اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

چهار ترفند برای سرعت بخشیدن به اندروید

وقتی برای اولین بار از گوشی اندروید خود استفاده می‌کنید، از سرعت عمل آن شگفت زده می‌شوید، ولی به مرور زمان، کندی این سیستم عامل خودنمایی می‌کند و شما با مفهومی به نام صبر کردن به خوبی آشنا می‌شوید؛ اما نگران نباشید، هنوز راه‌هایی برای بازگرداندن سرعت گوشی شما وجود دارد. امروز چهار راه برای سرعت بخشیدن به گوشی اندروید شما بدون نیاز به نصب نرم‌افزار را مرور می‌کنیم.
 به گزارش مشرق، وقتی برای اولین بار از گوشی اندروید خود استفاده می‌کنید، از سرعت عمل آن شگفت زده می‌شوید، ولی به مرور زمان، کندی این سیستم عامل خودنمایی می‌کند و شما با مفهومی به نام صبر کردن به خوبی آشنا می‌شوید؛ اما نگران نباشید، هنوز راه‌هایی برای بازگرداندن سرعت گوشی شما وجود دارد. امروز چهار راه برای سرعت بخشیدن به گوشی اندروید شما بدون نیاز به نصب نرم‌افزار را مرور می‌کنیم.

یک گوشی اندروید برای کند شدن دلایل بسیاری دارد که مهم‌ترین آن‌ها را شاید بتوان عدم کمال این سیستم عامل برای مدیریت سخت‌افزار دانست، ولی به سادگی می‌توان بخش مهمی از توان سیستم عامل را برای فرار از کندی باز پس گرفت؛ آن هم با استفاده از چند روش ساده و بدون نیاز به نصب نرم‌افزارهای حرفه‌ای.

می‌توانید از این چند روش ساده برای سرعت بخشیدن به گوشی هوشمند اندروید خود استفاده کنید.

چهار راه برای سرعت بخشیدن به اندروید

۱ ـ آزادسازی حافظه

عکس‌ها و فیلم‌هایی که از ابتدای خرید گوشی هوشمند خود گرفته و ضبط کرده و همچنین نرم افزارهای زیادی که بر روی اندروید خود نصب کرده‌اید، می‌تواند به مرور زمان گوشی هوشمند شما را به شدت کند سازد. گوشی اندروید شما نیاز به فضایی برای تنفس دارد تا با سهولت وظایف خود را انجام دهد.

چهار راه برای سرعت بخشیدن به اندروید

چهار راه برای سرعت بخشیدن به اندروید

با رجوع به تنظیمات گوشی و بخش Storage می‌توانید از میزان فضای موجود برای گوشی خود آگاه شوید. اولین قدم برای سرعت بخشیدن به اندروید، این است که تصاویر و فیلم‌های قدیمی خود را از روی گوشی منتقل کنید و همچنین نرم‌افزارهای غیر ضروری و بی استفاده را پاک کنید.

چهار راه برای سرعت بخشیدن به اندروید

چهار راه برای سرعت بخشیدن به اندروید

برای پاک کردن برنامه‌ها به تنظیمات و بخش App رفته و با انتخاب برنامه مورد نظر بر روی دکمه Uninstall ضربه بزنید. همچنین می‌توانید هر فایل یا برنامه‌ای که دانلود کرده‌اید ‌نیز پاک یا جابجا کنید. بعد از رجوع به بخش تنظیمات به قسمت Storage و سپس Downloads بروید. فایلهایی را که مور نظر است ‌انتخاب ‌و پاک کنید.

همچنین می‌توانید به قسمت Cached Data بروید و فضای بیشتری را با پاک‌سازی فایل‌های کش شده ایجاد کنید. بسیاری از نرم افزارهایی که نصب می‌کنید، برای سرعت در کار خود فایل‌های زیادی را بر روی حافظه ذخیره با کش می‌کنند. به بخش Storage و سپس Cached Data در تنظیمات بروید تا این فایل‌ها را پاکسازی کنید. البته این روش نسبتا و بسته به شرایط می‌تواند سرعت گوشی شما را افزایش دهد.

چهار راه برای سرعت بخشیدن به اندروید

چهار راه برای سرعت بخشیدن به اندروید

۲ ـ کاستن از تعداد ویجت‌ها

توجیه اصلی برای استفاده از ویجت‌ها این است که آن‌ها سرعت کار‌ها را بیشتر کرده و بسیاری از امور را تسهیل می‌کنند، ولی به یاد داشته باشید ‌هر یک از این ویجت‌ها منابع مورد نیاز برای کار خود را از سیستم عامل می‌گیرند.

چهار راه برای سرعت بخشیدن به اندروید

نگاهی به تعداد ویجت‌های فعلی بر روی گوشی خود بیندازید و در مورد اینکه از کدام یک استفاده می‌کنید، فکر کنید. بعد از حذف ویجت‌های غیر ضروری به خوبی می‌توانید احساس کنید که سرعت گوشی شما نسبت به قبل تا چه حد بهبود می‌یابد.

۳ ـ متوقف کردن برنامه‌های پشت صحنه

اولین راه در این بخش این است که بدانید کدام یک از برنامه‌ها پروسه‌های پشت صحنه دارند و هر یک تا چه حد انرژی از گوشی شما می‌گیرند. این دست از برنامه‌ها‌ می‌توانند تأثیر زیادی بر سرعت عملکرد گوشی شما داشته باشند. برای یافتن این برنامه‌ها، ابتدا باید در تنظیمات گوشی خود حالت Developer Mode را فعال کنید.

برای این کار به تنظیمات گوشی رفته و وارد بخش About Phone شوید. در پایین این صفحه گزینه Build Number را می‌بینید. هفت بار پشت سر هم‌ روی این گزینه ضربه بزنید تا Developer Mode در تنظیمات شما فعال شود.

چهار راه برای سرعت بخشیدن به اندروید

بعد از فعال کردن این گزینه و وارد شدن به آن، با گزینه Process State روبه‌رو می‌شوید. در اینجا اطلاعات مفیدی در مورد برنامه‌های پشت صحنه پیدا می‌کنید.

چهار راه برای سرعت بخشیدن به اندروید

چهار راه برای سرعت بخشیدن به اندروید

اگر متوجه شدید که یک نرم‌افزار غیر ضروری، انرژی و منابع زیادی از سیستم عامل شما به کار می‌برد، می‌توانید آن را غیر فعال یا متوقف کنید و یا آنکه در صورت عدم نیاز، کاملا آن را Uninstall نمایید.

برای غیر فعال کردن یک نرم افزار به تنظیمات رفته و در بخش App بعد از انتخاب App مورد نظر خود گزینه Force Stop یا Disable را انتخاب کنید.

چهار راه برای سرعت بخشیدن به اندروید

چهار راه برای سرعت بخشیدن به اندروید

۴ – گوشی خود را Restart کنید

یک راه بسیار ساده برای سرعت بخشیدن به گوشی نیز Restart کردن آن است. این امر منجر به متوقف شدن برنامه‌های غیر ضروری و خارج شدن آن‌ها از رم، پاکسازی کش برنامه‌ها و بازگشت همه چیز به حالت عادی می‌شود. اگر تا کنون گوشی خود را Restart نکرده‌اید، این کار بسیار ساده است.

کافی است، دکمه Power را نگه دارید و سپس با انتخاب گزینه Restart بر روی Ok ضربه بزنید.

هر گوشی هوشمندی در ‌عمر خود، نیازمند اقداماتی برای سرعت بخشیدن است. زمان این اقدام را تنها دارنده گوشی می‌داند و آن ‌وقتی است که گوشی هوشمند شما در اجرای نرم‌افزار‌ها و انجام سایر عملیات تنبلی می‌کند.

منبع: تابناک
مطالب مرتبط

متن کامل انگلیسی و فارسی بیانیه مطبوعاتی لوزان ایران و گروه 1+5

عصرایران - متن بیانیه مطبوعاتی مشترک ایران و گروه 1+5 که در پایان مذاکرات لوزان و در عصر پنجشنبه 13 فروردین 1394 در نشست خبری ظریف و موگرینی قرائت شد به شرح زیر است.

در این نشست خبری، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران متن فارسی و فدریکو موگرینی مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپا متن انگلیسی را قرائت کرد.

متن انگلیسی

We, the EU High Representative and the Foreign Minister of the I. R. of Iran, together with the Foreign Ministers of the E3+3 (China, France, Germany, the Russian Federation, the United Kingdom and the United States), met from 26 March to 2nd April 2015 in Switzerland. As agreed in November 2013, we gathered here to find solutions towards reaching a comprehensive resolution that will ensure the exclusively peaceful nature of the Iranian nuclear programme and the comprehensive lifting of all sanctions.

Today, we have taken a decisive step: we have reached solutions on key parameters of a Joint Comprehensive Plan of Action (JCPOA). The political determination, the good will and the hard work of all parties made it possible. Let us thank all delegations for their tireless dedication.

This is a crucial decision laying the agreed basis for the final text of the JCPOA. We can now restart drafting the text and annexes of the JCPOA, guided by the solutions developed in these days.


As Iran pursues a peaceful nuclear programme, Iran's enrichment capacity, enrichment level and stockpile will be limited for specified durations, and there will be no other enrichment facility than Natanz. Iran's research and development on centrifuges will be carried out on a scope and schedule that has been mutually agreed.

Fordow will be converted from an enrichment site into a nuclear, physics and technology centre. International collaboration will be encouraged in agreed areas of research. There will not be any fissile material at Fordow. 

An international joint venture will assist Iran in redesigning and rebuilding a modernized Heavy Water Research Reactor in Arak that will not produce weapons grade plutonium. There will be no reprocessing and the spent fuel will be exported.

A set of measures have been agreed to monitor the provisions of the JCPOA including implementation of the modified Code 3.1 and provisional application of the Additional Protocol. The International Atomic Energy Agency (IAEA) will be permitted the use of modern technologies and will have enhanced access through agreed procedures, including to clarify past and present issues.

Iran will take part in international cooperation in the field of civilian nuclear energy which can include supply of power and research reactors. Another important area of cooperation will be in the field of nuclear safety and security. The EU will terminate the implementation of all nuclear-related economic and financial sanctions and the US will cease the application of all nuclear-related secondary economic and financial sanctions, simultaneously with the IAEA-verified implementation by Iran of its key nuclear commitments.

A new UN Security Council Resolution will endorse the JCPOA, terminate all previous nuclear-related resolutions and incorporate certain restrictive measures for a mutually agreed period of time.

We will now work to write the text of a Joint Comprehensive Plan of Action including its technical details in the coming weeks and months at the political and experts levels. We are committed to complete our efforts by June 30th. We would like to thank the Swiss government for its generous support in hosting these negotiations.


منبع: http://eeas.europa.eu/statements-eeas/2015/150402_03_en.htm 



متن فارسی
ما، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران و نماینده عالی اتحادیه اروپا، همراه با وزرای خارجه 3 کشور اروپایی به اضافه 3 (چین، فرانسه، آلمان، فدراسیون روسیه، آمریکا، بریتانیا و ایالات متحده) از ششم تا سیزدهم فروردین 1394 در سوئیس دیدار نمودیم.

همانطور که در آذرماه 1392 توافق کرده بودیم، ما به این منظور در اینجا گرد هم آمدیم تا راه حل هایی به منظور دستیابی به حل و فصل جامعی که ماهیت صرفا صلح آمیز برنامه هسته ای ایران را تضمین نموده و کلیه تحریم ها را به صورت کامل لغو نماید، پیدا کنیم.

امروز ما یک گام تعیین کننده برداشتیم: ما به راه حل هایی در مورد مولفه های مهم برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) دست یافتیم. این امر مدیون عزم سیاسی، حسن نیت و تلاش جدی همه طرف ها بوده است. اجازه فرمائید از همه هیات های نمایندگی به خاطر تلاش های خستگی ناپذیرشان تقدیر نماییم.

تصمیم امروز ما که مبانی مورد توافق برای متن نهایی برجام را پایه ریزی می کند بسیار مهم است. اکنون می توانیم مجددا نگارش متن توافق نهایی و ضمایم آن را با بهره گرفتن از راه حل هایی که در این چند روز به آنها دست یافته ایم، شروع کنیم.

همچنان که ایران برنامه صلح آمیز هسته ای خود را دنبال می کند، سطح و ظرفیت غنی سازی و میزان ذخایر ایران برای دوره های زمانی مشخص، محدود خواهد شد و نطنز تنها مرکز غنی سازی ایران خواهد بود. تحقیق و توسعه غنی سازی در ایران بر روی ماشین های سانتریفیوژ بر اساس یک جدول زمانی و سطح توافق شده، انجام خواهد شد.

فوردو از یک سایت غنی سازی به یک مرکز هسته ای، فیزیک و فن آوری تبدیل خواهد گردید. در این مرکز همکاری بین المللی در حوزه های تحقیق و توسعه ی مورد توافق مورد تشویق قرار خواهد گرفت. مواد شکافت پذیر در فوردو نخواهد بود.

رآکتور تحقیقاتی پیشرفته آب سنگین در اراک با همکاری مشترک بین المللی بازطراحی و نوسازی خواهد شد به گونه ای که پلوتونیوم با قابلیت تسلیحاتی در آن تولید نگردد. بازفرآوری صورت نخواهد گرفت و سوخت مصرف شده صادر خواهد گردید.

مجموعه تدابیری برای نظارت بر اجرای مفاد برجام شامل کد اصلاحی 3.1 و اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی مورد توافق واقع شده است. آژانس بین المللی انرژی اتمی از فن آوری های مدرن نظارتی استفاده خواهد کرد و از دسترسی های توافق شده بیشتری از جمله به منظور روشن کردن موضوعات گذشته و حال برخوردار خواهد شد.

ایران در همکاری های بین المللی در حوزه انرژی هسته ای صلح آمیز مشارکت خواهد نمود که می تواند شامل ساخت نیروگاه های هسته ای و رآکتورهای تحقیقاتی شود. یک حوزه مهم دیگر، همکاری در زمینه ایمنی و امنیت هسته ای می باشد.

اتحادیه اروپایی، اعمال تحریم های اقتصادی و مالی مرتبط با هسته ای خود را خاتمه خواهد داد و ایالات متحده نیز اجرای تحریم های مالی و اقتصادی ثانویه مرتبط با هسته ای را، همزمان با اجرای تعهدات عمده هسته ای ایران به نحوی که توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی راستی آزمایی شود، متوقف خواهد کرد.

یک قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل متحد صادر خواهد شد که در آن برجام تائید شده، کلیه قطعنامه های قبلی مرتبط با موضوع هسته ای لغو خواهد گردید و برخی تدابیر محدودیت ساز مشخص، را برای یک دوره زمانی مورد توافق، لحاظ خواهد کرد.

