اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

از کشتار 110 هزار نفری تا تخریب 3970 مدرسه


آماری از ویرانگری غربی در سوریه؛
توطئه دو و نیم ساله محور مداخله‌جوی غربی-عربی برای براندازی دولت سوریه به کشتار صد هزار نفر و تخریب 9 هزار موسسه دولتی و 4 هزار مدرسه منجر شده است.
گروه بین‌الملل مشرق - با گذشت دو و نیم سال از آغاز توطئه غربی – عربی برای براندازی دولت بشار اسد در سوریه و ایجاد تخریب و ویرانی و کشتار در این کشور، آمارها از عمق جنایت‌های شورشیان در کشتار مردم و تخریب زیر ساخت‌های سوریه حکایت دارد.

پایگاه خبری النشره در همین راستا گزارشی منتشر کرده و برخی آثار حمایت‌های خارجی از تروریست‌های داخلی و خارجی در سوریه را تشریح کرده است. بر اساس گزارش‌های موثق تا 31 آگوست سال 2013 بیش از 77 هزار نفر در سوریه کشته شده‌اند، این در حالی است که گزارش های سازمان ملل و برخی موسسات و سازمان‌های غیردولتی این رقم را بالغ بر صد هزار تا 110 هزار نفر می دانند.

از میان این آمار نیمی از کشته شده‌ها از شورشیان و تروریست‌های داخلی و خارجی هستند، البته بر اساس این گزارش آمار دقیقی از آمار تلفات در دست نیست، اما بر اساس اذعان دیده‌بان حقوق بشر سوریه که مقر آن در انگلیس است و اخبار و گزارش‌های کاملا جانبدارانه از تروریست‌ها منتشر می‌کند، بین 21 هزار تا 45 هزار نفر از شورشیان در این دو و نیم سال کشته شده‌اند. این آمار تعداد نظامیان ارتش سوریه که در درگیری‌ها کشته شده را 27هزار نفر و تعداد کشته‌های نیروهای مردمی را 17 هزار نفر برآورد می‌کند. این گزارش مدعی است که 180 نفر از عناصر حزب‌الله لبنان نیز در این درگیری‌ها به شهادت رسیده اند.


تعداد آوارگان سوری در این مدت بالغ بر 4 میلیون و سیصد هزار نفر است که بیشتر آن‌ها در مناطق داخلی سوریه نقل مکان کرده و به بخش‌های امن‌تر رفته‌اند. کمتر از دو میلیون نفر از آنها نیز به کشورهای همسایه رفته‌اند که لبنان 677 هزار نفر، عراق 215 هزار نفر، ترکیه 200 هزار نفر و اردن 140 هزار نفر از آوارگان را پناه داده‌اند. البته این آمار رسمی ثبت نام کنندگان در سازمان ملل است و برخی دیگر نیز به صورت غیرقانونی مهاجرت کرده و ثبت‌نام نکرده‌اند. مصر، الجزایر و برخی کشورهای دیگر نیز شاهد حضور برخی سوری‌های آواره در کشور خود بوده‌اند.

النشره تاکید می‌کند که در حال حاضر تعداد عناصر آماده به خدمت ارتش سوریه بالغ بر 120 هزار نفر است که 50 هزار نفر نیز تحت عنوان گروه‌های داوطلب مردمی به حمایت مسلحانه از دولت بشار اسد مشغول شده‌اند.در طرف مقابل نیز 70 هزار نفر در صفوف شورشیان قرار دارند که علاوه بر این تعداد 12 هزار تروریست خارجی نیز در مبارزه با دولت بشار اسد شرکت می‌کنند.

خسارت‌های مادی توطئه براندازانه غربی در سوریه در مدت دو و نیم سال گذشته به شرح زیر است: در این مدت 9 هزار مرکز دولتی به صورت جزئی یا کلی ویران شده و 3790 مدرسه تخریب شده است، این موضوع باعث آواره شدن و ممانعت از تحصیل 5 میلیون دانش‌آموز سوری شده است.


خسارت‌های اقتصادی سوریه در این مدت نیز ارقام متفاوتی را نشان می‌دهد  آمار رسمی واحدی در اینباره ارائه نشده است؛ این خسارت‌ها بین 60 تا 80 میلیارد دلار برآورد می‌شود.

با این وجود نگاهی به اشغالگری‌های آمریکا در عراق و افغانستان و خسارت‌های این کشورها ناشی از حملات خارجی نشان می‌دهد که پایداری دولت بشار اسد نقش عمده‌ای در کاهش خسارت‌ها و تلفات مادی و انسانی توطئه قدرت‌های غربی علیه سوریه داشته است.

بن‌باز؛ دشمن امیرالمؤمنین(ع) و مفتی اعظم آتش‌افروزان وهابی


گزارش ویژه مشرق/
یک دشمن اهل بیت(ع) چه شکل و شمایلی دارد؟ یک وهابی تکفیری چگونه فکر می‌کند؟ چگونه برخی در لباس دین بدترین خیانت‌ها را به اسلام انجام می‌دهند؟ با گزارش ویژه مشرق همراه باشید تا با «جرثومه فساد» عصر حاضر آشنا شوید.
گروه گزارش ویژه مشرق- یکی از علمای وهابیت که نقش مهمی در احیای تفکرات، ابن­ تیمیه و شاگردش ابن قیم جوزیه و محمدبن عبدالوهاب داشته ، عبدالعزیز بن باز است که نزد وهابیان به مفتی اعظم مشهور است برای اینکه بیشتر با او آشنا شویم زندگی‌نامه، فعالیت‌ها، فتواها ‌و تفکرات او را مرور می­کنیم.
 

عبدالعزیز بن عبدالله بن عبدالرحمن بن محمد بن عبدالله بن باز در بیست و یکم نوامبر ۱۹۱۰ میلادی برابر با چهاردهم ذوالحجّه ۱۳۳۰هجری قمری در شهر ریاض عربستان سعودی به دنیا آمد. در سال ۱۹۱۳میلادی پدرش باز بن عبدالله و در سال ۱۹۲۱مادرش حفصه بنت سمیح درگذشت. در ۱۹۳۶ عبدالعزیز ابن باز بینایی خود را از دست داد.

 مهم‌ترین استادان او در اصول، فقه و ادبیات عرب، محمود بن ابراهیم بن عبدالطیف الشیخ، محمد بن عبدالطیف بن حسن الشیخ، سعد بن محمد بن عتیق القاضی، حامد بن فارص بودند. وی در محضر سعد بخاری تجوید قرآن را آموخت.
 

بن باز بعداز مدتی قرآن را حفظ کرده و نزد سعد وقاص بخاری، تجوید قرآن را آموخت و علوم شریعت را از مشاهیر علمای نجد مانند؛شیخ محمد بن عبدالطیف بن حسن الشیخ، شیخ صالح بن عبدالعزیز بن عبدالرحمن بن­حسین آل الشیخ، الشیخ سعد بن حمد آل الشیخ، فرا گرفت که بیشترین استفاده علمی را از محمود بن ابراهیم بن عبدالطیف الشیخ، برده است.

بن باز که صرف شاگردی نزد اساتید را یک نوع فریب نفس می‌دانست، عزم خود را راسخ کرده و تلاش تحقیقی خود را از مهمترین کتب اهل سنت با جدیت تمام ادامه داد تا اینکه در علوم شریعت، متن حدیث، سند و بحث توحید طبق شیوه سلف و فقه حنبلی به چنان نبوغی رسید که از مشهورترین علماء حنفی بشمار رفت.

فعالیت‌های مهمّ بن باز
 بن باز دارای مسئولیت ها و مناصب حکومتی مختلفی بوده است که برخی از آنان عبارتنند از :
  •  قضاوت در منطقه «الخرج » به مدت 14 سال و چند ماه بین سالهای 1357تا 1371ق که زمان تعیین وی به قضاوت جمادی الاخر سال 1357ق بوده است.
  •  تدریس در دانشکده و آکادمی علوم ریاض از سال 1372ق تا سال 1380ق در علوم فقه توحید وحدیث .
  •  نایب رئیس دانشگاه اسلامی مدینه منوره از سال 1381ق تا سال 1390ق
  •  ریاست دانشگاه اسلامی مدینه از سال 1390ق تا 1395ق بعد از وفات رئیس دانشگاه شیخ محمد بن ابراهیم آل الشیخ در رمضان 1389 ق
  •  رئیس کل ادارات پِژوهشهای علمی وفتوا و تبلیغ و ارشاد توسط حکم پادشاه در تاریخ 14/10/1395 ق که این منصب تا سال 1414 ق ادامه داشت. گفتنی است که این منصب هم رتبه ی وزیر است.
  •  مفتی اعظم عربستان و رئیس هئیت بزرگان علماء اسلامی و رئیس اداره پِژهشهای زیادی را هم در مجالس علمی و اسلامی دیگری داشته است که عبارتند از:
 رئیس هئیت بزرگان علمای اسلامی (هئیت کبار العلماء):
 این هیئت عالی ترین هسته صدور فتوا در عربستان سعودی محسوب می گردد. این هیئت متشکل از 20عالم دینی است که پیرو مذهب حنبلی با قرائت ابن تیمیه و محمد ابن عبدالوهاب می باشند این تشکل دارای سوابقی دیرینه است پس از آن که دولت سوم سعودی که توسط عبدالعزیز بن عبدالرحمان الفصیل آل سعود تشکیل شد هیئت کبار علما از نظر اداری و فنی گسترش یافته و تشکیلات آن در داخل و خارج از کشور قوت یافت .

 در سال 1391ق شیخ ابراهیم بن محمد آل شیخ به ریاست هیئت فوق الذکر منصوب گردیده و این هسته به «ادارات تحقیقات علمی و الافتاء»تغییر نام یافت . شیخ محمد بن آل ابراهیم آل شیخ در سال 1395ق به عنوان «وزیر عدل»منصوب گردید.

 در سال 1395ق شیخ عبدالعزیز بن عبدالله بن باز به ریاست تشکلات فوق الذکر منصوب و هسته مزبور به «دبیر خانه ادارات تحقیقات علمی و فتوا و تبلیغات و ارشاد »تغییر نام نهاد.

بن­باز و تمجیدهای وهابیان
وهابیان، از وی به عنوان عالم جلیل القدر، شیخ الاسلام و المسلمین مفتی اول داخل وخارج کشور، علامّه، محدثّ فقیه،یاد می‌کنند و می‌گویند: بن باز، مرجع علماء بود وهرگاه برای علماء مشکلات علمی پیش می‌آمد جهت حلّ آن به او رجوع می‌کردند. دانشگاهی به نام او در ظهران عربستان وجود دارد.
 

و نیز مسجد بن باز
  

لازم به ذکر است پایان‌نامه «نقد و بررسی دیدگاه‌های سلفی بن باز» پژوهش پایانی «ابراهیم قاسمی»، برای اخذ مدرک کارشناسی ارشد دانشگاه ادیان و مذاهب قم است که در تابستان 1390 دفاع شده است و استاد راهنمای آن «حجت الاسلام دکتر حمید ملک مکان» و استاد مشاور آن «حجت الاسلام دکتر مصطفی سلطانی»است، به بررسی و نقد فتاوای سلفی بن باز در موضوعاتی هم چون توحید و شرک، تأویل و تجسیم، استغاثه و توسل، شفاعت و بدعت و بحث قبور می‌پردازد.


آثار علمی بن باز

بیش از شصت کتاب و ده­ها مقاله از عبد العزیز بن باز در زمینه تفسیر، حدیث، فقه و احکام و غیره به جای مانده است که به چند نمونه اشاره می‌کنیم .

1-الفوائد الجلیة فی المباحث الفرضیة.

2- التحقیق والإیضاح، لکثیر من مسائل الحج، والعمرة، والزیارة ( توضیح المناسک).

3- التحذیر من­البدع، و یشتمل على أربع مقالات مفیدة(حکم الاحتفال بالمولد النبوی، و لیلة الإسراء والمعراج، و لیلة النصف من الشعبان، وتکذیب الرؤیا المزعومة من خادم الحجرة النبویة المسمى الشیخ أحمد).

4- رسالتان موجزتان فی الزکاة والصیام.

5- العقیدة الصحیحة و ما یضادها.

6- وجوب العمل بسنة الرسول - صلى الله علیه وسلم - و کفر من أنکرها.

7- الدعوة إلى الله، و أخلاق الدعاة.

8- وجوب تحکیم شرع الله و نبذ ما خالفه.

9- حکم السفور والحجاب و نکاح الشغار.

10- نقد القومیة العربیة.

11- الجواب المفید فی حکم التصویر.

12- الشیخ محمد بن عبد الوهاب ( دعوته وسیرته).

13- ثلاث رسائل فی الصلاة (1- کیفیة صلاة النبی صلى الله علیه و سلم- 2- وجوب أداء الصلاة فی جماعة 3- أین یضع المصلی یدیه حین الرفع من الرکوع ).

14- حکم الإسلام فیمن طعن فی­القرآن، أو فی رسول الله صلى الله علیه و سلم.

15- حاشیة مفیدة على فتح الباری، وصلت فیها إلى کتاب الحج.

16- رسالة الأدلة النقلیة والحسیة على جریان الشمس و سکون الأرض و إمکان الصعود إلى الکواکب.

17- إقامة البراهین على حکم من استغاث بغیر الله أو صدق الکهنة والعرافین.

18- الجهاد فی سبیل الله.

19- الدروس المهمة لعامة الأمة.

20- فتاوى تتعلق بأحکام الحج، والعمرة، والزیارة.

21- وجوب لزوم السنة، والحذر من البدع ".

 او از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۷۱ هجری، قاضی شهر خَرج بود. در سال ۱۳۷۱ هجری، ریاست موسسه علوم شریعت ریاض را بر عهده گرفت. در سال ۱۳۸۱ هجری، به عنوان رییس دانشگاه اسلامی مدینه برگزیده شد. در سال ۱۴۱۴ به عنوان مفتی بزرگ عربستان سعودی به مجلس علما معرفی گردید و ریاست آن مجلس را بر عهده گرفت. در ۱۴۰۲، ملک فیصل و در سال ۱۴۱۲ ملک فهد از او به خاطر خدماتش به وهابیت قدردانی کردند.
 

