اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

تعداد مساجد اهل سنت در ایران بیشتر از شیعیان است


دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اقوام و اقلیت‌های دینی و مذهبی گفت اهل سنت در ایران ، بیش از 15 هزار مسجد دارند که این تعداد بیشتر از مساجد شیعیان است.
به گزارش مشرق، علی یونسی دستیار ویژه رئیس جمهور درامور اقوام و اقلیت‌های دینی و مذهبی در بخشی از گفت‌وگو با ایسنا با بیان این‌که در حال حاضر واقعا امنیت در کردستان بیشتر از تهران وجود دارد، ولی ممکن است برخی این موضوع را باور نکنند. در پاسخ به این سوال که آیا تمهیداتی اندیشیده شده است که کردهای ما به سمت کردهای عراق و ترکیه نروند و انسجام در مناطق کرد نشین برقرار باشد، با تاکید براین‌که در این باره هیچ نگرانی وجود ندارد اظهار کرد: حال اگر کردهای ایرانی ما ‌بخواهند برای تجارت و تحصیل به سمت کردستان عراق بروند چه اشکالی دارد؟ ما نباید از این موضوع بترسیم،‌ اگرچنانچه ما به خودمان اعتماد داشته باشیم و حقوق شهروندانمان را کاملا تامین کنیم و از این مناطق محرومیت زدایی کنیم، نباید دراین باره نگرانی داشته باشیم اصلا ما چرا باید نگران باشیم از این‌که کردهای عراق بیایند و کردهای ما را ببینند و کردهای ما هم به آنجا بروند. البته ما مرزهای قانونی را به رسمیت می شناسیم، ولی ما همه کردهای دنیا را ایرانی می‌د‌انیم همانطور که همه‌ی تاجیک‌های دنیا را ایرانی می‌دانیم.

یونسی در ادامه‌ی این گفت و گو درپاسخ به سوالی مبنی بر توقعات اقوام و اقلیت ها در انتصابات و عدم تحقق چنین وعده ای از سوی روحانی با بیان این‌که هنوز فرصت زیاد است، اظهار کرد: من در حال آماده کردن بخشی از مقدمات در این راستا هستم و ما برای خودمان شرح وظیفه تعریف کرده‌ایم و برنامه‌های مورد نظرمان را به رئیس جمهور تقدیم کرده‌ایم و منتظر ابلاغ ایشان هستیم، در واقع بخشی از وعده های رئیس جمهور قرار است توسط ما انجام شود، هیچ محدودیت و نگرانی برای بکارگیری اقلیت‌های مذهبی و دینی وجود ندارد و همه‌ی اقوام ایرانی باید در مدیریت عالی کشور سهیم باشند و این موضوعی است که آقای رئیس جمهور وعده‌ی آن را داده است و دیر هم نشده است.

تعداد مساجد اهل سنت در ایران بیشتر از شیعیان است

در ادامه این گفت‌وگو از دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اقوام و اقلیت‌های دینی و مذهبی سوال شد که برخی از اهل تسنن نسبت به نداشتن مسجد برای برگزاری مراسم های خود گلایه هایی را مطرح می کنند حال واقعا اینطور است و چرا؟ که وی در پاسخ به نوعی این گلایه را وارد ندانست و گفت : اهل سنت درایران ، بیش از 15 هزار مسجد دارند که این تعداد بیشتر از مساجد شیعیان است .

وی با تاکید بر این‌که اهل سنت در دارا بودن مدارس و مساجد ،هم چنین در انجام فعالیت‌های مذهبی‌ هیچ محدودیتی ندارند، اظهار کرد: اتفاقا دولت درمناطق سنی نشین برای تامین اینگونه نیازها در حال متحمل شدن هزینه‌های سنگینی است.

یونسی اضافه کرد : هم اکنون شاهد هستیم که در اکثر جاها قضات اهل سنت با فقه خود قضاوت می‌کنند و در احوالات شخصی‌شان بر اساس فقه خود عمل می‌کنند و ائمه‌ی جمعه و جماعاتشان نیز تحت پوشش حمایت بیمه و دولت هستند، در همین تهران بیش از ده نماز عید و جماعت برگزار می‌شود .

