به گزارش مشرق، مدت زیادی از حضور گروهک تروریستی تکفیری «داعش» در عراق نمیگذرد. اما حجم تبلیغات مختلف رسانهای از این گروهک به قدی زیاد و متنوع است که سوالاتی جدی درباره حامیان این گروهک ایجاد میکند. از جمله این حمایتها تبلیغات مجازی به سود «داعش» و حتی تبلیغ تیشرتهایی با آرم این گروه است.
چندی است این تیشرتها با آرم گروه تروریستی «دولت اسلامی عراق و شام (داعش)، در برخی فروشگاههای «ترکیه» و کشورهای جنوب شرق آسیا دیده شده است.
فارس در چندین گزارش به نقش تبلیغاتی و عملیات روانی رسانههایی که در پشت پرده به نفع داعش و در واقع در راستای منافع کلانتری فعالیت میکنند، پرداخته است.
در همین راستا، با کمی تفکر درباره تیشرتهای طراحی شده با شعارهای تروریستهای داعش که متأسفانه «ظاهر اسلامی» نیز دارد به چند نکته پی میبریم که کلید واژههای آن، «اسلام هراسی»، «جهانی بودن داعش»، «اغراق و بزرگنمایی تکفیریهای داعش و موج هراس» است که در ادامه به آنها اشاره میشود.
کلمه اسلام و مظاهر آن اولین چیزی است که توجه فرد را به خود جلب میکند. معرفی تروریستهای داعش به عنوان مظاهر اسلام، پروژهایست که پیش از این در رسانههای غربی کلید خورده و حال در این تیشرتها نمود پیدا کرده است.
نکته بعدی در این موضوع نهفته است که علاوه بر معرفی کردن این گروه تکفیری و خشن با عنوان اسلام، با جهانی ذکر کردن حکومت خیالی داعش، پروژه اسلام هراسی دوباره و تلقین خطر اسلام برای تمام دنیا نیز دوباره کلید خورده است.
بازی با کلماتی که بار ارزشی دارند، برای تروریستهای تکفیری حربه دیگری در رسانههایی حتی رسانه «صدای شیطان» (VOA) است. رزمنده و اسلام.
استفاده از نقشه جهان بر روی پیراهنها و عبارات «الدولة الاسلامیة»، «لا اله الا الله» و «محمد رسول الله» یک نمونه دیگر از این کارهاست.
همراه با پخش این تی شرت، نقشهای جغرافیایی نیز در فضای مجازی به طور گسترده به دو زبان عربی و انگلیسی منتشر شده است که باز بر القاء کردن جهانی بودن یا شدن حکومت «تکفیریهای اسلامی داعش» تأکید دارد.
«دولت اسلامی» که قرار است از ورای تکفیریهای داعش به عنوان نماینده اسلام در تمامی جهان برپا شود، شاخصه اولش، خشن بودن آن است. این تصویر خشن پیشاپیش در سوریه به دنیا مخابره شده است. سه سال کشتار از «گاز زدن قلب» سرباز سوری تا «ذبح کردن جوان سوری با کارد کند» و «زنده سوزاندن» مخالفان در «چالههای آتش».
اکنون تیشرتها و پیراهنها به خوبی این تصویر را منعکس میکنند. تصویر عناصر تروریستی داعش بر روی تیشرتها همچون فیلمهای هالیوودی و استفاده از رنگ سیاه و همچنین عبارت «طالبان» بر روی تیشرتها تماما سعی دارند چهره بسیار خشنی از تکفیریهای داعش که حال نماینده اسلام هستند القا کند. جهانی و خشن جلوه دادن داعش یک نتیجه دیگری نیز به دست میدهد و آن علو در قدرت و بزرگنمایی این تکفیری هاست.