فتاوای قرون وسطایی : هرکس بگوید خورشید ثابت است و زمین می چرخد کافر است (و می توان او را کشت)

هرکس بگوید خورشید ثابت است و زمین می چرخد کافر است (و می توان او را کشت) بن بازدر طول عمرخود فتواهای جنجالی و متناقض زیادی صادر کرده ست. او حضور کفار را در سرزمین عربستان حرم می دانست ولی در جنگ خلیج فارس علیه عراق حضور کفار را برای نجات بلاد لازم شمرد. او با این که حنبلی و از پیروان محمد بن عبدالوهاب و معتقد به دعوت سلفیه است، اسامه بن لادن را خارجی و مرتد اعلام کرد.

او شیعه را نیز کافر اعلام کرده بود. مجله ی المصور در شماره ی ۲۱۶۶ خود ۱۵آوریل ۱۹۶۶ میلادی در صفحه ی ۱۵ مطلبی را بصورت زیر منتشر کرده است: نایب رئیس دانشگاه اسلامی (علامه ابن باز) در آنجا مقاله ای را طی دو ماه در تمامی روزنامه ها منتشر کرده است که در آن خون هرکسی که بگوید زمین کروی است و ساکن نیست و به دور خورشید می چرخد را حلال اعلام کرده است. او در کتاب «الادله النقلیه والحسیه علی جریان الشمس والقمر وسکون الارض وامکان الصعود الی الکواکب» (دلایل نقلی و عقلی بر حرکت خورشید و ثابت بودن زمین) اعلام کرد که قرآن کریم،حدیث و آموزه های پیامبر و اکثریت دانشمندان اسلامی ثابت کرده‌اند که خورشید در حال چرخش و زمین ثابت است و مخالفان این عقیده را تکفیر کرد.


به عقیده بن باز، اعتقاد به چرخش زمین باطل است و
 کسی که به این فرضیه باور داشته باشد، کافر است !!!

بن‌باز مدعی بود:
«اعتقاد به دوران یا چرخش زمین باطل است و کسی که به این فرضیه باور داشته باشد، کافر است، برای این‌که این فرضیه با قرآن کریم «والجبال أوتادا» و قوله جل و علا «والى الأرض کیف سطحت» منافات دارد.

تفسیر روشن آیه این است که زمین کروی نیست و نمی‌چرخد و این روشن است، اما البته تنها در صورت غضب خداوند، می‌تواند چرخش یا حرکت داشته باشد، کما فی قوله سبحانه: «أَأَمِنْتُمْ مَنْ فِی السَّمَاءِ أَنْ یَخْسِفَ بِکُمُ الْأَرْضَ فَإِذَا هِیَ تَمُورُ أَمْ أَمِنْتُمْ مَنْ فِی السَّمَاءِ أَنْ یُرْسِلَ عَلَیْکُمْ حَاصِبًا فَسَتَعْلَمُونَ کَیْفَ نَذِیرِ ». و وَقَوْله «وَجَعَلْنَا فِی الْأَرْض رَوَاسِی »؛ یعنی زمین را با کوه‌ها، میخکوب کرده‌ایم تا به حرکت درنیاید و آرامش مردم برهم نخورد».

«وقد ذکر الله سبحانه أن الشمس والقمر یجریان فی فلک»؛ یعنی خداوند از حرکت خورشید و ماه خبر داده است و اگر زمین نیز بر محور خود می‌چرخید، خداوند از آن خبر می‌داد، اما خداوند از حرکت کردن زمین خبری نداده است. بسیاری از علمای دانش ستاره‌شناسی گفته‌اند: زمین می‌چرخد و خورشید ثابت است، این اقوال کفرگویی و انکار کتاب و سنت سلف صالح است.

بن‌باز همچنین گفته است:
هنگامی که جوان بودم و چشمان قدرتمندی داشتم با چشمان خودم به خورشید نگاه می‌کردم و حرکت خورشید را می‌دیدم. پس اگر زمین در حال حرکت باشد، چگونه ما آن را حس نمی‌کنیم و در آرامش هستیم؟ پس چگونه کشتی‌های بزرگ در دریاها حرکت می‌کنند و چپ نمی‌شوند؟

عبدالکریم بن صالح الحمید نیز در کتابش «هدایة الحیران فی مسألة الدوران»، (ص 12ـ 32 ) با دفاع از این فتوا به نقض نظریه چرخش زمین پرداخته و نوشته است:
برخی علوم و فرضیه‌ها فاسد و تباه‌گر و ملحدانه است؛ از جمله این اعتقادات، باور به کروی بودن و چرخش زمین است... و باور به دوران زمین، خطایی بسیار بزرگتر از نظریه جهش و تکامل انسان از میمون است ». ص 33: «کل دلیل من الکتاب والسنة على دوران الأرض فهو تأویل باطل».

همچنین «ابن عثیمین» در کتاب «مجموع فتاوى و رسائل محمدبن صالح العثیمین»: (ج / 3 الفتوى شماره 428 صفحه 153)، به معلمان اخطار می‌دهد که از تدریس آن بخش از درس علوم و جغرافیا که از حرکت زمین سخن گفته می‌شود، خودداری کنند، چون این مطلب باعث مفسده و گمراهی دانش‌آموزان است


دستور به تخریب حرم نبوی
در سایت رسمی بن باز، در قسمت "نور علی الدرب" سوالی تحت عنوان "حکم القباب علی القبور و شبهة قبة التی علی قبر الرسول {حکم  وجود گنبد بر قبر ها و گنبد ساخته شده بر قبر رسول الله ص پرسیده شده که در پایین می بینید:
 

حق آن است که این گنبد [گنبد پیامبر (ص)] نابود شود.

 بن باز در جواب این سوال،فتوا داده که:اما در مورد گنبدی که بر روی قبر پیامبر است باید گفت این گنبد در قرون متاخر و توسط حاکمان نادان ساخته شده است و اگر از بین برود اشکالی ندارد بلکه حق آن است که این گنبد نابود شود.



دشمن امیرالمؤمنین علیه السلام و شیعیان ایشان

مرحوم آیه الله العظمى سید محسن حکیم قدس سره که مرجع شیعیان و زعیم حوزه علمیه نجف بود، در سفرى که به عربستان داشت ، در جلسه اى با « بن باز » مفتى آن روز آن کشور (که نابینا بود) مواجه شد.

 بن باز، ظاهرا به دیدن آقاى حکیم رفته بود ولى در واقع قصد داشت با ایشان جدال کند و افکار وهابیگرى خود را مطرح نماید. در این جلسه ، بن باز، از آیه الله حکیم پرسید: شما شیعیان چرا به ظواهر قرآن عمل نمى کنید؟ آیه الله حکیم در جواب گفتند: این دیدار جاى چنین صحبت هایى نیست ، بگذارید به احوالپرسى برگزار شود.

 بن باز، سماجت کرده و خواستار دریافت جواب شد. آیه الله حکیم ، ناچار به بن باز گفتند: اگر قرار باشد به ظاهر قرآن تکیه کنیم و همان را معیار عمل به آن قرار دهیم ، باید معتقد شویم که شما به جهنم خواهید رفت !

 بن باز، با تعجب پرسید چرا؟ آیه الله حکیم گفتند: چون قرآن مى فرماید: و من کان فى هذه اعمى فهو فى الاخره اعمى و اضل سبیلا(؛سوره اسراء، آیه 72 ((کسى که در این جهان (از دیدن چهره حق ) نابینا باشد، در جهان آخرت هم نابینا و گمراه تر خواهد بود)). و شما که از دو چشم نابینا هستید، طبق ظاهر این آیه باید در آخرت هم نابینا باشید و در زمره گمراهان که اهل جهنمند، قرار بگیرید. بنابراین ظاهر بسیارى از آیات قرآن مقصود نیست !

 بن باز گفته بود اگر قرار است [حضرت] علی [(ع)] چشمهایم را شفا دهد اصلا نمی خواهم این چشم ها بینا شود . این قدر بغض اهل بیت در دل این مفتیان وهابیت هست و ببینید خدا به چه روز آنها را انداخته . همین بن باز  گفته بود ۴۰سال در مدینه مسجدالنبی نمازخواندم ولی هنوز به پیامبر سلام نداده ام...

هیأت عالی افتای سعودی پیرامون سؤالی درباره­ی ارتباط و رفت و آمد و ازدواج با شیعیانی که هنگام بلندشدن از زمین «یاعلی، یاحسین» می‌گویند، چنین فتوا صادر کردند که اگر واقعیت چنین است که آنها علی و حسن و حسین علیهم السلام و مانند آنها را می‌خوانند، در این صورت آنها مشرکند و دچار شرک اکبر شده‌اند که از دین اسلام خارجند پس ازدواج زنان مسلمان ما با آنها و ازدواج زنان آنها با ما حلال نیست و خوردن گوشتی که آنها ذبح کرده‌اند نیز بر ما حلال نیست

 این فتوی به امضاء چهارتن از اعضای هیأت عالی سعودی رسیده که رئیس هیات عبدالعزیزبن عبدالله بن­ باز بود.


 بن باز گفته بود اگر قرار است [حضرت] علی [(ع)] چشمهایم را شفا دهد
 اصلا نمی خواهم این چشم ها بینا شود .

آتش افروز اختلافات شیعه و سنی

مفتی أعظم عربستان شیخ عبد العزیز بن باز استفتاء شده: نظر شما نسبت به تقریب میان شیعه و اهل سنت چیست؟پاسخ داده:
 همچنین اختلاف عقیده میان شیعه و اهل سنت را چنین ترسیم کرده:
 (مجموع فتاوی ومقالات لابن باز ج 5 ص 156):تقریب میان شیعه و اهل سنت ممکن نیست؛ زیرا عقائد این دو باهمدیگر سازگاری ندارد و همبستگی میان آنان امکان پذیر نیست همانگونه که نمی شود اهل سنت با یهود، نصاری و بت پرستان در یک جا گرد هم جمع شوند، همچنین به خاطر اختلاف اعتقادی که میان شیعه و اهل سنت هست، تقریب میان آنان امکان پذیر نیست.

 وی در کتابی که با حمایت حاکمان مکه و مدینه در همین سالهای اخیر به نام «مسألة التقریب» منتشر شد، اولین پیش شرط وحدت و تقریب با شیعه را إثبات مسلمان بودن شیعه دانسته است!!!)کتاب «مسألة التقریب بین أهل السنّة والشیعة» رساله فوق لیسانس دکتر قفاری است که اخیراً در کشور سعودی، بارها چاپ شده است. جهت آگاهی بیشتر به ج 2 ص 253، از چاپ پنجم این کتاب مراجعه شود)
 عبد العزیز قارئ از علمای بزرگ مدینه منوره رسماً اعلام کرد که ما امروز در برابر دشمن مشترکی هستیم که دارای سه زاویه می باشد: امریکا، یهود و روافض (شیعه) و حوادث عراق و لبنان ثابت کرد که هدف اصلی این دشمنان اهل سنت و جماعت هستند و ما باید در برابر این دشمنان متحد باشیم.

تا آن جا که می گوید: کسانی که بر این باور هستند که اهل سنت دارای یک مذهب هستند باید تلاش کنند اعتقاد به مذاهب اربعه را از محدوده اهل سنت و جماعت خارج کنند؛ و گرنه این مذاهب چهارگانه فقهی وسیله انحراف جامعه خواهد بود.جریدة الرسالة - الجمعة 7 رجب 1426 ه' الموافق 12 أغسطس 2005 م(.


تکفیرخلیفه دوم

جمله مشهور خلیفه دوم که حسبنا کتاب الله را بن باز چنین نقض می کند:
شکی نیست که سنت مطهر پیغمبر اصل دوم دین اسلام است!!و همانا عظمت و مکانت سنت پیغمبر در بالاترین رتبه بعد از قرآن کریم قرار دارد به اجماع اهل علم!و سنت پیغمبر حجت پابرجا و استوار و خودکفایی بر جمیع مسلمانان است!

پس هر کسی که سنت را پس بزند«یا»آن را انکار کند«یا» »»»اصلا فکر کند که می تواند از آن اعراض کرده و فقط به قرآن اکتفاء کند«««پس بلاشک او به یک گمراهی بعید و به بزرگترین کفر مبتلاء شده!!! و اصلا او مرتد از اسلام است به خاطر این گفته اش!چون که او با این سخنش و با این طرز فکر خود خدا و رسول را دروغ گو می داند!و به آن دستوراتی که خدا و رسولش به او داده اند دهن کجی می کند!و اصلا یکی از بزرگترین اصول دین را منکر می شود که خدا دستور به التزام به آن اصل را داده! و گفته به آن اصل اعتماد کنید و دین را از آن بگیرید.!!!!(مجموع فتاوى العلامة عبد العزیز بن باز-ج8-ص132)
 


توهین به همه برای اثبات وهابیت

در سایت مفتی اعظم وهابیت عربستان فتوایی بن باز وجود دارد که معنای وهابیت را از دید ایشان شرح میدهد خلاصه ترجمه این فتوا را در ذیل می آوریم.

سوال کننده: جناب شیخ بعضی از مردم علمای عربستان سعودی را وهابی مینامند ، از این نام گذاری خوشحال هستید؟

جواب جناب بن باز:
بله این لقب مشهوری است برای علمای معتقد به توحید که منسوب به امام محمد ابن عبد الوهاب هستند است که  در نیمه دوم قرن دوازدهم مردم را به سوی خدا خواند ایشان برای مردم توحید و شرک را بیان کرد و خدا به وسیله او توحید را بیان کرد و مردم داخل به توحید شدند(یعنی مردم عربستان که سنی بودند تا نیمه دوم قرن دوازدهم مشرک بودند و با آمدن محمد بن عبد الوهاب موحد شدند)فایده عظیمی به مسلمانان جزیرت العرب رسید.