ما در هفته ها و ماه های آینده، برای نگارش متن برجام شامل جزئیات فنی آن، در سطوح سیاسی و کارشناسی کار خواهیم کرد. ما خود را متعهد به تکمیل تلاش ها تا تاریخ 11 تیرماه می دانیم. از دولت سوئیس به خاطر حمایت های سخاوتمندانه در میزبانی این مذاکرات تقدیر و تشکر می نمائیم. از خبرنگاران عزیز که در این مدت همراه ما بودند نیز سپاس گزاریم.

یادداشت استاد پناهیان پیرامون وقایع یمن، بازگشتی بسیار خونبار یا رسیدن به دوران درخشان ظهور

یادداشت استاد پناهیان پیرامون وقایع یمن، بازگشتی بسیار خونبار یا رسیدن به دوران درخشان ظهور


 از یاوه‌سرایی‌های وابستگان استکبار در منطقه و تهدیدهای آنان علیه ایران اسلامی بوی خون به مشام می‌رسد. پرده‌های نفاق برافتاده است و کینه‌های دیرین روآمده است و دشمنان به عملیات انتحاری علیه جبهۀ حق رو آورده‌اند. دیگر دوران زندگی روزمره و عادی امت اسلامی به پایان رسیده است. هم اکنون این ما هستیم و تقویت اقتدار امت اسلامی از سویی و اضطرار و استغاثه به محضر پروردگار برای ظهور حضرت صاحب الزمان(عج) از سوی دیگر.

» ابتدای نظرات (676)

 یادداشت حجت‌الاسلام پناهیان درباره وقایع یمن

   به گزارش خبرگزاری فارس ، حجت الاسلام پناهیان پس از وقایع اخیر یمن یادداشتی با عنوان «فراخوانی برای فریاد استغاثه» در پایگاه اطلاع رسانی بیان معنوی منتشر کرد. متن این یادداشت را در ادامه می‌خوانید:

بسم الله الرحمن الرحیم

فراخوانی برای فریاد استغاثه

بر اساس آنچه از متون دینی دربارهٔ آخرالزمان برداشت می‌شود، فرج در زمانی رخ خواهد داد که دو ویژگی مهم در میان امت اسلامی ایجاد شده باشد: یکی اوج معرفت و اقتدار مؤمنان که ناشی از آمادگی آنان برای یاری ولی خدا و اقامهٔ حق است، و دیگری اوج مظلومیت و اضطرار آنان به فرج، که ناشی از دشمنی‌های فراوان نسبت به آنهاست که ایشان را به دعا و تضرع بی‌سابقه وامی‌دارد و موجب نهایت استغاثهٔ آنان برای فرج و پیروزی حق علیه باطل می‌شود.

ما از آغاز انقلاب اسلامی بر اساس فرمایشات و پیش‌بینی‌های امام و رهبری انتظار می‌کشیدیم که انقلاب ما سرآغاز بیداری و اقتدار امت اسلامی در جهان گردد، امری که به تدریج تحقق یافته است و فراتر از حد انتظار ناباورانه شاهد آن هستیم. ما هم اکنون بسیار بهتر از اول انقلاب علت دشمنی‌ها و کینه‌توزی‌های استکبار با انقلاب اسلامی ایران را درک می‌کنیم. امروز که امواج بیداری تمام امت اسلامی، به اقتدار مؤمنان منجر شده است، بهتر از هر زمانی می‌شود فهمید چرا هشت سال با ما جنگیدند تا یک ملت را نابود کنند که ریشهٔ این بیداری را بخشکانند. اقتدار امروز مؤمنان امید مستضعفان جهان شده است و به اذعان دوست و دشمن طلیعهٔ نابودی مستکبران گردیده است.

اما من همیشه از خودم می‌پرسیدم، با توجه به اینکه روز به روز شاهد اقتدار بیشتر مؤمنان هستیم آیا شاهد مظلومیت و اضطراری بسیار بیشتر از آنچه تاکنون جاری بوده است نیز خواهیم بود؟ آیا از این حالت دعای عادی برای فرج، به اوج استغاثه، که تصور می‌شود در آستانهٔ ظهور پدید می‌آید، خواهیم رسید؟ چگونه و چه بن‌بست‌هایی ما را به این اوج استغاثه و نهایت مظلومیت خواهد رساند؟ اگرچه طی این سال‌ها، همواره مبارزهٔ مومنان، به‌ویژه در دوران دفاع مقدس و سال‌های اخیر، با مظلومیت‌ها و محرومیت‌های فراوان همراه بوده است، اما بدون آنکه بخواهم فال بد بزنم و منفی‌بافی کنم، می‌گفتم مبادا بناست شرایط بسیار سخت‌تری پیش بیاید که بخواهد ما را در اوج اقتدار، به اوج مظلومیت هم برساند.

تصور می‌کنم امروز آن وضعیت پدید آمده است و ما وارد دوران دشواری‌های تازه‌ای شده‌ایم. اگرچه با آغاز جریان بیداری اسلامی و جنایت‌های فراوان تروریست‌های خون‌آشام در منطقه، به‌ویژه در سوریه و عراق، امت اسلامی وارد دور جدیدی از مظلومیت شده بود، ولی با شروع حرکت یمن در نجات از سلطهٔ ایادی مستکبران و تجلّی بیش از پیش اقتدار مؤمنان، و آغاز پیروزی‌های چشمگیر مقاومت علیه تروریست‌ها، هرگونه مدارای جبههٔ کفر پایان یافت. به گونه‌ای که امروز شاهد دو عملکرد بی‌سابقه در جبههٔ استکبار هستیم: یکی جنایت‌های آشکار و دیگری خیانت‌های پنهان. امروز حداقل مدارای استکبار با حقوق مردم در جبههٔ حق پایان یافته است، و می‌خواهند حتی کمترین فرصتی به قدرت یافتن حق ندهند. به حدی که حتی حاضر نیستند ظاهر را حفظ کنند و از طریق فشارهای سیاسی عمل کنند و یا جنایات خود را طبق الگوهای پیشین به وسیلهٔ جریان‌های تروریستی انجام دهند. می‌بینید که تمامی ایادی استکبار بدون هرگونه توافق ظاهر اصلاح بین‌المللی چگونه بر سر مردم یمن بمب می‌ریزند. گویی یمن را میدان تمرین هجوم همه جانبه علیه جبههٔ حق یافته‌اند.

از سوی دیگر با خیانت‌های پشت پرده و انواع تهدیدها و تطمیع‌ها، جبههٔ مقاومت مردمی مقابل تروریست‌ها را در جبهه‌های عراق و شام به عقب‌نشینی‌های مظلومانه وامی‌دارند، و جام‌های زهر را از هر سو به سوی افراد ذی‌نفوذ در جبههٔ حق روانه ساخته‌اند. به حدی که هرکجا عقب‌نشینی یا توقّفی در جریان نابودی تروریست‌ها شاهد هستیم، باید آن را ناشی از فشارهای پنهان و پیدای جریان استکبار بدانیم.

این دو وضعیت بی‌سابقه، شامل تهدیدهای آشکار و پنهان بی‌نهایت علیه مؤمنان مقتدر، حاکی از غایت مظلومیت امت اسلامی است؛ و اگر ادامه پیدا کند و لطف خدا مدد نکند و دعای حضرت ولی عصر (عج) نباشد، تمام امیدها را به یأس مبدل خواهد کرد و بازگشتی بسیار خون‌بار برای جبههٔ حق به دنبال خواهد داشت. در این میان دائماً ایران اسلامی مظلوم را متهم و محکوم می‌کنند، به گونه‌ای که دیگر حتی به دنبال عوام‌فریبی هم نیستند و از رسوایی خود نمی‌هراسند.

از یاوه‌سرایی‌های وابستگان استکبار در منطقه و تهدیدهای آنان علیه ایران اسلامی بوی خون به مشام می‌رسد. پرده‌های نفاق برافتاده است و کینه‌های دیرین رو آمده است و دشمنان به عملیات انتحاری علیه جبههٔ حق رو آورده‌اند. دیگر دوران زندگی روزمره و عادی امت اسلامی به پایان رسیده است. هم اکنون این ما هستیم و تقویت اقتدار امت اسلامی از سویی و اضطرار و استغاثه به محضر پروردگار برای ظهور حضرت صاحب الزمان (عج) از سوی دیگر.

جبههٔ باطل در تمامی جبهه‌های نبرد برای شکستن خطوط مقدم و یورش به مرکز انقلاب جهانی اسلام، یعنی ایران اسلامی لحظه‌شماری می‌کند. ما باید در این لحظه‌های حساس تاریخی با حفظ آمادگی و افزایش روزافزون آن از هر حیث، و کمک به مجاهدان خط مقدم در تمامی جبهه‌ها به هر نحو که می‌توانیم، به استغاثه برای فرج بپردازیم. این استغاثه ما را لایق فتح خواهد کرد و یک ضرورت برای رشد امت اسلامی است. ما می‌توانیم با فریادهای استغاثه تمام اسباب معنوی را برای پیروزی درنهایت غربت و مظلومیت فراهم آوریم. خدا با ماست و اجابت او منتظر به اوج رسیدن دعاهای ماست. اقتدار رزمندگان امت اسلامی نباید ما را مغرور کند، بلکه تنها باید امید و تمنای ما را برای فرج افزایش دهد. مظلومیت‌های فراوان نیز نباید یأس و رعبی در ما ایجاد کند، بلکه باید ایمان و استعانت ما را از درگاه پروردگار عالم روزافزون نماید.

بیایید در محافل مذهبی و مساجدمان، همراه با تبیین آنچه هم‌اکنون بر امت اسلامی مظلوم می‌گذرد، فراتر از آنچه در رسانه‌های رسمی قابل‌بیان است، به برگزاری محافل دعا برای فرج اقدام کنیم و رزمندگان جبههٔ حق را با دعاهایمان یاری کنیم و الا باید شاهد قتل‌عام‌ها و جنایت‌های بیشمار در کوچه‌پس‌کوچه‌های شهرهایمان باشیم. همان‌گونه که تحمل و مدارای جبههٔ کفر در برابر کمترین حقوق امت اسلامی مطلقاً به پایان رسیده است و قصد نابودی مطلق امت اسلامی را نموده‌اند، بیایید ما هم تحملمان را برای دوران طولانی غیبت به پایان برسانیم.

علیرضا پناهیان

11 / 1/ 1394

..................

 

یمن و نقش آن در ظهور ، تاثیر اعتقادات آخرالزمانی بر پیروزیهای درخشان شیعیان یمن

 

 تحولات این روزهای یمن نفس را در سینه دوست و دشمن حبس کرده و همه ی نگاهها را به خود معطوف داشته است ، آیا روزهای سرنوشت ساز منطقه و جهان فرارسیده است؟ آیا پیش بینی روایات عصر ظهور در حال تحقق است؟

 

به یقین خاورمیانه جدید در حال تولد است ، خاورمیانه اسلامی نه آنچه دشمنان در نظر داشتند ، بعد از تحولات و فتنه های شام و عراق ، اینک آنچنانکه روایات شریف پیش بینی کرده بودند یمن ، این سرزمین پاک اویس قرن ، سرزمینی که مردمانش از کودکی مشق جهاد کرده ، به جهاد  فی سبیل الله عشق می ورزند و همیشه برای آن آماده اند ، قیام همه جانبه خویش را آغاز نموده است ، هرچند شیاطین وهابی در خواب آشفته خویش در نظر دارند تا با رشوه و تطمیع سران مزدور منطقه و همراهی آنان  شعله های این انقلاب مقدس را خاموش سازند ، اما بشارت روایات و واقعیات میدانی منطقه نشان می دهد که این ، خیال خامی بیش نیست و بزودی امواج این انقلاب مقدس شبه جزیره عربستان و کشورهای پیرامون را در بر خواهد گرفت.

به یقین شیعیان به پا خواسته یمن و سران انقلابی آنها که از یک سو طی ماههای گذشته از مرگ عبدالله ، پادشاه عربستان نیروی مضاعف گرفته و از سوی دیگر به نقش افتخارآمیز و تاریخی خود در نهضت جهانی اسلام به خوبی آگاه هستند ، قدرتمند تر از آن هستند که با تهدید و ارعاب دشمنان ترسو و زبون خود پاپس بکشند و میدان را خالی کنند ، فشار و جنگ افروزی دشمنان ، تنها تحقق وعده های روایات عصر ظهور را تسریع خواهد نمود.

از سوی دیگر پیروزی افتخارآمیز انقلاب یمن ، سرمشق و الگوی مناسبی خواهد بود برای ملتهایی که بعد از بیداری اسلامی ، انقلاب آنها مصادره و منحرف شده است ، می توان انتظار داشت بزودی همچون یمن شاهد آغاز و تداوم این انقلابها برای رسیدن به پیروزی باشیم.

بشارت دیگر انقلاب یمن ، بعد ضد صهیونیستی و ضد استکباری پررنگ آن است و ان شاالله با فراگیر شدن سریع آن ، حلقه محاصره صهیونیستهای غاصب تنگ تر و تنگ تر خواهد شد تا زمانی که ارتش های متحد محور مقاومت اسلامی و توده های مردمی برای نابودی مرکز فتنه و فساد در دنیای اسلام و آزادی قدس شریف راهی آن دیار مقدس شوند.