وی هم چنین درباره ضرورت ارتباط بین رهبران اهل سنت و رییس‌جمهور و دولت کنونی نیز اظهارکرد : رهبری در حوزه خاص دینی و مذهبی موسساتی برای حل مشکلات مذهبی اقلیت های دینی منظور کرده‌اند مثل مجمع‌التقریب یا شورای برنامه‌ریزی یا نماینده بعثه تا مشکلات و توقعات مذهبی در این راستا مدیریت شود، اما در حوزه‌های عمومی که به دولت مربوط می‌شود ما برنامه داریم که نقیصه‌ها را رفع کنیم و ارتباط نخبگان و شخصیت‌های مذهبی اهل سنت را با دولت به حداکثر برسانیم.

یونسی در ادامه درباره تمهیدات اندیشیده شده در جهت خنثی کردن انواع تحریکات دینی و مذهبی از جمله تحریکات سلفی‌ها در منطقه گفت : خطری که در حال حاضر دنیای اسلام چه شیعه و چه سنی را تهدید می‌کند، خطر افراط و تفریط و تروریسم کور مذهبی است که هم‌اکنون به اشکال مختلف در کشورهای همسایه ما جاریست چنانچه در پاکستان، عراق و اخیرا هم در لبنان شاهد اقداماتی از سوی آنان بوده ایم.

نگاهی به کتاب خاطرات همسر هاشمی


بررسی و نقد کتاب خاطرات "پا به پای سرو"/
کتاب خاطرات خانم مرعشی علاوه بر نکات تاریخی و مهم سیاسی که بیان می دارد، نسبت به فتنه 88 و زندگی اندرونی خاندان هاشمی نکات ویژه ای مطرح می کند که در ادامه می آید.
به گزارش مشرق به نقل از دیدبان، اخیرا کتابی روانه بازار شد با نام « پا به پای سرو» که در برگیرنده خاطرات خانم عفت مرعشی، همسر آیت الله هاشمی رفسنجانی است. کتاب توسط « دفتر نشر معارف انقلاب» که معمولا کتب مربوط به خانواده آیتالله هاشمی را منتشر می کند، به طبع رسیده است. نام «عفت مرعشی» کافی است تا هر کسی که شناختی از رفتار و گفتار وی در سال های اخیر دارد، به شدت ترغیب به خواندن این کتاب شود. با این حال اگر کسی به مطالعه کتاب بپردازد، پس از اتمام آن احساس نمی کند نکات قابل توجه و ناگفته ای به او منتقل شده است.
نفس نگارش خاطرات همسر یک فرد مبارز و انقلابی، می تواند نکته مثبتی باشد اما باید توجه داشت آیا غنای لازم ِمحتوایی و تاریخی در این سطور برای مخاطب گنجانده شده است یا نه. به عبارت بهتر نباید در دام نام ها افتاد و توجه به داشته ها و دسترسی ها نیز در جای خود مهم است. 
فارغ از این مسائل، به نظر می رسد، کتاب فوق الذکر در برخی موارد، حتما باید مورد نقد و بررسی دقیق قرار بگیرد؛ از این رو هدف نوشتار حاضر نگاهی به نقدهای وارد بر کتاب است:
 
الف. نقدهای محتوایی کتاب:
1. جلوه های ناخوشایند رفاه زدگی
 
راهی کردن فرزند به انگلستان برای آموزش زبان! در بحبوحه انقلاب : یکی از عجیب ترین مصادیق رفاه زدگی، اعزام محسن هاشمی در سال 56 همزمان با روزهای مبارزه علیه رژیم شاه به انگلستان است. خانم مرعشی در صفحه 298 عنوان می کند که تعدادی از بچه ها قرار بوده به صورت تور تابستانی برای یادگیری زبان انگلیسی به انگلستان اعزام شوند. « با پرداخت وجه ثبت نام، او را به انگلستان فرستادم».
 
 
 
ساختمان سازی در اوج مبارزه: در صفحات این کتاب اشاره می شود که در اوج مبارزه در فکر ساختن 2 ساختمان بوده اند. این ساختمان سازی در چندین جا و زمان های مختلف بیان می شود. مثلا در صفحه 219 آمده « زمینی در کوچه پارس محله دزاشیب شمیران خریداری کردیم، در فکر ساخت آن بودیم».
نویسنده حتی در صفحه 140 خاطرات خود به صراحت به این ویژگی خاص اشاره می کند: « آقای هاشمی ... برای امرار معاش هم زمین می خرید و ساخت و ساز می کرد و یا با دیگران در ساخت و ساز شریک می شد». این رفتار آن هم در سالهای مبارزه، بسیار قابل تامل است.
 