 هر کس که طرفدارش باشد به او میگویند وهابی این نسبت به شیخ امام محمد بن عبد الوهاب است نه وهاب بن رستم. و این لقب شریف و نجیبی است برای مردم عربستان معنای لا اله الا الله را بیان کرد (یعنی مردم سنی عربستان قبل از آمدن عبدالوهاب مشرک بودند)در عیینه نزدیک ریاض مردم را به توحید دعوت کرد (یعنی قبل از آن مردم سنی مذهب ریاض مشرک بودند) و در دریه اسلام را گسترش داد آنجا اسلام گسترش پیدا کرد (یعنی قبل از آن مردم سنی مذهب دریه مسلمان نبودند)گنبد های روی قبر ها خراب شد و توحید بین مردم پخش شد و مردم معنی حقیقی لا اله الا لله را فهمیدند(یعنی معنی لا اله الا لله خراب کردن گنبد مردم سنی ریاض بوده و معنای لا اله الا الله این نیست که فقط الله را بپرستیم)و لقب وهابیت لقب معروف و شریفی است....

بن باز خادم و غلام رژیم صهیونیستی

در سال 1372هـ . ش و مقارن با ایامی که تلاش گسترده ای در راستای عادی سازی روابط میان برخی کشورهای اسلامی خاصه عربی با رژیم اشغالگر قدس صورت می گرفت.

شیخ بن باز مفتی وقت عربستان طی مصاحبه ای با دکتر عبداللّه الرفاعی سردبیر هفته نامه عربستانی «المسلون» به پرسش های متعددی پاسخ داد که مضمون این مطالب در آن ایام بعنوان «فتوای صلحبا اسرائیل» انعکاس گسترده ای در جهان اسلام داشت.

بسیاری معتقد بودند این اقدام، اولین گام در راه لغو محاصرة اقتصادی رژیم اشغالگر قدس بوده و عربستان تحت فشار آمریکا مجبور به این مسئله شده است.

عبدالعزیز بن باز در پاسخ به اولین سؤال هفته نامه المسلمون درباره «جواز صلح با اسرائیل» نوشت:
«در صورتی که ولیّ امر مسلمین! ضرورت و مصلحت بداند میتواند با دشمن بطور دائم یا موقت صلح نماید. خداوند متعال میفرماید:
«وان جنحوا للسلم فاجنح لها و توکّل علی الله انه هوالسمیع العلیم» اگر دشمنان به صلح روی آوردند، آن را بپذیر و بر خدا توکل کن. او میشنود و میداند.

پیامبر خدا ـ ص ـ این عمل را انجام داد و با اهل مکه مصالحه کرد و به مدت 10 سال جنگ را ترک کرد. تا از این طریق جان مردم را حفظ و از خونریزی جلوگیری کند. بن باز میافزاید: پیامبر با بسیاری از قبایل عرب صلح کرد ولی زمانی که خداوند به دست او مکه را فتح کرد عهد خود را با اهل مکه شکست.

بن باز اضافه میکند:
«ممکن است نیاز و مصلحت اسلام ایجاب کند که صلح دائم برقرار شود ولی در صورت مرتفع شدن این نیاز، صلح فسخ می گردد، همانگونه که پیامبر عمل کرد.»

 وی در پاسخ به این سؤال هفتهنامه المسلمون که «آیا زیارت مسجدالاقصی جایز است؟» مینویسد: «زیارت مسجدالأقصی و نماز گزاردن در آن سنت است و انجام این سنت به فراهم شدن شرایط بستگی دارد. پیامبر میفرمایند: زیارت سه مسجد واجب است: مسجدالحرام، مسجد من (مسجد مدینه) و مسجدالاقصی.

بن باز در پاسخ به پرسش المسلمون درباره مخالفان فلسطینی سازش عرفات و رژیم صهیونیستی مینویسد: به همه فلسطینیها نصیحت میکنیم که بر سر صلح با اسرائیل با هم همکاری کنند و برای جلوگیری از خونریزی و تضعیف دشمنان که به تفرقه و اختلاف دعوت میکنند، با هم تعاون و همکاری داشته باشند.

شیمون پرز نخست وزیر رژیم صهیونیستی از فتوای شیخ عبدالعزیز بن باز مفتی عربستان در مورد جواز صلح با اسرائیل استقبال کرد. وی طی اظهاراتی گفت:

«من از این اظهارات بسیار مسؤولانه که ثابت میکند قرآن خواهان خود گذشتگی و صلح است استقبال میکنم!» پرز اظهار امیدواری کرد که مقامات سعودی طبق مضمون فتوا عمل کنند و تأکید نمود که بسیاری از مسؤولین دینی یهود، مسیحی و مسلمان از صلح حمایت مینمایند. وی گفت خوب است که حزبالله لبنان از مفتی سعودی تبعیت و پیروی کند!

این فتوا مورد اعتراض علمی شیعه و سنی جهان اسلام قرار گرفت.

رد همه فتاوای بن باز توسط پسرش احمد

احمد بن باز مدیر موسسه خیریه بن باز در خبری که در 14سپتمابر2008 و در قالب گفتگو با روزنامه وطن سعودی منتشر شد فتاوای پدر را مبتنی بر هوای پدر و غیر قابل اجرا برای همه اوقات دانست. علاقه مندان برای مطالعه کل گفتگو به این آدرس مراجعه کنند:http://www.elbashayer.com/?page=viewn&nid=16213  
 

 مرگ بن باز
 در روز پنج شنبه سیزدهم ماه مه سال ۱۹۹۹ (یازدهم محرم۱۴۲۰ هجری قمری) در سن نودسالگی، شیخ عبدالعزیز بن باز مرد. ملک فهد و ولیعهد عبدالله بن فهد، در مسجدالحرام مکّه بر جنازه او نماز خواند.


منابع:

-  عفیفی، اتحاف النبلاء بسیرة العلامة عبدالرزاق، مکه، ص 105؛ عمیر مدخلی، شیخ ربیع بن هادی، تذکیر النابهین بسیر أسلافهم حفاظ الحدیث السابقین اللاحقین (بی جا)، (بی تا)، ص 320.

-  شحود، علی بن نایف، مشاهیر أعلام المسلمین، حقوق الطبع متاحة للهیئات العلمیة والخیریة، ص139.

- دویش، أحمد بن عبدالرزاق، فتاوى اللجنة الدائمة للبحوث العلمیة والإفتاء، ریاض، رئاسة إدارة البحوث العلمیة والإفتاء - الإدارة العامة للطبع، چاپ اول، ج3، ص486. «إذا کان الواقع کما ذکرت من دعائهم علیا والحسن والحسین ونحوهم فهم مشرکون شرکا أکبر یخرج من ملة الإسلام، فلا یحل أن نزوجهم المسلمات، ولا یحل لنا أن نتزوج من نسائهم، ولا یحل لنا أن نأکل من ذبائحهم».

-  بن باز، عبدالعزیز، نواقض الإسلام، سعودی، وزارة الشؤون الإسلامیة والأوقاف والدعوة والإرشاد، 1410هـ چاپ اول، ص2: الثانی «من جعل بینه و بین الله وسائط یدعوهم و یسألهم الشفاعة و یتوکل علیهم فقد کفر إجماعا».

- بن باز، عبدالعزیز، مجموع فتاوى، عربستان، موقع الرئاسة العامة للبحوث العلمیة والإفتاء، ج5، ص156 «التقریب بین الرافضة و بین أهل السنة غیرممکن؛ لأن العقیدة مختلفة، فعقیدة أهل السنة والجماعة توحید الله وإخلاص العبادة لله سبحانه وتعالى، وأنه لایدعى معه أحد لاملک مقرب ولا نبی مرسل، وأن الله سبحانه وتعالى هو الذی یعلم الغیب، ومن عقیدة أهل السنة محبة الصحابة رضی الله عنهم جمیعا والترضی عنهم والإیمان بأنهم أفضل خلق الله بعد الأنبیاء وأن أفضلهم أبوبکر الصدیق، ثم عمر، ثم عثمان، ثم علی، رضی الله عن الجمیع، والرافضة خلاف ذلک فلا یمکن الجمع بینهما، کما أنه لایمکن الجمع بین الیهود والنصارى والوثنیین و أهل السنة، فکذلک لایمکن التقریب بین الرافضة وبین أهل السنة لاختلاف العقیدة التی أوضحناها».

-  بن باز، عبدالعزیز، رسالة الأدلة النقلیة، والحسیة على جریان الشمس وسکون الأرض وإمکان الصعود إلى الکواکب، مکه لطباعه والاعلام، 1395ه، ص 17.

- بن باز، عبدالعزیز، مجموع فتاوى: تحقیق و چاپ، محمد بن سعد الشویعر، موقع الرئاسة العامة للبحوث العلمیة والإفتا، ج3، ص62.

-  Who's Who in Saudi Arabia 1978-1979, pg. 53. Part of the Who's Who series. Edited by M. Samir Sarhan. Jeddah and London: Tihama and Europa Publications

- .Who's Who in the Arab World 1990-1991, pg. 123. Part of the Who's Who series. Edited by Gabriel M. Bustros. Beirut: Publitec Publications, 10th ed.

 - Words of Advice Regarding Da'wah" by 'Abdul 'Azeez ibn 'Abdullaah ibn Baaz (translated by Bint Feroz Deen and Bint Abd al-Ghafoor), Al-Hidaayah Publishing and Distribution, Birmingham: 1998, Page 9-10

-  Sheikh `Abd al-Wahhâb al-Turayrî, former professor at al-Imâm University in Riyadh. "Sheikh Ibn Baz on the roundness of the Earth". Retrieved 9 February 2013.

 -  http://www.binbaz.org.sa/mat/18030

-  Holden, David (1982). The House of Saud. p. 262. ISBN 978-0030437311.

- http://hajj.ir/14/39946

- http://www.binbazfoundation.org/

- http://www.bin-baz.com/

http://www.vahhabiyat.com/showdata.aspx?dataid=6032&siteid=1

روایت‌های جعلی شبکه‌های سلام، فدک و اهل‌بیت از شیعه


تشیع با طعم لندنی و آمریکایی/
انگلیسی‌ها برای شیعه دوازده امامی هم یک طلبه خوش بر و رو، و خوش پوش تدارک دیده‌اند تا در لندن حسینیه و شبکه تلویزیونی و حوزه علمیه داشته باشد و منبر برود و بشود سینه چاک شیعیان و دشمن درجه یک وهابیت.
گروه فرهنگی مشرق- رهبر معظم انقلاب اسلامی دیروز در دیدار دست‌اندرکاران حج فرمودند: «بزرگان تشیع اعم از امام(ره) و دیگران همواره بر حفظ اتحاد امت اسلامی تأکید کرده اند، بنابراین آن تشیعی که با هدف دامن زدن به اختلافات، از رسانه هایی که در لندن و امریکا هستند، تبلیغ می شود، در مسیر شیعه واقعی نیست.» اما منظور رهبر انقلاب کدام رسانه‌ها بوده است؟ در سال‌های اخیر رسانه‌های مختلفی به نام تشیع با هدف ایجاد اختلاف میان مسلمانان ایجاد شده اند که به اختصار به سه شبکه فارسی زبان آن اشاره می‌شود:
 
شبکه اهل‌بیت؛
ادبیات لمپن به نام شیعی‌گری!
 
این شبکه با مدیریت فردی افغانی به نام «حسن اللهیاری» در قم تاسیس شد و عوامل آن با انتخاب این نام مقدس، سعی داشتند در فضای فرهنگی قم، موقعیتی برای خود کسب کنند. اهل بیت، در دوره فعالیت خود در راستای برجسته ساختن اختلافات مذاهب اسلامی و همسو با سیاست‌های انجمن حجتیه مطالبی را تهیه می‌کرد. تاکید بر سوگواری ایام فاطمیه به نام «محسنیه» و برگزاری جشنی موسوم به «عیدالزهرا» و به مناسبت مرگ عمر بن خطاب مهم‌ترین اقدامات این شبکه بود.
 
انتساب دروغین به مرجعیت
اللهیاری مدتی این شبکه را منتسب به مراجع معرفی می‌کرد و مدعی بود، بیوت مراجع از آن حمایت می‌کنند. این ادعا از سوی مسئولان بیوت مراجع رد شد. از میان مراجع تقلید، بیت «آیت الله قربانعلی محقق کابلی» از علمای افغانی مقیم قم از شبکه اهل بیت، حمایت می‌کرد. سال گذشته با افشای ماهیت تفرقه‌افکنانه آن، آیت الله محقق کابلی نیز طی اطلاعیه‌ای که در مهر ۱۳۸۹ منتشر کرد، با تاکید بر اهمیت وحدت بین مسلمانان، اعلام کرد: «از پیروان و شیعیان راستین اهل بیت عصمت و طهارت (ع) جداً تقاضا می‌شود که از هرگونه کمک مادی و معنوی به شبکه یاد شده خودداری کنند. از نظر اینجانب پرداخت وجوهات شرعیه با هر عنوانی به این شبکه و سایر مراکز و شبکه‌ها و برنامه‌هایی که تحت هر عنوانی در راستای ایجاد تفرقه میان امت اسلامی فعالیت می‌کنند نه تنها مجزی نیست بلکه تعاون بر اثم و عدوان است.»
 
دیدگاه‌های سیاسی اللهیاری
 
۱- ایجاد تفرقه بین شیعه و سنی
 
۲- تایید شعار نه غزه نه لینان با این بهانه که اول بقیع را آزاد کنیم غزه برای بعد
 
۳- ایجاد فاصله بین شیعیان و مرجعیت معظم شیعه (مدیر این شبکه هیچ‌یک از مراجع را عادل نمی‌داند و به کرات به حضرت امام خمینی، آیت‌الله خامنه‌ای ، آیت‌الله مکارم شیرازی و حتی آیت الله بهجت توهین کرده است)
 
۴- کوبیدن دولت  جمهوری اسلامی ایران و پایین آوردن جمهوری اسلامی از حامی مستضعفان و شیعیان جهان به دشمن اهل بیت!
 