برای درک بهتر تحولات کنونی یمن ، نگاهی خواهیم داشت به روایات عصر ظهور  و تحلیل وقایع چندسال گذشته یمن :

یمن و نقش آن در دوران ظهور

روایات متعددی از اهل‏بیت علیهم السلام، درباره انقلاب اسلامی و زمینه‏ساز ظهور حضرت مهدی (ع) در یمن وارد شده است که برخی از آنها صحیح السند می‏باشد، که حتمی بودن وقوع این انقلاب را تصریح می‏کند و آن را درفش هدایت و زمینه‏ساز قیام حضرت مهدی و یاری کننده آن حضرت توصیف می‏کند.. حتی برخی از روایات انقلاب اسلامی یمن را در زمان ظهور، هدایت بخش‏ترین درفش‏ها بطور مطلق بحساب می‏آورد و در وجوب یاری رساندن به آن، همانگونه تأکید می‏کند که در یاری درفش مشرق ایرانی، بلکه بیش از آن تأکید می‏نماید و وقت آن را همزمان با خروج سفیانی در ماه رجب یعنی چند ماه قبل از ظهور حضرت مهدی (ع) و پایتخت آن را صنعا معرفی می‏کند.
اما نام رهبر آن، در روایات، معروف به یمنی می‏باشد و روایتی نام وی را حسن و یا حسین و از نسل زیدبن علی علیهما السلام یاد می‏کند ولی این روایت از نظر متن و سند قابل بحث است.
اینک مهم‏ترین روایات مربوط به انقلاب یمنی:
از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمود:
قبل از قیام قائم وقوع پنج علامت حتمی است: یمنی، سفیانی، صیحه آسمانی، کشته شدن نفس زکیه و فرو رفتن در بیابان.
و نیز فرمود:
خروج سفیانی و یمنی و خراسانی در یک سال و یک ماه و یک روز و ترتیب آنها همچون رشته مهره‏ ها پشت سرهم خواهد بود. پریشانی و سختی از هر سو پدید می‏آید و ای بر کسی که با آنها مخالفت و دشمنی کند، در میان درفش‏ها، هدایت کننده‏تر از درفش یمین وجود ندارد، چرا که درفش حق است و شما را بسوی صاحب‏تان دعوت می‏کند. وقتی یمنی قیام کند فروش اسلحه به مردم حرام است. و آنگاه که خروج کند بسوی او بشتاب که درفش او درفش هدایت است. و بر هیچ مسلمانی، سر پیچی از او جایز نیست. و اگر کسی چنین کند از اهل آتش خواهد بود، زیرا که او مردم را به حق و به راه مستقیم دعوت می‏کند.
از امام رضا(ع) روایت شده است که فرمود:
قبل از این أمر، سفیانی و مروانی و شعیب بن صالح است پس چگونه می‏گوید این و آن
مجلسی ره گوید: یعنی چگونه محمد بن ابراهیم یا دیگری که خروج می‏کند می‏گوید قائم من هستم و منظور از مروانی یاد شده در روایت، احتمال دارد که أبقع بوده و یا آنکه اصل او خراسانی باشد که از سوی نسخه برادران اشتباهی رخ داده باشد.
از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمود:
خروج این سه تن، خراسانی، سفیانی و یمنی در یک سال و یک ماه و یک روز اتفاق می‏افتد. و درفش یمنی از همه هدایت کننده‏تر است زیرا که دعوت به حق می‏کند.
و از هشام بن حکم نقل شده است که گفت: چون طالب حق خروج کرد به ابوعبدالله (امام صادق (ع)) گفته شد: آیا امیدوارید این شخص یمنی باشد؟ حضرت فرمود: خیر، یمنی دوستدار علی است و این شخص از آن حضرت بیزاری می‏جویدو در همین روایت آمده است که یمنی و سفیانی همچون دو اسب مسابقه هستند و هر یک می‏کوشد که از دیگری سبقت جوید.

و در پاره‏ای از روایات درباره حضرت مهدی (ع) وارد شده است:
او از یمن و آبادی‏ ای به نام کرعه خروج می‏کند.
بعید نیست که منظور از این شخص همان یمنی باشد که قیام خود را از این منطقه آغاز می‏کند، زیرا آنچه در روایات ثابت و متواتر است. این است که مهدی (ع) از مکه و مسجدالحرام قیام می‏کند.
در کتاب بشارة الاسلام آمده است:
آنگاه، فرمانروائی از صنعاء بنام حسین یا حسن، قیام می‏کند و با قیام او فتنه‏ ها از میان می‏رود، خجسته و پاک ظاهر می‏شود و در پرتو او ظلمت از بین می‏رود و حق بعد از پنهان شدن، بوسیله او آشکار می‏گردد.
و اینک، بررسی هایی چند درباره انقلاب و قیام یمنی:
اما نقش آن بطور طبیعی، انقلاب زمینه‏ ساز حضرت مهدی (ع) در یمن که سهم و نقش عمده‏ای در مساعدت نهضت آن حضرت و یاری رساندن به انقلاب حجاز دارد.. و یاد نشدن این نقش در روایات، وجود آن را نفی نمی‏کند. بلکه ممکن است به جهت حفظ و زیان نرسیدن به آن باشد و ما بزودی در مبحث نهضت آن حضرت خواهیم گفت که نیروی انسانی‏ای که در مکه و حجاز قیام می‏کند تشکیل دهنده سپاه حضرت مهدی (ع) است، بطور عمده و اساسی از یاوران حجازی و یمنی وی خواهند بود.
اما نقش یمنی‏های زمینه ‏ساز در عراق:
روایات می‏گوید: یمنی در پی نبرد سفیانی با وی وارد عراق می‏شود. نیروهای یمنی و ایرانی جهت رویارویی با سفیانی وارد عمل می‏شوند و از روایات چنین ظاهر می‏شود که نقش نیروهای یمن در نبرد سفیانی نقش پشتیبانی از نیروهای ایرانی است، زیرا از لحن أخبار چنین فهمیده می‏شود که طرف درگیر با سفیانی، مردم مشرق زمین یعنی یاران خراسانی و شعیب هستند. و گویا یمنی‏ها پس از یاری رساندن به آنان به یمن باز می‏گردند.
اما در منطقه خلیج، علاوه بر حجاز، یمنی‏ها نقش اساسی خواهند داشت،گر چه روایات، آنرا خاطرنشان نساخته‏ اند ولی بطور طبیعی با توجه به روند حوادث ظهور و جغرافیای منطقه، بایستی فرمانروائی یمن و حجاز و کشورهای حوزه خلیج در دست نیروهای یمن، پیرو حضرت مهدی (ع) قرار گیرد.
اما بحث پیرامون اینکه چرا درفش یمنی از درفش خراسانی هدایت بخش‏تر است؟ در حالی که درفش خراسانی و درفش‏های اهل مشرق بطور کلی به درفش هدایت، توصیف شده و کشته شدگان آنها شهید محسوب می‏شوند و خداوند دین خود را بوسیله آنان یاری می‏نماید.. با آنکه تعداد نسبتاً زیادی از ایرانیان وزیران و مشاوران حضرت مهدی (ع) و یاران خاص او خواهند بود، که از جمله آنان فرمانده نیروهای ایرانی، شعیب بن صالح است که امام مهدی (ع) وی را بسمت فرماندهی کل ارتش خود بر می‏گزیند و با آنکه نقش ایرانیان، در زمینه‏ سازی قیام حضرت مهدی (ع) در تمام سطح‏ها، نقش وسیع و فعالی است وآنگهی آنان با قیام و فداکاریهای خود، که آغاز نهضت حضرت مهدی (ع)، بوسیله قیام آنان خواهد بود، برتری خاصی دارند و ما آن را در نقش آنان در دوران ظهور بیان خواهیم کرد. بنابراین چرا انقلاب یمنی و درفش وی هدایت بخش‏تر از ایرانیان و درفش آنهاست؟
ممکن است دلیل آن، این باشد که سیستم اداری که یمنی در رهبری سیاسی و اداره یمن بکار می‏برد صحیح‏تر و از لحاظ سادگی و قاطعیت به روش اداری اسلام نزدیک‏تر باشد. در حالیکه دولت ایرانیان از پیچیدگی و دوباره کاری و شائبه‏ هایی بر کنار نیست، بنابراین تفاوت بین این دو تجربه فرمانروائی به طبیعت سادگی و قبیله‏ ای جامعه یمن و طبیعت وراثت تمدن و ترکیب جامعه ایرانی برمی‏گردد.
و ممکن است انقلاب یمنی از این رو هدایت بخش‏تر بشمار آید که سیاست و دستگاه اجرائی آن قاطع باشد. و نیروهای مخلص و مطیع در اختیار داشته باشد و پیوسته رسیدگی شدید نسبت به آنها کند، البته این همان دستورالعملی است که اسلام به اولیاء امور می‏دهد که با کارمندان و کارگزاران خود عمل نمایند چنانکه در منشور امیرمؤمنان (ع) به مالک اشتر استاندار و نماینده امام در مصر می‏بینیم و همانطور که در صفات حضرت مهدی (ع) آمده است که نسبت به کارگزاران و کارمندان خود سختگیر و نسبت به بینوایان مهربان می‏باشد در حالیکه ایرانیان بر اساس چنین سیاستی عمل نمی‏کنند، مسئول مقصر، یا خیانتکار نسبت به مصالح مسلمانان را در ملا عام، جهت عبرت سایرین مجازات نمی‏کنند. زیرا می‏ترسند این عمل باعث تضعیف دولت اسلامی که مظهر موجودیت اسلام است گردد.
و احتمال دارد، درفش یمنی از این جهت هدایت کننده‏ تر باشد که در ارائه طرح جهانی اسلام رعایت عناوین ثانوی فراوان و ارزیابی‏ها و مفاهیم کنونی (و مقررات بین‏ المللی) را نمی‏کند. در حالیکه انقلاب اسلامی ایران معتقد و ملزم به رعایت آنهاست.
اما آنچه بعنوان دلیل اساسی، پسندیده است این است که انقلاب یمنی اگر هدایت گری بیشتری دارد به این دلیل است که مستقیماً از رهنمودهای حضرت مهدی (ع) برخوردار می‏گردد و جز لاینفک قلمرو و طرح نهضت آن حضرت شمرده می‏شود، همچنین یمنی بدیدار حضرتش نائل می‏شود و کسب شناخت و رهنمود می‏کند.

مؤید این امر روایات مربوط به انقلاب یمنی‏هاست که رهبر انقلاب یمن یعنی شخص یمنی را می‏ستاید و با این عبارات توصیف می‏نماید: بسوی حق هدایت می‏کند و شما را بسوی صاحبتان می‏خواند و اینکه برای هیچ مسلمانی سرپیچی از آن جایز نیست و کسی که چنین کند اهل آتش خواهد بود... اما انقلاب زمینه‏ ساز ایرانیان در روایات آن بیش از ستایش رهبران آن، ستایش از عموم گردیده است، مانند یاوران درفش‏های سیاه و اهل مشرق و قومی از مشرق بجز، شعیب بن صالح که با توجه به روایات، نسبت به بقیه فرماندهان درفش‏های سیاه، امتیاز و برتری ویژه ‏ای دارد و پس از آن سید خراسانی و سپس مردی از قم مورد ستایش قرار گرفته است.
أخبار مؤید این معناست که انقلاب یمنی به نهضت ظهور امام (ع) نزدیکتر است تا انقلاب زمینه ساز ایرانیان، حتی اگر فرض کنیم یمنی قبل از سفیانی قیام می‏کند یا آنکه یمنی دیگری زمینه‏ ساز یمنی وعده داده شده می‏باشد. در حالیکه انقلاب ایرانیان بدست مردی از قم که سرآغاز نهضت و قیام حضرت مهدی (ع) می‏باشد که آغار آن از مشرق است و فاصله بین شروع انقلاب آنها و بین خراسانی و شعیب بیست یا پنجاه سال و یا آنچه خدا اراده کند، بطول می‏انجامد... و آغاز چنین انقلابی بر پایه اجتهاد و فقها و نمایندگان سیاسی آنان قرار دارد و از موقعیتی پاک و خالص آنگونه که انقلاب یمنی بطور مستقیم از ناحیه امام مهدی (ع) رهنمود یافته، بهره ‏مند نیست.
نکته دیگر، درباره اینکه ممکن است یمنی متعدد بوده و دومی، یمنی وعده داده شده و مورد نظر باشد. روایات گذشته خروج یمنی موعود را با صراحت همزمان با ظاهر شدن سفیانی، یعنی سال ظهور حضرت مهدی (ع) بیان کرده است. و روایات دیگری با سند صحیح از امام صادق (ع) وجود دارد که می‏گوید:
مصری و یمنی قبل از سفیانی قیام می‏کنند.
بنا به این روایت، بایستی این شخص یمنی اول باشد که زمینه‏ ساز یمنی موعود خواهد بود، همچنانکه مردی از قم و غیر او از اهل مشرق، زمینه ‏ساز خراسانی و شعیب که هر دو وعده داده شده‏ اند، خواهند بود.
اما هنگام خروج یمنی اول را تنها این روایت، پیش از سفیانی تعیین می‏کند. البته ممکن است اندکی قبل از او و یا سالهای طولانی باشد. والله العالم‏
مطلب دیگر، خبر کاسر عینه در صنعاء است که عبیدبن زرارة آنرا از امام صادق (ع) چنین روایت نموده است، که گفت:
نزد ابو عبدالله (امام صادق (ع)) در مورد سفیانی سخن گفته شد. فرمود: او چگونه خروج می‏کند در حالیکه کاسر عینه در صنعاء هنوز خروج نکرده است.
این خبر از روایات قابل توجه است که در منابع درجه اول همچون کتاب غیبت نعمانی آمده و شاید سند آن صحیح باشد و احتمال دارد مردی که قبل از سفیانی ظاهر می‏شود یمنی اول باشد که زمینه ‏ساز یمنی وعده داده شده است چنانکه ذکر کردیم و ممکن است چند احتمال در تفسیر کاسر عینه وجود داشته باشد که بهترین آنها می‏تواند یک بیان رمزی از ناحیه امام صادق (ع) باشد که معنای آن جز در وقت خود آشکار نمی‏گردد.

حسیاسیت شدید دشمنان به تحولات یمن ، جستجوی یمانی در یمن

سازمان اطلاعات وجاسوسی رژیم صهیونیستی مشهور به موساد تحقیقات گسترده ای را در خصوص حکومت امام زمان(عج) و علایم ظهور آخرین منجی به انجام رسانده است.

 بر اساس تحقیقات سازمان جاسوسی اسرائیل فردی که در اعتقادات کلیه ادیان آسمانی و ملل جهان از او بعنوان آخرین منجی یاد میشود قطعا همان امام زمان شیعیان است.

 همین نتیجه منجر میگردد تا این سازمان جاسوسی به تحقیقات خود با موضوع علایم و چگونگی ظهور امام مهدی(عج) گسترش دهد.

 سه نشانه سید خراسانی،سید یمانی و سفیانی از نکات مورد توجه موساد بعنوان علایم مهم  ظهور آخرین منجی در تحقیقات انجام گرفته بشمار میرود.

نتایج این تحقیقات اخیرا در دست مقامات آمریکایی ، یمنی و عربستانی نیز قرار گرفته تا با اقدام به موقع مانع قیام سید یمانی در عربستان یا یمن گردد.

از همین رو عربستان باهدف جلوگیری از ظهور امام زمان و قیام سید یمانی پیش ازاین ظهور دست به عملیات جدیدی در میان شیعیان مناطق مختلف زده تا به شناسایی پیش از موعد این قیام دست یابد.

 از سوی دیگر این سه کشور با گمان اینکه احتمالا سید یمانی در میان شیعیان انقلابی یمن است دست به کشتار های اخیر در این کشور زدند!

در گزارشی دیگر که چند سال پیش منتشر شد نیروهای اطلاعاتی غربی در یمن مشاهده شده اند که در حال کسب اطلاعات از رهبران شیعی یمن می باشند.

نقش اعتقادات آخرالزمانی در مقاومت و پیروزیهای درخشان شیعیان یمن

 همانطوریکه عرض شد شاید بتوان اصلی ترین فاکتور در جنگ فعلی یمن را اعتقادات آخرالزمانی دانست.

   انسانها اساساً در جنبه فردی و اجتماعی و بر اساس فطرت در هنگام شدت و اضطرار ، از اعماق جان ، خواستار نجات و حضور منجی می شوند  و اگر اخبار گذشته و روایات هم وجود چنین چیزی را تایید کرده و از وقوع حتمی و پیروزی آن سخن گفته باشند ، قطعاً این اضطرار و ترس با نوعی  شوق و امید و قدرت و اراده در می آمیزد و قدرتی شگرف ایجاد می کند.

