمک خواست. از سیاست ملی هند در این مورد می توان بسیاری مطلب آموخت. تسهیلات اساسی نظیر دو اتاق نسبتاً وسیع تخته سیاه، نقشه، نمودار و دیگر مواد آموزشی برای همه مدارس ابتدایی باید فراهم گردد.

مشکلات ویژه ای در مدارس مناطق دور افتاده وجود دارد. مدارس در این گونه مناطق اغلب کوچک هستند و گاهی فقط یک معلم دارند که باید شش پایه دوره ابتدایی را به تنهایی تدریس کند. در چنین شرایطی باید آموزش های لازم به معلمین داده شود و در این زمینه کشورهای در حال توسعه می توانند از تجربیات کشورهای پیشرفته استفاده کنند. مشکل دیگر جذب معلمین برای کارکردن در مدارس روستایی (اغلب دور افتاده) و نگهداری آنها در این گونه مناطق است.

عدم تمایل معلمین آموزش دیده برای رفتن و ماندن در مناطق روستایی به خوبی آشکار است. کیفیت معلمین مناطق روستایی با میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ارتباط دارد. پاداش نقدی و تأمین مسکن رایگان که می تواند پرهزینه باشند همیشه کافی نیستند.

نقش مدیر مدرسه نیز بسیار حائز اهمیت است. فولر (Fuller,1986) نشان داده است که نقش مدیر مدرسه اغلب با نوع مدرسه (نظری، حرفه ای) و فرهنگ محیط در ارتباط است. آموزش رسمی مدیران مدارس پس از انتخاب آنها به این سمت، اثرات مثبتی بر نحوه اداره مدرسه داشته و باید احتمالاً بخشی از آموزش ضمن خدمت یا از طریق کار تلقی شود. هزینه این آموزش از طریق کار ناچیز است مگر برای گروهی که در رابطه با محتوای این دوره و تهیه مواد آموزشی مورد نیاز فعالیت می کند. محتوای آموزشی این دوره ها باید به صورت ملی تهیه شوند و در هنگام بررسی محتوای چنین دوره هایی در دیگر کشورها به ویژه کشورهای صنعتی باید دقت کامل مبذول گردد.

در مناطقی که بیشتر والدین بی سواد یا کم سواد هستند، مدیران مدارس می توانند برنامه هایی را برای والدین تهیه کنند و از این طریق در رفتار والدین تغییر ایجاد کنند. برای نمونه به آنها بیاموزند که فرزندان خود را مجبور کنند تا درس ها را برای آنان بخوانند، یا به والدین آنچه را که آموخته اند تعریف نمایند. چنین برنامه هایی اثرات بسیار شگفتی بر پیشرفت دانش آموزان به ویژه دانش آموزان پایه های دوم و سوم که از نظر خواندن ضعیف هستند داشته باشد.

اقدامات زیادی در این زمینه صورت گرفته که ارزش ثبت و خلاصه کردن را دارد. در تمامی این اقدامات نقش مدیران مدارس توجه بوده است.

1ـ آموزش از راه دور

وقتی از برنامه های آموزشی از راه دور و استفاده از رادیو یا وسایل ارتباطی دیگر به عنوان یک وسیله تکمیلی برای آموزش در کلاس درس استفاده شود، در بالا بردن پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می تواند مؤثر باشد. (Mcanany et al,1982)

 تولید اولیه برنامه های درسی پرهزینه است. لیکن هزینه سرانه به ازای هر دانش آموز کم خواهد بود. همان گونه که Mcanany et al  تأکید می ورزند، ضرورت است که هر یک از عناصر مورد آزمایش قرار گیرند و در صورت ضرورت قبل از اجرای برنامه تجدید نظر لازم در آنها صورت گیرد. وقتی تمرین ها خیلی به سرعت و بدون اجرای آزمایش های لازم شود، تأخیری بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نخواهد داشت و هزینه های اولیه تولید به هدر خواهد رفت.

عوامل زیادی وجود دارند که فرایند یادگیری را تحت تأثیر قرار می دهند و پژوهش های زیادی در این زمینه انجام شده که ارائه آنها در اینجا ممکن نیست. با گسترش پژوهش ها باید به توان تأثیرات عوامل مختلف را تشخیص داد. ضروری است نسبت به جمع آوری اطلاعاتی که پیشرفت دانش آموزان تأثیر مثبت یا منفی و یا احتمالاً تأثیری ندارند، اقدام شود. نظرات زیادی در این زمینه مجود دارد که این پژوهش ها می تواند صحت و سقم آنها را نشان دهد. به علاوه ضروری است هر کشوری مکانیزمی برای قضاوت در مورد سلامت آموزش و پرورش و هدف های برنامه ریزی در اختیار داشته باشد.

اولیاء و معلمین برای این که از وضعیت تحصیلی دانش آموزان در مواد درسی مختلف آگاه شوند و بدانند در چه قسمتی باید بیشتر کوشش نماید، نیازمند اطلاعات هستند، مدیر مدرسه نیاز دارد در باره نقاط قوت و ضعف هر یک از کلاس های مدرسه (در باره تفاوت های جنسی) اطلاعات داشته باشد و همچنین باید بداند و ضعف مدرسه او در هر پایه تحصیلی در مقایسه با مدارس مشابه دیگر چگونه است؟ مدیر مدرسه باید مجموعه فعالیت های مدرسه را برنامه ریزی کند و اطلاعات لازم را برای برنامه ریزی فعالیت های سال آینده در اختیار داشته باشد. مسئول منطقه باید بداند که هر یک از مدارس چگونه کار می کند، نسبت به تفاوت های شهری و روستایی و نظایر آن آگاهی داشته باشد تا بداند در چه قسمتی داد منابع بیشتر مفید خواهد بود و برای این کار نیازمند اطلاعات است. اداره برنامه ریزی ملی در زمینه نحوه عملکرد مناطق و استان های مختلف کشور نیازمند اطلاعات است. همچنین اطلاعاتی در زمینه نقش هر یک از عوامل (موقعیت مکانی، تجهیزات، آموزش معلمان، کیفیت تدریس، مدیریت مدرسه و … ) در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در مواد درسی مختلف و مناطق و مدارس نیاز دارد. اداره برنامه ریزی همچنین باید بداند که آیا فارغ التحصیلان و آموزش دیدگان در ارتباط با جامعه به آسانی کار پیدا می کنند و مشارکت آنها در توسعه اقتصادی و اجتماعی چگونه است؟ که این موضوع البته مطمح نظر این نوشته نیست.

چنین داده هایی را می توان از طریق بررسی های منظم جمع آوری و در اختیار تصمیم گیرندگان سطوح مختلف قرار داد. وقتی که نظام های آموزشی اطلاعات لازم را در چنین زمینه های اساسی نظیر تعداد دانش آموزان هر کلاس/مدرسه، تعداد اتاقهای درس ، کتاب و میز تحریر و نظایر آن در اختیار نداشته باشند، می توان به سادگی آنها را از طریق ارزیابی های منظم به دست آورد.

وقتی تفاوت های زیادی در تدارک و همچنین عملکرد مدارس یا مناطق نسبت به هم وجود داشته باشد می توان تأخیر این تفاوت ها را بر نتایج عملکرد مدرسه، نظیر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ، رفتار و مهارت های آنها ارزیابی نمود. این ها از اطلاعاتی هستند که برنامه ریزان آموزشی به آنها نیاز دارند.

ضمناً داشتن اطلاعاتی از دیگر کشورها و مقایسه میزان پیشرفت تحصیلی یک کشور با آن ها (به ویژه با کشورهایی که از نظر اقتصادی در مرتبه مشابهی دارند) و مقایسه میزان تفاوت ها در مقایسه با سایر کشورها می توان بسیار سودمند باشد.

نقش والدین در پیشرفت تحصیلی فرزندان

در گذشته آموزش مهارت های زندگی به کودکان برای ورود به زندگی اجتماعی توسط خانواده ها صورت می گرفت اما از زمانی که آموزش فرزندان به عهده نهادهای آموزشی قرار گرفت، نقش والدین هم در امور آموزشی کودکان کم رنگ تر شد.

در گذشته آموزش مهارت های زندگی به کودکان برای ورود به زندگی اجتماعی توسط خانواده ها صورت می گرفت اما از زمانی که آموزش فرزندان به عهده نهادهای آموزشی قرار گرفت، نقش والدین هم در امور آموزشی کودکان کم رنگ تر شد.

ولی امروزه با افزایش آگاهی ها، والدین می کوشند تا شرایط پیشرفت تحصیلی فرزندشان را خارج از محیط مدرسه نیز فراهم کنند.یک شهروند بجنوردی در این باره می گوید: هزینه های هنگفتی برای پیشرفت درسی فرزندانم صرف کرده ام ولی نتیجه چندانی نداشته است.محمد مهرپویا می افزاید: کاش مدرسه ها برای افزایش اطلاعات و آشنایی بیشتر والدین با نحوه آموزش صحیح و کمک به پیشرفت درسی بچه ها برنامه هایی ترتیب دهند.

مریم پورقربان هم عنوان می کند: فرزندم علاقه چندانی به درس و مدرسه ندارد و با این که همه گونه امکانات آموزشی را در منزل برای او فراهم کرده ام روزبه روز بر بی اعتنایی او به درس و مدرسه و ناراحتی و عصبانیت ما افزوده می شود.وی اضافه می کند: به دلیل تغییر روش تدریس و آموزش در مدارس و مشغله کاری زیاد، این روزها والدین باید برای آموزش و کمک به درس های فرزندان خود، مشکلات زیادی را پشت سر بگذارند.یک کارشناس ارشد علوم اجتماعی و مشاوره در این باره می گوید: امروزه بهره گیری از آموزش های مدرسه و پیشرفت تحصیلی از اهمیت به سزایی برخوردار است و خانواده ها برای موفقیت درسی و علمی فرزندان شان بسیار تلاش و مبالغ هنگفتی به این منظور هزینه می کنند.

اعظم اکرمی می افزاید: برای پیشرفت تحصیلی صرف هزینه های هنگفت و امکانات آموزشی و سیستم های مدرن و ... کافی نیست بلکه زمینه ها و شرایط خاصی برای پیشرفت درسی فرزندان لازم است.وی به اهمیت امنیت و آرامش در محیط زندگی به عنوان اولین شرط در پیشرفت تحصیلی اشاره می کند و می گوید: محیط زندگی باید سرشار از آرامش، آسایش و امنیت باشد تا بچه ها احساس ناامنی و اضطراب نکنند. وی یادآور می شود: درس خواندن در محیط ناآرام و ناامن خانه بسیار دشوار است و والدین می توانند با فراهم کردن محیطی سرشار از آرامش، به پیشرفت تحصیلی فرزندشان کمک کنند.وی تصریح می کند: برخلاف تصور عموم، سکوت بیش از اندازه؛ نه تنها برای درس خواندن مناسب نیست بلکه آرامش فرد را هم مختل می کند و تاثیر هرچیزی اگر به طور متعادل باشد، بیشتر است.

وی انگیزه کافی را دومین شرط پیشرفت تحصیلی می داند و عنوان می کند: انگیزه در پیشرفت تحصیلی اهمیت ویژه ای دارد و وجود این شرط تمام عوامل مخل و مضر را از سر راه برمی دارد. وی اظهار می دارد: حذف عوامل مزاحم در منزل می تواند به درس خواندن دانش آموزان کمک کند زیرا خانواده های پرتنش، پر سر و صدا و پررفت و آمد موانع بسیاری برای پیشرفت تحصیلی فرزندان شان ایجاد می کنند.وی توضیح می دهد: پربودن اوقات والدین و رسیدگی نکردن به امور فرزندان مانع مهم دیگری برای پیشرفت تحصیلی است که باید به آن توجه ویژه ای داشت.
والدین باید برای رسیدگی به امور درسی فرزندان خود برنامه های منظمی داشته باشند و بین گفته ها و نظرات معلم و والدین نباید تفاوتی وجود داشته باشد و آموزش در محیط مدرسه باید همراه و هم گام با محیط خانه و با نظارت و هم فکری مربیان و والدین صورت گیرد زیرا هماهنگ نبودن اولیا ومربیان، دانش آموزان را دچار تردید می کند.

وی یادآور می شود: والدین باید مسائلی را که باعث کاهش انگیزه تحصیل در فرزندان شان می شود، حذف کنند و توجه داشته باشند که تشویق به موقع، به افزایش انگیزه دانش آموزان کمک می کند.اکرمی معلم ها، محیط مدرسه و دوستان و هم کلاسی ها را نیز در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان موثر می داند و عنوان می کند: محیط مدرسه تقویت کننده اصلی انگیزه هاست و به طور حتم محیط های درسی کسل و خسته کننده و معلمان بدون نشاط نمی توانند انگیزه مناسبی برای تحصیل ایجاد کنند.وی می افزاید: هرچند استفاده از وسایل کمک آموزشی، خوب است، این وسایل باید به گونه ای انتخاب شوند که خلاقیت و ابتکار را از دانش آموز نگیرند بلکه آن را تقویت کنند.
وی تصریح می کند: والدین باید در کنار پیشرفت تحصیلی فرزندان، احساس خلاقیت و نوآوری را نیز در آن ها رشد دهند و در این زمینه تلاش کنند.وی عنوان می کند: متاسفانه بیشتر والدین، پیشرفت تحصیلی را فقط در درس خواندن طولانی مدت می دانند ولی این روش غلط باعث خستگی و کاهش علاقه و بازدهی مناسب می شود.وی اظهار می دارد: والدین باید با برنامه ریزی دقیق و افزایش اطلاعات و آگاهی های خود، به آموزش و پیشرفت بهتر فرزندان خود کمک کنند.
وی به اهمیت برنامه های غیردرسی در پیشرفت تحصیلی اشاره می کند و می گوید: دانش آموزان در کنار درس خواندن نیاز به تفریح، ورزش، شادی، سرگرمی و بازی دارند و والدین نباید آن ها را از مطالعه کتب غیردرسی، برقراری ارتباط کنترل شده با دوستان و آشنایان و تفریح و بازی منع کنند.وی یادآور می شود: حفظ تعادل در همه کارها و برنامه ریزی و دقت نظر عامل موفقیت و پیشرفت است و نباید با سخت گیری های نابه جا باعث دور شدن از هدف اصلی و عدم موفقیت فرزندان خود شد.

تاثیر کلاسهای جبرانی برتحصیل دانش آموزان

بیان مسئله :

مسئله شکست تحصیلی یکی از مهم ترین مسائل آ.پ به شمار می رود و بسیاری از مربیان و جامعه شناسان و روانشناسان و اقتصاد دانان بر حسب دیدگاههای خاص خود این مسئله را مورد بررسی قرار داده اند تنها شکست نوآموز مطرح نیست چون این اشتباه است که فقط نمره های درسی را ملاک توفیق یا شکست قرار دهیم بلکه برای یافتن راه حلی جامع ، باید وسائل و امکاناتی که برای تحصیل در اختیار کودک قرار می گیرد و همچنین نقش معلم و مدرسه و جامعه نیز توجه کرد .  با وجود بودجه فراوان و هزینه های بسیار زیاد ، صرف شده در آ.پ عوامل گوناگونی از جمله فقر و محرومیتهای محلی و جغرافیایی و توزیع نامناسب امکانات آموزشی باعث ایجاد افت تحصیلی گردیده و درصد چشمگیری در میانه راه ترک تحصیل کرده و هزینه های صرف شده را به هدر می دهند و کسانی که دچار تکرار پایه تحصیلی می شوند بودجه بیشتری را به نظام آ.پ تحمیل کرده و هزینه ی بیشتری را به خود اختصاص می دهند . شکست تحصیلی خسارتهای زیادی به دولت ، خانواده ، و فرد وارد می کند .پس اگر مسئولان و برنامه ریزان آ.پ بتوانند تدابیری اتخاذ نمایند که دانش آموزان با ذوق و اشتیاق مراحل موفقیت را با یادگیری کامل مفاهیم درسی طی نمایند نه تنها در کاهش هزینه ها گامهای موثری برداشتند بلکه باعث ایجاد رغبت و اعتماد به نفس در دانش آموزان و جلوگیری از مردودی و ترک تحصیل آنها شده به هر حال برای رفع مشکلات فوق الذکر به تفکر و طراحی و اجرای برنامه هایی در غالب یک طرح باید مبادرت نمود . یکی از برنامه های طراحی شده و پیش بینی شده در برنامه اول توسعه اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در غالب سیاستهای آموزشی مقطع راهنمایی و در برنامه های جاری آ.پ کلاسهای جبرانی حین تحصیل و تابستانی نمود یافته است که از سال 8-1367 تاکنون در حال اجرا است .

قطعا اجرای چند ساله این برنامه درکشور نیاز به تلاش و ارزیابی مداوم برنامه و اثر بخشی آن دارد .

 بیان هدفها :

کاهش افت تحصیلی بخصوص تقلیل درصد مردودی

کمک به دانش آموزانی که در بعضی از مواد درسی ضعیف هستند و گاه حتی به خاطر یک ماده درسی مردود شده و به ناچار همان پایه تحصیلی را تکرار می نمایند.

جلوگیری نسبی از وارد آمدن ضربات روانی و تألمات روحی به دانش آموزان بر اثر مردودی و ایجاد اعتماد به نفس در دانش آموزانی که به دلایل مختلف فرهنگی ، اقتصادی ، اجتماعی ، تفاوتهای فردی در برخی از دروس ضعیف هستند.

بررسی میزان اثر بخشی کلاسهای جبرانی در ارتقاء تحصیلی

بررسی درباره کلاسهای جبرانی و میزان حصول به اهداف برنامه

 اهمیت و ضرورت اجرای پژوهش :

کشورما ایران دارای مشکلاتی است که مهمترین مشکلات افت تحصیلی می باشدکه هرساله زیان های فراوانی به کشور وسرمایه های انسانی آن وارد می نماید به همین دلیل شناخت افت تحصیلی ،تاثیر آن و راههای مقابله با افت و روشهای مناسب جهت ارتقاء تحصیلی لازم است . بدون شک برنامه جبرانی به عنوان یک طرح برمبنای مطالعات علمی و شواهد عینی ، ارزشهای اجتماعی و مذهبی قابل توجه است مبنا و شواهدی که برای طرح و اجرای آن تاکنون عنوان شده اند عبارتنداز:

- ایجاد فرصتهای برابر آموزشی و اجتماعی برای همه دانش آموزان در سراسر کشور که ناشی از اصل عدالت اجتماعی در قانون اساسی است .

- یافته های روانشناسی تربیتی و یاد گیری که اذعان به تکرار و تمرین درس ، ایجاد علاقه و انگیزه در یادگیری و سهولت در فهم مطالب را در این رابطه مطرح می نماید اما شواهد مذکور و دلایل علمی غیر قابل انکار بر ضرورت کلاسهای جبرانی نمی تواند دست اندر کاران تعلیم و تربیت و برنامه ریزان آموزشی را نسبت به بررسی اثر بخشی طرح و نحوه اجرا و ارزشیابی آن بی تفاوت نماید مسلما پرداختن به چنین طرحهائی ارزشمند است . و پیشگیری میزان بازماندگی آموزشی از طریق شناخت دانش آموزان بالقوه بازمانده حائز اهمیت است .  بدیهی است در هیچ جامعه ای نمی توان بطور کامل از اتلاف منابع ناشی از شکست تحصیلی جلوگیری کرد ولی توفیق با جوامعی است که اهمیت این خسارت ناپیدا اما واقعی را درک کرده و سهم نسبتا ناچیزی از منابع خود را برای بازیافت حجم عظیم منابع در معرض خطر برای پژوهش بررسی ، برنامه ریزی و اجرای طرحهای تجربی و اتخاذ سیاست ها و تدابیر اصلاحی و خلاصه در مجموع بهسازی عملکرد نظام آ.پ به کار می گیرند . از دیدگاه اقتصادی برای دولت و جامعه این قبیل سرمایه گذاریها سود آورترین است .

پرسش و فرضیات پژوهش :

بین موفقیت آئین نامه طرح جبرانی باکاهش افت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد .

بین رضایتمندی اولیاء و مربیان و طرح تشکیل کلاسهای جبرانی رابطه وجود دارد .

برگذاری کلاسهای جبرانی ریاضی در افزایش میانگین نمره خرداد ماه دانش آموزان شرکت کننده موثر خواهد بود .

مبانی نظری پژوهش :

شکست تحصیلی : وقوع ترک تحصیل زودرس و تکرار پایه تحصیلی در نظام آموزشی یک کشور.

ترک تحصیل زودرس: وضع دانش آموزی که پیش از پایان آخرین سال یک دوره آموزشی که در آن ثبت نام کرده است آن دوره را ترک گوید.

اجزاء خسارتهای ناشی از شکست تحصیلی :

این هزینه ها در سه گروه زیر طبقه بندی شده است :

1. هزینه های تحمیل شده بر دولت که شامل : اتلاف هزینه جاری اداره موسسات آموزشی توسط دولت ،  اتلاف سرمایه گذاری های ثابت برای احداث و تجهیز فضای آموزشی

2. هزینه های تحمیل شده بر خانواده ، شامل : اتلاف هزینه های مستقیم آموزشی خانواده مانند هزینه نوشت افزار و سایر وسایل تحصیل ، پرداخت شهریه ، حق ثبت نام ، کمکهای اتفاقی به مدارس ،اتلاف هزینه های حمل و نقل و ارتباطات برای رفت و آمد دانش آموزان به مدرسه

3. خسارتهای وارده به دانش آموز شکست خورده ، شامل : هزینه فرصت از دست رفته بر اثر دیر تر راه یافتن به بازار کار .

انگیزه طرح برنامه جبرانی از نظر برنامه ریزان :

بیش از هر چیز کمک و یاری رساندن به دانش آموزان وابسته به طبقه محروم و استفاده مطلوب از امکانات مد نظر است .دانش آموزانی که ممکن است از استعداد سرشار برخوردار باشند اما پدران و مادرانشان به علت بیسوادی نمی توانند به آنها کمک نمایند ، یا آنچنان از نظر مالی در مضیقه هستند که حتی قدرت تهیه وسایل لازم تحصیل را ندارند چه رسد به اینکه در کلاسهای تقویتی خصوصی ثبت نام کنند یا چند نفر در یک اطاق اجاره ای زندگی می کنند ، یا مجبورند به خاطر کمک به خانواده همراه پدر یا مادر کار کنند و از این قبیل نابسامانیها که بر همگان روشن است . انگیزه های دیگر :

توجه به تفاوتها ی فردی ، انعطاف در برنامه ها و ساعات درسی و تجدید نظر در محتوی درس ، و حجم آن و در نهایت کاهش زیانهای مادی و معنوی ناشی از افت را می توان نام برد همانگونه که در بخش قبلی این نوشتار آمده بود افت دلایل گوناگونی داشت که به بعضی از آنها اشاره شده و به نظر می رسد اگر این دلایل به خوبی شناسایی گردد و برنامه ها در تعامل با یکدیگر و به صورت یک مجموعه و نظام دار اصلاح شوند بتواند در کاهش افت موثر واقع شود .

اهداف تشکیل کلاسهای جبرانی :

1. کاهش افت تحصیلی بخصوص تقلیل درصد مردودی .

2. حداکثر استفاده از امکانات موجود برای ارتقاء کیفی آموزش دانش آموزان و تحت پوشش قرار دادن کودکان لازم التعلیم و بازمانده تحصیل .

3. کمک به دانش آموزانی که در بعضی از مواد درسی ضعیف هستند و گاه حتی به خاطر یک ماده درسی مردود شده و به ناچار همان پایه تحصیلی را تکرار می نمایند .

4. جلوگیری نسبی از وارد آمدن ضربات روانی و تألمات روحی به دانش آموزان بر اثر مردودی و ایجاد اعتماد به نفس در دانش آموزانی که به دلایل مختلف فرهنگی ، اقتصادی ، اجتماعی و تفاوتهای فردی در برخی از دروس ضعیف هستند .

انواع کلاسهای جبرانی :

کلاسهای جبرانی به دو بخش تقسیم می شوند :

کلاسهای جبرانی در طول سال تحصیلی .

کلاسهای جبرانی در ایام تعطیلات تابستانی .

1. بین موفقیت آئین نامه طرح جبرانی با کاهش افت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد . (تائید میگردد.) این فرضیه مورد آزمایش واقع شده مربوط به تاثیر برنامه های جبرانی سه سال گذشته در کاهش افت تحصیلی مقطع راهنمایی است که داده ها نشان می دهد از زمان اجرای طرح جبرانی در استان اصفهان تاکنون به طور متوسط 3% افت تحصیلی نسبت به سه سال قبل از اجرای طرح جبرانی کاهش نشان می دهد و بدین ترتیب این فرضیه تائید می گردد .

2. بین رضایتمندی اولیاء ومربیان وطرح تشکیل کلاسهای جبرانی رابطه وجود دارد(تائید میگردد .)

پژوهشهای انجام شده که از جنبه هائی با موضوع این رساله مرتبط و همخوانی دارد و در هر دو تحقیق انجام گرفته در این زمینه اثبات شده که والدین ، دانش آموزان و مربیان اولا علاقه مند به اجرا و ادامه طرح جبرانی هستند و ثانیا آنرا برای کاهش افت تحصیلی مفید و مناسب می دانند و ثالثا آمار نشان می دهد که در اولین سال اجرای آن علیرغم تمام مشکلاتی که برای دانش آموزان از جهت اشتغال در تابستان وجود داشته است 80 % در کلاسهای جبرانی تابستانی شرکت نموده اند بنا بر این به نظر می رسد هم مسئولان آموزش و پرورش و هم اولیاء ودانش آموزان به نتایج طرح جبرانی امیدوار هستند.

روش پژوهش :

روش تحقیق به صورت توصیفی است .

جامعه آماری ، حجم نمونه و روش نمونه گیری :

جامعه آماری دانش آموزان پسر پایه دوم مدارس راهنمایی تحصیلی ناحیه 3 _ در این جامعه تعداد 932 نفر معلم ، مدیر و مسئول 551 دانش آموز و 205 نفر اولیاء به عنوان نمونه و به روش توصیفی و مقایسه مورد آزمایش قرار گرفته اند . و نوع پژوهش کاربردی است . و روش نمونه گیری به صورت تصادفی بوده که به طور تصادفی 4 مدرسه برگزیده شده و از میان واجدین شرایط 288 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند .

مفاهیم و متغییرهای اصلی پژوهش :

موفقیت طرح آئین نامه جبرانی _ برگذاری کلاسهای جبرانی ریاضی ( متغییر مستقل )

افزایش میانگین نمره خرداد ماه _ رضایتمندی اولیاء و مربیان _ کاهش افت تحصیلی ( متغییر وابسته )

ابزار پژوهش :

در این تحقیق از پرسشنامه استفاده شده است .

روش جمع آوری داده ها :

جهت جمع آوری اطلاعات از تستهای شناخته شده به علاوه پرسشنامه استفاده شده است و برای جمع آوری داده ها از منابع کتابخانه ای استفاده شده است . که همان تحلیل محتوا است .

روش تجزیه و تحلیل داده ها :

از پارامترهایی مثل فراوانی ، میانگین انحراف معیار و ضریب همبستگی استفاده شده و جهت تحلیل نتایج از آزمون F وT بهره گرفته شده است .

روش توصیفی این تحقیق از طریق پرسشنامه می باشد .

 

شیوه های جدید آموزشی در اروپا

 

همه ما برای آن که دیگری سخنمان را بشنود، باور کند، بپذیرد و یا رد کرده و به بحث و گفت وگو با ما بنشیند نیازمند کلامی شیوا و روشی مناسب برای بیان احساسات، عقاید و تفکرات مان هستیم؛ شیوه و کلامی که نه تنها ویژه ما است بلکه با احساسات، عواطف و عقاید طرف مقابل نیز همخوانی دارد، که اگر جز این باشد، برقراری ارتباط ناممکن است...

آموزش نیز نوعی برقراری ارتباط میان آموزگار و دانش آموز است و تا زمانی که ارتباطی منطقی چه از جهت کلامی و چه از جهت منطقی بین آموزگار و دانش آموز برقرار نشود، فرایند آموزش و آموختن محال و غیرممکن بوده و بی تردید به شکست می انجامد..آن چه در پی می آید

شیوه های جدید آموزشی به منظور برقراری ارتباط بیشتر و بهتر میان آموزگار و دانش آموز است؛ این شیوه ها اکنون یکی از رایج ترین شیوه های آموزشی در کشورهای اروپایی و آمریکا است.

روانشناسان معتقدند آن چه کودک را به فراگیری بیشتر و بهتر تشویق می کند، اشتیاق او برای حضور در کلاس درس و اطمینان از آزادی عمل در حین فراگیری است، به این معنی که دانش آموز حضور فعال در کلاس را نوعی آزادی تلقی کرده و این آزادی او را برای حضور در کلاس مشتاق می کند.

پژوهشگران مرکز مطالعات آموزشی یونیسف

(Unicef)با مطالعه برروی شیوه های مختلف آموزشی دریافتند بهترین شیوه های آموزشی که می تواند به نحو مؤثری ارتباط بین آموزگار، دانش آموز و مباحث درسی را تداوم بخشد عبارت است از:

آموزش گروهی، آموزش مستقیم، آموزش مستقل یا غیروابسته و آموزش ترکیبی یا مختلط.

انتخاب هریک از این شیوه ها بسته به استقبال دانش آموزان و توانایی اجرای صحیح برنامه آموزشی توسط آموزگاران داشته و بهترین ملاک برای تشخیص شکست یا پیروزی طرح، راندمان کاری و فراگیری دانش آموزان است.
الف: آموزش گروهی

با گروه بندی فراگیران به گروه های کوچک، برقراری ارتباط بین افراد یک گروه و ارتباط آنها با آموزگار بهتر و دقیق بوده و امکان فراگیری دقیق آموزه ها میسر می شود.
تشریک مساعی و کنترل دقیق عملکرد هر دانش آموز توسط اعضای هر گروه، تسریع فعالیت ها را به دنبال داشته و از سردرگمی و کلافگی دانش آموزان و آموزگار به طرز چشمگیری می کاهد.
در آموزش به شیوه گروهی نتایج مطلوبی به این شرح حاصل می شد:
. فراگیران با توانایی های متفاوت آموزشی در یک گروه قرار می گیرند

به این ترتیب که مشارکت، فعالیت و دستیابی به هدف با تبادل اطلاعات و سرپرستی یک نفر در هر گروه انجام می گیرد.

به جهت تفاوت در استعدادها و توانایی های دانش آموزان در هر گروه، هر شخص

می تواند از استعداد و توانایی خود در جهت پیشبرد اهداف گروه استفاده کند.

به طور مثال فردی که از جهت نوشتن یا خواندن سرامد افراد گروه است می تواند در این زمینه، گروه را به موفقیت رسانده و فعالیت گروه را هدفمند سازد.
 فراگیران با توانایی های مشابه می توانند در یک گروه جای بگیرند؛ به این ترتیب هر گروه با تمرکز بر فعالیتی که آموزگار به عهده آنها گذاشته، توانایی های خود را نشان داده و می توانند با تبادل نظر با سایر گروه ها به نتیجه مطلوب دست یابند..

به طور مثال هر گروه می تواند با مطالعه یک داستان در زنگ انشاء به مفاهیم جدیدی دست یافته و نکات تازه را در اختیار کلاس قرار دهد.

به تازگی در کشورهای اروپایی از شیوه اختلاط دانش آموزان پایه های مختلف آموزشی بهره می برند؛ در این شیوه دانش آموزان مقاطع بالاتر که در یک گروه قرار می گیرند، نکات تازه ای را به دانش آموزان مقاطع پایین تر که در گروه دیگری جای می گیرند، می آموزند.
دانش آموزان با علایق مشابه می توانند در یک گروه قرار گرفته و با یکدیگر فعالیت کنند.

. این شیوه گروه بندی به ویژه در دروس عملی بسیار مفید است

به طور مثال در درس جغرافی علاقه مندان به پژوهش در زمینه آفریقای جنوبی می توانند در یک گروه جای گرفته و فعالیت عملی درس جغرافی را انجام بدهند.
با گروه بندی دانش آموزان رهبری و هدایت دانش آموزان برای آموزش آسان تر و دقیق تر صورت می گیرد.

با این شیوه هر دانش آموز فرصت ابراز وجود، ارائه نظرداشته و دانش آموز به صورت مؤثر و کارا مفاهیم درسی را می آموزد.

از سوی دیگر دانش آموز می تواند در حین فعالیت گروهی به تجربه های جدیدی نیز دست یابد.

روانشناسان معتقدند فعالیت گروهی قدرت تجزیه و تحلیل دانش آموز را نیز تقویت می کند.
 آموزش مستقیم      ب:
آموزش مستقیم نیز یکی دیگر از شیوه های آموزشی مفید و کارا است.

در این شیوه آموزگار به عملکرد دانش آموزان در گروه های بزرگ تر نظارت دارد.

برای اجرای بهتر این شیوه آموزشی به این نکات توجه کنید:
 آموزگار با ارائه مطلبی جدید در کلاس به صورت کلی، ذهن دانش آموز را به سوی موضوع جدید سوق داده و بحث را به صورت گروهی در کلاس مطرح و دنبال می کند. به دنبال طرح مسأله دانش آموزان نظرات خود را بیان می کنند و بحث آغاز می شود؛ می توان برای نتیجه گیری بهتر دانش آموزان را گروه بندی کرد تا پس از شروع بحث با تمرکز بیشتر موضوع دنبال شود.
آموزگار با طرح پرسش با گره افکنی و به چالش کشاندن ذهن دانش آموزان، آنها را برای ورود به بحث آماده می کند.

به طور مثال برای درگیر کردن ذهن دانش آموزان با مبحث جدید درس علوم پرسشی را مطرح کرده و مسأله را با دانش آموزان به بحث می کشاند.

طرح معما نیز روش مناسبی برای شروع بحث است.

بحث و تبادل نظر درباره موضوع ها، شیوه ای برای ارزیابی آموزه های قبلی و غنای اطلاعاتی دانش آموزان است.

به عبارتی دانش آموزان با بحث و گفت وگو به آموزه های پیشین خود مراجعه کرده و آنها را بار دیگر مرور می کنند.
- آموزش مستقیم شیوه ای برای حضور فعال دانش آموزان و جلوگیری از خود محوری آموزگار است..
پژوهشگران معتقدند شیوه آموزشی خنثی یا خود محوری آموزگار در کلاس، ناکارآمدترین شیوه آموزشی است؛ چرا که ذهن دانش آموز به هیچ وجه فعال نشده و فرصتی برای شکوفایی ذهن و تصحیح اشتباهات احتمالی جای گرفته در ذهن ندارد. دانش آموز زمانی به خوبی مطالب درسی را فرا می گیرد که در فعالیت گروهی و یا بحث و گفت وگو شرکت کرده و ذهن خود را فعال کند

.

 ج: آموزش مستقل یا غیروابسته                                    

راگیری مستقل و غیروابسته یکی از نشانه های بلوغ فکری دانش آموزان و نشان دهنده انگیزه آنها برای آموزش به شیوه ای نو، با تمرکز بر شیوه های آموزشی جدید و استفاده از منابع اطلاعاتی جدید در آموزش و فراگیری مفاهیم درسی است.
آموزش مستقل به معنای فراگیری مطالب جدید از کتاب های غیردرسی، نوشتن مطالب جدید و یادداشت برداری از آموزه ها و عکس برداری و یا نقاشی کردن از مفاهیم آموخته شده است.

دانش آموز ممکن است با تمرکز بر یکی از دروسی که به آنها علاقه بیشتری دارد،

شیوه هایی چون:

تمرین های فوق برنامه، پژوهش، جمع آوری اطلاعات، تهیه گزارش و...

را خود به خود انتخاب کرده و با راهنمایی آموزگار، اطلاعات خود را در باره موضوع مورد علاقه اش تکمیل کند.

در بسیاری از مدارس ابتدایی اروپا، آموزگار با انتخاب زمان مناسبی موسوم به

 زمان انتخاب»»

در برنامه هفتگی دانش آموز، فرصت مطالعه آزاد را برای او فراهم می کند تا دانش

آموز در این فرصت مشخص، علایق خود را با طراحی ماکت(مدل) ، نقاشی، فعالیت های پژوهشی، بازدیدهای علمی و...

دنبال کرده و تکمیل کند و در پایان هر ماه دانش آموز شرح کاملی از فعالیت ها، پیشرفت ها، مشکلات و...

خود را به صورت کتبی به آموزگار ارائه می کند تا آموزگار به نقاط ضعف و قوت دانش آموز دست یافته و دانش آموز را برای دستیابی به هدف یاری کند.
برای دستیابی به نتایج بهتر در شیوه آموزش مستقل به این نکات توجه کنید:
ـ محیطی را برای آموزش فراهم کنید که به برانگیخته شدن حس کنجکاوی دانش آموزان کمک کند.
 ـ با جمع آوری منابع اطلاعاتی و یا تجهیزات کمک آموزشی در دسترس ترین مکان ممکن چون کلاس درس، کتابخانه مدرسه، آزمایشگاه و..دانش آموزان را به پژوهش تشویق کنید.

ـ در دسترس بودن منابع اطلاعاتی چون انواع دایره المعارف ها، بازی ها و سرگرمی های علمی، کتب کمک آموزشی و...

راهی برای تحریک ذهن کنجکاو کودک به سوی تحقیق و پژوهش است. ـ
. راهی برای برقراری ارتباط بین آموزه های قبلی و جدید دانش آموزان فراهم کنید  
 فعالیت ها و پژوهش های فوق برنامه را همسو با مباحث درسی انتخاب کنید.    ـ کلیه مهارت هایی که فراگیران را برای آموزش مستقل و انفرادی آماده و آزموده می کند. زمینه ساز حضور آنها در جمع و فعالیت های گروهی است.
د ـ آموزش ترکیبی یا مختلط  :  
نوع آموزش استشیوه آموزشی ترکیبی، شیوه ای شامل مجموع شیوه های آموزشی پیشین با تمرکز با نیاز فراگیران به .

به این معنی که گاه نیاز است تا برای آموزش بهتر دو یا سه شیوه آموزشی اتخاذ شود تا آموزش به بهترین شیوه صورت گیرد.
برای آن که از این شیوه به نحو احسن استفاده کنید، ابتدا به این پرسش ها در ذهن خود پاسخ دهید؛
 ـ کدام یک از شیوه های آموزشی برای شروع، ادامه و خاتمه کلاس درس کارآمد است؟
 ـ سطح فراگیری دانش آموزان در چه سطحی بوده و برای آموزش به کدام شیوه نیاز دارند؟
 ـاستفاده از چه نوع وسایل و تجهیزات کمک آموزشی برای آموزش مفاهیم درسی مورد نیاز بوده و پاسخگوی نیاز دانش آموزان است؟
 ـ فراگیران با چه شیوه ای درگیر نکات درسی شده و به فراگیری مباحث درسی علاقه مند می شوند؟
 ـ چه شیوه ای می تواند شیرینی و لذت ابتدای بحث را تداوم بخشیده و ذهن فراگیران را به کنکاش وادارد؟

پس از پاسخ به این پرسش ها، طرح آموزشی یا طرح های آموزشی را در ذهن خود انتخاب کرده و به مرحله اجرا گذارید.

گاه لازم است ابتدای بحث را به یک شیوه آغاز کرده و برای تداوم بحث از شیوه های دیگر استفاده کنید.

 و کلام پایانی؛ پژوهشگران معتقدند انتخاب شیوه صحیح و مطابق با نیازهای ذهنی- آموزشی دانش آموزان مهم ترین نکته در آموزش صحیح و علاقه مند کردن دانش آموزان به فراگیری و تداوم فراگیری آموزه ها است.

 

منابع:

 

1 ـ سنگری،محمد رضاو...، 1383 ،طراحی آموزشی فارسی اول دبستان (بخوانیم و بنویسیم)،تهران ، انتشارات مدرسه .

2 ـ شعبانی ،حسن ، 1385، مهارتهای آموزشی روشها و فنون تدریس ، تهران ، سمت .

3 ـ صفوی ،امان الله ، 1370 ، کلیات روشها و فنون تدریس ، تهران ، نشر معاصر .