۵- مقایسهٔ حکومت امام خمینی (ره) با حکومت عباسیان
 
۶- دفاع از آمریکا به بهانهٔ آزادی بیان در آن کشور
 
آقای الله یاری ساکن آمریکاست. جالب است بدانید در آمریکا قانونی برای شبکه‌های ماهواره‌ای وجود دارد با این مضمون که اگر شبکه‌ای کوچک‌ترین توهینی به مقدسات یک فرقهٔ مذهبی یا فکری یا اجتماعی بکند آن شبکه تعطیل می‌شود و مجوزش باطل خواهد شد. حال این سوال برای خود من پیش می‌آید که چرا شبکهٔ موسوم به اهل بیت که تماما توهین است بسته نمی‌شود؟ جز مخالفت این شبکه با دولت جمهوری اسلامی و ایجاد اختلاف بین فرق اسلامی علتی دارد؟
 
اعتقادات مبتنی بر تفکرات انجمن حجتیه
اعتقادات و حرفهای ایشان شدیدا منطبق بر تفکر حجتیه است، او از افرادی است که معتقداست هیچ کاری نباید انجام داد فقط منتظر باشیم تا خدا هر زمان خواست امام زمان را بفرستد.  این شبکه مروج قمه‌زنی است و می‌گوید به عشق امام حسین (علیه السلام) همه کاری باید کرد….
هدف این جریان سوق دادن تشیع به سمت حجتیه است تا به اهل سنت فحش بدهد و یا حتی حکم قتل برادران اهل سنت را صادر کند. در حال حاضر هم توهین به اهل سنت از جانب ایشان کم نیست. و از این طریق میان برادران شیعه و سنی ایجاد تفرقه می‌کند.
 
شبکه اهل بیت «کاخ سفید»!
چندی پیش حجت‌الاسلام نبوی معاون تبلیغات حوزه علمیه قم طی نشستی از گردآوری اسنادی مبنی بر حضور آمریکایی‌ها در پشت پرده این شبکه ماهواره‌ای خبر داد و گفت: «هدف این شبکه که به نام دفاع از شیعه و گسترش علوم اهل بیت‌ (ع) راه اندازی شده است بد جلوه دادن شیعه بود.»
 
با بروز حساسیت در خصوص این شبکه، دادگاه ویژه روحانیت در قم، حکم پلمپ دفتر این شبکه را صادر کرد. عوامل این شبکه در ادامه تحرکات خود، ضمن جسارت به علمای اسلام و نیز مقام معظم رهبری و ولایت فقیه، مدعی شداند رویکرد نظام حمایت از اهل سنت و قصد تضعیف مکتب اهل بیت (س) است! عوامل انجمن حجتیه نیز با انتقاد از آنچه آزادی عمل اهل سنت در ایران نامید، از ضرورت حمایت از شبکه اهل بیت سخن گفته‌اند.
 
شبکه سلام؛
از اسلام منهای سیاست تا سیاست منهای اسلام
 
چند سال قبل که اولین نوشته‌ها درباره شبکه سلام منتشر می‌شد، کمتر کسی خطر اسلام آمریکایی را که در لباس تبلیغ شیعه خود را میان شیعیان رسوخ داده بود، جدی می‌گرفت. اما امروز با پیوند خوردن این شبکه با جریانات سیاسی و ضدامنیتی امروز کمتر کسی از این موضوع بی‌خبر است که شبکه سلام در خدمت سیاست‌های استعماری ضداسلامی در حال فعالیت است. به خصوص این روزها که مدعیان جدایی دین از سیاست در امور سیاسی وارد شده و در مخالفت با جمهوری اسلامی تمام قد ایستاده‌اند.
 
مدیر شبکه سلام به به راه انداختن تشکیلاتی با عنوان «جمعیت روحانیون سنتی ایران معاصر» بیانیه‌های آتشینی در حمایت از آشوب در کشور صادر کرده است که از جمله آنها می‌توان حمایت از آشوب ۲۵ بهمن سال گذشته را نام برد.
 
منابع مالی که آشکار نمی‌شوند…
در حالی که هر روز اخبار تازه‌تری از اعمال محدودیت برای انتقال وجوه ایرانیان در سراسر دنیا منتشر می‌شود، اما شبکه سلام شماره حساب‌های بیشتری را در کشورهای آلمان، آمریکا، استرالیا، دوبی و… معرفی می‌کند تا عنوان کند که کمک‌های مالی بیشتری را از مخاطبان جمع‌آوری کرده است.
 
مرجان حسینی کارشناس ارتباطات می‌نویسد: «برنامه‌های شبکه سلام از راه ماهواره هات‌برد پخش می‌شود که ماهانه، مبلغ درخور توجهی را برای اجاره از مالکان شبکه‌ها دریافت می‌کند. با در نظر گرفتن سایر هزینه‌های راه‌اندازی و اداره شبکه ماهواره‌ای که تمام قاره‌ها را زیر پوشش قرار می‌دهد و تبلیغات بازرگانی محدودی دارد، سلام باید منابع مالی گسترده‌ای داشته باشد. مدیران این شبکه در مورد تأمین هزینه‌های آن توضیحات شفافی ارائه نداده‌اند.»
 
مدیر بخش مانیتوریگ صدا و سیما در گفتگو با همشهری ماه می‌گوید: «شما می‌توانید از میزان آگهی‌های این شبکه‌ها به راحتی به این مساله دست پیدا کنید چون اغلب این شبکه‌ها آگهی پخش نمی‌کنند در حالیکه برای گرفتن یک پهنای باند خیلی معمولی روی ماهواره هاتبرد هر ماه باید ۲۸ هزار دلار پرداخت کنند با هزینه‌های آپ لینگ به ماهانه ۶۰ هزار دلار بالغ می‌شود. این هزینه فقط برای ارسال برنامه به ماهواره و از ماهواره به زمین است. حال اگر حقوق و دستمزد را اضافه کنید… این شبکه‌ها که آگهی ندارند از کجا این هزینه را تامین می‌کنند؟ این مساله مدرک محکمی برای وابستگی این شبکه‌ها به دلارهای سیاه آمریکا است. زیرا در زمانی که از بی‌پولی رنج می‌برند، کیفیت این شبکه‌ها هر روز ارتقا می‌یابد، مرتب شبکه اضافه می‌کنند و مرتب دامنهٔ دریافت شبکه‌هاشان افزایش پیدا می‌کند.»
 
وی همچنین می‌گوید: «این شبکه‌ها باید به این سوال پاسخ بدهند که این پول را از کجا می‌آورند که اغلب پاسخ شنیده می‌شود که از کمک‌های مردمی تامین می‌شود. این افراد خیلی ساده دست خود را رو می‌کنند، چون به راحتی قابل اثبات است که دلارهای آمریکا این افراد و این شبکه‌ها را تامین می‌کند. یکی از نشانه‌هایی که این شبکه‌ها از سوی آمریکا حمایت می‌شود این است که برطبق قوانین ماهواره‌ها اگر شبکه‌ای اختلاف افکنی مذهبی انجام دهد و یا به مذاهب رسمی توهینی روا دارد، محکوم شده و بلافاصله از روی ماهواره قطع می‌شود، اما این شبکه‌ها به رغم فعالیت‌های مخدوش و اختلاف افکنانه اشان، همچنان به فعالیت خود ادامه می‌دهند.»
 
تلاش برای ماستمالی
مدتی پیش نیز مرتبطان شبکه ماهواره‌ای سلام وابسته به انجمن حجتیه برای افزایش مقبولیت این شبکه به مدیران آن توصیه کرده‌اند که از مراجع سنتی و نه سیاسی تاییدیه دریافت کنند، زیرا در جامعه مطرح است که شبکه مورد تایید مراجع نیست. این عناصر قصد دارند برای پیشبرد برنامه‌های خود از اسم مراجع و روحانیون مشهور بهره برداری کرده تا در فعالیت‌های خود در سطح کشور با مشکلات و موانع کمتری مواجه شوند.
 
در سال‌های اخیر این شبکه و مسئولان آن تلاش بسیار زیادی کردند تا موضوع قمه‌زنی را به عنوان یکی از سنت‌های اسلامی معرفی کنند و این موضوع مورد استقبال دشمنان واقع شد. در یکی از این برنامه‌ها، محمد هدایتی مدیر شبکه سلام و از کارشناسان دینی صدای آمریکا افزود: با نگاهی بر آیات قرآن می بینیم که ریشه قمه زنی در قرآن آمده است . این روحانی نما با تحریف آیاتی از کلام الله مجید تمام تلاش خود را برای تطبیق دادن موضوع قمه زنی با آیات قرآن به کار گرفت.
 
بیان این مسئله آنقدر سطحی بود که صدای کارشناس دیگر این برنامه را نیز درآورد. مهدی خلجی که با عنوان کارشناس امورد دینی در این برنامه حضور داشت نتوانست سکوت خود را در برابر سخنان بی مبنای روحانی واشنگتنی حفظ کند و بیان کرد: سخنان آقای هدایتی غلط می باشد و به نوعی تحریف قرآن است.
 
در ادامه این برنامه با معرفی قمه زنی به عنوان سنت قدیمی شیعیان، قمه زنی را عامل گسترش روحیه شجاعت و ایثار و فداکاری عنوان نمودند و اعلام داشتند که به همین منظور قمه زنی در آمریکا آزاد می باشد و شیعیان به راحتی می توانند در خیابان های آمریکا به عزاداری و قمه زنی بپردازند.
 
ارتباط شبکه‌های مذهبی فارسی با سران ستاد ارتش آمریکا
مهدی شریفی رئیس مرکز مونیتورینگ صدا و سیما در گفت‌وگویی با طرح این سئوال که شبکه‌های مذهبی با ادعای دغدغه دین چه نسبتی با سران ستاد ارتش آمریکا داشته و چگونه هزینه سنگین فنی را تامین می‌کند، گفت که این شبکه‌ها‌‌ همان شبکه‌های بزمی هستند که لباس خود را عوض کردند و صدایی که از درون آن خارج می‌شود نعره شیطان است که در صدد جاانداختن اسلام آمریکایی و اسلام بدون جهاد و مرجعیت است.
 
به گفته وی برخی از این شبکه‌ها با جریان انجمن حجتیه در ارتباط هستند و این نکته‌ای است که مردم هوشمند ما نباید از آن غفلت کنند و باید به آموزه‌های صحیحی که از طریق نهادهای فرهنگی و مذهبی و مراجع محترم تقلید ارائه می‌شود، اجرا کنند.
 
این مسوول همچنان تاکید کرد: چون برخی از این شبکه‌ها ارتباطات خیلی گسترده‌ای با انجمن منحط حجتیه دارند البته نفوذ آن‌ها در مساجد با بهره گیری از جوانان ناآگاه، قدرتی در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد که نه از روی اعتقاد بلکه از سر ندانستن با این شبکه‌ها همکاری می‌کنند بنابراین یک نوع بدهکاری فرهنگی بین این افراد با این شبکه‌ها شکل می‌گیرد چون از افراد مذهبی به شنیده‌ام، که این شبکه‌ها، شبکه‌های خوبی هستند، چون مراسم مساجد ما را در آنتن ماهواره نشان می‌دهد!
 
سیاستی که جدا از دیانت نیست!
جستجوی نام حجت الاسلام محمد هدایتی در گوگل، شما را با مجموعه‌ای از مطالب مواجه می‌کند. بخش ویدیو‌ها البته پربار است. سخنان این روحانی در شبکه‌های ماهواره‌ای سیاسی بسیار زیاد است. وی پس از انتخابات ۸۸ از فتنه و آشوب در کشور حمایت کرد و مواضع خصمانه خود علیه جمهوری اسلامی را شدت بخشید.
 
شبکه سلام بار‌ها بر جدایی دین از سیاست تاکید کرده است و البته بار‌ها با سیاسی‌کاری سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی و سالگرد انقلاب اسلامی را مورد غفلت و بی‌توجهی قرار داده بود. از دیگر مشخصه‌های سیاسی این شبکه توجه دادن به مراجع تقلیدی است که در تقابل با انقلاب اسلامی و اسلام ناب حرکت می‌کنند.
 
ایجاد اختلافات مذهبی و توهین به اهل سنت نیز از برنامه‌های مرسوم این شبکه بوده و هست.
 
شبکه فدک؛
تشیع با روایت توهین به اهل تسنن
 
انگلیسی‌ها برای شیعه دوازده امامی هم یک طلبه خوش بر و رو، و خوش پوش تدارک دیده‌اند تا در لندن حسینیه و شبکه تلویزیونی و حوزه علمیه داشته باشد و منبر برود و بشود سینه چاک شیعیان و دشمن درجه یک وهابیت.
 
«یاسر یحیی عبدالله الحبیب» مدیر این شبکه متولد ۱۹۷۷ میلادی (۱۳۵۵شمسی) و فارغ‌­التّحصیل رشته علوم سیاسی از دانشگاه کویت، فقط بیست و پنج سال داشت و تنها سه سال از از راه­اندازی «هیئت خدّام‌المهدی» در کویت می­‌گذشت که تندروی­‌هایش، دولت کویت را مجبور کرد هیئت را پلمپ و او را روانه زندان کند.
 
اما این جوان جسور چشم انگلیسی‌ها را گرفته بود؛ پس سریع به سوژه مورد نظر سازمان‌های حقوق بشری انگلیس و آمریکا تبدیل شد. حتما خود مقامات کویتی هم متعجب شده بودند که این سازمان‌ها چرا بین این‌همه زندانی و شکنجه‌شده گیر داده‌اند به این روحانی جوان، اما ترجیح دادند سری را که درد نمی‌کند دستمال نبندند و بیش از سه ماه او را در حبس نگه ندارند.
 
شیخ جوان از زندان کویت آزاد و با انگلیسی‌ها رفیق شد. نشان به آن نشان که پناهندگی بریتانیا گرفت و عازم شمال این کشور شد. تنها دو سال وقت کافی بود تا او ساکن لندن شده و حیطه فعّالیت‌­های خود را به شدّت گسترش دهد. روزنامه‌­ای با نام shianewspaper منتشر کند، حوزه علمیه «امامین عسکریین» را در لندن به راه اندازد، شبکه ماهواره‌­ای «فدک» را نیز با حمایت انگلیسی­‌ها تأسیس کند و در سال ۲۰۱۰ نیز مکان هیئتش در لندن را به حسینیه‌­ای بزرگ به نام «حسینیه سیّدالشّهدا» منتقل و مکان جدید را مجتمعی برای حوزه علمیه، هیئت، دفتر کار، مؤسّسه رسانه‌­ای، شبکه ماهواره‌­ای فدک، روزنامه شیعه و پایگاه اطلاع­‌رسانی اینترنتی قرار دهد.
 