 نگاهی به تحولات چند ساله یمن نشان می دهد که بحث ظهور و نقش مردم یمن در زمان ظهور در چند ساله گذشته در بین عوام و خواص ، دوستان و دشمنان ، و در بین شیعیان  یمن و رهبران آنها  بسیار داغ بوده است ، چند سال پیش دولت یمن سید حسین طباطبایی الحوثی را به اتهام اینکه او ادعا دارد یمانی موعود است و تصمیم به قیام و کودتا دارد ، شهید کرد زیرا ضمن اینکه الحوثی رهبر برجسته و اثر گذاری در بین شیعیان یمن بود نام او هم حسین بود ، همنام یمانی مطرح شده در روایات که حسن یا حسین ذکر شده است.

 همانطوریکه عرض شد بحث ظهور و انتظار منجی یکی از مهمترین اعتقادات شیعیان در هر نقطه جهان است  علی الخصوص که  این اعتقاد در هنگام بروز شدائد و سختیها و گرفتاری همه جانبه انسانها بیشتر بروز می کند ، حال در نظر بگیرید شیعیان یمن در حالی که این خصوصیت عمومی شیعیان را دارند ، اخبار و روایات متعددی درباره نقش برجسته خود در زمان ظهور دریافت می کنند و این اخبار سینه به سینه در بین عوام و خواص منتقل می شود و با شدت گرفتن اوضاع و بروز جنگ به اوج خود می رسد و هرچه اوضاع وخیم تر شود با منطبق دیدن اوضاع با نشانه های ذکر شده امید بیشتری بر نزدیک بودن فرج ذکر شده در روایات ایجاد می گردد و اگر پیروزیهای پی در پی و درخشانی نیز بدست آید که یقین به موعودی بودن شرایط به شدت بالا می رود و بطور مستقیم قدرت و شجاعت و ابتکار عمل در بین رهبران و رزمندگان یمنی را بالا می برد ، بر اینها  بیفزائید سنت عمومی الهی را که سرانجام مقاومت و پایداری در هر ملتی پیروزی است و امدادهای غیبی حق تعالی را که مخصوص مجاهدان در راه خداست.

 از طرف دیگر شیعیان یمن تاثیر پذیری بسیار بالایی از انقلاب اسلامی شیعیان ایران و حزب الله لبنان و ارادت ویژه ای به ولی امرمسلمین امام خامنه ای و سیدحسن نصرالله داشته و طی سالهای اخیر پیروزیهای چشمگیر جبهه حق علی الخصوص پیروزی طلائی و معجزه آسای حزب الله در مقابل دشمن قدرتمند یهودی و تحولات سوریه و عراق تاثیر فوق العاده ای بر تشکل بخشیدن و سازماندهی رزمندگان شیعه در یمن گذاشته است.

 نقش برجسته شیعیان یمن در ظهور

 روایات معتبر متعددی بر نقش درخشان شیعیان یمن در تحولات ظهور اشاره دارد ، برخی مفسرین وجود دو یمانی را در هنگام ظهور صحیح تر می دانند ، یمانی موعود که از ناحیه شامات قیام می کند و یمانی دیگری که از خود یمن بر می خیزد ، بسیاری از مفسرین اعتقاد دارند وجود مقدس امام زمان(عج) را بعد از ظهور بیش از 10000 رزمنده همراهی می کنند که از عربستان و اطراف آن هستند که شاید بتوان گفت بخش عمده ای از آنها را  شیعیان یمن تشکیل می دهند.

قطعاً فرمانده جوان و دلاور شیعی رزمندگان یمن ، « عبدالمالک الحوثی» نقش برجسته ای در کسب  پیروزیهای پی در پی دارد ولی نباید فراموش کرد که مهمترین عامل اثرگذار در این درگیریها اعتقاد راسخی است که در بین عوام و خواص مبنی بر آرمانی بودن شرایط ، منطبق بودن آن بر عصر ظهور و افتخارآمیز بودن نقش بزرگ آنها دارد ، این تفکر مقدس و بزرگ در بین شیعیان لبنان نیز بصورت بسیار قوی و اثرگذار از مردم عادی تا رزمندگان حزب الله  تا خواص و تا رهبری برجسته آن جریان داشته و دارد حتی رسانه های منطقه نیز چندباره به این نکته اشاره کرده اند که نزدیک شدن ظهور بر قدرت شیعیان افزوده است.

 از طرف دیگر اطلاع دشمنان علی الخصوص رهبران آنها از احتمال وقوع پیش بینی های روایات باعث ایجاد نوعی ترس و اضطراب همراه با وحشیگری ، شدت عمل و دستپاچگی در آنها شده است ،اتحاد همراه با برانگیختگی و ترس سران مرتجع کشورهای منطقه برای مقابله با این قیام همه جانبه شیعیان ، همه و همه حاکی از آن است که مسئله یمن فراتر از جغرافیای کوچک این کشور بوده و تحولات عظیم منطقه ای را در برمی گیرد.

 ارتباط قیام شیعیان یمن با قیام یمانی در آستانه ظهور

همان طور که مطلع هستید روایات بسیار موثقی درباره قیام یک رهبر شیعه یمنی در آخر الزمان وجود دارد که با جنبش ایرانیان نیز هماهنگ خواهد بود. از سوی دیگر می‌دانیم که حوثی‌ها تنها گروه شیعه اثناعشری در یمن هستند که به انقلاب ایران نیز اعتقاد دارند. با توجه به دو موضوع فوق، حال سؤال این است که آیا این امکان وجود دارد که یمانی موعود از میان همین حوثی‌ها باشد؟ یا شیعیان دیگری از درون حوادث جاری سر برخواهند آورد که یمانی موعود، رهبر آنان خواهد بود؟

برای پاسخ به این سؤال، باید گفت: در حقیقت مسأله تشخیص مصداق در مورد یمانی که زمینه ساز ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است و در روایات به او وعده داده شده و این که آیا یمانی در میان حوثیان هست یا نه، جزو امور غیبی است. ما نمی‌توانیم به شکل قطعی این مسأله را اثبات یا رد کنیم. البته می‌توانیم به قانون مهمی اشاره نماییم که باید همیشه در نظر داشته باشیم. این که ما پیرو اهل بیت علیهم السلام هستیم و به همین جهت باید جنبش‌های پدید آمده در ایران، عربستان، عراق و یمن را به شکل ویژه مورد توجه قرار دهیم، چون حرکت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و یاوران اصلی ایشان در ایران، یمن، عراق و عربستان هستند. همین مسأله باعث می‌شود تا به جنبش حوثی توجه کنیم.

جنبش حوثی در منطقه‌ای استراتژیک قرار دارد که در دوران ظهور، محور برخی تحولات عظیم خواهد بود. بنابراین نمی‌توانیم به این جنبش به چشم حرکات دیگر شیعیان مثلاً در لیبی یا فرانسه بنگریم. شکی نیست که جنبش حوثی، جنبشی پربرکت و یاری شده از جانب خداست، ولی این دلیل، کافی نیست که ادعا کنیم یمانی در این مجموعه قرار دارد.

از گذشته فشارهای شدیدی علیه جمهوری اسلامی ایران در رابطه با شیعیان یمن در سطح بین الملل وجود دارد که در طی ماههای اخیر تشدید شده است البته رسانه‌های بین‌المللی ایران به شکل رسمی و علنی مظلومیت شیعیان یمن را مطرح می‌کند. به همین دلیل هم عربستان و مصر پخش برنامه‌های شبکه العالم را از ماهواره‌های عرب ست و نیل‌ ست قطع کرده‌اند، چون شبکه العالم ـ که متعلق به ایران است‌ـ زبان مظلومیت شیعیان یمن است. جالب این که این تصمیم تقریباً سه روز قبل از هجوم قبلی عربستان علیه شیعیان یمن اجرایی شد.

آینده تحولات یمن چیست؟

باید منتظر ماند و دید سمت و سوی تحولات یمن چگونه خواهد بود ، اما آنچه روشن است این است که این انقلاب وعده داده شده به لطف حق شکست خوردنی نیست ، یقیناً حتی اگر درگیریهای کنونی با وساطت کشورها بطور موقت نیز خاتمه یابد ، تهاجم حماقت آمیز آل سعود به شیعیان یمن و انصارالله این اختیار را می دهد تا در زمان مناسب که اختلافات شاهزادگان سعودی بر سر قدرت تشدید شده و پایه های حکومتی متزلزل گردیده و حرکت مردمی آغاز شود ، پاسخ متقابل و ضربه نهایی را به پیکره منحوس و فرتوت آل سعود وارد آورد و برای یاری نهضت جهانی اسلام وارد سرزمین وحی شود.

................

منابع : عصر ظهور - علامه کورانی

- http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/6024/7463/92571/


قرارداد صلح بین امام زمان (عج) و غربی ها / عهدشکنی و آغاز جنگ توسط غربیها

 

 بنا بر روایات ، پس از فتح تمام سرزمین های اسلامی و قدس شریف به دست امام زمان(عج) غربی ها با مجهز کردن لشگری بزرگ آماده جنگ با امام زمان(عج) و مسلمانان می شوند اما با وساطت حضرت مسیح(ع) پیامبر مسیحیان که در آن زمان به امر الهی نزول کرده است ، پیمان صلحی میان امام زمان(عج) و کشورهای غربی بسته می شود اما پس از گذشت حدود 2 سال غربی ها پیمان صلح را نقض کرده و با لشگری مجهز به مسلمانان حمله می کنند ...

» ابتدای نظرات (247)

 روایات مربوط به این صلح فراوان است و دلالت دارد بر اینکه این قرارداد صلح و عدم تجاوز و همزیستى مسالمت آمیز بر اساس یک پیمان و قرارداد خواهد بود و بنظر مى رسد که هدف امام (علیه السلام) از این پیمان ایجاد زمینه و فرصت عمل براى حضرت مسیح (علیه السلام) است تا بتواند به روال طبیعى در هدایت ملل غربى گام بردارد و تحولى در عقاید و سیاست آنها در این فرصت بوجود آورد و انحرافات حکومت ها و تمدن هاى غرب را برملا سازد. بطوریکه در روایات مربوط به این قرار داد ملاحظه مى کنیم بین این صلح و صلح حدیبیه که پیامبر گرامى (صلى الله علیه وآله) با قریش منعقد کرد شباهت زیادى وجود دارد. در آن صلح، متارکه جنگ به مدت ده سال مورد توافق طرفین قرار گرفته بود و خداوند آن را فتح المبین نامید، اما زمامداران ستمگر قریش این عهد و پیمان را یک جانبه شکستند و از نیات پلید خود پرده برداشتند و همین عمل آنها، انگیزه روى آوردن مردم به اسلام و مجوزى براى سرکوبى قدرت مشرکان و کفر آنها گردید. در این صلح نیز غربیها با مسلمانان پیمان شکنى مى کنند و از خصلت طغیان و تجاوز خود پرده بر مى دارند و بگفته روایات با یک میلیون سرباز منطقه را به جنگ و آشوب مى کشانند و پیکار بزرگى بوجود مى آید که بر اساس توصیف روایات، این نبرد از کارزار آزادى قدس نیز بزرگتر است. از پیامبر(صلى الله علیه وآله) روایت شده است که فرمود:

 ((بین شما و روم چهار پیمان صلح برقرار مى گردد که چهارمین آنها بدست مردى از خاندان هرقل است و سالها (دو سال) بطول مى انجامد و مردى از عبدالقیس بنام سئوددبن غیلان پرسید: در آن روز پیشواى مردم چه کسى خواهد بود؟ فرمود: مهدى از فرزندان من است.))(1)

 و این دوازدهمین روایت از چهل روایت حافظ ابونعیم درباره حضرت مهدى (علیه السلام) است. از حذیقه بن یمان منقول است که گفت:

 ((پیامبر خدا (صلى الله علیه وآله) فرمود: بین شما و بنى اصفر (زردپوستان) صلحى برقرار مى شود که آنها بمدت باردارى زنى (بعد از 9 ماه) به شما خیانت مى کند و با هشتاد لشکر از راه زمین و دریا به شما حلمه ور مى شوند که هر لشکر شامل دوازده هزار سرباز است که بین یافا و عکا فرود مى آیند و فرمانرواى آنها کشتى هایشان را به آتش مى کشاند و به یاران خود دستور مى دهد که از سرزمین و کشورتان دفاع و مبارزه کنید، آنگاه جنگ و کشتار از دو طرف آغاز مى شود. و سربازان و سپاهیان به کمک یکدیگر مى شتابند حتى کسانى که در حضر موت یمن هستند به یارى شما مى آیند. در آن روز خداوند با نیزه و شمشیر و تیر خود آنها را ضربه و آسیب مى رساند و به سبب آن در میان آنها بزرگترین کشتار واقع مى گردد.))(2)

 و نیز آمده است:

 ((کشتى هاى رومیان در حد فاصل صور تا عکا، لنگر انداخته و مستقر مى شوند و آن آرایش جنگى و کارزار بزرگى خواهد بود.))(3) و همچنین آمده که: ((خداوند را دو نوع کشتن در میان نصارى مى باشد یکى از آنها گذشته و دیگرى باقى مانده است.))(4)

 و معناى اینکه گفته شد: ((خداوند با نیزه خود و... به آنها آسیب و صدمه وارد مى سازد)) این است که خداوند مسلمانان را به کمک فرشتگان و امدادهاى غیبى خود علیه دشمنان یارى مى فرماید.

 و نیز آمده است:

 ((آنگاه خداوند باد و پرندگان را بر رومیان مسلط مى کند تا پرندگان بالهاى خود را به صورت هاى آنها بکوبند که چشمهایشان از حدقه در آید و زمین بسبب آنها شکافته شود و بعد از آن دچار صاعقه و زمین لرزه مى شوند و در دره و پرتگاهى سقوط مى کنند و خداوند صبر کنندگان را یارى نموده و آنان را پاداش نیک مى دهد همچنانکه یاران محمد(صلى الله علیه وآله) را پاداش بخشید و دلها و سینه هایشان را مالامال از شجاعت و قوت مى گرداند.))(5)

 چنین بنظر مى رسد، هدف آنها از پیاده کردن نیروهاى دریایى بین یافا و عکا یا بین صور و عکا چنانکه در این دو روایت ملاحظه مى شود باز گرداندن فلسطین و بخشیدن دوباره آن به یهودیان است که در واقع هدف نظامى (استراتژیک) و مجوز هجوم آنها مى باشد.