4 ـ میرزا محمدی ، محمد حسن ، 1383 ، کتاب ارشد ، تهران ، پوران پژوهش .

www. Unicef.org

40 گام در اشاعه برنامه ی آموزش قرآن دوره ابتدایی


حضرت امام خامنه ای(حفظ الله):برای اینکه بتوانیم رشد علمی کشور را تامین کنیم،از دبستان باید شروع کنیم

بسم الله الرحمن الرحمن الرحیم

چهل گام در اشاعه ی برنامه ی درسی قرآن دوره ی ابتدایی

اشاره

یکی از اتفاقات جالب و قابل توجه در دولت دهم و دوره ی وزارت آقای دکتر حاج بابایی در آموزش و پرورش, تشکیل معاونت مستقل آموزش ابتدایی در حوزه ی ستادی و ادارات کل استان ها بود و نکته ی جالب توجه تر این که علاوه بر معاون محترم ابتدایی وزیر, تمامی32 معاون ابتدایی استان ها, خانم هستند. ضمن آرزوی موفقیت برای همه ی این عزیزان, امید است آن چه به اختصار مطرح می شود مورد توجه ایشان قرار گیرد و هم چنین زمینه ساز ارتقاء آموزش قرآن دانش آموزان دوره ی ابتدایی سراسر کشور را فراهم آورد. انشاء الله

مقدمه

همان طور که می دانید مقام معظم رهبری در روز معلم سال 1385 در بیاناتی کاملاً صریح و شفاف درباره ی ضرورت توجه متولیان تعلیم و تربیت کشور به جایگاه قرآن کریم در وزارت آموزش و پرورش فرمودند :

 « ... مسئله‏ی دیگری که می‏خواهم به عنوان یک نکته عرض کنم، مسئله‏ی قرآن در آموزش و پرورش است. قرآن در آموزش و پرورش حقیقتاً مهجور واقع شده است... علت این است که در دورانی طولانی، قرآن در آموزش وپرورش ما، به‏ خصوص در آن سنین یادگیری مهجور بوده یا اصلاً وجود نداشته است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، توقع این بود که یک کارِ کارستانی انجام بگیرد, البته کارهایی هم شده است، لیکن جای حضور قرآن در دوره‏های گوناگون - چه دبستان، چه دبیرستان و چه راهنمایی - واقعاً خالی است. باید فکر بشود. نه به شکل تحمیلی، نه به شکل بیزارکننده و دورکننده؛ بلکه به شکل صحیح. امروز خوشبختانه حرکت قرآنی در کشور خیلی خوب است؛ لیکن در آموزش و پرورش باید نهادینه شود؛ ما در این زمینه, نیازمند تحول هستیم »

شایسته آن بود پس از فرمایش مقام معظم رهبری درباره ی مهجوریت قرآن در آموزش و پرورش, برنامه ریزی های کمی و کیفی مانند تشکیل معاونت قرآنی, فعال سازی شوراهای برنامه ریزی درحوزه های ستادی و کمیته های اجرایی استانی و منطقه ای و مدرسه ای انجام می شد و ضمن برگزاری همایش ها و سلسله نشست هایی به منظور شناسایی ابعاد مهجوریت قرآن در بخش های مختلف آموزش وپرورش, به تبیین کارشناسانه  و ارائه راه کارهای مناسب پرداخته می شد؛ با این وجود اگر امروز هم وضعیت فعلی جایگاه آموزش و فعالیت های قرآنی در بزرگ ترین نهاد وزارتی کشور مورد بررسی, نقد و اصلاح قرارگیرد؛ قطعاً می تواند منشاء خیرات و برکات فراوانی شود, البته به شرطی که علاوه بر بصیرت, با همت و کار مضاعف نیز همراه باشد.

در این مجال اندک و با توجه به تنوع موضوعات ارائه شده, تنها به ارائه ی اجمالی مسائل مهم و قابل پیگیری در دوره ی ابتدایی, آن هم در قالب 40 نکته و پیشنهاد بسنده می شود. امید است بیان این مطالب, قدمی هر چند کوچک اما مفید در ترسیم مسیر ارائه ی الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت در آموزش قرآن دوره ی ابتدایی محسوب شود.

انشاءالله

رضا نباتی - کارشناس ارشد تعلیم و تربیت اسلامی

و کارشناس قرآن دفتر برنامه ریزی و تالیف کتب درسی

1-     جهانی ببینیم, اسلامی بیاندیشیم و بومی عمل کنیم.

مقام معظم رهبری در نخستین نشست اندیشه های راهبردی به ارائه ی تعریف و تبیین « الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت » پرداختند و آن را در قالب چهار عرصه ی اساسی فکر, علم, زندگی و معنویت ترسیم کردند و از این ها به عنوان« درس قرآنی» یاد کردند و ابزار کا را هم ابتدا در آموزش و پرورش دانستند.

الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت در آموزش وپرورش زمانی محقق می شود که متولیان, برنامه ریزان و مجریان آموزش وپرورش کشور, جهانی ببینند, اسلامی بیاندیشند و بومی عمل کنند. این امر باید از دوره ی ابتدایی و حتی قبل از آن شروع شود. وزیر محترم آموزش وپرورش دهه ی حاضر را دهه ی آموزش وپرورش ابتدایی نام گذاری کرده اند.

اطلاع مسئولان, مدیران و معلمان از اهداف کلی آموزش قرآن مصوب شورای عالی آموزش و پرورش و هم چنین  اهداف، رویکرد, اصول حاکم بر برنامه ی درسی, عناصر و اجزاء برنامه ی درسی قرآن دوره ی ابتدایی باعث می شود تا اولاً با صرف هزینه و وقت کم تر, بازدهی بیش تری به دست آید. و ثانیاً نوآوری های معلمان متناسب با چارچوب برنامه ی درسی و هم چنین شرایط بومی و فرهنگی ارائه شود.

 تجربه نشان می دهد اغلب مدیران و معلمان مبانی تغییر و برنامه ریزی درسی را نمی دانند و طبیعتاً در برابر تغییرات یا از خود مقاوت منفی نشان می دهند و یا نسبت به آن بی تفاوت هستند. و نیز مکرر دیده می شود دانش آموزان, دقیقاً از جایی دچار مشکل یادگیری قرآن هستند که معلم در فهم و درک مبانی نظری و یا روش آموزش آن با مشکل رو به رو است.

برای رسیدن به وضعیت مطلوب, کارهای زیادی لازم است که مهم ترین آن ها این است که ارتباط عمودی و رابطه ی افقی حوزه های مختلف ستادی و اجرایی باید از نوع تعامل چند سویه باشد تا بتوان با اتخاذ وحدت اندیشه و انسجام معارف کارآمدی آموزش وپرورش را در ارتقای آموزش و فعالیت های قرآنی بالا برد.

بنابراین مناسب است مدیران آموزش و پرورش, ارتقای صلاحیت های علمی و حرفه ای معلمان و مدیران مدارس را مهم ترین دغدغه ی خود و هم چنین بهترین راه تحول بنیادین و نیز نزدیک ترین مسیر برای ارائه وگسترش الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت در وزارت آموزش وپرورش, بدانند.

 

2-      نقطه ی عزیمت کجاست ؟

در حکمت73 نهج البلاغه چنین آمده است :

" مَن نَصَبَ نَفسَهو لِلنّاسِ اِمامًا فَلیَبدَاُ بِتَعلیمِ نَفسِهی قَبلَ تَعلیمِ غَیرِهی , وَ لیَکُن تَأدیبُهو بِسیرَتِهی قَبلَ تَأدیبِهی بِلِسانِهی ؛ وَ مُعَلِّمُ نَفسِهی وَ مُؤَّدِبُها اَحَقُّ بِالاِجلالِ مِن مُعَلِّمِ النّاسِ وَ مُؤَّدِبِهِم "

 کسی که خود را پیشوای مردم قرار داد, باید پیش از آن که به تعلیم دیگران پردازد, خود را تعلیم کند؛ و پیش از آن که به گفتار تربیت کند, با کردار تعلیم دهد, زیرا آن کس که خود را تعلیم دهد و ادب کند, سزاوارتر به تعظیم است از آن که دیگری را تعلیم دهد و ادب بیاموزد.

طرح در محضر قرآن کریم که در راستای ارتقای سواد قرآنی کلیه ی معلمان و مدیران محترم مدارس ابتدایی و انس دائمی ایشان با قرآن کریم اجرا می شود, بر انجام دو فعالیت تاکید دارد :

الف- خواندن روزانه ی حداقل یک صفحه از قرآن کریم

ب- درک معنای عبارات و آیات ساده ی هر صفحه

این دو فعالیت به ظاهر ساده می تواند چنان مؤثر باشد که به فرموده ی مقام معظم رهبری در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی با ایشان فرمودند : « اگر تحصیل کرده ها و فرهیختگان کشور روزی یک صفحه قرآن با توجه به معنا بخوانند و در آن تدبر کنند,  غوغایی در کشور برپا می شود؛ این کار به فرهنگ سازی و تدبیر نیاز دارد

بنابراین مناسب است نقطه ی شروع تحول بنیادین در رفع مهجوریت از قرآن را از خود و اطرافیان نزدیک خود قرار دهیم.

 

3-    مبنای گسرش آموزش و فعالیت های قرآنی را مصوبات شورای عالی قرار دهیم.

تجربه نشان می دهد به دلایل مختلف مدرسان قرآن در انتقال مبانی و چرایی تغییرات کلی یا جزئی کتاب های درسی موفق نیستند. زیرا با توجه به محدودیت های موجود در شرایط انتخاب مدرسان کشوری از یک سو و کمبود زمان برای ارائه ی همه ی مطالب در طول دوره از سوی دیگر نمی توان توقع بیش تری از ایشان داشت. بروز چنین مسأله ای باعث به وجود آمدن سؤال ها و ابهامات معلمان شود.

توجه دادن آموزگاران به بند هفتم اهداف اعتقادی وزارت آموزش وپرورش در دوره ی ابتدایی, در تحقق این هدف, مفید خواهد بود؛ در این بند آمده است :« انتظار می‌رود دانش‌آموزان در پایان دوره ی ابتدایی بتوانند قرآن کریم را بخوانند. لازمه ی دستیابی به این هدف آن است که دانش‌آموزان حداقل در پایان پایه ی سوم ابتدایی توانایی روخوانی قرآن کریم را به دست آورده باشند. منظور از روخوانی، خواندن شمرده و آرام قرآن کریم است. »

بنابراین مناسب است برای جلوگیری از سلیقه ای کار کردن در آموزش و فعالیت های قرآنی, ملاک و مبنای برنامه ریزی ها,  اهداف کلی و برنامه ی درسی مصوب شورای عالی آموزش و پرورش باشد.

 

4-     برای خواندن قرآن هم طریقیت و هم موضوعیت قائل شویم.

آموزش و فعالیت های قرآنی به دلایل مختلف در کشور ما بیش تر طریقیت دارد تا آن که موضوعیت داشته باشد؛ به این معنی که اغلب چنین تصور می شود که هدف اصلی از آموزش های قرآنی یادگیری قواعد روخوانی و روان خوانی قرآن است و هنگامی که دانش آموزان, واجد چنین دانشی شوند کار تمام است و آموزش اتفاق افتاده است؛ در صورتی که طبق آیه ی 2 سوره ی جمعه و روایات فراوان هیچ کس حتی نبی مکرم اسلام صل الله علیه و آله و سلم و ائمه ی معصومین علیهم السلام نیز از انس و خواندن روزانه و دائمی با قرآن بی نیاز نیستند و آحاد مردم همواره باید خود را نیازمند و در محضر قرآن ببینند.

هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الاُمّیینَ رَسولًا مِنهُم یَتلوعَلَیهِِم آیاتِهِ وَ یُزَکّیهِم وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَةَ وَ  اِن کانوا مِن قَبلُ لَـفی ضَلالٍ مُبینٍ کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان بر انگیخت که آیاتش را بر آنها می‏خواند و آنها را تزکیه می‏کند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت می‏آموزد؛  هر چند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند!

همین مسأله باعث شده تا متولیان امر به جای فرهنگ سازی درباره ی انس مادام العمر افراد با قرآن, به تکرار آموزش های متداول بپردازند؛ در حالی که عموم مردم کمترین بهره ی معنوی را از قرآن کریم دارا می شوند.

بنابراین مناسب است موضوع ترویج فرهنگ انس دائمی دانش آموزان با قرآن کریم  و خواندن روزانه ی آن را اولویت برنامه های قرآنی خود قرار دهیم.

در بند 34 این نوشته به راه کارهای مناسب برای تحقق این هدف اشاره شده است.

 

5-     به ارتقای صلاحیت های عمومی در کنار ارتقای صلاحیت های حرفه ای توجه کنیم

دوره های آموزش ضمن خدمت همواره به ارتقای صلاحیت های حرفه ای معلمان تاکید دارند تا به ارتقای صلاحیت های عمومی و علمی ایشان در یک درس خاص؛ اما تجربه نشان می دهد هرچقدر هم که معلمان نسبت به روش های آموزش و تدریس تسلط داشته باشند, اگر خودشان با خواندن قرآن انس دائمی نداشته باشند و نسبت به صحیح خوانی آیات کتاب درسی, از مهارت لازم برخوردار نباشند, خواسته یا ناخواسته از آموزش مهارت روخوانی و روان خوانی قرآن شانه خالی می کنند و به موضوعات فرعی دیگر و حتی آموزش سایر دروس می پردازند.

بنابراین مناسب است به ارتقای صلاحیت های عمومی قرآن معلّمان درکنار ارتقای صلاحیت های حرفه ای آنان بیاندیشیم.

6-     معلمان و مدرسان قرآن را پایش کنیم.

پایش و درجه بندی میزان توانمندی قرآنی کلیه ی معلمان و حتی مدیران مدارس ابتدایی طبق ضوابط مشخص, ارتقای سواد قرآنی آنان و هم چنین سطح کیفی صلاحیت های علمی و حرفه ای آموزگاران, برگزاری دوره های آموزشی و جبرانی برای معلمان واجب التعلیم, قرار دادن فرصت برای ایشان جهت اصلاح و جبران ناتوانی ها و سپس گرفتن آزمون مجدد از ایشان, نظارت بر آموزش قرآن طبق ضوابط مصوب, بهسازی ساعات آموزش قرآن مدارس, پاسخ گویی به نیازها و انتظارات معلمان, دانش آموزان و اولیای آنان و.. اموری هستند که باید فرصت انجام آن ها را در کوتاه مدت فراهم آورد.

در این زمینه پیشنهاد می شود ابتدا ضمن ابلاغ ملاک های بررسی، فرصت مناسبی در اختیار جامعه ی آماری مورد پایش قرار دهید تا خود را با استانداردهای موجود منطبق کنند و سپس به اجرای طرح بپردازید.

بنابراین مناسب است ضمن اتخاذ تدابیر لازم و ایجاد هماهنگی با واحدهای ذی ربط, طی یک زمان از پیش تعیین شده به پایش نیروها بپردازیم.

 

7-      توسعه ی سواد قرآنی را مبنای فلسفه ی آموزش قرآن در آموزش وپرورش بدانیم.

« سوادقرآنی » همان دانش ومهارت پایه و اعتقاد وعلاقه به یادگیری قرآن.بـرای بهـره گیـری مسـتمر و مادام العـمر از قـرآن کـریم اسـت. سواد قرآنی دارای 4 ویژگی زیر است :

1-   سوادقرآنی یک نیاز همگانی است. همه ی افراد جامعه با هر وضع اقلیمی، شغلی، اقتصادی، اجتماعی و... برای آن که هویت انسانی- الهی خویش را بشناسند، و از آن مراقبت کنند و زمینه ی شکوفایی تدریجی آن را نیز فراهم آورند، به سواد قرآنی نیازمند هستند .

2-    سواد قرآنی از یک حد پایه برخوردار است. هرچند افراد با توجه به تفاوت هایی که درتحصیلات، سن، شرایط اقتصادی و اجتماعی دارند به سطوح مختلفی از سواد قرآنی نیازمند هستند، ولی بهره مندی عموم از یک حدّ پایه ضروری است .

3-    حد سواد قرآنی در طول زمان درحال تغییراست. لذا با توجه به شرایط و امکانات مختلف در هر جامعه و نیز تغییرات این شرایط در طول زمان، این حد، نیازمند شناسایی وتعریف خاص است .

4-       حداقل سواد قرآنی منجر به خواندن مستمر قرآن کریم، فهم تدریجی معنای عبارات و آیات آن شده و زمینه ساز بهره گیری مادام العمر از آموزه های الهی می شود. هدف آموزش عمومی قرآن، نمی تواند صرفاً دستیابی به دانش ومهارت خاصی در ارتباط با قرآن کریم باشد، بلکه باید توانایی و قابلیتی فراهم آورد که فرد بتواند ضمن انس و ارتباط دائمی با قرآن کریم، پیوسته خود را در معرض تزکیه و تعلیم الهی قرار دهد .

    مهم ترین هدف آموزش قرآن در پایان دوره ی آموزش و پرورش عمومی، دستیابی دانش آموزان به سواد،قرآنی است. با توجه به آن چه که درباره ی سواد قرآنی بیان شد، این سواد در آموزش وپرورش به طور ساده و روشن از چهار رکن اصلی تشکیل می شود که بدون هریک از آن ها، سواد قرآنی حاصل نمی شود. این چهار رکن عبارتند از :

1-      توانایی خواندن قرآن کریم                 

2-      توانایی درک معنای آیات و عبارات ساده و پرکاربرد قرآن

3-      توانایی تدبر در برخی از آیات قرآن     

4-       انس دائمی با قرآن کریم

      قابل ذکر است که انس با قرآن کریم و علاقه به یادگیری آن، هم یک رکن ازسواد قرآنی وهم ضامن بقاء و توسعه ی سه رکن دیگر است. اگر سواد قرآنی به دستیابی به این جزء منجر نشود، نه تنها ضمانتی برای دوام  دو رکن دیگر وجود ندارد، بلکه     ضرورت و فلسفه آموزش قرآن ناکام می ماند.

بنابراین مناسب است تحقق سواد قرآنی به عنوان مبنا و هدف برنامه ریزی در آموزش عمومی قرآن در آموزش و پرورش مد نظر قرار گیرد.

 

8-     خواندن قرآن را هدف اصلی دوره ی ابتدایی بدانیم.

اگر یک آموزگار در آموزش فارسی ( بخوانیم و بنویسیم ) به گونه ای درس دهد که اولاً بچه ها فقط بتوانند کتاب های بخوانیم و بنویسیم را بخوانند و در خواندن سایر کتاب ها مانند تاریخ, اجتماعی, دینی با مشکل رو به رو باشند؛ و ثانیاً به جای کسب توانایی خواندن, دانش آموزان را به حفظ قطعه شعری تشویق کند؛ به نظر شما آیا چنین معلمی به وظیفه ی خود به درستی عمل کرده و با اهمیت و جایگاه درس بخوانیم و بنویسیم آشناست ؟

مسلماً پاسخ شما این است که اگر معلم با اهمیت و جایگاه و روش های تدریس بخوانیم و بنویسیم آشنا باشد, باید بداند که اگر بچه ها در بخوانیم و بنویسیم مهارت داشته باشند, نه تنها قادر به خواندن همان شعر خواهند بود بلکه می توانند در کسب دانش همه ی علوم موفق شوند و همین مسأله نشان دهنده ی اهمیت والای سواد آموزی فارسی است.

در زمینه ی درک اهمیت و جایگاه آموزش قرآن به ویژه در دوره ی ابتدایی این دو اشکال در طرز تلقی معلمان به وضوح دیده می شود. معلمانی که به جای آموزش روخوانی به موضوعات دیگری هم چون حفظ سوره و پیام, قرائت آیات درسی خواص همراه با صوت و لحن و...

بنابراین مناسب است کسب مهارت خواندن قرآن کریم, به عنوان مهم ترین هدف آموزش قرآن در دوره ی ابتدایی, مورد تاکید قرار گیرد.

9-    آموزش روخوانی به کدام شیوه صحیح تر است؛ روش دیداری یا روش شنیداری ؟!

تجربه نشان می دهد با همه ی تلاش هایی که برای باز آموزی معلمان به کار می رود, عده ای از ایشان به همان روشی تدریس می کنند که خودشان در کودکی با آن روش, قرآن آموخته اند. این افراد عموماً در برابر تغییرات مقاومت زیادی از خود نشان می دهند. البته نظر اکثر آنان که مدتی را به ناگزیر به آموزش قرآن با روش جدید پرداخته اند, تغییر کرده است.

اما مهم ترین چالش در دوره ی ابتدایی, ارائه ی روش مناسب آموزش روخوانی قرآن کریم است. شیوه های ی رایج کشور در آموزش روخوانی عمدتاً مبتنی بر روش شنیداری و روش قاعده آموزی است؛ در حالی که در برنامه ی درسی فعلی مدارس, از این دو روش پرهیز می شود و در عوض روش دیداری و مهارت آموزی را توصیه می نماید. مراقبت از این موضوع مخصوصا در پایه های دوم تا پنجم ضروری است.

 از مهم ترین آسیب های روخوانی در شیوه های شنیداری و قاعده آموزی می توان به موارد زیر اشاره کرد :

1- در این روش, مهارت درست دیدن جای خود را به روش شنیداری می دهد و در نتیجه فرد همواره در خواندن قرآن توسط چشم با مشکل اساسی روبه رو است.

2- آموزش یک سویه و معلم محور است و قرآن آموزان اغلب در این شرایط منفعل عمل می کنند.

3- بیش تر وقت کلاس به جای مهارت آموزی صرف قاعده آموزی می شود.

4- این روش فقط به یادگیری یک متن خاص, آن هم به صورت کلی خوانی منجر شده و در نتیجه به تعمیم در خواندن سایر سوره ها و آیات نمی انجامد.

5- تجربه نشان داده است که آموزش قواعد به این شیوه, به علت انتزاعی بودن مطالب, چندان تأثیر مثبتی در یادگیری ندارد و تنها به حفظ کردن تعاریف و قواعد منجر می شود؛ در نتیجه تنها مقدار کمی از قاعده آموخته می شود. در صورتی که فرایند به صورت عملی و در حین مهارت آموزی به فراگیر انتقال داده می شود.

در روش دیداری تأکید برمهارت « خوب دیدن » است یعنی عادت دادن چشم به تشخیص علائم, حرکات و نمادهای قرآنی به جای توجه به حروف و کلمات است. در این جا بیان سه نکته لازم است :

اول - اطمینان از استفاده ی معلم از لوحه های آموزش قرآن در پایه های اول تا سوم ضروری است؛

دوم - اطمینان از تسلط معلم به روش های اشاره های ثابت و متحرک ضروری است؛

سوم - در برنامه ی جدید ( ارتقای آموزش قرآن ) سوره و آیات موضوعیت ندارد, بلکه مهارت خواندن دانش آموزان, مد نظر است. از این رو نیاز نیست معلم در یک درس تا حصول مهارت کامل صبر کند؛ بلکه کسب توانایی روخوانی را در سوره ها و آیات مختلف محقق کند.

بنابراین مناسب است ضمن اطمینان از توانایی آموزگاران در تسلط به روش اشاره در تدریس روخوانی قرآن, آنان را به استفاده از لوحه ی آموزشی تشویق کنیم.

 

10- معلم ابتدایی, بهترین « آموزگار قرآن » در آموزش مهارت روخوانی قرآن است.

طبق رأی صادره در 677 جلسه ی شورای عالی آموزش و پرورش مورخ 7/6/1381 و اصل 15 از اصول حاکم بر آموزش قرآن در دوره ی ابتدایی « تدریس قرآن در دوره ی ابتدایی بر عهده ی آموزگار پایه است. » با این وجود گزارش ها و بازدیدها حاکی از آن است که در برخی از مدارس که عمدتاً مدارس غیر دولتی هستند آموزش قرآن توسط معلم غیر پایه تدریس می شود. همین مسأله باعث بروز مشکلات فراوانی شده است. از آن جمله اجرا نشدن مصوبه ی 33 روز پیاپی در پایه ی سوم ابتدایی است.

بنابراین مناسب است با عمل کردن به این مصوبه, از بروز آسیب هایی که به همین علت رخ می دهد جلوگیری کنیم.

 

11- برای ارتقای آموزش قرآن در دوره ی ابتدایی « معیار » داشته باشیم.

قدیمی ها گفته اند یک کاره, همه کاره است و همه کاره, هیچ کاره؛ و نیز گقته اند یک ده آباد بهتر از صد شهر خراب است. نویسنده معتقد است ارتقای هم زمان همه ی دروس امکان پذیر نیست؛ اگر ما بتوانیم در هر استان و منطقه یکی از دروس را به طور کامل و تمام قد اجرا کنیم, این کار به خودی خود, باعث ارتقای تدریجی سایر دروس نیز می شود. به عبارت دیگر یکی از عمده ترین دلایل مهجوریت قرآن در آموزش و پرورش, افت تحصیلی حاکم بر همه ی دروس است؛ هم چنین دانش آموزی که معدل بالایی دارد, نمره و و ضعیت او در درس قرآن نیز به همان درجه بالاتر است.

کمیته ی هماهنگی فعالیت های قرآنی در معاونت ابتدایی وزارت آموزش وپرورش، به منظور شناسایی و الویت بندی عوامل و عناصر مهم یادگیری قرآن کریم در دوره ی تحصیلی ابتدایی و جهت اجرای کامل برنامه آموزش قرآن در مدارس ابتدایی، اقدام به برگزاری مرحله ی اول طرح معیار در هفت استان داوطلب کشور کرد.

 این مناطق، شرایط و لوازم ضروری اجرای کامل برنامه درسی قرآن را در پایه های اول ودوم دبستان، پیش بینی و فراهم کردند. این طرح به عنوان اولین گام, پس از بررسی و تصویب در 2010 کلاس درس به اجرا درآمد و نتایج موفقیت آمیزی را در پی داشت.

طرح معیار به هیچ وجه قصد افزودن فعالیت خاص و ویژه ای علاوه بر آنچه که در شرایط فعلی در کلاس های آموزش قرآن وجود دارد را بر مدارس مجری طرح ندارد، زیرا عقیده این است که برنامه درسی آموزش قرآن، این توان مندی را دارد که در صورت اجرای صحیح و کامل از سوی مدارس، به اهداف قصد شده نائل شود.

 از این رو طرح معیار، طرح جدیدی به شمار نمی رود بلکه این طرح،  ابزاری است جهت ایجاد انسجام و وحدت رویه و پشتیبانی از اجرای کامل و صحیح برنامه ی درسی آموزش قرآن و نظارت برحسن اجرای آن از سوی معلمان، والدین دانش آموزان، مدیران مدارس، کارشناسان و سرگروه های آموزشی دوره ی ابتدایی مناطق و سازمان ها.

در تعریف طرح معیار می توان چنین گفت : « طرح معیار، رویکردی نظام گرا به اجرای برنامه درسی قرآن می باشد که از طریق اجرای کامل برنامه, به شناسایی نقاط قوت و ضعف آن وشرایط مناسب تحقق اهداف پی برده و به اشاعه ی برنامه در سایر مناطق اقدام می نماید. »

 

از اهداف این طرح می توان به موارد زیر اشاره کرد :

1- ایجاد زمینه ی کامل اجرای برنامه ی درسی قرآن در سطح استان، منطقه و مدرسه

2- توجه جدّی به نقش معلّم، مدیرآموزشگاه، کارشناسان و سرگروه های آموزشی مناطق و استان،

3- توجّه به نقش مؤثّر والدین دانش آموزان در پیشبرد برنامه ی درسی قرآن

4- بهبود سطح کیفی پشتیبانی از برنامه ی آموزش قرآن و نظارت برآن

5- شناسایی نقاط قوّت و ضعف عوامل مؤثّر در آموزش قرآن به منظور تقویت نقاط قوت و بر طرف نمودن نقاط ضعف

6- ارائه ی الگوی عملی و معیار برای آموزش بهینه قرآن در دوره ابتدایی

7- تعمیم الگوی یک درس در زمینه ی توجه به سایر دروس

بنابراین مناسب است طرح معیار را به عنوان یک الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت در تمامی برنامه های درسی, آموزشی و پرورشی در نظر گرفت.

 

12- « جشن شکوفه های قرآن کلاس اولی ها» را با شکوه برگزار کنیم.

جشن آغاز آموزش قرآن هر ساله همزمان با روز جهانی کودک در 17 مهرماه به صورت سراسری در داخل مدارس برگزار می شود. از آن جا که دوران ابتدایی بهترین زمان برای انس دانش‌آموزان با قرآن کریم است, برگزاری هرچه باشکوه تر این مراسم, با حضور مدیر مدرسه, اولیای دانش آموزان و اهدای هدیه به سال اولی‌ها برای شروع آموزش قرآن و گرفتن عکس یادگاری و ... باعث ایجاد تصور شیرین و به‌یاد ماندنی برای دانش‌آموزان از قرآن کریم می شود.

هدف اصلی از برگزاری جشن شکوفه های قرآن در پایه ی اول ابتدایی, دو چیز است :

اول – ایجاد خاطره ی خوش و شیرین از اولین روز یادگیری قرآن کریم

دوم – ایجاد انگیزه ی لازم برای فراگیری قرآن در طول سال تحصیلی

بنابراین مناسب است با چاپ پوستر مناسب و ارسال دستور العمل برگزاری, اجرای جشن شکوفه های قرآن کلاس اول ها را مورد تأکید قرار داده و خود نیز در این مراسم شرکت کنیم. 

 

13-  نقش اولیای دانش آموزان در پیشبرد برنامه ی درسی قرآن را موثر ببینیم

حضرت علی علیه السلام : 

پدر باید برای فرزند خود،‌ نام خوب انتخاب کند، او را با ادب و نیکو تربیت کرده و به او قرآن بیاموزد.

                                                                 نهج‌البلاغه، فبض الاسلام، حکمت 391

نقش اولیای دانش آموزان در فرایند یاددهی- یادگیری درسی مانند قرآن, اگر بی بدیل نباشد, کم نظیر است. مهم ترین نقش ایشان, نقش الگویی است.

اساساً یکی از علل عدم انس دائمی دانش آموزان با قرآن کریم به این مسأله برمی گردد که اکثر والدین در این زمینه کوتاهی کرده اند و در نتیجه برای فرزندشان الگوی مناسبی نبوده اند. از این رو جا دارد حوزه های ستادی و اجرایی برای آموزش والدین دانش آموزان, بیش از این برنامه ریزی و چاره اندیشی بشود. و نیز مناسب است مدارس, در ابتدای سال تحصیلی به برگزاری جلسه ی آموزش خانواده با موضوع آموزش قرآن دانش آموزان اقدام نموده و موارد زیر را به ایشان یادآور شود :

1-         بهترین, موثر ترین و در عین حال راحت ترین راه تربیت قرآنی دانش آموزان این است که با خواندن روزانه ی قرآن عملاً برای فرزندتان الگو باشید.

2-         پیش‌گفتار کتاب درسی آموزش قرآن کودک خود را به صورت دقیق مطالعه کنید.

3-         فرزندان عزیزتان باید با تشویق‌ها و راهنمایی‌های لازم و به موقع، سادگی یادگیری قرآن را احساس کنند. از این رو تشویق به موقع و ایجاد احساس موفقیت در او، دو کلید طلایی در کسب موفقیت آنان است.

4-         مطمئن شوید که آموزگار مهربان فرزند شما در کلاس های ضمن خدمت آموزش قرآن آن پایه ی تحصیلی شرکت کرده است. در این زمینه از مدیر محترم مدرسه پرس وجو نمایید.

5-         مطمئن شوید که آموزگار فرزند شما در کلاس درس از لوحه ی آموزشی ( نگاره های قرآنی در کلاس اول تا سوم ابتدایی ) و نوار آموزشی استفاده می کند. با پرسش از کودک خود و یا مدیر مدرسه, از انجام این امر مطمئن شوید.

6-         شما می توانید با تهیه یک نوار یا سی دی درسی آموزش قرآن، به یادگیری کامل‌تر و زیباتر قرآن او کمک کنید تا آنچه را در مدرسه آموخته است، در خانه تمرین کند.

7-         حفظ سوره‌های کتاب الزامی نیست؛ ولی اگر فرزند شما به حفظ سوره‌های کتاب علاقه نشان می‌دهد، او را به انجام این کار تشویق کنید. این امر زمینه‌ی مشارکت او را در مسابقات قرآن مدرسه نیز فراهم می‌کند.

8-         در هر درس یکی از عبارات زیبا، کوتاه و حکمت آمیز قرآن آمده است. حفظ پیام‌های قرآنی و ترجمه‌ی آن‌ها الزامی نیست؛ ولی اگر فرزند شما به حفظ این پیام‌ ها علاقه‌مند است. او را به این کار تشویق کنید.

9-         اگر شما با روش‌های آموزش روخوانی قرآن آشنایی دارید، از کتاب درسی پیشی نگیرید و هیچ قاعده‌ای را علاوه بر آن‌چه در کتاب آمده است به او نیاموزید. به یاری خداوند، این آموزش در پایه‌های بعد با نظم خاصی پیشرفته و کامل خواهد شد.

10-     هیچ‌وقت بر کودک خود سخت نگیرید، بلکه موفقیت‌های او را ارج نهید و با ملاطفت، نرمی،‌ صبر و حوصله به او کمک کنید تا ضعف های خود را جبران کند.

11-     فیلم ادبستان قرآن (Vcd) را از مدرسه تهیه کرده و با وظایف خود درباره ی آموزش قرآن کودک دلبندتان آشنا شوید.

12-     به یاد داشته باشید نقش شما در پیگیری و نظارت شما بر حسن اجرای آموزش درس قرآن بسیار مؤثر است.

13-      با مراجعه به مدرسه, نرم افزار آموزش قرآن که برای هریک از پایه های اول تا پنجم تولید شده را تهیه و کودک خود را به استفاده از آن تشویق نمایید.

14-     به برنامه ی رادیویی « قرآن در مدرسه » که روزهای دوشنبه از ساعت 30/15 تا 30/16 به طور زنده  از رادیو قرآن پخش می شود گوش کنید.

15-     با مشارکت فعال در برگزاری مراسم های قرآنی مدرسه در تربیت دینی فرزندتان سهیم باشید. مانند :

-جشن شکوفه های قرآن کلاس اولی ها / 16 مهرماه همزمان با روز جهانی کودک

- مراسم شکرانه ی یادگیری روخوانی قرآن پایه ی سوم ابتدایی / هفته ی دوم آذرماه

-مراسم شکرانه ی یادگیری روان خوانی قرآن پایه ی پنجم ابتدایی / هفته ی دوم و سوم اردیبهشت ماه

-جشن نماز ( جشن تکلیف دختران پایه ی سوم ابتدایی )

16-     با معلم و مدیر مدرسه و حتی مؤلفین کتاب درسی قرآن که آماده‌ی هرگونه خدمت در زمینه های مشاوره و پاسخ گویی به سؤالات شما والدین عزیز هستند. ارتباط داشته باشید. برای ارتباط با برنامه ریزان آموزش قرآن درآموزش وپرورش می توانید با صندق پستی363/15855  که در کتاب درسی کودک شما آمده نیز مکاتبه کنید.

بنابراین مناسب است نقش خانواده در پیشبرد برنامه ی آموزش قرآن را پر رنگ تر ببینیم و در این زمینه برنامه داشته باشیم.

 

14- طرح 33 روز آموزش روخوانی قرآن در پایه ی سوم ابتدایی را کامل اجرا کنیم.

‹‹ به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش وپرورش، براساس ماده واحده ی دبیرخانه شورای عالی آموزش و پرورش مقرر شد برنامه ی آموزش قرآن در پایه ی سوم ابتدایی, موضوع مصوّبه جلسه 771 شورای عالی مورخ 1/5/1387 از سال تحصیلی 90/1389 به صورت قطعی در پایه سوم تمام مدارس ابتدایی اجرا شود. گفتنی است این ماده واحده در هشتصد و پانزدهمین جلسه ی شورای عالی آموزش و پرورش مورخ 24/1/89 به تصویب رسیده است. ››

طرح ارتقای آموزش قرآن در پایه ی سوم ابتدایی در صدد است که با اصلاح و تکمیل اهداف، محتوا و شیوه ی اجرای آموزش قرآن در پایه ی سوم ابتدایی، تقویت توانمندی و مهارت معلمان در آموزش قرآن و بهبود فرایند اجرای کامل برنامه ی           

 آموزش قرآن در مدارس و نظارت مستمر بر آن، زمینه های کسب مهارت روخوانی قرآن کریم برای دانش‌آموزان را فراهم آورد. در این برنامه، مهم‌ترین هدف آموزش قرآن در پایه ی سوم ابتدایی، توانایی روخوانی سوره‌ها و عبارات قرآنی کتاب درسی به روخوانی کل قرآن کریم ارتقاء می‌یابد و سایر اهداف جنبی مانند آشنایی با آموزه‌ها و پیام‌های قرآنی، قرائت زیبای برخی از سوره‌های کوتاه و ... نیز آموزش نماز، با اصلاحاتی، مناسب سازی شده است.

این کتاب در سه فصل تألیف شده است که طبق دستورالعمل زمان بندی شده آموزش داده می شود که با توجه به توزیع جدید ساعات آموزش قرآن در این طرح، تنظیم جدول ساعات آموزش سایر دروس در پایه ی سوم ابتدایی با نظرخواهی از معلمان این پایه توسط مدیر مدرسه انجام می شود.

مسئولیت نظارت بر اجرای برنامه ی آموزش قرآن در مدرسه بر عهده ی مدیر است. وی ضمن شرکت در جلسات توجیهی طرح، زمینه ی شرکت کلیّه ی آموزگاران پایه ی سوم در کارگاه های آموزشی- توجیهی، تأمین لوازم مورد نیاز آموزش قرآن و نظارت مستمر بر اجرای طرح و هم چنین تنظیم گزارش های لازم و ارسال آن به اداره ی متبوع را بر عهده دارد .

نکته مهم : پس از برگزاری آموزش سی و سه روزه ی روخوانی, مهم ترین نگرانی این است که اگر دانش آموزان انس دائمی با قرآن نداشته باشند امکان فراموشی مطالب زیاد خواهد بود بنابراین مهم ترین دغدغه ی معلمان، مدیران و اولیای دانش آموزان باید همین مسأله باشد. در بند 32 همین نوشته به راه کارهای انس دائمی دانش آموزان با قرآن کریم اشاره شده است.

بنابراین مناسب است این دو موضوع به صورت ویژه مراقبت شود :

اولاً- اگر مدرسه ای برنامه ی 33 روزه را انجام نداده است باید آن را تا پایان سال تحصیلی انجام دهد.

ثانیاً- مدت اجرای طرح در هر روز یک زنگ کامل ( 45 دقیقه ای)  است و لزوماَ در ساعت اول یا دوم روز انجام شود.

 

15-  چگونه از یادگیری روخوانی دانش آموزان اطمینان حاصل کنیم.

اگر می خواهید هنگام بازدید از یک کلاس درس, از یادگیری روخوانی دانش آموزان پایه های دوم تا پنچم ابتدایی اطمینان حاصل کنید به این دو شیوه عمل نمایید :

الف- از دانش آموزان سؤال کنید که معلم آیات درس را چگونه تدریس می کند. پاسخ دانش آموزان اگر بر روش های شنیداری اشاره و تاکید داشت ( مانند این که معلم می خواند و ما تکرار می کنیم و یا اول نوار می خواند.) این جا معلوم می شود معلم به روش صحیح آموزش نداده است.

ب- از دانش آموزان بپرسید که معلم شما تا کجا درس داده است, سپس از چند نفر بخواهید که هر کدام یک سطر بخوانند آنگاه از آن ها بخواهید تا چند صفحه جلوتر بروند و از جایی که معلم هنوز درس نداده بخوانند. در جریان پرسش, بین کیفیت

 خواندن این دو قسمت مقایسه کنید؛ اگر توانستند هر دو قسمت را تقریباً مثل هم بخوانند معلوم می شود معلم در امر آموزش صحیح عمل کرده است؛ اما اگر تفاوت فاحشی بین این دو خواندن مشاهده کردید, موضوع نیاز به بررسی و ریشه یابی دارد.

بنابراین مناسب است در بازدیدها, مهم ترین هدف آموزش قرآن یعنی تعمیم روخوانی و روان خوانی قرآن کریم را به شیوه ای که بیان شد مورد بررسی قرار دهیم.

 

16- جایگاه رسم الخط در آموزش روخوانی قرآن توجه کنیم.

 قرآن های رایج از نظر اعراب گذاری ( ضبط المصحف ) دارای اعراب زائد فراوانی هستند. در هر صفحه حدود 200 حرکت و علامت؛ یعنی علائمی که صرفاً برای خوشنویسی و زیبایی خط مصحف شریف نوشته می شوند و بیش تر جنبه سلیقه ای دارند. بودن این علائم نه تنها ضرورتی ندارد بلکه باعث به وجود آمدن مشکلات فراوانی در صحیح خواندن قرآن می شوند.

به عنوان مثال دانش آموز این علائم را در کلمه ی« نُوحِیهَا » می بیند, اما به دلیل عدم اطلاع از علت وجود این علائم, پیوسته دچار اغلاط متعدد می شود. و از آن جا که مخاطب قداست خاصی برای قرآن قائل است, هرگز اجازه ی طرح این فکر را که امکان اشکال در نوشته ی قرآن وجود دارد به ذهن خود راه نمی دهد. بنابراین خود را مقصر و ناتوان می یابد؛ این فکر رفته رفته قوّت گرفته و سرکوبی در یادگیری و در نهایت به قطع ارتباط فرد با خواندن مداوم قرآن کریم می انجامد.

در سال های اخیر به دستور مقام معظم رهبری به این مسأله توجه خوبی شده است و نتیجه ی آن ارائه ی « قرآن کم علامت »  به جامعه است. قرآن کم علامت, شیوه‌ای از نگارش قرآن کریم است که در مرکز طبع و نشر قرآن کریم جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته و در کتاب های درسی وزارت آموزش وپرورش مورد استفاده قرار مى‌گیرد. در این شیوه, علایم زاید و سلیقه‌اى حذف شده و کتابت قرآن به شیوه ی« نگارش فارسى» نزدیک‌ شده است. مهم ترین ویژگی های این رسم الخط, کم علامت بودن آن است و همین کار باعث شده است تا در روش آموزش قرآن, تحول قابل توجهی اتفاق بیافتد. از آن جمله :

1-     کاهش اغلاط اعرابی و در نتیجه احساس موفقیت فرد هنگام خواندن قرآن

2- افزایش انگیزه, علاقمندی و انس مستمر فرد با تلاوت قرآن کریم

3- تنها در این شیوه از کتابت است که معلم می تواند به قرآن آموز بگوید : « ببین و بخوان »

 بنابراین مناسب است بر استفاده از قرآن کم علامت در زنگ قرآن پایه های چهارم و پنجم ابتدایی تأکید کنیم.