شیخ جوان کویتی حالا سی و شش سال دارد و از فراز منبری در لندن و با استفاده از تریبون‌هایی که دولت انگلیس در اختیارش قرار داده است، دارد صدای شیعه را به گوش جهانیان می‌رساند. شما به چیزی شک نمی‌کنید؟!
 
آتشی که سنی‌ها را نشانه رفت ولی به دامن شیعه نشست
برای اینکه کمی قضیه روشن‌تر شود و دلیل این حمایت‌ها را به وضوح دریابیم، کافی است سه سال برگردیم عقب؛ به رمضان المبارک ۱۴۳۱ قمری. شیخ انگلیسی در هفدهم ماه مبارک و در سالروز وفات عایشه همسر پیامبر اکرم(ص) مجلسی در حسینیه خود در لندن تشکیل داد و از فراز منبر جملات رکیک و نسبت‌های وقیحانه‌ای متوجه او کرد.
 
او پس از ذکر ادلّه­ خویش برای اثبات نفاق و هرزه‌­گی و … درمورد همسر پیامبر اسلام!، سخن خود را با این توصیه استراتژیک! به پایان رسانید که: «جشن ­گرفتن به مناسبت هلاک عایشه، ضرورتی دینی است؛ چه این­که روز هلاکت عایشه، پیروزی اسلامی عظیمی به شمار می­‌رود.» سایت وی نیز با افتخار تمام در این‌­باره گزارش م‌ی­دهد: «لازم به ذکر است که شبکه ماهواره‌­ای "فدک” این جشن مبارک و وقایع آن را پوشش داده و پخش نمود. ضمن این­که در بالای صفحه­ شبکه نیز شعار "الله اکبر … عایشه فی النّار” برای اوّلین بار در تاریخ شبکه­‌های تلویزیونی قرار داده شد! و در فواصل مختلف برنامه، سرودهایی به مناسبت و شادی از هلاکت رأس الکفر عایشه و شکر نعمت برائت از او، پخش گردید»
 
آخوند انگلیسی یاسر الحبیب
این کار در حالی انجام شد که اقدام قبلی او در انتشار کتابی سراسر توهین به عایشه که تلاش داشت هرزگی او را ثابت کند، قبلا واکنش‌های شدیدی علیه شیعیان به همراه آورده بود.
 
اقدام جدید او هم کاملاً علیه شیعیان تمام شد. «شیخ عبدالعزیز آل‏‌الشّیخ» مفتی اوّل سعودی چنین واکنش می‌­دهد: «بعد از اسائه‏ ادب یاسر الحبیب به أم‏المؤمنین عایشه، انتشار مذهب تشیّع در کشورهای عربی و اسلامی متوقّف شده است». وی در دیدار خود با ائمه جمعه و جماعات مساجد عربستان سعودی گفت: «سخنان یاسر الحبیب، روحانی‏ شیعه کویتی باعث شد تا بسیاری از اهل‌­سنّت که تمایلی به تشیّع داشتند، از مسیر انحرافی خود برگشته و راه مستقیم را برگزینند.» آل‏‌الشّیخ ادامه داد: «مُخبرین ما در کشورهای عربی به من اطلاع دادند عدّه زیادی از اهل‏‌سنّتی که شیعه شده بودند، به‌­خصوص در شمال آفریقا، پس از گفته‏‌های یاسر الحبیب متوجّه شده‌‏اند که تشیّع، مذهبی باطل است و به مذهب حقّ برگشته‌‏اند.»
 
وی سپس به کنایه اضافه کرد: «شیعیان که خود را پشت دیوار مظلوم‏‌نمایی و شهادت پنهان کرده بودند، دست­‌شان رو شده و مشخّص گردید که این­‌ها قومی خبیث هستند. سخنان الحبیب، نعمت و عنایتی از سوی خداوند بود تا باطن واقعی ‏شیعیان روشن شود».
 
اما سخنان مشکوک شیخ، مشکلات بسیاری برای شیعیان کویت و عربستان نیز به بار آورد. علمای شیعه‏ این دو کشور ـاز جمله «شیخ عَمری»، «شیخ حسین معتوق»، «شیخ حسن صفّار»، «شیخ علی آل‏محسن»، «شیخ عبدالجلیل السمین»، «شیخ نمر» و «سیّدهاشم السلمان»ـ مواضع سختی در برابر وی گرفته و او را از خود طرد کردند.
 
واکنش‌هایی که در جهان اسلام اتفاق افتاد نشان می‌داد حمایت‌های انگلیس به بار نشسته است و جاسوس‌های بریتانیایی در انتخاب شیخ کویتی در زندان‌های کویت اشتباه نکرده بودند. اینبار هم سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن داشت جواب می‌داد. مخصوصا که شیخ سال بعد هم این برنامه را تکرار کرد.
 
آبی بر آتش
سخنان شیخ شهرت طلب حسابی آب به آسیاب وهابیت ریخته بود و مخالف علمای تراز اول شیعه نتوانسته بود به اندازه کافی از تبعات این اقدام کم کند و همچنان قیام‌­های منطقه‌­ای و نزاع­‌های بین­‌المذهبی به اولویت اوّل موضع­گیری‌­ها بدل شده بود.
 
تا اینکه این دست موضع­گیری­‌ها که باعث ورود فشارهای فراوان به شیعیان عرب نیز شده بود، جمعی از علماء و فرهیختگان شیعه­ منطقه احساء عربستان را بر آن داشت تا استفتائی را خدمت مقام معظم رهبری ارسال کنند. پاسخ معظم له آبی بود بر آتش:
 
«اهانت به نمادهای برادران اهل­‌سنّت از جمله اتّهام­‌زنی به همسر پیامبر اسلام حرام است. این موضوع، شامل زنان همه پیامبران و به­ویژه سیّدالانبیاء پیامبر اعظم -حضرت محمّد صلّی­‌الله­‌علیه­‌وآله– می‌شود.» فتوایی که از شبکه ماهواره­ای "الجزیره” گرفته تا روزنامه "الانباء” کویت، سایت پرمخاطب "محیط”، روزنامه­‌های "السّفیر” لبنان و "الحیات” چاپ لندن و سایت رادیو تلویزیون مصر و … به انعکاس درآمد و مورد تحلیل قرار گرفت.
 
حتّی احمد الطّیب، شیخ الازهر در بیانیه­‌ای رسمی، این­چنین به فتوای رهبر حکیم انقلاب، واکنش نشان داد:
 
«با تمجید و خرسندی، فتوای مبارک حضرت امام علی خامنه‌­ای را در خصوص تحریم اهانت به صحابه رضوان­‌الله­‌علیهم یا تعرّض به همسران حضرت رسول­(ص) دریافت کردم. این فتوایی است که با دانش صحیح و درک عمیق از خطرناکی آن­چه که اهل فتنه انجام می­‌دهند، صادر شده و بیان­گر علاقه و اشتیاق به وحدت مسلمانان است. آن­چه که باعث م‌ی­شود بر اهمیت این فتوا افزوده شود، آن است که عالمی از علمای بزرگ مسلمان و از بزرگ­ترین مراجع شیعه و به‌­عنوان رهبر عالی جمهوری اسلامی ایران، چنین فتوایی را صادر کرده است. من از جایگاه علم و با توجّه به مسئولیت شرعی­‌ای که دارم، می­‌گویم تلاش برای وحدت مسلمانان، واجب است و اختلاف بین پیروان مذاهب اسلامی باید به اختلاف نظر بین علما و صاحب­نظران محدود بماند و به وحدت امّت اسلامی، لطمه نزند که خداوند فرموده است: "ولا تَنازعوا فتَفشلوا و تَذهب ریحکم و اصبروا إنّ الله مع الصّابرین.»
 
هرچند که در این میان، واکنش شبکه­‌های رسانه‌­ای وهّابیت مانند "العربیه” معلوم بود: سانسور و سکوت!

منبع:تریبون

چرا شیعه شدم؟

چرا شیعه شدم؟


به گزارش شیعه آنلاین، مطلبی که پیش روی شما است، داستان زندگی یکی از هموطنان عزیزمان می باشد که بهتر است از خود ایشان بشنوید. اینک، نامه ارسالی ایشان به پایگاه خبری شیعه آنلاین بدون هیچگونه دخل و یا تصرفی منتشر می شود تا شما خوانندگان محترم آن را مطالعه کرده و از آن استفاده نمائید.

... داستان زندگی من آنقدر جذاب و پر هیاهو است که حتما از آن لذت می برید. به خاطر همین، تصمیم گرفتم خلاصه ای از آنرا که در نهایت منجر به آن شد که من مصمم شوم از مذهب اهل تسنن روی گردانم و به مذهب حقه ی تشیع روی بیاورم را برایتان بنویسم.

