در نهادینه کردن ارزشهای اسلامی
در مدارس
تهیه کننده : سید احمد موسوی
آموزشگاه : شهید شریف زاده
منطقه : کرانی
پاییز و زمستان 88
فهرست مندرجات
- چکیده
- پیش گفتار
- مقدمه
- متن :
الف – فراگیر
ب - تربیت
ج - معلم
- نتایج و راهکارها
- فهرست منابع و مآخذ
چکیده
چکیده : در این مقاله نقش نظام تعلیم و تربیت در نهادینه کردن ارزشهای اسلامی مورد بحث قرار گرفت . اولین کار مهم برای این امر ، شناخت فرآگیر و خصوصیات وی عنوان شد که به 3 دسته ی :کودک ، نوجوان و بلوغ تقسیم می شدند .سپس تعریف تعلیم و تربیت که تعلیم به معنای دانا کردن و تربیت به معنای پرورده ساختن عنوان شد . توجه به اصول و مایه های درونی تربیت با توجه به ارزشهای اسلامی ذکر شد . ارزشهای دینی و اسلامی باید در محتوای برنامه های درسی به کار برده شود ، نه اینکه فقط در دروسی مانند دینی وقرآن بیاید ، بلکه در دروسی مانند ریاضی ، علوم و فارسی و ... نیز باید این مفاهیم و ارزشها آموخته شود .
ویژگی های یک معلم خوب و اسلامی بیان شد که عبارت بود ند از : داشتن شخصیت اصیل و صادق ، توانایی فن تدریس ، سواد کافی . معلمین دینی نباید جدا از سایر معلمین باشند ،بلکه باید معلمین همه ی دروس از نظر ایمان و عمل در حدی باشند که الگوی فراگیران گردند . مثلا معلم ریاضی و ... باید از نظر سواد و مهارت و همینطور تقوا الگو باشند ، که این تاثیر گذاریش بیشتر از تاثیر یک معلم پرورشی است .
پیش گفتار
پیش گفتار :آموزش و پرورش به عنوان نهادی با کارکرد های جامعه پذیری ، فرهنگ پذیری ، آموزش علوم وفنون ، با بهره گیری از مواریث دینی و فرهنگی در کنار یافته های علمی اندیشمندان و صاحبنظران بیشترین مسوولیت را در قبال ایجاد مهارتها و توانمندیها ، انتقال ارزشهای دینی و ملی به دانش آموزان بر عهده دارد . این نهاد به منظور رفع کاستی ها و خلا های موجود برنامه های درسی در طول یک دهه ی گذشته طرح ها و برنامه های متنوعی را در مدارس که به باور صاحبنظران و اندیشمندان ، دوره ی شکل گیری شخصیت و مناسبترین زمان برای ایجاد و تقویت ارزشهای اسلامی و مهارتهای لازم برای زندگی اسلامی است ، اجرا نموده است .
آموزش و پرورش باید به دنبال ایجاد زمینه جهت رشد فضائل اخلاقی و تقویت بینش و مهارت دانشمندان و رشد همه جانبه ی متناسب با آموزه های دینی و پویایی فرآیند یاددهی – یادگیری در جهت نهادینه کردن ارزشهای واقعی اسلامی باشد .
مقدمه : آدمی همیشه در پی آن بوده که معمای حیات را بداند ، تعبیری برای حوادث عالم قایل شود ، از مقدرات بشری سر در بیاورد و برای جهان و موجوداتش علتی پیدا کند . جوابگوی این سوالات دین بوده است که پیوسته طریقی برای تعبیر گیتی و حوادث آن به دست می دهد و زندگی را برای آدمی با معنا می سازد . پس منتهای همه ی فهم و تفسیر خداوند است و توجه به خدا یعنی توجه به هستی و توجه به دین یعنی غایت داشتن هستی و آمادگی برای زیستن . پس هر تربیتی که جنبه یا مایه ی دینی ندارد ناقص و صوری و بی دوام است .
متن : نقش نظام تعلیم و تربیت در نهادینه کردن ارزشهای اسلامی در مدارس
همه می دانیم تعلیم وتربیت مهمترین نقش را در تربیت نسل آینده برعهده دارد . این نهاد می تواند افرادی مفید ، مسوولیت پذیر ، باایمان و متعهد یا بی قید ، لاابالی و بی ایمان و بی سواد بار بیاورد . اما چگونه نظام تعلیم و تربیت می تواند افرادی بر اساس ارزشهای اسلامی تربیت کند را ذکر می کنیم . ما در این مقاله 3 بعد مهم تعلیم و تربیت را شرح می دهیم : الف – فرآگیر ب- تربیت ج – معلم .
الف – فرآگیر : برای تربیت بهتر و متناسب با ارزشهای اسلامی باید اول فرآگیر را خوب شناخت .
مشخصات فرآگیران : دانش آموزان از نظر سنی به 3 دسته تقسیم می شوند :
1- کودک(6 تا 10 ساله ): مشخصات کودک عبارت است از : ازنظر بدنی ضعیف ، از نظر روحی بین دو بلوغ روانی است ، از نظر اخلاقی دارای صفات ارثی و اثر دامان مادر ، از نظر مالکیت : هیچ به جز اسباب بازی ، و ... . روسو می گوید : غرایز کودک کامل است ولی عقل او برای درک اصول منطقی توانایی ندارد . در پرورش کودک دبستانی ، باید دانش و خرد را هم دوش داشت تا سودمند افتد . حافظه ی تقریری را واسطه ی تحصیل نباید قرار داد . یعنی پایه ی تحصیل حفظ طوطی وار نباشد . موضوع تحصیل باید موافق ذوق واستعداد او باشد تا خستگی ایجاد نکند . درس باید از گزیده ها و برجسته ها و قابل هضم ها و مفید عملی زندگی و فردای فرزند و جامعه باشد .
بلاهایی که کودک را تهدید می کنند عبارتند از : تنبلی ، احساس حقارت ، دزدی و دروغگویی .
2- نوجوان : دوره ی قبل از بلوغ را دوره ی نوجوانی می گویند . در پسران 10 تا 14 سالگی و در دختران 10 تا 12 سالگی . مشخصات نوجوان عبارت است از : افزایش تمایلات جنسی ، مبارزه بین عقل و نفس ، فزونی هیجان ، خودنمایی احساسات ، بالا رفتن قدرت تخیل و میل به قهرمان شدن .
اقدامات بد نوجوان : بزه کاری ، اعمال جنسی تعمدی ، عدم انجام تکالیف درسی، آشفتگی خلقی مداوم ، گوشه گیری متوالی ، ظهور بیماری های روانی .
از جمله راههای پیشگیرانه می توان به : ابراز علاقه به نوجوان ، محیط گرم خانوادگی ، سیستم تربیتی منظم ، صادق بودن و ... ، در کل طریق تعدیل را پیش گرفتن اشاره کرد .
3- بلوغ ( پایان نوجوانی ) : مشخصات این دوران : یافتن شخصیت ، معنا یافتن اعتقاد ، تمیز دادن خیر و شر و ... را نام برد . در این نقطه کار تربیت و تادیب تمام می گردد و شخصیت شکل می یابد .
ب- تربیت : ابتدا تعریف تعلیم و تربیت . تعلیم یعنی دانا کردن و تربیت پرورده ساختن است . تعلیم وتربیت نباید تنها برای گذران زندگی باشد ، بلکه باید آموختن آن چیز هایی باشد که برای زندگی با معنا و صالح و بر اساس مصلحت و حسن عاقبت باشد . در مورد تعلیم و تربیت امام معصوم می فرماید : خذ عنا (تعلیم ) و تکن منا ( تربیت ) . طرح اساسی اسلام درباره ی تربیت بر بنیاد تعریفی است که از انسان دارد ؛ آنگونه که استعداد شدن دارد و آنگونه که باید باشد تا آنگونه بودن و شدن ، لایق باشد .معنای تربیت این است که پرورش حقیقی در واقع نو ساختن کاربرد تجربه ی حیاتی خود آدمی است . ( جان دیویی ) .1
جنبه های تربیت : 1- جنبه ی روحی 2- جنبه ی اجتماعی و تناسب با وضع زندگی محیط .
اصول عمومی تربیت : اصول عمومی تربیت که در آن به همه ی جنبه ها توجه شود عبارتند از : 1- رشد قوای دماغی به موازات قوای جسمی 2- فرآگیری فن زندگی در اجتماع و سازگاری با محیط . 3- تامین قدرت اراده و قوت غرایز و عواطف 4- ارتباط با خانواده و اتکای به آن .
علومی که می توانند در تربیت کمک کنند عبارتند از : روان شناسی و جامعه شناسی . تربیت باید متعهد پرورش موجودی فعلی شاگرد باشد و این امر بدون شناختن شاگرد میسر نیست .
مایه های درونی لازم برای پرورش عباتند از: - فطرت سالم ، کنجکاوی ها ، علایق و حس غرورِ پذیرای هدف .
اما برای اینکه تعلیم و تربیت بتواند به خوبی ارزشها ی اسلامی را در مدرسه و میان دانش آموزان اجرا کند باید به پیشنهادهای اسلام درباره ی تربیت توجه کند . این پیشنهادها عبارتند از 1- تعدیل سرمایه و کار و عدم تجمع ثروت . 2- بالا بردن ارزش انسانی و اخلاقیات 3- توجه به پرورش فرزند 4- ایجاد حکومتی خاص که منافع جامعه را بر منافع شخصی و طبقاتی و قبیله ای مقدم بدارد . 5- تبلیغ صحیح اعمال نیکو 6- بهبود نسل و سرشت افراد ، از راه اصلاح ازدواج ها . 7- صداقت بزرگتران خانواده و جامعه و مطابقت ظاهر و باطن .
وسایل سمعی و بصری : در تعلیم و تربیت صحیح استفاده از وسایل و رسانه های سمعی وبصری جایگاه خاصی دارد که از هر کدام باید متناسب با موضوع ، سن و ... استفاده کرد .از قبیل : تصویر ، فیلم ، کتاب و مجله ، نمایش نامه و مطبوعات ، رادیو و تلویزیون و ... .
عوامل درونی انسانی که در پرورش دینی و اسلامی فرآگیران موثر است عبارتند از : 1.- سیر در آفاق و انفس 2- تفکر وتدبر - تعقل و استدلال . 3- عبرت آموزی 4- نتایج دریافتی از تجارب زندگی .
اصول کلی تربیت دینی : اصول کلی تربیت دینی که در تعلیم و تربیت مورد توجهند به شرح ذیل اند:
اصل اول :توجه به طبیعت کودک و رشد بدنی و فکری او و در نظر گرفتن قوانین روان شناسی .
اصل دوم : متوجه کردن کودک به مبدا و معاد و ایمان به خدا و روز جزا .
اصل سوم : استفاده از وسایل سمعی وبصری .
اصل چهارم :تحریک احساسات و عواطف دانش آموزان به سوی کمال و حق .
اصل پنجم : علاقه مند کردن فرآگیران به انجام فرایض و آداب دینی و مذهبی .
اصل ششم : تحول تمایلات
اصل هفتم : نظم عواطف .
از قواعد دیگر مانند : اصل محبت ، اصل تشویق ، اصل سندیت والدین ، اصل اعتدال در تکلیف ، اصل پیرایش محیط فرزند ، نیز می توان نام برد .
فضای مساعد پرورش اسلامی : 1- فضای خانواده و والدین ، چراکه فراگیر شب و روز با آن در تماس است . در این فضا محبت خانوادگی و خدایی باید وجود داشته باشد . 2- فضای دوم ، نماز است . 3- فضای سوم ، خانه ی خدا ،یعنی مسجد (این فضا ، فرآگیر را به اجتماعی آشنا می سازد که آنان را هدفی مقدس جمع داشته است . ) 3- فضای چهارم : مجالس مذهبی . 5- فضای پنجم دیار افراد سلیم النفس و صاف دل . 6- فضای ششم : نگاه به آسمان صاف در بلندی ها و قرار گرفتن در میان دشت وسیع و ... .
شایسته است که از همان سال های نخستین زندگی کودک ، آماده ی پرورش دینی و اسلامی او شویم ، تا هسته های عقاید در نهاد او رویانده گردد. یکی از متخصصین روان شناسی می گوید :"در مدارس ما به اطفال
حس مذهبی و ایمان را پرورش نمی دهند . درست است که دروس قرآن و دینی دارند ، اما چون متضمن قبول و فهم نیست و محیط و معلم نیز مناسب نیست ، تولید ایمان نمی کند . پس از پایان کلاس ها ، فراگیر با خود می گوید : درس اسلام و دین را خواندم و دانستم ، چیزی که مرا جلب کند نداشت . پس قضاوت می کند که : دین آرام بخش درون نیست ، تعالی دهنده ی روح و فکر نمی باشد ، بهتر کننده ی عمل و صفت هم نیست ، بلکه اصولادین دل چسبی ندارد و این بزرگترین خطری است که از درس دینی در مدارس ما حاصل می شود . اگر دین در دل جای نگرفت و مطلوب نیامد ، بیزاری ایجاد می کند و اصل زندگی به خطر می افتد . اساس کار آموزشهای دینی و اسلامی دوران کودکی ونوجوانی است . "1
وسایل آموزشی مناسب دین و ارزشهای اسلامی ، برای کودکان دیدنی ها بیشتر و شنیدنی هاکمتر مفید هستند . برای نوجوانان دیدنی و شنیدنی برابر هم و برای جوانان دیدنی و شنیدنی کمتر و خواندنی بیشتر مفید هستند . قرآن نیز از طریق استفاده از داستانها و تمثیلات بیشتر به تبلیغ اسلام می پردازد .پیامبر می فرماید : انَ القرآن َ نزلَ علی خمسه و اوجه ؛ ... فاعتبروا بالامثالّ"
ج – نقش تربیتی معلم : دستگاه آموزش و پرورش در هر کشوری جزو دستگاه های توسعه آفرین و تسهیل کننده ی مسیر تحول می باشند . در واقع بنیادی ترین مجموعه در بین عناصر یک نظام را دستگاه تعلیم و تربیتی آن نظام تشکیل می دهد . رشد و تعالی هر کشوری را می توان از میزان اهتمام و باورهای فکری و عملی آن کشور نسبت به آموزش و پرورش دریافت . در بین مولفه های تاثیر گذار آموزشی و پرورشی به معلمان و مربیان برجسته ترین و ذی نفوذترین عناصر می باشند .
برای معلمان قدرتهای چهارگانه ای عنوان داشته اند که عبارتند از : 1- قدرت علمی – تخصصی 2- قدرت شخصیتی 3- قدرت حقوقی: ( مجموعه قوانین و مقرراتی که به حمایت از معلم اشاره دارد ) .4- قدرت اجتماعی معلم : (به پایگاه و جایگاه معلم درجامعه اشاره دارد ). از میان قدرتهای ذکر شده ، قدرت شخصیتی و رفتاری تاثیر عمیق تری دارد .حضر ت علی (ع) می فرماید : " هرکه خود را پیشوای مردم قرار دهد باید بیش از آموزش دیگران به آموزش خود بپردازد و به جای زبان بارفتار و روش زندگی اش به تربیت دیگران بپردازد .
یکی از رویکردهای مهم برای تربیت ، نظریه ی یادگیری اجتماعی (Lerning Theory Social) یایادگیری مشاهده ای (Observaiton Lerning) آلبرت بندورا است . فرآیندهای یادگیری مشاهده ای بدین شرح است : 1- توجه : یعنی توجه کردن به رفتار الگو .2- یادداری (Retention) : یعنی سازماندهی شناختی ، دوباره گوش دادن ، رمزگردانی وانتقال اطلاعات سرمشق به حافظه ی بلندمدت .3- فرآیند تولید (Production) : عبارتست از تبدیل مفاهیم نمادین یا بصری رویدادها ی مشاهده شده به رفتار آشکار . 4-انگیزش (Motivation): یعنی اگر فرد احساس کند رفتاری که مشاهده می کند با اهمیت است، بهترآن «را یاد می گیرد . دیدگاه بندورا درشکل زیر نشان داده شده است .
ویژگی های یک معلم اسلامی : معلم اسلامی علاوه بر اینکه خود باید مومن باشد ، دارای این ویژگی ها نیز است : 1- دارای شخصیت اصیل ، صادق و موثر است . 2- فن تدریس راخوب بتواند . 3- داشتن سواد کافی .
معلمان باید الگو باشند تا زمینه ی پذیرش و شکل گیری شخصیت را در فرآگیران فراهم آورند . به نظر پائولو فریره :"هر آموزش و پرورشی که بدون ارتباط با نیاز خودانگیخته ی دانش آموزان باشد ، دیر یا زود از قلمرو زندگی آنها خارج می شود. "
نتایج و راهکارها
نتایج : با توجه به مطالب و مباحثی که شد می توان این نتایج را گرفت که برای نهادینه کردن ارزشهای اسلامی در مدارس ، اولا ، باید فرآگیر و خصوصیات او را به خوبی بشناسیم و از علوم وفنون نوین مثل روان شناسی و جامعه شناسی ، در کنار علوم تربیتی و دینی بهره ببریم . ثانیا ، اصول و مبانی و جنبه های مختلف تربیت را در نظر بگیریم و فرآگیر را در همه ی ابعاد تربیت بکنیم . ثالثا ، از معلمین شایسته ، مومن و باسواد بهره بگیریم .
راهکارها ( پیش نهادها) :
1- مدرس درس تعلیمات دینی و قرآن مجزا از معلمین دروس اصلی مدرسه نباشد .( یعنی باید معلمین دروس اصلی از نظر پاکی و تقوی نیز خوب باشند و این دروس را تدریس نمایند .)
2- اختصاص دروس و ساعات فوق برنامه به ارزشهای دینی و اسلامی ، علاوه بر ساعات رسمی دروس .
3- حذف نمره از دروس دینی و تربیتی و کیفی کردن این دروس .
4- غنی کردن دروس اصلی به محتوای ارزشهای اصیل اسلامی و انسانی .
5- الگو بودن همه ی معلمین از نظر علمی و مذهبی و انسانی . ( دانش آموزان ارزشهای دینی را از معلمان باسوادتر بیشتر جذب و درک می کنند تا معلمین کم سواد .)
6- انتخاب معلمین پرورشی از معلمان باسوادتر و مومن در عمل ، نه فقط مومن ظاهری.
7- وجود سازمان هایی جهت تهیه ی کتاب مناسب تعلیم و تربیت دینی که جوابگوی سوالات و اشکالات کودکان و نوجوانان و جوانان باشد .
8- انتخاب معلمین از میان بهترین استعدادها .
9- توجه بیشتر به جنبه ی آموزشی دروس دینی به جای توجه به جنبه ی ارزشیابی آن .
فهرست منابع و مآخذ
1- مظلومی ، رجبعلی ، گامی در مسیر تربیت اسلامی ، ( از کودکی تا بلوغ ) ، نشر آفاق ، تهران، جلد1 ، چاپ دهم ، 1386.
2- مظلومی ، رجبعلی ، گامی در مسیر تربیت اسلامی (مبانی تربیتی ) ، نشر آفاق ، تهران ، جلد 2،چاپ چهارم ، 1386.
3- مظلومی ، رجبعلی ، گامی در مسیر تربیت اسلامی (راهنمای معلمان ) ، نشر آفاق ، تهران ، جلد3 ، چاپ دوم ، 1386.
4- سازمان بسیج دانش آموزی و فرهنگیان ، مجله ی فرهنگیان بسیجی ، تهران ، سال هفتم ، مهر و آبان 1388 .
5- کریم زاده ، اسماعیل و ... ، آموزش آداب و مهارتهای زندگی اسلامی ، نشر یادمان هنر اندیشه ، تهران ، چاپ اول ، 1388.
"پایان"
دلایل اهمیت دوره ابتدایی نسبت به سایر دوره ها
1-ویژگی ها و شرایط سنی کودکان (بدنی ، ذهنی ، عاطفی ، اجتماعی و...)
2-آمادگی بیشتر کودکان برای یادگیری
پیامبر اکرم که درود خداوند بر اوباد فرموده اند: اَلعِلمُ فِی الصِّغَر کَالنَّقشُ فِی الحَجَر یعنی علم آموزی در سنین کودکی مانند حک نمودن حروف بر روی لوح های سنگی است.
3-بالا بودن انگیزه و علاقه آنان به آموختن، جستجوگری ، پرسشگری ، کسب شناخت با توجه به گرایش فطری شان
4-شکل گیری شخصیت دانش آموزان به خصوص تصورات آنان نسبت به معلم ،کتاب ،مدرسه ،آموختن و...
5-انجام بیشتر تغییرات در ابعاد کیفی
بسمه تعالی
مقدمه:
بررسی وقایع و حوادث تاریخی و انقلابهای مردمی در سراسر جهان بیانگر این نکته است که هر گاه حکومتی از پشتوانه مردمی قوی و مناسب برخوردار باشد نه تنها به راحتی خواهد توانست مشکلات را پشت سر گذاشته و با تهدیدات مقابله نماید، بلکه حضور مردم در صحنه و پشتیبانی از حکومت میتواند بقاء و حیات آن را در برابر انواع تهدیدات داخلی و خارجی نیز ، تضمین نماید.
دستیابی به این ویژگی یعنی برخورداری از حمایت مردمی در گرو رهبری صحیح و هدایت درست مردم در جهت رسیدن به مطلوبها و هدف غایی و نهایی است و آنگاه که این حرکت از ویژگیهای معنوی و دینی نیز برخوردار باشد، دستیابی به اهداف تسهیل و هیچ عاملی هر قدر هم قوی، نمی تواند باعث یأس و نومیدی در مردم و یا مانع از پیشرفت و توسعه کشور شود.
با بروز انقلاب شکوهمند اسلامی ، این دگرگونی و تغییر بنیادین در ساختار حکومتی ایران ایجاد و مردم توانستند با اتکاء به اراده الهی و با مشارکت و پشتیبانی یکدیگر و تحت رهبری داهیانه روحانیت همیشه بیدار، از این موهبت الهی برخوردار شوند.
همزمان با این تغییرات و متناسب با نیاز انقلاب، نهادهای انقلابی یکی پس از دیگری پا به عرصه وجود گذاشتند و سپاه و بسیج بعنوان یکی از اصلیترین و اثرگذارترین این نهادها، نقش مهمی را در جهت حفظ دستاوردهای این پدیده بزرگ اسلامی ، بر عهده گرفتند.
تشکل مردمی بسیج از همان ابتدای تولد توانست با حضور در صحنههای مختلف، قابلیتهای متعددی را از خود بروز دهد، بهطوری که پس از پشت سر گذاشتن بحرانهای انقلاب بهویژه جنگ تحمیلی، بهتدریج با گرایش به سمت تأمین سایر نیازمندیهای کشور، دامنه فعالیتهای آن توسعه یافته و از یک سازمان با محوریت نظامی و امنیتی به یک سازمان چند منظوره با توانمندیهای مختلف در عرصههای گوناگون نظامی، امنیتی، اجتماعی، اقتصادی و بهویژه فرهنگی تبدیل شد.
در تداوم این حرکت مقتدرانه ماهیت غیر نظامی بسیج متناسب با نیاز روز کشور، بر ماهیت نظامی آن برتری یافت و بهعنوان الگویی موفق در صلح و سازندگی مسئولیتها و مأموریتهای دیگری را نیز بر عهده گرفت.
بدیهی است ورود به عرصه جدید به هیچوجه به معنای غفلت از امکان بروز تهدیدهای نظامی و امنیتی و حفظ آمادگیهای دفاعی نیست بلکه گویای این نکته است که بسیج میتواند به هنگام نیاز در کوتاهترین زمان ممکن خود را با شرایط جدید تطبیق دهد.
به همین منظور در این مجموعه تلاش خواهد شد تا دانش پژوهان عزیز بیش از پیش با قابلیتهای مذکور و همچنین کارکردها و عملکردهای بسیج در زمان صلح و سازندگی آشنا بشوند.
فصل اول – نقش مردم در حکومت اسلامی از دیدگاه آیات و روایات
از نگاه اسلام، انسان موجودی است اجتماعی و دارای اختیار که زندگی او محدود به زندگی دنیوی نمیشود، او میتواند با انتخاب راه درست تا آنجا پیش رود که شایسته لقاءا… باشد و یا با ورود به مسیر انحراف پا در ورطه نابودی نهاده و نه تنها زندگی خود بلکه زندگی سایر انسانها را نیز در معرض خطر قرار دهد.