 

17- قرآن کامل را در اختیار مدارس قرار دهیم.

به نظر شما از 500 دانش آموز یک مدرسه ابتدایی, چند نفر برای یادگیری قرآن به جلسات قرآن می روند؟ شواهد حاکی از آن است که اکثر دانش آموزان کشور, به جز آن چه از قرآن در کلاس های درس می آموزند, به سایر مراکز مراجعه نمی کنند. به همین دلیل بر وزارت آموزش وپرورش که اینک مسئولیت اجرای منشور توسعه ی فرهنگ قرآنی کشور را نیز بر عهده دار است, لازم است از این ساعات محدود و البته ارزشمند, برای آشنایی همه ی دانش آموزان با مصحف شریف استفاده کند.

طبق آن چه در کتاب های درسی آموزش قرآن پایه های چهارم و پنجم آمده دانش آموزان باید در برخی از ساعات آموزش قرآن از این مصاحف برای آشنایی با قرآن کامل و کسب مهارت روان خوانی و تعمیم روخوانی قرآن استفاده نمایند.

از سال 86 تا کنون حدود 350هزار جلد از قرآن کم علامت در مدارس ابتدایی سراسر توزیع شده و حدود 300 هزار جلد بعدی نیز تا آخر سال توزیع خواهد شد. نحوه ی توزیع مصاحف شریف به این شرح است :

الف- هر مدرسه ی شهری20 جلد    ب-  در هرمدرسه ی روستایی به ازای هرسه دانش آموز پایه ی پنجم یک جلد

بنابراین مناسب است بر توزیع قرآن های کم علامت در کلیه مدارس نظارت دقیق داشته باشیم.

 

18- اصل « مُراقبه » را فریضه بدانیم.

اگر آتشکده ی یزد هزاران سال است که روشن است؛ به دلیل آن است که همواره از آن مراقبت شده است؛ قرآن کریم می فرماید : « اِنّا نَحنُ نَزّلنَا الذِّکرَ وَ اِنّا لَهُ لَحافِظونَ » ( حجر/9 ) وظیفه ی حفظ و تعلیم کتاب الله و پاسداری و تبلیغ و ترویج آن, پس از پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله و ائمه ی هدی علیهم السلام, امروز وظیفه ی همه ی مسلمانان و به ویژه حکومت اسلامی و در راس آن ها نظام تعلیم وتربیت کشور است.

نظارت بالینی بر حوزه ی اجرا و مدل های تعریف شده ی آموزشی از قبیل آموزش 33 روزه ی قرآن در پایه ی سوم ابتدایی و طرح معیار و رفع نواقص و ارتقای مستمر آن, از اساسی ترین وظایفی است که بر عهده ی نظام تعلیم و تربیت کشور است.

با وجود این که معاونت پژوهشی استان ها به عنوان بازوان قوی و کارآمد سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی فعالیت می کنند اما فعالیت های معاونت های مذکور عمدتاً جنبه ی اداری دارد تا صبغه ی کنترلی و آموزشی؛ و این وضعیت به هیچ وجه مطلوب و کافی نیست.

بهترین و مؤثّرترین راه در زمینه ی نظارت و پشتیبانی از برنامه های درسی بهره گیری از مدیران مدارس به عنوان مسئول نظارت بر شیوه های آموزشی مدرسه در وهله ی اول و نیز به کارگیری مدرسان قرآن استان به عنوان ناظر و ارزیاب فرایند یاددهی- یادگیری قرآن مدارس در وهله ی دوم است.

در وضعیت فعلی اکثر مدیران مدارس به تعداد سال های مدیریت از تغییرات مبانی و اهداف و اصول و هم چنین روش های آموزش و تدریس دروس با خبر هستند و شاید بتوان گفت اغلب ایشان توانایی تدریس را ندارند. مسئولیت این مشکل بیش از همه متوجه حوزه ها ی ستادی است که اجازه ی حضور مدیران را در دوره های آموزشی نمی دهند. همین مسأله باعث بروز مشکلات دیگری شده که از آن جمله می توان به بازدید نکردن مدیران مدارس از کلاس های درسی معلمان اشاره کرد.

در برخی از استان ها به همّت مسئولان دلسوز ادارات کل و مناطق و نواحی, سال هاست که مدرسان محترم قرآن به صورت افتخاری و یا غیر موظّف, به نظارت و ارزیابی وضعیت آموزش قرآن مدارس می پردازند و ضمن ارتباط و تعامل با مؤلفان و کارشناسان گروه قرآن دفتر برنامه ریزی وتألیف کتب درسی, در ارتقای وضعیت آموزش قرآن مدارس, بیش ترین تأثیر را داشته اند. شایسته است سایر استان ها از تجارب این استان ها استفاده کنند.

بنابراین مناسب است با اتخاذ تدابیر لازم ضمن شرکت دادن مدیران مدارس در دوره های آموزشی و یا برگزاری جلسات توجیهی برای آنان, میزان توانمندی ایشان را در انجام نظارت و پشتیبانی از برنامه های درسی بالا ببریم و نیز از مدرسان قرآن به عنوان ناظرین اجرای طرح و برنامه های قرآنی استان, منطقه ( مانند طرح معیار در پایه های اول و دوم و برنامه ی ارتقای آموزش قرآن در پایه های سوم تا پنجم ابتدایی) بهره بگیریم.

 

19-  وسایل آموزشی و کمک آموزشی درس قرآن را در دسترس معلّمان قرار دهیم.

یکی از دلایل عمده ی بی رغبت برخی از معلمان به تدریس قرآن, کمبود ابزار و وسایل مورد نیاز آموزش قرآن از قبیل کتاب درسی, لوحه ی آموزشی و نوار یا سی دی درسی, کتاب راهنمای معلم, ضبط صوت و ... به اندازه ی کافی است.

فراهم نبودن و یا معیوب بودن این وسایل باعث به وجود آمدن تدریجی اختلال در آموزش می شود. یکی از وظایف مهم مدیران مدارس باید تهیه ی ابزار آموزشی مورد نیاز معلم, قبل از شروع سال تحصیلی باشد. بحمدالله در سال های اخیر به همّت استان ها و هم چنین مدیران مدارس, توجه خوبی به این مسأله شده است؛ اما هنوز تا وضعیت مطلوب فاصله ی زیادی داریم.

بنابراین مناسب است مدیران محترم مدارس یکی از وظایف مهم خود را تهیه ی وسایا آموزشی و کمک آموزشی مورد نیاز معلم قبل از شروع سال تحصیلی بدانند.

 

20- کتاب « راهنمای معلّم قرآن پایه ی سوم ابتدایی» را برای آموزگاران پایه ی سوم ابتدایی تهیه کنیم.

با توجه به سراسری شدن طرح ارتقای آموزش قرآن در پایه ی سوم ابتدایی و تغییرات کلی در برنامه ی درسی قرآن در این پایه, تألیف کتاب راهنمای تدریس معلم آن لازم می نمود. این کتاب هم اکنون در مرحله ی چاپ است.

بنابراین مناسب است کتاب راهنمای معلم قرآن پایه ی سوم ابتدایی را در کوتاه ترین زمان تهیه و در اختیار آموزگاران  این پایه قرار دهیم.

 

21- فیلم « رسولان نور » را در اختیار آموزگاران پایه ی سوم ابتدایی قرار دهیم.

برنامه ی تلویزیونی رسولان نور در سال 88 همزمان با اجرای آزمایشی طرح ارتقای آموزش قرآن در پایه ی سوم ابتدایی با مشارکت شبکه قرآن و معارف سیما و سازمان پژوهش در قالب 13 قسمت 30 دقیقه ای تهیه و از این شبکه پخش شد.

پس از آن فیلم مذکور در قالب یک حلقه dvd  برای آموزگاران پایه ی سوم تدوین دوباره شد و توسط معاونت محترم ارتباطات و فناوری اطلاعات سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی تکثیر گردید و در دوره های کشوری تابستان 89 در اختیار مدرسان قرآن استان ها قرار گرفت. تکثیر و توزیع این فیلم را به مسئولان محترم دوره ی ابتدایی توصیه می کنیم.    

بنابراین مناسب است فیلم رسولان نور در اختیار آموزگاران پایه ی سوم ابتدایی قرار دهیم و استفاده از آن را توصیه کنیم.

 

22- مراسم شکرانه ی قرآن آموزی برای دانش آموزان سوم ابتدایی را با عظمت برگزار کنیم.

مراسم شکرانه ی تونایی روخوانی قرآن، ویژه ی دانش آموزان پایه ی سوم ابتدایی سراسر کشور از امسال با اهداف زیر برگزار می شود :

اول - ایجاد خاطره ی خوش و شیرین از 33 روز تلاش برای یادگیری روخوانی قرآن کریم

دوم - ایجاد انگیزه ی لازم برای خواندن روزانه ی قرآن کریم در طول سال تحصیلی

با توجه به برگزاری طرح ارتقای آموزش قرآن در پایه ی سوم ابتدایی و اتمام آموزش فصل دوم کتاب یعنی آموزش 33 روز روخوانی قرآن و آغاز فصل سوم کتاب یعنی انس با قرآن کریم, طی مراسمی ضمن سپاس به درگاه خدای رحمان به خاطر لطفی که در طول این 33 روز ارزانی داشته است و هم چنین ضمن ارج نهادن به زحمات معلمان و دانش آموزان پایه ی سوم, با یک دیگر هم پیمان می شوند که همواره با قرآن کریم انس داشته و هر روز مقداری از آن را بخوانند.

این مراسم در یکی از روزهای هفته ی دوم آذرماه برگزار می شود و از آن جا که در سال های آتی در ماه محرم واقع می شود پیشنهاد می گردد نام این جشن به « مراسم شکرانه ی قرآن آموزی » تغییر یابد. در بند 32 همین نوشته به راه کارهای تشویق دانش آموزان به انس دائمی با قرآن کریم اشاره شده است.

بنابراین مناسب است برگزاری مراسم شکرانه ی قرآن آموزی برای دانش آموزان کلاس سوم ابتدایی را مورد تاکید قرار داده و در این مراسم حضور داشته باشیم. 

 

23- در « جشن نماز » منطقه از آموزگاران خواهر پایه ی سوم تجلیل کنیم.

همه ساله با همت مدیران مدارس, معلمان و مربیان مدرسه و اولیای دانش آموزان, برای دانش آموزان دختر پایه ی سوم ابتدایی جشن تکلیف ( یا جشن عبادت ) برگزار می شود و در این مراسم برنامه های متنوع و جذابی نیز اجرا می گردد. طبیعتاً هر چه این گونه برنامه ها از کیفیت بالاتری برخوردار باشد درجه ی اثر گزاری آن نیز بیش تر خواهد بود.

آن چه مهم است این است که فصل اول کتاب آموزش قرآن پایه ی سوم ابتدایی به آموزش عبارات اذان و اقامه و اذکار نماز پرداخته است که در 8 جلسه در طی مهرماه تدریس می شود. هم چنین از هفته ی سوم آذرماه تا پایان سال تحصیلی به مدت 17 هفته در هر جلسه به تمرین نماز توصیه شده است.

بنابراین مناسب است برای تداوم آموزش نماز در طول یک سال تحصیلی, با مشارکت معاونت محترم پرورشی و ستاد اقامه ی نماز منطقه ضمن برگزاری جلسه ی توجیهی- آموزشی برای آموزگاران خواهر این پایه, به نحو شایسته ای از ایشان تجلیل شود تا آنان با دلگرمی و علاقه ی بیش تری به این مهم بپردازند.

24- نرم افزار « رسولان نور» را برای مدارس تهیه کنیم.

تولید نرم افزار کتاب « مبانی و روش آموزش قران در دوره ی ابتدایی » - کد 6011  از ماه ها قبل آغاز شده و موضوع آن تبیین مبانی و روش آموزش قرآن در دوره ی ابتدایی است و هم اکنون مراحل پایانی خود را می گذراند. امید است در آینده ی نزدیک این نرم افزار به استان ها ارسال شود.

بنابراین مناسب است نرم افزار « رسولان نور» را تهیه و در اختیار آموزگاران و مدارس قرار دهیم و استفاده از آن را توصیه کنیم.

 

25- نرم افزارهای « آموزش قرآن پایه های اول تا پنجم ابتدایی» را در اختیار دانش آموزان قرار دهیم.

از سال 88 به همّت معاونت محترم ارتباطات و فناوری اطلاعات سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی نرم افزارهای کتاب های درسی البته به تفکیک درس و پایه ی تحصیلی تهیه و توزیع شده است. در این میان نرم افزار آموزش قرآن پایه های اول و دوم ابتدایی در سال قبل تهیه و در تابستان 89 در اختیار مدرسان قرآن پایه های سوم و پنجم ابتدایی سراسر کشور قرار گرفت. و نرم افزارهای بعدی نیز مراحل پایانی تولید را می گذراند و در آینده ی نزدیک در اختیار قرار خواهد گرفت.

بنابراین مناسب است نرم افزار « آموزش قرآن اول تا پنجم ابتدایی» را تهیه و در اختیار مدارس و دانش آموزان قرار دهیم و استفاده از آن را به اولیای دانش آموزان توصیه کنیم.

 

26- کتاب بشنویم.

سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش از مهرماه سال جاری، اقدام به تولید وتوزیع لوح‌های لوح‌های فشرده کرده است. این لوح های فشرده شامل محتوای کتاب‌های درسی قرآن و بخوانیـم و بنویسیم ( فارسی ) است که  به صورت mp3 تهیه و به تفکـیک پایه های تحصیلی ارائه شده است.

لوح‌های فشرده‌ای که با عنوان « کتاب‌های گویا » در مدارس توزیع می‌شوند، برای دانش آموزان تهیه شده است و به‌کارگیری آن منجر به صحیح‌خوانی و روان‌خوانی متن دروس کتاب به ویژه در مناطق دو زبانه می‌شود.

بخش‌نامه ی کتاب‌های گویا به تمامی مدارس ارسال شده است و مدارس و اولیایی که به تهیه این لوح‌های فشرده علاقه‌مندند، می‌توانند از طریق مدیریت مدرسه با معاونت ارتباطات و فناوری اطلاعات وزارت آموزش و پرورش ارتباط برقرار کرده و نسبت به تهیه آن اقدام کنند.

بنابراین مناسب است با توجه به بخش نامه ی ارسالی, نسبت به تهیه ی لوح فشره ی کتاب های گویا و توزیع آن بین دانش آموزان مدارس تاکید لازم صورت پذیرد.

 

27- به برنامه ی رادیویی « قرآن در مدرسه » گوش کنیم.

برنامه ی رادیویی « قرآن در مدرسه » قصد دارد ضمن پرداختن به مقوله ی ارتقای آموزش ها و فعالیت های قرآنی در سطح آموزش وپرورش, به آسیب شناسی و نقد فعالیت های قرآنی در آموزش وپرورش پرداخته و با ایجاد تعامل مناسب بین مدرسه, دانش آموز و خانواده، مشارکت فعال ایشان را جلب کند و نیز با دعوت از متولیان آموزش و فعالیت های قرآنی آموزش و پرورش، به اصلاح برنامه های آموزشی, درسی و فوق برنامه پرداخته و ضمن معرفی، تشویق و ترغیب فعالیت های موفق قرآنی مدارس, به ارائه ی تصویر مناسب الگوهای برتر قرآنی، بپردازد.

اهداف برنامه :

1-    ارتقاء و تقویت فرهنگ قرآنی در خانه  و مدرسه

2-    تبیین اهداف و برنامه های قرآنی آموزش و پرورش

3-    آموزش مبانی و روش های آموزش قرآن به معلمان

4-    ایجاد تعامل دو سویه بین برنامه ریزان و معلمان

5-    تقویت مشارکت بین مدرسه, دانش آموز و خانواده در پیشبرد برنامه های قرآنی

6-    ارائه ی آخرین اخبار قرآنی آموزش و پرورش

7-    ارائه ی راه کارهای اجرایی و موثر در زمینه ی ارتقای فعالیت های قرآنی کشور

8-     اصلاح ساختار و محتوای آموزش های قرآنی کشور با بهره گیری از مقایسه شیوه های رایج آموزش قرآن

زمان پخش برنامه :  روزهای دوشنبه ی هر هفته از ساعت 30/15 تا 30/16  از رادیو قرآن

بنابراین مناسب است ضمن تشویق مدیران و معلمان مدارس و اولیای دانش آموزان به استفاده از این برنامه, با استفاده از این موقعیت برای انتقال نظرات و هم چنین ارائه ی گزارش فعالیت های انجام گرفته, در پخش آن مشارکت کنیم. 

28- کتاب « مبانی و روش آموزش قرآن دوره ی ابتدایی » را برای مدارس تهیه کنیم.

در مهرماه سال تحصیلی89-88 شاهد رونمایی کتاب جدید التالیف« مبانی و روش آموزش قرآن در دوره ی ابتدایی » - با کُد 6011 - بودیم. این کتاب به سه بخش مبانی آموزش قرآن, روش های تدریس و شیوه های ارزش یابی پیشرفت تحصیلی تقسیم می شود و در 226 صفحه و به صورت چهار رنگ, برای کلیه ی آموزگاران دوره ی ابتدایی و دانشجویان مراکز تربیت معلم منتشر شده و ناشر آن شرکت چاپ و نشر کتاب های درسی ایران است و نیز قیمت این کتاب 800 تومان می باشد. تهیه و توزیع این کتاب در بسیار از استان ها در حال انجام است.

بنابراین مناسب است کتاب « مبانی و روش آموزش قرآن در دوره ی ابتدایی » را تهیه و در اختیار معلمان و مدارس قرار دهیم و استفاده از آن را توصیه کنیم.

 

29- فیلم « ادبستان قرآن » را در اختیار آموزگاران, مدیران مدارس و اولیای دانش آموزان قرار دهیم.

برنامه ی تلویزیونی ادبستان قرآن در سال 87 با مشارکت شبکه قرآن و معارف سیما و سازمان پژوهش در قالب 40 قسمت 30 دقیقه ای از این شبکه پخش شد. پس از آن فیلم مذکور در قالب 8 حلقه vcd به تفکیک آموزگاران پایه و هم چنین مدیران مدارس و اولیای دانش آموزان تدوین دوباره شد و توسط معاونت محترم ارتباطات و فناوری اطلاعات سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی در قالب یک بسته ی آموزشی تکثیر شد.

بنابراین مناسب است فیلم ادبستان قرآن را در اختیار هریک از آموزگاران پایه های اول تا پنجم قرار دهیم و نیز  استفاده از آن را به مدیران مدارس و اولیای دانش آموزان توصیه کنیم.

30- مراسم شکرانه ی توانایی روان خوانی قرآن کریم درکلاس پنجم را با شکوه برگزار کنیم.

زمان برگزاری مراسم شکرانه ی روان خوانی قرآن کریم در پایه ی پنجم ابتدایی در پایان سال تحصیلی یعنی هفته ی دوم یا سوم اردیبهشت ماه است. قطعاً برگزاری چنین برنامه های نمادین جلوه های شور انگیز و خاطره آمیزی را برای دانش اموزان به ارمغان می آورد و چه بسا در ذهن اغلب دانش آموزان تا آخر عمر نیز باقی می ماند. در بند 35 همین نوشته به راه کارهای تشویق دانش آموزان به انس دائمی با قرآن کریم اشاره شده است.

بنابراین مناسب است برگزاری مراسم شکرانه ی قرآن آموزی برای دانش آموزان کلاس پنجم ابتدایی را مورد تاکید قرار داده و در این مراسم حضور داشته باشیم. 

 

31- جشنوره ی الگوهای مناسب تدریس قرآن را کیفیت بخشی کنیم.

سال هاست که جشنواره ی الگوهای برتر تدریس در دروس مختلف اجرا می شود و همواره نیز مورد توجه بسیاری از آموزگاران بوده است. در سال های اخیر نیز درس قرآن به عنوان پای ثابت اغلب جشنواره های استانی بوده است. در این راستا توجه به سه نکته ضروری است :

1- با توجه به استقبال آموزگاران و هم چنین تأثیر گذاری جشنواره های الگوهای مناسب تدریس در ارتقای توانایی های آموزش قرآن, لازم است برگزاری این جشنواره تداوم داشته و نیز از حمایت مادی و معنوی مدیران برخوردار باشد.

2- الگوهای برتر تدریس به شیوه های مناسب به اطلاع معلمان رسانده شود. مانند تصویر برداری استودیویی و پخش آن در همایش های معلمان و نقد و بررسی آن با حضور کارشناسان موضوعی

3- با توجه به این که آموزش قرآن در سایر مراکز قرآنی مانند دارالقرآن ها, مدارس قرآنی, دانشگاه ها, مساجد, سازمان تبلیغات اسلامی, مؤسسات قرآنی و... انجام می شود مناسب است به همت وزارت آموزش وپرورش « جشنواره ی ملّی الگوهای مناسب آموزش قرآن » طراحی و برگزار شود.

بنابراین مناسب است درس قرآن را به عنوان پایه ثابت جشنواره قرار دهیم و در اعتلای آن بکوشیم.

 

32-  راه کارهای انس دائمی دانش آموزان با قرآن کریم

اگر مهم ترین دغدغه ی برنامه ریزان, مسئولان, مدیران, آموزگاران. اولیای دانش آموزان, « ایجاد انس دائمی دانش آموزان با قرآن کریم » باشد, آن گاه می توان گفت برای هدف انس دائمی دانش آموزان با قرآن کریم راه کارهای مختلفی را ارائه کرد؛ پیشنهادهای زیر تنها بخشی از این راه کارها است :

1-       با تلاوت روزانه ی قرآن کریم در نزد دانش آموزان, برای آنان نقش الگویی داشته باشید.

2-      بیش ترین وقت کلاس را به خواندن قرآن آن هم توسط همه ی دانش آموزان اختصاص دهید.

3-      دانش آموزان را به تدبر در پیام های قرآنی تشویق کنید.

4-       از دانش آموزان بخواهید پیام قرآنی و برخی از آیات مشهور را در آیات درس یا مصحف شریف پیدا کنند.

5-      آیه ها ی مشهور را با رنگ (فسفری) در کتاب درسی مشخص کنند

6-      آیات مشهور مانند پیام های قرآنی را حفظ کنند.

7-      آیات درس یا پیام قرآنی را مثل نوار با صوت زیبا بخوانند.

8-      جلسه ی آخر هر درس به « انس با قرآن در خانه » اختصاص دارد. نحوه ی انجام هر یک از این تمرینات را در جلسه ی قبل از آن برای دانش آموزان توضیح دهید.

9-      از والدین بخواهید به انجام تمرینات کتاب مخصوصاً جلسه ی انس با قرآن در خانه نظارت کنند و پس از انجام کامل آن توسط دانش آموز در خانه, ضمن ارائه ی اظهار نظر در پایان این صفحه آن را امضاء نمایند.

10-   میثاق نامه ی تلاوت روزانه قرآن را که قبلاً تهیه کرده اید, همه باهم امضا کنید. و پس از آن در هر جلسه از دانش آموزان بپرسید که چه کسانی در این هفته هر روز قرآن خوانده اند ؟ اگر تعدادی نخوانده اند علت را جویا شوید و در رفع آن بکوشید. مسلماً اگر دانش آموزان اصرار شما را ببینند خود را با نظر شما تطبیق خواهند داد.

11-   قرآن را از منزل به کلاس بیاورند و از روی آن بخوانند.

12-   کلمات, آیات و عبارات مشابه را در درس یا کتاب و یا مصحف شریف پیدا و با هم مقایسه کنید.

13-   همه با هم روزی یک صفحه یا کمتر از آن را در کلاس درس بخوانید.

14-   از احادیث, اشعار و جملات ادبی مناسب مناسب برای ایجاد انگیزه برای انس روزانه با قرآن استفاده کنید.

15-          نوار یا سی‌دی قرائت آیات کتاب درسی را در اختیار دانش آموزان قرار دهید و آنان را تشویق کنید در منزل تمرین کنند تا شبیه نوار صوتی بخوانند.

16-          نرم افزار آموزش قرآن را که به تفکیک پایه تولید و نوزیع شده است را برای دانش آموزان تهیه کنید و آنان را به  استفاده از آن تشویق نمایید.

17-   فیلم, نوار یا سی‌دی قرائت آیات کتاب را با صدای قاریان ممتاز جهان برای بچه‌ها پخش کنید.

18-   دانش آموزان را تشویق کنید تا با زمان سنج, سرعت تلاوت خود را در کلاس و منزل افزایش دهند.

19-   بین آنان رقابت ایحاد کنیدتا یک آیه را با یک نفس بخوانند.

20-   بین آنان رقابت ایحاد کنیدتا یک عبارت یا آیه را با صوت زیبا بخوانند.

21-   برای داوری در رقابت های کلاسی از دانش آموزان استفاده کنید.

22-          « مسابقات روخوانی قرآن برای دانش اموزان پایه های اول تا سوم ابتدایی» و « مسابقات روان‌خوانی قرآن برای دانش آموزان پایه های چهارم و پنجم ابتدایی » به مسابقات قرآنی مدرسه و منطقه اضافه کنید.

23-          دفترچه ای برای خواندن روزانه ی قرآن کریم تهیه کنید تا دانش آموزان تلاوت روزانه ی خود را در جداول مربوطه علامت بزنند.

24-          دانش آموزان را تشویق کنید در بین نماز ظهر و عصر یک صفحه یا کمتر از آن را در نمازخانه ی مدرسه بخوانند

25-          از هر موقعیت مناسب ضمن اشاره به معارف و آموزه های اخلاقی, به آیات قرآن استناد کنید.

26-          احساس بچه‌ها را درباره ی تلاوت روزانه ی قرآن موضوع انشاء کلاسی یا مسابقه در مدرسه و منطقه قرار دهید.

27-          در جلسات آموزش خانواده به موضوع اهمیت انس روزانه ی دانش آموزان با قرآن تأکید کنید.

28-          با پرسش از معنای کلماتی که در فارسی و قرآن مشترک هستند, بچه‌ها را به فهم لغات و ترجمه ی آن و نیز یافتن هم‌خانواده ی لغات عادت دهید.

29-          داستان های کتاب را همراه با پخش قرائت آیات مربوطه برای بچه ها تعریف کنید.

30-          حالات پیامبر صل الله علیه و آله و سلم, ائمه ی اطهار علیهم السلام و بزرگان دینی درباره ی انس روزانه با قرآن را برای دانش آموزان بیان کنید. در بخش « قطره اما دریا » ی کتاب های آموزش قرآن پایه های سوم تا پنجم موارد زیبایی ذکر شده است. با مشارکت دانش آموزان آن ها را آموزش دهید.

31-          داستان‌هایی درباره ی اهمیت و فواید انس دائمی با قرآن کریم برای دانش آموزان بیان کنید.

32-          حکایات شیرین, لطیفه‌ها و سرگرمی‌های مناسب درباره ی قرآن کریم ارائه دهید.

33-          در قالب ویژه نامه به ارائه رهنمودهای لازم برای دانش آموزان و اولیای آنان بپردازید و دانش آموزانی را که انس روزانه با قرآن دارند را معرفی کنید.

34-          از قاریان مشهور شهر, منطقه و مدرسه برای مراسم آغازین صبحگاه و ظهرگاه دعوت کنید.

35-          از دانش آموزان فعال قرآنی مدرسه و منتخبین مسابقات قرآنی تجلیل کنید.

36-          آداب ظاهری و باطنی تلاوت قرآن را به تدریج به دانش آموزان آموزش دهید.

37-          برخی از آثار و اسرار تلاوت قرآن را به زبان کوتاه برای دانش آموزان بیان کنید.

38-          فضائل تلاوت برخی از سوره‌ها و آیات را به زبان ساده برای آنان شرح دهید.

39-          عواقب و نتایج سبک‌شمردن قرآن را گوشزد کنید.

40-          وظایف هر یک از مسلمانان درباره ی انتظارات قرآن درباره ی خودش را برای دانش آموزان به زبان ساده بیان کنید. مانند اهمیت دادن به قرآن ( مریم  س 12) همیت دادن به  را تبیین کنید) رعایت آداب تلاوت ( 204 تجلیل کنید.بایی ذکر شده است. ی ایشان را در انجام نظارت و پشتیبانی از برنامهخواندن قرآن ( مزمل 20 ) آداب تلاوت ( اعراف204 ) تدبر در قرآن ( نساء 82 ) عمل به قرآن ( بقره 44 )

41-          با توجه به تفاوت های فردی و استعداد, علاقه و انگیزه ی هریک از دانش آموزان تکالیف خاص تحت عنوان فعالیت های فردی یا گروهی به آنان بدهید. مانند حفظ, قرائت, داستان گویی, انشاء, شعر, روزنامه دیواری و ...

42-          به فضاسازی قرآنی در مدرسه و کلاس ها اهمیت بیش تری بدهید مانند دیوار نویسی, پارچه نویسی, تراکت و...

43-          مدرسه ی قرآن و دارالقرآن های شهر را  به دانش آموزان معرفی کنید.

44-          دانش آموزان علاقمند و با استعداد را شناسایی و آنان را به ثبت نام و شرکت در کلاس های تخصصی مدرسه قرآن و دارالقرآن های منطقه تشویق کنید. هم چنین این موضوع را با خانواده ی آنان در میان بگذارید.

45-          قرآن کم علامت را برای دانش آموزان پایه های سوم تا پنجم تهیه و آنان را به خواندن روزانه ی آن تشویق کنید.

46-          به جایگاه قرآن کریم در سایر دروس مانند علوم تجربی، ریاضی ، جغرافی، تاریخ و ... و حوزه های علمی و تربیتی ( تربیت قرآنی ) توجه کنید.

47-          با توجه به علاقه و توانای خود در موقعیت های مناسب بین موضوعات مختلف درسی و آیات قرآن کریم ارتباط برقرار کنید. این کار ضمن ایجاد علاقه ی بیش تر دانش آموزان به قرآن کریم, در ایجاد رویکرد خلقت گرایانه در سایر دروس تاثیر بسزایی در تربیت قرآنی دانش آموزان دارد. دارد.

48-          جشن شکوفه های قرآن کلاس اولی ها, مراسم شکرانه ی روخوانی کلاس سومی ها و مراسم شکرانه ی روان خوانی کلاس پنجمی هارا با شکوه و با تاکید بر انس روزانه با قران کریم برگزار کنید.

49-          از مدیر مدرسه بخواهید تا از کلاس شما بازدید کند و در حضور او دانش آموزانی را که هر روز قرآن می خوانند تشویق کنید.

50-          مدیر مدرسه ضمن تاکید مکرر در مراسم آغازین مدرسه به انس روزانه ی همه ی دانش آموزان با قرآن کریم در مراسم های گوناگون مدرسه از دانش آموزان مدرسه تقدیر نماید.

بنابراین مناسب است بخشی از اعتبارات قرآنی را برای برنامه ریزی در ایجاد و تقویت فرهنگ انس دائمی دانش آموزان با قرآن کریم هزینه کنیم.

 

33-    چه چیزی آموزش قرآن نیست ؟

وجود برخی از باورهای غلط درباره ی مبانی و روش های آموزش و تدریس قرآن در دوره ی ابتدایی باعث بروز مشکلات  عدیده ای شده است که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد :

1-         تلقی این که درس قرآن یک درس تخصصی است و باید معلمان متخصص تدریس کنند؛

2-         هدف اصلی تنها علاقه‌مند ‌کردن دانش آموزان به قرآن کریم است؛

3-         هدف از آموزش قرآن یعنی آموزش حفظ و قرائت برخی از سوره‌های کتاب درسی؛

4-         هدف از آموزش قرآن یعنی آموزش حفظ پیام های قرآنی کتاب درسی؛

5-         آموزش روخوانی قرآن یعنی آموزش قواعد روخوانی قرآن؛

6-         تاکید بر آموزش روخوانی قرآن کریم به روش شنیداری

این برداشت‌های غلط با اهداف مصوب شورای عالی آموزش و پرورش و هم چنین راهنمای برنامه درسی آموزش قرآن دوره ی ابتدایی که در مقدمه ی کتاب‌های درسی آموزش قرآن نیز با آن ها به وضوح اشاره شده است تناسبی ندارد. تجربه نشان می دهد اغلب معلمان مقدمه ی کتاب درسی را حتی یک بار هم کامل و به دقت نخوانده اند.

از این منظر می توان به دو اشکال اساسی در روش های تدریس روخوانی قرآن کریم آموزگاران اشاره کرد :

اشکال اول : آموزش بر خواندن معلّم استوار است و قرآن آموزان آیات درس را با معلّم یا نوار آموزشی همخوانی می کنند.

اشکال دوم : کلاس درس آموزش روخوانی قرآن به جای مهارت آموزی مبتنی بر قائده محوری است.

 بسیاری از افراد قادر به خواندن همه ی آیات قرآن کریم نیستند و تنها می توانند برخی از سوره ها و آیات منتخب مانند آیة الکرسی را بخوانند. این مسأله تنها مربوط به آموزش وپرورش نیست, بلکه در اغلب جلسات قرآنی نیز مشاهده می شود. درباره ی این موضوع قبلاً مطالبی ارائه گردید.

اما دلیل اصلی بروز اشکال دوم یعنی ‹‹ قاعده آموزی ›› به جای ‹‹ مهارت آموزی ›› را باید در شیوه ی نگارش و رسم الخط های رایج جست وجو کرد.

بنابراین مناسب است مقدمه ی کتاب های درسی آموزش قرآن را در اولین شورای معلمان مدرسه مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم و در استفاده از روش های تدریس ضمن توجه به مبانی نظری و اهداف برنامه ی درسی, از به کاربردن روش های غیر علمی و کسالت آور که به برخی از آن ها اشاره شد پرهیز کنیم.

 

34-  مانع بروز شکاف آموزشی شویم

یکی از دلایل اصلی عدم تحقق کامل اهداف و برنامه های قرآنی در آموزش وپرورش, وجود شکاف آموزشی بین وضعیت مطلوب و وضعیت موجود است. در حال حاضر موفقیت طرح و برنامه ها به دلایل زیر با تهدید رو بر رو است :

-         ایده آلی و آرمانی بودن اغلب اهداف قصد شده

-         جامع و کامل نبودن مطالعات اولیه ی طرح

-         کم توجهی به واقعیت های موجود فرهنگی, اجتماعی

-         فراهم نبودن بسترهای مناسب و ساختارهای اجرایی لازم,

-         عجله و شتاب در اجرای برنامه ها

-         اقتباس های غلط و ناقص از سایر طرح ها

-         عدم شناخت کامل از توانمندی نیروهای انسانی موجود,

-         وضعیت اجرای خارج از کنترل,

این مسائل ناگزیر یا باعث استحاله ی طرح می شود و یا آن را بر علیه خودش به کار می گیرد و در نهایت نیز باعث به وجود آمدن خلأ آموزشی می شود. شکاف آموزشی از اساسی ترین موانع موفقیت اغلب طرح و برنامه هاست. مسأله ای که باعث می شود تا طرح  و برنامه ها, خوب شروع شود اما اغلب, فرجام خوشایندی نداشته باشد.

بنابراین مناسب است برنامه ریزی ها را جامع و اجرای آن ها کامل را کامل ببینیم و نیز با بررسی مستمر عوامل مؤثّر در مراحل مختلف برنامه ریزی و اجرا, شکاف های آموزشی را شناسایی و نسبت به پر کردن آن ها اقدام کنیم.

 

35- شورای هماهنگی فعالیت های قرآنی استانی و منطقه ای, اتصال دهنده ی قلوب مؤلفان و معلمان هستند.

گزارش های ارسالی مدرسان محترم قرآن استان ها و مناطق حاکی از آن است که در بسیاری از مناطق کمیته ی هماهنگی منطقه ای تشکیل نشده است. در صورتی که طبق دستورالعمل طرح ارتقای قرآن, که در سال تحصیلی 88- 87 با امضای وزیر محترم وقت آموزش وپرورش امضاء و به استان ها ابلاغ شده است, مسئولیت اجرای این برنامه را در استان بر عهده ی معاونت محترم آموزش ابتدایی واگذار کرده است. بدیهی است سایر معاونت‌ها و بخش‌های آموزش وپرورش استان نیز مساعدت‌های لازم را در حسن اجرای طرح مبذول خواهند داشت. اعضاء و شرح وظایف شورای هماهنگی استان, کمیته ی هماهنگی منطقه/ناحیه و مدیر مدرسه, طبق دستورالعمل ارسالی به شرح زیر است :

 الف-   اعضای محترم شورای هماهنگی استان عبارتند از :

     1- مدیر اداره کل آموزش و پرورش استان به عنوان رئیس کمیته

     2- معاون آموزش ابتدایی به عنوان دبیر کمیته

     3- معاون پژوهش، برنامه‌ریزی و منابع انسانی

     4- معاون پرورشی و تربیت بدنی

     5- معاون برنامه‌ریزی و توسعه مدیریت

     6- رئیس گروه آموزش و پرورش پیش‌دبستانی و ابتدایی

     7- کارشناس مسئول تکنولوژی و گروه‌های آموزشی

     8- رئیس گروه ارتقاء علمی استان

  شرح وظایف این کمیته به شرح زیر است :

     1- فراهم آوردن کلیه تسهیلات، امکانات و اعتبارات لازم آموزشی، اداری و مالی جهت پشتیبانی از اجرای طرح

     2- ارسال دستورالعمل اجرایی طرح به مناطق مجری و ارائه توصیه‌های لازم

     3- انتخاب مناطق مجری طرح، با توجه به شرایط مذکور در برنامه

     4- برگزاری جلسات توجیهی لازم برای اعضای کمیته و سایر عوامل مرتبط

     5- فراهم آوردن امکانات و شرایط لازم برای اجرای برنامه

     6- انتخاب مدرسان قرآن، با توجه به شرایط مذکور، جهت شرکت در دوره تأمین مدرس قرآن

     7- نظارت و پشتیبانی مستمر از اجرای برنامه در استان

     8- همکاری در ارزش‌یابی و بررسی برونداد برنامه

     9- فراهم آوردن شرایط برگزاری دوره‌های آموزش معلمان مجری

     10- تشویق مجریان برنامه طبق دستورالعمل ارسالی

     11- اتخاذ تدابیر لازم به منظور فضاسازی مناسب حین اجرای برنامه در سطح استان ( اطلاع‌رسانی و تبلیغات )

      12- برنامه ریزی برای برگزاری جشن شکرانه ی توانایی روخوانی قرآن کریم در هفته ی دوم آذرماه

 

 ب-  اعضای محترم کمیته ی اجرایی منطقه/ ناحیه عبارتند از :

1- رئیس منطقه / مدیر اداره، به عنوان رئیس کمیته اجرایی

2- معاون آموزش ابتدایی منطقه به عنوان مسئول اجرایی طرح

3- معاون پرورشی وتربیت بدنی

4- معاون برنامه ریزی وتوسعه مدیریت

5- کارشناس مسئول/کارشناس آموزش و خلاقیت پیش دبستانی و ابتدایی

6- کارشناس آموزش نیروی انسانی

7- کارشناس تکنولوژی و گروه‌های آموزشی

8- دو نفر از مدرسان آموزش قرآن دوره ی ابتدایی که دوره ی تأمین مدرس قرآن را با موفقیت گذرانده‌اند.

9- نماینده ی مدیران مدارس مجری طرح

      تبصره : دعوت از سایر کارشناسان و مسئولان منطقه عنداللزوم انجام می‌شود.

 

شرح وظایف کمیته ی اجرایی منطقه ای به شرح زیر است :

1-      فراهم آوردن کلیه امکانات و اعتبارات لازم آموزشی، اداری و مالی جهت پشتیبانی از اجرای برنامه

2-      توجیه مدیران مدارس و سایر کارشناسان ذی ‌ربط منطقه

3-      فراهم آوردن تمهیدات لازم برای برگزاری دوره‌های آموزشی – توجیهی معلمان

4-      بازدید و ارزیابی مستمر از کلاس‌های آموزش قرآن و ارائه ی رهنمودهای لازم

5-      صدور ابلاغ برای مدرسان قرآن جهت نظارت و پشتیبانی از فرایند اجرای برنامه

6-      همکاری در اجرای ارزش‌یابی برنامه ی ارتقای آموزش قرآن

7-      تنظیم گزارش از روند اجرای برنامه و ارائه ی آن به اداره کل متبوع

8-      تشویق مجریان موفق برنامه توسط رئیس ناحیه یا مدیر منطقه طبق دستورالعمل ارسالی

9-      اتخاذ تدابیر لازم به منظور فضاسازی مناسب اجرای طرح در سطح منطقه

     10- برگزاری مراسم شکرانه ی توانایی روخوانی قرآن کریم در هفته ی دوم آذرماه

 

ج- مسئولیت اجرای برنامه در مدرسه

    مسئولیت اصلی نظارت بر حسن اجرای برنامه ی درسی آموزش قرآن در مدرسه بر عهده ی مدیر محترم آموزشگاه است. مدیر مدرسه ضمن شرکت در جلسات توجیهی یا دوره ی آموزشی مربوط، زمینه ی حضور کلیه ی آموزگاران پایه ی سوم ابتدایی مدرسه را در کارگاه های آموزشی- توجیهی فراهم می آورد، و لوازم مورد نیاز آموزش قرآن مخصوصاً لوحه ی آموزش  قرآن را تأمین کرده و بر حسن اجرای برنامه ی ارتقای آموزش قرآن نظارت دقیق و مستمر دارد و هم چنین تنظیم گزارش های لازم را تهیه و به اداره متبوع ارسال می کند.

بنابراین مناسب است شورای هماهنگی استان و کمیته ی منطقه ای را به صورت مرتب تشکیل دهیم و گزارش مصوبات و روند اجرای برنامه را برای برنامه ریزان ارسال کنیم.

