- مشرق
گروه تکفیری داعش که هنوز در شهر موصل واقع در استان نینوا در حال جولان است و مناطقی از این شهر را در تصرف خود دارد، هر روز جنایت جدیدی را در این شهر رقم میزند تا بیش از پیش رعب و وحشت را میان مردم عراق ایجاد کند و انتقام پیشرویهای ارتش و نیروهای داوطلب مردمی را بگیرد. بریدن دست کودکان، تجاوز به زنان شوهردار و دختران، به صلیب کشیدن مخالفان، گرفتن بیعت اجباری برای «ابوبکرالبغدادی»، تعیین مجازات شلاق برای عدم رعایت بدعتهای ایجاد شده در دین مبین اسلام و ....تنها گوشهای از این جنایات است.
این گروه تکفیری اخیرا تصاویری از عملیات تخریب قبور و حسینههای در شهر موصل را از طریق اینترنت منتشر کرده است که در ذیل می آید:
در این عکس یک شبه نظامی تکفیری داعش در حال سخن گفتن درباره وجوب تخریب قبور و حسینهها در استان نینوا است.
تخریب مزار «شیخ فتحی» در شهر موصل
تخریب «قبر البنت» در موصل
تخریب مزار «شیخ ابراهیم» در ناحیه «المحلییة» در استان نینوا
تخریب مزار «احمد الرفاعی» در ناحیه «المحلییة» در استان نینوا
بمبگذاری و انفجار مزار «ارناؤوط» در شهر «تلعفر»
بمبگذاری و انفجار حسینیه «القبة» در موصل
بمبگذاری و انفجار در حسینیه جواد در «تلعفر»
بمبگذاری و انفجار حسینیه «قدو» در تلعفر
بمبگذاری و انفجار حسینیه «سعد بن عقیل» در تلعفر
بمبگذاری و انفجار حسینیه «عسکر ملا» در تلعفر
همزمان با جولان عناصر گروه تکفیری – بعثی دولت اسلامی عراق و شام موسوم به داعش در عراق و حمایت لجستیکی و دیپلماتیک برخی کشورهای مرتجع منطقه ای و فرامنطقه ای، تلاش هماهنگ و منسجم رسانه ای جهت روایت ساختگی از این بحران امنیتی در رسانه های خارجی هویداست. این روایت ساختگی که به گفته مقام معظم رهبری، آرزویی بیش نیست، از زمان شروع بحران تاکنون به شکل منسجمی دوام داشته است و چند خط ثابت را دنبال نموده است:
1- تقابل قومی و مذهبی: نخستین و مهم ترین خط خبری که عمدتا از سوی شبکه های العربیه و بی بی سی دنبال می شود القای تقابل مذهبی و جنگ شیعه و سنی و یا عرب و عجم می باشد. این حربه استعماری که در بسیاری از مقاطع تاریخی کارگر می افتد این بار زمانی مورد استفاده قرار گرفت که گروهک های تکفیری – بعثی عراق، به دلیل فقدان مشروعیت و مقبولیت ، به دنبال تقابل سازی و کسب پشتیبانی مردمی در بین اهل تسنن می باشند به همین خاطر آنها با تبلیغ " انقلاب اهل تسنن " این نیت سوء را دنبال می نمایند، در صورتی که همین تکفیری ها 21 نفر از علما و کدخدایان اهل سنت را در دو شهر راوه و عنهف استان انبار عراق کشتند. این اقدام تکفیری ها درپی بیعت نکردن این افراد با سران تروریست ها صورت گرفته است .