تا این جا به خوبی میتوان فهمید، هدف رسانهها و سازندگان این تیشرتها «برندسازی» برای «اسلام داعش تکفیری وحشی» است، در اصل برندسازی اسلام هراسناک که قرار است بزودی تهدیدی برای تمام دنیا باشد. داعش در این میان بهانه است، چند صباحی میچرخد و هدف، «برندی» است که از اسلام در اذهان مردم در سراسر دنیا به یادگار میگذارد تا بعد از این به رسم همیشگی یانکیها، «ناجی آمریکایی» یا «غربی» به این بهانه هجمهای جدید به دنیای اسلام آغاز کند. یازده سپتامبر 2001 از همین طراحیها بود.
اما سؤال نوشتار در این جاست که چه کسی سعی دارد چنین تصویری از اسلام بر جای بماند، چه کسانی میخواهند چنین برندی از اسلام، مطرح شود. در هفتههای اخیر موج انتشار طرحها و گرافیکهای متعدد در فضای مجازی در نسبت با تکفیریهای داعش، شروع شده است. آیا مسئول این کارها داعشیانی هستند که برای مشتی دلار نفتی سعودی راهی سوریه و عراق شدهاند؟ یا آبشخور دیگری باید داشته باشد؟
پیش از این در گزارشی از چرایی سفر دختران نوجوان غربی به میان تکفیریهای سوریه و عراق، دو مقوله هالیوودی «سکس و خشونت» را به عنوان جاذبه گروههای تکفیری به میان کشیده بودیم و در آن جا چنین گفتیم که عامل اصلی این موضوع بیش از هرچیزی رسانههای غربی هستند که گروههای تکفیری که از آنها به عنوان اسلامگرایان یاد میکنند، به عنوان آرمان شهر خشونت و هرزگی، تبلیغ میشود؛ رسانههای غربی که تسلیحات جنگ نرم امروز علیه اسلام و دنیای اسلام هستند.
چه کسی میخواهد برای تکفیریهایی که هیچ بوئی از اسلام نبردهاند برندسازی کند؟ چرا در ترکیه این تیشرتها به فروش گذاشته میشود و چرا در برخی کشورهای جنوب شرق آسیا که جمعیت مسلمان بزرگی دارند، تا این برند خشونت و هراس را به جای اسلام به خورد شهروند غربی بدهد و پیشاپیش هر حملهای به مسلمانان را در ذهن او توجیه و حتی ضروری وانمود کنند؟
با نگاهی به تحرکات این گروهک متوجه می شویم که این گروهک به تنهایی و بدون حمایت خارجی نمی توانند چنین اقدامی انجام دهند. هنگامی که سناریوی سرنگونی نظام سوریه زده شد برخی کشورهای منطقه از جمله سعودی ها حمایت همه جانبه ای از تروریستها به عمل آوردند. در عراق آل سعود از زمان سقوط رژیم صدام رابطه خصمانه ای با دولت شیعی در این کشور داشتند و نه تنها از برقراری روابط دیپلماتیک با آن خودداری کردند بلکه در راستای بی ثبات کردن آن گام برداشتند.
سعودی ها از نفوذ و پول خود در میان عراقی های سنی که با دولت مرکزی مشکل داشتند استفاده کردند. اخبار مربوط به کشف خودروهایی با شماره پلاک سعودی به خوبی نمایانگر همکاری سعودی ها با تروریست ها در عراق بود.
هر چند که گروهک داعش منابع مالی خود را از راه فروش نفت و وضع مالیات در مناطق تحت کنترل خود و سرقت اموال مردم تامین می کند اما حمایت های خارجی نیز در این میان بی تاثیر نبوده است.
هنگامی که داعشی ها استان نینوا و بخش هایی از صلاح الدین را به اشغال خود درآوردند بیش از هر طرفی سعودی ها خرسند شدند زیرا خواسته های آنها برای ضربه زدن به دولت عراق محقق شده بود. آنها دلخوشی از نوری المالکی که قبل از برگزاری انتخابات سی آوریل چندین بار به آنها حمله کرده بود نداشتند. مالکی در هشتم مارس 2014 عربستان و قطر را مسئول بی ثباتی عراق دانست.