 و در روایت بعدى آمده است که آنان نیروهاى خود را در طول سواحل عریش در مصر تا انطاکیه در ترکیه پیاده مى کنند. از حذیفة بن یمان نقل شده که گفت:

 ((پیامبر خدا را پیروزى و فتحى نصیب گردید که همانندش از زمان بعثت از وى رخ نداده بود عرض کردیم: اى رسول خدا این فتح و پیروزى بر شما مبارک باد، با این پیروزى جنگ پایان یافت؟ فرمود: هرگز، هرگز، سوگند به کسى که جانم بدست اوست، اى حذیفه، پیش از آن شش ویژگى وجود دارد... و آخرین جنگ را فتنه روم یاد کرد که آنها به مسلمانان خیانت کنند و با هشتاد لشکر پیمان صلح را نقض کنند و در فاصله بین انطاکیه تا عریش فرود آیند.))(6)

 در روایات مربوط به فرود آمدن عیسى (علیه السلام) آمده است که جنگ در آن زمان پایان خواهد یافت و مؤید این مطلب، واقعیت جنگ هاى ما با رومیان (غربى ها) است که پایان نیافته و نخواهد یافت تا حضرت ظهور کند و مسیح (علیه السلام) از آسمان فرود آید و خداوند ما را بر آنها در مرحله طغیان جهانى شان پیروز گرداند.

 و در روایت آمده است که:

 ((در فلسطین دو درگیرى با رومیان اتفاق مى افتد که یکى از آنها ((گل چین)) و دیگرى ((درو)) نامیده مى شود.))(7)

 به این معنا که دومى نابود کننده تر از اولى خواهد بود.

 روایت بعدى به این معنا اشاره دارد که نبرد مهدى (علیه السلام) با غربى ها جنگى نابرابر است و البته به ظاهر موازنه قدرت در دست و به نفع آنهاست از این رو برخى بزدلان عرب به آنها مى پیوندند و بقیه بى طرف هستند. ابن حماد از محمد بن کعب در تفسیر این آیه: ((شما بزودى بسوى قومى بسیار قدرتمند فراخوانده مى شوید)) آورده است که گفت: رومیان را روز نبردى بزرگ است، و گفت: خداوند اعراب را در آغاز اسلام دعوت به جنگ با کفار نمود، گفتند: ((مال و زن و فرزندان ما را سرگرم و مشغول داشته است)) آنگاه فرمود: شما بسوى قومى بسیار نیرومند فرا خوانده شوید، روز جنگ باز آنها همان گویند که در آغاز اسلام گفتند و این آیه درباره آنها تحقق یابد که ((خداوند شما را به عذابى دردناک کیفر دهد)) و صفوان گفت: ((استاد ما گفت که در آن روز بعضى از اعراب از دین برگشته و مرتد مى شوند و برخى دیگر دچار تردید شده از نصرت و یارى اسلام و سپاه آن خوددارى مى کنند.))

 از دین برگشتگان آنانند که از رومیان حمایت مى کنند و روى گردانان از یارى اسلام، همان افراد بى طرف هستند و آنها بدست تواناى حضرت مهدى (علیه السلام) بعد از پیروزى بر رومیان، به عذابى دردناک گرفتار شوند، روایتى را ابن حماد نقل کرده است که اجر شهیدان این جنگ را معادل پاداش شهداى بدر در کنار پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى داند:

 ((پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: بهترین کشتگان در زیر این آسمان از آغاز خلقت عبارتند از نخستن: هابیل که بدست قابیل ملعون، ظالمانه کشته شد، پس از او پیامبرانى که بدست امت هاى خود شهید شدند در حالیکه براى هدایت آنها مبعوث شده بودند و سخن آنها این بود که پروردگار ما خداست و مردم را به سوى او دعوت مى کردند، سپس مؤمن آل فرعون و آنگاه صاحب یاسین و بعد حمزة بن عبدالمطلب، و بعد کشتگان جنگ احد، آنگاه کشتگان حدیبیه و پس از آن کشته هاى جنگ احزاب و سپس کشتگان حنین و پس از آن کشتگانى که بعد از من بدست خوارج نابکار کشته مى شود بعد از اینها مجاهدان راه خدا... تا آنکه کارزار بزرگ روم اتفاق افتد که کشتگان آن همچون شهداى بدر خواهند بود.))(8)

 شاید عبارت کشتگان حدیبیه که در روایت وارد شده است اشتباه و یا اضافه باشد، زیرا منابع تاریخى وقوع جنگ و کشته هایى را در حدیبیه درج نکرده اند.

 و در منابع شیعه به نقل از اهل بیت (علیهم السلام) آمده است که با فضیلت ترین شهدا در پیشگاه خداوند یاران سالار شهیدان امام حسین (علیه السلام) و شهدایى مى باشند که یاران امام مهدى (علیه السلام) هستند.

 اما زمان هجوم اخیر، سرزمین هاى اسلامى: طبق روایات، مدت پیمان صلح با غربیان هفت سال است اما آنان بعد از گذشت دو سال و به نقل برخى سه سال، خیانت نموده و پیمان شکنى مى کنند، چنانکه در روایت ابن حماد بنقل از ارطات آمده است:

 ((بین مهدى و فرمانرواى طغیانگر روم پس از کشته شدن سفیانى و به غنیمت در آمدن هستى قبیله کلب، صلحى برقرار مى شود. بگونه اى که بازرگانان شما و آنها به کشورهاى یکدیگر رفت و آمد مى کنند و آنها سه سال به ساختن کشتى هاى خود مى پردازند (نیروى دریائى خود را مجهز مى سازند.) تا آنکه کشتى هاى رومیان در سواحل بین صور تا عکا لنگر مى اندازند و آنجا صحنه کارزار خواهد بود.))(9)

 روایتى که گذشت خیانت و نقض پیمان آنها را به مدت باردارى زنى یعنى بعد از نه ماه پس از امضاء قرارداد صلح بازگو مى کند. والله العالم.

 پاورقی:

--------------------------------------

 (1) بحار، ج 51، ص 80.

(2) نسخه خطى ابن حماد ص 141

(3) نسخه خطى ابن حماد ص 142.

(4) نسخه خطى ابن حماد ص 115.

(5) نسخه خطى ابن حماد ص 124.

(6) نسخه خطى ابن حماد ص 118.

(7) نسخه خطى ابن حماد ص 136.

(8) نسخه خطى ابن حماد ص 131.

(9) نسخه خطى ابن حماد ص 142.

 .......

منبع : کتاب عصر ظهور علامه کورانی

 

 


 از یاوه‌سرایی‌های وابستگان استکبار در منطقه و تهدیدهای آنان علیه ایران اسلامی بوی خون به مشام می‌رسد. پرده‌های نفاق برافتاده است و کینه‌های دیرین روآمده است و دشمنان به عملیات انتحاری علیه جبهۀ حق رو آورده‌اند. دیگر دوران زندگی روزمره و عادی امت اسلامی به پایان رسیده است. هم اکنون این ما هستیم و تقویت اقتدار امت اسلامی از سویی و اضطرار و استغاثه به محضر پروردگار برای ظهور حضرت صاحب الزمان(عج) از سوی دیگر.

یادداشت حجت‌الاسلام پناهیان درباره وقایع یمن

 به گزارش خبرگزاری فارس ، حجت الاسلام پناهیان پس از وقایع اخیر یمن یادداشتی با عنوان «فراخوانی برای فریاد استغاثه» در پایگاه اطلاع رسانی بیان معنوی منتشر کرد. متن این یادداشت را در ادامه می‌خوانید:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

فراخوانی برای فریاد استغاثه

 

بر اساس آنچه از متون دینی دربارهٔ آخرالزمان برداشت می‌شود، فرج در زمانی رخ خواهد داد که دو ویژگی مهم در میان امت اسلامی ایجاد شده باشد: یکی اوج معرفت و اقتدار مؤمنان که ناشی از آمادگی آنان برای یاری ولی خدا و اقامهٔ حق است، و دیگری اوج مظلومیت و اضطرار آنان به فرج، که ناشی از دشمنی‌های فراوان نسبت به آنهاست که ایشان را به دعا و تضرع بی‌سابقه وامی‌دارد و موجب نهایت استغاثهٔ آنان برای فرج و پیروزی حق علیه باطل می‌شود.

 

ما از آغاز انقلاب اسلامی بر اساس فرمایشات و پیش‌بینی‌های امام و رهبری انتظار می‌کشیدیم که انقلاب ما سرآغاز بیداری و اقتدار امت اسلامی در جهان گردد، امری که به تدریج تحقق یافته است و فراتر از حد انتظار ناباورانه شاهد آن هستیم. ما هم اکنون بسیار بهتر از اول انقلاب علت دشمنی‌ها و کینه‌توزی‌های استکبار با انقلاب اسلامی ایران را درک می‌کنیم. امروز که امواج بیداری تمام امت اسلامی، به اقتدار مؤمنان منجر شده است، بهتر از هر زمانی می‌شود فهمید چرا هشت سال با ما جنگیدند تا یک ملت را نابود کنند که ریشهٔ این بیداری را بخشکانند. اقتدار امروز مؤمنان امید مستضعفان جهان شده است و به اذعان دوست و دشمن طلیعهٔ نابودی مستکبران گردیده است.

 

اما من همیشه از خودم می‌پرسیدم، با توجه به اینکه روز به روز شاهد اقتدار بیشتر مؤمنان هستیم آیا شاهد مظلومیت و اضطراری بسیار بیشتر از آنچه تاکنون جاری بوده است نیز خواهیم بود؟ آیا از این حالت دعای عادی برای فرج، به اوج استغاثه، که تصور می‌شود در آستانهٔ ظهور پدید می‌آید، خواهیم رسید؟ چگونه و چه بن‌بست‌هایی ما را به این اوج استغاثه و نهایت مظلومیت خواهد رساند؟ اگرچه طی این سال‌ها، همواره مبارزهٔ مومنان، به‌ویژه در دوران دفاع مقدس و سال‌های اخیر، با مظلومیت‌ها و محرومیت‌های فراوان همراه بوده است، اما بدون آنکه بخواهم فال بد بزنم و منفی‌بافی کنم، می‌گفتم مبادا بناست شرایط بسیار سخت‌تری پیش بیاید که بخواهد ما را در اوج اقتدار، به اوج مظلومیت هم برساند.

 

تصور می‌کنم امروز آن وضعیت پدید آمده است و ما وارد دوران دشواری‌های تازه‌ای شده‌ایم. اگرچه با آغاز جریان بیداری اسلامی و جنایت‌های فراوان تروریست‌های خون‌آشام در منطقه، به‌ویژه در سوریه و عراق، امت اسلامی وارد دور جدیدی از مظلومیت شده بود، ولی با شروع حرکت یمن در نجات از سلطهٔ ایادی مستکبران و تجلّی بیش از پیش اقتدار مؤمنان، و آغاز پیروزی‌های چشمگیر مقاومت علیه تروریست‌ها، هرگونه مدارای جبههٔ کفر پایان یافت. به گونه‌ای که امروز شاهد دو عملکرد بی‌سابقه در جبههٔ استکبار هستیم: یکی جنایت‌های آشکار و دیگری خیانت‌های پنهان. امروز حداقل مدارای استکبار با حقوق مردم در جبههٔ حق پایان یافته است، و می‌خواهند حتی کمترین فرصتی به قدرت یافتن حق ندهند. به حدی که حتی حاضر نیستند ظاهر را حفظ کنند و از طریق فشارهای سیاسی عمل کنند و یا جنایات خود را طبق الگوهای پیشین به وسیلهٔ جریان‌های تروریستی انجام دهند. می‌بینید که تمامی ایادی استکبار بدون هرگونه توافق ظاهر اصلاح بین‌المللی چگونه بر سر مردم یمن بمب می‌ریزند. گویی یمن را میدان تمرین هجوم همه جانبه علیه جبههٔ حق یافته‌اند.

 

از سوی دیگر با خیانت‌های پشت پرده و انواع تهدیدها و تطمیع‌ها، جبههٔ مقاومت مردمی مقابل تروریست‌ها را در جبهه‌های عراق و شام به عقب‌نشینی‌های مظلومانه وامی‌دارند، و جام‌های زهر را از هر سو به سوی افراد ذی‌نفوذ در جبههٔ حق روانه ساخته‌اند. به حدی که هرکجا عقب‌نشینی یا توقّفی در جریان نابودی تروریست‌ها شاهد هستیم، باید آن را ناشی از فشارهای پنهان و پیدای جریان استکبار بدانیم.

 

این دو وضعیت بی‌سابقه، شامل تهدیدهای آشکار و پنهان بی‌نهایت علیه مؤمنان مقتدر، حاکی از غایت مظلومیت امت اسلامی است؛ و اگر ادامه پیدا کند و لطف خدا مدد نکند و دعای حضرت ولی عصر (عج) نباشد، تمام امیدها را به یأس مبدل خواهد کرد و بازگشتی بسیار خون‌بار برای جبههٔ حق به دنبال خواهد داشت. در این میان دائماً ایران اسلامی مظلوم را متهم و محکوم می‌کنند، به گونه‌ای که دیگر حتی به دنبال عوام‌فریبی هم نیستند و از رسوایی خود نمی‌هراسند.

 

از یاوه‌سرایی‌های وابستگان استکبار در منطقه و تهدیدهای آنان علیه ایران اسلامی بوی خون به مشام می‌رسد. پرده‌های نفاق برافتاده است و کینه‌های دیرین رو آمده است و دشمنان به عملیات انتحاری علیه جبههٔ حق رو آورده‌اند. دیگر دوران زندگی روزمره و عادی امت اسلامی به پایان رسیده است. هم اکنون این ما هستیم و تقویت اقتدار امت اسلامی از سویی و اضطرار و استغاثه به محضر پروردگار برای ظهور حضرت صاحب الزمان (عج) از سوی دیگر.

 

جبههٔ باطل در تمامی جبهه‌های نبرد برای شکستن خطوط مقدم و یورش به مرکز انقلاب جهانی اسلام، یعنی ایران اسلامی لحظه‌شماری می‌کند. ما باید در این لحظه‌های حساس تاریخی با حفظ آمادگی و افزایش روزافزون آن از هر حیث، و کمک به مجاهدان خط مقدم در تمامی جبهه‌ها به هر نحو که می‌توانیم، به استغاثه برای فرج بپردازیم. این استغاثه ما را لایق فتح خواهد کرد و یک ضرورت برای رشد امت اسلامی است. ما می‌توانیم با فریادهای استغاثه تمام اسباب معنوی را برای پیروزی درنهایت غربت و مظلومیت فراهم آوریم. خدا با ماست و اجابت او منتظر به اوج رسیدن دعاهای ماست. اقتدار رزمندگان امت اسلامی نباید ما را مغرور کند، بلکه تنها باید امید و تمنای ما را برای فرج افزایش دهد. مظلومیت‌های فراوان نیز نباید یأس و رعبی در ما ایجاد کند، بلکه باید ایمان و استعانت ما را از درگاه پروردگار عالم روزافزون نماید.