در این راستا روزنامه الشرق الاوسط وابسته به خاندان سعودی که در لندن منتشر میشود، با انتشار مقالهای در مورد فتوای آیتالله سیستانی ، اعتراض نموده و خواستار توضیح این مرجع عالیقدر شده است. این روزنامه نگرانی ساختگی را پیش میکشد مبنی بر اینکه فتوای آیتالله سیستانی منجر به جنگ شیعه و سنی خواهد شد در حالی که آیت الله سیستانی خواستار دفاع مردم از کشور عراق شده است و این مسئله کاملا روشن است و بیشتر مناطق درگیری در استان های سنی نشین واقع شده و بسیاری از داوطلبان مردمی برای جنگ با تروریستها نیز از اهل سنت هستند و یا روزنامه "المساء " الجزایر با انتخاب تیتر تحریک آمیز "شیعه و سنی رو در روی هم در عراق" همین رویکرد را دنبال کرد.
در این میان رسانه های سعودی عملا جنگ تمام عیاری را علیه دولت و ملت عراق با ترویج ادعای واهی انزوای اهل سنت و یا جنگ علیه اهل سنت و طایفه ای عمل کردن دولت مالکی و تکیه بر شخص مالکی به راه انداخته اند، و برخی روزنامه های عرب زبان، با الگوگیری از آن ها عمل می کنند. روزنامه الفجر در نحوه انعکاس تحولات عراق، جنگ ارتش و نیروهای مردمی با تروریست ها را "نبردهای طایفه ای" توصیف می کند و می نویسد: « اوضاع در عراق همچنان بحرانی است و تحول جدیدی رخ نداده است و "نبردهای طایفه ای" همچنان قربانیان بیشتری می گیرد.»
اشاره به این مهم در سخنان اخیر رهبری نیز آشکار بود که فرمودند: آنها به دروغ حوادث عراق را جنگ شیعه و سنی مینامند، اما این جنگ، جنگ تروریسم با مخالفان تروریسم، جنگ دلبستگان به اهداف آمریکا و غرب با طرفداران استقلال ملتها و جنگ انسانیت با بربریت و وحشیگری است.
2- ترویج خط تجزیه در عراق: از دیگر مواردی که امپراتوری رسانه ای غرب و تفاله های منطقه ای آن پیگیری می کنند، ترویج خط تجزیه عراق است. طرح آمریکایی – صهیونیستی تجزیه عراق که سال های قبل در قالب طرح خاورمیانه بزرگ مطرح بود، پس از ناکامی در سالهای ابتدایی قرن، اکنون بلافاصله پس از شروع بحران در عراق به صورت پررنگ در این رسانه ها مورد اشاره قرار می گیرد و از طرف برخی کشورهای غربی و عربی مورد حمایت قرار می گیرد. تبلیغ مدام بر طائفی گری دولت قانونی نوری مالکی و معرفی وی به عنوان ظالم که در حق بقیه اقوام و مذاهب ستم روا داشته و اینکه داروی زخم عراق امروز تقسیم این کشور به سه منطقه شیعی، اهل سنت و کردستان است، این روزها پررنگ تر از همیشه در رسانه های غربی و مرتجع عربی هویداست.
آنها کف خواسته های خود را تغییر ساختار قدرت می دانند که این مهم چند روز پیش در تحلیل و راهبرد مقامات آمریکایی نیز مشهود بود؛ آنجا که جان کری از مالکی خواست دولت جدیدی تشکیل دهد که همه طوایف و قومیت ها در آن سهم بیشتری داشته باشند .این در حالی است که آنچه در انتخابات عراق گذشت، نتیجه طبیعی انتخاب مردم است و دولت مالکی نیز طی این سال ها تلاش کرده حقوق تمامی اقلیت های عراقی را تأمین کند، حال حکومت های مرتجع عربی منطقه از عدم رعایت حقوق اقلیت ها در عراق سخن می گویند در حالی که خود حقوق اولیه اقلیت ها در کشور خود را رعایت نمی کنند.
3-اغراق در قدرت داعش: این خط خبری که خواسته و ناخواسته توسط برخی رسانه های منطقه در ابتدای این بحران به کار گرفته شد، به منظور ایجاد رعب و وحشت در منطقه می باشد. در این جهت رسانههای الجزیره ، العربیه، بی بی سی و اسکاینیوز عربی با انعکاس نخستین تصاویر قتل عام فجیع داعش در شهرهای شمالی عراق به دنبال ایجاد ترس و هراس در عراقی ها و همچنین مردم ایران هستند به گونه ای که نخستین خبری که در سر خط رسانه های جهان قرار گرفت این بود که "داعش در حال به تصرف در آوردن عراق است!"