به همین دلیل است که جوامع انسانی برای اداره امور خود، نیاز مند نظام و سازمان اجتماعی هستند زیرا امیال و خواستههای انسانها با یکدیگر متفاوت است، گروهی با اطاعت از امیال و خواستههای نفسانی و زیر پا گذاشتن حقوق دیگران سعی دارند تا همه چیز را در انحصار خود قرار دهند و گروهی نیز در مسیر صحیح گام برداشته و یا حتی مانند پیامبران و ائمه(ع) پیوسته نقش رهبری را بر عهده داشته و به هدایت مردم پرداختهاند.
این موضوع بهحدی دارای اهمیت است که تحمل وجود یک حکومت حتی جبار را بر فقدان حکومت ترجیح میدهند، اما طبیعی است جامعهای سعادتمند خواهد بود که از نظامی مردمی برخوردار بوده و واجد تمام شرایط یک زندگی در شأن انسانیت انسان باشد.
نقش مردم از دیدگاه آیات و روایات:
همانگونه که اشاره شد اسلام نقش ویژهای را برای مردم در حکومت اسلامی قائل شده است و در آیات و روایات بسیاری به این موضوع پرداخته است، اما طبیعی است که این تعامل را تابع ضوابط و قوانین خاص دانسته و توجه به این مقررات را ضروری بیان کرده است.
نظر قرآن در مورد نقش مردم در حکومت:
در قرآن بارها با بیان مختلف از مردم ونقش آنان در اداره جامعه یاد شده است و همواره بر ضرورت توجه به آرای عمومی البته تا آنجا که در راستای مصالح جامعه بشری باشد، تأکید شده است. از جمله در آیه۱۵۹ سوره آل عمران خطاب به رسول خدا (ص) میفرماید : … و شاورهم فی الامر… که اشاره به مشورت کردن پیامبردر امور جامعه اسلامی بویژه در امور مربوط به جنگها دارد و این در حالیستکه پیامبر اسلام (ص) با اتکا به علم و ارتباط الهی خود اصولاٌ نیازی به مشورت نداشتند، اما به منظور ارج نهادن بر نظر مردم و فراهم نمودن زمینه های بروز و رشد استعدادها و همچنین دخیل کردن آنان در اداره امور مملکت، معمولاً با ایشان مشورت می کردند.
در عین حال قرآن دگرگونی و بروز رشد همه جانبه در هر قومی را مشروط بر آن می داند که انسانهای خواهان تغییر و تحول مثبت و مطلوب، ابتدا ضمیر خودشان را تغییر داده و اصلاح نمایند و به عبارتی اصلاح امور را مستلزم همراهی مردم با آنچه حکومت اسلامی برایشان به ارمغان آورده می داند.
«… ان الله لا یغیر ما بقومٍ حتی یغیر ما بانفسهم…» [۱]
خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نخواهد داد مگر آنچه را در ضمیرشان است تغییر دهند.
در واقع میتوان گفت مشروعیت نظام اسلامی بواسطه الزام آن به رعایت موازین شرعی و احکام دین ایجاد میشود و مقبولیت آن نیز در سایه حضور مردم در صحنه و حمایت از دولت و حکومت اسلامی معنا مییابد.
به این ترتیب در اسلام فعالیتهای اجتماعی و مشارکت مدنی مردم نه تنها یک امکان بلکه یک وظیفه و یک ضرورت تلقی میشود و همه مسلمانان به حکم مسلمانی خویش و بر اساس وظایف دینی، موظفند نسبت به امور مسلمین و اجرای عدالت اجتماعی در چارچوب اصول و ارزشهای اسلامی و ضوابط دینی و قانونی، اهتمام ورزیده و در اداره حکومت مشارکت نمایند.
مشارکت مردم در احادیث و روایات:
ائمه معصومین (ع) نیز همواره بر این موضوع تأکید ورزیدهاند و نهجالبلاغه بهعنوان منبعی سرشار از توصیههای فراوان در این زمینه، بهترین الگوها را برای ایجاد یک حکومت اسلامی، الهی و در عین حال مردمی ارائه میدهد.
همچنانکه در نامه ۵۳ نهجالبلاغه آمده است که:
وَ اٍَِِْنَماعِمادَ الَدین و جِماعَ اْْلمسلمین وَ اْلعده اْﻻَعداءِ اْلعامَه مِنَاْلا’مه فَلَیَکن صَغوکَ لهم وَ میلَکَ مَعَهم
« استوانههای استحکام بخش دین، مرکز ثقل اجتماعات اسلامی و نیروهای عظیم مجاهدان پیکارگر علیه دشمن در مرزبانی از نوامیس الهی و انسانی، عامه مردم هستند، بنابراین باید به اینان گرایش داشته وهوادار و طرفدار اینان باشی»[۲]
و در خطبه ۳۴ نیز در مورد وظیفه ونقش متقابل مردم و حکومت میفرماید:
وَ اَما حَقی عَلَیکمْ فالوَفاءِ بالبیعه و النصیحه فی المشهد و المغیب
« و اما حق من بر شما وفاداری به بیعتی که با من کردید و نصیحت و نظارت همگانی نسبت به من و یکدیگر چه در حضور و چه در غیاب است»[۳]
همچنین آن حضرت در فرمان تاریخی خود به مالک اشتر که به عهدنامه مالک اشتر معروف می باشد، فرموده
است:
«با دانشمندان زیاد به گفتگو بنشین و با حکما و متخصصان نیز بسیار به بحث بپرداز ، این بحث و گفتگوها درباره مسائلی باشد که بوسیله آن کشورت و آنچه موجب قوام کار مردم پیش تو بوده سامان می گیرد».[۴]
این توصیه نیز به موضوع دیگری از نحوه مشارکت مردم یعنی استفاده از نظر، تخصصی و تجربه صاحبنظران و متخصصین و اندیشمندان پرداخته است.
در بخش دیگری از عهدنامه مذکور با اشاره به گروههای مختلف موجود در جامعه و ضرورت تعامل و همکاری آنان برای اداره امور، می فرمایند:
« ای مالک بدان که مردم به گروههایی تقسیم شده اند، کار هیچ دسته ای جز بوسیله دیگری اصلاح نمی شود و هیچ دسته ای از دسته دیگری بی نیاز نیست»[۵]
سپس این گروهها را به هفت دسته شامل: لشکریان خدا (نظام دفاعی حکومت)، نویسندگان عمومی و خصوصی (صاحبان اندیشه و فکر و متخصصین)، قضات عدل (سیستم قضایی)، کارگزاران اصناف و خدمات (دولت)، اهل خرید و مالیات (اعم از کسانی که مسلمانند و یا در پناه اسلامند)، تجار و صنعتگران(صاحبان سرمایه و صنعت) و قشر پایین (یعنی نیازمندان و مستمندان) تقسیم نموده و با بیان اینکه خداوند برای هر یک از آنان سهمی را قرار داده، در بخشی دیگر از نامه اضافه می کند:
« از طرفی قوام سپاه ممکن نیست مگر بوسیله خراجی که خدا از مال توده های مردم بیرون می کشد، زیرا سپاه اسلام با خراج برای جهاد با دشمن تقویت می شوند و برای اصلاح کار خود به آن تکیه می زنند و با آن نیازمندیهای خویش را مرتفع می نمایند» [۶]
از این مطلب اینگونه استنباط می شود که کمکهای مالی مردم که در قالبهای مختلف مانند پرداخت خراج، خمس و زکات و یا مالیات انجام می شده نیز نوعی دیگر از مشارکت مردم در اداره حکومت بشمار می رود، زیرا امام در ادامه بحث می فرماید:
«این دو گروه (سپاهیان و مردم) نظام نمی گیرند جز با گروه سوم که «قضات» و. «کارگزاران دولت» و «منشیان» هستند، زیرا این گروه، قراردادها و معاملات را استحکام می بخشد و تمام این گروهها بدون «تجار» و «پیشه وران» پایداری ندارند، چون آنها به امید سود گردهم می آیند و نیازهای دیگر اصناف را با دست و بازوی خود تامین می کنند که در امکان دیگران نیست.
سپس قشر پایین نیازمندان و از کار افتادگان هستند که حق این است که از کمک و همکاری دیگران بهره مند شوند.برای تمام این گروهها نزد خداوند گشایشی است و هریک به مقدار اصلاح کارشان بر حاکم حق دارند»[۷]
به این ترتیب در اسلام تعامل و همکاری متقابل دولت و مردم در همه قشرها برای پیشرفت و توسعه همه جانبه و سازندگی و عمران کشور ضروری دانسته شده است.
آیات و روایات متعدد دیگری نیز در این زمینه وجود دارد که وجه مشترک همه آنها تأکید بر توجه به نقش مردم در حکومت اسلامی است، بعبارت دیگر از نظر اسلام حکومت بدون همراهی و پشتیبانی آحاد مردم نمیتواند پایه و مبنای اسلامی داشته باشد و وجود چنین حکومتی تنها در پرتو اجرای عدالت و رعایت موازین شرعی و اسلامی ممکن و میسر خواهد بود.
ضرورت مشارکت مردم در اداره حکومت:
از نظر اسلام استقرار حکومت اسلامی، برقراری عدالت، و حفظ و صیانت از اسلام و توسعه و پیشرفت جامعه، مستلزم مشارکت مردم است، زیرا حکومت بدون همراهی مردم و با وجود تفرقه و تردید در بین آنها، قادر نخواهد بود تمام قدرت و توان دولت را صرف تحقق اهداف خود نماید و به همین دلیل است که دشمنان اسلام پیوسته در تلاشند تا با ایجاد تفرقه بین مردم و رخنه در این اصول، مانع از مشارکت مردم در توسعه و سازندگی کشورهای اسلامی شوند.
مصادیق مشارکت مردم در اداره حکومت در صدر اسلام:
تاریخ اسلام از بدو ظهور اسلام و در زمان امامت ائمه اطهار (ع) سرشار از نمونههای مختلف از مشارکت مردم در اداره حکومت اسلامی بوده است و وجود آیه شریفه ] وَ اَمرُهُم شوری بَینَهُم وَ شاوَرهُم فِیاﻻَمرِ [، که تأکید برمشورت بین مسلمانان دارد، یکی از بارزترین و شاخصترین این نمونهها تلقی میگردد، زیرا شخص پیامبر]e[ و ائمهاطهار]u[ بارها با استناد به این آیه، تصمیمات بزرگی را که نقش اساسی در اداره یا حتی بقاء حکومت اسلامی داشته، اتخاذ کردهاند.
مشورت با مردم و رؤسای قبایل برای جنگ با کاروان حفاظتی قریش در غزوه بدر و یا مشورت با اصحاب برای جنگ در داخل یا خارج از شهر در جریان جنگ احد و یا مشورت با مردم برای تعیین نحوه دفاع از شهر مدینه در جریان جنگ احزاب، که منجر به پیشنهاد سلمان فارسی برای حفر خندق در اطراف شهر و بسیج عمومی برای اجرای این طرح دفاعی یعنی حفر خندق با مشارکت مردم شد، نمونههایی از مشارکت مردم در اداره حکومت محسوب شوند.
مشارکت در جنگهای بین کفار و مسلمانان را میتوان بعنوان بهترین نمونههای مشارکت مردم در اداره بخشی از وظایف حکومت یعنی دفاع از مرزها نام برد و فتح مکه که بدون کمترین خونریزی صورت گرفت نمونهای دیگر از این همکاری و مشارکت میباشد.
تأمین نیازمندیهای مادی و حتی تأمین مسکن مهاجرین توسط انصار در صدر اسلام و ساختن مسجد، حفر چاه و قنات، کمک به مستمندان و یا اعزام مبلغ به نقاط مختلف و مشارکت در تبلیغ و صدور اسلام توسط مسلمانان از دیگر مصادیق مشارکت مردم در اداره حکومت در آن زمان به شمار میروند.
اسلام به عنوان یک دین کامل و متعالی، برای تمامی انسانها از هر جنس و سن و قبیلهای، متناسب با ظرفیتها و توانمندیهای آنان این نقش را تعریف نموده و حتی در جنگها نیز برای زنان نقش و جایگاه خاص خود را پیشبینی کرده است، بطوریکه زنان مسلمان در هنگام بروز جنگها، با انجام فعالیتهای مختلف مانند امداد رسانی و کمک به مجروحین، رساندن آب و آذوقه، انتقال مجروحین و مصدومین و یا حتی ترغیب و تهیج مردان برای دفاع از اسلام و اصول و مبانی اسلامی، به پشتیبانی از حکومت میپرداختند.
از نظر اسلام مشارکت مردم در اداره حکومت نه تنها یک نقش عامه پسند، بلکه یک وظیفه اساسی و انسانی محسوب میشود تا جایی که مردم را موظف به امر به معروف و نهی از منکر در مسائل مختلف بویژه مسائل حکومتی دانسته و از آنان خواسته است تا پیوسته با بکار بستن این اصل الهی، حکومت را از خطر سقوط در مسیر ظلم و استبداد نجات دهند.
بنابراین اولین مشخصه مهم اسلام واقعی، دعوت مردم به حضور در صحنههای مختلف دفاع از منافع و مرزها و توسعه و آبادانی سرزمینهای اسلامی است، بعبارت دیگر مردمی بودن جزء ذات اسلام است و به همین دلیل همواره سعادت و رستگاری انسان را مورد توجه قرار داده و حضور آنان در دفاع از حریم خود و اجرای مقررات و پیمودن مسیر رشد و توسعه و عدالت خواهی را جزء اصول اولیه خود میداند.
با توجه به آنچه گذشت اگر بخواهیم بطور خلاصه به مهمترین مصادیق مشارکت مردم در اداره حکومت در صدر اسلام اشاره نماییم میتوانیم موارد زیر را نام ببریم:
۱- استفاده از نظر مردم و فرماندهان نظامی در مورد چگونگی انجام جنگها مانند آنچه در جنگ بدر، احد و احزاب (خندق) رخ داد.
۲- استفاده از نظر متخصصین، دانشمندان و صاحبان اندیشه و فکر برای اداره حکومت که حضرت علی ]u[ خطاب به مالک اشتر نیز بر آن تأکید کرده بودند.
۳- استفاده از ظرفیتها و امکانات مردمی موجود در اقشار مختلف جامعه برای سازندگی و آبادانی سرزمینهای اسلامی و کمک به محرومین و مستضعفین، مانند احیاء قنوات و حفر چاه توسط مسلمانان، کمک به محرومین،تقسیم دارایی انصار و مهاجرین برای کمک به حکومت در جهت تأمین مسکن و سایر نیازهای مهاجرین و … .
۴- استفاده از کمکهای مالی مردم برای تأمین نیازهای جاری حکومت که پرداخت خراج و خمس و زکات از مهمترین نمونههای آن محسوب میشوند.
۵- تحکیم اقتدار و ایجاد ثبات در امنیت سرزمینهای اسلامی با بهرهگیری از حضور مردم در عرصههای مختلف دفاع از اسلام مانند عملیات فتح مکه و حمایتهای مردم از پیامبر اسلام]e[ در برابر دشمنان و دهها نمونه دیگر.
نقش و جایگاه مردم در جمهوری اسلامی ایران:
از آنجا که پایه و اساس جمهوری اسلامی بر مبنای اصول اسلامی و تبعیت از شرع مقدس اسلام بنا نهاده شده است، بنابراین، همان اصول حاکم در صدر اسلام با نگرشی نو متناسب با نیاز روز جامعه و در قالبی متفاوت، پیشبینی و طراحی شده است.
برای مثال در اصل ششم قانون اساسی چنین آمده است:
« در جمهوری اسلامی ایران، امور کشور باید به اتکاء آراء عمومی اداره شود، از راه انتخاب، انتخاب رییس جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر اینها، یا از راه همهپرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معین میگردد.»
در اصل هشتم نیز متذکر میشود که:
« در جمهوری اسلامی ایران دعوت بهخیر و امر بهمعروف و نهی از منکر، وظیفهای است همگانی و متقابل بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت که البته شرایط و حدود آنرا قانون مشخص میکند.»
به این ترتیب همه مردم علاوه بر نقش محوله در زندگی فردی، در جریان فعالیتهای سیاسی و اجتماعی نیز از طریق رأیگیری و همچنین امر به معروف و نهی از منکر متقابل، نسبت به یکدیگر و دولت به ایفای نقش در اداره حکومت میپردازند.
بنابراین در جمهوری اسلامی، مشارکت مردم با شرکت در انتخابات مختلف از جمله انتخابات ریاست جمهوری، انتخابات مجلس شورای اسلامی، انتخابات خبرگان رهبری، انتخابات شوراهای اسلامی و قبل از آن انتخاب جمهوری اسلامی و رای دادن به قانون اساسی بعنوان مهمترین و تأثیرگذارترین شکل مشارکت، تجسم عینی یافته و با اظهار عقیده و نظر در امور مختلف مملکتی از طریق تشکیل احزاب و گروههای مختلف سیاسی و اجتماعی و یا انتشار انواع نشریات و مطبوعات، برگزاری انواع اجتماعات و جلسات و راهپیماییها توسعه یافته است.
حضرت امام (ره) نیز بارها در سخنرانیهایشان با اشاره به نقش اقشار مختلف جامعه اعم از زن و مرد و پیر و جوان به مصادیق مختلفی از حضور و مشارکت مردم در شکلگیری و تداوم حیات حکومت اسلامی اشاره نمودهاند، از جمله در سخنرانی تاریخ ۲۵/۱/۶۴ میفرمایند:
«… مردم همه حاضرند، چون مردم ما میدانند در صدر اسلام خود پیغمبر و ائمه آنطور فداکاری کردند و مسلمین صدر اسلام با آنکه عددشان کم بود، آنگونه فعالیت کرده و جنگ کردند و کشور ما بحمدا… به حسب نوع و اکثریت غالب افراد این احساس را دارند که برای اسلام و کشورشان خدمت کنند» [۸]
و در سخنرانی ۱۸/۲/۶۲ نیز فرمودند:
« بی سابقه است به مجرد اینکه انقلاب میشود یک عدهای به نام پاسدار، یک عدهای به نام کمیته، یک عدهای بهنام بسیج برای امنیت داخلی و مرزها از خود جوشش کنند و بیسابقه است در یک کشور خود مردم و خود علما و مؤمنین، یک کمیتهای به اسم کمیتهای برای امداد داشته باشند که همشان این باشد که فقرا و مستمندان را در سراسر کشور رسیدگی کنند و امداد کنند اینها برکات اسلام است»[۹]
در واقع به تعبیر حضرت امام (ره) پیدایش نهادهای انقلابی مانند سپاه، بسیج، کمیته امداد، جهاد سازندگی، بنیاد مسکن و سایر نهادهای انقلابی را میتوان جلوهای از مشارکت مردم در اداره حکومت معرفی نمود، نمونههایی که به فرمایش ایشان، کاملاً بصورت خودجوش شکل گرفتند و با کمک به دولت نقش ویژهای را در سازندگی، محرومیتزدایی و دفاع از کشور بر عهده گرفتند.
ایشان پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و قبل از آغاز جنگ تحمیلی در تاریخ ۱۶/۱/۵۸ میفرمایند: «بعد از این مرحله باز کارها داریم و آن ساختن ایران است، همه را باید ساخت» [۱۰]
و در تاریخ ۲۰/۱/۵۸ نیز میفرمایند:
«دوران سازندگی، دورانی که باید از ثمرات انقلابمان مردم محروم و ستمدیده ایران بهرهمند شوند.» [۱۱]
در سخنرانی دیگری در تاریخ ۲۶/۳/۵۸ با تأکید مجدد بر موضوع سازندگی، میفرمایند:
«بحمدا… ملت ما راجع به سازندگی، این مهیا بودن خودشان را اعلام کردهاند، دانشجوهای عزیز، متخصصین، مهندسین و بازاری، کشاورز، همه قشرهای ملت دواطلب برای این است که ایرانی که به طور مخروبه به دست ما آمدهاست بسازند. …. البته آن جاهایی که بیشتر خرابی هست مثل آنجاهایی که روستاها، جاهایی که مساکن عشایر هست، دهات دورافتاده که تقریباً هرکدام از گروهها میآیند شکایت از وضعشان دارند میگویند برق نداریم، خانه نداریم، آب نداریم، بهداری نداریم، آسفالت نداریم و همه هم صحیح میگویند»[۱۲]
ایشان در جای دیگری در تاریخ ۱۵/۴/۵۸ با اشاره به اهمیت حضور مردم در این زمینه، اینچنین بیان میکنند:
«بازسازی و سازندگی جز از طریق تعاون و همفکری میسر نیست و این کشور متعلق به اسلام و همه ملت ایران است و همانگونه که در جنگ کنار هم بودند، در صلح و سازندگی هم باید در کنار هم باشند» [۱۳]
ایشان برخی از مهمترین آثار وبرکات این مشارکت را اینگونه بیان میکنند:
۱- به ثمر رساندن انقلاب اسلامی.
۲- احیاء دین و شعائر و ارزشهای دینی
۳- برقراری امنیت در ابعاد مختلف.
۴- مشارکت در سازندگی کشور.
۵- خنثیسازی توطئه های دشمنان
۶- حمایت از نظام اسلامی.
۷- حضور در دفاع مقدس و پشتیبانی از آن.
در تداوم این تفکر استراتژیک مقام معظم رهبری نیز برای نقش مردم در صلح و سازندگی اهمیت فوقالعادهای قائل شده و در سخنرانی ۳/۸/۶۸ میفرمایند:
«برای بازسازی و آبادانی و عمران سرتاسر کشور، برای تقویت دولت و برای پیشرفت هدفها و برنامه های اقتصادی یی که مسئولان طرح می کنند، همه مردم خودشان را متعهد بدانند.» [۱۴]
و باز در جایی دیگر در پیام تاریخ ۱۰/۳/۶۹ که به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام (ره) صادر فرمودهاند با اشاره به نقش متقابل دولت و ملت میفرمایند:
« دولت و ملت، باید سازندگی کشور را وظیفه یی انقلابی بدانند، با همکاری و با بسیج همه نیروها و استعدادها و مغزها و بازوها، ایران را چنان آباد و پیشرفته بسازند که امید را در دل ملتهای مظلوم زنده کنند».
اما این سوأل مطرح است که در حال حاضر از نظر مقام معظم رهبری سازندگی در برگیرنده چه معانی و مفاهیمی میباشد و نقش بسیج در این زمینه کدام است؟
مراجعه به بیانات و رهنمودهای ایشان بیانگر آن است که ایشان هیچ محدودیتی در موضوع مشارکت بسیج در سازندگی قائل نشده و همواره از بسیج بعنوان یک سازمان دفاعی بازدارنده و چند منظوره که به هنگام نیاز میتوان با ورود به عرصههای مختلف مورد نیاز کشور منشاء خیر و برکت و سازندگی و توسعه کشور در ابعاد مختلف باشد، نام بردهاند.
برای مثال ایشان در یکی از سخنرانیهایشان در جمع اعضای ستاد یادواره شهید فهمیده در تاریخ ۶/۸/۵۸ فرمودند:
« در دوران جنگ، بسیج مال جنگ است، در دوران پشتیبانی مال پشتیبانی، در دوران علم، مال تحصیل و تدریس و در دوران سازندگی، مال سازندگی است»[۱۵]
ایشان در یکی دیگر از سخنرانیهایشان در تاریخ ۲۸/۸/۷۱ نیز میفرمایند:
«بسیج می تواند در میدان سازندگی هم محور باشد و در میدان علم، مقدم بر دیگران قرارگیرد. بسیج در همه جای کشور حضور دارد.»[۱۶]
این روند یعنی جلب توجه به سازندگی و نقش بسیج در این زمینه همچنان ادامه یافته تا جایی که در سال ۸۳ و ۸۴ موضوع سازندگی و محرومیتزدایی را بعنوان یک مأموریت جدید به بسیج محول فرمودند.
با استناد به مطالب فوق و مجموعه بیانات و رهنمودهای ولایت موارد زیر را میتوان بعنوان مهمترین وظایف و کارکردهای بسیج در زمان صلح و سازندگی بر شمارد.
مصادیق مهمترین کاربردهای بسیج در زمان صلح و سازندگی از دیدگاه ولایت:
۱- حضور در صحنههای علمی و تحقیقاتی کشور مانند المپیادهای علمی و یا فعالیتهای تحقیقاتی.
۲- حضور در عرصههای سازندگی در موضوعات مختلف مانند جادهسازی، سدسازی، کشاورزی و … .