حضور خدمتکار: نویسنده در بخشی از کتاب از یک خدمتکار خانه خود به نام معصومه نام می برد که « به ما کمک می کرد و از بچه ها مواظبت می نمود»؛ (ص 57) با این حال در صفحه 71 کتاب از این خدمتکار به عنوان کودک یاد می شود: «کارگرمان معصومه، هنوز خودش بچه بود» .
 
زندگی تشریفاتی : نویسنده در بخش هایی از کتاب به برخی ویژگی های زندگی خانوادگی خود اشاره می کند که قابل توجه است. برخی از این خصوصیات را به اعتراف خود خانم مرعشی ذکر می کنیم:
- ازدواجمان « با تشریفات آبرومند » برگزار شد. (ص 32)
- « وضع زندگی ما از طلبه های آن روز بهتر بود.» بعد از مدتی « خانه ای بزرگتر » پیدا کردیم و به آنجا رفتیم. (ص 35) « ما با کمک او (پدر شوهر) و درآمدهای جنبی ، خیلی خوب زندگی می کردیم» (ص 39)
 
استخر و ... : « استخری در خانه داشتیم. یک میز پینگ پنگ هم خریده بودم که آنها بازی کنند. دوستانشان را به منزل می آوردند. از آنها پذیرایی می کردند.»؛ اینها سرگرمی فرزندان هاشمی در منزل بوده که در صفحه 295 به آن اشاره شده است.
 
 
آموزش قرآن مفصل!: او در صفحه 297 خاطرات آورده است: « برنامه دوره ای آموزش قرآن محسن، هر جمعه در منزل یکی از دوستانش برقرار بود... نوبت منزل ما که شد، به من گفت صبحانه باید مفصل باشد، ولی بهتر است سفره خیلی منظم نباشد. گفت می توانیم به جای سفره از روزنامه هم استفاده کنیم و به جای بشقاب در همان ماهی تابه که تخم مرغ را نیمرو کرده ام، با کره و مربا و پنیر و مغز گردو در سفره قرار دهیم و زحمت زیاد در نظم و ترتیب سفره لازم نیست».
 
2. توصیف خانواده هاشمی از نگاه همسر
خانم مرعشی در بخش هایی از کتاب به ذکر برخی ویژگی های شخصی خویش، آیت الله هاشمی و فرزندان خود می پردازد؛ در کنار هم قرار دادن این توصیفات می تواند نشانگر برخی صفات و ویژگی ها باشد.
 
توصیف از خود:
 
زندگی بدون همسایه!: در صفحه 111 نوشته شده است: « تا آن موقع در منزلی که همسایه داشته باشد، زندگی نکرده بودم و آن را در شأن خود نمی دانستم، اما چاره ای نبود. چیزی نگفتم و با سکوت قبول کردم...».
 
صفات اخلاقی:
- نویسنده در صفحه 17 کتاب به یکی از ویژگی های شخصی خود اشاره می کند. وی در این جا عنوان می کند « دختر یکدنده ای» بودم. 
- « خیلی ناراحت شدم اما غروری داشتم که هیچ وقت جلوی کسی ابراز ناراحتی نمی کردم»، در صفحه 53 نیز برخی روحیات خود را توضیح می دهد.
- « در منزل و زمان تنهایی، ترسو بودم و دچار توهم می شدم. واهمه داشتم». (ص168)
- به این نمونه ها توجه کنید: « دستم را به طرف طلبه ها نشانه رفته و با صدای بلند گفتم: خاک بر سرتان، از این نامردها نمی پرسید، که این موقع شب ما ... را به کجا می برند؟» (ص 195) و یا در صفحه 204 به یک پاسبان ساده می گوید: « من هم که با پنج بچه حوصله ام سر رفته بود و ساعتی معطل شده بودم به او گفتم: لباست لباس بی شرفی است». این تعابیر نشان از عدم کنترل در مواقع عصبانیت و تندی با دیگران است. 
- وی در صفحه 70 کتاب به ماجرای سربازی رفتن همسرش اشاره و عنوان می کند که او را در جهت مقابله و ایستادگی در برابر سربازی رفتن تحریک می کرده است: « به ایشان گفتم، این کار که نشد، تو که سرباز نیستی، معافی داری، ...زور می گویند، باید جلوی زور ایستاد، زمانی که مرخصی می آیی، باید برنگردی». 
 