در روزهای گذشته این رسانهها بارها اشغال پالایشگاه «بیجی» در شمال عراق به دست تروریستهای داعش را مخابره کردهاند در حالیکه این پالایشگاه صرفا از کارکنان خود تخلیه شده است تا جان آنها در امان باشد و کنترل آن کماکان در دست نیروهای ارتش عراق است.
همچنین با نگاهی به تیترهای صفحه نخست سایت الجزیره، صرفا اخبار پیشرویهای گروهک تروریستی داعش را مشاهده خواهید کرد. و یا پایگاه اینترنتی گلوبال ریسرچ برای برجسته سازی توان داعش نوشت: "تروریست های گروه دولت اسلامی عراق و شام موسوم به داعش که کاملا مسلح هستند، تامین مالی شده و به خوبی آموزش دیده اند و از ترکیه و شمال شرقی سوریه به جنوب عراق هجوم آورده، شهرهای موصل و تکریت را گرفته اند و اکنون تهدید میکنند که بغداد پایتخت این کشور را تصرف خواهند کرد.
در این چارچوب و جهت متزلزل نشان دادن ارتش عراق، پایگاه خبری عراقی "المدی پرس" به نقل از گروه تروریستی داعش اعلام کرد که این گروه تروریستی 1700 دانشجوی دانشکده نیروی هوایی عراق را در پایگاه سباکیر در شمال تکریت اعدام کرده است. شبکه عربستانی العربیه و سایر شبکه های عربی و غربی نیز در ادامه این جوسازی و ایجاد فضای رعب و وحشت هر روزه با انعکاس اخبار غیر مستند در جهت تشویش اذهان عمومی قدم برمی دارند. به طور مثال العربیه تاکنون چندین بار از تسلط داعش بر فرودگاه بغداد خبر داده و یا بی بی سی در خبری دیگر مدعی شد داعش به 120 کیلومتری بغداد رسیده است و در حال پیشروی است. این اخبار که بدون حضور خبرنگاران این رسانه ها تبلیغ می شود، از واقعیت به دور است و عناصرتکفیری به عنوان نیروهای نامنظم و پراکنده ممکن است چند نفر از آن ها در مناطقی مشاهده شوند، اما این موضوع به معنای تسخیر سرزمینی نیست. اکنون 70 درصد شهر تکریت در اختیار ارتش عراق است،مناطق مختلفی همچون "الدوالیب"، "شروین"، و "الشوهالی" در استان دیالی و نیز مناطق مختلف در استان صلاح الدین آزاد شده است.
پیش روی ارتش عراق و فرار تروریست ها از مناطق مختلف در حالی است که با خلیفه نامیده شدن البغدادی و درخواست از دیگر گروه های تکفیری برای بیعت با وی، پیش بینی می شود که اختلافات بین تکفیری ها روز به روز افزایش یافته و جنگ فرسایشی آن ها علیه یکدیگر به زودی آغاز خواهد شد.
4- تمرکز بر ایران و وابسته نشان دادن دولت قانونی نوری مالکی: یکی دیگر از خطوط تبلیغات رسانه های مورد اشاره، وابسته نشان دادن دولت نوری مالکی به ایران و ادعای دخالت ایران در بحران عراق است؛ مساله ای که در تحولات سوریه، لبنان و حتی تحولات قبل از بحران کنونی عراق نیز مشهود بود اکنون پررنگ تر جلوه می نماید. در واقع این خط خبری پس از سقوط دیکتاتور سابق عراق «صدام» با شانتاژ و بزرگنمایی حضور ایران در عراق شروع شد و اکنون همراه با لشگرکشی گروهک تروریستی داعش به عراق شدت یافته است.رسانههای وهابی با توصیف نیروهای ارتش عراق به ارتش وابسته به ایران، سعی دارند این موضوع را به مخاطبان خود القاء کنند که نوری مالکی بازیگر ایران در عراق بوده و باید نفوذ ایران را از کشور از بین برد.