۳- حضور در عرصههای محرومیتزدایی و توسعه روستایی مانند ساختن مدرسه، خانه بهداشت و … .
۴- حضور در عرصههای فرهنگی مانند امر به معروف و نهی از منکر و احیاء ارزشهای اسلامی، انقلابی و ترویج روحیه و تفکر بسیجی.
۵- حضور در عرصههای سیاسی و اجتماعی ازجمله حضور در انتخابات و دفاع از دولت و حمایت از دستاوردهای کشور.
۶- حضور در عرصههای امنیتی و دفاعی در زمینه مقابله با توطئههای دشمنان داخلی و خارجی و ایجاد قدرت بازدارندگی.
۷- حضور در عرصههای اقتصادی، تولیدی و تعاونی مانند فعالیت در رابطه با تأمین نیازهای فنی و تجهیزاتی جامعه.
۸- حضور در عرصههای خودکفایی بویژه در بعد کشاورزی و سایر محصولات استراتژیک.
۹- حضور در عرصههای امدادی و مردمیاری مانند کمک به مردم در هنگام بروز حوادث و کمک به از کار افتادگان و سایر موارد مشابه .
۱۰- استفاده از ظرفیتهای فکری، علمی، تجربی، یدی و سایر توانمندیهای نهفته در وجود جوانان و غنی سازی اوقات فراغت آنان.
۱۱- ایجاد روح نشاط و شادی و امید به زندگی بهتر در آحاد اقشار جامعه.
مشارکت برای دفاع از انقلاب و مبارزه با عوامل ستمشاهی، و همچنین حضور پرشور مردم برای کمک به محرومین جامعه، تأمین سوخت و آذوقه مردم بیبضاعت، مشارکت در جهاد سازندگی و اعزام به روستاها و کمک به حفظ امنیت و نگهبانی از دستاوردهای انقلاب پس از سقوط رژیم ستمشاهی و توسعه و گسترش این حضور در زمینه انجام پروژههای مختلف عمرانی، سازندگی ، بهداشتی، کشاورزی و سایر موضوعات، پس از استقرار انقلاب اسلامی از دیگر مصادیق مشارکت مردم در طول حیات انقلاب اسلامی بویژه سالهای اول انقلاب اسلامی به شمار میروند.
نقش زنان در اداره حکومت اسلامی:
همانگونه که قبلاً اشاره شده همه آحاد جامعه از جمله زنان در اداره امور جامعه نقش داشته و بر خلاف تصور و تبلیغ دشمنان، میزان حضور زنان چه در صدر اسلام و چه پس از آن در زمان انقلاب اسلامی از اهمیت ویژه برخوردار بوده است.
امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری نیز با پیروی از سیره نبوی و رفتار علوی همواره بر این موضوع تأکید نمودهاند، زیرا در جریان انقلاب اسلامی و بویژه جنگ تحمیلی، چنانچه شیرزنان میهن اسلامی لحظهای از ایفای نقش خود غفلت میورزیدند، تداوم حیات انقلاب میتوانست با مشکل مواجه شود.
مهمترین مصادیق حضور زنان در اداره حکومت از صدر اسلام تا بحال عبارتنداز:
۱- تهیج و ترغیب مردان برای شرکت در جنگهای صدر اسلام و جنگ تحمیلی پس از انقلاب اسلامی و حفظ و دفاع از شهرها و نگهداری فرزندان و حفاظت از حریم خانواده در زمان غیبت مردان.
۲- حضور در عرصههای مختلف حمایت از نظام و حکومت اسلامی به شکل فردی یا گروهی.
۳- حضور در فعالیتهای امدادی و پشتیبانی از جنگ مانند امدادگری، آبرسانی، پخت غذا و پشتیبانی از جنگ.
۴- حضور در عرصه کار و تولید در سطوح و جایگاههای مختلف.
لازم به یادآوریست این حضور با توسعه علوم مختلف و ضرورت حضور زنان در اداره جامعه بویژه پس از انقلاب اسلامی، شکل بسیار گستردهای بخود گرفت. بگونهای که هماکنون بانوان، در جمهوری اسلامی ایران دوشادوش مردان تقریباً در تمامی عرصهها و صحنههای مورد نیاز کشور حضور داشته و به ایفای نقش میپردازند.
با عنایت به موارد فوق میتوان نقش اجتماعی مردم در جریان انقلاب اسلامی از ابتدا تا بحال را به ۵ دسته کلی بشرح ذیل تقسیم نمود:
الف – فعالیتهای دفاعی و امنیتی مانند (مقابله با عوامل ستمشاهی و ضد انقلاب، ایجاد نظم وانضباط اجتماعی و کنترل رفت وآمدها، مشارکت در جنگ تحمیلی و دفاع از کشور و مرزهای جغرافیایی ایران اسلامی).
ب- فعالیتهای اجتماعی مانند(کمک بهمحرومین و مستمندان، امدادرسانی به مصدومین و حادثه دیدگان سوانح، جمعآوری و هدایت کمکهای مردمی).
ت- فعالیتهای سیاسی مانند ( برگزاری راهپیماییهای مختلف در حمایت از نظام و مسئولین خدمتگذار و افشای چهرههای ضد انقلاب و همچنین شرکت در انتخابات).
ث- فعالیتهای فرهنگی مانند (حضور در صحنههای مختلف فرهنگی و تقابل با تهاجم فرهنگی و ایجاد بیداری عمومی نسبت به توطئههای خارجی).
ج- فعالیتهای عمرانی و اقتصادی مانند (مشارکت در سازندگی کشور در ابعاد مختلف علمی، آموزشی، فنی، خدماتی، کشاورزی و صنعتی).
بکارگیری نیروهای مردمی در سایر کشورها:
آیا میدانید بسیج با مفاهیمی تقریباً مشابه در سایر کشورهای جهان نیز وجود دارد؟
امروزه استفاده از توانمندیهای مردمی در بسیاری از کشورهای جهان، مانند چین، رژیم اشغالگر قدس، کره شمالی، عراق، لیبی ، سوئیس، هلند و بسیاری از دیگر از کشورها بطور جدی مطرح و به اشکال مختلف و با انگیزههای متفاوت مورد توجه قرار گرفته است. حتی آمریکا و شوروی سابق بعنوان کشورهای بهظاهر قدرتمند با تمامی پیشرفتهای تکنولوژیکی در زمینه سلاح و تجهیزات نظامی نیز از بکارگیری این امکان بالقوه غافل نبوده و تدابیر مختلفی را برای مشارکت نیروهای مردمی در امور نظامی وغیرنظامی بکار بردهاند، اما نکته قابل توجه در بکارگیری نیروهای مردمی توسط این کشورها، خصوصیات و ویژگیهایی است که باعث تمایز آنان از بسیج در جمهوری اسلامی گردیده است.
وجود انگیزههای قوی دینی و معنوی و ماهیت چند بعدی بسیج در جمهوری اسلامی که از این سازمان بعنوان بزرگترین ارتش مردمی جهان، یک نیروی مقتدر و چند منظوره در ابعاد مختلف ایجاد نموده، از عمدهترین ویژگیهایی محسوب میشود که برتری فوقالعادهای به بسیج در کشور ما بخشیده است.
برای درک بهتر مطلب ، لازم است ابتدا اشارهای گذرا داشته باشیم به چگونگی بکارگیری نیروهای مردمی در سایر کشورهای جهان و ویژگیهایی که باعث تمایز ارتشهای مردمی این کشورها با بسیج مردمی در جمهوری اسلامی ایران شدهاست.
الف- سیستم بکرگیری نیروهای مردم در رژیم اشغالگر قدس (اسرائیل):
معمولاً هر کشور دلایل مشخصی برای استفاده از توان نیروهای مردمی دارد و با در نظر گرفتن همین دلایل است که میزان و چگونگی استفاده از نیروهای مردمی را مشخص مینماید.
این دلایل را درمورد رژیم اشغالگر قدس میتوان در ماهیت ضد بشری و سیاست کشورگشایی این رژیم جستجو نمود و لذا بطور طبیعی وجود چنین نگرش خطرناکی، دشمنیهای فراوانی را نیز به همراه خواهد داشت.
از همین رو و از بیم تهدیداتی که ممکن است از سوی کشورهای تحت اشغال و سایر کشورهای اسلامی و آزاد اندیش جهان در تقابل با این طرز فکر وجود داشته باشد، بکارگیری نیروهای مردمی در این کشور عمدتاً جنبه دفاعی داشته واجباری میباشد و مردم موظفند در زمانبندیهای منظم خود را به مراکز نظامی معرفی و در آموزشها شرکت نمایند تا در صورت بروز هرگونه حمله متقابل از سوی کشورهای اسلامی ، از وجود این نیروها برای جنگ و در صورت لزوم سایر مأموریتها استفاده شود.
سرپیچی از این اقدام، عواقب سختی را برای اعضای ارتش مردمی این کشور به دنبال داشته و به شدت با آنان برخورد میشود.
شرکت در آموزشهای نظامی از سن ۱۵ سالگی تا ۴۹ سالگی الزامی است و مردم از سن ۱۸ سالگی در چارچوب سازمانهای شبه نظامی سازماندهی میشوند و برای حفظ این سازمان موظفند هرگونه جابجایی محل سکونت خود را فوراً گزارش نمایند.
سازمان نیروهای دفاع منطقهای، سازمان جدناع، سازمان ناحال برای عموم مردم بویژه جوانان و فرماندهی چن برای زنان و دختران از مهمترین تشکلهای نظامی در این کشور میباشند.
همانگونه که توضیح داده شد مأموریت عمده این تشکلها، دفاعی و تخریب فرهنگی کشورها بخصوص کشورهای عربی و اسلامی است.
ب- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در چین:
نیروهای مسلح مردمی چین طی سالهای متمادی نقش سازنده و پر اهمیتی در راستای حرکت انقلابی چین برای دفاع و صلح و سازندگی ایفا نموده است.
نیروهای مردمی این کشور که تحت عنوان میلیشیا از آنان نام برده میشود عمدتاً در سه طبقه جداگانه سازمان یافتهاند که هر یک مأموریتهای متفاوتی را بر عهده داشته و آموزشهای گوناگونی را طی مینمایند.
این نیروها بطور کلی در زمان جنگ وظایف متعددی مانند دفاع محلی و منطقهای، پشتیبانی واحدهای حرفهای نظامی کشور و منطقه و مأموریتهای دیگری مانند تهیه و تأمین بلدچی (راهنما) برای یگانها، حمل و نقل سلاح و تجهیزات، تهیه اطلاعات جنگی و سایر موارد مشابه را برعهده دارند.
در زمان صلح نیز وظیفه اصلی این نیروها مشارکت در فعالیتهای تولیدی، صنعتی، کشاورزی و عمرانی است و به همین منظور سازمان ارتش مردمی چین بصورت دو منظوره طراحی شده است.
ارتش مردمی این کشور به تجهیزات و سلاحهای مختلفی مجهزند که طبیعتاً این وسایل در زمان صلح و سازندگی متناسب با نوع مأموریت تأمین میشوند.
اعضای ارتش مردمی این کشور از احترام فوقالعادهای در نزد مردم برخوردارند.
ج- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در سوئیس:
کشور سوئیس از نظر نیروی دفاعی نسبت به سایر کشورها، دارای وضعیتی کاملاً متفاوت است زیرا این کشور فاقد یک ارتش حرفهای به شکل مرسوم در سایر کشورهاست و لذا برای دفاع از مرزهایش و مقابله با بحران در زمان صلح و جنگ کاملاً متکی بر مردم است.
در این کشور همه پیشبینیها برای تشکیل سریع یک ارتش در زمان نیاز بعمل آمده است و اگرچه آمادگی برای دفاع از کشور در بحرانهای طبیعی مثل زلزله و یا غیر طبیعی مثل جنگ و دفاع غیرنظامی یک وظیفه عمومی است اما این حضور به یک فرهنگ و ارزش تبدیل شده و از قداست و احترام قابل توجهی برخوردار است.
د- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در کره شمالی:
از کشور کره شمالی بعنوان یکی از کشورهای نمونه در بکارگیری نیروهای مردمی نام برده میشود زیرا تمامی مردم این کشور اعم از پیر و جوان در ارتش مردمی آن عضویت دارند و عملاً کشور را به یک پادگان نظامی بزرگ تبدیل کردهاند وبه همین دلیل از کشور کرهشمالی بعنوان دولت پادگانی نامبرده میشود.
یکی از ویژگیهای مهم ارتش مردمی کره، بکار گیری آن در مأموریتهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی است که علاوه بر مأموریتهای دفاعی، به آنان واگذار میشود.
آموزش و آمادگی در این کشور از سنین کودکی با تمرین رژه و آداب و رسوم نظامی آغاز میشود و گارد سرخ جوانان، سازمان واحد مستقل رزمی و سازمان ملیشیای سرخ کره از مهمترین تشکلهای نظامی در ارتش مردمی کره شمالی محسوب میشوند که مأموریتهای چند گانه مردمی کره را در زمان صلح و جنگ انجام میدهند.
ه- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در شوروی سابق:
در کشور شوروی بدون ایجاد یک سازمان خاص، دو مرحله برای بسیج مردم در زمان جنگ پیشبینی شده بود، اما برنامهریزی چندا%۸ر گرفتن همین دلایل است که میزان و چگونگی استفاده از نیروهای مردمی رت۷ مشخص مینماید.
این دلایل را درمورد رژیم اشغالگر قدس میتوان در ماهیت ضد بشری و سیاست کشورگشایی این رژیم جستجو نمود و لذا بطور طبیعی وجود چنین نگرش خطرناکی، دشمنیهای فراوانی را نیز به همراه خواهد داشت.
از همین رو و از بیم تهدیداتی که ممکن است از سوی کشورهای تحت اشغال و سایر کشورهای اسلامی و آزاد اندیش جهان در تقابل با این طرز فکر وجود داشته باشد، بکارگیری نیروهای مردمی در این کشور عمدتاً جنبه دفاعی داشته واجباری میباشد و مردم موظفند در زمانبندیهای منظم خود را به مراکز نظامی معرفی و در آموزشها شرکت نمایند تا در صورت بروز هرگونه حمله متقابل از سوی کشورهای اسلامی ، از وجود این نیروها برای جنگ و در صورت لزوم سایر مأموریتها استفاده شود.
سرپیچی از این اقدام، عواقب سختی را برای اعضای ارتش مردمی این کشور به دنبال داشته و به شدت با آنان برخورد میشود.
شرکت در آموزشهای نظامی از سن ۱۵ سالگی تا ۴۹ سالگی الزامی است و مردم از سن ۱۸ سالگی در چارچوب سازمانهای شبه نظامی سازماندهی میشوند و برای حفظ این سازمان موظفند هرگونه جابجایی محل سکونت خود را فوراً گزارش نمایند.
سازمان نیروهای دفاع منطقهای، سازمان جد ناع، سازمان ناحال برای عموم مردم بویژه جوانان و فرماندهی چن برای زنان و دختران از مهمترین تشکلهای نظامی در این کشور میباشند.
همانگونه که توضیح داده شد مأموریت عمده این تشکلها، دفاعی و تخریب فرهنگی کشورها بخصوص کشورهای عربی و اسلامی است.
ب- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در چین:
نیروهای مسلح مردمی چین طی سالهای متمادی نقش سازنده و پر اهمیتی در راستای حرکت انقلابی چین برای دفاع و صلح و سازندگی ایفا نموده است.
نیروهای مردمی این کشور که تحت عنوان میلیشیا از آنان نام برده میشود عمدتاً در سه طبقه جداگانه سازمان یافتهاند که هر یک مأموریتهای متفاوتی را بر عهده داشته و آموزشهای گوناگونی را طی مینمایند.
این نیروها بطور کلی در زمان جنگ وظایف متعددی مانند دفاع محلی و منطقهای، پشتیبانی واحدهای حرفهای نظامی کشور و منطقه و مأموریتهای دیگری مانند تهیه و تأمین بلدچی (راهنما) برای یگانها، حمل و نقل سلاح و تجهیزات، تهیه اطلاعات جنگی و سایر موارد مشابه را برعهده دارند.
در زمان صلح نیز وظیفه اصلی این نیروها مشارکت در فعالیتهای تولیدی، صنعتی، کشاورزی و عمرانی است و به همین منظور سازمان ارتش مردمی چین بصورت دو منظوره طراحی شده است.
ارتش مردمی این کشور به تجهیزات و سلاحهای مختلفی مجهزند که طبیعتاً این وسایل در زمان صلح و سازندگی متناسب با نوع مأموریت تأمین میشوند.
اعضای ارتش مردمی این کشور از احترام فوقالعادهای در نزد مردم برخوردارند.
ج- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در سوئیس:
کشور سوئیس از نظر نیروی دفاعی نسبت به سایر کشورها، دارای وضعیتی کاملاً متفاوت است زیرا این کشور فاقد یک ارتش حرفهای به شکل مرسوم در سایر کشورهاست و لذا برای دفاع از مرزهایش و مقابله با بحران در زمان صلح و جنگ کاملاً متکی بر مردم است.
در این کشور همه پیشبینیها برای تشکیل سریع یک ارتش در زمان نیاز بعمل آمده است و اگرچه آمادگی برای دفاع از کشور در بحرانهای طبیعی مثل زلزله و یا غیر طبیعی مثل جنگ و دفاع غیرنظامی یک وظیفه عمومی است اما این حضور به یک فرهنگ و ارزش تبدیل شده و از قداست و احترام قابل توجهی برخوردار است.
د- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در کره شمالی:
از کشور کره شمالی بعنوان یکی از کشورهای نمونه در بکارگیری نیروهای مردمی نام برده میشود زیرا تمامی مردم این کشور اعم از پیر و جوان در ارتش مردمی آن عضویت دارند و عملاً کشور را به یک پادگان نظامی بزرگ تبدیل کردهاند وبه همین دلیل از کشور کرهشمالی بعنوان دولت پادگانی نامبرده میشود.
یکی از ویژگیهای مهم ارتش مردمی کره، بکار گیری آن در مأموریتهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی است که علاوه بر مأموریتهای دفاعی، به آنان واگذار میشود.
آموزش و آمادگی در این کشور از سنین کودکی با تمرین رژه و آداب و رسوم نظامی آغاز میشود و گارد سرخ جوانان، سازمان واحد مستقل رزمی و سازمان ملیشیای سرخ کره از مهمترین تشکلهای نظامی در ارتش مردمی کره شمالی محسوب میشوند که مأموریتهای چند گانه مردمی کره را در زمان صلح و جنگ انجام میدهند.
ه- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در شوروی سابق:
در کشور شوروی بدون ایجاد یک سازمان خاص، دو مرحله برای بسیج مردم در زمان جنگ پیشبینی شده بود، اما برنامهریزی چندا%۸ر گرفتن همین دلایل است که میزان و چگونگی استفاده از نیروهای مردمی را مشخص مینماید.
این دلایل را درمورد رژیم اشغالگر قدس میتوان در ماهیت ضد بشری و سیاست کشورگشایی این رژیم جستجو نمود و لذا بطور طبیعی وجود چنین نگرش خطرناکی، دشمنیهای فراوانی را نیز به همراه خواهد داشت.
از همین رو و از بیم تهدیداتی که ممکن است از سوی کشورهای تحت اشغال و سایر کشورهای اسلامی و آزاد اندیش جهان در تقابل با این طرز فکر وجود داشته باشد، بکارگیری نیروهای مردمی در این کشور عمدتاً جنبه دفاعی داشته واجباری میباشد و مردم موظفند در زمانبندیهای منظم خود را به مراکز نظامی معرفی و در آموزشها شرکت نمایند تا در صورت بروز هرگونه حمله متقابل از سوی کشورهای اسلامی ، از وجود این نیروها برای جنگ و در صورت لزوم سایر مأموریتها استفاده شود.
سرپیچی از این اقدام، عواقب سختی را برای اعضای ارتش مردمی این کشور به دنبال داشته و به شدت با آنان برخورد میشود.
شرکت در آموزشهای نظامی از سن ۱۵ سالگی تا ۴۹ سالگی الزامی است و مردم از سن ۱۸ سالگی در چارچوب سازمانهای شبه نظامی سازماندهی میشوند و برای حفظ این سازمان موظفند هرگونه جابجایی محل سکونت خود را فوراً گزارش نمایند.
سازمان نیروهای دفاع منطقهای، سازمان جد ناع، سازمان ناحال برای عموم مردم بویژه جوانان و فرماندهی چن برای زنان و دختران از مهمترین تشکلهای نظامی در این کشور میباشند.
همانگونه که توضیح داده شد مأموریت عمده این تشکلها، دفاعی و تخریب فرهنگی کشورها بخصوص کشورهای عربی و اسلامی است.
و- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در آمریکا:
ارتش این کشور یک ارتش حرفهای تلقی میشود و لذا عمدهترین هدف از بکارگیری نیروهای مردمی معطوف پشتیبانی از نیروهای نظامی است، با این نگرش، بسیج در آمریکا عبارتست از ظرفیتی که که توسعه سریع تولیدات را به میزان کافی برای تأمین احتیاجات نظامی، پشتیبانی از جنگ و تأمین نیازمندیهای اساسی غیر نظامی و صادرات در صورت وقوع جنگ مقدور میسازد.
دفاع غیر نظامی یکی دیگر از مأموریتهایی است که برای نیروی مردمی این کشور تعریف شده است، بدیهی است برنامههایی نیز پیشبینی شده تا در صورت نیاز بویژه در هنگام بروز حوادث طبیعی بتوان از این امکان بالقوه برای امدادرسانی استفاده کرد.
ز- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در لیبی:
یکی از کشورهایی که بکارگیری مردم در امور دفاعی برایش از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است، کشور لیبی است و به همین دلیل تمامی مردم این کشور ملزم به شرکت در برنامههایی هستند که برای آنان پیشبینی میشود و عدم شرکت در این برنامهها جرم محسوب میشود.
دانشآموزان دراین کشور در اواخر دوره ابتدایی مشمول آموزشهای نظامی میشوند و در سال اول راهنمایی با پوشیدن لباس نظامی آماده شرکت در مأموریتهای محوله میشوند.
این آموزشها در مقاطع مختلف و در موضوعات گوناگون بصورت تئوری و عملی ادامه مییابد و در پایان مقطع دبیرستان آموزشها جنبه تخصصی یافته و دانشآموزان با توجه به استعداد، علاقه و توانایی در رشتههای مختلف هوایی، دریایی، زمینی و پدافند دستهبندی میشوند.
در این کشور مسئولیت هر دبیرستان به یک پادگان نظامی واگذار شده و کلیه دانشآموزان در هر تابستان به مدت یکماه در آموزشهای عملی(صحرایی) شرکت میکنند.
این آموزشها در دانشگاهها و حتی پس از اشتغال در اقشار مختلف نیز ادامه مییابد. عمده فعالیتهای ارتش مردمی لیبی نیز نقش دفاعی و بعضاً مأموریتهای پیشآهنگی دارند.
نکته قابل توجه در تمام موارد فوق، فقدان انگیزههای معنوی و دینی در افراد و بالعکس وجود انگیزه فراوان برای برخورداری از امتیازات عادی اعطاء شده برای حضور در برنامههای اعلام شده از سوی دولتهای متبوع آنان میباشد و این یکی از مهمترین وجوه تمایز بین بسیج در جمهوری اسلامی با سایر کشورها محسوب میشود.
فصل دوم – فلسفه وجودی بسیج
انقلاب اسلامی با توجه به ماهیت ظلمستیزی و ضد استکباری نهفته در درون آن، از همان آغاز راه تابحال در معرض انواع تهدیدات و توطئههای خرد و کلان خارجی و بعضاً داخلی قرار داشته است، زیرا با بروز این تحول عظیم در منطقه، دست بسیاری از کشورهای غارتگر و سلطهجوی غربی که آمریکا در راس آنها قرار داشت از آنچه که از آن بهعنوان منافع ملی نام میبردند، کوتاه شد.
علاوه بر این هویت و ماهیت اسلامی انقلاب، سبب گردید تا روحی تازه به کالبد خسته و شاید ناامید مسلمانان جهان دمیده و بسیاری از دیگر کشورها را متأثر وجود خود سازد، طبیعی است این تحولات که حتی مستضعفین و مظلومین سایر کشورهای غیر مسلمان را نیز تحت تأثیر قرار داده بود، دشمنان اسلام را به وحشت انداخته و باعث میشود برای جلوگیری از صدور انقلاب و تلافی ضربه سهمگینی که متحمل شده بودند دست به هرگونه اقدامی بزنند.