من 21 سال پیش در خانواده ای مقید به مذهب اهل تسنن در یکی از شهرهای ایران به دنیا آمدم. وقتی شما در جامعه ای سنی به دنیا می آیید، از همان ابتدای تولد رابطه تنگاتنگی بین شما و مذهب برقرار می شود. هنوز یکسالگی تان تمام نشده که شما را به کلاس قرآن می فرستند. البته این بسیار خوب است. اما برای این کودک جذاب به نظر نمی آید. یعنی کمبود و خللی را احساس می کند. آخر قرآن به تنهائی جوابگوی او نمی تواند باشد !!! اما هرچه سوال می کند، فقط جواب می شنود: حسبنا کتاب الله! وقتی 4 یا 5 ساله می شوید، شما را به نماز جماعت می برند. بی آنکه بدانید اصول و پایه ی دینتان چیست؟! بر هر چیزی اجازه داری سجده کنی، حتی مدفوع و فضله سگ! بله، مدفوع سگ !!! جلد یک ، صفحه صد و هجده از کتاب قواعد الاحکام این مطلب را نقل می کند: ابوحنیفه و یکی از بزرگان چهارگانه اهل سنت، سجده نمودن بر فضله سگ در نماز را جایز دانسته اند ! از بعضی حکم های شرعی واقعا دلزده می شوی مانند این: سلام نماز یعنی گفتن: السلام علیکم و رحمه الله و برکاته و خروج صحیح از نماز، که ابوحنیفه فتوای دیگری دارد و آن این که، نماز گزار می تواند به جای گفتن السلام علیکم و رحمه الله و برکاته با خارج ساختن باد معده از نماز خارج شود . صاحب کتاب قواعدالاحکام؛ ج 1، ص 118 و ارشادالاذهان؛ ج 1 ،ص 138 و مختلف الشیعه؛ ج 1، ص 118 می نگارد: جایز است به جای سلام در نماز واجب بعد از تشهد، جایز است اخراج باد معده کند و به جای خواندن حمد یک آیه کفایت کرده حتی اگر به صورت ترجمه و نه به لفظ عربی باشد .می فهمی که امام شافعی در کتاب الاربعین گفته است: بر ما واجب است هنگامی که وضو می سازیم، با آن رطوبت، نباید به رافضی (شیعه) دست بزنیم . در غیر اینصورت، باید مجددا طهارت حاصل کنیم. خب ! طبیعی است این سوال از دوران طفولیت در ذهن هر عاقلی ایجاد می شود که مگر این شیعه چگونه موجودی است که اینچنین در مورد او به ما دستور می دهند؟!  کمی که بزرگتر می شوید به شما می آموزند که دنیا بین دو نوع انسان تقسیم شده است . سنی و شیعه که اولی اهل بهشت و دومی ساکن دوزخ خواهد بود. البته ممکن است این را کسی اینقدر رک نگوید ولی اگر منصفانه نگاه کنید ، خواهید دید که با نوعی فاشیسم پنهان سنی رشد یافته اید . هر نوع مکتبی درون پیروان خود عده ای شکاک به وجود میاورد که به اصول یا اصل وجود آن مکتب شک میکنند که از این عده تعدادی به هر نحوی قانع شده و ازشک خارج میشوند عده ای دیگر تا آخر عمر در شک میمانند ولی جرات ابراز یا تبلیغ آنرا ندارند وعده قلیلی نیز در نهایت از آن مکتب خارج میشوند که آنها را تلفات عقیدتی مینامیم. بسته به تعداد پیروان هر دین و مکتب و نیز قدرت پاسخگویی آن به سوالات بی انتهای بشری تعداد تلفات عقیدتی هر مکتبی با مکتب دیگر متفاوت است . من از همان دوران کودکی به دیده شک و تردید به بسیاری از اصول این مذهب می نگریسته ام و آنرا پاسخگوی ذهن کنجکاو خود نمی دانستم . آن ها آنقدر خلیفه دوم را بزرگ جلوه می دهند که انسان احساس می کند به راستی آنها معصوم هستند ؟! در صورتی که خود خلیفه دوم می گوید : ای کاش گوسفندی برای اهلم بودم . که خوب مرا پروار می نمودند و هنگامی که خوب پر گوشت می شدم ، جمعی از دوستان به دیدنشان می آمدند و مرا ذبح می نمودند . سپس مرا می خوردند و قسمتی دیگر را قدید می نمودند . پس مرا می خوردند و بعد به صورت مدفوع از خود دفع می کردند و من بشر نمی شدم !!! ناقل این مطلب من ، کتاب هلاک عمر ، طبقات ابن سعد و تاریخ الخمیس است . آنان به هر کسی امیرالمومنین می گویند و ما را مجبور به استفاده از این کلمه می کنند . در صورتی که در کتاب احسن الکبار و لوامع الانوار و حدیقه الشیعه آمده : زمانی عُمر به همراه عباس به شام سفرکرده بود . اهل شام عمر را امیرالمومنین خواندند . عباس گفت : او امیرالمومنین نیست . او را به این نام صدا نکنید چرا که اگر بنا باشد او امیرالمومنین باشد من به این لقب سزاوارترم . عُمر از این سخن رنجیده شد و گفت : می خواهی تو را سزاوار سازم که این لقب سزاوار کیست ؟ عباس گفت : آری . عُمر گفت : امیرالمومنین همان کسی است که اکنون در مدینه است و او را در مدینه نشاندیم و خود به شام سفر کردیم و او علی بن ابیطالب است . عباس گفت : اگر تو او را سزاوارترین برای این لقب دانستی پس چرا تو و ابابکر خود را بر او مقدم کردید و حق او را غصب کردید ؟ عُمر گفت : ما او را افضل می شناسیم و به آن اقرار داریم اما علت اینکه او را بر خود مقدم نکردیم به این علت بود که قریش به واسطه شرکت علی در غزوات رسول خدا و کشتن کفار قریش کینه او را داشتند و ما ترسیدیم که عرب گرد او جمع نگردند . عباس گفت : چه عذر نا موجهی ؟ اگر این باشد که تو می گویی ، قریش صد برابر بیشتر نسبت به رسول الله در دل کینه داشت . پس باید مردم به رسالت رسول خدا گردن نمی نهادند و ابوجهل و ابوسفیان را بر رسول خدا مقدم می داشتند . چون خداوند و رسول خدا بودند که علی را امر به قتال کفار نمودند . آنان این عشق و محبت اهل بیت رسول الله را از ما پنهان می کردند و به ما نمی گفتند . در صورتی که بعد ها ، خود ابوبکر روایت کرد که : رسول خدا را دیدم که خیمه ای افراشته و بر کمان عربی تکیه زده و درون آن خیمه نیز ، علی ، فاطمه ، حسن و حسین بودند . فرمود : ای گروه مسلمانان ! من در صلح و دوستی هستم با کسانی که با اهل این خیمه دوست هستند و با دشمنان آنها دشمن هستم . آنها را دوست نمی دارد مگر کسی که مولد و زاده ای پاک و طیب داشته باشد و نسبت به آن ها بغض نمی ورزد ، مگر کسیکه مولد و زاده ای پست و حرام داشته باشد . سوال دیگری که بارها مرا در دانشگاه به دردسر انداخت این بود که چرا باید قبرستان بقیع که امامان شیعه در آنجا و خیلی از بزرگان دیگر در آنجا مدفون اند خراب بماند ، اما در شهر حمص کشور سوریه بر قبر خالد بن ولید و عبیدالله فرزند عمر بن الخطاب ، بارگاهی به ظاهر عظیم و باشکوه برپا نموده اند ؟! جالب تر آنکه ملت و مذهبی که زیارت و حاجت خواستن از قبور ائمه اطهار و اولیاءالله فی ارضه را موهوم و شرک می پندارند چگونه قبر آن دو نفر را که واقع در خیابان عریض و طویل به نام شارع خالد بن ولید موسوم گردیده مورد احترام و تکریم قرار می دهند و عروس و داماد های متعددی که همه روزه جهت گرفتن حاجت به آن مکان تقرب می جویند و صدا و ولوله ی دخیلک یابن عمر ، دخیلک یا خالد ، در همه جا طنین انداز میشود ! براستی عیان است و هیچ حاجت به بیان ندارد این ظلم و ستمی که اهل تسنن بر شیعه وارد میکنند ! نکته ای که خیلی ذهن ما را مشغول می کرد ، این بود که به ما می گفتند : شیعه ها ، اهل تسنن را حرامزاده می دانند . من ، باورم نمی شد و حتی تصور آن هم برایم غیر قابل قبول بود . اما شما قضاوت و داوری کنید در مورد این احادیث ؛ حافظ جزری از علمای اهل سنت می گوید : از قدیم تا کنون حدیثی مشهور بین ما بوده که می گوید : کسی با علی بغض نمی ورزد مگر اینکه ولد الزنا باشد . یا این حدیث را : حافظ بن مردویه با سند خود از احمد بن حنبل نقل می کند که گفت : از شافعی شنیدم که می گفت : از مالک بن انس شنیدم که می گفت : فرزند را از غیر پدرش نمی شناسیم مگر اینکه بغض علی بن ابیطالب به دل داشته باشد و کسیکه بغض امیرالمومنین داشته باشد ، حرام زاده است . تو را به خدا شما اگر باشید ، به فکر فرو نمی روید ؟!؟! به دنبال صراط مستقیم نمی روید ؟! در مقابل احادیث رافضی و همین شیعیان را می نگری چشمانت از شوق اشک بار می شود وقتی کلام امام صادق ، رییس مذهب حقه تشیع را می بینی که فرمودند : به خدا قسم من دوست می دارم بوی شما شیعیان و روح شما و دیدن و زیارت نمودن شما را و من بر دین خدا و ملادکه خدا هستم . پس شما شیعیان کمک کنید ما را به وسیله ورع و پاکدامنی ، و من در مدینه مثل یک لاخ مو این طرف و آن طرف نگاه می کنم تا یکی از شماها را ببینم و دلم آرام بگیرد .  براستی هرساله رکن یمانی یا همان شکاف کعبه را تعمیر می کنند اما می بینند که دوباره شکاف خودنمائی می کند ، ولی نمی فهمند که قضیه از چه قرار است ؟! شاید هم می دانند و ...  آنان وحدت را برای شیعیان می خواهند تا به حال یکبار نشده که از ماذنه هایشان اشهد ان علیا ولی الله پخش کنند . اما از شیعه می خواهند که این عبارت را اذان خود حذف کند . این یک نمونه از خروار ظلم هایی است که در حق شیعه روا می شود . براستی شرمنده ام ! حق را از ما پنهان کردند و نگذاشتند تا صراط مستقیم را جستجو کنیم . اما بازهم خدا را شکر که با این عمری که رفت ، اما حقیقت برایم آشکار شد . اما هیچ وقت آنان را فحش و ناسزا نمی گویم . چون در فرهنگ شیعه به هیچ وجه چنین چیزی راه ندارد و دستور لعن فرستادن بر آنها وارد شده است . اللهم العن الجبت و الطاغوت . حالا خدا را شکر می کنم  و مادرم را دعا می کنم مادرم را چرا که در کتاب معانی الاخبار از امام صادق روایت شده است : هر که برّ و دوستی ما اهل بیت را در دل خود بیابد ، پس دعای بسیار کند مادر خود را و به درستیکه مادر او به پدرش خیانت نکرده است . شما شیعیان پاک هستید . در حالیکه نو هستید . چرا که اول شما پاک است  و از سر شاخ خار نمی توان انگور چید . حالا دستان را بالا می گیرم و با افتخار می گویم : خدارا شکر ، مولایم علی شد .

آنگاه هدایت شدم؛ گفتگو با محمد تیجانی السماوی


«محمد تیجانی سماوی» برای بعضی‌ها یک وجود خیالی است، شخصیتی که ساخته و پرداخته شیعیان است، اما کسی که در هتل لاله تهران ملاقات شد واقعیتی به لطافت خیال بود، مهربان متواضع و بسیار روشنفکر، متبسم و محاسنی کم که با گشاده‌رویی، یک ساعت مصاحبه را پذیرفت.

محمد تیجانی السماوی در ایران با کتاب «آنگاه هدایت شدم» شناخته می‌شود کتابی که شرح چگونگی شیعه شدن وی را از مذهب مالکی اهل تسنن روایت کرده است، تیجانی اما به جز آنکه در دعوت به مذهب حقه جعفری کوشا است و خود تصریح می‌کند که این کار تمام زندگیش است دارای ابعاد شخصیتی برجسته و درس‌آموزی است.

محمد تیجانی السماوی که 70 سالگی خود را پشت سر می‌گذارد، مدرک دکترای خود را از سوربن اخذ کرده و به فرانسه مسلط است، تیجانی به شدت با قشری‌گری مخالف است و جوانان مسلمان را به مطالعه و کند و کاو در دین دعوت می‌کند.
سید محمد تیجانی سماوی تمام تحولات ایران را زیر نظر دارد و گویی در ایران زندگی می‌کند او حتی رزمایش‌های نظامی را هم پیگیری می‌کند، چه برسد به مسایل هسته‌ای.

این گفت وگو در هتل لاله تهران به کوشش فارس نیوز انجام شد که مشروح آن را درپی می‌خوانید.

فارس: لطفا خود را به اختصار معرفی کنید؟
به اختصار! همه زندگی‌ام به اختصار بوده، حتی ولادتم به اختصار بوده است؛ درود و سلام بر خاتم انبیاء محمد مصطفی صلی‌الله علیه و آله و سلم و آل پاکش، با درود و سلام بر شما و همه شنوندگان در همه نقاط جهان، درباره زندگی مختصرم باید بگویم من محمد‌التیجانی السماوی از جنوب تونس هستم و همواره می‌گویم اصلا‌ عراقی‌‌ام و در تونس متولد شده‌ام. اصل ما از «سماوه» عراق و از عراقی‌هایی هستیم که در زمان عباسیان از ترس کشتار به شمال آفریقا مهاجرت کردند.

فارس: از تحصیلاتتان بگویید.
تحصیلات آغازین خود را طی دو یا سه سال در یکی از شعبه‌های دانشگاه زیتونه گذراندم و پس از استقلال تونس و بسته شدن دانشگاه زیتونه به مدارس فرانکو عربی (فرانسوی عربی) رفتم و پس از فراغت از تجصیل برای طی مدارج علمی بالاتر وارد دبیرستان شدم و به تحصیل در مرحله پیش‌دانشگاهی پرداختم.

در پایان این دوره، استادیار مؤسسه پیش‌دانشگاهی شهر «یوبسای» شدم و حدود 17 سال به تدریس پرداختم و پس از آن از وزارت آموزش و پرورش درخواست مرخصی کردم تا در فرانسه به تحصیل بپردازم و وارد دانشگاه «سوربن» و مؤسسه تحصیلات عالی در پاریس شدم و بیش از 8 سال به بررسی و تطبیق میان ادیان؛ ادیان توحیدی سه‌گانه پرداختم و پس از گرفتن لیسانس تحقیقات تخصصی در این زمینه از دانشگاه سوربن فارغ‌التحصیل شدم و نیز موفق شدم در رشته فلسفه و علوم انسانی و پس از آن در رشته تخصصی تاریخ و مذاهب اسلامی از این دانشگاه دکترای درجه 3 و سپس دکترای بین‌المللی بگیرم.

فارس: تز دکترایتان چه بود؟
نام تز دکتری من در این دانشگاه، «اندیشه اسلامی در نهج‌البلاغه» اثر امام علی (ع) بود. شما به نهج‌البلاغه و ارزش زبانی و ادبی آن آگاه هستید. ترجمه این کتاب به زبان فرانسه بسیار سخت است زیرا حتی شارحان و مفسران عرب نیز در شرح و تفسیر واژه‌ها و جملات امام علی (ع) با سختی‌هایی برخورد کرده‌اند تا آنجا که ابن ابی الحدید گفته است این کتاب و سخنان آن بالاتر از سخن مخلوق و پایین‌تر از سخن خالق است.

من نیز در ترجمه این کتاب به زبان فرانسه با دشواری‌های بزرگی روبرو شدم زیرا در سوربن رساله دکترا جز به این زبان پذیرفته نمی‌شد. پس از این دوره، یک سال در دانشگاه سوربن و 3 سال هم در مؤسسه بالزاک در پاریس به تدریس پرداختم و بعد از آن به نوشتن و تالیف روی آوردم که تاکنون 11 کتاب تالیف کرده‌‌ام. اولین این کتاب‌ها، کتاب معروف «سپس هدایت شدم» است که به 14 زبان دنیا ترجمه شده و نام آخرین آنها این است، «دعوت کننده به سوی خدا را اجابت می‌کنم.»

فارس: در کدام یک از مذاهب اهل سنت بودید و نقطه تحول و عاملی که باعث شد به مذهب شیعه دوازده امامی گرایش یابید و کتاب معروف «آنگاه هدایت شدم» را بنویسید چه بود؟
این گرایش، داستانی طولانی دارد که در کتاب مذکور به بیان آن پرداخته‌‌ام، اما در اینجا آن را به اختصار می‌گویم. من در سال 1964 در کنفرانسی مربوط به عرب‌های مسلمان در مکه شرکت کردم به همین خاطر تحت تاثیر وهابیت بودم از همین جا به این مذهب گرایش یافتم اما وقتی که تصمیم گرفتم به عربستان بروم و حج عمره را به جای آورم در کشتی با یکی از شیعیان آشنا شدم که در بغداد استاد دانشگاه بود.

فارس: از دیدار با این عالم شیعه بیشتر بفرمایید.
این دیدار سودمند بود زیرا وی عامل ارتباط من با علمای نجف و آشنایی با آنان شد و از طریق ایشان دریافتم آنچه درباره شیعیان گفته می‌شود همه خرافات و سخنان بیهوده و تبلیغات است. پس از این، به بحث با آنان پرداختم و این بحث سه سال طول کشید، پس از این سه سال بحث، دقت و مقایسه دریافتم مذهب اهل بیت مذهب صحیح است و شیعیان به خاطر پیروی از اهل بیت برحق و در راه حق‌اند به همین دلیل شیعه را پذیرفتم و به آن روی آوردم و آغاز به تبلیغ و نشر آن کردم و به نوشتن در این زمینه پرداختم تا اهل بیت را بدین شیوه که من کشف کردم و دریافتم معرفی کنم.

فارس: یعنی یک شیوه علمی برای انتخاب دین؟
بله! این شیوه آشنایی من با اهل بیت برخلاف کسانی که شیعه به دنیا می‌آیند و برخلاف کسانی که آن را به ارث می‌برند، تقلیدی و موروثی نبود بلکه از شیوه‌‌ای کاملا علمی و از طریق بحث و بررسی حاصل شده بود. من معتقد به مذهب مالکی بودم و جعفری شدم یعنی به مذهب امام جعفر صادق (ع) روی آوردم زیرا دریافتم مذهب جعفری مذهب حق است و این، پس از 3 سال بحث و بررسی به دست آمد.

فارس:یکی از دوستان اهل تسنن من در دوره دانشجویی که اهل جزایر کومور بود می‌گفت استاد تیجانی پس از گرایش به شیعه و تالیف کتاب «آنگاه هدایت شدم» کتاب دیگری نوشته و در آن به مذهب اهل سنت بازگشته آیا این را تایید می‌کنید؟
اینها همه تبلیغات سعودی‌ها و وهابی‌ها است، زیرا انسان وقتی در دعوت و مذهب خود قوی باشد، درباره او حرف و حدیث و شبهات زیادی به وجود می‌آید. من از این دست افراد بودم با گرایشم به شیعه سر و صدای زیادی ایجاد کردم و باعث شدم شبهات زیادی به وجود بیاید.