توصیف آیت الله هاشمی:
 
- نویسنده در صفحه 20 کتاب می نویسد: « بعد از ازدواج فهمیدم که آشیخ اکبر چقدر غرور دارد».
 
توصیف محسن هاشمی:
 
-  همچنین در صفحه 298 در مورد محسن هاشمی می نویسد: « نوجوان 16 ساله مغرور»! 
 
3. اظهارات خاص سال 88
 
خانم مرعشی با اظهار نظر خود در روز انتخابات 88 پس از رأی دادن، به صراحت اعلام کرد : « اگر احمدی نژاد رای بیاورد، حتما تقلب شده و مردم باید به خیابان ها بریزند!!». با این حال وی اکنون نیز دست از این اظهار نظر برنداشته و در صفحه 20 عنوان می کند، « جملاتی از من در رسانه ها انتشار یافت و بهانه ای برای تخریب همسر و فرزندانم توسط تندروها شد». 
 
 
در این خصوص باید گفت بی شک دعوت مردم به شورش خیابانی تنها به خاطر حب و بغض شخصی یک اشتباه محض است و باید همیشه در برابر خدا و ملت برای این اشتباه پاسخگو بود. دیگر اینکه نیروهای وفادار به انقلاب از میان احزاب اصلاح طلب نیز به شدت بر این اظهارات ایراد گرفتند؛ مگر هر کسی از نویسنده کتاب و خانواده وی انتقاد کند، تندرو است؟ 
باید توجه داشت که دیگر اعضای خانواده خانم مرعشی در آن ایام رفتارهایی داشتند که قوه قضائیه در یک مورد (فائزه) برخورد کرد و در مورد دیگر (مهدی) نیز مراحل بررسی را طی می کند. لذا کمتر پیش آمد که کسی تنها برای همین اظهار نظر خانم مرعشی، به همسر و فرزندان وی انتقاد کند! 
 
4. تاکید بر ارادت نسبت به آیت الله منتظری
 
جدا از نحوه نام بردن خانم مرعشی از افراد مختلف که در مورد آقای منتظری با تعبیر « آیت الله » یاد می شود، ولی دیگران خیر! پاورقی نوشته شده در صفحه 105 درباره آیت الله منتظری یک دفاع تمام عیار از کسی است که امام خمینی از رفتار و گفتار ناصحیح او از خداوند طلب مرگ کردند. 
در این پاورقی نوشته شده که « اصل ولایت فقیه به پیشنهاد آیت الله منتظری وارد قانون اساسی جمهوری اسلامی شد» که این امر به تصریح خود منتظری، دروغ است. خود او در کتاب خاطراتش نتوانسته نقش آیت الله بهشتی و شهید حسن آیت در این قضیه را انکار کند و ماجرا را تنها به نام خود بنویسد.
دوم اینکه نوشته شده « آیت الله منتظری که یکی از مورد احترام ترین شخصیت های مذهبی شیعه و از نظر برخی اعلم فقها بودند»!!! واقعا تدوین کنندگان خاطرات چه اصراری بر این اغراق گویی و غلو دارند ؟ البته اگر کسی از ارادت خانم مرعشی نسبت به آیتالله منتظری آگاه باشد، تعجب نمی کند. کافی است رجوع کنیم به خاطرات سال 68 هاشمی رفسنجانی. این موارد را بخوانید:
«عفت و مهدی در ارتباط با مسئله آیت الله منتظری اوقات تلخی کردند. با عصبانیت خوابیدم...عفت از خانم شهید بهشتی نقل کرد که خانم گرجی در جلسه ای علیه آقای منتظری صحبت کرده است؛ خانم بهشتی و عفت ناراحت شده بودند.» (خاطرات سال 68 هاشمی، ص 74) « عفت به جلسه فاتحه مرحوم دکتر اسدی لاری رفته بود. شب آمد. او از اظهارات آقای محمد یزدی راجع به آیت الله منتظری گله داشت.» (همان، ص 92)
 
5. روایت حادثه مدرسه فیضیه به شکل حضوری!!
 
