اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

نامه محسن رضایی به عبدالملک الحوثی

محسن رضایی در نامه ای به عبدالملک الحوثی، رهبر انقلابی یمن، تاکید کرد: با پیروزی انصار الله ادبیات سیاسی جهان و بلکه مسیر و سرنوشت ملتها در خاورمیانه متحول می شود.
به گزارش مشرق، محسن رضایی در نامه ای به عبدالملک الحوثی، رهبر انقلابی یمن، تاکید کرد: با پیروزی انصار الله ادبیات سیاسی جهان و بلکه مسیر و سرنوشت ملتها در خاورمیانه متحول می شود.

متن نامه محسن رضایی بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَی نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ

برادر عبدالملک الحوثی

رهبر عالیقدر یمن

مقاومت قهرمانانه ملت پر افتخار یمن و پیروزیهای شما فرزندان راستین اسلام را درمقابلِ متجاوزینِ قابیلی که با کسب مجوز هجوم، از شیطان بزرگ و اسرائیل غاصب به یمن تاخته اند به شما تبریک می گویم. هرچند که دیپلماسی مقاومت درکنار فداکاری در جبهه های دفاع از شرف و حیثیت و حقوق مردم، امری پسندیده و بلکه جزیی از آن است ولی امروز برای آنکه جاهلان متجاوز بر سرعقل آیند مقاومت از دهانه تفنگهای غیرت و شهادت طلبی جوانان برومندِ یمنی می گذرد. با مقاومت درصحنه نبرد است که میزهای دیپلماسیِ فعال خواهد شد.بعید نیست در پی آن باشند که پس از قدرت نماییِ هوایی، شما را به میز مذاکره دعوت کنند تا یمن را تجزیه و به دو یمن شمالی و جنوبی تقسیم کنند. البته شما مصالح خود را بهتر از هرکس تشخیص می دهید ولی موفقیت دیپلماسیِ فردا به مقاومت امروز شما در صحنه نبرد وابسته است.

رزمندگان اسلام

توجیهات و استدلالهای دولتمردانِ عربستان در حمله به یمن،آنقدر بی محتوا، سست و دروغین است که هر سوی آن را بپوشانند، سوی دیگر، رسواکننده و برملا است. چه کسی می پذیرد که نامه یک ریس جمهورِ مستعفی و فراری،بهانه ای برای حمله نظامی به یک کشور قلمداد گردد و هزاران فرد بیگناه، به خاک و خون کشیده شوند؟! مگر آنکه او از متجاوزین خواسته باشد که مردم یمن را قتل عام کنید! آنها خوب می دانند که کشتن بیگناهان در محضر الهی و نیز در افکار عمومی جهان، جرمی نابخشودنی است. بی تردید نزد وجدان خود، پاسخی نخواهند داشت و در نتیجه خواهند گفت آنچه که گفته ایم بهانه ای بیش نیست آنگاه ضعف و ترسِ متجاوزان و روحیه پلیسی دولتمردان عربستان، در اقدام نامشروعشان بیشتر برملا خواهد شد و قطعا همین فقدانِ منطق و اقدام غیر انسانی و غیر اسلامی آنان، شکست متجاوزان و پیروزی شما را به حول و قوه الهی، رقم خواهد زد یعنی تجاوز (که بزرگترین گناه تلقی می شود) همراه با ضعف و وحشت، مشابه اقدامی است که دست پروردگان آنان یعنی داعش، با هدف قدرت نمایی،اسیران را دست و پا بسته، سر می برند. این گناهانِ نابخشودنی، زمانی که بنام اسلام و یا امنیت، صورت میگیرد به جرم بزرگتری تبدیل می شود.

برادر عزیز و انقلابی، رهبر گرانمایه یمن

تاریخ نشان داده است که آینده از آن جبهه حق است. امروز جبهه مقاومت در یمن، سوریه،عراق،لبنان،فلسطین و بحرین در مقابل جبهه تجاوز که اسراییل و عربستان است صف‌آرایی کرده، مقاومت و تجاوز ،ادبیات سیاسی جهان را تحت تاثیر خود قرار داده است. بی شک شما با استعانت از خداوند متعال و پیروزی خود، می توانید نه تنها ادبیات سیاسی جهان ، بلکه مسیر و سرنوشت ملتها را در خاورمیانه رقم بزنید. منطقه خاورمیانه در حال حرکت به سوی یک نظم جدید انسانی و اسلامی است. متجاوزان به این دلیل به شما حمله کرده‌اند که می خواهند از دخالت ملتها در سرنوشت خود جلوگیری کنند. آنها نمی خواهند ملتها به استقلال و آزادی دست یابند. جرم شما این است که می‌خواهید یمن، توسط یمنی ها اداره شود. در سوریه ،لبنان ،عراق ،فلسطین و بحرین هم همین صدا از ملت ها شنیده میشود. آیا دشمنان می توانند این خواسته های بحقِ ملتهای منطقه را که بیش از صدسال است بدنبال آن هستند نادیده بگیرند. مطمئنا نخواهند توانست ارزشهای جبهه مقاومت( آزادی و استقلال و مردمسالاری در چارچوب اسلام ) را در دل و جان ملتها سرکوب کنند.

فرزند عاشورایی یمن

امروز، جهان اسلام درحال بیداریِ واقعی است. تلاش مذبوحانه طایفه‌سازی و مذهب‌سازی‌های صهیونیستی و متعصبانه جاهلی را، یارای خاموشیِ این حرکت اسلامی نیست. همه می دانند که ایران حتی یک عنصر نظامی هم در یمن نداشته است. البته دشمنان در پی آن هستند که با این تبلیغات، ایران حتی به درمان مجروحینِ مسلمان هم نپردازد. آنها حتی از تختهای بیمارستان های ایران هم وحشت دارند. باید رمز ور از این ابهت و عظمت را کشف کنند. آنها هم اگر برای مردمسالاری و استقلال و آزادی مبارزه کنند صلابت پیدا خواهند کرد و اگر به تجاوز ادامه دهند هر روز در دنیا و در نزد افکار عمومی ضعیف تر و بی آبروتر خواهند شد. جلسه شرم الشیخ، نمایش سلاطین در مقابل قدرت الهی بود و بزودی در خواهند یافت که "یدالله فوق ایدیهم". تردیدی نیست که جبهه مقاومت بر جبهه تجاوز پیروز خواهد شد. جهان، تشنه ادبیاتِ مقاومت در مقابل تجاوز به حقوق انسانها و تعدی به مرزهای رسمی کشورهاست، اطمینان داشته باشید که نه تنها درجهان اسلام، حتی در افکار عمومی جهان، طرفداران جدی وگسترده، خواهید یافت. به نفع برادرانِ قابیلی ماست که هرچه سریعتر حملات را قطع کنند و به گفتگو با شما روی آورند. تنها راه حل مشکلات کشورهای اسلامی میز گفتگو و برادری است. با حوادث سوریه و عراق و یمن می خواهند جبهه اصلی که مبارزه با رژیم اشغالگر قدس است را تغییر دهند ولی همانطور که رزمندگان اسلام صدام را به جای خود نشاندند و از مبارزه با اسرائیل هم دست نکشیدند، امروز برادران ما در یمن و سایر مناطق نیز باید به این مهم، همت گمارند.

برادر شما محسن رضایی

پاسدار انقلاب اسلامی
منبع: ایسنا

نقد و برسی آرای دینی سه شخصیت: حیدرعلی قلمداران - ابوالفضل برقعی - مصطفی حسینی طباطبایی

نقد و برسی آرای دینی سه شخصیت: حیدرعلی قلمداران - ابوالفضل برقعی - مصطفی حسینی طباطبایی

سلام علیکم

لطفا در مورد سه شخصیت حیدرعلی قلمداران و ابوالفضل برقعی و مصطفی حسینی طباطبایی توضیح دهید. ایا ردودی بر کتب انها نوشته شده است؟

چرا این شخصیت ها به اینجا کشیده شده اند؟

ایا شخصیت های بزرگ مثل ایت الله بروجردی یا علامه طباطبایی و یا از مراجع عظام دیگر در مورد تین اشخاص اظهار نظری کرده اند؟

پاسخ: 

پرسش 1:

سه شخصیت حیدرعلی قلمداران و ابو....
شرح : سلام علیکم لطفا در مورد شخصیت حیدرعلی قلمداران توضیح دهید.آیا ردودی بر کتب آنها نوشته شده است؟ چرا این شخصیت ها به اینجا کشیده شده اند؟ آیا شخصیت های بزرگ مثل آیت الله بروجردی یا علامه طباطبایی و یا از مراجع عظام دیگر در مورد این شخص اظهار نظری کرده اند؟