به جرأت می توان اظهار نمود که حضرت امام (ره) اولین کسی بودند که این خطر را از سالها قبل از پیدایش انقلاب اسلامی پیشبینی کرده بودند تا جایی که در زمان تبعید در عراق در پاسخ به سوال یکی از دوستان خود مبنی بر چگونگی حفظ انقلابی که در پیشرو دارند به بسیج مردم اشاره میکنند [۱۷] و به دنبال این نگاه عالمانه بود که فرمان تاریخی خود برای تشکیل بسیج بعنوان یک نیروی بازدارنده، قوی، کارآمد و پایان ناپذیر را صادر کردند.
فلسفه وجودی بسیج از دیدگاه امام خمینی(ره):
امام خمینی (ره) هدف اصلی از تشکیل بسیج را ایجاد یک نیروی بازدارنده که میتواند متضمن دفاع در برابر انواع تهدیدات احتمالی و برقراری صلح باشد معرفی نموده و میفرمایند:
«مملکت اسلامی باید همهاش نظامی باشد، باید ملت ما جوانهایش مجهز باشند به همین جهاز وعداد ، بر جهاز دینی و ایمانی که دارند مجهز به جهازهای مادی و سلاحی هم باشند و یاد گرفته باشند، جوانها را یادشان بدهید همه باید اینطور باشند که یک مملکتی بعد از چند سالی که ۲۰ میلیون جوان دارد، ۲۰ میلیون تفنگدار داشته باشد و یک چنین مملکتی آسیب پذیر نیست و الان هم الحمدا… آسیب پذیر نیست»[۱۸]
بدینسان و با احیاء مجدد اسلام ناب محمدی]e[ پایه بزرگترین بسیج مردمی جهان بنا نهاده شده مجموعهای که با اتکاء به حضور مقتدرانه و خالصانه مردم نه تنها در بعد دفاعی آمادگیهای لازم را کسب نموده، بلکه ظرفیتهای جدیدی را نیز در خود ایجاد نموده که سازمان را قادر ساخته تا با ورود به عرصههای مختلف فرهنگی، اجتماعی، سازندگی، امنیتی وسایر عرصهها، افتخارات فراوانی را برای کشور به ارمغان آورد.
بدیهی است کسب این توانمندیها محدود به زمان یا مقطع خاصی از انقلاب نبود، بلکه بسیج توانست متناسب با نیاز کشور، با حفظ کامل آمادگی دفاعی در زمان صلح، جنگ و بحران، به راحتی خود را با شرایط جدیدی که در پیش رویش قرار میگرفت وفق دهد، به گونهای که به هنگام اجرای مأموریتهایی مانند دفاع در برابر متجاوزین خارجی، تمام توان بسیج معطوف آمادگی رزمی و دفاع از کشور شد و برای مقابله با تهاجم فرهنگی، سمت سوی فعالیتها در این جهت هدایت شد و پس از فراغت از جنگ تحمیلی و با ورود به عرصه سازندگی این موضوع به عنوان یک اولویت در رأس امور قرار گرفت.
وجود همین ویژگی است که سبب گردید تا بسیج علیرغم رسالت دفاعیش، از ماهیت صرفاً نظامی خارج و به عنوان یک سازمان چند منظوره، محور مقاومت در برابر انواع تهدیدات و حامی نظام اسلامی در سازندگی و توسعه کشور قرار گیرد.
در واقع وجود این سازمان مردمی را میتوان حاصل نگرش استراتژیک بزرگترین معمار استراتژی جهان معاصر یعنی حضرت امام خمینی(ره) دانست که با تمسک به سیره علوی و رفتار نبوی، پایههای انقلاب را برای همیشه تحکیم بخشیدند، همچنانکه خود میفرماید:
« ائمه ما با همان دید الهی که داشتند میخواستند که این ملتها را با هم بسیج کنند، از راههای مختلف، اینها را یکپارچه کنند تا آسیب پذیر نباشند»[۱۹]
البته باید این نکته نیز مورد توجه قرار گیرد که کسب آمادگی برای مقابله، میتواند در تمام زمینهها اعم از فرهنگی، امنیتی، نظامی و سایر عرصهها نیز مصداق داشته باشد، بنابراین باید قبل از بروز خطر آمادگیهای لازم را ایجاد نمود، همچنانکه بنیانگذار جمهوری اسلامی در یکی از سخنرانیهایشان میفرماید:
« در هنگام نبرد مجال پرداختن به همه قوتها، ضعفها و طرحها و برنامهها و در حقیقت
ترسیم استراتژی دفاع همه جانبه نبوده ولی در شرایط عادی باید با سعه صدروبه دور
از حب و بغضها به این مسائل پرداخت و از همه اندوختهها و تجربهها و استعدادها و
طرحها استفاده نمود و در جذب هرچه بیشتر نیروهای مؤمن به انقلاب همت گماشت
و تجارب را به دیگران منتقل ساخت.»[۲۰]
حضرت امام (ره) میزان حضور بسیج در هر عرصه را متناسب با شرایط آن زمان تعیین نموده بودند، بطوریکه بر اساس بررسیهای بعمل آمده در مورد مجموعه سخنرانیها و رهنمودهای حضرت امام(ره) در این باره، مشخص گردید که اهداف دفاعی و امنیتی با ۹۶/۴۶% و اهداف تربیتی و اخلاقی با ۲۲/۴۵% بیشترین فراوانی را به خود اختصاص دادهاند.[۲۱] حضرت امام خمینی (ره) در بیانات متنوعی که در مقاطع مختلف داشتهاند، پیوسته بر این موضوع تأکید کرده و نقش زیادی را برای بسیج قائل شدهاند.
مهمترین کارکردهایی که امام (ره) برای بسیج مطرح فرمودهاند عبارتند از:
فلسفه وجودی بسیج از دیدگاه مقام معظم رهبری:
مقام معظم رهبری نیز با پیروی از این سیره الهی همواره بر اهمیت این موضوع تأکید نموده و در یکی از سخترانیهایشان میفرمایند:
« اگر بسیج، قوی وکارآمد شد و گسترش پیدا کرد (همانظور که عرض کردم ) پایهاش مستحکم بود، هیچ قدرتی در دنیا هرچه هم توطئه کنند، هر چه هم با یکدیگر همدست شوند، قادر نخواهندبود نسبت به این کشورواین انقلاب، کمترین چشمزخمی وارد کنند»[۲۲]
به این ترتیب بسیج شدن و آمادگی دفاعی، خارج از یک قالب نظامی خشک و بیروح، مفاهیم گستردهتری را در بر گرفت، زیرا در اینجا نظامی بودن یعنی کسب توانائیهای لازم برای حضور در هر عرصهای که کشور و انقلاب به آن نیاز دارد، یعنی سازمان داشتن، آموزش دیدن، یعنی هدف و برنامه داشتن و درنهایت آمادگی برای دفاع در برابر هر نوع تهدید که تقریباً همیشه یک بعد آن نظامی است، خواه در زمان صلح باشدیا زمان جنگ و بحران و مسلماً این معنا با مفاهیم و تعابیر مورد استفاده دشمنان بسیج متفاوت است.
با این حال همانگونه که قبلاً نیز اشاره شد اصلیترین فلسفه وجودی بسیج ایجاد یک نیروی بازدارنده قوی در برابر تهدیدات متصور بر علیه نظام نوپای اسلامی بوده، اما بتدریج و با بروز قابلیتهای جدید ناشی از حضور بسیج در عرصههای مختلف دفاع از انقلاب، ضمن رعایت شرط آمادگی دفاعی، اهداف و مأموریتهای دیگری نیز برای این مجموعه عظیم مردمی تعریف شد که طرح مجدد موضوع سازندگی کشور و محرومیتزدایی از روستاها، گواهی بر این مدعا است.
علی رغم این تحولات، نکته ای که مقام معظم رهبری نیز در تداوم راه حضرت امام (ره) همواره بر آن تأکید داشتهاند، حفظ آمادگی دفاعی نیرو های مسلح بویزه بسیج بوده است، بنابراین ایفای نقش در زمان صلح و سازندگی نباید به آمادگی دفاعی بسیج لطمهای وارد نماید، در این رابطه ایشان در یکی از سخنرانیهایشان در جمع فرماندهان و مسئولین نیروهای مقاومت بسیج در تاریخ ۱/۹/۶۹ فرمودند:
« ما یک نظام انقلابی هستیم، استکبار با ما بد است، استکبار زنده است، پس خطر زنده است، ممکن است این خطر به شکل نظامی باشد، ممکن است به شکل غیر نظامی باشد، اما امکان نظامی همواره وجود دارد … ما بعنوان مسئولان همواره بایداین امکان را جدی، فعلی و قابل تحقق در آینده، حتی آینده ای نزدیک بدانیم و الا غافلگیر خواهیم شد.»[۲۳]
ایشان در بخش دیگری از این سخنرانی فرمودند:
«پس شما تنها سازمان نظامی هستید که میدان کارتان بر خلاف بقیه که قطع و بسته می شود، دائم رو به گسترش است، شما دائم رو به گسترشید، بنای کار را بر این گسترش بگذارید.»[۲۴]
از دیدگاه مقام معظم رهبری در عین حالیکه بسیج یک سازمان دفاعی محسوب می شود، اما باید برای حضور در عرصه های مختلف در شرایط گوناگون بویژه در زمان صلح آماده باشد و این ویژگی را در تعریف بسیج اینچنین بیان می کنند :
« بسیج یعنی حضور ناشی از ایمان و اخلاص و انگیزه دینی و ایمان صادقانه، در هر میدانی که انسان احساس می کند کارآییوتوانایی حضور در آن میدان را داراست، این معنای بسیج است.»[۲۵]
ایشان بارها در سخنرانیها و رهنمودهایشان بر ضرورت توجه به استفاده از قابلیتهای بسیج در عرصه های مختلف اشاره کرده و در یکی از پیامهایشان به گردهمایی بسیجیان فرمودند:
«دولت به شکل بسیجی عمل کرده و نیروهای کارآمد بسیجی را به حضور در میدان سازنگی تشویق کند و با برنامهریزی جامع، جایگاه هر قشر و فردی را در جهاد بازسازی کشور معین کند و آحاد مردم با ترجیح مصلحت زندگی بر مصالح شخصی، فداکارانه در این میدان مجاهدتکنند.»[۲۶]
ایشان در یکی دیگر از سخنرانیهایشان خطاب به اعضای بسیج، سازندگی را دارای ابعاد مختلف دانسته و فرمودند:
«سازندگی علمی، سازندگی اخلاقی، سازندگی معنوی، سازندگی فکری و سیاسی، امروز کشور احتیاج دارد به اینکه فضای عمومی کشور، فضای اقامه عدالت، فضای میل به معنویت باشد».[۲۷]
بررسیها در مورد سخنرانیهای مقام معظم رهبری از تاریخ ۱۵/۳/۶۸ تا ۲۰/۵/۷۹ بیانگر آنست که با تغییر نیازهای کشور، دامنه انتظارت از بسیج نیز افزایش یافته و از تنوع بیشتری برخوردار شده است، بطوریکه اهداف فرهنگی و تربیتی با ۵/۵۵% و اهداف دفاعی و امنیتی با ۸/۳۸% بیشترین فراوانی را بهخود اختصاص دادهاند و سایر موضوعات نیز در ردیفهای بعدی قرار گرفته است،[۲۸] از سال ۸۰ به بعد موضوع بسیج سازندگی نیز پیوسته مورد تأکید قرار گرفته است.
مقام معظم رهبری (مدظله العالی) نیز در این زمینه (صلح و سازندگی) نقش قابل توجهی را در مجموعه رهنمودهایشان برای بسیج برشمردهاند که برخی از آنها عبارتند از:
به این ترتیب بسیج میتواند در زمان صلح و سازندگی مجری فعالیتهای مختلفی در سطح کشور باشد که نمونههای دیگری از آن در بیانات مقام معظم رهبری در سخنرانیهای مختلف بشرح ذیل تبیین شده است:
« اگر این اقیانوس عظیم با تکیه بر اعماق دینی و ایمانی اش به توفان برخیزد، جوانهای ما کارهای بزرگی انجام می دهند، این کارهای بزرگ فقط در میدان جنگ نیست، بلکه یک نمونه مربوط به میدانهای جنگ است . در میدان علم هست ، در میدان مسائل اجتماعی هست ، در میدان مسائل فرهنگی هست، در ایجاد فضائل اخلاقی و گسترش این فضائل در بین مردم هست، در میدان فن آوری و پیشرفتهای علمی و فنی هست، این کارها و این معجزه ها همه از شما جوانها بر میآید، از شما ملت عزیز ایران برمی آید، از بسیج جوان و پیرو زن و مرد بر می آید.»[۲۹]
«بسیج یک پدیده انقلابی است که ملت و مسئولان باید آن را جدی گرفته و قدر آن را بدانند و انقلاب با فراگیرشدن بسیج بیمه خواهد شد و بسیج یک مسئله مهم و جدی برای نظام می باشد.»[۳۰]
«بسیج یعنی آمادگی، بسیج یعنی احساس تکلیف در همه لحظات، بسیج یعنی حضور در همه میدانهایی که از انسان در آن میدان کاری میطلبند، فرقی هم بین زن و مرد نیست.»[۳۱]
« بسیج یعنی حضور بهترین ، با نشاط ترین و با ایمان ترین نیروی عظیم ملت در میدانهایی کهبرای منافع ملی، برای اهداف والا، کشورشان به آنها نیاز دارد.»[۳۲]
« بسیج به این معناست که جوانان و عناصر کاری ملت احساس میکنند که در میدانهای سخت، به امید خدا وتوکل براو، دارای آنچنان قدرت و توانایی هستند که میدانند در مقابل دشمنان بایستند، این معنای بسیج است» [۳۳]
« بسیج حقیقت است اما شبیه افسانههاست، بسیج برای جوانان، شورآفرین است، برای دوستان امید آفرین است، برای دشمنان بیم آفرین است.»[۳۴]
دلایل و ضرورتهای تشکیل بسیج:
با توجه به فرمایشات و رهنمودهای حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری(دامه) اهم ضرورتهای تشکیل و توسعه بسیج را میتوان به شرح ذیل بیان نمود:
۱- ایجاد وحدت و آمادگی در مردم برای مقابله با هرگونه تهدید متصور در مورد انقلاب اسلامی و خنثی سازی توطئه دشمنان و همکاری با سازمان اطلاعاتی کشور.
۲- استفاده از توان نیروهای مردمی برای دفاع همه جانبه از اسلام و هویت اسلامی بعنوان یک نیروی بازدارنده قوی و موثر (افزایش قدرت بازدارندگی)
۳- استفاده از توانمندیها و پتانسیل موجود در این نیروی عظیم و کارآمد در جهت رفع نیازمندیهای کشور در زمینه های مختلف از جمله محرومیت زدایی، سوادآموزی، سازندگی کشور و حمایت از دولت و قوای مسلح.
۴- مشارکت مردم در حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی بعنوان پشتوانه اصلی و ذخیره تمام نشدنی نیرو های مردمی.
۵- ایجاد زمینه های تعالی و پرورش روحی و معنوی انسانها با اتکاء به فرهنگ ناب محمدی(ص) و فرهنگ بسیج و زنده نگهداشتن شعائر دینی و اسلامی توسط مردم.
۶- ترویج و توسعه فرهنگ اسلام ناب محمدی در سراسر جهان و گسترش فرهنگ و ارزشهای دفاع مقدس و همچنین فرهنگ بسیجی در کشور.
۷- الگوسازی و فراهم نمودن زمینه های لازم برای صدور انقلاب و ایجاد نهضت مقاومت و نظام دفاعی جهان اسلام.
بی شک توسعه و تداوم این روند نهتنها در بعد نظامی، بلکه در ابعاد مختلف غیر نظامی نیز می تواند برکات زیادی را به همراه داشته باشد زیرا گستره و تنوع عرصه پیکار با کشورهای صاحب قدرت بویژه در زمینه تجهزات و دانش نظامی بقدری توسعه یافته که حتی کشورهای پیشرفته نیز با بکارگیری جدیدترین تجهیزات، تکنولوژی و تسلیحات جدید در یک جنگ نا متقارن نمی توانند بدون در نظر گرفتن سایر جنبه های نبرد، به پیروزی خود اطمینان داشته باشند.
اینجاست که نقش کمی و کیفی حضور مردم در صحنه آشکار می گردد، به این مفهوم که، کشوری می تواند مقتدرانه عمل کند که به وقت نیاز از حضور و حمایت سازمان یافته و کمی و کیفی بیشتری از مردم برخوردار باشد و این معنای واقعی مشارکت در سازندگی کشور و بازدارندگی و جلوگیری از جنگ و خونریزی و بعبارت دیگر شمهای از تعریف واژه بسیج است.
تاریخچه تشکیل بسیج:
بر اساس اسناد موجود، اولین بار حضرت امام(ره) در سال ۴۱یا۴۲ در یکی از سخنرانی هایشان از عنوان قیام۲۰میلیونی استفاده نموده و در سال های پس از آن نیز هیچگاه مردم و نقش و جایگاه آنها از نظر ایشان دور نماند و همواره از مردم بعنوان منشاء و پشتوانه اصلی مبارزات نام می بردند، و همانگونه که قبلاً اشاره شد در سال ۵۵ یا ۵۶ در زمان اقامت در نجف اشرف نیز ایشان به موضوع بسیج مردم اشاره کردهاند، اما استفاده از عنوان ارتش بیست میلیونی رسماٌ در پنج آذر ماه سال۵۸ پس از فرمان تاریخی بنیانگذار انقلاب اسلامی بشرح ذیل مطرح گردید:
«باید اینطور باشد که یک مملکتی بعداز چند سالی که ۲۰میلیون جوان دارد، ۲۰ میلیون تفنگدار داشته باشد»[۳۵]
و این فرمان آغازی بود برای تشکیل بزرگترین سازمان دفاعی چند منظوره، نه تنها در جهان اسلام بلکه در تمام دنیا و هفت ماه پس از صدور این فرمان در تاریخ نوزدهم تیر ماه سال هزار سیصدوپنجاه و نه، بسیج تحت عنوان «سازمان بسیج ملی» با تصویب شورای عالی انقلاب ودر جهت تحقق فرمان امام(ره) عملا کار خود را آغاز کرد.
در همان زمان نیز علاوه بر واگذاری ماموریتهایی مانند جلوگیری از تجاوز دشمن،حفاظت از دستاورد های انقلاب اسلامی ، افزایش قدرت بازدارندگی ودفاع همه جانبه در ابعاد مختلف،استفاده ازتوانمندیهای مردمی برای کمک به دولت وتامین پاره ای از نیازمندیهای مردمی که اشاره به نقش بسیج در صلح وسازندگی ومحرومیت زدایی دارد ،در قالبی منسجم از طریق جذب ، آموزش وسازماندهی مردم، در ردیف ماموریتهای بسیج قرار گرفت.
حدود یکسال پس ازآغاز بکار بسیج وتقریبا همزمان با بروز جنگ تحمیلی ، در تاریخ ۲۸/۱۰/۱۳۵۹ با تصویب مجلس شورای اسلامی این نهاد مقدس به عنوان «واحد بسیج مستضعفین» در سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی ادغام وزمینه های مشارکت آن در دفاع از کیان اسلامی فراهم شد.
از این تاریخ تا پایان جنگ تحمیلی بسیج نه تنها در عرصه دفاع مقدس بلکه بطور همزمان در سایر زمینه ها نیز متناسب با نیاز کشور حضور یافت، اما ماموریت اصلی بسیج در این ایام جنبه دفاعی وامنیتی و پشتیبانی از جنگ داشت تا اینکه درسال ۱۳۶۹به دنبال ایجاد تحولات سازمانی جدید در سپاه و با موافقت مقام معظم رهبری وفرمانده کل قوا بسیج نیز بعنوان یکی از نیروهای پنجگانه سپاه دامنه فعالیتهای خود را توسعه داد ودر تاریخ بیستم مهرماه۱۳۷۰ این تغییرات از تصویب مجلس شورای اسلامی گذشت.
برای مجموعه جدید نیز اهداف خاصی به شرح ذیل منظور گردید:
الف – ایجاد بستر مناسب جهت جذب، آموزش، سازماندهی، حفظ انسجام و بکارگیری آحاد مردم در راستای تحقق ارتش ۲۰ میلیونی.
ب- گسترش و تعمیق فرهنگ بسیجی، منشعب از اسلام ناب محمدی (ص) و آرمانهای بنیانگذار جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی(ره) جهت صیانت از ارزشهای متعالی انقلاب اسلامی.
ج- تقویت وحدت و همبستگی امت اسلامی و تحکیم پیوند مردمی با رهبری و نظام جمهوری اسلامی.
د- مشارکت و همکاری با دولت و سایر ارکان نظام در اجرای طرحهای ملی، منطقهای و محلی با حفظ آمادگی دفاعی.
و- ایجاد بستر مناسب برای مشارکت مردمی در توسعه امنیت ملی و افزایش اقتدار و قدرت بازدارندگی مؤثر بمنظور تقویت آمادگی دفاعی برای پاسداری از دستاوردهای انقلاب.
بدیهی است این اهداف متناسب با ظرفیتهای بسیج در زمان صلح و سازندگی تدوین شده و تحقق آنها شرایطی را ایجاد مینماید که بسیج بتواند هم در زمان صلح و هم در زمان جنگ از توانمندیهای خود در جهت توسعه کشور و کمک به دولت استفاده کند.
آشنایی با ماموریتها و وظایف بسیج:
الف- ماموریتهای بسیج:
۱- جذب و آموزش عمومی آحاد مردم و سازماندهی و تجهیز و بکارگیری آنان در ردههای مقاومت بمنظور تشکیل ارتش ۲۰ میلیونی و مقاومت مردمی در دفاع از کشور و انقلاب و دستاوردهای آن.
۲- حفاظت از شخصیتها و مقابله با هواپیماربایی و برقراری امنیت پرواز در فرودگاهها و خطوط هوایی و حفاظت از هواپیماهای کشوری.
ب- آشنایی با وظایف بسیج:
ماموریتهای بسیج در رابطه با تشکیل ارتش بیست میلیونی را می توان در قالب ۶ موضوع کلی شامل(جذب،آموزش،سازماندهی،تجهیز،حفظ انسجام و بکارگیری) دسته بندی نمود.
۱- جذب
یکی از مهمترین مأموریتهای بسیج، جذب آحاد مردم از هر قشر و گروه اعم از مسئول و غیر مسئول، دانشجو و دانشآموز، روحانی، کشاورز، کارمند، کارگر، بازاری، متخصصین و نخبگان علمی و فرهنگی و در مجموع زن و مرد شهری و روستایی و عشایری است.
طبق تدبیر مقام معظم رهبری ‹‹ مدظله العالی››
«بسیج خیمهای است که همه آحاد مستعد کشور میتوانند داخل آن شوند»
نکتهای که در این رابطه باید مور توجه قرار گیرد، تعیین سطوح و چگونگی مشارکت اعضاء در این سازمان عظیم مردمی است. بطوریکه همه افراد و اقشار بتوانند در هر زمان متناسب با شرایط مختلف سنی، شغلی، تحصیلاتی و … نقش خود را در این مجموعه به درستی ایفا نمایند و این موضوعی است که نیروی مقاومت بسیج طی سالهای گذشته به طور مستمر به آن پرداخته است و بنا بر نیاز در هر برهه از زمان بگونهای خاص، شرایط را برای دستیابی به این هدف فراهم نمودهاست.
۲– آموزش
بدیهی است تشکیل ارتش ۲۰ میلیونی مستلزم طی فرآیند خاصی است که بدون گذراندن این مراحل، امکان بکارگیری بهینه این سازمان را با مشکل مواجه خواهد ساخت. آموزش اعضای بسیج بعنوان دومین مرحله از این فرآیند، حائز اهمیت فوقالعادهای است.
اصل ۱۵۱ قانون اساسی نیز بر این موضوع یعنی ضرورت آموزش همه مردم، بطوریکه توانایی دفاع مسلحانه از کشور و نظام جمهوری اسلامی را داشته باشند تأکید کردهاست. این ضرورت در مورد ارائه سایر آموزشها، بستگی به شرایط افراد و یا نیاز بسیج داشته و بصورت مرحلهای و در زمانبندی مشخص از طریق ردهها و مراکز مختلف بسیج ارائه میگردد.