 

36-  مشوّق معلمان، مدیران و مدارس موفق قرآنی باشیم.

 با تأسی به آیه ی 158 بقره « وَ مَن تَطَوَّعَ خَیرًا فَاِنَّ اللهَ شاکِرٌ عَلیمٌ »  ( هرکسی با میل و رغبت کار خیری انجام دهد، قطعاً خداحق‌شناس و داناست.) و هم چنین حدیث شریف « مَن لَم یَشکُرِ المَخلوق لَم یَشکُرِ الخالِقِ », تقدیر و تشکر از کسانی که با همّت و توجه خود نقش مهمی در پیشبرد طرح‌ها و برنامه‌ها دارند, اهمیت و ضرورت دارد. و این تلاش و دلسوزی در عرصه ارتقای آموزش قرآن در دوره ی ابتدایی شایان توجه و عنایت بیش‌تر متولیان تعلیم و تربیت کشور است. در این راستا قبلاً کلیات طرح تشویق مجریان طرح ارتقای آموزش قرآن در پایه ی سوم ابتدایی جهت اقدام مقتضی ارسال گردیده است. از اهداف دستور العمل تشویق مجریان برتر می توان به موارد زیر اشاره کرد :

1-     ارتقای کیفیت آموزش قرآن در مدارس ابتدایی

2-     تقویت انگیزه ی مجریان برنامه ی ارتقای آموزش قرآن

3-     زمینه‌سازی برای گسترش کمی و کیفی برنامه ی ارتقای آموزش قرآن در سال‌های بعد

مخاطبان محترم این تشویق نامه افراد زیر هستند :

الف- آموزگاران موفق    

ب- مدیران و معاونان مدارس موفق   

ج - اعضاء فعال کمیته ی اجرای برنامه در منطقه

د - مدرسان موفق قرآن        

هـ- مدارس و مناطق موفق

بنابراین مناسب است هماهنگ با دستورالعمل نحوه ی تشویق مجریان برنامه ی ارتقای آموزش قرآن, بر اجرای مناسب و شایسته ی آن نظارت کنیم.

 

37- مراسم آغازین مدارس را دریابیم.

مراسم آغازین مدرسه فرصت ارزشمندی است که می تواند در راه انس دائمی دانش آموزان با قرآن کریم و آموزه های آن در مدرسه مؤثّر باشد؛ برای رسیدن به این هدف کلی, اهداف جزئی دیگری نیز قابل دستیابی است, از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد :

1-       گسترش فرهنگ خواندن قرآن روزانه ی قرآن در مدرسه

2-       فراگیری و آموزش غیر مستقیم صحیح خوانی و زیبا خوانی قرآن دانش آموزان

3-       آشنایی تدریجی با برخی از مفاهیم ارزشمند قرآن که در آیات ساده و پر استعمال قرآن آمده است.

4-       جذب حداکثری دانش آموزان به انس با قرآن کریم

5-       ایجاد زمینه و انگیزه برای افراد مستعد و علاقمند برای یادگیری قرائت و حفظ قرآن کریم

6-       تعلیم آموزه هایی از معارف اهلبیت علیهم السلام

7-        تعلیم نیایش مانند ربناهایی از قرآن کریم, بخش هایی از ادعیه و زیارات مانند زیارت عاشورا و دعای امام زمان علیه السلام و...

با توجه به این که در اغلب استان ها و مناطق برای استفاده از این فرصت طلایی, برنامه ریزی خاصّی وجود ندارد, امید است دست اندرکاران امر در استان ها, مناطق و مدارس با عنایت به اهداف آموزش قرآن و متون کتاب های درسی و هم چنین با استفاده از تجارب برخی از استان های موفق, به اجرای بهینه ی آن همت بگمارند.

 بنابراین مناسب است جهت تقویت انس دانش آموزان با قرآن کریم برای مراسم آغازین مدارس, برنامه ریزی مدون و نظارت مستمر داشته باشیم.

 

38- مشترک مجله ی رشد آموزش قرآن شویم.

از مجموعه مجلات تخصصی رشد می توان به مجله ی رشد آموزش قرآن اشاره کرد. این فصل نامه ی آموزشی, تحلیلی و اطلاع رسانی به صورت 4 رنگ و در شمارگان 14000 چاپ و توزیع می شود. از آن جا که تهیه ی آن بر عهده ی گروه قرآن دفتر برنامه ریزی و تالیف کتب درسی است می توان گفت فضای مناسبی است برای تضارب آرا و نظرات، ارائه ی مقالات و انعکاس تجارب معلمان قرآن و تمامی همکاران علاقمند به رشد و ارتقای آموزش و فعالیت های قرآنی کشور

بنابراین مناسب است تمهیدات لازم برای اشتراک معلمان عزیز قرآن و سایر علاقمندان در این مجله فراهم شود.

 

39- « مدارس قرآن » را مکمّل کلاس های آموزش قرآن کنـیم.

جالب است بدانید با توجه به میزان ساعت رسمی آموزش قرآن در پایه های اول تا پنجم ابتدایی،  225 هزار ساعت کلاس قرآن فقط در طول یک هفته و 64800000 ساعت کلاس در طول یک ماه و 7776000000 ساعت کلاس قرآن در طول یک سال تحصیلی در سراسر کشور برگزار می شود.

مقام عالی وزارت آ؛موزش و پروش اخیراً پیشنهاد تشکیل 10 هزار مدرسه ی قرآن را در این وزارت خانه مطرح کردند؛ با توجه به این که هدف آموزش وپرورش از آموزش ها و فعالیت های قرآنی, « توسعه ی سواد عمومی قرآن » است و فعالیت های تخصصی مانند تجوید، صوت, لحن و وقف و ابتدا و... وظیفه ی سایر مراکز و مؤسسات قرآنی خارج از آموزش و پرورش است، عنایت به این مسأله مهم ضروری است که بین اهداف, اصول, رویکردها, محتوا، رسم الخط و روش های آموزش و ارزش یابی « برنامه ی آموزش قرآن » و « مدرسه های قرآن » تضاد و تعارضی و به وجود نیاید و هم چنین ضمن پرهیز از موازی کاری از موقعیت به وجود آمده برای تربیت قرآنی دانش آموزان و جذب حداکثری آنان به فعالیت های قرآنی بهره جست.

بنابراین مناسب است با شناسایی دانش آموزان مستعد و علاقمند و معرفی آنان به مدارس قرآن منطقه، زمینه ی پیشرفت این دانش آموزان را فراهم کنیم.

 

40- در اسلامی کردن کتاب های درسی دوره ی ابتدایی سهیم باشیم.

امام خمینی ره در دهه ی شصت, تغییر نظام تعلیم و تربیت را خواستار شدند و فرمودند : «تربیت باید تربیت قرآنی باشد و بچه های ما باید تربیت قرآنی بشوند » ؛ و نیز مقام معظم رهبری بارها تحول بنیادی را در آموزش و پرورش مطالبه کرده اند.

 در وضعیت کنونی به گفته ی آیة الله جوادی آملی در آموزش و پرورش و دانشگاه ها لاشه ی علم تدریس شود نه خود علم؛ چرا که علم حقیقی آن است که از ناحیه ی حق تعالی باشد. ‹‹ هُوَ الاَوَّلُ وَ الآخِرُ وَ الظّاهِرُ وَ الباطِنُ » ( حدید/3 ) و نیز فرمودند مبنای آموزش علوم باید« خلقت گرا » باشد؛ در وضعیت کنونی مبنای آموزش علوم در مدارس و دانشگاه ها طبیعت گرا است. در حالی که باید « صِبغَهَ اللهِ وَ مَن اَصبَغُ مِنَ اللهِ صِبغَه وَ نَحنُ لَهُ عابِدونَ » ( بقره/ 138 ) باشد....

وقت آن فرا رسیده است که نظریه ی اسلامی تعلیم و تربیت در کنار سایر مکاتب تربیتی مطرح شود. و رویکرد کتاب های درسی ما از طبیعت گرایی به خلقت گرایی و فطرت گرایی الهی تغییر کند. قطعاً تربیت قرآنی منظور امام خمینی ره و نهادینه کردن قرآن در آموزش و پرورش از منظر مقام معظم رهبری مطلبی نیست که فقط بر عهده ی درس های دینی و قرآن باشد.

خوش بختانه در سال های اخیر با تاکیدات مقام معظم رهبری و تلاش دلسوزان آموزش و پرورش مقدمات لازم فراهم شده است و هم اکنون در آستانه ی تصویب و ابلاغ و اجراست.

بنابراین مناسب است همه ی ما, با کار بست اسناد بالا دستی هم چون سند ملّی آموزش و پرورش و سند برنامه ی درسی ملّی ضمن مطالبه ی تربیت قرآنی, در اسلامی کردن برنامه های درسی دوره ی ابتدایی سهیم باشیم.

 

خلاصه ی بحث :

آن چه باید مورد توجه قرارگـیرد این است که هر چه سواد و اطلاعات علمی دانش آموزان درباره ی علوم مختلف افزایش می یابد, نیاز آن ها به هدایت های قرآن کریم بیش تر می شود. انتظار این است که برنامه ریزان آموزش وپرورش هم پای تحولات و پیشرفت های علمی جهان, دانش آموزان را در توسعه ی فرهنگ وتربیت قرآنی یاری رسانند.

با توجه به این که یکی از دلایل عمده ی مهجوریت قرآن در جامعه و به ویژه آموزش و پرورش، ضعف عمومی در زمینه ی انس مستمر و دائمی با قرآن کریم است؛ لذا توجه جدی به این هدف می تواند به عنوان پاشنه ی آشیل و ستون خیمه ی سایر اهداف و برنامه های آموزشی، پرورشی و ترویجی قرار گیرد.

تنوع نا همگون فعالیت های قرآنی به دلیل عدم انسجام و ارتباط معنا دار بین ساحت ها و حوزه های مختلف یادگیری و مبتنی نبودن آن ها بر مبانی نظری و علمی و حتی تجربی, به جای ایجاد جذابیت و انگیزه در مخاطبان, باعث ناکارآمدی آموزش ها و فعالیت ها از یک سو و بلعیده شدن سرمایه های مالی و انسانی از سوی دیگر می شوددر چنین شرایطی مناسب سازی این گونه فعالیت ها یکی از وظایف مهم مسئولان خواهد بود.

طرح پایش و درجه بندی کلیه ی فرهنگیان و معلمان طبق ضوابط مشخص, ارتقاء سطح کیفی صلاحیت های علمی و حرفه ای معلمان قرآن, برگزاری دوره های آموزشی و جبرانی برای معلمان واجب التعلیم, قرار دادن فرصت برای ایشان جهت اصلاح و جبران ناتوانی ها, توجه ویژه به معلمان ابتدایی در تدریس قرآن, نظارت بر آموزش قرآن طبق ضوابط, بهسازی ساعات آموزش قرآن مدارس, پاسخ گویی به نیازها و انتظارات معلمان, دانش آموزان و اولیای آنان و.. اموری هستند که باید فرصت انجام آن ها را در کوتاه مدت فراهم آورد.

با توجه به تاکید امام خمینی و مقام معظم رهبری در نهادینه کردن تربیت قرآنی در وزارت آموزش و پرورش, مبنای سیاست گذاری و برنامه ریزی های کلان و مبانی و مبادی آموزش و پرورش از جمله، بازنگری اسناد بالا دستی و تصویب و اجرای دقیق آن ها, از اصلی ترین وظایف است. توجه به ایجاد فرهنگ قرآنی در جامعه به وسیله ی تعامل با ارگان های کار آمدی چون رسانه ی ملی, مجلات, سازمان تبلیغات و .. یکی از مهم ترین بخش های فعالیت های قرآنی حوزه ی معاونت قرآنی است.

با سپاس از توجه شما به این نوشتار, امید است همه ی ما نسبت به تبیین جایگاه حقیقی قرآن کریم در نظام تعلیم و تربیت و اصلاح وضعیت آموزش عمومی قرآن و فعالیت های قرآنی همت مضاعف داشته و صمن رصد دقیق این امور, با بینش وبصیرت لازم, موانع رفع مهجوریت از قرآن کریم در آموزش و پرورش را برطرف نماییم.انشاءالله

 

منبع    1 - وب سایت گروه درسی قرآن دفتر برنامه ریزی وتالیف کتب درسی    http://quran-dept.talif.sch.ir

          2 - وبلاگ فرهنگ آموزش قرآن در آموزش و پرورش ایران                        http://quran-edu.blogfa.com

دوره ابتدایی؛ شناخت فرصت‌های مطلوب تربیتی

دوره ابتدایی؛ شناخت فرصت‌های مطلوب تربیتی

نویسنده: محمدرضا رضایی

اهمیت دوره ابتدایی در جهت رشد و شکوفایی استعداد دانش آموزان تا این اندازه اهمیت دارد که در تعریف نظام جدید آموزشی به دوره «اساس» نام گرفته است. به دلیل این اهمیت و نقشی که معلمان و مدیران این مقطع تحصیلی در رشد تربیتی و آموزشی دانش آموزان به عهده دارند تا دوره‌های تحصیلی آینده شکل بگیرد؛ لازم است کارکردهای مهم این دوره از نگاه فعالیت آموزشی و پرورشی شناخته شود تا جایگاه فعالیت مدیران و معلمان مجال بررسی پیدا کند. از جمله کارکردهای مهم این مقطع تحصیلی می‌توان به امور زیر اشاره کرد: رشد ارزش‌ها: دوره کودکی به واسطه روح مستعد و آماده فراگیر برای آموختن، زمینه ای را ایجاد می‌کند که هر فعالیتی مانند نقشی بر سنگ ماندگار باقی بماند. تحویل گرفتن روح‌های مستعد دانش آموزان در مدارس ابتدایی این فرصت طلایی را به معلمان و مدیران این مدارس می‌دهد تا بهترین بهره را برای ظهور و تجلی ارزش‌ها در کودکان بگیرند. 

رشد اجتماعی: جایگاه رشد اجتماعی در خصوصیات رفتاری قابل مشاهده است. هر رفتاری برمبنای ارزش‌های آموخته شده و شکل جسمانی خاص خود در کودک ظاهر می‌شود. ورود کودک به دبستان آمیخته با رفتار خاصی است و این وظیفه مدرسه است که این رفتار را تعدیل یا الگوسازی کند و از این طریق است که تطابق رفتارها با ارزش‌های انسانی و الهی امکان پذیر می‌شود. 

رشد عقلانی: ذهن آماده دانش آ موز در ارتباط با روح و جسمش زمینه ای را ایجاد می‌کند که پایه اولیه آموزش در این دوره تحصیلی می‌شود. شاید بتوان مهم‌ترین نقش مدارس ابتدایی را در عقلانی کردن و ظهور تفکر در دانش آموزان به حساب آورد. فعالیتی که اگر دقیق شناخته شود، زیربنای بسیاری از فعالیت‌های دیگر خواهد بود. در این بررسی نمی‌توان از کوشش‌ها و تلاش‌های بسیاری از مدارس موفق در دوره ابتدایی که مرهون مدیران و معلمان موفق هستند چشم پوشی کرد، اگر چه این قبیل فعالیت‌ها جای تامل دارند.

 اما در نگاه کلی موارد و موضوعاتی وجود دارد که در اینجا به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:
    
۱-در شیوه‌های اجرایی مدارس ابتدایی گاهی در میان مدارس ابتدایی یک منطقه تعدد شیوه‌ها و برنامه‌ها را می‌توان به وضوح مشاهده کرد. این کثرت روش‌های اجرایی اگر چه از یک برنامه واحد پیروی می‌کند، اما نتایجی که به دست می‌آید یکسان نیست. از این رو گاهی یک دبستان برنامه‌هایی را در طول سال تحصیلی‌اش اجرا می‌کند که مدرسه نمونه آن در همان منطقه از عهده آن برنمی آید. این اختلاف سطح اجرایی به گونه ای است که هر سال فاصله مدارس مطلوب را از مدارس موجود بیشتر می‌کند.

۲-مدیریت که نقش محوری فعالیت‌های آموزشی و تربیتی را در مدارس به عهده دارد در دوره ابتدایی جایگاهش حساس تر و با اهمیت تر است. مدیرانی در این دوره موفق‌اند که بتوانند پاسخ منطقی و مناسبی برای رویکردهای ارزشی و عقلانی و اجتماعی کودکان در مدارس ایجاد کنند. بر خلاف گروهی از مدیران که تمام فعالیت خود را در زیباسازی در و دیوار مدرسه و امور ظاهری صرف می‌کنند و از آنچه اهداف زیربنایی است، غافل مانده‌اند. اگر چه نقش حیاط مدرسه و رنگ و روی کلاس درس را در آموزش پایدار و نقش غیرمستقیم آموزش نمی‌توان از یاد برد، اما فقط در این مرحله ماندن و در طول سال تحصیلی متناسب با هر فصل فضاسازی ظاهری برای دانش آموزان کردن، تحول اندیشه ای ایجاد نخواهد کرد.

۳-معلم با تعریف خاص خودش در دوره ابتدایی، یعنی ماهیت بخش و ایجاد فلسفه اصلی در زندگی برای کودکان؛ این اصل زیربنای یادگیری است. معلمی که جایگاه یادگیری را بر اصل سواد خواندن و نوشتن به کودکان عرضه می‌کند، آموزش دیروز را در بستر امروز عرضه کرده که نمی‌توان انتظار ظهور ارزش هاو خلاقیت و توانایی ایجاد ارتباط مطلوب با محیط را در فراگیران و دانش آموزان چنین معلمی انتظار داشت. بیش‌ترین هزینه ارزشی در دوره‌های بالاتر تحصیلی از سوی این معلمان بر نظام آموزشی تحمیل می‌شود که هزینه‌های معنوی‌اش از بعد مادی آن به مراتب فراتر است.

۴-نادیده گرفتن نقش خانواده‌ها و اولیا در آموزش و تربیت؛ در ابعاد ارزشی و رفتاری و اجتماعی اگر اولیای دانش آموزان نقش پشتیبانی و حمایت از فعالیت‌های مدرسه را داشته باشند، بسیاری از آسیب‌های رفتاری و اجتماعی از دوران اولیه تحصیل خود به خود مرتفع خواهد شد. نقش سایه ای اولیا و پدران و مادران در کنار مدرسه، نداشتن برنامه ای برای جذب تربیتی و آموزشی اولیا در مدارس، عدم ارتباط واقعی معلم با اولیای دانش آموزان از مولفه های جدایی خانه و مدرسه در طول یک سال تحصیلی است.

با توجه به طرح این موضوعات و جایگاه آن‌ها در مدارس ابتدایی برای توجه به نقش و اهمیت زیربنایی به مدارس ابتدایی، نکات زیر اهمیت دارد:

۱-تخصصی کردن مقطع ابتدایی از حیث نظام مدیریتی و تعیین معلمان برای آموزش و تربیت کودکان. این تخصص لازمه‌اش داشتن مهارت در یادگیری و وجود برنامه آموزشی مناسب است.

۲-اگرچه نظام ارزیابی و راهنمایان آموزشی در دوره ابتدایی بر روند فعالیت این مدارس نظارت دارند، اما این شیوه نظارتی جز انتقال روزانه فعالیت‌های آموزشی و بهداشتی مدارس وظیفه ای دیگر ایفا نمی‌کند. جلوگیری از خلاهای تربیتی و آموزشی با پیگیری‌های مناسب رمز موفقیت در ارزیابی فعالیت‌هاست.

۳-ایجاد زمینه مناسب برای ورود متخصصان و دبیران موفق به مقطع ابتدایی از جهت شناخت شیوه‌های یادگیری و نحوه آموزش و کمک به رفع نواقص موجود، نگاهی این چنین به مدارس ابتدایی به صورتی که یک استاد دانشگاه چند روز در هفته در کنار دانش آموز و معلم ابتدایی باشد یا دبیر موفق یک دبیرستان ساعاتی از تدریس خود را در این مدارس اجرا کند، خود به خود سبب رفع بسیاری از کاستی‌ها خواهد شد.

۴-متاسفانه در اهداف تربیتی و آموزشی بین دوره‌های مختلف تحصیلی یک جدایی مشاهده می‌شود. رفع این معضل با یک نگاه مدیریتی متحول امکان پذیر است تا بتواند پیوند واقعی و مفهومی مناسب بین دوره‌های مختلف تحصیلی ایجاد کند. مهم‌ترین اثر این پیوند، اشتراک در حیطه‌هایی است که به آن‌ها اشاره شد و نتایجی که در تعلیم و تربیت به دنبال آن‌ها هستیم.

۵-بهره گرفتن از شیوه‌های مناسب پیوند بین اهداف تربیتی و آموزشی خانه و مدرسه، بهترین عامل در انتقال این موضوعات معلمان موفق مدارس ابتدایی و معلمان همان مدرسه هستند. اختصاص دادن جلسات انجمن اولیای مدارس به صحبت‌های تکراری یا انتقال برخی کلمات و واژه‌های تخصصی و علمی در روان شناسی و مشاوره، دردی از کاستی‌های تربیتی و آموزشی کودکان را درمان نخواهد کرد، از این رو باید به دنبال واقعیت‌های موجود گشت و بالاترین واقعیت آن شناختی است که معلم مجرب و آگاه ابتدایی به دانش آموزان خودش دارد.

اهمیت آموزش ابتدایی

باید توجه داشته باشیم در دوران ابتدایی مهمتر از دانشگاه می باشد چرا که رشد عقلی در این دوران شکل می گیرد تا بتواند در دانشگاه پیشرفت کند . در جوامع مختلف باید توجه شود کهدوره ابتدایی جایگاه خاصی دارد و با طی این دوره رسیدن به مراحل بعدی بهتر خواهد بود .

دراین دوران است که شخصیت کودک شکل می گیرد و این شکل گیری و رمز موفقیت آن در دست کسی است که با کودک این راه را می پیماید و او کسی نیست جز ، معلم .

آتوت کنت می گوید :

ترقی انسانیت بیشتر از همه مرهون تعلیم و تربیت است و این تعلیم و تربیت باید باید تعلیم و تربیت باید عام باشد و نه فقط عقل و اندیشه را بپروراند بلکه تمام جوانب رشد وی را در بر گیرد .

امام خمینی (ره) در خصوص تعلیم و تربیت می گوید :

تعلیم و تربیت عبارت است :

از این رو نقش آموزش و پرورش کاملاً معلوم می باشد و فراتر از همه نقش آموزش ابتدایی در این شکوفتیی مشخص و مبرهن است .

در کشور ما ایران آموزش ابتدایی فرایندی است به مدت پنج سال که کودک از 7 سالگی وارد این مقطع می شود و بدنبال شکل گیری هوشیش و شخصیتش و رشد روحی و جسمی اش مراحل پنج ساله را طی می کند . با توجه به عنوان مقاله سعی کردهایم که نقش و جایگاه آموزش ابتدایی را در نظام تعلیم و تربیت بیان کرده تا موجبات هر چه بهتر تحقق آرمانهای کشورمان را فراهم کنیم .

تاریخچه دوره ابتدایی :

در کشور ما دوره ابتدایی ، دوره ای همگانی  مجانی و مرحله ی اول آموزش تعلیمات عمومی است .

در گذشته ها آموزش ابتدایی پیش از تاسیس مدرسه در مکتب خانه بود و در سال 1290 ( هـ ش ) اولین دوره تحصیلی که مدت آن 6 سال بود تصویب شد .

در سال 1345 با تغییر ساختار آموزش ابتدایی از 6 سال به 5 سال تقلیل پیدا کرده و به عنوان مرحله اول آموزش تعلیمات عمومی معرفی گردید .

هم اکنون 6 سال تمام وارد این مرحله می شوند و ثبت نام می کنند و مدت 5 سال را می گذرانند .

اهداف دوره ابتدایی :

این دوره به جهت رشد و تربیت شخصیت کودک بسیار مهم است که به آن دوره اطاعت  خلاقیت و تادیب برای بروز استعدادهای عمومی نیز نی گویند .

از جمله اهداف این دوره مهم می توان به موارد ذیل اشاره کرد .

1- پرورش قوای جسمانی کودک

2- پرورش استعدادهای کودک و کمک به رشد خلاقیت او

3- پرورش فضائل دینی و اخلاقی

4- ایجاد مهارت های اساسی خواندن و نوشتن

5- آموزش نکات بهداشتی در خانه و مدرسه

6- آماده کردن کودک برای تحصیلات بالاتر

7- آشنایی کودک با زندگی اجتماعی خارج از خانواده

آموزش ابتدایی پایه آموزشی

نقطه ورودی یک حرکت طولانی و مهم در زندگی کودکان آموزش ابتدایی و دبستانی است .

دانش آموزان با ورود به این دوره مواجه با یک تحول اساسی می شوند و از نظر توانایی ذهنی برای برای کسب بسیاری از مسائل آموزشی و تربیتی که قبل از ارتباط مستقیم با مدرسه پیدا نکرده بود آمادگی پیدا می کنند و تحولات عظیمی در ذهن انش اموز نسبت به مسائل اجتماعی ایجاد می شود.

از طرفی این دوره شکوفایی بسیاری از استعدادهای دانش اموز است از جمله استعدادهای هنرسظی ادبی  فنی  برنامه هایی ایجاد می گردد و قطعاً ضمانت کارفرما برای کسب موفقیت های آتی در زندگی شخصی و اجتماعی فراهم خواهد شد.

یکی از برنامه های مهم این دوره روابط معلم و شاگد است.

چراکه برخوردهای اولیه در تنظیم شخصیت بچه و شکل گیری خصوصیات رفتاری و اعتقادی او و خضلت ها و منش ها او بسیار تعیین کننده است . پس از نظر کیفی آموزش و پرورش ابتدایی اهمیت بالایی دارد و بنابراین باید قسمت عمده برنامه ها و امکانات و نیروی انسانی و تحقیقاتی و پژوهشی در این دوره متمرکز کرد.

هر ساله جمع کثیری از بچه ها برای پیمودن این دوره پس از گزراندن سالها در اموزش خانواده و والدین مقطع میشوند. لذا اهمیت ویژه این دوره بسیار زیاد است و باید به آن توجه بیشتری نمود .

نباید آموزش ابتدایی با این نظر تگاه کرد که چون اولین پایه است از نظر آموزشی در مرحله ای پایین قرار داد به همین دلیل به حکم زیر بنایی را در ساخت تعلیم و تربیت کشور اجرا می کند .

موقعیت آموزشی ابتدایی از سوی دظیری را می توان چنین بررسی کرد که آموزش ابتداییخرده سیستمی از سیستمک آموزشی است که مانند دیگر سیستم ها مجموعه عواملی مرتبط با هم تحت سازماندهی خاص در راستای اهداف مشخص فعالیت می کند برای اینکه یک خرده سیستم بدون اشکان عمده فعالیت طبیعی داشته باشد لازم است بین عوامل سازنده یعنی معلم و دانش آموز و اطلاعات و تجهیزات و امکانات و ... تعادل کمی و کیفی داتشه باشد .

مثلاً رشد جمعیت تحصیلی بدون رشد امکانات و سایر عوامل باعث عدم تعادل می وشد و در کنار آن افت تحصیلی خستگی و بی حوصلگی دانش آموز عدم انگیزش معلم عدم پیشرفت مطلوب باعث عدم تعادل کیفی خواهد شد . این مجموعه عوامل به علت ماهیت اجتماعی وابط بین آنها در جریان خود پدیده ای را به وجود می آورند  به نام افت تحصیلی که اگر کنترل نشود پدیده های بحران زایی را موجب می گردد .

همه این مطالب نماینگر این است که باید کارکرد هر یک از عوامل دقیق و منظم باشد.

با توجه به عوامل فوق باید دوره ابتدایی محاسب بسیاری شود.

حمایت ها می تواند به صورتهای مختلف باشد از مهمترین شکل های حمایتی سرمایه گذاری در این دوره است .

چون بازدهی آموزشی ابتدایی نسبت به آموزش عالی و متوسطه بیشتر است به شرطی که درست سرمایه گذاری شود و با برنامه ریزی پیش برود .

بی توجهی ما نسبت به این زیر ساخت باعث سست شدن و بی هویت بودن تعلیم و تربیت می گردد.

تعلیم و تربیت از دیدگاه بزرگان دین :

در کشور ما با پیروزی انقلاب اسلامی و رهبری کبیر امام خمیــنی و دیدگاه بزرگان و روحانیون در آموزش و پرورش نقش عمده ای را در بر گرفته است.

از جمله دیدگاه های مهم می توان به دیدگاه امام (ره) اشاره کرد.

ایشان تعلیم و تربیت را چنین بیان می کنند :

تربیت کودک به نوعی به تربیت جامعه مربوط است چون جامعه چیزی جر ترکیب و پیوند افکار و عقاید و عواطف انسانی نسبت به هم چه اجزاء آن صالح باشد جامعه نیز صالحتر خواهد بود .

تربیت در دوره کودکی تا حد بسیار زیادی در سرنوشت فکری ، فرهنگی علمی انسان را در همه عمر رقم می زند اگر دوره کودکی خام و ناقص سپری شود در دوره های بالاتر با مشکلات بسیاری مواجه می شود.

از نظر اقتصادی تربیت کودک قابل تأمل است بعبارتی آموزش و پرورش نوعی سرمایه گذاری است آنچه در این مدت سرمایه گذاری می شود در آتی مدیران و مهندسان و پزشکان و .... را به جامعه باز می گرداند و آنها مهارت های لازم را در مدرسه می آموزند اگر در دورۀ خردسالی صلاحیت های اولیه در افراد به وجود نیاید سرمایه گذاری به هدر می رود.

 

 

 

 امام خمینی (ره) خطاب به فرهنگیان فرمود :

بچه های ما در هر زمان باید موافق آن زمان تربیت شوند و در روایات هم هست که بچه هایتان  را تربیت کنید برای زمان آتیه اینکه آینها در زمان آینده باید دست به کار مملکت و کشور بشوند.

تعلیم و تربیت باید همه جانبه باشد .

وضعیت آماری آموزش ابتدایی :

هم اکنون حدود 317580 کلاس اختصاص به دوره ابتدایی که حدود 7968493 دانش آموز در آنها مشغول به تحصیل هستند در کشورمان دایر است .

و حدود 399848 معلم و کادر و عوامل اجرایی در آموزش و پرورش دوره ابتدایی دارد که وظایف مسئولیت لیست مربوط به این دوره را به عهده دارند.

بنابراةین بار سنگینی از مسائل آموزشی و پرورشی کشور به دوش دوره ابتدایی است.

در سایر کشورها هم بر حسب میزان و پیشرفتهایی که در آموزش و پرورش دارند و همینطور سیستم آموزش حاکم در آن کشور کم و بیش همین حجم عظیم بر دوره ابتدایی به چشم می خورد .

قسمت های عمده از فعالیت های تبلیغاتی امروز در دنیا حول و حوش مسائل ابتدایی انجام می شود موسسه سرمایه گذاری و بخش عظیمی از نیوری انسانی در این دوره به کار رفته است.

امکانات کمک آموزشی در این دوره متمرکز شده و حتظی در بعضی از کشورهامراکز تربیت معلم خاص دوره ابتدایی تشکیل گردیده است و ا«ی سرمایه گذاری ها سالهای اخیر موجب پیشرفت چشم گیری گردیده است .

دانشمندان در سالهای اخیر خیلی از آثار علمی و تحقیقاتی زیادخود را صرف مسائل مربوط به این دوره نموده اند.

و این بیانگر این نکته مهم است شرایط روحظی خاص بچه ها در این دوره و استعدادها و توانایی هاظی خاص آنها ایجاب می کند که برنامه ریزی گسترده ای را برای رشد استعدادها و پرورش خلاقیت آنها و بالابردن توانایی آنها را مد نظر قرار می دهیم .

عیوب برنامه ریزی در مقطع ابتدایی :

1- مسائل ناظمی :

مسائل آن دسته از فعالیـ هایی است که ما امروز آموزش و پرورش به عنوان فعالیت های پرورشی  و تربیتی از آن یاد می کنیم .

این دسته از فعالیت ها باید منجر به ایجاد فرصت های خاص در دانش آموزان و ایجاد تنش های فردی و اجتماعی و تحول ارزشی و تفکر خاص بشوند.

ولی در آموزش و پرورش نسبت به این حیطه غفلت شده و عواقب عدم توجه به این حیطه از مسائل را می توان در نظام تعلیم و تربیت کشورها ملاحظه کرد مانند کشور ژاپن خودکشی در بین دانش آموزان به عنوان دومین علت مرگ مطرح گردیده است .

با مطرح شدن این مسائل صاحب نظران به این نکته رسیده اند که یکی از علت های اصلی عدم توانایی دانش آموزان ا روبرو شدن با مشکلات و تحمل سختی ها است .

به خصوص شکستهای آموزشی که به این نقص فعالیت تربیتی را گویاست.

به عبارتی دانش آموزان یادگیری هر موضوع از ویژگی های عاطفی آن موضوع به پایان می رساند سپس برنامه ریزی ها و روشهای عملی آموزشی و پرورشی باید با دقت و احتیاط قامل و با توجه و به کظیفیت خاص و نتایج هر روش صورت می گیرد.

مسائل فرهنگی :

مشکل دیگر از این مقطع دیدگاه فرهنگی غلط جامعه و جامعه و فرهنگ ما نسبت به این دوره است .

به تصور غلط در این دوره به علت پایین بودن سن بچــه ها و روحیه فرمانبری آنها از نظر درسی و مسائل غیر درسی برنامه ریزی های این دوره به تخصص کمتری نیاز دارد و در نتیجه از ارزش کمتری نیز برخوردار است . به همین علت کارمندان و معلمان ابتدایی احساس حقارت می کنند.

نگاه مردم و حتی همکاران مقاطع دیگر نگاه پایین است و احساس شده در مدارس ابتدایی چون با کودک سر و کار دارند کم اهمیت هستند.

و این بیشنش تأثیر منفی بسزایی برای آموزش ابتدایی داشته و دارد.

در حالی که واقعیت امر این است که اگر بخواهیم آموزش و پرورشی پویا و خلاق داشته باشیم و بخواهیم زیر ساخت تعلی» و تربیت را محکم کنیم باید آموزش و پرورش را جدی بگیریم و همه همت ها و تلاش ها را در بالندگی زیر بنای ابتدایی تعلیم و تربیت دوره ابتدایی مصرف کنیم .

باید منزلت ابتدایی را به حدی بالا برد که دکترای این مقطع با افتخار در امر تدریس و تلاش و کار کند که کار خود را با علاقه بپردازد.

3- فاصله آموزش از پرورش :

جدا دیدن فعالیت های آموزشی از پرورشی چرا از نظر علمی و از نظر فلسفی قابل دفاع نسبت بدون شک از بعضی جهات آموزشی زیر بنایی فعالیت های پرورشی است و از طرف دیگر هر فعالیت آموزشی نیز بدون توجه به ابعاد در پرورشی کار غیر قابل تصور است . لذا اگر امروز در مدارسمان عده ای را به عنوان معلم یا دمی کنیم و عده ای را به عنوان مربی تربیتی نباید به معنی قبول تفکیک فعالیت های آشی از پرورشی تلقی شود. اگر چه ممکن است در گذشته هم با همین دید چنین تقسیم بندی صورت گرفته باشد .

اما باید دیدگام جدید به همین سمت حرکت کند که معلم واقعاً هم مسئول فعالیت های آموزشی را بر عهده دارد و هم فعالیت های پرورشی را و مربی هم فعالیت های آموزشی بچه ها را بر عهده دارد و هم مسئولیت پرورشی کودکان از وظایف اوست.

به نظر روید حرکت آموزش و پرورش به سمت اظین است که فعالیت های معلمان و مربیان فعالیت های لاینفک از یکدیگر تلقی شود و هر معلمی در اموزش و پرورش به همان اندازه برای خودش مسئولیت

آموزشی قائل است برای مسئولیت های پرورشی هم قائل باشد و بلعکس

 

4- گویش های محلی :

همانطور که می دانیم در کشور ما استانها مختلف با گویش های مختلف است که سبب کند شدن پیشرفت آموزشی در مقطع ابتدایی می گردد.

گویشهای مختلف  کردی  ترکی  بلوچی  گیلکی  و ... که کودک با ورود به مدرسه با مشکلات زیادی مواجه می شود.

البته از دیدگاه زبان شناسان این مشکل غیر قابل حل نیست بلکه مسئوله آموزشی است ، همانطوری که وقتی قرار است بچه ای وارد مدرسه ای شود و یک رشته قوانین و اصول نظم را بپذیرد که پیش از آن در زندگیش وجود نداشته است در این ضمینه هم خود مسائل زیادی به وجود می آید که می توان برای آنها راه حل مناسب یافت از جملـــه راه حل های رفع این مشکل می توان به موارد ذیل اشاره کرد :

1- زبان فارسی را به عنوان عامل اساسی قرار داده و نگرش مثبت نسبت به آن در بچــه ها ایجاد کنیم .

2- دوره های یک ماهه آموزش شروع قبل از شروع ابتدایی برای مناطق دو زبانه و توجه بیشتر به آن.

3- واژه های مشترک بین زبان فارسی و زبانهای بومی و محلی مورد استفاده قرار دهیم .

4- از فیلم  وسایل دیگر مثل تصاویر و ... برای آموزش زبان فارسی استفاده شود .

5- آموزگار :

نیروی انسانی مانند خونی است که در که در رگهای هر سازمانی جریان دارد . سلامت این جریان در گروه شناخت و آگاهی های لازمی است که انجام وظایف و ایفای نقش نیروی انسانی ایجاد می کند .

در وزارت آموزش و پرورش مانند دیگر سازمانها تأمین نیروی انسانی از طریق تأمین نیروی انسانی برنامه ریزی می شود.

مشکلی که در زمی«ه تأمین نیروی انسانی در آموزش و پرورش با آن مواجه هستیم سطح تحصیلات و تخصص معملمان این دوره است .

بیشتر معلمان این مقطع دیپلم و مقداری هم زیر دیپلم هستند . عده ای هم معلمان حق التدرسی هستند که ضمن احترام به زحمات آنها باید قبول کرد که آموزشهای کافی را ندیده اند.

تأسف با است اینکه بعضی از معلمین اطلاع کافی هم ندارند و فاقد بار علمی مطلوب هستند و حاضر به استفاده از روشهای جدید مطرح شده در امر تدریس نیستند و از روشهای گذشته استفاده می کنند .

یکی از راهکارهای اصلی در این زمینه ایجاد این انگیزش است که معلم به عنوان نیروی انسانی نه در وزارت اموزش و پر ورش بلکه در جامعه مطرح است و معلم

وظیفه دارد که جریان تربیت رسمی را هدایت کند برای رسیدن به اهداف تربیتی .

ایجاد دوره های ضمن خدمت و آموزش روشهای تدریس جدی یکی از راهکارهای مناسبی است که به کمک آن معلمین می توانند روشهای جدید تدریس را بهتر آموخته و در کلاسها به کار بگیرند.

نتیجه گیری :

کودکانی که وارد مقطع ابتدایی می شوند در سنی هستند که بیشترین آمادگی را برای کسب آموزش دارند . این کودکان مانند زمینی هستند که هر بذری که در آن بکاری پرورش می یابد و ثمر می دهد و این وظیفه ی ماست که در این زمین بذری مناسب و درست و اصلاح شده بکاریم تا محصول مناسب با نیازهای جامعه بدهد.

باید با برنامه ریزی مناسب در تعلیم و تربیت بخصوص مقطع ابتدایی شرایطی را فراهم کنید که دانش آموزان مطالب و موضوعات دنیای پیچیده امروز اطلاع حاصل کرده و برای وارد شدن در این اجتماع آماده شوند.

و این برنامه ریزی ها باید به گونه ای باشد که جوابگوی نیازهای کودکان باشد .

بعبارتی باید آنها طوری تربیت کرد که مأنوس به گذشته باشند و حاصل را دریابند و آینده باور کنند . ولی به دلیل مشکلات مطرح شده در متن مقاله برنامه های آموزش کمک چندانی به کودکان در جهت فراگیری مهارت های اساسی یادگیری و مهارت های مفید و مناسب زندگی نمی کنند.

به طور مثال افرادی که بعد از مقطع ابتدایی ترک تحصیلی میکنند و به مراحل بالا و دانشگاهی نمی رسند در واقع بی سواد محسوب می شوند.

بنابراین مدارس ابتدایی ما نیاز تجدید حیات دارند و تجدید حیات آنان مستلزم راه حل های نو و عملی علمی است .

افزایش اختیارات اولیا و دانش آموزان و همایت مدیران مدارس و دادن مسئولیت های اجتماعی به مدیران و معلمان برای اداره مدرسه  تشکیل کلاسهای ضمن خدمت و غیره ... رویکرد های جدی در ضمینه آموزش و تربیت معلمان و تدریس بهتر است .

به امید روزی که شاهد پیشرفت در عرصۀ تعلیم و تربیت مخصوصاً مقطع ابتدایی باشیم و بتوانیم این سرمایه های گرانبها در جهت پیشبرد اهداف اسلامی و تربیتی و پرورش بدهیم .

 

منابع و مأخذ :

1- سرمایه گذاری برای آینده آموزش و پرورش ، ژاک هلک ، ترجمه عبدالحسیــن نفیسی .

2-فصلنامه پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت شماره 13 و 14 سال 78

6- روان شناسی تربیتی دکتر پروین کدیور

7- جامعه شناسی آموزش و پرورش دکتر علی علاقه بند سال 74

8- بروشور آماری وزارت آموزش و پرورش کشور

9- آموزش و پرورش ایران عبد الحسین نفیسی

10- رشد آموزش ابتدایی ( ویژه نامه همایش نقد بررسی کتب ابتدایی)

11- پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت.