پاسخ:
پرسشگر گرامی باسلام و تشکر از ارتباط با این مرکز.
در ابتدا بیان این مطلب بایسته است : اظهار نظر درباره شحصیت و عقاید آقای حیدر علی قلمداران مشکل می باشد، زیرا صاحبان اندیشه درباره وی اختلاف نظر دارند و این امر موجب شده است که نتوانیم درباره حیدر علی قلمداران اظهار نظر نمایم ، در عین حال نظر شما به قسمت های از مقاله حجت الاسلام آقای رسول جعفریان جلب می نمایم :
حیدرعلی قلمداران‌، فرزند محمد اسماعیل‌، روشنفکر دینی ودگراندیش در مسائل اسلامی بود که طی چهار دهه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی‌فعالیت فرهنگی و فکری داشت‌. او به سال 1290 شمسی (1333قمری) در روستای دیزیجان ـ از بخش خَلَجستان قم - به دنیا آمد. بعضی هم تولد او را در سال 1292 دانسته اند وی در سال 20ـ1319 شمسی در قم سکونت گزید و حوالی سی سالگی به خدمت‌ آموزش و پرورش این شهر درآمد. قلمداران دچار سکته مغزی شد و پس از گذراندن هشت‌سال بیماری طاقت فرسای فلج‌، در سن 78 ـ 76سالگی درگذشت
قلمداران از همان جوانی شیفته آثار آیت الله شیخ محمد خالصی گردید و به ترجمه آثار وی که قدری متفاوت از مشی رسمی تفکر شیعی با نگاه اصلاحی نوشته شده بود، همت گماشت‌. کارهای دینی وی از این زمان به بعد بیشتر ترجمه آثار خالصی بود. کتاب‌هایی مانند المعارف المحمدیه‌، احیاء الشریعه‌، الاسلام سبیل السعادة و السلام و الجمعة‌ شیخ‌ محمد خالصی را به فارسی ترجمه کرد.
گرایش نخست قلمداران به زنده کردن تمدن اسلامی و بررسی علل انحطاط بود، به‌همین دلیل برخی از نوشته‌هایش را با عنوان «سلسله انتشارات حقایق عریان در علل و عوامل انحطاط و ارتقای مسلمانان‌» نشر می کرد.
در همین فضا بود که توجهش به‌اصلاح‌گری جلب شد و این اصلاح‌گری از نظر او، که در فضای ایران شیعی می زیست‌، محصور در اصلاح تشیع گردید. وی که با نگاهی مذهبی و سنتی به سراغ این بحث آمده بود، حرکتش را با عنوان «مبارزه با بدعت‌» توجیه می کرد، این برخلاف و متفاوت بامشی کسانی بود که در ایران تحت تأثیر جنبش فکری در غرب‌، به اصلاح‌گری ‌می‌اندیشیدند.
زمانی که قلمداران قدم در این مسیر نهاد، به طور طبیعی می بایست به تجربه‌های پیشین‌ می‌نگریست و او این کار را با پیروی از شریعت سنگلجی (م 1322ش‌) و مهم‌تر از اوسید اسدالله خرقانی (م 1316 ش‌) و نیز شیخ محمد خالصی دنبال کرد. ورود در این ورطه او را به سمت و سویی هدایت کرد که پیش از آن‌، کسروی و حکمی‌زاده در آن‌گام‌هایی بر داشته بودند. وی که در جوانی مطلبی هم در نقد کتاب اسرار هزار ساله نوشته ‌بود، سرانجام در همان مسیر افتاد، گرچه هیچ گاه تدین خود به اسلام را از دست نداد. درواقع قلمداران که به طور رسمی معتقد به اسلام بود و حتی در این باره‌، به خصوص‌اجرای احکام اسلامی‌، تعصّبی خاص می ورزید، همزمان گرایش‌های اصلاحی تند هم داشت‌، و این چیزی است که به عنوان یک وصف کلی می توان برای نوع اصلاح طلبانی‌که گرایش به نگرش‌های مشابه وهابیت دارند، ملاحظه کرد. در این گرایش‌، اصلاح‌گری ‌همزمان متأثر از توجه به سنت از یک سو و مدرنیته از سوی دیگر است و این تناقض به ‌طور بنیادی در اندیشه این افراد وجود دارد.
باید توجه داشت که در زمینه حکومت اسلامی‌، وی در مقابل کسروی قرار دارد و در حالی که کسروی مدعی آن است که در اسلام حکومت وجود ندارد، و او سعی می کند تا ثابت کند در اسلام‌، نظریه‌ حکومتی‌ِ خاص وجود دارد.
قلمداران کارش را از نقد گرایش‌ها و رفتارهای غلوّآمیز شیعی (بر حسب آنچه خودتعریف می کرد) آغاز نمود و کتاب راه نجات از شرّ غُلات را نوشت و ضمن آن به بحث از علم امام‌، ولایت‌، شفاعت‌، غلوّ و زیارت پرداخت‌. کتابی هم در باره خمس مطالبی داشت ،که با عقاید فقهی‌ پذیرفته شده در شیعه سازگار نبود. کتاب راه نجات از شرّ غلات‌ چندین بخش بود و بخشی از آن با عنوان زیارت و زیارتنامه سامان یافته بود. این کتاب همان عقاید رایج وهابیان را درباب زیارت بیان کرده و کوشیده است با استفاده از متون مختلف‌، ادله ای بر آن ارائه کند
نگرش قلمداران در باره مفهوم امامت‌، به طور معمول بر این پایه است که ‌نصوص امامت را به گونه ای دیگر توجیه و تأویل کرده و اعتقادشان حتی از شیعیان‌ زیدی هم نسبت به امامت و جایگاه آن کمتر است‌. در این باره‌، قلمداران کتاب شاهراه اتّحاد را در بررسی نصوص امامت نوشته است‌. این کتاب که با مقدمه و حواشی سیدابوالفضل برقعی که خود به مراتب در عمق بیشتری در این جریان حرکت می کرد، و دراین اواخر یک سنی افراطی و وهابی شده بود، به صورت تکثیری به چاپ رسیده است‌. برای نمونه قلمداران طی صفحات 86 و 87 به مانند سنیان تلاش می کند تا معنای مولی‌را در حدیث غدیر از «اولای در تصرّف‌» خارج سازد.
خلاصه قلمداران بر این باور بود که در مسیر زندگی خود، حرکتی در جهت مبارزه با بدعت‌ داشته و همین امر، او را در معرض بلیّات ومصایب متعدد قرار داده است‌. باید گفت‌، قلم ‌آقای قلمداران بسیار تند بود و بسیار طبیعی بود که دیگران را بر ضد او تحریک کند. انتشار این قبیل آثار و مطالب‌، سبب شد تا وی به عنوان یک دگراندیش‌، با گرایش‌های‌وهابی شهرت پیدا کند. در این میان‌، محافل ولایتی مخالفت بیشتری با او داشتند، اما به‌طور کلی‌، حتی روحانیون معتدل نیز حاضر به پذیرش او نبودند. وی از جمع روحانیون‌،از آقای مطهری با احترام یاد می کند. این مطلب‌، در نوشته‌های پس از انقلاب اسلامی‌اوست‌. با دکتر شریعتی هم ارتباطاتی داشته و اشاره به آن دارد که تقریظ‌ های مکتوب از وی در اختیار دارد. به علاوه‌، آن چنان که از کتاب راه نجات او، بخش سوم که شفاعت ‌است به دست می آید، از نظریه تشیع صفوی شریعتی هم سخت متأثر است‌.
قلمداران داری آثار اعم از تالیف وتر جمه می باشد از جمله :
1. ترجمه کتاب کُحل‌ُالبصرفی سیرة خَیرِ البشر مرحوم محدّث عالیقدر حاجی شیخ عباس قمی است که حاوی اخلاق و کردار پیغمبر بزرگوار اسلام است‌
2. ترجمه کتاب گرانقدر المعارف المحمّدیه‌ مرحوم علاّمه خالصی
3. ترجمه جزوه فلسفه قیام حسینی‌.
تصنیفات قلمداران
1. کتاب ارمغان آسمان در بیان عوامل و علل ارتقاء و انحطاط مسلمانان‌
2. کتاب حکومت در اسلام‌
3. کتاب حج یا کنگره عظیم اسلامی‌
قلمدران در برابر مخالفانش گاهی او را سنی و زمانی وهابی قلمدادکرده‌اند، دفاع و اتهامات ‌سنی گری را رد کرده و در مقام شرح باورهایش تأکید می کند که‌:
«ما مسلمانیم که به یگانگی خدا چنانکه تمام انبیا و اولیا معترف و قرآن و نهج البلاغه واخبار ائمه اطهار راهنمایی می کنند و عقل و وجدان گواهی می دهد و به رسالت جمیعپیغمبران که قرآن رسالت ایشان را تصدیق می نماید و به آنچه محمد رسول الله‌ و آل‌ او از جانب خدا بیان داشته‌اند و به بعث یوم النشور ایمان داشته و در انگیزه این ایمان به ‌آنچه در قدرت ما بوده عمل کرده و می کنیم‌».
ریشه‌های پیوند میان چند نفر از این نحله‌؛ امثال سید ابوالفضل برقعی‌، مصطفی حسینی‌طباطبایی و قلمداران از یک سو، و نوشته‌های فراوان او مانند در شاهراه اتحاد و جز آن‌،زمینه را برای اتهامی که وی از آن گریزان است‌، به خوبی فراهم می کند. بحث از عدم‌دلالت حدیث غدیر بر امامت و ولایت‌! دیگر چه چیزی از تشیع باقی می گذارد؟ نقد زیارت و کاستن از آن چگونه با فرهنگ زیارتی شیعه همسوی دارد ؟ (1)
در خصوص اظهار نظر شخصیت های مانند آیت الله برو جردی درباره قلمدران باید گفت : ما مطلبی در این خصوص نیافتیم ، در عین حال باید گفت : حضرت آیت الله برو جردی - معمولا- درباره انسان های مانند قلمدران اظهار نظر نمی کرد واظهار نظر ها معمولا ازسوی شاگردان ایشان و یا دیگر شخصیت های صورت می گیرد ، همان گونه که حجت الاسلام آقای رسول جعفریان درباره قلمداران و آثار و عقاید وی اظهار نظر نمود . اظهار نظر نویسندگان، مانند حجت الاسلام آقای رسول جعفریان نشان می دهد که برخی از مطالب و مبانی آقای قلمداران مشکل دارد .