ابتدا مرا انکار کردند و گفتند این کسی که نامش بر روی کتاب آمده شخصیتی خیالی است که وجود خارجی ندارد و کتاب را علمای شیعه نوشته‌اند و نام خیالی با عنوان تیجانی سماوی بر آن گذاشته‌اند. که این ماجرا بسیار طولانی است و قصه‌های زیادی دارد. سپس گفتند این کتاب حاصل کار اسرائیلی‌ها است. تا مردم را در برابر دین خود دچار تردید کنند. گاهی هم گفتند تیجانی پس از اعلام تشیع، مرتد شده و نیز گفتند او نه شیعه و نه سنی است. من به شکر خدا بر اصل خود ثابت هستم و علاوه بر این به دعوت خود به تشیع ادامه می‌دهم و این دعوت پایان‌پذیر نیست.

فارس: درباره تشیع چند اثر دارید؟
در حال حاضر 11 کتاب برای نشر و گسترش مذهب اهل بیت و دفاع از آن نوشته‌‌ام و در آنها به بیان حقانیت آنها و وفادارای به آنها که بسیاری از اهل سنت از آن غافلند پرداخته‌‌ام و به یاری خدا بی‌هیچ کاستی و کوتاهی به این امر ادامه می‌دهم. خلاصه باید گفت آنچه علیه من گفته شده همه تبلیغات است.

فارس: مهمترین عالم شیعه که بر شما تاثیر گذاشته چه کسی بوده است؟
مهمترین عالمی که بر من تاثیرگذاشت «محمد باقر صدر» بود که مدتی طولانی با وی زندگی کردم و با او بسیار بحث و تبادل نظر کردم که شرح آن در کتاب «آنگاه هدایت شدم» آمده است. ایشان نمونه و الگوی بزرگی در اخلاق بود و بیش از هر چیز مرا با اخلاق پسندیده و تواضع خود و پس از آن با علم خویش جذب کرد زیرا بسیار عالم بود و برای هر سؤالی که می‌شد از قرآن و سنت نبوی پاسخ‌های قانع کننده‌ای داشت و بسیار بر عقل و خرد تکیه داشت. من همیشه می‌گویم اولین بار و بیش از عالم دیگری از محمدباقر صدر تاثیر پذیرفته‌ام. پس از صدر نیز تحت تاثیر شرف‌الدین موسوی در کتاب «المراجعات» و «النص و الاجتهاد» و بسیاری از تالیفاتش بوده‌ام.

فارس: شما با امام موسی صدر هم ملاقات داشته‌اید؟
خیر! با ایشان ملاقاتی نداشته‌ام.

فارس: از نظر شما مهمترین مساله فرهنگی جهان اسلام چیست؟
مهمترین مساله فرهنگی جهان اسلام از نظر من وحدت و اتحاد مسلمین است و ترک نژادپرستی، تعصب، کشمکش و درگیری میان مسلمانان بهترین راه رسیدن به وحدت است.

فارس: بیشتر توضیح می‌دهید؟
البته! بسیار دردناک است که می‌شنویم این روزها «قرضاوی» و امثال او دست به اقداماتی می‌زنند. «قرضاوی» که از علمای مشهور است و میلیون‌ها مسلمان به سخنان و اظهارات وی گوش می‌کنند و الجزیره او را قطب ربانی جهان اسلام معرفی می‌کند، مدتی است به شیعیان حمله می‌کند و درگیری‌های طایفه‌ای را به راه می‌اندازد. مهمترین مشکل از نظر من این است که برادران ما در میان علمای اهل سنت باید با این حقیقت آشنا شوند و حداقل بحث و بررسی مذهب شیعه را بپذیرند و با حق و حقیقت به این امر بپردازند و تحت تاثیر تبلیغات و اظهارات خارج از آن مانند همین «قرضاوی» که می‌گوید قرآن شیعیان با قرآن ما تفاوت دارد، قرار نگیرد.

مشکل بعدی همین اختلافات و درگیری‌های طایفه‌ای است که برخی علما به راه می‌اندازند و فتوی می‌دهند که برای پیروزی حزب‌الله حتی نباید دعا کرد زیرا اعضای آن شیعه‌‌اند. این مهمترین مشکل فرهنگی است که در روند حرکت جهان اسلام و رشد و نمو آن خلل ایجاد می‌کند و ملت‌ها و امت اسلامی را از پیشرفت و شکوفایی باز می‌دارد.

فارس: علت این اختلافات و کینه‌ورزی‌ها چیست؟
اینها همه برخاسته از نوعی جمود فکری، عقب‌ماندگی ذهنی و پذیرش شایعات بدون تحقیق است در حالی که خداوند تعالی به ما در این باره هشدار داده و فرموده است «یا ایهاالذین آمنوا اذا جاءکم فاسق بنبا فتبینوا ان تصیبوا قوما بجهالة فتصبحوا علی ما فعلتم نادمین» با وجود این، مسلمین بر هیچ تحقیقی و بدون آنکه برای تمییز میان حق و باطل تلاش کنند، شایعات را می‌پذیرند. اما با وجود این همه هیاهو که از این جا و آن جا بر می‌خیزد، فرد با بصیریت و آگاهی، می‌داند که پیروزی نزدیک است و خداوند سبحان هم‌چنانکه وعده کرده، حکمت و تدبیرش در حال نمایان شدن است زیرا او فرموده که نورش را کامل و نمایان خواهد کرد حتی اگر کافران نپسندند.

فارس: وضع شیعیان الآن چگونه است؟
شیعیان اینک وضعیت خوبی دارند زیرا بسیاری از علمای اهل سنت و بسیاری از طلبه‌های سنی مذهب اهل بیت را مطالعه و بررسی قرار می‌دهند و آن را می‌پذیرند و بدان می‌گروند زیرا مذهب اهل بیت پایه و اساس و مذهب حقیقی اسلام است و هر آنچه جز این مذهب باشد، انباشته و پیرایه‌ای از سخن است که سیاست وارد آن شده و سیاست همچنانکه می‌دانید همه چیز را فاسد می‌کند. یکی از پیشینیان گفت خداوند سیاست و سیاستمداران را لعنت کند زیرا سیاست در هر چیز وارد شود آن را فاسد می‌کند.

فارس: یعنی شما به جدایی دین از سیاست معتقدید؟
منظور من انحراف سیاسی است، سیاست اموی -عباسی که اعتقادات دینی را از بین می‌برد و آن را به امور صرفا سیاسی تبدیل می‌کند. برای مثال همین مذهب شیعه که اهل سنت می‌خواهند آن را تنها گریش سیاسی معرفی کنند و می‌گویند تشیع تنها پس از شهادت امام حسین (ع) به وجود آمده است در حالی که شیعیان از زمان پیامبر (ص) معروف بوده‌‌اند زیرا خود پیامبر به حضرت علی (ع) اشاره کرد و گفت تو و شیعه‌ات و این در زبان عربی یعنی دوستداران و یاری کنندگان تو. این در قرآن هم آمده است.

اهل سنت می‌خواهند شیعه را گریشی صرفا سیاسی معرفی کنند به همین خاطر می‌گویند زمانی که یزید با امام حسین (ع) جنگید طایفه‌ای برخاستند تا انتقام بگیرند به همین خاطر شیعه مساله‌ای کاملا سیاسی است و به دین و اعتقاد ربطی ندارد در حالی که ما می‌گوییم نه شیعه مساله‌ای اعتقادی و از اصول اسلامی است پیش از آنکه سیاسی باشد.

فارس: هدف نهایی اینها چیست؟
آنان می‌خواهند چهره اعتقادات دینی ما را خدشه‌دار کنند و آن را با امور سیاسی مرتبط بدانند زیرا امور سیاسی ثابت نیست و دائما در حال تغییر است و سیاست غالبا نیرنگ، نفاق و امور بیهوده است اما امور دینی بر پایه متون الهی، قرآنی و نبوی استوار است و کسی نمی‌تواند آن را تغییر دهد، یا چیزی دیگری را جایگزین آن کند.

فارس: نظر شماره درباره شیعیان ایران در مقایسه با شیعیان عرب و دیگر کشورها چیست؟
قطعا میان آنها تفاوت‌هایی وجود دارد. البته میان اصول و فروعی که بدان معتقدند تفاوتی وجود ندارد اما ناگزیر آنچه شیعه فارسی از آن پیروی می‌کند با آنچه شیعه عرب تبعیت می‌کند و نیز اعتقادات این دو تا حدی با هم تفاوت دارند که این خود برخاسته از درک متون عربی توسط شیعیان ایرانی است. زیرا از آنجا که زبان شیعیان ایران فارسی است آنان نمی‌توانند آن را تمام و کمال درک کنند و به عبارت دقیق‌تر شیعیان ایران آن قدر که به خاطر بسیاری از امور روایی تعصب به خرج می‌دهند برای اموری که بر متون و برای مثال متن قرآن استناد دارد، متعصب نیستند.

فارس: ممکن است سخن خود را با مثال روشن کنید؟
مثلا در ایران برخی به خاطر ابولؤلؤ جشن می‌گیرند زیرا او کسی است که عمر بن الخطاب را کشت، این امر فارسی است و عرب به آن اهمیتی نمی‌دهد. من از شیعه با ویژگی عربی آن دفاع می‌کنم.

فارس:چرا از جنبه عربی آن دفاع می‌کنید؟
زیرا همه مردم تلاش می‌کنند شیعه را مذهبی فارسی معرفی و آن را با ایرانی‌ها جا بیاندازند مثلا وزیر امور دینی تونس در کتابی آورده که اصل تشیع فارسی است زیرا فارس‌ها به پادشاهان خود جنبه الوهیت می‌بخشیدند. و اینک آنان با امامان خویش چنین می‌کنند و بدین ترتیب شیعه از طریق فارس‌ها وارد اسلام شده و فارسی است و نیز همسر امام حسین (ع) فارس بوده است.

فارس: یعنی قصد دارید جلوی این انحراف و شبهه دشمنان را بگیرید؟
بله ! من می‌خواهم بگویم شیعه فارسی نیست بلکه حرکت و آغازی عربی داشته است و حتی فارس‌ها و ایرانی‌هایی مانند امام خمینی و آیت‌الله خامنه‌ای سید و از سلاله پیامبرند. من می‌خواهیم بگویم اصل تشیع، تشیع عربی است و شیعیان عرب اصل شیعه‌اند و در صدر اسلام، عمار بن یاسر، مقداد و ابوذر غفاری بودند و در میان آنان سلمان فارسی هم بود.

آری شیعه چه بسا از همین‌ها و از اولین صحابه پیامبر آغاز شده اما ایرانی‌ها به آن ویژگی‌های خاصی دادند در حالی که ما می‌خواهیم به مردم بفهمانیم شیعه و تشیع در اصل عربی است و حتی بسیاری از عالمان فارسی و ایرانی اصلشان عربی و از سلاله پیامبر اکرم (ص) بوده است و همین امام خمینی سید و اصلش عربی از سلاله پیامبر بوده اما شرایط اجتماعی و سیاسی آنان را واداشته به ایران سفر کنند و پدر و مادرش او را در ایران به دنیا آوردند و می‌گویند او ایرانی است.

مثلا همین حکیم در عراق یا امام‌موسی صدر و دیگران را نمی‌توان به خاطر شیعه بودنشان ایرانی دانست زیرا آنان به داشتن عمامه سیاه سید و از نسل پیامبرند. مردم باید این را بدانند باید بدانند که اصل شیعه عربی و از پیامبر (ص) است و از طریق اصحاب ایشان جریان یافته است. من در کتابی که اخیرا نوشته‌‌ام آورده‌ام که چه اشکالی دارد پیشوایان عرب‌های سنی فارس باشند در حالی که برعکس ایرانیان فارسی زبان امامانشان همه عربی است و آنها علی بن‌ ابی‌طالب (ع) و نوادگان وی هستند این قضیه دقیقا برعکس است و شیعیان همگی کسانی را امام قرار می‌دهند که اصلشان عربی است و اهل سنت فارس‌ها را امام خود قرار می‌دهند.

فارس: یعنی علمای زبده اهل تسنن ایرانی هستند؟
بله! «ابوحنیفه» فارسی است. «ترمذی» فارس است و «ابن ماجه»،« بخاری»، «مسلم»، «غزالی» و «ابن سینا» جزء فارسیان هستند. بسیاری از علما و امامانی که اهل سنت به آنها وفا دارند فارس هستند اما با وجود این تلاش می‌کنند شیعه را به فارس بچسبانند.

فارس: به نظر می‌رسد پس از انقلاب اسلامی، تشیع در جهان منتشر شد؟ نظر شما چیست؟
باید بگویم آری چنین است. برای مثال من و همین شاگردم (اشاره به مرد میانسالی که فارسی هم بلد است) و بسیاری از شیعیان در تونس، تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در انزوا بودیم اما پس از پیروزی انقلاب به رهبری امام خمینی که بسیاری عاشق او بودند، مردم به سؤال درباره شیعه و تشیع پرداختند و بر شکوه و عظمت آنان در تونس افزوده شد.

مردم پیش‌ ما می‌آمدند و می‌گفتند امام خمینی شیعه بود و ما می‌خواهیم درباره شیعیان بدانیم. خداوند شیعیان را در مبارزه با شاه یاری کرد و آنان انقلاب اسلامی را برپا داشتند و پس از اینکه مصر از امت عرب خارج شد خداوند فارس‌ها و ایرانی‌ها وارد خط و مدار کرد و این حقیقت است و ریشه‌های تاریخی دارد. وقتی این آیه نازل شد که خداوند قومی دیگر جایگزین شما می کند صحابه از پیامبر و نظر او پرسیدند و پیامبر بر کتف سلمان زد و گفت‌ آنها از قوم این مرد برخواهند خاست.

خداوند آنان را در قرآن ستوده و درباره آنان گفته «اعزاء علی الکافرین أذله علی المومنین یجاهدون فی سبیل‌الله حق جهاد» حتی جنبش اسلامی در تونس در صفحه اول خود مجله خود نوشت: پیامبر ایران را برای رهبری جهان اسلام برگزید.