این مأموریت از مواردی محسوب میشود که هم در زمان جنگ و هم در زمان صلح و سازندگی در ردههای بسیج اجرا میگردد.
۳- سازماندهی
سازماندهی موضوعی است که حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری (مدضله العای) بیش از دیگر موضوعات به آن پرداخته و با توجه به تنوع و تعدد مأموریتهای بسیج در زمان صلح و جنگ، بارها بر اهمیت آن تأکید کردهاند. برای مثال فرمانده معظم کل قوا در یکی از رهنمودهایشان فرمودند:
‹‹ هر عده رزمنده یک یگان نیستند، ممکن است شما ده هزار نفر آدم رزمنده داشته باشید، اما یک لشکر نداشته باشید، … ده هزار رزمنده که هیچ، اگر صد هزار رزمنده هم سازماندهی نشده باشند هیچوقت کار یک لشکر را که ده هزار نفر آدم سازماندهی شده است، نمیکند.››[۳۶]
در عین حال همانگونه که اشاره شد باید توجه داشت که سازماندهی در بسیج با توجه به تنوع مأموریتها و حضور اقشار مختلف، از پیچیدگی خاص خود برخودار است، اما همه تلاشها به این سمت بوده که بر اساس تدبیر اعلام شده از سوی مقام معظم رهبری (مد ظله العال) که فرمودهاند:
« شما باید مثل بنیان مستحکمی در مقابل این دشمنان بایستید و سازماندهی بسیج و حضور مرتب و منظم شما در مراکزی که باید باشید هم، بسیار مهم است، باید جوری باشد که هر یک از افراد بسیجی بداند،
متعلق به کدام یگان است و کجا باید باشد، و آنوقتی که مورد احتیاج اسلام و نظام اسلامی شد، بتواند خودش را آماده کند.»[۳۷]
به همین دلیل است که قالبهای سازماندهی در بسیج معمولاً بطور چند منظوره و متناسب با شرایطی که اشاره شد و همچنین با توجه به نیاز کشور برای حضور در عرصههای مختلف اعم از رزمی و غیر رزمی در زمان جنگ، صلح و بحران، طراحی شدهاست.
۴- تجهیز و پشتیبانی
از آنجا که پایه و اساس تشکیل پایگاههای مقاومت بسیج بر مبنای حمایتها و پشتیبانی های مردمی بنا نهاده شده است، لذا هدایت این کمکها، نیازمند فرآیند ویژهای است تا ضمن ایجاد تعادل در تجهیز ردهها، از هدر رفتن و تمرکز بیهوده امکانات در یک منطقه جلوگیری نماید.
در عین حال با توجه به نقشی که بسیج در زمان صلح برای سازندگی و عمران کشور بر عهده دارد، میبایست تجهیزات آن نیز متناسب با مأموریتهای مختلف و به صورت چند منظوره تأمین شود. همانگونه که امام (ره) فرمودند:
« در تجهیز کلیه آحاد و افرد کشور، بر اساس اصول و فرمول خاص دفاع همه جانبه و تا رسیدن به تشکل واقعی و حقیقی بسیج و ارتش ۲۰ میلیونی باید کوشش نماییم»[۳۸]
۵- حفظ انسجام
مسلماً تداوم ارتباط و حفظ انسجام سازمان ارتش ۲۰ میلیونی و اعضای آن بستگی به عوامل مختلف از جمله کیفیت و چگونگی برنامههای حفظ انسجام آن دارد، همانگونه که مقام معظم رهبری (مد ضله العالی) در سخنرانی ۱۷/۲/۷۹ خطاب به فرماندهان و مسئولین سپاه و بسیج فرمودند:
« سازماندهی را باید حفظ کرد … یکی از کارها این است، بایستی برنامه ریزی شود»[۳۹]
این موضوع بویژه در زمان صلح که شاید انگیزهها در حد زمان جنگ، قوام و شدت لازم را نداشته باشد، اهمیت دو چندان دارد.
۶- بکارگیری
سرانجام چرخه عضویت و حضور در ارتش ۲۰ میلیونی، منجر به مشارکت اعضاء در مأموریتهای مختلف بسیج میگردد.
اصولاً عمدهترین نقش نیروهای مسلح در زمان صلح، به جز ایفای نقش بازدارندگی بعنوان مهمترین نقش، بکارگیری ردهها و یگانها در سایر مأموریتهای غیر نظامی است. مشروط بر اینکه به آمادگی دفاعی آنان لطمهای وارد نشود.
البته این نوع نگرش در بسیج، دامنه بسیار گستردهای دارد و شامل بکارگیری در زمینههای مختلف اعم از نظامی، امنیتی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتی اقتصادی و سازندگی نیز میگردد.در این رابطه از مجموع وظایفی که بطور مستقیم و روشن به نقش بسیج در دوران صلح و سازندگی اشاره دارند می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
۱- ارائه و اجرای انواع آموزشهای غیر نظامی
۲- همکاری با نیروی انتظامی در برقراری نظم و حاکمیت قانون در کشور
۳- همکاری با دولت با بکارگیری نیروهای بسیجی سازمان یافته در فعالیت های امدادی،اجتماعی،عمرانی و خدماتی.
۴- کمک به آموزش و سازماندهی مردم برای انجام خدمات امداد و نجات به هنگام حملات موشکی، شیمیایی و سوانح طبیعی مانند سیل و زلزله بنا به درخواست دولت.
البته با اثبات سایر توانمندی های بسیج برای حضور در عرصه های مختلف، به تدریج ماموریتهای دیگری از سوی رهبر معظم انقلاب و فرمانده کل نیروهای مسلح و یا در غالب توافقنامه های منعقده بین بسیج و سایر دستگاه های دولتی به ماموریت های قبلی اضافه شد که برخی از این ماموریت ها به تصویب مراجع قانونگذاری نیز رسیدهاست.
آشنایی با سلسله مراتب و ساختار سازمانی بسیج
همانگونه که قبلا اشاره شد نیروهای مقاومت بسیج دارای سلسله مراتب خاص خود و متشکل از اقشار مختلف جامعه می باشد که در ادامه به این دسته بندیها اشاره خواهد شد.
الف- سلسله مراتب سازمانی(تشکیلاتی) بسیج:
۱- فرمانده معظم کل قوا
۲- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سطح کشور
۳- نیروی مقاومت بسیج در مرکز کشور
۴- منطقه مقاومت بسیج در مراکز استانها
۵- ناحیه مقاومت بسیج در مراکز شهرستانها
۶- مرکز مقاومت بسیج در مراکز بخشهای شهری وروستایی واقشار واجد شرایط
۷- حوزه مقاومت بسیج در مرکز دهستانها ومناطق ونواحی شهری و اقشار واجد الشرایط
۸- پایگاه مقاومت بسیج در کلیه نقاط واجد شرایط شهری، روستایی و قشری
۹- گروه مقاومت بسیج در کلیه نقاط واجد شرایط شهری، روستایی و قشری
۱۰- هسته مقاومت بسیج در کلیه نقاط واجد شرایط شهری، روستایی و قشری
توضیح:
بسیج همچنین برای اجرای ما موریت های خود بجز سلسله مراتب سازمانی که به آن اشاره شد دارای رده های عملیاتی مختلفی است که که اعضای بسیج در قالب این دسته بندی ها سازماندهی شده ورده های مقاومت در سطوح مختلف از ناحیه تا پایگاه مقاومت به طور مستقیم در ارتباط با آنها قرار دارند.
ب- ردههای عملیاتی:
ردههای عملیاتی (اجرایی) بسیج که در زمینه های مختلف نظامی و غیر نظامی فعالیت مینمایند عبارتند از:
۱- گردانهای عاشورا (ویژه برادران) که معمولاً بصورت چند منظوره فعالیت میکنند.
۲- گردانهای الزهرا(س)(ویژه خواهران) که معمولاً بصورت چند منظوره فعالیت میکنند.
۳- گردانهای امداد ونجات که معمولاً بصورت چند منظوره فعالیت میکنند.
۴- گردانهای جنگ نوین که در موضوعات مختلف جنگهای نوین سازماندهی میشوند.
۵- دسته های پیشگام بسیج دانش آموزی (ویژه خواهران وبرادران دانش آموز دبیرستانی).
۶- دسته های پوینده بسیج دانش آموزی(ویژه خواهران وبرادران دانش آموزراهنمایی).
۷- گروه های مقاومت قشری و محلی در مناطق مختلف شهری، روستایی وعشایری.
۸- هسته های مقاومت قشری و محلی در مناطق مختلف شهری، روستایی وعشایری.
توضیح: تمامی ردههای مذکور بصورت چند منظوره برای انجام عملیات رزمی و مأموریتهای خاص زمان صلح و سازندگی سازماندهی شدهاند.
ج – اقشار بسیج:
بسیج دانش آموزی شامل (پیشگامان، پویندگان و امیدهای انقلاب)
بسیج دانشجویی(اعم از خواهر و برادر)
بسیج طلاب(در حال حاضر زیر نظر حوزه نمایندگی ولی فقیه در نیروی مقاومت اداره می شود)
بسیج اداری،کارگری و اصناف(اعم از دولتی و غیردولتی)
بسیج متخصصین و فرهیختگان متشکل از(فرهنگیان، هنرمندان، اساتید، مهندسین، پزشکان، ورزشکاران و سایر متخصصین و …)
توضیح: سایر اعضای بسیج، در محلات شهری، روستایی و عشایری که ردههای مقاومت محلی نامیده میشوند، سازماندهی شدهاند.
د- ساختار اداری و ستادی نیروی مقاومت بسیج:
ساختار اداری نیروی مقاومت بسیج متشکل از معاونت های رکنی و معاونت های قشری می باشد که بطور اجمال عبارتند از :
۱- معاونت های رکنی یا عمومی شامل: عملیات، اطلاعات، آموزش، نیروی انسانی، آماد و پشتیبانی، طرح و برنامه، تربیت بدنی، مهندسی، بهداری، مخابرات، بسیج خواهران، مالی، فرهنگی و پرورشی و…
۲- سایر ارکان شامل: بازرسی، سازمان تحقیقات و مطالعات بسیج، دانشکده علوم و فنون نظامی، فرماندهی آموزش، مشاورین فرماندهی، مرکز آموزش الزهرا(س) ویژه اجرای آموزشهای تخصصی خواهران بسیجی و…
۳- معاونت ها و مشاورت های قشری شامل:دانش آموزی، دانشجویی، طلاب، اساتید، مهندسین، فرهنگیان، هنرمندان، ورزشکاران، پزشکی، اداری، کارگری و اصناف و عشایری
۴- سایر سازمان ها، مراکز و مؤسسات ستادی و اجرایی شامل: سازمان بسیج سازندگی، قرارگاه سازندگی بسیج، قرارگاه سیدالشهدا، مراکز امر به معروف و نهی از منکر، بنیاد روایت فتح، باشگاه مقاومت بسیج (در زمینه ورزش قهرمانی فعالیت دارد)،بنیاد تعاون بسیج و موسسات وابسته به آن(موسسات شش گانه)
۵- سایر مراکز آموزش تخصصی و عمومی و مراکز فرهنگی و ورزشی.
توضیح: مهمترین ردههای بسیج در رابطه با فعالیتهای مربوط به زمان صلح و سازندگی عبارتند از قرارگاه سازندگی بسیج، سازمان بسیج سازندگی، ردههای فرهنگی و پرورشی، مراکز امر به معروف و نهی از منکر، بنیاد تعاون بسیج، بنیاد روایت فتح، اقشار مختلف بسیج، سازمان تحقیقات که به طور مستقیم در این زمینه فعال میباشند. ( سایر ردهها، پشتیبانی از ردههای مذکور در این زمینه را بر عهده دارند.)
جایگاه قانونی بسیج در صلح و سازندگی:
در بخش سازندگی و محرومیت زدایی که به تعبیر مقام معظم رهبری دارای ابعاد و جنبه های مختلف است، قوانین متعددی به تصویب مراجع قانونگذار رسیده که اهم آن عبارتند از:
قوانین و مقررات موجود:
(دولت باید در زمان صلح از افراد و تجهیزات فنی ارتش (نیروهای مسلح) در کارهای امدادی، آموزشی، تولیدی و جهاد سازندگی،با رعایت کامل موازین عدل اسلامی استفاده کند در حدی که به آمادگی رزمی ارتش آسیبی وارد نیاید).
(در اجرای اصل۱۴۷قانون اساسی،سپاه موظف است با استفاده از مشمولان واجد صلاحیت عمومی در حد بسیجی عادی پس از گذراندن آموزش های عمومی و تخصصی اولیه،واحدهای سازمان یافته بسیج فرهنگی،آموزشی، بهداشتی و سازندگی را ایجاد و بر طبق برنامه ها و سیاستهای وزارتخانهها و نهادهای مربوط، حسب مورد جهت امور آموزشی،سواد آموزی، بهداشت و درمان و سازندگی روستاها و مناطق محروم کشور با حفظ نظارت بر امور انضباطی و اجرای برنامه های تداوم آموزش آنان،در اختیار دستگاه های اجرایی ذیربط قرار دهد.
تبصره۱-اقدامات فوق مربوط به زمان صلح بوده و در زمان جنگ و بحران افراد فوق مطابق سیاستهای ابلاغی از سوی ستاد کل بکار گرفته می شوند.
تبصره۲- تعداد و درصد افراد مورد نیاز از طبقات مختلف مشمولان، همه ساله به پیشنهاد هیات وزیران و تایید ستاد کل تعیین می شوند.
تبصره۳- آیین نامه اجرایی این ماده توسط وزارت با هماهنگی ستاد مشترک سپاه و ستاد کل تهیه و به تصویب هیات وزیران می رسد.)
آیین نامه اجرایی این ماده توسط ستاد کل نیروهای مسلح با همکاری وزارتخانههای دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و امور اقتصادی و دارایی و سازمان مدیریت و برنامه ریزی تهیه و از طریق وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح به تصویب هیات وزیران خواهد رسید.
سپاه می تواند در صورت نیاز،با پرسنل بسیجی ویژه که حداقل ۱۸سال تمام سن داشته باشند،قراردادی انعقاد نماید که خدمت دوره ضرورت خود را پس از گذراندن آموزش های لازم در طول حداکثر ۱۰سال ،هرسال بمدت حداقل یک ماه طی نماید،تا بدین وسیله همواره آمادگی رزمی برای ماموریت های مختلف در شرایط ویژه را داشته باشد.
تبصره۱- سپاه در مواقع جنگ و اضطرار، این نیروها را احضار نموده و چنانچه بیشتر از مدت یک ماه در هر سال خدمت نمایند به همان اندازه از مدت و آموزش سال های بعد کسر خواهد شد.
تبصره۲- این دسته از پرسنل پس از گذراندن آموزش های لازم در بدو خدمت از حقوق اجتماعی افراد منقضی خدمت وظیفه عمومی برای استخدام و تحصیل و نظیر آن برخوردار می باشند،لیکن در این صورت قطع یا لغو و یا بطلان قرار داد، تا انجام کامل خدمت ضرورت حقوق مزبور از آنها سلب می شود.
تبصره۳- کلیه نهاد ها و سازمان ها و وزارتخانه ها و شرکت های دولتی و کارفرمایان بخش خصوصی اعم از اشخاص حقیقی ویا حقوقی موظفند شغل این دسته از افراد را در طول خدمت سالانه آنها در سپاه حفظ نمایند .افراد مزبور در این مدت از دستگاه مربوطه حقوق و مزایا دریافت نخواهند نمود.
تبصره۴- حقوق و مزایای این افراد بعد از آموزش های لازم بدو خدمت، مطابق حقوق و مزایای پرسنل کادر ثابت نظامی هم ردیف خواهد بود.
تبصره۵- آیین نامه اجرایی این ماده توسط وزارت و ستاد کل سپاه پس از کسب نظر از سازمان امور اداری و استخدامی کشور تهیه و به تصویب هیات وزیران می رسد.
به نیروهای مسلح و وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران اجازه داده میشود با توجه به تخصصها و تواناییها و ظرفیت نیروهای تحت نظر خود با حفظ توان رزمی برای اجرای طرحها و پروژههای اجرایی با دستگاههای اجرایی کشور قرارداد پیمانکاری منعقد نمایند. کلیه وجوه دریافتی از بابت قرارداد مذکور به حساب درآمد اختصاصی نزد خزانهداری کل واریز میگردد و معادل آن در جهت اجرای قراردادهای فوق و تقویت نیروی مربوطه و جایگزینی استهلاک ماشینآلات در بودجه سنواتی اختصاص مییابد.
آیین نامه اجرایی ماده توسط ستاد کل نیروهای مسلح با همکاری وزارتخانههای دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح وامور اقتصاد و دارایی و سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور تهیه و از طریق وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید.
سازمان بسیج سازندگی نیروی مقاومت بسیج و رده های تابعه به عنوان مجری طرح های عمومی و دولتی محسوب می گردد و سقف بکارگیری جوانان در طرح بسیج سازندگی میزان بیست میلیون نفر روز افزایش یابد.
فصل سوم – کارکردها و عملکردهای بسیج
معرفی کارکردهای بسیج در گذشته و تعیین نقش بسیج در زمان صلح و سازندگی، مستلزم ارائه تعریف صحیح از برخی واژه ها مانند سازندگی و محرومیت زدایی و همچنین تعیین حدود و ثغور و نقش و جایگاه بسیج در این زمینه است، به همین منظور تعاریف مورد نظر ارائه و سپس به حدود اختیارات و نقش بسیج در این زمینه اشاره خواهیم کرد.
تعریف بسیج سازندگی:
« بسیج سازندگی عبارتست از مجموعه اقداماتی که با بکارگیری اعضای ارتش ۲۰ میلیونی و همکاری و هماهنگی سایر دستگاههای دولتی در عرصههای مختلف سازندگی و در جهت رفع محرومیت و هدایت و توزیع مناسب و حتی المقدور عادلانه امکانات، اعم از ( عمرانی یا خدماتی) در مناطق مختلف کشور بویژه مناطق محروم کشور انجام میشود.»[۴۰]
محرومیت:
ارائه تعریف صحیح از این واژه علاوه بر نظر و سلیقه افراد به عوامل دیگری مانند، موقعیت جغرافیایی منطقه یا محل مورد نظر، زمان ارائه تعریف و قیاس آن با زمانهای گذشته، الگوی مصرف و سطحبندی زندگی افراد یک جامعه نیز بستگی دارد، اما در هر حال تعاریف مختلفی در این رابطه ارائه شده است.
«سازمان ملل متحد در قطعنامه شماره ۲۶۲۶ (مصوبه مجمع عمومی) فقیر را کسی میداند که از حداقل زندگی در شأن انسان محروم است».[۴۱]
البته امروز فقر را در ابعاد مختلف زندگی از جمله فقر اقتصادی، فقر سیاسی،فقر فرهنگی و سایر ابعاد و زوایای آن مطرح و مورد مطالعه و بررسی قرار میدهند و لذا باید با نگاهی همه جانبه به آن نگریسته شود، به همین دلیل در تعریفی دیگر فقر اینگونه بیان شده است:
«فقر عبارتست از محرومیت حداقل زندگی مادی و معنوی برای زیستن و تأمین امکانات برای استفاده از قابلیتها و نیروهای خلاق، جهت دستیابی به خواستهها و حقوق حقه انسانی ». [۴۲]
و در نهایت میتوان چنین بیان داشت که:
«محرومیت (فقر) عبارتست از عدم برخورداری از حداقل امکانات زندگی فردی و یا اجتماعی»[۴۳]
محرومیتزدایی:
با توجه به تعاریف فوق، محرومیت زدایی را میتوان اینگونه تعریف نمود: «مجموعه اقداماتی است که بهمنظور دسترسی افراد یا جامعه به حداقل امکانات زندگی فردی یا اجتماعی انجام میشود» [۴۴]
توسعه:
«برداشت مشترک از مفهوم توسعه حاکی از این است
توسعه روستایی:
در یکی از تعاریف آمدهاست که: «توسعه روستایی فرآیند همه جانبه و پایداری است که درچارچوب آن (تواناییهای اجتماعات روستایی) در جهت رفع نیازهای مادی و معنوی و کنترل مؤثر بر نیروهای شکل دهنده نظام سکونت محلی (اکولوژیکی، اجتماعی اقتصادی و نهادی) رشد و تعالی مییابد.»[۴۶]
اهداف و منظورها
برای روشن شدن بهتر موضوع، لازم است ابتدا اشارهای داشته باشیم به اهداف و منظورهای مشارکت بسیج در عرصههای مختلف مورد نیاز کشور در زمان صلح و سازندگی که بشرح ذیل تعیین شدهاست:
۱- پر کردن اوقات فراغت جوانان بویژه جوانان بسیجی.
۲- استفاده بهینه از قابلیتها، توانمندیها و امکانات موجود در بسیج و اعضای آن.
۳- کمک به دولت در جهت ایجاد رفاه عمومی و تسریع در سازندگی کشور.
۴- خدمات رسانی به مردم و کمک به تأمین نیازهای ضروری آنها در موضوعات مختلف.
۵- کمک به توسعه روستاهای کشور در زمینهها و ابعاد مختلف.
۶- کمک به تغییر در نگرشها نسبت به بسیج و اثبات کارآمدی ارتش ۲۰ میلیونی در زمینههای مختلف.
۷- کسب تجربه و دانش روز در زمینههای مختلف سازندگی.
۸- کمک به جذب و حفظ انسجام اعضای بسیج در سازمان.
۹- ایجاد اشتغال برای جوانان و انجام کارهای مولد کشور.
۱۰- آشنایی مردم و بویژه جوانان با فرهنگ تعاون و همکاری (کارگروهی).
۱۱- کاهش معضلات ناشی از بیکاری جوانان و کمک به حفظ و توسعه هنجارهای اجتماعی و معنوی.
۱۲- ارتقاء دانش علمی، تجربی و آموزشی اعضاء بخصوص جوانان بسیجی.
۱۳- صرفهجویی در هزینهها بویژه هزینه نیروی انسانی پروژههای سازندگی.
نقش و وظیفه بسیج در زمان صلح و سازندگی:
با استناد به بیانات و رهنمودهای حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری و همچنین قوانین و مقررات موجود، بسیج میتواند در زمان صلح و سازندگی متناسب با نیاز کشور در عرصههای مختلف به ایفای نقش پرداخته و وارد عمل شود که مهمترین مصادیق آنها عبارتند از:
۲- کمک به تقویت قدرت بازدارندگی کشور برای مقابله با تهدیدات احتمالی.
۳- مشارکت در تأمین امنیت کشور در چارچوب ضوابط و قوانین مربوطه.
۴- کمک به دولت برای سازندگی کشور و محرومیتزدایی بویژه در روستاها و در ابعاد مختلف فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سایر موضوعات مشابه.
۵- حضور و مشارکت در عرصههای مختلف علمی، آموزشی و تحقیقاتی مورد نیاز کشور.
۶- امدادرسانی و کمک به مردم بویژه در زمان بروز حوادث غیر مترقبه اعم از طبیعی یا غیر طبیعی.
۷- حمایت از نظام و مسئولین در برخوردبا جریانات ضدانقلابی داخل و خارج از کشور.
نکته قابل تأمل در این زمینه این است که باید توجه داشته باشیم که موفقیت در هر فعالیتی بویژه در زمان صلح و سازندگی مشروط به پرداختن همزمان به ابعاد گوناگون موضوع در زمینه های مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی است، به این ترتیب و در یک دسته بندی کلی میتوان، فعالیتهای بسیج در زمان صلح و سازندگی را در پنج گروه به شرح ذیل دسته بندی کرد:
۱- حوزه فعالیت های نظامی و امنیتی – که عمدتاً در چارچوب فعالیتهای مربوط به ایجاد و تقویت قدرت بازدارندگی و در جهت حفظ ثبات و صلح پایدار قابل تعریف است و در عین حال از اهمیت قابل ملاحظهای برخوردار است، زیرا اجرای اکثر طرحها و برنامه ها برای توسعه همه جانبه مستلزم وجود امنیت و صلح و آرامش در کشور می باشد و بعبارت دیگر، درگیری در جنگها و بحرانها مانع از سازندگی و عمران کشور میشوند.