(1)بر گرفته از :
http://wwwhttp://www.historylib.com/Site/SViewDocument.aspx?DocID=644&RT...

پرسش 2:

در مورد شخصیت ابوالفضل توضیح دهید. ایا ردودی بر کتب انها نوشته شده است؟ چرا این شخصیت ها به اینجا کشیده شده اند؟ ایا شخصیت های بزرگ مثل ایت الله بروجردی یا علامه طباطبایی و یا از مراجع عظام دیگر در مورد تین اشخاص اظهار نظری کرده اند؟

پاسخ:
$$
سید ابو الفضل ابن الرضا برقعى در سال1329ـ ق مطابق با 1287هـ ش در شهر قم در خاندان شیعه مذهبی به دنیا آمد و پدرش سید حسین شخص فقیر و زاهدی بوده است.
مادرش سکینه سلطان دختر شیخ غلام رضا قمی نویسنده ی کتاب ریاض الحسینی می باشد. برقعی از اولین روز های حیات پای در مکتب گذاشته، تعلیم و قراءت قرآن را فرا گرفت .سپس به نزد شیخ عبدالکریم یزدی حائری که در آن وقت یکی از بزرگ ترین علمای شیعه بود رفت تا مراحل تحصیلش را ادامه دهد. او از صرف و نحو تحصیل را شروع کرد و کتاب مغنی البیب و کتاب الأعاریب ابن هاشم وشرح جامی بر کافیة ابن حاجب را به انتها رساند. به دنبال آن تحصیل را در علم فقه و اصول فقه که در حوزه های علمی رایج است ادامه داد. در اثنای تحصیل به تدریس درس های ابتدایی نیز مشغول بود.
برقعی برای تخصص در علم فقه و اصول فقه به نجف اشرف رفت. در نزد مراجع شیعه دروس فقه و اصول فقه را طی کرد. سه سال در نجف اشرف گذراند و از علمای آن دیار از جمله مرجع بزرگ شیعه سید ابوالحسین موسوی اصفهانی کسب علم نمود.
عقاید و شخصیت سید ابوالفضل
اظهار نظر درباره عقاید و شخصیت سید ابوالفضل برقعی مشکل می‌باشد؛ زیرا وی از شخصیت‌هایی است که دیدگاه‌ها درباره وی متضاد می‌باشد. برخی عقیده دارند که وی نه تنها از شیعه بودن عدول نکرده است که بعد از بررسی مبانی و اصول اسلام، گرایش وی به شیعه بودن قوی‌تر شد؛ از این رو وی در هنگام مردن اعتقاد خود به خدا، پیامبر(ص) و امامت امامان اعلام و نهایت علاقه خود به خاندان رسول اکرم (ع)را اعلام نمود. اتفاقاً برخی از کلمات و مبانی ایشان نیز مؤید همین مطلب است. بدین سان وی همان طور که از اول یکی از عالمان شیعی بود و به اصول و آموزه‌های آن پایبند بود، تا آخر هم به همین عقیده باقی ماند و با همین عقیده از دنیا رفت. البته وی با تدوین برخی از کتاب‌ها مانند تضاد مفاتیح الجنان با قرآن و طرح برخی مسایل مانند زیارت معصومان، توسل به معصومان، این شبهه را ایجاد کرد که وی با مبانی شیعه میانه خوبی نداشته حتى از شیعه بودن خویش عدول کرده ، و حال این که این گونه نیست، زیرا وی با طرح برخی از شبهات و مباحث در صدد شفاف‌سازی آموزه‌های دینی و فرهنگ شیعه بوده است.
در این میان عده‌ای بر این باورند که سید ابوالفضل برقعی از شیعه بودن خود عدول نموده و به مذهب اهل سنت گرایش پیدا کرد ؛‌زیرا وی به مباحثی پرداخته که گرایش وی به اهل سنت و حتى گرایش وی به وهابیت را نشان می‌دهد، زیرا وی توسل به اهل بیت(ع) و زیارت اهل قبور را مخالف دستور دین دانسته و آن را شرک می‌داند.
اتفاقاً آثار وی مانند "درسی در ولایت" دلیل بر این ادعا است.
در یکی از کتاب‌خانه‌های الکترونیکی اهل سنت (کتابخانه عقیده) آمده است: علامه برقعی در شروع از جملة علمای مذهب شیعه اثناعشری بوده و از مجتهدین اعلامشان محسوب می‌شد، ولی اخلاص، و مبارزه او با بدعت‌ها و خرافات و تمسک شدید علامه به قرآن کریم نهایت او را به طرف مذهب حق (مذهب اهل سنت) رهبری کرد.
علامه از سن 45 سالگی از مذهب و عقاید شیعه اثناعشری دست برداشت و به حکم ظاهر قرآن و سنت صحیح و آن چه از صالح سلف این امت باقی مانده به ویژه خلفای راشدین و همگی یاران رسول خدا از مهاجرین و انصار و پیروانشان عمل کرده است.(1)
خلاصه اینکه قاطعانه نمی‌توان گفت وی از مذهب شیعه عدول کرده و به مذهب اهل سنت، به ویژه وهابیت گرویده باشد. این حرف آنانی است که در صدد زیر سؤال بردن مذهب شیعه هستند، از این رو در کتاب‌های متعدد، سایت و وبلاک و مقالات از آقای برقعی تجلیل و از او به عنوان عالم دینی و اندیشمند دیگراندیش یاد می‌کنند.
البته وی - همان طور که اشاره شد- با تدوین برخی آثار و عملکرد خود این فضا را به وجود آورد که متهم به سنی بودن و حتى گرایش به مذهب وهابیت شود. هم چنین سید ابو الفضل برقعی در تدوین مبانی خود به تجزیه و تحلیل رهبران وهابی پرداخت و از مبانی و استدلال‌های آنان نیز بهره گرفت. هم چنین به مسایل زیارت اهل قبور و توسل به معصومان پرداخت و سعی کرد مبنای شیعه در مورد توسل به معصومان را زیر سؤال ببرد، ولی دقیقاً معلوم نیست که وی از بیان این مبانی چه اهدافی را داشته است. تدوین این گونه کتاب‌ها و آثار علمی را نمی‌توان دلیل بر عدول وی از مذهب شیعه دانست، زیرا برخی از عالمان دیگر نیز بودند که برخی از عقاید شیعه را به چالش کشیده‌اند، ولی نمی‌توان گفت آنان از مذهب شیعه عدول کرده‌اند. عدول وی از مذهب شیعه و گرایش وی به وهابیت معلوم نیست
بر فرض این که وی از مذهب شیعه عدول کرده باشد، این امر دلیل بر حقانیت مذهب اهل سنت نمی‌باشد، زیرا عدول یک نفر از مذهب شیعه دلیل برای اثبات مذهب اهل سنت نیست. برای اثبات حقانیت یک ایده و مذهب نیاز به دلائل متعدد و گرایش مخالفان به آن می‌باشد. چنان که در طول تاریخ بسیاری از صاحبان اندیشه و شخصیت‌های اهل سنت به شیعه گرویده‌اند و برای اثبات حقانیت شیعه کتاب‌ها و مقالات متعدد تدوین کرده‌اند.
(1)