هنگامی که داعشی ها مناطقی از عراق را اشغال کردند دیگر به دولت اسلامی عراق و شام راضی نشدند و داعیه خلافت اسلامی را در سر پروراندند. در نقشه بلند پروازانه آنها مناطق زیادی از جمله اندلس و اروپای شرقی و شمال آفریقا وجود دارد. تروریست های داعش اخیر گذرنامه های خلافت اسلامی را در موصل صادر کرده اند.
آرام آرام گروهک داعش از اهداف خود در اردن خبر داد و برخی از اتباع اردنی فعال در داعش عبدالله دوم را تهدید کردند. به دنبال آن داعشی گذرگاههای مرزی عراق با همسایگان را اشغال کرد هر چند که مقامات عراقی این موضوع را تکذیب کردند. به دنبال آن اخباری درباره استقرار سی هزار نظامی سعودی در مرز با عراق مخابره شد.
هر چند که به اعتقاد برخی تحلیلگران روابط محکمی که میان سرکردهای این گروه تروریستی با حاکمان سعودی و دستگاههای اطلاعاتی آنها وجود دارد این احتمال که داعش به عربستان سعودی حمله کند را ضعیف می کند اما حوادثی که اخیر در عربستان رخ داده است نشان دهنده تهدید گروهای افراطی ضد سعودی هاست.
نکته قابل تامل به ویژه پس از کشته شدن یک نظامی سعودی در گذرگاه مرزی الودیعه با یمن که وزارت کشور عربستان آنرا تایید کرد و انفجارهای انتحاری در داخل ساختمان دولتی در شروره در جنوب این کشور در واقع بازگشت سحر ساحر است. ابوتراب المقدسی یکی از تروریستهای وابسته به داعش در شبکه اجتماعی تویتر خود از تصمیم برای ویرانی خانه کعبه پس از حمله به عربستان خبر داد.
منصور الترکی سخنگوی وزارت کشور سعودی چندی قبل اعلام کرد: عربستان از سوی تروریستها تهدید می شود ما مراقب جوانانی که بر روی دیوارها شعار می نویسند و تصاویر خود را در شبکه های اجتماعی قرار می دهند در حالی که پرچمهای گروههای افراطی را در دست دارند هستیم.
بلومبرگ نیز در تحلیلی بیان کرد: سعودی ها همه گروههای مرتبط با تروریسم را تهدید و خطری برای خود می دانند. یک مسئول امنیتی سعودی که نامش را فاش نکرد از تحقیق درباره اقدام افراد ناشناس در توزیع اعلانیه هایی در برخی مناطق ریاض در حمایت از داعش خبر داد.
بلومبرگ می نویسد: داعش از شبکه های اجتماعی به ویژه تویتر و یوتیوب برای جذب جوانان سعودی استفاده می کند.
این موضوع زمانی جدی تر می شود که به یادآوریم که همه کشورهای غربی که اتباع آنها در کنار گروههای تروریستی در سوریه حضور دارند از بازگشت این تروریست های به کشورهای خود نگران هستند و تدابیری نیز اندیشیده اند.
السومریه عراق در گزارشی در این باره می نویسد: حوادث امنیتی اخیر که در عربستان رخ داد و طی آن یک نظامی سعودی کشته شد و انفجار عوامل انتحاری در جنوب این کشور جای هیچ تردیدی باقی نمی گذارد که تروریسم ابزار مناسبی برای استفاده از آن برای فشار به کشورهای دیگر یا تحقق خواسته های سیاسی نیست و آن آتش سوزانی که اگر شعله ور شود خاموش کردن آن بسیار دشوار است.
گروهک داعش و بقیه گروه های افراطی در کودتا علیه حامیان خود درصورتی که فرصتی بیابند دریغ نمی کنند زیرا در اندیشه تاسیس خلافت فرا مرزی و قاره ای هستند.
احسان الشمری یکی از تحلیلگران سیاسی گفت: رژیم سعودی به عنوان یک نظام سیاسی و جغرافیایی از تیر رس گروههای مسلح افراطی وابسته به القاعده و داعش در امان نیست. اشتباهات رژیم سعودی فضای مناسبی را برای رشد این گروههای افراطی به وجود آورده است.