شبکه الجزیره نیز در گزارشی چنین مینویسد: «آیا ایران با شیطان بزرگ همراه میشود؟» شبکه العربیه مینویسد: «پهبادهای آمریکایی در کنار نیروهای قدس ایران...» و از این طریق درصدد القاء دخالت ایران در عراق و وابسته نشان دادن دولت نوری مالکی است.آن ها در رسانه های خود مدعی شدند ایران در کنار شیطان بزرگ یعنی آمریکا در حال جنگ با به اصطلاح انقلابیون ! عراقی است. موضوع همکاری جمهوری اسلامی ایران و آمریکا و حتی رژیم صهیونیستی در عراق، خط شانتاژی است که پیش از اینها از سوی رسانههای غیر رسمی و شدیدا تندروی وهابی تبلیغ میشد، ولی هم اکنون رسانههای رسمی چون الجزیره و العربیة سعی میکنند این موضوع را القاء کنند که ایران به عنوان دشمن اهل سنت و آمریکا به عنوان دشمن اسلام، دست در دست هم داده و برای مبارزه با اهل سنت عراق همکاری میکنند. این در حالی است که اساسا طبق اعلام خود آمریکائی ها، حتی هواپیماهای بدون سرنشین آن ها از حمله به داعش خودداری خواهند کرد و صرفا برای تأمین امنیت سفارت آمریکا در عراق به پرواز در خواهند آمد. در این میان حمایت جمهوری اسلامی ایران از دولت مالکی در ایجاد امنیت در عراق موضوعی انسانی و در جهت حفظ تمامیت ارضی عراق و تأمین امنیت تمامی عراقی هاست و اساسا ایران موضوع شیعی- سنی کردن تحولات عراق را مسأله ای خطرناک و از جانب بیگانگان برای ایجاد جنگ طائفه ای در عراق می داند که باید با آن مقابله کرد.
5- ارائه چهره ای خشن از اسلام: از دیگر تبلیغاتی که عمدتا توسط رسانه های غربی دنبال می شود این است که با نشان دادن عناصر داعش به عنوان نماد اسلام، چهره ای خشن از اسلام را در منظر افکار عمومی غرب می سازد؛ افکار عمومی که فارغ از شیعه و سنی، همه رفتارهای مسلمانان منطقه غرب آسیا را در چهره اسلام می بینند، به خصوص اینکه البغدادی، در اقدامی تمسخرآمیز خود را خلیفه مسلمین نامیده است. در واقع داعش با اقدامات خود کمک شایانی به پروژه اسلام هراسی می نماید که توسط رسانه های غربی نیز به جهان مخابره می شود. انعکاس گسترده تصاویر قتل عام داعش توسط بی بی سی ، گاردین و دیگر رسانه های غربی گواه این مدعاست.
نتیجه:
رسانه های آمریکایی، صهیونیستی و وابسته به ارتجاع عربی، پس از ناکامی در بحران آفرینی و تضعیف خط مقاومت، اکنون که دوستان و سرسپردگان خود را در عراق و سوریه شکست خورده می بینند با برجسته سازی نقش آمریکا در عراق در صدد این هستند که آمریکا را منجی بحران عراق نشان دهند و هر روز با علم کردن این موضوع درصدد تضعیف قدرت بسیج مردمی عراق با حمایت مرجعیت می باشند. آنان با زیر سوال بردن نقش سازنده مرجعیت عراق، پیروزی های ارتش عراق و نیروهای مردمی را با کمک آمریکا میسر می دانند. این در حالی است که خود آمریکا اعلام کرد ما با پهپادهای خود درصدد حمله به داعش نیستیم.