پرسش 3:
در مورد شخصیت مصطفی حسینی طباطبایی توضیح دهید. آیا ردودی بر کتب آنها نوشته شده است؟ چرا این شخصیت ها به اینجا کشیده شده اند؟ آیا شخصیت های بزرگ مثل آیت الله بروجردی یا علامه طباطبایی و یا از مراجع عظام دیگر در مورد این شخص اظهار نظری کرده اند؟
پاسخ:
##
در ابتدا، بیان این مطلب بایسته است که اظهار نظر نهایی درباره آقای سید مصطفی حسینی طباطبایی، مشکل و سخت است؛ زیرا مبانی و عقاید او مبهم و چند پهلو است. از این رو، صاحبان اندیشه درباره وی دیدگاه متضادی دارند. بر این اساس، نمی توانیم شخصیت وی را تأیید و یا رد نمایم. در مجموع، آنچه درباره وی می توان گفت این است که: وی از دوستان و یاران آقایان قلمداران و ابوالفضل برقعی است و عقاید و دید گاه آنان درباره معارف اسلامی، زیر سؤال می باشد؛ چنان که جناب حجت الاسلام آقای رسول جعفریان، از سید مصطفی حسینی به عنوان دوستان قلمداران وابوالفضل برقعی یاد کرده و عملکرد و دیدگاه آنان را درباره معارف اسلامی زیر سؤال برده است. (1) همچنین برخی از آثار آنان، توسط صاحبان اندیشه نقد شده است. این امر، نشان از آن دارد که مبانی آنان با اصول و مبانی شیعی چندان همسویی ندارد.
در این جا، نظر شما را به قسمت هایی از زندگی نامه آقای طباطبایی جلب می نمایم:
سید مصطفی حسینی طباطبایی درسال 1314 هجری شمسی در خانواده‌ای اهل علم به دنیا آمد و در نوجوانی وارد حوزه علمیه شد. به تحصیل پرداخت و به فراگیری علوم دینی همت گماشت. وی ضمن تحصیل، به فعالیت پژوهشی و تدوین کتاب و آثار علمی پرداخت.
او از دوستان و همفکران حیدر علی قلمداران و آقای ابوالفضل برقعی بود و قلمداران پیش از وفات، تعیین تکلیف کتاب هایش را به وی واگذار کرده بود. طباطبایی معتقد بود که نماز جمعه، یک واجب خداوندی است که در میان جامعه شیعه به فراموشی سپرده شده و باید آن را احیا نمود. به همین جهت، از همان موقع این سنت الهی را بر پا داشت.
آقای طباطبایی مقالات و کتاب های متعددی تدوین نمود، از جمله:
1. خیانت در گزارش تاریخ (3 جلد)، نقد کتاب بیست و سه سال علی دشتی.
2. شیخ محمد عبده، مصلح بزرگ مصر.
3. راهی به سوی وحدت اسلامی.
4. نقد آرای ابن سینا در الهیات.
5. آیین زرتشت از دیدگاه ما.

پی نوشت:
1. بر گرفته از:
http://wwwhttp://www.historylib.com/Site/SViewDocument.aspx?DocID=644&RT...

منبع:

http://www.pasokhgoo.ir/node/25253

ریاست یک ایرانی در عجیب ترین قلمرو جهان(+عکس)

الی می‌گوید که این روزها مقام‌های حکومتی دیگر کاری به کارش ندارند. او می‌گوید: "الان قوی‌تر از پیش‌ هستم. نه کاری می‌توانند بکنند نه چیزی می‌توانند بگویند."
این هفته، انتخابات پارلمانی اسرائیل برگزار می‌شود و بیشتر اسرائیلی‌ها در آن شرکت می‌کنند. اما یک جا از رأی‌گیری خبری نیست. اینجا چهل سال است که یک مرد تنها حکومت می‌کند.

به گزارش عصرایران به نقل از بی بی سی، در شمالی‌ترین نقطه روی جاده کناره اسرائیل، درست زیر لبنان، گذرگاهی است که به سرزمینی منحصربه‌فرد می‌رسد. نوشته‌های سفید روی دروازه‌های آهنی بزرگ آبی‌رنگ مشخص می‌کند که اینجا مرز است. اما از تشریفات مرسوم گذر از مرز خبری نیست. هرکسی بیاید، رد می‌شود و مستقیم می‌رود سراغ رئیس‌جمهور.

این‌جا آخزیو (الزیب) است. این تکه زمین، عجیب‌وغریب‌ترین قلمرو خاورمیانه است. همه مشخصات یک کشور را دارد: پرچم (که یک پری دریایی است)، 'سرود' ملی (که صدای دریاست)، و قانون اساسی که طبق آن، رئیس‌جمهور به طور دموکراتیک با رأی خودش (که هیچ‌وقت نمی‌دهد) انتخاب می‌شود.

آخزیو-لند (Akhzivland) حتی پارلمان هم دارد – یک سازه چوبی با چند متکا و یک میز گرد – اما پارلمانش نه جلسه‌ای دارد نه نماینده‌ای. و البته دولتش پاسپورت هم صادر می‌کند. روی پاسپورت‌ها نوشته شده است که به دارنده اجازه بدهید "آزادانه و بی‌محدودیت" به هرجا می‌خواهد سفر کند.

حاکم این 'کشور' مینیاتوری الی اویوی است، قدیمی‌ترین و پیرترین شهروندش. همسر او، رینا، بانوی اول آخزیو-لند و تنها شهروند دیگر 'کشور' است؛ 'کشوری' که سال ۱۹۷۱ از اسرائیل "جدا شد" و اعلام استقلال کرد.

'پرزیدنت اویوی' همراه سلطان ناخوش‌احوال عمان، قدیمی‌ترین حاکم خاورمیانه است. تلاش‌های یکی از قوی‌ترین کشورهای این منطقه برای برکناری او تاکنون به نتیجه نرسیده و ناگفته پیداست که اسرائیل هرگز آخزیو-لند را به رسمیت نشناخته است، اما این 'کشور' دو نفره هم هیچ‌گاه عقب ننشسته و با جسارتی که بارها بیش از مساحتش است، به حیات‌ خود ادامه داده است.

الی حالا ۸۵ ساله است. فرتوت شده و گوشش درست نمی‌شنود. ظاهرش، با آن موی سفید و لباس کتان چوپانی، به شهرت افسانه‌ای او می‌آید. بیرون 'کاخ' – که یک کلبه چوبی با تهویه نسیم دریاست – لم داده و به افق خیره شده، به سرزمینی که از شصت سال پیش در آن زندگی کرده و جنگیده است.

ریاست یک ایرانی در عجیب ترین قلمرو جهان(عکس)
می‌گوید: "من رئیس‌جمهور یک کشور خیلی کوچکم، اما همین کشور کوچک هم با دولت اسرائیل مشکل زیادی دارد. هیچ‌وقت نمی‌خواستند من اینجا زندگی کنم. هر کار از دست‌شان برمی‌آمد کردند که بیرونم کنند. مثل جنگ است، منتها بین دولت اسرائیل و من!"

الی در ایران به دنیا آمده است. دو ساله بود که با پدرش از راه دریا به سرزمین فلسطین که آن دوران تحت کنترل بریتانیا بود، آمد. از همان موقع عشق دریا در وجودش مانده است.


در دوره جوانی بارها به خاطر خرابکاری علیه نیروهای بریتانیایی دستگیر و آزاد شد. پانزده ساله بود که به پالیام – نیروی دریایی "مخفی" یهودیان – پیوست. در ابتدا، کارشان آوردن پناهنده‌های یهودی به فلسطین بود، بعد، جنگ با بریتانیایی‌ها و دست آخر، جنگ با اعراب در سال‌های ۱۹۴۹-۱۹۴۸.

اسرائیل که تأسیس شد، او هم به دریا برگشت و مشغول ماهیگیری شد، از آفریقا گرفته تا اسکاندیناوی. حتی یک سال در گرینلند زندگی کرد: "به عنوان یک اسرائیلی کنار اسکیموها." سرانجام سال ۱۹۵۲ بود که در راه دیدار خواهرش، از آخزیو گذشت.