الشمری می افزاید: سعودی ها قبلا از این گروهها حمایت کرده اند اما این گروهها به سرعت علیه حامیان خود اقدام می کنند به ویژه که اقدامات آنها علیه کشورها و سازمان های حامی آنها سابقه قبلی دارد.
وی تاکید کرد: داعش و دیگر گروههای افراطی به دنبال تاسیس خلافت اسلامی هستند و بنابراین ایجاد بی ثباتی امنیتی و سرنگونی رژیم سعودی در برنامه های آنها قرار دارد. در واقع وجود هسته های مخفی تروریستی در سعودی گواه آن است که آنها در تیر رس گروههای مسلح تروریستی قرار دارند.
یک مسئول سیاسی دیگر عراقی اعلام کرد: حمایت از داعش به نفع احدی نیست و این فاجعه ای است که ظرف بیست سال آینده همه حتی سعودی ها را تهدید می کند. سعودی ها گرچه دلخوشی از نوری المالکی ندارند اما در مرزهای شمالی از گزند تروریستها در امان نخواهند بود.
حسن هانی زاده کارشناس مسائل خاورمیانه در این باره می گوید:داعش اساسا محصول مشترک عربستان، رژیم اسرائیل و آمریکاست و خطری برای رژیم اسرائیل و عربستان تلقی نمی شود. برآیند گزارش ها نشان می دهد اندیشه تشکیل گروهک تروریستی از سال 2007 و پس از پیروزی درخشان حزب الله بر ارتش رژیم صهیونیستی در جنگ 33 روزه توسط بندر بن سلطان رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی عربستان مطرح شد. بندر بن سلطان در جریان دیدار با مقامات بلند پایه موساد و سیا در فلسطین اشغالی برای مقابله با جنبش های مقاومت و کشورهای ضد صهیونیستی موضوع تشکیل جنبش های به ظاهر اسلامی را به عنوان تنها راهکار ضربه زدن به همگرایی شیعی و سنی مطرح کرد بندر بن سلطان اعتقاد داشت که تشکیل گروهک های تروریستی با رویکرد تکفیری تقابل میان شیعه و سنی در منطقه را تشدید خواهد کرد لذا ابتداد ابوبکر البغدادی سرکرده گروهک تروریستی داعش به مدت دو سال زیر نظر افسران سازمان سیا و موساد آموزش جنگ نرم و ج نگ شهری را طی کرد.
وی می افزاید: به نظر می رسد با توجه به وابستگی مالی داعش به عربستان احتمال کمتری وجود دارد که این گروهک به عربستان حمله کند اما با توجه به وجود اختلاف میان داعش و سایر گروهک های تروریستی به نظر می رسد که داعش در دراز مدت مانند القاعده با عربستان دچار اختلاف خواهد شد. از آنجایی که نگرش سرکرده های داعش کاملا تکفیری و سلفی است لذا این مجموعه با شیوه های حکومتی پادشاهی مخالفند و ممکن است در آینده مسیر خود را از عربستان جدا کنند.
به هر حال با نگاهی به حوادث پرشتاب منطقه به خوبی می توان دریافت که گروهک داعش گرچه از حمایت های گسترده سعودی ها برخوردار است اما با توجه به اینکه تفکر این گروهک به گونه ای است که تفکر مخالف را بر نمی تابد و دوست و دشمن نمی شناشد و به دنبال توسعه منطقه نفوذ خود است بنابراین سعودی ها نیز مانند دیگران از گزند این گروهک در امان نیستند به ویژه که در خطوط مقدم داعش اتباع سعودی قرار دارند که سودای بازگشت به عربستان را دارند. عربستان هم اکنون در دایره خطر قرار گرفته است. داعشی های که هم اکنون از نظر مالی بسیار قوی شده اند به دنبال خرید سلاح و جذب تروریستهای بیشتر برای توسعه منطقه نفوذ جغرافیایی خود هستند که بدون تردید منطقه تحت حاکمیت حامیان مالی و تسلیحاتی سابق دور از نگاه آنها نیست.