 

بیایید در محافل مذهبی و مساجدمان، همراه با تبیین آنچه هم‌اکنون بر امت اسلامی مظلوم می‌گذرد، فراتر از آنچه در رسانه‌های رسمی قابل‌بیان است، به برگزاری محافل دعا برای فرج اقدام کنیم و رزمندگان جبههٔ حق را با دعاهایمان یاری کنیم و الا باید شاهد قتل‌عام‌ها و جنایت‌های بیشمار در کوچه‌پس‌کوچه‌های شهرهایمان باشیم. همان‌گونه که تحمل و مدارای جبههٔ کفر در برابر کمترین حقوق امت اسلامی مطلقاً به پایان رسیده است و قصد نابودی مطلق امت اسلامی را نموده‌اند، بیایید ما هم تحملمان را برای دوران طولانی غیبت به پایان برسانیم.

 

علیرضا پناهیان

 

11 / 1/ 1394

 

با 9 سازمان مسلح اسلامی مبارز در آفریقا آشنا شوید

با 9 سازمان مسلح اسلامی مبارز در آفریقا آشنا شوید

با وجود این که فعالیت این گروه در صحرای سینای مصر متمرکز است اما عملیات های محدودی نیز در قاهره و دلتای نیل داشته است.
به گزارش شیعه آنلاین - ترجمه: مریم ناصری زاده: این موضوع تنها در سوریه و عراق و یمن خلاصه نمی شود بلکه گروه های مسلح اسلامی در همه قاره های این جهان کهن و در راس آنها قاره سیاه به طور گسترده انتشار یافته اند و موجب آزردگی برخی دولت ها و حتی نیروهای بین المللی شده اند تا جایی که نیروهای خود را برای مبارزه با این گروه ها به آفریقا فراخواندند، همان گونه که فرانسه در مالی رفتار کرد.

در ادامه مهم ترین این گروه ها و مناطق نفوذ آنها را مطرح می کنیم:

1- گروه بوکو حرام (نیجریه و کامرون)
منبع تصویر: AFP
این گروه در شمال شرق نیجریه متمرکز است و اسم آن در زبان محلی به معنای «آموزش غربی حرام» می باشد، بوکو به معنای شیوه ای از آموزه های لائیک و روش های جدید آموزشی است که نیروهای دولتی می خواستند آن را در مناطق اسلامی نیجریه به جای آموزههای دینی که از گذشته در این مناطق بود، رواج دهند. بوکو حرام خود را در نیجریه و کامرون آغاز کرد و خود را گروه سلفی اسلامی معرفی کرد که هدفش پیاده کردن شریعت در همه ایالت های نیجریه است.

بوکو حرام به دست جوانی به نام محمد یوسف که در سال 2009 اعدام شد تاسیس گردید و عنوان «طالبان نیجریه» بر آنها گذاشته شد زیرا از دانش آموختگانی تشکیل شده بود که از درس کناره گرفته و در روستای کاناما در ایالت یوبه واقع در شمال شرقی نیجریه و نزدیک مرز نیجر اقدام به پی ریزی این گروه کردند.

بوکو حرام از سال 2004 شروع به گسترش افکار خود کرد، در این زمان تعداد اعضای آن 200 نفر بود که در میان آنها زنانی هم بودند که همگی از آموزه ها و روش های زندگی غربی دوری می کردند. اینان در شهرهای بزرگ پخش شده اند و خواستار پیاده سازی شریعت اسلامی در همه 36 ایالت نیجریه هستند و البته آن گونه که از سال 2000 اعلام شد این خواسته تنها محدود به 12 ایالت در شمال نیجریه شده است.

این گروه تا جولای 2009 به ترویج افکار خود در جامعه و به ویژه در میان جوانان ادامه داد اما پس از آن که تعدادی از رهبران گروه در باوچی بازداشت شدند به استفاده از نیروهای تندرو پرداخت و این منجر به شعله ور شدن درگیری های خشونت بار با نیروهای امنیتی نیجریه شد و تعداد قربانیان به حدود 150 کشته رسید.

ازاین زمان بود که گروه به یک سلسله از حملات مسلحانه به مراکز پلیس و برخی ساختمان های دولتی دست زد و این مسئله نیروهای امنیتی نیجریه را ناگزیر به استفاده از خشونت در برابر آنها کرد. درگیری میان نیروهای امنیتی و عناصر بوکو حرام با کشته شدن بیش از 700 نفر و اعدام رهبر گروه بدون محاکمه پایان یافت، پس از آن نیجریه اعلام کرد که توانسته گروه بوکو حرام را به طور کامل از بین ببرد و امنیت استقرار یافته است.

حال آن که این ادعای دولت کاملا درست نیست، بعد از آن بود که انفجارها و حملات متعددی از سال 2010 تا کنون در مناطق شمال شرقی نیجریه رخ داد که بیش از 3000 کشته برجای گذاشت و همگی آنها به بوکو حرام نسبت داده شد. همان گونه که در گذشته این گروه پیوستن خود را به سازمان القاعده اعلام کرد، سال گذشته به گروه دولت اسلامی داعش روی می آورد و اعلام خلافت می کند.

زمان زیادی از اعلام کشته شدن ابوبکر شیکاو رهبر گروه در سپتامبر گذشته در عملیات ارتش نیجریه نگذشت که بوکو حرام با ابوبکر البغدادی خلیفه مورد ادعای داعش اعلام بیعت کرد و در عرصه رسانه ای برای داعش دست به فعالیت زد که نمونه آخر آن گفتگویی بود که موسسه رسانه ای عروة الوثقی که زیر مجموعه داعش است با ابو مصعب البرناوی رهبر بوکو حرام انجام داد که در میان آن از اتحادی بین المللی متشکل از نیجریه، کامرون، نیجر و چاد صحبت شد که به خاطر داعش به راه افتاده است.

2- حرکت جوانان مجاهد (سومالی و کنیا)
حرکت جوانان مجاهد، این عملیات ترور را انجام داد

این گروه در کنیا و سومالی و احتمالا در اتیوپی فعال است و در بیشتر عملیات های خود مبادرت به انفجارهایی به شیوه القاعده می کند. حرکت جوانان مجاهد در سال 2004 به عنوان بازوی نظامی اتحادیه دادگاه های اسلامی سومالی تاسیس شد- دادگاه های شرعی بر اساس صحرانشینی اعلام پذیرش شریعت اسلامی کرد و در پایان جنگ داخلی سومالی به منظور پر کردن خلا امنیتی، اجتماعی و آموزشی در سومالی ایجاد شد – بین سال های 1991 تا 2007 درگیری رخ داد که دادگاه های اسلامی به همراه دولت فدرال سومالی به آن رسیدگی کردند، این درگیری بر اثر دخالت بین المللی و هجوم نظامی اتیوپی به سومالی و پایتخت این کشور موگادیشو برای مصلحت دولت فدرال متوقف شد.

تعداد مبارزان این حرکت بین 4000 تا 7000 نفر در نوسان است – این آمار قدیمی است و گرنه آمارهای دیگری هم موجود است – حرکت جوانان اعلام پذیرش جهاد عمومی اسلامی کرد و مجاهدان  از نقاط مختلف دنیای اسلام به سوی آن روی آوردند، این نیروهای خارجی داخل حرکت نفوذ بسیاری داشته و با رهبران آن ارتباط دارند.

احمد عبدی گودان رهبر این گروه امسال هدف قرار گرفته و کشته شد و گروه پیش از آنکه با سازمان القاعده تجدید بیعت کند و اختلافات داخلی میان اعضای بومی و تازه واردان خارجی در حرکت رواج یابد با رهبری جدید بیعت کرد.

3- گردان نقابداران (مالی و صحرای بزرگ)
بارزترین گروه مسلح دنباله رو سازمان القاعده در صحرای بزرگ فعالیت خود را در مالی متمرکز کرده و مختار بلمختار معروف به یک چشم آن را رهبری می کند. از دسامبر سال 2013 نام این جنبش در لیست سازمان های تروریستی ایالات متحده قرار گرفته است.

این گروه یکی از مجموعه های برخاسته از سازمان القاعده در مراکش به شمار می رود. بارزترین عملیات این گروه هدف قرار دادن منطقه گازی آمیناس در الجزایر در ژانویه 2013 می باشد.

این گروه در استان غاوه واقع در شمال شرقی ترین نقطه مالی و نزدیک مرزهای این کشور با نیجر و بورکینافاسو فعالیت دارد و تعداد واقعی افراد آن مشخص نیست اگر چه معتقدند که بیشترین عضو و سلاح را در میان گروه های دنباله رو القاعده دارد.

سال گذشته گردان نقابداران و جماعت توحید و جهاد در غرب آفریقا به منظور تشکیل سازمانی به نام گردان جهادگران به یک دیگر پیوستند، این سازمان جدید نیز در لیست بحث برانگیز سازمان های تروریستی امارات قرار گرفت.

4- سازمان القاعده در مراکش
این گروه که بیشتر در الجزایر فعالیت دارد از گروه سلفی دعوت و مبارزه در الجزایر برخاسته است که در سال 2006 اعلام کرد که به سازمان القاعده پیوسته است ویک سال بعد به نام القاعده در مراکش اسلامی نام گذاری شد.

این سازمان می گوید که برای آزاد سازی مراکش اسلامی از سلطه غرب به ویژه فرانسه و آمریکا و هواداران آنها و حمایت این منطقه برای جلوگیری از فریفته شدن توسط خارجی ها و برپایی دولتی بزرگ با حاکمیت اسلامی تلاش می کند.

5- جماعت انصارالدین (مالی و لیبی)
این گروه یک جنبش مردمی جهادی است که توسط افراد سنتی قبایل طوارق ایجاد شد که در دهه نود قرن بیستم نافرمانی بر ضد دولت مالی را رهبری کردند و در آن زمان بیشتر چپ گرا بودند تا اسلام گرا.

موسس این جنبش ایاد اغ غالی بود که سرکنسول جمهوری مالی در جده عربستان بود اما در سال های پایانی کارش با طرز فکر دینی آشنا شد که منجر به گرویدن او به تفکر سلفی جهادی شد. با سقوط سرهنگ قذافی در لیبی او به ازواد رفت و پایگاه خود را در رشته کوه های اغارغا مستقر ساخت و شروع کرد به دور هم جمع کردن مبارزان طوارق تا هسته سازمان جدید یعنی انصارالدین را تشکیل دهند و فاصله موجود میان قبایل طوارق و تفکر جهادی اسلامی را که در آن زمان گسترش یافته بود از میان بردارد.

فعالیت این گروه به طور آشکار در سال 2012 نمایان شد زمانی که اولین عملیات خود را که انفجار ضریح حضرت محمود یکی از 16 آرامگاه موجود در این کشور بود، انجام دادند. ساندا ولد بوماما سخنگوی این گروه به خبرگزاری فرانسه گفت که همه این 16 ضریح به همراه اسنادی حاوی 700 هزار نسخه خطی قدیمی در 6 کتابخانه مخصوص بدون استثنا ویران خواهند شد.

این گروه با گروهی به نام جنبش ملی برای آزادی ازواد متحد شد و گروهی ایجاد شد که پایه های آن را قومیت گرایان که در زبان محلی طوارق توماستی ها گفته می شوند، لیبرال ها، افراد مستقل و کسانی که وابستگی ایدئولوژیک ندارند تشکیل میدهد. این گروه جنبشی غیر جهادی محسوب می شود که به دنبال استقلال سرزمین ازواد و برپایی حکومت مردمی در آن است. این گروه دو بازوی نظامی و سیاسی دارد.

6- جنبش ملی برای آزادی ازواد (مالی)
این حرکت نظامی و سیاسی را طوارق در سرزمین ازواد در شمال مالی تاسیس کرده که به دنبال برپایی حکومتی مستقل در ازواد است. دولت مالی به ویژه بعد از هم پیمان شدن این حرکت با گروه انصارالدین آن را متهم به رابطه داشتن با سازمان القاعده کرد، هر چند که این جنبش همواره این اتهامات را رد می کند.

در سال 2011 و زمان سقوط رژیم سرهنگ قذافی، طوارق درون ارتش لیبی مبارزه می کردند و این پیش از آن بود که به شمال مالی مهاجرت کنند. در ژانویه 2012 جنبش ملی برای آزادی ازواد در شهرهای تسالیت، اجلهوک و منکا در شمال شرقی مالی و نزدیک مرزهای این کشور با الجزایر دست به حمله ای زد که چند هفته به طول انجامید. بعد از کودتای نظامی سروان امادو سانوگو جنبش ملی با همراهی افسران میانی ارتش او را سرنگون کردند، جنبش ملی برای آزادی ازواد از هرج و مرجی که در نتیجه کودتا بود برای تسلط بر مناطق کیدال، تمبکتو و گاو بهره بردند. اما برخی گروه های مسلح مانند انصارالدین که بیشتر ترجیح می دهند با سازمان القاعده در ارتباط باشند نیز به نوبه خود از این وضع سود بردندو در تسلط یافتن بر شهرهای مهمی چون تمبکتو و گاو مشارکت داشتند.

7- جنبش توحید و جهاد
گفتهمی شود این گروه مسلح بیشترین نفوذ را در مالی و غرب آفریقا دارد. این گروه در سال 2011 به وجود آمد و بر بخش های گسترده ای از شمال مالی تسلط یافت و هدف آن گسترش نفوذش در غرب آفریقاست هر چند که فعالیت های این گروه همچنان در شمال مالی و جنوب الجزایر متمرکز است.

حرکت توحید و جهاد مسئولیت ربودن سه گروگان اروپایی (یک ایتالیایی و دو اسپانیایی) در غرب الجزایر در اکتبر 2011 و هفت دیپلمات الجزایری در شهر گاو در آوریل 2012 را بر عهده گرفت. گزارش هاحاکی از آن است که این گروه در ازای آزادی گروگان های اروپایی 30 میلیون دلار درخواست کرده همچنین خواهان 15 میلیون دلار پول و آزادی دو نفر از ساکنان صحرای غربی که توسط نیروهای موریتانی دستگیر شدند، در ازای آزادی دیپلمات های الجزایری است.

فاش شده است که میان این گروه با سازمان القاعده در مراکش اختلافات بزرگی بر سر عدم تمایل حرکت توحید و جهاد برای محدود کردن عملیات هایش در مناطق ساحل و صحرا به وجود آمده است. خبرها درباره هویت مجاهدین این گروه ضد و نقیض است، برخی گزارش ها اشاره بر آن دارند که بیشتر آنها متعلق به دو کشور مالی و موریتانی هستند در حالی که در خبرهای دیگر آمده که بیشتر ایشان از مجاهدین عرب می باشند.

8- گروه انصارالشریعه (تونس و لیبی)
این گروه در آوریل 2012 و بعد از انقلاب لیبی که منجر به سقوط رژیم قذافی شد تاسیس گردیده و به دنبال استوار ساختن شریعت در لیبی است.