فارس: انقلاب اسلامی پس از 27 سال امروز چگونه است؟
امروز هم می‌بینیم پیروزی انقلاب اسلامی نقطه عطفی در تاریخ اسلام بوده و شیعیان را در نقاط مختلف جهان یاری کرده است. من هر جا می‌روم شماری از طرفداران، یاران و عاشقان امام خمینی را می‌یابم و وقتی با آنان صحبت می‌کنم به سخنانم گوش فرا می‌دهند، آن را می‌پذیرند و به آسانی به تشیع می‌گروند.

این امر پس از جنگ لبنان و مقاومت حزب‌الله به رهبری سیدحسن نصرالله تحقق یافت اینک مردم به سید حسن نصرالله احترام می‌گذارند و این به قول خودش از حسنات امام خمینی است و هم اینک در همه جای جهان اسلام از جاکارتا تا مراکش و غربی‌ترین نقطه مغرب تصاویر او را با خود دارند و به وی اعتقاد دارند و به او به عنوان رهبر، امام و رئیس خود ایمان دارند و بی هیچ ترس و طمعی این را می‌گویند. حتی یک زن مصری در یکی از برنامه‌های تلویزیونی در پاسخ به من گفت خدا را شکر امت عرب مردی را به وجود آورد و معرفی کرد.

فارس: نظرتان راجع به پیروزی حزب‌الله لبنان به رهبری سیدحسن نصرالله چیست؟
این پیروزی بزرگ که حزب الله به رهبری سیدحسن نصرالله به دست آورد باعث شد تشیع دربسیاری از محافل و مراکز اسلامی و حتی محافل متعصب انتشار گسترده‌ای یا بدو آنها با آغوش باز از این مذهب استقلال کنند و اینک به شکر خدا موج هایی عظیم از تشیع ایجاد شده و این به یاری خدا خیر است زیرا خداوند وعده کرده که بر خلاف تلاش کافران، مشرکان و منافقان برای خاموشی نور او، خواسته اش را محقق خواهد کرد و نورش را منتشر خواهد نمود و آنان هر قدر هم که بگویند شیعیان کافر و مشرک و فلان و فلان هستند خداوند به وعده خود که همان انتشار نور خویش و کامل کردن آن است عمل خواهد کرد حتی اگر کافران نپسندند.

همچنان که از اول دنیا و آفرینش بر رباط علت و معلول عادت داریم و هر چیزی دلیل و علتی دارد اینک زمان به نفع تشیع است و نور خداوند آمده تا کامل گردد تا همه گیتی و جهان را در برگیرد و امام زمان (عج) که این روزها ولادتش را جشن می‌گیریم و این کنفرانس بزرگ (همایش بین‌المللی دکترین مهدویت) را به یادش برپا داریم ظهور کند.

فارس: نقش و جایگاه ایران را در جهان چگونه ازیابی می‌کنید؟
نقش ایران در جهان بسیار بزرگ و مهم است. من وقتی دیدم محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران و نیز آقای محمد خاتمی به نقاط مختلف جهان می‌روند و با استقبال رو به رو می‌شوند بسیار خوشحال شدم. من از دیدن آنها و مسئولان ایرانی درکویت، مغرب، مصر و عربستان خوشحال شدم و امیدواریم به تونس نیز سفر کنند. این دیدارها و معرفی ایران در هر سطحی چه در سطح اقتصادی و چه در سطح فرهنگی و یا سیاسی و چه در سطح هسته‌ای که با وجود ترس برخی از این کشورها ایران اعلام کرده به آنها به طور رایگان توان هسته‌ای صلح آمیز خواهد داد همه اینها نشان دهنده نقش و جایگاه ایران است و امیدواریم ایران در این سطح و حتی بالاتر از آن قرار گیرد و مسئولان ایرانی از همه کشورها و از همه نقاط جهان عرب دیدار کنند تا به مردم کشورهای عربی و اسلامی اطمینان‌های لازم را بدهند البته آنها به ایران اطمینان دارند.

من با بسیاری از آنان دیدار کرده و دیده‌ام که بسیار به آقای احمدی نژاد و سیدحسن نصرالله اشتیاق دارند. زیرا احمدی نژاد بدون ترس از جهانیان اعلام کرد اسراییل باید محو شود زیرا سرزمین‌های عربی و اسلامی را اشغال کرده است و سخنان وی هنوز هم درگوش مردم کشورهای عربی طنین انداز است که به غربی‌ها گفت شما به یهودیان ظلم کرده و به پاکسازی نژاد آنها پرداختید پس ما مسئول این کار نیستیم و ما را مقصر ندانید. این نقش ایران است که در زمینه انتشار تشیع از طریق امام خمینی نیز ایفای نقش کرده است که در این وصیت نامه ایشان نمود یافته است.

فارس: وصیت نامه امام را خوانده‌اید؟
بله: متأسفانه وصیت نامه امام پس از درگذشت ایشان نادیده گرفته شد در حالی که باید با طلا نوشته و در همه نقاط جهان توزیع می‌گردید تا همه مردم بدانند ایشان در این وصیتنامه چه می‌خواهند و به چه چیزی فرا می‌خوانند. من به یاد دارم که دعوت ایشان به جمع شدن مسلمانان زیر چتری بود که پیامبر اکرم (ص) برای آنان گشوده بود و گفته بود من برای شما ثقلین را می‌گذارم: کتاب خدا و عترم اهل بیت را. این حدیث پی درپی از علمای اهل سنت روایت شده و در صحاح هم آمده است باید بر این نکته هم تأکید کرد.

ایران در امور سیاسی هم موفق بوده زیرا توانست آمریکا و همه کشورها را شکست دهد و بر آنها غلبه کند و اینک کشورها خواستار مذاکره با ایران و بازگشت به میزمذاکرات هستند و ایران بی هیچ بازگشتی به غنی سازی اورانیوم می‌پردازد و این را اعلام کرده است. اگر هر کشور عربی بود از تهدیدات می‌ترسید اما ایران اعلام کرد که از هیچ تهدیدی بیم ندارد و به کار خود ادامه می‌دهد و این همه مسلمانان جهان را خوشحال می‌کندو آنان در حال حاضر به ایران افتخار می‌کنند به ویژه وقتی که رزمایش‌های نظامی این کشور و سلاح‌های ساخت آن را می‌بینند و نیز این احساس افتخار به ایران با مشاهده مقاومت حزب الله دربرابر اسراییل بیشتر شد.

این شاگرد ایران درس بزرگی به جهان داد زیرا جنگ اخیر لبنان و مقاومت این کشور و حزب الله تنها در برابر اسراییل نبود بلکه در برابر همه جهان و در واقع جنگ جهانی بود چون آمریکا، آلمان، فرانسه و انگلیس و هه کشورهای عربی در آن شرکت کردند و در پنهان و آشکارا علیه حزب الله و لبنان اقدام کردند اما در نهایت حزب الله پیروز شد و با یاری خدا «کم من فئه قلیله غلبت فئة کثیره» تحقق یافت و خداوند همواره با صابران است.

فارس: درحال حاضر بحث دین و مدرنیته مطرح است و برخی معتقدند دین به ویژه دین اسلام نمی تواند با مدرنیته آنچنان همسویی داشته باشد. نظر شما با توجه به اینکه در زمینه دین و فلسفه مطالعه و تخصص داشته اید در این باره چیست؟
دین اسلام جامد نیست بلکه دین متحول و دارای قابلیت تحول و پیشرفت است. خداوند سبحان می‌فرماید کل یوم هو فی شأن این نشان دهنده آن است که این دین همواره در حال تجدید و تحول است و حضرت علی فرمود:«فرزندان خود را به شیوه‌ای متفاوت از آنچه خود تربیت یافتید تربیت کنید زیرا آن در دوره‌ای متفاوت از دوره شما زندگی می‌کنند.»

این سخن نشان از تجدید و تحول دارد اما اصول ثابت حکم دیگری دارد و در مذهب اهل بیت نمی‌توان در اصول ثابت و در آنچه درباره آن متن روشن آمده اجتهاد جایز نیست بلکه اجتهاد در اموری است که نص صریح درباره آنها وجود ندارد. پیامبر اکرم (ص) فرمود «خداوند درباره برخی امور و مسائل سکوت اختیار کرد و این به خاطر جهل یا فراموشکاری او نبود بلکه از سر رحمت به شما چنین کرد و بر دوش شما مسئولیت این امور و مسائل را قرار نداد تا وقتش برسد و آنگاه که زمانش بسد مجتهدان و عالمان باتقوا که دین را به خوبی درمی‌یابند اجتهاد کرده حکم آنها را خارج خواهند کرد».

مثلا پیشرفت علم ثابت کرده که منظور از اینکه در عصر پیامبر گفته می شد انسان خونش را می دهد تا نفسی را زنده کند چیست. در عصر کونی هه فقهای شیعه می‌گویند دادن خون برای نجات جان انسانها و حتی دادن عضو برای نجات جان دیگران جایز است. این تحول مستمر به اسلام نیروی حرکت و پویایی می‌دهد و آن را از حالت دینی جامد خارج می‌سازد. در حالی که برخی از مسیحیان دادن حتی یک قطره خون برای نجات دیگران را تحریم می‌کنند. اسلام دین تحول و پویایی است و فقهای مسلمان به ویژه شیعه مسائلی دارند با نام «مسائل مستحدثه»؛ مسائل مستحدثه یعنی امور جدیدی که آنان باید درباره آنها فتوا دهند تا مسلمانان با استفاده از آن همسو با عصر و دوره خویش حرکت کنند و همگام با دیگران باشند پس می‌توان نتیجه گرفت که اسلام دارای حرکت و پویایی است و هیچ جمودی ندارد و برعکس از زمان خود پیش است.

من در آمریکا در یک سخنرانی، گفتم دین اسلام از زمان پیش است و برای اثبات آن این آیه را آوردم که «یا معشر الجن و الانس ان استطعتم ان تنفذوا من اقطار السماوات و الارض فانفذوا» این اقطار سماوات (نقاط مختلف و گوشه و کنار آسمان) برای ما مجهول و ناشناخته است اما خداوند می‌خواهد بگوید در آنها نیز ساکنانی هستند و ممکن است با شما در تماس باشند. می‌فرماید از گوشه و کنار آسمانها و زمین نفوذ کنید اما جز با نیرویی عظیم نتوانید به درون راه برید. این بر همه علوم جدید برتری دارد و از آنها پیش است.

مثال دوم اینکه علوم جدید به این نتیجه رسیده که اندیشه همه در مغز است اما قرآن می‌گوید نه چنین نیست، قران می فرماید «فأنها لاتعمی الابصار ولکن تعمی القلوب التی فی الصدور» و نیز می‌فرماید «افلا یتدبرون القرآن ام علی قلوب اقفالها» این تحول و پیشرفتی عظیم است و روزی خواهد آمد که علم ثابت کند قلب مدار و مرکز همه چیز است و قلب، مغز را تغذیه می‌کند و به آن پیام‌های واقعی می‌دهد زیرا قرآن بر این قلب تمرکز و تأکید دارد. حتی برخی مفسران می‌گویند منظور از قلب همان سر و مغز است اما نه خداوند فرموده قلب یا قلب‌هایی که در سینه‌ها است و در سوره ناس آورده «الذی یوسوس فی صدور الناس» و گفته در سینه‌های مرم نه در عقل‌های مردم و من می‌خواهم بگویم قرآن و سخنان خداوند بر علم بشری پیشی دارد و علم روزی به آنها اعتراف کرده و در برابرشان تسلیم خواهد شد .

فارس:آیا با علمای قم دیدار داشته‌اید؟
بله با همه علمای قم دیدار داشته‌ام و همه آنها مرا دوست دارند و به ما احترام می‌گذارند و همگی دوست دارند با من دیدار کنند و استثنایی ندارد. برای شما درباره صحبت علمای ایران به من مثالی می‌زنم. بسیاری از علما به شکر خدا حتی سفیر جمهوری اسلامی ایران در تونس از دیدار با من خوشحال می‌شوند و همسر ایشان می‌گوید وقتی شنیدم قرار است به تونس برویم از اینکه می‌توانم با آراء و نظرات دکتر تیجانی آشنا شوم خوشحال شدم.

خود سفیر می‌گوید تو می‌توانی بدون روادید به ایران سفر کنی زیرا در ایران از من معروف‌تری و من باید با تو بیایم تا مرا به دیگران معرفی کنی. این بخشش و رحمت خداوند است که به من داشته و این تنها به خاطر عشق و محبت اهل بیت است که به من ارزانی داشته است و این عشق و محبت در قلب مؤمنان است. من دیروز صبح زود در دمشق بودم برای زیارت حضرت زینب (س) رفتم. من در آنجا به علامه تونسی معروفم. وقتی مردم مرا شناختند پس از سه ساعت تکبیر آنها خارج شدم. این فضل خداوند است.

فارس:در پایان اگر سخن دیگری دارید؟
سخن پایانی اینکه از خداوند می‌خواهم مسلمانان را موفق بدارد و قلب‌های آنان را با این حقیقت که حقیقت اهل بیت (ع) است آشنا گرداند و آنان نیز به سخن پیامبر که امام خمینی نیز بدان توصیه کرده یعنی کتاب خداوند و عترت پاک وی اهل بیت (ع) پایبند باشند و به آن تمسک جویند زیرا اگر به این دو منبع تمسک جویند امتی به واقع اسلامی خواهند بود و شاهد یاری خداوند خواهند شد که به صراحت فرمود ان‌الله لایتغیر ما بقوم حتی یغیر و ما بأنفسهم»

و من چیزی تفسیر می‌کنم که این تغییر همان تغییر ذهنی و عقلی است زیرا اگر ما اندیشه و خرد خود را تغییر دهیم و اعتقادات شکست خورده و فاسد خود را کنار بگذاریم و عقاید درست را برگزینیم در آن صورت خداوند ما را از ذلت به عزت و از فقر به ثروت و از شکست به پیروزی می‌رساند. الحمدالله رب العالمین و انشاءالله به زودی و در آینده با شما دوباره دیدار خواهم داشت.