اگر از منظر نظریه بازیها بخواهیم کنش و رفتار گروههای تروریستی به طور عام و داعش به طور خاص را مورد ارزیابی و بررسی قرار دهیم نمی توان ماتریس مشخصی به مانند یک کشور(دولت-ملت) برای آن متصور شد. به این معنا که وقتی بخواهیم با چنین گروههای وارد یک بازی و یک کنش(جنگ، مقابله و یا حتی همراهی) شویم برای این گروههای نمی توان به سادگی "سود" و "زیان" تعریف کرد و بر اساس آن نوع کنش و واکنش خود را تعریف کرد. برای نمونه این گروهها سرزمین خاص و مشخصی ندارند که در محاسبات خود آنرا لحاظ کنند و نگران از این باشند که احیاناً سرزمین آنها مورد تهدید یا هجمه قرار گیرد.
از اینرو وقتی یک بازیگر در مقابل و یا حتی در مقام همراهی و دوستی با آنها قرار می گیرد نمی تواند به درستی بر اساس محاسبه سود و یا زیان ارزیابی درستی از نوع کنش و واکنش آنها برآورد کند. بر این اساس اگر بای شطرنج را مثال بیاوریم اگر یک طرف بازی گروههای تروریستی باشند نباید توقع داشت که حرکت اسب و یا سرباز مطابق قواعد شرطنج باشد. این گروهها ممکن است مهره اسب و یا سرباز را بردارند و به جای حرکت دادن ببلعند!
لذا طرفی که حتی در مرحله ای با این گروهها همراهی داشته در صورت بر هم خوردن مناسبات با چنین گروههایی از خطرات آنها در امان نخواهد بود.
دربخش هایی از این گزارش آمده است:
«در میان هیاهو و غوغای دولت اسلامی عراق و شام (داعش) که راهش را به عراق باز و خلیفه ای هم تعیین کرده، چشم اندازی از برآمدن دولتی کاملاً جدید و پردوام از دل این آشفتگی دیده می شود؛ دولت کردستان مستقل در منطقۀ نیمه خودمختار کردستان در شمال عراق، شامل شهر نفت خیز کرکوک که همواره بر سر تسلط بر آن کشمکش بوده و در اولین روزهای هجوم این گروه جهادی، به کمک پیش مرگ ها نجات یافت.
در خاورمیانه، کمتر کسی هم چون "العیزر گیزی زفریر" ( Elizeir Geizi Tsafrir) با این اشتیاق ملی کردها آشنا است. او از مأموران ارشد سابق "موساد" است که در دوران طولانی فعالیتش در مقر این سازمان در اربیل، بیروت و تهران انجام وظیفه کرده و شاهد روابط پریشان کردها با همسایگان ناثبات آنها بوده است.
در روزهای شکل گیری انقلاب ایران، او در مقام رییس مقر موساد در تهران، عملیات خروج هزار و 500 اسراییلی را سازماندهی کرد.
زفریر در اواخر دهۀ 60 و اوایل دهۀ 70 میلادی، یعنی زمانی که اسراییل، کردها را در مبارزه علیه دولت مرکزیِ عراق یاری می کرد، در این کشور حضور داشت. در آن روزها، او رابطه ای شخصی با "ملا مصطفی بارزانی" رهبر کردها و دو پسرش، ادریس و "مسعود" رهبر فعلی منطقۀ کردستان آغاز کرد. عکس هایی از آن روزها که زفریر اجازۀ انتشارشان را برای اولین بار به ایران وایر داد، نمایانگر رابطه ای تاریخی بین اسراییل و کردها است.
این عکس ها نشان می دهند که رهبران کرد در خانه خود چه احساسی نسبت به سیاستمداران و سران نظامی و اطلاعاتی اسراییل داشته اند.»