از نکات قابل تامل کتاب تعریف نویسنده از حادثه فیضیه به شکل حضوری است. خانم مرعشی در صفحه 45 خاطراتش به گونه ای حادثه فیضیه را تصویر می کند که گویی خودش در صحنه حاضر و ناظر ماجراها بوده است. دقت کنید: « مدرسه فیضیه از جمعیت خالی شد. فقط تعدادی از روحانیون... باقی ماندند. فرمانده ساواکی ها... سرهنگ مولوی جلاد... دستکش سفیدی به دست کرده بود و ...» این گونه روایت کردن و اینگونه به کار بردن افعال و ذکر جزئیات معمولا توسط کسی صورت می گیرد که در حادثه حضور داشته است. حال آنکه به طور قطع می توان گفت که خانم مرعشی در آن روز در فیضیه حضور نداشته است. چرا که فیضیه کلا محل اسکان مردان طلبه بوده و حتی طلبه های متاهل نیز محل اسکان جداگانه ای داشته اند!
 
6. سن پختگی و بی تجربگی چه سنی است؟
 
خانم مرعشی عنوان می کند سال 1314 به دنیا آمده است. بعد در خاطراتش در صفحه 81 می نویسد « آن زمان هنوز جوان و بی تجربه و کم دل بودم. این گرفتاری ها از فروردین ماه 1342 شروع شد...» این در حالی است که توصیفات « جوان، بی تجربه و کم دل» مربوط به 28 سالگی خانم مرعشی است! یا اینکه وی در صفحه 90 که خاطرات مربوط به سال 43 را نقل می کند، می گوید« آن موقع علیرغم سن کم و نبود بزرگتر و .... » که این هم مربوط به 29 سالگی اوست. 
 
 
همراهی با همسر رئیس جمهور برونئی
 
7. مقام معنوی خاص خانم مرعشی
 
ابتدا به بخشی از خاطرات هاشمی اشاره می کنیم. هاشمی در بخشی از خاطرات سال 67 خود در صفحه 57 به ماجرای مجروحیت فرزندش یاسر اشاره کرده و می‌نویسد:‌ « عفت از رفسنجان آمده بود. یاسر هم از بیمارستان مرخص شده بود... عفت می‌گوید به دلش برات شده بود که یاسر مجروح خواهد شد.» و حتی یک بار در خاطرات سال 65  صفحه 238 در اظهار نظر بسیار جالبی می نویسد: « عصر آقای رحمانی محافظم و مهدی فرزندم از جبهه تلفن کردند و خداحافظی نمودند و گفتند عازم خط مقدم برای عملیات هستند... عفت نیست و خبر ندارد، لابد خواب خواهد دید.»
حال نگاه می کنیم به صفحه 300 خاطرات خانم مرعشی:
« یک شب باز خواب دیدم که آشیخ اکبر لباس مرتب و تمیزی ... پوشیده است. ... آمد و گفت: « عفت من می خواهم بروم که رئیس جمهور شوم»، فوری پریدم و پر قبایش را گرفتم و زدم زیر گریه و گفتم: نمی خواهم رئیس جمهوری بشوی، هر حاکمی ظالم می شود...کلمه رئیس جمهور برایم عجیب بود. کشور ما شاهنشاهی بود، پادشاه داشت پس باید می گفت می روم که شاه شوم، چرا گفت رئیس جمهور می شوم؟!..»
 
ب: نقدهای کلی کتاب:
 
1. کتاب حاصل مصاحبه با خانم مرعشی است یا مصاحبه با وی؟
 
اولین تعارض کتاب در همان صفحات نخست به چشم می خورد. در صفحه 11 کتاب به قلم محسن هاشمی، فرزند عفت مرعشی، آمده است که این کتاب « با روش مصاحبه و خاطره گیری تهیه شده»، حال آنکه در صفحه 85، از زبان خانم مرعشی نوشته شده است « اکنون هم که این سطور را می نویسم»! معلوم نیست کدام قسمت ساختگی است. هر چند که به نظر می رسد، « اکنون که این سطور را می نویسم» به کتاب اضافه شده باشد. 
 