برخی ناظران معتقدند که میان گروه انصارالشریعه لیبی با همتایش در تونس رابطه وجود دارد، گروهی که توسط چند تن از اسلامگرایان آزاد شده پس از سرنگونی زین العابدین بن علی رئیس جمهور پیشین تونس در این کشور تاسیس شد و در منطقه جبل الشعانبی تمرکز یافت.

این گروه توسط دولت تونس به عنوان سازمانی تروریستی دسته بندی شده و متهم است که در چند حمله از جمله حمله به تلویزیون تونس در 2011، حمله به سفارت آمریکا در این کشور در 2012 و ترور دو تن از مخالفان به نام های شکری بلعید و محمد براهمی دست داشته است.

9- انصار بیت المقدس (مصر)
با وجود این که فعالیت این گروه در صحرای سینای مصر متمرکز است اما عملیات های محدودی نیز در قاهره و دلتای نیل داشته است.

این گروه که با البغدادی اعلام بیعت کرده و خود را به نام ایالت سینا می نامد متهم به اقداماتی است که نیروهای ارتش مصر در سینا را هدف قرار داد که آخرین آنها حمله ای حساب شده  به مقر حزب 101 و تعدادی از مقرهای امنیتی در سینا بود، حمله ای که در نوع خود بزرگ ترین یورشی بود که از بعد از جنگ با اشغالگران، نیروهای نظامی مصر با آن روبه رو شدند.

گرایش دختران برای عمل به فتوای "جهاد نکاح" در سوریه!

 نورالدین الخادمی، وزیر امور دینی تونس گفت: نه مردم تونس و نه هیچ یک از سازمان‌های این کشور به فتوای "جهاد نکاح" عمل نخواهند کرد.
در پی انتشار اخباری مبنی بر سفر دختران نوجوان تونسی به سوریه به منظور عمل به فتوای "جهاد نکاح"، وزیر امور دینی تونس مخالفت خود را با این فتوا اعلام کرد.
به گزارش تعامل، به نقل از روزنامه فرامنطقه‌ای القدس العربی، نورالدین الخادمی، وزیر امور دینی تونس گفت: نه مردم تونس و نه هیچ یک از سازمان‌های این کشور به فتوای "جهاد نکاح" عمل نخواهند کرد.
وی در اظهارات خود در رادیوی تونس چنین اموری را غیرقابل قبول دانست و افزود این اصطلاحات، ساختگی بوده و اساساً بی‌معناست.
خانواده‌های تونسی به تازگی اعلام کردند که دختران نوجوانشان داوطلبانه به سوریه سفر کرده‌اند تا نیازهای جنسی شورشیانی را که با نیروهای نظامی سوریه می‌جنگند برطرف سازند.
وزارت زنان و خانواده تونس روز 27 فوریه 2012 اعلام کرد: به دنبال به وجود آمدن باندهایی که جوانان و کودکان را مورد هدف قرار دادند تا از این طریق افکار و عقاید آنها را مطابق میل و اراده خود تغییر دهند، اخبار زیادی مبنی بر ناپدید شدن نوجوانان گزارش شده است.
این وزارتخانه از مردم تونس خواست فرزندان خود را تحت کنترل بیشتر قرار داده و آنها را نسبت به خطر این دعوت‌ها که از احساسات فرهنگی مذهبی آنان سوء استفاده می‌کنند آگاه سازند.
وی افزود: این شبکه‌ها با دعوت به جهاد قصد دارند موجبات نفرت و تعصب مردم تونس را فراهم کرده و آنان را به کشورهایی بفرستند که اکنون شاهد درگیری‌های داخلی است.
فتوای "جهاد نکاح"، به محمد العریفی، مبلغ سعودی نسبت داده شده اما وی این ادعا را تکذیب کرده و عنوان داشت: این سخن اشتباه است و هیچ انسان عاقلی این حرف را نمی‌زند./ح
منبع: ایسنا
ویروس شرکت در جهاد نکاح در جان زنان مالزیایی

نخست‌وزیر مالزی، نجیب رزاق، شبه نظامیانی را که اقدام به اعدام‌های دسته جمعی و کشتار شهروندان غیرمسلح در سوریه و عراق می‌کنند، محکوم کرد و این اقدامات را خلاف تعالیم اسلام دانست.
به گزارش شیعه آنلاین، ویروس خطرناک شرکت در جهاد نکاح با داعشی‌ها به جان زنان مالزیائی هم افتاده است.

به نوشته جمهوری اسلامی به نقل از یک پایگاه خبری الکترونیکی مالزیابی، حداقل سه زن مالزیایی برای پیوستن به سازمان شبه نظامیان داعش به خاورمیانه سفر کرده‌اند!

براساس همین گزارش، یک مقام اطلاعاتی مالزیائی گفت: "اعتقاد بر این است که این زنان، خود را در معرض لذت جنسی شورشیان داعش که درحال تلاش برای برقراری حکومت اسلامی در خاورمیانه هستند گذاشته‌اند! این مقام رسمی افزوده است: "این حرکت پس از صدور حکمی از سوی شورشیان داعش در خرداد ماه انجام شده است که به خانواده‌ها سفارش می‌کند زنان مجرد را برای جهاد نکاح اعزام کنند!

وی همچنین افزود: "اطلاعاتی از کشورهای دیگر نشان می‌دهد که تعدادی از زنان مسلمان از استرالیا و انگلیس به شورشیان در خاورمیانه پیوسته‌اند." نخست‌وزیر مالزی، نجیب رزاق، شبه نظامیانی را که اقدام به اعدام‌های دسته جمعی و کشتار شهروندان غیرمسلح در سوریه و عراق می‌کنند، محکوم کرد و این اقدامات را خلاف تعالیم اسلام دانست.

دخترک اسکاتلندی،رئیس اردوگاه جهاد نکاح/عکس

یک دختر اسکاتلندی اهل گلاسکو با فعالیت گسترده در شبکه های اجتماعی سعی می کند دختران هر چه بیشتری را به سمت گروهک داعش جذب کند.

 

یک دختر اسکاتلندی اهل گلاسکو با فعالیت گسترده در شبکه های اجتماعی سعی می کند دختران هر چه بیشتری را به سمت گروهک داعش جذب کند.

به گزارش شبکه خبر،روزنامه پرتیراژ لاستامپا، ایتالیا درگزارشی به روند گرایش دختران اروپایی به داعش پرداخت ونوشت: اقصی محمود، دختر نازپروردۀ اسکاتلندی، پس ازحضور درجمع داعشی‌ها ریاست اردوگاه های داعش را که ده ها دختر ایزدی در آنها نگهداری می شوند، برعهده گرفت.

به نوشته این روزنامه، اقصی محمود، پاکستانی‌تبار درگلاسکو اسکاتلند درخانواده ای مرفه بزرگ شد و در بهترین مدارس درس خواند اما در نهایت به رئیس یک گردان زنانه داعش (خنسا) در رقه سوریه تبدیل شد. او در سال 2013 برای جهاد نکاح منزل خود را در اسکاتلند ترک کرد و به سوریه رفت.

این روزنامه می نویسد: اقصی دختر بازیکن مشهوراسبق کریکت در فرار سه دختر انگلیسی (شمیمه بیگوم 15 ساله، کدیزا سلطانه 16 ساله و آمیرا عباسه 15 ساله) از منزل (در همین هفته) و تلاش آنها برای پیوستن به داعش در سوریه نقش مستقیم داشته و با یکی از این دختران در ارتباط بوده است.

عضو اسکاتلندی داعش

اقصی دختر 20 ساله اسکاتلندی که علاقه بسیاری به عالم خیال و فیلم های "هری پاتر" داشت، این خیالات را در عالم واقعیت، در داعش و البغدادی یافت. وی که نام "ام لیث" را برای خود انتخاب کرده است هم اکنون در گردان زنانه "خنساء" داعش مسئولیت اداره "زنان جهاد نکاحی" را رسما بر عهده دارد. این اداره بیشتر بر امور زنان ایزدی دزدیده شده از عراق برای در اختیار قرار دادن آنها به اعضای داعش و یا فروش آنها نظارت می کند.

علاوه بر این اقصی نقش دیگری ایفا می کند که کمتر از نقش اولش نیست و به همین دلیل در لیست اول افراد تحت تعقیب اطلاعات انگلیس قرار گرفته است. وی با فعالیت گسترده در شبکه های اجتماعی سعی می کند دختران هرچه بیشتری را به سمت گروهک داعش جذب کند.


پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
بر اساس آمارهای رسمی تونس بیش از 100 زن تونسی برای همکاری با تروریست ها داعش و جهاد النکاح در سوریه حضور دارند.

به گزارش خبرگزاری صداوسیما، راضیه الجربی رئیس اتحادیه ملی زنان تونس روز دوشنبه گفت بر اساس آمارهای رسمی این اتحادیه در حال حاضر بیش از 100 زن تونسی برای فعالیت جهاد النکاح با عناصر داعش به سوریه اعزام شده اند.
 
الجربی به خبرگزاری رسمی تونس گفت اتحادیه ملی زنان تونس تاکنون شکایت هایی درباره مسئله جهاد النکاح زنان تونسی در سوریه دریافت کرده و در حال پیگیری جدی این
مسئله است.

راضیه الجربی با تایید این خبر تصریح کرد اتحادیه ملی زنان از هیچ تلاشی برای حمایت
از زنانی که برای جهاد النکاح به سوریه رفته اند و نیز خانواده های آنان دریغ نخواهد کرد.

به گزارش خبرگزاری شین‌هوا از تونس، الجربی گفت شماری از زنان تونسی پس از شرکت در جهاد النکاح در سوریه و بازگشت به کشور باردار هستند و متاسفانه شمار این زنان در حال افزایش است.

رئیس اتحادیه ملی زنان تونس در عین حال اظهار داشت مسئله حضور زنان تونسی در سوریه برای جهاد النکاح پدیده ای بسیار خطرناک و غیر قابل انکار است و بسیاری از این زنان پس از بازگشت به کشور، مورد بی مهری خانواده هایشان قرار می گیرند و چه بسا خانواده های تونسی این زنان را طرد می کنند.

وی خاطر نشان کرد خودداری خانواده ها از پذیرش این زنان که بیشتر آنان باردار هستند، مشکلات اجتماعی دیگری را در کشور ایجاد می کند.

راضیه الجربی در ادامه علل اصلی بروز مشکل جهاد النکاح در تونس را وخامت اوضاع امنیتی در کشور به ویژه پس سرنگونی رژیم دیکتاتوری زین العابدین بن علی در اواسط ژانویه سال 2011 عنوان کرد.

وی افزود پس از سرنگونی رژیم بن علی بسیاری از عناصر تکفیری از خارج وارد کشور شدند و بی ثباتی و ناامنی در مرزهای مشرک تونس و لیبی از علل اصلی ورود گروههای تندروی تکفیری به داخل کشور است.

راضیه الجربی در ادامه گفت شرایط زنان در تونس در مقایسه با آغاز اعتراض ها و قیام مردمی علیه رژیم بن علی بسیار بهتر شده است.

دعوت داعش از یک خواننده زن برای جهاد نکاح-عکس

شبکه مردمی اطلاع رسانی(شمانیوز): خواننده زن لبنانی به نام م.د از پیشنهاد تروریست های داعش به او برای پیوستن به این تروریست ها و انجام جهاد نکاح پرده برداشت. این خواننده مبتذل در یک برنامه تلویزیونی مصری از این اتفاق خبر داد. ناگفته نماند تروریست های داعش در گذشته به بسیاری از بازیگران زن عرب چنین پیشنهادهایی را داده بودند
 
به گزارش خبرنگار شبکه مردمی اطلاع رسانی(شمانیوز):   خواننده زن لبنانی به نام م.د از پیشنهاد تروریست های داعش به او برای پیوستن به این تروریست ها و انجام جهاد نکاح پرده برداشت. این خواننده مبتذل در یک برنامه تلویزیونی مصری از این اتفاق خبر داد. ناگفته نماند تروریست های داعش در گذشته به بسیاری از بازیگران زن عرب چنین پیشنهادهایی را داده بودند

عملیات انتحاری یکی از زنان جهاد نکاح در سوریه+ویدئو

به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم ، به نقل از الیوم السابع ، " یانگ مولیا " که تابعیت او مشخص نشده هنگام حرکت برای انجام عملیات خودکشی ، با یک عضو داعش که به عنوان شوهر او معرفی شده خداحافظی می کند.

مرد داعشی که چهره خود را نپوشانده با لبخند دستها و پیشانی زن را می بوسد و سپس صحنه حرکت نفر بر و انفجار شدید در فاصله ای کوتاه از محل فیلمبرداری نشان داده می شود.

محل دقیق اجرای این عملیات مشخص نشده ، اما برخی منابع آن را سوریه ذکر کرده اند.

مولیا یکی از صدها زنی است که با فریب گروههای تروریستی و به عنوان حضور در جهاد نکاح به افراطیون در سوریه و عراق پیوسته اند.

العالم - یکی از زنان خارجی که برای حضور در جهاد نکاح به گروه تروریستی داعش پیوسته است ، در عملیاتی انتحاری خود را با یک نفربر میان منطقه ای نظامی منفجر کرد.


امروز در شبکه های اجتماعی تصویری منتشر شد که گفته می شود عکسی دسته جمعی از زنان حرمسرای خلیفه خودخوانده داعش ابوبکر البغدادی است.
پایگاه خبری تحلیلی هدانا (HODANA.IR):

 تبصره ای هم درباره عکس این زنان از سوی برخی فعالان این شبکه ها وارد شد مبنی بر اینکه تصویر مذکور متعلق به زنان تن داده به جهاد نکاح البغدادی است و نمی توان صفت کنیز را به آنان اطلاق کرد.
به هر روی، گذشته از نام و صفت اطلاقی به این زنان، حتی اگر تعلق آنها به شخص خلیفه موثق نباشد، بردگی جنسی این زنان امری محرز است.
تاکنون اخبار زیادی در رسانه های جهان درباره بدعت قبیح جهاد نکاح در میان اعضای گروه تروریستی داعش منتشر شده است اما ظاهرا ورای همه این اخبار، بازگشت به رسم مذموم حرمسراهای پادشاهی و خلافتی به تدریج به یکی از مشخصه های تروریسم داعشی بدل می شود.