این رسانه ها با فرافکنی و چشم پوشی از بحران آفرینان اصلی عراق، یعنی آمریکا، رژیم صهیونیستی، عربستان ، قطر، ترکیه، اردن و امارات، سعی در متهم نمودن نوری مالکی دارند و از خون های ریخته در عراق توسط تروریست های تکفیری، به سود انتقام گیری از دولت قانونی مالکی می گذرند. اما واقعیت های منطقه سر شوخی با کسی ندارند و گروهای تکفیری و جاهل که هیچ منطقی را نمی پذیرند، به زودی حامیان منطقه ای خود را مورد تهاجم قرار خواهند داد. نمی توان افزایش حجم اخباری که از تهدیدات داعش به سوی اردن و عربستان حکایت دارد را، نادیده گرفت.
حسن احمدی
منبع: بصیرت
اگرچه این قانون هرگز به تصویب نرسیده اما کودکان و نوجوانان امریکایی همچنان قربانی تبعات بی بند و باری جنسی هستند. آمار بالای دختران نوجوان امریکایی که خارج از چارچوب ازدواج رسمی باردار شده اند تنها یکی از نشانه ها و نتایج فروپاشی نظام خانواده در کشوری نظیر امریکا است. امروزه نیز اگر چه از تنزل 40 درصدی بارداری نوجوانان امریکایی سخن به میان می آید اما خود اقرار می کنند این کاهش نه نشانه ی سلامت اخلاقی جامعه، که مرهون آموزش های رایگان یا کم هزینه ی پیشگیری از بارداری است! منبع
اما جای این سوال باقی است که آیا اتاق فکرهای کشورهایی مانند امریکا که به نام آزادی و حقوق فردی به رواج بی حیایی و بی اخلاقی مبادرت می ورزند هیچگاه خطر تبعات سقوط اخلاقی جامعه را درک نکرده اند؟ و اینکه سیاست های کاخ سفید برای تحکیم بنیان خانواده –که در اثر بی بند و باری ها قوام خود را از دست داده- چه بوده است؟
در ابتدا باید به
این نکته اشاره کرد که سبک زندگی انسان غربی [یعنی انسانی که با تفکر غربی زندگی
می کند] ناشی از تفکرات مادی گرایانه و اعتقاد به مکتب اصالت لذت و اومانیسم است. به
یقین اومانیسم و انسانمداری (انسانمحوری) در برابر اعتقادات و اخلاق دینی قرار
دارد؛ زیرا نمیتوان آدمی را اصل و محور همه چیز دانست و خواستهای او را بر خواستهای
هر کس دیگری ترجیح داد، اما در عین حال، تسلیم دستورهای دین و اخلاق دینی شد.
بنابراین، سکولارشدن عرصههای مختلف حیات بشری از پیامدهای ناگزیر اومانیسم است و
حوزه اخلاق نیز از این امر مستثنا نیست.
اینگونه است که سبک زندگی انسان غربی –مخصوصا در حوزه ی روابط جنسی- هر روز بیش از پیش تهی از اخلاقیات می گردد. همجنسبازی، آزاد شمردن رابطه جنسی برای زنان و مردان متاهل با غیر از همسر خود، رابطه جنسی با حیوانات [که به طور مثال در ارتش امریکا آزاد عنوان شده است!]، رابطه با محارم و ... هر روز بیش از پیش رواج می یابند اما اتاق فکرها و جامعه شناسان غربی واکنش خاصی در این حوزه از خود نشان نمی دهند، زیرا خود نیز وامدار و شیفته ی مکتب اصالت لذت و انسان محوری هستند. همچنین، بخش عظیمی از اقتصاد کشورهای غربی مستقیم و غیرمستقیم وابسته به نتایج چنین تفکری است. پس نباید انتظار داشت به نام اخلاق و تحکیم خانواده با مظاهر زندگی غربی مخالفت نمایند.