2. ایرادات ویرایشی و املایی متعدد
 
کتاب متاسفانه دارای ایرادات و اشکالات متعدد املایی و ویرایشی است. برای نمونه در صفحه 93 آمده (سوریه توبه)» !! .
 
جمع بندی
 
در مجموع باید گفت که انتظاری که خواننده از کتاب خاطرات همسر آیت الله هاشمی رفسنجانی دارد با خواندن این کتاب برآورده نمی شود چرا که از سویی نکته ناگفته و خاص کمتری دارد و از سوی دیگر با اغلاط فراوان املایی و ویرایشی همراه است. 
دیگر اینکه کتاب با جهت گیری خاصی مخصوصا در حوزه مسائل سیاسی، تدوین شده است. این جهت گیری در مورد برخی اشخاص و اتفاقات به وضوح مشخص است. با این حال توصیفاتی که نویسنده از اعضای خانواده خود و اوضاع زندگی خانوادگی خویش ارائه می دهد، از نکات قابل توجه و مفید کتاب می باشد.

امام جمعه تهران قبل از انقلاب که بود؟


سید حسن امامی حمایت از خودکامگی و استبداد را در طول زندگی‌اش سرلوحه عمل خود قرار داد و روابط خود را با بیگانگان محفوظ داشت.
به گزارش گروه فرهنگی مشرق به نقل از فارس،‌ سیدحسن امامی (امام جمعه) که آخرین امام جمعه تهران در دوران حکومت ۵۷ ساله پهلوی است؛ در سال ۱۲۸۲ شمسی در تهران به دنیا آمد. خاندان وی نسل اندر نسل و به شکل موروثی امام جمعه تهران بودند و با حاکمان وقت روابط حسنه برقرار کرده و در تحولات سیاسی اجتماعی کشور، پشت قدرت حاکم را خالی نکردند.

منصب امامت جمعه شهر تهران از زمان صفویه تا پیروزی انقلاب اسلامی در اختیار خاندان آیت‌ الله میرمحمد صالح خاتون‌آبادی، جد اعلای سید حسن بود، بطوری که این خاندان به خاندان امام جمعه و سپس امامی شهرت یافتند.

سید ابوالقاسم، پدر سید حسن نیز از امامان جمعه درباری بود. وی در سال ۱۲۸۲ هـ.ق متولد شد. پدربزرگ سید حسن، میرزا زین العابدین نیز امام جمعه بود.

سید ابوالقاسم حمایت از خودکامگی و استبداد را در طول زندگی اش سرلوحه عمل خود قرار داد و روابط خود را با بیگانگان محفوظ داشت. جرج چرچیل شخصیت قدرتمند سفارت انگلیس در تهران، در یادداشتهای خود می نویسد: «امام جمعه (میرزا ابوالقاسم) مردی روشن بین و اصلاح طلب است و تمایل دارد روابط دوستانه ای با مقامات بریتانیا داشته باشد.» میرابوالقاسم در زمان ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه و محمدعلی شاه امام جمعه تهران بود.

سید ابوالقاسم، بعد از فتح تهران توسط مشروطه خواهان در سال ۱۲۸۸ هـ.ش به همراه محمدعلی شاه به سفارت روسیه پناهنده شد و از طرف هیأت مدیره – که امور اجرایی کشور را در آن دوره به عهده داشت – از امامت جماعت خلع شد.

ابوالقاسم پس از گرفتن تأمین به اروپا رفت و مدتی در کشورهای اروپایی از جمله سوئیس ساکن شد. وقتی آبها از آسیاب افتاد و در تهران آرامش برقرار شد، به تهران بازگشت. بعد از برکناری سید ابوالقاسم، میر محمد امامی جانشین او شد که نوه دختری ناصرالدین شاه بود. پس از فوت او سمت امام جمعه به سید حسن امامی رسید.