فروش زنان ایزدی و توسعه حرمسرا
شاید بعد از جهاد نکاح اعضای داعش با زنان پیوسته به این گروه، مساله ای که داعش را به راه انداختن حرمسرا تشویق کرد، جایزه ای بود که اعضای آن از ابوبکر البغدادی خلیفه خودخوانده خود دریافت کردند. به گزارش ناظر حقوق بشر در سوریه روز 30 آگوست (8 شهریور 1393) البغدادی 300 زن و دختر اسیر ایزدی را به جنگجویان خود در سوریه تحت نام غنیمت جنگی هدیه کرد.
بلافاصله بعد از این اقدام ابوبکر البغدادی، بازار خرید و فروش زنان ایزدی با عنوان کنیز در حاشیه شمالی حلب، الرقه و الحسکه سوریه داغ و متوسط قیمت خرید و فروش دختران و زنان ایزدی 8 تا 10 هزار دلار اعلام شد.
به نوشته روزنامه دیلی تلگراف، داعش همچنین در بسیاری از مناطق تحت کنترل خود از زنان و دختران ایزدی به عنوان سپر انسانی استفاده کرد.
اما صرفنظر از گرفتن زنان ایزدی به کنیزی عوامل دیگری از جمله پیوستن زنان و دختران از سایر کشورها از جمله کشورهای اروپایی به این گروه تروریستی در چارچوب جهاد نکاح و همچنین آنچه این زنان آن را «ایثار» می نامیدند در تقویت جریان بهره برداری هر چه بیشتر جنسی از زنان موثر بود.



علل گرایش دختران اروپایی به داعش
روزنامه اسپانیایی"لاوانگواردیا" با اشاره به گرایش دختران اروپایی به داعش نوشت:هم اکنون مراکز امنیتی در اروپا نگران موج بازگشت دختران و زنان حامله اروپایی تبار از پدران داعشی می باشند، که در چارچوب قوانین اروپایی فرزندانشان هم باید از تابعیت این کشورها برخوردار شوند.
این روزنامه اسپانیایی به نقل از دفتر فدرال حمایت از قانون اساسی آلمان نوشت : هم اکنون این پدیده به شکل قابل توجهی در حال گسترش است به نحوی که شاهد سفر شماری از دختران کم سن وسال به بهانه گذراندن تعطیلات در کشورهای خاصی هستیم اما بعد از آن با مدارک جعلی وارد کشور سوریه شده و در آنجا بعد از انجام اعمال منافی عفت تحت عنوان جهاد نکاح پرداخته وباردار به کشور خود باز می گردند.
در همین حال روزنامه التیمیو کلمبیا نوشت: شمار دقیق زنان یا «نامزدهای» خارجی در بین جنگجویان داعش مشخص نیست اما برآورد می شود که 10 درصد کل جهادی های غربی را در دو کشور سوریه و عراق تشکیل دهند.
داعش و زنان پیوسته به آن، خود، نام «ایثار کننده» را به این دسته داده اند.
بر اساس این گزارش، 63 زن فرانسوی به داعش در منطقه پیوسته اند که این میزان 25 درصد کل زنان موسوم به جهادی را تشکیل می دهد به عبارت دیگر تعداد کل زنان مذکور از کشورهای اروپایی باید چیزی در حدود 250 نفر باشد.

در این گزارش آمده است که انتظار می رود 60 زن دیگر هم به زودی عازم قلمرو خلیفه خودخوانده شوند. در انگلیس انتظار می رود که 50 زن در دایره داعش گرفتار شده باشند و گفته می شود از آلمان و اتریش به ترتیب 40 و 14 زن عازم سوریه و عراق شده باشند و وزارت کشور اسپانیا نیز از پیوستن 6 زن اسپانیایی به این گروه تروریستی خبر داده است.



بردگان جنسی
گزارش التیمیو تصریح می کند که این زنان عمدتا از طریق شبکه های اجتماعی به عضویت داعش درآمده اند.
فراخوان البغدادی برای پیوستن زنان به داعش حاکی از دستورکار این گروه تروریستی برای زاد و ولد و افزایش جمعیت(تغییر ترکیب جمعیتی) در عراق و سوریه است، هر چند بسیاری از گزارش ها حاکی از پشیمانی تعداد زیادی از زنان پیوسته به داعش و افسردگی های شدید آنان در اثر اسارت در دست این گروه تروریستی است.
مصاحب شیراز یکی از کارشناسان کالج سلطنتی لندن گفته است که «جهادگران سنی، زنان را برای جنگ نمی خواهند بلکه برای آشپزی، نظافت و ارائه خدمات پشتیبانی! به آنها نیاز دارند و زنان مذکور ناچار به ازدواج با داعشی ها می شوند.

ادل بونت نویسنده التیمیو نیز می نویسد: خلافت داعش مانند القاعده هیچ نقش مشخصی در «جهاد» برای زنان قائل نیست، آینده زنان غربی حاضر در صفوف داعش مبهم و نامعلوم است و احتمالا به بخشی از یک حرمسرا به عنوان بردگانی جنسی مبدل شوند.

«جهاد نکاح»؛ زمینه‎ساز بردگی جنسی دختران مسلمان در سوریه


عایشه نقل می کند که گمان می کرده که همه وارد جهنم خواهند شد جز زنان مجاهدی که در آنجا همراه او [برای جهاد نکاح] حضور داشته اند و سیزده نفر بوده اند. ولی بعدا احساس یاس کرده و اینطور حس کرده که مورد فریب و حیله قرار گرفته و برخی افراد، دین را برای محقق کردن اهداف دیگری، پوشش قرار داده بوده اند.



به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی ماسال به نقل از رجا، از زمان شروع ناآرامی های سوریه، گروه های تکفیری ، به مرور به قطب اصلی مخالفان دولت سوریه (چه در عرصه ی میدانی و چه در عرصه ی تبلیغی و پشتیبانی تئوریک) تبدیل شده اند و با مرور زمان، چهره این گروه ها هرچه بیش از پیش آشکار می شود. یکی از مسائلی که چندی است به نقل از برخی مفتیان مشهور تکفیری نقل می شود که زنان مسلمان را به آن تشویق می کنند «جهاد نکاح» است، یعنی زنان مسلمان به سوریه سفر کنند و در آنجا به عقد اصطلاحا «مجاهدین»ی دربیایند که درحال خونریزی در سوریه اند، و به این طریق در جهاد علیه نظام سوریه مشارکت کنند! (هر چند برخی از سران تکفیری انتساب این فتاوی به خود را رد کرده اند) از طرف دیگر وضع بسیار نامطلوبی که زنان آواره ی سوری در اردوگاه های پناهندگان در کشورهای همسایه پیدا کرده اند، موقعیت مناسبی برای برخی ثروتمندان دور از انسانیت کشورهای عربی فراهم کرده تا چشم طمع به شرف و حیثیت این دختران داشته باشند.


اینها موضوعاتی است که روزنامه «القدس العربی» (با بررسی گزارشات و تحقیات منتشر شده در رسانه های عربی و بین المللی) به آن پرداخته که ترجمه آن را با هم می خوانیم:


 نشریه «الشروق» تونس، اخیرا مطلبی درباره «جهاد نکاح» منتشر کرده و گفته این اشتباه است اگر گمان کنیم که قضیه فقط در این حد است که دولت های حاشیه خلیج فارس از جنگ جاری بر ضد سوریه حمایت می کنند، بلکه ثروتمندان این کشورها هم در حال استفاده از بدن های دختران نوجوان و دختربچه های سوری داخل اردوگاه های اوارگان در اردن و لبنان و ترکیه هستند و این شیوخ عرب، این دختران را (که سنشان بین دوازده سال تا شانزده سال است) با یک مشت دلار، به دست می آورند.


 


نشریه الشروق در تحقیقی که با عنوان «دختران جوان سوری داخل اردوگاه های آوارگان ... بازیچه و شکاری بین شیوخ خلیج فارس و گروه های منافی عفت» منتشر نموده است، به صحبت خبرنگار روزنامه ی «ال پائیس» اسپانیا استشهاد کرده که تحقیقی درباره خرید و فروش دختران جوان سوری در اردوگاه های آوارگان انجام داده بود. این خبرنگار اسپانیایی (که خودش نیز یک خانم بوده است) در تحقیقش آورده بود: «شعله و حدت جنگ، گه گاهی فروکش می کند و در آن زمان ها تجار بدن های انسان می توانند کرامت انسانی را به لاشه ای تبدیل کنند که بدن های شیوخ خلیج فارس از آن تغذیه کند؛ اینجا، هیچ صدایی بر صدای شهوت غلبه ندارد تا وقتی که پول عربی سیاهی (به رنگ نفت) وجود دارد که میل سرکشی دارد که زن سوری را در اردوگاه های ذلت، به سر فرو آوردن و تسلیم وا دارد.»


 


به گفته این نشریه «به زور وارد شدن در سرپناه، تجاوز و آدم ربایی، جزو امور عادی و روزمره شده و روزی نمی گذرد بدون اینکه یک دختر جوان سوری (فارغ از سنش) مورد تجاوز قرار بگیرد.» و در ادامه می گوید تنها راه برای کسی که نمی خواهد سرنوشتش، مورد تجاوز قرار گرفتن باشد این تلقی می شود که دنبال شوهری بگردد که او را تحت حمایت و امنیت بگیرد و چه بهتر که از کشورهای حاشیه خلیج فارس باشد، و البته این هم خودش نوع دیگری از تجاوز است.


 


به گفته این نشریه، «ماجده» یکی از زنانی است که با وضعیتی وحشتناک و سخت در یکی از اردوگاه ها زندگی می کند و قادر نیست چهار دخترش را از تعدی مردانی که در همان اردوگاه زندگی می کنند در امان بدارد، فلذا در تلاش است تا برای دختر بزرگش شوهری از کشورهای حاشیه خلیج فارس پیدا کند که به او پولی بدهد تا بتواند با آن پول خانه ای در یکی از مناطق حاشیه ای و پرجمعیت عمان (پایتخت اردن) بخرد و بدین ترتیب خودش و خانواده اش را از جهنم اردوگاه برهاند.


 


این نشریه ادامه می دهد: ماجده، خوبی های دخترش را برای زن واسطه ای که برای پیدا کردن دختر مناسب آمده، ذکر می کند: اندامش چاق نیست، پوستش سفید است، قد بلندی دارد و چشمانش درشت است. زنی که برای واسطگی آمده (و نامش «ام زیاد» است) می خندد تا نشان دهد که این، همان چیزی است که مردان ثروتمند کشورهای حاشیه خلیج فارس (که می خواهند با دادن مشتی دلار، لذت ببرند) می پسندند و به ماجده مژده می دهد که داماد ( که هفتاد سال سن دارد) مهریه ای معادل سیصد دلار می پردازد و با رغد (دختر بزرگ ماجده) در خانه ای در پایتخت اردن ساکن خواهد شد. 


 


ام زیاد (همان زن واسطه) می گوید: این ازدواج بیش از دو ماه به طول نخواهد انجامید و معمولا مرد، زن را بعد از دو ماه طلاق خواهد داد آن هم از طریق تلفن! بدون هیچ دادگاهی و ... . و بدین شکل، آن دختر مجددا به سراغ من خواهد آمد تا برایش شوهر دیگری پیدا کنم و بدین شکل، این ازدواج ها، درآمد محترمانه ای برای آن دختران جوان خواهد داشت که با آن ها، خانواده هایشان را سرپرستی می کنند و خرجشان را می دهند.» 


 


حقیقت آن است که «ام زیاد» به دلخواه خودش وارد این قضایا نشده است. خودش می گوید که مجبور به این کار شده است. او تعریف می کند که وقتی در روزهای اول پناهنده شدنش به اردن [بعد از آغاز بحران سوریه] سراغ یک سازمان دینی (که مدعی کارهای خیر بود) رفته بود تا مقداری کمک های غذایی بگیرد، ناگهان با سؤال بهت آور مدیر آن سازمان ظاهرا خیریه مواجه شده بود که  از او می پرسید آیا دختران جوانی که زیبا باشند را سراغ دارد یا نه. مدیر آن سازمان او را قانع کرده بود که قصدش این است که با پیدا کردن شوهری از کشورهای حاشیه خلیج فارس برای آن دختران، به آنها کمک کند. طبیعتا پیشنهاد و حرف مدیر، ام زیاد را فریب داده و ام زیاد هم شروع کرده بود به کار کردن با او. و به رغم اینکه قوانین اردن ازدواج دختران زیر هجده سال را ممنوع کرده است، ولی مدیر آن گروه خیریه از بعضی روحانیون می خواست که خطبه عقد را (که هیچ ارزش قانونی نداشت) جاری کنند. 


 


ولی بدبختی ها و مصیبت های دختران جوان سوری به همینجا ختم نمی شود. مثلا یک نوع تجارت دیگر هم داخل اردوگاه های آوارگان سوری در اردن و لبنان و ترکیه وجود دارد که قربانیانش دختران نوجوانی هستند که سنشان بعضی وقت ها فقط دوازده سال است. گزارش های خبری نشان می دهد که شهوت حیوانی بعضی مردان کشورهای حاشیه خلیج فارس به آنجا رسیده که با سوء استفاده از شرایط وحشتناک و سخت این دختران سوری، شرف انسانی آن ها را بازیچه می کنند.


 


بعضی سازمان های حقوق بشری فعال در اردوگاه های اردن و لبنان و ترکیه راجع به تشدید پدیده بردگی جنسی دختران پناهنده ی سوری هشدار داده اند، ولی «دلار های نفتی» کماکان تعیین کننده نهایی است و مانع این می شود که دخالتی در این قضیه صورت گرفته و جلوی این را بگیرد که دختران سوری بازیچه ی جنسی برخی مردان حاشیه خلیج فارس بشوند.


 


از طرف دیگر، شبکه ی ماهواره ای «تونس ما» هم در برنامه ای، به این موضوعات پرداخته است. در این برنامه یک دختر تونسی به نام «عایشه» هم ماجرایش را پیرامون آنچه «جهاد نکاح» خوانده می شود [و برخی شیوخ وهابی، زنان مسلمان را به انجام آن در سوریه دعوت می کنند] تعریف کرده است. عایشه می گوید که با زنی در تماس بوده که با او از دین اسلام، روبنده زدن و سفر به سوریه برای کمک به رزمندگان مخالف نظام بشار اسد صحبت می کرده و راه کمک به آن رزمندان را «جهاد نکاح» می شمرده است. عایشه هم می پذیرد و با او به سوریه می رود.


 


عایشه تعریف می کند که برای او قدغن کرده بودند که درباره موضوعی (حالا هر موضوعی از موضوعات مختلف حیات می خواهد باشد) مطالعه کند و او فقط حق داشته راجع به مسائل دینی مطالعه کند و به جهاد و کشتن «کفار» ملتزم باشد. عایشه اشاره می کند که [معتقد بوده است] اگر زنانی [که برای جهاد نکاح به سوریه سفر کرده اند] در آنجا بمیرند، این مردن، مرگ در راه خدا و شهادت محسوب شده و موجب ورود به بهشت می شود. عایشه نقل می کند که او پذیرفته بوده که در مقابل نامحرم رونده بزند و اینطور گمان می کرده که همه وارد جهنم خواهند شد جز زنان مجاهدی که در آنجا همراه او [برای جهاد نکاح] حضور داشته اند و سیزده نفر بوده اند. ولی بعدا احساس یاس کرده و اینطور حس کرده که مورد فریب و حیله قرار گرفته و برخی افراد، دین را برای محقق کردن اهداف دیگری، پوشش قرار داده بوده اند.