برخی از مصادیق کار در این زمینه عبارتند از فعالیت های نظامی و امنیتی شامل(مقابله با اشرار و قاچاقچیان، مبارزه با معتادین و عوامل فساد، حفاظت از محیط زیست، اجرای تورهای ایست و بازرسی و مانورهای بازدارنده، نگهبانی و مقابله با سرقت اعم از سرقت میراث فرهنگی، اموال مردم و دولت در شهرها و روستا و سایر موارد مشابه بویژه در وضعیتهای بحرانی)
۲- حوزه فعالیتهای آموزشی و فرهنگی – عرصه فرهنگی از مواردی محسوب میشود که چه در زمان صلح و سازندگی و چه در زمان جنگ و بحران ، از ظرفیت بالایی برای حضور و مشارکت بسیج در صحنه، برخوردار است و عملکرد گذشته نیز، بیانگر آنستکه بسیج در این زمینه بسیار موفق عمل کرده و دارای تواناییهای فوقالعادهای میباشد.
برخی از مصادیق کار در این زمینه عبارتند از اجرای مأموریت امر به معروف و نهی از منکر و انجام انواع فعالیتهای آموزشی و فرهنگی از جمله (برگزاری نمایشگاههای کتاب در شهر و روستاها ، برگزاری انواع مراسم و جشنوارههای فرهنگی و ورزشی، ارائه انواع آموزشها از جمله آموزشهای فرهنگی، بهداشتی، علمی و تحصیلی، اجرای نمایش و پخش فیلمهای آموزشی و غیرآموزشی، برگزاری انواع اردوهای سیاحتی، زیادتی و علمی و یا جشنوارههای کشاورزی در روستاها، خدمات مشاورهای، گردشگری و سایر موارد مشابه)
تعدد و تنوع عرصه فعالیتهای فرهنگی از یک سو و توانمندیهای مادی و معنوی فراوان در بسیج و وجود انگیزههای قوی در اعضاء، فرصت فوقالعادهای را برای حضور و ایفای نقش در این زمینه برای بسیج ایجاد نمودهاست، بنابراین این عرصه میتواند یکی از گستردهترین زمینههای فعالیت محسوب شود.
۳- حوزه فعالیتهای اجتماعی – بسیج به عنوان نهادی برخواسته از بطن مردم قادر است نقش تأثیرگذاری در زمینه فعالیتهای اجتماعی بر عهده داشته باشد، همکاری با دولت یکی از برجستهترین نقشهای اجتماعی بسیج محسوب میشود و میتواند در بر گیرنده موضوعات مختلفی باشد.
برخی از مصادیق کار در این زمینه عبارتند از (امداد و نجات و مردم یاری در حوادث، توسعه صنایع دستی، جمعآوری و توزیع کمک های مردمی، آمار گیری، بیمه روستاییان ، واکسیناسیون، کمک به مقابله با آتش سوزی ها، اطلاع رسانی ، ترابری و خدمات حمل و نقل شهری و جادهای، خدمات قرض الحسنه، ، امور بهداشتی و درمانی، خدمات اداری و هنری، ایجاد شبکه های ارتباطی و سایر موارد مشابه).
بسیج بعنوان ضابط قوه قضائیه نیز میتواند وظایف زیادی را در برقراری و حفظ نظم اجتماعی و اجرای قانون بر عهده داشته باشد.
۴- حوزه فعالیتهای اقتصادی و عمرانی – نیروهای مسلح توان بالقوهای هستند که ضمن دفاع از منافع کشور، قادرند در زمان صلح ، در سایر عرصه های مورد نیاز کشور هم به ایفای نقش بپردازد و این نکتهای است که نه تنها در جمهوری اسلامی بلکه در سایر کشورها نیز مورد توجه قرار گرقته است.
امروزه بسیاری از کشورهای جهان از تواناییهای این نیروها برای تأمین منافع اقتصادی و اجتماعی خود بهره میبرند، بطوریکه به جرأت میتوان اظهار داشت که بخش قابل توجهی از رشد و شکوفایی اقتصادی کشورهایی مانند چین و کره و ژاپن، مدیون استفاده از نیروهای مسلح در این جهت میباشد. برای مثال ژاپنیها پس از فارغ شدن از جنگ با آمریکا، از ارتش این کشور برای سازندگی و بازسازی استفاده نمودند.
کرهایها نیز در مقاطعی از تاریخ معاصر خود از سازمان ارتش برای توسعه کشاورزی و فعالیتهای عمرانی بهره بردند و دهها نمونه دیگر وجود دارد که نیروهای مسلح با استفاده از امکانات خود در این زمینه توانستهاند عملکرد بسیار خوبی داشته باشند.
در جمهوری اسلامی ایران نیز مجموعه سپاه و بسیج با مشارکت در طرحهای مختلف سازندگی مانند: سد سازی، جاده سازی، لوله کشی آب و گاز شهرها و دهها مورد دیگر، بسیار قوی و مقتدرانه وارد عمل شده و توانستهاند موفقیتهای زیادی را کسب کنند، که میتواند همچنان ادامه داشته و توسعه یابد.
همچنین اعضای بسیج با ایجاد تعاونیهای مختلف نقش بسیار مؤثری را در رشد و شکوفایی کشاورزی و صنعت ایفا نموده و هم اکنون نیز این فعالیتها ادامه داشته و توسعه آن میتواند در تسریع رشد و بالندگی کشور مؤثر واقع گردد.
بدیهی است حضور در این عرصه و بخصوص در زمینه محرومیتزدایی، میتواند علاوه بر بهرههای اقتصادی، با ایجاد مشاغل مختلف، از حجم بیکاری در کشور کاسته و در بهبود وضعیت معیشتی مردم نیز مفید واقع خواهد شد.
برخی از مصادیق کار در این زمینه (محرومیتزدایی) عبارتند از: فعالیت های کشاورزی شامل(کمک به روستاییان برای درو و برداشت محصولات کشاورزی، احیا و بازسازی زمینهای کشاورزی و شبکه های آبیاری محلی، درختکاری و باغبانی، مرتع داری، دامپروری، شیلات، باغبانی، زراعت، دامپزشکی، آبیاری و سایر موارد مشابه).
فعالیت های عمرانی شامل(تعمیر منازل روستایی، بازسازی و بهسازی مدارس، تعمیر و بازسازی ابنیه و راههای روستایی، نصب تابلوهای راهنما، ساخت ابنیه کوچک مانند مدرسه، نمازخانه، حمام، خانه بهداشت و سایر موارد مشابه.)
۵- حوزه فعالیتهای سیاسی – نقش سیاسی بسیج از دو جنبه داخلی و خارجی قابل بررسی است. از نظر سیاست خارجی، حضور فعال و گسترده بسیج در صحنه سبب میشود تا مسئولین نظام در مجامع بینالمللی و عرصه سیاست خارجی از موضع قدرت و با اطمینان از حمایت عظیم مردمی، خواستهها و مطالبات کشور را مطرح و پیگیری نمایند، ضمن اینکه حضور گسترده و حمایت مستمر مردم کشور و بخصوص ارتش ۲۰ میلیونی از تدابیر و سیاستهای اتخاذ شده از سوی مسئولین نظام، بطور یقین یأس و نومیدی دشمنان جمهوری اسلامی ایران را بهمراه خواهد داشت.
در واقع حمایت مردم و بویژه بسیج از مسئولین نظام و سیاستهای مدون و اعلام شده، مؤید مقبولیت نظام جمهوری اسلامی در داخل و خارج کشور بوده و بهمین دلیل نقش بازدارندگی را ایفا مینماید و این نیز مرهون آگاهیهای سیاسی و هوشیاری بسیجیان بوده و با دخالت در سیاست کاملاً متفاوت میباشد.
کارکردها بسیج از بدو تشکیل تابحال
قبلاً اشاره شد که بسیج با توجه به ظرفیتهای موجود و ماموریتهای محوله ، بویژه پس از جنگ تحمیلی، با حضور در فعالیتهای مختلف، بخوبی توانست از توانمندی های خود برای حضور در عرصههای گوناگون مورد نیاز کشور استفاده نموده و برگه های زرین فراوانی را به کتاب پرافتخار این سازمان مردمی بیفزاید.
برای ارائه تصویر روشن از نقش هایی که بسیج در طول حیات طیبه خود بویژه پس از جنگ بر عهده گرفت، لازم است دستاوردهای مورد نظر را در قالب دستهبندی های خاص خود مورد بررسی قرار گیرد .
الف – عملکرد بسیج در عرصه های اجتماعی:
یکی از عرصه های حضور ارتش ۲۰ میلیونی در کشور، عرصه فعالیتهای اجتماعی است که بویژه پس از جنگ، بشدت مورد توجه قرار گرفت، مهمترین اقدامات بسیج در این زمینه را می توان بشرح ذیل ارائه نمود:
۱- همکاری با دولت – یکی از مهمترین عملکردهای بسیج، همکاری با دولت در زمینه فعالیت های اجتماعی است که شامل موضوعات مختلف از جمله:
۲- فعالیتهای امدادی- گستردگی و حضور رده های مقاومت بسیج در اقصی نقاط کشور سبب شده تا در هنگام بروز حوادث مختلف بتوانند در کوتاهترین زمان ممکن بعنوان اولین نیروی امدادی به کمک مردم بشتابند.
حضور موثر بسیج در امداد رسانی به حادثه دیدگان سیلها و زلزلههای رخداده در سال های اخیر و در مواردی حتی پیشگیری از بروز خسارت قبل از وقوع سیل، با هشدار به افراد در معرض خطر و همچنین کمک به نیروهای امدادی در مهار آتش سوزی جنگل ها و سایر حوادث، نمونه بارزی از عملکرد بسیج در این زمینه محسوب می شود. این مأموریت نیز شامل بخشهای مختلف کار از جمله نجات مصدومین، درمان، اسکان، آواربرداری، تأمین و توزیع نیازمندیهای اولیه، بازسازی، شناسایی و دفن اجساد و دهها موضوع مختلف میشود.
ب- عملکردهای بسیج در عرصه اقتصادی:
بسیج در زمینه فعالیت های اقتصادی با هماهنگی دستگاه های ذیربط گامهای موثری را در این زمینه برداشته است که اهم آنها عبارتند از:
۱- فعالیتهای عمرانی- مجموعه سپاه و از جمله بسیج با مشارکت در پروژههای بزرگ ملی در زمینه اجرای فعالیتهای خدماتی و عمرانی مانند: ساخت دهها سد کوچک و بزرگ، ساخت صدها کیلومتر راههای مختلف، شناسایی و آمادهسازی و زیرکشت بردن هزاران هکتار از زمینهای موات در کشور، مشارکت در ساخت فرودگاه، احداث صدها کیلومتر خطوط انتفال نفت و گاز و آب و همچنین مدرسهسازی، ساخت خانه بهداشت، خوابگاه و سایر مورد مشابه، علاوه بر استفاده بهینه از اعتبارات و منابع عمومی کشور و مجموعه سازمان، نقش اساسی در تثبیت و کنترل قیمت تمام شده پروژه های عمرانی ایفا نموده است.
۲- مقابله با تورم و گرانی- در مقیاس کوچکتر، ماموریت مبارزه با گرانفروشی و احتکار کالا از دیگر ماموریتهایی است که در مقاطع خاصی از انقلاب به بسیج واگذار شده و نتایج مثبت فراوانی را در ثبات قیمتها و جلوگیری از احتکار کالا بهمراه داشته است.
۳- تشکیل تعاونیها- تشکیل تعاونی توسط اعضا و با همکاری و حمایت بسیج در زمینه های مختلف از جمله کشاورزی، تولیدی و خدماتی از دیگر اقدامات ارزشمند بسیج به شمار می رود که نقش فوق العاده ای در توسعه عمرانی و سازندگی کشور داشته است.
در این رابطه در حال حاضر صدها تعاونی، متشکل از اعضای بسیج در موضوعات مختلف صنعتی، خدماتی و بویژه کشاورزی و سایر موضوعات در سطح کشور وجود دارد که ضمن اشتغالزایی، به رشد اقتصادی کشور نیز کمکهای شایان توجهی نمودهاست.
ج- عملکردهای بسیج در عرصه فرهنگی:
پس از شکست و ناکامی استکبار در زمینه مسائل نظامی، تهاجم فرهنگی دشمن با سرعت فراوان و برنامهریزی دقیق و بصورت خزنده و پنهان و با استفاده از متنوعترین و جدیدترین ابزار، در زمینههای مختلف، توسعه یافته و سراسر کشور را فرا گرفت. به همین دلیل اجرای فعالیتهای فرهنگی بویژه پس از جنگ، در رأس فعالیتهای بسیج قرار گرفت و با دو هدف مقابله و پیشگیری تهدیدات متصور در این زمینه و همچنین فرهنگسازی و نهادینه سازی ارزشهای اسلامی و فرهنگ دفاع مقدس و تفکر بسیجی، طرحها و برنامههای متعددی در سطح کشور اجرا شد که بخش عمدهای از آنها همچنان در حال اجراست که مهمترین آنها عبارتند از:
۱- اقدام در جهت احیاء فریضه امر به معروف و نهی از منکر – امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یکی از کارآمدترین روشهای مقابله با تهاجم فرهنگی میباشد، بهمین دلیل طی سالهای انقلاب اسلامی بویژه پس از جنگ تحمیلی که هجمه فرهنگی به ارزشهای اسلامی وسعت یافته و شکل جدیدی بخود گرفت، نیروی مقاومت بسیج با تشکیل مراکز اجرایی امر به معروف و نهی از منکر و اقدامات فرهنگی مختلف در جهت پیشگیری و مقابله با این توطئه، نقش بسیار ارزشمندی را در این زمینه بر عهده داشتهاست.
اجرای انواع برنامههای آموزشی برای عموم مردم و بویژه اعضای بسیج و تربیت و بکارگیری هزاران ناصح و ضابط امر به معروف و نهی از منکر در سطح کشور و تلاش در جهت ترویج و احیاء فرهنگ و ارزشهای اسلامی، انجام اقدامات پیشگیرانه برای جلوگیری از بروز ناهنجاریهای فرهنگی، مقابله با متخلفین و مهاجمین به حریم ارزش های انقلابی، اسلامی و فرهنگی، اجرای انواع برنامهها و مراسم فرهنگی و کشف و شناسایی و خنثی سازی بسیاری از توطئههای دشمنان در این زمینه و انتشار انواع نشریات و کتب اسلامی برای معرفی اهمیّت و جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در اسلام و همچنین انعکاس نتایج اقدامات صورت گرفته، از جمله فعالیتهای اجرا شده مربوط به این حوزه می باشد.
۲- فعالیتهای فرهنگی – اجرای انواع فعالیتهای فرهنگی مانند برگزاری انواع یادوارهها و جشنوارههای فرهنگی و ورزشی، برگزاری انواع اردوهای فرهنگی، سیاحتی و زیارتی و بازدید از مناطق جنگی، برگزاری انواع مراسم مذهبی، برگزاری و اجرای انواع مسابقات فرهنگی، فعالیت در زمینههای هنری مانند ساخت فیلم، اجرای تئاتر، تشکیل گروههای سرود و نشر و توزیع انتشارات مختلف اعم از کتاب، مجله و انواع نشریه، اعزام مبلغ و سخنران از دیگر اقدامات بسیج محسوب میشود که پس از جنگ با رشد مضاعف همراه بوده است.
این برنامه ها نیز فراگیر بوده و در بسیاری از موارد علاوه بر اعضای بسیج، عموم مردم جامعه را در برگرفته و نقش قابل توجهی در توسعه فرهنگ و ارزش های اسلامی داشته است، بطوریکه در حال حاضر این برنامه ها بطور منظم و با استقبال کم نظیر مردم در سراسر کشور اجرا می شود.
این موضوع با توجه به ظرفیتهای بالقوه فراوان در ردههای مقاومت بسیج، از چنان تنوع و تعدد توأم با ابتکار و خلاقیتی برخوردار است که ردههای مذکور در یک جو رقابتی سالم و سازنده، هر سال با ورود به عرصهای متفاوت و نو و طراحی ساز و کار لازم، قابلیتی جدید را از خود به نمایش می گذارند .
برای مثال وجود صدها نشریه قشری و محلی وابسته به ردههای بسیج با ابعاد، شکل و محتوای مختلف، وجود صدها گروه سرود و تئاتر متشکل از اعضای بسیج، تشکیل و راه اندازی صدها هیئت مذهبی و دهها نمونه دیگر در سراسر کشور از جمله مواردی است که می توان در این رابطه به آنها اشاره نمود.
در این رابطه بسیج پیوسته بعنوان قویترین سازمان دولتی عمل نموده و از نظر کمی و کیفی، بیشترین فعالیت را بر عهده داشته است.
۳- ایجاد مراکز و تشکلهای فرهنگی و آموزشی – ایجاد کانونهای بسیج جوانان، توسعه کانونهای فرهنگی مساجد در سراسر کشور و راهاندازی مراکز مشاوره در زمینههای مختلف، تأسیس مؤسسات و مراکز فرهنگی و علمی آموزشی، راهانداری باشگاههای فرهنگی، آموزشی و علمی متشکل از اعضای بسیج و نخبگان و ایجاد گروهها و هستههای علمی، فرهنگی، هنری و آموزشی در ردههای مقاومت از دیگر کارکردهای بسیج میباشد که در سالهای اخیر توسعه چشمگیری داشتهاست.
وجود دهها کانون بسیج جوانان، ایجاد و راه اندازی صدها کانون فرهنگی بسیج در مساجد، ساخت دهها اردوگاه فرهنگی در شهرهای سیاحتی و زیارتی کشور، راه اندازی و اداره مؤسسه فرهنگی و هنری رزمندگان اسلام و مؤسسه خدمات علمی و آموزشی رزمندگان با شعبات متعدد در سراسر کشور و دهها و بلکه صدها اقدام مشابه دیگر برای ارائه خدمات و برنامههای فرهنگی، نمونههایی از مجموعه فعالیتهای بسیج در این زمینه هستند.
در رابطه با مسائل فرهنگی ذکر این نکته ضروری است که بویژه پس از پایان جنگ تحمیلی، اجرای مأموریتهای فرهنگی و مقابله با هجمه دشمنان در این زمینه در رأس مأموریتهای بسیج قرار گرفتند و اگر چه همزمان به اجرای سایر مأموریتها نیز پرداخته است، اما این مأموریت پیوسته بعنوان مهمترین مأموریتها در دستور کار قرار داشته است.
د- عملکردهای بسیج در عرصههای نظامی و امنیتی:
مهمترین عملکرد بسیج در این زمینه به حضور در صحنههای دفاع مقدس و پشتیبانی از رزمندگان اسلام مربوط میشود، اما فعالیتهای دیگری نیز در این زمینه صورت گرفته که میتواند در زمان صلح نیز مورد استفاده قرار گیرد.
برخی از عملکردهای مورد نظر که عبارتند از:
۱- مبارزه با ضد انقلاب و اشرار – مقابله با ضد انقلاب در کردستان، مقابله با منافقین در درگیریهای گنبد و جنگلهای شمال، مقابله با اشرار در مرزهای شرقی و شمال شرقی کشور، مقابله با اغتشاشات رخ داده در شهرها و تسلیح عشایر نمونههای بارزی از عملکرد بسیج در این زمینه میباشد.
۲- فعالیتهای امنیتی – نفوذ وحضور برخی از عوامل بیگانه در داخل کشور، سبب گردیده تا بسیج با ورود به عرصه فعالیتهای امنیتی و انتظامی در این زمینه فعالیتهای مؤثری را در زمینه فعالیتهای اطلاعاتی و جمعآوری خبر و اطلاعرسانی به مراجع ذیربط ، پیشگیری از بروز اعتصاب و مقابله با اغتشاشات در مراکز تولیدی و خدماتی و جمع آوری سلاح و مهمات غیر مجازانجام دهد.
همچنین مقابله با هواپیماربایی و حفاظت از هواپیماهای کشور، حفاظت از شخصیتها، حفاظت از اماکن و تأسیسات حیاتی و حساس کشور را نیز می توان در ردیف دیگر فعالیتهای بسیج در زمان صلح و جنگ، بحران قرار داد.
بدیهی است با توجه به تجارب قبلی خانواده بزرگ بسیج میتواند با اتکاء به ظرفیتهای توانمندیهای فراوان بالقوه در آن و با استفاده از شیوهها و امکانات موجود و در دسترس، همچنان به طور فعالانه در عرصههای مختلف در زمان صلح و سازندگی وارد عمل شده و نقش ویژهای در توسعه و رشد همه جانبه کشور بر عهده داشته باشد.
چشم انداز بسیج برای ایفای نقش در زمان صلح و سازندگی
با توجه به آنچه در بخش های قبلی به آن اشاره شد چشم انداز روشنی برای حضور فعال بسیج در زمان صلح و سازندگی متصور است که در یک افق بیست ساله و هماهنگ با چشم انداز ۲۰ساله کشور تبیین شده و مهمترین محورهای آن در ارتباط با فعالیت های بسیج در زمان صلح و سازندگی عبارتند از:
۱- برخورداری از ظرفیتهای مناسب برای حضور فعال و اثربخش در عرصه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، علمی، هنری، سازندگی و امدادی و مردم یاری.
۲- دارای تعامل پویا، اثربخش و قانونمند با ارکان نظام و نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی، سازمانهای دولتی و تشکل های مردمی
البته در سایر بندها مربوط به سند چشم انداز ۲۰ساله در بسیج نیز بطور غیر مستقیم به نقش بسیج در زمان صلح و سازندگی اشاره شدهاست. همچنین در استراتژی بسیج طی چند اصل به طور مستقیم و غیر مستقیم به این موضوع پرداخته شده است از جمله:
در بخش مربوط به معرفی وظایف کلی بسیج در استراتژی تدوین شده نیز بویژه در بخش های مربوط به بکارگیری، فرهنگی، امر به معروف، اطلاعات، تحقیقات، خدمات رسانی، تربیت بدنی، حفاظت و حتی در مقوله هایی مانند جذب، آموزش و پشتیبانی بطور مشروح موارد مورد نظر برای ایفای نقش بسیج در بیست سال آینده تعیین شده و در ادامه، عرصه های حضور به تفکیک موضوع در قالب۱۰عرصه مختلف بشرح ذیل مطرح شده است.
– عرصه جذب
– عرصه سازماندهی
– عرصه آموزش، تحقیق و پژوهش
– عرصه حفظ انسجام
– عرصه ورزش
– عرصه سازندگی و خدمات رسانی
– عرصه مشارکت و همکاری
– عرصه دفاعی و امنیتی
– عرصه فرهنگی
– عرصه سیاسی
دستاوردهای جانبی و اثربخشی فعالیتها:
مجموعه فعالیتهای مذکور دستاوردهای جانبی فراوانی را برای بسیج و مجموعه کشور بهمراه داشته که حاکی از اثربخشی فعالیتهای اجرا شده می باشد، مهمترین این دستاوردها عبارتند از:
۱- شکوفایی وبهره برداری از خلاقیت و نوآوری کاشناسان ارتش ۲۰ میلیونی در زمینههای مختلف سازندگی.
۲- شناسایی و کشف استعدادهای نهفته در بین اعضای سازمان بویژه در بسیج متخصصین و جلب همکاری آنان برای مشارکت در امور.
۳- تعامل و همکاری با سایر مراکز و موسسات و سازمانهای دولتی و غیردولتی و کسب تجارب جدید در زمینه فعالیتهای مربوط به زمان صلح و سازندگی و جنگ و بحران.
۴- کاهش هزینههای دولت از طریق بکارگیری اعضای ارتش ۲۰ میلیونی در عرصههای مختلف مورد نیاز کشور.
۵- کمک به توسعه امنیت در نقاط بحران خیز و ناامن کشور با بهرهگیری از مشارکت نیروهای بومی و بسیجی در مأموریتهای مختلف عمرانی و خدماتی بزرگ ملی، منطقهای و محلی.
۶- پر کردن اوقات فراغت جوانان و فراهم نمودن هزاران فرصت شغلی ناشی از اجرای پروژه های مختلف عمرانی، اجتماعی، اقتصادی و تعاونی.
۷- کمک به محرومیت زدایی و همچنین توسعه کشور در زمینههای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی و رشد و شکوفایی مناطق مختلف کشور.
۱۰ – کمک به بهبود وضعیت معیشتی بسیجیان بکارگیری شده وسایر نیروهای مردمی .
۱۱ – ارتقا و افزایش توانمندی های بسیج در ابعاد مختلف تخصصی، تجهیزاتی و نیروی انسانی از طریق کسب تجارب جدید علمی و فنی با استفاده بهینه از منابع موجود.