اینجا تا سال ۱۹۴۸ روستایی عرب‌نشین بود به نام الزیب بود که ساکنانش از ماهیگیری روزگار می‌گذراندند. سربازان یهودی این روستا را هم مثل صدها روستای دیگر در فلسطین تسخیر کردند. ساکنان الزیب ناچار به شهر عکا رفتند و بعضی‌هاشان هم راهی لبنان شدند.

_________________________

نمایه: آخزیو-لند

    رئیس کشور: الی اویوی (رئیس‌جمهور مادام‌العمر)
    نظام سیاسی: "رئیس‌جمهور به‌طور دموکراتیک با رأی خودش انتخاب می‌شود"
    مساحت: ۱.۴ هکتار (یا ۱۴ هزارم کیلومتر مربع)
    جمعیت: ۲ نفر
    مرز (خودخوانده): شمال – رود کزیو، جنوب – تپه بوک‌بوک، شرق – جاده آنتیوچ، غرب – دریای مدیترانه
    اقتصاد: توریسم، موزه ملی رایگان
    پرچم: پری دریایی روی پس‌زمینه ساختمان قدیمی آخزیو
    سرود ملی: صدای دریا
    روابط خارجی: "روابط دوستان به همه کشورهای جهان، علاقه خاص به اسرائیل"
    تعداد کشورهایی که به رسمیت می‌شناسند: صفر
    نیروی دفاعی: "علاقمندان و طرفداران و دوستان واقعی از همه‌جای دنیا"

________________________

وقتی الی به الزیب رسید، روستا متروک بود. تصمیم گرفت بعد از سال‌ها سفر، یک‌جا بماند. ماهی‌ می‌گرفت و به کیبوتص‌نشین‌های یهودی آن اطراف می‌فروخت. بعد از مدتی برای خودش خانه‌ای خرید.
ریاست یک ایرانی در عجیب ترین قلمرو جهان(عکس)
الزیب دهکده‌ای آرام و دور از هیاهو بود. دوست‌های جوان الی می‌آمدند و پیشش می‌ماندند. الی به جز ماهیگیری، و جستجو برای عتیقه، عکاسی هم می‌کرد – عمدتا از دختران! . امروز بیش از یک میلیون قطعه عکس دارد که طی سال‌ها گرفته و در انباری در آخزیو-لند نگه داشته است.

زندگی، چند صباحی آرام و بی‌دغدغه بود، تا اینکه ارتش اسرائیل گفت که می‌خواهد اینجا یک پایگاه بسازد و مشکلات الی و مسئولان آغاز شد. نامه‌ای به دیوید بن‌گوریون، نخست‌وزیر وقت اسرائیل، نوشت. بن‌گوریون طرف او را گرفت. آنطور که رینا می‌گوید، ارتش اجازه داد که الی بماند به شرط آن که به عنوان مأمور مخفی برای شین‌بت، دستگاه اطلاعات داخلی اسرائیل، کار کند. رینا می‌گوید الی پذیرفت. او مصاف اول را برده بود، اما مصاف‌های بزرگ‌تری پیش رو بود.

الی برای گذران زندگی، اتاق‌های دو خانه‌اش را اجاره می‌داد. چیزی نگذشت که با آسان‌گیری و بی‌خیالی الی، آخزیو بهشت هیپی‌های اسرائیل شد. جوان‌ها برهنه می‌چرخیدند، آهنگ گوش می‌دادند، مواد مخدر مصرف می‌کردند و خوش می‌گذراندند.

شلومو آبراموویچ، که پیش از این در این منطقه خبرنگار بوده است، می‌گوید: "مردم می‌آمدند لب دریا، لخت، آفتاب می‌گرفتند، بیشترشان حشیش می‌کشیدند. می‌آمدند این‌جا که هر کار می‌خواهند بکنند."

چهره‌های مشهور هم زیاد به آخزیو می‌آمدند، از جمله بازیگران هالیوودی. پل نیومن موقع فیلمبرداری فیلم خروج (۱۹۶۰) اینجا سر می‌زد. سوفیا لورن هم چندین‌بار آمده بود.

ریاست یک ایرانی در عجیب ترین قلمرو جهان(عکس)

رینا تعریف می‌کند که "وقتی (سوفیا لورن) آمد، شیفته اینجا شد. من نوجوان بودم. دیوانه او بودم. به من یاد داد که چطور اسپاگتی درست کنم."

در همین حال، اسرائیل که برنامه‌های گسترده ساخت‌وساز داشت، اعلام کرد که می‌خواهد آخزیو را پارک ملی کند. سال ۱۹۶۳ بود که ناگهان بولدوزرها آمدند و بقایای روستای قدیمی را هم خراب کنند. می‌خواستند همه جا، از جمله اطراف خانه الی، را چمن کنند.

در نگاه الی چنین کاری جز جنایت علیه تاریخ و محیط‌ زیست نبود. روی دیواری ایستاده بود و از تخریب عکس می‌گرفت که بولدوزر به دیوار کوبید. آنطور که الی می‌گوید، او از روی دیوار افتاد و چند جای بدنش شکست.

هشت سال بعد (۱۹۷۱) انزوای الی تکمیل شد. دور همان اندک زمین باقی‌مانده‌اش حصاری کشیدند که ارتباطش را با دریا قطع کرد.

آن لحظه، لحظه تولد کشور آخزیو-لند بود: الی و رینا گذرنامه‌های اسرائیلی‌ خود را پاره کردند و اعلام استقلال کردند. نتیجه این بود که دستگیر شدند و کارشان به دادگاه کشید. آنطور که رینا می‌گوید، قاضی اتهام "تشکیل کشور بدون اجازه" را رد کرد، اما هر یک از آنها را به خاطر از بین بردن گذرنامه، یک لیره جریمه کرد.

الی و رینا بدون دردسر آزاد شدند، اما ماجرای 'کشور' مستقل هیپی‌ها توجه رسانه‌ها را جلب کرد. الی هم از فرصت استفاده کرد و در جایگاه رئیس‌جمهور آخزیو-لند کنفرانس مطبوعاتی برگزار کرد. ده‌ها فعال صلح‌طلب هم آمدند و در حمایت از او تجمع نشسته برگزار کردند.

در کنفرانس مطبوعاتی، پرزیدنت اویوی رو به دوربین‌های تلویزیونی گفت: "این پارک ملی برای جایی مثل تل‌آویو خوب است، اما برای تل‌اخزیو نه." او ادعا کرد که شورای محلی دستور داده است که ساختمان پارلمان را خراب کنند. بلافاصله همه معترضانی را که آنجا جمع شده بودند، نماینده پارلمان اعلام کرد و ازشان خواست برای آخزیو-لند تبلیغ کنند.

رینا می‌گوید: "همه این کارها را می‌کردیم که توجه‌ها جلب شود، چون دولت قوی‌تر از ما بود. رسانه‌ها شروع کردند به گفتن و نوشتن از ما. مردم هم باور می‌کردند. تا وقتی در رسانه‌ها بودیم، احتمال این‌که دولت کاری به کارمان نداشته باشد بیشتر بود."

البته این بار اولی نبود که الی و رینا خبرساز می‌شدند. چند ماه پیش از آن، شب اول ژانویه ۱۹۷۱، شش مرد مسلح فلسطینی با قایق از لبنان – که فقط پنج کیلومتر فاصله دارد – آمده بودند که الی و رینا را گروگان‌ بگیرند.

آنطور که رینا تعریف می‌کند، مردان مسلح خودشان را ماهیگیر جا زده بودند و گارد ساحلی اجازه داده بود که بروند. گفته بودند که می‌خواهند الی اویوی را ببینند. یکی از آنها وارد خانه شده بود اما رینا با تفنگ جلویش ایستاده بود. مرد اسلحه‌اش را زمین گذاشته بود و به‌قول رینا، "فکر می‌کرد که با الی روبرو می‌شود. وقتی یک زن بور و زیبا و تفنگ به دست دید، جا خورد."

چند دقیقه بعد، نیروهای اسرائیلی رسیدند و جاده‌های اطراف را بستند. دو مرد مسلح را در قایق دستگیر کردند. سه نفر دیگر را در خشکی. رینا با خنده تعریف می‌کند که "مردم دیده بودند هزار تا سرباز به این سمت می‌آیند، اما چون ارتش رسانه‌ها را از خبررسانی منع کرده بود، کسی نمی‌دانست که ماجرا چیست. همه‌جا پیچیده بود که جنگ شده، بین اسرائیل و آخزیو-لند!"