فعالیتهای سیاسی وی مربوط به عضویت او در لژهای فراماسونری است. در سال ۱۳۴۳ به همراه جعفر شریف‌ امامی یک لژ فراماسونری به نام لژ نور را تشکیل داد. جریان این واقعه از این قرار بود که شریف امامی بعد از نخست‌وزیری هویدا به سمت فراماسونری روی آورد. شریف امامی پیش از آن نیز در زمان نخست‌ وزیری‌اش در تشکیلات فراماسونری کریستوفر اسحق فری (یهودی الاصل)، استاد اعظم بهائیان در ایران، بود و با تسلط بر لژهای ماسونی، آنچه استاد اول می‌گفت عمل می‌کرد.

شریف امامی برای اعمال نفوذ خود ابتدا حزب جمعیت ایرانی طرفدار حکومت جهانی را ایجاد کرده بود تا در برابر حسنعلی منصور قرار گیرد که حزب ایران نوین را سرپرستی می‌کرد و سپس به تقویت فراماسونری در ایران پرداخت به همین دلیل با سید حسن امام جمعه قرار گذاشت تا لژ اعظم ایران را برای سرپرستی کلیه لژهای فراماسونری وابسته به کشورهای اسکاتلند، انگلستان، فرانسه و آلمان، به وجود آورند.

از هر سه لژ مادر (اسکاتلند، فرانسه و آلمان) به منظور سرپرستی لژ بزرگ ایرانیان یک نفر به محمدرضا شاه معرفی شد. از لژ اسکاتلند امام جمعه تهران، از لژ فرانسه لقمان ادهم و از لژ آلمان جعفر شریف امامی به شاه معرفی شدند.

در یکی از گزارش‌های ساواک در این زمینه چنین آمده که: چون از لحاظ موقعیت مملکتی صلاح نبود شاه ریاست فراماسونری ایران را قبول کند و دکتر لقمان ادهم هم کهولت سن داشت و امام جمعه تهران هم معمم بود، قرار شد مهندس شریف امامی رئیس لژ ایران شود.

حسن امامی دو روز بعد از خروج شاه در دی ۱۳۵۷ ایران را به مقصد سوئیس ترک کرد. در آخرین سفر شاه، او برای انجام مراسم دعا در فرودگاه حاضر نشد. گویا او نیز می‏دانست این سفر بازگشتی ندارد و نیازی به انجام مراسم دعا نیست. او در مرداد ماه سال ۱۳۵۸ در سوئیس بر اثر سرطان و در حالی که ماههای آخر عمر قادر به تکلم نبود و در اغما به سر می‏برد؛ فوت کرد.

توپ‌های 20 دوره جام‌جهانی +تصاویر


ز تانگو تا توپ دست خدا
توپ‌های 20 دوره جام‌جهانی
به گزارش مشرق، فدراسیون جهانی فوتبال در هر دوره از مسابقات جام‌جهانی توپ مخصوصی را به کار می‌گیرد و این بار در جام‌جهانی 2014 برزیل قرار است توپ برازوکا را مورد استفاده قرار دهد. نگاهی به توپ های بیست دوره رقابت های جام جهانی پیشرفت تکنولوژی در این عرصه را به خوبی نمایش می‌دهد.

بیستمین دوره رقابتهای جام جهانی در حالی از خردادماه سال آینده در برزیل برگزار می‌شود که فیفا مثل ادوار قبل توپ مخصوص آن که "برازوکا" نام دارد را مورد بهره‌برداری قرار خواهد داد. این توپ را کمپانی آدیداس تهیه کرده که به نظر می‌رسد از "جابولانی" که در آفریقای جنوبی مورد استفاده قرار داده بود هم کیفیت بهتری داشته باشد.

به گزارش مهر، فیفا از سال 1930 که برای نخستین بار جام جهانی در اروگوئه برگزار شد و با قهرمانی این تیم به پایان رسید در هر دوره یک توپ ویژه را مورد استفاده قرار داده است. در این بین البته جام جهانی در دهه 40 میلادی برگزار نشد اما پس از آن هر چهار سال یکبار ادامه یافت تا به بیستمین دوره خود در برزیل رسیده است.

نخستین دوره جام جهانی در سال 1930 به میزبانی اروگوئه و قهرمانی این تیم همراه شد، با این توپ!