۱۲ – تقویت و تعمیق اعتماد مردم به این دو نهاد بعنوان نهاد های مردمی و خدمتگذار.
۱۳ – کمک به جذب و حفظ انسجام نیروهای مردمی برای عضویت در ارتش بیست میلیونی.
۱۴ – افزایش ظرفیتهای سپاه و بسیج برای رفع بحران های مختلف امنیتی و اجتماعی.
۱۵ – افزایش توان سازمان برای مشارکت در ماموریت های امدادی مانند: عملیات امداد و نجات در زلزله بم و سیل شمال.
۱۶ – افزایش کارآمدی سازمان با انتقال تجارب به پیکره سازمان در عرصهها و مأموریتهای مختلف.
۱۷ – اثبات کارآمدی سپاه و بسیج و ضرورت تقویت فعالیت های بسیج برای ایجاد آمادگی و ایفای نقش در زمان صلح و سازندگی.
احمدرضا هدایتی
تیرماه ۸۴
منابع مورد استفاده:
۱- کلام ا.. مجید
۲- دشتی. محمد- ترجمه نهج البلاغه
۳- موسوی الخمینی. روح الله (ره) – صحیفه نور – جلدهای ۱۰ و ۲۱
۴- موسوی الخمینی. روحالله – ترجمه بیآزار شیرازی. عبدلکریم – رساله نوین جلد چهارم – موسسه انجام کتاب – دیماه۶۰
۵- خامنهای. سید علی- حدیث ولایت – جلد ۶
۶- خامنهای. سید علی- بسیج در اندیشههای امام خمینی- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) – بهار ۸۰
۷- محمدنژاد. میرعلی – نقش سپاه در دفاع و امینت ملی کشور – نیروی زمینی سپاه – زمستان۷۵
۸- صفار. محمدجواد – آشنایی با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران – موسسه آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی- ۸۱
۹- هدایتی. احمدرضا – یادگار ماندگار – سازمان تحقیقات خودکفایی نیروی مقاومت بسیج – پاییز۸۱
۱۰- نظر. مهدی – آشنایی با نظام جمهوری اسلامی – معاونت آموزشی نمسا- زمستان۸۲
۱۱- موسسه فرهنگی قدر ولایت – ویژگی های انقلاب اسلامی و راهکار تداوم آن در آیینه نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی – موسسه فرهنگی قدر ولایت – چاپ دوم – سال۸۲
۱۲- صداقت. سیدعلی اکبر – جنگ و ارتش – نشر روح
۱۳- دشتی. محمد – امام علی (ع) و مسائل امنیتی و اطلاعاتی – سازمان تحقیقات نمسا – پاییز۸۰
۱۴- شورای نویسندگان – مجله بسیج – شماره های صفر و دو – سازمان تحقیقات نمسا – پاییز۷۲و بهار۷۳
۱۵- بختیاری. حسن – آشنایی با بسیج – معاونت آموزش نمسا – تابستان۸۲
۱۶- عصمتی. پور محمد حسین – آشنایی با نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران – اداره آموزش ستاد مشترک – سال۱۳۷۷
۱۷- عصمتی پور. محمد حسین- آشنایی با بسیج – معاونت آموزش نمسا – بهار۸۱
۱۸- میرحسینی. سیدمهدی – آشنایی با تشکیلات جمهوری اسلامی ایران – مرکز آموزش مدیریت دولتی – سال۱۳۷۷
۱۹- مرندی. مهدی – بسیج در اندیشه امام خمینی(ره) – موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) – بهار۸۰
۲۰- لنکرانی محمدفاضل – آیین کشورداری ازدیدگاه امام علی علیه السلام – دفتر نشر فرهنگ اسلامی- ۱۳۷۹
۲۱- منصور. جواد – سیر تکوینی انقلاب اسلامی – موسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه – ۱۳۷۲
۲۲- مرکز بررسی تحقیقات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی – جنگهای پیامبر (ص) – واحد آموزشی عقیدتی سیاسی سپاه – اردیبهشت۶۳
۲۳- طرح بسیج سازندگی و محرومیت زدایی – قرارگاه سازندگی بسیج – شماره ۴۱۱۰ – تاریخ ۱۰/۱۰/۸۴
۲۴- فرهادی. محمد – بسیج مستضعفین در اندیشه مقام معظم رهبری، حضرت آیتا… خامنهای – ۱۳۷۶
۲۵- فرهادی. محمد – بررسی و تحلیل بسیج مردمی از دیدگاه امام خمینی (ره) – پاییز ۷۹
۲۶- فرهادی. محمد – بررسی و تحلیل بسیج مردمی از دیدگاه مقام معظم رهبری – پاییز ۷۹
۲۷- منابع متفرقه
۱- سوره رعد – آیه ۱۱
۲- نهج البلاغه – صفحه ۵۶۸
۳- همان منبع – صفحات ۸۸ و ۸۹
۱- نهج البلاغه – صفحه ۵۷۳
۲- همان منبع – صفحه ۵۷۳
۳- همان منبع – صفحه ۵۷۳
۱- نهج البلاغه – صفحه ۵۷۳
۱- بسیج در اندیشه امام خمینی – صفحه ۱۷۰
۲- همان منبع – صفحه ۱۵۴
۳- صحیفه نور – جلد ۵ – صفحه ۲۴۷
۴- همان منبع – جلد ۵ – صفحه ۲۵۳
۵- همان منبع – جلد ۷ – صفحه ۱۳۵
۱- صحیفه نور – جلد ۷ – صفحه ۳۸
۲- حدیث ولایت- صفحه ۶۳۵
۱- بسیج مستضعفان در اندیشه مقام معظم رهبری، حضرت آیت ا… خامنهای – صفحه ۳۴
۲- سخنرانی در دیدار با فرماندهان و مسئولین بسیج سراسر کشور.
۱- نقل از حجت الاسلام و المسلمین محمد علی رحمانی – فرمانده اسبق سازمان بسیج ملی
۱ – صحیفه نور – جلد ۱۰ – صفحه ۲۳۹
۲- بسیج در ادیشه امام خمینی ]ره[ – صفحه ۱۵
۱- صحیفه نور – جلد ۲۱ – صفحه ۱۹
۲- یادگار ماندگار – صفحه ۴۳
۳- حدیث ولایت – جلد ۶ – صفحه ۱۱
۱- بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار با فرماندهان و مسئولین بسیج
۲- حدیث ولایت – جلد ۶ – صفحه ۱۱
۳- بخشی از فرمایشات مقام معظم رهبری در دیدار با اساتید بسیجی دانشگاهها در تاریخ ۱۸/۷/۸۰
۱- پیام بمناسبت گرامیداشت هفته بسیج در تاریخ ۲/۹/۶۸
۲- روزنامه جمهوری اسلامی – شماره ۶۴۹۱ – تاریخ ۲۳/۸/۸۰
۳- یادگار ماندگار – صفحه ۵۵
۱- بخشی از بیانات نقام معظم رهبری در جریان بازدید از نیروی مقاومت بسیج در تاریخ ۲/۶/۸۴
۲- یادگار ماندگار – صفحه ۶۷
۳- سخنرانی آذماه ۷۴ در مجع مسئولین بسیج دانشجویی
۴- سخنرانی در اجتماع بزرگ بسیجیان در اردوی رزمی فرهنگی یاران امام علی ]u[ – ۲۹/۹/۷۹
۵- بسیج در اندیشه مقام معظم رهبری – صفحه ۴
۱- بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در جریان بازدید از نیروی مقاومت بسیج در تاریخ ۲/۶/۸۴
۱- صحیفه نور – جلد ۱۰ – صفحه ۲۳۹
۱- بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با فرمانده و جمعی از روحانیون تیپ ۱۳ امام صادق (ع) در تاریخ ۱۱/۹/۷۰
۱- بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با فرماندهان ردههای نیروی مقاومت نمونه و جمعی از دانشجویان طلاب بسیجی در تاریخ ۳۰/۸/۷۰
۲- صحیفه نور – جلد ۱۲ – صفحه ۱۹
۳- سخنرانی خطاب به فرماندهان و مسئولین سپاه و بسیج در تاریخ ۱۷/۲/۷۹
۱- طرح بسیج سازندگی و محرومیتزدایی – صفحه ۱۹
۲- همان منبع – صفحه ۱۹
۱-. طرح بسیج سازندگی و محرومیت زدایی – صفحه ۲۰
۲- همان منبع – صفحه ۲۰
۳- همان منبع – صفحه ۲۰
۴- همان منبع – صفحه ۲۰
۵- همان منبع – صفحه ۲۰
مَندا واژهای از زبانِ آرامیِ شرقی به معنی «دانش، آگاهی، و معرفت» است
واژه مغتسله نیز به معنی مذهب تعمیدیان گاهی بدیشان اطلاق شدهاست .
عده ای نیز نام منداییان را از ریشه ماد یا مادای که نام سرزمین باستانی شمال غربی ایران بوده دانستهاند؛ اما این نظر میان پژوهشگران بسیار منفرد بوده و از اقبال چندانی برخوردار نیست
بیشترهمان واژه مندا را که در زبان آرامی برابر عرفان قرار دارد، برای آن فرض نمودهاند نامهای دینی و مقدس منداییان آرامی است و با اندکی تغییر در زبانهای عبری و عربی نیز همانند است؛ به عنوان نمونه برای آوردن نام شیث از شیتل و برای نام سام بن نوح از شوم و نیز برای خود نوح از نو استفاده میکنند.
منداییان را گاهی با صابئین که ذکر آن در قرآن سه بار آمده، یکی فرض کردهاند از این رو در خوزستان ایشان به صابئین معروفاند که در لفظ محلی صُبّی تلفظ میشود ؛ آن ها به خدا و قیامت اعتقاد دارند ، برای خود زبان و خط دارند؛ اهل نماز و روزه هستند و دارای کتاب هستند و در قرآن نیز نه تنها به اهل کتاب بودن یحیی اشاره شده بلکه در سه آیه نام صابئین هم تراز پیروان ادیان آسمانی قرار گرفته است، مانند سوره حج آیهٔ هفده.
نام کتاب منداییان «گنزا رباً» یا «گنج آسمانی» ست که به زبان مندایی از تیره سامی و شاخه آرامی شرقی نگاشته شدهاست
در دین منداییان یا همان صابئین مغتسله که در خوزستان به صبی معروف هستند پندارههایی همانند آنچه در جهانبینی زرتشت به چشم میخورد وجود دارد، مانند اصالت نور و پاکی آن در برابر تاریکی گمراه کننده، آیین مندایی نزدیکترین دین زنده جهان به آیین مانوی است.
اما در واقع مندائیان یا صابئین به پیروان حضرت یحیی گفته می شود.
پیروان این دین در حاشیه رود کارون، دجله و فرات در استان های خوزستان و جنوب عراق زندگی می کنند. نام این دین و پیروانش بارها در قرآن کریم آمده است.
دیدگاه صابئین در مورد پیامبران
به باور انها اولین پیغمبران حضرت آدم (ع)، حضرت شیتل(ع) و حضرت نوح(ع)، حضرت سام (ع) و حضرت یحیی(ع) هستند
صابئین معتقدند که نخستین کتابهاى آسمانى بر آدم و نوح و سام و رام و ابراهیم و موسى و یحیى بن زکریا نازل شده است. عده ای از صابئیان حضرت آدم را اولین پیامبر و حضرت یحیی را آخرین پیامبر می دانند. صابیان خود را پیرو حضرت یحیى (ع) مى شمارند، ولى رهبانیت را حرام مى دانند.
اساطیر مندایی
بنیاد اندیشهٔ مندایی همان ثنویت، یا دو بننگری است. دو گوهرِ روح و مادّه از آغاز آفرینش با هم در ستیزند مندایی بیشتر دربارهٔ اقلیم ازلیِ نور، آفرینش زمین و انسان، و سفر بازگشتِ روح به سرچشمهٔ سرزمینِ نور است
کتاب مقدس منداییان گنزا ربّا (گنج عظیم )است و به بخش گنزای راست و گنزای چپ تقسیم میشود کتابهای ششگانهای نیز دارند که عبارتند از:
۱- ادراشا اد یحیی(تعالیم یحیی)۲- قُلِستا مجموعهٔ قوانین ۳- اِنیانی نمازها و نیایشها ۴- سیدرا اد نماشتا کتابِ روانِ آدمی۵- اِسفَر مَلوشی( دینی یا نجومی۶- سیدرا اد مَصوَتَا کتاب تعمید
صابئین مندایی روزانه سه یا پنج بار نماز بجای میآورند. در دین آنها آب روان و جاری قداست و پاکی ویژهای دارد و برای بسیاری از فرایض از آب روان استفاده میگردد ؛ازین رو غالباً صابئین در کنار رودخانههای پرآب زندگی میکنند.
شغل اصلی آنها زرگری و طلافروشی و نقره کاری ست. در زمان ازدواج برای محرم شدن عروس و داماد باید در آب رفته و غسل کنند غسل سنت پیغمبرشان یحییست که او خود به یحیای معمدان یا باپتیست معروف بودهاست.
صابئین در روزهای یکشنبه در آب جاری کارون غسل تعمید میکنند. قبلهشان سمت شمال آسمانی است. نمازشان رکوع و سجود ندارد. سه بار در روز نماز میخوانند. ازدواج دارند اما طلاق ندارند.دروغ نمیگویند و بسیار ارام و متین هستند.
صابئین هیچ عضو جدیدی را نمیپذیرند، روحانیونشان برای شعائر دینی پولی دریافت نمیکنند!! بلکه خود صاحب شغل هستند ،بیشتر به زرگری و نقرهکاری مشغولند ،به غذاهای گیاهی و ماهی علاقه دارند و ذبح شان با چاقو است .
علاوه بر این، عروس و داماد قبل از محرم شدن باید غسل تعمید شوند و یکی از قسمتهای جالب عروسی آنها این است که روحانی سر عروس و داماد را سه بار به آهستگی به هم متصل میکند که نمادی از وصل روحانی آنهاست.
آنها در سال ۳۴ روز روزه می گیرند. برای باقی ماندگان طوفان نوح یک غذای متبرک مثل خیرات درست میکنند که حریصه نام دارد که با عدس تهیه میشود.
لباس مراسم تعمید همگی سفید و از جنس کتان است. در حین تعمید روحانی تعمید کننده باید عصایی از درخت زیتون در دست داشته باشد. معبد یا عبادتگاه آنها (مندی) نام دارد که به معنای عقل و عرفان است و از نی و حصیر تهیه میشود و باید به سمت شمال آسمانی باشد. اسم کتاب مقدس شان “گنزا ربا” به معنای گنج بزرگ است. سازمان دینی صابئین ساده است.
فروزنده درباره اینکه چرا این دین تا کنون ناشناخته و مجهول باقی مانده است ، چنین می گوید: آنها خودشان نمیخواستند شاید یک دلیلش این است که بایستی به خاطر آیین غسل تنها در کنار رودخانههای منطقه گرمسیری مانند فرات و کارون زندگی کنند چون به دلیل گرما در اکثر روزهای سال میتوانستند در آب جاری تعمید بجا آورند. از طرف دیگر آنها به سیاست هیچ علاقهای ندارند و تبلیغ و تبشیر و عضوگیری در این دین وجود ندارد یعنی ورود ممنوع و خروج آزاد است.
جمعیت کل مندائیی ها در جهان ۷۵ هزار نفر است
دکتر مسعود فروزنده، نویسنده کتاب “ایران سرزمین صلح ادیان” میگوید:
قوم صابئین مندایی پیروان حضرت یحیی هستند که نزدیک به ۱۹۵۰ سال پیش به دلیل اذیت و آزار برخی از اهالی شهر قدس (اورشلیم) به سوی رودخانه فرات مهاجرت و در شهرهای بغداد، بصره، عماره، خرمشهر و هویزه و شوشتر مستقر شدند.
احکام ازدواجصبی های مندایی، کمی در ازدواج و ایجاد رابطه خونی با دیگر ادیان سخت گیرند و صبی ها اعتقاد دارند که وقتی آدم و حوا خلق شدند و ازدواج کردند، صاحب سه دختر و سه پسر شدند و چون در دین صابئین ازدواج برادر و خواهر ممنوع بود، از دنیای نور و به امر خداوند شصت خانواده مشابه این خانواده هشت نفری به زمین فرستاده شد که اینها اولین اجتماع بشری را شکل دادند
صابئین براى عبادت و انجام مراسم مذهبى خود معابدى دارند. صابیان قدیم براى هر یک از سیارات هفتگانه معبدى داشتند و گفته مى شود خانه کعبه را معبد سیاره زحل قرار داده بودند. آنان به پرستش ماه نیز اهمیت مى دادند. معابد ایشان همیشه کنار رود جارى بنا مى شود و تنها روحانیون آنان حق ورود به معابد را دارند. در این معابد کتب مذهبى نیز نگهدارى مى شود. گفته مى شود که معابد صابى داراى اسلوب و ساختمانى ویژه اى است که درب آنها باید به سوى ستاره جدى باز شود. ساختمان از نى و بوریا فراهم مى شود
اعتقاد بر این دارند که دهر قدیم است و هر کس بمیرد روحش به کالبد شخص دیگر منتقل می شود و نیز معتقدند که فلک با همراه موجوداتی که در جوف آن است در حال افتادن در فضای لایتناهی است و چون در حال سقوط و افتادن است حرکت دورانی به خود می گیرد چون هر چیزی که گرد باشد وقتی از بالا سقوط کند حرکت دورانی به خود می گیرد. بعضی نیز پنداشته اند که آنها به حدوث عالم قائل هستند. عده ای از صابئیان که به حرافی هم معروفند به قدمای خمسه معتقدند که دو تای آنها زنده اند چون باری تعالی و نفس، و یکی از آنها اثرپذیر است و منفعل است و آن هیولاست و دو تای دیگر نه زنده اند و نه فاعلند و نه منفعل و آنها عبارتند از دهر و قضا (زمان و مکان).
فرایض دینی صابئین مندائی شامل: غسل تعمید، معاد، رشامه و براخه(وضو و نماز) روزه و خیرات(زکات)، اعیاد و رعایت محرمات هستند.
روحانیت و درجات دینی آنها به ترتیب :اشکاندا – ترمیدا – گنزورا – ریشا اد اما – ربانی میباشند
۱) اشکندا: فردی است که در ماسم تعمید، همیار ترمیدا، و مراسمی از قبیل ذبح، دخرانی و … را انجام میدهد.
۲) ترمیدا: بعضی از مراسم عقد ازدواج را علاوه بر تعمید و سایر مراسم دینی انجام میدهد.
۳) گنزورا: مراسم عقد ازدواج را علاوه بر تعمید و سایر مراسم دینی انجام میدهد.
۴) ریشا اداما: روحانی که رهبری قوم مندائیان به عهده وی میباشد. ربانی به پیامبران گفته میشود
محرمات آنان شامل:
الف) مشروبات مسکر- خوردن گوشت حیوانات غیر از خوردن گوشت گوسفند نر – همچنین پرندگان شکاری و گوشتخوار – ماهی های بچهزا
ب) دروغ – دزدی – زنا – رباخواری – لهو و لعب – و هر عمل خلاف احکام دینی دیگر
ج) ادواج با خواهر، خاله، عمه، زن برادر، زن پدر، و افراد غیرصابئین مندائی
اعیاد صابئین مندائی شامل چهار عید دهوار پروانایا( عید آغاز خلقت توسط خداوند) که به پنجه معروف است – دهوا ربا ( عید بزرگ بهمناسبت آغاز سال مندائی) دهوا حنینا ( عید کوچک بهمناسبت کامل شدن زمین بهامر خداوند) – دهوا دیمانه ( میلاد حضرت یحیی(ع)
رهبر پیروان دین مندائی که در شهر اهواز زندگی می کرد امسال درگذشت.
گنزبرا “جبار چحیلی” معروف به “شیخ جبار طاووسی” رهبر مندائیان (صابئین) جهان در سن ۹۱ سالگی در منزل مسکونی اش در اهواز درگذشت.
تحقیق و جمع آوری: اسماعیل امینی
راهکارهای برای ترک عمل خود ارضایی با کمک کل جوانان عزیزم شما هم به جمع ترک کنندگاه بپیوندید
غالباً این سئوال را کرده اند که برای چه جلق زدن زیان دارد و فرق آن با جماع طبیعی چیست و علت زیان جلق زدن چیست؟ به این سئوال جوابهای متعددی می توان داد و من سعی می کنم به اختصار رؤس مطالب را بنویسم. زیان عمده جلق از نظر سلسله اعصاب است، به این صورت که چون فاعل سعی می کندبه طور طبیعی انزال برای خود فراهم آورد، در حقیقت لذت نمی برد بلکه با تحریک خود و فشار بر سلسله اعصاب خویش می خواهد دفع شهوت کند. مغز ناراحت می شود و اعصاب از کار طبیعی خود باز می ماند و این نوع آدمیان همیشه عصبی و زود رنج هستند. جلق زدن حساسیت آلت تناسلی را از بین می برد چه در مرد و چه در زن. تمام کسانی که به این عمل زشت مبتلا بوده اند گفته اند که در زندگی زناشوئی خوشبخت نشده اند. زیرا از جماع درک لذت نکرده اند و بیشتر تمایل داشته اند که باز هم جلق بزنند.
از کسانیکه بر اثر نادانی و جهالت جلق زده اند و روزگاری بدینسان موجبات لذت آنی خود را فراهم اورده اند بپرسید اکنون که سالیانی از آن هنگام گذشته چگونه اند؟ آیا زرد چهره و لاغر و عصبی نیستند؟ آیا از وضع خود راضی هستند؟ شاداب و بشاش و امیدوار به زندگی هستند؟ یا اینکه تاب و تحمل ندارند و از دوام زندگی و برخورد با مشکلات هراسناک هستند. جلق زدن مضرات فراوان و زیان های بیشمار دارد که اینک برای تنبیه بذکر چند بیماری ناشی از جلقمی پردازیم.
لاغری
زیان جلق زدن زودتر از همه در فاعل با لاغری او آشکار می گردد. بمرور که فاعل بکار جلق مشغول می شود، به تدریج گوشت بدنش آب می شود و لاغری و شل شدن گوشتها جای آن را می گیرد. در نتیجه همین لاغری که سیاهی چهره و کبودی عیان می گردد و شما به سهولت می توانید به دقیق شدن در چهره او ادراک کنید که جلق می زند. در زنانی که جلق می زنند رانها شل و بی رونق می شود وجز اسکلتی باقی نمی ماند. لاغری روز به روز افزایش می یابد تا جایی که از فاعل جز پوست و استخوان چیزی باقی نمی ماند و هیچ دارویی نمی تواند جبران این ضعف عمومی را بکند.
سستی اعصاب
ضعف عصبها، ناراحتی عمومی، عدم تحمل، از خصائص کسانی است که جلق می زنند.این طبقه هرگز قادر نیستند در برابر حوادث تحمل کنند و اراده خود را بدست آورند و بر اوضاع حاکم شوند. زبون و زود رنج و عصبی هستند. چون کار دستگاههای عصبی را با فشار بر آنها نا منظم کرده اند، این دستگاهها نمی توانند به خوبی کارهای خود را انجام دهند. روشن است سستی اعصاب چه ناملایماتی را ایجاد خواهد کرد. از مکانهای شلوغ بیزارند، چون مغز آنها نمی تواند شلوغی زیاد را تحمل نماید.لرزش بدن
خمیدگی پشت
تردیدی نیست کسانی که جلق زده اند، دچار لرزش شده اند. لرزش قسمتی از بدن و یا نمانی آن برای معتادین بجلق حتمی است. دستها میلرزد و قرار ندارد. منتهی این لرزش در همه و همه جای بدن یکسان نیست. دستها زودتر از جاهای دیگر بدن به این نقص بر می خورد. به طور مثال یک لیوان آب به دست کسانیکه که معتاد به جلق هستند بدهید و از سایه آن بر روی دیوار در آفتاب ببینید که چقدر دست آنها لرزش دارد. عاقبت این لرزش عمومی برای کسانی که دست از عمل شیطانی خود بر ندارند چنین است که: به فلج قسمتی از بدن و یا فلج عمومی بدن مبتلی خواهند شد و در ازاء این خوشیهای نادوام چاره ندارند جز اینکه خود را به گروگان بگذارند.