پیشنهاد :

با توجه به مطالب مطرح شده و مشکلاتی که بر سر راه و آموزش مقطع ابتدایی وجود دارد . به نظر من در ابتدا باید سعی کنیم معلمین و مربیان با تجربه و دارای

سطح تحصیلات بالاتر را برای این مقطع قرار بدهیم و نیز تشکیل کلاسهای ضمن خدمت به صورت چند ماهه بلکه به صورت یک یا دو سال به نحوی که مطالعات و تحقیقات و آموزشها پی گیر و ادامه دار باشد نه مقطعظی تا معلمین گرامی این مقطع بتوانند با روشهای جدید آن شوند و در کلاسها به کار ببرند.

 

نقش نظام تعلیم و تربیت در نهادینه کردن ارزشهای اسلامی در مدارس

نقش نظام تعلیم و تربیت

در نهادینه کردن ارزشهای اسلامی

در مدارس

 

تهیه کننده : سید احمد موسوی

 

آموزشگاه : شهید شریف زاده

 

منطقه : کرانی

 

پاییز و زمستان 88

 

فهرست مندرجات

 

-    چکیده

-    پیش گفتار

-    مقدمه

-    متن :  

          الف – فراگیر

          ب  -    تربیت

          ج  -     معلم

-    نتایج و راهکارها

-    فهرست منابع و مآخذ 

چکیده

چکیده : در این مقاله نقش نظام تعلیم و تربیت در نهادینه کردن ارزشهای اسلامی مورد بحث قرار گرفت . اولین کار مهم برای این امر ، شناخت فرآگیر و خصوصیات وی عنوان شد که به 3 دسته ی :کودک ، نوجوان و بلوغ تقسیم می شدند .سپس تعریف تعلیم  و تربیت که تعلیم به معنای دانا کردن و تربیت به معنای پرورده ساختن عنوان شد .  توجه به اصول و مایه های درونی تربیت با توجه به ارزشهای اسلامی ذکر شد . ارزشهای دینی و اسلامی باید در محتوای برنامه های  درسی به کار برده شود ، نه اینکه فقط در دروسی مانند دینی وقرآن بیاید ، بلکه در دروسی مانند ریاضی ، علوم و فارسی و ... نیز باید این مفاهیم و ارزشها آموخته شود .

     ویژگی های یک معلم خوب و اسلامی بیان شد که عبارت بود ند از : داشتن شخصیت اصیل و صادق ، توانایی فن تدریس ، سواد کافی . معلمین دینی نباید جدا از سایر معلمین باشند ،بلکه باید معلمین همه ی دروس از نظر ایمان و عمل در حدی باشند که الگوی فراگیران گردند . مثلا معلم ریاضی و ... باید از نظر سواد و مهارت و همینطور تقوا الگو باشند ، که این تاثیر گذاریش بیشتر از تاثیر یک معلم پرورشی است .

پیش گفتار

پیش گفتار :آموزش و پرورش به عنوان نهادی با کارکرد های جامعه پذیری ، فرهنگ پذیری ، آموزش علوم وفنون ، با بهره گیری از مواریث دینی و فرهنگی در کنار یافته های علمی اندیشمندان و صاحبنظران بیشترین مسوولیت را در قبال ایجاد مهارتها و توانمندیها ، انتقال ارزشهای دینی و ملی به دانش آموزان بر عهده دارد . این نهاد به منظور رفع کاستی ها و خلا های موجود برنامه های درسی در طول یک دهه ی گذشته طرح ها و برنامه های متنوعی را در مدارس که به باور صاحبنظران و اندیشمندان ، دوره ی شکل گیری شخصیت و مناسبترین زمان برای ایجاد و تقویت ارزشهای اسلامی و مهارتهای لازم برای زندگی اسلامی است ، اجرا نموده است .

     آموزش و پرورش باید به دنبال ایجاد زمینه  جهت رشد فضائل اخلاقی و تقویت بینش و مهارت دانشمندان و رشد همه جانبه ی متناسب با آموزه های دینی و پویایی فرآیند یاددهی – یادگیری در جهت نهادینه کردن ارزشهای  واقعی اسلامی باشد .

مقدمه : آدمی همیشه در پی آن بوده  که معمای حیات را بداند ، تعبیری برای حوادث عالم قایل شود ، از مقدرات  بشری سر در بیاورد و برای جهان و موجوداتش علتی پیدا کند . جوابگوی این سوالات دین بوده است که پیوسته طریقی برای تعبیر گیتی و حوادث آن به دست می دهد و زندگی را برای آدمی با معنا می سازد . پس منتهای همه ی  فهم و تفسیر خداوند است و توجه به خدا یعنی توجه به  هستی و توجه به دین یعنی غایت داشتن هستی و آمادگی برای زیستن . پس هر تربیتی که جنبه یا مایه ی دینی ندارد ناقص و صوری  و بی دوام است .

متن : نقش نظام تعلیم و تربیت در نهادینه کردن ارزشهای اسلامی در مدارس

    همه می دانیم  تعلیم وتربیت مهمترین نقش را در تربیت نسل آینده برعهده دارد . این نهاد می تواند افرادی مفید ، مسوولیت پذیر ، باایمان و متعهد یا بی قید ، لاابالی و بی ایمان و بی سواد بار بیاورد . اما  چگونه نظام تعلیم و تربیت می تواند افرادی بر اساس ارزشهای اسلامی تربیت کند را ذکر می کنیم .    ما در این مقاله 3 بعد مهم تعلیم و تربیت را شرح می دهیم : الف – فرآگیر ب- تربیت ج – معلم .

    الف – فرآگیر :  برای تربیت بهتر و متناسب با ارزشهای اسلامی باید اول فرآگیر را خوب شناخت .

   مشخصات فرآگیران :  دانش آموزان از نظر سنی به 3 دسته تقسیم می شوند : 

1-   کودک(6 تا 10 ساله ):  مشخصات کودک عبارت است از : ازنظر بدنی ضعیف ، از نظر روحی بین دو بلوغ روانی است ، از نظر اخلاقی دارای صفات ارثی و اثر دامان مادر ، از نظر مالکیت : هیچ به جز اسباب بازی ، و ... .  روسو می گوید : غرایز کودک کامل است ولی  عقل او برای درک اصول منطقی توانایی ندارد .  در پرورش کودک دبستانی ، باید دانش و خرد را هم دوش داشت تا سودمند افتد . حافظه ی تقریری را واسطه ی تحصیل نباید قرار داد . یعنی پایه ی تحصیل حفظ طوطی وار نباشد . موضوع تحصیل باید موافق ذوق واستعداد او باشد تا خستگی  ایجاد نکند . درس باید از گزیده ها و برجسته ها و قابل هضم ها و مفید عملی زندگی و فردای فرزند و جامعه باشد . 

 بلاهایی که  کودک را تهدید می کنند عبارتند از :  تنبلی  ، احساس حقارت ، دزدی  و  دروغگویی .

2-    نوجوان :   دوره ی قبل از بلوغ را دوره ی نوجوانی می گویند . در پسران 10 تا 14 سالگی و در دختران 10 تا 12 سالگی .  مشخصات نوجوان عبارت است از : افزایش تمایلات جنسی ، مبارزه بین عقل و نفس ، فزونی هیجان ، خودنمایی احساسات ، بالا رفتن قدرت تخیل و میل به قهرمان شدن .

 اقدامات بد نوجوان : بزه کاری ، اعمال جنسی تعمدی ، عدم انجام تکالیف درسی، آشفتگی خلقی مداوم ، گوشه گیری متوالی ، ظهور بیماری های روانی .

 از جمله راههای پیشگیرانه می توان به : ابراز علاقه  به نوجوان ، محیط گرم خانوادگی ، سیستم تربیتی منظم ، صادق بودن و ... ، در کل طریق تعدیل را  پیش گرفتن اشاره کرد .

3-    بلوغ ( پایان نوجوانی ) : مشخصات این دوران : یافتن شخصیت ، معنا یافتن اعتقاد ، تمیز دادن خیر و شر و ... را نام برد .  در این نقطه کار تربیت و تادیب تمام می گردد و شخصیت شکل می یابد .

ب-  تربیت :  ابتدا تعریف تعلیم و تربیت . تعلیم یعنی دانا کردن و تربیت پرورده ساختن است . تعلیم وتربیت نباید تنها برای گذران زندگی باشد ، بلکه باید آموختن آن چیز هایی باشد که برای زندگی با معنا و صالح و بر اساس مصلحت و حسن عاقبت باشد . در مورد تعلیم و تربیت امام معصوم می فرماید : خذ عنا  (تعلیم ) و تکن منا ( تربیت ) . طرح اساسی اسلام درباره ی تربیت بر بنیاد تعریفی است که از انسان دارد ؛ آنگونه که استعداد شدن دارد و آنگونه که باید باشد تا آنگونه بودن و شدن ، لایق باشد .معنای تربیت این است که پرورش حقیقی در واقع نو ساختن کاربرد تجربه ی حیاتی خود آدمی است . ( جان دیویی ) .1

جنبه های تربیت : 1- جنبه ی روحی 2- جنبه ی اجتماعی و تناسب با وضع زندگی محیط .

اصول عمومی تربیت :  اصول عمومی تربیت که در آن به همه ی جنبه ها توجه شود عبارتند از : 1- رشد قوای دماغی به موازات قوای جسمی 2- فرآگیری فن زندگی در اجتماع و سازگاری با محیط . 3- تامین قدرت اراده و قوت غرایز و عواطف 4- ارتباط با خانواده و اتکای به آن .

    علومی که می توانند در تربیت کمک کنند عبارتند از : روان شناسی و جامعه شناسی . تربیت باید متعهد پرورش موجودی فعلی شاگرد باشد و این امر بدون شناختن شاگرد میسر نیست .

 مایه های درونی لازم برای پرورش عباتند از: - فطرت سالم ، کنجکاوی ها ، علایق و حس غرورِ پذیرای هدف .

اما برای اینکه تعلیم و تربیت بتواند به خوبی ارزشها ی اسلامی را در مدرسه و میان دانش آموزان اجرا کند باید به پیشنهادهای اسلام درباره ی تربیت توجه کند . این پیشنهادها عبارتند از 1- تعدیل سرمایه و کار و عدم تجمع ثروت . 2- بالا بردن ارزش انسانی و اخلاقیات 3- توجه به پرورش فرزند 4- ایجاد حکومتی خاص که منافع جامعه را بر منافع شخصی و طبقاتی و قبیله ای مقدم  بدارد . 5- تبلیغ صحیح اعمال نیکو 6- بهبود نسل و سرشت افراد ، از راه اصلاح ازدواج ها . 7- صداقت بزرگتران خانواده و جامعه و مطابقت ظاهر و باطن .                                                                                                                                                                                                                            

وسایل سمعی و بصری :  در تعلیم و تربیت صحیح استفاده از وسایل و رسانه های سمعی وبصری جایگاه خاصی دارد که از هر کدام باید متناسب با موضوع ، سن و ... استفاده کرد .از قبیل : تصویر ، فیلم ، کتاب و مجله ، نمایش نامه و مطبوعات ، رادیو و تلویزیون و ... .

  عوامل درونی انسانی که در پرورش دینی و اسلامی فرآگیران موثر است عبارتند از : 1.- سیر در آفاق و انفس 2- تفکر وتدبر  - تعقل و استدلال . 3- عبرت آموزی 4- نتایج دریافتی از تجارب زندگی .

اصول کلی تربیت دینی : اصول کلی تربیت دینی  که در تعلیم و تربیت مورد توجهند به شرح ذیل  اند:

   اصل اول :توجه به طبیعت کودک و رشد بدنی و فکری او و در نظر گرفتن قوانین روان شناسی .

   اصل دوم :  متوجه کردن کودک به مبدا و معاد و ایمان به خدا  و روز جزا .

   اصل سوم : استفاده از وسایل سمعی وبصری .

    اصل چهارم :تحریک احساسات و عواطف دانش آموزان به سوی کمال و حق .

     اصل پنجم : علاقه مند کردن فرآگیران به انجام فرایض و آداب دینی و مذهبی .

      اصل ششم : تحول تمایلات                    

       اصل هفتم : نظم عواطف .

از قواعد دیگر مانند : اصل محبت ، اصل تشویق ، اصل سندیت والدین ، اصل اعتدال در تکلیف ، اصل پیرایش محیط فرزند ، نیز می توان نام برد .

فضای مساعد پرورش اسلامی :  1- فضای خانواده و والدین ، چراکه  فراگیر شب و روز با آن در تماس است . در این فضا محبت خانوادگی و خدایی باید وجود داشته باشد . 2- فضای دوم ، نماز است . 3- فضای سوم ، خانه ی خدا ،یعنی مسجد (این فضا ، فرآگیر را به اجتماعی آشنا می سازد که آنان را هدفی مقدس جمع داشته است . )  3- فضای چهارم : مجالس مذهبی . 5- فضای پنجم دیار افراد سلیم النفس و صاف دل . 6- فضای ششم : نگاه به آسمان صاف در بلندی ها و قرار گرفتن در میان دشت وسیع و ... .

    شایسته است  که از همان سال های  نخستین زندگی کودک ، آماده ی پرورش دینی و اسلامی او شویم ، تا هسته های عقاید در  نهاد او رویانده گردد.  یکی از متخصصین روان شناسی می گوید :"در مدارس ما به اطفال  

حس مذهبی و ایمان را پرورش نمی دهند . درست است که دروس قرآن و دینی دارند ، اما چون متضمن قبول و فهم نیست و محیط و معلم نیز مناسب نیست ، تولید ایمان نمی کند . پس از پایان کلاس ها  ، فراگیر  با خود می گوید : درس اسلام و دین را خواندم و دانستم ، چیزی که مرا جلب کند نداشت . پس قضاوت می کند که : دین  آرام بخش  درون نیست ، تعالی دهنده ی  روح و فکر نمی باشد ، بهتر کننده ی عمل و صفت هم نیست ، بلکه اصولادین دل چسبی ندارد و این بزرگترین خطری است که از درس دینی در مدارس ما حاصل می شود . اگر دین در دل جای نگرفت و مطلوب نیامد ، بیزاری ایجاد می کند و اصل زندگی به خطر می افتد . اساس کار آموزشهای دینی و اسلامی دوران کودکی ونوجوانی است . "1

     وسایل آموزشی مناسب دین و ارزشهای اسلامی ، برای کودکان دیدنی ها بیشتر و شنیدنی هاکمتر مفید هستند . برای نوجوانان دیدنی و شنیدنی برابر هم و برای جوانان دیدنی و شنیدنی کمتر و خواندنی بیشتر مفید هستند .  قرآن نیز از طریق استفاده از داستانها و تمثیلات بیشتر به تبلیغ اسلام می پردازد .پیامبر می فرماید : انَ القرآن َ نزلَ علی خمسه و اوجه ؛ ... فاعتبروا بالامثالّ"    

ج – نقش تربیتی معلم :   دستگاه آموزش و پرورش در هر کشوری جزو دستگاه های توسعه آفرین و تسهیل کننده ی مسیر تحول می باشند .  در واقع  بنیادی ترین   مجموعه در بین عناصر یک نظام را دستگاه تعلیم و تربیتی آن نظام تشکیل می دهد . رشد و تعالی هر کشوری را می توان از میزان اهتمام و باورهای فکری و عملی آن کشور نسبت به آموزش و پرورش دریافت . در بین مولفه های تاثیر گذار آموزشی و پرورشی به معلمان و مربیان برجسته ترین و ذی نفوذترین عناصر می باشند .

     برای معلمان قدرتهای چهارگانه ای عنوان داشته اند که عبارتند از : 1- قدرت علمی – تخصصی 2- قدرت شخصیتی 3- قدرت حقوقی: (  مجموعه قوانین و مقرراتی که به حمایت از معلم اشاره دارد ) .4-  قدرت اجتماعی معلم : (به پایگاه و جایگاه معلم درجامعه اشاره دارد ). از میان قدرتهای ذکر شده ، قدرت شخصیتی  و رفتاری تاثیر عمیق تری دارد .حضر ت علی (ع)   می فرماید : " هرکه خود را  پیشوای مردم قرار دهد باید بیش از آموزش دیگران به آموزش خود بپردازد و به جای زبان بارفتار و روش زندگی اش به تربیت دیگران بپردازد .

     یکی از رویکردهای  مهم برای تربیت ، نظریه ی یادگیری اجتماعی (Lerning  Theory Social)  یایادگیری مشاهده ای (Observaiton Lerning) آلبرت بندورا است . فرآیندهای یادگیری مشاهده ای بدین شرح است : 1- توجه : یعنی توجه کردن به رفتار الگو .2- یادداری (Retention) : یعنی سازماندهی شناختی ، دوباره گوش دادن ، رمزگردانی وانتقال اطلاعات سرمشق به حافظه ی بلندمدت .3- فرآیند تولید (Production)  : عبارتست از تبدیل مفاهیم نمادین یا بصری رویدادها ی مشاهده شده به رفتار آشکار . 4-انگیزش (Motivation): یعنی اگر فرد احساس کند رفتاری  که مشاهده می کند با اهمیت است، بهترآن «را یاد می گیرد . دیدگاه بندورا  درشکل زیر نشان داده شده است .

 

ویژگی های یک معلم اسلامی :  معلم اسلامی علاوه بر اینکه خود باید مومن باشد ، دارای این ویژگی ها نیز است : 1- دارای شخصیت اصیل ، صادق و موثر است . 2- فن تدریس راخوب بتواند . 3- داشتن سواد کافی .

معلمان باید الگو باشند تا زمینه ی پذیرش و شکل گیری شخصیت را در فرآگیران فراهم آورند . به نظر پائولو فریره :"هر آموزش و پرورشی که بدون ارتباط با نیاز خودانگیخته ی دانش آموزان باشد ، دیر یا زود از قلمرو زندگی آنها خارج می شود. "

نتایج و راهکارها

نتایج :  با توجه به مطالب و مباحثی که شد می توان این نتایج را گرفت که  برای نهادینه کردن ارزشهای اسلامی در مدارس ، اولا ، باید فرآگیر و خصوصیات او را به خوبی بشناسیم و از علوم وفنون نوین مثل روان شناسی و جامعه شناسی ، در کنار علوم تربیتی و دینی  بهره ببریم  . ثانیا ،  اصول و مبانی و جنبه های مختلف تربیت را در نظر بگیریم و فرآگیر را در همه ی ابعاد تربیت بکنیم . ثالثا ، از معلمین شایسته ، مومن و باسواد بهره بگیریم .

 راهکارها ( پیش نهادها) : 

1-   مدرس درس تعلیمات دینی و قرآن مجزا از معلمین دروس اصلی مدرسه نباشد .( یعنی باید معلمین دروس اصلی از نظر پاکی و تقوی نیز خوب باشند و  این دروس را تدریس نمایند .)

2-   اختصاص دروس و ساعات فوق برنامه به ارزشهای دینی و اسلامی ، علاوه بر ساعات رسمی دروس .

3-   حذف نمره از دروس دینی و تربیتی و کیفی کردن این دروس .

4-   غنی کردن  دروس اصلی به محتوای ارزشهای اصیل اسلامی و انسانی .

5-   الگو بودن همه ی معلمین از نظر علمی و مذهبی و انسانی . ( دانش آموزان  ارزشهای دینی را از معلمان باسوادتر بیشتر جذب و درک می کنند تا معلمین کم سواد .)

6-   انتخاب معلمین پرورشی از  معلمان باسوادتر و مومن در عمل ، نه فقط مومن ظاهری.

7-   وجود سازمان هایی جهت تهیه ی کتاب مناسب تعلیم و تربیت دینی که جوابگوی سوالات و اشکالات کودکان  و نوجوانان و جوانان باشد .

8-   انتخاب معلمین از میان بهترین استعدادها .

9-    توجه  بیشتر به جنبه ی آموزشی دروس دینی به جای توجه به جنبه ی ارزشیابی آن .

 

 

 

 

فهرست منابع و مآخذ

1-   مظلومی ، رجبعلی ، گامی در مسیر  تربیت اسلامی ، ( از کودکی تا بلوغ ) ، نشر آفاق ، تهران، جلد1 ، چاپ دهم ، 1386.

2-   مظلومی ، رجبعلی ، گامی در مسیر تربیت اسلامی  (مبانی تربیتی ) ، نشر آفاق ، تهران ، جلد 2،چاپ چهارم ، 1386.

3-   مظلومی ، رجبعلی ، گامی در مسیر تربیت اسلامی (راهنمای معلمان ) ، نشر آفاق ، تهران ، جلد3 ، چاپ دوم ، 1386.

4-   سازمان بسیج دانش آموزی و فرهنگیان ، مجله ی فرهنگیان بسیجی ، تهران ، سال هفتم ، مهر و آبان 1388 .

5-   کریم زاده ، اسماعیل و ... ، آموزش آداب و مهارتهای زندگی اسلامی ، نشر یادمان هنر اندیشه ، تهران ، چاپ اول ، 1388.

 

"پایان"  


دلایل اهمیت دوره ابتدایی نسبت به سایر دوره ها

 

1-ویژگی ها و شرایط سنی کودکان (بدنی ، ذهنی ، عاطفی ، اجتماعی و...)

 

2-آمادگی بیشتر کودکان برای یادگیری

پیامبر اکرم که درود خداوند بر اوباد فرموده اند: اَلعِلمُ فِی الصِّغَر کَالنَّقشُ فِی الحَجَر یعنی علم آموزی در سنین کودکی مانند حک نمودن حروف بر روی لوح های سنگی است. 

 

  3-بالا بودن انگیزه و علاقه آنان به آموختن، جستجوگری ، پرسشگری ، کسب شناخت با توجه به گرایش فطری شان

 

4-شکل گیری شخصیت دانش آموزان به خصوص تصورات آنان نسبت به معلم ،کتاب ،مدرسه ،آموختن و...

 

5-انجام بیشتر  تغییرات در ابعاد کیفی

نقش بسیج در دوران صلح و سازندگی (به مناسبت هفته بسیج)

نقش بسیج در دوران صلح و سازندگی (به مناسبت هفته بسیج)

بسمه تعالی

 مقدمه:

       بررسی وقایع و حوادث تاریخی و انقلابهای مردمی در سراسر جهان بیانگر این نکته است که هر گاه حکومتی از پشتوانه مردمی قوی و مناسب برخوردار باشد نه تنها به راحتی خواهد توانست مشکلات را پشت سر گذاشته و با تهدیدات مقابله نماید، بلکه حضور مردم در صحنه و پشتیبانی از حکومت می‌تواند بقاء و حیات آن را در برابر انواع تهدیدات داخلی و خارجی نیز ، تضمین نماید.

      دستیابی به این ویژگی یعنی برخورداری از حمایت مردمی در گرو رهبری صحیح و هدایت درست مردم در جهت رسیدن به مطلوبها و هدف غایی و نهایی است و آنگاه که این حرکت از ویژگیهای معنوی و دینی نیز برخوردار باشد، دستیابی به اهداف تسهیل و هیچ عاملی هر قدر هم قوی، نمی تواند باعث یأس و نومیدی در مردم و یا مانع از پیشرفت و توسعه کشور شود.

     با بروز انقلاب شکوهمند اسلامی ، این دگرگونی و تغییر بنیادین در ساختار حکومتی ایران ایجاد و مردم توانستند با اتکاء به اراده الهی و با مشارکت و پشتیبانی یکدیگر و تحت رهبری داهیانه روحانیت همیشه بیدار، از این موهبت الهی برخوردار شوند.

     همزمان با این تغییرات و متناسب با نیاز انقلاب، نهادهای انقلابی یکی پس از دیگری پا به عرصه وجود گذاشتند و سپاه و بسیج بعنوان یکی از اصلی‌ترین و اثرگذارترین این نهادها، نقش مهمی را در جهت حفظ دستاوردهای این پدیده بزرگ اسلامی ، بر عهده گرفتند.

    تشکل مردمی بسیج از همان ابتدای تولد توانست با حضور در صحنه‌های مختلف، قابلیتهای متعددی را از خود بروز دهد، به‌طوری که پس از پشت سر گذاشتن بحران‌های انقلاب به‌ویژه جنگ تحمیلی،  به‌تدریج با گرایش به سمت تأمین سایر نیازمندی‌های کشور، دامنه فعالیت‌های آن توسعه یافته و از یک سازمان با محوریت نظامی و امنیتی به یک سازمان چند منظوره با توانمندی‌های مختلف در عرصه‌های گوناگون نظامی، امنیتی، اجتماعی، اقتصادی و به‌ویژه فرهنگی تبدیل شد.

     در تداوم این حرکت مقتدرانه ماهیت غیر نظامی بسیج متناسب با نیاز روز کشور، بر ماهیت نظامی ‌آن برتری یافت و به‌عنوان الگویی موفق در صلح و سازندگی مسئولیت‌ها و مأموریت‌های دیگری را نیز  بر عهده گرفت.

    بدیهی است ورود به عرصه جدید به  هیچ‌وجه به معنای غفلت از امکان بروز تهدیدهای نظامی و امنیتی و حفظ آمادگی‌های دفاعی نیست بلکه گویای این نکته است که بسیج می‌تواند به هنگام نیاز در کوتاهترین زمان ممکن خود را با شرایط جدید تطبیق دهد.

     به همین منظور در این مجموعه تلاش خواهد شد تا دانش پژوهان عزیز بیش از پیش با قابلیت‌های مذکور و همچنین کارکردها و عملکردهای بسیج در زمان صلح و سازندگی آشنا بشوند.


فصل اول –  نقش مردم در حکومت اسلامی از دیدگاه آیات و روایات

     از نگاه اسلام، انسان موجودی است اجتماعی و دارای اختیار که زندگی او محدود به زندگی دنیوی نمی‌شود، او می‌تواند با انتخاب راه درست تا آنجا پیش رود که شایسته لقاءا… باشد و یا با ورود به مسیر انحراف پا در ورطه نابودی نهاده و نه تنها زندگی خود بلکه زندگی سایر انسانها را نیز در معرض خطر قرار دهد.

     به همین دلیل است که جوامع انسانی برای اداره امور خود، نیاز مند نظام و سازمان اجتماعی هستند زیرا امیال و خواسته‌های انسانها با یکدیگر متفاوت است، گروهی با اطاعت از امیال و خواسته‌های نفسانی و زیر پا گذاشتن حقوق دیگران سعی دارند تا همه چیز را در انحصار خود قرار دهند و گروهی نیز در مسیر صحیح گام برداشته و یا حتی مانند پیامبران و ائمه(ع) پیوسته نقش رهبری را بر عهده داشته و به هدایت مردم پرداخته‌اند.

     این موضوع به‌حدی دارای اهمیت است که تحمل وجود یک حکومت حتی جبار را بر فقدان حکومت ترجیح می‌دهند، اما طبیعی است جامعه‌ای سعادتمند خواهد بود که از نظامی مردمی برخوردار بوده و واجد تمام شرایط یک زندگی در شأن انسانیت انسان باشد.

نقش مردم از دیدگاه آیات و روایات:

     همانگونه که اشاره شد اسلام نقش ویژه‌ای را برای مردم در حکومت اسلامی قائل شده است و در آیات و روایات بسیاری به این موضوع پرداخته است، اما طبیعی است که این تعامل را تابع ضوابط و قوانین خاص دانسته و توجه به این مقررات را ضروری بیان کرده است.

  نظر قرآن در مورد نقش مردم در حکومت:

    در قرآن بارها با بیان مختلف از مردم ونقش آنان در اداره جامعه یاد شده است و همواره بر ضرورت توجه به آرای عمومی البته تا آنجا که در راستای مصالح جامعه بشری باشد، تأکید شده است. از جمله در آیه۱۵۹ سوره آل عمران خطاب به رسول خدا (ص) می‌فرماید : … و شاورهم فی الامر… که اشاره به مشورت کردن پیامبردر امور جامعه اسلامی بویژه در امور مربوط به جنگها دارد و این در حالیستکه پیامبر اسلام (ص) با اتکا به علم و ارتباط الهی خود اصولاٌ نیازی به مشورت نداشتند، اما به منظور ارج نهادن بر نظر مردم و فراهم نمودن زمینه های بروز و رشد استعدادها و همچنین دخیل کردن آنان در اداره امور مملکت، معمولاً با ایشان مشورت می کردند.

   در عین حال قرآن دگرگونی و بروز رشد همه جانبه در هر قومی را مشروط بر آن می داند که انسانهای خواهان تغییر و تحول مثبت و مطلوب، ابتدا ضمیر خودشان را تغییر داده و اصلاح نمایند و به عبارتی اصلاح امور را مستلزم همراهی مردم با آنچه حکومت اسلامی برایشان به ارمغان آورده می داند.

 «… ان الله لا یغیر ما بقومٍ حتی یغیر ما بانفسهم…» [۱]

     خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نخواهد داد مگر آنچه را در ضمیرشان است تغییر دهند.

     در واقع می‌توان گفت مشروعیت نظام اسلامی بواسطه الزام آن به رعایت موازین شرعی و احکام دین ایجاد می‌شود و مقبولیت آن نیز در سایه حضور مردم در صحنه و حمایت از دولت و حکومت اسلامی معنا می‌یابد.

      به این ترتیب در اسلام فعالیتهای اجتماعی و مشارکت مدنی مردم نه تنها یک امکان بلکه یک وظیفه و یک ضرورت تلقی می‌شود و همه مسلمانان به حکم مسلمانی خویش و بر اساس وظایف دینی، موظفند نسبت به امور مسلمین و اجرای عدالت اجتماعی در چارچوب اصول و ارزشهای اسلامی و ضوابط دینی و قانونی، اهتمام ورزیده و در اداره حکومت مشارکت نمایند.

  مشارکت مردم در احادیث و روایات:

     ائمه معصومین (ع) نیز همواره بر این موضوع تأکید ورزیده‌اند و نهج‌البلاغه به‌عنوان منبعی سرشار از توصیه‌های فراوان در این زمینه، بهترین الگوها را برای ایجاد یک حکومت اسلامی، الهی و در عین حال مردمی ارائه می‌دهد.

    همچنانکه در نامه ۵۳ نهج‌البلاغه آمده است که:

      وَ ا‎ٍَِِْنَماعِمادَ الَدین و جِماعَ ا‍‍ْْلمسلمین وَ اْلعده اْﻻَعداءِ اْلعامَه مِنَ‌اْلا’مه فَلَیَکن صَغوکَ لهم وَ میلَکَ مَعَهم

      « استوانه‌های استحکام بخش دین، مرکز ثقل اجتماعات اسلامی و نیروهای عظیم مجاهدان پیکارگر علیه دشمن در مرزبانی از نوامیس الهی و انسانی، عامه مردم هستند، بنابراین باید به اینان گرایش داشته وهوادار و طرفدار اینان باشی»[۲]

و در خطبه ۳۴ نیز در مورد وظیفه ونقش متقابل مردم و حکومت می‌فرماید:

  وَ اَما حَقی عَلَیکمْ فالوَفاءِ بالبیعه و النصیحه فی المشهد و المغیب

« و اما حق من بر شما وفاداری به بیعتی که با من کردید و نصیحت و نظارت همگانی نسبت به من و یکدیگر چه در حضور و چه در غیاب است»[۳]

     همچنین آن  حضرت در فرمان تاریخی خود به مالک اشتر که به عهدنامه مالک اشتر معروف می باشد، فرموده

است:

        «با دانشمندان زیاد به گفتگو بنشین و با حکما و متخصصان نیز بسیار به بحث بپرداز ، این بحث و گفتگوها درباره مسائلی باشد که بوسیله آن کشورت و آنچه موجب قوام کار مردم پیش تو بوده سامان می گیرد».[۴]

       این توصیه نیز به موضوع دیگری از نحوه مشارکت مردم یعنی استفاده از نظر، تخصصی و تجربه صاحبنظران و متخصصین و اندیشمندان پرداخته است.

       در بخش دیگری از عهدنامه مذکور با اشاره به گروههای مختلف موجود در جامعه و ضرورت تعامل و همکاری آنان برای اداره امور، می فرمایند:

    « ای مالک بدان که مردم به گروههایی تقسیم شده اند، کار هیچ دسته ای جز بوسیله دیگری اصلاح نمی شود و هیچ دسته ای از دسته دیگری  بی نیاز نیست»[۵]

        سپس این گروهها را به هفت دسته شامل: لشکریان خدا (نظام دفاعی حکومت)، نویسندگان عمومی و خصوصی (صاحبان اندیشه و فکر و متخصصین)، قضات عدل (سیستم قضایی)، کارگزاران اصناف و خدمات (دولت)، اهل خرید و مالیات (اعم از کسانی که مسلمانند و یا در پناه اسلامند)، تجار و صنعتگران(صاحبان سرمایه و صنعت) و قشر پایین (یعنی نیازمندان و مستمندان) تقسیم نموده و با بیان اینکه خداوند برای هر یک از آنان سهمی را قرار داده، در بخشی دیگر از نامه اضافه می کند:

    « از طرفی قوام سپاه ممکن نیست مگر بوسیله خراجی که خدا از مال توده های مردم بیرون می کشد، زیرا سپاه اسلام با خراج برای جهاد با دشمن تقویت می شوند و برای اصلاح کار خود به آن تکیه می زنند و با آن نیازمندیهای خویش را مرتفع می نمایند» [۶]

        از این مطلب اینگونه استنباط می شود که کمکهای مالی مردم که در قالبهای مختلف مانند پرداخت خراج، خمس و زکات و یا مالیات انجام می شده نیز نوعی دیگر از مشارکت مردم در اداره حکومت بشمار می رود، زیرا امام در ادامه بحث می فرماید:

        «این دو گروه (سپاهیان و مردم) نظام نمی گیرند جز با گروه سوم که «قضات» و. «کارگزاران دولت» و «منشیان» هستند، زیرا این گروه، قراردادها و معاملات را استحکام می بخشد و تمام این گروهها بدون «تجار» و «پیشه وران» پایداری ندارند، چون آنها به امید سود گردهم می آیند و نیازهای دیگر اصناف را با دست و بازوی خود تامین می کنند که در امکان دیگران نیست.

         سپس قشر پایین نیازمندان و از کار افتادگان هستند که حق این است که از کمک و همکاری دیگران بهره مند شوند.برای تمام این گروهها نزد خداوند گشایشی است و هریک به مقدار اصلاح کارشان بر حاکم حق دارند»[۷]

       به این ترتیب در اسلام تعامل و همکاری متقابل دولت و مردم در همه قشرها برای پیشرفت و توسعه همه جانبه و سازندگی و عمران کشور ضروری دانسته شده است.

        آیات و روایات متعدد دیگری نیز در این زمینه وجود دارد که وجه مشترک همه آنها تأکید بر توجه به نقش مردم در حکومت اسلامی است، بعبارت دیگر از نظر اسلام حکومت بدون همراهی و پشتیبانی آحاد مردم نمی‌تواند پایه و مبنای اسلامی داشته باشد و وجود چنین حکومتی تنها در پرتو اجرای عدالت و رعایت موازین شرعی و اسلامی ممکن و میسر خواهد بود.

 ضرورت مشارکت مردم در اداره حکومت:

     از نظر اسلام استقرار حکومت اسلامی، برقراری عدالت، و حفظ و صیانت از اسلام و توسعه و پیشرفت جامعه، مستلزم مشارکت مردم است، زیرا حکومت بدون همراهی مردم و با وجود تفرقه و تردید در بین آنها، قادر نخواهد بود تمام قدرت و توان دولت را صرف تحقق اهداف خود نماید و به همین دلیل است که دشمنان اسلام پیوسته در تلاشند تا با ایجاد تفرقه بین مردم و رخنه در این اصول، مانع از مشارکت مردم در توسعه و سازندگی کشورهای اسلامی شوند.

مصادیق مشارکت مردم در اداره حکومت در صدر اسلام:    

         تاریخ اسلام از بدو ظهور اسلام و در زمان امامت ائمه اطهار (ع) سرشار از نمونه‌های مختلف از مشارکت مردم در اداره حکومت اسلامی بوده است و وجود آیه شریفه ] وَ اَمرُهُم شوری بَینَهُم وَ شاوَرهُم فِی‌اﻻَمرِ [، که تأکید برمشورت بین مسلمانان دارد، یکی از بارزترین و شاخص‌ترین این نمونه‌ها تلقی می‌گردد، زیرا شخص پیامبر]e[ و ائمه‌اطهار]u[ بارها با استناد به این آیه، تصمیمات بزرگی را که نقش اساسی در اداره یا حتی بقاء حکومت اسلامی داشته‌، اتخاذ کرده‌اند.

     مشورت با مردم و رؤسای قبایل برای جنگ با کاروان حفاظتی قریش در غزوه بدر و یا مشورت با اصحاب برای جنگ در داخل یا خارج از شهر در جریان جنگ احد و یا مشورت با مردم برای تعیین نحوه دفاع از شهر مدینه در جریان جنگ احزاب، که منجر به پیشنهاد سلمان فارسی برای حفر خندق در اطراف شهر و بسیج عمومی برای اجرای این طرح دفاعی یعنی حفر خندق با مشارکت مردم شد، نمونه‌هایی از مشارکت مردم در اداره حکومت محسوب شوند.

     مشارکت در جنگهای بین کفار و مسلمانان را می‌توان بعنوان بهترین نمونه‌های مشارکت مردم در اداره بخشی از وظایف حکومت یعنی دفاع از مرزها نام برد و فتح مکه که بدون کمترین خونریزی صورت گرفت نمونه‌ای دیگر از این همکاری و مشارکت می‌باشد.

    تأمین نیازمندیهای مادی و حتی تأمین مسکن مهاجرین توسط انصار در صدر اسلام و ساختن مسجد، حفر چاه و قنات، کمک به مستمندان و یا اعزام مبلغ به نقاط مختلف و مشارکت در تبلیغ و صدور اسلام توسط مسلمانان از دیگر مصادیق مشارکت مردم در اداره حکومت در آن زمان به شمار می‌روند.

    اسلام به عنوان یک دین کامل و متعالی، برای تمامی انسانها از هر جنس و سن و قبیله‌ای، متناسب با ظرفیتها و توانمندیهای آنان این نقش را تعریف نموده و حتی در جنگها نیز برای زنان نقش و جایگاه خاص خود را پیش‌بینی کرده است، بطوریکه زنان مسلمان در هنگام بروز جنگها، با انجام فعالیتهای مختلف مانند امداد رسانی و کمک به مجروحین، رساندن آب و آذوقه، انتقال مجروحین و مصدومین و یا حتی ترغیب و تهیج مردان برای دفاع از اسلام و اصول و مبانی اسلامی، به پشتیبانی از حکومت می‌پرداختند.

      از نظر اسلام مشارکت مردم در اداره حکومت نه تنها یک نقش عامه پسند، بلکه یک وظیفه اساسی و انسانی محسوب می‌شود تا جایی که مردم را موظف به امر به معروف و نهی از منکر در مسائل مختلف بویژه مسائل حکومتی دانسته و از آنان خواسته است تا پیوسته با بکار بستن این اصل الهی، حکومت را از خطر سقوط در مسیر ظلم و استبداد نجات دهند.

     بنابراین اولین مشخصه مهم اسلام واقعی، دعوت مردم به حضور در صحنه‌های مختلف دفاع از منافع و مرزها و توسعه و آبادانی سرزمینهای اسلامی است، بعبارت دیگر مردمی بودن جزء ذات اسلام است و به همین دلیل همواره سعادت و رستگاری انسان را مورد توجه قرار داده و حضور آنان در دفاع از حریم خود و اجرای مقررات و پیمودن مسیر رشد و توسعه و عدالت خواهی را جزء اصول اولیه خود می‌داند.

     با توجه به آنچه گذشت اگر بخواهیم بطور خلاصه به مهمترین مصادیق مشارکت مردم در اداره حکومت در صدر اسلام اشاره نماییم می‌توانیم موارد زیر را نام ببریم:

۱-  استفاده از نظر مردم و فرماندهان نظامی در مورد چگونگی انجام جنگها مانند آنچه در جنگ بدر، احد و احزاب (خندق) رخ داد.

۲-  استفاده از نظر متخصصین، دانشمندان و صاحبان اندیشه و فکر برای اداره حکومت که حضرت علی ]u[ خطاب به مالک اشتر نیز بر آن تأکید کرده بودند.

۳-  استفاده از ظرفیتها و امکانات مردمی موجود در اقشار مختلف جامعه برای سازندگی و آبادانی سرزمینهای اسلامی و کمک به محرومین و مستضعفین، مانند احیاء قنوات و حفر چاه توسط مسلمانان، کمک به محرومین،تقسیم دارایی انصار و مهاجرین برای کمک به حکومت در جهت تأمین مسکن و سایر نیازهای مهاجرین و … .

۴-  استفاده از کمکهای مالی مردم برای تأمین نیازهای جاری حکومت که پرداخت خراج و خمس و زکات از مهمترین نمونه‌های آن محسوب می‌شوند.

۵-  تحکیم اقتدار و ایجاد ثبات در امنیت سرزمینهای اسلامی با بهره‌گیری از حضور مردم در عرصه‌های مختلف دفاع از اسلام مانند عملیات فتح مکه و حمایتهای مردم از پیامبر اسلام]e[ در برابر دشمنان و دهها نمونه دیگر.

نقش و جایگاه مردم در جمهوری اسلامی ایران: 

     از آنجا که پایه و اساس جمهوری اسلامی بر مبنای اصول اسلامی و تبعیت از شرع مقدس اسلام بنا نهاده شده است، بنابراین، همان اصول حاکم در صدر اسلام با نگرشی نو متناسب با نیاز روز جامعه و در قالبی متفاوت، پیش‌بینی و طراحی شده است.