مسئله ی جالب تر این است که در تفکر غربی، ریشه ی اکثر مشکلات خانواده فقر اقتصادی تلقی می گردد. باراک اوباما رئیس جمهور ایالات متحده امریکا با دفاع از سیاست های دولت خود در حمایت از خانواده سعی کرد نشان دهد که برای این اصلی ترین نهاد اجتماعی ارزش و اهمیت ویژه ای قائل است اما سیاست های وی فقط به جنبه ی اقتصاد خانواده تمرکز داشته و از بُعد معنوی و اخلاقی تهی هستند. عمده موضوعی که در این قانون مد نظر قرار گرفته، چگونگی تنظیم درآمد خانواده برای فرار از مشکلات اقتصادی است. به عنوان مثال، تصویب مرخصی های با حقوق برای زایمان، نگهداری از یک عضو بیمار خانواده و ... مواردی هستند که به عنوان سیاست های حمایت از نهاد خانواده در امریکا عنوان می شوند. قطعا توجه به چنین مواردی ضروری است اما کافی نیست. منبع
نرخ رشد جمعیت، وابسته به تفکر انسان محوری
طبق برآوردهای سازمان آمار امریکا پس از رکود بزرگ اقتصادی در این کشور آمار زاد و ولد به شدت کاهش یافت. این کاهش به حدی بود که حتی در مواقعی نرخ مرگ و میر از نرخ تولد بیشتر می شد. آمارها حاکی است نرخ تولد 2.84 درصدی در سال 2007 به 2.12% در سال 2012 کاهش یافت. این در حالی بود که سن باروری نیز 16% افزایش یافته بود. عدم تمایل به بچه دار شدن بنا به دلایل اقتصادی ناشی از همان تلقی لذت جویانه از زندگی و ثمره ی سبک زندگی انسان محورانه است که پیشتر ذکر شد. متاسفانه رواج این تلقی از زندگی در کشور ما نیز، یکی از دلایل کاهش نرخ رشد جمعیت محسوب می گردد. منبع
اما کاهش رشد جمعیت موضوعی نیست که بتوان به راحتی از آن عبور کرد. برخی سیاستمداران امریکایی که از عواقب سوء کاهش جمعیت نگران و وحشت زده اند، ناچار تنها راه چاره را تحکیم بنیان خانواده ی ”واقعی" دانسته و رواج خانواده های غیرواقعی مانند زندگی دو همجنس را تهدیدی برای رشد جمعیت محسوب نموده اند. بِشیر، سناتور دموکرات کنگره و وکیل، با انتقاد از تصویب قانون ازدواج همجنسبازان اظهار داشت قانونی کردن اینگونه ازدواج ها به دلیل رواج خانواده هایی که قدرت زادآوری ندارند عاملی دیگر در کاهش نرخ رشد خواهد بود. گفتنی است منتقدین وی که همانا طرفداران ازدواج همجنس بازان هستند اظهارات وی را غیر عاقلانه خواندند! منبع
طلاق
در حالی که برخی منابع نرخ طلاق در امریکا را 50% از کل ازدواج های رسمی در کلیساها می دانند عده ای معتقدند در ارائه ی این آمار اغراق صورت گرفته و این نرخ فقط 20 تا 25% است! این تخفیف اگرچه از هولناکی آمار 50 درصدی می کاهد اما خود نیز چندان آرامش بخش نیست. 25% کل ازدواج ها یعنی از هر چهار ازدواج یکی به طلاق می انجامد! منبع
همچنین، ساده تر کردن مراحل طلاق در برخی کشورهای غربی باعث افزایش نرخ طلاق گردیده است. به عنوان مثال سوئد با 9.517 میلیون نفر جمعیت، در سال گذشته (2013) بالاترین نرخ طلاق در 40 سال گذشته را با تعداد 25000 طلاق تجربه کرد. منبع