ستون فقرات پشت معتادین به جلق خمیده می شود. اینها در ابتدای جوانی مانند پیران خمیده و گوژ پشت خواهند شد. هنگام راه رفتن سر را بیش از معمول به جلو خم می کنند و قامت کمانی آنها نظر دیگران به به خود جلب می کند. اثر بار جلق در دوران جوانی همین خم شدن قامت است و علت آن باین مناسبت است که غالب جوانانی که جلق می زنند برای درک لذت در خود فرو می روند و بر اعصاب خود فشار می آورند و در نتیجه کثرت کار ستون فقراتشان کج می شود. استخوانهای تو خالی آنها باید در سنین جوانی برشد و نمو خود دوام دهد . جلق مانع آن است و راه این گوژ پشتی را هموار می سازد.
نابینائی
وقتی اعصاب و جسم بطور کلی ناراحت شد و و ظیفه خود را انجام نداد مسلم است که نقطه ای از بدن از سایر نقاط صدمه می بیند و تجربه نشان داده است که اثر برجسته جلق زدن، گریبان چشم را می گیرد و قوت و نور را از آن سلب می نماید، طوری که طوری که بینائی انها دچار ضعف شدید می شود تا حدی که ناچار می گردند عینک استفاده کنند. غالب معتادین به جلق تاب و تحمل نور شدید را ندارند و چشم انها مانند سایرین قدرت تسلط بر نور را ندارد.
ریزش مو
گر چه ممکن است گفته شود ریزش مو اهمیت چندانی ندارد که در زمره بیماریهای جلق نام برده شود، ولی با اینهمه در نظر بگیرید یکی از علل زیبائی در مرد و خاصه در زن موهای بلند و زیباست. در صورتی که جلق قاتل موهای شماست.
عقیمیت
مداومت در کار جلق و اصرار در اطفای غیر طبیعی شهوت یک نقص بزرگ بمرد و زن می بخشد و آن عقیمیت است. فراوانند مردانی که جلق زده اند و از داشتن نعمت فرزند محروم مانده اند. زیرا خایه های آنها که محل ساختن منی است، بر اثر کثرت جلق از عمل طبیعی خود منحرف شده و دیگر نتوانسته اسپرم بسازد و مرد عقیم مانده است. در مورد برای زنانی که طبق و یا جلق زده اند، باعث افزایش طول دستگاه تناسلی شده و هنگام ازدواج باین علت که منی مرد نتوانسته در محل لازم بریزد، و از مجرای طویل آلت بگریزد و صاحب فرزند نشده اند.
غدد منوی
چون معمولاً کسانی که جلق می زنند، برای پنهان داشتن راز خود ناچارند در نقاط خلوت و دور از انظار بروند و دائماً در هراس هستند، هیچ بعید نیست ضمن کار ناگهان بعلت شنیدن صدای پا از کار خود باز مانند و در همان حال به آنها انزال دست دهد و منی ها بطور کامل دفع شود و در مجرای آلت تناسلی بماند. اینکار در مردان مرض چرک در مجرای آلت را پدید می آوردکه از حیث سوزندگی و ناراحتی شبیه مرض سوزاک است و در زنان جمع شدن این مواد بطور کلی تشکیل غدد منوی را می دهد که شکل رسوب در داخل آلت و در حدود مهبل می ماند و پس از مدتی که زیاد شد باید آنها را با وسایل خاص از بین ببرد و داخل رحم را کوتاژ کند و بتراشد و مواد زائد را دفع نماید. وجود خود این مواد یکی از علل نازائی است که زن را عقیم و نازا می نماید و مانع ابستنی او می شود.
دیوانگی
هیستری و دیوانگی یکی دیگر از عواقب جلق است. مرض هیستری از بدترین امراض و غالباً گریبان زنها را می گیرد. عوارض دیگری هم دارد از قبیل: خفقان قلب که بعید نیست، در صورت ضعف بدن، منجر به مرگ فاعل شود. سرانجام کسانیکه جلق زده اند و نتوانسته اند بر نفس خود مسلط شوند، جز جنون و دیوانگی و ابتلای به هیستری چیزی نیست.
جمع آوری شده از نظرات کسانی که به این عمل دچار و ترک کرده اند. نظرات (راه حل) را حتما بگوید که از این پس استفاده خواهد شد.
به گفتی یکی از نویسندگان عزیز اقای azadzn241 ( راه حل مناسب برای شما )
سلام دوستان عزیز من یکی از نویسنده های این سایت هستم
من میخواستم یه راه حلی نشونتون بدم شما گفتید که ارتباط طبیعی جنسی-من
میتونم یه راه حل حلال و کاملا هم درست بگم بهتون-شما حتما میدونین که خود
ارضایی در دختر ها هم هستش پس حتما زن هایی هم هستند که به دنبال این کار
باشند البته تاکید این که نباید دختر باکره ای باشه “یک زن”
آقا حرف من یک کلام صیغه موقت کاملا حلال و طبیعی
-متن عقد موقت:
اگر خود زن و مرد بخواهند صیغه عقد غیر دائم را بخوانند، بعد از آن که مدّت
و مهر را معیّن کردند، زن بگوید: «زَوَّجْتُکَ نَفْسىِ فِى الْمُدَّهِ
الْمَعْلُومَهِ عَلَى الْمَهْرِ الْمَعْلُوم» یعنی خودم را به همسر غیر
دائمی شما به مدت و مهر معلوم در آوردم،بعد بدون فاصله مرد بگوید:
«قَبِلْتُ»، یعنی قبول کردم ، عقد موقت صحیح است .
اگر زن مرد را وکیل بگیرد که از طرف او ایجاب را در عقد بخواند، مرد باید
اول وکالتا از طرف زن بگوید: «زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتِى (فلانا) لِنَفْسى فِى
المُدَّهِ الْمَعْلُومَهِ عَلَى الْمَهْرِ الْمَعلُوم،(به جای کلمه فلانا
اسم زن را بگوید) ” یعنی به ازدواج و همسری موقت در آوردم موکله خود را
برای خودم با مهر معلوم، بعد بلا فاصله از طرف خود بگوید: قَبِلْتُ
التَّزوِیجَ لِنَفْسى فِى المُدَّهِ الْمَعْلُومَهِ عَلَى الْمَهْرِ
الْمَعلُوم، یا بگوید قَبِلْتُ لِنَفْسى هکَذَا ” این ازدواج را قبول کردم
“.
۲- اگر خود زن و مرد بتوانند عقد را با رعایت شرایط آن درست بخوانند،
عقد صحیح است . هم چنین اگر مرد عقد را درست بخواند و زن اورا وکیل بگیرد
،عقد صحیح است.
۳-شرایط عقد موقت و خواندن صیغه عقد:
ا) به عربى صحیح خوانده شود. اگر خود مرد و زن می توانند صیغه را به عربى
صحیح بخوانند ،بنابر احتیاط واجب باید به عربی صحیح بخوانند .اگر نمی
توانند چنانچه عقد را به فارسی یا با هر زبان دیگری بخوانند، باید لفظى
بگویند که معناى زَوَّجْتُ و قَبِلْتُ را بفهماند.
اگر در عقد یک حرف اشتباه خوانده شود که معنا را عوض کند، عقد باطل می شود. (۱)
ب) کسی که صیغه را می خواند، قصد انشا داشته باشد، یعنى اگر خود مرد وزن
صیغه را مىخوانند، زن به گفتن «زَوَّجْتُکَ نَفْسِى» قصدش این باشد که خود
را زن او قرار دهد .اگر مرد وکیل می شود ،باید با گفتن «زَوَّجْتُ
مُوَکِّلَتِى (فلانا) لِنَفْسى فِى المُدَّهِ الْمَعْلُومَهِ عَلَى
الْمَهْرِ الْمَعلُو م ،مقصد ش این باشد که اورا همسر خود قرار داده است .
با گفتن قبلت قصدش پذیرش این ازدواج باشد. (۲)
ج) کسى که صیغه عقد را میخواند ،باید مفهوم لفظى را که مى گوید دقیقاً
بداند . اگربه عربی بخواند، در صورتی که هر کلمه را صحیح بخواند و معنای هر
کلمه را جداگانه بداند ، صحیح است.(۳)
د) در عقد موقت باید مهریه و مدت تعیین شود . بدون تعیین مهریه و مدت عقد، عقد موقت صحیح نیست.(۴)
ها) اگر دختر باکره باشد، بنا بر احتیاط واجب(به نظر اکثر مراجع) باید پدر دختر اجازه بدهد(۵).
مرادی:از دوست عزیزم مدیر این سایت ممنونم که راه حل من رو هم در این جا قرار داد.من میخوام بدونم چرا بیش تر مردم این راه حل رو یا نمی دونن یا خوششون نمیاد به هرکی میگین قسم که این راه حلی که من نوشتم کاملا حلال هستش اگه شک دارید میتونید از مراجع بزرگ(نه طلبه های حوزوی)بپرسید. خوب ما مردم معصوم که نیستیم بلاخره باید یه جوری این قوه شهوانی رو تخلیه کنیم،شما این مراجع یا بزرگان دینی رو که میبینید بلاخره هر چی باشه زیر نظر اساتید بزرگی اموزش دیدن ولی ما چی؟ما که نمیتونیم این طوری سر خود فرد بزرگی بشیم و در برابر هوا و هوس کم نیاریم.پس خدا برای ماهم یه راه حل و چاره ای قرار داده.
ولی تاکید میکنم دوستان که فرد مورد نظر نباید دختر باکره ای باشه ها!!!!!!!و این که اگه بخوایین تا آخر عمر این جوری ادامه بدین یک عمل کاملا ناشایستی هستش و حرام هستش ولی تبصره برای معدود افرادی دارد.خداوند متعال در بین خانواده یک محبت و گرمی نشونده که هیچ جای دنیا نمی تونید پیدا کنید!!!
به گفته دوست عزیز اقا کیوان (بازدید کننده سایت پی ۳۰ یوزر)
سلام با عرض خسته نباشید. من میتوانم یک راه حلی به شما که جلق میزنید بگم حالا نمیدانم که شما انجم داده اید یا نه. وقتی اینکار به ذهن شما میرسد بهترین کار اینه که برید حمام ویک دوش اب سرد بگیرید.ویا خونه ی کسی هستید یا حال حمام رفتن ندارید برید دستشویی آب سری را به بیضه ی خود بزنید.من خودم همین طوری انجام دادم و اینکار زشت وناپسند را ترک کردم. سعی کنید نماز بیشتر بخوانید که خیلی موسر است و همیشه از خدا کمک بخوهید مطمعا ترک میکنید. به امید آن روز.خدانگه دار.
راه حل برای دوری یا این که مسئله جنسی سراغ شما نیاد ( ترک جلق زدن ):
اگه شبها در جایی نرم و گرم میخوابید از این پس تا مدت ترک روی یک پتو سعی کنید بخوابید (دلیل : اگر دقت کنید جای نرمی که میخوابید همیشه الات خود را به تشک میمالید و غریزه به سراغ شما می آید و دلیلی هست برای جلق زدن و یا خوابی از حالتهای نزدیکی دیدن که موجب خارج شدن منی شما خواهد شد .)
تغذیه مناسب داشته باشین عزیزان در هنگام ترک (دلیل : حتما شنیدین که میگن موز بخوری کمرت پر میشه و میل جنسی زیاد میشه . اینجا سئوال میشه که چرا موز بخوریم تا میل جنسی زیاد بشه !!! نه من نمیگم بخورید به توری که میل جنسی افزایش پیدا کنه میگم بخورید تا این که (شما الان دارید جلق میزنید و واسه همین اومدین و اسیبهاشم خوندین)دچار مشکلهای همچون نازایی … نشوید چون فعلا ترک نکردین بخواین نخواین سراغ شما خواهند آمد . این کار را تا زمانی انجام دهید که بتوانید ترک کنید .
غذاهای مقوی : میگو ، ماهی ، اجیل مثلا : گردو ، فندق ، پسته ، کشمش … ، اسفناج و ما بقی هم برای شما لیست خواهد شد .
به گفته دوست عزیز آقا شایان عزیز (بازدید کننده سایت پی ۳۰ یوزر)
سلام من درباره ی جلق زدن تحقیقات زیادی کردم و از مشاوران زیادی کمک خواستم و یک برنامه ی کامل تهیه کردم که می خواستم با شما در میان بگذارم اگه شما هم از این کار خسته شده اید و می خواهید ان را ترک کنید برنامه ای که من در اختیارتان می گذارم را قدم به قدم انجام بدید من به شما قول میدم شما هم به امید خدا روزی می توانید این گناه زشت را کنار بگذارید
۱٫اول از همه باید پیش خودتون به این باور برسید که واقعا از این کار خسته شده اید و خواهان ترک ان هستید.
۲٫دوم پیش خدا توبه کنید که دیگر این کار را تکرار نخواهید کرد و این را به یاد داشته باشید که خدا بندگانش را در هر صورتی دوست داره حتی اگه مرتکب گناه بزرگی شده باشه
۳٫همین الان هر چی فیلم یا عکس یا هر چیزی که باعث تحریک شما می شود را دور بریزید اینترنت نیز یکی از راه هایی است که باعث تحریک شما مشه البته منظور من بیشتر کسانی هستند که به وی پی ان یا فیلترشکن دسترسی دارند ولی باز هم منظور من این نیست که ارتباط تان را با اینترنت قطع کنید بلکه سعی کنید فقط برای کار های ضروریتان از ان استفاده کنید و بیکار پای اینترنت نباشید چون بیکار بودنتان انگیزه ی شما را برای بازدید از سایت های مستهجن افزایش میده(اگر فقط این مرحله را کامل انجام بدید پنجاه درصد راه را طی کردید) حتی دیدن یک عکس هم می تواند شما را حشری کند پس پیش خودتان فکر کنید که دیدن یک عکس یا فیلم یا هر چیز دیگر به امید دیدن یک لحظه ارزشش را ندارد.
۴٫بیشتر ما از سر بیکاری شروع به جلق زدن میکنیم و جلق زدن مانند مواد مخدر در صورت نرسیدن مواد به بدن انسان از کار نمی افتد بلکه میتوان با پرت کردن حواسمان به جایی دیگر ان را کنار گذاشت(هر چقدر هم که ان روز حشری شده باشید)اگر این مرحله را که همانند مرحله ی قبل از اهمیت زیادی برخوردار است کامل انجام بدید تا حد زیادی خودتان را به ترک این کار نزدیک کرده اید.برای خودتان یک برنامه ای پیدا کنید تا روزتان پر شود فرقی ندارد چی باشه از کلاس های ورزشی گرفته تا کلاس های درسی یا گذراندن وقت تان با دوستانتان دقت کنید که هفته ی تان را هر جوری شده پر کنید و تو خونه بیکار نشینید.
۵٫ارتباط تون رو با خدا قطع نکنید نماز بخونید و دعا کنید تا ارتباط تون با خدا محکم تر بشه و هم ارادتون برای ترک این کار بیشتر بشه.
در اخر میخواستم چند تا نکته بهتون بگم:
-اگه شما مدت زیادیه که دارید این کار رو می کنید باید این رو بخاطر بیارید که هیچ وقت برای برگشتن دیر نیست درسته که ضرر های جبران ناپذیری داره اما اگه پیش خدا توبه کنید و دیگه هیچ وقت این کار را انجام ندید خدا این بیماری ها رو از وجودتون پاک میکنه پس هیچوقت ناامید نشید.
-اگه فکر میکنید که ممکنه اولش براتون سخت باشه پس چند ماه پیش خودتون تمرین کنید و بعد توبه کنید تا خدایی نکرده توبه یتان شکسته نشود.
-روی مرحله ی ۳ و ۴ تاکید بیشتری دارم چون اگه میخواهید شروع به ترک ان کنید اول این دو مرحله رو انجام بدید.
(تاثیر زیادش رو خواهید فهمید.)
در اخر هم باید بگم روزی شما هم میتوانید مثل انسان های عادیه دیگه به
زندگیتون ادامه بدید و تمام این ها به خواست خودتون بستگی داره که میتونید
به نفس تون قلبه بکنید یا نه
موفق باشید و با تشکر از پست خوبتون.
به گفته دوستمون حسین آقا :
سلام بچه ها میدونستید که یکی از زرر های جق چیه : یکی از زرراش اینه که هوش آدمو میاره پایین . ضریب هوشی شما رو کاهش میده . من خودم متوجه شدم که ضریب هوشیم کلی اومده پایین اگه توجه کرده باشید اونایی که جق میزنن نمیتونن دو خط نوشته رو حفظ کنن درس خوندن براشون خیلی سخت میشه مثل خوده من قبل از این که به این کار معتاد بشم درسم خوب بود خیلی چیزا رو راحت حفظ میکردم ولی الان برام خیلی سخت شده . تو این جامعه که روز به روز رو به پیشرفت داره میره ما هم باید پیشرفت کنیم باید با محیط اطرافمون آبدیت باشیم . ما برای پیشرفت به فکر و هوش نیاز داریم تا بتونیم تو زندگی موفق باشیم و…
عوارض خودارضاعی:
گودی بیش از حد کمر
تضعیف بینایی
عقب ماندگی
گوشه نشینی
تضعیف حافظه
ریزش شدید مو ها
لرزش دست ها
آکنه صورت
تغییر کردن راه رفتن
زود عصبانی شدن
بی غیرت و ترسو شدن
میل به هفجسگراهی
بیماری جنسی
بد شکل شدن فرم بدن
آحمق بودن.
به گفته دوست خوبمون اقا mostafa (بازدید کننده سایت پی ۳۰ یوزر )
سلام
از مطلب خوبتون ممنون، برام جالبه که این مطلب که سال ۸۹ نوشته شده، الان هم خواننده داره و روش کامنت میزنند. اونم تو سال ۹۳٫
من الان ۲۳ سالمه و از ۸ سالگی این کار رو
انجام میدادم. یه الان دو سالی میشه که تعدادش رو کم کردم به هفته ای یه
بار رسیده. امیدوارم من و بقیه دوستان به زودی روزی رو ببینیم که یک سال از
ترک کردنمون گذشته باشه.
یه راهکار هم من پیشنهاد دارم. برای هر بار
که این کار رو انجام میدید خودتون رو یه جریمه ورزشی کنید. این جوری کمک
میکنه تا راحت تر ترک کنید و یا حد اقل تعدادش رو کمتر کنید + این که وضع
ظاهری بدنتون هم رو به راه میشه. مثلا من هر دفعه که این کار رو کردم، ۵۰
بار شنا و ۵۰ بار دارزنشست رو برای جریمه برای خودم در نظر گرفتم.
به امید ترک و موفقیت
به گفته دوست خوبمون اقا milad (بازدید کننده سایت پی ۳۰ یوزر )
معلوم نیست تا کی با گفنن این مزخرفات می خواین استرس به جوونا وارد کنین.۱۰۰ درصد این عوارضی که افاضات می فرمایین ناشی از استرس و احساس گناهیه که بین این جوونا می ندازین.انگار عصر حجره و مام ناندرتال.اگه این عوارض از خودارضایی بود الان همه مردم دنیا گوژپشت و کور و خنگ بودن.پس مردم اروپا و امریکا باید همشون عقب مونده می شدن.فعلا ضریب هوشی میانگین ایران ۸۴ هستش یعنی حنگ رو به پایین.از بی اطلاعی مردم سو استفاده نکنین خواهشا
حتما پایین خط رو نیز بخونید بعد خوندن گفته میلاد
___________________________________
با سلام آقا میلاد
من نه دکتر هستم نه کسی که بخوام مردم رو گول بزنم . منم عین شما جوان هستم ۲۳ ساله / ما نگفتیم بده ما گفتیم استفاده بی رویه باعث بد شدنش میشه / اروپایی ها میدونی چه غذایی میخورن ؟ میدونی چه تغذیه مناسبی دارن ؟ به نظر تو ایران بین جوانان کسی هست حتی ۱۰ % تغذیه اونا رو داشته باشه ؟
پس بی خود شما خودتون رو فریب ندین به جایی نمیرسین با این افکارتون
کاملا فریب میخوردید و دست به خود ارضایی میکنید . انسان اگه امروز انجام
بده ناچارهست فردا انجام بده دوباره . پس باعث ضعق در بدن میشه /
درضمن من رشتم کامپیوتر هست
موفق و پیروز باشید
به گفته دوست خوبمون اقا ehsan (بازدید کننده سایت پی ۳۰ یوزر )
من سال آخر پزشکی ارولوژی هستم . مطالب جالبی بود ولی خود ارضایی باعث عقیم شدن نمیشه و پس از یک مدت که فرد انجام نده میتونه قابلیت بارور کردن رو داشته باشه .تنها راه ترک کردن خود ارضایی سرگرم کردن خود به کار و بیرون رفتن هستش به مدت یک ماه و نخوردن غذاهای سرخ شده و فستفود و چرب . اگه سال هاست خود ارضایی میکنید نگران نباشید اثرات خود ارضایی تا زمانی که انجام بشه فقط نمایان هست و بعد از ترک کردنش همه چیز به حالت طبیعی باز خواهد گشت .
به گفته دوست خوبمون اقا saeed (بازدید کننده سایت پی ۳۰ یوزر )
راه های کنترل و روش های کم کردن و از بین بردن قوای شهوت و تمایلات جنسی زناشویی برای جوانان مجرد:
باید دانست زمانی که خداوند شهوت و تمایلات زناشویی را برای بقای نسل در
وجود انسان قرار داد و برای کنترل و ارضای آن ازدواج دائم را قرار داد و به
آن سفارش بسیار نمود و هنگامی که شرایط برای ازدواج دائم فراهم نبود، برای
اینکه ایمان و پاکدامنی انسان لطمه نخورد، ازدواج موقت را مقرر فرمود.
البته با رعایت شرایطش که در اسلام بیان شده است.
اما اگر در کل شرایط برای ازدواج فراهم نبود باید چه کار کرد؟! چگونه باید از ایمان و پاکدامنی خود مراقبت نمود؟!
باید دانست اگر کسی حقیقتا و از سر اخلاص بخواهد خود را حفظ کند خداوند نیز
او را یاری خواهد کرد. البته برای این کار ما دستورات عملی هم در دین
داریم که در اینجا با استفاده از بعضی روایات و دستورات بزرگان دین به برخی
از شیوه های کنترل شهوت اشاره می نماییم:
– روزه گرفتن و در صورت عدم امکان آن، کم غذا خوردن بطوری که روزی بیشتر از دو وعده غذایی نخوردن.
– نخوردن غذا های تحریک کننده مانند: پیاز، خرما، تخم مرغ،غذاهای چرب یا پروتیینی با کالری بالا و…
– خوردن موادی که شهوت را کم می کنند، مانند: آبلیمو، کافور، سرکه(که مالیدن آن به بدن هم موثر است) و…
– کنترل چشم و نگاه نکردن به نامحرم و ندیدن صحنه های حرام یا تحریک کننده،
مانند: فیلم ، عکس و… این مورد بسیار مهم است زیرا انسان اگر ورودی های
خود را یعنی چشم و گوش را کنترل کند و اجازه ندهد بدی ها و گناهان وارد
وجودش شوند، آنگاه خروجی هایش یعنی اعمال ، رفتار و… هم خوب و درست می
شوند. و از گناهان فرسنگ ها فاصله می گیریم. زدست دیده و دل هر دو فریاد —
که هرچه دیده بیند دل کند یاد.
– از بین نبردن و نتراشیدن موهای زائد بدن چون باعث تضعیف قوای جنسی می شود.
– دوری کردن از خوردن غذاها و لقمه های حرام و استفاده از غذای حلال و پاک.
– در حالت جنب نبودن و داشتن وضو و با وضو بودن که باعث ایمن و دور شدن از وسوسه شیاطین می شود.
– ورزش کردن و تحرک بدنی برای سوزاندن کالری های انباشته شده و اضافه بدن و دوری از تنبلی و تن پروری.
– مشغول کردن فکر و اندیشه خود به کار و فعالیت و دوری از بیکاری و آزاد
گذاشتن و رها کردن فکر و اندیشه به سمت افکار و تخیلات نادرست.
– تنها و دمر(به شکم) نخوابیدن.
– زیاد استغفار کردن.
ادامه دارد ….
باز منتظر باشید با ما باشید تا راه ححلهای دیگر برای شما اماده خواهیم کرد . لطفا در مواقعی که حس جلق به شما دست میده رو برای ما بگین تا راه حل بهتری به دست بیاریم.