به گفته رینا، مردان مسلح عضو فتح بودند و آمده بودند که الی را به لبنان ببرند.

ممنوعیت رسانه‌ای که برداشته شد، روزنامه‌ها ماجرا را گزارش کردند. یکی از روزنامه‌های زرد تیتر زده بود: " می‌خواستند عکاس شماره یک عکس‌های لختی اسرائیل را بدزدند!"

این ماجرا الی را مشهورتر از قبل کرد و برگ دیگری شد از داستان زندگی مردی که تشخیص واقعیت و افسانه در آن، روزبه‌روز سخت‌تر می‌شد. حالا اسرائیلی‌ها از دور و نزدیک دسته‌دسته می‌آمدند که آخزیو-لند را به چشم خودشان ببینند. مقام‌های اسرائیلی هم کار چندانی جز حرص خوردن از دست سلطان یک‌دنده هیپی‌ها از دستشان برنمی‌آمد.

آخزیو-لند آن‌قدر محبوب شده بود که در سال ۱۹۷۲ و وقتی تصمیم گرفتند که برای خودشان فستیوال موسیقی راک برگزار کنند – به‌قول رینا، "چیزی مثل وودستاک" (در آمریکا) – تا صد کیلومتری 'کشور' ترافیک بود.

مئیر کتلر، از برگزارکنندگان آن فستیوال، در مستند جایی برای عشق که سال ۲۰۰۹ در مورد آخزیو-لند ساخته بودند، می‌گوید: "همه اسرائیل آمده بودند. کار از دست ما خارج شد. مردم مثل یک گله ریختند."

الی به مرور – و با کمک مهمان‌هایی که همیشه بودند – کشورش را می‌ساخت. نقل است که می‌گفته است "آخزیو-لند تنها کشور دنیاست که هیپی‌هایش کار مفید و سازنده می‌کنند."

"موزه ملی" آخزیو-لند از جمله دستاوردهای الی بود که در خانه رئیس دهکده در دوران سکونت اعراب، برپا کرد. هزاران قطعه آثار قدیمی که طی سال‌ها در حفاری‌ها و غواصی‌هایش پیدا کرده بود، آنجا به نمایش گذاشت؛ از ظرف‌های قدیمی که از آنها برای نگه داشتن استخوان مردگان استفاده می‌شد، گرفته تا جواهرات و ابزار زنگ‌زده دریانوردی.

طبق قانون، بیشتر این قطعه‌ها به سازمان اشیاء قدیمی اسرائیل تعلق دارد که اگرچه "موزه ملی آخزیو-لند" را به رسمیت نمی‌شناسد، اما اجازه داده است که یافته‌های الی به امانت در آنجا بماند. به‌قول رینا، "دفتر باستان‌شناسی تنها نهاد دولتی است که با ما سر جنگ ندارد."

در سال‌های بعد، یک دعوای حقوقی طولانی بین الی، شورای محلی، اداره زمین‌ها، و سازمان طبیعت و پارک‌ها در گرفت. به مرور این نهادهای دولتی بودند که دست بالا را پیدا کردند. بیشتر آخزیو-لند زیرمجموعه پارک ملی شد و حق برگزاری فستیوال از الی سلب شد.

با این حال، الی معتقد است که او را بد درک کرده‌اند. او می‌گوید که هیچ‌وقت ضد اسرائیل نبوده است: " اینها هیچ‌وقت نفهمیدند که من چرا اینجا آمدم. خوششان نمی‌آمد که من برای خودم یک کشور کوچک درست کنم. فکر می‌کردند که علیه اسرائیل است، اما اینطور نیست."

 سال ۱۹۷۸ که اسرائیل به گروه‌های  فلسطینی در جنوب لبنان حمله کرد، پرزیدنت اویوی اعلام کرد: "حریم هوایی کشورم را به هواپیماهای اسرائیلی که از مسیر آخزیو-لند به فتح-لند می‌روند، گشودم."

الی می‌گوید که این روزها مقام‌های حکومتی دیگر کاری به کارش ندارند. او می‌گوید: "الان قوی‌تر از پیش‌ هستم. نه کاری می‌توانند بکنند نه چیزی می‌توانند بگویند."

بعد از سال‌ها درگیری، دو طرف بالاخره با هم کنار آمده‌اند. آخزیو-لند برای دسترسی به دریا و عبور از حصار به دولت پول می‌دهد. در عوض، کنار جاده اصلی مقام‌های گردشگری تابلویی نصب کرده‌اند که رویش نوشته است: به طرف "الی اویوی" – ننوشته‌اند "آخزیو-لند" که احیانا به شناسایی این 'کشور' تعبیر نشود.

از آینده که می‌پرسم، الی می‌گوید که قصد ندارد جانشین تعیین کند. می‌گوید: "بعد از من همسرم هر تصمیمی بخواهد می‌گیرد."

رینا می‌خواهد که آخزیو-لند را به بنای یادبود همیشگی الی اویوی – که به‌نظرش "بهترین ‌رئیس‌جمهور تاریخ" است – تبدیل کند.

او می‌گوید: "آخزیو-لند فروشی نیست. زندگی اینجا فروشی نیست. هرکس این‌جا می‌آید، حس می‌کند که به بهشت آمده است. نمی‌شود روی بهشت قیمت گذاشت."

چهل حدیث فاطمی همراه با شعر

من فاطمه‌ام، واژه‌ی حسنای خداوند از ماه نشان دارم و با آینه پیوند من فاطمه‌ام، سرخ تر از خاطره ی سیب من فاطمه ام، سبزتر از واژه‌ی لبخند
به گزارش مشرق، حضرت فاطمه(س)می‌فرمایند: و من، آن کلمه‌ی نیکوی خداوندم. (الفضائل/۸۰)
 
من فاطمه‌ام، واژه‌ی حسنای خداوند
از ماه نشان دارم و با آینه پیوند
من فاطمه‌ام، سرخ تر از خاطره ی سیب
من فاطمه ام، سبزتر از واژه‌ی لبخند
 
 
حضرت فاطمه(س)می‌فرمایند: و ما وسیله‌‌ی ارتباط خدا با مخلوقاتیم. (دلائل‌الامامه/۳۲)
 
سرشار نگاه آسمان کن ما را
از خود برهان و بی‌نشان کن ما را
ای واسطه‌ی فیض خداوند کریم
بر سفره‌ی دوست، میهمان کن ما را
 
 
حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: و ماییم برگزیدگان خدا و جایگاه پاکی‌ها. (ارشاد شیخ مفید/۱/۲۷۰)
 
ای محرم راز جمع افلاکی‌ها
چون سرو، رها ز مجمع خاکی‌ها
یک جرعه زلال آفتابم بچشان
ای روح بلند قله‌ی پاکی‌ها
 
 
حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: ... و ما دلیل‌های روشن خداییم. (ارشاد شیخ‌ مفید/۱/۲۷۰)
 
در ظلمت شب، دلیل راهم هستید
چون کوه، همیشه تکیه‌گاهم هستید
ای حجّت‌های روشن خالق مهر
در تیرگی زمانه ما‌هم هستید
 
 
حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: ... و ما وارثان پیامبران الهی هستیم. (ارشاد شیخ مفید/۱/۲۷۰)
 
دریا صفتید و روح باران دارید
چون سبزه طراوت بهاران دارید
هستید شما وارث پیغامبران
در سینه همیشه نور قرآن دارید
 
  
حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: خداوند، حج را برای استواری و تحکیم دین قرار داد. (بحارالانوار/۲۹/۲۲۳)
 
تا چشمه‌ی عشق، جاری دین گردد
دل‌های همه، بهاری دین گردد
واجب شده حج به امر یکتای بزرگ
تا مایه‌ی استواری دین گردد
 
 حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: خداوند، رسیدگی به خویشان را برای طول عمر و باعث فزونی در خویشان قرار داد. (بحارالانوار/۲۹/۲۲۳)
 
چونان که ادب به آبرو افزاید
اخلاص، به قدر هر نکو افزاید
اهل صله‌ی رحم اگر بود کسی
فرمود: خدا بر اهل او افزاید
 
 
حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: خداوند، اطاعت از ما- اهل‌بیت علیهم‌السلام- را برای ایجاد نظم و همبستگی در مردم قرار داد. 
(بحارالانوار/۲۹/۲۲۳)
 
خواهی ز گسستگی رهایی یابی
یا جلوه‌ای از نور خدایی یابی
فرمان ببر از اوامر حضرت دوست
تا راه به اوج کبریایی یابی
 
حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: خداوند، صبر را وسیله‌ی استحقاق و شایستگی پاداش قرار داد. (بحارالانوار/۲۹/۲۲۳)
 
 گر پنجره‌ی نگاه تو غم دارد
صدها گره بزرگ و مبهم دارد
با صبر بر آن، رسی به پاداشی نیک.
کاین راه، هزار پیچ و صد خم دارد
 
 
حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: خداوند، شرک را به منظور اخلاص بندگی، حرام نمود. (بحارالانوار/۲۹/۲۲۳)
 
تا دور شود هر عمل از شیوه‌ی بد
اعمال همه، خالص و زیبا گردد
دانای توانای عزیز یکتا
.بر دفتر شرک، مهر«باطل شد» زد
 
 
حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: خداوند، وفای به نذر را برای رسیدن به مغفرت و آمرزش خویش قرار داد. (بحارالانوار/۲۹/۲۲۳)
 
ای آن‌که به دل امید رحمت داری
از حق طلب رحم و عنایت داری
در راه وفا به نذر خود سخت بکوش
گر میل رسیدن به سعادت داری
 
 
حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: خداوند، نیکی به پدر و مادر را سبب امان از خشم خود قرار داد. (بحارالانوار/۲۹/۲۲۳)
 
خواهی برهی ز خشم ایزد، ای دوست
چون برگ، گناه تو بریزد، ای دوست
نیکی به پدر- مادرخود کن بسیار
از کار بدت لطف نخیزد، ای دوست
 
 
حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: خداوند، جهاد را مایه‌ی عزّت و شکوه اسلام قرار داد. (بحارالانوار/۲۹/۲۲۳)
 
چون سرو، همیشه آسمان همّت باش
هم‌قامت آسمان پر شوکت باش
وقتی که جهاد، عزت اسلام است
جهدی کن و هم‌رکاب این عزت باش
 
 
حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: خداوند، امر به معروف را برای حفظ مصالح عمومی جامعه قرار داد. (بحارالانوار/۲۹/۲۲۳)
 
هر جامعه‌ای که اهل تقوی گردد
سرشار شکوفه و شکوفا گردد
یک قطره نکویی اگر آنجا افتد
با امر به معروف، چو دریا گردد
 
 
حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: از مؤمنین نیست کسی که همسایه‌اش از شر و آزار او در امان نباشد. (دلائل‌الامامه/۱)
 
حیف است طریق عشق را سد باشی
در روشنی آب، مردّد باشی
در سایه‌ی سبز زندگانی، ای دوست!
همسایه چو با کسی شدی، بد باشی
 
 
حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: از بخل دوری کن، زیرا بخل درختی است در جهنم که شاخه‌هایش در دنیا می‌باشد و هر‌کس به آن شاخه‌ها بیاویزد، داخل در جهنم می‌شود. (دلائل‌الامامه/۴)
 
آن شاخه که بی میوه قدی خم دارد
بخل است، که ریشه در جهنم دارد
هر‌کس که از آن شاخه بیاویزد سخت
شک نیست- زمین خوردن محکم دارد
 
 
حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: سخاوت، درختی است در بهشت که شاخه‌هایش در دنیا گسترده است و هر‌کس شاخه‌ای از آن را بگیرد داخل بهشت می‌شود. (دلائل‌الامامه/۴)
 
ای دوست! سخاوت، آسمان پیوند است
این شاخه‌ی سبز باغ بی‌مانند است
چید آن‌که از این شاخه گلی- بی تردید-
در هر دو سرا، عزیز و عزّتمند است
 
 
حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: همانا از بندگان خدا، تنها دانشمندان از خدا می‌هراسند. (بحارالانوار/۲/۴۵)
 
زنهار! به جمع جهل، ملحق نشوی
گستاخ، در امر حضرت حق نشوی
با روشنی علم، ره صبح بجوی
تا همدم تاریکی مطلق نشوی
 
 
حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: دو لشکر ظلم، با هم برخورد نمی‌کنند جز این‌که خداوند، آن‌ها را به خودشان وا‌می‌گذارد. (کشف‌الغمه/۲/۵۸۱)
 
در لشکر ظلم، مرد حق‌باور نیست
چون جامعه‌ای که «نهی از منکر» نیست
وقتی که به هم دو لشکر ظلم رسند
دستی به عنایت از سوی داور نیست
 
 
حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: بهترین شما کسانی هستند که با تواضع، دیگران را یاری می‌کنند. (دلائل‌الامامه/۷)
 
پرهیز کن از غرور، از «من» بودن
از سنگ‌شدن، شبیه آهن بودن
خواهی که به بام رستگاری برسی
باید که چو خورشید، فروتن بودن
 
 حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: اگر به آنچه شما را امر نمودیم عمل می‌کنی و از آنچه شما را بر حذر داشته‌ایم دوری می‌کنی از شیعیان ما هستی و گرنه هرگز. (بحار‌الانوار/۶۵/۱۵۶)
 
با هر‌چه نکویی‌ست، نکو باید شد
سرشار زلال آبرو باید شد
می‌خواهی اگر شیعه‌ی مولا باشی
فرمانبر امر و نهی او باید شد
 
 حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: از بخل دور باش، زیرا بخل مرضی است که در شخص کریم وجود ندارد. (دلائل‌الامامه/۴)
 
بخل از قطرات سبز باران دور است
فریاد کویری از بهاران دور است
بخشنده‌تر از بهار باید بودن
بیماری بخل، از کریمان دور است
 
 حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: همانا خداوند، نیکوکار بردبار با‌ عفت را دوست می‌دارد. (دلائل‌الامامه/۱)
 
در جاده‌ی‌ رنج، نا‌شکیبی نکنی
با خواب سراب، خود‌فریبی نکنی
از دامن پاکدامنی خوشه بچین
تا خویش، دچار بی‌نصیبی نکنی
 
 حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: همانا حیا از ایمان است و نتیجه‌ی ایمان، بهشت می‌باشد. (کافی/۲/۱۰۶)
 
در دست سپیده، برکاتی دگر است
پیغام سحر را، کلماتی دگر است
ای آن‌که امید زندگانی داری
در روشنی حیا، حیاتی دگر است
 
 حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: شیعیان ما از بهترین افراد اهل بهشتند. (بحارالانوار/۶۵/۱۵۶)
 
در دامن روشنی، کبوتر باشد
در ظلمت روزگار، اختر باشد
در باغ بهشت، شیعه‌ی آل علی
چون سرو سهی از همگان سر باشد
 
 حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: همانا خوشبخت واقعی کسی است که علی را چه در زمان حیاتش و چه پس از وفاتش دوست بدارد. (بحارالانوار/۲۷/۷۴)
 
در دفتر روشنایی و برگ سحر
نقل است چنین ز دختر پیغمبر:
آنان که حقیقتا سعادتمندند
دارند به دل مدام، حبّ حیدر
 
 
حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: جانم فدای تو و جان و روح من سپر بلاهای جان تو یا اباالحسن! همواره با تو خواهم بود- اگر تو در خیر و نیکی به سر ببری با تو خواهم زیست و اگر در سختی‌ها و بلاها گرفتار شدی باز هم با تو خواهم بود. (کوکب الدری/۱/۱۹۶)
 
گردم به فدای حضرتت یا مولا
ای روشن از انوار تو تاریکی‌ها
در نیک و بد زمانه همراه توام
هرگز نشوم از تو و عشق تو جدا
  
حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: آن لحظه‌ای که زن در خانه‌ی خود می‌ماند- و به امور تربیت فرزند می‌پردازد- به خدا نزدیک‌تر است. (بحارالانوار/۴۳/۹۲)
 
آن‌گاه که زن جامه‌ی تقوی پوشد
در تربیت صحیح طفلش کوشد
در سایه‌ی قرب خالق بی‌همتاست
از خانه‌ی او چشمه‌ی هستی جوشد
  
حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: بعد از غدیر خم، خداوند برای هیچ‌کس عذر و بهانه‌ای باقی نگذاشته است. (دلائل‌الامامه/۳۷)
 
بعد از غدیر، آینه معنا گرفته است
آری؛ دوباره فصل نوی پا گرفته است
دیگر نمانده جای دلیل و بهانه‌ای
عشق علی‌ست؛ در دل ما جا گرفته است
 
 
حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: کسی که عبادت‌های خالصانه‌ی خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ، برترین مصلحت او را به سویش فرو خواهد فرستاد. (بحارالانوار/۶۷/۲۴۹)
 