     برای مثال در اصل ششم قانون اساسی چنین آمده است:

     « در جمهوری اسلامی ایران، امور کشور باید به اتکاء آراء عمومی اداره شود، از راه انتخاب، انتخاب رییس جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر اینها، یا از راه همه‌پرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معین می‌گردد.»

    در اصل هشتم نیز متذکر می‌شود که:

        « در جمهوری اسلامی ایران دعوت به‌خیر و امر به‌معروف و نهی از منکر، وظیفه‌ای است همگانی و متقابل بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت که البته شرایط و حدود آن‌را قانون مشخص می‌کند.»

      به این ترتیب همه مردم علاوه بر نقش محوله در زندگی فردی، در جریان فعالیتهای سیاسی و اجتماعی نیز از طریق رأی‌گیری و همچنین امر به معروف و نهی از منکر متقابل، نسبت به یکدیگر و دولت به ایفای نقش در اداره حکومت می‌پردازند.

     بنابراین در جمهوری اسلامی، مشارکت مردم با شرکت در انتخابات مختلف از جمله انتخابات ریاست جمهوری، انتخابات مجلس شورای اسلامی، انتخابات خبرگان رهبری، انتخابات شوراهای اسلامی و قبل از آن انتخاب جمهوری اسلامی و رای دادن به قانون اساسی بعنوان مهمترین و تأثیرگذارترین شکل مشارکت، تجسم عینی یافته و با اظهار عقیده و نظر در امور مختلف مملکتی از طریق تشکیل احزاب و گروههای مختلف سیاسی و اجتماعی و یا انتشار انواع نشریات و مطبوعات، برگزاری انواع اجتماعات و جلسات و راهپیمایی‌ها توسعه یافته است.

     حضرت امام (ره) نیز بارها در سخنرانیهایشان با اشاره به نقش اقشار مختلف جامعه اعم از زن و مرد و پیر و جوان به مصادیق مختلفی از حضور و مشارکت مردم در شکل‌گیری و تداوم حیات حکومت اسلامی اشاره نموده‌اند، از جمله در سخنرانی تاریخ ۲۵/۱/۶۴ می‌فرمایند:

     «… مردم همه حاضرند، چون مردم ما می‌دانند در صدر اسلام خود پیغمبر و ائمه آنطور فداکاری کردند و مسلمین صدر اسلام با آنکه عددشان کم بود، آنگونه فعالیت کرده و جنگ کردند و کشور ما بحمدا… به حسب نوع و اکثریت غالب افراد این احساس را دارند که برای اسلام و کشورشان خدمت کنند» [۸]

   و در سخنرانی ۱۸/۲/۶۲ نیز فرمودند:

     « بی سابقه است به مجرد اینکه انقلاب می‌شود یک عده‌ای به نام پاسدار، یک عده‌ای به نام کمیته، یک عده‌ای به‌نام بسیج برای امنیت داخلی و مرزها از خود جوشش کنند و بی‌سابقه است در یک کشور خود مردم و خود علما و مؤمنین، یک کمیته‌ای به اسم کمیته‌ای برای امداد داشته باشند که همشان این باشد که فقرا و مستمندان را در سراسر کشور رسیدگی کنند و امداد کنند اینها برکات اسلام است»[۹]

در واقع به تعبیر حضرت امام (ره) پیدایش نهادهای انقلابی مانند سپاه، بسیج، کمیته امداد، جهاد سازندگی، بنیاد مسکن و سایر نهادهای انقلابی را می‌توان جلوه‌ای از مشارکت مردم در اداره حکومت معرفی نمود، نمونه‌هایی که به فرمایش ایشان، کاملاً بصورت خودجوش شکل گرفتند و با کمک به دولت نقش ویژه‌ای را در سازندگی، محرومیت‌زدایی و دفاع از کشور بر عهده گرفتند.

ایشان پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و قبل از آغاز جنگ تحمیلی در تاریخ ۱۶/۱/۵۸ می‌فرمایند:      «بعد از این مرحله باز کارها داریم و آن ساختن ایران است، همه را باید ساخت» [۱۰]

و در تاریخ ۲۰/۱/۵۸ نیز می‌فرمایند:

«دوران سازندگی، دورانی که باید از ثمرات انقلابمان مردم محروم و ستمدیده ایران بهره‌مند شوند.» [۱۱]

در سخنرانی دیگری در تاریخ ۲۶/۳/۵۸ با تأکید مجدد بر موضوع سازندگی، می‌فرمایند:

«بحمدا… ملت ما راجع به سازندگی، این مهیا بودن خودشان را اعلام کرده‌اند، دانشجوهای عزیز، متخصصین، مهندسین و بازاری، کشاورز، همه قشرهای ملت دواطلب برای این است که ایرانی که به طور مخروبه به دست ما آمده‌است بسازند. …. البته آن جاهایی که بیشتر خرابی هست مثل آنجاهایی که روستاها، جاهایی که مساکن عشایر هست، دهات دورافتاده که تقریباً هرکدام از گروهها می‌آیند شکایت از وضعشان دارند می‌گویند برق نداریم، خانه نداریم، آب نداریم، بهداری نداریم، آسفالت نداریم و همه هم صحیح می‌گویند»[۱۲]

ایشان در جای دیگری در تاریخ ۱۵/۴/۵۸ با اشاره به اهمیت حضور مردم در این زمینه، اینچنین بیان می‌کنند:

«بازسازی و سازندگی جز از طریق تعاون و همفکری میسر نیست و این کشور متعلق به اسلام و همه ملت ایران است و همانگونه که در جنگ کنار هم بودند، در صلح و سازندگی هم باید در کنار هم باشند» [۱۳]

ایشان برخی از مهمترین آثار وبرکات این مشارکت را اینگونه بیان می‌کنند:

۱-    به ‌ثمر رساندن انقلاب اسلامی.

۲-    احیاء دین و شعائر و ارزشهای دینی

۳-    برقراری امنیت در ابعاد مختلف.

۴-    مشارکت در سازندگی کشور.

۵-    خنثی‌سازی توطئه ‌های دشمنان

۶-    حمایت از نظام اسلامی.

۷-    حضور در دفاع مقدس و پشتیبانی از آن.

در تداوم این تفکر استراتژیک مقام معظم رهبری نیز برای نقش مردم در صلح و سازندگی اهمیت فوق‌العاده‌ای قائل شده و در سخنرانی ۳/۸/۶۸ می‌فرمایند:

«برای بازسازی و آبادانی و عمران سرتاسر کشور، برای تقویت دولت و برای پیشرفت هدفها و برنامه های اقتصادی یی که مسئولان طرح می کنند، همه مردم خودشان را متعهد بدانند.» [۱۴]

و باز در جایی دیگر در پیام تاریخ ۱۰/۳/۶۹ که به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام (ره) صادر فرموده‌اند با اشاره به نقش متقابل دولت و ملت می‌فرمایند:

« دولت و ملت، باید سازندگی کشور را وظیفه یی انقلابی بدانند، با همکاری و با بسیج همه نیروها و استعدادها و مغزها و بازوها، ایران را چنان آباد و پیشرفته بسازند که امید را در دل ملتهای مظلوم زنده کنند».

اما این سوأل مطرح است که در حال حاضر از نظر مقام معظم رهبری سازندگی در برگیرنده چه معانی و مفاهیمی می‌باشد و نقش بسیج در این زمینه کدام است؟

مراجعه به بیانات و رهنمودهای ایشان بیانگر آن است که ایشان هیچ محدودیتی در موضوع مشارکت بسیج در سازندگی قائل نشده و همواره از بسیج بعنوان یک سازمان دفاعی بازدارنده و چند منظوره که به هنگام نیاز می‌توان با ورود به عرصه‌های مختلف مورد نیاز کشور منشاء خیر و برکت و سازندگی و توسعه کشور در ابعاد مختلف باشد، نام برده‌اند.

برای مثال ایشان در یکی از سخنرانی‌هایشان در جمع اعضای ستاد یادواره شهید فهمیده در تاریخ ۶/۸/۵۸ فرمودند:

« در دوران جنگ، بسیج مال جنگ است، در دوران پشتیبانی مال پشتیبانی، در دوران علم، مال تحصیل  و تدریس و در دوران سازندگی، مال سازندگی است»[۱۵]

ایشان در یکی دیگر از سخنرانی‌هایشان در تاریخ ۲۸/۸/۷۱ نیز می‌فرمایند:

«بسیج می تواند در میدان سازندگی هم محور باشد و در میدان علم، مقدم بر دیگران قرارگیرد. بسیج در همه جای کشور حضور دارد.»[۱۶]

این روند یعنی جلب توجه به سازندگی و نقش بسیج در این زمینه همچنان ادامه یافته تا جایی که در سال ۸۳ و ۸۴ موضوع سازندگی و محرومیت‌زدایی را بعنوان یک مأموریت جدید به بسیج محول فرمودند.

با استناد به مطالب فوق و مجموعه بیانات و رهنمودهای ولایت موارد زیر را می‌توان بعنوان مهمترین وظایف و کارکردهای بسیج در زمان صلح و سازندگی بر شمارد.

مصادیق مهمترین کاربردهای بسیج در زمان صلح و سازندگی از دیدگاه ولایت:

۱-    حضور در صحنه‌های علمی و تحقیقاتی کشور مانند المپیاد‌های علمی و یا فعالیت‌های تحقیقاتی.

۲-    حضور در عرصه‌های سازندگی در موضوعات مختلف مانند جاده‌سازی، سدسازی، کشاورزی و … .

۳-    حضور در عرصه‌های محرومیت‌زدایی و توسعه روستایی مانند ساختن مدرسه، خانه بهداشت و … .

۴-    حضور در عرصه‌های فرهنگی مانند امر به معروف و نهی از منکر و احیاء ارزش‌های اسلامی، انقلابی و ترویج روحیه و تفکر بسیجی.

۵-    حضور در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی ازجمله حضور در انتخابات و دفاع از دولت و حمایت از دستاوردهای کشور.

۶-    حضور در عرصه‌های امنیتی و دفاعی در زمینه مقابله با توطئه‌های دشمنان داخلی و خارجی و ایجاد قدرت بازدارندگی.

۷-    حضور در عرصه‌های اقتصادی، تولیدی و تعاونی مانند فعالیت در رابطه با تأمین نیازهای فنی و تجهیزاتی جامعه.

۸-    حضور در عرصه‌های خودکفایی بویژه در بعد کشاورزی و سایر محصولات استراتژیک.

۹-    حضور در عرصه‌های امدادی و مردمیاری مانند کمک به مردم در هنگام بروز حوادث و کمک به از کار افتادگان و سایر موارد مشابه .

۱۰-      استفاده از ظرفیت‌های فکری، علمی، تجربی، یدی و سایر توانمندیهای نهفته در وجود جوانان و غنی سازی اوقات فراغت آنان.

۱۱-      ایجاد روح نشاط و شادی و امید به زندگی بهتر در آحاد اقشار جامعه.

   مشارکت برای دفاع از انقلاب و مبارزه با عوامل ستم‌شاهی، و همچنین حضور پرشور مردم برای کمک به محرومین جامعه، تأمین سوخت و آذوقه مردم بی‌بضاعت، مشارکت در جهاد سازندگی و اعزام به روستاها و کمک به حفظ امنیت و نگهبانی از دستاوردهای انقلاب پس از سقوط رژیم ستم‌شاهی و توسعه و گسترش این حضور در زمینه انجام پروژه‌های مختلف عمرانی، سازندگی ، بهداشتی، کشاورزی و سایر موضوعات، پس از استقرار انقلاب اسلامی از دیگر مصادیق مشارکت مردم در طول حیات انقلاب اسلامی بویژه سالهای اول انقلاب اسلامی به شمار می‌روند.

     نقش زنان در اداره حکومت اسلامی:

       همانگونه که قبلاً اشاره شده همه آحاد جامعه از جمله زنان در اداره امور جامعه نقش داشته و بر خلاف تصور و تبلیغ دشمنان، میزان حضور زنان چه در صدر اسلام و چه پس از آن در زمان انقلاب اسلامی از اهمیت ویژه برخوردار بوده است.

     امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری نیز با پیروی از سیره نبوی و رفتار علوی همواره بر این موضوع تأکید نموده‌اند، زیرا در جریان انقلاب اسلامی و بویژه جنگ تحمیلی، چنانچه شیرزنان میهن اسلامی لحظه‌ای از  ایفای نقش خود غفلت می‌ورزیدند، تداوم حیات انقلاب می‌توانست با مشکل مواجه شود.

    مهمترین مصادیق حضور زنان در اداره حکومت از صدر اسلام تا بحال عبارتنداز:

۱-  تهیج و ترغیب مردان برای شرکت در جنگهای صدر اسلام و جنگ تحمیلی پس از انقلاب اسلامی و حفظ و دفاع از شهرها و نگهداری فرزندان و حفاظت از حریم خانواده در زمان غیبت مردان.

۲-    حضور در عرصه‌های مختلف حمایت از نظام و حکومت اسلامی به شکل فردی یا گروهی.

۳-    حضور در فعالیتهای امدادی و پشتیبانی از جنگ مانند امدادگری، آبرسانی، پخت غذا و پشتیبانی از جنگ.

۴-    حضور در عرصه‌ کار و تولید در سطوح و جایگاههای مختلف.

 لازم به یادآوریست این حضور با توسعه علوم مختلف و ضرورت حضور زنان در اداره جامعه بویژه پس از انقلاب اسلامی، شکل بسیار گسترده‌ای بخود گرفت. بگونه‌ای که هم‌اکنون بانوان، در جمهوری اسلامی ایران دوشادوش مردان تقریباً در تمامی عرصه‌ها و صحنه‌های مورد نیاز کشور حضور داشته و به ایفای نقش می‌پردازند.

        با عنایت به موارد فوق می‌توان نقش اجتماعی مردم در جریان انقلاب اسلامی از ابتدا تا بحال را به ۵ دسته کلی بشرح ذیل تقسیم نمود:

الف – فعالیتهای دفاعی و امنیتی مانند (مقابله با عوامل ستم‌‌شاهی و ضد انقلاب، ایجاد نظم وانضباط اجتماعی و کنترل رفت وآمدها، مشارکت در جنگ تحمیلی و دفاع از کشور و مرزهای جغرافیایی ایران اسلامی).

   ب‌-   فعالیتهای اجتماعی مانند(کمک به‌محرومین و مستمندان، امدادرسانی به مصدومین و حادثه دیدگان سوانح، جمع‌آوری و هدایت کمکهای مردمی).

   ت‌-   فعالیتهای سیاسی مانند ( برگزاری راهپیمایی‌های مختلف در حمایت از نظام و مسئولین خدمتگذار و افشای چهره‌های ضد انقلاب و همچنین شرکت در انتخابات).

   ث‌-    فعالیتهای فرهنگی مانند (حضور در صحنه‌های مختلف فرهنگی و تقابل با تهاجم فرهنگی و ایجاد بیداری عمومی نسبت به توطئه‌های خارجی).

   ج‌-   فعالیتهای عمرانی و اقتصادی مانند (مشارکت در سازندگی کشور در ابعاد مختلف علمی، آموزشی، فنی، خدماتی، کشاورزی و صنعتی).

 بکارگیری نیروهای مردمی در سایر کشورها:

      آیا می‌دانید بسیج با مفاهیمی تقریباً مشابه در سایر کشورهای جهان نیز وجود دارد؟

 امروزه استفاده از توانمندیهای مردمی در بسیاری از کشورهای جهان، مانند چین، رژیم اشغالگر قدس، کره شمالی، عراق، لیبی ، سوئیس، هلند و بسیاری از دیگر از کشورها بطور جدی مطرح و به اشکال مختلف و با انگیزه‌های متفاوت مورد توجه قرار گرفته است. حتی آمریکا و شوروی سابق بعنوان کشورهای به‌ظاهر قدرتمند با تمامی پیشرفتهای تکنولوژیکی در زمینه سلاح و تجهیزات نظامی نیز از بکارگیری این امکان بالقوه غافل نبوده و تدابیر مختلفی را برای مشارکت نیروهای مردمی در امور نظامی وغیرنظامی بکار برده‌اند، اما نکته قابل توجه در بکارگیری نیروهای مردمی توسط این کشورها، خصوصیات و ویژگیهایی است که باعث تمایز آنان از بسیج در جمهوری اسلامی گردیده است.

    وجود انگیزه‌های قوی دینی و معنوی و ماهیت چند بعدی بسیج در جمهوری اسلامی که از این سازمان بعنوان بزرگترین ارتش مردمی جهان، یک نیروی مقتدر و چند منظوره در ابعاد مختلف ایجاد نموده، از عمده‌ترین ویژگیهایی محسوب می‌شود که برتری فوق‌العاده‌ای به بسیج در کشور ما بخشیده است.

    برای درک بهتر مطلب ، لازم است ابتدا اشاره‌ای گذرا داشته باشیم به چگونگی بکارگیری نیروهای مردمی در سایر کشورهای جهان و ویژگیهایی که باعث تمایز ارتشهای مردمی این کشورها با بسیج مردمی در جمهوری اسلامی ایران شده‌است.

الف- سیستم بکرگیری نیروهای مردم در رژیم اشغالگر قدس (اسرائیل):

   معمولاً هر کشور دلایل مشخصی برای استفاده از توان نیروهای مردمی دارد و با در نظر گرفتن همین دلایل است که میزان و چگونگی استفاده از نیروهای مردمی را مشخص می‌نماید.

    این دلایل را درمورد رژیم اشغالگر قدس می‌توان در ماهیت ضد بشری و سیاست کشورگشایی این رژیم جستجو نمود و لذا بطور طبیعی وجود چنین نگرش خطرناکی، دشمنی‌های فراوانی را نیز به همراه خواهد داشت.

    از همین رو و از بیم تهدیداتی که ممکن است از سوی کشورهای تحت اشغال و سایر کشورهای اسلامی و آزاد اندیش جهان در تقابل با این طرز فکر وجود داشته باشد، بکارگیری نیروهای مردمی در این کشور عمدتاً جنبه دفاعی داشته واجباری می‌باشد و مردم موظفند در زمانبندیهای منظم خود را به مراکز نظامی معرفی و در آموزشها شرکت نمایند تا در صورت بروز هرگونه حمله متقابل از سوی کشورهای اسلامی ، از وجود این نیروها برای جنگ و در صورت لزوم سایر مأموریتها استفاده شود.

      سرپیچی از این اقدام، عواقب سختی را برای اعضای ارتش مردمی این کشور به دنبال داشته و به شدت با آنان برخورد می‌شود.

      شرکت در آموزشهای نظامی از سن ۱۵ سالگی تا ۴۹ سالگی الزامی است و مردم از سن ۱۸ سالگی در چارچوب سازمانهای شبه نظامی سازماندهی می‌شوند و برای حفظ این سازمان موظفند هرگونه جابجایی محل سکونت خود را فوراً گزارش نمایند.

     سازمان نیروهای دفاع منطقه‌ای، سازمان جدناع، سازمان ناحال برای عموم مردم بویژه جوانان و فرماندهی چن برای زنان و دختران از مهمترین تشکلهای نظامی در این کشور می‌باشند.

      همانگونه که توضیح داده شد مأموریت عمده این تشکلها، دفاعی و تخریب فرهنگی کشورها بخصوص کشورهای عربی و اسلامی است.

ب- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در چین: 

      نیروهای مسلح مردمی چین طی سالهای متمادی نقش سازنده‌ و پر اهمیتی در راستای حرکت انقلابی چین برای دفاع و صلح و سازندگی ایفا نموده است.

     نیروهای مردمی این کشور که تحت عنوان میلیشیا از آنان نام برده می‌شود عمدتاً در سه طبقه جداگانه سازمان یافته‌اند که هر یک مأموریتهای متفاوتی را بر عهده داشته و آموزشهای گوناگونی را طی می‌نمایند.

     این نیروها بطور کلی در زمان جنگ وظایف متعددی مانند دفاع محلی و منطقه‌ای، پشتیبانی واحدهای حرفه‌ای نظامی کشور و منطقه‌ و مأموریتهای دیگری مانند تهیه و تأمین بلدچی (راهنما) برای یگانها، حمل و نقل سلاح و تجهیزات، تهیه اطلاعات جنگی و سایر موارد مشابه را برعهده دارند.

    در زمان صلح نیز وظیفه اصلی این نیروها مشارکت در فعالیتهای تولیدی، صنعتی، کشاورزی و عمرانی است و به همین منظور سازمان ارتش مردمی چین بصورت دو منظوره طراحی شده است.

    ارتش مردمی این کشور به تجهیزات و سلاحهای مختلفی مجهزند که طبیعتاً این وسایل در زمان صلح و سازندگی متناسب با نوع مأموریت تأمین می‌شوند.

   اعضای ارتش مردمی این کشور از احترام فوق‌العاده‌ای در نزد مردم برخوردارند.

ج- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در سوئیس:

     کشور سوئیس از نظر نیروی دفاعی نسبت به سایر کشورها، دارای وضعیتی کاملاً متفاوت است زیرا این کشور فاقد یک ارتش حرفه‌ای به شکل مرسوم در سایر کشورهاست و لذا برای دفاع از مرزهایش  و مقابله با بحران در زمان صلح و جنگ کاملاً متکی بر مردم است.

   در این کشور همه پیش‌بینی‌ها برای تشکیل سریع یک ارتش در زمان نیاز بعمل آمده است و اگرچه آمادگی برای دفاع از کشور در بحرانهای طبیعی مثل زلزله و یا غیر طبیعی مثل جنگ و دفاع غیرنظامی یک وظیفه عمومی است اما این حضور به یک فرهنگ و ارزش تبدیل شده و از قداست و احترام قابل توجهی برخوردار است.

د- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در کره شمالی:

   از کشور کره شمالی بعنوان یکی از کشورهای نمونه در بکارگیری نیروهای مردمی نام برده می‌شود زیرا تمامی مردم این کشور اعم از پیر و جوان در ارتش مردمی آن عضویت دارند و عملاً کشور را به یک پادگان نظامی بزرگ تبدیل کرده‌اند وبه همین دلیل از کشور کره‌شمالی بعنوان دولت پادگانی نام‌برده می‌شود.

   یکی از ویژگیهای مهم ارتش مردمی کره، بکار گیری آن در مأموریتهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی است که علاوه بر مأموریتهای دفاعی، به آنان واگذار می‌شود.

    آموزش و آمادگی در این کشور از سنین کودکی با تمرین رژه و آداب و رسوم نظامی آغاز می‌شود و گارد سرخ جوانان، سازمان واحد مستقل رزمی و سازمان ملیشیای سرخ کره از مهمترین تشکلهای نظامی در ارتش مردمی کره شمالی محسوب می‌شوند که مأموریتهای چند گانه مردمی کره را در زمان صلح و جنگ انجام می‌دهند.

ه- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در شوروی سابق:

      در کشور شوروی بدون ایجاد یک سازمان خاص، دو مرحله برای بسیج مردم در زمان جنگ پیش‌بینی شده بود، اما برنامه‌ریزی چندا%۸ر گرفتن همین دلایل است که میزان و چگونگی استفاده از نیروهای مردمی رت۷ مشخص می‌نماید.

    این دلایل را درمورد رژیم اشغالگر قدس می‌توان در ماهیت ضد بشری و سیاست کشورگشایی این رژیم جستجو نمود و لذا بطور طبیعی وجود چنین نگرش خطرناکی، دشمنی‌های فراوانی را نیز به همراه خواهد داشت.

    از همین رو و از بیم تهدیداتی که ممکن است از سوی کشورهای تحت اشغال و سایر کشورهای اسلامی و آزاد اندیش جهان در تقابل با این طرز فکر وجود داشته باشد، بکارگیری نیروهای مردمی در این کشور عمدتاً جنبه دفاعی داشته واجباری می‌باشد و مردم موظفند در زمانبندیهای منظم خود را به مراکز نظامی معرفی و در آموزشها شرکت نمایند تا در صورت بروز هرگونه حمله متقابل از سوی کشورهای اسلامی ، از وجود این نیروها برای جنگ و در صورت لزوم سایر مأموریتها استفاده شود.

      سرپیچی از این اقدام، عواقب سختی را برای اعضای ارتش مردمی این کشور به دنبال داشته و به شدت با آنان برخورد می‌شود.

      شرکت در آموزشهای نظامی از سن ۱۵ سالگی تا ۴۹ سالگی الزامی است و مردم از سن ۱۸ سالگی در چارچوب سازمانهای شبه نظامی سازماندهی می‌شوند و برای حفظ این سازمان موظفند هرگونه جابجایی محل سکونت خود را فوراً گزارش نمایند.

     سازمان نیروهای دفاع منطقه‌ای، سازمان جد ناع، سازمان ناحال برای عموم مردم بویژه جوانان و فرماندهی چن برای زنان و دختران از مهمترین تشکلهای نظامی در این کشور می‌باشند.

      همانگونه که توضیح داده شد مأموریت عمده این تشکلها، دفاعی و تخریب فرهنگی کشورها بخصوص کشورهای عربی و اسلامی است.

ب- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در چین: 

      نیروهای مسلح مردمی چین طی سالهای متمادی نقش سازنده‌ و پر اهمیتی در راستای حرکت انقلابی چین برای دفاع و صلح و سازندگی ایفا نموده است.

     نیروهای مردمی این کشور که تحت عنوان میلیشیا از آنان نام برده می‌شود عمدتاً در سه طبقه جداگانه سازمان یافته‌اند که هر یک مأموریتهای متفاوتی را بر عهده داشته و آموزشهای گوناگونی را طی می‌نمایند.

     این نیروها بطور کلی در زمان جنگ وظایف متعددی مانند دفاع محلی و منطقه‌ای، پشتیبانی واحدهای حرفه‌ای نظامی کشور و منطقه‌ و مأموریتهای دیگری مانند تهیه و تأمین بلدچی (راهنما) برای یگانها، حمل و نقل سلاح و تجهیزات، تهیه اطلاعات جنگی و سایر موارد مشابه را برعهده دارند.

    در زمان صلح نیز وظیفه اصلی این نیروها مشارکت در فعالیتهای تولیدی، صنعتی، کشاورزی و عمرانی است و به همین منظور سازمان ارتش مردمی چین بصورت دو منظوره طراحی شده است.

    ارتش مردمی این کشور به تجهیزات و سلاحهای مختلفی مجهزند که طبیعتاً این وسایل در زمان صلح و سازندگی متناسب با نوع مأموریت تأمین می‌شوند.

   اعضای ارتش مردمی این کشور از احترام فوق‌العاده‌ای در نزد مردم برخوردارند.

ج- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در سوئیس:

     کشور سوئیس از نظر نیروی دفاعی نسبت به سایر کشورها، دارای وضعیتی کاملاً متفاوت است زیرا این کشور فاقد یک ارتش حرفه‌ای به شکل مرسوم در سایر کشورهاست و لذا برای دفاع از مرزهایش  و مقابله با بحران در زمان صلح و جنگ کاملاً متکی بر مردم است.

   در این کشور همه پیش‌بینی‌ها برای تشکیل سریع یک ارتش در زمان نیاز بعمل آمده است و اگرچه آمادگی برای دفاع از کشور در بحرانهای طبیعی مثل زلزله و یا غیر طبیعی مثل جنگ و دفاع غیرنظامی یک وظیفه عمومی است اما این حضور به یک فرهنگ و ارزش تبدیل شده و از قداست و احترام قابل توجهی برخوردار است.

د- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در کره شمالی:

   از کشور کره شمالی بعنوان یکی از کشورهای نمونه در بکارگیری نیروهای مردمی نام برده می‌شود زیرا تمامی مردم این کشور اعم از پیر و جوان در ارتش مردمی آن عضویت دارند و عملاً کشور را به یک پادگان نظامی بزرگ تبدیل کرده‌اند وبه همین دلیل از کشور کره‌شمالی بعنوان دولت پادگانی نام‌برده می‌شود.

   یکی از ویژگیهای مهم ارتش مردمی کره، بکار گیری آن در مأموریتهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی است که علاوه بر مأموریتهای دفاعی، به آنان واگذار می‌شود.

    آموزش و آمادگی در این کشور از سنین کودکی با تمرین رژه و آداب و رسوم نظامی آغاز می‌شود و گارد سرخ جوانان، سازمان واحد مستقل رزمی و سازمان ملیشیای سرخ کره از مهمترین تشکلهای نظامی در ارتش مردمی کره شمالی محسوب می‌شوند که مأموریتهای چند گانه مردمی کره را در زمان صلح و جنگ انجام می‌دهند.

ه- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در شوروی سابق:

      در کشور شوروی بدون ایجاد یک سازمان خاص، دو مرحله برای بسیج مردم در زمان جنگ پیش‌بینی شده بود، اما برنامه‌ریزی چندا%۸ر گرفتن همین دلایل است که میزان و چگونگی استفاده از نیروهای مردمی را مشخص می‌نماید.

    این دلایل را درمورد رژیم اشغالگر قدس می‌توان در ماهیت ضد بشری و سیاست کشورگشایی این رژیم جستجو نمود و لذا بطور طبیعی وجود چنین نگرش خطرناکی، دشمنی‌های فراوانی را نیز به همراه خواهد داشت.

    از همین رو و از بیم تهدیداتی که ممکن است از سوی کشورهای تحت اشغال و سایر کشورهای اسلامی و آزاد اندیش جهان در تقابل با این طرز فکر وجود داشته باشد، بکارگیری نیروهای مردمی در این کشور عمدتاً جنبه دفاعی داشته واجباری می‌باشد و مردم موظفند در زمانبندیهای منظم خود را به مراکز نظامی معرفی و در آموزشها شرکت نمایند تا در صورت بروز هرگونه حمله متقابل از سوی کشورهای اسلامی ، از وجود این نیروها برای جنگ و در صورت لزوم سایر مأموریتها استفاده شود.

      سرپیچی از این اقدام، عواقب سختی را برای اعضای ارتش مردمی این کشور به دنبال داشته و به شدت با آنان برخورد می‌شود.

      شرکت در آموزشهای نظامی از سن ۱۵ سالگی تا ۴۹ سالگی الزامی است و مردم از سن ۱۸ سالگی در چارچوب سازمانهای شبه نظامی سازماندهی می‌شوند و برای حفظ این سازمان موظفند هرگونه جابجایی محل سکونت خود را فوراً گزارش نمایند.

     سازمان نیروهای دفاع منطقه‌ای، سازمان جد ناع، سازمان ناحال برای عموم مردم بویژه جوانان و فرماندهی چن برای زنان و دختران از مهمترین تشکلهای نظامی در این کشور می‌باشند.

      همانگونه که توضیح داده شد مأموریت عمده این تشکلها، دفاعی و تخریب فرهنگی کشورها بخصوص کشورهای عربی و اسلامی است.

و- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در آمریکا:

      ارتش این کشور یک ارتش حرفه‌ای تلقی می‌شود و لذا عمده‌ترین هدف از بکارگیری نیروهای مردمی معطوف پشتیبانی از نیروهای نظامی است، با این نگرش، بسیج در آمریکا عبارتست از ظرفیتی که که توسعه سریع تولیدات را به میزان کافی برای تأمین احتیاجات نظامی، پشتیبانی از جنگ و تأمین نیازمندیهای اساسی غیر نظامی و صادرات در صورت وقوع جنگ مقدور می‌سازد.

     دفاع غیر نظامی یکی دیگر از مأموریتهایی است که برای نیروی مردمی این کشور تعریف شده است، بدیهی است برنامه‌هایی نیز پیش‌بینی شده تا در صورت نیاز بویژه در هنگام بروز حوادث طبیعی بتوان از این امکان بالقوه برای امداد‌رسانی استفاده کرد.

ز- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در لیبی:

        یکی از کشورهایی که بکارگیری مردم در امور دفاعی برایش از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است، کشور لیبی است و به همین دلیل تمامی مردم این کشور ملزم به شرکت در برنامه‌هایی هستند که برای آنان پیش‌بینی می‌شود و عدم شرکت در این برنامه‌ها جرم محسوب می‌شود.

        دانش‌آموزان دراین کشور در اواخر دوره ابتدایی مشمول آموزشهای نظامی می‌شوند و در سال اول راهنمایی با پوشیدن لباس نظامی آماده شرکت در مأموریتهای محوله می‌شوند.

        این آموزشها در مقاطع مختلف و در موضوعات گوناگون بصورت تئوری و عملی ادامه می‌یابد و در پایان مقطع دبیرستان آموزشها جنبه تخصصی یافته و دانش‌آموزان با توجه به استعداد، علاقه و توانایی در رشته‌های مختلف هوایی، دریایی، زمینی و پدافند دسته‌بندی می‌شوند.

      در این کشور مسئولیت هر دبیرستان به یک پادگان نظامی واگذار شده و کلیه دانش‌آموزان در هر تابستان به مدت یکماه در آموزشهای عملی(صحرایی) شرکت می‌کنند.

     این آموزشها در دانشگاهها و حتی پس از اشتغال در اقشار مختلف نیز ادامه می‌یابد. عمده فعالیتهای ارتش مردمی لیبی نیز نقش دفاعی و بعضاً مأموریتهای پیش‌آهنگی دارند.

نکته‌ قابل توجه در تمام موارد فوق، فقدان انگیزه‌های معنوی و دینی در افراد و بالعکس وجود انگیزه فراوان برای برخورداری از امتیازات عادی اعطاء شده برای حضور در برنامه‌های اعلام شده از سوی دولتهای متبوع آنان می‌باشد و این یکی از مهمترین وجوه تمایز بین بسیج در جمهوری اسلامی با سایر کشورها محسوب می‌شود.

فصل دوم –  فلسفه وجودی بسیج

       انقلاب اسلامی با توجه به ماهیت ظلم‌ستیزی و ضد استکباری نهفته در درون آن، از همان آغاز راه تابحال در معرض انواع تهدیدات و توطئه‌های خرد و کلان خارجی و بعضاً داخلی قرار داشته است، زیرا با بروز این تحول عظیم در منطقه، دست بسیاری از کشورهای غارتگر و سلطه‌جوی غربی که آمریکا در راس آنها قرار داشت از آنچه که از آن به‌عنوان منافع ملی نام می‌بردند، کوتاه شد.

     علاوه بر این هویت و ماهیت اسلامی انقلاب، سبب گردید تا روحی تازه به کالبد خسته و شاید ناامید مسلمانان جهان دمیده و بسیاری از دیگر کشورها را متأثر وجود خود سازد، طبیعی است این تحولات که حتی مستضعفین و مظلومین سایر کشورهای غیر مسلمان را نیز تحت تأثیر قرار داده بود، دشمنان اسلام را به وحشت انداخته و باعث می‌شود برای جلوگیری از صدور انقلاب و تلافی ضربه سهمگینی که متحمل شده بودند دست به هرگونه اقدامی بزنند.

     به جرأت می توان اظهار نمود که حضرت امام (ره) اولین کسی بودند که این خطر را از سالها قبل از پیدایش انقلاب اسلامی پیش‌بینی کرده بودند تا جایی که در زمان تبعید در عراق در پاسخ به سوال یکی از دوستان خود مبنی بر چگونگی حفظ انقلابی که در پیش‌رو دارند به بسیج مردم اشاره می‌کنند [۱۷] و به دنبال این نگاه عالمانه بود که فرمان تاریخی خود برای تشکیل بسیج بعنوان یک نیروی بازدارنده، قوی، کارآمد و پایان ناپذیر را صادر کردند.

فلسفه وجودی بسیج از دیدگاه امام خمینی(ره):

       امام خمینی (ره) هدف اصلی از تشکیل بسیج را ایجاد یک نیروی بازدارنده که می‌تواند متضمن دفاع در برابر انواع تهدیدات احتمالی و برقراری صلح باشد معرفی نموده و می‌فرمایند:

    «مملکت اسلامی باید همه‌اش نظامی باشد، باید ملت ما جوانهایش مجهز باشند به همین       جهاز وعداد ، بر جهاز دینی و ایمانی که دارند مجهز به جهازهای مادی و سلاحی هم باشند      و یاد گرفته باشند، جوانها را یادشان بدهید همه باید اینطور باشند که یک مملکتی بعد از      چند سالی که ۲۰ میلیون جوان دارد، ۲۰ میلیون تفنگدار داشته باشد و یک چنین مملکتی        آسیب پذیر نیست و الان هم الحمدا… آسیب پذیر نیست»[۱۸]

      بدین‌سان و با احیاء مجدد اسلام ناب محمدی]e[ پایه بزرگترین بسیج مردمی جهان بنا نهاده شده مجموعه‌ای که با اتکاء به حضور مقتدرانه و خالصانه مردم نه تنها در بعد دفاعی  آمادگیهای لازم را کسب نموده، بلکه ظرفیتهای جدیدی را نیز در خود ایجاد نموده که سازمان را قادر ساخته تا با ورود به عرصه‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی، سازندگی، امنیتی وسایر عرصه‌ها، افتخارات فراوانی را برای کشور به ارمغان آورد.

    بدیهی است کسب این توانمندیها محدود به زمان یا مقطع خاصی از انقلاب نبود، بلکه بسیج توانست متناسب با نیاز کشور، با حفظ کامل آمادگی دفاعی در زمان صلح، جنگ و بحران، به راحتی خود را با شرایط جدیدی که در پیش رویش قرار می‌گرفت وفق دهد، به گونه‌ای که به هنگام اجرای مأموریتهایی مانند دفاع در برابر متجاوزین خارجی، تمام توان بسیج معطوف آمادگی رزمی و دفاع از کشور شد و برای مقابله با تهاجم فرهنگی، سمت سوی فعالیتها در این جهت هدایت شد و پس از فراغت از جنگ تحمیلی و با ورود به عرصه سازندگی این موضوع به عنوان یک اولویت در رأس امور قرار گرفت.

   وجود همین ویژگی است که سبب گردید تا بسیج علی‌رغم رسالت دفاعیش، از ماهیت صرفاً نظامی خارج و به عنوان یک سازمان چند منظوره، محور مقاومت در برابر انواع تهدیدات و حامی نظام اسلامی در سازندگی و توسعه کشور قرار گیرد.

   در واقع وجود این سازمان مردمی را می‌توان حاصل نگرش استراتژیک بزرگترین معمار استراتژی جهان معاصر یعنی حضرت امام خمینی(ره) دانست که با تمسک به سیره علوی و رفتار نبوی، پایه‌های انقلاب را برای همیشه تحکیم بخشیدند، همچنانکه خود می‌فرماید:

   « ائمه ما با همان دید الهی که داشتند می‌خواستند که این ملتها را با هم بسیج کنند، از راههای مختلف، اینها را یکپارچه کنند تا آسیب پذیر نباشند»[۱۹]

     البته باید این نکته نیز مورد توجه قرار گیرد که کسب آمادگی برای مقابله، می‌تواند در تمام زمینه‌ها اعم از فرهنگی، امنیتی، نظامی و سایر عرصه‌ها نیز مصداق داشته باشد، بنابراین باید قبل از بروز خطر آمادگیهای لازم را ایجاد نمود، همچنانکه بنیانگذار جمهوری اسلامی در یکی از سخنرانیهایشان می‌فرماید:

    « در هنگام نبرد مجال پرداختن به همه قوتها، ضعفها و طرحها و برنامه‌ها و در حقیقت

     ترسیم استراتژی دفاع همه جانبه نبوده ولی در شرایط عادی باید با سعه صدر‌وبه دور

     از حب و بغضها به این مسائل پرداخت و از همه اندوخته‌ها و تجربه‌ها و استعدادها و

     طرحها استفاده نمود و در جذب هرچه بیشتر نیروهای مؤمن به انقلاب همت گماشت

     و تجارب را به دیگران منتقل ساخت.»[۲۰]

     حضرت امام (ره) میزان حضور بسیج در هر عرصه را متناسب با شرایط آن زمان تعیین نموده بودند، بطوریکه بر اساس بررسیهای بعمل آمده در مورد مجموعه ‌سخنرانیها و رهنمودهای حضرت امام(ره) در این باره، مشخص گردید که اهداف دفاعی و امنیتی با ۹۶/۴۶% و اهداف تربیتی و اخلاقی با ۲۲/۴۵% بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده‌اند.[۲۱] حضرت امام خمینی (ره) در بیانات متنوعی که در مقاطع مختلف داشته‌اند، پیوسته بر این موضوع تأکید کرده و نقش زیادی را برای بسیج قائل شده‌اند.

مهمترین کارکردهایی که امام (ره) برای بسیج مطرح فرموده‌اند عبارتند از:

  • حاضر بودن در همه صحنه‌ها از جمله صحنه‌های فرهنگی و سازندگی
  • حفظ محافل انس و معنویت جبهه و کشاندن آن به محیط‌های سیاسی، اجتماعی و نظامی در سطح کشور
  • تحکیم روابط، ارادت و محبت قلبی به مقام ولایت فقیه
  • جلوگیری از آفت تفرقه و بی‌تفاوتی نسبت به مسائل و معضلات جامعه
  • تلاش برای استحکام برادری و وحدت بین مسلمانان و مردم کشور
  • جذب و بکارگیری استعدادهای فرهنگی
  • و دهها مورد دیگر

فلسفه وجودی بسیج از دیدگاه مقام معظم رهبری:

      مقام معظم رهبری نیز با پیروی از این سیره الهی همواره بر اهمیت این موضوع تأکید نموده و در یکی از سخترانیهایشان می‌فرمایند:

  « اگر بسیج، قوی وکارآمد شد و گسترش پیدا کرد (همانظور که عرض کردم ) پایه‌اش مستحکم بود، هیچ قدرتی در دنیا هرچه هم توطئه کنند، هر چه هم با یکدیگر همدست شوند، قادر نخواهندبود نسبت به این کشورواین انقلاب، کمترین چشم‌زخمی وارد کنند»[۲۲]

      به این ترتیب بسیج شدن و آمادگی دفاعی، خارج از یک قالب نظامی خشک و بی‌روح، مفاهیم گسترده‌تری را در بر گرفت، زیرا در اینجا نظامی بودن یعنی کسب توانائیهای لازم برای حضور در هر عرصه‌ای که کشور و انقلاب به‌ آن نیاز دارد، یعنی سازمان داشتن، آموزش دیدن، یعنی هدف و برنامه داشتن و درنهایت آمادگی برای دفاع در برابر هر نوع تهدید که تقریباً همیشه یک بعد آن نظامی است، خواه در زمان صلح باشدیا زمان جنگ و بحران و مسلماً این معنا با مفاهیم و تعابیر مورد استفاده دشمنان بسیج متفاوت است.