ایتالیا در سال 1934 میزبان دومین دوره بود و در حالی که این توپ را به کار گرفته بود چکسلواکی را در فینال برد

تصویری از توپ جام جهانی 1938 فرانسه. در فینال این جام ایتالیا برابر مجارستان برنده شد

"دوپلو" توپ معروف فینال جام جهانی 1950 بود که برزیل در ماراکانا فینال را مقابل 200 هزار هوادارش به اروگوئه باخت

توپ جام جهانی 1954 سوئیس. تیم آلمان غربی در فینال مجارستان را برد و قهرمان شد

این توپ را سوئد میزبان جام جهانی 1958 به کار گرفت. میزبان در فینال 2 - 5 نتیجه را به برزیل واگذار کرد

در سال 1962 شیلی میزبان جام بود و این توپ را مورد استفاده قرار داد. برزیل هم قهرمان شد

این توپ جام جهانی معروف انگلیس در سال 1966 بود. میزبان فینال بحث برانگیز را از آلمان برد و قهرمان شد

تصویر توپ جام جهانی 1970 مکزیک. در فینال این جام برزیل تیم ایتالیا را 4 بر یک در هم کوبید

در جام جهانی 1974 آلمان غربی میزبان بود و با همین توپ در فینال برابر هلند 1 - 2 برنده شد

این هم تصویری از توپ جام جهانی 1978 آرژانتین. میزبان نخستین قهرمانی خود را با شکست هلند به دست آورد

"تانگو" نام توپ جام جهانی 1982 اسپانیا بود. ایتالیا این جام را با غلبه بر آلمان فتح کرد

جام جهانی 1986 مکزیک و توپ معروف "آزتک". مارادونا با "دست خدا" در این جام انگلیس را کنار زد

در جام جهانی 1990 ایتالیا این توپ را رونمایی کرد. پنالتی مشکوک فینال به سود آلمانها اشک مارادونا را در آورد

تصویر توپ جام جهانی 1994 آمریکا. برزیل در فینال این جام روی ضربات پنالتی ایتالیا را برد

این هم توپ جام جهانی 1998 فرانسه. تیم ایران در این جام حضور داشت و فرانسه با غلبه بر برزیل اول شد

ژاپن و کره در جام جهانی 2002 مشترکا این توپ را ارایه کردند. قهرمانی برزیل با پیروزی بر آلمان در فینال

توپ جام جهانی 2006 آلمان و سومین حضور ایران. این بار ایتالیا فرانسه را در فینال با پنالتی برد

"جابولانی" توپ معروف جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی و قهرمانی ماتادورها در این دوره

این هم توپ "برازوکا". توپی که قرار است در جام جهانی 2014 برزیل مورد استفاده قرار گیرد


شغل اصلی مغز متفکر جنگ الکترونیک حزب‌الله+عکس


«حسان اللقیس» سردار دلیر مقاومت اسلامی لبنان، مغازه‌ای در بیروت و شعبه‌ای هم در بعلبک داشت که لوازم و تجهیزات کامپیوتر، موبایل و دیگر وسایل ارتباطاتی را در اختیار مشتریانش می‌گذاشت.
به گزارش وبلاگستان مشرق، حمید داوود آبادی در وبلاگ خاطرات جبهه نوشت: برخلاف تصور صهیونیست‌ها، مغز متفکر جنگ الکترونیک حزب الله، بسیار عادی و بدون هرگونه هراس و بازی‌های امنیتی، به سادگی تمام زندگی می‌کرد.

درست برخلاف دشمن اشغالگر صهیونیستی، که همواره در خوف و هراس زندگی می‌کنند.

حسان اللقیس، مغازه‌ای در بیروت و شعبه‌ای هم در بعلبک داشت که لوازم و تجهیزات کامپیوتر، موبایل و دیگر وسایل ارتباطاتی را در اختیار مشتریانش می‌گذاشت؛ جالب اینکه غالباً خود حاج حسان در مغازه بود و کار مشتریان را راه می‌انداخت!

خبرگزاری فارس: شغل اصلی مغز متفکر جنگ الکترونیک حزب‌الله+عکس 

این هم کارت ویزیت «دیجیکوم» متعلق به شهید حسان اللقیس که در دست بسیاری از لبنانی‌ها موجود است.

سردار دلیر مقاومت اسلامی لبنان «حسان اللقیس» 12 آذر توسط مزدوران اسرائیل، در مقابل منزلش در بیروت مورد حمله تروریستی قرار گرفت و به شهادت رسید.