یک مورد عجیب و قابل تامل در سبک زندگی غربی طلاق در سنین پیری است! به عنوان مثال در استرالیا، بین سالهای 2010 و میانه ی 2013 بیش از 3600 زوج که یکی از آنها 70 سال یا بیشتر سن داشته است طلاق خود را در دادگاه های خانواده به ثبت رسانده اند. همچنین، طبق ارقامی که اداره ی آمار این کشور ارائه داده اند، در سال 1991 تعداد زنان بالای 50 سالی که تقاضای طلاق داده اند 6.3 از هر 1000 نفر بوده است. و در سال 2011 این آمار دو برابر شده است! منبع
در سبک زندگی امریکایی، قوام و استحکام خانواده را نه مسائلی از قبیل تفاهم و گذشت، بلکه وضعیت اقتصادی تعیین می کند. به طوریکه کمترین آمار ازدواج رسمی و بیشترین آمار طلاق مربوط به اقشار کم درآمد و فقیر است.منبع
افزایش سن ازدواج در کشورهای دارای سبک زندگی غربی، همگام با پیشرفت و مدرنیته
طبق آمار سازمان رسمی آمار، در ولز و انگلستان سن ازدواج برای مردان و زنان به ترتیب به سن 36.4 و 34 سال رسید. این در حالی است که در حدود چهل سال پیش یعنی در سال 1972 سن ازدواج برای مردان و زنان انگلیسی به ترتیب 24 و 22 سال بود. همچنین آمارها حاکی است 42% از ازدواج ها در انگلستان و ولز به طلاق می انجامد که نیمی از این آمار در 10 سال اول زندگی رخ می دهد. منبع
زندگی بدون ازدواج، رهاورد شوم انسان محوری
زندگی بدون ازدواج، بین سال های 2001 تا 2011 در بریتانیا از 14% به 17% رسیده است. در مقابل، تعداد خانواده هایی که زن و مرد با هم ازدواج رسمی نموده اند از 70% به 65% تنزل یافته است. زندگی های مشترک بدون ازدواج رسمی به حدی مشکل ساز شده اند که برای کنترل مشکلات آن در برخی کشورها ناچار به تصویب قانون تن می دهند! منبع
نقش رسانه ها در رواج بی اخلاقی در جامعه
شاید انتظار این باشد که با توجه به
اهمیتی که خانواده در جامعه دارد، رسانه های هر کشوری برنامه ای مدون برای استحکام
آن داشته باشند. اما در کشوری مانند امریکا رسانه ها فقط در اختیار ثروتمندان قرار
دارند! اخیرا نتایجی از آمارگیری های میدانی منتشر شده که نشان می دهد مردانی که
رابطه ی غیر رسمی با زنان دارند کمتر از مردان مجرد و مردان متاهل [با ازدواج
رسمی] بیمار می شوند! طبق آماری که در تاریخ 11 ژوئن سال جاری میلادی از مرکز
پیشگیری و کنترل بیماری در امریکا منتشر شد مردانی که به صورت غیر رسمی با یک زن
زندگی می کنند طی آن مدت، کمتر از مردان دیگر به ناراحتی های فشار خون و تنظیم
کلسترول دچار می گردند.
نتایج این تحقیق در حالی در جراید و خبرگزاری های امریکایی منتشر گشتند که کوچکترین توجهی به ریشه های مسئله نشده بود. قطعا در صورت عدم توجه ریشه ها و علل بیمار شدن مردان متاهل در مقایسه با مردانی که بدون ازدواج رسمی مدتی را با یک زن سپری می کنند، مردان را تشویق به پرهیز از ازدواج می نمایند. از سویی، رابطه ای که قید و بند و حق و تکلیفی را به دنبال نداشته باشد هیچگاه نمی تواند جای خانواده با تمامی اقتضائات آن را پر کند. در یک همخانگی غیر رسمی، حتی با وجود فرزندان، هیچیک از زوجین مجبور نیستند زندگی را ادامه دهند زیرا قانونی وجود ندارد که آنها را مجبور به ادامه ی زندگی و یا جبران ضرری کند که با ترک خانه گریبانگیر اعضا خواهد شد! منبع