      با این حال همانگونه که قبلاً نیز اشاره شد اصلی‌ترین فلسفه وجودی بسیج ایجاد یک نیروی بازدارنده قوی در برابر تهدیدات متصور بر علیه نظام نوپای اسلامی بوده، اما بتدریج و با بروز قابلیتهای جدید ناشی از حضور بسیج در عرصه‌های مختلف دفاع از انقلاب، ضمن رعایت شرط آمادگی دفاعی، اهداف و مأموریتهای دیگری نیز برای این مجموعه عظیم مردمی تعریف شد که طرح مجدد موضوع سازندگی کشور و محرومیت‌زدایی از روستاها، گواهی بر این مدعا است.

       علی رغم این تحولات، نکته ای که مقام معظم رهبری نیز در تداوم راه حضرت امام (ره) همواره بر آن تأکید داشته‌اند، حفظ آمادگی دفاعی نیرو های مسلح بویزه بسیج بوده است، بنابراین ایفای نقش در زمان صلح و سازندگی نباید به آمادگی دفاعی بسیج لطمه‌ای وارد نماید، در این رابطه ایشان در یکی از سخنرانیهایشان در جمع فرماندهان و مسئولین نیروهای مقاومت بسیج در تاریخ ۱/۹/۶۹ فرمودند:

« ما یک نظام انقلابی هستیم، استکبار با ما بد است، استکبار زنده است، پس خطر زنده است، ممکن است این خطر به شکل نظامی باشد، ممکن است به شکل غیر نظامی باشد، اما امکان نظامی همواره وجود دارد … ما بعنوان مسئولان همواره بایداین امکان را جدی، فعلی و قابل تحقق در آینده، حتی آینده ای نزدیک بدانیم و الا غافلگیر خواهیم شد.»[۲۳]

  ایشان در بخش دیگری از این سخنرانی فرمودند:

«پس شما تنها سازمان نظامی هستید که میدان کارتان بر خلاف بقیه که قطع و بسته می شود، دائم رو به گسترش است، شما دائم رو به گسترشید، بنای کار را بر این گسترش بگذارید.»[۲۴]

      از دیدگاه مقام معظم رهبری در عین حالیکه بسیج یک سازمان دفاعی محسوب می شود، اما باید برای حضور در عرصه های مختلف در شرایط گوناگون بویژه در زمان صلح آماده باشد و این ویژگی را در تعریف بسیج اینچنین بیان می کنند :

« بسیج یعنی حضور ناشی از ایمان و اخلاص و انگیزه دینی و ایمان صادقانه، در هر میدانی که انسان احساس می کند کارآیی‌وتوانایی حضور در آن میدان را داراست، این معنای بسیج است.»[۲۵]

       ایشان بارها در سخنرانیها و رهنمودهایشان بر ضرورت توجه به استفاده از قابلیتهای بسیج در عرصه های مختلف اشاره کرده و در یکی از پیامهایشان به گردهمایی بسیجیان فرمودند:

«دولت به شکل بسیجی عمل کرده و نیروهای کارآمد بسیجی را به حضور در میدان سازنگی تشویق کند و با برنامه‌ریزی جامع، جایگاه هر قشر و فردی را در جهاد بازسازی کشور معین کند و آحاد  مردم با ترجیح مصلحت زندگی بر مصالح شخصی، فداکارانه در این ‌میدان ‌مجاهدت‌کنند.»[۲۶]

     ایشان در یکی دیگر از سخنرانیهایشان خطاب به اعضای بسیج، سازندگی را دارای ابعاد مختلف دانسته و فرمودند: 

«سازندگی علمی، سازندگی اخلاقی، سازندگی معنوی، سازندگی فکری و سیاسی، امروز کشور احتیاج دارد به اینکه فضای عمومی کشور، فضای اقامه عدالت، فضای میل به معنویت باشد».[۲۷]

    بررسی‌ها در مورد سخنرانیهای مقام معظم رهبری از تاریخ ۱۵/۳/۶۸ تا ۲۰/۵/۷۹ بیانگر آنست که با تغییر نیازهای کشور، دامنه انتظارت از بسیج نیز افزایش یافته و از تنوع بیشتری برخوردار شده است، بطوریکه اهداف فرهنگی و تربیتی با ۵/۵۵% و اهداف دفاعی و امنیتی با ۸/۳۸% بیشترین فراوانی را به‌خود اختصاص داده‌اند و سایر موضوعات نیز در ردیفهای بعدی قرار گرفته است،[۲۸] از سال ۸۰ به بعد موضوع بسیج سازندگی نیز پیوسته مورد تأکید قرار گرفته است.

    مقام معظم رهبری (مدظله العالی) نیز در این زمینه (صلح و سازندگی) نقش قابل توجهی را در مجموعه رهنمودهایشان برای بسیج برشمرده‌اند که برخی از آنها عبارتند از:

  • ایجاد روحیه استقامت
  • جذب و آموزش مردم بویژه جوانان
  • پر کردن اوقات فراغت جوانان و نوجوانان
  • پرداختن به مسائل فرهنگی جوانان و جلوگیری از انحراف آنان با اجرای برنامه‌های مختلف از جمله برنامه‌های فرهنگی و معنوی
  • فراهم نمودن زمینه‌های لازم برای خاموش کردن هیجان طلبی جوانان
  • حمایت از ولایت فقیه و نظام جمهوری اسلامی
  • حضور در همه صحنه‌های علمی، فرهنگی و هنری
  • توجه به مسائل معنوی بسیجیان بویژه جوانان
  • تلاش برای احیاء و حفظ ارزشهای انقلاب اسلامی
  • توسعه و تعمیق فرهنگ ناب محمدی (ص)
  • توسعه و تعمیق فرهنگ انقلاب، دفاع مقدس و فرهنگ و تفکر بسیج
  • و دهها مورد دیگر مانند کمک به دولت و حضور در صحنه‌های فرهنگی

     به این ترتیب بسیج می‌تواند در زمان صلح و سازندگی مجری فعالیتهای مختلفی در سطح کشور باشد که نمونه‌های دیگری از آن در بیانات مقام معظم رهبری در سخنرانیهای مختلف بشرح ذیل تبیین شده است:

« اگر این اقیانوس عظیم با تکیه‌ بر اعماق دینی و ایمانی اش به توفان برخیزد، جوانهای ما کارهای بزرگی انجام می دهند، این کارهای بزرگ فقط در میدان جنگ نیست، بلکه یک نمونه مربوط به میدانهای جنگ است . در میدان علم هست ، در میدان مسائل اجتماعی هست ، در میدان مسائل فرهنگی هست، در ایجاد فضائل اخلاقی و گسترش این فضائل در بین مردم هست، در میدان فن آوری  و پیشرفتهای علمی و فنی هست، این کارها و این معجزه ها همه از شما جوانها بر می‌آید، از شما ملت عزیز ایران برمی آید، از بسیج جوان و پیرو زن و مرد بر می آید.»[۲۹]

 «بسیج یک پدیده انقلابی است که ملت و مسئولان باید آن را جدی گرفته و قدر آن را بدانند و انقلاب با فراگیرشدن بسیج بیمه خواهد شد و بسیج یک مسئله مهم و جدی برای نظام می باشد.»[۳۰]

«بسیج یعنی آمادگی، بسیج یعنی احساس تکلیف در همه لحظات، بسیج یعنی حضور در همه میدانهایی که از انسان در آن میدان کاری می‌طلبند، فرقی هم بین زن و مرد نیست.»[۳۱]

 « بسیج یعنی حضور بهترین ، با نشاط ترین و با ایمان ترین نیروی عظیم ملت در میدانهایی که‌برای منافع ملی، برای اهداف والا، کشورشان به آنها نیاز دارد.»[۳۲]

« بسیج به این معناست که جوانان و عناصر کاری ملت احساس می‌کنند که در  میدانهای سخت، به امید خدا و‌توکل براو، دارای آنچنان قدرت و توانایی هستند که می‌دانند در مقابل دشمنان بایستند، این معنای بسیج است» [۳۳]

 « بسیج حقیقت است اما شبیه افسانه‌هاست، بسیج برای جوانان، شورآفرین است، برای دوستان امید آفرین است، برای دشمنان بیم آفرین است.»[۳۴]

دلایل و ضرورت‌های تشکیل بسیج:

با توجه به فرمایشات و رهنمودهای حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری(دامه) اهم ضرورتهای تشکیل و توسعه بسیج را می‌توان به شرح ذیل بیان نمود:

۱-  ایجاد وحدت و آمادگی در مردم برای مقابله با هرگونه تهدید متصور در مورد انقلاب اسلامی و خنثی سازی توطئه دشمنان و همکاری با سازمان اطلاعاتی کشور.

۲-  استفاده از توان نیروهای مردمی برای دفاع همه جانبه از اسلام و هویت اسلامی بعنوان یک نیروی بازدارنده قوی و موثر (افزایش قدرت بازدارندگی)

۳-  استفاده از توانمندیها و پتانسیل موجود در این نیروی عظیم و کارآمد در جهت رفع نیازمندیهای کشور در زمینه های مختلف از جمله محرومیت زدایی، سوادآموزی، سازندگی کشور و حمایت از دولت و قوای مسلح.

۴-    مشارکت مردم در حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی بعنوان پشتوانه اصلی و ذخیره تمام نشدنی نیرو های مردمی.

۵-  ایجاد زمینه های تعالی و پرورش روحی و معنوی انسانها با اتکاء به فرهنگ ناب محمدی(ص) و فرهنگ بسیج و زنده نگهداشتن شعائر دینی و اسلامی توسط مردم.

۶-  ترویج و توسعه فرهنگ اسلام ناب محمدی در سراسر جهان و گسترش فرهنگ و ارزشهای دفاع مقدس و همچنین فرهنگ بسیجی در کشور.

۷-    الگوسازی و فراهم نمودن زمینه های لازم برای صدور انقلاب و ایجاد نهضت مقاومت و نظام دفاعی جهان اسلام.

       بی شک توسعه و تداوم این روند نه‌تنها در بعد نظامی، بلکه در ابعاد مختلف غیر نظامی نیز می تواند برکات زیادی را به همراه داشته باشد زیرا گستره و تنوع عرصه پیکار با کشورهای صاحب قدرت بویژه در زمینه تجهزات و دانش نظامی بقدری توسعه یافته که حتی کشورهای پیشرفته نیز با بکارگیری جدیدترین تجهیزات، تکنولوژی و تسلیحات جدید در یک جنگ نا متقارن نمی توانند بدون در نظر گرفتن سایر جنبه های نبرد، به پیروزی خود اطمینان داشته باشند.

اینجاست که نقش کمی و کیفی حضور مردم در صحنه آشکار می گردد، به این مفهوم که، کشوری می تواند مقتدرانه عمل کند که به وقت نیاز از حضور و حمایت سازمان یافته و کمی و کیفی بیشتری از مردم برخوردار باشد و این معنای واقعی مشارکت در سازندگی کشور و بازدارندگی و جلوگیری از جنگ و خونریزی و بعبارت دیگر شمه‌ای از تعریف واژه بسیج است.

تاریخچه تشکیل بسیج: 

        بر اساس اسناد موجود، اولین بار حضرت امام(ره) در سال ۴۱یا۴۲ در یکی از سخنرانی هایشان از عنوان قیام۲۰میلیونی استفاده نموده و در سال های پس از آن نیز هیچگاه مردم و نقش و جایگاه آنها از نظر ایشان دور نماند و همواره از مردم بعنوان منشاء و پشتوانه اصلی مبارزات نام می بردند، و همانگونه که قبلاً اشاره شد در سال ۵۵ یا ۵۶ در زمان اقامت در نجف اشرف نیز ایشان به موضوع بسیج مردم اشاره کرده‌اند، اما استفاده از عنوان ارتش بیست میلیونی رسماٌ در پنج آذر ماه سال۵۸ پس از فرمان تاریخی بنیانگذار انقلاب اسلامی بشرح ذیل مطرح گردید:

«باید اینطور باشد که یک مملکتی بعداز چند سالی که ۲۰میلیون جوان دارد، ۲۰ میلیون تفنگدار داشته باشد»[۳۵]

      و این فرمان آغازی بود برای تشکیل بزرگترین سازمان دفاعی چند منظوره، نه تنها در جهان اسلام بلکه در تمام دنیا و هفت ماه پس از صدور این فرمان در تاریخ نوزدهم تیر ماه سال هزار سیصدوپنجاه و نه، بسیج تحت عنوان «سازمان بسیج ملی» با تصویب شورای عالی انقلاب ودر جهت تحقق فرمان امام(ره) عملا کار خود را آغاز کرد.

      در همان زمان نیز علاوه بر واگذاری ماموریتهایی مانند جلوگیری از تجاوز دشمن،حفاظت از دستاورد های انقلاب اسلامی ، افزایش قدرت بازدارندگی ودفاع همه جانبه در ابعاد مختلف،استفاده ازتوانمندیهای مردمی برای کمک به دولت وتامین پاره ای از نیازمندیهای مردمی که اشاره به نقش بسیج در صلح وسازندگی ومحرومیت زدایی دارد ،در قالبی منسجم از طریق جذب ، آموزش وسازماندهی مردم، در ردیف ماموریتهای بسیج قرار گرفت.

      حدود یکسال پس ازآغاز بکار بسیج وتقریبا  همزمان با بروز جنگ تحمیلی ، در تاریخ ۲۸/۱۰/۱۳۵۹ با تصویب مجلس شورای اسلامی این نهاد مقدس به عنوان «واحد بسیج مستضعفین» در سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی ادغام وزمینه های مشارکت آن در دفاع از کیان اسلامی فراهم شد.

       از این تاریخ تا پایان جنگ تحمیلی بسیج نه تنها در عرصه دفاع مقدس بلکه بطور همزمان در سایر زمینه ها نیز متناسب با نیاز کشور حضور یافت، اما ماموریت اصلی بسیج در این ایام جنبه دفاعی وامنیتی و پشتیبانی از جنگ داشت تا اینکه درسال ۱۳۶۹به دنبال ایجاد تحولات سازمانی جدید در سپاه و با موافقت مقام معظم رهبری وفرمانده کل قوا بسیج نیز بعنوان یکی از نیروهای پنجگانه سپاه دامنه فعالیتهای خود را توسعه داد ودر تاریخ بیستم مهرماه۱۳۷۰ این تغییرات از تصویب مجلس شورای اسلامی گذشت.

برای مجموعه جدید نیز اهداف خاصی به شرح ذیل منظور گردید:

الف – ایجاد بستر مناسب جهت جذب، آموزش، سازماندهی، حفظ انسجام و بکارگیری آحاد مردم  در راستای تحقق ارتش ۲۰ میلیونی.

ب- گسترش و تعمیق فرهنگ بسیجی، منشعب از اسلام ناب محمدی (ص) و آرمانهای بنیانگذار جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی‌(ره) جهت صیانت از ارزشهای متعالی انقلاب اسلامی.

ج- تقویت وحدت و همبستگی امت اسلامی و تحکیم پیوند مردمی با رهبری و نظام جمهوری اسلامی.

د- مشارکت و همکاری با دولت و سایر ارکان نظام در اجرای طرحهای ملی، منطقه‌ای و محلی با حفظ آمادگی دفاعی.

و- ایجاد بستر مناسب برای مشارکت مردمی در توسعه امنیت ملی و افزایش اقتدار و قدرت بازدارندگی مؤثر  بمنظور تقویت آمادگی دفاعی برای پاسداری از دستاوردهای انقلاب.

     بدیهی است این اهداف متناسب با ظرفیتهای بسیج در زمان صلح و سازندگی تدوین شده و تحقق آنها شرایطی را ایجاد می‌نماید که بسیج بتواند هم در زمان صلح و هم در زمان جنگ از توانمندیهای خود در جهت توسعه کشور و کمک به دولت استفاده کند.

آشنایی با ماموریتها و وظایف بسیج:

الف- ماموریتهای بسیج:

۱-   جذب و آموزش عمومی آحاد مردم و سازماندهی و تجهیز و بکارگیری آنان در رده‌های مقاومت بمنظور تشکیل ارتش ۲۰ میلیونی و مقاومت مردمی در دفاع از کشور و انقلاب و دستاوردهای آن.

۲-  حفاظت از شخصیتها و مقابله با هواپیماربایی و برقراری امنیت پرواز در فرودگاهها و خطوط هوایی و حفاظت از هواپیماهای کشوری.

ب- آشنایی با وظایف بسیج:

       ماموریتهای بسیج در رابطه با تشکیل ارتش بیست میلیونی را می توان در قالب ۶ موضوع کلی شامل(جذب،آموزش،سازماندهی،تجهیز،حفظ انسجام و بکارگیری) دسته بندی نمود.

۱- جذب

     یکی از مهمترین مأموریتهای بسیج، جذب آحاد مردم از هر قشر و گروه اعم از مسئول و غیر مسئول، دانشجو و دانش‌آموز، روحانی، کشاورز، کارمند، کارگر، بازاری، متخصصین و نخبگان علمی و فرهنگی و در  مجموع زن و مرد  شهری و روستایی و عشایری است.

     طبق تدبیر مقام معظم رهبری ‹‹ مدظله العالی››

     «بسیج خیمه‌ای است که همه آحاد مستعد کشور می‌توانند داخل آن شوند»

نکته‌ای که در این رابطه باید مور توجه قرار گیرد، تعیین سطوح و چگونگی مشارکت اعضاء در این سازمان عظیم مردمی است. بطوریکه همه افراد و اقشار بتوانند در هر زمان متناسب با شرایط مختلف سنی، شغلی، تحصیلاتی و … نقش خود را در این مجموعه به درستی ایفا نمایند و این موضوعی است که نیروی مقاومت بسیج طی سالهای گذشته به طور مستمر به آن پرداخته است و بنا بر نیاز در هر برهه از زمان بگونه‌ای خاص، شرایط را برای دستیابی به این هدف فراهم نموده‌است.

۲ آموزش

بدیهی است تشکیل ارتش ۲۰ میلیونی مستلزم طی فرآیند خاصی است که بدون گذراندن این مراحل، امکان بکارگیری بهینه این سازمان را با مشکل مواجه خواهد ساخت. آموزش اعضای بسیج بعنوان دومین مرحله از این فرآیند، حائز اهمیت فوق‌العاده‌ای است.

اصل ۱۵۱ قانون اساسی نیز بر این موضوع یعنی ضرورت آموزش همه مردم، بطوریکه توانایی دفاع مسلحانه از کشور و نظام جمهوری اسلامی را داشته باشند تأکید کرده‌است. این ضرورت در مورد ارائه سایر آموزش‌ها، بستگی به شرایط افراد و یا نیاز بسیج داشته و بصورت مرحله‌ای و در زمان‌بندی مشخص از طریق رده‌ها و مراکز مختلف بسیج ارائه می‌گردد.

این مأموریت از مواردی محسوب می‌شود که هم در زمان جنگ و هم در زمان صلح و سازندگی در رده‌های بسیج اجرا می‌گردد.

۳- سازماندهی

سازماندهی موضوعی است که حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری (مدضله العای) بیش از دیگر موضوعات به آن پرداخته و با توجه به تنوع و تعدد مأموریت‌های بسیج در زمان صلح و جنگ، بارها بر اهمیت آن تأکید کرده‌اند. برای مثال فرمانده معظم کل قوا در یکی از رهنمودهایشان فرمودند:

‹‹ هر عده رزمنده یک یگان نیستند، ممکن است شما ده هزار نفر آدم رزمنده داشته باشید، اما یک لشکر نداشته باشید، … ده هزار رزمنده که هیچ، اگر صد هزار رزمنده هم سازماندهی نشده باشند هیچوقت کار یک لشکر را که ده هزار نفر آدم سازماندهی شده است، نمی‌کند.››[۳۶]

در عین حال همانگونه که اشاره شد باید توجه داشت که سازماندهی در بسیج با توجه به تنوع مأموریت‌ها و حضور اقشار مختلف، از پیچیدگی خاص خود برخودار است، اما همه تلاشها به این سمت بوده که بر اساس تدبیر اعلام شده از سوی مقام معظم رهبری (مد ظله العال) که فرموده‌اند:

« شما باید مثل بنیان مستحکمی در مقابل این دشمنان بایستید و سازماندهی بسیج و حضور مرتب و منظم شما در مراکزی که باید باشید هم، بسیار مهم است، باید جوری باشد که هر یک از افراد بسیجی بداند،

متعلق به کدام یگان است و کجا باید باشد، و آنوقتی که مورد احتیاج اسلام و نظام اسلامی شد، بتواند خودش را آماده کند.»[۳۷]

 به همین دلیل است که قالبهای سازماندهی در بسیج معمولاً بطور چند منظوره و متناسب با شرایطی که اشاره شد و همچنین با توجه به نیاز کشور برای حضور در عرصه‌های مختلف اعم از رزمی و غیر رزمی در زمان جنگ، صلح و بحران، طراحی شده‌است.

۴- تجهیز و پشتیبانی

از آنجا که پایه و اساس تشکیل پایگاه‌های مقاومت بسیج بر مبنای حمایت‌ها و پشتیبانی های مردمی بنا نهاده شده است، لذا هدایت این کمکها، نیازمند فرآیند ویژه‌ای است تا ضمن ایجاد تعادل در تجهیز رده‌ها، از هدر رفتن و تمرکز بیهوده امکانات در یک منطقه جلوگیری نماید.

در عین حال با توجه به نقشی که بسیج در زمان صلح برای سازندگی و عمران کشور بر عهده دارد، می‌بایست تجهیزات آن نیز متناسب با مأموریت‌های مختلف و به صورت چند منظوره تأمین ‌شود. همانگونه که امام (ره) فرمودند:

« در تجهیز کلیه آحاد و افرد کشور، بر اساس اصول و فرمول خاص دفاع همه جانبه و تا رسیدن به تشکل واقعی و حقیقی بسیج و ارتش ۲۰ میلیونی باید کوشش نماییم»[۳۸]

۵- حفظ انسجام

مسلماً تداوم ارتباط و حفظ انسجام سازمان ارتش ۲۰ میلیونی و اعضای آن بستگی به عوامل مختلف از جمله کیفیت و چگونگی برنامه‌های حفظ انسجام آن دارد، همانگونه که مقام معظم رهبری (مد ضله العالی) در سخنرانی ۱۷/۲/۷۹ خطاب به فرماندهان و مسئولین سپاه و بسیج فرمودند:

« سازماندهی را باید حفظ کرد … یکی از کارها این است، بایستی برنامه ریزی شود»[۳۹]

این موضوع بویژه در زمان صلح که شاید انگیزه‌ها در حد زمان جنگ، قوام و شدت لازم را نداشته باشد، اهمیت دو چندان دارد.

۶- بکارگیری

سرانجام چرخه عضویت و حضور در ارتش ۲۰ میلیونی، منجر به مشارکت اعضاء در مأموریت‌های مختلف بسیج می‌گردد.

اصولاً عمده‌ترین نقش نیروهای مسلح در زمان صلح، به جز ایفای نقش بازدارندگی بعنوان مهمترین نقش، بکارگیری رده‌ها و یگانها در سایر مأموریت‌های غیر نظامی است. مشروط بر اینکه به آمادگی دفاعی آنان لطمه‌ای وارد نشود.

البته این نوع نگرش در بسیج، دامنه‌ بسیار گسترده‌ای دارد و شامل بکارگیری در زمینه‌های مختلف اعم از نظامی، امنیتی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتی اقتصادی و سازندگی نیز می‌گردد.در این رابطه از مجموع وظایفی که بطور مستقیم و روشن به نقش بسیج در دوران صلح و سازندگی اشاره دارند می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

۱-    ارائه و اجرای انواع آموزشهای غیر نظامی

۲-    همکاری با  نیروی انتظامی در برقراری نظم و حاکمیت قانون در کشور

۳-    همکاری با دولت با بکارگیری نیروهای بسیجی سازمان یافته در فعالیت های امدادی،اجتماعی،عمرانی و خدماتی.

۴-  کمک به آموزش و سازماندهی مردم برای انجام خدمات امداد و نجات به هنگام حملات موشکی، شیمیایی و سوانح طبیعی مانند سیل و زلزله بنا به درخواست دولت.

 البته با اثبات سایر توانمندی های بسیج برای حضور در عرصه های مختلف،‌ به تدریج ماموریتهای دیگری از سوی رهبر معظم انقلاب و فرمانده کل نیروهای مسلح و یا در غالب توافقنامه های منعقده بین بسیج و سایر دستگاه های دولتی به ماموریت های قبلی اضافه شد که برخی از این ماموریت ها به تصویب مراجع قانونگذاری نیز رسیده‌است.

آشنایی با سلسله مراتب و ساختار سازمانی بسیج

      همانگونه که قبلا اشاره شد نیروهای مقاومت بسیج دارای سلسله مراتب خاص خود و متشکل از اقشار مختلف جامعه می باشد که در ادامه به این دسته بندی‌ها اشاره خواهد شد.

الف- سلسله مراتب سازمانی(تشکیلاتی) بسیج:

۱- فرمانده معظم کل قوا

۲- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سطح کشور

۳- نیروی مقاومت بسیج در مرکز کشور

۴- منطقه مقاومت بسیج در مراکز استانها

۵- ناحیه مقاومت بسیج در مراکز شهرستانها

۶- مرکز مقاومت بسیج در مراکز بخشهای شهری وروستایی واقشار واجد شرایط

۷- حوزه مقاومت بسیج در مرکز دهستانها ومناطق ونواحی شهری و اقشار واجد الشرایط

۸- پایگاه مقاومت بسیج در کلیه نقاط واجد شرایط شهری، روستایی و قشری

۹- گروه مقاومت بسیج در کلیه نقاط واجد شرایط شهری، روستایی و قشری

۱۰- هسته مقاومت بسیج در کلیه نقاط واجد شرایط شهری، روستایی و قشری

توضیح:

      بسیج همچنین برای اجرای ما موریت های خود بجز سلسله مراتب سازمانی که به آن اشاره شد دارای رده های عملیاتی مختلفی است که که اعضای بسیج در قالب این دسته بندی ها سازماندهی شده ورده های مقاومت در سطوح مختلف از ناحیه تا پایگاه مقاومت به طور مستقیم در ارتباط با آنها قرار دارند.

ب- رده‌های عملیاتی:

   رده‌های عملیاتی (اجرایی) بسیج که در زمینه های مختلف نظامی و غیر نظامی فعالیت می‌نمایند عبارتند از:

۱-    گردانهای عاشورا (ویژه برادران) که معمولاً بصورت چند منظوره فعالیت می‌کنند.

۲-    گردانهای الزهرا(س)(ویژه خواهران) که معمولاً بصورت چند منظوره فعالیت می‌کنند.

۳-    گردانهای امداد ونجات که معمولاً بصورت چند منظوره فعالیت می‌کنند.

۴-    گردانهای جنگ نوین که در موضوعات مختلف جنگهای نوین سازماندهی می‌شوند.

۵-    دسته های پیشگام بسیج دانش آموزی (ویژه خواهران وبرادران دانش آموز دبیرستانی).

۶-    دسته های پوینده بسیج دانش آموزی(ویژه خواهران وبرادران دانش آموزراهنمایی).

۷-    گروه های مقاومت قشری و محلی در مناطق مختلف شهری، روستایی وعشایری.

۸-    هسته های مقاومت قشری و محلی در مناطق مختلف شهری، روستایی وعشایری.

      توضیح: تمامی رده‌های مذکور  بصورت چند منظوره برای انجام عملیات رزمی و مأموریتهای خاص زمان  صلح و سازندگی سازماندهی شده‌اند.

ج – اقشار بسیج:

بسیج دانش آموزی شامل (پیشگامان، پویندگان و امیدهای انقلاب)

بسیج دانشجویی(اعم از خواهر و برادر)

بسیج طلاب(در حال حاضر زیر نظر حوزه نمایندگی ولی فقیه در نیروی مقاومت اداره می شود)

بسیج اداری،کارگری و اصناف(اعم از دولتی و غیردولتی)

بسیج متخصصین و فرهیختگان متشکل از(فرهنگیان، هنرمندان، اساتید، مهندسین، پزشکان، ورزشکاران و سایر متخصصین و …)

      توضیح: سایر اعضای بسیج، در محلات شهری، روستایی و عشایری که رده‌های مقاومت محلی نامیده می‌شوند، سازماندهی شده‌اند.

د- ساختار اداری و ستادی نیروی مقاومت بسیج:

ساختار اداری نیروی مقاومت بسیج متشکل از معاونت های رکنی و معاونت های قشری می باشد که بطور اجمال عبارتند از :

۱-  معاونت های رکنی یا عمومی شامل: عملیات، اطلاعات، آموزش، نیروی انسانی، آماد و پشتیبانی، طرح و برنامه، تربیت بدنی، مهندسی، بهداری، مخابرات، بسیج خواهران، مالی، فرهنگی و پرورشی و…

۲-  سایر ارکان شامل: بازرسی، سازمان تحقیقات و مطالعات بسیج، دانشکده علوم و فنون نظامی، فرماندهی آموزش، مشاورین فرماندهی، مرکز آموزش الزهرا(س) ویژه اجرای آموزشهای تخصصی خواهران بسیجی و…

۳-  معاونت ها و مشاورت های قشری شامل:دانش آموزی، دانشجویی، طلاب، اساتید، مهندسین، فرهنگیان، هنرمندان، ورزشکاران، پزشکی، اداری، کارگری و اصناف و عشایری

۴-  سایر سازمان ها، مراکز و مؤسسات ستادی و اجرایی شامل: سازمان بسیج سازندگی، قرارگاه سازندگی بسیج، قرارگاه سیدالشهدا، مراکز امر به معروف و نهی از منکر، بنیاد روایت فتح، باشگاه مقاومت بسیج (در زمینه ورزش قهرمانی فعالیت دارد)،بنیاد تعاون بسیج و موسسات وابسته به آن(موسسات شش گانه)

۵-    سایر مراکز آموزش تخصصی و عمومی و مراکز فرهنگی و ورزشی.

توضیح: مهمترین رده‌های بسیج در رابطه با فعالیتهای مربوط به زمان صلح و سازندگی عبارتند از قرارگاه سازندگی بسیج، سازمان بسیج سازندگی، رده‌های فرهنگی و پرورشی، مراکز امر به معروف و نهی از منکر، بنیاد تعاون بسیج، بنیاد روایت فتح، اقشار مختلف بسیج، سازمان تحقیقات که به طور مستقیم در این زمینه فعال می‌باشند. ( سایر رده‌ها، پشتیبانی از رده‌های مذکور در این زمینه را بر عهده دارند.)

جایگاه قانونی بسیج در صلح و سازندگی:

      در بخش سازندگی و محرومیت زدایی که به تعبیر مقام معظم رهبری دارای ابعاد و جنبه های مختلف است، قوانین متعددی  به تصویب مراجع قانونگذار رسیده که اهم آن عبارتند از:

     قوانین و مقررات موجود:

  • بیانات و فرامین حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری
  • اصل یکصدو چهل و هفتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

(دولت باید در زمان صلح از افراد  و تجهیزات فنی ارتش (نیروهای مسلح) در کارهای امدادی، آموزشی، تولیدی و جهاد سازندگی،با رعایت کامل موازین عدل اسلامی استفاده کند در حدی که به آمادگی رزمی ارتش آسیبی وارد نیاید).

  • ماده۷۱ قانون و مقررات استخدامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران

      (در اجرای اصل۱۴۷قانون اساسی،سپاه موظف است با استفاده از مشمولان واجد صلاحیت عمومی در حد بسیجی عادی پس از گذراندن آموزش های عمومی و تخصصی اولیه،واحدهای سازمان یافته بسیج فرهنگی،آموزشی، بهداشتی و سازندگی را ایجاد و بر طبق برنامه ها و سیاستهای وزارتخانه‌ها  و نهادهای مربوط، حسب مورد جهت امور آموزشی،سواد آموزی، بهداشت و درمان و سازندگی روستاها و مناطق محروم کشور با حفظ نظارت بر امور انضباطی و اجرای برنامه های تداوم آموزش آنان،در اختیار دستگاه های اجرایی ذیربط قرار دهد.

تبصره۱-اقدامات فوق مربوط به زمان صلح بوده و در زمان جنگ و بحران افراد فوق مطابق سیاستهای ابلاغی از سوی ستاد کل بکار گرفته می شوند.

تبصره۲- تعداد و درصد افراد مورد نیاز از طبقات مختلف مشمولان، همه ساله به پیشنهاد هیات وزیران و تایید ستاد کل تعیین می شوند.

تبصره۳- آیین نامه اجرایی این ماده توسط وزارت با هماهنگی ستاد مشترک سپاه و ستاد کل تهیه و به تصویب هیات وزیران می رسد.)

     آیین نامه اجرایی این ماده توسط ستاد کل نیروهای مسلح با همکاری وزارتخانه‌های دفاع و پشتیبانی  نیروهای مسلح و امور اقتصادی و دارایی و سازمان مدیریت و برنامه ریزی تهیه و از طریق وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح به تصویب هیات وزیران خواهد رسید.

  • ماده۲۳قانون  و مقررات استخدامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران

     سپاه می تواند در صورت نیاز،با پرسنل بسیجی ویژه که حداقل ۱۸سال تمام سن داشته باشند،قراردادی انعقاد نماید که خدمت دوره ضرورت خود را پس از گذراندن آموزش های لازم در طول حداکثر ۱۰سال ،هرسال بمدت حداقل یک ماه طی نماید،تا بدین وسیله همواره آمادگی رزمی برای ماموریت های مختلف در شرایط ویژه را داشته باشد.

تبصره۱- سپاه در مواقع جنگ و اضطرار، این نیروها را احضار نموده  و چنانچه بیشتر از مدت یک ماه در هر سال خدمت نمایند به همان اندازه از مدت  و آموزش سال های بعد کسر خواهد شد.

تبصره۲- این دسته از پرسنل پس از گذراندن آموزش های لازم در بدو خدمت از حقوق اجتماعی افراد منقضی خدمت وظیفه عمومی برای استخدام و تحصیل و نظیر آن برخوردار می باشند،لیکن در این صورت قطع یا لغو و یا بطلان قرار داد، تا انجام کامل خدمت ضرورت حقوق مزبور از آنها سلب می شود.

تبصره۳- کلیه نهاد ها و سازمان ها و وزارتخانه ها  و شرکت های دولتی و کارفرمایان بخش خصوصی اعم از اشخاص حقیقی ویا حقوقی موظفند شغل این دسته از افراد را در طول خدمت سالانه آنها در سپاه حفظ نمایند .افراد مزبور در این مدت از دستگاه مربوطه حقوق و مزایا دریافت نخواهند نمود.

تبصره۴- حقوق و مزایای این افراد بعد از آموزش های لازم بدو خدمت، مطابق حقوق و مزایای پرسنل کادر ثابت نظامی هم ردیف خواهد بود.

تبصره۵- آیین نامه اجرایی این ماده توسط وزارت و ستاد کل سپاه  پس از کسب نظر از سازمان امور اداری و استخدامی کشور تهیه و به تصویب هیات وزیران می رسد.

  • (ماده ۲۲) برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی

     به نیروهای مسلح و وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران اجازه داده می‌شود با توجه به تخصصها و توانایی‌ها و ظرفیت نیروهای تحت نظر خود با حفظ توان رزمی برای اجرای طرحها و پروژه‌های اجرایی با دستگاههای اجرایی کشور قرارداد پیمانکاری منعقد نمایند. کلیه وجوه دریافتی از بابت قرارداد مذکور به حساب درآمد اختصاصی نزد خزانه‌داری کل واریز می‌گردد و معادل آن در جهت اجرای قراردادهای فوق و تقویت نیروی مربوطه و جایگزینی استهلاک ماشین‌آلات در بودجه سنواتی اختصاص می‌یابد.

    آیین نامه اجرایی ماده توسط ستاد کل نیروهای مسلح  با همکاری وزارتخانه‌های دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح وامور اقتصاد و دارایی و سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور تهیه و از طریق وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید.

  • بند(ش) تبصره ۹ قانون بودجه سال۱۳۸۴.

 سازمان بسیج سازندگی نیروی مقاومت بسیج و رده های تابعه به عنوان مجری طرح های عمومی و دولتی محسوب می گردد و سقف بکارگیری جوانان در طرح بسیج سازندگی میزان بیست میلیون نفر روز افزایش یابد.

فصل سوم – کارکردها و عملکردهای بسیج

     معرفی کارکردهای بسیج در گذشته و تعیین نقش بسیج در زمان صلح و سازندگی، مستلزم ارائه تعریف صحیح از برخی واژه ها مانند سازندگی و محرومیت زدایی و همچنین تعیین حدود و ثغور و نقش و جایگاه بسیج در این زمینه است، به همین منظور تعاریف مورد نظر ارائه و سپس به حدود اختیارات و نقش بسیج در این زمینه اشاره خواهیم کرد.

تعریف بسیج سازندگی:

« بسیج سازندگی عبارتست از مجموعه اقداماتی که با بکارگیری اعضای ارتش ۲۰ میلیونی و همکاری و هماهنگی سایر دستگاههای دولتی در عرصه‌های مختلف سازندگی و در جهت رفع محرومیت و هدایت و توزیع مناسب و حتی المقدور عادلانه امکانات، اعم از ( عمرانی یا خدماتی) در مناطق مختلف کشور بویژه مناطق محروم کشور انجام می‌شود.»[۴۰]

محرومیت:

ارائه تعریف صحیح از این واژه علاوه بر نظر و سلیقه افراد به عوامل دیگری مانند، موقعیت جغرافیایی منطقه یا محل مورد نظر، زمان ارائه تعریف و قیاس آن با زمانهای گذشته، الگوی مصرف و سطح‌بندی زندگی افراد یک جامعه نیز بستگی دارد، اما در هر حال تعاریف مختلفی در این رابطه ارائه شده است.

    «سازمان ملل متحد در قطعنامه شماره ۲۶۲۶ (مصوبه مجمع عمومی) فقیر را کسی می‌داند که از حداقل زندگی در شأن انسان محروم است».[۴۱]

   البته امروز فقر را در ابعاد مختلف زندگی از جمله فقر اقتصادی، فقر سیاسی،فقر فرهنگی و سایر ابعاد و زوایای آن مطرح و مورد مطالعه و بررسی قرار می‌دهند و لذا باید با نگاهی همه جانبه به آن نگریسته شود، به همین دلیل در تعریفی دیگر فقر اینگونه بیان شده است:

     «فقر عبارتست از محرومیت حداقل زندگی مادی و معنوی برای زیستن و تأمین امکانات برای استفاده از قابلیتها و نیروهای خلاق، جهت دستیابی به خواسته‌ها و حقوق حقه انسانی ». [۴۲]

    و در نهایت می‌توان چنین بیان داشت که:

    «محرومیت (فقر) عبارتست از عدم برخورداری از حداقل امکانات زندگی فردی و یا اجتماعی»[۴۳]

محرومیت‌زدایی:

با توجه به تعاریف فوق، محرومیت زدایی را می‌توان اینگونه تعریف نمود: «مجموعه اقداماتی است که به‌منظور دسترسی افراد یا جامعه به حداقل امکانات زندگی فردی یا اجتماعی انجام می‌شود» [۴۴]

توسعه:

«برداشت مشترک از مفهوم توسعه حاکی از این است

توسعه روستایی:

در یکی از تعاریف آمده‌‌است که: «توسعه روستایی فرآیند همه جانبه و پایداری است که درچارچوب آن (توانایی‌های اجتماعات روستایی) در جهت رفع نیازهای مادی و معنوی و کنترل مؤثر بر نیروهای شکل دهنده  نظام سکونت محلی (اکولوژیکی، اجتماعی اقتصادی و نهادی) رشد و تعالی می‌یابد.»[۴۶]

اهداف و منظورها

برای روشن شدن بهتر موضوع، لازم است ابتدا اشاره‌ای داشته باشیم به اهداف و منظورهای مشارکت بسیج در عرصه‌های مختلف مورد نیاز کشور در زمان صلح و سازندگی که بشرح ذیل تعیین شده‌است:

۱-    پر کردن اوقات فراغت جوانان بویژه جوانان بسیجی.

۲-    استفاده بهینه از قابلیتها، توانمندیها و امکانات موجود در بسیج و اعضای آن.

۳-    کمک به دولت در جهت ایجاد رفاه عمومی و تسریع در سازندگی کشور.

۴-    خدمات رسانی به مردم و کمک به تأمین نیازهای ضروری آنها در موضوعات مختلف.

۵-    کمک به توسعه روستاهای کشور در زمینه‌ها و ابعاد مختلف.