در خانه‌ی دل یاد خدا جاری ساز
جان و دل خود، به سوی حق ده پرواز
خواهی برسد عاقبت نیک ای دوست
خالص شو و عاشقانه کن راز و نیاز
  
حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: اول همسایه بعد اهل خانه. (وسائل‌الشیعه/۷/۱۱۲)
 
ای شمع وجود عشق را پروانه
با بخشش و ایثار مشو بیگانه
همسایه به اهل خانه اولی بشمار
تا نور شود تیرگی کاشانه
 
 
حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: لذتی که از خدمت حضرت حق می‌برم، مرا از هر خواهشی باز‌داشته است. (ریاحین‌الشریعه/۱/۱۰۵)
 
شادم به لقای روی او هر نفسی
جز او نبود برای من دادرسی
شوقی که برای خدمت حق دارم
بسته است به روی من در هر هوسی
 
 
حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: بهشت، زیر پای مادران است. (مستدرک/۱۵/۱۸۰)
 
آیینه‌ای از صفات داور باشد
سرچشمه‌ای از حیات کوثر باشد
در خدمت او باش که فرمود: بهشت
در زیر قدوم پاک مادر باشد
  
حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: خشنودم به آنچه که خدا و پیامبر او برای من رضایت دادند. (مناقب ابن‌شهرآشوب/۳/۳۵۱)
 
از دست مده آ‌نچه خدایت داده است
یا معرفتی که مصطفایت داده است
مردان خدا همیشه راضی هستند
بر آنچه خدا بدان رضایت داده است
 
 
حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: مثَلَ امام، مانند کعبه است. مردم باید در اطراف آن طواف کنند نه آن‌ که دور مردم طواف نماید. (بحارالانوار/۳۶/۳۵۳)
 
نور است امام، کعبه‌ی امید است
تابان و فروزنده‌تر از خورشید است
اندر دل شیعه مهر او کم نشود
چون گرد مدار لطف او چرخیده‌ست
 
 
حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: آنچه برای زنان نیکوست این است که- بدون ضرورت- مردان نا‌محرم را نبینند، و نامحرمان نیز آن‌ها را ننگرند. (بحارالانوار/۴۳/۵۴)
 
گر زن به حجاب خویش مستور شود
از دیده‌ی آلوده و بد دور شود
نیکوست برای زن که الگو گیرد
از فاطمه، تا شاخه‌ای از نور شود
 
 حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: پاداش خوشرویی در برابر مؤمن، بهشت است. (بحارالانوار/۷۲/۴۰۱)
 
آن‌کس که گشاده‌رو و خوش‌رفتار است
دل‌خوش نه به این جهان بی‌مقدار است
در باغ بهشت می‌دهندش مأوا
سر‌خوش به لقای حضرت دادار است
  
حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: تا زنده‌ام، همواره به ارزش‌های امام علی(ع) معترف خواهم بود. (بحارالانوار/۴۳/۳۸)
 
فرموده چنین گوهر هستی زهرا:
سوگند به آن ‌که داده هستی ما را
بر ارزش والای علی معترفم
هرگز نکشم دست ز راه مولا
  
حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: خداوند متعال، امامت ما را برای ایمنی از تفرقه قرار داد. (بحارالانوار/۲۹/۲۲۳)
 
آرام شود تا دل خلق نگران
تا گم نکنیم راه؛ حیّ سبحان
در جامعه ایجاد امامت فرمود
تا تفرقه آتش نزند هستی‌مان
 
 حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: خداوند، روزه را برای پابرجایی اخلاص واجب نمود. (بحارالانوار/۲۹/۲۲۳)
 
تا پاک‌تر از نگاه مهتاب شویم
چون آینه بی‌ریاتر از آب شویم
روزی‌ده خلق،‌روزه واجب فرمود
تا ناب‌تر از گوهر نایاب شویم
 
منبع: بیتوته

پشت پرده منزجرکننده درباره برند «D و G»

کسانی که اهل خرید کیف و کفش مارک هستند، حتماً نام برند «D&G» را شنیده‌اند، چه بسا وجود این نشان روی یک کالا اشتیاقشان را برای خرید بیشتر کرده باشد. اما اکثر افراد یک حقیقت تلخ و منزجرکننده را در این باره نمی‌دانند.
به گزارش مشرق، یک هفته دیگر تا آغاز سال جدید باقی مانده و مردم کشورمان در تکاپوی فراهم‌کردن مایحتاج شب عید هستند. بسیاری نیز تاکنون پوشاک و خوراک مورد نیاز خود را تهیه کرده‌اند،‌ اما عده دیگری هنوز برای خرید البسه اقدام نکرده‌اند. از سوی دیگر تب خرید «لباس مارک» به خصوص میان اقشار مرفه جامعه همیشه داغ بوده است. یکی از این برندهای معروف «D&G» است. شاید برایتان سؤال شود که چرا از میان برندهای متعدد، تنها این نام را مطرح کردیم؟ با ما همراه باشید تا پاسختان را بیابید.

 

* خرید از D&G یعنی حمایت از همجنس‌گرایی

کلمه «D» مخفف نام یک فرد ایتالیایی به نام  Domenico Dolce و کلمه «G» مخفف نام یکی از طراحان مد در ایتالیا به نام  Stefano Gabbana است، این دو مرد در جوانی به همجنس‌گرایی روی آورده و با هم ازدواج می‌کنند! [1] سپس شرکتی را در طراحی مد لباس، کیف، کفش، عطر و ... به نام دی اند جی تأسیس کردند، در واقع یکی از بزرگترین و مشهورترین برندهای لباس، کیف، کفش و ... را با هدف جذب و حمایت از همجنس‌بازان با همین عنوان «D&G» تأسیس کرده‌اند.

دومنیکو دلچه و استفانو گابانا با حمایت صهیونیست‌ها کار طراحی لباس در صنعت هالیوود را در بسیاری از موارد عهده‌دار شدند، به طور مثال لباس‌هایی را برای مدونا، مونیکا بلوچی، ایزابل روسلینی، نیکول کیدمن، دمی مور و ... طراحی کردند.

دومنیکو و استفانو در سال 2005 میلادی از هم جدا می‌شوند و دوباره در سال 2008 کنار یکدیگر قرار می‌گیرند. چند سال بعد یعنی در دسامبر ۲۰۱۴، گابانا نامه‌ای عاشقانه‌ای به دلچه می‌نویسد که در روزنامه انگلیسی زبان «ایندیپندنت» منتشر می‌شود، او در این نامه ضمن ابراز عشق و علاقه به دلچه و بیان رابطه عمیق 28 ساله میان خودش و او می‌گوید: به خاطر موفیقت در برنامه کاری و زندگی شخصی از تو تشکر می‌کنم، تو برای من منحصر به فرد هستی و عاشق تو هستم!




* لزوم حمایت از برندهای باکیفیت ایرانی

شاید چنین مطرح شود که افراد در خرید لوازم مصرفی‌شان مختار هستند، اما نکته قابل توجه اینکه برخی تولیدکنندگان بر روی محصولات ایرانی این آرم را الصاق می‌کنند تا محصولاتشان به فروش برسد، به طور مثال یک چرم‌دوز که بهترین کیف‌های چرمی دست‌دوز را تولید می‌کند و از قضا جزو مداحان اهل بیت است، هنگامی که با سؤال ما روبرو شد که چرا آرم «D&G» را بر روی محصولتان می‌زنید، در جواب گفت: برای اینکه مردم با دیدن این آرم، محصول تولیدی را می‌خرند. (او از ماهیت اصلی این آرم آگاهی نداشت)

طبیعی است که مردم از پشت‌پرده برندهای مشهور آگاهی نداشته باشند و ناخواسته نسبت به خرید این اجناس اقدام کنند، اما مطمئناً با ما هم‌عقیده‌اید که پوشیدن چنین برندهایی و حمایت غیرمستقیم از همجنس‌گرایی، شایسته یک ایرانی مسلمان آن‌هم با فرهنگ چند هزار ساله نیست.

فراموش نکنیم که ذخائر بانکی «دومنیکو دلچه» ۲۲۰۰ میلیون دلار و «استفانو گابانا» ۲۱۰۰ میلیون دلار اعلام شده است!

این موضوع وظیفه رسانه‌ها و مسئولان را سنگین‌تر می‌کند که ضمن حمایت از کالای باکیفیت داخلی، محصولات ایرانی اسلامی را حمایت کنند.

 

پی‌نوشت:

1. تصاویر مستهجنی نیز از این افراد در فضای مجازی موجود است که صد البته قابل انتشار نیست.

 
منبع: فارس
مطالب مرتبط