۶-    کمک به تغییر در نگرشها نسبت به بسیج و اثبات کارآمدی ارتش ۲۰ میلیونی در زمینه‌های مختلف.

۷-    کسب تجربه و دانش روز در زمینه‌های مختلف سازندگی.

۸-    کمک به جذب و حفظ انسجام اعضای بسیج در سازمان.

۹-    ایجاد اشتغال برای جوانان و انجام کارهای مولد کشور.

۱۰- آشنایی مردم و بویژه جوانان با فرهنگ تعاون و همکاری (کارگروهی).

۱۱- کاهش معضلات ناشی از بیکاری جوانان و کمک به حفظ و توسعه هنجارهای اجتماعی و معنوی.

۱۲- ارتقاء دانش علمی، تجربی و آموزشی اعضاء بخصوص جوانان بسیجی.

۱۳- صرفه‌جویی در هزینه‌ها بویژه هزینه نیروی انسانی پروژه‌های سازندگی.

نقش و وظیفه بسیج در زمان صلح و سازندگی:

با استناد به بیانات و رهنمودهای حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری و همچنین قوانین و مقررات موجود، بسیج می‌تواند در زمان صلح و سازندگی متناسب با نیاز کشور در عرصه‌های مختلف به ایفای نقش پرداخته و وارد عمل شود که مهمترین مصادیق آنها عبارتند از:

۲-    کمک به تقویت قدرت بازدارندگی کشور برای مقابله با تهدیدات احتمالی.

۳-    مشارکت در تأمین امنیت کشور در چارچوب ضوابط و قوانین مربوطه.

۴-    کمک به دولت برای سازندگی کشور و محرومیت‌زدایی بویژه در روستاها و در ابعاد مختلف فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سایر موضوعات مشابه.

۵-    حضور و مشارکت در عرصه‌های مختلف علمی، آموزشی و تحقیقاتی مورد نیاز کشور.

۶-    امدادرسانی و کمک به مردم بویژه در زمان بروز حوادث غیر مترقبه اعم از طبیعی یا غیر طبیعی.

۷-    حمایت از نظام و مسئولین در برخوردبا جریانات ضدانقلابی داخل و خارج از کشور.

نکته قابل تأمل در این زمینه این است که باید توجه داشته باشیم که موفقیت در هر فعالیتی بویژه در زمان صلح و سازندگی مشروط به پرداختن همزمان به ابعاد گوناگون موضوع در زمینه های مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی است، به این ترتیب و در یک دسته بندی کلی می‌توان، فعالیت‌های بسیج در زمان صلح و سازندگی را در پنج گروه به شرح ذیل دسته بندی کرد:

۱-                         حوزه فعالیت های نظامی و امنیتی – که عمدتاً در چارچوب فعالیتهای مربوط به ایجاد و تقویت قدرت بازدارندگی و در جهت حفظ ثبات و صلح پایدار قابل تعریف است و در عین حال از اهمیت قابل ملاحظه‌ای برخوردار است، زیرا اجرای اکثر طرحها و برنامه ها برای توسعه همه جانبه  مستلزم وجود امنیت و صلح و آرامش در کشور می باشد و بعبارت دیگر، درگیری در جنگها و بحرانها مانع از سازندگی و عمران کشور می‌شوند.

برخی از مصادیق کار در این زمینه عبارتند از فعالیت های نظامی و امنیتی شامل(مقابله با اشرار و قاچاقچیان، مبارزه با معتادین و عوامل فساد، حفاظت از محیط زیست، اجرای تورهای ایست و بازرسی و مانورهای بازدارنده، نگهبانی و مقابله با سرقت اعم از سرقت میراث فرهنگی، اموال مردم و دولت در شهرها و روستا و سایر موارد مشابه بویژه در وضعیتهای بحرانی)

۲-                         حوزه فعالیت‌های آموزشی و فرهنگی – عرصه فرهنگی از مواردی محسوب می‌شود که چه در زمان صلح و سازندگی و چه در زمان جنگ و بحران ، از ظرفیت بالایی برای حضور و مشارکت بسیج در صحنه، برخوردار است و عملکرد گذشته نیز، بیانگر آنستکه بسیج در این زمینه بسیار موفق عمل کرده و دارای تواناییهای فوق‌العاده‌ای می‌باشد.

برخی از مصادیق کار در این زمینه عبارتند از اجرای مأموریت امر به معروف و نهی از منکر و انجام انواع فعالیتهای آموزشی و فرهنگی از جمله (برگزاری نمایشگاه‌های کتاب در شهر و روستاها ، برگزاری انواع مراسم و جشنواره‌های فرهنگی و ورزشی، ارائه انواع آموزش‌ها از جمله آموزش‌های فرهنگی، بهداشتی، علمی و تحصیلی، اجرای نمایش و پخش فیلم‌های آموزشی و غیرآموزشی، برگزاری انواع اردوهای سیاحتی، زیادتی و علمی و یا جشنواره‌های کشاورزی در روستاها، خدمات مشاوره‌ای، گردشگری و سایر موارد مشابه)

تعدد و تنوع عرصه فعالیتهای فرهنگی از یک سو و توانمندیهای مادی و معنوی فراوان در بسیج و وجود انگیزه‌های قوی در اعضاء، فرصت فوق‌العاده‌ای را برای حضور و ایفای نقش در این زمینه برای بسیج ایجاد نموده‌است، بنابراین این عرصه می‌تواند یکی از گسترده‌ترین زمینه‌های فعالیت محسوب شود.

۳-                         حوزه فعالیت‌های اجتماعی –  بسیج به عنوان نهادی برخواسته از بطن مردم قادر است نقش تأثیرگذاری در زمینه فعالیت‌های اجتماعی بر عهده داشته باشد، همکاری با دولت یکی از برجسته‌ترین نقشهای اجتماعی بسیج محسوب می‌شود و می‌تواند در بر گیرنده موضوعات مختلفی باشد.

برخی از مصادیق کار در این زمینه عبارتند از (امداد و نجات و مردم یاری در حوادث، توسعه صنایع دستی، جمع‌آوری و توزیع کمک های مردمی، آمار گیری، بیمه روستاییان ، واکسیناسیون، کمک به مقابله با آتش سوزی ها، اطلاع رسانی ، ترابری و خدمات حمل و نقل شهری و جاده‌ای، خدمات قرض الحسنه، ، امور بهداشتی و درمانی، خدمات اداری و هنری، ایجاد شبکه های ارتباطی و سایر موارد مشابه).

بسیج بعنوان ضابط قوه قضائیه نیز می‌تواند وظایف زیادی را در برقراری و حفظ نظم اجتماعی و اجرای قانون بر عهده داشته باشد.

۴-                         حوزه فعالیت‌های اقتصادی و عمرانی – نیروهای مسلح توان بالقوه‌ای هستند که ضمن دفاع از منافع کشور، قادرند در زمان صلح ، در سایر عرصه های مورد نیاز کشور هم به ایفای نقش بپردازد و این نکته‌ای است که نه تنها در جمهوری اسلامی بلکه در سایر کشورها نیز مورد توجه قرار گرقته است.

امروزه بسیاری از کشورهای جهان از تواناییهای این نیروها برای تأمین منافع اقتصادی و اجتماعی خود بهره می‌برند، بطوریکه به جرأت می‌توان اظهار داشت که بخش قابل توجهی از رشد و شکوفایی اقتصادی کشورهایی مانند چین و کره و ژاپن، مدیون استفاده از نیروهای مسلح در این جهت می‌باشد. برای مثال ژاپنی‌ها پس از فار‎غ شدن از جنگ با آمریکا، از ارتش این کشور برای سازندگی و بازسازی استفاده نمودند.

کره‌ای‌ها نیز در مقاطعی از تاریخ معاصر خود از سازمان ارتش برای توسعه کشاورزی و فعالیتهای عمرانی بهره بردند و دهها نمونه دیگر وجود دارد که نیروهای مسلح با استفاده از امکانات خود در این زمینه توانسته‌اند عملکرد بسیار خوبی داشته باشند.

در جمهوری اسلامی ایران نیز مجموعه سپاه و بسیج با مشارکت در طرح‌های مختلف سازندگی مانند: سد سازی، جاده سازی، لوله کشی آب و گاز شهرها و دهها مورد دیگر، بسیار قوی و مقتدرانه وارد عمل شده و توانسته‌اند موفقیت‌های زیادی را کسب کنند، که می‌تواند همچنان ادامه داشته و توسعه یابد.

همچنین اعضای بسیج با ایجاد تعاونیهای مختلف نقش بسیار مؤثری را در رشد و شکوفایی کشاورزی و صنعت ایفا نموده و هم اکنون نیز این فعالیتها ادامه داشته و توسعه آن می‌تواند در تسریع رشد و بالندگی کشور مؤثر واقع گردد.

بدیهی است حضور در این عرصه و بخصوص در زمینه محرومیت‌زدایی، می‌تواند علاوه بر بهره‌های اقتصادی، با ایجاد مشاغل مختلف، از حجم بیکاری در کشور کاسته و در بهبود وضعیت معیشتی مردم نیز مفید واقع خواهد شد.

برخی از مصادیق کار در این زمینه (محرومیت‌زدایی) عبارتند از: فعالیت های کشاورزی شامل(کمک به روستاییان برای درو و برداشت محصولات کشاورزی، احیا و بازسازی زمینهای کشاورزی  و شبکه های آبیاری محلی، درختکاری و باغبانی، مرتع داری، دامپروری، شیلات، باغبانی، زراعت، دامپزشکی، آبیاری و سایر موارد مشابه).

فعالیت های عمرانی شامل(تعمیر منازل روستایی، بازسازی و بهسازی مدارس، تعمیر و بازسازی ابنیه و راه‌های روستایی، نصب تابلوهای راهنما، ساخت ابنیه کوچک مانند مدرسه، نمازخانه، حمام، خانه بهداشت و سایر موارد مشابه.)

۵-                         حوزه فعالیتهای سیاسی – نقش سیاسی بسیج از دو جنبه داخلی و خارجی قابل بررسی است. از نظر سیاست خارجی، حضور فعال و گسترده بسیج در صحنه سبب می‌شود تا مسئولین نظام در مجامع بین‌المللی و عرصه سیاست خارجی از موضع قدرت و با اطمینان از حمایت عظیم مردمی، خواسته‌ها و مطالبات کشور را مطرح و پیگیری نمایند، ضمن اینکه حضور گسترده و حمایت مستمر مردم کشور و بخصوص ارتش ۲۰ میلیونی از تدابیر و سیاستهای اتخاذ شده از سوی مسئولین نظام، بطور یقین یأس و نومیدی دشمنان جمهوری اسلامی ایران را بهمراه خواهد داشت.

در واقع حمایت مردم و بویژه بسیج از مسئولین نظام و سیاستهای مدون و اعلام شده، مؤید مقبولیت نظام جمهوری اسلامی در داخل و خارج کشور بوده و بهمین دلیل نقش بازدارندگی را ایفا می‌نماید و این نیز مرهون آگاهی‌های سیاسی و هوشیاری بسیجیان بوده و با دخالت در سیاست کاملاً متفاوت می‌باشد.

کارکردها بسیج از بدو تشکیل تابحال

قبلاً اشاره شد که بسیج با توجه به ظرفیتهای موجود و ماموریتهای محوله ، بویژه پس از جنگ تحمیلی، با حضور در فعالیتهای مختلف، بخوبی توانست از توانمندی های خود برای حضور در عرصه‌های گوناگون مورد نیاز کشور استفاده نموده و برگه های زرین فراوانی را به کتاب پرافتخار این سازمان مردمی بیفزاید.

برای ارائه تصویر روشن از نقش هایی که بسیج در طول حیات طیبه خود بویژه پس از جنگ بر عهده گرفت، لازم است دستاوردهای مورد نظر را در قالب دسته‌بندی های خاص خود مورد بررسی قرار گیرد .

الف – عملکرد بسیج در عرصه های اجتماعی:

یکی از عرصه های حضور ارتش ۲۰ میلیونی در کشور، عرصه فعالیتهای اجتماعی است که بویژه پس از جنگ، بشدت مورد توجه قرار گرفت، مهمترین اقدامات بسیج در این زمینه را می توان بشرح ذیل ارائه نمود:

۱-    همکاری با دولت – یکی از مهمترین عملکردهای بسیج، همکاری با دولت در زمینه فعالیت های اجتماعی است که شامل موضوعات مختلف از جمله:

  • طرح بسیج ریشه کنی فلج اطفال که با شرکت هزاران نفر از اعضای بسیج و بکارگیری رده های مقاومت صورت گرفت و با توجه به سرعت بالا و هزینه کم، بعنوان یک طرح ملی و کاملاً موفق، به یک الگوی بین‌المللی تبدیل شد. زیرا نه تنها در مقیاس با سایر کشورها که برای اجرای طرح سالها وقت صرف شده، در جمهوری اسلامی ایران ظرف چند روز محدود و در کوتاهترین زمان ممکن اجرا شد.
  • بیمه روستایی یکی دیگر از طرح‌هایی است که با مشارکت رده‌های مقاومت و با بکارگیری اعضای بسیج و در جهت کمک به رفع محرومیت در روستاهای کشور اجرا شده‌است.
  • توسعه و نگهداری مراتع از دیگر مأموریتهایی محسوب می‌شود که توسط اعضای بسیج بویژه عشایر و کشاورزان مناطق روستایی کشور اجرا شده‌ و هم‌اکنون نیز ادامه داشته و نقشی موثر را در جهت حفظ خاک و تقویت آبهای زیر زمینی ایفا نموده‌است.
  • کمک به اجرای طرحهای آبـخیزداری از طریق ایجاد و نگهداری سد و بندهای خاکی کوچک، متوسط و بزرگ با استفاده از امکانات و تجهیزات مردمی و یا امکانات و تجهیزات درون سازمانی، مأموریت دیگری است کهتوسط بسیج در مناطق مختلف اجرا شده‌است.
  • طرح جنگل‌کاری و درختکاری در شهر و روستا و مراقبت از جنگلها نیز پیوسته به عنوان یک فعالیت مهم و در جهت حفظ و توسعه منابع ملی کشور مورد توجه بسیج بوده و هر ساله اجرا می‌شود، این موضوع شامل موضوعات دیگر مانند بوته کاری و کویر‌زدایی و تثبیت شنهای روان نیز شده‌است.
  • از آنجا که نرخ رشد سواد، یکی از شاخصهای اصلی بهبود توسعه منابع انسانی در هر کشور به شمار می‌رود، بنابراین مبارزه با بیسوادی و مشارکت در نهضت سوادآموزی و همچنین ارائه انواع آموزشهای عمومی برای اعضاء و عموم مردم جامعه در بسیج از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار بوده و به همین دلیل بسیج تاکنون با هماهنگی مراجع و مراکز ذیربط، هزاران نفر از مردم کشور در نقاط مختلف شهر و روستا بطور مستقیم تحت پوشش این خدمت قرار داده است.
  • یاری رسانی به مردم با الگو از مشارکتهای مردمی اول انقلاب بویژه برای کمک به افراد زمینگیر و از کار افتاده در روستاها و رفع نیاز آنها در ابعاد و موضوعات مختلف از جمله: تعمیر منازل، برداشت محصولات کشاورزی، جمع‌آوری کمکهای مردمی و تأمین و توزیع مایحتاج ضروری بین نیازمندان با همکاری سایر مراجع ذیربط، مأموریت دیگری است که در مقاطع مختلف توسط رده‌های مقاومت انجام شده است.
  • گستره فعالیتها و مأموریتها در همکاری با دولت به حدی گسترش یافته که رده‌های مقاومت با بکارگیری متخصصین بسیجی حتی در جهت توسعه و ترویج مسائل بهداشتی و مقابله و پیشگیری از بروز بیماریها از طریق اجرای کارگاههای آموزشی و یا اعزام تیمهای سیّار پزشکی به مناطق محروم و دور افتاده ، گامهای موثری را در این زمینه برداشته‌اند.
  • کمک به حفاظت از محیط زیست و مقابله با متجاوزین به منابع طبیعی و حیات وحش نیز در ردیف مأموریتهای بسیج قرار داشته و به اشکال مختلف  از جمله استفاده از ظرفیتهای اطلاع رسانی موجود در بسیج و استفاده از اخبار دریافتی از اعضاء، بکارگیری افراد آموزش دیده بسیجی و اقدامات مختلف فرهنگی مورد توجه قرار گرفته است.
  • بدیهی است اقدامات این نهاد انقلابی صرفا به موضوعات مذکور محدود نمی‌شود و در هر زمینه‌ای که کشور به حضور بسیج نیاز داشته، وارد عمل گردیده و عملکرد موفقی را از خود به نمایش گذاشته است.

 

۲-     فعالیتهای امدادی- گستردگی و حضور رده های مقاومت بسیج در اقصی نقاط کشور سبب شده تا در هنگام بروز حوادث مختلف بتوانند در کوتاهترین زمان ممکن بعنوان اولین نیروی امدادی به کمک مردم بشتابند.

حضور موثر بسیج در امداد رسانی به حادثه دیدگان سیلها و زلزله‌های رخداده در سال های اخیر و در مواردی حتی پیشگیری از بروز خسارت قبل از وقوع سیل، با هشدار به افراد در معرض خطر و همچنین کمک به نیروهای امدادی در مهار آتش سوزی جنگل ها و سایر حوادث، نمونه بارزی از عملکرد بسیج در این زمینه محسوب می شود. این مأموریت نیز شامل بخشهای مختلف کار از جمله نجات مصدومین، درمان، اسکان، آواربرداری، تأمین و توزیع نیازمندیهای اولیه، بازسازی، شناسایی و دفن اجساد و دهها موضوع مختلف می‌شود.

ب- عملکردهای بسیج در عرصه اقتصادی:

بسیج در زمینه فعالیت های اقتصادی با هماهنگی دستگاه های ذیربط گامهای موثری را در این زمینه برداشته است که اهم آنها عبارتند از:

۱- فعالیتهای عمرانی- مجموعه سپاه و از جمله بسیج با مشارکت در پروژه‌های بزرگ ملی در زمینه اجرای فعالیت‌های خدماتی و عمرانی مانند: ساخت دهها سد کوچک و بزرگ، ساخت صدها کیلومتر راههای مختلف، شناسایی و آماده‌سازی و زیرکشت بردن هزاران هکتار از زمینهای موات در کشور، مشارکت در ساخت فرودگاه، احداث صدها کیلومتر خطوط انتفال نفت و گاز و آب و همچنین مدرسه‌سازی، ساخت خانه بهداشت، خوابگاه و سایر مورد مشابه، علاوه بر استفاده بهینه از اعتبارات و منابع عمومی کشور و مجموعه سازمان، نقش اساسی در تثبیت و کنترل قیمت تمام شده پروژه های عمرانی ایفا نموده است.

۲- مقابله با تورم و گرانی- در مقیاس کوچکتر، ماموریت مبارزه با گرانفروشی و احتکار کالا از دیگر ماموریتهایی است که در مقاطع خاصی از انقلاب به بسیج واگذار شده و نتایج مثبت فراوانی را در ثبات قیمتها و جلوگیری از احتکار کالا بهمراه داشته است.

۳- تشکیل تعاونیها- تشکیل تعاونی توسط اعضا و با همکاری و حمایت بسیج در زمینه های مختلف از جمله کشاورزی، تولیدی و خدماتی از دیگر اقدامات ارزشمند بسیج به شمار می رود که نقش فوق العاده ای در توسعه عمرانی و سازندگی کشور داشته است.

در این رابطه در حال حاضر صدها تعاونی، متشکل از اعضای بسیج در موضوعات مختلف صنعتی، خدماتی و بویژه کشاورزی و سایر موضوعات در سطح کشور وجود دارد که ضمن اشتغالزایی، به رشد اقتصادی کشور نیز کمکهای شایان توجهی نموده‌است.

ج- عملکردهای بسیج در عرصه  فرهنگی:

پس از شکست و ناکامی استکبار در زمینه مسائل نظامی، تهاجم فرهنگی دشمن با سرعت فراوان و برنامه‌ریزی دقیق و بصورت خزنده و پنهان و با استفاده از متنوع‌ترین و جدید‌ترین ابزار، در زمینه‌های مختلف، توسعه یافته و سراسر کشور را فرا گرفت. به همین دلیل اجرای فعالیت‌های فرهنگی بویژه پس از جنگ، در رأس فعالیت‌های بسیج قرار گرفت و با دو هدف مقابله و پیشگیری تهدیدات متصور در این زمینه و همچنین فرهنگ‌سازی و نهادینه سازی ارزش‌های اسلامی و فرهنگ دفاع مقدس و تفکر بسیجی، طرحها و برنامه‌های متعددی در سطح کشور اجرا شد که بخش عمده‌ای از آنها همچنان در حال اجراست که مهمترین آنها عبارتند از:

۱- اقدام در جهت احیاء فریضه امر به معروف و نهی از منکر – امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یکی از کارآمد‌ترین روشهای مقابله با تهاجم فرهنگی می‌باشد، بهمین دلیل طی سالهای انقلاب اسلامی بویژه پس از جنگ تحمیلی که هجمه فرهنگی به ارزشهای اسلامی وسعت یافته و شکل جدیدی بخود گرفت، نیروی مقاومت بسیج با تشکیل مراکز اجرایی امر به معروف و نهی از منکر و اقدامات فرهنگی مختلف در جهت پیشگیری و مقابله با این توطئه، نقش بسیار ارزشمندی را در این زمینه بر عهده داشته‌است.

اجرای انواع برنامه‌های آموزشی برای عموم مردم و بویژه اعضای بسیج  و تربیت و بکارگیری هزاران ناصح و ضابط امر به معروف و نهی از منکر در سطح کشور و تلاش در جهت ترویج و احیاء فرهنگ و ارزشهای اسلامی، انجام اقدامات پیشگیرانه برای جلوگیری از بروز ناهنجاری‌های فرهنگی، مقابله با متخلفین و مهاجمین به حریم ارزش های انقلابی، اسلامی و فرهنگی، اجرای انواع برنامه‌ها  و مراسم فرهنگی و کشف و شناسایی و خنثی سازی  بسیاری از توطئه‌های دشمنان در این زمینه و انتشار انواع نشریات و کتب اسلامی برای معرفی اهمیّت و جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در اسلام و همچنین انعکاس نتایج اقدامات صورت گرفته، از جمله فعالیت‌های اجرا شده مربوط به این حوزه می باشد.

۲- فعالیت‌های فرهنگی – اجرای انواع فعالیتهای فرهنگی مانند برگزاری انواع یادواره‌ها و جشنواره‌های فرهنگی و ورزشی، برگزاری انواع اردوهای فرهنگی، سیاحتی و زیارتی و بازدید از مناطق جنگی، برگزاری انواع مراسم مذهبی، برگزاری و اجرای انواع مسابقات فرهنگی، فعالیت در زمینه‌های هنری مانند ساخت فیلم، اجرای تئاتر، تشکیل گرو‌ه‌های سرود و نشر و توزیع انتشارات مختلف اعم از کتاب، مجله و انواع نشریه، اعزام مبلغ و سخنران از دیگر اقدامات بسیج محسوب می‌شود که پس از جنگ با رشد مضاعف همراه بوده است.

این برنامه ها نیز فراگیر بوده  و در بسیاری از موارد علاوه بر اعضای بسیج، عموم مردم جامعه را در برگرفته و نقش قابل توجهی در توسعه فرهنگ و ارزش های اسلامی داشته است، بطوریکه در حال حاضر این برنامه ها بطور منظم و با استقبال کم نظیر مردم در سراسر کشور اجرا می شود.

این موضوع با توجه به ظرفیتهای بالقوه فراوان  در رده‌های مقاومت بسیج، از چنان تنوع و تعدد توأم با ابتکار و خلاقیتی برخوردار است که رده‌های مذکور در یک جو رقابتی سالم و سازنده، هر سال با ورود به عرصه‌ای متفاوت و نو و طراحی ساز و کار لازم، قابلیتی جدید را از خود به نمایش می گذارند .

برای مثال وجود صدها نشریه قشری و محلی وابسته به رده‌های بسیج با ابعاد، شکل و محتوای مختلف، وجود صدها گروه سرود و تئاتر متشکل از اعضای بسیج، تشکیل و راه اندازی صدها هیئت مذهبی و دهها نمونه دیگر در سراسر کشور از جمله مواردی است که می توان در این رابطه به آنها اشاره نمود.

در این رابطه بسیج پیوسته بعنوان قوی‌ترین سازمان دولتی عمل نموده و از نظر کمی و کیفی، بیشترین فعالیت را بر عهده داشته است.

۳- ایجاد مراکز و تشکلهای فرهنگی و آموزشی – ایجاد کانونهای بسیج جوانان، توسعه کانونهای فرهنگی مساجد در سراسر کشور و راه‌اندازی مراکز مشاوره در زمینه‌های مختلف، تأسیس مؤسسات و مراکز فرهنگی و علمی آموزشی، راه‌انداری باشگاههای فرهنگی، آموزشی و علمی متشکل از اعضای بسیج و نخبگان و ایجاد گروهها و هسته‌های علمی، فرهنگی، هنری و آموزشی در رده‌های مقاومت از دیگر کارکردهای بسیج می‌باشد که در سالهای اخیر توسعه چشمگیری داشته‌است.

وجود دهها کانون بسیج جوانان، ایجاد و راه اندازی صدها کانون فرهنگی بسیج در مساجد، ساخت دهها اردوگاه فرهنگی در شهرهای سیاحتی و زیارتی کشور، راه اندازی و اداره مؤسسه فرهنگی و هنری رزمندگان اسلام و مؤسسه خدمات علمی و آموزشی رزمندگان با شعبات متعدد در سراسر کشور و دهها و بلکه صدها اقدام مشابه دیگر برای ارائه خدمات و برنامه‌های فرهنگی، نمونه‌هایی از مجموعه فعالیتهای بسیج در این زمینه هستند.

در رابطه با مسائل فرهنگی ذکر این نکته ضروری است که بویژه پس از پایان جنگ تحمیلی، اجرای مأموریتهای فرهنگی و مقابله با هجمه دشمنان در این زمینه در رأس مأموریتهای بسیج قرار گرفتند و اگر چه همزمان به اجرای سایر مأموریتها نیز پرداخته است، اما این مأموریت پیوسته بعنوان مهمترین مأموریتها در دستور کار قرار داشته است.

د- عملکردهای بسیج در عرصه‌های نظامی و امنیتی:

مهمترین عملکرد بسیج در این زمینه به حضور در صحنه‌های دفاع مقدس و پشتیبانی از رزمندگان اسلام مربوط می‌شود، اما فعالیتهای دیگری نیز در این زمینه صورت گرفته که می‌تواند در زمان صلح نیز مورد استفاده قرار گیرد.

برخی از عملکردهای مورد نظر که عبارتند از:

۱- مبارزه با ضد انقلاب و اشرار – مقابله با ضد انقلاب در کردستان، مقابله با منافقین در درگیریهای گنبد و جنگلهای شمال، مقابله با اشرار در مرزهای شرقی و شمال شرقی کشور، مقابله با اغتشاشات رخ داده در شهرها و تسلیح عشایر نمونه‌های بارزی از عملکرد بسیج در این زمینه می‌باشد.

۲- فعالیتهای امنیتی – نفوذ وحضور برخی از عوامل بیگانه در داخل کشور، سبب گردیده تا بسیج با ورود به عرصه فعالیتهای امنیتی و انتظامی در این زمینه فعالیتهای مؤثری را در زمینه فعالیتهای اطلاعاتی و جمع‌آوری خبر و اطلاع‌رسانی به مراجع ذی‌ربط ، پیشگیری از بروز اعتصاب و مقابله با اغتشاشات در مراکز تولیدی و خدماتی و جمع آوری سلاح و مهمات غیر مجازانجام دهد.

همچنین مقابله با هواپیماربایی و حفاظت از هواپیماهای کشور، حفاظت از شخصیتها، حفاظت از اماکن و تأسیسات حیاتی و حساس کشور را نیز می توان در ردیف دیگر فعالیتهای بسیج در زمان صلح و جنگ، بحران قرار داد.

بدیهی است با توجه به تجارب قبلی خانواده بزرگ بسیج می‌تواند با اتکاء به ظرفیتهای توانمندیهای فراوان بالقوه در آن و با استفاده از شیوه‌ها و امکانات موجود و در دسترس، همچنان به طور فعالانه در عرصه‌های مختلف در زمان صلح و سازندگی وارد عمل شده و نقش ویژه‌ای در توسعه و رشد همه جانبه کشور بر عهده داشته‌ باشد.

چشم انداز بسیج برای ایفای نقش در زمان صلح و سازندگی

با توجه به آنچه در بخش های قبلی به آن اشاره شد چشم انداز روشنی برای حضور فعال بسیج در زمان صلح و سازندگی متصور است که در یک افق بیست ساله و هماهنگ با چشم انداز ۲۰ساله کشور تبیین شده و مهمترین محورهای آن در ارتباط با فعالیت های بسیج در زمان صلح و سازندگی عبارتند از:

۱-    برخورداری از ظرفیتهای مناسب برای حضور فعال و اثربخش در عرصه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، علمی، هنری، سازندگی و امدادی و مردم یاری.

۲-    دارای تعامل پویا، اثربخش و قانونمند با ارکان نظام و نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی، سازمانهای دولتی و تشکل های مردمی

البته در سایر بندها مربوط به سند چشم انداز ۲۰ساله در بسیج نیز بطور غیر مستقیم به نقش بسیج در زمان صلح و سازندگی اشاره شده‌است. همچنین در استراتژی بسیج طی چند اصل به طور مستقیم و غیر مستقیم به این موضوع پرداخته شده است از جمله:

  • اصل رویکرد فرهنگی تربیتی که وظایف بسیج در زمان صلح و سازندگی در رابطه با مسائل فرهنگی را مشخص کرده است
  • اصل خدمت رسانی که به موضوعات و عرصه های فعالیت در این رابطه می پردازد
  • اصل تناسب که به ضرورت هماهنگی ساختار و سازمان با عرصه های حضور اختصاص می دارد.

در بخش مربوط به معرفی وظایف کلی بسیج در استراتژی تدوین شده نیز بویژه در بخش های مربوط به بکارگیری، فرهنگی، امر به معروف، اطلاعات، تحقیقات، خدمات رسانی، تربیت بدنی، حفاظت و حتی در مقوله هایی مانند جذب، آموزش و پشتیبانی بطور مشروح موارد مورد نظر برای ایفای نقش بسیج در بیست سال آینده تعیین شده و در ادامه، عرصه های حضور به تفکیک موضوع در قالب۱۰عرصه مختلف بشرح ذیل مطرح شده است.

–         عرصه جذب

–         عرصه سازماندهی

–         عرصه آموزش، تحقیق و پژوهش

–         عرصه حفظ انسجام

–         عرصه ورزش

–         عرصه سازندگی و خدمات رسانی

–         عرصه مشارکت و همکاری

–         عرصه دفاعی و امنیتی

–         عرصه فرهنگی

–         عرصه سیاسی

دستاوردهای جانبی و اثربخشی فعالیتها:

مجموعه فعالیت‌های مذکور دستاوردهای جانبی فراوانی را برای بسیج و مجموعه کشور بهمراه داشته که حاکی از اثربخشی فعالیتهای اجرا شده می باشد، مهمترین این دستاوردها عبارتند از:

۱-    شکوفایی وبهره برداری از خلاقیت و نوآوری کاشناسان ارتش ۲۰ میلیونی در زمینه‌های مختلف سازندگی.

۲-    شناسایی و کشف استعدادهای نهفته در بین اعضای سازمان بویژه در بسیج متخصصین و جلب همکاری آنان برای مشارکت در امور.

۳-    تعامل و همکاری با سایر مراکز و موسسات و سازمانهای دولتی و غیردولتی و کسب تجارب جدید در زمینه فعالیتهای مربوط به زمان صلح و سازندگی و جنگ و بحران.

۴-    کاهش هزینه‌های دولت از طریق بکارگیری اعضای ارتش ۲۰ میلیونی در عرصه‌های مختلف مورد نیاز کشور.

۵-    کمک به توسعه امنیت در نقاط بحران خیز و ناامن کشور با بهره‌گیری از مشارکت نیروهای بومی  و بسیجی در مأموریتهای مختلف عمرانی و خدماتی بزرگ ملی، منطقه‌ای و محلی.

۶-    پر کردن اوقات فراغت جوانان و فراهم نمودن هزاران فرصت شغلی ناشی از اجرای پروژه های مختلف عمرانی، اجتماعی، اقتصادی و تعاونی.

۷-    کمک به محرومیت زدایی و همچنین توسعه کشور در زمینه‌های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی و رشد و شکوفایی مناطق مختلف کشور.

۱۰    – کمک به بهبود وضعیت معیشتی  بسیجیان بکارگیری شده وسایر نیروهای مردمی .

۱۱    – ارتقا و افزایش توانمندی های بسیج در ابعاد مختلف تخصصی، تجهیزاتی و نیروی انسانی از طریق کسب تجارب جدید علمی و فنی با استفاده بهینه از منابع موجود.

۱۲    – تقویت و تعمیق اعتماد مردم به این دو نهاد بعنوان نهاد های مردمی و خدمتگذار.

۱۳    – کمک به جذب و حفظ انسجام نیروهای مردمی برای عضویت در ارتش بیست میلیونی.

۱۴    – افزایش ظرفیت‌های سپاه و بسیج برای رفع بحران های مختلف امنیتی و اجتماعی.

۱۵    – افزایش توان سازمان برای مشارکت در ماموریت های امدادی مانند: عملیات امداد و نجات در زلزله بم و سیل شمال.

۱۶    – افزایش کارآمدی سازمان با انتقال تجارب  به پیکره سازمان در عرصه‌ها و مأموریتهای مختلف.

۱۷    – اثبات کارآمدی سپاه و بسیج و ضرورت تقویت فعالیت های بسیج  برای ایجاد آمادگی و ایفای نقش در زمان صلح و سازندگی.

  احمدرضا هدایتی

    تیرماه ۸۴

منابع مورد استفاده:

۱-     کلام ا.. مجید

۲-     دشتی. محمد- ترجمه نهج البلاغه

۳-     موسوی الخمینی. روح الله (ره) – صحیفه نور – جلدهای ۱۰ و ۲۱

۴-     موسوی الخمینی. روح‌الله – ترجمه بی‌آزار شیرازی. عبدلکریم – رساله نوین جلد چهارم – موسسه انجام کتاب – دیماه۶۰

۵-     خامنه‌ای. سید علی- حدیث ولایت – جلد ۶

۶-     خامنه‌ای. سید علی- بسیج در اندیشه‌های امام خمینی- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) – بهار ۸۰

۷-     محمدنژاد. میرعلی – نقش سپاه در دفاع و امینت ملی کشور – نیروی زمینی سپاه – زمستان۷۵

۸-     صفار. محمدجواد – آشنایی با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران – موسسه آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی- ۸۱

۹-     هدایتی. احمدرضا – یادگار ماندگار – سازمان تحقیقات خودکفایی نیروی مقاومت بسیج – پاییز۸۱

۱۰- نظر. مهدی – آشنایی با نظام جمهوری اسلامی – معاونت آموزشی نمسا- زمستان۸۲

۱۱-  موسسه فرهنگی قدر ولایت – ویژگی های انقلاب اسلامی و راهکار تداوم آن در آیینه نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی – موسسه فرهنگی قدر ولایت – چاپ دوم – سال۸۲

۱۲-  صداقت. سیدعلی اکبر – جنگ و ارتش – نشر روح

۱۳-  دشتی. محمد – امام علی (ع) و مسائل امنیتی و اطلاعاتی – سازمان تحقیقات نمسا – پاییز۸۰

۱۴-  شورای نویسندگان – مجله بسیج – شماره های صفر و دو – سازمان تحقیقات نمسا – پاییز۷۲و بهار۷۳

۱۵-  بختیاری. حسن – آشنایی با بسیج – معاونت آموزش نمسا – تابستان۸۲

۱۶-  عصمتی. پور محمد حسین – آشنایی با نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران – اداره آموزش ستاد مشترک – سال۱۳۷۷

۱۷-  عصمتی پور. محمد حسین- آشنایی با بسیج – معاونت آموزش نمسا – بهار۸۱

۱۸-  میرحسینی. سید‌مهدی – آشنایی با تشکیلات جمهوری اسلامی ایران – مرکز آموزش مدیریت دولتی – سال۱۳۷۷

۱۹-  مرندی. مهدی – بسیج در اندیشه امام خمینی(ره) – موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) – بهار۸۰

۲۰-  لنکرانی محمدفاضل – آیین کشورداری ازدیدگاه امام علی علیه السلام – دفتر نشر فرهنگ اسلامی- ۱۳۷۹

۲۱-  منصور. جواد –  سیر تکوینی انقلاب اسلامی – موسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه – ۱۳۷۲

۲۲-  مرکز بررسی تحقیقات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی – جنگهای پیامبر (ص) – واحد آموزشی عقیدتی سیاسی سپاه – اردیبهشت۶۳

۲۳-  طرح بسیج سازندگی و محرومیت زدایی – قرارگاه سازندگی بسیج – شماره  ۴۱۱۰  – تاریخ ۱۰/۱۰/۸۴

۲۴-  فرهادی. محمد – بسیج مستضعفین در اندیشه مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌ا… خامنه‌ای – ۱۳۷۶

۲۵-  فرهادی. محمد – بررسی و تحلیل بسیج مردمی از دیدگاه امام خمینی (ره) – پاییز ۷۹

۲۶-  فرهادی. محمد – بررسی و تحلیل بسیج مردمی از دیدگاه مقام معظم رهبری – پاییز ۷۹

۲۷-  منابع متفرقه

۱- سوره رعد – آیه ۱۱

۲- نهج البلاغه – صفحه ۵۶۸

۳- همان منبع – صفحات ۸۸ و ۸۹

۱- نهج البلاغه – صفحه ۵۷۳

۲- همان منبع – صفحه ۵۷۳

۳- همان منبع – صفحه ۵۷۳

۱- نهج البلاغه – صفحه ۵۷۳

۱-  بسیج در اندیشه امام خمینی – صفحه ۱۷۰

۲- همان منبع – صفحه ۱۵۴

۳- صحیفه نور – جلد ۵ – صفحه ۲۴۷

۴- همان منبع – جلد ۵ – صفحه ۲۵۳

۵- همان منبع – جلد ۷ – صفحه ۱۳۵

۱- صحیفه نور – جلد ۷ – صفحه ۳۸

۲- حدیث ولایت- صفحه ۶۳۵

۱- بسیج مستضعفان در اندیشه مقام معظم رهبری، حضرت آیت ا… خامنه‌ای – صفحه ۳۴

۲- سخنرانی در دیدار با فرماندهان و مسئولین بسیج سراسر کشور.

۱- نقل از حجت الاسلام و المسلمین محمد علی رحمانی – فرمانده اسبق سازمان بسیج ملی

۱ – صحیفه نور – جلد ۱۰ – صفحه ۲۳۹

۲- بسیج در ادیشه امام خمینی ]ره[ – صفحه ۱۵

۱-  صحیفه نور – جلد ۲۱ – صفحه ۱۹

۲- یادگار ماندگار – صفحه ۴۳

۳- حدیث ولایت – جلد ۶ – صفحه ۱۱

۱- بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار با فرماندهان و مسئولین بسیج

۲- حدیث ولایت – جلد ۶ – صفحه ۱۱

۳- بخشی از فرمایشات مقام معظم رهبری در دیدار با اساتید بسیجی دانشگاهها در تاریخ ۱۸/۷/۸۰

۱- پیام بمناسبت گرامیداشت هفته بسیج در تاریخ ۲/۹/۶۸

۲- روزنامه جمهوری اسلامی – شماره ۶۴۹۱ – تاریخ ۲۳/۸/۸۰

۳- یادگار ماندگار – صفحه ۵۵

۱- بخشی از بیانات نقام معظم رهبری در جریان بازدید از نیروی مقاومت بسیج در تاریخ ۲/۶/۸۴

۲- یادگار ماندگار – صفحه ۶۷

۳- سخنرانی آذماه ۷۴ در مجع مسئولین بسیج دانشجویی

۴- سخنرانی در اجتماع بزرگ بسیجیان در اردوی رزمی فرهنگی یاران امام علی ]u[ – ۲۹/۹/۷۹

۵- بسیج در اندیشه مقام معظم رهبری – صفحه ۴

۱- بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در جریان بازدید از نیروی مقاومت بسیج در تاریخ ۲/۶/۸۴

۱- صحیفه نور – جلد ۱۰ – صفحه ۲۳۹

۱- بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با فرمانده و جمعی از روحانیون تیپ ۱۳ امام صادق (ع) در تاریخ ۱۱/۹/۷۰

۱- بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با فرماندهان رده‌های نیروی مقاومت نمونه و جمعی از دانشجویان طلاب بسیجی در تاریخ ۳۰/۸/۷۰

۲- صحیفه نور – جلد ۱۲ –  صفحه ۱۹

۳-  سخنرانی خطاب به فرماندهان و مسئولین سپاه و بسیج در تاریخ ۱۷/۲/۷۹

۱- طرح بسیج سازندگی و محرومیت‌زدایی – صفحه ۱۹

۲- همان منبع – صفحه ۱۹

۱-. طرح بسیج سازندگی و محرومیت زدایی – صفحه ۲۰

۲- همان منبع – صفحه ۲۰

۳- همان منبع – صفحه ۲۰

۴- همان منبع – صفحه ۲۰

۵- همان منبع – صفحه ۲۰